فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از محورهای اساسی در تحلیل مسائل روستایی، توجه به ساختار مدیریت در این جوامع است. روستاها به منزله مکان هایی خاص با شیوه زندگی متفاوت نسبت به شهرها نیازمند الگوی مدیریتی مجزا و منطبق با شرایط اقتصادی، اجتماعی و بوم شناختی حاکم بر روستا هستند. دهیاری ها نهادهای عمومی و غیردولتی هستند که طی چند سال اخیر به منظور اداره امور عمومی روستاها در عرصه نظام مدیریت روستایی کشور مطرح شده اند. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و پیمایش انجام شده، به بررسی تحلیل عملکرد دهیاری ها در فرایند توسعه اقتصادی روستاهای بخش بادرود در شهرستان نطنز استان اصفهان پرداخته است. تعداد خانوارهای ساکن در 6 روستای بخش بادرود 1407 نفر بوده که 262 نفر به عنوان حجم نمونه برگزیده شده اند. تحلیل اطلاعات پرسشنامه نیز با آزمون ویلکاکسون صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین دهیاری و توسعه اقتصادی روستا رابطه معناداری وجود داشته و دهیاری ها نقش مثبتی در توسعه اقتصادی روستاها ایفا کرده اند. همچنین دهیاری ها از نظر اقتصادی نقش چندانی در ایجاد زمینه برای تشکیل کارگاه های تولیدی در روستا نداشته اند، اما تأثیر مثبتی در بازاریابی محصولات کشاورزی و سنددار شدن املاک روستاییان داشته اند. داده های میدانی این تحقیق در سال 1389 گردآوری شده که در سال 1394 بازنگری و به روز شده و صحت آن به تأیید دوباره رسیده است.
سنجش و تحلیل عوامل موثر بر مشارکت مردم در فرایند مدیریت روستایی با تاکید بر شوراها (مطالعه موردی: شهرستان تالش (دهستان اسالم))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد نهادهای محلی و تشکل های مردمی، سازوکاری برای جلب مشارکت مردم در فرایند مدیریت سکونتگاهی است. با تشریح اهمیت مشارکت در مدیریت روستایی و تجلی آن از طریق نهادهای اجتماعی باید گفت به طورکلی، گردآمدن و برانگیخته شدن روستاییان به مشارکت در نهادهای محلی، با فرایندهای ساختاری، نهادی، اجتماعی و اقتصادی قابل تبیین است. ضمن اینکه، متغیرهای سطح خرد، نظیر ویژگی های فردی و ذهنی نیز در تبیین مشارکت های مردمی اثرگذارند.از این رو، ارتقا و کارایی مشارکت در مناطق روستایی، نیازمند تقویت زمینه های مشارکت و شناسایی عوامل مؤثر بر جلب مشارکت مردم است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و به منظور سنجش میزان مشارکت، از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد که نشان می دهد میانگین مشارکت در جامعه نمونه متوسط است. میانگین مشارکت در زنان 926/2 و در مردان 493/3 است. براین اساس، می توان گفت تفاوت معناداری میان میانگین مشارکت بین زنان و مردان وجود دارد. از بین شاخص های فردی، شاخص های مکانی و اقتصادی، جنسیت، سن و درآمد با مشارکت همبستگی دارند. نتایج رگرسیون نشان می دهد که بیشترین تأثیر بر شکل گیری مشارکت را اعتماد اجتماعی با میزان بتای 6/34 دارد. به عبارت دیگر، اعتماد اجتماعی بر 6/34 درصد از تغییرهای مشارکت اثر می گذارد.
طراحی راهبردهای توسعه پایدار گردشگری روستاهای تاریخی - فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر گردشگری به ویژه در مناطق روستایی از اهمیت قابل توجهی در زمینه تنوع بخشی اقتصادی، حفظ میراث طبیعی و تاریخی- فرهنگی پیدا کرده است. در این میان اهمیت آثار تاریخی- فرهنگی موجود در روستاها به عنوان میراث تمدنی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و سبب جذب گردشگران زیادی به مقصدهای دارای چنین پتانسیل هایی می شود. لذا بهره گیری از این پتانسیل ها نیازمند طرّاحی، راهبردهای مناسب و ویژه این نواحی از سوی برنامه ریزان و مدیران گردشگری است. لذا این پژوهش با هدف تدوین راهبرد مناسب برای توسعه پایدار گردشگری در روستاهای مورد مطالعه در پی پاسخگویی به این سؤال اساسی است که راهبرد مناسب برای توسعه پایدار گردشگری در روستاهای تاریخی- فرهنگی کشور کدام است؟ بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و شیوه پیمایشی و مدل تحلیلی SWOC و ماتریس ارزیابی QSPM به ارائه راهبردهای مناسب در قالب سه گروه مشارکت کننده مردم، گردشگران و مسئولان در 7 روستای تاریخی- فرهنگی ایران پرداخته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه راهبرد مطلوب توسعه گردشگری روستایی، از روش تحلیلی سواک استفاده شده است. با توجّه به نتایج به دست آمده از نظرات جامعه های نمونه راهبرد تدافعی به عنوان راهبرد کانونی برای توسعه گردشگری روستایی در روستاهای مورد مطالعه می باشد.
سنجش پایداری گردشگری در روستاهای هدف گردشگری (مورد مطالعه:شهرستان سپیدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین روستاهای هدف گردشگری در کشور را می توان از جمله سیاستهای تأثیرگذار در فرآیند توسعه پایدار گردشگری در نواحی روستایی قلمداد نمود. در این رابطه نکته قابل تأمل سنجش پایداری گردشگری در این روستاها می باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش سطح پایداری توسعه گردشگری در روستاهای هدف گردشگری شهرستان سپیدان(استان فارس) تدوین یافته است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی(پرسشنامه) استفاده شده است. سطح تحلیل پژوهش روستا و واحد تحلیل سرپرستان خانوارهای محلی(200 سرپرست) و مدیران محلی(18 مدیر) است. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری و غیر آماری(روش بارومتر) استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که توسعه گردشگری در روستاهای هدف در مجموع در سطح متوسط پایداری قرار دارند که در بین ابعاد مورد مطالعه، بعد اجتماعی فرهنگی از وضعیت پایداری بهتری برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد در بین روستاهای مورد مطالعه از لحاظ پایداری توسعه گردشگری تفاوت معناداری وجود دارد و روستای مارگون دارای بیشترین امتیاز پایداری و روستای ده کهنه از پایین ترین میزان امتیاز پایداری برخوردار است.
سنجش میزان توسعه یافتگی و عوامل مؤثر برآن در نواحی روستایی استان فارس با استفاده از تحلیل عاملی و ضریب ناموزون موریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، توسعه به عنوان یکی از مهم ترین چالش های جهانی همواره توجه سیاست مداران و برنامه ریزان اقتصادی– اجتماعی را به خود جلب کرده است؛ در راستای دستیابی به توسعة پایدار در عرصه های سکونتگاهی کشورها اعم از شهر و روستا، شناختِ روند تحولات گذشته، تحلیل وضع موجود و ترسیم فضای مطلوب آن ها ضروری است. به عبارت دیگر، شناخت توانمندی های محیطی و میزان خدمات موجود در هر منطقه و درپی آن، تعیین سطوح توسعه یافتگی این نواحی سکونتگاهی به ویژه روستاها، نخستین گام در فرایند برنامه ریزی و توسعة این مناطق جمعیتی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر در توسعه نواحی روستایی و بررسی تفاوت ها، تشابهات و طبقه بندی آنها از نظر میزان توسعه یافتگی پرداخته است. روش تحقیق از نوع روش توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری روستاهای استان فارس در سطح شهرستان ها و اطلاعات لازم به وسیله مطالعات اسنادی جمع آوری شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی وضعیت 29 شهرستان استان در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مطالعه شده و50 شاخص به 6 عامل خلاصه شده اند. سپس سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی با استفاده از ضریب ناموزون موریس به چهارگروه توسعه یافته، درحال توسعه، کمترتوسعه یافته و محروم تقسیم شدند و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی توزیع آنها نمایش داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین نواحی روستایی استان فارس تفاوت ها و اختلافات شدیدی وجود دارد که در این بین نواحی روستایی شهرستان شیراز (50.57درصد)، مرودشت (50.22درصد)، داراب (49.04درصد)، استهبان (46.35 درصد) و کازرون (45.59درصد)، در بالاترین سطح به عنوان گروه توسعه یافته و در پایین ترین سطح نواحی روستایی شهرستان های کوار، مهر، سروستان، خنج و گراش (18.46 درصد) به عنوان گروه محروم قرار داشت.
ارزیابی میزان رضایتمندی روستاییان از کیفیت خدمات شرکت آب و فاضلاب روستایی براساس مدل سروکوال مطالعه ی موردی : سکونتگاه های روستایی شهرستان دلفان استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش کیفیت خدمات ارائه شده در نواحی روستایی نیازمند بازخور و دریافت وجه نظر روستائیان و همچنین مشارکت دادن ساکنان روستایی در فرایند توسعه است. بی توجهی به خواست روستاییان چالش های فراوانی را در فراگرد توسعه روستایی در پی خواهد داشت. از این رو، بررسی و شناساندن نقاط قوت و ضعف خدمات ارائه شده در محیط روستا، برنامه ریزان روستایی و فعالان عرصه روستا را در جهت برنامه ریزی مناسب و کارآمد یاری خواهد رساند. براین مبنا، این تحقیق با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان روستایی از کیفیت خدمات ارائه شده توسط شرکت آبفار روستایی با استفاده از ابزار سرکوال صورت پذیرفت. تحقیق حاضر به روش توصیفی تحلیلی به صورت تصادفی بر روی 302 خانوار در سطح سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان دلفان به نسبت تعداد خانوار روستاها انجام شد. بررسی میانگین اهمیت و رضایت در هر یک از ابعاد مقیاس سروکوال گویای شکاف زیاد بین انتظار و ادراک ساکنان روستایی از خدمات آبفار روستایی در بعد محسوسات، قابلیت اعتماد ، اطمینان ، پاسخگویی و همدلی است. هرچند که در بعضی از گویه های ابعاد پنجگانه مذکور بهبود در وضعیت روستاها نسبت به گذشته حاصل شد. اما، بی توجهی به خواسته های ساکنان روستایی و مشارکت ندادن آن ها در فرآیند خدمات رسانی در افزایش شکاف بین ادراکات و انتظارات آن ها از خدمات اثر گذار بوده است.
عوامل مؤثّر بر توسعه کسب وکار صنایع دستی (مطالعة موردی: کلاش، گیوه کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سده بیست و یکم، دولت ها در چارچوب برنامه ریزی ملّی و راهبردهای توسعه به صورت هدف مند، مطالعات و اقداماتی را طرح ریزی و ترویج می کنند که باعث حمایت و تسهیل توسعه صنایع فرهنگی و خلّاق به عنوان موتور جدید رشد اقتصادی می شود. با توجه به این که صنایع دستی در زمره صنایع فرهنگی و خلّاق قرار دارد، این تحقیق با هدف بررسی راه های توسعه صنایع دستی، با نظریه مبنایی صنعت دستی گیوه کلاش را که علی رغم کیفیت بالای آن، در حدّ استفادّ محلّی باقی مانده، مورد بررسی قرار داده است.
روش تحقیق: مطالعه موردی همراه با نظریه مبنایی یا زمینه ای بوده که با مصاحبه باز از مطّلعان کلیدی؛ یعنی سه دسته اساتید دانشگاه ها، کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی، تولید کنندگان و فعّالان حوزه صنایع دستی و همچنین، با مشاهده و بررسی فرآیند ساخت، اطلاعات گردآوری شده و سپس، با تحلیل گفتمان و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کدگذاری باز و کدگذاری محوری، گزاره های مفهومی و پس از آن، گزاره های مقوله ای استخراج و در نهایت، با کدگذاری انتخابی، روابط بین مقوله ها مشخص و الگوی آن به دست آمد.
یافته ها: در این الگو، پدیده اصلی و محوری به روزنبودن محصول بوده و برای این که بتوان به رفع این مشکل و توسعه این محصول کمک کرد، باید بین محیط خرد و کلان با دخالت مداخله گرها، پلی برای رفع مشکل زد که این پل، مراکز خدمات کسب وکار و خوشه هایی هستند که با سلسله اقدامات حساب شده نه تنها در توسعه کلاش؛ بلکه برای موارد مشابه نیز می توانند مؤثّر باشند.
محدودیت ها: کمبود منابع قابل استناد و معتبر، از محدویت های اصلی این مقاله به شمار می رود.
راهکارهای عملی: هم کاری هدف مند دانشگاه و صنعت و کمک به توسعه خوشه ها، راهکاری عملی برای توسعه کسب وکار در حوزه صنایع دستی محسوب می شود.
اصالت و ارزش: نوآوری این مقاله در جامع نگری و نگاه به موضوع از زوایای مختلف است و تمام افراد، نهادها و سازمان های ذی نفع در امور توسعه روستایی، میراث فرهنگی و نهادهای مسؤول اشتغال به نوعی از نتایج طرح بهره مند خواهند شد.
بررسی میزان اثرگذاری فعالیت های غیرکشاورزی در توسعة ابعاد اقتصادی و اجتماعی سکونت گاه های روستایی (مطالعة موردی: معادن فیروزه خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تک بخشی بودن اقتصاد روستایی و تأکید بر فعالیت های بخش کشاورزی در نواحی روستایی یکی از مشکلات پیش روی پایداری اقتصاد روستایی است؛ زیرا در نواحی روستایی کشور بخش کشاورزی با بحران های زیست محیطی، محدودیت فرصت های اشتغال و افزایش نرخ مهاجرت روستا به شهر مواجه است. با این حال، امروزه در بین محققان این موضوع مطرح است که نواحی روستایی مجدداً به عنوان کلید پیش برندة توسعه اقتصادی و اجتماعی مطرح شوند و چنین امری عمدتاً از طریق تمرکز بر رونق بخشیدن اقتصاد غیرکشاورزی امکان پذیر است. به این منظور، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش معادن فیروزه به عنوان یک فعالیت غیرکشاورزی در پایداری شاخص های اقتصادی و اجتماعی در دهستان فیروزه، شهرستان فیروزه می پردازد. جامعة آماری شامل روستاهای دهستان فیروزه است. شهرستان فیروزه دارای 3205 نفر جمعیت و 948 خانوار می باشد. حجم جامعة نمونه 250 نفر از شاغلان فعالیت های معدنی و غیر معدنی در دهستان فیروزه است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی و تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها؛ میدانی و با استفاده از ابزار پرسش نامه است.
روش: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، آزمون تحلیل واریانس فیشر (Anova) و آزمون Tukey می باشد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای بیان گر تأثیر مثبت معادن بر رشد شاخص های اقتصادی و اجتماعی در دهستان فیروزه می باشد، اگرچه بر اساس نتایج حاصل از آزمون (Anova) در رابطه با میزان بهره مندی از شاخص های اقتصادی و اجتماعی درخانوارهایی که صرفاً در فعالیّت های کشاورزی فعالیّت می کنند با خانوارهایی که در معادن فعال هستند و یا خانوارهایی که به صورت هم زمان درهر دو بخش فعالیّت می کنند، تفاوت معناداری وجود دارد.
راهکارهای عملی: یکی از راهکارهای عمده در این زمینه، توجه به خوشه سازی فعالیت های معدنی و تجمیع آن ها در قالب خوشه است. با تجمیع فعالیت های معدن فیروزه امکان استفاده از تجربیات و امکانات یک دیگر، امکان ایجاد امکانات مشترک و انجام امور به صورت اشتراکی به وجود می آید. از این رو، می توان گفت که ایجاد خوشه های معدنی در حوزه های مختلف، باعث توسعة این منطقه می شود.
نقش عوامل طبیعی در ناپایداری سکونتگاههای روستایی در منطقه ی کوهستانی و پایکوهی زاگرس مطالعه ی موردی: روستاهای شهرستان های مریوان و سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل طبیعی همواره در طول تاریخ در استقرار، نوع معیشت و جابجایی جمعیّت ها اثر گذار بوده که نمونه ی بارز آن را می توان در ناپایداری سکونتگاههای روستایی مشاهده کرد این تحقیق با هدف بررسی نقش عوامل طبیعی در ناپایداری سکونتگاهای روستایی در منطقه ی کوهستانی و پایکوهی زاگرس(مطالعه موردی: شهرستان های مریوان و سروآباد) انجام گرفته در این بررسی از 9 عامل (اقلیم، ارتفاع، شیب، گسل، رودخانه، زمین لغزش، لیتولوژی،فرسایش و کاربری اراضی) استفاده شده، لایه های این عوامل در محیطARC GIS تهیه و با استفاده از نرم افزارExpert choice وزن دهی شده و با اضافه کردن وزن هابه مدل AHPدر محیط ARC GIS و همپوشانی لایه ها، روستاهای پایدار، نیمه پایدار و ناپایدار مشخص شده است .
روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، ابزارهای مورد استفاده نرم افزارهایARC GIS و Expert choice می باشد، نتایج این تحقیق حاکی از آن است که از 229 سکونتگاه محدوده ی مورد مطالعه حدود 24روستا (48/10 درصد) در محدوده ی پایدار، 58 روستا (25/32درصد) در محدوده ی نیمه پایدار و 147 روستا (19/64 درصد) در محدوده ی ناپایدار قرار گرفته اند. بنابراین منطقه ی مورد مطالعه از لحاظ عوامل محیطی- اکولوژیکی ناپایدار محسوب شده، لذا توجه اساسی و جدی به این عوامل جهت جلوگیری از مخاطرات و ممانعت از هدر رفتن سرمایه، در هر نوع برنامه ریزی از الزامات است.
ارزیابی اثرات راهبرد اسکان مجدد پس از بلایای طبیعی در توسعه پایدار روستایی با استفاده از رهیافت تئوری زمینه ای (مطالعه موردی: روستاهای سیل زده شرق گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر درصدد است در یک مطالعه موردی با روش کیفی و بر اساس رهیافت نظریه زمینه ای، به ارزیابی اثرات راهبرد اسکان مجدد پس از بلایای طبیعی در توسعه پایدار جوامع مورد مطالعه اقدام کند.
روش: در این پژوهش، سطح تحلیل شهر جدید فراغی و روستاهای جا به جا شده بق قجه پایین، بق قجه بالا و قولاق کسن و واحد تحلیل مطلعان محلّی بوده است. حجم نمونه به وسیله روش گلوله برفی از بین مطلعان محلّی تعیین شده است. مصاحبه با افراد نمونه تا زمان دست یابی به اشباع نظریه ای ادامه پیدا کرد. در این پژوهش با اجرای نظام وار پنج مرحله، روش نظریه بنیانی و با پیوند دادن کدها (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی)، مدل مفهومی روش نظریه بنیانی تهیه شد.
یافته ها: با توجه به یافته های کیفی و تغییرات به وجود آمده در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مناطق مورد مطالعه، نظریه زمینه ای «اسکان مجدد با رویکرد کالبدی غیر یک پارچه و با پایداری متوسط» برای روستاهای مشمول طرح اسکان مجدد در مناطق مورد مطالعه ارایه می شود.
محدودیت ها: هر تحقیق و مطالعه در حیطه علوم اجتماعی، به واسطه تعامل با افراد بشر که دیدگاه ها، ارزش ها، جهان بینی ها و شرایط فردی متفاوتی دارند، پیچیدگی های خاص خود را دارد.
راهکارهای عملی: تدوین کامل سیاست ها و دستورالعمل ها و قوانین مرتبط با تجدید اسکان و فراهم کردن یک الگوی جامع نگر که مبنای مدوّن هر گونه کنش و آموزش در این زمینه قرار گیرد.
اصالت و ارزش: در اغلب مطالعات انجام گرفته، تأکید بر استفاده از روش های تحقیق کمّی بوده است. در تحقیق حاضر به منظور ارزیابی اثرات اسکان مجدد در توسعه پایدار روستایی برای نخستین بار از روش تحقیق کیفی و بر اساس رهیافت نظریه زمینه ای استفاده شده است.
ارزیابی عملکرد دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در ارائه خدمات به نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در ارائه خدمات به نواحی روستایی شهرستان سردشت انجام یافته و همچنین، میزان آگاهی مردم از خدمات دفاتر و میزان رضایت مردم از عملکرد خدمات دهی دفاتر ICT مورد برررسی قرار گرفته است.
روش: پژوهش پیش رو با توجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای دارای دفاتر ICT روستایی است که از این تعداد، ۲۰ روستای دارای دفاتر ICT از طریق روش نمونه گیری تصادفی جهت توزیع پرسش نامه ها انتخاب شدند و با محاسبه حجم نمونه افراد بومی (کاربران) از طریق فرمول کوکران، ۳۸۰ نمونه انتخاب شد روش انتخاب کارشناسان، از روش نمونه های در دسترس صورت گرفته است؛ به این معنی که مسؤولان دفاتر روستاهای منتخب به عنوان کارشناس هدف در نظر گرفته شده است. جهت پاسخ گویی به سؤالات و آزمون فرضیه ها از آزمون های خی دو۱، آزمون T یک نمونه ای، آزمون ناپارامتری کروسکال والیس۲ استفاده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین آگاهی مردم از خدمات دفاتر ICT و میزان استفاده آن ها از این دفاتر، رابطه معناداری وجود دارد که این میزان با مقدار ضریب ۷۳/۵۵ دارای رابطه مستقیم است. بین نوع دیدگاه افراد نسبت به نقش دفاتر ICT در ایجاد رفاه و آسایش و میزان استفاده از این دفاتر نیز با مقدار ۴۲/۹۸ رابطه معنادار آماری وجود دارد. در مجموع، دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات در نواحی روستایی شهرستان، باعث افزایش کیفیت دسترسی روستاییان به خدمات شده و نوعی تعادل و توازن را در بین ساکنان روستایی در استفاده از خدمات دولتی به وجود آورده است. بنابراین، می توان بیان کرد که دفاتر ICT در ارائه خدمات به روستاهای شهرستان، موفق عمل کرده است.
محدودیت ها: پراکندگی روستاهای مورد بررسی و دسترسی به آن ها و بالابودن هزینه تکمیل پرسش نامه ها از چالش های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: پیشنهاد می شود در روستاهای فاقد دفاتر ICT در نواحی مرزی شهرستان، به خصوص روستاهایی که از دسترسی به این فناوری محروم اند، دفاتر ICT ایجاد شود که این امر علاوه بر ماندگاری جمعیّت در روستاها و توسعه نواحی روستایی شهرستان به امنیت ملّی کشور نیز کمک می کند؛ زیرا روستاهای مرزی در کشور، حکم یک پایگاه نظامی برای امنیت کشور محسوب می شوند.
اصالت و ارزش: مطالعه توسعه دفاتر ICT در روستاهای شهرستان سردشت به عنوان پل ارتباطی، می تواند در برنامه ریزی های آتی، زمینه های ارتباط بین ساکنان روستا و مدیران محلّی را با نهادهای دولتی و بخش خصوصی فراهم کند و ارائه خدمات نهادهای دولتی را تسهیل بخشد.
تحلیل روند تحوّلات ساختار اجتماعی- فرهنگی روستاهای پیراشهری (مطالعه موردی: شهر سقز- استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برّرسی روند تحوّلات روستاهای پیرامونی شهر سقز، به منظور شناخت تغییرات ایجادشده در زمینه ساختار اجتماعی– فرهنگی روستاها از جنبه های مختلف از اهداف این پژوهش بوده است. در این پژوهش، سعی شده تا از روش های آماری با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS برای یافتن ارتباط بین متغیّرها استفاده شود. روش: شیوه جمع آوری داده ها و اطّلاعات به روش میدانی و کتاب خانه ای انجام شده است. در روش میدانی با مراجعه به روستاهای نمونه به مصاحبه و تکمیل پرسش نامه ها و تصویربرداری از موارد مورد نظر و در روش کتاب خانه ای نیز با مراجعه به سازمان های مربوطه، کتاب خانه و مطالعه آمارنامه ها و نقشه ها به گردآوری داده ها و اطّلاعات پرداخته شده است. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان می دهد که گسترش کالبدی شهر علاوه بر تأثیرگذاری های اقصادی،کالبدی بر روی فرهنگ و آداب و رسوم روستاهای پیرامونی، در زمینه های مختلف نوع پوشش روستاییان، گذران اوقات فراغت، مراودات اجتماعی و غیره اهالی نیز تأثیرگذار بوده است. راه کارها: تغییرات اجتماعی– فرهنگی در روستاها تابعی از شرایط عمومی در سطح ماکرو هم چون اقتصاد جهانی، سیاست های بین المللی، ملّی و غیره است که میزان پذیرش این تغییرات در نقاط مختلف متفاوت و با سرعت های متغیّر صورت می پذیرد؛ امّا نباید این تغییرات موجب فراموشی آداب و رسوم سنّتی که تحکیم کننده روابط انسانی به شمار می روند، شده و فرهنگ مصرف گرایی را در جامعه روستایی پررنگ کند، تا هنجارها و ارزش هایی که در جوامع روستایی وجود دارند، دست خوش تلاطم و ازبین رفتن فرآیند شهرگراشدن روستاها نشوند. از این رو، تعیین یک الگوی مناسب با رویکرد برنامه ریزی از بالا و اجرا از پایین به منظور مقابله با بخش منفی تغییرات، منطقی به نظر می رسد که برای روستاهای واقع در پیرامون شهرهای میانه اندام، براساس مدل حومه (که از مدل های کارکردی روابط شهر و روستا است) برنامه یک پارچه توسعه با عنوان طرح جامع توسعه روستاشهری به جای طرح های جامع و تفصیلی شهری و هادی روستایی پیشنهاد شود تا ضمن کاهش خلأهای قانونی برای فضاهای حدّ فاصل دو سکونت گاه در راستای مدیریت یک پارچه بخش، عمده ای از مشکلات را به صورت ناحیه ای حل کند. در این طرح با توجّه به ناحیه جفرافیایی، شرایط محیطی، اجتماعی– فرهنگی و اقتصادی و تأکید بر تقویت هویت فرهنگی و داشته های فرهنگ ملّی، قومی و محلّی، شرح خدمات متفاوت تعریف می شود. اصالت و ارزش: برّرسی روند تحوّلات روستاهای پیرامونی شهر سقز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور ارائه راه کارهای پیشنهادی بهینه جهت آشنایی با تغییرات و تحوّلات اجتماعی در روستاها از جنبه های نو و جدید تحقیق حاضر به شمار می رود.
پیشران های توسعه روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش و جایگاه روستاها در فرایندهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده، افزایش فاصله طبقاتی، بیکاری، مهاجرت و ... موجب توجه به توسعه روستایی شده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکرد آینده پژوهی، پیشران های تاثیرگذار در توسعه روستاهای ایران را ارائه نماید. روش تحقیق مبتنی بر روش دلفی است. در ابتدا، با استفاده از رویکرد تحلیل پنج نیروی پورتر[1] برای محیط خرد و تحلیل STEEP (اجتماعی، تکنولوژیکی، اقتصادی، محیط زیست و سیاسی) برای محیط کلان، عوامل کلیدی، رویدادها و پیشران های مؤثر در توسعه روستایی توسط کارشناسان گروه دلفی انتخاب شدند سپس برای تعیین پیشران های اصلی از نظر اهمیت، میزان تأثیرگذاری و فقدان قطعیت از تحلیل تاثیر متقابل پیشران ها و مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. براساس نتایج بدست آمده مهم ترین فاکتورهای کلیدی به ترتیب اهمیت؛ مشارکت، سرمایه گذاری و کارآفرینی، تربیت نیروی انسانی متخصص، منابع طبیعی، درآمدزایی، طرح هادی روستایی، مالکیت منابع، تکنولوژی، خدمات و گردشگری است. بر اساس نظر کارشناسان پنج عامل اول در توسعه روستایی از اهمیت زیادی برخودار می باشند که قطعیت و عدم قطعیت پیشران های آنها به بحث گذاشته شده تا اقدامات مناسب برای کنترل و هدایت آن ها در راستای توسعه روستایی ایران برنامه ریزی گردد. *
تحلیل اثرات اقتصادی و اجتماعی کاشت پسته در روستاهای بخش مرکزی شهرستان سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین چالش های کشاورزی ایجاد درآمدی پایدار از طریق تطبیق هرچه بیشتر الگوهای کشت و قابلیت تولید سودآور با محدودیت های محیطی برای تضمین پایداری در درازمدت است. طی دو دهه اخیر کشاورزان بخش مرکزی شهرستان سبزوار به دلیل محدودیت های اقلیمی اقدام به تغییر الگوی کشت از غلات و پنبه به پسته نموده اند، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی کاشت پسته بر پسته کاران انجام پذیرفته است. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی با رویکرد مقایسه ای می باشد. جامعه آماری تحقیق ۶ روستا در بخش مرکزی شهرستان سبزوار با ۱۳۱ بهره بردار پسته است. واحد تحلیل سرپرستان خانوار بهره بردار پسته است. اثرات در دو بعد اقتصادی با ۱۷ گویه و اجتماعی با ۱۲ گویه با استفاده از طیف لیکرت در دو برهه زمانی قبل و پس از پسته کاری بررسی می شود. آلفای کرونباخ ۷۸/۰ بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از آزمون ویلکاکسون بیانگر وجود تفاوت معنادار بین شرایط اقتصادی و اجتماعی قبل و بعد از کشت پسته است به طوری که میانگین وضعیت اقتصادی و اجتماعی به ترتیب قبل از کاشت پسته ۸۶/۱ و ۰۵/۲ و بعد از کاشت پسته ۰۳/۳ و ۲۵/۳ بوده است. همچنین میانگین مجموع اثرات اقتصادی و اجتماعی قبل از کاشت پسته ۲ و پس از کاشت پسته ۳/۳ محاسبه شده است. نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، کاشت پسته در سکونتگاه های روستایی مناطق خشک دارای مزیت نسبی است؛ چراکه با توجه به درآمدزایی بالا اثرات مثبت و معناداری بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای پسته کار داشته است.
کاربرد سیستم استنتاج فازی در زمینه سنجش توسعه انسانی مورد شناسی: شهرستان پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش درجه توسعه انسانی شهرستان پارس آباد (شامل چهار شهر پارس آباد، اصلاندوز، اسلام آباد و تازه کند) بر اساس پاره ای از شاخص های توسعه انسانی به منظور دستیابی به میزان و علل نابرابری های شهرستان همراه با ارائه راهکارهایی به منظور حل مشکلات توسعه انسانی، تسهیل امر برنامه ریزی و درنهایت افزایش ضریب توسعه انسانی این نقطه از استان می باشد. نوع تحقیق کاربردی – توسعه ای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از مدل سیستم استنتاج فازی (FIS) در محیط متلب صورت گرفته است. در این تحقیق درمجموع تقریباً از 40 شاخص تقلیل یافته به دو عامل توسعه اجتماعی (شامل اشتغال، خدمات اجتماعی و بهداشت) و توسعه فرهنگی (شامل آموزش، عوامل فرهنگی و انحرافات اجتماعی) برای مقطع زمانی 1390 استفاده شده است. تجزیه وتحلیل های مربوط به تمام مراحل پژوهش بخصوص تعریف شاخص ها، انتخاب توابع عضویت مربوطه، تشکیل پایگاه داده ها، قانون سازی و درنهایت خروجی گرفتن از داده ها در محیط متلب انجام شده است. پس از تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله این مدل نتایج به دست آمده بیانگر این واقعیت است که مدل سیستم استنتاج فازی با تکیه بر پایگاه دانش و استنتاجات گام به گام مربوطه مدل مناسبی برای تشریح جزئیات مربوط به شاخص های اولیه و ثانویه و درنهایت برآورد توسعه انسانی می باشد. همچنین نشان می دهد که میان شهرهای این شهرستان به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه انسانی چه در داخل شهرستان و چه در رابطه با شهرهای دیگر استان تفاوت های اساسی وجود دارد و به غیراز شهر مرکزی پارس آباد که با وزن نهایی 0.507 در گروه نیمه برخوردار قرار دارد بقیه شهرهای این شهرستان جزء مناطق محروم تلقی می شوند.
بررسی وضعیت مشارکت روستاییان در مدیریت منابع طبیعی جنگلی در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی «بالا به پایین»، بخشی نگری و کم توجهی به توسعه جامع و یکپارچه روستایی از موانع اصلی توسعه پایدار روستایی به شمار می رود، که از ویژگی های بارز آن کم توجهی به مردم و مشارکت روستاییان در کارهای مربوط به خود آنهاست. تحقیق حاضر با هدف تبیین عوامل مؤثر بر میزان مشارکت روستاییان منطقه بندپی شرقی در مدیریت منابع طبیعی جنگلی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای روستایی بخش جنگل نشین منطقه بود که از آن میان، بر اساس رابطه کوکران، 328 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه با روستاییان و تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون های آماری توصیفی (فراوانی، میانگین، و درصد فراوانی) و استنباطی (همبستگی) صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت روستاییان در فعالیت های حفاظتی، احیایی و اجرایی کنونی پایین است، در حالی که ساکنان روستاهای مناطق جنگلی تمایل بسیار بالایی برای مشارکت دارند. همچنین، بررسی همبستگی بین متغیرها نشان داد که رابطه میزان مشارکت روستاییان در فعالیت های منابع طبیعی در وضعیت موجود با عوامل اجتماعی، اقتصادی و نهادی- ساختاری معنی دار است.
ارزیابی خطر ریسک زمین لغزش حوضه آبخیز طالقان رود بر پایه ردیابی الگوهای همدید منجر به مخاطرات ژئومورفودینامیکی (مطالعه موردی زمین لغزش های ناشی از بارش های 14-31 مارس 1998)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رخداد مخاطرات ژئومورفودینامیکی عوامل متعددی دخیل اند. هرچه دامنه شناخت این مخاطرات گسترده تر شود، مدیریت و کاهش خسارت های ناشی از وقوع آن ها امکان پذیرتر خواهد بود. پژوهش حاضر در همین راستا با رویکرد تحلیلی_ کمی به بررسی مسیر الگوهای همدید منجر به این مخاطرات می پردازد. قلمرو مکانی پژوهش، البرز شمالی و زاگرس شمال غربی است. به طورکلی در این محدوده و در این مقطع زمانی، 74 مورد زمین لغزش از بانک اطلاعاتی زمین لغزش ها ثبت شده که 9 مورد دارای تاریخ دقیق وقوع بودند که برای تحلیل انتخاب شدند. نتایج حاصل نشان داد که گر چه محدوده مطالعاتی به دنبال بارش های این دوره زمین لغزش هایی به وقوع پیوسته است اما به لحاظ تفاوت های محیطی و عملکرد الگوهای همدید نحوه تأثیرگذاری بارش متفاوت بوده است. پراکنش مکانی بارش تجمعی، نقش ارتفاعات زاگرس را در دریافت بارش های نازل شده مثبت ارزیابی می نماید. تحلیل داده های بارش نشان داد توزیع بارش در طول سال در البرز شمالی منظم تر بوده است. این ویژگی سبب افزایش حجم رطوبت خاک شده، تحت چنین شرایطی رخداد زمین لغزش ها با بارشی کمتر نشان دهنده آستانه کمتر بارش برای وقوع زمین لغزش می باشد؛ درحالی که در زاگرس شمال غربی بخش قابل توجهی از بارش سالانه در مقطع زمانی کوتاهی نازل می شود که ممکن است سبب بروز سیل یا زمین لغزش گردد. سامانه های ورودی منجر به مخاطره، مسیر اروپای شمالی- دریای سیاه- شرق مدیترانه، مسیر شمال آفریقا (لیبی)- جنوب مدیترانه-شرق مدیترانه، مسیر شرق مدیترانه-شمال عراق-دریای خزر، مسیر غرب مدیترانه- شرق مدیترانه- دریای خزر و مسیر شمال آفریقا (سودان)- عربستان- خلیج فارس مسیر سامانه های کم فشار مؤثر در ایجاد بارش در دوره مطالعاتی بوده اند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل حیاتی موفقیت اجرای طرح دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) روستایی در سال های اخیر، تحلیل چگونگی و علل رشد بیشتر برخی استان ها در توسعه این دفاتر به منظور برنامه ریزی برای آینده از اقدامات ضروری به شمار می رود. تحقیق حاضر به جست وجو و تجزیه وتحلیل عوامل حیاتی موفقیت توسعه این حوزه در بخش روستایی پرداخت. برای اهمیت سنجی عوامل مؤثر، از آزمون مقایسه میانگین و دوجمله ای و برای رتبه بندی عوامل، از مدل تحلیل سلسله مراتبی فرایند ( AHP ) استفاده شد. نتیجه پژوهش (در سال 1391) حاکی از مؤثر بودن تمام عوامل اصلی (سازمانی، انسانی، فنی و فرایندی) در اجرای موفقیت آمیز طرح فناوری اطلاعات و ارتباطات بود؛ همچنین، رتبه بندی عوامل نشان داد که عامل فنی اجرای طرح فاوا روستایی دارای بالاترین تأثیرگذاری و زیرعوامل آمادگی سازمان مخابرات از نظر برخورداری از زیرساخت های مناسب در بعد سازمانی، برگزاری دوره آموزشی برای کارگزاران در بعد انسانی، رشد مناسب و گستردگی فیبر نوری در بعد فنی، و سهولت استفاده از سامانه در بعد فرایندی بالاترین اولویت ها را دارند.
ارزیابی تغییرات کاربری اراضی زراعی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: روستای دستجرده-شهرستان طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه سامانه اداره زمین با محوریت ثبت مالکیت ها، ارزش گذاری زمین و کاربری اراضی برای اهداف توسعه پایدار مورد استفاده قرار می گیرند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی چگونگی روند تغییرات کاربری اراضی کشاورزی در محدوده مورد مطالعه و روشن شدن دلایل تقطیع اراضی که موجب کاهش راندمان تولیدات محصولات کشاورزی می باشد، است.
روش: روش تحقیق در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تغییرات کاربری اراضی زراعی در روستای دستجرده از دیدگاه های مختلف مطالعه و بررسی شود.
یافته ها: نتایج نشان دادند که در این محدوده، طی دوره آماری (1390-1377) حدود 4/21 درصد از کلّ اراضی (614/216 هکتار) تغییر کاربری داده است که 76/23 درصد از کلّ قطعات (394 قطعه) را شامل می شود و بیش ترین تغییرات در محدوده راه ارتباطی اتفّاق افتاده است. همچنین، بیش ترین تغییرات کاربری به تغییرات کاربری های زراعی به تاکستان مربوط است که 9/9 درصد از مساحت کل اراضی را به خود اختصاص داده است.. ارزیابی تغییرات نقشه های کاداستر محدوده مورد مطالعه نشان دادند که 72/48 در صد از کلّ قطعات این روستا تغییر مالکیت داده و همچنین، 3/11 در صد از کلّ قطعات به دو یا چند قطعه تقسیم شده و 7/2 در صد از کلّ قطعات از دو یا چند قطعه به یک قطعه تبدیل شده اند
راهکارهای عملی: افزایش امنیت اجتماعی و اقتصادی به سبب روشن شدن حقّ تصرف و مالکیت در روستا، کاهش تعارضات و سوءاستفاده های احتمالی از منابع ملّی و شخصی، ترفیع جایگاه مالکیت و اهمیت ثبت اسناد در میان روستاییان کشور، شناسنامه دار کردن اراضی کشاورزی فاقد نقشه-های کاداستر و شناسنامه ثبتی و در نهایت، تغییر کاربری اراضی کشاورزی به آسانی صورت نگیرد.
اصالت و ارزش: بسیاری از پدیده های محیط پیرامون ما در حال تغییر و تحوّل هستند؛ ولی این تغییرات در همه جا یکسان نبوده؛ بلکه به صورت احداث جاده ها و راه ها از میان مزارع کشاورزی، توسعه زمین ها ی کشاورزی یا کاهش آن ها، توسعه شهرها، ازبین رفتن جنگل ها و مراتع، توسعه زمین های حاشیه شهر برای مقاصد مختلف دیده می شود.
رتبه بندی زمینه های توسعه گردشگری در دهستان های شهرستان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به این که شناخت و بررسی وضع موجود، اولین گام در تدوین و اجرای برنامه های توسعه در جهت رفع فقر و نابرابریِ سکونت گاه های شهری و روستایی است، برنامه ریزی در راستای توسعه صنعت گردشگری در این گونه مراکز جمعیتی می تواند یکی از مهم ترین راهبردهای دست یابی به توسعه پایدار در این نواحی سکونت گاهی باشد. این مقاله با هدف رتبه بندی دهستان های شهرستان ممسنی با تأکید بر توان مندی های گردشگری و در راستای ایجاد زمینه های رونق صنعت گردشگری در منطقه مورد مطالعه، انجام گرفته است.
روش: روش تحقیق در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد که در آن با استفاده از مستندات و شیوه های اسنادی و مطالعات میدانی، معیارهای رتبه بندی را شناسایی کرده و با تکیه بر ابزارهای تحلیل آماری و مدل تصمیم گیری تاپسیس و ضریب آنتروپی شانون، به ارزیابی و رتبه بندی دهستان های 9 گانه منطقه ممسنی (از توابع استان فارس) با توجه به تعداد و انواع پتانسیل های گردشگری پرداخته است.
یافته ها: یافته ها نتایج نشان می دهد که دهستان فهلیان با شاخص 683/0 به دلیل برخورداری از جاذبه های تاریخی و عامل دسترسی مناسب، بیشترین امتیاز و دهستان مشایخ با شاخص 299/0 کمترین امتیاز و آخرین رتبه را در زمینه توسعه فعالیت های گردشگری در منطقه، دارا می باشد.
راهکارهای عملی: ایجاد و تقویت زیرساخت های زیربنایی و روبنایی توسعه گردشگری در روستاهای دارای قابلیت بالا، در کنار معرفی و شناساندن توانمندی ها و جاذبه های صنعت توریسم در شهرستان ممسنی. آن چه در این فرآیند مهم و ضروری است، جذب سرمایه های دولتی و خصوصی درون و بیرون از منطقه به منظور سرمایه گذاری در مکان های دارای مزیت برتر گردشگری است.
اصالت و ارزش: امروزه گردشگری توانسته است تغییراتی شگرف در فضای زندگی و چشم اندازهای جغرافیایی نواحی مختلف به وجود آورد و اثرات عمیقی در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جوامع بر جای بگذارد. این وضعیت، ما را برمی انگیزد تا با هدف دست یابی به سهم خود از ثمرات این صنعت از توان مندی های بالقوه و بالفعل موجود در راستای توسعه نواحی سکونت گاهی کشور بهره برداری کنیم.