فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعه حاضر به ارزیابی تأثیرات محیطی، اقتصادی و اجتماعی سدّ ژاوه در استان کردستان تا سال ۱۳۹۳ و آبگیری آن در آینده پرداخته است. روش: ارزیابی نگرش ساکنین مناطق روستایی واقع در حوضه سد، نسبت به تأثیرات احداث آن تا زمان مطالعه و آبگیری آن در آینده، جداگانه صورت گرفته و داده ها با تکمیل پرسش نامه و مصاحبه با ۲۵۰ سرپرست خانوار از ۱۳ روستای نمونه، گردآوری شده است. یافته ها/نتایج: آسیب پذیری های ادراک شده اقتصادی و محیطی احداث سد، متوجّه وضعیت معیشتی و دارایی ها و منابع محیطی تولید کشاورزی روستاها بوده و با افزایش فاصله از سد، افزایش جمعیت و افزایش مقدار زمین، بیشتر ارزیابی شده است. به عبارتی، ساکنین برخوردارتر از مواهب و منابع محیطی، احداث سدّ ژاوه را مخاطره ای برای دیرپایی سکونت پذیری اکوسیستم سکونتگاهی و پایداری نظام معیشتی خود ارزیابی کرده و بیش از منافع آب سد، آسیب های آن را متوجّه خود دانسته اند. باوجوداین، همچنان حسّ تعلّق و انگیزه ماندگاری ساکنین آسیب ناپذیر باقی مانده است. نتیجه گیری: مدیریت پایدار منابع محدود آب کشاورزی، با توجّه به فزایندگی تقاضا و رخداد کم آبی های گسترده، ضرورتی اجتناب ناپذیر برای کشور به حساب می آید. سدسازی برای ذخیره منابع محدود آب، بالقوّه می تواند امکان استفاده کارآمدتر از آنها را فراهم نماید. امّا اجرای غیراصولی و بدون ارزیابی های همه جانبه از پیامدهای آن به ویژه برای جوامع هدف، اکوسیستم های محیطی و انسانی را از فواید آب های سطحی محروم کرده و پیامدهای ناگواری برای آنها خواهد داشت.
تعیین سبد بهینه غذایی گروه های مختلف درآمدی در مناطق روستایی با استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی وزنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات امنیت غذایی، بنا به تعریف، الگوی بهینه مصرف عبارت است از یک رژیم غذایی که بتواند مقدار کافی انرژی، پروتئین، چربی، مواد معدنی و سایر ریزمغذی ها را تأمین کند. در مطالعه حاضر، با استفاده از داده های هزینه غذایی مرکز آمار ایران و همچنین، با به کارگیری روش برنامه ریزی ریاضی آرمانی وزنی، الگوی بهینه مصرف مواد غذایی برای همه دهک های هزینه ای در نواحی روستایی ایران تعریف شد. در تعیین سبد بهینه غذایی خانوارهای روستایی، ده گروه از مواد غذایی، ده ماده مغذی و 23 قید بر اساس توصیه های متخصصان تغذیه به کار برده شد. یافته های مطالعه نشان داد که با سطح هزینه فعلی مواد غذایی، امکان پیشنهاد سبد غذایی بهینه و رسیدن به وضعیت امنیت غذایی برای خانوارهای روستایی تا دهک ششم وجود نخواهد داشت؛ همچنین، از آنجا که دهک های اول تا چهارم نیاز به افزایش هزینه بیشتری نسبت به سایر دهک-های درآمدی دارند، نیاز است که از کمک های حمایتی دولت استفاده کنند و دهک پنجم و ششم با تلاش جزئی و مدیریت بهتر نظیر کم کردن هزینه های غیرخوراکی می توانند این کمبود هزینه را جبران کنند.
بررسی آثار نوسازی بر تغییر و تحولات سبک زندگی خانوارهای روستایی بخش مرکزی شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند نوسازی آثار مختلفی بر زندگی انسانی داشته و این آثار در جوامع روستایی ملموس تر از شهرها بوده است. هدف این مقاله نیز بررسی آثار نوسازی در تغییر و تحولات سبک زندگی خانوارهای روستایی در بخش مرکزی شهرستان پلدختر می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، شیوه و ابزار جمع آوری داده ها در مطالعات نظری به صورت کتابخانه ای و در مطالعه ی میدانی از طریق پرسش نامه می باشد. جامعه ی آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان پلدختر می باشد (6874N=). 360 سرپرست خانوار از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کای دو، برازش رگرسیونی و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج یافته های تحقیق در مورد نگرش خانوارهای روستایی نسبت به مؤلفه های نوسازی از طریق آزمون خی دو نشان می دهد که آثار مدرنیته و نوسازی در مورد همه گویه های مورد بررسی از دیدگاه پاسخگویان مورد تأیید می باشد. همچنین بررسی تأثیرات نوسازی بر سبک زندگی روستاییان از طریق رگرسیون نشان می دهد که نوسازی تغییرات زیادی در سبک زندگی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خانوارهای روستایی و گرایش آنها به سبک و زندگی شهری داشته است. در بین مؤلفه های سبک زندگی، نوسازی بیشترین تأثیر را در تغییر سبک زندگی فرهنگی داشته است؛ بطوری که باعث تغییر الگوهای فرهنگی و زبانی، الگوهای رفتاری، نوع پوشش و لباس محلی مخصوصا در بین قشر جوان شده است. لذا می توان گفت که بهترین راه برای رسیدن به توسعه ی روستایی توجه کافی به فرهنگ محلی می باشد که مناسب ترین سازگاری با اوضاع هر منطقه را دارد و به دلیل انطباق آن با جوامع محلی، برای رسیدن به توسعه ی پایدار بسیار ساده تر از کاربرد فناوری و تکنولوژی مدرن و پیشرفته می باشد.
بررسی میزان سرمایه اجتماعی جهتِ نوسازی بافت فرسوده شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی با شامل شدن ارزش هایی چون اعتماد و مشارکت و همبستگی در پهنه سکونتی، مفهومی است که در فرآیند نوسازی شهری در دهه های اخیر اهمیتی ویژه یافته است. هدف این پژوهش سنجش میزان سرمایه اجتماعی و بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی با الگوی مداخلات کالبدی و انگیزه تداوم سکونت از یک سو و نوع و میزان رابطه میان سرمایه اجتماعی با افزایش مشارکت و سرعت در اجرای طرح های نوسازی شهری می باشد. این تحقیق به شیوه پیمایشی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی انجام شده است. ابزار سنجش در این تحقیق پرسش نامه می باشد. با استفاده از منابع کتابخانه ای به طرح مبانی نظری اقدام شده است. جامعه آماری کلیه ساکنان(سرپرستان خانوار) بافت فرسوده شهر زنجان به تعداد 46150 نفر است. نمونه گیری با روش چندمرحله ای و تصادفی انجام شده و تعداد نمونه با فرمول کوکران 330 نفر انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان داد که ساکنان بافت فرسوده شهر زنجان دارای میزان سرمایه اجتماعی بالاتر از حد متوسط، تقریباً در همه مؤلفه های آن هستند. همچنین معناداری بالای رابطه میان متغیرهای سرمایه اجتماعی، با نوسازی بافت فرسوده شهری را نشان می دهد. هنوز ساکنان بنا به عوامل مختلف از جمله: بی اعتمادی به بدنه مدیریت شهری، عدم تقویت و برنامه ریزی بر روی متغیرهای تأثیرگذار مورد نیاز با تردید و دودلی به مسئله نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهری می نگرند. که لزوم برنامه ریزی در این حیطه را گوشزد می نماید.
تحلیل رویکرد پدافند غیرعامل در مکان گزینی روستاها با تأکید بر مؤلفه های طبیعی(موردمطالعه: بخش مرکزی شهرستان لارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل شامل اقداماتی است که بدون استفاده از تسلیحات میزان خسارات مالی و انسانی ناشی از حملات نظامی را کاهش دهد. بر این مبنا، بررسی و ارزیابی مکان گزینی مراکز جمعیتی بر اساس اصول و معیارهای پدافند غیرعامل از ضرورت های برنامه ریزی و طراحی های مسکونی است. در این پژوهش، بر مبنای معیارهای پدافند غیرعامل به بررسی مکان گزینی روستاهای بخش مرکزی شهرستان لارستان پرداخته شده است. جامعه آماری تعداد (9) روستای اصلی واقع در بخش مرکزی شهرستان لارستان است. به منظور تحلیل داده ها و رده بندی روستاها بر اساس اصول پدافند غیرعامل، از مدل AHP استفاده و برای اجرای این مدل نرم افزار Expert Choice به کار گرفته شد. در انتخاب شاخص ها بنا بر هدف پژوهش، بر معیارهای طبیعی تأکید شده، بررسی ها بر محور هفت معیار انجام گرفته و سرانجام به رده بندی روستاها بر مبنای اصول پدافند غیرعامل اقدام شده است. نتیجه پژوهش نشان داد که روستای کرمستج در جنوب شرقی لار، بهترین وضعیت را ازلحاظ رعایت معیارهای پدافند غیرعامل دارد. در مرتبه بعدی، روستای درز در شرق بخش مرکزی لارستان است و در آخرین رتبه، روستای شاه غیب قرار می گیرد.
ارزیابی عوامل اثرگذار در بهبود عملکرد شرکت های تعاونی تولید روستایی در شهرستان سوادکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
577 - 590
حوزههای تخصصی:
توجه به تعاونی های تولید روستایی می تواند نقش بسیار مؤثری در اقتصاد هر روستا و پیرو آن اقتصاد بخش کشاورزی در کشور داشته باشد. برپایی چنین تشکل هایی در دنیای امروز جایگاه ویژه ای در اقتصاد جهانی دارد. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی عوامل مؤثر در افزایش عملکرد شرکت های تعاونی روستایی شهرستان سوادکوه در استان مازندران است. روش تحقیق حاضر پیمایشی است که برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه محقق ساخت استفاده شد. متخصصان، روایی سؤالات آن را تأیید کرده اند و پایایی پرسش نامه با ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف محاسبه شد که میزان آن به طور متوسط 87/0 به دست آمد. جامعه آماری تحقیق دو گروه شامل اعضا و ارکان مدیریتی شرکت های تعاونی روستایی به ترتیب 10257 و 65 نفر بوده اند. از بین آن ها ابتدا با استفاده از جدول کرجسی مورگان حجم نمونه ها به ترتیب 373 و 56 تن تعیین شد. با استفاده از روش نمونه گیری انتساب متناسب و تصادفی نمونه های مدنظر انتخاب شدند. در تجزیه وتحلیل داده ها از ضرایب همبستگی اسپیرمن و پیرسون همچنین از روش رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام استفاده شده است. بر اساس یافته ها، شناخت وظایف و اهداف های تعاونی، همدلی بین اعضا و ارکان مدیریتی تعاونی روستایی، حمایت ها و مساعدت های اداره تعاون استان، ارتباط تعاونی روستایی با سازمان های مرتبط، اتحادیه های قوی تعاونی روستایی در منطقه، مشارکت پذیری بین اعضا و حمایت های قانونی دولت، اثر مثبتی بر عملکرد تعاونی های روستایی شهرستان سوادکوه دارند.
شیوه های جلب مشارکت های مردمی در فرایند مدیریت پسماند روستایی(مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به شیوه های جلب مشارکت روستایی در فرایند مدیریت پسماند روستایی در زمره تحقیقات کاربردی- غیرآزمایشی و به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل خانوارهای روستایی ساکن می شد و روش نمونه گیری به تناسب اطلاعات به دست آمده به صورت نمونه گیری تصادفی و چند مرحله ای بود. که با استفاده از فرمول کوکران 181 نمونه برای خانوار انتخاب شد. ابزار اصلی این تحقیق، استفاده از پرسشنامه طراحی شده منطبق با مدل نظری تحقیق و پیشینه پژوهش بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های ضریب تغییرات، تحلیل همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد بین برگزاری دوره های آموزشی و میزان زباله تولیدی در سطح 01/0 رابطه وجود داشته و افرادی که از مزیت های تفکیک اطلاع داشتند بیشتر مایل به همکاری بودند. نتایج اولویت بندی و تحلیل عاملی هم بیانگر این مطلب بود که برگزاری دوره های آموزشی، خرید زباله، شفافیت در هزینه ها از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در جلب مشارکت مردمی می باشد.
اثربخشی اعتبارات بر توسعه کسب و کارهای دامپروری در بخش جعفرآباد استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی اثربخشی اعتبارات بر توسعه کسب و کارهای دامپروری در نواحی روستایی بخش جعفرآباد استان قم بوده است. به این منظور از روش تحقیق توصیفی مبتنی بر پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 83 نفر از دامداران (پروش دهندگان گوساله پرواری) شاغل در شهرک دام جعفریه واقع در بخش جعفرآباد استان قم است که از سال 1389 از بانک کشاورزی گازران قم جهت توسعه دامداری وام دریافت کرده اند. اطلاعات لازم به صورت تمام شماری از صاحبان واحدهای دامداری گردآوری شده است. روایی پرسشنامه بر اساس نظرات گروهی از متخصصان شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه و کارشناسان بانک کشاورزی ارزیابی و پس اصلاحاتی مورد تأیید قرار گرفته است. پایایی ابزار تحقیق با انجام یک طرح مطالعه راهنما بر روی 20 نمونه خارج از جامعه آماری (دامداران خارج از شهرک دام جعفریه) و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 83/0 برای گویه های اثربخشی تأیید شده است. نتایج نشان داد که مؤلفه های اثربخشی اعتبارات پرداختی توسعه کسب و کارهای دامپروری را می توان در پنج مؤلفه با عنوان «افزایش درآمد و تولید»، «مدیریت بهتر ضایعات و بهداشت دام»، «ارتقاء کیفیت زندگی فردی و روستایی»، «بهبود انگیزش و رضایت شغلی دامداران» و «توسعه فیزیکی دامداری» دسته بندی کرد. همچنین اینکه در مؤلفه اول «افزایش میزان فروش و درآمد حاصل از دامداری»، در مؤلفه دوم «مدیریت بهتر بهداشت دام و پیشگیری بیماری های دام»، در مؤلفه سوم «از بین رفتن ضایعات، زباله و آشغال در محیط روستا»، در مؤلفه چهارم «بهبود رضایت از وضعیت شغل و حرفه» و در مؤلفه پنجم «افزایش ارزش اموال و دارائی های دامداران» دارای اهمیت بیشتری بوده است. نتایج بررسی میزان اثربخشی اعتبارات نشان داد که در دو مؤلفه اول یعنی «افزایش درآمد و تولید» و «مدیریت بهتر ضایعات و بهداشت دام» اثربخشی مطلوب نبوده است. اما در سه مؤلفه بعدی یعنی «ارتقاء کیفیت زندگی فردی و روستایی»، «بهبود انگیزش و رضایت شغلی دامداران» و «توسعه فیزیکی دامداری» و همچنین کلیت شاخص اثربخشی وضعیت مطلوب بوده است.
تحلیل عوامل زمینه ساز ایجاد و رشد کارآفرینی روستایی مورد: بخش دهدز در شهرستان ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی با توجه به شرایط موجود از اهمیت بسیاری زیادی برخوردار است. بر این اساس بررسی زمینه ها و عوامل تأثیرگذار سکونتگاه های روستایی در راستای توسعه این نوع نگرش اقتصادی در روستاها از ضرورت های اولیه محسوب می شود. هدف این مقاله تحلیل عوامل اقتصادی-اجتماعی و ویژگی های کارآفرینی موجود در سکونتگاه های روستایی بخش دهدز شهرستان ایذه در راستای کمک به ایجاد کارآفرینی بوده است. روش تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده و برای جمع آوری داده های میدانی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش تعداد 13161 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران 315 نفر به صورت تصادفی در سن فعالیت (20 تا 65 سال) با حداقل سواد پنج ابتدایی بررسی شده اند. نتایج نشان داد که عوامل اقتصادی در سکونتگاه های روستایی برای ایجاد انواع کارآفرینی از جنبه های مختلف نسبت به عوامل اجتماعی وضعیت بهتری داشته است. معادلات ساختاری نیز از معناداری بین عوامل اقتصادی-اجتماعی با ویژگی های کارآفرینی براساس ضرایب همبستگی (به ترتیب برابر با 44/0 و 37/0 ) اشاره دارد. همچنین بررسی خصوصیات مردم از نظر کارآفرینی نشان می دهد که سه شاخص خلاقیت، ریسک پذیری و استقلال در بین مردم از وضعیت خوبی برخوردار بوده و سه شاخص انگیزه پیشرفت، تولید محصولات جدید و تبدیل ایده خلاق به ثروت در سطح متوسطی هستند. بستر اقتصادی-اجتماعی و همچنین ویژگی های مردم برای ایجاد انواع کارآفرینی روستایی مهیا است و به یک برنامه ریزی مطلوب برای این هدف نیاز است.
تحلیل راهبردهای پایداری مرتع از نگاه سازمانی در راستای توسعه پایدار روستایی (نمونه مطالعه: استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، سنجیدن ظرفیت ها و محدودیت های مراتع استان خراسان جنوبی در راستای توسعه پایدار روستایی با استفاده از الگوی SWOT است. این الگو مشتمل بر چهار مؤلفه قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهاست. روش پژوهش برمبنای هدف، کاربردی و برمبنای روش، توصیفی تحلیلی است. مفاهیم این پژوهش، با استفاده از دیدگاه پنجاه کارشناس در سازمان ها و مراکز تحقیقاتی مرتبط با زمینه های تخصصی مختلف تعیین شد و با وزن دهی و رتبه بندی براساس الگوی SWOT، میزان اهمیت این عوامل مشخص و سپس نکات مثبت و منفی مراتع منطقه شناسایی شد. نتایج نشان داد که ظرفیت موجود برای توسعه و حل مسائل مرتعی استان خراسان جنوبی تا حدودی مهیاست. براین اساس مهم ترین عامل قوت، انجام عملیات ممیزی مراتع با ارزش 548/0؛ مهم ترین عامل ضعف، نوع دام غالب و مازاد متکی به مرتع با ارزش 384/0؛ مهم ترین فرصت، برخورداری از دانش بومی و سنتی به منظور احیای مراتع با ارزش 388/0؛ و مهم ترین تهدید، کمبود بارش های جوّی و تداوم خشک سالی و افت توان تولیدی مراتع با ارزش 4/0 است. شایان ذکر است که راهبرد تهاجمی به عنوان بهترین راهبرد برای مدیریت و توسعه مراتع تعیین شد.
سنجش پایداری اجتماعی و توزیع فضایی آن در مناطق روستایی (مورد مطالعه: بخش برزک-شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف سنجش پایداری اجتماعی و شناسایی متغیرهای مرتبط با توزیع فضایی پایداری اجتماعی در نواحی روستایی بخش برزک شهرستان کاشان تدوین شده است.
روش : این پژوهش کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی می باشد، جامعه آماری پژوهش را ۲۴۵۲ سرپرست خانوار ساکن در ۱۱ روستای بخش برزک کاشان تشکیل می دهد. با استفاده از فرمول کوکران ۲۴۲ نفر از سرپرستان خانوار به عنوان نمونه محاسبه و براساس اصل تسهیم، به نسبت جمعیت هر روستا، پرسش نامه ها در بین سرپرستان خانوار توزیع شد. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه بوده که روایی آن با بهره گرفتن از نظرات کارشناسان به تأیید نهایی رسید. جهت بررسی پایایی تعداد ۳۰ پرسش نامه تکمیل شد که ضریب آلفای کرونباخ (۷۹۳/۰) محاسبه شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد پایداری اجتماعی در محدوده مورد مطالعه با میانگین ۲۴/۳ در وضعیت بالاتر از متوسط می باشد. همچنین، در بین ۱۵ شاخص پایداری اجتماعی سه شاخص تعامل اجتماعی، امید به آینده و مسؤولیت پذیری به ترتیب با ضریب تغییرات ۲۰۲/۰، ۲۱۵/۰، ۲۱۶/۰، مهم ترین شاخص های پایداری اجتماعی در بین روستاییان بخش برزک هستند. در بین روستاهای مورد مطالعه به لحاظ پایداری اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد و نتایج تست دانکن، روستاهای منطقه را در سه گروه طبقه بندی کرد که روستای ویدوجا با میانگین رتبه ای ۲۶/۲ در پایین ترین رتبه و روستای ازران با میانگین رتبه ای ۰۹/۴ در بالاترین جایگاه قرار گرفته است.
محدودیت ها: چندبعدی بودن موضوع پایداری اجتماعی و وجود تعاریف و نظرات متنوع در این زمینه. همچنین، محدودبودن نگرش جامعه روستایی در این زمینه. نمایش فضایی توزیع پایداری اجتماعی نیز نشان داد در قسمت شمالی و جنوبی بخش، وضعیت پایداری اجتماعی در سطح قابل قبولی می باشد.
اصالت وارزش: ارزش این تحقیق داشتن نگاه متفاوت به دو موضوع پایداری اجتماعی و توزیع فضایی می باشد؛ ضمن آن که موضوع تحقیق برای اولین بار در منطقه مورد نظر انجام شده است.
چالش های بیمه بافندگان فرش دستباف روستایی در شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت فرش دستباف یکی از فعالیت های مهم خارج از مزرعه و منبع معیشت خانوارهای روستایی ایران به شمار می رود. دولت به منظور حمایت از قالی بافان بدون کارفرما و اعضای خانوار آن ها، همچنین تأمین آتیه قالی بافان در قبال فوت، حوادث ناشی از کار، ازکارافتادگی و بازنشستگی، قالی بافان خانگی را بیمه کرده است. با وجود این، بخش قابل توجهی از بافندگان تحت پوشش بیمه قرار نگرفته اند. هدف این مقاله تحلیل چالش ها و مشکلات پیش روی بافندگان در پذیرش بیمه قالی بافی و استفاده از آن است. پژوهش از طریق روش شناسی مطالعه موردی و پیمایش در 23 روستای شهرستان زنجان انجام شد. در مطالعه موردی از فنون کیفی گردآوری داده ها از قبیل تحلیل اسناد، گروه های متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد و 90 خانوار روستایی بافنده فرش ابریشم و کنشگران بازار فرش ابریشم در آن مشارکت کردند. در پیمایش، از 265 خانوار فرش باف ابریشمی به تصادف مصاحبه ساختارمند شد. نتایج نشان داد که در 23 روستای مورد مطالعه، 3/85 درصد خانوارهای فرش باف ابریشمی بیمه نشده و فقط 7/14 درصد بیمه شده بودند. نسبت بافندگان بیمه شده در بخش های مختلف شهرستان زنجان متفاوت بود و فاصله روستا تا شهر تأثیر منفی بر معرفی و پذیرش بیمه داشت. در مناطق روستایی دورافتاده، وابستگی معیشت خانوارها به بافت فرش بیشتر بود، ولی این دور افتادگی موجب کاهش پوشش بیمه برای این بافندگان شده بود. بافندگان روستایی با سه نوع چالش مهم در بیمه شدن روبه رو بودند: 1)ناتوانی مالی بافندگان، 2)شفافیت نداشتن اتحادیه فرش دستباف روستایی، 3)مشکلات قوانین بیمه.
تحلیل رابطه ناپایداری منابع آب کشاورزی و توسعه روستایی (مطالعة موردی: سکونت گاه های روستایی پایین دست حوضه زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به دنبال وقوع ناپایداری اقلیمی در دهه ۱۳۸۰ و افزایش بارگذاری بر رودخانه به مرور زمان، در سال های اخیر پدیده ناپایداری منابع آب کشاورزی و یا خشک سالی رخ داده است. وقوع ناپایداری منابع آب کشاورزی آثاری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و غیره به ویژه در سکونت گاه-های روستایی به همراه داشته است. در این پژوهش، رابطه ناپایداری منابع آب کشاورزی (خشک سالی) و توسعه روستایی در سکونت گاه های روستایی بخش پایین دست رودخانه زاینده رود (شرق اصفهان) مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش کمّی می باشد. براساس فرمول کوکران تعداد پرسش نامه ها از تعداد ۳۳۱۵۳ خانوار روستایی ۳۸۰ نفر برآورد شده که طی تحقیق و براساس محدودیت ها و حذف پرسش نامه های نادرست، تعداد نمونه ها به ۳۲۳ مورد رسید. حجم سکونت گاه های نمونه نیز ۲۵ روستا برآورد شده است. شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیطی در منطقه مورد مطالعه در زمان حاضر نسبت به پیش از وقوع خشک سالی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، در نرم افزار SPSS میانگین شاخص های سه گانه پژوهش (اقتصادی، اجتماعی و محیطی) مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج جهت سنجش معناداری در آزمون t مستقل تک نمونه ای بررسی شده و در نهایت، با آزمون ANOVA تفاوت معناداری تأثیر خشک سالی در دهستان های مختلف مورد مقایسه قرار گرفته است.
یافته ها: بر پایه نتایج پژوهش و تحلیل پرسش نامه، میانگین مجموع پیامدهای محیطی ناشی از ناپایداری منابع آب ۲۴/۴ بوده، در بعد اقتصادی ۲۳/۴ و در بعد اجتماعی نیز عدد ۰۲/۴ به دست آمده است. بر این اساس، پس از وقوع کم آبی یا خشک سالی، محیط طبیعی و انسانی تحت تأثیر قرار گرفته و توسعه روستایی در ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی در محدوده پایین دست رودخانه با اختلال مواجه شده و مسائلی چون کاهش سطح زیرکشت کشاورزی، کاهش درآمد، نشست زمین، فقر، بیکاری، مهاجرت و پیامدهای زیست محیطی و غیره را به دنبال داشته است.
مقایسه تطبیقی ارکان فلسفی ترویج با نظریه های محیط زیستی: راهبردی برای مدیریت محیط زیست روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه تطبیقی– توصیفی حاضر، مقایسه فلسفه ترویج با نظریه های اخلاقی و دیدگاه های محیط زیستی به منظور یافتن راهبردی در جهت مدیریت محیط زیست روستایی است. تحلیلی بر دیدگاه های محیط زیستی و مقایسه این نظریه ها نشان می دهد با توجه به اینکه بعضی از اصول فلسفی ترویج در جهت نظریه های محیط زیستی است، اما ترویج از این اصول برای حفاظت محیط زیست روستایی بهره نبرده و حفظ محیط زیست را به نفع افزایش تولید، کمتر مورد توجه قرار می دهد. با توجه به معضلات محیط زیست روستایی، اهداف و وظایف ترویج برای حل این معضلات، نیازمند به روز رسانی و تغییر هستند، لذا فلسفه اسلام و دیدگاه های محیط زیست گرایی مانند بوم شناسی عمیق، سبزها، بوم شناسی اجتماعی و منطقه گرایی زیستی می تواند راهنمای ترویج در حل مسائل محیط زیست باشد. تحلیلی ژرف نگرانه بر مستندات نشان داد که ترویج باید اعتدال، تنوع، توسعه متوازن، توسعه ظرفیت های انسانی، ارتقاء بهره وری در تولید، ترویج ارزش های اخلاقی- دینی محیط زیستی و احترام به طبیعت را در کنار تکیه بر دانش بومی، رهبری رهبران محلی، مشارکت مردم، حمایت از تشکیل سازمان های مردمی، آینده نگری و تفکر سیستمی مورد تأکید قرار دهد تا دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی و نهایتاً توسعه متوازن جوامع محلی امکان پذیر گردد.
نقش آموزش بر به کارگیری عملیات حفاظت خاک در راستای پایداری شالیکاری شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی نقش آموزش بر به کارگیری عملیات حفاظت خاک در راستای پایداری شالیکاری شهرستان ساری انجام گرفته است. از لحاظ هدف تحقیق حاضر کاربردی است و از بعد جمع آ وری اطلاعات، روش تحقیق توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 24339 نفر، از شالیکاران شهرستان ساری می باشد. به منظور انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب، استفاده گردید. تعداد 283 نفر از آنها بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آ وری داده ها پرسشنامه بود. روایی پرسشنامه توسط اساتید فن و صاحب نظران تأیید شد. کرونباخ آلفا 93/0 محاسبه گردید. میانگین میزان به کار گیری عملیات حفاظت خاک در حد متوسط، میانگین میزان آگاهی از عملیات حفاظت خاک در حد زیاد و میانگین استفاده از روش های آموزشی نیز در حد کم است. نتایج رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که 65 درصد از تغییرات به کارگیری عملیات حفاظت خاک در راستای پایداری شالیکاری ناشی از استفاده روش های آموزشی، سن، آگاهی از عملیات حفاظت خاک و تحصیلات می باشد.
سنجش تاب آوری محیطی روستاهای در معرض خطر زلزله (مطالعه موردی: دهستان معجزات در شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سوانح طبیعی مثل زلزله، خشک سالی، سیل و غیره به عنوان پدیده های اجتناب ناپذیری به حساب می آیند که همیشه خطری جدی برای توسعه، به خصوص توسعه روستایی هستند. جهت کاهش آسیب های ناشی از سوانح طبیعی باید ظرفیت و توان روستاها را برای مقابله با این حوادث بالا برد. هدف این تحقیق، سنجش تاب آوری محیطی در روستاهای دهستان معجزات است.
روش: در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با به کارگیری پرسش نامه استفاده شده است. روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ برای ابعاد مختلف تأمین شد. جامعه آماری، ۶۴۱۳ نفر از روستاهای در معرض زلزله دهستان معجزات بوده است که بر پایه فرمول کوکران، شمار نمونه ها ۳۶۲ نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل های توصیفی و آزمون های t برای نمونه های مستقل، هم بستگی، فریدمن، تحلیل واریانس یک طرفه و از تکنیک های پرومته و الکتره ۱ استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که تاب آوری اجتماعی روستاها در سطح مطلوب است و افراد بی سواد دارای میانگین تاب آوری اجتماعی بیشتری هستند؛ اما تاب آوری نهادی-سازمانی در سطح تا حدی مطلوب قرار گرفته است. همچنین، بین ابعاد مختلف تاب آوری رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. در بین روستاهای مورد مطالعه روستاهای دوران و رامین، تاب آوری بالا و روستاهای چورزق، سقل طولی، ریحان و باروت آغاجی تاب آوری پایینی داشته اند.
راه کارهای عملی: بهبود بسترهای نهادی و سازمانی و ایجاد رابطه دوطرفه بین سازمان های محلی و مردم روستایی، افزایش مشارکت در بین افراد و بهبود وضعیت زیرساختی روستاها پیشنهاد می شود. بررسی دلایل پایین بودن تابْ آوری روستاها و ارائه راه کار جهت افزایش تاب آوری برای تحقیقات آینده پیشنهاد می شود.
اصالت و ارزش: تاب آوری روستاهای دهستان معجزات برای اولین بار و با تمام ابعاد مورد مطالعه قرار گرفته است و این امر جنبه نوآوری پژوهش است. هم چنین، به دلیل وجود گسل های فراوان در نزدیکی روستاهای مورد بررسی میزان آسیب پذیری روستاها و تاب آوری آن ها در برابر زلزله دارای اهمیت اساسی است.
فرهنگ و دانش تغذیه ای و ارتباط آن با ناامنی غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت غذایی، از عناصر اصلی سلامت فکری و روانی و جسمی افراد جامعه و سنگ بنای جامعه توسعه یافته است. این در حالی است که ناامنی غذایی به عنوان مسئله ای جدی، به ویژه در کشورهای کمترتوسعه یافته و درحال توسعه مطرح است. در تعاریف امنیت غذایی، به وجود غذا و دسترسی فیزیکی و اقتصادی به غذا و پایداری مصرف غذا توجه شده است؛ اما به نظر می رسد عواملی فراتر از این چهارچوب، بر امنیت غذایی اثر می گذارد. ناامنی غذایی، به رفتار مصرفی و عوامل بسترساز آن بستگی دارد. دراین میان، الگوی تغذیه و عادت های غذاییِ منبعث از فرهنگ و دانش تغذیه نیز بر سلامت افراد اثر می گذارد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط فرهنگ و دانش تغذیه ای با ناامنی غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه انجام شد. این پژوهش به لحاظ ماهیت، پژوهشی کمّی است که اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه ای دوقسمتی شامل پرسشنامه سنجش ناامنی غذایی HFIAS و پرسشنامه محقق ساخته، طی نمونه گیری چندمرحله ای از 258 نفر سرپرست خانوارهای روستایی در یازده روستای شهرستان کرمانشاه گردآوری شد. نتایج برآورد وضعیت ناامنی غذایی نشان داد که بیش از 5/58درصد خانوارهای روستایی مطالعه شده، با ناامنی غذایی خفیف مواجه بودند یا در امنیت غذایی کامل قرار داشتند و حدود 7/14درصد به ناامنی غذایی شدید دچار بودند. بررسی نقش فرهنگ و دانش تعذیه ای نیز نشان داد که دانش تغذیه ای، اثر منفی و معنی داری بر ناامنی غذایی دارد. افزون براین، فرهنگ غذایی در رابطه بین دانش تغذیه ای با امنیت غذایی اثری میانجی دارد.
تولید گیاهان دارویی رویکردی در جهت پایدارسازی اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در دهه های اخیر، نوع نگرش به روستا و اقتصاد روستایی دست خوش تحول شده؛ به طوری که به منظور پایداری معیشت و امنیت اقتصادی در نواحی روستایی، اهمیت افزایش کارآمدی و اثربخشی فعالیت ها، میزان بهره وری از ظرفیت ها و توان های بالقوه و بالفعل موجود در فعالیت های اقتصادی افزایش یافته و متنوع سازی فعالیت های اقتصادی در فضای روستا جهت تضمین استمرار معیشت، ایجاد اشتغال، درآمد و غیره ضرورت یافته است. این پژوهش نیز با هدف پایدارسازی اقتصاد روستاهای مورد مطالعه در شهرستان قوچان انجام شده است.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های میدانی و کتاب خانه ای استفاده شده است. جامعه آماری شامل ۱۶۲۹۴ خانوار ساکن در ۱۳۳روستای شهرستان قوچان بود که براساس روش مورگان، نمونه آماری با ۳۳۶ سرپرست خانوار در ۱۳ روستای منتخب به روش خوشه ای دومرحله ای انتخاب شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که کاشت گیاهان دارویی به طور میانگین، ۱۵۹ درصد بیش تر از کاشت محصولات زراعی درآمدزایی ایجاد می کند و اشتغال زایی هر هکتار گیاهان دارویی، ۲۰۶ درصد بیش تر از گیاهان زراعی می باشد. هم چنین، علی رغم این که نیاز آبی گیاهان دارویی ۲۵ درصد بیش تر از گیاهان زراعی است، با توجه به درآمدزایی و اشتغال زایی بیش تر، آب مصرفی، اقتصادی تراست. از طرف دیگر، طبق نظر روستاییان، حمایت های دولت سبب افزایش تمایل آن ها به کاشت گیاهان دارویی خواهد شد. این تحقیق نشان داده است که تولید گیاهان دارویی سبب پایدارسازی اقتصاد روستایی می شود.
محدودیت ها/ راه بردها: مسائل و مشکلاتی در توسعه کاشت گیاهان دارویی در منطقه مورد مطالعه مشاهده شده که با پیشنهادهایی از جمله برگزاری کلاس های آموزشی و ترویجی گیاهان دارویی بین جوامع روستایی منطقه و ایجاد بازار مناسب خرید و غیره می توان در جهت رفع آن ها و کارآیی بیش تر در کاشت گیاهان دارویی گام برداشت.
واکاوی تأثیر شبکه های مهاجرت های روستایی بر کلانشهرکرج (مطالعه موردی: دهستان کوهسار- شهرستان هشترود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش شبکه های مهاجرتی در تداوم فرایند مهاجرت، نقش وجوه ارسال شده توسط مهاجرین در توسعه نواحی روستایی و همچنین نقش وجوه ارسالی در تداوم مهاجرت نیز به ندرت مورد توجه برنامه ریزان روستایی واقع شده است. هدف اصلی تحقیق واکاوی شبکه های مهاجرت روستایی در کلانشهرکرج و نقش آن در توسعه نواحی روستایی مبداء (دهستان کوهسار) می باشد. روش کار در این تحقیق، از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی و تحلیلی است. روش انجام آن نیز میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بوده و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردیده است. بر اساس نتایج بدست آمده بیش از 85 درصد از مهاجرین حداقل سالی یکبار برای بستگان شان وجه ارسال می کنند و وجوه ارسالی اغلب صرف تأمین مایحتاج روزانه روستاییان می گردد و لذا این وجوه نتوانسته تأثیری بر توسعه نواحی روستایی داشته باشند. همچنین، از 78 نفر از سرپرستان خانوار روستایی که به پرسشنامه ما پاسخ دادند، 72 نفر (92.30 درصد) شاغل بودند که شغل 61 نفر (71.11 درصد) از آنان در ارتباط با بخش کشاورزی می باشد. بر اساس اطلاعات بدست آمده کشاورزی مهم ترین بخش اقتصادی این منطقه می باشد و روستاییان برای کسب درآمد بایستی برای توسعه این بخش تلاش نمایند اما به نظر می رسد با ادامه روند فعلی، یعنی عدم سرمایه گذاری در روستاهای مورد مطالعه، تداوم مهاجرت امری اجتناب ناپذیر باشد. زیرا سرمایه گذاری های اقتصادی توسط مهاجرین انجام نمی گیرد، سرمایه گذاری های محدود انجام گرفته نیز منجر به ایجاد فرصت های شغلی در روستاها نمی گردد و عدم سرمایه گذاری های اشتغال زا در نواحی روستایی تأثیری در بقای جمعیت روستایی نمی تواند داشته باشد. علاوه بر این طبق نتایج معلوم شده است که ارتباطات خانودگی توانسته نقش تأثیرگذاری بر مهاجرت روستاییان داشته باشد. مهاجرین روستایی با استفاده از اطلاعاتی که از شبکه اجتماعی مهاجرین بدست می آورند، مهاجرت می کنند.
بررسی راهکارهای بومی مدیریت مخاطرات طبیعی فعالیت های زراعی روستایی با تاکید بر (سرمازدگی، سیل و خشکسالی) مطالعه موردی: شهرستان رازوجرگلان
حوزههای تخصصی:
جوامع انسانی، همواره با بلایای طبیعی متعددی نظیر سرمازدگی، سیل ، خشکسالی، و ... مواجه بوده این بلایا موجب تخریب منابع درآمد مردم می شوند و امکانات زیستی و مراکز فعالیتی آنان را از بین می برندکه موجب آسیب های اقتصادی و فیزیکی نیز می شود. جوامع روستایی و فعالیت های تولیدی آنها (بخصوص زراعت) نیز به دلیل ارتباط تنگاتنگ با محیط طبیعی، ماهیت عوامل اصلی تولید، کار در فضای باز و داشتن توان محدود، از دیرباز در معرض تهدید بیشتر این نیروهای مخرب طبیعی قرار داشته اند. لذا ساکنان هر منطقه به تجربه، اقداماتی را در جهت کاهش آثار زیان بار این نیروها بر جوامع خود صورت داده اند و با اثرات این محدودیت ها و حوادث غیر مترقبه مقابله کرده اند. بطوریکه اقدامات آنها موجب شده است که توانمندی بیشتری در برابر بلایای طبیعی پیدا کنند بکارگیری دانش بومی و احیای مجدد این دانش ارزنده می تواند گامی مفید در پیشبرد اهداف توسعه پایدار محسوب شود. در مقاله حاضر سعی بر شناسایی راهکارهای بومی مقابله با مخطرات (سرمازدگی، خشکسالی، سیل) فعالیت های زراعی شده است. روش گردآوری مطالب به دو صورت میدانی و از طریق مصاحبه برای شناسایی راهکارهای بومی با تعدادی از افراد باتجربه خصوصاً کشاورزان خبره، در سطح بخش جرگلان شهرستان رازوجرگلان صورت گرفته، که در این مطالعات، مبنا استفاده از روش ها و رهیافت های تحقیق کیفی مانند ارزیابی مشارکتی روستایی (PRA) بوده است. در ادامه در این پژوهش، برای بیان و توصیف رابطه و همبستگی میان متغیر مستقل(دانش بومی) و متغیر وابسته میزان خسارت ناشی از بحران (سیل، خشکسالی، سرمازدگی) از روش تحقیق توصیفی- همبستگی استفاده شده است. n=213)) جامعه آماری زارعان روستاهای شهرستان رازوجرگلان بودند. که غالب پرسشنامه به صورت دو قسمت بوده است قسمت اول شامل مخاطرات محیطی و میزان خسارت مخاطرات محیطی بر فعالیت های زراعی، قسمت دوم شامل راهکارهای بومی مقابله با بحران های محیطی شناسایی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که استفاده از دانش بومی موجب کاهش آسیب های ناشی از بلایای طبیعی در روستاها می شود و باعث فرایند پیشگیری و آمادگی در برابر مخاطرات طبیعی (سرمازدگی، سیل ، خشکسالی) و نیز آمادگی و مقابله آنها را بهبود بخشد. همچنین در صورت تلفیق با دانش مدرن، ارتقای کارایی دانش مدرن را نیز به دنبال خواهد داشت.