فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های تجربه شده در جهان در بازنگری سیاست ها، توجه به کارآفرینی است که از آن در متون توسعه به عنوان بازسازماندهی و باز ساخت اقتصاد روستا نام می برند. همچنین تقویت کارآفرینی روستایی، به عنوان اساسی ترین رکن در توسعة روستایی در راستای اشتغال زایی، انتقال فنآوری، ترغیب و تشویق سرمایه گذاری، افزایش رفاه و غیره از جنبه های گوناگون مدّ نظر است. در این ارتباط، سازوکار توانمندسازی روان شناختی یکی از جنبه های مهم در تقویت کارآفرینی روستایی است. هدف این مقاله بررسی نقش توانمندسازی روان شناختی در تقویت کارآفرینی روستایی در استان اردبیل می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. کارآفرینان روستایی و روستاییان عادی(غیر کارآفرین) استان اردبیل، جامعة آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 180 کارآفرین روستایی و روستاییان عادی(90 نفر کارآفرین و 90 نفر غیر کارآفرین) انتخاب شدند. روایی صوری پرسش نامه با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوط به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 83/0 الی 91/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین ابعاد شایستگی، اثرگذاری، معنی داری و خودتعیینی با متغیر تقویت کارآفرینی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چندگانة خطی ابعاد شایستگی، اثرگذاری و خودتعیینی، توانایی تبیین 92/0 درصد از تغییرات متغیر تقویت کارآفرینی را دارا می باشند. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
سنجش و ارزیابی شاخص کیفیت زندگی در مناطق روستایی (مطالعة موردی: دهستان میانده، شهرستان فسا)ردی: دهستان میانده شهرستان فسا )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقرگسترده، نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت، حاشیه نشینی شهری و غیره همگی از پیامدهای نبود توجه به کیفیت زندگی در نواحی روستایی می-تواند باشد؛ براین اساس، برای نیل به سوی توسعة پایدار، توجه به توسعة روستایی و افزایش سطح کیفیت زندگی روستاییان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. درهمین راستا، پژوهش حاضر با هدف سنجش و تحلیل کیفیت زندگی در مناطق روستایی شهرستان فسا انجام گرفته است. این پژوهش، مطالعه ای کاربردی است که رویکرد حاکم بر آن توصیفی– تحلیلی می باشد. داده های موردنیاز پژوهش با استفاده از پرسش نامة تعدیل شده کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، گردآوری شده است. جامعة آماری پژوهش را ساکنان دهستان میاندة شهرستان فسا تشکیل می دهند. حجم نمونة موردبررسی با استفاده از فرمول کوکران، 385 نفر برآورد شد. اعضای نمونه نیز به روش نمونه گیری تصادفی و متناسب با حجم جمعیتی زیرجامعه های موردمطالعه (روستا های دهستان) انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان داد میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی و سطح کیفیت زندگی مردم دهستان میانده ازنظر ابعاد سلامت جسمانی و روانی، درحد متوسط و بالاتر و به-ترتیب برابر با 28/3 و 239/3، ازمجموع 5 امتیاز است؛ اما ازحیث ابعاد سلامت محیط، سلامت اجتماعی و سلامت اقتصادی، میانگین رضایتمندی به ترتیب برابر با 25/2 ، 62/2 و 16/2 برآورد شد که پایین تر از رضایتمندی متوسط است. به علاوه، بررسی ها نشان داد بین رضایتمندی از ابعاد پنج گانة شاخص کیفیت زندگی، همبستگی مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین، هریک از این ابعاد همبستگی معناداری با رضایتمندی نهایی از کیفیت زندگی، در سطح اطمینان 99% دارند. درمجموع، پنج بعد ذکرشده، قادر به تبیین و پیش بینی حدود 38% از تغییرات میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی میانده هستند.
ارزیابی اثرات بازار هفتگی ملکان بر پایداری اقتصادی نواحی روستایی (مطالعة موردی: دهستان مرحمت آباد شمالی، شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازارهای هفتگی از گذشته های دور تاکنون به عنوان مراکزی برای انجام مبادلات ضروری و مورد نیاز، به حیات خود ادامه داده اند. شاید این ادعا که بازارهای هفتگی برجای مانده، به شکل اولیة بازارها در جوامع ابتدایی بشر هستند که تاکنون نیز کارکردهای خود را حفظ کرده اند و در اقتصاد جوامع نقش دارند، ادعایی درخور توجه باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، ارزیابی اثرات بازار هفتگی ملکان بر پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی است. نوع تحقیق، کاربردی، روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش های گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسش نامه) است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل عاملی و به شیوة تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق، کشاورزان بهره بردار دهستان مرحمت آباد شمالی هستند. بنابر سر شماری عمومی کشاورزی در سال 1382، کشاورزان بهره بردار این دهستان در این سال 1503 نفر بوده اند که به عنوان حجم نمونه، تعداد 266 کشاورز ازطریق فرمول کوکران انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد شنبه بازار ملکان تأثیرات مختلفی در اقتصاد روستایی محدودة موردمطالعه داشته است. بیشترین اثرات آن ایجاد انگیزة خرید بین کشاورزان (به دلیل ارزان بودن کالاها و خدمات)، فروش مستقیم محصولات توسط کشاورزان به مصرف کنندگان، افزایش مشاغلی مانند چوبداری، دست فروشی، پیله وری (چرچی) و مغازه های سرراهی و نیز افزایش درآمد کشاورزان با توجه به افزایش تولید محصولات کشاورزی بوده است.
ارزیابی سیاست های توسعة اقتصادی روستایی از دیدگاه منطقه ای با نگاهی بر سیاست های دولت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش وسیعی از جغرافیا و جمعیت هر کشور به روستاها اختصاص دارد؛ از این روعملکرد اقتصادی نواحی روستایی، بر شکوفایی و بهره وری ملی کشورها تأثیر بسزایی می گذارد. با این حال حتی در کشورهای توسعه یافته ای همچون ایالات متحد امریکا، واگرایی عملکرد اقتصادی روستاها در مقایسه با شهرها، به چالشی اساسی بدل شده است. پژوهشگران، ریشة این واگراییِ عملکردی را در نوع نگاه دولت به روستاها می دانند و بیان می دارند که دولت ها ویژگی های منحصربه فرد روستا را نادیده می گیرند، روستا را مساوی با کشاورزی برمی شمارند، و به شهرهای مجاور روستا نیز بی توجه اند. از سوی دیگر، پژوهشگران معتقدند از آنجا که هر روستا درون یک منطقة اقتصادی واقع شده است، تصمیم گیری و تحلیل در خصوص روستا نیز باید با نگاه منطقه ای صورت گیرد. در این میان، یکی از مشهورترین و پرکاربردترین چارچوب های تحلیل و سیاست گذاری منطقه ای، چارچوب دایاموند (الماس) مایکل پورتر و نظریة خوشه های اوست، که مطالعات متعددی نیز با استفاده از آن به بررسی سیاست های توسعة اقتصادی روستایی پرداخته اند. در این مقاله، سیاست ها و نگاه دولت به روستاها در ایران بررسی شده است. برای این منظور، با انجام پیمایشی از 31 نفر از خبرگان دانشگاهی و کارشناسان سطوح میانی سیاست گذاری روستایی در سه نهاد دولتی کشور، بررسی شده است که سیاست های دولتی ایران، تا چه اندازه با دیدگاه های منطقه ای مطابقت داشته است.
سنجش عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی سالمندان در مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسائل و نیازهای دوران سالمندی ضرورتی اجتماعی در جهت ارتقای کیفیت زندگی سالمندان به شمار می رود. هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی سالمندان در مناطق روستایی است. به همین منظور ۱۵۰ نفر (۷۲ مرد و ۷۸ زن) از سالمندان مناطق روستایی شهرستان نیشابور، به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند و درباره زندگی آن ها مطالعه شد. چارچوب نظری تحقیق تلفیقی از نظریات جامعه شناسی سالمندی و نظریات کیفیت زندگی است. یافته ها نشان می دهد حدود ۳۶ درصد سالمندان روستای مورد مطالعه کیفیت زندگی خود را خوب و بسیار خوب، ۵۵ درصد افراد کیفیت زندگی را متوسط، و حدود ۹ درصد کیفیت زندگی را بد و بسیار بد ارزیابی کرده اند. نتایج تحلیل عاملی دَه عامل کلیدی را برای تعیین ابعاد کیفیت ذهنی زندگی سالمندان نشان می دهد که این دَه عامل ۰۱۶/۷۴ درصد از کل واریانس را تبیین می کند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد شش عامل سرزندگی در گام اول، بهزیستی ذهنی در گام دوم، توانایی جسمی و ذهنی در گام سوم، کیفیت خدمات بهداشتی و قابلیت دسترسی به آن در گام چهارم، روابط اجتماعی در گام پنجم، و تعامل اجتماعی در گام ششم، به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته دارند، وارد معادلة رگرسیونی شده اند. در مجموع این شش عامل توانسته اند بیش از ۶۰ درصد تغییرات کیفیت زندگی را در ناحیه مورد مطالعه تبیین کنند. بنابراین، برای ارتقای کیفیت زندگی سالمندان مناطق روستایی ضرورت توجه و اقدامات عملی در حوزه عوامل شناسایی شده احساس می شود.
واکاوی اثرات گردشگری در روستای ابیانه با استفاده از تکنیک SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر منطقه است. روستای ابیانه با توجه به ویژگی های محیطی، جاذبه های فرهنگی، طبیعی و مذهبی و انسانی که دارد، می تواند با مدیریت و برنامه ریزی علمی به قطب گردشگری مهمی در سطح منطقه تبدیل گردد و یکی از محورهای مهم گردشگری استان باشد. این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوال است که گردشگری در روستای ابیانه چه آثار مثبت و منفی داشته است ؟ بنابراین هدف این تحقیق بررسی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای توسعه گردشگری روستایی در ابیانه است. این پژوهش، از نوع تحقیقات کاربردی- توصیفی است که برای گردآوری داده ها از روش پیمایشی استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه ای حاوی 41 متغیر بود که برای تعیین روایی پرسشنامه از نظرات استادان و متخصصان مرتبط استفاده شد و برای پایایی ابزار تحقیق از پیش آزمون استفاده گردید و با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا محاسبه شده) 72/0 α =) به اصلاح و حذف متغیرها پرداخته شد. حجم نمونه 170 گردشگر بود که با استفاده فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش ها و تکنیک های آماری مورد استفاده در این تحقیق مشتمل بر انواع روش های توصیفی و تحلیل مولفه های اصلی بود که در قالب نرم افزار آماری SPSS و مدل SWOT انجام شد. نتایج حاصل از مدلSWOT نشان می دهد که این روستا علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری، کمبود تسهیلات بهداشتی برای گردشگران با امتیاز وزنی475/0، کمبود تبلیغات مناسب جهت معرفی و شناساندن ابیانه با امتیاز وزنی 42/0، کمبود نیروی متخصص و آموزش دیده در بخش گردشگری و طبیعت گردی با امتیاز وزنی 408/0و ناآشنایی اهالی در نحوه برخورد با گردشگران با امتیاز وزنی 335/0 را به عنوان موانع اساسی در راه رسیدن به این هدف در مقابل خود دارد. با این حال، معماری و بافت منحصر به فرد آن با امتیاز وزنی 3/0، وجودامکانات رفاهی مناسب نظیرهتل با امتیازوزنی18/0، اماکن تاریخی و باستانی و مذهبی جذاب در ابیانه با امتیاز وزنی 156/0 و وجود بازار صنایع دستی و محلی ابیانه ازجمله : لباس های سنتی، بافتنی، زیورآلات زنانه و غیره با امتیاز وزنی147/0 مهم ترین قوت های این منطقه تشخیص داده شده است. یافته های این تحقیق می تواند مستقیماً مورد استفاده برنامه ریزان و پژوهشگران و سازمان های اجرایی مرتبط با گردشگری روستایی قرار گیرد.
ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی روستایی استان ایلام (مطالعة موردی: دهستان کارزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ککیفیت زندگی مفهومی چندوجهی است و برای نشان دادن میزان رضایت فرد از زندگی و معیاری برای تعیین رضایت و یا رضایت نداشتن افراد و گروه ها از ابعاد مختلف زندگی به کار می رود که به عواملی ازجمله اشتغال، درآمد مناسب، دسترسی به خدماتی مانند آموزش و بهداشت، سلامت، امنیت و غیره وابسته است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی و با هدف ارزیابی کیفیت زندگی در روستاهای دهستان کارزان تدوین شده است. جامعة آماری این پژوهش شامل همة روستاهای دارای 20 خانوار و بیشتر دهستان کارزان است (4416 = N) که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای، 238 سرپرست خانوار به عنوان نمونه برای کامل کردن پرسش نامه انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسش نامه ای بود که روایی آن براساس نظر گروهی از متخصصان تأیید شد و برای تعیین میزان پایایی مقیاس اصلی پرسش-نامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (872/0). داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد براساس دیدگاه های نمونة موردمطالعه، به غیراز مؤلفة کیفیت محیط مسکونی، سایر مؤلفه های موردبررسی برای سنجش کیفیت زندگی پایین تر از حدمتوسط هستند. روستاهای موردبررسی نیز با درنظرگرفتن ابعاد کیفیت زندگی و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و تست دانکن در چهار طبقه دسته-بندی شده اند. همچنین، در این مطالعه رابطة معنادار مثبتی بین جمعیت و سطح کیفیت زندگی در روستاهای موردمطالعه در سطح آلفای 5% و ضریب 685/0 مشاهده شد.
ارزیابی و رتبه بندی میزان توسعه یافتگی مناطق روستایی، با استفاده از تکنیک های تصمیم-گیری چندشاخصه(مطالعة موردی: دهستان های شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی های توسعة در سطح کلان و منطقه ای، شناخت و درک تفاوت های موجود میان مناطق روستایی ازحیث سطح برخورداری آن ها از امکانات و زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این شناخت می تواند به تصمیم گیران و برنامه ریزان در کشف و شناسایی میزان محرومیت مناطق روستایی، میزان فاصلة وضعیت موجود از اهداف تعیین شده، کشف توانمندی های هر منطقه و برنامه ریزی برای توسعة متوازن مناطق روستایی کمک کند. یکی از روش های ارزیابی برای این گونه مسائل، تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه است که برای ارزیابی، رتبه بندی و اولویت گذاری چند گزینه به کار گرفته می شود. در این پژوهش با بهره گیری از سه روش تصمیم گیری چندشاخصه؛ یعنی، SAW٬TOPSIS و VIKOR و با استفاده از شاخص های توسعه در حوزه های جمعیتی، آموزشی، بهداشتی، تأسیساتی- زیربنایی، سیاسی، ارتباطی- اطلاع رسانی و رفاهی، به ارزیابی و رتبه بندی دهستان های شهرستان ساری، براساس میزان توسعه یافتگی پرداخته می شود؛ به این ترتیب که سطح توسعه یافتگی و برخورداری از امکانات رفاهی- خدماتی دهستان های موردمطالعه در مقایسه با هم بررسی می شوند. نتایج این مطالعه نشان می دهد اختلاف قابل ملاحظه ای میان سطوح توسعه یافتگی دهستان های شهرستان ساری وجود دارد؛ به طوری که دهستان های واقع در مناطق جلگه ای و نزدیک به شهر ساری، نسبت به دهستان های واقع در نواحی جنگلی و کوهستانی، به مراتب در سطوح بالاتر رتبه بندی قرار دارند.
تحلیل ارتباط زیست پذیری روستاهای پیرامون شهری با برخورداری خدماتی (مطالعه موردی: شهرستان ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای پیرامون شهری در زمره سکونتگاه هایی قرار دارند که همزمان صحنه شکل گیری، رشد و تداوم فرصت ها و تهدیدهایی هستند که کیفیت زیست و نحوه تامین نیازهای ساکنان را تحت تاثیر قرار می دهد. زیست پذیری، یک مفهوم کلی است که با تعدادی از مفاهیم و اصطلاحات دیگر مانند پایداری، کیفیت زندگی و کیفیت مکان، و اجتماعات سالم در ارتباط است. سکونتگاه زیست پذیر را به طور خلاصه، به عنوان مکان مناسب برای کار و زندگی تعریف نموده اند. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق، روستاهای پیرامون شهری در سطح شهرستان ورامین و در مجاورت چهار نقطه شهری واقع در آن است. هدف از این تحقیق، بررسی ارتباط بین زیست پذیری و برخورداری خدماتی این روستاها است. روش تحقیق تحلیلی بوده و با استفاده از یافته های میدانی و ادبیات جهانی حوزه زیست پذیری صورت پذیرفته است. نتایج نشان می دهد که بین نمره زیست پذیری هر روستا با ضریب توسعه یافتگی خدماتی آنها در روش موریس رابطه معناداری مشاهده نمی شود. همین همبستگی بین هر یک از ابعاد زیست پذیری با برخورداری خدماتی سنجیده شده است . بین هیچ کدام از ابعاد با برخورداری خدماتی ارتباط معنادار مشاهده نمی شود.
نقدی بر مقاله ی «گشت و گذاری در روستاهای نهاوند»
حوزههای تخصصی:
نقش اقتصاد غیر زراعی بر ماندگار سازی روستائیان در مناطق روستایی شهرستان سمیرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماندگاری روستائیان در روستاها به طور بلا فصلی با موضوع مهاجرت روستا- شهری پیوند دارد. بنابراین انتظار می رود بخش عمده ای از دلایل دامن زننده به این گونه از مهاجرت ها موجبات عدم مانداگاری روستائیان در روستاها را به دنبال داشته باشد. یکی از دلایل این پدیده، مشکلات اقتصادی حاکم بر فضاهای روستایی است. مسائلی چون بیکاری آشکار و پنهان، کمبود و بی ثباتی درآمد، فقر روستایی و غیره که عمدتاً در ساختارهایی بروز می یابند که در آنها کشاورزی معیشتی و بویژه فعالیت در بخش های زراعی سهم بالایی از اشتغال و درآمد را در فقدان منابع درآمدی دیگر، بخود اختصاص می دهد. جهت کاهش اثرات سوء این مسایل و ارتقاء سطح زندگی روستائیان که خود نهایتاً کاهش در مهاجرت دائم از روستاها را نتیجه می دهد، استراتژی های گوناگونی مطرح و مورد توجه قرار گرفته است. اقتصاد غیر زراعی یکی از مهم ترین آنها است که با توجه به کارکردهای خود از توانایی قابل ملاحظه ای در این ارتباط برخوردار است. در تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین میزان پرداختن به فعالیت های غیر زراعی و ماندگاری روستائیان در محل سکونت شان پرداخته شده و مواردی چون نرخ رشد جمعیت، درآمد، اشتغال، کیفیت زندگی و تمایل به ماندن در روستا در بین 423 خانوار روستایی به عنوان نمونه آماری از بین خانوارهای روستایی شهرستان سمیرم در قالب پیمایشی مبتنی بر پرسش نامه محقق ساخته و مطالعات اسنادی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از برتری خانوارهای فعال در بخش غیر زراعی نسبت به سایر خانوارهای روستایی در ارتباط با مقولات مورد بررسی می باشد. به بیان دیگر این خانوارها از درآمد های بالاتر، کیفیت زندگی مطلوب تر، رضایت از زندگی بیشتر و تمایل به ماندگاری بالاتر در روستا نسبت به گروه دیگر برخوردار بوده اند.
شناخت الگوی ادراکی روستای خوب بر اساس روش-شناسی کیفی مورد مطالعاتی: روستای کرفس (شهرستان رزن- استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی توسعه نواحی روستایی، با در نظر گرفتن ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، محیط زیستی، کالبدی، و نهادی و بر اساس درک واقع بینانه از نیازهای روستاییان، مستلزم تغییر نگرش متولیان برنامه ریزی و ساختارشکنی در رویکردهای مرسوم است. این پژوهش با هدف بازشناسی معیارها و شاخص های «خوب بودن» سکونتگاه روستایی تلاش می کند با رویکردی متفاوت به مفهوم «روستای خوب» نه از دیدگاه متخصصین ذی ربط بلکه با توجه به دیدگاه ها، آرمان ها، هنجارها، نیازها، خواسته های مشترک و دلخواه ساکنان محلی آن بپردازد. تحقیق از نوع اکتشافی است و جامعه آماری، کل دانش آموزان دختر و پسر مقطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان روستای کرفس از توابع شهرستان رزن در استان همدان را شامل می شود. از تکنیک های روش کیفی (طرح سوال به عنوان موضوع انشا و تحلیل آن) و کمی(پرسشنامه) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. در مرحله نخست تحلیل، انشاهای دانش آموزان با رویکرد تحلیل مقایسه ای مداوم در چارچوب سه مرحله (کدگذاری باز، کدکذاری محوری و کدگذاری انتخابی) قرار گرفت. سرانجام 124 مقوله اصلی شناسایی شده به عنوان ویژگی های یک روستای خوب از دیدگاه دانش آموزان در چارچوب 18 مقوله اصلی دسته بندی شدند. در مرحله دوم به منظور سنجش وضعیت روستای کرفس بر اساس مقولات استخراج شده، پرسشنامه ای بر مبنای یافته های مرحله نخست در چارچوب طیف لیکرت طراحی گردید. یافته ها ی پرسشنامه در اکثریت مقوله های اصلی بیانگر فاصله روستای مورد مطاله با روستای خوب است.
نقش نهاد خیریه ای کمیته ی امداد در بهبود کیفیت فیزیکی مسکن مددجویان تحت پوشش روستایی مورد: بخش کندوان شهرستان میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر یکی از چالش های گذشته و حال دولت ها و ملت ها بوده است و در هر دوره ای راهکارهایی برای کاهش آن مطرح شده است. یکی از راهکارها، نهادسازی است که به صورت دولتی و یا غیر دولتی، (NGO)، اقدام به فقرزدایی می نمایند که نمونه بارز آن در ایران کمیته امداد امام خمینی (ره) است. هدف مقاله، مطالعه ی نقش کمیته ی امداد در کاهش فقر مددجویان تحت پوشش بخش کندوان شهرستان میانه در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی و با استفاده از 9 مؤلفه وضعیت آموزش، مشارکت، گذران اوقات فراغت، وضعیت مصرف کالاهای بادوام، الگوی مصرف مواد غذایی، وضعیت بیمه، وضعیت اشتغال و درآمد و وضعیت فیزیکی مسکن مددجویان، در 68 روستای بخش کندوان در قالب سه دهستان و 160 خانوار می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل مؤلفه ها و گویه ها از آزمون آماری ناپارامتریک ویلکاکسون و دو ارزشی مک نمار و نرم افزار SPSS استفاده شده است و نتایج تحقیق نشان می دهد که: میانگین ها، رتبه های مثبت و منفی در بعد از تحت پوشش مددجویان نسبت به قبل از آن، روند رو به رشدی داشته است و نیز سطح معناداری (SIG) در اکثر مؤلفه ها و گویه های مرتبط به آن مساوی یا کوچک تر از 0/05>.α بوده و بنابراین می توان اذعان نمود که کمیته ی امداد در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی (مسکن) منجر به تغییرات معنادار در نزد مددجویان تحت پوشش شده است.
امکان سنجی کشت کلزا در شهرستان ایذه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و تعیین نواحی مستعد اکولوژیکی برای بسترسازی مناسب در برنامه ریزی منطقهای و بویژه بخش کشاورزی امری حیاتی و مهم است. متکی بودن اقتصاد مردم نواحی روستایی بر کشاورزی، قابلیت کشاورزی منطقه مورد مطالعه، اقلیم مناسب و چند فصلی، خاک مطلوب، تنوع محیطی و تعیین و تفکیک پتانسیلها و تنگناهای منطقه از لحاظ درصد تولید و بازدهی کشت کلزا، ضرورت تحقیق را بازگو می کند. هدف از انجام پژوهش این بوده که توان و پتانسیل کشاورزی شهرستان ایذه برای کشت کلزا با بررسی عوامل طبیعی و اقلیمی شناسایی و امکان سنجی شود و اثرگذاری هر یک از این عوامل مورد بررسی قرار گیرد.12 لایه مورد استفاده عبارت اند از لایههای ارتفاع، شیب، فرسایش، زمین شناسی، خاک، کاربری اراضی، پوشش زمین، تیپ اقلیمی، متوسط دمای سالانه، متوسط بارش سالانه، حداکثر دمای سالانه، حداقل دمای سالانه. برای انجام این پژوهش از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهره گرفته شده که وزن دهی به معیارها مطابق نظر کارشناسان مربوطه و منابع موجود در درون و همچنین بین لایهها انجام گرفت. سپس اراضی منطقه به پنچ طبقه تقسیم شد و نقشه پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج نشان داد که از 39/3779 کیلومتر مربع مساحت شهرستان ایذه، طبقه بسیار مناسب این نقشه15997/565 کیلومتر مربع معادل 95/14درصد، طبقه دوم یعنی مناسب 15997/963 کیلومتر مربع برابر 48/25 درصد مساحت منطقه میباشد یعنی بیش از 40 درصد مساحت محدوده مورد مطالعه برای کشت کلزا دارای شرایط ایده آل و مساعدی هستند. پهنههای اکولوژیکی دیگر نقشه یعنی طبقه متوسط، ضعیف، نامناسب نیز به ترتیب 49/22، 34/20، 02/16 درصد از مساحت شهرستان را در بر میگیرند. در نقشه نهایی پهنه مناسب با رنگ سبز در مرکز منطقه و پهنه نامناسب برای کشت کلزا با رنگ نارنجی در چهار چهت اصلی مشخص میباشند.
توسعة کارآفرینی روستایی با تأکید بر نهادهای محلی ( مطالعه موردی؛ بهاباد، استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ددر سال های اخیر، حمایت از کارآفرینی و گسترش آن به راهبردی در توسعه، شکوفایی و رشد جوامع انسانی تبدیل شده است. به اعتقاد شوماخر (1973) اگر برنامة توسعه به سه عامل آموزش، مشارکت مردم، سازمان و نظم توجه نکند، قادر نخواهد بود از سایر منابع بهرة مناسب ببرد؛ ازاین رو، امروزه تأکید کارشناسان بر توسعة مردم محور است و به عقیدة آن ها مردم باید محور همة فعالیت های توسعه باشند؛ بنابراین، استفاده از مشارکت و توانمندی های مردم به ویژه روستاییان، برای عمران و توسعة مناطق روستایی در تمام ابعاد آن لازم و ضروری است. درزمینة کارآفرینی نیز استفاده از مشارکت و پتانسیل مردم محلی، بهترین و مهم ترین ابزار به شمار می آید. نهادهای محلی و سازمان های غیردولتی (NGOs) می توانند یکی از اصلی ترین ابزارها برای استفادة بهتر و سازمان-یافته تر از مشارکت های مردمی محسوب شوند و در خدمت توسعة کارآفرینی و توسعة روستایی باشند. هدف از انجام این پژوهش، امکان سنجی توسعة کارآفرینی روستایی با بهره گیری از نهادهای محلی است که در بخش بهاباد استان یزد انجام شده است. تحقیق از نظر نوع، کاربردی و از نظر روش، به صورت پیمایشی است. ابزارهای سنجش، مصاحبه، پرسش نامه و روش PRA بوده اند و در تجزیه وتحلیل داده ها از روش SWOT استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق کارآفرینان، مردم محلی و مسؤولین بودند. از هرکدام از دو گروه کارآفرینان و مسؤولین، به عنوان نمونه و به صورت تصادفی ساده، تعداد 30 نفر انتخاب شد و از مردم محلی نیز برای نمونه و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 124 نفر انتخاب شد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این است که منطقة بهاباد ازنظر توسعة کارآفرینی روستایی، نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدهای مختلفی دارد. با بهره گیری از ظرفیت نهادهای محلی می توان از نقاط قوت و فرصت های موجود، درراستای توسعة کارآفرینی استفاده کرد و همچنین، می توان با کمک گرفتن از پتانسیل نهادهای محلی، نقاط ضعف و تهدیدهای موجود را تا حدود زیادی به نقاط قوت و فرصت تبدیل کرد که بهترین راهبرد در این امر، راهبرد رقابتی/ تهاجمی (SO) است.
راهبردهای مناسب توسعه ی فعالیت های ماهیگیری در روستاهای ساحلی دریای عمان مورد: شهرستان جاسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت های ماهیگیری و آبزی پروری به صورت مستقیم و غیرمستقیم نقش اساسی در زندگی میلیون ها نفر در سراسر جهان ایفا می نمایند. ماهیگیری در روستاهای ساحلی دریای عمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نقش مهمی در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی روستاییان منطقه دارد. روستاهای ساحلی دریای عمان به دلیل شرایط خاص جغرافیایی و طبیعی از لحاظ ماهیگیری دارای پتانسیل های بالایی می باشند. با این همه، ماهیگیری در این روستاها ساختاری سنتی داشته و همپای ظرفیت های بالقوه ی خود توسعه نیافته و با مشکلات و تهدیدهای متعددی مواجه است و ماهیگیران روستایی در سطح پایینی از توسعه قرار دارند. شناسایی توان ها و تنگناها و بهره گیری از فرصت ها و رفع موانع ماهیگیری، کمک زیادی به محرومیت زدایی و تحقق توسعه ی اقتصادی و اجتماعی روستاهای منطقه می نماید.
هدف این مقاله تدوین راهبردهای مناسب برای توسعه فعالیت های ماهیگیری در روستاهای ساحلی دریای عمان می باشد. تحقیق حاضر به عنوان مطالعه ای کاربردی با رویکردی تحلیلی و با اتکاء بر یافته های اسنادی و میدانی، به بررسی موضوع پرداخته است. عمده ترین ابزار جمع آوری داده ها تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان می باشد. برای تدوین راهبردهای مناسب توسعه ی فعالیت های ماهیگیری از چارچوب جامع تدوین راهبرد استفاده شده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد فعالیت های ماهیگیری در روستاهای ساحلی منطقه با دارا بودن 12 عامل قوت و 12 عامل ضعف و همچنین 10 مورد فرصت و 10 مورد تهدید خارجی، دارای توانمندی ها و تنگناهای گوناگونی است. نتیجه ی تحقیق حاضر استخراج 28 راهبرد توسعه ای (SO)، محافظه کارانه(ST)، تنوع (WO) و تدافعی (WT)از طریق تحلیل (SWOT) می باشد. فعالیت های ماهیگیری و آبزی پروری از لحاظ ماتریس عوامل داخلی و خارجی (IE) از وضعیت مناسبی برخوردار بوده و جمع امتیاز نهایی از5/2 بیشتر است. بنابراین بهتر است برای توسعه ی فعالیت های ماهیگیری در روستاهای منطقه راهبردهای توسعه ای مورد تأکید قرار گیرد.
تحلیل تأثیر تقاضای اجتماعی بر کاربری اراضی روستاهای شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی عرصه ای است که تقاضای زیادی برای کاربری اراضی آن وجود دارد، روستا منبعی شکننده و آسیب پذیر در برابر تغییرات محیطی و انسانی است و با توجه به محدودیت زمین و ارزش معیشتی آن در نواحی روستایی، در صورت بهره گیری از زمین های موجود و استفاده ی آن در ساخت و سازهای غیر اصولی و بی رویه، آنگاه برای احداث اماکن خدماتی و ضروری در نواحی روستایی با کمبود زمین مواجه خواهیم شد.
در نواحی روستایی شهرستان تنکابن بسیاری از اراضی که معیشت روستاییان بر آن متکی است، با افزایش تقاضا برای ساخت و ساز از باغات و مزارع حاصل خیز به کاربری مسکونی و کاربری های وابسته به آن تبدیل شده است، اما محرک اصلی این فرایند مجموعه انگیزه هایی است که به صورت تقاضا از طرف بومیان روستا و غیر بومیان مطرح شده است. جاذبه های جغرافیایی از لحاظ طبیعی و انسانی در روستاها، باعث افزایش تقاضا برای زمین و تغییر کاربری اراضی و چشم اندازهای روستاها شده است. این تحقیق درصدد است، به تحلیل تأثیر تقاضای اجتماعی بر کاربری اراضی در روستاهای شهرستان تنکابن با روش توصیفی- تحلیلی بپردازد. جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، منابع اسنادی، پیمایشی و تکمیل پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرم افزار spss انجام شده است.
نتایج نشان داد با عنایت به میانگین پاسخ های به دست آمده، تأثیر عناصر طبیعی و انسانی بر تقاضای اجتماعی و کاربری اراضی به طور یکسان بوده است و تغییرات کاربری اراضی ناشی از تقاضای افراد غیر بومی، بیشتر از تقاضای افراد بومی در روستاهای شهرستان تنکابن مؤثر می باشد و با توجه به سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 0.05می توان ادعا نمود، توافق معناداری در این زمینه بین پاسخ گویان وجود دارد.
نقش عملکردی روستا - شهرها در توسعه روستاهای پیرامونی مورد مطالعه: شهر زرین رود، شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوندهای روستایی- شهری در واقع به واسطه مجموعه ای از جریان ها مشخص می گردد. این گونه جریان ها از جمله عبارتند از جریان افراد، فناوری، سرمایه، منابع و داده ها. توجه به شهرهای کوچک و روستاشهرها در برنامه ریزی های توسعه از دهه1970م. مورد توجه قرار گرفت. در این پژوهش، علاوه بر تبیین جایگاه روستا-شهرها در نظام سلسله مراتبی به ذکر توان ها و محدودیت های موجود در سطح دهستان و روستاشهر پرداخته و جنبه های مثبت و منفی آن بررسی شده است. این پژوهش از نظر نوع کاربردی، از نظر درجه نظارت و کنترل میدانی و از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش روستاهای واقع در دهستان زرینه رود می باشد. این دهستان در سال 1390 دارای 28 روستای دارای سکنه، 3946 خانوار و 15160 نفر جمعیت می باشد. طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 245 خانوار محاسبه شد. جهت تکمیل پرسشنامه در سطح روستا از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد، تا اصل فرصت برابر برای تمامی خانوارها فراهم باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، بیش ترین اثرات روستا - شهر در محدوده مورد مطالعه در بعد اجتماعی -فرهنگی بوده و روستا- شهر زرینه رود تعادل بخشی منطقه ای را در محدوده مورد مطالعه به همراه نداشته است.
بررسی و تحلیل میزان تمایل کشاورزان به مشارکت در پروژه های مدیریت خشکسالی در شهرستان طارم علیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی و تحلیل میزان تمایل کشاورزان به مشارکت در پروژه های مدیریت خشکسالی در شهرستان طارم علیا، واقع در استان زنجان، انجام گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است که به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه ی آماری این پژوهش، همه ی کشاورزان شهرستان طارم علیا بوده (12000=N) و روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب است. حجم نمونه با استفاده از جدول کوکران برای جمعیّت های کوچک محاسبه و تعداد 375 نفر تعیین شدند. برای جمع آوری اطلاعات میدانی از پرسش نامه استفاده شده است. روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات تنی چند از استادان و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت و به منظور سنجش میزان پایایی ابزار پژوهش، از آماره آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای مقیاس پرسش نامه 908/0 به دست آمد که بیانگر قابلیت اعتماد مناسب این مقیاس ها برای سنجش مقیاس اصلی مطالعه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش توصیفی و تحلیلی در نرم افزار SPSS استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از پاسخ گویان برای اولویت بندی میزان تمایل کشاورزان به مشارکت در پروژه های مدیریت خشکسالی، نشان می دهد که به ترتیب ""عقد قرار داد برای بیمه ی خشکسالی محصولات زراعی و باغی""، ""پذیرش شیوه های آبیاری تحت فشار"" و ""مشارکت در لایروبی رودها"" در اولویت اوّل تا سوم قرار دارند.
مکان یابی محل دفن بهداشتی زباله های روستایی مورد: دهستان قلعه دره سی شهرستان ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم توسعه پایدار، مساله حفاظت از محیط زیست و منابع آن است، به طوری که سایر ابعاد توسعه نیز در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با این بُعد قرار دارد. قسمت اعظم منابع طبیعی کشور در قلمرو روستاها واقع شده و نگهداری و تقویت این منابع جزء الزامات توسعه پایدار قلمداد می شود. مدیریت صحیح و مکان یابی زباله های روستایی از اقدامات اساسی در راستای حفاظت از محیط زیست روستاها به شمار می آید. در محیط های نرم افزاری GIS روش های مختلفی از قبیل BOOLEAN، FUZZY، WLC و OWA برای تلفیق اطلاعات و مکان یابی دفن زباله وجود دارد،از آن جایی که روش OWA (الگوریتم میانگین مرتب شده وزنی) دارای انعطاف پذیری بالائی بوده و به نوعی تکامل یافته روش های دیگر است، بنابراین می تواند نتایج دقیق تری را به دست دهد. در این تحقیق با استفاده از منطق فازی و روش OWA در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به مکان یابی دفن زباله در دهستان قلعه دره سی اقدام گردید. برای این کار از 11 شاخص استفاده شد و نتایج حاصل از تحقیق با استفاده از حالت های مختلف روش OWA در هفت کلاس مدل سازی گردید. با بررسی نقشه های مختلف ایجاد شده در وضعیت های مختلف روش OWA آشکار شد که از بین آن ها وضعیت «ریسک کم و دارای توازن» با بیشترین دقت همراه بوده است؛ به طوری که طبق همین وضعیت 515/21 کیلومتر مربع از محدوده دهستان به عنوان بهترین کلاس ها برای دفن زباله تشخیص داده شد.