فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۴۱ تا ۶٬۱۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۹۴-۵۶۹
حوزههای تخصصی:
رسانه ها نماد زنده بودن جامعه هستند و هر چه رسانه صادق تر و درست تر در مسیر اطلاع رسانی حرکت کند، حیات سالم و زیبا را بیشتر برای جامعه و مردم به ارمغان خواهد داشت. امروزه نقش رسانه ها در کلیه امور جامعه و در بین تمام ملل بسیار پر اثر است و کسی نیست که بر این اثرگذاری صحه نگذارد. رسانه ها به عنوان دیده بان های همیشه بیدار در شهرها و مناطق هم نقش نظارتی دارند و هم نقش هدایتگری که اگر مدیران شهری قادر به بهره گیری از این پتانسیل باشند، روند اصلاحی امور و پیشرفت کشور تسریع خواهد یافت. از سویی دیگر مدیریت یک شهر مدرن، نیازمند برخورد سنجیده با شهروندانی است که در ایفای وظایف و حقوق شهروندی خود، دسترسی بیشتری به منابع آگاهی دهنده دارند. با این توصیفات می توان به یکی از مهم ترین عناصر دنیای جدید پرداخت: رسانه ها، تردیدی نیست که بار ازجاکندگی مکانی عصر مدرن بر دوش ارتباطات است. ابزارهای مختلف ارتباطات چنین جهانی را برقرار نگاه داشته است؛ گویی با ستون های نامرئی و طناب افقی ابزارهای ارتباطی است که تار و پود عصر مدرن پابرجا شده است. در این میان، رسانه به عنوان یکی از ابزارهای مهم ارتباطی، از نقش و رسالت مهمی برخوردار شده است. رسانه ها ارتباط یک طرفه حاکمان و مردم را به یک رابطه دو طرفه بدل کرده اند. آنان با انعکاس صدای شهروندان، جایگاه آنان را از یک شنونده و تماشاگر به یک کنشگر و خواهنده تغییر داده اند. توان تأثیرگذاری رسانه ها یکسان نیست و فارغ از توانایی و عدم توانایی اصحاب رسانه در تأثیرگذاری بر مخاطب، انواع رسانه ها به طور بالقوه نیز از سطوح متفاوتی از توانایی برخوردارند. بر این اساس رسانه های تصویری به دلیل درگیر کردن حواس بیشتری از مخاطب (همچون بینایی و شنوایی) با موضوع مورد بررسی و نیز پویایی در نمایش آن، توان تأثیرگذاری بیشتری دارد. حال با توجه به موارد مطرح شده در بالا، می توان به طرح مسئله اساسی این پژوهش پرداخت که جایگاه رسانه های تصویری در ارتقای مدیریت شهری شهر تهران چیست؟ این رسانه ها تا چه اندازه می توانند عملکرد مدیریت و شهری را تحت الشعاع قرار دهند و نسبت به خواسته واقعی مردم و مشکلات و مسائل موجود در جامعه شناخت پیدا کنند؟ از آنجایی که در تحقیق حاضر سعی شده است که به بررسی نقش رسانه های تصویری در ارتقای مدیریت شهری تهران پرداخته شود، می توان این پژوهش را از لحاظ هدف تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی به شمار آورد. ملاک دیگر در تقسیم بندی روش های تحقیق بر حسب نحوه گردآوری داده ها می باشد که براساس این ویژگی، تحقیق حاضر را می توان از نوع تحقیقات تبیینی محسوب می گردد. روش تحقیق مورد تاکید در اینجا روش پیمایشی ،Survey Methodاست. در این روش از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است.همچنین برای تکمیل اطلاعات مورد نظر و مراجعه به منابع اصلی پژوهش از روش اسناد ومدارک علمی با تکنیک فیش برداری توصیفی بی بهره نبوده ایم.
تحلیل فضایی فشار بخار آب در جنوب و جنوب غرب ایران با استفاده از تکنیک-های خودهمبستگی فضایی با تآکید بر مراکز و کانون های جمعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۲۲۰-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
بخار آب به عنوان مهم ترین گاز گلخانه ای نقش مؤثری در گرمایش زمین ایفاء می کند. از این رو شناخت وضعیت این عنصر اقلیمی در مناطق جمعیتی می تواند نقش مهمی در بررسی آسایش اقلیمی یک منطقه داشته باشد. لذا در این پژوهش ابتدا به بررسی خودهمبستگی فضایی و شناسایی الگوی رفتاری مقادیر فشار بخار آب در جنوب و جنوب غرب ایران با استفاده از تکنیک تحلیل اکتشافی داده های فضایی (ESDA) و آماره موران محلی پرداخته شده است و سپس تأثیرات این عنصر مهم اقلیمی در کانون های جمعیتی مورد بحث قرار گرفته است. در این راستا از داده های فشار بخار آب 78 ایستگاه سینوپتیک موجود در پهنه جغرافیایی جنوب و جنوب غرب ایران با طول دوره آماری مناسب و بالاترین درجه تفکیک زمانی بهره گرفته شد. برای انجام تحلیل های خودهمبستگی ابتدا محدوده مطالعاتی با توجه به بهینه ترین تفکیک مکانی، به یاخته های 9×9 کیلومتر (3338 یاخته) تقسیم گردید. سپس مقادیر فشار بخار آب به صورت میانگین ماهانه، سالانه و دهه ای برای هر یاخته و با استفاده از نرم افزار MATLAB استخراج شد. نتایج تحلیل خودهمبستگی فضایی طی سه دهه گذشته (2010-1981) حاکی از تقویت خوشه های فشار بخار آب زیاد (بالا- بالا) و تضعیف خوشه هایی با مقادیر پایین (پایین- پایین) است. ایجاد خوشه های بالا-بالا فشار بخار آب در حاشیه خلیج فارس (به خصوص در استان بوشهر) و از بین رفتن مقادیر پایین- پایین در بخش های جنوبی زاگرس قابل مشاهده است. بررسی و مقایسه پراکندگی فضایی خوشه های بخار آب با خوشه های دمایی به عنوان یکی از مهم ترین پارامترهای تأثیرگذار بر روی فشار بخار آب، حاکی از خودهمبستگی مثبت و معنی دار در دوره مورد مطالعه بود. بنابراین، با توجه به اثر گذاری مستقیم و غیر مستقیم فشار بخار آب بر فعالیت های انسان و همچنین محیط طبیعی به عنوان بستر فعالیت های انسانی، استقرار جمعیت در کانون ها و مراکز جمعیتی مناطق مورد مطالعه، متأثر از نوسانات فشار بخار آب خواهد بود و این روند در آینده مشهودتر خواهد بود.
پیامد سیاست های هدایت و کنترل رشد بر روند گسترش سکونتگاه های پیراشهری در هاله کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۳۰-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
فرایند تحول و گذار از مراکز روستایی به شهری در قلمروی پیرامونی کلانشهر تهران یا به عبارتی تحولات پیراشهرنشینی، در دهه های اخیر روند درحال رشد و گسترشی داشته است. یکی از نیروهای تاثیرگذار بر چنین تحولاتی سیاست های هدایت و کنترل رشد شهر است. این سیاست ها از ابعاد کلانی چون کمربند سبز و مرزهای رشد شهری تا ابعاد خردی همچون ضوابط و مقررات توسعه شهری و منطقه بندی کاربری اراضی در طرح های جامع شهری را در بر می گیرند. برون فکنی و سرریز توسعه از مراکز جمعیتی دارای نظام هدایت و کنترل رشد فضایی به مراکز با نظام هدایت و کنترل رشد ضعیف یا فاقد آن در شرایط وجود تفرق سیاسی و تعدد قلمروهای مدیریتی در منطقه کلانشهری تهران، موجب پیراشهرنشینی پراکنده و رشد قارچ گونه سکونتگاه های پیراشهری به ویژه در قلمروی جنوبی کلانشهر تهران می شود. هدف از این پژوهش بررسی روند گذار از سرریز توسعه منتج از اعمال سیاست های کنترل رشد به گسترش پیراشهرنشینی در هاله کلانشهری تهران است که در شرایط پخش چنین سیاست هایی در بین قلمروهای مدیریت محلی در منطقه صورت می گیرد. تحلیل این روند بر اساس تغییرات نرخ رشد جمعیت طی دوره ۱۳۷۵- ۱۳۸۵ خورشیدی در مراکز جمعیتی مستقر در هاله کلانشهری تهران است که در مدل مفهومی فرایند محوری صورت می گیرد.
تبیین مؤلفه های بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری براساس ابعاد ریخت شناسی شهری نمونه موردی: بافت مرکزی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی تأثیر شاخص های ریخت شناسی شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده در محدوده مرکزی شهر اهواز انجام شده است. این مطالعه به لحاظ ماهیت به صورت توصیفی-تحلیلی و به لحاظ روش، به صورت کمی و هدف کاربردی انجام شده است. داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای، اسناد و منابع الکترونیکی جمع آوری شده است. همچنین داده های میدانی نیز از طریق پرسشنامه و مشاهده متوالی جمع آوری شده است تا به دقت سنجش متغیرها و ارائه راهکارهای پیشنهادی انجام شود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.7 تأیید شده است. جامعه مورد نظر این پژوهش شامل 25 نفر از متخان و نخبگان به صورت گزینشی و هدفمند انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها با تکنیک دیمتل از نرم افزار اکسل استفاده شده است. نوآوری این پژوهش به دلیل استفاده ترکیبی از مفاهیم بازآفرینی، بافت فرسوده و ریخت شناسی شهری و استفاده از یک تکنیک دیمتل است که به عنوان یک مطالعه برجسته در حوزه بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز تلقی می شود. نتایج نشان می دهد که متغیرهای کاربری مسکونی (امتیاز 4.35)، تعداد تصادفات (امتیاز 4.031)، نفر در واحد مسکونی (امتیاز 3.54)، تعداد طبقات ساختمان (امتیاز 3.35) و دسترسی به فضای عمومی و باز (امتیاز 1.99) در جایگاه اول تا پنجم قرار گرفته اند. برای احیای بافت فرسوده شهری، باید بهبود دسترسی به فضاهای عمومی و باز، تنوع فضای عمومی،کاهش تراکم دسترسی، کاهش تعداد طبقات ساختمان، افزایش سرانه کاربری فضای سبز توسط برنامه ریزان شهری مدنظر قرار گیرد. همچنین مشارکت فعال ساکنان و ارائه تسهیلات اقتصادی، می تواند در بازآفرینی بافت فرسوده مؤثر باشد.
تدوین اصول و معیارهای ادراک فضایی در معماری بازارهای سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۳۱۶-۲۹۱
حوزههای تخصصی:
بازارهای سنتی ایران با سابقه کهن خود در کنار جنبه اقتصادی، از نقش فعال اجتماعی و مذهبی نیز برخوردار بوده اند؛ به این صورت که بازار به صورت همزمان یک محور مهم ارتباطی، اقتصادی و فرهنگی شهر بوده و نقش و منزلت مهمی در حیات اجتماعی شهرهای ایران داشته است. از سویی دیگر، شهروندان با فضاهای شهری به طور اعم و بازارها بطور اخص، ارتباط ادراکی خاصی برقرار می کنند که نحوه کاربست فضا و مطلوبیت از آن را نیز تعیین می کند. در واقع فضایی در شهر می تواند در راستای پاسخ دهی محیطی مطلوب باشد که از نظر شهروندان نیز قابل درک باشد که باید در فرآیند مساله گشایی طراحی شهری و بازارهای مدرن در شرایط معاصر نیز مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس مقاله حاضر به تدوین اصول و معیارهای ادراک فضایی در معماری بازارهای ایرانی پرداخته است. نتایج و یافته های تحقیق، در رابطه با «ویژگی های نظام کارکردی بازار ایرانی، تبیین مدل مفهومی نظام کالبدی بازار ایرانی، نظام ادراکی در بازار ایرانی، تبیین مدل مفهومی نظام ادراکی بازار ایرانی، نظام معنایی بازار ایرانی و تبیین مدل مفهومی نظام معنایی» بوده است و در پایان نیز مدل جامع مفهومی ادراک فضایی بازارهای سنتی ایران مورد اشاره قرار گرفته است.
فناوری اطلاعات و ارتباطات و نقش آن در کاهش تقاضای سفرهای شهری؛ مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۱۶۴-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
کشور ایران با افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن توسعه شهرهای کوچک و بزرگ مواجه است. با پیچیده تر شدن مسائل و مشکلات شهری، از جمله گسترش کالبدی آن ها تقاضا برای سفرهای درون و برون شهری را با مشکلات متعددی روبرو ساخته است. برای پاسخگویی به این مشکل توسعه فناوری اطلاعات وارتباطات مورد توجه قرار گرفته است. در جهان امروز، اطلاعات عامل اصلی و زیربنایی توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها محسوب می شود. به عبارت بهتر امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، به عنوان عمده ترین محور تحول و توسعه در جهان مطرح شده و دستاوردهای ناشی از آن نیز آنچنان با زندگی مردم عجین شده که روی گردانی و بی توجهی به آن، اختلال عظیمی را در نظم جامعه بوجود می آورد. شهر شیراز نیز یکی از شهرهایی است که با رشد سریع جمعیت، ورود گسترده و انبوه وسایط نقلیه ارتباطی به شبکه حمل ونقل و نیز ضعف ساختار شبکه های دسترسی وارتباطی و همچنین پائین بودن سطح فرهنگ استفاده از وسایط نقلیه عمومی مواجه است. بنابراین به منظور حل مشکلات و معضلات بوجود آمده این پژوهش درصدد ارزیابی کاربرد موثر فناوری اطلاعات و ارتباطات در راستای کاهش تقاضای سفرهای شهری می باشد. نوع پژوهش، کاربردی و روش انجام پژوهش اسنادی، و پیمایشی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای EXCEL وSPSS و جهت ترسیم موقعیت فضایی شهر شیراز از نرم افزار ARC VIEW استفاده شده است. در پایان این پژوهش مشخص گردید که زیرساخت های ICT در سطح شهر شیراز از وضعیت نسبتاً مطلوبی برخوردار بوده و همچنین بین سطح سواد و آگاهی شهروندان با کاهش تقاضای سفرهای شهری رابطه وجود دارد، به علاوه ضعف زیر ساخت های فرهنگی و آموزشی در کاهش موفقیت راهبردهای فناوری اطلاعات در این شهر موثر بوده است.
تبیین الگوی مدیریت شهری در شهرهای حساس به آب، مطالعه موردی: شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر زاهدان در دهه های گذشته با گسترش بی رویه ای مواجه بوده است و تأمین آب آشامیدنی شهروندان این شهر جزء حادترین مشکلات شهر بوده و به شدت با کمبود منابع آب روبه روست. هدف این پژوهش تبیین الگوی مدیریت شهری در شهر حساس به آب زاهدان است که از حیث هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات موردنیاز به دو روش مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه) صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل مسئولان، مدیران و کارشناسان حوزه امور آب، شهرداری شهر زاهدان و دانشگاه سیستان و بلوچستان بوده است. حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر تعیین شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری مانند شایپرو- ویلک، تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تکنیک تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین مدیریت شهری در این شهر حساس به آب با شاخص های حکمروایی حساس به آب (842/.)، سرمایه اجتماعی (860/.)، بهره وری و راندمان (847/.)، زیرساخت های تطبیقی (599/.)، سلامت اکولوژیکی (720/.)، کیفیت فضای شهری (877/.)، مدیریت چرخه آب (703/.)، به حداقل رساندن رسوب گذاری ها (811/.)؛ رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. با توجه به تحلیل عاملی که در این پژوهش مبنا قرار گرفت و با توجه به نتایج این تحلیل، در نهایت یک الگوی سه سطحی مدیریت منابع آب شهری شامل؛ 1- مدیریت پایدار انسانی- اجتماعی 2- بهره وری بهینه و حفاظت اکولوژیکی 3- کیفیت عملکرد شهری. به منظور مدیریت بهینه منابع و مصارف آب در شهر حساس به آب زاهدان، استخراج و ارائه گردید
تدوین سناریو های توسعه شهر شاندیز با تأکید بر نظریه شهر اکولوژیک در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف زیرساختهای لازم برای ایجاد شهرهای اکولوژیک در کشورهای در حال توسعه از یک طرف و عدم اطمینان ناشی از مشکلات محیطی، پیشبینی آینده را با مشکل مواجه کرده است به گونهای که برنامهریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست. ولی میتوان از روش سناریونویسی در جهت پیشبینی آینده و تبیین جایگزینهای ممکن در شرایط متفاوت استفاده کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف توسعه سناریو های محتمل در شکل گیری شهراکولوژیک در شهر شاندیز ستاره گردشگری استان خراسان رضوی، و ارائه راهبرد هایی در جهت رسیدن به شهر اکولوژیک در افق 1410 است. روش پژوهش بر اساس روش ماتریس سناریو می باشد.برای رسیدن به این هدف 6 گام اصلی سناریو نویسی دنبال شد که در این راستا مطالعات کمی و کیفی صورت گرفت. در ابتدا در قالب پرسشنامه ( در دو بعد درجه تاثیر گذاری و عدم قطعیت) از 24 نفر از متخصصین در حوزه شهر اکولوژیک در مشهد نظر خواهی شد و به وسیله آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیرFriedman عوامل موثر اولویت بندی و سپس پیشرانهای بحرانی شکل دهنده سناریو ها تعیین شد و در جهت تعیین منطق سناریو ها، توسعه سناریوها، بررسی پیامدها و همچنین تعیین راهبردها با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از متخصصین که به روش اشباع نظری انتخاب شدند مصاحبه به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد که سه سناریوی ستاره گردشگری اکولوژیک، شهر گردشگری ماشین مدار ناپایدار و جنگل آهن برای آینده شهر شاندیز در رابطه با شهر اکولوژیک قابل تصور است. در نهایت، راهبردهایی جهت رسیدن شهر شاندیز به سناریو مطلوب ارائه گردیده است.
بررسی نقش مراکز مذهبی در افزایش سرزندگی شهرهای معاصر؛ مطالعه موردی: محدوده امامزاده صالح تجریش، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۱۵۸-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
شهر مظهر زندگی و منبع نمادین اعتقادات، خاطرات و تعلقات است. شهر تجلی گاه حیات اجتماعی افراد است. حضور افراد، تعاملات افراد، زندگی افراد در شهر آن را سرزنده و پویا می سازد. شهر نمایانگر ارزش ها و هنجارهای ساکنین است. امروزه شهرهای موفق شهرهایی هستند که متناسب با ارزش ها، هنجارها و خواست های ساکنینش توسعه یافته و فضاهایی خلاق، پویا و سرزنده را برای حضور انان فراهم می آورند. از اینرو فضاهای عمومی شهر از مهمترین اجزای شهر محسوب می شوند. شهرهای ایرانی از دیرباز در پیدایش و توسعه خود رنگ و بوی ارزش های دینی و معنوی ساکنان ان را به همراه داشته اند. جانمایی و طراحی مساجد، امامزاده ها، بقاع متبرکه در شهرهای ایرانی موید این موضوع است. جایی که فرد با درون خویش، با معنویت همراه شده و به مبنا پیدایش خود می پیوند. از این رو اماکن مذهبی را می توان دسته ای از فضاهای عمومی به شمار آورد که نه تنها فرد را به مبنا پیدایش خویش پیوند داده بلکه با ایجاد امکان تعاملات اجتماعی و پذیرفتن نقش فرهنگی- اجتماعی نقش مهمی در تقویت وجهه فرهنگی و اجتماعی شهرها ایفا نموده و زمینه ایجاد سرزندگی و پویایی شهری را فراهم می آورد. مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا ضمن یافتن مولفه های سرزندگی در شهرهای معاصر به ارائه راهکارهایی جهت بهره مندی از پتانسیل های اماکن و سرمایه های مذهبی جهت ارتقاء سرزندگی شهری بپردازد. لذا با استفاده از روش پژوهش توصیفی و همچنین بهره مندی از تکنیک های دلفی و روش تحلیل سلسله مراتبی، به رتبه بندی و ارزش گذاری مولفه ها و سنجه های واجد ارزش در خلق و ارتقا سرزندگی محله ای پرداخته شده است. یافته های پژوهش موید این مطلب است از میان چهار مولفه اصلی تعریف شده و اثرگذار بر میزان سرزندگی محدوده بترتیب مولفه عملکردی، معناشناختی، اجتماعی- فرهنگی و در نهایت شاخص فرمی بیشترین تاثیر را بروی سرزندگی را دارند. به گونه ای که اماکن مذهبی از طریق همگونی با فعالیت های وابسته و تنوع فعالیتی فضا، پیوند با ارزش های معنوی افراد جامعه، ایجاد کانون های اجتماعی و با توجه به معماری ایرانی اسلامی باارزشی که در خود دارند، پویایی و سرزندگی فضا را در شهرها رقم می زنند.
بررسی تطبیقی تجارب در زمینه سازگاری روانی در ادراک آسایش حرارتی در فضاهای عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۹۸-۷۷
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری عرصه اجتماعی تعامل شهروندان هستند که باید همه مردم بتوانند در آن به فعالیت بپردازند؛ موفقیت یک فضای عمومی شهری نیز در جذب هرچه بیشتر شهروندان است. راحتی و آسایش یکی از عوامل کلیدی در میزان و نوع حضور افراد در یک فضای عمومی شهری است که بر اساس مطالعات انجام گرفته مهم ترین عامل اثرگذار بر راحتی، دما و حرارت محیط است که شرایط آسایش مربوطه تحت عنوان آسایش حرارتی مطرح می شود، اما مانند آنچه درباره منظر شهری گفته می شود، احساس حرارتی با ادراک آن متفاوت است و ادراک در اثر معنا بخشیدن در ذهن افراد متفاوت خواهد بود. سازگاری از مهم ترین عوامل موثر بر ادراک آسایش حرارتی است که وقوع آن در مطالعات مربوط به فضاهای داخل بارها تایید شده است. تنوع گسترده عوامل محیطی در فضاهای باز، بر خلاف شرایط داخلی، این مهم را برجسته تر می سازد. سازگاری به سه دسته فیزیکی، فیزیولوژیکی و روانی تقسیم می شود که در این مقاله به بخش روانی آن پرداخته شده است. با توجه به جدید بودن مفاهیم مطرح شده در این پژوهش، در دسته مطالعات بنیادی قرار می گیرد. لذا هدف اصلی مقاله بسط مفاهیم و طرح مساله جایگاه و عوامل موثر بر سازگاری روانی در جهت نیل به آسایش حرارتی در فضاهای باز شهری است. در این راستا در گام اول از طریق روش تحقیق توصیفی، مبانی و تعاریف مربوط به موضوع آورده شده و در گام بعدی باتوجه به فقدان تجارب مشابه در مطالعات و پژوهش های داخل کشور، با استفاده از روش تحقیق تطبیقی، کلیه تجارب موجود و در دسترس جهانی با محوریت مسائل روانشناسی سازگاری حرارتی جمع آوری و دسته بندی شده اند و سپس به تشریح تعدادی از بهترین تجارب مذکور پرداخته شده و در نهایت با جمع بندی تجارب، مجموعه عوامل موثر بر سازگاری روانی در جهت نیل به آسایش حرارتی ارائه شده است. در پایان نیز پس از تحلیل تجارب بررسی شده، مجموعه خلاء های موجود در زمینه موضوع، برای تکمیل در قالب پژوهش های آتی و فرضیه پیشنهادی مبنی بر وجود ارتباط بین «حس تعلق» و «سازگاری روانی در جهت نیل به آسایش حرارتی» در فضاهای عمومی شهری پیشنهاد شده است.
سنجش استعداد اراضی جهت کاربری توسعه شهری و روستایی با تلفیق تکنیکهای طبقه بندی فازی، AHP فازی و منطق بولین؛ نمونه موردی: شهرستان شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۲
۲۲۶-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
شهرستان شمیرانات در شمال شرقی استان تهران یکی از قطبهای گردشگری استان و کشور است. این ناحیه به لحاظ تنوع زیست محیطی و نیز تامین بخش قابل توجهی از آب شرب تهران مورد توجه می باشد. طی سالیان گذشته گسترش مناطق مسکونی و ییلاقی، اکوسیستم شکننده این ناحیه را با تهدید مواجه کرده است. با توجه به اجتناب ناپذیر بودن حد مشخصی از افزایش ساخت و ساز در این شهرستان، تعیین پهنه های مناسب جهت توسعه شهری و روستایی می تواند موجب کاهش هزینه های بعدی شود. ما در این تحقیق به منظور تعیین استعداد اراضی جهت استقرار کاربری شهری و روستایی در محیط GIS از 8 معیار استفاده کرده ایم. طبقه بندی معیارها از طریق توابع مطلوبیت فازی صورت گرفت. اهمیت نسبی هر یک از معیارها با استفاده از تکنیک AHP فازی تعیین شد. همچنین شاخصهای محدودیت، توسط منطق بولین اعمال گردید. نتایج تحقیق بیانگر این است که تنها 12 درصد از مساحت ناحیه مورد مطالعه، واجد شرایط نسبی جهت کاربری توسعه شهری و روستایی می باشند.
تبیین رابطه بین سرمایه اجتماعی و مدیریت شهری با نقش میانجی مشارکت شهروندان (مطالعه موردی: شهرداری کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۴۲۲-۴۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی، مدیریت شهری و مشارکت شهروندان می باشد. جامعه آماری در تحقیق حاضر شامل 203 نفر از مراجعان به شهرداری های استان کرمان می باشد. روش نمونه گیری پژوهش حاضر به روش تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 133 نفر می باشد. محقق از پرسشنامه های سه گانه که تمامی سئوالات به صورت طیف پنج گزینه ای لیکرت می باشند برای جمع آوری داده ها استفاده کرده است. در این تحقیق از مدل روابط ساختاری جهت تحلیل داده ها استفاده گردید. برای تعیین روایی و اعتبار پرسشنامه از روایی محتواییی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار آن برای پرسش نامه سرمایه اجتماعی برابر 82/0، برای پرسشنامه مشارکت شهروندان 91/0و برای پرسشنامه مدیریت شهری برابر با 91/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها و انجام آزمون فرضیه ها و سایر تحلیل های این پژوهش نرم افزار آماری lisrel به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و مشارکت شهروندان رابطه معناداری بوده، همچنین بین مشارکت شهروندان و مدیریت شهری رابطه وجود داشته و بین سرمایه اجتماعی و مدیریت شهری رابطه معناداری وجود دارد.
هنجاریابی و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی پرسشنامه ارتقاء فرهنگ شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۱۰۶-۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق شناسائی مولفه های کلیدی حاصل از تجارب صاحب نظران و شهروندان شهر تهران که امکان ارتقاء فرهنگ شهروندی محلات را از طریق فرهنگسراها و خانه های فرهنگ محلات شده اند و ارائه مدل مفهومی آن مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری، برمبنای رویکرد آمیخته اکتشافی طراحی مدل بود. این تحقیق به روش آمیخته انجام شد که در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی، همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی مشتمل بر صاحب نظران حوزه فرهنگی مدیریت شهری، مدیران فرهنگسراها و خانه های فرهنگ محلات و شهروندان شهر تهران عضو این فرهنگسراها بودند که با مشارکت کنندگان در تحقیق انتخاب شدند و پس از 24 مصاحبه پیش اشباع شده حاصل شد. به منظور بررسی روایی داده های کیفی از روایی سازه، روایی بیرونی، توصیفی و تفسیری استفاده شد و به منظور بررسی قابلیت اعتماد از رویکرد سه گانه رائو و پری (2003) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق کیفی در قالب 3 گروه مولفه ارتقاء دهنده فرهنگ شهروند، مولفه های تعدیل کننده و پیامدهای حاصل از ارتقاء فرهنگ شهروندی طبقه بندی شدند که عبارت بودند از: مقوله فرهنگ شهروندی، اعتماد اجتماعی، مدیریت آسیبهای اجتماعی، توسعه ارزشهای شهروندی، بهبود رفتار شهروندی، تقویت سبک زندگی، بهبود ارتباط شهروندان با دولت، ارتقاء و توسعه فردی شهروندان، مدیریت شکاف بین نسلی اشاره نمود. پس از استخراج مولفه ها بخش کمی تحقیق بررسی شد که برای بررسی روایی از روایی عاملی و محتوائی استفاده گردید. از سوی دیگر قابلیت اعتماد ابزار با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای عوامل ارتقاء فرهنگ شهروندی، محیطی، جمعیت شناختی و پیامدهای ارتقاء فرهنگ شهروندی 950/0، 758/0، 773/0 و 962/0 برآورد شد و با روش نمونه گیری طبقه ای 1290 نمونه محاسبه گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده های کمی نشان داد که برنامه ریزی امور فرهنگی، آموزش شهروندان، ترویج سمبلها و نمادهای فرهنگی و ارزشهای فرهنگی و مدیریت فرهنگسراها به ترتیب با ضرایب تاثیر 310/0، 338/0، 333/0 و 372/0 بر توسعه اعتماد اجتماعی، تقویت ارزشهای شهروندی، بهبود رفتار شهروندی و تقویت ارزشها و هنجارهای اجتماعی تاثیرگذار است. از سوی دیگر نتایج کمی این تحقیق نشان داد که متغیرهای محیطی بیشترین اثر تعدیلی را بر رابطه بین مولفه های ارتقاء فرهنگ شهروندی با توسعه فرهنگ شهروندی و توسعه اعتماد اجتماعی با ضریب تاثیر 130/0 و 124/0 دارند. در نهایت با توجه به مدل استخراج شده و نحوه ارتباط متغیرها در مدل تحقیق راهکارهایی جهت ارتقاء فرهنگ شهروندی ارائه شده است.
Wooden cottages role in the rural tourism by taking advantage of Gibz- Martin method (Case Study: Masal city, Gilan)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Rural tourism is considered as one of the important parts of the economic activities. This important economic activity in the different views has been taken into consideration. Some know it as a part of the tourism market and some consider it as a policy for rural development. Rural tourism quickly grew in the rural economic and has been the complementary of agricultural activities. The nature of the tourism industry is, create employment, income, diversification, economic, increase of cultural level, community participation and use of local resources. Development of tourism in rural areas, in addition to diversifying the economy and developing its infrastructure, can be a step towards sustainable development in rural areas and social justice by creating jobs, and reverse migration. In general, supporting the village pristine tourist areas and rural tourism, cause to create different and good employment opportunities, increase of national income, the promotion of social welfare and the development of sustainable tourism in rural areas. Rural tourism through influence and effect on all aspects of rural life, leads to grow them both in terms of economic and socio-cultural. This study investigates the efficacy of wooden cottages in attraction of tourism in the city of Masal. A tourism model that has been used in this study, is taking advantage of Gibz- Martin method, the obtained results of the regression analysis of this study indicate that among the several factors of tourism attraction in this region, wooden cottages are known as one of the best resorts of tourism attraction. Studies are conducted in four villages of Masal that Hoome village with 200 wooden cottages and 5000 tourism with amount of 0.85 has the maximum amount of tourism in the region and also wooden cottages are known as a way to attract tourism in the region.
بررسی تحلیل فضایی روستاهای دهستان دشت بیل اشنویه با استفاده از تحلیل مولفه های مبنا و ORESTE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۰۶-۹۵
حوزههای تخصصی:
از گامهای مهم در برنامه ریزی و سیاست گذاری توسعه روستایی ارزیابی سطح برخورداری و توسعه یافتگی روستاها و تعیین نابرابری ها و میزان محرومیت آنها برای ارتقای سطح زندگی است. جهت بررسی توسعه روستایی دهستان دشت بیل، شاخصهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی تحلیل فضایی شدند. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل داده ها، تحقیق کمی است. ابتدا داده های مربوط به 25 شاخص 20 روستایی منطقه به صورت یک ماتریس M_Mode از سالنامه آماری فرهنگ آبادیهای جمع آوری و استخراج شدند. سپس داده ها استاندارد مکانی شدند و با استفاده از دو تکنیک آماری ORESTE و تحلیل مولفه های مبنا(PCA) نابرابری درجه ی توسعه یافتگی روستاها محاسبه گردید. یافته ها نشان داد که، استفاده از دو تکنیک آماری مذکور باعث خواهد شد که نتایج حاصله با واقعیت های موجود در عرصه ی روستایی تطابق بیشتری داشته باشد. از طرفی، با توجه به اینکه سطح کم برخورداری و درجه کم توسعه یافتگی 70 درصد از روستاها بیشتر از (7500<x) بود و تنها وضعیت موجود برای 10 درصد روستاها (آغبلاق و گلاز) درحد نرمال به بالا بود، راهکارهایی شامل توسعه و گسترش خدمات رفاهی و عمرانی در روستاهای مرکزی و اتخاذ سیاست عدم تمرکز در ارائه ی خدمات روستایی پیشنهاد شد.
بررسی راهکارهای بهبود و سازماندهی یکپارچه بافت فرسوده ساحلی؛ نمونه موردی بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۹۲-۸۱
حوزههای تخصصی:
بافت ساحلی بندر عباس به عنوان لبه یک شهر ساحلی و از آن مهم تر به مثابه پیشانی ارتباطات برون مرزی ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است. این بافت به دلیل موقعیت سوق الجیشی خود می تواند به عنوان تجلیگاه فرهنگ و تمدن ایرانی مطرح گردد. علیرغم طرح های موضوعی و موضعی متعددی که در سال های اخیر در ساحل بندر عباس تعریف شده و نیز برخلاف تلاش های بی شائبه طراحان و سازندگان در راستای به روز کردن طرح های در دست احداث ساحلی، سیمای فرسوده و آکنده از اغتشاش این بخش از سواحل کشور نشان از فقدان مدیریت یکپارچه در سازماندهی این بافت دارد. آگاهی از مقتضیات طراحی در بافت های ساحلی، مشخصات فرهنگی، شرایط اقلیمی، مسائل هویتی، ملاحظات اقتصادی و الزامات زیست محیطی و همچنین اشراف به فناوری های روز و مصالح نوین در سازماندهی بافت فرسوده و واجد ارزش تاریخی ساحل بندر عباس بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور مقاله حاضر اقدام به بررسی شرایط وضع موجود ساحل بندر عباس در کلیه محورهای فوق نموده و سعی دارد در راستای سازماندهی ساحل با رویکرد مدیریت یکپارچه راهکارهایی را ارائه دهد. روش تحقیق مبتنی بر مطالعه میدانی و هدفمند در شهر بندر عباس است. در این مقاله پس از معرفی الگوها و معیارهایی چند، ارزیابی و تحلیل داده ها بر اساس جدول SWOT صورت گرفته و در نهایت براساس این معیارها مبادرت به استخراج چند استراتژی اساسی شده است. سپس به منظور تحقق بخشیدن به استراتژی ها در بازه های زمانی کوتاه، میان و بلند مدت به تعیین راهکارها و اقدامات اجرایی پرداخته ایم.
The analysis of frontier cooperative function (NGOS) in border and central regions' sustainable development (Case study: frontier regions of Golestan Province in Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۱۴۸-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
This research aims to study the role and function of economic-social nongovernmental organizations' frontier cooperatives in sustainable development with emphasize on developing cooperatives in frontier regions. In this research study the position, function and performance of cooperatives of four frontier cities including Agh Gola city, Gaz port city, Turkman port city and kelaleh were selected, studied and analyzed. The method of study was descriptive-analytical and data documental collection was analyzed in three dimensions of sustainable development including economic, social and environmental by using econometrics (OLS). The results of data analyses have showed that the activities of nongovernmental organizations such as frontier cooperatives of these regions leave the most effects respectively in the field of social, economic and environmental indicators. In the other word, through development in frontier cooperatives and expansion of their activities in borders, at first they had the most positive effect in development of social indicators and at the second degree , they had effect on economic and environmental indicators and dimensions and the relationship between frontier cooperatives' innate duties and their further development with sustainable development of border and central regions is always significant and some strategic programs must be planned in these fields and its relative dimensions.
مشارکت الکترونیکی در برنامه ریزی ومدیریت محله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۲۲-۲۰۳
حوزههای تخصصی:
به منظور توسعه محله محور مشارکتی در گستره های وسیع کنونی که ارتباطات رودررو برای تمامی افراد جامعه مقدور نیست، بهره مندی از پتانسیل ارتباطات الکترونیکی با هدف مشارکت در برنامه ریزی و مدیریت شهر، امکان سطح بالاتری از مشارکت، به علت افزایش میزان اطلاعات و تعداد مشارکت کنندگان در فرآیندها را به وجود می آورد. هدف از این پژوهش، طرح مفهوم مشارکت الکترونیکی و ارزیابی کاربرد آن در مدیریت و برنامه ریزی محلات تهران و ارائه الگویی به منظور بهره مندی از مزایای فناوری های نوین ارتباطی در جهت تسهیل مشارکت عمومی است. در این پژوهش، شیوه های گوناگون کاربرد این ابزار توسط شهروندان در محله هایی از شهر تهران بررسی شده و راهکارهایی برای ارتقای سطح مشارکت الکترونیکی ارائه گردیده است. علاوه بر این ها، یک پایگاه مشارکت تعاملی درسطح محله انقلاب واقع در منطقه 11 تهران طراحی شده است. تحقیق حاضر به لحاظ رویکرد، تحقیقی کیفی و از منظر هدف، تحقیقی کاربردی است و از مطالعات اسنادی، مشاهده، بررسی تجارب، مصاحبه و همچنین یادداشت های میدانی در 10 محله منتخب در شهر تهران به منظور بررسی امکانات موجود و فهم سطح تعامل الکترونیکی آنها با هدف ارتقای وضعیت کنونی بهره برده است. مطابق با یافته های پژوهش، سطح تعامل و امکانات مشارکت الکترونیکی محلات مورد بررسی، پایین است و کلیه وبلاگها و وبسایت های مورد بررسی صرفاً در حد اطلاع رسانی فعالیت می کنند. در طراحی پایگاه نمونه محله انقلاب بر دسترسی شهروندان به یک پایگاه مشارکتی همراه با امکانات بحث، نظردهی و سایر تسهیلات مشارکتی مورد تأکید قرار گرفته است. در کنار شناسایی محدودیت های ارتباط واقعی شهروندان و مسئولان و اجرای پیشنهادات ارائه شده در خصوص امکانات سطوح بالای مشارکت الکترونیکی می توان انتظار داشت استقبال ساکنان محلات از پایگاه های مشارکتی نیز افزایش یابد.
بررسی رابطه بین عناصر منتخب آمیخته بازاریابی با ارزش ویژه برند شرکت صباح (مطالعه موردی: مشتریان شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۹۶-۲۷۳
حوزههای تخصصی:
عناصر آمیخته بازاریابی به ویژه قیمت،توزیع و تبلیغات نقش عمده ای در ایجاد ارزش ویژه برندهای مختلف ایفا می نمایند و با افزایش اثربخشی و کارایی آن ها، قدرت و ارزش برند نیز ارتقا می یابد. لذا هدف این مطالعه بررسی رابطه بین عناصر منتخب آمیخته بازاریابی (قیمت، توزیع، تبلیغات) با ارزش ویژه برند محصولات صباح در بین مشتریان شهرستان گرگان است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است و جامعه ی آماری کلیه مشتریان شرکت صباح در شهرستان گرگان که تعداد آن ها نامحدود در نظر گرفته شده است و تعداد نمونه نیز بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 384 نفر است. ابزار گرداوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه است که از پرسشنامه استاندارد یو، دانتو و لی (2000) استفاده شده است که ضریب آلفای کرونباخ همه متغیرها بالای 7/0 بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل معادلات ساختاری مبتنی بر نرم افزار smartpls.2 استفاده شده است. نتایج حاصل از فرضیات اصلی پژوهش حاکی از آن است که بین قیمت و ارزش ویژه برند، بین تبلیغات و ارزش ویژه برند رابطه معنی داری وجود دارد ولی بین توزیع با ارزش ویژه برند رابطه ای وجود ندارد. همچنین، نتایج حاصل از فرضیات فرعی پژوهش حاکی از آن است که بین قیمت و تداعی برند، بین توزیع و آگاهی برند، بین تبلیغات و وفاداری برند، بین تبلیغات وآگاهی برند، بین تبلیغات و کیفیت درک شده و بین وفاداری، کیفیت درک شده و تداعی برند با ارزش ویژه برند ارتباط معناداری وجود دارد ولی بین قیمت با کیفیت درک شده و قیمت با وفاداری مشتریان و بین توزیع و کیفیت درک شده و بین توزیع و وفاداری مشتریان رابطه معناداری وجود ندارد.
مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی شهرهای میانی ایران؛ مورد پژوهی: زنجان و همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۶۸-۵۳
حوزههای تخصصی:
مدیریت یکپارچه شهری مدیریتی است هم افزا،با حضور تمامی ذی نفعان و ذی نفوذان شهری در چارچوب نهادی، سازمانی و قانونی مشخص به منظور ارتقاء سطح مدیریت شهری و پایدار نمودن زیست پذیری شهر. این مقاله سعی بر آن داشته است با بررسی ساختار مدیریت شهری شهرهای میانی ایران (زنجان و همدان) در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی با نگرش مدیریت یکپارچه بپردازد. روش تحقیق پژوهش از نوع پیمایشی- کمی بوده که با استفاده از روش اسنادی و میدانی گردآوری داده ها صورت پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای ستاد توانمند سازی اسکان غیررسمی، (بخش دولتی و عمومی) نهادهای مردمی و مردم ساکن در بافتهای اسکان غیر رسمی و فعالان اقتصادی (بخش خصوصی) مستقر در این بافتها می باشد. حجم نمونه برآورد شده برای بخش دولتی و عمومی 18 سازمان، برای بخش مردمی 620 نمونه و برای بخش خصوصی510 نمونه بوده است که با استفاده از روش آزمون میانگین و مدل تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل داده ها صورت پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد در شهرهای میانی ایران مدیریت یکپارچه شهری عملکرد نیافته و مدیریت شهری دارای نگرش و کارکرد سنتی است و نتیجه این نوع نگرش ناکارمدی طرح های ساماندهی و گسترش مسائل شهری در بافتهای اسکان غیررسمی است. از طرف دیگر تشریک مساعی نهادی (هم افزایی نهادی) بعنوان پیش شرط پیاده سازی مدیریت یکپارچه در حال حاضر در این شهرها نامناسب و در پایه چرخه حیات مدیریت یکپارچه شهری واقع شده است.