فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۸۱ تا ۶٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۲۳۰-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to investigate and identify factors affecting the intention to buy of Islamic Azad University students to foreign brands of clothing among the students of this university in Tehran has been carried out. In which the impact of individual characteristics (unique needs and brand attitude) and normative characteristics of students (normative influence and brand awareness) on model of cognitive - emotional intention to buy was studied. present study is kind of survey and to collect research data, a questionnaire that in combination of different sources available in research literature has been designed, was used. In order to achieve the objectives of the study, 384 students of Islamic Azad University in Tehran who knowingly bought foreign brands of clothing, was selected. To analyse the data from the tests of confirmatory factor analysis (CFA) and structural equation modeling (SEM) was used and the two software package of LISREL and PLS SMART have used. Research findings showed that the individual characteristics students on the perceived quality of foreign brands of clothing have a significant and positive impact. As well as individual and normative characteristics of students on the emotional value of foreign brands of clothing and emotional value of foreign brands of clothing also has a significant and positive impact on intention to buy of students. The other hand, the impact of normative characteristics of students on the perceived quality of foreign brands of clothing and the perceived quality also on intention to buy of students was not significant.
شناسایی و تحلیل سیستماتیک چالش های مدیریت شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۶۸-۵۵۷
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تهران به لحاظ دارا بودن جمعیتی بالغ بر هشت میلیون و هفتصد هزار نفر و همچنین تمرکز اقتصادی و سیاسی، دارای ویژگیهای منحصر بفردی در میان سایر کلانشهرها می باشد که این مشخصه ها سبب آن شده است تا چالش های این کلانشهر نیز منحصر به خود باشد. بررسی و تحلیل این چالش ها، می تواند گام موثری در راستای بهبود مدیریت شهری تهران باشد. در این تحقیق که از نوع توصیفی و اکتشافی می باشد؛ هدف آن است تا با استفاده از تشکیل پنل خبرگان و تجزیه تحلیل داده های مستخرج از پرسشنامه، به شناسایی و تحلیل سیستماتیک چالش های مدیریت شهری تهران بپردازیم. جامعه آماری این تحقیق خبرگان و مدیران ارشد کنونی و اسبق شهر تهران می باشد که در این پژوهش نمونه ای به حجم 30 نفر از این جامعه انتخاب گردیده اند. همچنین بدلیل پیچیدگی موضوع، برای تجزیه تحلیل داده ها از روش ترکیبی استفاده شده است. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه های بسته و نیمه بسته به همراه مصاحبه های عمیق با خبرگان است. داده های این تحقیق نیز به کمک نرم افزار میک مک تحلیل شده است. بعنوان دستاورد اصلی، در این تحقیق 10 چالش اصلی مدیریت شهری تهران احصا و اولویت بندی گردید همچنین مشخص شد که سیستم مدیریت شهری تهران در حالت ناپایدار قرار دارد.
ساماندهی نظام استقرار ایستگاه های BTS، متناسب با اهداف برنامه ریزی شهری از طریق راهکار استفاده از ایستگاه های مشترک؛ مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۱۴۲-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
ایستگاه های مخابراتی آنتن تلفن همراه (BTS) از اجزای شبکه خدمات مخابراتی تلفن همراه هستند که بیش از یک دهه است میهمان شهرهای ما شده اند. استقرار این ایستگاه ها به عنوان عناصری که دارای ابعاد فیزیکی بوده و ویژگی های مختص به خود را دارند، پیامدهای ناگواری را بر محدوده های شهری تحمیل کرده است که شدت این پیامدها به واسطه رعایت نکردن اصول و قواعد شهرسازی و عدم توجه به ملاحظات آن، بسیار بیشتر از میزان مورد انتظار است. یکی از مهمترین استراتژی های موجود در راستای کاهش اثرات نامطلوب ناشی از استقرار این ایستگاه ها به حداقل رساندن تعداد آنها از طریق راهکار تشریک سایت میان اپراتورهای مختلف است. در این پژوهش، به منظور ارزیابی امکان استفاده از این راهکار در سطح شهر تهران، متناسب با نوع داده ها نخست با استفاده از نرم افزار ArcGIS وضعیت موجود شبکه ایستگاه های سه اپراتور فعال تلفن همراه در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته و سپس امکان استفاده از راهکار به اشتراک گذاشتن ایستگاه های موجود برای ساماندهی نظام استقرار آنها، با توجه به الزامات فنی شبکه ارزیابی شد. امکان جابجایی ایستگاه ها با توجه به فاصله ایستگاه های همجوار اپراتورها و استفاده از ایستگاه های موجود، اساس تحلیل داده ها قرار گرفته و ایستگاه های همجوار با فاصله های، کمتر از 50 متر، 50 تا 100 متر، 100 تا 150 متر و 150 تا 200 متر مشخص شده و در نهایت مجموع همه ایستگاه های همجوار در فاصله کمتر از 200 متر بدست آمد. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که به صورت نظری و بالقوه، برای ایستگاه های همجوار با فاصله کمتر از 50 متر، امکان کاهش 432 ایستگاه به 215 ایستگاه، برای فاصله 50 تا 100 متر امکان کاهش 156 ایستگاه به 76 ایستگاه، برای فاصله 100 تا 150 متر امکان کاهش 186 ایستگاه به 90 ایستگاه، برای فاصله 150 تا 200 متر امکان کاهش 224 ایستگاه به 106 ایستگاه و در مجموع، برای همه ایستگاه های همجوار با فاصله کمتر از 200 متر امکان کاهش 998 ایستگاه به 487 ایستگاه وجود دارد. با توجه به ویژگی های فنی شبکه ایستگاه ها، امکان جابجایی برای فاصله های کمتر، قابلیت اجرایی بیشتری دارد و در نهایت جابجایی تعداد زیادی از ایستگاه های فهرست شده در عمل امکان پذیر می باشد.
The design of a cultural measurement model in the field of citizen’s innovation and cultural production(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۲۰۴-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
The currect study was conducted with the aim of designing and presenting a model of measurement for cultural development in the field of citizens&rsquo innovation and cultual products. The study wasconductedwith objectives in which, indicators and components presented in UNESCO 2000 and Abdi et al. (2015) model of measurement for cultural development were presented to 34 people in the form of a questionnaire in order to test and confirm them. The population for the study consist of all graduate and Ph.D. candiates (in their second or higher years of academic study) in Islamic Azad Univeristy, Science and Reseacrh Branch in Tehran and the Isfahan Branch. Participants were selected by the application of Cochran formula. In order to analyze the data, factor analysis was performed using Lisrel software. Finally, according to the data obtained and after the removal of several primary indicators, the finalmodel of measurement for cultural development was presented for the field of cultural innovation in the form of six main aspects: books, translations, newpapers and magaznines, artistics products, handicrafts and entertainment, and cultural services/activities/products.
سفرنامه ناصر خسرو در مقام منبعی برای واژگان هنر طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۲-۲۳
حوزههای تخصصی:
ابومعین حمیدالدین ناصر بن خسرو قبادیانی مروزی حکیم، شاعر، نویسنده، فیلسوف و جهانگرد است که شرح سفر حج با برادر و غلامی هندو را به رشته تحریر درآورده است. وی در هفت سال بیش از یک صد شهر و سرزمین هایی مانند آذربایجان، ارمنستان، آسیای صغیر، حلب، طرابلس، شام، سوریه، فلسطین، جزیره العرب، قیروان، تونس و سودان را زیرپا گذاشت و یادداشت هایی درباره آن ها نوشته که امروزه یکی از سفرنامه های مهم در ایران و جهان است. در این سفرنامه، ناصر خسرو کوشیده است تا با ورود به هر شهر، مشخصات و عناصر شهری را که از نظر وی حائز اهمیت بود را به قلم خود توصیف کند. با اینکه ناصر خسرو از علم شهرسازی بی خبر بود ولی توانست عناصری از شهر را مورد توجه خویش قرار دهد که برای خواننده امروز، تصوری از شهرهای دوره سلجوقیان را به ارمغان می آورد و همینطور خواننده را با هنر طراحی شهری آن زمان بیشتر آشنا می کند. در واقع هدف از مقاله حاضر تمرکز بر عناصر طراحی شهری است که در سفرنامه ناصر خسرو توصیف شده است. این مقاله به شیوه توصیفی و تحلیلی نگاشته شده و روش گردآوری اطلاعات آن مبتنی بر ابزار کتابخانه ای است. نتایج تحقیق حاکی از هفت عنصر مهم طراحی شهری است که ناصر خسرو آنها را در طی سفر هفت ساله خود مورد بررسی قرار داده است.
جستاری بر مفهوم شناسی عرصه های عمومی شهری در بازخوانی نظریه انتقادی و مکتب فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۲۹۰-۲۶۳
حوزههای تخصصی:
امروزه طرح و تعمیم نظریه های انتقادی به شهر و منجمله «عرصه های عمومی شهری» در ادامه تلاشهای انسان معاصر برای دست یابی به شرایط زیستی مطلوب به عنوان یکی از مهم ترین آرمانهای جنبش های اجتماعی و همچنین حاصل «غنای تجربه های تاریخی و ثمره نظری انباشتگی معرفتها» است. حوزه عمومی در واقع ایده یا مفهومی هنجاری است که در چارچوب کلی نظریات کلی هابرماس درباره کنش ارتباطی و اخلاق گفتگو جای دارد. حوزه عمومی بخشی از حیات اجتماعی است که در آن شهروندان می توانند به تبادل نظر درباره موضوعات و مسایل مهم مربوط به خیر عمومی (مصالح عامه) بپردازند. نتیجه این امر شکل گیری افکار عمومی است. فیلسوفان دموکراتیک نیز بر این باورند که این فضاها تجلی کالبدی حوزه عمومی، عرصه فعالیت، ارتباط و گفتگوی انسانهای آزاد و گروه های مختلف و همچنین محل شکلگیری حیات مدنی است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و روش اسنادی و استدلال منطقی و با ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی برخی نظریه های انتقادی به شهر و مکتب فرانکفورت (بالاخص هابرماس، آرنت و هاروی) پرداخته است. در مرحله اول یافته های تحقیق نشان می دهد که نظریه پردازان مکتب فرانکفورت به دلیل تشابه در نظریه ها و آراء شان منجمله در انتقاد از نظام سرمایه داری متاخر و معاصر و پوزیتیویسم و مارکسیسم و انتقاد از مفاهیمی چون عقلانیت ابزاری، علم اثباتی و تجربی، شیء گشتگی انسان، از بین رفتن آزادی و استقلال انسان، که تحت نام اندیشمندان این مکتب قرار گرفته اند و در بعضی از مباحث و اندیشه های مطرح شان منجمله انقلاب و تغییر اجتماعی و کارگزاران آن در جامعه سرمایه داری و شیوه های آن، طرح یک نظام جانشین و آلترناتیو، شکل حکومت آینده بشر در شهرها و تغییرات عرصه های عمومی شهری در شهرهای آینده و غیره، با یکدیگر تفاوت دارند. در مرحله بعد نیز معیارها و مولفه هایی برای شکلگیری عرصه های عمومی در شهر مورد اشاره قرار گرفته است.
بررسی عوامل موثر بر دلبستگی مکان در فضاهای باز آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۱۰۸-۹۹
حوزههای تخصصی:
نیاز انسان به تعامل عاطفی با مکانی که در آن زندگی می کند و یا به عبارتی دلبستگی به مکان از جمله مهم ترین ابعاد رابطه انسان و مکان است که باید مورد توجه معماران، طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گیرد. با ارزیابی به عمل آمده از دانشگاه ها ملاحظه می گردد که بخش اعظم آن را دانشکده ها و کلاس های درس و سایر فضاهای بسته تشکیل می دهند و تمام توجهات برنامه ریزان و طراحان معطوف به فضاهای درونی است. در این میان منظر و فضاهای باز از توجه شایسته مغفول مانده اند. در دانشگاه های ایران مطالعات و تحقیقات کاربردی با هدف ارتقا کیفیت فضاهای باز دانشگاه ها در خدمت یادگیری دانشجویان، به جز چند مورد جزئی انجام نشده است. در این راستا با توجه به خلاء علمی و حرفه ای موجود می توان از دانش معماری و حرفه منظر کمک قابل توجهی گرفت. در این راستا پژوهش حاضر سعی دارد بر پایه مرور متون و اسناد مرتبط در این حوزه ضمن ارائه تعاریف دلبستگی به مکان به بررسی علل و عوامل دخیل در آن بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. نمونه آماری شامل مجتمع های آموزشی دانشگاه آزاد همدان، دانشگاه بوعلی سینا همدان و دانشگاه امام صادق تهران می باشد. بر اساس نتایج یافته های پژوهش هویت مکان، دلبستگی عاطفی، افزایش کیفیت فضای کالبدی و پیوند اجتماعی بر دلبستگی مکان فضاهای باز آموزشی دانشگاه ها از سوی دانشجویان اثر معناداری دارند.
مکان یابی محوطه های گردشگری طبیعی براساس اصول معماری منظر (کاربرد ترکیبی گروه مباحثه متمرکزFGD و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبیعت گردی گونه ای گردشگری در طبیعت است که کمترین تأثیر را بر محیط زیست و منابع طبیعی وارد می کند و در حفظ و ادامه بقای گونه ها و زیستگاه های طبیعی سهیم است .طبیعت گردی از سال 1990 به عنوان واسطه ای برای توسعه پایدار، توسط سازمان های غیر دولتی، کارشناسان توسعه و مراکز دانشگاهی مطرح شد و مورد مطالعه قرار گرفت. در کشور ما نیز در سال های اخیر به این مسئله توجه ویژه ای شده است؛ مسؤلین، نهاد های مختلف و در رأس آنها سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در مناطق مختلف و در مقیاس های گوناگون اقدام به برنامه ریزی و احداث اینگونه سایت های گردشگری کرده اند. باوجود همه این تلاش ها، گاه انتخاب این سایت ها دچار چالش است و نیاز به یک انتخاب هوشمندانه و مسئولانه که نظرات متخصصین، مسئولان ومردم را جلب کند احساس می شود. حال سؤال اینجاست که چه معیار هایی برای مکان یابی سایت های دارای پتانسیل گردشگری طبیعی می توان در نظرگرفت؟ چگونه می توان اهمیت این معیار ها را با توجه به گزینه های موجود در انتخاب نهایی وارد کرد؟ در این مقاله با تشکیل گروه بحث و ترکیب آن با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، روندی برای مکان یابی اصولی و صحیح این سایت ها پیشنهاد می شود. روش تحقیق، شیوه مورد پژوهی با استفاده از راهکار های ترکیبی، و روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از بازدید میدانی و کتابخانه ای بوده است. ابزار تحقیق مورد استفاده AHP است که با توجه به گستردگی محاسبات جهت فرم دهی به فرآیند ، از نرم افزار مت لب استفاده شده است.
شناسایی مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
90 - 115
حوزههای تخصصی:
مقدمه از مهم ترین مسائل پیش روی محله های جدید با الگوهای شهرک مسکونی، آپارتمان، برج های مسکونی، بلوک های مسکونی، مجتمع های مسکونی مخاطرات اجتماعی فرهنگی، از دست رفتن مطلوبیت کارکرد محله [1]، از بین رفتن سلسله مراتب و محرمیت، دور شدن خدمات محله ای، بی توجهی به مقیاس انسانی و عدم رعایت مدول و پیمون عرصه ها، کاهش فضای مناسب در مرکز محله برای گذران اوقات فراغت خانواده ، کاهش تعاملات اجتماعی [2] است.از طرفی، ظهور روزافزون رویکردهای جدید در زمینه شهرسازی، هر بار با تمرکز بر قشر خاصی از جامعه ارائه می شود، مانند شهر دوست دار کودک، شهر دوست دار سالمند، شهر دوست دار زنان، شهر دوست دار معلولان و موارد مانند آن، بیانگر این است که تقاضای جامعه برای حل مسائل موجود، با رویکردهای قبلی به درستی پاسخ داده نمی شود. و جامعه نیاز به رویکردی جدید دارد که با در نظر داشتن واحد اجتماعی «خانواده» به طور یکپارچه و همه جانبه به جامعه بنگرد و نیازهای تک تک افراد را پاسخ بدهد. این مفهوم با بنیان های فکری جامعه ایرانی اسلامی منطبق و ملموس تر است. همچنین، خانواده، طیفی از گروه های مختلف سنی و جنسی را دربرمی گیرد و به کار بردن چنین رویکردی، نیازها و تمایلات همه این طیف را مد نظر قرار خواهد داد. یکی از اولین گام ها برای تبیین یک مدل نظری و معرفی یک رویکرد جدید، یافتن مؤلفه ها و شاخص های مربوط به آن است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، یافتن مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های ایرانی اسلامی است. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های ایرانی اسلامی کدام اند؟
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر روش، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، تمام متون مرتبط هستند. نوع پژوهش از حیث هدف، بنیادی و توسعه ای است. در این پژوهش به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش های اسنادی (کتابخانه ای) استفاده شده است. به این صورت که برای بیان مفاهیم نظری و تبیین مؤلفه ها و شاخص های پژوهش در زمینه «سیر تحول خانواده در فرهنگ ایرانی»، «خانواده از منظر اسلام»، «روابط چهارگانه انسان در عرفان»، «محله اسلامی ایرانی»، «نیازهای خانواده مسلمان در محله های اسلامی ایرانی» بر اساس روابط چهارگانه انسان در عرفان و همچنین پیشینه تحقیق، از روش اسنادی استفاده شده است و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، با توجه به اینکه اطلاعات به دست آمده کیفی هستند، به کمک تفکر و تعقل و منطق به تجزیه و تحلیل آن ها و مدل سازی پرداخته شده است. یافته هاخانواده مسلمان ایرانی دارای شاخص های ویژه ای است، لذا نیازها و الزامات خاصی را می طلبد. الزاماتی که باید در فرایند مدیریت، برنامه ریزی و طراحی شهری مورد توجه قرار گیرد و تأمین شود. از آنجا که الگوهای رایج جدید شهرسازی غالباً الگوهایی هستند که از کشورهای غربی و فرهنگ های غیرمسلمان وارد کشور شده اند و مورد استفاده قرار می گیرند، لذا متناسب با الگوی خانواده غربی غیرمسلمان هستند و در پاسخ به کارکردها و نیازهای آنان ایجاد شده اند. لذا نه تنها پاسخی برای کارکردها و نیازهای خانواده مسلمان ایرانی ندارند، بلکه اثرات مخربی نیز بر سبک زندگی و کارکردهای آن تحمیل کرده اند. به عنوان نمونه، می توان به نیازهای اجتماعی خانواده مسلمان ایرانی اشاره کرد، که در مبانی اسلامی از آن با عنوان صله ارحام یاد می شود. پاسخ دادن به این نیاز در مسکن های امروزی که فقط اهداف اقتصادی در ایجاد آن نقش دارند و متناسب با سبک زندگی خانواده مسلمان ایرانی نیستند، دشوار و در مواردی غیرممکن است. در فرایند تبیین مفهوم شهر ایرانی اسلامی، ملاحظه شد که تعاریف، مبتنی بر جامعه شناختی فردمحور است. تعریف سرانه کاربری ها بر اساس هر فرد در نظام برنامه ریزی شهری غربی که در کشور ما نیز مورد استفاده قرار می گیرد، نشان از تأثیر نگاه فردمحور دیدگاه های جامعه شناختی بر شهرسازی دارد؛ نگاهی که فرد را مبنای اختصاص کاربری و فضا قرار می دهد. از طرفی در مدل «ابعاد شهرسازی در محله های اسلامی ایرانی»، فقط در بُعد اجتماعی فرهنگی، آن هم فقط با شاخص بُعد خانوار، سعی دارد تا حدودی به مفهوم خانواده توجه کند، در حالی که خانوار یک مفهوم جمعیت شناختى است و خانواده مفهومى است جامعه شناختی. بنابراین برای تبدیل شدن به مدل «ابعاد شهرسازی خانواده مبنا در محله های اسلامی ایرانی»، نیاز به تغییری دارد تا نهاد خانواده نیز در آن لحاظ شود. در مدل مفهومی پژوهش به دلیل اهمیت و تأثیرگذار بودن قوانین دین اسلام بر تمام مؤلفه های شهر و همچنین خانواده، مؤلفه های پژوهش که قوانین اسلام را در چهار دسته تقسیم می کنند، در مدل مفهومی به عنوان چهار وجه اصلی مدل قرار دارند و مفاهیم مرتبط با هریک از آن ها در لایه اول مدل قرار می گیرند. در لایه بعدی، ترجمان این مفاهیم در محله اسلامی ایرانی قرار گرفته و در لایه آخر نیز الزامات و ملاحظات خانواده مسلمان ایرانی بر آن اعمال شده است که درنهایت به محله اسلامی ایرانی شکل می دهند.
نتیجه گیریمفهوم خانواده مسلمان ایرانی، با اثرپذیری از فرهنگ، ارز ش ها و مبانی اسلامی، الگو و سبک متفاوتی از زندگی را دارد که الزامات خاص خود را می طلبد. الزاماتی که بر ابعاد گوناگون اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی فضایی، کاربری و دسترسی شهر و محله اثر مستقیم دارد و الگویی منحصربه فرد را می طلبد. بنابراین در جدولی رابطه بین مؤلفه های چهارگانه پژوهش با ابعاد شهرسازی در محله های اسلامی ایرانی ارائه می شود و راهبردهای پیشنهادی در هر یک از این ابعاد، به تفکیک مؤلفه های چهارگانه پژوهش تبیین می شود. نمونه هایی از آن به طور مختصر عبارت اند از: نزدیکی محل اشتغال و زندگی. آموزش های شغلی کودکان در محله با پارک مشاغل کودک و مانند آن. عملکردهای محله مناسب رشد شخصیتی، دینی و اخلاقی خانواده مخصوصاً کودکان. فضای مناسب فراغتی کوتاه مدت در خانه. فضاهای مناسب گذران اوقات فراغت خانواده در محله. محیط مناسب ورزش در خانه. فضای مناسب ورزش خانواده در محله. محیط آرامش بخشِ خانه. محیط خانه مناسب انس الفت خانواده. فضای مناسب خلوت و تفکر در خانه و موارد مانند آن.
Detection of factors affecting creation of spiritual capital in Educational Organizations (case study: second term secondary schools- educational office of Tehran province)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۳
۱۲۸-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
Background: This study aimed to identify factors contributing to the creation of intellectual capital in the organization of education. The research method is a descriptive and exploratory factor analysis method. A sample: directors and deputies of the second period Secondary Education Department of Tehran Province. Based on stratified random sampling method and based on a sample of 500 was calculated size formula. The research made questionnaire constitutes a measurement tool through which factors in the creation of intellectual capital was identified by the sample. Validity to help them with the help of factor analysis and reliability was confirmed by Cronbach's alpha equal to 78/0. And finally analyzed by factor analysis of main components were analyzed. The findings suggest that the amount of KMO is close to 1 is equal to 881/0. Bartlett test of sphericity is also characterized by a significant level of zero, which is smaller than the 05/0 show statistically significant. And the final outcome of the 9 extracted with PC using varimax rotated in total by performing factor analysis identified nine factors: Self-conscious, value-based and central vision, holistic and systemic approach, independence, spontaneity, sense of mission, altruism, accountability, change frame of mind Factors identified in order to create intellectual capital could have a significant relationship with the studied variables. So successful, in order to strengthen each of these factors will lead to the creation of intellectual capital in educational organizations.
بررسی تطبیقی میزان تاثیرگذاری تنوّع عملکردی بر رضایتمندی سکونتی (موردپژوهی: بافت مسکونی نارمک و تهرانپارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۸۶-۶۷
حوزههای تخصصی:
چندی است که تفکرات فراتجددگرایانه، در راستای ارتقای کیفیت زندگی شهری، افزایش قدرت انتخاب شهروندان و میزان رضایتمندی آن ها، بستری برای رواج تنوع در سطح شهر به ویژه محلات را فراهم آورده است. این در حالی است که در شهرسازی سنتی ایران، محله به مثابه مقیاس کوچک شده ای از جامعه شهری؛ به واسطه دارا بودن عملکردهای سکونت، کار، تفریح و جابه جایی؛ دارای این تنوع بوده و متناسب با نیازمندی های روزانه مردم ساکن، به عنوان بافتی خودکفا به ایفای نقش می پرداخته است. این پژوهش با بررسی تطبیقی دو بافت مسکونی نارمک(دارای تنوع عملکردی بالا) و تهرانپارس(عمدتاً تک عملکردی) نقش تنوع عملکردی را در ارتقای رضایتمندی سکونتی به اثبات برساند. از این رو، در زمره تحقیقات کاربردی جای گرفته و از هر دو رویکرد کمی و کیفی(با تاکید بر رویکرد کمی) در تحلیل داده ها و از روش تحلیل نرخ اهمیت-رضایت بهره گرفته شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایشی و اسنادی بوده و حجم نمونه گیری بر اساس فرمول کوکران383 نفر در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که برای افزایش رضایتمندی سکونتی می بایست، عملکرد کار در تهرانپارس را در بالاترین اولویت قرار داد. آشکار است که در راستای ارتقای رضایتمندی سکونتی مردم از طریق تغییر مفهوم خانه به مسکن؛ می بایست بستر مرتفع شدن سایر نیازمندی های آن ها در سطح محلات سکونتشان، از طریق ایجاد تنوعی از عملکردها فراهم شود.
Investigation the financing strategies of improvement and renovation projects of urban distressed areas(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The vast expanse of the urban distressed areas in the country and multiple damages that their inhabitants face on economic, social and cultural aspects remind the need for higher attention to these constructions. Meanwhile, Tehran's distressed areas with more than 3268 hectares (5.3% of the area of Tehran) has a population of one million and three hundred thousand people in it, is one of the priorities of the improvement and renovations in the country. According to what most experts and researchers say one of the main obstacles to the process of improvement and renovation of the urban distressed areas, is the selection and use of appropriate methods of financing. Several methods of financing that have been raised to be used in the process of improvement and renovation, on one hand due to the variety they provide are an opportunity, and on the other hand face the managers and city decision-makers with some problems in the process of selection and utilization, because using any of the methods depends on several regional and local factors. In this regard and in order to facilitate the process of decision-making in the process of improvement and renovation of urban distressed areas, this research used a cross-sectional study and also investigated the evaluation criteria and different methods of financing the distressed areas and using the obtained field data from questionnaires distributed in two stages using ANOVA test, tested the research hypothesis in order to determine the best financing method according to the improvement and renovation process from the perspective of the tested criteria and in this way tried to compare the various methods of financing in order to take advantage of the process of improving and renovation of urban distressed areas in Tehran. In this regard and based on the obtained results three methods of repayment from the operation of the project, civic engagement (contract) -guaranteed and selling shares were identified as ways with the highest priority to utilize in the process of improvement and renovation of the urban distressed areas of Tehran.
برنامه ریزی فضایی راهبردی برای حکمروایی یکپارچه منطقه ای در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۲۹۶-۲۷۳
حوزههای تخصصی:
از آن جا که شهرها و محیط پیرامون آن ها محیط رشد اقتصادی و کانون فعالیت و موقعیت های اجتماعی فضای سرزمینی کشورها محسوب می شوند، مدیریت شهری و منطقه ای باید دارای مولفه هایی باشد که از تمام شرایط فزاینده شهرنشینی بهره گیرد. حکمروایی به عنوان الگویی مردم سالار از نظام تصمیم گیری و اداره امور شهر و منطقه، در تقابل با مفهوم حکومت به کار می رود که در آن کنترل و هدایت توسعه شهری و منطقه ای در مجموعه سازمان ها و نهادهای نظام رسمی و دولتی خلاصه می شود. منطقه کلان شهری تهران با چالش های بزرگی در اداره و حکمروایی خود رو به روست که یکی از آن ها تفرق سیاسی و حکومتی به معنی وجود تعداد زیادی از عناصر و عوامل تصمیم گیر و اجرایی بدون وجود چارچوب های هماهنگ کننده است و برای چیرگی بر بسیاری از مسائل محتوایی و بهره گیری از توان های کلیه عناصر و عوامل مؤثر، ولی در عین حال پراکنده، باید بر این چالش غلبه کرد. مقاله حاضر در راستای غلبه بر تفرق های موجود در نظام برنامه ریزی و مدیریت منطقه کلان شهری تهران، از مفاهیم برنامه ریزی فضایی راهبردی و حکمروایی منطقه ای استفاده می کند. در این پژوهش، از روش های کمی و کیفی در جمع آوری اطلاعات، تحلیل و تجویز استفاده شده و پرسش نامه ها توسط گروهی از ساکنان، کارکنان بخش خصوصی و عمومی و قدرت های دولتی، برای شناخت مشکلات و امکانات موجود در نظام اداره این منطقه تکمیل گردیده اند. راهبردهای استقرار نظام حکمروایی در منطقه کلان شهری تهران با استفاده از برنامه ریزی فضایی راهبردی در سه مرحله به صورت گام به گام و در زمینه-های مختلف در راستای دستیابی به اهداف، ارائه می شوند. سیاست های اجرایی و سازوکار سازمانی پیشنهادی برای راه اندازی، اجرا و بازبینی برنامه راهبردی در راستای تحقق «حکمروایی یکپارچه منطقه ای در منطقه کلان شهری تهران» علاوه بر رفع نیازهای کمی، می تواند زمینه ارتقای کیفیت محیط و عدالت اجتماعی و هویت ملی و محلی و در یک کلام توسعه پایدار شهری و منطقه ای را فراهم آورد.
گفتمان آینده پژوهیِ آرمانشهری در شهرهای امن اسلامی در بستر دُکترین مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۱۶۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی مجموعه تلاش هایی است که با واکاوی منابع، الگوها، و عوامل تغییر یا ثبات، به تجسّم آینده های بالقوّه و برنامه ریزی برای آنها می پردازد. آینده پژوهی بازتاب دهنده چگونگی زایش واقعیّت «فردا» از دل تغییر (یا ثبات) «امروز»، است. بر این اساس، ترسیم چشم اندازی جامع در حوزه شهرسازی و آینده شهرها در ایران اسلامی، نیازمند تدقیق در مولفه های آرمانشهر ایرانی- اسلامی آنهم شهرهای امن با رویکرد آینده پژوهی است که با توجه به گفتمان مهدویت، لازم است تا شهرها مطابق با ضوابط، اصول و معیارهای طراحی و آماده سازی شوند که زمینه ساز ظهور امام عصر (عج) و تحقق شهرهای مبتنی بر اصول و معیارهای فرهنگی دین مبین اسلام باشند. روش تحقیق مقاله، روشی توصیفی- تحلیلی است که از روش استدلالی نیز در تبیین مولفه های آرمانشهری، گفتمان مهدویت و فرآیند آینده پژوهی بهره برده است. در ضمن روش اسنادی و رجوع به مطالعات کتابخانه ای و اسناد موجود نیز مورد توجه بوده است. در این پژوهش در رویکرد آینده پژوهی و با رجوع به مفاهیم آرمانشهر ایرانی، و در قالب گفتمان صالحه مهدویت که در اینجا از اندیشه مهدویت امام خمینی (ره) به عنوان مبنای نظری استفاده کرده است، تلاش شده است تا مولفه ها، معیارها و راهکارهایی برای بسترسازی و آماده سازی شهر و تمدن ایرانی برای مقدمات ظهور و جایگاه و نقش برنامه ریزی شهری و شهرسازی در این رابطه پرداخته شود که به اختصار مورد اشاره قرار گرفته است.
Comparative Study of Architecture of Mowlawi and Sufism Monasticism; Case study: Sheikh Safi-AldinArdebilli, ChalapiOghlu(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۲
۲۱۸-۲۰۳
حوزههای تخصصی:
Gnosticism and Sufism, investigation of activities of these two schools through times andalso reviewing their different parts have been paid attention by western and eastern researchers across Islamic countries. Islamic Sufism is one major issue in Gnosticism which lasts for twelve centuries since its foundation. This subject has been paid essential attention regarding that an important part of social and religious culture of Muslims is founded on Gnosticism issues. Regard that complete understanding of Islamic culture may not be achieved without recognition of Gnosticism and Sufism and no one can ignore this important phenomena. On the other hand, Sufism is an extended school in Iranian Islamic society and it is an integrated part of religious, literary, and national history of Iran subject to issues of Gnosticism.This paper tends to investigate monastery of Sheikh Safi-AldinArdebili and ChalapiOghlu in Zanjan and monastery of Molana in Qunieh. We tend to compare and contrast similarities and differences of the studied monasteries regarding to Sufism religious ways and spatial hierarchy and form variation in designing monastery spaces. This paper used descriptive-analytical-comparative and contrast method and collected information based on library based studies. Evidences show that monastery of Sheikh Safi-AldinArdebili was founder of Sufism and it includes seven stages of spiritual evolution. Sheikh Safi-AldinArdebili affected on Anatoly and Syria and etc.Monastery of ChalapiOghlu in comparison with Sheikh Safi-AldinArdebili monastery has unique integration in elements and plans and its linear analysis of its plan show an imitation from central idea of Sheikh Safi-AldinArdebili monastery.
Surveying the Impact of New Information Technologies on Improving Customer Relation Management considering Organizational Innovation as intervening variable (Case study: Bank Mellat of West Azerbaijan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۵
۳۴۶-۳۳۷
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study is to Surveying the Impact of New Information Technologies on Improving Customer Relation Management considering Organizational Innovation as intervening variable (Case study: Bank Mellat of West Azerbaijan). The study is applied and descriptive in nature. All of the employee in Bank Mellat of West Azerbaijan branches were candidiate to participate in the study but using Cochran formula and stratified random sampling method, the sample size was determined as 236. To collect the data standard questionnaire were used. Using Cronbach alpha coefficient, the reliability was calculated as 0.902 which shows the good reliability. For statistical analysis purpose, SPSS and Smart Pls softwares were used. The results indicated that New Information Technologies Effected on Improving Customer Relation Management considering Organizational Innovation as intervening variable.
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت (CSF) بکارگیری سیستم های پشتیبان تصمیم گیری (DSS) در حوزه مدیریت شهری (مطالعه موردی شهرداری ساوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۱۸-۷
حوزههای تخصصی:
سیستم های پشتیبان تصمیم گیری به تصمیم گیرندگان کمک می کند که از طریق کنش متقابل مستقیم با اطلاعات و مدل های تحلیلی به حل مسائل نیمه ساختاری بپردازد. مفهوم مستتر در سیستم پشتیبان تصمیم گیری این است که نتایج باید بدون نیاز به مشورت با متخصصین سریعاً به دست آیند و مستقیماً توسط سیاست گذاران و نه پژوهشگران متخصص مورد استفاده قرار گیرند. در تحقیق حاضر ساختار مدیریت شهری و سیستم های پشتیبان مورد استفاده شهرداری ساوه مورد بررسی قرار گرفت، مطالعه حاضر از نظر نوع و ماهیت در قلمرو تحقیقات کاربردی توسعه ای و از نظر روش جزء تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد، آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، پیمایش میدانی انجام پذیرفته است، مدیران و کارشناسان شهرداری ساوه جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده اند، آراء و نظرات آنان از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری chi- squre، Fridman و تحلیل عامل اکتشافی و ماتریس چرخش استفاده گردید، نتایج تحقیق نشان می دهد عوامل کلیدی مهمی که می تواند موفقیت سیستم های پشتیبان تصمیم گیری را افزایش دهد شامل تربیت مدیران شهری مشارکت پذیر، توسعه فرهنگ تسهیم دانش و کاربست مناسب سیستم های پشتیبان تصمیم گیری است.
نگاهی ساختاری به اصلاح شبکه معابر در بافت های فرسوده جهت حل مشکل نفوذپذیری و انزوای فضایی این محلات؛ نمونه موردی: بافت های فرسوده شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۱۷۸-۱۶۳
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله تحلیل ساختار شبکه معابر در بافت های فرسوده به منظور بررسی مشکل نفوذپذیری کم و انزوای فضایی این بافت ها از کل شهر و بافت های اطراف آن است. مطالعات انجام شده بر روی سرانه های شهری در محدوده های فرسوده شهری نشان می دهد که این مسأله در بافت های فرسوده مربوط به سطح اشغال معابر نمی باشد، بلکه معضل اصلی عدم توجه به ساختار کلان معابر شهر در توسعه بافت های جدید و یا احیای بافت های فرسوده است که موجب شکل گیری گذرهای زیاد ولی فاقد کارایی مناسب گشته است. با این وجود طرح های بهسازی و نوسازی شهری برای رفع مشکل نفوذپذیری کم به بافت های فرسوده راه حل مناسب را تعریض شبکه معابر و ایجاد شبکه معابر جدید دانسته اند. بر این اساس، مطالعات انجام شده در زمینه کمبود دسترسی و جداافتادگی بافت های فرسوده از نداشتن برخوردی روشمند در شناسایی دقیق معضلات موجود و ارائه راهکارهای کاربردی رنج میبرد. بر این اساس، این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سوالات است، که چگونه می توان ساختار شبکه معابر را در بافت های فرسوده با توجه به ساختار کلان شهر آسیب شناسی و اصلاح نمود؟ و آیا مسأله نفوذناپذیری در تمامی بافت های فرسوده، به یک شکل در ساختار کلان شهر نمود پیدا می کند؟ برای پاسخگویی به این سوالات، ساختار شبکه معابر شهر مشهد به روش چیدمان فضا مورد بررسی قرارگرفته و موقعیت بافت های فرسوده شناسایی شده در مصوبات طرح های توسعه شهری در این ساختار مشخص و تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد میان ارزش های فضایی چیدمان فضا در بافت های فرسوده شهر مشهد نسبت به سایر بافت ها، تفاوت های اساسی وجود دارد و این ارزش ها می توانند به آسیب شناسی ساختار شبکه معابر بافت های فرسوده با توجه به ساختار کلان شهر کمک نمایند. همچنین تحلیل های ساختاری به خوبی نشان می دهند دلایل ضعف دسترسی و مشکل نفوذپذیری کم میان بافت های فرسوده به ویژه میان بافت های فرسوده مرکزی و حاشیه، متفاوت است و نمی توان برای حل این مشکل در تمامی این بافت ها یک راه حل را در نظر گرفت.
بررسی و تحلیل مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یادگیری شهری به مثابه نیاز اساسی اجتماعات انسانی در جوامع مدرن توصیف شده است. به تبع این امر، طی سال های اخیر، مفهوم شهر یادگیرنده توانسته است در مدت زمان کوتاهی در سراسر جهان به یک مفهوم شهری پرطرفدار تبدیل شود. شهر مشهد نیز به پشتوانه ظرفیت های فرهنگی و آموزشی خود در سال 1397 درخواست عضویت در شبکه جهانی شهر یادگیرنده را داشته و موفقیت این شهر در این عرصه بسته به بسترها، امکانات و ظرفیت مؤلفه های شهر یادگیرنده در سطح مناطق آن دارد. هدف این پژوهش بررسی وضعیت مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده بوده که با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر پرسشنامه ای محقق ساخته و توزیع آن بین 390 نفر از شهروندان شهر مشهد انجام یافته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که شهر مشهد از منظر مؤلفه ها شهر یادگیرنده از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و مناطق 13 گانه آن نیز در شرایطی ناهمگن و نامتعادلی به لحاظ مؤلفه های شهر یادگیرنده قرار دارند. به طوری که مناطق 1، 7، 9، 10 و 12 در سطح خیلی مطلوب، مناطق 2، 3 و 4 در سطح مطلوب، مناطق 5، 11 و 13 در سطح نامطلوب و مناطق 6 و 8 در سطح خیلی نامطلوب از حیث مؤلفه های شهر یادگیرنده قرار گرفتند. همچنین نتیجه قیاس بین رتبه بندی صورت گرفته برای مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده و فضاهای آموزشی و فرهنگی هریک از مناطق آن نشان می دهد که هرچند ظرفیت های آموزشی و فرهنگی بالا یکی از شرط های لازم برای حرکت شهرها در مسیر شهرهای یادگیرنده محسوب می شود اما شرط کافی محسوب نمی شود.
چارچوب مفهومی برای تحلیل هوشمندی در فضاهای عمومی سکونتگاه های غیررسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 25
حوزههای تخصصی:
مفاهیم هوشمندی و غیر رسمیت به عنوان دو مفهوم و عملکرد متضاد در مباحث شهری به نظر می رسند. بااین حال، ممکن است مفاهیم مذکور بیش از تفاوت، به یکدیگر شبیه باشند. به عنوان مثال، توسعه سکونتگاه های غیررسمی و فضاهای عمومی در آن ها از الگوهای خودسازمان دهی و روزانه پیروی می کند، و این مشابه آن چیزی است که در توسعه های هوشمند نیز یافت می شود. هوشمندی در سیر تکامل خود در نسل سوم تعاریف و مؤلفه ها به سر می برد که تأکید بیشتری را علاوه بر فناوری و رفاه (موجود در نسل اول و دوم) بر دغدغه های اجتماعی می گذارد که به نظر می رسد شباهت هایی با شیوه زندگی در سکونتگاه های غیررسمی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش، در نظر گرفتن فرصت مفهوم سازی مجددِ هوشمندی از طریق ارجاع به فضاهای عمومی در سکونتگاه های غیررسمی بر مبنای رویکرد تفسیری و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار می باشد که گردآوری داده ها نیز مبتنی بر روش کتابخانه ای و مطالعه اسنادی است. نتایج حاکی از آن است که مفهوم هوشمندی در فضاهای عمومی سکونتگاه های غیررسمی با مؤلفه های انعطاف پذیری، تکثر اجتماعی و قومی، کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری، تحرک و پویایی (پیشروی آرام)، شفافیت، مشارکت، سرمایه اجتماعی، انسجام و وحدت اجتماعی، جوامع محلی فعال، عملکرد پایین به بالا، آگاهی جمعی، اعتماد اجتماعی، سامانه ها و شبکه های حمایتگر، قدرت اجتماعی و حس تعلق بازشناسی می گردد.