فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
75 - 89
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، اهمیت گردشگری، هم به لحاظ تعداد گردشگران و هم از لحاظ درآمد ارزی، به طور بی سابقه ای رو به افزایش بوده است؛ از این رو، دولتمردان و برنامه ریزان در تلاش اند با مهیاسازی شرایط و برطرف کردن موانع پیش رو، فرصت بهره مندی از ابعاد مثبت این صنعت را فراهم کنند. بر این اساس، تحقیق حاضر با روشی توصیفی تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده و پرسشنامه) به ارزیابی و رتبه بندی موانع توسعه گردشگری در شهرستان مینودشت پرداخته است. جامعه آماری مطالعه شده گردشگرانی اند که طی سال 1392 از شهرستان مینودشت بازدید کرده اند و نمونهآماری مطالعه شده 300 نفر از این گردشگران است که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد توسعه گردشگری در شهرستان مینودشت با موانع متعددی مواجه است. این موانع با استفاده از تحلیل پرسشنامه ها به کمک نرم افزار SPSS ارزیابی و سپس با مدل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس رتبه بندی شده اند؛ نتایج رتبه بندی گویای آن است که در بین موانع موجود، موانع مدیریتی بیشترین نقش را دارد و پس از آن به ترتیب موانع اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی، و محیطی در رتبه های بعد قرار دارند.
بررسی بازتاب فضایی چیدمان کاربری ها در شبکه معابر بر جذب سفرهای متکی بر خودرو (محدوده مطالعه:منطقه هفت شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
149 - 162
حوزههای تخصصی:
همه روزه ملیون ها نفر از شهرنشینان با شبکه های پیاده ، سواره و انواع مختلف حمل ونقل تماس داشته و برای پاسخ گویی به طیفی از نیازهای شغلی، تحصیلی، خرید، تفریح و غیره از حمل ونقل شهری استفاده می کنند؛ این جابجایی ها در تمامی نواحی شهری الگوی یکسانی ندارد و تابع عوامل و متغیر های گوناگونی است.دسته ای از این عوامل به تبعیت از عناصرپیکره بندی فضایی است که.یکی از مهم ترین آن ها همانا نحوه چیدمان کاربری زمین درشبکه معابر است.که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.از طریق مطالعات این حوزه می توان پیامد های احتمالی استقرار کاربری ها بر الگوی سفر شهروندان را ارزیابی نمود.ومشخص خواهد شد که درصورت ترویج الگوی سفر پایدار؛کاربری ها باید چگونه توزیع شوند.بهمین منظور منطقه هفت کلان شهر قم به عنوان بخش مرکزی شهر (C.B.D) مورد مطالعه قرار گرفته است.فرآیند تحقیق توصیفی– تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و متناسب با آن تحلیل رگرسیون چند متغیره واز نرم افزارهای کامپیوتری ازجمله Gis,Spss Depth map بهره گرفته شد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که در شهرقم ومنطقه مورد مطالعه،میان الگوی سفر شهری وچیدمان کاربری ها ارتباط معنی داری وجود دارد. بطوری که نتیجه ی پژوهش نشان می دهد همبستگی بین شاخص هم پیوندی با درجه تمرکز کاربری تجاری،شاخص اتصال با درجه تمرکز کاربری مسکونی،شاخص یکپارچگی با کاربری هایی چون حمل ونقل و انبارداری منجر به الگوی غالب سفر در هریک از این مسیر ها و محدوده ها شده است.
بررسی نقش شهرهای کوچک در تعادل بخشی جمعیت استان کرمانشاه (مطالعه موردی: شهر سرپل ذهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل در سلسله مراتب شهری در جهان به ویژه درکشورهای درحال توسعه معضلاتی را به وجودآورده است، چنین حالتی با شدت و ضعف، ولی به طورغالب در بیشتر مناطق ایران دیده می شود. به دلیل وجود پدیده نخست شهری در استان کرمانشاه این امر باعث شده که بیش از نیمی از جمعیت استان در شهر نخست متمرکز شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش تحقیقی - کاربردی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل رتبه – اندازه، قانون رتبه – اندازه تعدیل یافته، منحنی لورنز، متوسط رشد سالانه، ضریب جینی و مدل ضریب آنتروپی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر سرپل ذهاب در طول چند دوره سرشماری از سال 1370 تا سال 1395 جزء شهرهای متوسط محسوب می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به علت وجود نخست شهرکرمانشاه، سلسله مراتب شهری استان از قانون رتبه اندازه تبعیت نکرده و ناهمخوانی وعدم تعادل در سلسله مراتب شهری استان مشخص بوده است. بررسی روند تغییرات شهر و جمعیت شهری در طول پنج دوره سرشماری از سال 1370 تا 1395 در استان کرمانشاه و تجزیه و تحلیل آن ها نشان می دهد که رشد شهرنشینی، به تدریج شدت گرفته و نسبت جمعیت شهری به جمعیت روستایی افزایش یافته است، بررسی سلسله مراتب شهری در استان نشان می دهد که در این استان نیز به مانند بیشتر استان های کشور دارای شبکه شهری ناهمگون و نامتعادلی بوده است. شهر مورد مطالعه در این پژوهش شهر سرپل ذهاب بوده است که با نگاهی به تحولات جمعیتی و کالبدی اینگونه شهرها جهت رسیدن به سلسله مراتب شهری و فضایی بهینه، رعایت عدالت در توزیع امکانات و خدمات و همچنین ایجاد فرصت های یکسان برای شهرهای کوچک و متوسط استان از جمله شهر سرپل ذهاب ضرورت دارد.
تحلیل فضایی دسترسی به پارک و فضای سبز در خمینی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
105 - 124
حوزههای تخصصی:
تأثیرات فیزیکی و طبیعی فضای سبز در سیستم شهری و بازدهی های مختلف اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی آن در ساختار جوامع شهری تا حدی است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه پایدار از آن یاد می شود. پراکندگی فضایی نامناسب و مکان یابی نادرست پارک ها و فضای سبز بیش از کمبود فضای سبز از نظر سطح و سرانه، منجربه عدم دسترسی مناسب به پارک ها در اغلب شهرهای ایران شده است؛ ازاین رو این پژوهش بر آن است تا میزان دسترسی مردم و بهره برداری مطلوب از پارک ها و فضای سبز را به صورت مطالعه موردی در شهر خمینی شهر مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. داده های مورداستفاده در این پژوهش شامل: مشاهده میدانی، گزارش و نقشه های موجود کاربری اراضی شهری و مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده است. برای ارزیابی از تکنیک های تحلیل و توابع شعاع دسترسی، تحلیل زمان دسترسی و برای تحلیل فضایی از تکنیک های جهت حرکت به سمت پارک و نیز دسترسی در مقیاس های مختلف در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که براساس تحلیل شعاع دسترسی، بیش از نیمی از جمعیت شهر خمینی شهر دسترسی به پارک در هیچ سطحی از محله ای، همسایگی، ناحیه ای و شهری ندارند. براساس زمان دسترسی مناسب به پارک که باید در شعاع دسترسی مناسب 400 تا 600 متر که معادل 10 دقیقه پیاده روی باشد، در خمینی شهر بسیاری از پهنه ها و بلوک ها و محله های شهر باید زمانی بیشتر از یک ساعت را پیاده طی کنند تا به نزدیک ترین پارک دسترسی پیدا کنند. همچنین بررسی جهت حرکت و میزان جاذبه پارک ها نشان می دهد که بخش قابلِ توجهی از مردم علی رغم صرف زمان بیشتر در پارک های حوزه جنوبی شهر جذب می شوند. براساس تحلیل دسترسی به پارک های با مقیاس همسایگی، 80 درصد بافت شهر خمینی شهر، پارکی در مقیاس واحد همسایگی ندارد.
تحلیل شاخص های هوشمند در کاهش میزان آسیب پذیری کالبدی مسکن شهری (مطالعه موردی: منطقه 1 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن و جان پناه به عنوان یکی از ضروری ترین نیازهای بشری همواره در صدر خواسته های انسان قرار داشته است. خانه های هوشمند از جمله آخرین دستاوردهای صنعت مسکن در عصر حاضر هستند که در چند دهه اخیر در کشور ما نیز موردتوجه قرارگرفته اند، روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی است؛ که در بخش اول با مطالعه مقالات و اسناد؛ تعریف مسکن هوشمند، زمینه ها، اجزا، کارکردها و همچنین به وسیله مشاهدات عینی و تکمیل پرسش نامه اطلاعات لازم درباره شاخص های مسکن هوشمند جمع آوری شد، در ادامه با استفاده از تکنیک سلسله مراتب AHP میزان آسیب پذیری کالبدی واحدهای مسکونی منطقه 1 شهر تهران مشخص شده است؛ که نتایج نشان می دهد بسیاری از نواحی مسکونی در معرض آسیب پذیری شدید قرار دارد. همچنین برای پاسخ به فرضیه تحقیق نظرات 30 نفر از اساتید و صاحب نظران بخش مسکن جمع آوری و به وسیله تکنیک تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد کلیه عوامل دارای اثر مستقیم و معنی دار بر روی کاهش آسیب پذیری مسکن شهری می باشند. تفکیک آثار مستقیم و غیر مستقیم متغیرها بر کاهش آسیب پذیری مساکن شهری نشان می دهد که عامل امنیت و ایمنی با مقدار 892/0 بیشترین اثر مستقیم را به طور مثبت و معنی دار بر کاهش آسیب پذیری مسکن شهری دارد. نکته قابل توجه در مورد این عامل این است که اثر غیرمستقیم این عامل از طریق عامل رفاه و آسایش با مقدار 863/0 است، که بسیار قابل توجه است؛ به عبارتی عامل امنیت و ایمنی از طریق عامل رفاه و آسایش سبب کاهش چشمگیر آسیب پذیری مسکن خواهد شد. همچنین اثر مستقیم عامل رفاه و آسایش با میزان 422/0، و صرفه جویی انرژی با مقدار 398/0 به مقدار قابل توجهی بر کاهش آسیب پذیری مساکن شهری مؤثر هستند.
تحلیل جغرافیایی نقش مکان بر احساس نشاط شهروندان اهواز براساس شهر شاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
761 - 799
حوزههای تخصصی:
انسان از همان آغاز زندگی، همراه با دیگران در مکان ها، دانش و تجربه زندگی کسب می کند. از طرفی مکان ها حاصل روح جامعه و مردمی هستند که در آن زندگی می کنند. بررسی مکان به عنوان کانون علم جغرافیا و تلاش برای درک تفاوت ها و مسائل مکانی سنت دیرینه این علم است؛ بنابراین در پایگاه این علم، پرداختن به نشاط شهروندان براساس مکان های مختلف شهر اهواز مسئله ای مهم است که با مشکلات محیطزیستی، کالبدی، مدیریتی و نابرابری های فضایی، اجتماعی و اقتصادی روبه رو است . هدف پژوهش، تحلیل اثرگذاری نقش مکان بر احساس نشاط شهروندان در محله های منتخب شهر اهواز است. پژوهش حاضر کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی-اکتشافی است. ابزار مورداستفاده، ترکیبی از پرسشنامه محقق ساخته و پرسشنامه استاندارد شادکامی آکسفورد است. جامعه آماری شامل شهروندان شهر اهواز (زن و مرد) در محدوده سنی 15 سال به بالا (280، 887 نفر) است. حجم نمونه متناسب با جامعه آماری و براساس فرمول کوکران 38 5 نفر و روش نمونه گیری نیز طبقه ای نسبی است. پرسشنامه ها در شش محله منتخب شهرک نفت، کیانپارس، گیت بوستان، عامری، منبع آب و کوی علوی توزیع و تکمیل شد. از آنجا که این محله ها براساس شاخص های مکانی شامل جمعیت، سطح کیفیت زندگی و قشربندی اجتماعی دارای سطوح مختلف و تفاوت مکانی هستند، تنوعی از مکان ها و بافت های مختلف شهر اهواز اعم از حاشیه نشین فرسوده از پیش طراحی شده و جدید را شامل می شوند. همچنین توزیع و پراکندگی آن ها گستره جغرافیایی و مناطق شهر اهواز را پوشش می دهد. این محله ها به عنوان محله های مناسب به منظور بررسی و تحلیل موضوع موردمطالعه تعیین شدند. براساس یافته های پژوهش، بین محله های موردمطالعه، از نظر وجود فضاهای نشاط آفرین و اثرگذاری این فضاها بر احساس نشاط شهروندان تفاوت و جدایی گزینی فضایی وجود دارد و الگوی توزیع فضاهای نشاط در بین این محله ها عدالت محور نیست. محیط کالبدی و فراغتی در احساس نشاط شهروندان اثرگذار است و سطح نشاط شهروندان در محله های برنامه ریزی شده که از لحاظ فضاهای نشاط آفرین غنی تر هستند (شهرک نفت، کیانپارس و گیت بوستان)، نسبت به محله های بافت فرسوده (عامری) و حاشیه نشین (محله منبع آب و کوی علوی) که از این لحاظ فقیر هستند، بالاتر است. شرایط عینی محیط شهری در احساس نشاط شهروندان اثرگذار است و تفاوت مکانی در برخورداری از فضاهای نشاط آفرین در سطح نشاط شهروندان و نقش تعدیلگری در کیفیت محیط کالبدی و فراغتی و نشاط شهروندان اثرگذار است. محیط عینی در خلق فضاهای شهری بانشاط و ارتقای شاخص های کیفیت زندگی شهروندان اثر دارد و در مقابل، بانشاط بودن فضاهای شهری موجب جذابیت فضاها و مکان ها برای حضور و فعالیت شهروندان می شود. در پایان نوشتار، پیشنهادهای مناسب ارائه می شود.
مقایسه تطبیقی نقش عوامل محیطی-کالبدی بر میزان سلامت اجتماعی در دو محله سنتی و جدید مطالعه موردی: محله های دردشت و ملاصدرای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
99 - 110
حوزههای تخصصی:
ویژگی های کالبدی و محیطی در کنار دیگر عوامل بر ابعاد مختلف سلامت شهروندان تأثیرگذارند تا آنجا که امروزه سلامت به عنوان یکی از ابعاد طراحی شهری برشمرده شده و انتظار می رود این رشته با ماهیتی میان رشته ای و تأکید و تمرکز بر جنبه های کالبدی_عملکردی محیط در کنار علوم دیگر در راستای تأمین و ارتقای سلامت شهروندان در تمام ابعاد آن و از جمله سلامت اجتماعی ایفای نقش نماید. در همین راستا هدف کلی این مقاله بررسی و مقایسه تأثیر ویژگی ها (شاخص های) کالبدی_محیطی بر سلامت اجتماعی شهروندان است. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحقیق رگرسیون چندگانه (مدل گام به گام) در دو محله قدیمی (ارگانیک) و جدید (شطرنجی) در اصفهان، نخست همبستگی میان شاخص های بیان شده (متغیرهای مستقل) و سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) بررسی و سپس شاخص های مؤثرتر در پیش بینی متغیر وابسته شناسایی شدند. براساس نتایج پژوهش از کل شاخص های مورد نظر تعدادی به صورت مشترک در هر دو محله و تعدادی فقط در هر محله، همبستگی دو به دو با سلامت اجتماعی شهروندان را نشان داده اند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد، تعداد محدودی از شاخص های دارای همبستگی مشخص شده به صورت معناداری قابلیت پیش بینی سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) و قرارگیری در معادله رگرسیون پیش بینی متغیر وابسته را دارند. در نهایت مشخص شد که در محله دردشت، شاخص های وجود فضاهای گردهمایی و پاتوق ها، شمول گرایی فضاهای عمومی، امنیت مناسب و جرم خیزی پایین، همبستگی اجتماعی، حمایت اجتماعی و بومی بودن ساکنان نقش اساسی در پیش بینی سلامت اجتماعی شهروندان داشته و این شاخص ها در محله ملاصدرا امنیت مناسب و جرم خیزی پایین، حس تعلق به محله، میزان سواد (تحصیلات)، شمول گرایی فضاهای عمومی، امنیت و ایمنی کودکان در فضاهای عمومی، منظر مطلوب فضاهای عمومی، پوشش گیاهی و میزان درگیری و نزاع های قومی هستند.
تحلیل تعادل فضایی بخش خدمات و جاذبه های گردشگری(نمونه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت نابرابری ها و عدم تعادل فضایی در بخش خدمات گردشگری در محدوده های جغرافیایی مختلف، پی بردن به اختلافات و تفاوت های موجود و سیاست گذاری جهت رفع و کاهش نابرابری ها از وظایف اساسی مدیران و دست اندرکاران بخش گردشگری به شمار می آید. یکی از عوامل اصلی در برهم خوردن توازن بین جاذبه های گردشگری، عدم توجه به توزیع عادلانة خدمات در سطح جاذبه های گردشگری است. هدف پژوهش حاضر استفاده از شاخص های آماره های فضایی و آنالیزهای مربوطه با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی در راه دست یابی به شناخت اختلافات و تفاوت های موجود خدمات گردشگری در منطقة مورد مطالعه است. در این تحقیق از دو واحد پایه شامل واحد پایة رسمی (واحد پایة بخش های سیاسی استان فارس) و واحد پایة قراردادی (شبکه های الگوی راست گوشه) استفاده شده است. آماره های فضایی همچون خود هم بستگی فضایی، شاخص موران I، آمارة عمومی G، تحلیل لکه های داغ، مرکز متوسط و منحنی انحراف معیار برای تحلیل داده های مورد نظر به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق حکایت از عدم تعادل شدید خدمات در استان فارس به ویژه مناطق مرکزی و نزدیک شهر شیراز با مناطق جنوب و جنوب غرب استان دارد. نتایج آماره های فضایی نشان می دهد که خدمات معین، خدمات پذیرایی و خدمات تجاری استان دارای خودهم بستگی ضعیف است و همچنین از الگوی خوشه ای پیروی کرده اند و بیشترین تراکم این خدمات نیز در بخش های مرکزی استان و بر روی بخش های شیراز، مرودشت، زرقان و ارژن قرار دارد. همچنین، از نظر زیرساخت های انسانی نیز تراکم بیش از حد آن بر روی مناطق شمالی استان واقع شده است. از سویی تمرکز جاذبه های گردشگری استان نیز در بخش های مرکزی استان واقع شده اند و می توان نتیجه گرفت که با توجه به وجود شهر شیراز که مرکز استان واقع شده است، خدمات گردشگری نیز به همان نسبت در حوالی این شهر و بخش های نزدیک به آن تمرکز یافته است و دیگر مناطق همچون مناطق جنوب و جنوب غربی استان حداقل امکانات را دارند.
اصول، ابعاد و متغیرهای رضایتمندی سکونتی در برنامه ریزی مسکن مهر مطالعه موردی: شهرک مهرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
27 - 36
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یک نیاز همواره در جوامع مختلف مطرح بوده است. در ایران نیز، سیاست های مختلفی برنامه ریزی و اجرا شده است. یکی از این سیاست ها، برنامه مسکن مهر است. علی رغم آنکه مسکن مهر به عنوان یکی از بزرگترین و پربحث ترین طرح های ملی در جهت حل مشکل مسکن گروه های کم درآمد ارائه شده است، مشکلات اجتماعی و به عبارتی نارضایتی ساکنان را همراه داشته است. لذا پرسش اصلی این است که با بکارگیری چه اصولی می توان رضایتمندی ساکنان را ارتقاء داد و مانع از بروز مشکلات در این محدوده ها شد. مقاله حاضر با هدف تحلیل برنامه ریزی مسکن مهر و سنجش رضایتمندی سکونتی در شهرک مهرگان تدوین شده است. همچنین به شناسایی اصول، ابعاد و متغیرهای آن می پردازد. بررسی ها طبق روش تحقیق بنیادی، تحلیل قیاسی و استنتاجی صورت پذیرفته است و در ادامه متغیرهای دستیابی به رضایتمندی سکونتی در مسکن مهر در قالب پرسشنامه و از ساکنان مورد نظرسنجی قرار گرفتند. سپس، اطلاعات حاصل با استفاده از روش های آماری تحلیل عاملی، تحلیل رگرسیونی، تحلیل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند و از نرم افزارهای Lisrel، Spss و Smart PLS استفاده شده است. در این میان "جامع نگری" به عنوان یکی از اصول مهم معرفی شده که به موجب ایجاد نگاهی یکپارچه به مسائل، از تمرکز صرف به بخشی از مشکلات جلوگیری کرده است. از سوی دیگر "توسعه اجتماع مبنا" موجب می شود تا با حضور ساکنان در تمام فرآیند مسکن مهر، ضمن بهره مندی از دارایی های جامعه محلی و سرمایه های اجتماعی، اقدامات مسکن مهر به دیدگاه های ساکنان نزدیک شده و در نهایت رضایتمندی آن ها حاصل شود، به عبارت دیگر دو اصل جامع نگری و توسعه اجتماع مبنا از اصول مهم در سیاست های مسکن مهر می باشند که در کنار اصل "فرآیندمحوری"، می توان انتظار رضایتمندی ساکنان را از نتایج آن داشت. در انتها تاثیر اصل توسعه اجتماع مبنا بر اصل جامع نگری مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تأثیر مشارکت روستاییان در فرایند مدیریت پسماندهای روستایی (مورد شناسی: بخش نیمبلوک، شهرستان قاینات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش رفت و آمد در مکان های روستایی برای زندگی و گذراندن اوقات فراغت به ویژه در فصل بهار و تابستان، باعث وجود حجم انبوهی از زباله های پراکنده در روستاها شده و از طرفی منجر به بحران جدی و جدیدی در سکونتگاه های روستایی شده است. این مسئله ضرورت حفظ محیط زیست را در روستا از طریق مدیریت پسماند دو چندان می کند؛ ازاین رو هدف پژوهش، یافتن راهکارهایی برای افزایش مشارکت مردم روستا در فرایند مدیریت پسماند در بخش نیمبلوک، شهرستان قائن است. پژوهش حاضر برای رسیدن به هدف ذکرشده از روش شناسی بر مبنای ماهیت روش، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی از طریق شیوه مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و پیمایشی برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش در منطقه روستایی بخش نیمبلوک پرداخته شد. در این تحقیق روستاهای که بیشتر از 70 خانوار هستند، به عنوان روستاهای نمونه تحقیق انتخاب شده اند. حجم جامعه برابر با 2555 خانوار است که بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 160 سرپرست خانوار روستایی با میزان خطای 0.075صدم محاسبه شد. داده ها و اطلاعات پژوهش با کمک پرسشنامه گردآوری شدند و برای تحلیل آن ها از نرم افزار smart pls2 و spss، و برای اولویت بندی روستاها از نظر میزان مشارکتشان در مدیریت پسماند از مدل VIKOR استفاده شد. نتایج یافته های به دست آمده در این رابطه نشان داد که با توجه به سطح معناداری کمتر از 0.05 و اینکه کران های بالا و پایین تمام مؤلفه ها مثبت بوده، بنابراین تفاوت آماری معناداری بالاتر از حد متوسط مورد تأیید است و فرض H1 تأیید می شود.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی و اجتماعی بر تحقق پذیری شهر دوستدار سالمند مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
73 - 87
حوزههای تخصصی:
استان گیلان، پیرترین استان کشور است که در این میان کلان شهر رشت نیز با پدیده پیری جمعیت مواجه است پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان تحقق پذیری شهر دوستدار سالمند در شهر رشت با تأکید بر شاخص های کالبدی و اجتماعی انجام شده است. این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و به منظور شناسایی شاخص های پژوهش (فضاهای عمومی، ساختمان ها، حمل ونقل، ایمنی، مسکن، خدمات پزشکی و بهداشتی، تکریم سالمندان و احترام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و شاخص های رفاهی) بررسی شده است. میزان آلفای کرونباخ 74/0 درصد و قابل قبول می باشد. برای تجزیه وتحلیل آمار توصیفی و استنباطی، داده ها در نرم افزارهای SPSS, LISREL بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که در میان ابعاد کالبدی با توجه به بار عاملی 48/0، شاخص فضای عمومی و ساختمان ها (دسترسی به پارک ها و فضای سبز با امکانات ورزشی) و در بین ابعاد اجتماعی مؤلفه های تکریم سالمندان با میانگین (49/0) بالاترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. به طوری که ابعاد کالبدی 49/0 و ابعاد اجتماعی 33/0 درصد از واریانس تحقق پذیری شهر دوستدار سالمند را تبیین نموده است. درواقع نتایج طیف لیکرت نیز این تفاوت ها را به خوبی نشان داد به طوری که در شاخص فضای عمومی و ساختمان ها گزینه پارک ها و فضای سبز با 8/40 درصد، شاخص حمل ونقل (سؤال خدمات متناسب در ایستگاه های حمل ونقل با 2/33 درصد) شاخص مسکن (گویه خانه های ارزان قیمت با 2/58 درصد) شاخص خدمات پزشکی و بهداشتی (گویه دسترسی آسان به خدمات پزشکی با 2/53 درصد) شاخص تکریم سالمندان (گویه ارتباطات اجتماعی) و شاخص مشارکت اجتماعی (گویه ارتقاء اجتماع پذیری سالمندان با 2/63 درصد) بیشترین گزینه های موافق را ازنظر جامعه آماری به خود اختصاص داده است.
تحلیلی بر توزیع فضایی خدمات ورزشی در محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: ورزش و تربیت بدنی به عنوان یک مقوله مهم علمی و تربیتی در توسعه قوای جسمی و روحی روانی افراد می باشد. میزان دسترسی به پارک ها و باشگاه های ورزشی، رابطه مستقیمی با تمایل شخص به شرکت در فعالیت های بدنی به اندازه توصیه شده دارد. بر این اساس این پژوهش به سنجش عدالت فضایی در توزیع مکانی خدمات ورزشی شهری در محلات شهر اصفهان پرداخته شد. روش: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شد. توابع تحلیل نزدیکترین همسایگی، شاخص موران محلی، شاخص موران جهانی و تحلیل لکه های داغ برای تجزیه و تحلیل چگونگی الگوی توزیع فضایی خدمات ورزشی، پلیگون های تیسن برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این خدمات و شاخص دو متغیره موران در محیط نرم افزاری GeoDa، جهت تحلیل خودهمبستگی فضایی متغیر جمعیت شهر اصفهان در ارتباط با میزان پراکنش و مساحت خدمات ورزشی در سطح محلات شهر اصفهان به کار گرفته شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که الگوی پراکنش خدمات ورزشی شهری به صورت پراکنده توزیع یافته است. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر نامطلوبی مناطق و محلات پیرامون شهری از خدمات ورزشی می باشد. سنجش ارتباط بین توزیع خدمات ورزشی و میزان جمعیت محلات نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و عدم توجه به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع خدمات ورزشی را نشان می دهد. نتایج: در مجموع نتایج تحقیق حاکی از نابرابری های اجتماعی و نبود عدالت در توزیع خدمات ورزشی در سطح محلات شهر اصفهان است.
ارزیابی کیفیت اجزای مقاصد گردشگری شهری از جنبه مدیریت مقصد (مطالعه موردی: شهرتوس، خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
53 - 68
حوزههای تخصصی:
نواحی شهری به علت داشتن جاذبه های تاریخی و فرهنگی بسیار، اغلب مقصد گردشگریمهمی به شمار می آید، البته در صنعت نوین گردشگری دنیا یک مقصد تنها به دلیل وجود اماکن تاریخی، جلب کننده گردشگران نیست. مجموعه آرامگاه فردوسی واقع در شهر تاریخی توس، یکی از جاذبه های تاریخی مشهور است که علی رغم استقبال گردشگران و توجه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری (به عنوان مهم ترین متولی امور گردشگری ایران) هنوز جایگاه ویژه ای بین مقاصد گردشگری پیدا نکرده است. یکی از دلایل عمده این مسئله بی توجهی به عناصر کلیدی مقصد و نشناختن و ارزیابی نکردن آن ها به منظور بهبود کیفیت مدیریت مقصد گردشگری این شهر است که در پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به روش های کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه از گردشگران صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش نیز گردشگران داخلی بازدیدکننده توس در سال 1395 هستند که به روش تصادفی ساده 383 نفر از آن ها نمونه گیری شدند، همچنین پرسشنامه با استفاده از مقیاس گذاری لیکرت پنج گزینه ای در قالب شش مؤلفه و نوزده پرسش طراحی، و با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و روش تحلیل مطلوبیت تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که به طورکلی مدیریت مقصد گردشگری در توس موفق نبوده است و گردشگران به بیشتر پرسش ها، نمراتی کمتر از میانگین داده اند. بر اساس این، بهترین وضعیت مؤلفه جاذبه های گردشگری مقصد با میانگین رتبه ای 07/4، و نامطلوب ترین مؤلفه نیز مدیریت منابع انسانی و قیمت است. مؤلفه های دسترسی، تصویر ذهنی گردشگران و تسهیلات رفاهی قلمروهایی است که وضعیت نسبتاً مطلوبی دارند.
تحلیل فضایی شاخص های اجتماعی تاب آوری شهری در مناطق چهارگانه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: «الگوی شهر تاب آور» به عنوان راهکاری جدید به منظور کاهش هرچه بیشتر آسیب پذیری شهری در محافل علمی مطرح شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های تاب آوری اجتماعی در مناطق چهارگانه شهر کرمان است. روش: روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع هدف در زمره تحقیقات کاربردی جای می گیرد. با توجه به موضوع تحقیق و منطقه مورد مطالعه روش گردآوری داده ها زمینه یابی (تحقیق پیمایشی) انتخاب شده، روش نمونه گیری تصادفی منظم و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری شامل شهروندان شهر کرمان و حجم نمونه اقتباس شده از فرمول کوکران 428 است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک ویکور و به کمک نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: مناطق چهارگانه شهر کرمان از نظر شاخص های اجتماعی تاب آوری شهری در وضعیت متفاوتی قرار دارند به طوری که منطقه دو شهر با مقدار Q برابر با صفر در مجموع شاخص های مورد ارزیابی از وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر مناطق قراردارد. سپس منطقه سه شهر با مقدار Q برابر با 0.370 در رتبه دوم و بعد از آن منطقه یک شهر با مقدار Q برابر با 0.852 در رتبه سوم قرار گرفته است. در آخر منطقه چهار شهر با توجه به شاخص های تاب آوری اجتماعی با مقدار Q برابر با 1 در رتبه چهارم و در وضعیت نامطلوبی نسبت به سایر مناطق شهر قرار دارد. یافته های حاصل از میانگین بیانگر این مهم است که در مجموع در شهر کرمان، شاخص آگاهی با میانگین 2.6 از وضعیت بهتری نسبت به سایر شاخص ها برخوردار است؛ سپس شاخص دانش، مهارت و سرمایه اجتماعی با مجموع میانگین (2.4)، (2.3)، (2.1) در رتبه های بعدی و در آخر شاخص نگرش با مجموع میانگین 1.8 در رتبه پنجم نسبت سایر شاخص ها قرار گرفته است. نتایج: شاخص های تاب آوری اجتماعی در مناطق شهر کرمان در حد مناسبی نبوده و بیش از نیمی از مناطق شهر کرمان در برابر حوادث طبیعی مانند زلزله با توجه به شاخص های تاب آوری اجتماعی از تاب آوری لازم برخوردار نسیتند.
ارزیابی ظرفیت تاب آوری شهری در برابر خطر زمین لرزه با تأکید بر ابعاد اجتماعی و نهادی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
51 - 62
حوزههای تخصصی:
در دهه های آتی محرک اصلی خسارات و تلفات فزاینده ناشی از بلایای طبیعی، رشد جمعیت شهری و مایملک شهروندان در مناطق بلاخیز است. بزرگ ترین کانون ثقل جمعیتی ایران شهر تهران در قالب 22 منطقه شهرداری است که از طرف شمال و جنوب با تراکم بالایی از گسل های فعال احاطه شده است. از طرفی برای مقابله با مخاطرات طبیعی به ویژه زمین لرزه رویکردهای متعددی وجود دارد که رویکرد تاب آوری در ابعاد چهارگانه یکی از مهم ترین آن هاست. هدف پژوهش حاضر ارزیابی ظرفیت تاب آوری شهری منطقه 12 تهران در برابر زمین لزره از لحاظ ابعاد اجتماعی و نهادی است، که براساس حد بهینه درسطح جهانی ارزیابی شده است. به منظور تعریف حد بهینه در این پژوهش، چنین فرض شد که مقدار عددی هر شاخص در مناطقی در سطح جهان را که تاکنون درآن بحران های متعددی اتفاق افتاده که در برابر آن تاب آور بوده اند (نظیر ژاپن و کالیفرنیا) می توان حد بهینه تاب آور بودن درنظر گرفت.روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. نتایج یافته ها حاکی از این است که در بین شاخص های اجتماعی، وضعیت شاخص ساختارسنی جمعیت، ساختار جنسی جمعیت بالاتر از حد بهینه محاسبه شده است. در مقابل، وضعیت پوشش سلامتی، فاصله ای زیاد با مقدار بهینه محاسبه شده دارد. در بین شاخص های مربوط به تاب آوری نهادی، همه شاخص ها فاصله محسوسی با مقدار بهینه دارند. در این بین، شاخص روابط نهادی با 46 درصد فاصله از مقدار بهینه وضعیت نامناسب تری دارد. بعد از آن، شاخص عملکرد نهادی با 41 درصد و بستر نهادی با 32 درصد فاصله از مقدار بهینه در رده های بعدی قرار دارند.
نقش عوامل کالبدی– فضایی در امنیت فضای شهری (مطالعه موردی: مناطق 6، 10و 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به توسعه شتابان شهرگرایی، یکی از دغدغه های مدیران و برنامه ریزان شهری افزایش آسایش و رفاه شهروندان است. در این ارتباط، ارتقا حس امنیت شهروندان یکی از اولویت های برنامه ریزی شهری محسوب می شود. برای تحقق پذیری و افزایش امنیت شهری، گاهی اقداماتی فیزیکی همچون حفاظت، حراست، کنترل در فضاهای شهری طرح ریزی می شود، درحالیکه افزایش احساس امنیت شهروندان به لحاظ بکارگیری ابزارهای برنامه ریزی کالبدی-فضایی از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف از این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری معیارهای کالبدی-فضایی در ایجاد احساس امنیت ساکنان است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد کاربردی، تلاش بر بررسی ایفای نقش عوامل کالبدی-فضایی در افزایش میزان احساس امنیت شهروندان دارد. نمونه های موردی با توجه به شناخت ویژگی های کالبدی-فضایی در سه منطقه کلان شهر تهران با دارا بودن بافت اداری، بافت فرسوده و بافت تاریخی انتخاب شده است. در ادامه با بهره گیری از ده عامل مؤثرکالبدی-فضایی بدست آمده از نظریات اندیشمندان و پژوهشگران در زمینه امنیت شهری، بوسیله پرسشنامه با روایی و پایایی گویه های آماری، میزان امنیت شهروندان در مناطق 6 ، 10 و12 پایش و تحلیل شده است. در فرآیند انجام پژوهش از روش های تفسیری، پیمایشی، میدانی و در پایان به منظور مطالعات تطبیقی میان سه منطقه شاهد در کلان شهر تهران از روش ویکور استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که از دیدگاه شهروندان در منطقه 10 امنیت بیشتر و نقش آفرینی عامل نظم محیطی به عنوان مهم ترین معیار قابل توجه بوده و منطقه 12 به دلایل متعدد از جمله فضاهای رهاشده میزان کمتری امنیت احساس می شود.
تطبیق شاخص های شهرسازی اسلامی در فضای شهری (نمونه موردی: راسته بازار مظفریه شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
یکی از فضاهای جغرافیایی که از دیرباز، انعکاس دهنده ی ایدئولوژی نظام های حاکم بوده، پدیده ی شهر است. بر این اساس، شهر اسلامی بازتابی از اندیشه های متعالی دین مبین اسلام در تمامی جوانب است. اسلام به عنوان یک فضای فرهنگی و یک فضای ارتباطی ممتاز، بر مناظر شهری، سیمای ظاهری شهرها، ساختارهای و نحوه ی کار آن ها، ارتباط آن ها با یکدیگر و با محیط اطرافشان تأثیر گذاشت. هدف از این تحقیق بررسی موضوعی که یک شهر اسلامی چیست و دارای چه ویژگی ها و مؤلفه هایی است و در ادامه به بررسی شاخص های شکل گیری شهرسازی اسلامی و تطبیق این شاخص ها با فضای شهری امروز و استخراج معیارهای مشترک پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. با استفاده از استخراج معیارها و نیز مصاحبه؛ ماتریس دودویی تنظیم و سپس نتایج آن در مورد منطقه موردمطالعه راسته بازار مظفریه شهر همدان بیان شده است که در این پژوهش 7 معیار شامل مقیاس انسانی، زیبایی بصری و معنایی، هویت و حس تعلق به فضا، مشارکت و تعاملات اجتماعی، ایمنی و امنیت (آسایش و آرامش)، عدالت (تعادل) و خوانایی به عنوان معیارهای مشترک انتخاب و موردبررسی قرار گرفت و درنهایت پیشنهاد هایی جهت ارتقاء و بهبود موارد فوق ارائه شده است.
تحلیل میزان خطر و احتمال وقوع حملات بیوتروریستی در زیرساخت آب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
125 - 146
حوزههای تخصصی:
دسترسی به آب سالم و پایدار، یکی از نیازهای بسیار ضروری برای تداوم زندگی شهروندان در همه جوامع، به خصوص کلان شهرها و شهرهای بزرگ است و هرگونه اختلال در عملکرد زیرساخت آب در شهرها، به سرعت امنیت شهروندان را با تهدید جدی مواجه می کند و می تواند به موضوع امنیتی در سطح ملی تبدیل شود. سامانه های تأمین و تصفیه آب و خطوط آب رسانی در سطح کشور، دارای پتانسیل های بالقوه ای درجهت عملی شدن تهدیدات دشمن با شیوه های حملات نظامی و اقدامات تروریستی و خراب کاری هستند. اقدامات تروریستی با شیوه ها و ابزارهای مختلفی می تواند صورت گیرد. یکی از خطرناک ترین انواع تروریسم، «بیوتروریسم» و استفاده از مواد سَمی و بیولوژیک به منظور ایجاد آلودگی در تأسیساتِ آب رسانی؛ مانند منابع آب، تصفیه خانه ها و شبکه توزیع است که می تواند بر سلامت، بهداشت و آرامش جامعه تأثیر مخرب بگذارد و آن را با بحران مواجه سازد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای و مطالعه میدانی به دنبال بررسی تأثیر اقدامات بیوتروریستی در تهدید عناصر زیرساخت آب شهری است. یافته های پژوهش نشان می دهد، در عملیات بیوتروریستی امکان آلودگی عناصر مختلف زیرساخت آب شهری در بخش تأمین، تصفیه و انتقال با استفاده از باکتری ها و توکسین های کشنده و بیماری زا، مانند سیاه زخم، وبا، تیفوئید، بوتولینوم و... وجود دارد. همچنین میزان آسیب پذیری و احتمال تهدید حملات بیوتروریستی در هریک از عناصر زیرساخت منابع آب ارزیابی شد و براساس آن مشخص شد که بین میزان آسیب پذیری و احتمال وقوع حملات بیوتروریستی در بخش های مختلف زیرساخت آب شهری تفاوت وجود دارد؛ بدین ترتیب ازنظر معیار «میزان آسیب پذیری»، در بین بخش های مختلف زیرساخت آب، «شبکه توزیع» آب شهری در معرض تهدید بیشتری است و ازنظر «احتمال وقوع تهدید» نیز بخش «منابع تأمین» آب شهری در معرض تهدید بیشتری قرار دارد.
تحلیل ساختار فضایی شهری با تأکید بر توزیع فضایی شاغلان و فعالیت در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
677 - 699
حوزههای تخصصی:
توسعه کلان شهرها نشان داده است به موازات گسترش فضایی و افزایش جمعیت، بخش مرکزی شهرها به مرور توان خود را در خدمات دهی به مناطق دوردست تر از دست می دهند. درنتیجه مناطق جدید شهری در قالب ساختار چندهسته ای پدید می آیند. شهر تهران طی صدسال گذشته، تجربه داشتن یک مرکزی قوی را در سطح ملی گذرانده تشدید روند مهاجرت و توسعه فعالیت ها در پیرامون آن در پنج دهه اخیر، سبب شده است این شهر در محورهای فرعی جدید توسعه یابد و هسته های فرعی نوین را در فضای کلان شهری خود شکل دهد. هدف مقاله حاضر تحلیل ساختار فضایی شهری با تأکید بر توزیع اشتغال و فعالیت در شهر تهران است تا نشان دهد که توزیع فضایی اشتغال و فعالیت، خوشه ای یا پراکندگی است. به منظور تحلیل الگوی شاغلان و فعالیت از روش های تراکم کرنل و خودهمبستگی های فضایی در قالب مسئله واحد ناحیه ای قابل اصلاح استفاده شد. یافته ها نشان می دهد تراکم شاغلان در بخش های شرقی و شمال غربی و مناطق غربی شهر تهران برجسته است و آماره های موران محلی نیز مؤید این وضعیت است. تحلیل خودهمبستگی فضایی برای فعالیت ها نیز نشان دهنده وضعیت خوشه ای بودن این فعالیت در ساختار فضای شهر تهران در بخش های اشاره شده است.
مکان یابی سایت های اسکان موقت برای آسیب دیدگان زلزله در شهر بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خطر زلزله از دیرباز تاکنون سکونت گاه های انسانی را مورد تهدید قرار داده است. با وجود پیشرفت علم و فنّاوری در عصر حاضر نیز انسان هنوز نتوانسته به صورت دقیق به پیش بینی و مقابله با این بلای طبیعی بپردازد. با این وجود می توان با مدیریت صحیح آثار زیان بار آن را به حداقل ممکن تقلیل داد. در پژوهش حاضر به مکان یابی سایت های اسکان موقت برای آسیب دیدگان زلزله در شهر بروجن به عنوان یکی از اقدامات مدیریت بحران در این زمینه، پرداخته شده است. بدین منظور با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از نظر کارشناسان و متخصصین مدیریت بحران عوامل و پارامترهای مؤثر در مکان یابی سایت های اسکان موقت شناسایی و سپس با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی وزن نهایی هر یک از عوامل مشخص گردید. با کاربرد سامانه اطلاعات جغرافیایی نیز نقشه های موردنظر در لایه های مختلف تهیه شدند. اطلاعات مکانی و غیر مکانی با استفاده از وزن نهایی هر یک از عوامل ترکیب شده و تجزیه وتحلیل در محیط GIS انجام گردید. خروجی پژوهش، مکان یابی بهترین سایت ها برای اسکان موقت زلزله زدگان می باشد. نتایج تجزیه و تحلیل مقایسات زوجی نشان داد که معیار زمین شناسی با ضریب 106/0 دارای کم ترین اهمیت و معیار ایمنی با ضریب 376/0دارای بیش ترین اهمیت می باشند. هم چنین نتایج نشان داد پارک ها، فضاهای سبز و مدارس بهترین مکان ها برای ایجاد سایت های اسکان موقت آسیب دیدگان زلزله در شهر بروجن می باشند. با توجه به این نکته که تامین فضای لازم برای سایت های اسکان موقت در بخش مرکزی شهر با کمبود مواجه است.