فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ کشور و گسترش بی رویه شهرها بدون برنامه ریزی صحیح، چیدمان اتفاقی مراکز تولید و جذب سفر و عدم وجود فن آوری ارتباطی جایگزین، سبب ایجاد سفرهای شهری زیاد به ویژه با وسایل نقلیه شخصی شده است. حرکت، عامل اصلی پویایی زندگی شهری و تداوم بخش کلیه فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی در سطح شهرها است. همچنین، نقل و نقل و زیرساخت های مرتبط با آن هم به صورت مستقیم و هم باواسطه بر توسعه کالبدی شهرها اثرگذار هستند. در صورت ساماندهی شبکه دسترسی به عنوان شاهراه های حیاتی شهر، بافت شهری قادر به ادامه حیات خود بوده و امکان رشد و توسعه هرچه بیشتر شهر را فراهم می کند. بی شک یکی از مهم ترین معضلات رشد شهرها، ناکارآمدی شبکه ارتباطی است. معابر کم عرض، درهم تنیده، غیر هندسی و ناهماهنگ با نیازهای دسترسی، افزون بر اینکه آمدوشد و دسترسی به بافت را برای ساکنان دشوار می سازد، تأمین خدمات و تأسیسات شهری را نیز با دشواری روبه رو می کند. شهر سنندج به عنوان مرکز سیاسی اداری استان کردستان و مادر شهر منطقه ای و ازنظر ارتباطی در محور مواصلاتی شمال- جنوب (شماره 10) و محور ارتباطی شرق-غرب واقع شده است و نقش قطب مسلط جمعیتی و اقتصادی و سیاسی استان را دارد همچنین به خاطر ساختار خاص در عرضه خدمات و امکانات مختلف نه تنها مکان مراجعه روستاییان، بلکه ساکنان سایر شهرهای استان و حتی شهرها و روستاهای خارج از استان نیز هست. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی که باهدف امکان سنجی ایجاد خطوط مترو برای شهر سنندج و حومه انجام پذیرفته است سعی بر آن شده است تا با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و بهره گیری از مدل IHWP و با در نظر گرفتن معیارهای ارتباطی، اجتماعی – اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی- فضایی مسیرهای بهینه جهت حمل ونقل (مترو) مکان یابی گردد. نتایج نشان دهنده آن است که بهترین مسیرهای پیشنهادی جهت حرکت مترو در محور شمالی – جنوبی ننله –فرودگاه و شرقی – غربی آبیدر- نایسر با اولویت زمانی میان مدت (تا 15 سال) تعبیه شده است.
تحلیل فضایی سرزندگی در فضاهای شهری مطالعه موردی پیاده راه 17 شهریور تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
107 - 124
حوزههای تخصصی:
تقویت و گسترش فضاهای عمومی شهری، فعال، پویا و سرزنده به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط مصنوع شهری موردتوجه برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. سرزنده ساختن حیات شهری مستلزم انسانی کردن و بعد انسانی دادن به آن است. هدف این مقاله تحلیل وضعیت کالبدی- فضایی پیاده راه 17 شهریور تهران به منظور ایجاد محیطی سرزنده جهت جذب جمعیت و گذران اوقات فراغت است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شاخص ها و داده های مورداستفاده به شیوه اسنادی و برداشت میدانی محیط جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام شده است. تحلیل ها نشان می دهد بیش از نیمی از مساحت محدوده را کاربری های نامناسب برای پیاده روی و فراغت تشکیل می دهد و نزدیک به 65 درصد فعالیت های ارائه شده در محدوده جاذب جمعیت نیستند، همچنین وضعیت دسترسی به محدوده با حمل ونقل عمومی و خصوصی مناسب ارزیابی شده است. اکثر افرادی که در محدوده بودند از مناطق هم جوار آمدند و افراد کمتری از مناطق شمالی و غربی به محدوده آمدند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است برنامه ریزی و طراحی محیط ساخته شده نقش بسزایی در گسترش پیاده روی دارد، زیرا در قسمت های شمالی محدوده با توجه به اینکه کاربری ها و فعالیت های متنوع و منعطف تری نسبت به بخش های میانی و جنوبی دارد، تراکم جمعیت بیشتر و عابران پیاده بیشتری در آن بخش تردد می کنند و دیگر اینکه برای افزایش قابلیت پیاده روی و سرزندگی محیط علاوه بر محدودیت دسترسی اتومبیل باید به ساختار محیط و کالبد آن هم توجه شود.
تبیین نقش عوامل مؤثر بر قلمرویابی در ایجاد حس تعلق به مکان در مجموعه های مسکونی (مطالعه موردی: مجموعه مسکونی اعتمادیه همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۷
۸۱-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای انسان، نیاز به تعامل عاطفی با مکانی است که در آن زندگی می کند و به عبارتی حس تعلق به مکان خوانده می شود، ایجاد مهمترین رابطه ای که بین انسان و مکان برقرار است و این رابطه در مکانهای مانند مجموعه های مسکونی از اهمیت زیادی برخوردار است، فضای که عمده زمان زندگی افراد در آن می گذرد با به گونه ای مطلوب باشد که عرصه های تعریف شده و سلسله مراتب فضایی منظمی را تأمین کند. در این نوشتار با هدف بررسی چگونگی ایجاد نقش عوامل موثر بر قلمرویابی در ایجاد حس تعلق به مکان در مجموعه مسکونی مورد پژوهش (مجتمع مسکونی اعتمادیه همدان) ابتدا مولفه ها و شاخصه های دلبستگی و ایجاد تعلق به مجموعه مسکونی، سپس شاخصه های موثر قلمرویابی بررسی گردید، رویکرد این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که با دو رویکرد کیفی و کمی انجام شده، در مرحله اول که با مروری بر پیشینه ی نظری پژوهش می باشد با روش تحلیل محتوای متن و در بخش مطالعات میدانی با روش مطالعه موردی و همبستگی به سنجش رابطه بین ویژگی های عوامل محیطی موثر بر قلمرویابی و حس مکان می پردازد. نتایج نشان می دهد که عوامل موثر در قلمروپایی نظیر نظم بصری، تعادل در محیط، مرزبندی و ..... نقش مهمی در شکل گیری محیط دارند. ایجاد قلمرو به وسیله ی علائم و نشانه های فیزیکی (مثل دیوار، نرده ی جدا کننده،...) به آن شکل می دهد و عامل مهم در ارتقا حس تعلق به مکان در مجتمع مسکونی است، همچنین توجه به ویژگیهای کالبدی نظیر فرم، زیبایی، انعطاف پذیری و روابط که در مجموعه تا حدودی مشاهده می شد، نیز می تواند در ارتقا این حس موثر باشد.
تبیین راهبردهای توسعه گردشگری پیراشهری جامعه محور،مطالعه موردی منطقه کن - سولقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
121 - 135
حوزههای تخصصی:
رشد بدون برنامه گردشگری در مناطق پیرا شهری و عدم توجه به خواست و نظرات مردم محلی که درنهایت منجر به تمرکزگرایی برنامه ها می شود می تواند آسیب های جدی بر روستاها وارد سازد. این پژوهش باهدف تدوین استراتژی های مناسب برای توسعه گردشگری در نواحی پیرا شهری بخش کن در استان تهران انجام شده است. پژوهش با روش اکتشافی و با ماهیت کیفی و ازلحاظ نوع تحقیق، کاربردی و توسعه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش متصدیان فعالیت های گردشگری، مدیران محلی و متولیان جاذبه های گردشگری هفت روستا از دهستان سولقان در بخش کن که دارای طیف گسترده ای از جاذبه های گردشگری هستند، تعیین گردید. با توجه به ماهیت کیفی مطالعه، به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز، گروه های کانونیدر سه گروه مردم محلی، مدیران و گردشگران و در قالب گروه های 9 الی 12 نفره تشکیل شده و در کارگاه های جداگانه ای که در روستای مرکزی (سولقان) برگزار شد، شرکت کردند. از تحلیل SWOT برای جمع آوری داده های موردنیاز استفاده شد و استراتژی های مرتبط تعیین شد. ماتریس نقاط قوت، فرصت ها، ضعف ها و تهدیدها ازنظر سه گروه مشارکت کننده در تحقیق همسویی بیش تر نظرات بین مردم محلی و مدیران و تفاوت در نگرش در بین متولیان گردشگری را نشان می دهد. از سوی دیگر تفاوت در نگرش ها در خصوص نقاط قوت و ضعف که برگرفته از نیازها و عملکردهای متفاوت است، منجر به ارائه راهبردهای متفاوتی می شود.
مدلسازی و اولویت بندی عوامل کلیدی در دستیابی به شکوفایی شهری (مطالعه موردی: شهر سنندج)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
93-105
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان مکان هندسی ممتاز برای شکوفایی، بهترین مکان برای برخورد عملی با برخی از چالش های پسابحرانی جدید شناخته می شود. امروزه شکوفایی شهری رویکردی کل نگر و جامع برای ارتقاء سطح خوشبختی جمعی و هدایت شهرها بسوی افقی روشن از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی است. هدف اصلی تحقیق مشخص کردن کلیدی ترین شاخص های دستیابی به شکوفایی شهری در شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SmartPLS به تحلیل مؤلفه های شکوفایی شهری در شهر سنندج پرداخته است. جامعه آماری خبرگان متشکل از 30 نفر مدیران فعال اجرایی استان، اعضای هیئت علمی و کارشناسان برنامه ریزی در سطوح مختلف بوده است. نتایج نشان دهنده آن است که یک نوع همبستگی و ارتباط منطقی و معنادار در ارتباط مؤلفه ها نسبت به یکدیگر ایجاد شده است. مؤلفه حکمروایی و قانون گذاری شهری با مقدار 875/0، مؤلفه پایداری زیست محیطی با مقدار 847/0، مؤلفه کیفیت زندگی با مقدار 767/0، مؤلفه توسعه زیرساخت با مقدار 721/0، مؤلفه عدالت و مشارکت اجتماعی با مقدار 477/0 و مؤلفه بهره وری با مقدار 439/0 به ترتیب بیشترین نقش را در دستیابی به شکوفایی شهری سنندج، دارا هستند.
نقش تصویر ذهنی برند مقصد بر تمایلات رفتاری گردشگران مطالعه موردی: گردشگران غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
37 - 50
حوزههای تخصصی:
ازآنجای که تصویر مقصد، انگیزه ای قوی برای سفرها به شهرها به شمار می آید، موفقیت یا شکست توسعه گردشگری بسیاری از مقصدها در سرتاسر جهان به تصویر ذهنی گردشگر نسبت به مقصد و چگونگی مدیریت این نگرش توسط دولت محلی و برنامه ریزان گردشگری وابسته است. هدف این پژوهش ارزیابی اثرات تصویر برند مقصد و نگرش به مقصد بر تمایل به بازدید و تمایل به پیشنهاد مقصد گردشگران می باشد. بدین منظور پرسش نامه ها در بین گردشگران شهرهای معروف غرب استان مازندران (از نوشهر، چالوس، کلاردشت، عباس آباد، تنکابن و رامسر) پخش و 389 پرسش نامه قابل تحلیل جمع آوری شد. برای سنجش روایی از تحلیل عاملی تاییدی با LISREL و برای پایایی نیز از آلفای کرونباخ به کمک نرم افزار SPSS استفاده شده است. آزمون فرضیه ها نیز با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار LISREL مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که تصویر برند مقصد و نگرش به مقصد تأثیر مثبت و معنی داری بر تمایل به بازدید و تمایل به پیشنهاد گردشگران دارد درحالی که نگرش به مقصد بر تمایل به پیشنهاد تأثیری ندارد.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری آرام در میان گردشگران شهری بر پایه نظریه رفتاری هدف محور، مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 85
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری عاملی بسیار مهم در توسعه شهرها محسوب می ش ود که توسعه و م دیریت خردمندان ه آن، نیازمن د برنام ه ریزی مبتنی بر خواسته های گردشگران می باش د. گردشگران نیز در پی کسب تجربه های عمیق، تعامل بیشتر با مردم محلی و کسب اطلاعات بیشتر در مورد مهارت های محلی، س نت ها و کیفیت های منحصربه فرد مکان های مورد بازدید که گردشگری آرام را می سازند هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری آرام در میان گردشگران شهری بازدیدکننده از شهر مشهد می باشد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، گردشگران شهر مشهد در بازه زمانی مشخص می باشند، که با توجه به نامشخص بودن تعداد جامعه، با استفاده از جدول مورگان و شیوه نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، تعداد نمونه آماری برای جامعه نامحدود یعنی ۳۸۴ نفر انتخاب شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای تئوری هدف محور (نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتار ادراک شده، احساسات مثبت و احساسات منفی) بر تمایل گردشگران تأثیر مثبت معناداری دارند. همچنین ویژگی های گردشگری آرام (دانش از اصالت، جست وجوی اطلاعات بیرونی و ادراک از اصالت) بر تمایل گردشگران تأثیر مثبت و معناداری دارند و همچنین در آخر تمایل گردشگران بر قصد رفتاری آن ها تأثیر مثبت و معناداری دارد که با توجه به نتایج به دست آمده این فرضیه بیشترین تأثیر را نشان داد.
سیاست ها و برنامه های تأمین مسکن قابل استطاعت؛ مروری بر تجربه آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یک کالای مصرفی و در عین حال سرمایه ای، از اصلی ترین نیازهای اجتماعی به شمار می رود که در بسیاری از جوامع به کالای کمیابی نیز تبدیل شده است بنابراین عرضه مسکن ارزان قیمت در بازار و دسترسی گروه های درآمدی پایین به آن، از اصلی ترین رهیافت های توسعه اقتصادی کشورها به شمار می آید و تمام دولت ها سعی بر تحقق آن را دارند. عرضه این نوع مسکن همواره با چالش مالی و حتی برنامه ریزی روبرو بوده و در بسیاری از کشورهای جهان توفیقی در این زمینه حاصل نشده است با این حال در کشور آمریکا به دلیل کثرت برنامه ها و سیاست گذاری های قابل اجرا و متکی بر سرمایه های اجتماعی، تا حدودی دستاوردهای موفقیت آمیزی داشته و بازار مسکن توانایی پاسخگویی به بخشی از نیاز مسکن گروه های درآمدی پایین را دارد تا جایی که تقریبا در تمامی ایالت های آمریکا چتر حمایتی مسکن ارزان قیمت به روش های گوناگون برای دسترسی اقتصادی گروه های کم-درآمد برقرار شده است. بر همین اساس بررسی تجربیات آمریکا نشان می دهد که ارتقاء کیفیت و افزایش کمیت مسکن قابل استطاعت در کنار اختلاط درآمدی-سکونتی در محلات از کلان سیاست های تامین مسکن است که با برنامه هایی نظیر ناحیه بندی فراگیر، ساد ه سازی کدهای مقرراتی، کوپن انتخاب مسکن و بانک های زمین شرایطی را محیا می سازند که از یک سو قیمت نهایی ساخت مسکن کاهش یابد و از سوی دیگر، یارانه های حمایتی به واسطه توسعه گران بخش مسکن در اختیار گروه های کم درآمد قرار گیرد که از این طریق نیز عرضه را متناسب با نیاز جامعه کم درآمد هدف گذاری می نمایند. در تمامی برنامه های تامین مسکن ارزان-قیمت، چندجانبه گرایی در برنامه ریزی و تامین منابع مالی از اصلی ترین تجربیات آمریکا به شمار می رود که زمینه های بهره گیری از ظرفیت ها و سرمایه های جامعه را محیا ساخته است.
توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر شاخص های حکمروایی خوب شهری (مطالعه ی موردی: محلات غیررسمی شهر ایلام)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از رویکردهای مهم برای کنترل و مدیریت این پدیده، رویکرد حکمروایی خوب شهری است. حکمروایی خوب شهری را می توان شیوه و فرایند اداره ی امور شهری با مشارکت سازنده ی بخش های دولتی، خصوصی و جامعه ی مدنی به منظور نیل به توسعه ی پایدار شهری، ایجاد شهر سالم و ارتقای کیفیت زندگی تعریف کرد. در پژوهش حاضر، پهنه های اسکان غیر رسمی شهر ایلام با رویکرد حکمروایی خوب شهری مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. برای محاسبات آماری و تحلیل داده های پژوهش، از نرم افزارهای آماری SPSS ،Excel و تکنیک های آماری از جمله آزمونT، آزمون F و روشANOVA استفاده شده است. اطلاعات پژوهش به دو شیوه ی کتابخانه ای و پیمایشی(با استفاده از پرسشنامه) گردآوری شده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل شش هزار خانوار ساکن سکونتگاه های غیررسمی شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ، استفاده شده است، که مقدار محاسبه شده 0.86 به دست آمده است. ارزش گذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. نتایج بررسی ها براساس شاخص های حکمروایی خوب شهری مشارکت، پاسخگویی، قانونمندی، عدالت، شفافیت، مسئولیت پذیری، اثربخشی و کارآمدی نشان می دهد که میزان بهره گیری از حکمروایی خوب شهری در ایلام در سطح پایینی قرار دارد. بر این اساس، هر چه حکمروایی خوب شهری و شاخص های آن به خوبی اجرا و نظارت شود، گسترش اسکان غیر رسمی بهتر کنترل می شود.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری با محوریت باغات (مطالعه موردی: باغات سنتی شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
153 - 170
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عوامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی در سطح شهرها و کشورها، صنعت گردشگری می باشد. این صنعت روز به روز در حال گسترش می باشد و کشورها هر یک با توجه به پتانسیل های خود سعی در جذب هر چه بیشتر گردشگران دارند. در این میان یکی از پتانسیل های منحصر به فرد در کشور ما در جهت جذب گردشگران، وجود باغات واقع در حاشیه و داخل شهرها می باشد. باغ های اطراف شهر قزوین نیز یکی از این پتانسیل ها می باشد که در صورت برنامه ریزی درست می تواند ضمن ایجاد محیطی گردشگری برای شهروندان قزوین، به عنوان جاذبه گردشگران دیگر نقاط کشور وحتی خارج کشور باشد. در همین راستا هدف از این پژوهش، ارائه راهبردهای توسعه گردشگری باغات اطراف شهر قزوین می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، جزء تحقیقات توصیفی - تحلیلی محسوب می شود. روش گردآوردی داده ها به صورت اسنادی – پیمایشی بوده است. حجم نمونه این پژوهش 30 از نفر کارشناسان و مدیران می باشد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده و ارائه راهبرد مناسب از مدل swot بهره گرفته شد. سپس برای اولویت بندی استراتژی های حاصل از تکنیک سوات، 5 نفر از اساتید و کارشناسان به پرسشنامه دوم پاسخ داده اند و برای رتبه بندی راهبردها از تکنیک دیمتل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که گردشگری باغات شهر قزوین، در موقعیت رقابتی قرار دارد. در نهایت جهت بهبود وضعیت گردشگری باغات قزوین، راهبردهای متناسب ارائه گردید.
بررسی عوامل مؤثر بر گسترش و استفاده از خدمات الکترونیک در صنعت گردشگری استان ایلام
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
61-90
حوزههای تخصصی:
تعداد کاربران اینترنت و شبکه های بین المللی ارتباطی اینترنتی به شکل فزاینده ای رو به رشد می-باشند و بکارگیری فناوری ارتباطی نوین، جزء لاینکف زندگی امروز شده است. بدین ترتیب هر بنگاه تجاری- خدماتی موظف است تا پاسخگوی خیل عظیم این گروه از مشتریان و کاربران بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی باشد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر گسترش و استفاده از خدمات الکترونیک در صنعت گردشگری استان ایلام است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل گردشگران ورودی به استان ایلام و کارشناسان حوزه گردشگری بوده است که تعداد 384 نفر از گردشگران با استفاده از فرمول کوکران به صورت تصادفی و 100 نفر از کارشناسان به روش در دسترس انتخاب شد. پرسشنامه پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته-ای بود که روایی آن با استفاده از نظرات اساتید دانشگاه و صاحب نظران حوزه گردشگری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 957/0 مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که از نظر گردشگران متغیرهای درآمد، استفاده عمومی از اینترنت، ترفیع خدمات و ویژگی های مقصد در متغیر وابسته (استفاده از خدمات الکترونیکی گردشگری) در استان ایلام تأثیر مثبت و معناداری دارد و متغیرهای تحصیلات، سن، مکان، دسترسی و قیمت در متغیر وابسته تأثیری نداشت. از نظر کارشناسان نیز متغیرهای درآمد، استفاده عمومی از اینترنت و ویژگی های مقصد در متغیر وابسته تأثیر مثبت و معناداری دارد و سایر متغیرها در استفاده از خدمات الکترونیکی گردشگری تأثیری نداشت.
تبیین نقش عوامل محیطی و غیر محیطی فضاهای آموزشی در بروز خلاقیت کودک
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تحقیقات بسیاری انجام شده که از میان عوامل تأثیرگذار در رشد خلاقیت کودک، عواملی مانند شیوه های آموزشی، موردبررسی قرارگرفته اند؛ اما به تأثیر کیفیت فضای معماری در پرورش خلاقیت، کمتر توجه شده است. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا عوامل محیطی و غیر محیطی مؤثر بر رشد خلاقیت در کودکان را شناسایی نماید. با استفاده از روش کیفی برای دست یافتن به شاخص های فضایی طراحی محیط خلاق برای کودک، به بررسی رفتار کودکان و دیدگاه های افرادی که پیوسته با آن ها در ارتباط هستند پرداخته شد. پس از بررسی مشاهدات و مصاحبه ها، تحلیل داده های کیفی صورت گرفت سپس دو عامل محیطی و چهار عامل غیر محیطی به عنوان متغیرهای مؤثر بر رشد خلاقیت کودکان در نظر گرفته شد و چگونگی ارتباط آن ها با موضوع خلاقیت بیان گردید تا بر اساس این نتایج به دست آمده، پیشبرد روند طراحی در چنین فضاهایی ممکن شود.
نقش ویژگی های کالبدی در پیش بینی شاخص های روانی و اجتماعی ساکنین مجتمع های مسکونی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
65 - 76
حوزههای تخصصی:
محیط و فضا، از اساسی ترین بسترهای پشتیبانِ نیازهای چندبعدی انسان هستند. ازاین رو، مسکن که در آن معماری، جامعه و فرهنگ با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند، تأثیر رفتاری مهمی را بر روی روانِ ساکنان و تعاملات اجتماعی آنها در سطوح مختلف جامعه بر جای می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های کالبدیِ مجتمع های مسکونی بر بهبود شاخص های روانی_اجتماعی ساکنان در مقیاس واحد همسایگی است. روش تحقیقِ جستار پیش ِ رو، از نوع توصیفی_همبستگی بوده و تحلیل داده های آن با استفاده از روش آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه صورت گرفته است. به منظور تأیید متغیرهای به دست آمده با استفاده از تکنیک دلفی، پرسشنامه برای 18 نفر از متخصصان معماری و روان شناسی فرستاده شد که درنهایت، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. آزمودنی های تحقیق، شامل 186 خانوار در دسترس از 439 خانوار ساکن، در چهار مجتمع مسکونی واقع در شهر رشت است. ضریب همبستگی نشان می دهد که تمامی متغیرهای کالبدی تأیید شده به وسیله متخصصان، رابطه معناداری با شاخص اجتماعی_روانی دارد و 2/61 درصد از واریانس شاخص های روانی، به وسیله متغیرهای ویژگی فضا، انعطاف پذیری و نور تبیین شده و همچنین 59درصد از واریانس شاخص های اجتماعی به وسیله متغیرهای محرمیت، گونه مسکن، انعطاف پذیری، خدمات و امکانات عمومی، زمان و دوره تکرار، نور، جغرافیای فضا، دسترسی به امکانات و فاصله عملکردی پیش بینی گردید. نتایج تحقیق حاکی از نقش تعیین کننده ویژگی های کالبدی در ارتقای شاخص های روانی_اجتماعی بوده و بیانگر آن است که افراد ضمن امکان کنترل زندگی خود، قابلیت تعامل مؤثر با دیگران را چه در زندگی خصوصی و چه عمومی، در محیط و فضاهای انسجام یافته و سازگار با طبیعت خویش، کسب می نمایند.
سنجش قابلیت بهره گیری از محرک های توسعه شهری در بازآفرینی بافت فرسوده (مورد شناسی: محله شاهجوق سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از شهرهای کشور، با مشکلاتی همچون معضلات بافت های فرسوده مواجه هستند، در راستای حل این معضلات راه حل های مختلفی از سوی متخصصان و نظریه پردازان ارائه شده است که از جمله می توان به بازآفرینی اشاره کرد. یکی از رویکردهای نوین بازآفرینی، به کارگیری محرک های توسعه است. در این راستا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی انواع محرک های توسعه شهری و میزان تأثیرگذاری آن ها در بازآفرینی بافت فرسوده، مجله شاهجوق شهر سمنان است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی–تحلیلی است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص های تحقیق در سه مقیاس کلان، متوسط و خُرد (16 شاخص) تدوین شد. روش گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری پرسشنامه اول شامل متخصصان حوزه و برنامه ریزی شهری و مسئولان شهر سمنان است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 10 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جامعه آماری پرسشنامه دوم، ساکنان محله شاهجوق هستند که با توجه به جمعیت محله، 5710 نفر با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. به منظور تحلیل پرسشنامه متخصصان از روش دیمتل استفاده شد و به منظور تحلیل پاسخ شهروندان، از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم در نرم افزار آموس گرافیک استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که محرک توسعه در مقیاس بزرگ با امتیاز 0.65 (شاخص های پارک و محوطه سازی) دارای بیشترین درجه اهمیت و محرک توسعه در مقیاس خُرد (0.47) دارای کمترین درجه اهمیت ازنظر ساکنان است. همچنین ازنظر متخصصان و مسئولان شهری شاخص های پارک، محوطه سازی، پیاده راه که در مقیاس بزرگ قرار می گیرند، بالاترین اولویت را دارند.
ارزیابی عوامل محیطی و کالبدی بر میزان حضور جوانان در معابر شهری مطالعه موردی: خیابان عفیف آباد در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
29 - 44
حوزههای تخصصی:
امروزه پرداختن به موضوع حضور جوانان در فضاهای شهری و ارتباط آن با مؤلفه های معماری بسیار با اهمیت است. دستیابی به نقش این عناصر در افزایش حضور جوانان در معابر، گام مهمی برای کاهش مشکلات جوانان خواهد بود. تقویت حضور جوانان، ضمن ایجاد تعامل با سایر شهروندان، زمینه استفاده از این فرصت ارزشمند به منظور برنامه ریزی اوقات فراغت جوانان و افزایش سرزندگی شهروندان در فضاهای شهری خواهد بود. مهم ترین هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر عناصر کالبدی معماری از جمله فرم و شکل نمای بناهای مجاور معابر شهری، رنگ بدنه ها، نوع کف سازی، مبلمان، تنوع کاربری، محل قرارگیری و شکل باغچه ها و آب نماها و ... بر میزان حضور جوانان در فضاهای شهری و به ویژه معابر است. این تحقیق از نقطه نظر هدف بیرونی از گونه کاربردی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و دیدگاه 400 نفر از شهروندان شامل ساکنان، کسبه و رهگذران، با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته، برداشت شده است. این برداشت ها با استفاده از تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS v.24 اولویت بندی گردیدند. در ادامه با روش تجزیه و تحلیل عاملی، محتوا و بار عاملی پرسش های موجود در هر یک از مؤلفه ها ارائه گردیده است. بر مبنای نت ایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، مهمترین مؤلفه ها از نظ ر پاس خ دهن دگان دسته بندی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، عناصر مبلمان شهری ب ا ض ریب همبس تگی 64/. در مقایسه با مؤلفه های خدمات عمومی و رفاهی، محیطی، ویژگی های عملکردی، مؤلفه های ایمنی و امنیت، تنوع فضایی، کالبدی و مؤلفه های انعطاف پذیری، بیشترین تأثیر را بر افزایش حضور جوانان در خیابان عفیف آباد شیراز داشته اند. همچنین مشخص گردید، توجه به نظافت و پاکیزگی محیط و دسترسی به خدمات عمومی، مهمترین عوامل مورد توجه جوانان حاضر در خیابان عفیف آباد به منظور انگیزه حضور آنان در معابر شهری بوده است.
واکاوی تیپولوژیک رویکرد زیست پذیری در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل زیست پذیری را در بستر شهر، باید اَبَر متنی تلقی نمود که پیکره و اندام های شهر با منش های معنایی و معنوی شهروندان گره خورد ه است و تفسیر و تبیین زیست پذیری شهری در پی سطح بندی و گونه شناسی عمیق آن، از طریق کشف ذهنیت های منبعث از طریق بدن فضایی شده می باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل تیپولوژیک زیست پذیری در بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان و ارائه پیشنهادات در جهت ارتقاء وضعیت زیست پذیری بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان از طریق گونه شناسی آن می باشد. با عنایت به شکاف ذهنی فوق، انجام تحقیق حاضر مبتنی بر راهبرد پس کاوی بوده و نوع پژوهش (توصیفی - تحلیلی) است. برای دست یازی به این هدف، مباحث نظری از طریق مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات تحلیلی مورد نیاز به طرق مشاهده میدانی (مصاحبه با سرپرستان خانوار ساکن بافت (491 نمونه) از طریق ابزار پرسش نامه صورت گرفت؛ همچنین به فراخور نیاز تحقیق، از نرم افزارهایSPSS<em> </em><em> </em>و<em> </em>ArcGIS برای آماده سازی و پردازش داد ه های مورد نیاز (تکنیک های دندروگرام خوشه بندی – سلسله مراتبی وارد و تحلیلANOVA ) در بخش مذکور استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد با عنایت به وجود عوامل متفاوت تأثیر گذار بر وضعیت زیست پذیری؛ گونه های متفاوت از این وضعیت در پهنه بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان ظاهر شده است. اهمیّت بررسی این موضوع را می توان در دو محور عمده خلاصه نمود: ارزش نظری و ارزش عملی. ویژگی نظری این مطالعه کمک به پیشرفت تخصصی و افزودن بر ادبیات علمی موضوع و برنامه ریزی زیست پذیری می باشد، زیرا زیست پذیری بافت های فرسوده شهری از منظر گونه شناسی آن مورد بررسی قرار نگرفته و ارزش عملی پژوهش نیز به نوبه خود در تغییر، بهبود و اصلاح روش ها و الگوهای مواجهه با برنامه ریزی بافت های فرسوده شهری خواهند بود.
تحلیل شاخص های حکمروایی شهری و تأثیر آن بر کیفیت مکان (مطالعه موردی: شهر آذرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
813 - 831
حوزههای تخصصی:
جهان شهری تر شده است که این شهری شدن بر الزامات کیفیت زیست بشری تأکید می کند. ناتوانی در تأمین ابعاد مختلف زندگی شهری تأثیرات مهمی بر رفاه زیستی شهروندان دارد. بسیاری از ناتوانی ها ناشی از شیوه سنتی مدیریت شهری است. رویکردهای گوناگونی در عرصه مدیریت شهری مطرح شده است که حکمروایی شهری، از مطرح ترین آن هاست. حکمروایی جایگزینی برای روش های سنتی مدیریت و حکم رانی به شمار می آید. در این مقاله، به تحلیل نقش شاخص های حکمروایی در آذرشهر پرداخته شده است. برای ارزیابی تأثیر این شاخص ها بر کیفیت زندگی، از آمار توصیفی و استنباطی شامل t تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. همچنین ضریب رگرسیون چندمتغیره برای تحلیل تأثیر عملکرد شاخص های حکمروایی شهری در کیفیت مکانی شهری به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، از نظر شهروندان شاخص های کارایی و اثربخشی و همچنین مسئولیت پذیری وضعیت بهتری دارند. با توجه به سطح معناداری آزمون و نیز کرانه های بالا و پایین سطح اطمینان، پاسخ دهندگان در آذرشهر اثرگذاری متغیرها بر حکمروایی را تأیید کرده اند. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه با آزمون های تعقیبی دانکن و توکی برای مقایسه وضعیت شاخص ها نیز، وضعیت بهتر و مطلوب تر دو شاخص کارایی- اثربخشی و همچنین مسئولیت پذیری را نشان می دهد. با استفاده از ضریب رگرسیون تأثیر هرکدام از شاخص های حکمروایی در کیفیت مکانی شهری سنجیده شد و نتایج نشان داد میان حکمروایی خوب شهری و کیفیت مکانی رابطه معنا داری وجود دارد. شاخص پاسخگویی و شفافیت بیشتر و مشارکت کمترین تأثیر را بر کیفیت مکانی دارند. نتایج پژوهش می تواند درک بهتری از مورد مطالعه را برای مدیران شهری فراهم کند تا با درنظرگرفتن این تحلیل ها در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های شهری عملکرد بهتری داشته باشند. مدل حکمروایی موفق با درنظرگرفتن علمی متغیرها در شهرها و بهبود عملکرد و به کارگیری اصولی آن می تواند موجب بهبود محیط های شهری شود.
کاظمین
حوزههای تخصصی:
تأثیر فضای سبز شهری برکیفیت زندگی شهروندان در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز از مؤلفه های مهم نظام زیستی شهرها و از نیازهای اساسی جامعه شهری محسوب می شود. فضای سبز باید از لحاظ کمی و کیفی با نیازها و حجم فیزیکی شهر تناسب داشته باشد و متناسب با شرایط اکولوژیکی شهر ایجاد و گسترش یابد. در برنامه ریزی شهری نوین، برنامه ریزی و مکان یابی فضای سبز شهری اهمیت بسیاری دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فضای سبز برکیفیت زندگی شهری، درجهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان شهر اهواز به انجام رسید. روش تحقیق توصیفی و از نوع پس رویدادی می باشد. گردآوری اطلاعات با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر اهواز هستند که براساس فرمول کوکران حجم نمونه 390 نفر برآورد گردید. پرسش نامه به روش تصادفی ساده بین شهروندان توزیع گردید. در این پژوهش، 5 پارامتر کیفیت زندگی در ارتباط با فضای سبز مورد بررسی قرار گرفت و نظرات شهروندان با استفاده از آزمون t و آزمون همبستگی اسپیرمن و با کاربرد نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که از نظر شهروندان، تأثیر فضای سبز شهری بر بعد رضایتمندی از زندگی با میانگین 81/3 و بر بعد روانی و اجتماعی با میانگین 97/2 درسطح اطمینان 95 درصد در سطح متوسط، معنی دار و تأثیر فضای سبز بر سلامت عمومی و محیط زیست زندگی شهروندان با میانگین 58/3 در سطح زیاد، معنی دار می باشد و کلیه پارامترهای کیفیت زندگی با فضای سبز دارای ارتباط مستقیم و مثبت می باشند. فضای سبز به عنوان بخشی از کالبد و بافت شهرها رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگی با زندگی مردم دارد. بنابراین با افزایش و بهبود فضای سبز در سطح شهر می توان وضعیت کلی کیفیت زندگی را ارتقا داد.
ارزیابی میزان پاسخگویی فضاهای عمومی شهری به نیازهای معلولان جسمی حرکتی (مطالعه موردی: خیابان فردوسی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
509 - 532
حوزههای تخصصی:
امروزه در فضاهای شهری شاهد افراد کم توان جسمی - حرکتی هستیم که حضورشان در اجتماع نادیده گرفته شده است. از جمله حقوق ضایع شده آن ها می توان به تحرک و دسترسی ایمن به خدمات، فضاها و تأسیسات عمومی شهرها با حفظ استقلال فردی اشاره کرد. با توجه به اینکه قدرت تطبیق معلولان با بسیاری از ناملایمات شهری پایین تر از دیگر شهروندان است و این افراد در بسیاری از مواقع ناتوان می مانند، فضای خانه را به محیط شهری ترجیح می دهند که این امر لزوم برنامه ریزی برای استانداردسازی فضاهای شهری و انطباق آن ها با نیازهای معلولان را بیشتر می کند. ایجاد فضاهای پاسخگو برای افراد دارای محدودیت های حرکتی، نمود تأمین عدالت و ایمنی اجتماعی در دسترسی هاست که علاوه بر امنیت جانی و بهداشتی، آثار روانی فوق العاده ای به همراه خواهد داشت و از افسردگی و انزوای معلولان جلوگیری خواهد کرد. هدف پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر بررسی وضعیت فضاهای عمومی شهری در پاسخگویی به نیازهای معلولان جسمی حرکتی در خیابان فردوسی شهر سنندج و تأثیر این فضاها بر انزوای اجتماعی معلولان است. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون هایی مانند آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون خطی چندگانه صورت گرفت. شاخص های مورد بررسی در این پژوهش شامل پیاده روها، پل های ارتباطی و دسترسی ها، حمل و نقل درون شهری، تجهیزات و مبلمان شهری و ساختمان ها و مکان های عمومی است. یافته های آزمون t حاکی از آن است که تمام شاخص های مورد بررسی میانگین بسیار پایینی دارد و فضاهای شهری در منطقه مورد مطالعه قادر به پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و زیستی معلولان نیستند. در این میان کمترین میانگین مربوط به شاخص سیستم حمل و نقل عمومی (1/1) است. همچنین در تحلیل رگرسیون، شاخص حمل و نقل با ضریب تأثیر 458/0 بیشترین تأثیر را بر انزوای معلولان دارد. نتایج نشان می دهد در زمینه طراحی و برنامه ریزی شهری برای معلولان در خیابان فردوسی سنندج اقدامات مناسب و کافی صورت نگرفته و هیچ یک از فضاها و کاربری های مورد سنجش در محدوده مورد مطالعه از نظر میزان پاسخ دهی برای نیازهای معلولان وضعیت مطلوبی ندارند که در این میان قابلیت دسترسی و وضعیت حمل و نقل عمومی به مراتب وضعیت بدتری داشته و انزوای معلولان را به همراه داشته است.