فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۸۱ تا ۲٬۹۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد سریع جمعیت و گسترش کالبدی شهرها، ضرورت ایجاد شهرهای جدید در اطراف کلانشهرها، از جمله تهران احساس می شود. برای استقرار شهرهای جدید اهداف خاصی مطرح است که مهمترین آنها سرریز پذیری جمعیت مادرشهر می باشد. در اطراف تهران نیز چهار شهرجدید (پرند، پردیس، اندیشه و هشتگرد) برای این منظور احداث شده اند که در اینجا سعی شده به مطالعه تطبیقی کاربری های ضروری آنها با یکدیگر و همچنین با طرح پیشنهادی خودشان (تطبیق در دو وجه)، پرداخته شود. در این راستا وضعیت معیارها و شاخص های فضایی-کالبدی (کاربری های مسکونی، تجاری، آموزشی، فضای سبز، حمل و نقل، بهداشتی، اداری و فرهنگی که تاثیر بسزایی در برنامه ریزی شهری دارند) در هر چهار شهر جدید مورد مطالعه قرار گرفته اند. بدین منظور پس از لایه سازی از جداول کاربری اراضی و خارج کردن داده ها، حداقل ها و حدکثرها مشخص شدند؛ سپس برای یکسان سازی داده ها جهت تطبیق بهتر، عمل نرمال سازی روی داده ها انجام شد، تا مقادیر آنها بین ۰ تا ۱ باشد. اعداد به دست آمده، امکان مقایسه کمّی را به وسیله مدل فازی (در برنامه مت لب) فراهم می آورد. بعد از این مرحله، به اعداد، ارزش زبانی و تابع عضویت (خوب، متوسط، بد) اختصاص می گیرد و در گام بعدی قواعد (اگر - آنگاه) فازی بر روی آنها اعمال می شود. سپس در مرحله استنتاج، معیارهای فوق الذکر، در وضع موجود با طرح جامع پیشنهادی، و همچنین با یکدیگر (۴ شهر با هم) تطبیق داده شده اند. نتایج حاصل، نشان دهنده این است که شهر جدید پرند با داشتن مقادیر مربوط به تابع متوسط از دیگر شهرها به طرح جامع پیشنهادی خود قرابت بیشتری دارد؛ در صورتی که در مقابل، شهر جدید اندیشه جمعیت بیشتری را جذب کرده است.
ارزیابی و تحلیل ابعاد و مؤلفه های تاب آوری شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی گذشته، جهان نسبت به خطر ها بطور فزاینده ا ی آسیب پذیر شده است. شناخت و کاهش آسیب پذیری شهرها؛ بویژه در ایران که شهرها بافت نامتجانس و در عین حال کهنه ا ی دارند، از اهمیّت فراوانی برخوردار است. در سال های اخیر نهادها و آژانس های فعال در زمینه ی کاهش سوانح، بیشتر فعالیّت های خود را بر دست یابی به جامعه ی تاب آور در برابر سوانح متمرکز ساخته اند. هدف از این مطالعه ارزیابی و سنجش میزان تاب آوری شهر کرمان بدون در نظر گرفتن مخاطره می باشد. به این منظور از400 کارشناس مشرف بر وضع موجود شهر بااستفاده از نمونه گیری طبقه بندی تصادفی با لحاظ کردن مواردی چون تخصص و شغل، تعداد 40 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب شده است. پایایی داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 942/ محاسبه شده است. برای نیل به این هدف از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تحلیل پرسشنامه بهره گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری میانه، میانگین، آزمون K-S و آزمون On sample T-test و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان می دهد تاب آوری شهر کرمان در همه ابعاد و مؤلفه ها از نظر کارشناسان پایین تر از سطح مطلوب می باشد. بطوری که مقدار محاسبه شده ی تاب آوری کلی جامعه 62/2 کمتر از حد مبنا (3) می باشد. در نهایت بر اساس آزمون رگرسیون از میان مؤلفه های تاب آوری شهر کرمان، شاخص نهادی- مدیریتی با ضریب بتا 282/0 بیشترین تاثیر را بر شاخص های تاب آوری شهر کرمان داشته است. سپس به ترتیب شاخص زیرساختی- کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی با ضریب بتا 259/0، 230/0، 226/0و در انتها شاخص اقتصادی با ضریب بتا 216/0 بیشترین سهم را در تاب آوری شهر کرمان داشته اند.
تحلیل فضایی سطوح برخورداری مناطق کلان شهر اهواز از خدمات شهری با تأکید بر عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرهای کشور در دهه های اخیر ازهم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری است که زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی سطوح برخورداری مناطق کلان شهر اهواز از خدمات شهری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی – تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای سنجش شکاف بین مناطق هفت گانه شهر اهواز از شاخص 15 کلی و 67 مؤلفه تعیین کننده خدمات عمومی بهره گیری شده است؛ سپس با استفاده از نظرهای کارشناسان، میزان اهمیت شاخص ها در محیط فازی بررسی شد. برای تحلیل داده ها از تکنیک الکتر استفاده شده است. نتایج مدل الکتر نشان می دهد که منطقه 3 و 4 در رده خدماتی کاملاً برخوردار، منطقه2 در رده برخوردار، مناطق 1، 6 و 7 در رده برخورداری کم و منطقه 8 در رده فقدان برخورداری قرارگرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که توزیع خدمات عمومی در سطح مناطق مادرشهر اهواز با عدالت فضایی انطباق ندارد.
شناسایی و سنجش بسترهای بایسته برای الگوی مدیریت استراتژیک شهری (مطالعه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، نخست با بکارگیری روش انبارش _ پیرایش، بسترهای بایسته را برای برپایی الگوی مدیریت استراتژیک شهری، شناسایی کرده و سپس با بهره گیری از پرسشنامه، وضعیت هر یک از این بستر ها را در شهر مشهد مورد سنجش قرار داده است.. برای این کار، ۳۸۴ پرسشنامه بین شهروندان و ۲۱ پرسشنامه بین کار شناسان شهری توزیع گردید. بسترهای بایسته برای برپایی الگوی مدیریت استراتژیک شهری عبارتند از: شاخص اطلاعات، تفکر استراتژیک، تعهد، خودنوسازی، ثبات نسبی، شفافیت، شهروند مداری، مشارکت، یکپارچگی، خودارزیابی و بسیج منابع. یافته نشان می دهد در کلانشهر مشهد میانگینِ میانگین های ۱۱ شاخص مذکور برابر ۲.۲ است که کمتر از ۲.۵ (حد متوسط در طیف لیکرت) قرار دارد. از ۱۱ شاخص بیان شده، یک شاخص فرا تر از حد متوسط (شاخص تعهد)، دو شاخص برابر حد متوسط (شاخص بسیج منابع و شاخص خودارزیابی) و هشت شاخص دیگر، فرو تر از حد متوسط هستند. بنابراین، در شهر مشهد، بسترهای بایسته ای که الگوی مدیریت استراتژیک باید بر پایه آن ها استوار گردد، از استحکام لازم برخوردار نیستند، در نتیجه نخست باید در راستای فراهم آوردن این بستر ها کوشید و سپس اقدام به برپایی مدیریت استراتژیک کرد.
ارزیابی تأثیرگذاری عوامل مؤثر بر مدیریت یکپارچه شهری در ایران، مطالعه موردی: شهر اهواز
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
94-112
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر مسائل و مشکلات شهرها پیچیده تر شده است و مدیریت یکپارچه شهری به تحول و نگرشی فراتر از نگرش و عملکرد سیستم مدیریتی سنتی پیشین نیاز دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عوامل مؤثر بر مدیریت یکپارچه شهری در شهر اهواز به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و اطلاعات موردنیاز آن با مراجعه به منابع معتبر کتابخانه ای – اسنادی و الکترونیکی گردآوری شده است. جامعه ی آماری آن متخصصان و کارشناسان برنامه ریزی شهری و منطقه ای است که 383 نفر از آنها براساس فرمول کوکران انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک سوات انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد: نقش سیاست ها و راهبردهای اقتصادی، 3/28 درصد (بالا)، 3/28 درصد (نسبتاً بالا)، ۲۰ درصد تاحدودی و ۳/23 درصد (نسبتاً پایین) مشخص شده است. نقش سیاست ها و راهبردهای کالبدی - محیطی، 3/28 درصد (بالا)، 7/36 درصد (نسبتاً بالا)، 3/28 درصد (تاحدودی) و 7/6 درصد (نسبتاً پایین) ارزیابی شده است. نقش سیاست ها و راهبردهای نهادی، مدیریتی و حقوقی 7/16 درصد (بالا)، ۴۰ درصد (نسبتاً بالا)، 3/23 درصد (تا حدودی) و ۲۰ درصد (نسبتاً پایین) تعیین شده است. در نهایت می توان گفت امتیاز نقش سیاست ها و راهبردهای مدیریت یکپارچه شهری در کلانشهر اهواز در کل ابعاد، به صورت 3/28 درصد (بالا) ، 25 درصد (نسبتاًبالا)، 7/31 درصد (تا حدودی ) و 15 درصد (نسبتاً پایین) بدست آمده است. بدین ترتیب جهت تحقق و اثرگذاری مدیریت یکپارچه شهری شهر اهواز پیشنهادهایی ارائه شده است.
حاشیه نشینی مانعی اثرگذار در ارائه خدمات و امنیت شهری نمونه موردی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
تحلیل اهمیت عملکرد گردشگری پایدار: با استناد بر عوامل زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
45 - 59
حوزههای تخصصی:
با نمایان شدن ابعاد منفی توسعه، بدون توجه به پایداری آن، امروزه مفاهیم جدیدی در ابعاد مختلف آن مطرح شده است. یکی از این مفاهیم گردشگری پایدار است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی بر گردشگری پایدار انجام یافته است. در این زمینه، پس از مطالعه مبانی نظری و پیشینه تحقیق، ابعاد و مؤلفه های زیست محیطی و اجتماعی بر گردشگری شناسایی و تجزیه و تحلیل شدند. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است و از پرسشنامه به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را گردشگران و کارشناسان صنعت گردشگری استان یزد تشکیل می دهد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای تحلیل آماری استفاده شده است. در این فرایند، با بررسی عوامل تأثیرگذار بر گردشگری پایدار از بعد زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی از ماتریس اهمیت عملکرد برای مقایسه دیدگاه گردشگران و کارشناسان در حوزه گردشگری استفاده شد. نتیجه به دست آمده در این پژوهش، تفاوت اندکی بین دیدگاه گردشگران و کارشناسان درباره عوامل اجتماعی نشان می دهد؛ در حالی که عوامل زیست محیطی از دیدگاه کارشناسان مهم تر ارزیابی شد.
برنامه ریزی راهبردی احیای بافت تاریخی با استفاده از اصول رویکرد نوشهرگرایی (مورد شناسی: محله سرِدزک-شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقاء نیازهای جدید زندگی شهری به دلیل رشد شهرنشینی، به گسیختگی بخش قدیمی و امروزی شهرها انجامیده است. بافت محله های قدیمی پیرامون هسته مرکزی شهرها در پاسخگویی به نیازهای زندگی معاصر عاجز مانده و ضروری به نظر می رسد قبل از آنکه بافت کهن شهرها تبدیل به بحران شود، روشی کارآمد درجهت مداخله در آن ها اتخاذ شود. رویکرد نوشهرگرایی یکی از رویکردهای نوین به منظور مداخله در بافت های قدیمی و فرسوده شهری می باشد. هدف از این پژوهش، تحلیل ابعاد اُفت شهری در محدوده مورد مطالعه و ارائه راهبردهای احیای پایدار محله با توجه به اصول رویکرد نوشهرگرایی است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و به منظور تحلیل داده های مرتبط با اُفت شهری، از مدل تحلیل سلسله مراتبی به منظور وزن دهی شاخص ها و نیز لایه های اطلاعاتی استفاده شده است و با استفاده از مدل همپوشانی (Weighted Overlay) نقشه نهایی اُفت شهری در محدوده به دست آمد. همچنین به منظور برنامه ریزی راهبردی، از ترکیب مدل های سوات و تحلیل شبکه استفاده شد. نتایج نشان می دهد که 2/75 درصد از محله، در میزان بالا و بسیار بالای اُفت کالبدی و 27 درصد از محله در سطح بالا و بسیار بالای اُفت اجتماعی– اقتصادی قرار دارد. در برنامه ریزی محله سرِدزک با استفاده از اصول رویکرد نوشهرگرایی، راهبردهای بازنگری (WO) با وزن 315/0 اولویت می یابد و بعد از آن به ترتیب راهبردهای تدافعی (WT) با وزن 292/0، راهبردهای تنوع بخشی (ST) با وزن 209/0 و راهبردهای تهاجمی با وزن 182/0 در اولویت های بعدی برنامه ریزی قرار دارند.
طهران
منبع:
کاوه آبان ۱۲۹۰ شماره ۵۱
حوزههای تخصصی:
ویژگی ها و موانع ایجاد نهادهای های اجتماعی محله محور از نگاه شهروندان محلات واقع شده در شهر فردوسیه - شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد اجتماعی عبارت است از نظام سازمان یافته ای از روابط اجتماعی که متضمن ارزش ها و رویه های عمومی معینی است و نیازهای اساسی خاصی از جامعه را برآورده می سازد. در همین ارتباط مقاله حاضر در نظر دارد که به ویژگی های نهاد اجتماعی محله محور از دید شهروندان بپردازد و همچنین موانع و محدودیت ها را در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور شناسایی کرده و مقدار همبستگی آن ها را با یکدیگر در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور تعیین کند. در این پژوهش با در نظر گرفتن سرمایه اجتماعی به عنوان محور کلیدی در تحقق ایجاد نهادهای اجتماعی به بررسی دو مولفه اصلی آن یعنی مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی پرداخته شده است. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی و پیمایشی است که در نمونه موردی شهر فردوسیه و به تفکیک محلات پیاده شده است. ابزار گرداوری اطلاعات مصاحبه و استفاده از پرسشنامه است که نرمال بودن متغیرها با آزمون کولموگراف- اسمیرنف مشخص گردیده است. درتحلیل نتایج نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میان مشارکت، اعتماد و موانع و محدودیت های موجود و ویژگی ها از دید شهروندان در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور در شهر فردوسیه ارتباط معناداری وجود دارد به نحوی که مشارکت و اعتماد و وجود نیروی انسانی مجرب از دید شهروندان از اهمیت بالاتری در ویژگی های ایجاد نهاد اجتماعی در شهر فردوسیه برخوردار است و از طرف دیگر موانع و محدودیت هایی نظیر عدم هماهنگی میان بخش ها و نهادها و عدم توجه به مفهوم شهر با دید انسان محور بودن دارای بیشترین نظر از دید شهروندان در محدودیت های ایجاد نهاد اجتماعی محله محور می باشد.
تحلیل و ارزیابی جایگاه مال ها به مثابه فضای عمومی مطالعه موردی: مرکز خرید پالادیوم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
37 - 56
حوزههای تخصصی:
عمومی شدن فضاهای تجاری، یکی از روندهای وابسته به خصوصی سازی فضای عمومی است که در طی آن، فضاهای تجاری مدرن مانند مراکز خرید و مال ها، با ایجاد کارکردهای چندمنظوره، امکان دسترس پذیری بیشتری برای عموم فراهم می کنند و بیش ازپیش در جایگاه فضای عمومی قرار می گیرند. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی جایگاه مال ها به عنوان نوعی از فضای عمومی است که بامطالعه موردی مرکز خرید پالادیوم در منطقه 1 تهران انجام شده است. روش تحقیق، از نوع کیفی بر مبنای مطالعه کتابخانه ای، مصاحبه و گفتگو با 32 نفر از کاربران مجتمع پالادیوم بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. معیار توقف نمونه گیری، اشباع نظری و تکراری شدن پاسخ ها بود. سنجه های تحقیق نیز در قالب یک پرسشنامه کیفی نیمه ساختاریافته با 7 مؤلفه اصلی و 34 سؤال پیاده سازی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و کدگذاری مرحله ای استفاده شد. نتایج نشان می دهد که مجتمع پالادیوم علیرغم ناکارآمدی در برخی مؤلفه های فضای عمومی، ویژگی هایی دارد که کاربران، آن را به سایر مراکز خرید در تهران ترجیح می دهند. چند کارکردی بودن، آسایش اقلیمی، کیفیت محیطی و امنیت بالا، مهم ترین دلایل استقبال از پالادیوم بود. همچنین استفاده جوانان و زنان از این فضا، به مثابه نوعی منزلت یابی و تمایز زدایی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مال ها علیرغم ترویج فرهنگ مصرف و محدودیت هایی که بر کاربران خود اعمال می کنند، به دلیل «سبک زندگی طبقه متوسط» و «وجود محدودیت های ساختاری حاکم بر فضاهای عمومی کشور»، به عنوان نوعی از «فضاهای عمومی جایگزین» عمل می کنند.
امکان سنجی گسترش فیزیکی شهر سراب در ارتباط با عوامل طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روند نابسامان گسترش شهر و شهرنشینی در ارتباط با رشد روزافزون جمعیت، شرایط ناگوار و نامطلوبی را برای محیط زیست به وجود آورده است؛ از این رو برنامه ریزان و مدیران حرفه ای شهری در استقرار و توسعه شهرها توجه ویژه ای به حفظ تعادل زیست محیطی مناطق درون شهری و برون شهری پیدا کرده و سعی در به حداقل رساندن زیان های محیطی ناشی از گسترش فیزیکی شهرها دارند. بدیهی است گام نخست در رسیدن به این هدف، شناخت صحیح امکانات و قابلیت هایی است که محیط طبیعی برای برپایی و توسعه آتی شهر به مناطق پیرامونی خود فراهم ساخته است. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی امکانات مساعد و نامساعد محیط طبیعی برای گسترش فیزیکی شهر سراب انجام شد. متغیّرهای انتخابی شاملِ ارتفاع، شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، خاک و عمق آب های زیرزمینی بود که داده های آن ها از طریق منابع مختلف کتابخانه ای فراهم شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و از مدل تصمیم گیری چندمعیاره فازی به منظور تعیین پهنه های مساعد یا نامساعد برای گسترش فیزیکی شهر کمک گرفته شد. در این راستا آماده سازی، مدیریت و تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام پذیرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل هم پوشانی بر مبنای عملگر فازی گامای 9/0 در قالب نقشه نهایی تناسب اراضی نشان داد که اختلاف کمی به لحاظ درصد مساحت بین پهنه های مناسب (%38) و نامناسب (42%) برای گسترش فیزیکی شهر سراب وجود دارد. در این میان اگرچه شهر سراب از سمت جنوب با تنگناهای عمده ای به لحاظ شرایط طبیعی برای گسترش فیزیکی خود مواجه است، اما از جهات شرق، غرب و به ویژه شمال شرایط مناسبی برای گسترش دارد. در این راستا با درنظر گرفتن اوضاع طبیعی منطقه مورد مطالعه، توجه ویژه به منابع آب های سطحی و زیرزمینی آن ضروری به نظر می رسد.
تقابل پایداری ابرپروژه های شهری: ارزیابی پایداری پروژه های بزرگ مقیاس در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابرپروژه های شهری طی دو دهة اخیر در شهرهای بزرگ ایران از جمله شهر مشهد گسترش یافته اند. این پروژه ها که عمدتاً مبتنی بر رویکرد مشارکت بخش خصوصی و عمومی تعریف می شوند، در راستای تحریک توسعة شهر، ایجاد زیرساخت ها و تسهیلات نوین و برتر شهری و ارتقا جایگاه شهر تعریف می شوند. علی رغم آثار مثبتی که از این پروژه ها در حوزة برندسازی، ارتقای مکانی و اصالت بخشی گزارش شده است، این پروژه ها به دلیل تبعات مختلف اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی و محیطی با انتقادات گسترده ای روبه رو بوده اند. با توجه به تضاد نگرش های موجود، ارزیابی نحوة انطباق آن ها با اهداف توسعة پایدار ضرورت می یابد. این مقاله به ارزیابی سه نمونه از ابرپروژه های شهر مشهد شامل پروژة نوسازی مجد، نوسازی شهدا و توسعة منطقة گردشگری سپاد براساس ابعاد چهارگانة توسعة پایدار شامل شکوفایی اقتصادی، سرزندگی فرهنگی، ارتقای اجتماعی، تاب آوری زیست محیطی می پردازد. رویکرد پژوهش، به کارگیری روش نمونة مطالعاتی و نظرسنجی از طریق توزیع 387 پرسش نامه (بین کارشناسان مدیریت شهری، مالکین و بهره برداران مرتبط با پروژه) با پایایی 0.94 است. تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک چرخه های پایداری، نشان داد که ابرپروژه های شهری در غالب شاخص های مدنظر برای پایداری به خصوص ابعاد اجتماعی و محیطی نامطلوب هستند. حجم بالای مهاجرت های ناخواسته، ناهماهنگی سازمانی و اداری در اجرای پروژه ها، کم توجهی و خوش بینی به مسائل فنی و مالی در اجرای پروژه و عدم توجه به خواست ساکنان، تقاضای بازار و طراحی پایدار از دلایل عدم موفقیت این پروژه ها است.
مکان یابی دهکده های گردشگری در شهرهای ساحلی (مورد مطالعه: جزیره قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
101 - 119
حوزههای تخصصی:
دردهه هایاخیررشدوگسترشسریعشهرنشینیواستفادهازوسایلحمل ونقل،سببافزایشچشم گیربازدیدازمناطق طبیعیشدهاست. دراینپژوهش جهت مکان یابی دهکده گردشگری 12 معیار تأثیرگذار در مکان یابی، جهت ایجاد دهکده گردشگری تعیین شد و از طریق فرایند تحلیل شبکه ای که یکیازجدیدترینروش هایتصمیم گیریدراینحوزهبه حسابمی آید ارتباط بین معیارها و میزان اهمیت آن ها در مکان یابی مشخص شد. سپس در GIS برای هر معیار نقشه موردنظر تهیه و با ترکیب نقشه ها با استفاده از شاخص همپوشانی و روش منطق فازی با عملگرهای AND و GAMMA، نقشه نهایی مکان های بهینه جهت ایجاد دهکده گردشگری مشخص شد. روشتحقیقدراینپژوهشترکیبیازروش های تحلیلی،توصیفی،اسنادیومیدانیاست. برایتکمیلداده هاواطلاعاتازمطالعاتمیدانیوتکمیلپرسشنامهجهت تجزیه وتحلیلاستفاده شدهاست. نتایج نشان دادند که استفاده از عملگر AND و GAMMA مناطق مساعدتر و بهینه تری نسبت به شاخص همپوشانی مشخص می کنند درنهایت با استفاده از پرسش گری شرطی در GIS مکان موردنظر در ضلع شمالی جزیره قشم در کنار چشم انداز ساحلی و جنگل های حرا می باشد که علاوه بر داشتن قابلیت به منظور ساختن تأسیسات و تجهیزات رفاهی و گردشگری، می تواند در زمینه توسعه جاذبه های طبیعت گردی، ورزشی و تفریحی مکمل نیز کارآمد باشند. به طورکلی، می توان بیان داشت که تسهیلات موردنیاز گردشگران با استقرار در نواحی شمالی کارایی بیشتری خواهند داشت. همچنین نتایج مباحث آماری در نرم افزار SPSS نشان داد کهسطحمعنی داری آنبرابربا صفر است،بنابراین می تواننتیجهگرفتکه توانمندی ها و پتانسیل های جزیره قشم، توانایی و پتانسیل ایجاد دهکده گردشگری را دارا می باشد.
تحلیل توزیع فضایی مراکز تجاری نوین شهری و مکان یابی بهینه آن ها با استفاده از GIS و AHP (مورد پژوهی: کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراکز تجاری نوین مجتمع هایی متشکل از صدها مغازه و واحدهای تجاری- خدماتی در سطح نواحی شهری است. مکان یابی نادرست این مراکز و عدم توجه به نقش آن در ارائه خدمات به شهروندان از معضلات مشترک بسیاری از شهرهاست. شهر شیراز به دلیل گسیختگی ساختار فضایی شهر با نارسایی و کمبود مراکز تجاری نوین در مناطق شهری مواجه است. هدف پژوهش ارزیابی توزیع فضایی مراکز تجاری نوین شهری و مکان یابی بهینه آن ها در شهر شیراز است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و بر اساس روش توصیفی– تحلیلی انجام یافته است. متغیرهای پژوهش شعاع پوششی، تراکم جمعیت، شبکه معابر و کاربری اراضی سازگار و ناسازگار است. معیارها و زیر معیارها، بر اساس وزن دهی انجام شده در مدل AHP ، باهم تلفیق گشته و با استفاده از GIS روشIndex overlay نقشه نهایی مراکز تجاری نوین مشخص گردید. در این پژوهش شاخص شعاع پوششی با وزن نرمال 16/2 بیش ترین تأثیر و شبکه معابر با 5/0 کمترین تأثیر را داشته است. نتایج یافته ها نشان می دهد که مراکز تجاری نوین موجود شیراز جهت خدمات رسانی به تمام شهروندان کافی نبوده و بیش از نیمی از محدوده شهر، خارج از شعاع پوشش استاندارد مراکز تجاری نوین هستند و نیازمند مراکز جدید می باشند، تا کل فضای شهر تحت پوشش مراکز موجود و پیشنهادی قرار گیرد در این پژوهش مکان بهینه کاربری های مورد نظر از مناسب ترین تا نامناسب در نقشه شهر شیراز با استفاده از معیارهای معرفی شده در نقشه جانمایی شده است . عمده ترین مکان های مناسب به ترتیب در مناطق 7، 3، 2 و 5 جهت احداث مراکز تجاری نوین هستند.
جانمایی اقامتگاه های گردشگری با بکارگیری تئوری خاکستری و روش رتبه بندی چند شاخصه ORESTE (مطالعه موردی: منطقه 10 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کمپینگ ها نقش مهمی در توسعه فعالیت های گردشگری ایفا می کنند. کمپینگ ها در گردشگری حداقل در سه سطح اقتصاد گردشگری، توزیع و پراکنش گردشگر در نقاط مختلف و ارائه فضاهای کالبدی مناسب ایفای نقش می کنند. مکان یابی کمپینگ ها متناسب با معیارها و ضوابط مربوطه نقش مهمی در آسایش مسافران خواهد داشت. در بررسی و تحلیل داده هایی که با عدم قطعیت همراه و نظریه سیستم های خاکستری از کارایی مناسبی برخوردار است. هدف این پژوهش عملیاتی کردن تئوری خاکستری به منظور مکان یابی کمپینگ های گردشگری در منطقه 10 شهر تهران و انتخاب مناسب ترین مکان ها با استفاده از تکنیک ORESTE است. ساختار نظری مقاله کنونی توصیفی –تحلیلی است، پس از شناسایی شاخص های تأثیرگذار به واسطه تلفیق روش خوشه بندی خاکستری و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ابتدا مکان های مناسب برای ایجاد این کمپینگ ها شناسایی شده و در مرحله بعد با بازدید میدانی و با کمک روش ORESTE رتبه بندی مکان های شناسایی شده صورت گرفته است. نتایج تحقیق پهنه های مناسب از محدوده مورد مطالعه برای احداث کمپینگ ها را با استفاده از تکنیک خاکستری نشان می دهد، همچنین مکان های شناسایی شده در مرحله بازدید میدانی به واسطه تکنیک ORESTE رتبه بندی شده اند. از آن جا که در بحث مکان یابی کمپینگ ها داده ها و نتایج دارای عدم قطعیت و ابهام هستند و از سوی دیگر برخی از شاخص ها را به صورت مناسب نمی توان در مرحله مدل سازی مکانی استفاده کرد، استفاده از تئوری خاکستری و ترکیب آن با مدل ORESTE در مکان گزینی این مراکز پیشنهاد می شود.
ارزیابی و طبقه بندی زیرساخت های بیمارستانی در مراکز شهری با تأکید بر پدافند غیرعامل، مورد: بیمارستان شهید بهشتی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
173 - 182
حوزههای تخصصی:
امروزه با استفاده از برنامه های جامع مدیریت بحران می توان با بکارگیری اقدامات مؤثر همراه با طرح های کاربردی و حتی الامکان کم هزینه و چندمنظوره در مرحله آمادگی قبل از بحران، به میزان زیادی از شدت و گستردگی خسارات و تلفات ناشی از خطرات کاست. از مهم ترین این تمهیدات بکارگیری اصول پدافند غیرعامل به عنوان راهکاری جهت کاهش خطرپذیری در برابر خطرات مختلف و افزایش کارایی پس از وقوع خطر است که باید در سطوح مختلف برنامه ریزی منطقه ای، شهرسازی و معماری مورد توجه قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش آسیب شناسی یکی از کاربری های مهم و حیاتی شهرها در زمان بحران ها یعنی مرکز درمانی و بیمارستان ها، از طریق ارزیابی و طبقه بندی زیرساخت های بیمارستان شهید بهشتی قم است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و از فن مشاهده و مصاحبه، اطلاعات میدانی جمع آوری شده است. به طوری که طبقه بندی زیرساخت براساس تهدیدات مبنا و ماتریس تهدید دارایی در آن صورت خواهد پذیرفت. نتایج حاکی از آن دارد که بعد از حمله بوسیله موشک که بیشترین آسیب جدی را به بیمارستان وارد می کند، شایع ترین حملات تروریستی، بمب گذاری با استفاده خودرو است. با توجه به شناسایی دارایی های با اهمیت زیرساخت ها و محل استقرار هریک از آنها در طبقات ساختمان و تعیین تهدید مبنا هر دارایی و الویت بندی طبقات ساختمان نشان می دهد که طبقه زیرزمین که شامل فضاهای انبار، موتورخانه، منبع آب، هواساز و غذا خوری و... می باشد در معرض خطر بیشتری بوده و نیاز به حفاظت بیشتری دارد. پس از آن طبقه همکف بیمارستان شهید بهشتی رتبه دوم را از نظر میزان تهدیدات کسب نموده و در آخر نیز طبقات اول، سوم، چهارم، پنجم و ششم که بخش های بستری در آن قرار دارد کمترین میزان تهدید را از آن خود نموده است.
پویش جمعیتی و الگوهای پوشش زمین در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان جمعیت شهری و تمرکز فزاینده آن در منطقه کلان شهری تهران، بارزترین تحول جمعیتی ایران معاصر محسوب می شود. تمرکز جمعیت و پویش فضایی - زمانی آن، آثار معناداری بر الگوهای پوشش زمین در منطقه کلان شهری تهران گذاشته است. این مقاله تحولات فضایی - زمانی جمعیت شهری و الگوهای پوشش زمین ناشی از آن را در چند دهه اخیر در منطقه کلان شهری تهران بررسی می کند. برای دستیابی به اهداف تحقیق از داده های حاصل از سرشماری و تصاویر ماهواره لندست استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که پویش فضایی - زمانی جمعیت شهری در منطقه کلان شهری تهران دربرگیرنده مراحل اصلی تمرکز جمعیت در شهر تهران، برگشت تمرکز و تمرکززدایی جمعیت در پیرامون کلان شهر تهران و شکل گیری منطقه کلان شهری تهران است. متناسب با پویش فضایی - زمانی جمعیت شهری و تغییرات پوشش زمین، الگوهای فضایی متفاوت شامل الگوی متمرکز و تک هسته ای، الگوی نیمه متمرکز و الگوی منظومه ای، مهم ترین الگوهای رشد شهری ناشی از تحولات جمعیتی در منطقه کلان شهری تهران اند.
تأثیر شرکت گردشگری پدیده بر بازار زمین و مسکن در شهر شاندیز
حوزههای تخصصی:
امروزه مشکل مسکن در اکثر ش هرهای کش ور، پدی ده ای اس ت ک ه شهروندان برای تأمین آن با مشکلاتی روبرو هستند و این روند ب ا حض ور پروژه های بزرگ شهری در مقیاس ملی در یک سکونتگاه ش هری ک وچکی می تواند تحولات چشمگیری در حوزه بازار زمین و مسکن به وج ود آورد. در این مقاله تلاش شد تا تأثیر حضور و فعالی ت ش رکت گردش گری پدی ده شاندیز بر تحولات بازار زمین و مسکن در این شهر از دی دگاه ش هروندان موردبررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی-تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و می دانی و روش تجزی ه وتحلی ل اطلاع ات ه م به ص ورت آمار توصیفی )میانگین، انحراف معیار( و استنباطی )تحلیل عاملی و آزمون T تک نمونه ای( صورت گرفته است. جامعه آم اری تحقی ق، شامل خانواره ای ساکن در شهر شاندیز که طبق سرش ماری س ال 1390، دارای3056 خانوار و10428نفرجمعیت می باشد، طبق فرمول کوکران تع داد نمون ه لازم 160 خانوار به دست آمد . با توجه به یافته های تحقیق، عوامل اجتماعی و اقتصادی ناشی از حضور و فعالیت ش رکت گردش گری پدی ده در ش هر شاندیز با آماره 36 درصد بیشترین تأثیر را بر تغییرات بازار زمین و مسکن در این شهر داشته اند . هم چنین بر پای ه آزم ون T ت ک نمون ه ای اخ تلاف معناداری بین میانگین عوامل و میانه نظری 3 در ش هر ش اندیز از دی دگاه شهروندان وجود دارد که بی انگر اثرگ ذاری قاب ل ملاحظ ه ای ن عوام ل در تغییرات بازار زمین و مسکن است. با توجه به یافته ها، راهکاره ایی ش امل توجه مدیران شهری به تحولات بازار زمین و مس کن در آین ده، توج ه ب ه مساکن اقشار کم درآمد و بومی، جلوگیری از پیدایش تعارض ات اجتم اعی، فراهم نمودن زیرساخت ها و غیره پیشنهاد شده است
تحلیلی بر نمونه گیری در پژوهش های کمّی مبتنی بر پیمایش برنامه ریزی شهری (مطالعه موردی: نشریه پژوهش و برنامه ریزی شهری در سال 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
207 - 230
حوزههای تخصصی:
نمونه گیری یکی از عناصر روش شناسی پرکاربرد در پژوهش های کمّی برنامه ریزی شهری در دهه های اخیر بوده است که به دلیل نقش بسزای آن در کیفیت و اعتبار پژوهش، تحلیل و ارزیابی فرایند طراحی، اجرا و گزارش آن بر اساس اصول و قواعد نظریه نمونه گیری ضروری و حائز اهمیت به نظر می رسد. در این راستا، پژوهش حاضر با انتخاب مقالات پیمایشی مبتنی بر نمونه گیری کمّی منتشر شده در شماره های 36 و 37 نشریه پژوهش و برنامه ریزی شهری در سال 1398 به عنوان نمونه موردی، به روش کیفی و تحلیل محتوا به ارزیابی گزارش روش نمونه گیری آن ها پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از مجموع مقالات مورد بررسی، نحوه توضیح و گزارش معیارهای «ذکر تعداد نمونه» با گزارش 100 درصدی (80 درصد گزارش دقیق و کامل و 20 درصد گزارش ناقص و مبهم)»، «تعریف جامعه آماری» با 90 درصد گزارش (40 درصد گزارش دقیق و کامل و و 50 درصد گزارش ناقص)، «روش محاسبه حجم نمونه» با 80 درصد گزارش (50 درصد گزارش دقیق و کامل و 30 درصد گزارش ناقص در وضعیت خوب و یا نسبتاً قابل قبولی بوده است؛ ولی معیارهای«چارچوب نمونه گیری (با 100 درصد عدم گزارش)»، «روش نمونه گیری (40 درصد عدم گزارش و 60 درصد گزارش ناقص، مبهم و یا اشتباه)»، «تعیین شیوه دسترسی به اعضای نمونه (80 درصد عدم گزارش)» در وضعیت بدتری قرار داشته اند. درنهایت، به طور کلی نحوه گزارش روش و فرایند نمونه گیری در 50 درصد آن ها «ناقص و مبهم»، 10 درصد «ناقص و اشتباه» و 40 درصد «ناقص، مبهم و اشتباه» بوده است و هیچ کدام از آن ها دارای گزارش کامل و درستی از روش شناسی نمونه گیری - در همه معیارها به صورت یکجا - نبوده اند. بنابراین نبود الگوی علمی مشخص و منظم در زمینه گزارش روش نمونه گیری بر اساس اصول و قواعد نظریه نمونه گیری در پژوهش های مورد بررسی و وجود کوتاهی و قصور در زمینه برخی معیارها در برخی مقالات، کیفیت علمی آن ها را از لحاظ هنجارها و کارکردهای تکرارپذیری، اعتبارپذیری، پایایی و تعمیم پذیری روش پژوهش علمی تحت تأثیر قرار می دهد. این امر، توجه جدی اعضای جامعه علمی حوزه برنامه ریزی شهری را به مسأله روش شناسی نمونه گیری در فرایند آموزش، پژوهش، ارزیابی و انتشار تحقیقات علمی طلب می کند.