فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
198 - 205
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تشدید مشکلات محیط زیستی ناشی از افزایش جمعیت و مصرف انرژی شرایط نگرانی در مورد گرم شدن کره زمین را فراهم آورده است. از این رو، مقاله حاضر با هدف ارزش گذاری مشکلات محیط زیستی ناشی از فعالیت نیروگاه ها به محاسبه هزینه محیط زیستی پرداخته است. پژوهش پیش رو با هدف محاسبه هزینه های محیط زیستی تولید برق از تکنولوژی های مختلف صورت گرفت. در این تحقیق 5 نیروگاه حرارتی استان تهران بررسی شد. با توجه به شاخص انتشار آلاینده ها و نیز تولید ناویژه هر نیروگاه در سال 1396 میزان آلاینده منتشرشده از نیروگاه های حرارتی تهران محاسبه شد. سپس، با توجه به شاخص انتشار هر گاز آلاینده، میزان حرارتی هر نیروگاه و ارزش محیط زیست آسیب دیده هزینه محیط زیستی تولید برق از نیروگاه های حرارتی استان تهران محاسبه شد. نتایج نشان داد طی یک سال فعالیت نیروگاه های حرارتی این استان حدود 14 میلیون تن از انواع آلاینده ها وارد هوا می شود که CO2 و C از عمده ترین آلاینده ها به حساب می آیند. به طور متوسط، هزینه خارجی کل تولید برق از نیروگاه حرارتی در استان تهران برابر با 82/8 سنت بر کیلووات ساعت است که باید در هزینه نهایی تولید برق از این نیروگاه ها لحاظ شود.
سنجش عوامل مؤثر بر پایداری اقتصادی شهرهای مرزی (مطالعه موردی: شهر سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای شهرها و مناطق مرزی مبادلات اقتصادی از مهم ترین روش های ایجاد تحول در کارکرد، کالبد، اشتغال و به تبع آن ایجاد امنیت پایدار است. بنا به تعریف، پایداری اقتصادی عبارت است از ایجاد درآمد و ثبات آن برای افراد جامعه بدون کاهش و زوال سرمایه ها و ذخایر این پژوهش به منظور سنجش میزان پایداری اقتصادی شهر مرزی سردشت و مؤلفه های مؤثر بر آن انجام شده است. باهدف کاربردی و روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده فرمول تعیین حجم کوکران حجم نمونه 383 نفر به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل نتایج پرسش نامه از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری (تی تک نمونه ای، همبستگی اسپیرمن، رگرسیون خطی ساده) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که شهر سردشت از پایداری اقتصادی ضعیفی برخوردار است به طوری که میزان پایداری این شهر 8/2 ارزیابی شده که از میزان میانه نظری پایین تر به دست آمد، نتایج آزمون همبستگی نشان از همبستگی قوی بین متغیرهای مقیاس و کارآفرینی با 894/0 در سطح معنی داری 05/0 بوده است، نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان از تأثیر زیاد مؤلفه کارآفرینی بر پایداری اقتصادی در شهر سردشت داشته است.
ارزیابی طرح توسعه فضای شهری پیش از اجرا به منظور پیشگیری و حل مشکلات احتمالی (مطالعه موردی: حرم امام زاده زینب (س) اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
761 - 787
حوزههای تخصصی:
امروزه تهیه طرح های بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری در شهرهای کشور به شکلی عمده مدنظر قرار گرفته است. همچنین شکست و خطر بالای پروژه های بزرگ در برخی از این بافت ها، به دلیل حساسیت های مردمی، اهمیت ارزیابی طرح ها پیش از اجرای آن ها را افزایش داده است. یکی از این پروژه ها طرح توسعه حرم حضرت زینب (س) در منطقه 14 شهر اصفهان است. براین اساس هدف از مقاله حاضر، ارزیابی طرح توسعه حرم مطهر حضرت زینب به عنوان پروژه ای بزرگ با استفاده از تکنیک «تجزیه و تحلیل حالات شکست و تأثیرات ناشی از آن» است. در این راستا از الگوی روش شناسی مختلط (ترکیب روش پژوهش موردپژوهی از الگوی روش شناسی پژوهش کیفی و روش پژوهش غیرتجربی از الگوی روش شناسی پژوهش کمی) استفاده شده است. ضمن اینکه برای گردآوری داده ها از روش مطالعه اسنادی، تحلیل محتوا و میدانی (از نوع پرسشنامه) بهره گرفته شده است. در ادامه نیز داده های به دست آمده به کمک تکنیک «تجزیه و تحلیل حالات شکست و تأثیرات ناشی از آن» و با استفاده از گروه دلفی تحلیل و مشکلات مربوط مشخص شده و براساس شاخص برآورد اولویت مشکلات، اولویت بندی شده اند. نتایج حاکی از آن است که فضای شهری حرم مطهر حضرت زینب (س) در مؤلفه کالبدی و امنیت به ترتیب کمترین و بیشترین فاصله را تا فضای شهری ایده آل دارد. همچنین در مؤلفه امنیت، به ترتیب در زمینه فضاسازی، نورپردازی و نظارت اجتماعی بیشترین مشکلات احتمالی را دارد که می تواند مانع ایجاد فضایی حضورپذیر، پویا و قابل استفاده برای همه افراد و گروه های سنی باشد؛ به این منظور برای کمینه سازی این مشکلات پیش از اجرای طرح، راهکارهایی ارائه شده است.
ارزیابی کیفیت مقصد گردشگری مرکز شهر تهران مطالعه موردی: بازار بزرگ، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
35 - 50
حوزههای تخصصی:
گردشگری، یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است که می تواند نقش مهمی در توسعه شهرها و نیل به پایداری ایفا کند. یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری کشور ایران و کلان شهر تهران مجموعه بازارهای سنتی است. بازار یک سیستم اقتصادی و درعین حال فضایی تاریخی با بافتی کهن و جاذبه های گوناگون اقتصادی، معماری، فرهنگی است که از دیرباز به علت چند عملکردی بودن و گره خوردن وجه تاریخی آن با دیگر کاربری ها جذابیت خاصی برای گردشگران داشته است؛ بازار بزرگ تهران علی رغم داشتن چنین ظرفیتی در صنعت گردشگری و استقبال گردشگران، هنوز جایگاه ویژه خود رابین مقاصد گردشگری پیدا نکرده است. یکی از دلایل عمده این مسئله بی توجهی به عناصر کلیدی مقصد گردشگری و ارزیابی نکردن سطح مطلوبیت کیفیت آن هاست که در پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان مطلوبیت کیفیت مقصد گردشگری بازار تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی. است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای- میدانی است. در این مقاله برانیم که کدام یک از شاخص های استانداردشده جهانی قابلیت ارتقا سطح مطلوبیت منطقه 12 تهران به عنوان بخش گردشگری تهران را دارا است؟ به همین منظور با استفاده از مدل SWARA، شاخص ها در اختیار 20 نفر از خبرگان و کارشناسان آشنا به منطقه قرار گرفت و نهایتاً با وزن دهی آن ها از بین شاخص های کیفیت محیط و رضایتمندی گردشگر که هشت معیار اصلی و 37 زیر معیار داشت، شاخص خدمات گردشگری با وزن 5914/0، شاخص زیست محیطی با وزن 2414/0 و شاخص زیرساختی با وزن نهایی 0918/0 از نقش آفرین ترین شاخص ها، در به مطلوبیت رساندن کیفیت مقصد و جلب رضایت گردشگر جهت ارائه راهبردهای بهبود وضعیت محدوده موردمطالعه هستند.
تبیین اثرات عوامل فرهنگی- اجتماعی بر دستیابی به الگوی شهر سالم مطالعه موردی: شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرنشینی گسترده و سریع موجب شده که شهرها با مسائل و مشکلات زیادی مواجه گردند که سلامت افراد به مخاطره افتاده و موجب مطرح شدن بحث سلامت در مجامع عمومی و ارائه راهکارهایی در جهت حل معضلات شهرنشینی سریع گردیده، یکی از این راهکارها اجرای پروژه شهر سالم است و با توجه به اهمیت عوامل فرهنگی-اجتماعی در مطالعه شهرها، این پژوهش با هدف تبیین نقش عوامل فرهنگی- اجتماعی مؤثر بر دستیابی به الگوی شهر سالم در شهر بهبهان انجام گردیده، این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری شهروندان بالای 15 سال و تعداد 400 پرسشنامه توزیع گردید، همچنین برای سنجش تأثیر نقش عوامل فرهنگی-اجتماعی در شهر سالم از نرم افزار SPSS و SMART PLS استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از توصیف متغیرهای عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی و شهر سالم به ترتیب با میانگین 15/3، 33/2 و 18/2، نشان دهنده این است که شهر بهبهان یک شهر سالم نیست. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از مدل PLS در حالت نمایش آماره t نشان داد که قدر مطلق آماره t برای تأثیر عوامل اجتماعی و نقش آن ها در شاخص های شهر سالم 611/3 و برای عوامل فرهنگی 595/3 به دست آمده (ضریب t بزرگ تر از 96/1) و همچنین ضرایب مسیر برای عوامل اجتماعی 217/0 و برای عوامل فرهنگی 204/0 به دست آمده که فرضیات تحقیق تائید و عوامل فرهنگی و اجتماعی دارای رابطه معنادار و تأثیرگذاری بر دستیابی شهر سالم در بهبهان دارند.
تبیین جامعه شناختی سرمایه فرهنگی بر سازگاری اجتماعی (مورد شناسی: ساکنان مجتمع های مسکونی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
143 - 164
حوزههای تخصصی:
تغییر ساختار کاربری فضایی شهرها موجب تشدید مسائل اجتماعی ازجمله کاهش سازگاری اجتماعی در میان ساکنان مجتمع های مسکونی شهری شده است. به همین منظور در پژوهش حاضر، رابطه سرمایه فرهنگی با سازگاری اجتماعی در بین ساکنان مجتمع های مسکونی مناطق شهر اصفهان در سال 1398 با ترکیبی از نظریه های جامعه شناختی و روان شناختی مورد مطالعه قرار گرفت. پژوهش حاضر به روش پیمایشی و مصاحبه مشارکتی انجام شد و داده ها با ابزار پرسشنامه با پایایی و روایی مناسب، به شیوه نمونه گیری خوشه ای و تصادفی طبقه ای چندمرحله ای جمع آوری شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد و خانوارهای ساکن مجتمع های مسکونی شهر اصفهان می شود که حدود 1155800 نفر هستند و تعداد 385 نفر از ساکنان، مطابق با فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی، تحلیل مسیر و مدل معادله ساختاری و همچنین آزمون آنوا به کمک نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. براساس نتایج تحقیق، بین سرمایه فرهنگی و سازگاری اجتماعی ساکنان، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بین میزان تحصیلات و سازگاری اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. کمترین میزان سازگاری اجتماعی در مقطع فوق لیسانس و بالاتر و بیشترین میزان سازگاری اجتماعی در مقطع سیکل و راهنمایی است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین طول مدت سکونت و وضعیت اشتغال با سازگاری اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد.
ساماندهی فضاهای گردشگری شهری با رویکرد حضور پذیری معلولین مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
91 - 108
حوزههای تخصصی:
فضاهای گردشگری در شهرها بسیار محدودتر و کوچک تر از فضاهای شهری بوده و برنامه ریزی در این خصوص، نیازمند شناخت صحیح از آن ها می باشد. این فضاها موردتوجه گردشگران داخلی و خارجی از همه اقشار و همه سنین است که بر اساس تنوع، جذابیت و امکان انتخاب متفاوت، باید حداقل امکانات و خدمات را به صورت یکسان در اختیار همگان و به ویژه معلولان قرار دهد. شهر شیراز به دلیل برخورداری از انواع جاذبه های گردشگری، یکی از مقاصد اصلی جذب توریست بوده که درصدی از آمار گردشگران این شهر را معلولان و سالمندان تشکیل می دهند. بر این مبنا این پژوهش به منظور افزایش حضور پذیری معلولان گردشگر، فضاهای گردشگری شهر شیراز را موردبررسی قرار داده است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. جهت تهیه پرسشنامه از تکنیک دلفی از نوع تصمیم گیری استفاده شده و 50 نفر از معلولان گردشگر و 20 نفر از مسئولان مرتبط با امر گردشگری در شهر شیراز، در تکمیل پرسشنامه ها مشارکت داشته و با آزمون تی تک نمونه ای و همبستگی پیرسون، متغیرهای تحقیق موردبررسی قرارگرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در برخی از فضاهای گردشگری شهر شیراز، زیرساخت های لازم برای پذیرایی از گردشگران معلول وجود ندارد و عمده ترین علت عدم حضور گردشگران معلول در فضاهای گردشگری، ضعف در امکانات و خدمات رسانی بهینه است. بر اساس نظرات ذی نفعان و تشکیل ماتریس SOAR، مهم ترین فرصت ها، امکان استفاده بهینه از فضاهای باز و اراضی بایر این شهر و مهم ترین قوت ها، مهیا بودن ارتباطات ریلی و هوایی فعال با شهرهای مختلف کشور به جهت جذب گردشگران ناتوان است که راهبرد برتر بر اساس مدل QSPM، تعادل بخشی بین کلیه مناطق شهری به ویژه مناطق گردشگری شیراز جهت استفاده عموم و به ویژه معلولین است که راهکارهایی همچون توسعه فضاهای عمومی جمع کننده و انگیزشی، ایجاد امنیت بیشتر و احداث پارکینگ ها و امکانات مختص معلولان پیشنهاد می گردد.
ارزیابی مکان گزینی کاربری های ورزشی با تأکید بر عدالت اجتماعی و تعادل فضایی، مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی مکان گزینی کاربری های ورزشی با تأکید بر عدالت اجتماعی و تعادل فضایی در شهر شیراز اجرا گردید. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده است که براساس 11 معیار صورت گرفت. برای بررسی معیارها از لایه های مجاورت با کاربری های سازگار، عدم مجاورت با کاربری های ناسازگار، دسترسی به حمل ونقل عمومی، دسترسی به پارکینگ عمومی، دسترسی به شبکه حمل ونقل شریانی، تعیین شعاع عملکرد در مقیاس منطقه ای و فرامنطقه ای، توجه به کاربری مصوب طرح تفصیلی، جمعیت جوان، تراکم جمعیت، سرانه ورزشی موجود و عدم قرارگیری بر روی شیب نامناسب استفاده گردید. به منظور تعیین اولویت هرکدام از معیارها، پرسشنامه محقق ساخته با نرخ سازگاری (CR)، 1/0 معیارها و زیرمعیارها تنظیم توسط 40 نفر از متخصصین امر تکمیل، سپس با تشکیل ماتریس مقایسه زوجی داده ها امتیاز هر معیار توسط متخصصین تعیین شد و 7 اولویت استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان داد که روش همپوشانی فازی نسبت به همپوشانی شاخص، انعطاف پذیری بالاتری دارد. نتایج 2 روش حدود 60 درصد باهم اشتراک داشتند. از یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت استفاده از GIS و AHP روشی مناسب برای ارزیابی مکان گزینی بوده و به برنامه ریزان و مدیران شهری توصیه می شود از نتایج این تحقیق برای مکان گزینی مراکز ورزشی جدید استفاده نمایند. نوآوری این تحقیق در استفاده از چند روش تحلیلی ترکیبی در بستر GIS می باشد.
ارزیابی تأثیر فضای عمومی بر ارتقا تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد فزاینده جمعیت و کمبود زمین های بدون معارض، الگوی تولید مسکن در شهرها تغییر کرده است و در قالب مجتمع های مسکونی گسترش یافته که موجب کاهش تعاملات اجتماعی ساکنین شده است. فضای عمومی یک مجتمع مسکونی اگر از طراحی مناسب برخوردار باشد، می تواند به عرصه هایی برای تعامل ساکنین مبدل گردد. روش تحقیق به صورت ترکیبی بوده. در انجام این پژوهش ابتدا به جمع آوری پیشینه تحقیق درباره فضاهای عمومی مجتمع های مسکونی و تعاملات اجتماعی در آن پرداخته شد. با توجه به متغیرهای استخراجی از پیشینه تحقیق فرضیه ها نوشته شدند. برای متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق، معیارها و زیرمعیارها مشخص گردید. سپس هر زیرمعیار بر روی معیار جهت سنجش فرضیه ها و تعاملات اجتماعی پرسیده شد و به این ترتیب سوال های پرسشنامه جهت آزمون spss و plsمشخص گردیدند. حجم نمونه 398 نفر محاسبه گردید. پرسشنامه ها در شهر لاهیجان(محل قرارگیری سایت) توزیع شدند و تحلیل فضای مجتمع مسکونی و سایت از طریق نرم افزار SPACE SYNTAXو DEPTH MAP صورت گرفت. نتایج نشان دادند پارامترها(تنوع، خوانایی، چارچوب فیزیکی، قابلیت زیست محیطی، ایمنی، تسهیلات) در ناحیه قبول فرضیه تحقیق و تاثیر مثبت بر ارتقاء تعاملات اجتماعی ساکنین داشتند که معیار ایمنی بیشترین تاثیر را داشت. و برخی دیگر(عناصر کالبدی و سلسله مراتب) در ناحیه رد فرضیه تحقیق برآورد شد. و طبق داده ها راهکارهای طراحی بیان شد. براساس تحلیل های صورت گرفته با روش چیدمان فضایی(space syntax) و نرم افزار UCL DEPTH MAP دریافتیم این فضای شهری از دسترسی، امنیت و خوانایی مناسبی برخوردار بود و از آنجایی که خوانا بودن، لزوم وجود امنیت و داشتن دسترسی های مناسب از معیارهای لازم برای برقراری تعاملات اجتماعی بیشتر بود، نتیجه گرفتیم که سایت برای طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد افزایش تعاملات به درستی مکان یابی شده بود. و همچنین با تحلیل های صورت گرفته برای پلان های مجتمع مسکونی دریافتیم که مجتمع به کمک فضاهای عمومی خود، مکانی مناسب برای برقراری تعاملات اجتماعی مهیا ساخت.
سنجش قابلیت بهره گیری از محرک های توسعه شهری در بازآفرینی بافت فرسوده (مورد شناسی: محله شاهجوق سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از شهرهای کشور، با مشکلاتی همچون معضلات بافت های فرسوده مواجه هستند، در راستای حل این معضلات راه حل های مختلفی از سوی متخصصان و نظریه پردازان ارائه شده است که از جمله می توان به بازآفرینی اشاره کرد. یکی از رویکردهای نوین بازآفرینی، به کارگیری محرک های توسعه است. در این راستا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی انواع محرک های توسعه شهری و میزان تأثیرگذاری آن ها در بازآفرینی بافت فرسوده، مجله شاهجوق شهر سمنان است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی–تحلیلی است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص های تحقیق در سه مقیاس کلان، متوسط و خُرد (16 شاخص) تدوین شد. روش گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری پرسشنامه اول شامل متخصصان حوزه و برنامه ریزی شهری و مسئولان شهر سمنان است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 10 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جامعه آماری پرسشنامه دوم، ساکنان محله شاهجوق هستند که با توجه به جمعیت محله، 5710 نفر با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. به منظور تحلیل پرسشنامه متخصصان از روش دیمتل استفاده شد و به منظور تحلیل پاسخ شهروندان، از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم در نرم افزار آموس گرافیک استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که محرک توسعه در مقیاس بزرگ با امتیاز 0.65 (شاخص های پارک و محوطه سازی) دارای بیشترین درجه اهمیت و محرک توسعه در مقیاس خُرد (0.47) دارای کمترین درجه اهمیت ازنظر ساکنان است. همچنین ازنظر متخصصان و مسئولان شهری شاخص های پارک، محوطه سازی، پیاده راه که در مقیاس بزرگ قرار می گیرند، بالاترین اولویت را دارند.
آینده پژوهی در بافت تاریخی با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: برزن شش بادگیری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
137 - 159
حوزههای تخصصی:
از برجسته ترین ویژگی های هسته تاریخی شهرها، حضور عناصر و بافت های کالبدی و فضاهای شهری غنی و باارزش است. با توجه به ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد در یونسکو و مطرح شدن آن در بحث گردشگری، ضرورت حفظ و صیانت از این بافت و تضمین توسعه پایدار آن بیشتر احساس می شود. رویکرد آینده پژوهی با شناسایی فرصت ها و تهدیدهای آینده بافت های شهری، این امکان را فراهم می کند تا بتوان از فرصت های آینده به بهترین شکل استفاده و از پیامدهای منفی تا حد امکان جلوگیری کرد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر شناخت متغیرهای کلیدی مؤثر برای رفع مشکلات بافت تاریخی شهر یزد بر مبنای توسعه پایدار و بررسی روابط متغیرها و نحوه اثرگذاری آن ها بر یکدیگر است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. ماهیت داده ها کیفی و روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی بوده است. برای این منظور، از دیدگاه های 15 کارشناس خبره بافت تاریخی شهر یزد، در شناسایی عوامل کلیدی استفاده شده است. عوامل کلیدی شامل فرسودگی کالبدی، مهاجرت، حس تعلق، امنیت اجتماعی، مشارکت و... بوده است. در مرحله بعد، نیروهای پیشران مؤثر در توسعه برزن شش بادگیری مشخص و این عوامل براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی شدند. سناریوها نیز با توجه به آن شکل گرفته اند. ارائه انواع سناریوها از محتمل ترین تا مطلوب ترین، راهبردهایی دارند که تکرارپذیری آن ها مبنای کار است. براین اساس، رفع فرسودگی و کاهش جمعیت گریزی با بیشترین تکرار در سناریوها، رتبه اول و راهبرد ارتقای امنیت رتبه دوم را دارد. راهبردهایی مانند ارتقای سرمایه گذاری بخش خصوصی، بهبود وضعیت گردشگری، اعمال مدیریت یکپارچه و بهبود طرح های توسعه شهری در رتبه های بعدی قرار می گیرند. بر این مبنا، راهکارهایی مانند اعطای وام های نوسازی از جانب دولت، بهسازی و نوسازی واحدهای مسکونی، بهسازی و طراحی محورهای پیاده رو، افزایش آگاهی مردم از هویت غنی برزن در سطح ملی و فراملی، ایجاد تسهیلات و بستر مناسب برای سرمایه گذاری شرکت های گردشگری پیشنهاد می شود.
شناسایی عوامل تسهیل کننده توانمندسازی محله های حاشیه نشین شهر اصفهان (مطالعه موردی: محله عاشق آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 192
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی پدیده ای است که به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی-اجتماعی، مانند جریان سریع شهرنشینی و مهاجرت های لجام گسیخته در بیشتر کشورهای جهان، به ویژه کشورهای جهان سوم پدیدار شده است. با توجه به حجم و روند روبه افزایش این گونه سکونتگاه ها، رهیافت های مختلفی برای حل مسئله حاشیه نشینی ارائه شده است. یکی از این رهیافت ها توانمندسازی، یعنی پذیرفتن حقوق شهروندی این ساکنان و حرکت به سوی مشارکت مردمی است. هدف کلی این پژوهش شناسایی عوامل تسهیل کننده توانمندسازی محله های حاشیه نشین شهر اصفهان است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 10 پرسش عمومی و 45 پرسش تخصصی است که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به مقدار کلی 852/0 تأیید شده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان محله عاشق آباد (18060 نفر) بودند و حجم نمونه 157 نفر بود. برای تحلیل داده ها از قابلیت های آماری در نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شد. نتیجه کاربرد آزمون t در سطح اطمینان 95 درصد و با سطح معناداری کمتر از 05/0 اثربخشی همه متغیرهای مورد بررسی را تأیید می کند. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد دستیابی به توانمندسازی ساکنان این محله، با بهبود شاخص های اثرگذار در پنج بعد کالبدی، اجتماعی، فرهنگی آموزشی، زیست محیطی و اقتصادی با وزن های کوواریانسی 82/0، 78/0، 73/0، 56/0 و 53/0 میسر است و بیشترین اثربخشی در بعد کالبدی مشاهده شده است.
سنجش زیست پذیری بافت های شهری با تأکید بر پایداری اجتماعی (مطالعه موردی: محلات اسکان غیررسمی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: پایداری اجتماعی به طور کلی با ابعاد کیفی همراه بوده و توأم با آن مفاهیم مشارکت، اعتماد، امنیت، انسجام و کیفیت زیستی را با خود عجین ساخته است. بررسی این مفهوم در محلات با ماهیت اسکان غیررسمی به دلیل رواج الگوی مداخله شهر مدار، شهروند گرا و پایدار بیش از پیش اهمیت یافته است. این مقاله باهدف بررسی زیست پذیری در ابعاد پایداری اجتماعی و سنجش ظرفیت پایداری اجتماعی بافت های اسکان غیررسمی در نمونه موردی شهر همدان نگارش یافته است. روش: روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی داده های مورد نیاز گردآوری شده است. شاخص های پژوهش شامل سه مؤلفه مشارکت، امنیت و کیفیت زندگی می باشد. جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در محلات اسکان غیررسمی شهر همدان با حجم نمونه 360 مورد می باشد. روش تحلیل با استفاده از آماره های میانگین، واریانس و پیرسون، تی تک نمونه ای و تی زوجی انجام یافته است. روایی پژوهش حاصل مطالعات مبانی نظری و پایایی پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با 0.68 به دست آمده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد با وجود تفاوت های مکانی محلات، وضعیت پایداری اجتماعی در محلات مزبور مشابه هم است. اختلاف میانگین شاخص های مورد بررسی مشارکت و امنیت اجتماعی نسبت به هم اندک ولی اختلاف شاخص کیفیت زندگی با سایر شاخص ها نسبتاً زیاد است. نتایج آزمون تی زوجی و پیرسون نشان می دهد شاخص های با یکدیگر در ارتباط بوده و بر همدیگر اثرگذار می باشند. نتایج: شاخص های پایداری اجتماعی زیست پذیری در بعد عینی و ذهنی کیفیت زندگی با توجه به سطح دسترسی به خدمات و رضایت از خدمات ارائه شده شکاف پایین تری دارد که نشان از نارسایی خدمات رسانی و به تناسب سطح انتظار پایین از خدمات رسانی در محلات مزبور دارد.
مدلسازی ساختاری زیست پذیری شهری با تاکید بر مولفه های اجتماعی (مطالعه موردی شهر اردبیل)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
100-87
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری که در نهایت به توسعه پایدار شهری منجر می شود در سال های اخیر بخش وسیعی از ادبیات شهری را به خود اختصاص داده است. این مقوله در پاسخ به بحران های شهری راهکارهایی ارائه می دهد که شهرها را به سمت و سوی پایداری سوق می دهد. بر این اساس پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش تحقیقات توصیفی – تحلیلی می باشد. روش گردآوری داده ها و اطلاعات در این پژوهش به دو روش اسنادی و پیمایشی می باشد. در مرحله اول داده های بدست آمده از طریق نرم افزار SPSS ارزیابی و سپس با استفاده از آزمون تی تست، وضعیت هر کدام از مولفه ها در شهر اردبیل سنجش گردید و با استفاده از مدل معادلات ساختاری AMOS مورد ارزیابی قرار گرفت، نتایج به دست آمده نشان می دهد که رابطه معناداری بین مولفه های تحت بررسی (ابعاد اجتماعی زیست پذیری شهری) در شهر اردبیل وجود دارد و آزمون های مدل یابی و برازندگی معادلات ساختاری در محیط AMOS نشان داد که تمامی آزمونهای محاسباتی پژوهش با استاندارد آزمون های برازندگی معادلات ساختاری( RMR با 096%، GFI با 97 %، AGFI با 648% و NFI با 737%) همانندی را نشان می دهد و این امر معناداری مولفه ها و برازش مدل را تایید می نماید.
مدلسازی تخصیص کاربری های شهری با رویکرد عدالت فضایی بر اساس روش های بهینه سازی چند هدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
41 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و مدیران شهری، نحوه توزیع و تخصیص منابع و خدمات شهری به صورت عادلانه در سطح مناطق مختلف شهر برحسب نیازهای جامعه شهری است. تخصیص بهینه خدمات، ارتباط مستقیمی با برنامه ریزی کاربری اراضی دارد. موفقیت درعرصه برنامه ریزی کاربری اراضی شهری نیز وابسته به وجود قوانین مناسب در زمینه نحوه استفاده از زمین و همچنین استفاده از روش های کارآمد در تهیه واجرای طرح های شهری و برنامه کاربری زمین است . این مقاله با هدف ارائه مدلی بر مبنای روش های بهینه سازی چند هدفه انجام گرفته است تا تخصیص کاربری های شهری را از منظر عدالت فضایی در سطح پلاک شهری و در طبقات هر قطعه زمین مدل سازی کند. به این منظور از الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب و ی ک ک د کامپیوتری در ن رم اف زار Matlab R2018a استفاده شده است. مدل بر مبنای پنج تابع هدف شامل بیشینه سازی سازگاری، وابستگی، دسترسی به خدمات، تنوع و تناسب فیزیکی، در طبقات و در همجواری ها و نیز تعداد مشخصی شرایط مورد نیاز پیکربندی شده است. از میان نتایج حاصل از پیاده سازی الگوریتم که مجموعه ای از راه حل های بهینه پارتو است، یک جبهه جواب انتخاب و سپس برای انتخاب مناسبت ترین چینش کاربری ها از میان این راه حل های بهینه، روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی، برای تعیین وزن هر یک از اهداف تخصیص کاربری زمین به کار رفته است. وزن حاصل در مقادیر برازش اهداف ضرب شده و پس از اعمال روش مجموع وزن دار جوابی که بیشترین وزن را در جبهه جواب های بهینه به دست آورده، به نقشه کاربری زمین تبدیل شده و به عنوان چینش پیشنهادی ارائه گردیده است. ارزیابی کمی نتایج حاصل از تخصیص نشان داد که کاربری های تجاری، آموزشی ، درمانی، ورزشی و فرهنگی هم از نظر سرانه و هم از نظر توزیع در سطح محلات و ناحیه مورد مطالعه به خوبی تخصیص داده شده اند و سطح برخورداری محلات را در محدوده مطالعه افزایش داده اند.
بازخوانی انگاره های عدالت فضایی در کاهش فقر شهری (مورد پژوهی بافت تاریخی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد نامتوازن شهرها و بحران های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع، مفهوم عدالت فضایی در شهرها به طور قابل توجهی مد نظر قرار گرفته و همچنین با چالش های عمده ای مواجه گردیده است. از دیگر سو بحران ها و شرایط ذکر شده، موجب گردیده است که بر طبق آمارها در شهرهای کشور، درصد افرادی که احساس فقر می کنند، افزایش پیدا کند. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف دستیابی به راه ها و روش های اثرگذاری توزیع خدمات شهری بر احساس شهروندان از فقر شهری در بافت تاریخی کلانشهر شیراز شکل گرفته است که این هدف در چارچوب اصول عدالت فضایی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. بر همین مبنا، پس از مرور ادبیات مرتبط با موضوع، مدل مفهومی تحقیق شکل گرفت و پیمایش پرسشنامه ای از ساکنین در بافت مد نظر که به عنوان منطقه فرودست شهری شناخته می شود، به عمل آمد (جامعه آماری در این پژوهش بالغ بر 350 تن جهت تکمیل پرسشنامه بوده است). تحلیل داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smartpls صورت گرفته است. نتایج این پژوهش دال بر آن بود که خدمات شهری مرتبط با اشتغال و اقتصاد مهّم ترین مسیری است که در درک از عدالت فضایی و احساس فقر در بین نمونه های مورد مطالعه اثرگذار می باشد. به طور کلی می توان این گونه از نظر شهروندان ساکن در بافت تاریخی شهر شیراز نتیجه گرفت که وضعیت ضعیف اقتصادی و اشتغال آنان که بر پایه توصیف ویژگی های شخصی آنها، وابسته به خود آنهاست تا لایه های مدیریت شهری که این امر اثرگذاری چشم گیری بر درک آنان از عدالت فضایی و نتیجتاً احساس فقیر بودن آنها را در پی دارد.
هم آفرینی فضای گردشگری هوشمند از طریق تعاملات دیجیتالی ارائه مدل مفهومی سایبر پارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 67
حوزههای تخصصی:
مشکلات محیط زیستی شهری و مسائل شهرنشینان، نیاز به توسعه فضاهای شهری هوشمند و پایدار را ضروری می نماید. فضای گردشگری هوشمند می تواند بستر لازم را جهت تسریع در حل این مسائل و مشکلات به منظور دستیابی به شهر پایدار فراهم کند. در این راستا سایبر پارک به عنوان فضای گردشگری هوشمند که به کمک رویکرد هم آفرینی و از طریق تعاملات دیجیتالی ذی اثران و گردشگران با محیط زیست شهری شکل می گیرد، قادر است نقش اساسی در این زمینه بازی کند. پیشرفت سریع تکنولوژی، رفتار و منش انسان مدرن شهری را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین سایبر پارک به عنوان فضای باز گردشگری شهری که هم ماهیت مجازی و هم ماهیت واقعی دارد تعادلی بین زندگی دیجیتالی و انسانی برقرار می نماید. به بیان دیگر سایبر پارک علاوه بر مبنای تکنولوژیکی، رویکرد انسانی (گردشگر دوست) و محیط زیستی (دوست دار طبیعت) نیز دارد. در این بافت فضای واقعی و مجازی درهم آمیخته می شود تا امکان تبادل اطلاعات و انتقال فناوری ها فراهم آمده، دانش و تجارب اشتراک گذاری شده و در اختیار گردشگران قرار گیرد. توسعه گردشگری متکی بر زیرساخت عمومی و خصوصی مناسب است. سایبر پارک هم راستا با اهداف جدید سازمان ملل، می تواند سیاست عمومی برای ارتقاء زیرساخت ها را تحت تأثیر قرار دهد؛ شهرها را پایدارتر، نوآورانه تر و کارآمدتر کند و به سوی رشد اقتصاد کم کربن، جذب گردشگران و سایر منابع سرمایه گذاری سوق دهد. به دلیل جدید بودن مفهوم سایبر پارک و نوظهور بودن پروژه های آن، این پژوهش تلاش دارد با بهره برداری از ویژگی های تحلیل محتوایی مفاهیم اصلی در این زمینه را توسعه داده و مدل مفهومی سایبر پارک را ارائه نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که سایبر پارک با سه حوزه عملکردی اصلی شامل ذی اثران و گردشگران، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فضاهای گردشگری شهری شناخته می شود. درواقع سایبر پارک از طریق برهم کنش این سه حوزه و شکل گیری فعالیت های مشترک بین این حوزه ها به وجود می آید.
ارزیابی و تحلیل شاخص های طرد اجتماعی در فضای شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: یکی از پیچیده ترین پدیده های اجتماعی در شهرهای امروزی، نابرابری است. این نابرابری در فضای شهری منجر به بروز مسائل و مشکلاتی به ویژه در کلانشهرها شده است. یکی از این مسائل و مشکلات طرد اجتماعی برخی از شهروندان در فضای شهری می باشد. هدف از این مقاله بررسی وضعیت فضای شهری از نظر شاخص های طرد اجتماعی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، بنا بر ماهیت موضوع توصیفی تحلیلی می باشد. ابتدا با استفاده از ابزار پرسشنامه داده های مورد نظر برای شاخص سازی گردآوری شده و سپس برای وزن بندی شاخص های طرد اجتماعی از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. پس از آن محله های هدف بر اساس مدل کوپراس رتبه بندی و سطح بندی شده و از طریق نقشه در نرم افزار ArcGIS تحلیل فضایی می شوند. یافته ها: با توجه به شاخص های طرد اجتماعی از مجموع 13 محله، ساکنان 4 محله منطقه که همگی در بخش شمالی منطقه قرار دارند به خاطر بافت اجتماعی، وضعیت اقتصادی و دسترسی به ساختار قدرت سیاسی، دچار طرد اجتماعی نیستند. در حالی که محله های بازار، امامزاده یحیی، سنگلج و هرندی که بیشترین جمعیت و مساحت را دارند و هسته قدیمی و مرکزی شهر تهران را تشکیل می دهند از نظر ابعاد اجتماعی فرهنگی، اقتصادی ساختاری و سیاسی مدنی دچار طرد اجتماعی شدیدی هستند و 5 محله دیگر منطقه از نظر طرد اجتماعی در وضعیت متوسط قرار دارند نتایج: بررسی و شناخت مفهوم و شاخص های طرد اجتماعی و ارزیابی آن ها در فضای شهری منطقه 12 شهرداری تهران نشان می دهد، با اینکه این منطقه از حیث موقعیت جغرافیایی در قلب شهر تهران واقع شده، اما امکان فراهم آوردن فرصت ها و موقعیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای تمامی ساکنان خود نیست و برخی از محله های آن فضاهای طرد شده محسوب می شوند.
بررسی الگوهای تراکمی توسعه عمودی مسکن(بلندمرتبه سازی) و تحلیل اثرات آن بر کیفیت زندگی (نمونه موردی: ناحیه3 منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
92 - 105
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اولیه و اساسی انسان است که توجه به نحوه تأمین نیاز به مسکن، کیفیت مسکن، دسترسی به مسکن مناسب و قابل زندگی برای تمامی اقشار جامعه از مهم ترین اهداف انواع برنامه های شهری بوده و از بحث های جدی در رویکرد کیفیت زندگی محسوب می شود. از انواع الگوهای مسکن، الگوی بلندمرتبه سازی هست که در دهه های اخیر به طور جد در دستور کار مدیریت شهری قرارگرفته است و در صورت عدم برنامه ریزی و مدیریت اثرات آن، می تواند کیفیت زندگی ساکنین را تحت الشعاع خود قرار دهد. هدف این پژوهش، مطالعه رابطه کیفیت زندگی با الگوهای تراکمی توسعه عمودی مسکن و ارزیابی اثرات تراکم بر ابعاد، معیارها و شاخص های کیفیت زندگی در ناحیه 3 منطقه 22 شهر تهران است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. برای دستیابی به اهداف و پاسخ به سؤالات از آمار توصیفی، آزمون تی تک نمونه ای و همبستگی اسپیرمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد کیفیت در الگوی تراکم کم با میانگین 26/3 نسبت به سایر الگوها دارای وضعیت قابل قبولی است. از مهم ترین نتایج آزمون اسپیرمن، همبستگی مؤلفه تراکم باکیفیت زندگی منفی(83/0- = r)محاسبه شد و اثبات گردید با افزایش تراکم، کیفیت زندگی کاهش می یابد.
تحلیل ساختاری موقعیت جغرافیایی ساختگاه سد کهیر به منظور مطالعه معضلات احتمالی احداث سد در منطقه (جنوب شرق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
125 - 142
حوزههای تخصصی:
سد کهیر واقع در استان سیستان و بلوچستان و محدوده جغرافیایی "38/ َ25 عرض شمالی و "09/ َ60 طول شرقی و در 110 کیلومتری غرب شهر چابهار قرار دارد. منطقه مورد مطالعه عمدتاً از نهشته های تخریبی تشکیل شده است و گوناگونی سنگ های واحدهای موجود در آن اندک و محدود به شیل، مارن، ماسه سنگ و کنگلومرا است. وجود نهشته های تخریبی در منطقه باعث ایجاد معضلاتی برای احداث سد خواهد بود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی پایداری شیب و امکان فرار آب از تکیه گاه های سد کهیر است. پس از مطالعه و برداشت صحرایی و پردازش داده ها توسط مجموعه نرم افزارهای مکانیک سنگ، نتایج حاضر به دست آمده است. مطالعات انجام شده نشان می دهد که تکیه گاه های سد ازلحاظ پتانسیل وقوع ریزش اعم از گسیختگی صفحه ای و گوه ای پایدار است. در این مطالعه گسل های محدوده ازلحاظ امکان فرار آب نیز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج بررسی نشان داد که که روند غالب این گسل ها موازی با محور سد است؛ به همین دلیل گسل های منطقه از لحاظ امکان فرار آب منطقه ای ایمن محسوب می شوند. بررسی درزها در تکیه گاه راست نشان داد که این درزها به صورت عمود بر محور سد قرار می گیرند و این مورد بیان کننده پتانسیل امکان فرار آب از درزهای تکیه گاه راست است. با بررسی ویژگی های ناپیوستگی های (پرشدگی) منطقه مشخص شد که در تکیه گاه راست امکان فرار آب پایین خواهد بود. درز های تکیه گاه چپ نیز شرایطی مشابه با تکیه گاه راست دارند. به طور کلی امکان فرار آب در محدوده مورد مطالعه پایین است.