فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۰۱ تا ۵٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اماکن و فضاهای ورزشی از مهمترین کاربری های شهری در جهت افزایش سلامت جسمانی و روانی شهروندان می باشند، که مکان گزینی بهینه برای آنها از مهمترین وظایف مدیران، مسئولان و برنامه ریزان شهری است. تعدد عوامل مؤثر در مکان یابی اماکن ورزشی با توجه به مشکلات شهرهایی با بافت فشرده همانند اصفهان، استفاده از روش های نوین را امری بسیار ضروری نموده که بی توجهی به این موضوع در بسیاری از موارد موجب هدر رفتن سرمایه های زیادی شده است. هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت مکانی اماکن ورزشی موجود در دو منطقه 5 و 6 شهر اصفهان و ارزیابی عملکرد مدیران مربوطه در زمینه مکان یابی بود، که متعاقبا به واسطه نتایج به دست آمده به تعیین نیازها و کمبود های موجود در محدوده پرداخته شد. در این پژوهش از فن آوری GIS استفاده شد که ابتدا داده های مکانی از روی نقشه های رقومی و خطی تهیه و سپس داده های توصیفی جمع آوری شده از اسناد و مدارک، آمار و مشاهده میدانی با آن ها تلفیق و تشکیل پایگاه اطلاعاتی دادند. برای انجام عملیات تحلیل فضایی از معیارهای سازگاری، ایمنی، جمعیت، دسترسی و توزیع عادلانه استفاده گردید، که با استفاده از یک روش ابتکاری برای هر یک از اماکن ورزشی بر اساس هر معیار امتیازی در نظر گرفته شد. پس از جمع بندی امتیازهای به دست آمده مشخص شد، 7 درصد از اماکن مورد بررسی در وضعیت بسیار نامناسب، 26/52 درصد در وضعیت نامناسب، 63/29 درصد در وضعیت متوسط، 88/9 درصد در وضعیت مناسب و 23/1 درصد در وضعیت بسیار مناسب قرار داشتند. در نهایت، بر اساس نقشه ها و نتایج به دست آمده، کمبودها و نیازهای منطقه از لحاظ تاسیسات ورزشی به طور کامل مشخص گردید.
ارزیابی میزان تحقق پذیری شاخص های توسعه پایدار شهری در مناطق مرزی (نمونه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۲۲۲-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
در پی گسترش شهرنشینی در قرون اخیر و افزایش جمعیت که بر آن دامن زده، امروزه توجه به شهرها و مسائل شهرنشینی یکی از ضروریات برنامه ریزی در سطح کشور می باشد. در این پژوهش به بررسی مسائل و شاخص های توسعه پایدار شهری پیرانشهر، به عنوان یکی از شهرهای مرزی کشور در جنوب استان آذربایجان غربی که در دو دهه اخیر با افزایش شدید جمعیت روبرو بوده است، پرداخته می شود. در این پژوهش برای ارزیابی توسعه پایدار شهری پیرانشهر، شاخص های زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی- کالبدی را با میانگین شاخص های منتخب شهری کشور، با استفاده از آزمون علامت و آزمون ویلکاکسون به بوته آزمون گذاشته ایم. نتایج آزمونهای آماری حاکی از این می باشد که علی رغم تحولات سریع جمعیتی شهر پیرانشهر و افزایش سریع آن در دو دهه اخیر، توسعه شهری پیرانشهر در راستای توسعه پایدار شهری بوده و جمعیت پذیری و توسعه آن بدلیل فراهم شدن جاذبه های شغلی و اقتصادی از طریق مبادلات مرزی و بین المللی تأمین شده و در راستای پایداری شهری می باشد.
امکان سنجی بکارگیری رهیافت های توانمندسازی در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی ناحیه گلشهر مشهد
حوزههای تخصصی:
حاشیهنشینی و یا به تعبیر امروزی اسکان غیر رسمی، پیامد شهرنشینی سریع و انتقال به پارادایم اقتصادی اجتماعی صنعتی شدن است که شهرنشینی، شکل فضایی غالب و موازی انتقال اجتماعی اقتصادی این پارادایم است. این پدیده در دهه های اخیر با پیدایش جامعه اطلاعاتی همچنان گسترش یافته و گویی تعهدی برای بقا و بازتولید آن وجو دارد. از دهه 1980 رهیافت توانمندسازی با ابتکار عمل بانک جهانی به منظور ساماندهی سکونتگاههای غیر رسمی، افراد ساکن در این نوع سکونتگاهها را نه به عنوان معضل، بلکه به عنوان دارایی مینگرد و ارتقای وضعیت اجتماعی- اقتصادی آنها را با نقش تسهیلگر دولت بر عهده خود آنان میگذارد تا تعهد و توانمند سازی را جایگزین فرهنگ استحقاق و فرهنگ فقر نماید. مشهد در مقام اولین کلان شهر مذهبی جهان و دومین کلان شهر ایران مقصد نهایی مهاجرتهای گسترده شرق کشور و حتی کل کشور است که این موضوع باعث شکلگیری سکونتگاههای غیر رسمی با وسعت 200 کیلومتر مربع و جمعیت بیش از 70 هزار نفری شده است. گلشهر در شمال شرق مشهد با جمعیتی در حدود 34650 نفر (1385)، که اکثراً هم افغانی بودهاند، یکی از مناطق حاشیه نشین شهر مشهد است که با وجود قرار گرفتن در محدوده طرح جامع شهری از سال 1372، شاخص های اجتماعی اقتصادی و کالبدی آن در وضعیت نامناسبی قرار دارد. این مقاله با استفاده از روش SWOT به ارائه رهیافت توانمندسازی در ساماندهی ناحیه شهری فوق میپردازد. نتایج نشان می دهد که این رهیافت با تاکید بر قابلیتها و توانایی های ساکنان، ضمن حفظ کرامت انسانی حاشیهنشینان بهتر از سایر راهبردها در بهسازی و ساماندهی محیطی اثرگذار است.
تحلیل تأثیر گسترش فضایی شهر تهران در افزایش آسیب پذیری ناشی از زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر ایران در منطقه ای با خطر لرزه ای بسیار زیاد قرار دارد. آنچه آسیب پذیری تهران را در برابر زلزله افزایش می دهد، گسترش فیزیکی شهر در ابعاد مختلف است. از آنجا که تحلیل این گسترش، راهگشای بسیاری از مسائل و مشکلات شهری است، تأثیر توسعه فضایی شهر تهران در افزایش آسیب پذیری زلزله در 200 سال اخیر بررسی شده است. اهداف پژوهش شامل نشان دادن وضعیت گسترش فیزیکی شهر تهران در 200 سال اخیر، تبیین رابطه افزایش جمعیت شهری و رشد کلان شهر تهران و بررسی وضعیت گسترش فیزیکی شهر تهران در ارتباط با آسیب پذیری ناشی از زلزله است. در پژوهش حاضر، وضعیت گسترش فیزیکی تهران از زمانی که روستایی بوده تا زمانی که به کلان شهر ملی تبدیل شده است، مورد بررسی و توصیف قرار گرفته است. همچنین، به منظور تبیین رابطه افزایش جمعیت شهری و رشد کلان شهر تهران داده های جمعیت و مساحت از سال 1165 تا 1387 جمع آوری و با استفاده از مدل هلدرن بررسی شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد با توجه به سوابق زلزله های تاریخی، پیشینه لرزه خیزی و گسل های متعدد، شهر تهران از شهرهای با خطر لرزه خیزی بالاست. گسترش فیزیکی شهر تهران در دوره مورد مطالعه، 91 درصد ناشی از رشد جمعیت بوده و 9 درصد رشد شهر مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است. رشد ناهماهنگ و غیر اصولی شهر تهران، بویژه در چند دهه اخیر، ساخت و ساز در حریم گسل ها و مناطق مستعد ناپایداری زمین شناختی نشان می دهند که در صورت وقوع زلزله ای شدید در تهران، تلفات و صدمات جبران ناپذیری به این شهر و به کل کشور وارد خواهد شد. نهایتاً مهمترین عامل افزایش آسیب پذیری لرزه ای شهر تهران، گسترش افقی شهر، بدون در نظر گرفتن حریم امن گسل هاست.
زمین گردشگری در ریجاب، تبیین و ارزیابی قابلیت های گردشگری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دره ریجاب واقع در 180 کیلومتری غرب کرمانشاه به علت برخورداری از عوارض دیدنی متنوع و آثار تاریخی متعدد، از کانون های مهم گردشگری استان کرمانشاه محسوب می شود. با این حال،نتایج یک بررسی میدانی با حجم نمونه 157 نفرگردشگر نشان داده است اکثر گردشگران از همه جاذبه های دیدنی در این دره با اطلاع نیستند؛ به طوری که 2/31 درصد گردشگران از وجود دره اژد ها در ریجاب آگاهی نداشته اند، 8/26 درصد نیز با آنکه بارها از کنار دره اژد ها عبور کرده بودند ولی به علت بی اطلاعی از زیبایی های اکوتوریستی این دره هرگز رغبت به بازدید از آن را نداشته اند. 6/44 درصد گردشگران حتی نام آبشار پیران را نشنیده بودند، در حالی که آبشار پیران با ارتفاع نزدیک به 300 متر از پدیده های زیبا و دیدنی دره ریجاب است. همچنین، از میان گردشگران تنها 6/24 درصد از وجود آثار تاریخی دوره ساسانی در دره ریجاب با اطلاع بوده اند. 6/58 درصد آنها نیز نمی دانسته اند که در ریجاب غار ی به نام غار رطیلان وجود دارد. با این داده ها باید پذیرفت که تقریبا همه گردشگران از نحوه شکل گیری این پدیده ها آگاهی نداشته باشند. این درحالی است که موضوع توسعه گردشگری در یک منطقه بالقوه مانند منطقه مورد مطالعه، ضرورت شناخت استعدادهای گردشگری آن منطقه از سوی گردشگران را می طلبد. ارائه این نوشته در راستای تحقق این هدف صورت گرفته است. بر این اساس، در این مقاله ضمن تشریح و تبیین مهمترین پدیده های دیدنی در ریجاب، شامل آبشارها و تندآب ها، غارها و اشکال کارست، در ه ها و تنگ ها، چشم اندازها و آثار تاریخی با دو روش کتابخانه ای و میدانی، قابلیت های گردشگری منطقه مورد مطالعه با مدل SWOT نیز ارزیابی شده است.
رهیافتی به شکل پایدار شهری
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ریسک های بالقوه ناشی از زلزله در بافت های فرسوده مطالعه موردی: محله سنگلج شرقی واقع در منطقه 12 تهران
حوزههای تخصصی:
محاصره تهران در میان گسل های شمالی و جنوبی، این احتمال وجود دارد که در صورت فعالیت گسل شمالی زلزله ای به قدرت 7 ریشتر و در صورت فعالیت گسل جنوبی زلزله ای با توانائی 6 ریشتر تهران را تکان خواهد داد. همچنین در تحقیقات آژانس بین المللی ژاپن (جایکا) به این نکته اشاره شده است که در صورت فعال شدن گسل ری، بزرگترین آسیب ناشی از زلزله در تهران روی خواهد داد. از این رو قرار داشتن اکثر بافت های فرسوده شهر تهران در پهنه های با خطر بالا ی زلزله وفقدان خدمات عمومی مورد نیاز که از مشکلا ت و معضلا ت عمده بافت های فرسوده شهری می باشد، توجه به این مسائل را در این بافت ها دو چندان می کند. هدف از این مقاله بررسی ویژگی های کالبدی بافت فرسوده و بکارگیری شیوه ها و راهبردهای موجود در جهت ارزیابی ریسک های بالقوه ناشی از رخداد زلزله با استفاده از یک مدل مفهومی ارائه شده به منظور تعیین ریسک های بالقوه به روش کیفی در محله سنگلج شرقی، واقع در منطقه 12 تهران، می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که گرفتگی عرض معبر و انهدام ساختمان ها به ترتیب طیف شدت ریسک های بالقوه برای محدوده مورد مطالعه را تشکیل می دهند.
کاربرد انتقال حقوق توسعه (TDR) بهعنوان سازوکار تحققپذیری طرحهای توسعه شهری (نمونه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
41 - 54
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه شهری در ایران، دارای کارایی و کارکرد مناسب و مورد انتظار مدیران شهری، کارشناسان و مردم نیستند. از جمله دلایل اصلی عدم موفقیت این طرح ها را می توان مقابله آن ها با حقوق مالکیت دانست؛ در جامعه ای که این حق به صورت قانونی رسمیت دارد. طراحی نظام انتقال حقوق توسعه، بسترسازی و سازماندهی آن در چارچوب طرح شهری، از طریق برقراری پیوند درونی وسایل و اهداف توسعه، به عنوان مبادی و مقاصد انتقال حقوق توسعه، راهی نو برای تحقق طرح های شهری در ایران است. در صورت تدوین برنامه انتقال حقوق توسعه در قالب طرح توسعه شهری( شامل طرح جامع و تفصیلی) از سویی با ایجاد پیوند میان حقوق مالکیت و طرح، و از سویی دیگر با ایجاد تعامل میان توسعه و حفاظت، به نظر می رسد به تحقق اهداف طرح شهری بیش از پیش می توان امیدوار بود.در برنامه انتقال حقوق توسعه پیشنهادی کاشان، حقوق توسعه از مناطق ارسال به عنوان مناطق دارای اهداف حفاظت و مبادی توسعه، به مناطق دریافت به عنوان مقاصد توسعه، انتقال می یابند. مناطق ارسال در شهر کاشان به دو دسته عمده تقسیم می شوند: دسته نخست، اراضی واجد ارزش های خاص هستند که این اراضی دارای اهداف حفاظتی بوده و لازم است تا حد امکان از توسعه این اراضی جلوگیری شود. دسته دوم، اراضی پیشنهادی طرح شهری برای خدمات عمومی هستند. مناطق دریافت در شهر کاشان شامل اراضی هستند که برای توسعه آن هاتقاضای مناسبی در بازار وجود دارد و با توجه به پتانسیل بالای توسعه و موجود بودن زیرساخت های کافی، از سوی برنامه ریزان شهری برای توسعه آتی کاشان پیشنهاد شده اند.
دستیابی به توسعه پایدار محلی از طریق ظرفیت اجتماعی ساکنین و فعالان اقتصادی محله غیررسمی مطالعه موردی: محله شمیران نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
3 - 12
حوزههای تخصصی:
این مقاله با پذیرش ساکنین محلات غیررسمی به عنوان شهروندان صاحب حق شهری و با انتخاب راه کارهای مداخله در ظرفیت های اجتماعی به جای بازسازی محیطی نگارش شده است. هدف مقاله معرفی سازه ظرفیت اجتماعی و ارتباط آن با توسعه پایدار محلی به تفکیک گروه های اجتماعی ساکنین و فعالان اقتصادی است. بررسی نتایج به تفکیک دو گروه مذکور، امکان شناسایی روش های مختلف دستیابی به پایداری محلی را فراهم خواهد ساخت. روش تحقیق، از نوع توصیفی پیمایشی است. این تحقیق تایید نمود، ظرفیت اجتماعی سازه ای ذهنی است، که از انگیزه های اصلی کنش گران برای حضور در محله اثر می پذیرد. میان ظرفیت اجتماعی گروه های تحقیق با توسعه پایدار محلی ارتباط مثبت و معنی داری برقرار است، که در صورت بهره برداری هوشمندانه، دستیابی به پایداری محلی دور از انتظار نیست. در گروه ساکنین، اعتماد به نهادهای رسمی و در گروه فعالان اقتصادی، میزان اهمیت دادن به محله، مولفه های مهمی هستند که با بیشتر مولفه های ظرفیت اجتماعی همبستگی معنی داری دارند.
بررسی آسایش حرارتی با استفاده از روش های PMV و PPD (مطالعه موردی: بازار وکیل شیراز)
حوزههای تخصصی:
آب و هوا تأثیر زیادی بر شرایط راحتی بشر دارد. در معماری سنتی ایران، طراحان تلاش نموده اند تا با به کارگیری اصول اقلیمی در ابنیه و فضاهای شهری شرایط آسایش را برای ساکنان و کاربران بنا فراهم آوردند. توجه به طراحی اقلیمی عناصر تشکیل دهنده ی بنا همچون سقف، کف، بازشو و جداره های متناسب با اقلیم می تواند کیفیت آسایش را ارتقا بخشد. بازار از جمله فضاهای شهری است که در معماری سنتی ایران همواره با رعایت اصول اقلیمی پدیدار شده است. تأمین آسایش حرارتی در بازار به سبب خلق محیطی آسوده با هدف رشد اقتصادی شهر ضروری می نماید. در این پژوهش آسایش حرارتی در بازار وکیل شیراز با استفاده از روش های PMV و PPD بررسی می شود. در صورت راحت نبودن شرایط آسایش حرارتی می توان تمهیداتی در نظر گرفت که در فصول مختلف سال، با استفاده از ترکیب روش های فعال و غیرفعال شرایط بهتر آسایش حرارتی را پدید آورد. روش این تحقیق، پژوهش تجربی می باشد. داده های مورد نیاز به وسیله ی ابزار اندازه گیری به صورت میدانی اندازه گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که آسایش حرارتی در زمستان از نظر درجه تنش فیزیولوژیک، بدون تنش سرما و حساسیت حرارتی از درجه راحت برخوردار می باشد و کمتر از 15 درصد کاربران بازار از این شرایط ناراضی هستند.
بررسی تأثیر شرایط اقتصادی بر امنیت غذایی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان پایین ولایت از بخش رضویه شهرستان مشهد)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی مراکز درمانی با استفاده از GIS و روش ارزیابی چند معیاری AHP: ناحیه دو شهر نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف مکان یابی مراکز درمانی به مطالعه موردی در ناحیه دو شهر نیشابور می پردازد. بر این اساس، معیارهای کالبدی، اقتصادی، ارتباطی و طبیعی جهت مکان یابی مراکز درمانی انتخاب شده است. اطلاعات مورد نیاز برای معیارهای فوق با شیوه ی برداشت میدانی(مصاحبه و مشاهده) جمع آوری گردیده، سپس برای دست یابی به بهترین مکان از مدل ترکیبی"" فرآیند تحلیل سلسله مراتبیAHP"" استفاده شده است. محاسبات و فضایی نمودن معیارها با استفاده از نرم افزارهای "" Excel"" و "" Arc GIS"" صورت گرفته و نتایج مطالعات به صورت نقشه هایی حاصل شده است. نقشه ی نهایی، که نتیجه ی بررسی کلیه ی معیارهای مرتبط با مکان یابی مراکز درمانی (درمانگاه) در سطح ناحیه می باشد، محدوده ی مورد مطالعه را به صورت پهنه هایی با اولویّت قوی، متوسّط و ضعیف نشان می دهد و مکان های پیشنهادی برای درمانگاه را مشخص می کند.
مهاجرت، تحرک سکونتی و ساخت اجتماعی – فضایی شهر سبزوار
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع تحرک سکونتی در نواحی مختلف شهر به دلیل رابطه علت و معلولی آن با ساختار اجتماعی ـ فضایی شهر، در مطالعات شهری به ویژه در جغرافیای اجتماعی شهرها مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق یافتن پاسخی منطقی و مستدل به این سوال اساسی است که مهاجرین روستایی وارد شده به شهر سبزوار در بدو ورود در چه مناطقی از شهر اقامت گزیده و در مراحل بعدی چگونه محل سکونت خود را تغییر دادهاند و چه عوامل و متغیر هایی در فرایند اقامت اولیه و تحرکات سکونتی بعدی آن ها موثر بوده است؟ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و داده های به روش پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه) گردآوری شده و با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که مهاجرین وارد شده به شهر سبزوار در بدو ورود عمدتاً در مناطق حاشیهای و بافت قدیم و از نظر سطح درآمدی، در مناظق کم درآمد شهر اقامت گزیدهاند. تحرک سکونتی مهاجرین در مراحل بعد از اقامت اولیه، عمدتا در داخل مناطق درآمدی متوسط و کم درآمد و از نظر کالبدی در حاشیه شهر صورت گرفته است. جابجاییها همواره در جهت مثبت و از مناطق کم درآمد به سمت مناطق با درآمد بالاتر نبوده است؛ بلکه حرکت های معکوس به سوی مناطق درآمدی پایین نیز جریان داشته است. همچنین نتایج این پژوهش نشان دهنده وجود رابطه معناداری بین متغیرهایی همچون میزان درآمد، سطح تحصیلات و سابقه مهاجرت خانواده های مهاجر با چگونگی و جهت جابجایی های درون شهری آن ها است.
بررسی کیفی توسعهی پارک های شهری و بهینه سازی استفاده شهروندان از آن در بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ایجاد هماهنگی لازم بین خواسته های شهروندان و نوع و امکانات پارک ها، از ملزومات ارتقایکیفی فضاهای سبز شهری است. از این رو جهت بهسازی و بازنگری پارک ها، بایستی عوامل جمعیت شناسی مؤثر در توزیع و رشد فضاهای سبز، مطالعه شود.هدف این تحقیق بررسی دیدگاه شهروندان در خصوص توسعه کیفی پارک های شهر بیرجند است. محورهای مورد بررسی در این پژوهش جهت تدوین برنامه های آتی توسعه ی فضاهای سبز شهر بیرجند عبارتند از: الویت تفریحی شهروندان، مدت زمان صرف شده برای رسیدن به یک پارک، میزان مراجعه به پارک ها در طول سال، قالب های اصلی مراجعه به پارک ها، ترجیحات فصلی در مراجعه به پارک ها، مقیاس پارک های مورد استفاده و الویت های مردمی در توسعه ی انواع مختلف پارک ها.
روش انجام تحقیق به صورت اسنادی-تحلیلی و پیمایشی است که بخش اعظم اطلاعات از طریق توزیع پرسشنامه بین ساکنان نواحی چهارگانه ی شهر بیرجند أخذ شده و تحلیل نهایی بر روی آن صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان میدهد که استفاده از پارک های شهری، مهم ترین الویت تفریحی شهروندان شهر بیرجند بوده، ولی عواملی موجب گشته که میزان استفاده ی مردم از این فضاها در فصل های سرد سال به حداقل کاهش یابد. همچنین شهروندان تمام نواحی شهری بر توسعه پارک های بزرگ حومه ای جهت گذران اوقات فراغت تأکید نموده اند.
تحلیلی بر مفهوم کیفیت زندگی شهری در شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد کیفی به مفاهیم توسعه زمینه را برای طرح موضوع کیفیت زندگی فراهم ساخت. این رویکرد برای اولین بار در سال 1966 توسط ریموند بائر به دنبال ظهور بحران های شهری، مطرح شد. امروزه از کیفیت زندگی به معنای قابلیت زندگی یک مکان یاد می شود. هدف از این تحقیق تحلیلی از وضعیت کیفیت زندگی در محلات شهر بابلسر از بعد شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی- محیطی و روانی(ذهنی)، می باشد.
در این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی به صورت تحلیل مقایسه ای بر اساس وزن دهی سلسله مراتبی استفاده شده است. همچنین جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش پرسشنامه ای، پژوهش میدانی، منابع کتابخانه ای، روش مشاهده و منابع اطلاعات اینترنتی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. شاخص های مورد استفاده در این تحقیق بر مبنای بررسی منابع متعدد و نیز با روش دلفی، جهت بررسی کیفیت زندگی در محلات شهر بابلسر، تعیین شده است.
بر اساس بررسی های صورت گرفته محلات شهر بابلسر از بعد شاخص های مورد بررسی دارای نوعی شکاف عمیق می باشند. از طرفی نمره ی میانگین کیفیت زندگی شهر برابر با 517/8 می باشد که بر اساس تقسیم بندی سنجش نمره ی کیفیت زندگی در سطح متوسط قرار دارد. با توجه نتایج به دست آمده محله بی بی سروزه دارای پایین ترین سطح کیفیت زندگی بوده و محله شهرک دانشگاه در بالاترین سطح برخورداری قرار دارد. در واقع نوعی گسست فضایی در میان محلات شرقی و غربی به ویژه میان محلات 13، 14، 15و 16 با محلات 2، 3، 4، 5، 6، 7 وجود دارد.
سنجش سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران با رویکرد تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاهش نابرابری در استفاده از منابع، امکانات و تسهیلات، یکی از مهم ترین معیار های اساسی توسعه پایدار در سطح مناطق کشور به شمار می رود. از طرفی یکی از الزامات اساسی فرآیند توسعه پایدار ملی، توجه به ویژگی های منطقه ای با استفاده از مجموعه ای از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی است تا ضمن شناسایی این تفاوت ها بتوان منابع را به صورت بهینه به مناطق مختلف تخصیص داد. پژوهش حاضر به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران و رتبه بندی آنها براساس میزان توسعه یافتگی، برای هدایت برنامه ریزان و سیاست مداران در تعیین اولویت سرمایه گذاری در استان ها انجام گرفت. بدین منظور، ابتدا 13 شاخص از حوزه های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی شناسایی و داده های متناظر با آنها برای 28 استان کشور ایران گردآوری شد. برای تهیه شاخص ترکیبی از روش تحلیل عاملی استفاده شده و شاخص های ترکیبی برای استان ها محاسبه و سطح بندی شدند. بر اساس این سطح بندی، استان های کهکیلویه و بویر احمد، تهران و سمنان به ترتیب در رتبه های اول تا سوم و استان های کردستان، سیستان و بلوچستان و همدان به ترتیب در رتبه های آخر قرار گرفتند.
تحلیل کیفیت زندگی در یک محیط روستا-شهری؛ مورد پژوهی: شهر سگز آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۲۸۴-۲۶۵
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی کیفیت زندگی در محیط زندگی نواحی روستا- شهری یکی از مسائل مهم در ادبیات مطالعات شهری و روستایی می باشد. کیفیت زندگی در دو بعد عینی و ذهنی مورد توجه می باشد ابعاد عینی به معنی مشهودات و ابعادی از زندگی ساکنین که عینیت داشته و داده های مورد نیاز برای تحلیل این جنبه از کیفیت زندگی قالبا برگرفته از داده های ثانویه می باشد. در حالی که ابعاد ذهنی کیفیت زندگی به معنی سنجش درک و احساس افراد ساکن از محیط زندگی و جنبه مرتبط با این محیط می باشد در این راستا هدف اصلی این تحقیق تحلیل و بررسی کیفیت زندگی شهر سگزآباد است تا به این سوال که شهر شدن این نقطه تا چه حد منجر به بهبود کیفیت زندگی شهروندان شده است. روش این مقاله از انواع روش های توصیفی- تحلیلی و از نوع همبستگی می باشد که برای تحلیل و تشریح موضوع مورد بررسی از روش های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و توسعه ای است. در عین حال از دو شیوه مطالعات اسنادی و مطالعات میدانی در قالب توزیع پرسشنامه، داده های مورد نیاز این تحقیق گردآوری شده است. در مجموع شهروندان ساکن شهر سگزآباد تبدیل این روستا به عنوان یک نقطه شهری را اقدامی مثبت در جهت ارتقاء استانداردهای خود می دانند. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که در محدوده مورد مطالعه نزدیک به 50 درصد از ساکنین نسبت به بهبود کیفیت زندگی خود بعد از شهر شدن محل سکونتشان نظر مثبتی دارند.
درآمدی بر ماهیت میان رشته ای جغرافیای شهری و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن بیستم دوره دگرگونی زندگی اجتماعی انسان و تسلط الگوی زندگی شهری بود. ظهور شهرهای بزرگ در سرتاسر جهان با مسائلی بس پیچیده و متنوع همراه بود، از این رو ایجاد علومی که بتوانند پدیده شهر و مسائل و مشکلات پیامده آن را در شکلی جامع و فراگیر مطالعه و بررسی کنند، بیش از پیش ضرورت یافت. در این میان جغرافیا از پیشتازان عرصه آموزش و پژوهش در زمینه امور شهری به شمار می آید. اگرچه تاریخ علم جغرافیا با تاریخ زندگی بشر بر روی کره خاکی و شناخت انسان از محیط پیرامون خود آغاز می شود اما جغرافیای شهری با سابقه ای کوتاه (در مقایسه با سایر شاخه های جغرافیا) بسیار سریع به یکی از رشته های پرکاربرد علمی در سطح جهان بدل شد. هم زمان ، رشته برنامه ریزی شهری تکوین و تکامل خود را آغاز کرد و ابتدا در غرب و سپس در کشورهای در حال توسعه جایگاه خود را در دانشگاه و عرصه های تخصصی باز کرد. غالباً این توافق وجود دارد که جغرافیا شهری و برنامه ریزی شهری هر دو از علوم جدید هستند و ماهیتی میان رشته ای دارند و پیوندهای مشخص و روشنی در روند تکاملی خود دارند. این نوشتار با روشی تحلیلی و توصیفی و با استفاده از منابع مکتوب و متون مرتبط در پی آن است تا با تحلیل روند تکوین و تکامل این دو رشته ماهیت میان رشته ای آنها را بررسی و تحلیل کند. جغرافیای شهری در حالی که ماهیتی میان رشته ای دارد، به جزئی از رشته جدید برنامه ریزی شهری بدل شده است و برنامه ریزی شهری با بهره گیری از علم جغرافیا و سایر علوم شهری یک نظم میان رشته ای جدید را جهت کاربردی کردن و مدیریت تلفیق علوم موجود در راستای حل مسائل و مشکلات شهری بنیان گذاشت.