فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۱۶۶-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
امکان سنجی مداخله پذیری بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه مطالعه موردی: منطقه 6 شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طیّ دهههای اخیر موضوع احیای بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهرها به یکی موضوعات کلیدی در زمینه ی راهبردهای توسعه ی شهری تبدیل شده است. به همین منظور مدیران و سیاستگذاران شهری اقدامات متعددی از جمله افزایش میزان تراکم ساختمانی، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده، انبوهسازی و غیره را سرلوحه ی کار خود قرار دادهاند. برخی از این سیاستها نیز به شکل مداخلات مستقیم از سوی سیستم مدیریت شهری به منظور تأمین خدمات و امکانات عمومی و یا بهبود وضعیت شبکه معابر، تجمیع قطعات و مواردی از این قبیل در بافتهای فرسوده صورت میگیرد. متأسفانه عدم مد نظر قرار دادن پارامترهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مؤثر در امر مداخلهپذیری بافتهای شهری از سوی دست اندرکاران امور توسعه شهری موجب شده تا هنگام اجرای پروژه های عمرانی مشکلاتی همچون تأخیر در زمان اجرا پروژهها، صرف هزینههای گزاف و یا نارضایتیهای اجتماعی به وجود آید. بر این اساس تحقیق حاضر تلاش دارد تا با کمک سه شاخص عمده ی فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی میزان مداخله پذیری بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهر قم را تعیین نماید تا هرگونه اقدام در این زمینه به شکل مؤثرتری صورت گیرد. البته رعایت مجموعه این معیارها به همراه زیر معیارهای آن باعث به وجود آمدن پیچیدگی هایی در امر تصمیمگیری میگردد. لذا به منظور تسهیل در امر تصمیم گیری، از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) جهت دستیابی به اهداف تحقیق حاضر استفاده شده است. نتایج نشان میدهد از مجموع 76 هکتار مساحت منطقه 6 شهر قم، 3/20 درصد از مساحت آن دارای مداخلهپذیری کم و 8/41 درصد دارای مداخله پذیری متوسط میباشد. در مقابل 9/37 درصد از مساحت منطقه ی یاد شده از مداخلهپذیری بالایی برخوردار است که علت اصلی آن را میتوان به سبب وجود اراضی بایر با وسعت زیاد، در داخل بافت عنوان کرد.
ارزیابی حریم امن شهری در ارتباط با ریسک پذیری سکونتگاه های شهری استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود گسل های متعدد وپراکنش جغرافیایی زلزله ها در کشورما نشانگر آن است که تقریباً مساحت زیادی از سرزمین ایران در معرض خطر زمین لرزه قرار داشته که در برگیرنده ی حجم وسیعی از جمعیّت کشور می باشد. استان اصفهان از جمله استان های زلزله خیز کشور است بطوری که طبق اسناد و مدارک تاریخی تعدادی از شهرهای آن زلزله های مخربی تجربه نموده اند. همچنین وجود گسل های فراوان و به ثبت رسیدن تعداد زیادی کانون زلزله طیّ صد سال اخیر در این استان نشانگر فعال بودن گسل های آن می باشد. رشد جمعیّت این استان طیّ 5 دهه گذشته به حدود چهار برابر رسیده است. به منظور تحلیل و بررسی نحوه ی توزیع و پراکنش جمعیّت شهری در این استان از ""مدل آنتروپی"" استفاده گردیده که نتایج نشان می دهد توزیع جمعیّت این استان کاملاً متمرکز و نامتعادل می باشد. از طرفی بسیاری از مناطق مسکونی در استان اصفهان در حریم گسل ها استقرار یافته و در معرض خطر و آسیب پذیری بالایی قرار دارند، لذا برای جلوگیری از ایجاد شهرهای جدید و گسترش سکونتگاه های فعلی در مناطق پرخطر و عدم استقرار فعالیّت های گوناگون اقتصادی در این مناطق و با هدف کاهش آسیب پذیری لرزه ای، انجام پهنه بندی خطر زمین لرزه در این استان ضروری می نماید. بر اساس نقشه ی پهنه بندی تهیه شده حدود 37 درصد وسعت استان اصفهان در منطقه ی با خطر بالا و بسیار بالا قرار دارد که شامل 34 درصد شهرها و 5/10 درصد جمعیّت شهری می باشد.
بررسی و تحلیل اثرات توسعه بر محیط با کاربرد مدل تخریب (مطالعه موردی: شهرستان بروجن، استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، زمینه های تسلط فزاینده بشر بر طبیعت فراهم آمد؛ تعادل بین آنها به زیان ""طبیعت"" به هم خورد و افزایش تخریبِ مراتع و جنگل ها، فرسایش خاک، مصرف فزاینده منابع تجدید ناپذیر، آلودگی آب، خاک و هوا حاصل گردید. در مورد شهرستان بروجن (منطقه مورد مطالعه) نیز شرایط فوق صدق می کند. لذا در این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی با رویکرد سیستمی است، سعی گردید با کاربرد مدل تخریب، میزان تخریب و ناپایداری منطقه که به دنبال تغییرات شتابان ناشی از فرایند توسعه در دهه های اخیر به وقوع پیوسته است، تعیین گردد. مدل تخریب یک روش تجزیه و تحلیل سیستمی است و در دسته بندی کلی مدل ها، جزء مدل های اطلاع رسان می باشد. نتایج حاصل از کاربرد مدل مذکور نشان داد که: هیچ واحدکاری به لحاظ دامنه تخریب فاقد محدودیت نیست. 7/7 % از وسعت منطقه در سطح 2 توسعه(مناسب برای توسعه)، 2/69 % در سطح 3 (قابل توسعه با برنامه ریزی مناسب)، 4/15 % در سطح 4 (غیر قابل توسعه) و 7/7 % دارای محدودیت توسعه بوده و باید مورد حفاظت قرار گیرند. همچنین با توجه به نتایج مذکور، مشخص گردید که در بیش از 96% از منطقه، تخریب با نوساناتی وجود دارد.
سنجش و تحلیل پایداری شهری با استفاده از مدل تلفیقی AHP- VIKOR (مطالعه موردی: شهرهای استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۱۵۲-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
استان زنجان به عنوان یکی از مهمترین مناطق شمال غرب کشور در موقعیت استراتژیکی ممتازی قرار دارد. شهرهای این استان در دهه های اخیر تغییر و تحولات فضایی اساسی یافته است. هدف از انجام مقاله حاضر، سنجش و تحلیل میزان پایداری شهرهای استان زنجان با استفاده از مدل تلفیقی AHP- VIKOR بوده است. روش تحقیق، به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نوع تحقیق، کاربردی و رویکرد آن، به دو صورت کمی و کیفی می باشد. یافته های حاصل شده از تحقیق نشان می دهد که بر اساس امتیاز نهایی که از Qi ، Si و Riحاصل شده شهر هیدج کمترین مقدار را داشته و با عنوان پایدارترین شهر استان در رتبه اول قرار دارد و شهر سجاس با حداکثر مقدار به عنوان ناپایدارترین شهر استان محسوب می گردد. این امتیازهای حاصل شده، بیانگر این واقعیت است که شکافی بین شهرهای استان از لحاظ پایداری حاکم می باشد.
ارائه مدل ارزیابی شهر اسلامی با رویکردی بر شاخص های بارز شهر اسلامی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۱۶۹-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
هر چند واژه ی شهر و شهرنشینی، تاریخی به درازای عمر بشر دارد، اما هیچ شهری در گذر زمان توانِ ماندگاری را نداشته، مگر این که دارای هویت فرهنگی مشخص بوده باشد. دین اسلام با توجه به صبغه ی فرهنگی برجسته ای که دارد؛ از همان آغاز تأثیرگذاری خویش، هویت یابی اسلامی را بر پایه مؤلفه های اجتماعی بالاخص مؤلفه های شهری آغاز نمود. در این پژوهش ابتدا با روش کتابخانه ای - اسنادی، مبانی نظری پژوهش که شامل هشت شاخص مهم شهر اسلامی است، بدست آورده و با نگاهی همه جانبه بر داشتن هویت اسلامی، شاخص ها را با نگاه درون دینی مورد تحلیل قرار داده و در ادامه با روش میدانی و با استفاده از نظر سنجی از خبرگان میزان وزن هر شاخص بدست آمده و سپس با استفاده از روش ساده وزنی (SAW) مدل نظام مندی جهت ارزیابی شهرها بر اساس شاخص های اسلامی ارائه شده است. نتایجی که از پرسش نامه ها به دست آمد، حاکی از این بود که هیچ کدام از شاخص ها از نظر شهرسازان و کارشناسان علوم قرآنی بی اهمیت و یا کم اهمیت نبودند؛ ولی با این وجود بیشتر توجه شهرسازان معطوف به ظواهر شهری بوده و کارشناسان علوم قرآنی به روح معنوی حاکم بر شهر تأکید بیشتری دارند.
بازخوانی ابعاد زیبایی شناسی محیطی فرم شهر؛ مورد پژوهی: استخوان بندی اصلی شهر تاریخی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۱۰۲-۸۷
حوزههای تخصصی:
بررسی اثرات فصلی بودن فعالیت های گردشگری بر امنیت شغلی شاغلین بخش گردشگری (مطالعه موردی: شهر سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت صنعت گردشگری که اقتصاددانان آن را سومین صنعت بزرگ دنیا می دانند، به اندازه ای است که هر کشوری علی رغم میزان سطح توسعه ای که دارد، خواهان اثرات مثبت آن اعم از توسعه اقتصادی، ارتقا ارتباطات و صلح بین المللی، بهبود استاندارد زندگی، حفاظت از میراث فرهنگی و ... است. گردشگری بیش از 7/8 درصد از استخدام جهانی و یک شغل به ازای هر 5/11 شغل موجود در جهان را به خود اختصاص داده است. با این وجود، یکی از انتقادات وارد آمده بر اشتغال زایی گردشگری، فصلی بودن آن است. این پدیده که می توان گفت گریبان گیر هر مقصد گردشگری است؛ بر امنیت شغلی فعالین حوزه گردشگری تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر که از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است؛ بررسی تأثیر فصلی بودن، بر دو بعد مهم امنیت شغلی یعنی درآمد و ثبات شغلی است. در این پژوهش، میانگین درآمد و تعداد کارکنان قراردادی در فصول مختلف سال و همچنین دیدگاه 105 شاغل گردشگری در مورد تأثیر فصلی بودن بر درآمد و ثبات شغلی آن ها (با استفاده از آزمون T) در 3 حوزه فعالیتی گردشگری یعنی هتل، رستوران و فروشگاه های عرضه سوغات در شهر سرعین، در قالب پرسشنامه مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که میانگین درآمد و توزیع کارکنان قراردادی در سرعین، در فصول مختلف، متفاوت است؛ به این ترتیب که این دو شاخص در فصل تابستان به بیشترین مقدار خود و به ترتیب در فصول بهار، پاییز و زمستان کاهش می یابند. هم چنین فعالین این حوزه اثر فصلی بودن گردشگری (که بر تعداد گردشگران هر فصل) را بر میزان درآمد و احساس ثبات شغلی خود را تأیید می کنند. راه کارهایی از جمله متنوع سازی بازار هدف گردشگری، برگزاری جشنواره و رویدادها و ایجاد مشوق هایی مانند قیمت گذاری متفاوت در فصول کم رونق می تواند موجب تعدیل اثرات نامطلوب فصلی بودن شود.
بررسی نحوه مشارکت مردمی و مدیریت در ارتقا کیفیت مناظر سبز شهری با رویکرد افزایش مهارت های کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۲۲۰-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
رابطه میان منظر طبیعی یک شهر و اجتماع ابعاد گوناگونی دارد و جمعیت زیادی مستقیماً در فعالیت های روزانه و تفریحی با منظر طبیعی شهر مانند پارک های تفریحی و فضاهای سبز عمومی و خصوصی ارتباط برقرار می کنند. به طور کلی ادراک هر فرد از جامعه نسبت به مناظر طبیعی یک شهر متفاوت است، لیکن تصور و نحوه استفاده عمومی از فضاهای سبز در سطح شهرها مورد بحث می باشد. در این پژوهش نمونه هایی تصادفی از پنج محله مسکونی شهر شیراز انتخاب شده و نگرش و نحوه استفاده ساکنین محله بر اساس تنوع فعالیت های کودکان در فضاهای سبز شهری مورد بررسی قرار گرفته است. محله های انتخاب شده از لحاظ نوع سکونت و گونه شناسی مسکن با یکدیگر متفاوت بوده و شامل نمونه هایی از ساکنین محدوده مسکونی کم ارتفاع در بافت تاریخی، محدوده مسکونی کم ارتفاع در بافت جدید شهری، محدوده مسکونی کم ارتفاع در بافت قدیم شهری، محدوده آپارتمانی و مجتمع های مسکونی چند طبقه در بافت جدید شهری، محدوده مسکونی کم ارتفاع واقع در شهرک های جدید حومه شهر می باشد که از فضاهای سبز شهری موجود در محله استفاده می کردند. روش مطالعه در حوزه مباحث مشارکت اجتماعی و مدیریت فضاهای سبز شهری و رفتارهای محیطی کودکان به شیوه توصیفی- تحلیلی است که به کمک ابزار گردآوری کتابخانه ای، درگاه های اینترنتی و پایگاه های اطلاعاتی جمع آوری شده است. در پی آن از طریق ارائه پرسشنامه و مصاحبه نیم سازمان یافته با ساکنین، نیازها و نگرش استفاده کنندگان از مناظر شهری برداشت شده و با راهکارهای مدیریتی که در مقیاس محلی جهت ارتقا رفاه ساکنین محله های مورد مطالعه تطبیق داده شده است. قابل ذکر است که در میان نمونه های انتخابی، ساکنین بافت تاریخی از لحاظ دسترسی به مناظر سبز با توجه به موقعیت شهری، با دیگر نمونه ها متفاوت می باشند. در نهایت با بررسی نتایج تفاوت هایی در نگرش ساکنین محله ها از فضاهای سبز شهری و نقاط قوت و ضعف این گونه فضاها در ترغیب فعالیت های کودکان برای شناخت و راهکارهای مدیریت در سطح محلی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مشاهده شد که شاخص هایی مانند قدمت تاریخی مکان، کیفیت امکانات بازی و فعالیت کودکان، منظر طبیعی و وسعت فضایی از اولویت های مراجعین برای رجوع به فضاهای سبز شهری مورد مطالعه می باشد.
تعیین جهت بهینه گسترش شهر کرمانشاه با استفاده از AHP و GIS
حوزههای تخصصی:
شهرها در روند رشد خود با مسائل و پیامدهای متفاوتی مواجه اند، از این رو تعیین جهت مناسب برای گسترش شهر با توجه به خصوصیات شهر بسیار مهم است. مسائل مرتبط با گسترش شهر را می توان در قالب مسائل کالبدی و زیست محیطی، مسائل اجتماعی و فرهنگی و مسائل اقتصادی بررسی کرد. شهر کرمانشاه در روند گسترش خود پیامدهای نامناسبی را بر محیط اطراف خود گذاشته است. از دیدگاه کالبدی و زیست محیطی، تخریب باغات و زمین های کشاورزی، آلودگی های زیست محیطی، چند پاره شدن بافت شهری در اثر الحاق روستاها به شهر، و عدم سازگاری کاربری ها از نتایج گسترش شهر کرمانشاه بوده است. از بعد اجتماعی می توان به تضادهای فرهنگی و اجتماعی ایجاد شده اشاره کرد. افزایش هزینه های ایجاد زیرساخت ها، عدم بهره گیری مناسب از اراضی شهر و نابودی زمین های کشاورزی و باغات نیز از نمودهای گسترش شهر کرمانشاه از لحاظ اقتصادی بوده است. بنابراین، با توجه به مسائل عنوان شده می توان با تعیین جهت بهینه گسترش شهر، برنامه ریزی مناسبتری را برای شهر اتخاذ نمود. هدف از انجام این پژوهش، تعیین جهت بهینه گسترش شهری در خارج از محدوده موجود شهر کرمانشاه است. در تعیین جهت مناسب گسترش شهر کرمانشاه، ابتدا اطلاعات توصیفی شهر کرمانشاه در قالب متغیرهایی نظیر جاده های شهری، جاده های روستایی، مناطق صنعتی، خطوط انتقال برق فشار قوی، گسل، شیب، جهت شیب، جنس خاک و آب های سطحی (رودخانه) جمع آوری شده و بکار گرفته شده است. با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و ابزار GIS مناسبترین جهت گسترش شهر ارائه شده است که در نهایت ناحیه شرقی شهر به عنوان مناسبترین جهت گسترش شهر انتخاب شده است.
رویکرد برنامه ریزی وکالتی در برنامه ریزی شهری (موردپژوهی: شهر سبزوار، محله گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه عملکرد شهری نه تنها به برخورداری شهر از سرمایه فیزیکی وابسته است، بلکه به طور فزاینده ای به سرمایه اجتماعی و انسانی بستگی دارد. شهر پدیده ای فراتر از کالبد ظاهری است. ابعاد اجتماعی و فرهنگی هر شهر بعد پنهان در طرح های شهری به شمار می رود که به دلیل ماهیت غیرکالبدی و دشواری شناخت و درک، همواره در عرصه های نظریه پردازی و عملی به آن کم توجهی شده است. در این مقاله سعی شده است با اشاره به سیر تکوینی نظریه های برنامه ریزی شهری، رویکرد برنامه ریزی وکالتی پل دیویدوف به عنوان یکی از اولین مبانی فکری در زمینه طرح مباحث اجتماعی، فرهنگی در زمینه برنامه ریزی شهری بررسی شود. این تحقیق به روش کتابخانه ای، با استفاده از مطالعات میدانی، مصاحبه و پرسش نامه و استفاده از تکنیک swot در پی پاسخ به این سؤالات است: برنامه ریزی وکالتی در سیر تکوینی نظریه های برنامه ریزی شهری از چه جایگاهی برخوردار بوده و اصول و الزامات آن کدام است؟ نحوه عملکرد آن چگونه است و در وادی عمل با چه مشکلاتی مواجه شده است؟ در ادامه، با بررسی نمونه موردی محله گلستان در شهر سبزوار به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا برنامه ریزی وکالتی در این محله می تواند در بهبود وضعیت و کیفیت زندگی ساکنان آن تأثیرگذار باشد؟ در نهایت نتایج این مقاله تنها راه مصالحه میان حرفه مندی (تخصص) و مسئولیت سیاسی را همان مفهوم وکالت دیویدوف معرفی می کند و این دیدگاه را یکی از مهم ترین نظریه های پیشگام در زمینه توجه به مسائل اجتماعی و مشارکت معرفی می کند. از یافته ها می توان نتیجه گرفت که محله گلستان در صورتی می تواند به توسعه پایدار دست یابد که اولاً ساکنان را برای انجام انواع طرح های مشترک، چه از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و چه از نظر کالبدی و زیست محیطی یاری رساند؛ ثانیاً مدیریت شهری فعلی باید دیدگاه های سابق خود را رها کرده، با نگاهی سیستمی به شهر، به سوی مدیریت یکپارچه شهری و واگذاری اختیارات به مدیریت های محلی گام بردارد.
تبیین رویکرد نظریه شهر عدالت محور در نظام مدیریت شهری با تأکید بر طرحهای توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۵۶-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
ارزیابی میزان رضایت و مطلوبیت از سفر با اتوبوس درون شهری با استفاده از مدل رگرسیون رتبه ای (نمونه مطالعاتی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر بر میزان رضایت و مطلوبیت از سفر با اتوبوس به کارایی و کارآمدی آن یعنی سرعت، زمان بندی مناسب و امنیت آن مربوط می شود. هدف این نوشتار این است که میزان رضایت و مطلوبیت سفر با اتوبوس را به عنوان یکی از شاخص های حمل ونقل پایدار شهری، از دید ویژگی های فردی استفاده کنندگان مورد بررسی قرار داده و متغیرهای مستقل تأثیرگذار را شناسایی نماید. داده های اولیه برای این منظور از طریق تکمیل پرسش نامه جمع آوری شده و مورد تجزیه وتحلیل توصیفی قرارگرفته اند. با بهره گیری از تحلیل همبستگی، مدل رگرسیون رتبه ای و با آزمون خطوط موازی مشخص گردید که مجموعه ای از عوامل فردی همچون سطح تحصیلات، شغل و غیره همراه با پارامترهای کیفی سیستم اتوبوس رانی از قبیل مدت زمان انتظار در ایستگاه، کیفیت سیستم اتوبوس رانی و فراوانی استفاده از اتوبوس بر میزان رضایتمندی مسافرین مؤثرند.
ارزیابی توزیع فضایی و مکانیابی درمانگاه های شهری با استفاده از مدل NETWORK ANALYST (نمونه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۱۸۰-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین مسائل که میتواند به بهبود وضع شهرها و دسترسی مناسب ساکنین شهرها به خدمات را فراهم آورد توزیع مناسب خدمات شهری میباشد. یکی از مهترین خدمات که توزیع مناسب آن علاوه بر کاهش مشکلات و معضلات شهرها (ترافیک شهری و ...) به سلامتی ساکنین شهرها نیز کمک میکند دسترسی مناسب به مراکز درمانی میباشد. بایستی خدمات درمانی به گونه ای در شهرها توزیع شود که در کمترین زمان ممکن جمعیت ساکن در شهر به این کاربری دسترسی داشته باشند بنابراین توزیع مناسب این کاربری در سطح شهرها در جهت دسترسی مناسب ساکنین شهرها امری ضروری می باشد. در این پژوهش با استفاده از مدل Network Analyst به ارزیابی توزیع فضایی درمانگاههای شهری زنجان و همچنین با استفاده از مدل تحلیلی سلسله مراتبی (AHP) به مکانیابی مراکز درمانگاهی جدید اقدام شده است. هدف از این پژوهش شناسایی محدوده های شهری زنجان که کم ترین دسترسی به درمانگاههای شهری را داشته و ارائه مکانهای پیشنهادی جهت ایجاد درمانگاههای شهری جدید می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که قسمت های شمال غرب و شمال شرق شهر زنجان که اکثراً در دو دهه اخیر ساخته شده اند، کم ترین دسترسی به درمانگاههای شهری را دارا میباشند و در حدود 76242 نفر در شهر زنجان دسترسی مناسبی به این مراکز درمانی ندارند.
تحلیل و مقایسه توزیع اندازه ی شهرها در نظام شهری استان همدان
حوزههای تخصصی:
افزایش شدید جمعیت شهری در جهان به ویژه در کشورهای درحال توسعه در طی دهه های اخیر باعث به وجود آمدن پدیده نخست شهری در آن ها شده است. کشور ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه، در طی دهه های اخیر به ویژه از سال 1345 به بعد از روند متعادل خود خارج و افزایش شدید جمعیت شهری در آن مشاهده می شود. این مقاله، به تحلیل و مقایسه توزیع اندازه شهرها در نظام شهری استان همدان طی سال های 1365 تا 1390 می پردازد. پژوهش حاضر از نوع نظری – کاربردی و از لحاظ روش مطالعه توصیفی – تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات، ضمن مطالعه آثار کتابخانه ای، از آمارنامه ها (سالنامه آماری و سرشماری نفوس و مسکن در همه دوره های سرشماری) استفاده شده است. در ادامه، با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه وتحلیل آن ها با استفاده از نرم افزار Excel، در تبیین مناسب داده ها تلاش شده است. برای پی بردن به وضعیت نخست شهری در استان همدان، از مدل مرتبه – اندازه و مدل های رایج نخست شهری شامل شاخص های نخست شهر، دو شهر، گینزبرگ، موماو و الوصابی، مهتا و ضریب آنتروپی استفاده شده است. می توان گفت نظام شهری استان همدان در پنج دوره موردمطالعه 1365 – 1390 منطبق بر الگوی نخست شهری بوده است و از قانون مرتبه – اندازه پیروی نمی نماید. در پایان، با توجه به ارزیابی های صورت گرفته از وضعیت نخست شهری در استان همدان، برای بهبود وضعیت، راهکارهایی ارائه شده است.
راهبردپژوهی در سایه عوامل کلان محیطی در گردشگری شهری با استفاده از مدل های کمی و کیفی (مطالعه موردی: توسعه گردشگری شهر یزد)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
17 - 33
حوزههای تخصصی:
گردشگری براساس وجود جاذبه های دیدارگر شکل می گیرد و شهرها یکی از مکان های پرجاذبه گردشگری هستند. گردشگری شهری یکی از عوامل مهم توسعه اقتصادی اجتماعی و رفاهی شهر و شهرنشینان است. شهر یزد از جمله شهرهای تاریخی کشور است که ویژگی های لازم برای توسعه گردشگری شهری را دارد. پژوهش حاضر سعی بر این داشت که با استفاده از روش SWOT و PESTLE ضمن بررسی نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید در بخش گردشگری شهری شهر یزد، بهترین راهبردها را برای مقابله با تهدیدها و بهره گیری از فرصت ها تعیین کند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات با استفاده از روش های مشاهده مستقیم و مصاحبه و تهیه پرسشنامه انجام گرفته است. در فرایند گردآوری اطلاعات و به خصوص در جمع آوری پرسشنامه، جامعه نمونه در سه سطح مردم، گردشگران، و مسئولان ادارات مرتبط با گردشگری شهری است. جهت نمونه گیری از روش خوشه ای استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در تدوین راهبردهای توسعه گردشگری شهری با تأکید بر عوامل خارجی باید جنبه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، قانونی، و محیط زیستی در نظر گرفته شود. در پژوهش حاضر، این عوامل دسته بندی شده و در نهایت با توجه به عوامل داخلی و خارجی راهبردهایی برای توسعه گردشگری شهری یزد از جمله پیش رفتن به سوی دولت الکترونیک و تسهیل خدمات رسانی به گردشگران از طریق ایجاد خدمات الکترونیک، افزایش دادن سرمایه در گردش، و خروج از رکود سرمایه در شهر از طریق تصویب قوانین تضمین سود سرمایه و در نتیجه کاهش تورم ارائه شد.
مکان یابی سایت های گردشگری شهر بندرعباس جهت ایجاد فضای توریستی
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
113 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مکان یابی سایت های گردشگری شهر بندرعباس برای ایجاد فضاهای توریستی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم اطلاعات جغرافیایی و بررسی لایه های جغرافیایی شهر بندرعباس می پردازد. هدف مطالعه حاضر این است که با توجه به معیارها و لایه های اطلاعاتی موجود در فرایند برنامه ریزی گردشگری شهر ساحلی بندرعباس مکان های مستعد جهت احداث پروژه های گردشگری تعیین شوند. برای مکان یابی سایت های گردشگری شهر بندرعباس لایه های محدوده ساحل، تأسیسات گردشگری و هتل های موجود، حمل ونقل و پارک های موجود ارزیابی شده، و وزن و ارزش هریک از این لایه ها در نظر گرفته شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. درنهایت، با بهره گیری از مدل تصمیم گیری تحلیل سلسله مراتبی مکان یابی مناسب برای ایجاد پروژه های گردشگری مشخص شد و با تجزیه و تحلیل انجام شده، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، مستعد ترین نقاط در نزدیکی محدوده ساحل و کم استعداد ترین منطقه منطبق بر اراضی که فاصله زیادی از محدوده ساحل دارند تعیین شد. با این حال، مکان یابی مناسب تر مستلزم معیارها و استانداردهای دقیق تر برای تصمیم گیری و برنامه ریزی گردشگری شهری است. در واقع، چالش اساسی در مدیریت گردشگری شهری بندرعباس فقدان استاندارد ها و معیارهای مناسب جهت احداث سایت های گردشگری است. این امر مستلزم ساختار سازمانی و مدیریتی مناسب و همچنین سلسله مراتبی از برنامه ریزی و طراحی فعالیت ها در راستای توسعه پایدار گردشگری با رعایت همه استانداردهاست.
اخلاق گردشگری مدرن رویکردی انتقادی به ابعاد، اصول و آثار اخلاق گردشگری مدرن
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
47 - 61
حوزههای تخصصی:
گردشگری مدرن در پارادایم مدرنیته شکل گرفته و توسعه یافته است. بنابراین، بسیاری از معضلات مدرنیته دامنگیر این گونه گردشگری نیز است. گردشگری مدرن در جست وجوی سود بیشتر در زمان کمتر و با بازدهی بیشتر است، اما در این میان ممکن است بسیاری از هزینه های پنهان نادیده گرفته شوند. گردشگری مدرن مسائل اخلاقی زیادی را پدید می آورد که عمدتاً در دو زمینه مهم قابل ردیابی و بررسی اند: طبیعت و جامعه. اگر اخلاق را به معنای کانتی آن در نظر بگیریم، بسیاری از تلقی ها و کنش ها در گردشگری مدرن از عقلانیت کافی برخوردار نبوده و به همین دلیل غیر اخلاقی اند. گردشگری مدرن هنوز رویکردی اکتشافی و فاتحانه دارد؛ رویکردی که در سده های گذشته و در دوران استعمار به کشف سرزمین های جدید و دسترسی به منابع بیشتر منتهی می شد. این رویکرد متکی به مفهوم «دیگری» است؛ یعنی گردشگر و سرزمینش با مقصد گردشگری، جامعه، و طبیعت آن تفاوت ماهوی دارد و هریک سرنوشت مستقلی را پیش روی دارند. اما به نظر می رسد بتوان گردشگری مدرن را، در زمینه اخلاق، دوباره تعریف کرد و به نسخه جدیدی از گردشگری دست یافت که پایدار و مسئولانه باشد. همان گونه که در جریان تکامل اجتماعی کشاورزی با نیروی کار بردگان به کنشی غیر اخلاقی بدل شده و مورد سرزنش قرار می گیرد، گردشگری مدرن نیز با آسیب های اجتماعی و زیست محیطی آن با همین وضعیت اخلاقی مواجه خواهد شد. در پژوهش هایی که تاکنون به زبان فارسی انجام شده است چندان ژرفای فلسفی اخلاق گردشگری مورد کنکاش قرار نگرفته و در خصوص اخلاق گردشگری بیشتر به کدهای اخلاقی و باید ها و نباید ها از منظر ایدئولوژی خاص پرداخته شده است. بنابراین، در این مقاله تلاش می شود، هر چند گذرا و مختصر، برخی چالش های فلسفی و سؤالات اساسی اخلاق در گردشگری مطرح شود.
روش تحقیق در این مقاله، هرمنوتیک، تأویلی، و توصیفی است. با مطالعه کتاب ها و مقالات و اخبار مربوط به گردشگری و همچنین بررسی هنجارهای اخلاقی در برخی جوامع مقصد گردشگری به برداشتی کلی دست یافته ایم که با روش قیاسی به تحلیل ماهیت اخلاقی گردشگری مدرن می پردازد. برای سهولت تحقیق، اخلاق گردشگری در دو زمینه اصلی، که عبارت اند از طبیعت و جامعه، بررسی شده است. نتیجه تحقیق به صورت تبیین مسئله و آسیب شناسی اخلاق گردشگری مدرن صورت بندی شده است.
بررسی رشد صنعت گردشگری با استفاده از مدل تاپسیس (مطالعه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری نقش موثری در اشتغال و تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه کشورهای مختلف ایفا می کند، به طوری که این صنعت بالغ بر 11 درصد از سطح اشتغال جهان را پوشش داده است. هدف این مقاله تحلیل وضعیت موجود و دستیابی به روشهای توسعه گردشگری در شهر همدان با موضوع خاص افزایش روزهای اقامت مسافران است. از جمله مشکلاتی که گردشگری همدان با آن مواجه است، فصلی بودن و مدت محدود ماندگاری توریست در همدان است، در صورتیکه بتوان مدت زمان اقامت گردشگران داخلی و خارجی، همچنین بازه زمانی (فصول سرد سال)، توسعه زیر ساخت ها در محورهای گردشگری و مهیا سازی مکان های جاذب گردشگری برای بازدید عموم را افزایش داد، جایگزین مهمی برای رهایی از اقتصاد تک محصولی می باشد و بتبع آن موجب افزایش درآمد منطقه و توسعه اشتغال نمود. در این پژوهش برای اولویت بندی گزینه ها از مدل تاپسیس به عنوان یک روش تصمیم گیری چند شاخصه استفاده شده است. در پایان، نتیجه پژوهش اولویت بندی و رتبه بندی نهایی گزینه ها انجام شد که تپه هگمتانه و گنبد علویان نسبت به سایر گزینه ها در اولویت هستند. نوع پژوهش کمی و کیفی بوده و روش آن توصیفی-تحلیلی است، که با بررسی منابع کتابخانه ایی و مطالعات میدانی انجام گرفته است
بررسی تطبیقی قوانین و برنامه های توسعه شهری با اصول حکمروایی خوب مطالعه موردی: برنامه های توسعه شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
37 - 48
حوزههای تخصصی:
حکمراویی خوب را می توان رویکرد، فرایند و شیوه مشارکتی اداره امور عمومی با مشارکت سه بخش دولتی، خصوصی و مدنی تعریف نمود. در سال های اخیر در ایران، به طور گسترده از این رویکرد به عنوان ضرورت توسعه مدیریت شهری کشور نام برده شده و در موارد متعددی به ارزیابی تحقق آن در اداره امور عمومی شهرها نیز پرداخته شده است. این در حالی است که به ظرفیت های موجود آن در قوانین و برنامه های توسعه شهری کشور توجه نشده است. اقدمات صورت پذیرفته در این خصوص، بیشتر در نفی انفعالی انحصار مدیریت دولتی در اداره کشور و شهرها انجام پذیرفته است. به همین دلیل این تلاش ها و اقدامات منجر به تبدیل این رویکرد به گفتمان رایج علمی و اجرایی حوزه مدیریت توسعه شهری در ایران نشد. از این رو این پژوهش در پاسخ به این سئوال اساسی انجام پذیرفت که میزان تطبیق قوانین و برنامه های توسعه شهری ایران و شهر تهران با اصول حکمراویی خوب چیست؟ هدف این پژوهش، شناخت و تشریح میزان تطبیق پذیری محتوای قوانین و برنامه های توسعه شهری ایران و شهر تهران با اصول حکمراویی خوب و کمک به بازنگری مبانی ارزشی، جهت گیری های دانشی و توسعه مدیریت شهری کشور است. این پژوهش از نوع پژوهش های نظری و کیفی می باشد که به روش تحلیل محتوایی، مقایسه ای و دلفی انجام پذیرفته است. روش دلفی برای نظر سنجی و تطبیق نهایی محتوای قوانین و برنامه های مورد مطالعه با اصول حکمروایی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای جمع آوری گردیده است. قوانین و برنامه های مورد استفاده در این پژوهش، شامل قوانین توسعه شهری کشور، برنامه های توسعه شهری شهر تهران و برنامه های سازمانی شورای اسلامی شهر و شهرداری تهران می باشد. بر اساس یافته های این پژوهش، قوانین و برنامه های توسعه شهری ایران با اصول حکمراویی خوب شهری ارتباط دارند، اما به ندرت با آنها منطبق می باشند. میزان ارتباط این قوانین و برنامه ها با این اصول، از قوانین و برنامه های توسعه شهری کشور و شهر تهران به برنامه های سازمانی شورای اسلامی و شهرداری بیشتر می شود. این قوانین و برنامه ها بدون رویکرد حکمروایی و صرفاً با هدف استانداردسازی فنی عملکرد سازمانی مدیریت شهری تدوین شده اند.