فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
محیط زیست شهری مانند همه محیط هایی که زندگی در آنها جریان دارد در فعالیت های انسان تاثیر گذاشته و از آن متاثر می گردد و به دلیل شمار جمعیت زیادی که در آن درگیرند این تاثیر متقابل اگر مخرب باشد فجایع زیست محیطی به بار خواهد آورد. رفتار شهروندان در برخورد با محیط زیست اطرافشان عامل مهمی در کاهش مخاطرات زیست محیطی در حیات شهری است. بدیهی است که عوامل متعددی می تواند بر یک رفتار خاص تأثیر بگذارد، اما از آنجا که بررسی تمامی عوامل در چهارچوب یک تحقیق نمی گنجد، این تحقیق به سنجش تأثیر برخی متغیرها از جمله دانش زیست محیطی، نگرش زیست محیطی، ارتباط افراد با طبیعت، سن، جنسیت، وضعیت تاهل، موقعیت اجتماعی/ اقتصادی بر رفتار زیست محیطی شهروندان پرداخته است. این پژوهش به شیوه ی پیمایشی و با توزیع پرسش نامه بین افراد نمونه ای به حجم 400 نفر در سال 1391 انجام شده است. افراد نمونه به شیوه ی سهمیه ای از جامعه آماری شهروندان بالای پانزده سال شهر اصفهان انتخاب شدند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که رفتار زیست محیطی شهروندان اصفهانی نسبت به دهه قبل رفتار هایی مسئولانه تر شده است. ارتباط افراد با طبیعت مهمترین عامل پیش بینی کننده رفتار زیست محیطی از بین دیگر عوامل مورد بررسی است. افراد مسن و زنان رفتارهایی مانند تفکیک زباله واستفاده از حمل و نقل دوستدار محیط زیست را بیشتر از مردان انجام می دهند. موقعیت اجتماعی/ اقتصادی پیش بینی کننده استفاده افراد از حمل و نقل دوستدار محیط زیست و خرید زیست محیطی است که البته رابطه اول منفی است بدین گونه که افراد با موقعیت اجتماعی/ اقتصادی بالاتر کمتر از حمل و نقل دوستدار محیط زیست استفاده می کنند. زنان از حمل و نقل دوستدار محیط زیست بیشتر استفاده می کنند و در زمینه تفکیک زباله از مبداء نیز رفتار مطلوب تری دارند.
روش شناسی انتخاب شاخص های سنجش پایداری در شهرهای کوچک با تأکید بر استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شناخت وضعیت و تنگناهای توسعه نواحی به لحاظ پایداری و توسعه پایدار در شهرها از مسائلی است که اخیراً در فرهنگ برنامه ریزی شهری مطرح شده است. استفاده از شاخص های توسعه پایدار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی می تواند معیاری مناسب هم برای تعیین جایگاه شهرها و هم در جهت حل مشکلات و نارسایی هایی آنها برای نیل به رفاه اقتصادی و سلامت اجتماعی- فرهنگی ساکنین جهت رسیدن به توسعه ی پایدار شهری باشد. در این راستا هدف از تحقیق حاضر شناسایی و تبیین شاخص ها و معیارهای مناسب برای سنجش پایداری و عملیاتی کردن این شاخص ها در سطح شهرهای کوچک کشور، با تأکید بر شهرهای کوچک استان مازندران و ارائه یک چارچوب روش شناختی نوین با استفاده از نظرسنجی از نخبگان علمی به روش دلفی می باشد. روش انجام این تحقیق مبتنی بر روش های تحلیلی - توصیفی و پیمایشی است. بر اساس یافته های این پژوهش، تعداد 68 شاخص کلیدی (از بین تعداد 159 شاخص) شامل 24 شاخص برای ارزیابی پایداری زیست محیطی، تعداد 15 شاخص برای ارزیابی پایداری اجتماعی- فرهنگی، تعداد 14 شاخص برای ارزیابی پایداری اقتصادی و تعداد 14 شاخص برای ارزیابی کالبدی- زیرساختی که متناسب با ساختار شهرهای کوچک کشور و بویژه استان مازندران و محیط این شهرها بوده استخراج گردید. نتایج این پژوهش همچنین نشان می دهد که در ارتباط با تحلیل متوسط ارزش شاخص های انتخاب شده شاخص های اجتماعی- فرهنگی با 7.62 امتیاز در مقایسه با سایر شاخص ها از اعتبار بیشتری در تحلیل پایداری برخوردارند. شاخص های اقتصادی با 7.69 امتیاز در رتبه ی دوم قرار دارند و شاخص های کالبدی- زیرساختی و طبیعی به ترتیب با 7.6 و 7.47 در رتبه های سوم و چهارم جای دارند.
سنجش فضایی گستردگی شهری با تأکید بر تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه (مطالعه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستردگی شهری نوعی الگوی رشد شهر بدون توجه به عواقب و اثرات اقتصادی، اجتماعی و محیطی آن است. این رشد بیرونی در واقع به نوعی توسعه ی شهری برمی گردد که از نظر منتقدان باعث از بین رفتن زمین های کشاورزی، تخریب فضاهای باز و سبز، اتلاف انرژی و تغییرات کاربری اراضی می شود. روش های متعددی برای آشکارسازی تغییرات یک منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای وجود دارد که هر کدام دارای مزایا و محدودیت هایی هستند. روش فازی مبتنی بر شدت انطباق یکی از این روش ها است. هدف اصلی از این مقاله توصیف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی در شهر ارومیه در طی یک دوره 27 ساله است؛ و بدین منظور سنجنده TM ماهواره لندست در بازه زمانی 1390- 1363 انتخاب گردید. پس از زمین مرجع کردن تصاویر با روش فازی به طبقه بندی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از جداول متعامد پرداخته شده است؛ و با استفاده از روش ترکیبی زنجیره های مارکوف و سلول های خودکار گستردگی شهری برای سال 1400 پیش بینی شده است. نتایج نشان می دهد طی این دوره 17188.56 از اراضی شهر ارومیه تغییر کاربری داده است؛ که بیش ترین تغییر کاربری اراضی در اراضی کشاورزی آبی با کاهش 7672.41 هکتار صورت گرفته است. هم چنین بررسی ها نشان می دهد در سال 1400 در حدود 2408.55 هکتار به اراضی ساخته شده اضافه خواهد گردید؛ که این امر باعث تغییر کاربری اراضی در شهر ارومیه و ناپایداری شهری در توزیع بهینه خدمات و دسترسی به امکانات زندگی برای ساکنان شهر خواهد شد.
تحلیلی بر گسترش افقی شهر مشهد در چند دهه اخیر (1335 – 1385) و تأثیر آن بر منابع خاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در حوزه برنامه ریزی شهری، چگونگی رشد و توسعه فضایی شهر و الگوی حاصل از آن می باشد. الگوی حاصله از توزیع فضایی فعالیت های انسان شهری که از آن به فرم یا شکل شهر یاد می شود، بنابر ماهیت پویا و متغیر شهرها همیشه در حال تغییر و دگرگونی بوده است. اما ناپایدارترین و نامطلوب ترین شکلی که شهرها تاکنون به خود دیده اند، شکل گسترده یا گسترش افقی شهری می باشد. شهر مشهد دومین کلانشهر کشور که به عنوان شهر مورد مطالعه در این پژوهش انتخاب شده، از این مقوله مستثنا نمی باشد. بررسی حاصله از این تحقیق، رشد افقی سریع و بی برنامه ای این شهر را در جهات مختلف در دهه های اخیر (1335- 1385) و اثرات زیست محیطی آن، به ویژه تأثیرات نامطلوب بر منابع خاک را نشان می دهد. این مهم که با استفاده از روش های مختلف مانند عکس های هوایی، نقشه های موجود در سازمان ها، نقشه های توپوگرافی و خاکشناسی و نرم افزارهای GIS و SPSS انجام شده است، نتیجه می دهد که از سال 1335 تا سال 1385 در اثر توسعه مناطق شهری و صنعتی در حومه شهر مشهد 8/27747 هکتار از خاک های محدوده شهر با درجات مختلف مرغوبیت کشاورزی، برای همیشه از چرخه تولید خارج شده اند که 10288 هکتار (37 درصد) جزو اراضی کلاس I، 6233 هکتار (22 درصد) جزو اراضی کلاس III، 9089 هکتار (33 درصد) جزو اراضی کلاس IV و 2147 هکتار (7.7 درصد) جزو اراضی کلاسVI بوده است.
بررسی تأثیر عوامل طبیعی در توزیع فضایی مراکز باستانی آذربایجان غربی با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باستانشناسی به عنوان نظامی علمی برای پردازش مدلها و ایجاد قیاس های منطقی و بازسازی محیط طبیعی، وامدار جغرافیاست و به صورت جدایی ناپذیری در بازسازی محیط طبیعی گذشته استقرارهای انسانی با چشم انداز و محیط مرتبط است. از این رو پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از نرم افزار GIS و مدل موران نحوه توزیع فضایی مراکز باستانی استان آذربایجان غربی را نسبت به متغییرهای طبیعی شامل ارتفاع، شیب، جهات شیب، شکل زمین، فاصله از رودخانه ها، کاربری اراضی، نوع آب و هوا، دما، تبخیر و بارش را بررسی کند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بکارگرفته شده در این پژوهش از نوع کاربردی می باشد. بدین منظور 1408 مرکز باستانی مربوط به دوره های مختلف(پیش از تاریخ، آغاز تاریخی، تاریخی و اسلامی) شناسایی و پایگاه اطلاعاتی لازم برای آنها تشکیل گردید و سپس نحوه توزیع فضایی آنها در ارتباط با عوامل طبیعی مورد برسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دسترسی به منابع آب، بارش، آب و هوا، کاربری اراضی و شکل زمین بیشترین تاثیر را در پراکندگی مراکز باستانی داشته اند بطوریکه نتایج حاصل از کاربرد مدل موران بیانگر تغییر توزیع فضایی مراکز باستانی از الگوی تصادفی در دوران پیش از تاریخ ( با z-score 4/0) به الگوی خوشه ای نه چندان قوی در دوره اسلامی (با z-score 04/2) با همبستگی فضایی متوسط می باشد بستر طبیعی مراکز باستانی در دوره های تاریخی و عصر آهن بیشتر نواحی کوهستانی جنوب و جنوب شرقی استان با آب و هوای مرطوب و خیلی مرطوب می باشد این شرایط با وجود دسترسی به مراتع، محیط مناسبی را برای دامداری فراهم می کند. این در صورتی است که در خوشه های مربوط به دوران تاریخی و اسلامی بیشتر در حوزه رودخانه ها و نواحی کوهپایه ای و در ارتباط با اراضی کشاورزی و یا مخلوط اراضی دیم و مرتع پراکنده هستند.
بررسی میزان کارایی شبکه های ارتباطی شهرها در مقابل زلزله (مطالعه موردی مناطق 1 و 5 طرح تفصیلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره زلزله های بزرگ باعث خسارات بزرگی در زندگی انسان می شوند. یکی از این خسارت ها، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی است که امکان نجات دادن آسیب دیدگان زلزله، به ویژه در 72 ساعت اولیه را با مشکل جدی مواجه می سازد. امروزه با گسترش کالبدی و افزایش تراکم شهرهای بزرگ، وضعیت خطرناکی در صورت بروز زلزله به وجود می آید. زیرا سلسله مراتب شبکه های ارتباطی معمولاً رعایت نشده، عرض راه ها کم بوده و مراکز درمانی دور از دسترس شهروندان قرار می گیرد. بروز زلزله ای با شدت بالا در این شهرها منجر به از بین رفتن کارایی شبکه های ارتباطی، حجم بالای تلفات انسانی و خسارت های مالی عمده خواهد بود. در شهر تبریز محدوده مناطق 1 و 5 در مجموع دارای وسعتی معادل 3327 هکتار است. مساحت منطقه یک بالغ بر 2844 هکتار و وسعت منطقه پنج نیز 483 هکتار می باشد. براساس برآوردهای موجود، جمعیت این دو منطقه مجموعاً بالغ بر 458939 نفر است. در تحقیق حاضر با استفاده از 12 شاخص «کاربری زمین، عرض راه ها، ارتفاع ساختمان ها، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، سطح اشغال ساختمان ها، کیفیت ابنیه، مصالح ابنیه، قدمت ابنیه، دسترسی به مراکز درمانی، دوری و نزدیکی به گسل های اصلی» که از طریق مدل های مختلف تلفیق اطلاعات و نقشه ها در محیط GIS که براساس مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس ترکیب شده اند، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی مناطق یک و پنج در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد خیابان هایی که دارای تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، فاصله زیاد تا مراکز امدادی، درمانی و درجه محصوریت بیش تری بوده اند، آسیب پذیرتر بوده و در نتیجه دارای امتیاز منفی بیش تری هستند. هم چنین بزرگراه ها و خیابان های با عرض بیش تر و تراکم ساختمانی و جمعیتی پایین تر، دارای آسیب پذیری کم تری بوده اند. با حرکت از سمت شرق به غرب به میزان آسیب پذیری خیابان ها افزوده می شود. این آسیب پذیری مسیرها در مرکز مناطق به اوج خود می رسد. به این ترتیب شبکه های ارتباطی موجود در مرکز، هنگام بروز زلزله از ایفای نقش خود عاجز خواهند بود.
اخلاق گردشگری مدرن رویکردی انتقادی به ابعاد، اصول و آثار اخلاق گردشگری مدرن
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
47 - 61
حوزههای تخصصی:
گردشگری مدرن در پارادایم مدرنیته شکل گرفته و توسعه یافته است. بنابراین، بسیاری از معضلات مدرنیته دامنگیر این گونه گردشگری نیز است. گردشگری مدرن در جست وجوی سود بیشتر در زمان کمتر و با بازدهی بیشتر است، اما در این میان ممکن است بسیاری از هزینه های پنهان نادیده گرفته شوند. گردشگری مدرن مسائل اخلاقی زیادی را پدید می آورد که عمدتاً در دو زمینه مهم قابل ردیابی و بررسی اند: طبیعت و جامعه. اگر اخلاق را به معنای کانتی آن در نظر بگیریم، بسیاری از تلقی ها و کنش ها در گردشگری مدرن از عقلانیت کافی برخوردار نبوده و به همین دلیل غیر اخلاقی اند. گردشگری مدرن هنوز رویکردی اکتشافی و فاتحانه دارد؛ رویکردی که در سده های گذشته و در دوران استعمار به کشف سرزمین های جدید و دسترسی به منابع بیشتر منتهی می شد. این رویکرد متکی به مفهوم «دیگری» است؛ یعنی گردشگر و سرزمینش با مقصد گردشگری، جامعه، و طبیعت آن تفاوت ماهوی دارد و هریک سرنوشت مستقلی را پیش روی دارند. اما به نظر می رسد بتوان گردشگری مدرن را، در زمینه اخلاق، دوباره تعریف کرد و به نسخه جدیدی از گردشگری دست یافت که پایدار و مسئولانه باشد. همان گونه که در جریان تکامل اجتماعی کشاورزی با نیروی کار بردگان به کنشی غیر اخلاقی بدل شده و مورد سرزنش قرار می گیرد، گردشگری مدرن نیز با آسیب های اجتماعی و زیست محیطی آن با همین وضعیت اخلاقی مواجه خواهد شد. در پژوهش هایی که تاکنون به زبان فارسی انجام شده است چندان ژرفای فلسفی اخلاق گردشگری مورد کنکاش قرار نگرفته و در خصوص اخلاق گردشگری بیشتر به کدهای اخلاقی و باید ها و نباید ها از منظر ایدئولوژی خاص پرداخته شده است. بنابراین، در این مقاله تلاش می شود، هر چند گذرا و مختصر، برخی چالش های فلسفی و سؤالات اساسی اخلاق در گردشگری مطرح شود.
روش تحقیق در این مقاله، هرمنوتیک، تأویلی، و توصیفی است. با مطالعه کتاب ها و مقالات و اخبار مربوط به گردشگری و همچنین بررسی هنجارهای اخلاقی در برخی جوامع مقصد گردشگری به برداشتی کلی دست یافته ایم که با روش قیاسی به تحلیل ماهیت اخلاقی گردشگری مدرن می پردازد. برای سهولت تحقیق، اخلاق گردشگری در دو زمینه اصلی، که عبارت اند از طبیعت و جامعه، بررسی شده است. نتیجه تحقیق به صورت تبیین مسئله و آسیب شناسی اخلاق گردشگری مدرن صورت بندی شده است.
نقش سرمایه اجتماعی بر مشارکت ساکنان در نوسازی بافت فرسوده شهری مورد شناسی: بافت فرسوده شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارشناسان بر این باورند که وجود بافت های فرسوده و سکونت گاه های غیرمجاز در کشور، یکی از بیماری های شهری است که از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی، فرهنگی و امنیتی بسیاری از ناهنجاری های موجود کشور را در دل خود نهفته دارد و برای حل این گونه معضلات و تأمین امنیت جانی شهروندان درمقابل ساخت و سازهای بی کیفیت، قدیمی و فرسوده باید این مناطق به سازی و نوسازی شود. همین امر موجب شده است مدیران شهری توجه و رسیدگی به این گونه بافت ها را در دستور کار جدی خود قرار دهند. بافت های قدیمی که در طول زمان، به صورت ارگانیک و با مشارکت مردم شکل گرفته و تغییر پذیرفته اند، اکنون نیز برای برقراری و انطباق نیازمندی های امروز و فردای بافت حضور و مشارکت همان مردم جزء لاینفک ساماندهی محسوب می شود. نوشتار حاضر سعی دارد با مطالعه موردی بافت فرسوده شهر اردبیل به روش توصیفی-تحلیلی یکی از ارکان مهم طرح های ساماندهی این نوع بافت ها یعنی مشارکت ساکنان را در ارتباط با وضعیت سرمایه اجتماعی محلات بافت فرسوده مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. نتایج پژوهش معناداری بالای رابطه میان دو شاخص، میزان احساس تعلق به محله و میزان اعتماد نهادی محله با میزان مشارکت ساکنان بافت فرسوده و همچنین عدم معناداری رابطه بین شاخص میزان همبستگی اجتماعی و میزان مشارکت ساکنان را در فرایند نوسازی بافت فرسوده شهری نشان می دهد.
مکانیابی نواحی مناسب برای احداث تالاب های مصنوعی شهری با استفاده از منطق فازی(مطالعه موردی: شمال غرب کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالابهای مصنوعی سیستم های موثری هستند که جهت کنترل، بازیافت و بالا بردن کیفیت آب رواناب ها، سیلاب ها،پساب های زراعی- صنعتی، کنترل آلودگی، مدیریت فاضلاب های خانگی وصنعتی، ایجاد فضای سبز، حمایت از تنوع زیستی و توسعه چشم اندازاکولوژیکی به کار می روند. در این پژوهش به مکان یابی تالاب های مصنوعی شهری با استفاده از مدل منطق فازی در شمال غرب تهران پرداخته شده است. به همین منظور پس از گردآوری داده ها، لایه های نقشه ای مختلف شامل زمین شناسی، ارتفاع، شیب، بارش، دما، عمق آب زیرزمینی، فاصله تراکم زهکشی و فاصله از شهر در سیستم اطلاعات جغرافیایی تولید شد. سپس نقشه های مختلف وزنی در قالب عملگرهای sum وproductجهت تهیه نقشه گامای 8/0 و 6/0 با یکدیگر تلفیق گردیدند. نتایج بررسی نشان می دهد که در نقشه گامای 6/0 مناطق باپتانسیل بسیارکم برای احداث تالاب های مصنوعی به مانند نقشه گامای 8/0 در شمال منطقه قرار دارد ومناطق با پتانسیل بسیار زیاد در نقشه گامای 6/0 نسبت به نقشه گامای 8/.درصد کمتری از مساحت منطقه را شامل می شود که در نقشه گامای 6/0 شامل8رصدد و در نقشه گامای 8/.شامل19 درصد از مساحت منطقه می باشد.
نقش جغرافیا و فرهنگ در شکل گیری بام در واحدهای مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته، شکل و ترکیب حجمی فضاهای معماری و همچنین عناصر آن به صورت چشم گیری تحت تأثیر عوامل و پدیده های جغرافیایی و محیط طبیعی شکل می گرفتند و در مواردی نیز پدیده های فرهنگی، به ویژه درمورد بناها و فضاهای آیینی، نقش مؤثری در شکل گیری فضاها و عناصر معماری داشتند. این پژوهش همزمان به نقش جغرافیا و فرهنگ در شکل بام توجه دارد. این پژوهش تلاش دارد که نقش جغرافیا و پدیده های فرهنگی در شکل گیری فضاهای معماری در گذشته را به درستی نشان دهد. این که جغرافیا و فرهنگ چگونه در پدیدار شدن شکل بام در معماری گذشته نقش داشته اند، پرسش اصلی این پژوهش است و فرضیه آن مشخص می کند که شکل و خصوصیات مهم بام ساختمان ها در گذشته بیشتر تحت تأثیر عوامل جغرافیایی و محیطی قرار داشت، اما برخی از شکل ها و صورت های آن با گذشت زمان مفهومی نمادین نیز می یافت. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است و گردآوری داده ها بیشتر به صورت اسنادی بوده است، هرچند مشاهدات و بررسی های میدانی نیز در توسعه کیفی پژوهش مؤثر بوده است. چارچوب نظری نیز بر این اساس استوار است که شکل فضاها و عناصر معماری در گذشته بیش از همه تحت تأثیر پدیده های جغرافیایی و محیطی قرار داشت، اما شکل بام بعضی از فضاهای آیینی از پدیده های فرهنگی تأثیر می پذیرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که شکل بام ساختمان ها در وهله نخست، تحت تأثیر پدیده های جغرافیایی و محیط شکل می گرفت و سپس شکل و ترکیب برخی از انواع بام ها یا عناصری از آن مفاهیم نمادین پیدا می کردند. احتمال می رود که کاربردهای بعدی بعضی از آنها در موارد خاص به دلیل نمادپردازی باشد.
بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی فعالیت در شرکت های تعاونی دامداری بر خانوارهای عضو: مطالعه موردی بخش سرولایت شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چنانچه در تاریخچه و مراحل تکوین تعاون وشرکتهای تعاونی دقت شود می توان ملاحظه کرد که یکی از مهمترین و بزرگترین انگیزه های بشری برای همکاری با یکدیگر وجود نیاز و منافع مشترک بوده است وجود این دو عامل( نیاز و منافع مشترک ) هدف مشترکی را برای آنها بوجود آورده است و آن هم عبارت از رفع نیاز از طریق تعاون وهمکاری است. با توجه به اینکه اکثر کشورهای موفق در دنیا در اکثر زمینه های اقتصادی واجتماعی خود از تعاونی ها بهره برده اند می توان مشاهده کرد که تعاونی ها فقط در مسایل اقتصادی کاربرد ندارند. پژوهش حاضر به بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی فعالیت در شرکت های تعاونی دامداری بخش سرولایت شهرستان نیشابور پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی - تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و مطالعه اسناد و مدارک بوده است. برای ارزیابی متغیرها، پرسشنامه محقق ساخته به کار گرفته شده است. برای احراز اطمینان از میزان اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار spss استفاده شده است. با استفاده از روش تمام شماری همه اعضای سه شرکت تعاونی برای مطالعه انتخاب شدند و با توجه به متغییرهای وابسته تحقیق(اقتصاد خانوارهای روستایی عضو) و متغییرهای مستقل(تعاونی تولید) از آزمون های t تک نمونه ای و دو نمونه ای وابسته به منظور بررسی تاثیر متغییر های مستقل مفروض بر متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که عضویت در تعاونی های دامداری در ایجاد اشتغال و افزایش درآمد و بهبود وضعیت اجتماعی و رفاهی روستاییان تاثیری نداشته و همچنین در این منطقه باعث توسعه ی روستایی نشده است.
مقایسه کارایی روش سیستم استنباط فازی و مدل تلفیقی مونت کارلو- سیستم استنباط فازی برای پیش بینی پراکنش آب شرب مورد نیاز مناطق مختلف شهر کرمانشاه در سال ۱۴۰۰(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوع ها برای پیش بینی آب مورد نیاز یک منطقه در آینده، انتخاب مهم ترین شاخص ها و تعیین وزن آنهاست. در فرایند تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) در انتخاب مدل برای تصمیم گیری، نمی توان به همه شاخص هایی که احتمال دارد مؤثر باشند توجه کرد؛ زیرا این کار ممکن است از لحاظ زمان اجرا یا دقت برای موضوع تحقیق بهینه نباشد. از طرفی موضوع بررسی میزان آب مورد نیاز یک منطقه پیچیده و مهم است؛ لذا برای رسیدن به این مهم باید از بهترین مدل و شاخص ها استفاده کرد. هدف این پژوهش انتخاب مهم ترین شاخص ها با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو و روش الکتری و سپس نحوه پراکندگی میزان آب مورد نیاز مناطق شهر کرمانشاه در سال ۱۴۰۰ با استفاده از سیستم استنباط فازی است. از روش الکتری برای انتخاب مهم ترین شاخص ها و از روش مونت کارلو برای تعیین وزن شاخص های انتخابی استفاده شده است. در این تحقیق ۱۰ شاخص طبیعی و زیرساخت انسانی برای توسعه شهر کرمانشاه انتخاب شده و با استفاده از نظرسنجی ۴۰ کارشناس خبره ارزش دهی شده اند. روش الکتری این شاخص ها را فیلتر کرده است و با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو میزان عدم اطمینان نظرسنجی کاهش داده شده و وزن شاخص ها نسبت به هم رتبه بندی شده است. نتایج حاکی از آن است که پاسخ دو مدل سیستم استنباط فازی و مدل تلفیقی مونت کارلو- استنباط فازی با هم اختلاف زیادی دارند و استفاده از نتایج مدل مونت کارلو- استنباط فازی برای مدیریت منابع آبی ریسک کمتری دارد.
ارزیابی ژئوکانزرویشن با تاکید بر زمین گردشگری(مطالعه موردی : منطقه دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوکانزرویشن را حفاظت از پدیده های زمین شناسی وژئومورفولوژیک می دانند و تلاش برای حفظ ژئودایورسیتی و میراث زمین شناختی تعریف کرده اند. در واقع ژئوکانزرویشن رویکردی برای مدیریت و حفاظت از سنگ ها، سایت های فسیل دار، لندفرم ها و خاک هاست. منطقه دماوند از جمله مناطقی است که دارای جاذبه ها و پتانسیل های زمین گردشگری منحصر به فردی در سطح کشور می باشد و در صورت حفاظت و مدیریت ژئومورفوسایت ها فرصتی برای توسعه پژوهش های علمی ،آموزش دانشجویان و عموم مردم و توسعه فعالیت های زمین گردشگری و ایجاد درآمد برای ساکنان محلی فراهم خواهد شد .هدف از این نوشتار ارزیابی ژئوکانزرویشن با مقایسه ی دو روش رینارد ومدل Topsis از 16ژئومورفوسایت در منطقه دماوند است.شاخص های مورد استفاده در هر دو روش در این پژوهش شامل :ارزش های زیبایی،اکولوژیکی،اقتصادی ،علمی، زمین تاریخی، کمیابی،حفاظت ،شاخص بودن و فرهنگی می باشند. روش پژوهش کمی -کیفی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای - میدانی است. نتایج به دست آمده در هر دو روش همپوشانی 50 درصدی را نشان می دهد یعنی در هر دو روش آتشفشان دماوند و چشمه اعلا بیش ترین امتیاز و پوکه معدنی و سیرک یخچالی کمترین امتیاز را به جهت حفاظت و زمین گردشگری کسب نموده اند.
بهینه سازی حمل و نقل درون شهری یزد و علل وقوع تصادفات رانندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل پیش نیاز و زیربنای توسعه پایدار است و نقش اساسی و کارآمدی در باروری امکانات و استعدادهای بالقوه دارد که این نقش و اهمیت را به منزله یکی از مؤثرترین شاخص های رشد و توسعه، نمایان می کند. امروزه تعداد تصادفات در شهرهای کشور ما رو به افزایش است و درنتیجه خسارت های مالی ناشی از آنها که بر خانواده ها و دولت تحمیل می شود، بسیار بالا بوده و با توجه به اینکه خسارت های مالی، جانی، روانی و اجتماعی در مواردی جبران پذیر نیست، ضرورت دارد به منظور جلوگیری از خسارت تصادفات رانندگی راهکارهای مؤثری به اجرا گذارده شود. هدف از این مقاله بهینه سازی حمل و نقل درون شهری یزد با رویکرد توسعه پایدار است. نوع پژوهش بنیادی توسعه ای و روش بررسی توصیفی تحلیلی است که از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره برای بهینه سازی حمل و نقل استفاده شده است. یافته های پژوهش مبین آن است که سالانه حدود ١١٠٠٠ تصادف در نواحی مختلف یزد رخ می دهد که کمابیش ٥ درصد از این تعداد مربوط به عابران پیاده است. تحلیل این آمار حاکی از آن است که در هر کیلومتر از راه های درجه 1، درجه 2 و خیابان های جمع و پخش کننده این شهر، به ترتیب ٦٠، ٤٠ و ٥ تصادف در سال رخ می دهد. نتایج این پژوهش همچنین دلالت بر آن دارد که گزینه های مرتبط با تغییر جهت معابر و یک طرفه سازی برخی معابر منطقه مورد مطالعه، مؤثرترین شیوه برای بهینه سازی حمل و نقل در محدوده مرکزی شهر یزد است. گفتنی است، نسبت تعداد تصادفات به ازای هر ١٠٠٠٠ وسیله نقلیه، کمابیش حدود 400 کیلومتر طی مسیر است.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کیفیت محیطی بر الگوهای رفتاری در پارک های شهری مطالعه موردی: پارک مردم همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
3 - 18
حوزههای تخصصی:
پارک های شهری به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها، نقش مهمی در رفع نیازهای انسانی ایفا می کنند. بسیاری از نظریه پردازان شهری پارک های شهری را به عنوان یکی از اجزای اصلی یک سیستم شهری می دانند، زیرا در کنار نقش کارکردی خود باعث افزایش اجتماع پذیری در فضاهای شهری می شوند. بنابراین به منظور پویایی بیشتر این فضاها و برای برآورده ساختن نیازهای مردم، باید به رفتارهای شکل دهنده این فضاها توجه کرد و آنها را مورد بررسی قرار داد. از آنجایی که کارایی اغلب پارک های شهری در نتیجه عدم انطباق نیازهای کاربران با کیفیات محیطی متناسب با قلمروهای رفتاری، در سطح پایینی می باشد، لزوم توجه به برنامه اصولی و مبتنی بر رفتار استفاده کنندگان در اینگونه فضاها، ضروری می نماید. پارک مردم در شهر همدان به عنوان نمونه مطالعاتی این پژوهش انتخاب شده است. هدف از این مطالعه، شناسایی و ارزیابی محرک ها و الگوهای رفتاری کاربران در قالب نیازها و کیفیت های محیطی در پارک های شهری است. پژوهش حاضر، یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی _ تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سئوال اساسی است که، الگوها و قلمروهای رفتاری چه تأثیری در ارتقای کیفیت محیطی در پارک های شهری دارند؟ در این پژوهش برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات و مبانی نظری موضوع به تفصیل بیان شده و سپس با تحلیل رویکردهای موجود با تأکید بر الگوهای رفتاری، سعی در استدلال منطقی مباحث و در نتیجه تدوین چارچوب مفهومی برای پژوهش شده است. برای این منظور، علاوه بر تحلیل کیفی فضای شهری مورد مطالعه و بررسی چگونگی رفتارهای شکل گرفته شده در فضا به سبب وجود ویژگی های فضایی موجود در آن، به تحلیل کمّی شاخص ها با استفاده از طراحی پرسشنامه و نقشه های رفتاری بر اساس حجم نمونه و تبدیل یافته های کیفی به مؤلفه های کمّی از طریق نرم افزارSPSS پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد از سویی نیازهای انسانی نتیجه تأثیر رفتار بر فضا و محیط است و قابلیت محیط، زمینه ساز انجام رفتارهاست و از سویی دیگر، ارتقای کیفیت محیطی و تأثیر مؤلفه های آن بر قلمروها و الگوهای رفتاری در پارک های شهری صرفاً مفهومی کمّی و تکنیکی نبوده، بلکه با مفاهیم کیفی نیز در ارتباط است.
شناسایی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری و تأثیر آن بر جذب گردشگر در شهرستان املش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان املش بدلیل برخورداری از جاذبه های گردشگری با چشم اندازهای زیبا و غنی از آثار باستانی، از موقعیت ممتازی در پهنه جغرافیای گیلان برخوردار است. لکن به جهت در بن بست قرار گرفتن املش و عدم توجه مسئولین محلی در زمینه برنامه ریزی و اقدام در جهت معرفی جاذبه ها و توسعه زیرساخت ها موجب شده است تا گردشگران از وجود پتانسیل های شهرستان اطلاع چندانی نداشته باشند و در نتیجه گردشگری در املش کمرنگ جلوه نماید. تحقیق حاضر با هدف شناسایی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری املش و اقدام در جهت معرفی جاذبه ها به منظور رونق گردشگری و توسعه شهرستان تدوین گردیده است. روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و تحلیلی است، برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردیده، فرضیات در زمینه توانمندی جاذبه ها در جهت توسعه گردشگری املش بیان شده است. در بررسی آزمون فرضیه های این تحقیق، از آزمون نسبت های p و با استفاده از نتایج پرسشنامه ها، فرضیات با 95 درصد سطح اطمینان آزمون گردیدند. برابر نتایج حاصله از ارزیابی های صورت گرفته، عملاً قابلیت ها و جاذبه های طبیعی و فرهنگی املش تأیید و توانمندی قابلیت ها در جذب گردشگران داخلی و خارجی مثبت ارزیابی شده که می توانند موجبات رونق گردشگری و توسعه شهرستان را فراهم سازند. همچنین موقعیت کوهستانی و ییلاقی شهرستان املش، قابلیت و توانایی آن را دارد از طریق شیوه های مختلف منجر به جلب و جذب گردشگر و رونق گردشگری در املش و رشد بالندگی شهرستان را رقم زند.
مکانیابی فضاهای چند منظوره با هدف مدیریت بحران بعد از زلزله مورد شناسی: بافت فرسوده شهر شوشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث طبیعی و از جمله ی آن ها زلزله، همیشه به عنوان یکی از مخرب ترین عوامل آسیب رسان در سکونتگاه های انسانی از دیرباز مطرح بوده است. این مسأله در شهرها به عنوان عالی ترین مراکز تجمع انسانی، به علت تراکم جمعیتی و با توجه به آسیب پذیری بافت های قدیمی و فرسوده در آن ها، بحث برنامه ریزی و مدیریت بحران را به عنوان ضرورتی غیر قابل اجتناب مطرح می سازد. در پژوهش حاضر که از لحاظ روش شناسی به صورت «توصیفی- تحلیلی» گردآوری شده است، هدف پژوهش شناسایی و مکانیابی فضاهای چند منظوره، با هدف مدیریت بحران بعد از زلزله در بافت قدیمی شهر شوشتر می باشد. جهت مکانیابی فضاهای چند منظوره، با استفاده از نظرات کارشناسان 8 نوع از فضاهای شهری شامل فضای سبز، فضاهای ارتباطی، فضاهای پایانه های مسافربری، فضاهای اداری، فضاهای ورزشی، فضاهای آموزشی، فضاهای درمانی و امداد و نجات و فضاهای باز خالی انتخاب شده اند. جهت ارزش گذاری فضاهای منتخب برای اولویت بندی مکان مناسب برای مدیریت بحران در بعد از زلزله در بافت فرسوده شهر شوشتر، از نظرات 15 نفر از کارشناسان استفاده شده است. برای تحلیل وزنهای بدست آمده از نظرات کارشناسان از مدل تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی (FDAHP) استفاده شده است. نتایج حاصل از این مرحله، هم به صورت وزن بندی فازی در قالب حداقل، میانگین و حداکثر وزن فازی و هم به صورت وزن غیرفازی شده نهایی بدست آمده و نهایتاً با تلفیق این نتایج در محیط نرم افزار Arc GIS، به نقشه های فازی و غیر فازی نهایی مکانیابی فضاهای چندمنظوره جهت مدیریت بحران در بافت فرسوده شهر شوشتر انجام گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که فضاهای باز و خالی با کسب 769/0، حداکثر وزن فازی و 356/0 وزن غیر فازی نهایی؛ از دیدگاه کارشناسان در اولویت اول مکانی برای مدیریت بحران به آسیب دیدگان زلزله در بافت فرسوده شوشتر می باشد و ثانیاً قسمت های جنوب و جنوب غربی بافت فرسوده با توجه به نتایج پژوهش بهترین مکان ها جهت مدیریت بحران در بعد از زلزله از لحاظ اسکان آسیب دیدگان می باشند.
ضرورت ها و دلایل تقسیمات استانی در ایران با رویکرد منطقه ای (مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت ها برای اداره قلمرو سرزمین خود ناگزیرند که کشور را به واحدهای اداری کوچک تر تقسیم کنند، تا بتوانند در زمینه اعمال حاکمیت، ارائه خدمات و ایجاد سرمایه اجتماعی مؤثر، به ایفای نقش بپردازند. هرچند تقسیمات کشوری به منظور تمرکززدایی، ضرورتی انکارناپذیر برای بیشتر کشورها است، اما هدف گذاری منطقی برای تقسیمات کشوری مهم تر از هر مسئله ی دیگر است؛ زیرا هر نوع تقسیم سیاسی سرزمین باید با هدف پایدار، غیرقابل دگرگون و دائمی دولت- کشور که بقای ملی است، سازگاری داشته باشد. بقای ملی خود در گرو امنیت ملی است که به واسطه دسترسی مناسب ساکنان به خدمات و امکانات امکان پذیر می شود. از این رو نظام تقسیمات کشوری باید به گونه ای کارآمد عمل نماید که کمترین تنش و بیشترین هماهنگی و همکاری متقابل را در درون مناطق و بین مناطق همجوار به وجود آورد. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل دلایل و ضرورت های تقسیم استان فارس می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی با رویکردی توسعه ای می باشد. اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی گردآوری شده است. در این مقاله ابتدا ضمن معرفی وضعیت موجود تقسیمات سیاسی در استان فارس، به ذکر مشکلاتی که امروزه استان فارس در بخش های مختلف با آن روبرو می باشند، پرداخته خواهد شد و سپس به معرفی مدل تقسیم استان فارس و مراحل اجرای آن اشاره خواهد شد. از نتایج این تحقیق می توان به مسائل و مشکلاتی مانند وسعت زیاد استان فارس، گسترش افقی استان فارس، نامناسب بودن شاخص های توسعه در سطح شهرستان های استان فارس، تعداد زیاد شهرستان، نامناسب بودن وضعیت راه های ارتباطی و ... اشاره نمود که این مسائل زمینه تقسیم استان فارس را ضروری نموده است. لذا با انتخاب شهر جهرم به دلیل دارا بودن شرایط مناسب به عنوان مرکزیت سیاسی- اداری دوم در این استان، زمینه انجام تقسیم استان فارس هموارتر خواهد شد.
بررسی دیدگاه نظام اطلاعات کشاورزی نسبت به محصولات ارگانیک مورد: بخش مرکزی شهرستان بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر رویکردهای مختلفی در زمینه حفاظت از محیط زیست و کاهش اثرات منفی برنامه های توسعه مد نظر قرار گرفته اند. یکی از این رویکردها، کشاورزی ارگانیک می باشد. کشاورزیارگانیک به عنوانیکسیستمتولیدتلقی می شود که در آن از کود های مصنوعی، آفت کش هاو تنظیم کنندهرشدوافزودنی هایخوراکی کمترین استفاده به عمل می آید. با توجه به شرایط خاص جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی کشور، موقعیت مناسبی برای گسترش کشاورزی ارگانیک وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی دیدگاه جامعه نظام اطلاعات کشاورزی نسبت به محصولات ارگانیک در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد بوده است. جامعه آماری مطالعه حاضر در بخش محققان، مروجان و کشاورزان (مددکاران ترویجی) به ترتیب مشتمل بر 77، 68 و 72 نفر بوده که با مراجعه به جدول نمونه گیری کرجیسی و مورگان حجم نمونه برابر 67، 55 و 60 نفر تعیین شده است. روش نمونه گیری و انتخاب افراد در جامعه تکنیک نمونه گیری طبقه بندی به صورت تصادفی بوده است. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، پرسشنامه بوده که روایی محتوایی آن توسط متخصصان توسعه روستایی تایید و پایایی ابزار سنجش نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ که مقدار آن برای گویه های مختلف بین 76/0-94/0 به دست آمد، مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که دیدگاه محققان و مروجان نسبت به محصولات ارگانیک در حد متوسط رو به مطلوب بود و دیدگاه کشاورزان نسبت به این مقوله نسبتاً مطلوب ارزیابی شد. نتایج حاصل از سنجش میزان آشنایی با مفهوم کشاورزی ارگانیک نشان داد که میزان آشنایی محققان و مروجان در مورد کشاورزی ارگانیک نسبتاً بالاست در حالی که آشنایی کشاورزان در این زمینه متوسط می باشد.
تحلیل و بررسی درونگرایی در شهرهای سرزمین های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع اسلامی دارای احساس عمیق پوشیدگی و خلوت شخصی هستند که در معماری سنتی آنان بازتاب می یابد، به نحوی که خانه ها، چهره ای اندرونی و باطنی دارند، حجب و پوشیدگی خانه مسلمان , تقسیم بندی مشخص حیطه های اندرونی و بیرونی در شهرهای اسلامی یکی از جذاب ترین ویژگی شهرهای اسلامی است. درونگرایی یکی از شاخص های معماری شهر اسلامی و حیاط یکی از عناصر تشکیل دهنده درونگرایی است بطوریکه بافت شهرهای اسلامی مجموعه ای از خانه های شهری را تشکیل می دهند که اطراف حیاط بنا شده اند امروزه با حذف حیاط از معماری خانه های مسکونی و ایجاد ارتباط مستقیم و بدون وقفه بین فضای درون با برون در طرحهای جدید آپارتمانی و نادیده گرفتن مراتب عبور از فضاهای گوناگون، نقش و کارکرد حیاط که ضمن تقلیل خستگی ها و نگرانی های روزانه، تلطیف روحیه و روان را بلافاصله در بدو ورود به آن موجب می شد، از بین رفته است علاوه بر آنکه انسان را بی توجه به طبیعت و پیرامون خود کرد حرمت خانه را نیز دستخوش ناامنی روانی ، عدم آسایش و آرامش و مشکلات ناشی از بیرون خانه کرد. گسترش شهر و شهرنشینی در نتیجه انقلاب صنعتی و تحولات ناشی از آن و به دنبال آن فرایند شهر نشینی مدرن الگوی متفاوتی را از نظر مسکن و خانه سازی در پیش روی انسان معاصر قرار داده است مدرنیته موجب بریدن از گدشته وتاریخ و هماهنگ شدن با شرایط حال شده است وکارکرد پنهان الگوی مسکن و خانه سازی بسیار کاهش یافته است تحولات مدرنیته موجب تغییرات گسترده در سبک زندگی، الگوی سکونت و ویژگی کیفی خانه شده است. بطوریکه امروزه خانوار مسلمان ایرانی بدون توجه به باورهای شرعی آشپزخانه اوپن را پذیرا شده است و دیگر اندرونی و برونی درخانه ها وجود ندارد الگوی مسکن کارکرد جنسیتی خود را از دست داده است و کمتردر الگوی خانه سازی به ارزش های مذهبی توجه می شود. در این مقاله بر اساس رویکرد توصیفی و تحلیلی، نظریات و دیدگاههای درونگرایی و عنصر حیاط ، از لحاظ سیر تاریخی ، معنا و مفهوم ، علل و عوامل مورد بازخوانی و تحلیل قرار می گیرد بر مبنای روش توصیفی با استفاده و بهره گیری از ابزار جمع آوری اطلاعات ، مطالعه کتابخانه ای و اسنادی مدارک مرتبط تلاش کرده تا مولفه ها و اصول مربوطه مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بدست آمده نشان میدهد عوامل فرهنگی و اعتقادی و مذهبی همراه با عوامل اقلیم و محیطی توام با هم در بوجود آمدن نوع معماری و بافت شهری موثر بوده است. به عبارت دیگر شرایط آب و هوایی ، مواد و مصالح محلی، فرمهای سنتی، شیوه زندگی و ارزشهای اسلامی و اجتماعی تعیین کننده می باشد.