فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۲۱ تا ۴٬۲۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امنیت به واسطه اینکه همواره از دغدغه های بشری در طول تاریخ بوده است، پیوسته در نظریات متفکران و علما قابل پیگیری و شناسایی است. امنیت پیش نیاز هر گونه توسعه در زمینه های گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و علمی بوده است، همچنین مقوله امنیت در صنعت توریسم و توسعه آن در مناطق گردشگری تأثیر به سزایی دارد. امنیت در حوزه توریسم به دو بخش مهم تقسیم می شود، نخست امنیت گردشگران و دوم امنیت سرمایه و سرمایه گذاران، علاوه بر این نقش و تأثیر صنعت جهانگردی در ترسیم امنیت ملی در یک کشور چنان است که اکثر کشورهای توسعه یافته با وجود دارا بودن منابع کلان اقتصادی، ترجیح می دهند بر صنعت توریسم متمرکز شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی و تحلیل نقش امنیت در توسعه گردشگری شهر کرمان است. روش پژوهش در این مقاله رویکردی تحلیلی- توصیفی دارد و در آغاز با استفاده از روش های کتابخانه ای به تدوین مباحث نظری پرداخته شده است و در گام بعد اطلاعات به روش میدانی با استفاده از پرسش نامه گردآوری شده است. جامعه نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شد که در نهایت اطلاعات جمعآوری شده به وسیله نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای آزمون فرضیهها از آزمون T و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که با محاسبه شدت همبستگی 72/0، امنیت در شهر باعث افزایش مدت اقامت گردشگران در شهر می شود، همچنین نتایج آزمون T اهمیت عملکرد نیروی انتظامی را در افزایش امنیت نشان می دهد و در انتها، آزمون هبستگی با ضریب 83/0 بین دو متغیر نورپردازی در شهر و امنیت گردشگری نشان می دهد که با نورپردازی صحیح در شهر امنیت گردشگری نیز افزایش می یابد.
تبیین نقش عوامل محیطی و غیر محیطی فضاهای آموزشی در بروز خلاقیت کودک
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تحقیقات بسیاری انجام شده که از میان عوامل تأثیرگذار در رشد خلاقیت کودک، عواملی مانند شیوه های آموزشی، موردبررسی قرارگرفته اند؛ اما به تأثیر کیفیت فضای معماری در پرورش خلاقیت، کمتر توجه شده است. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا عوامل محیطی و غیر محیطی مؤثر بر رشد خلاقیت در کودکان را شناسایی نماید. با استفاده از روش کیفی برای دست یافتن به شاخص های فضایی طراحی محیط خلاق برای کودک، به بررسی رفتار کودکان و دیدگاه های افرادی که پیوسته با آن ها در ارتباط هستند پرداخته شد. پس از بررسی مشاهدات و مصاحبه ها، تحلیل داده های کیفی صورت گرفت سپس دو عامل محیطی و چهار عامل غیر محیطی به عنوان متغیرهای مؤثر بر رشد خلاقیت کودکان در نظر گرفته شد و چگونگی ارتباط آن ها با موضوع خلاقیت بیان گردید تا بر اساس این نتایج به دست آمده، پیشبرد روند طراحی در چنین فضاهایی ممکن شود.
فضا و تحقق پذیری حق شهری: شناسایی مؤلفه های فضایی برآمده از حق شهری به منظور تحلیل و ارزیابی پروژه نواب در تهران و لا دفانس در پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
5 - 14
حوزههای تخصصی:
"حق شهری" همانگونه که توسط هانری لفور در دهه شصت میلادی رقم خورد، نیاز به تغییرات اجتماعی _فضایی به منظور بهره مندی ساکنان شهر از زندگی شهری و امکانات مربوط به آن را ضروری می داند. با وجود تأثیر بسیار زیاد مفهوم حق شهر در نظریات علوم اجتماعی، جغرافیا و شهرسازی، بررسی مقایسه ای و به کارگیری چارچوب های نظری این مفهوم در نمونه های موردی کمتر به چشم می خورد. این کاستی، اطلاق پذیری ایده های لفور را در بستر های اجتماعی_سیاسی مختلف دچار ابهام نموده است .از آنجایی که فضای شهر نقش چشمگیری در مفهوم حق شهری و برخورداری ساکنان از مزایا و امکانات شهری دارد، ایده های لفور می تواند معیاری برای ارزیابی مداخلات فضایی در شهر ها باشد. هدف کلی پژوهش، شناسایی ارتباط بین معماری، طراحی و برنامه ریزی شهر، به عبارتی هرگونه فعالیت کنترل فضایی با مفهوم حق شهری است. برای دستیابی به این هدف، پس از بررسی اندیشه های لفور به استخراج نمود های فضایی ایده حق شهری به عنوان مدل مفهومی پژوهش، به منظور بررسی دو نمونه موردی (پروژه نواب در تهران و لا دفانس در پاریس) پرداخته می شود. نمود های فضایی برآمده از مفهوم حق شهری عبارتند از: کنترل فضایی، مرکزیت فضایی، تراکم فضایی، سیالیت فضایی و تداوم فضایی.روش مورد بررسی در این پژوهش ارزیابی و مقایسه ای است. نخست دو پروژه یاد شده به طور مستقل براساس اصول و شاخص های فضایی حق شهری مورد ارزیابی قرار گرفته و مزایا و معایب آنها شناسایی می گردد. سپس با مقایسه آن دو تأثیر هر معیار در تولید کیفیت فضایی مورد نظر تحلیل می شود. یافته های حاصل از پژوهش در قالب دو اصل معرفی می شوند: ۱. حق شهری می تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی پروژه های شهری قرار گیرد و ۲. مداخلات کالبدی به دلیل تغییر در شیوه زندگی و حقوق اجتماعی افراد و گروه ها تأثیری مستقیم بر حق شهری دارند.
سطح بندی مناطق نمونه گردشگری در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یک صنعتی نوین، در سال های اخیر تأثیرات زیادی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان داشته است. و بسیاری از کشورهای جهان را بر آن داشته، که سرمایه گذاری های عمده ای را در سطوح محلی، به لحاظ درآمدزایی فراوان این بخش، اختصاص دهند. بنابراین، استفاده از روش های مناسب برای رتبه بندی و تعیین بهترین مناطق نمونه گردشگری به منظور گسترش و تخصیص منابع با مدد تعدادی از معیارها و شاخص ها، ضروری می باشد. هدف این پژوهش سطح بندی مناطق نمونه گردشگری استان کرمان بر اساس برخی از شاخص های مؤثر در جذب گردشگری است. روش بررسی در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. داده های این پژوهش به صورت کتابخانه ای و با مراجعه به سازمان گردشگری، شهرداری و فرمانداری استان کرمان جمع آوری گردیده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی و برنامه SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان عامل های در نظر گرفته شده برای سطح بندی مناطق نمونه، عامل زیرساخت اقامتی- فرهنگی با مقدار 17.47 مؤثرترین و عامل تأمین سوخت با مقدار 1.41 کم اثرترین بوده اند. همچنین نتایج نشان می دهد از میان مناطق نمونه قلعه دختر با بار عاملی 7.46، جوپار با بار عاملی 6.92 و طوبی با بار عاملی 6.09 به ترتیب در سطح یک تا سه از نظر دارا بودن زیرساخت های گردشگری قرار دارند، در نتیجه بهترین شرایط را جهت سرمایه گذاری ها و عملیات عمرانی دارا می باشند و سایر مناطق در رده های بعدی قرار گرفتند.
بررسی تطبیقی نقش بهره برداران در مدیریت حریم و بستر رودخانه های فصلی و دایمی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها سرمایه ای ملی و از منابع آبی مهم کشور در زمینه های کشاورزی، اقتصادی، صنعتی، ترابری، بهداشتی، آشامیدنی و تفریحی هستند و حفاظت از آن ها ضروری است؛ با وجود این، تاکنون پژوهش های اقتصادی و اجتماعی چندانی در این زمینه انجام نشده است. هر نوع دخل و تصرف کمی و کیفی در رودخانه، واکنش های مختلفی را در پی دارد و چنانچه تغییرات ایجادشده در راستای قانونمندی آب و بستر رودخانه نباشند، در گذر زمان مقابله پرخسارت و پرهزینه ای را طلب می کنند. بنابراین، لازم است تمام طرح های شهرسازی و منطقه ای مبتنی بر پایه ای علمی و صحیح مطرح شوند. پژوهش حاضر با روش پیمایشی انجام شد و بهره برداران حاشیه رودخانه های دایمی و فصلی در استان خوزستان، جامعه آماری این طرح را تشکیل دادند. حجم نمونه با فرمول کوکران، 270 نمونه محاسبه و برای بهره برداران حاشیه شش رودخانه در استان خوزستان پرسش نامه تکمیل شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که میزان انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، گرایش به کشاورزی، دلبستگی به زمین کشاورزی حاشیه رودخانه و عوامل اقتصادی ازجمله عوامل مؤثر بر بهره برداران در مدیریت حریم و بستر رودخانه های فصلی و دایمی هستند؛ این عوامل در بهره بردارانی که زمین کشاورزی آن ها در حاشیه رودخانه های دایمی قرار داشت بیشتر از بهره بردارانی بود که زمین کشاورزی آن ها در حاشیه رودخانه های فصلی قرار داشت. گرایش های اجتماعی، اختلاف اساسی بین بهره برداران حاشیه رودخانه های فصلی و دایمی بود که حالت جمعی (شامل انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی) داشت و در گرایش های فردی (شامل سطح تحصیلات) اختلاف چندانی بین دو نوع بهره برداری وجود نداشت.
کاربرد رگرسیون لجستیک در مدل سازی توسعه شهری مطالعه موردی: منطقه شهری بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
31 - 46
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری و رشد بیرونی خارج از کنترل و ناهماهنگ در پیرامون مناطق شهری باعث از بین رفتن اراضی کشاورزی و باغی و تبدیل آنها به اراضی ساخته شده و افزایش ترافیک و آلودگیهای زیست محیطی می شود. جهت مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری و همچنین ارزیابی اثرات تجمعی آن بررسی و شبیه سازی توسعه فیزیکی شهر ضروری می باشد. در سه دهه گذشته، توسعه شهر بناب به سوی پیرامون باعث تخریب اراضی زراعی و باغی و منابع زیست محیطی آن گردیده که ادامه توسعه با روند ذکر شده باعث تشدید مسائل زیست محیطی خواهد شد. از این رو، هدف از این مطالعه، درک عوامل موثر در روند توسعه فیزیکی شهر بناب با عنایت به مقوله توسعه فضایی پایدار شهری از بعد اکولوژیکی و حفظ شرایط زیست محیطی آن در دو دهه آتی می باشد. با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست 5 و تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای شی گرا تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1390-1363 با تاکید بر گسترش پراکنده منطقه شهری بناب و روستاهای پیرامونی، مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصله مقدار مساحت منطقه شهری بناب و شش روستای پیرامونی از 4/608 هکتار در سال 1363 به 7/1717 هکتار در سال 1390 رسیده است. 51/1065 هکتار از توسعه ذکر شده بر روی اراضی باغی و زراعی صورت گرفته که لزوم مدیریت توسعه آتی مبتنی بر اصول توسعه پایدار را می طلبد. بدین منظور عوامل موثر بر توسعه فیزیکی منطقه شهری بناب بر اساس پیشینه تحقیق در قالب 14 شاخص شناسایی و با استفاده از روش رگرسیون لجستیک نقشه احتمال توسعه شهری تهیه گردید. پس از پیش بینی الگوی آتی توسعه شهری در شهر بناب و روستاهای پیرامونی با استفاده از راهبرد حفاظت از باغات و فضاهای سبز در فرایند توسعه شهری با بلوک بندی نقشه احتمال توسعه شهری، دادن فضای لازم برای توسعه، استخراج کمربند سبز طبیعی و پیشنهاد اعمال ممنوعیت توسعه در اطراف کمربند سبز، حفظ ذخایر اکولوژیک شهر بناب با کاهش تخریب اراضی باغی و کشاورزی و کنترل رشد پراکنده و انفصال شهرها و روستاها عملیاتی شده است.
تحلیل جغرافیایی کانون های جرم خیز در مناطق شهری اهواز (مورد مطالعه: جرایم اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزه کاری از جمله مفاهیمی است که به شدت تحت تأثیر مشخصه های مکانی و زمانی، زمینه های فرهنگی، مناسبات اجتماعی، ساختار اقتصادی و ملاحظات سیاسی قرار دارد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است، با هدف تحلیل وضعیت مناطق شهری اهواز به لحاظ برخورداری از جرایم اجتماعی، از پنج شاخص (سرقت، قتل، نزاع، منافی و جعل) استفاده و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل الکتره ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که منطقه چهار و منطقه یک بیشترین جرایم را دارند و منطقه پنج از جرایم کمتری برخوردار است. سپس در محیط ARC/GIS با استفاده از مدل کریجینگ ، از توابع زمین آماری به پهنه بندی جرایم (از درگیری لفظی تا قتل) در مناطق شهری اهواز پرداخته و با استفاده از تجزیه تحلیل نقاط داغ از توابع Spatial Statistics Tools, Mapping Clusters کانون عمده (به عبارتی نقاط داغ) هر کدام از جرایم بر روی نقشه مشخص شده است.
بررسی و تحلیل رضایتمندی شهروندان از شهرهای جدید با تأکید بر توسعه پایدارمطالعه موردی: شهر جدید عالی شهر
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید پدیده ای هستند که در چند دهه اخیر به دنیای سکونتگاه های انسانی پا گذاشتند، این شهرها در ایران بیشتر به منظور جذب جمعیت سرریز کلان شهرها برنامه ریزی شده و در پیرامون شهرها ساخته شده اند. یکی از معضلاتی که شهرهای جدید با آن روبرو هستند مبحث پایداری می باشد. این مقاله با تبیین رویکرد فلسفی، جامعه شناسانه و جغرافیایی، پارادایم پایداری را به صورت تئوریک موردبررسی قرار داده و با در نظر گرفتن ابعاد مختلف پایداری سعی دارد تا در شهر جدید عالی شهر -که برای جذب سرریز جمعیتی شهر بوشهر ساخته شده است- مهم ترین چالش های پایداری را ازنظر ساکنان این شهر با استفاده ازنظر ساکنان این شهر با استفاده از آزمون های آماری تجزیه وتحلیل نماید. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی-تحلیلی و میدانی می باشد در این راستا برای دستیابی به اهداف موردنظر پرسشنامه ای برای ساکنین شهر جدید عالی شهر طراحی گردید و با استفاده از فرمول کوکران 210 نفر از ساکنین به عنوان جامعه نمونه تعیین و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل از آزمون های آماری نشان می دهد که اگرچه میزان رضایت شهروندان در برخی از مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، اکولوژیکی و نهادی نسبتاً مطلوب به نظر می رسد، اما به دلیل توزیع نامناسب امکانات و خدمات در سه فاز شهر جدید عالی شهر، عدم برنامه ریزی برای ساکنین پس از بازنشستگی و احتمال مراجعت آنان به موطن اصلی و کمبود زیرساخت های مناسب شهری؛ این شهر در وضعیت ناپایداری قرار دارد. شایان ذکر است که میانگین های رتبه ای به دست آمده از آزمون کروسکال والیس نابرابری پایداری در فضای جغرافیایی شهر جدید را نشان می دهد به گونه ای که ازلحاظ پایداری فاز یک عالی شهر مطلوب تر از دو فاز دیگر بوده و فاز 3 در شرایط کاملاً ناپایداری به سر می برد.
ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی- ادراکی در مناطق شهری و تبیین عوامل مؤثر بر آن مطالعه موردی: شهر کنارک
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی است که برای ترسیم توسعه رفاه در یک جامعه به کار می رود و دارای دو وجه ذهنی (کیفی) و عینی (کمی) است. سنجش کیفیت زندگی در بُعد ذهنی به منظور پایش برنامه های توسعه در مناطق شهری از ضرورت های اساسی است. ازاین رو شهر کنارک که دریکی از محروم ترین مناطق کشور (جنوب استان سیستان و بلوچستان) ازلحاظ بیش تر شاخص های توسعه یافتگی و کیفیت زندگی قرارگرفته است، ضرورت و ارزش این پژوهش را دوچندان می نماید؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی- ادراکی و تبیین برخی عوامل مؤثر بر آن در شهر نامبرده انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و اخذ اطلاعات میدانی آن مبتنی بر تکمیل پرسش نامه و به روش تصادفی ساده گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای ساکن در شهر کنارک شامل 7975 خانوار بوده است. نمونه آماری با استفاده از روش کوکران 310 نفر محاسبه شد. روایی ابزار تحقیق (پرسش نامه) با بهره گیری از دیدگاه افراد متخصص و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 898/0 تأیید شد. یافته ها با روش های آماری آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون، با بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت زندگی ذهنی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- محیطی کم تر از حد متوسط و باارزش میانگین (2/85) می باشد. درعین حال نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر آن است که شاخص های میزان تحصیلات خانوار، وضعیت شغلی، متوسط مالکیت زمین و کالاهای بادوام در کنار میزان تقدیرگرایی، باکیفیت زندگی ذهنی رابطه معناداری دارند، ولی بین نوع مالکیت مسکن و کیفیت زندگی ذهنی ارتباط زیادی وجود ندارد.
تحلیل فضایی مناطق شهری قم به منظور احداث پروژه مسکن اجتماعی با تاکید بر روش تحلیل سلسله مراتبی
حوزههای تخصصی:
مسکن اجتماعی به نوعی خاصی از تامین مسکن اطلاق می شود که اساساً توسط دولت ملّی یا محلی و با هدف خانه دار کردن گروه های کم درآمد صورت می گیرد. شهر قم یکی از شهرهای بزرگ ایران است که با توجه به جمعیت بالای آن نیاز به توجه در بخش مسکن دارد. یکی از مهم ترین عوامل در ایجاد و ساخت پروژه های مسکونی، مکان یابی بهینه آن می باشد. یکی از روش های تصمیم گیری، از طریق وزن دهی به معیارها روش سلسله مراتبی است. با استفاده از این روش، معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شده و گزینه های مناسب برای اتخاب مکان بهینه مشخص می شوند. این پژوهش به صورت کاربردی و به روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. معیارها و ریزمعیارهای مؤثر در مکان یابی فضاهای مسکونی معرفی و درخت سلسله مراتبی معیارها ترسیم شده است. این معیارها در قالب پرسشنامه ای تنطیم و در بین کارشناسان شهری و مسکن شهرداری قم توزیع شد و برای محاسبه میانگین وزن های داده شده هر معیار و زیرمعیار، از مقایسه زوجی استفاده شده است. پس از انجام محاسبات مربوطه در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نتایج و خروجی مدل به گونه ای بود که منطقه ۸ مناسب ترین منطقه برای احداث پروژه مسکن اجتماعی تشخیص داده شد. مناطق ۲ و ۳ نیز پس از منطقه ۸ در اولویت های بعدی قرار می گیرند. در همین راستا، مناطق ۵ و ۶ و ۷ نامناسب ترین مناطق در مکان یابی و احداث این پروژه می باشند.
سرمایه اجتماعی، توانمندسازی زنان حاشیه نشین و بازار کار شهری مطالعه موردی: جامعه زنان محلات اسکان غیر رسمی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس ادبیات موجود، سرمایه اجتماعی عبارت است از مجموعه ای از هنجارها و قوانین و شبکه های غیر رسمی که همراهی، اعتماد و کنش جمعی برای به دست آوردن کالای عمومی را فراهم می آورد و شامل جنبه هایی از ساختار اجتماعی است که کنش جمعی را تسهیل کرده و منابعی را جهت دستیابی مردم به اهدافشان در اختیار می گذارد. پروژه های توانمند سازی بانک جهانی که از اواخر دهه ۱۹۸۰ در بسیاری از کشورهای جهان سوم به اجرا گذاشته شده است به دنبال آن است تا با نگرش غیر تقلیل گرایانه فرا کالبدی و ادغام مسائل فرهنگی و اجتماعی- اقتصادی، تحول و پویایی اجتماعات محلی را بر مبنای شبکه های اجتماعی محلی پیش ببرد. نسبت جنسی در سکونتگاههای غیر رسمی تبریز ۱۰۴ می باشد بنابراین حجم عظیم جمعیت سکونتگاههای غیر رسمی شهر تبریز را زنان تشکیل می دهند که با توجه به نگرشهای فرهنگی مرد سالارانه از بسیاری از فرصتهای شغلی و ورود به بازار کار شهری محروم مانده اند. متوسط نرخ مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی کلانشهر تبریز ۸۲/۸ درصد می باشد که این میزان در محلات اسکان غیر رسمی مورد بررسی ( ملا زینال، احمد آباد، خلیل آباد، سیلاب) ۶/۵ درصد است. حضور مداوم آنها در فضای جغرافیاییِ اسکان غیر رسمی زمینه تولید سرمایه اجتماعی را فراهم کرده است که به منظور توانمندسازی جهت ورود به بازار کار شهری نیازمند مکانیسم های منعطف و تسهیل کننده هستند. ماهیت متاخر بازار کار شهری نیز تا حدودی به این موضوع واقف شده و با قراردادهای فرعی فرصت هایی را برای تشکیل کسب و کارهای کوچک مبتنی بر نظام کار خانگی یا تعاونیِ مکان- مبنا فراهم ساخته است. این مقاله به امکان سنجی سرمایه اجتماعی در توانمند سازی و تشکیل نظامهای کار نو در میان جامعه زنان سکونتگاههای غیر رسمی جهت ورود به بازار کار شهری می پردازد. انعطاف بازار کار شهری در برابر کارآفرینی گرایی اجتماعات محلی ناشی از گذار به انباشت انعطاف پذیر در نظام اقتصادی –اجتماعی بزرگتر است. موضوع مقاله در چارچوب نظری پسافوردیسم و گذار به انباشت انعطاف پذیر بحث شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی جامعة زنان محلات اسکان غیر رسمی تبریز که تولید و تداوم آن مسبوق به حضور ایشان در فضای جغرافیایی همسان است و توانمندسازی آنها برای ورود به بازار کار منعطف و کارآفرینی مبتنی بر تعاونی مکان – مبنا رابطه معنی داری وجود دارد.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان بیجار به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها و ناپایداری های دامنه ای مخاطرات مهمی برای فعالیت های انسانی هستند که اغلب سبب از دست رفتن منابع اقتصادی و خسارات به اموال و تأسیسات می شوند. این مخاطرات در شیب های طبیعی و یا شیب هایی که به دست انسان تغییر یافته اند اتفاق می افتد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش های شهرستان بیجار واقع در استان کردستان و ارزیابی مناطق دارای پتانسیل زمین لغزش جهت تهیه نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از بازدیدهای میدانی، پرسشنامه ای، نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و مرور مطالعات انجام شده، 9 عامل مؤثر شامل متغیرهای ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از عناصر خطی گسل، جاده، رودخانه، بارندگی و کاربری اراضی مورد استفاده قرار گرفت، در مرحله بعد با به کارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی عوامل مورد بررسی در مرحله پیشین به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تأثیر آن ها است محاسبه شده است. با توجه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هر عامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از لایه های وزنی و ضریب وزنی مربوط به هریک از عوامل گردیده است. نتایج حاصل از این بررسی نشانگر این است که عامل شیب با وزن نسبی 307/ 0 و عامل کاربری اراضی با وزن نسبی 218/0 به ت رتیب بیش ترین تأث یر و عامل بارن دگی با وزن نسبی 019/0 ک مترین تأث یر را بر وقوع زمین لغزش ها در شهرستان بیجار داشته است بر این اساس 489/75 درصد از مساحت منطقه در محدوده با خطر بسیار کم ، 037/10 درصد با خطر کم، 628/3 درصد با خطر متوسط، 062/4 درصد با خطر بالا و 784/6 درصد با خطر بسیار بالا مواجه است.
بررسی شاخص های کمی و کیفی مؤثر در برنامه ریزی فضای سبز شهری (مطالعه موردی: شهر میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت شهری و در نتیجه رشد و گسترش ابعاد فیزیکی و اجتماعی شهرها، تأثیرات قابل توجهی بر زندگی شهری دارد؛ به طوری که امروزه مفهوم شهرها بدون در نظر گرفتن فضای سبز در اشکال گوناگون آن، غیرقابل تصور است. از این رو هدف اصلی این پژوهش، کمک به ارتقا و بهبود کیفیت فضای سبز در شهر میانه است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. پس از شناخت مؤلفه ها و شاخص های مؤثر در برنامه ریزی فضای سبز شهری، به بررسی آن در حوزه های چهارگانه شهر میانه پرداخته شد. در نهایت، برای تعیین تعداد اعضای نمونه آماری، از فرمول کوکران استفاده شد. جامعه آماری، تمامی استفاده کنندگان از پارک ها و فضای سبز شهر میانه؛ در ماه های مرداد، شهریور و مهرسال 1391 بود که با فرض سطح اطمینان 95 درصد، تعداد 383 نفر برآورد شد. 383 پرسشنامه با در نظر گرفتن مقیاس و شعاع دسترسی هر پارک، به روش نمونه گیری تصادفی، توزیع شد. روش گردآوری داده ها براساس مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مصاحبه با 10 کارشناس مرتبط با فضای سبز شهری به ارائه راهکارهایی در راستای برنامه ریزی مطلوب فضای سبز شهر میانه، پرداخته شد. براساس نتایج تحقیق، مؤلفه کالبدی، بیشترین اهمیت نسبی را در میان سایر مؤلفه ها به خود اختصاص داده و مؤلفه های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی، در درجه های بعدی اهمیت قرار گرفته اند. همچنین وضعیت فضای سبز حوزه 3 شهر میانه، نسبت به سایر حوزه های این شهر در سطح پایین تری می باشد؛ بنابراین باید در اولویت برنامه ریزی و احداث فضای سبز شهری قرار گیرد.
جایگاه آموزش در توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری، الگویی برای تفکر در مورد آینده است که در آن، ملاحظات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی، به منظور ارتقای کیفیت محیط زندگی، در وضعیتی متعادل با یکدیگر به سر می برند. شهر پایدار، شهری است که به دلیل استفاده اقتصادی از منابع، اجتناب از تولید بیش از حد ضایعات و بازیافت آنها تا حد امکان و پذیرش سیاست های مفید، قادر به ادامه حیات خود باشد. از جمله عواملی که به تحقق پارادایم پایداری به خصوص در شهرها، کمک می کند و لازم است با فرضیات بنیادی توسعه پایدار، منطبق باشد، آموزش است که هم به لحاظ ساختاری و هم از نظر محتوایی باید تغییراتی را پذیرا شود. در این مقاله با هدف شناخت و فهم جایگاه آموزش در توسعه پایدار، به خصوص توسعه پایدار شهری، با روش توصیفی- تحلیلی و اتکا به مطالعات اسنادی، از جمله بیانیه های بین المللی، به بررسی جایگاه آموزش در توسعه پایدار، در چارچوب معاهدات و قراردادهای بین المللی، از بعد مفهومی و معرفت شناسی آن، پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که صورت بندی مفهوم آموزش برای توسعه پایدار، توسط سازمان هایی مانند یونسکو، به نحو مطلوب انجام شده است اما در پایان دهه آموزش برای توسعه پایدار، کماکان معضلاتی به خصوص در کشورهای در حال توسعه، در این رابطه وجود دارد؛ بنابراین تلاش های آتی بین المللی در این زمینه باید به سمت و سوی کشورها و شهرهای رو به توسعه، جهت دهد.
تحلیل و رتبه بندی عوامل بازار رهن و اوراق مشارکت در افزایش استطاعت مالی خانوارهای شهری جهت تأمین مسکن، (مطالعه موردی: شهر ارومیه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، سنجش فضایی بافت محلات شهری به منظور مکان گزینی فضاهای همگانی امن است. در این راستا بافت محله وردآورد که به دلیل ویژگی های خاص، موجبات ایجاد معضلات و آسیب های اجتماعی را در فضاهای شهری خود فراهم کرده است، به عنوان نمونه موردی بررسی می شود. پژوهش از نوع کاربردی و شیوه مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی-تحلیلی و تجربی-پیمایشی است. بنابراین، در تبیین ادبیات و سوابق موضوع تحقیق و ارایه مدل تحلیلی پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت تحقیق از روش های میدانی و مطالعات اسنادی استفاده شده است. مدل تحلیلی پژوهش متشکل از شاخص های موثر بر امنیت در فضاهای همگانی محلات شهری در قالب 5 مولفه کالبدی، عملکردی، حرکت و دسترسی، ادراکی-معنایی و مدیریت شهری و 19 معیار و سنجه های ارزیابی آن، ارائه گردیده است. در ادامه، به منظور اولویت بندی شاخص های ارائه شده از فرآیند تحلیل شبکه ای استفاده شده است. بنابراین، بر اساس نتایج حاصل از رتبه بندی، محدوده مطالعاتی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش چیدمان فضا، مناسب ترین مکان ها و موقعیت ها برای مکان گزینی فضاهای همگانی امن جهت ارتقاء امنیت در بافت شناسایی گردید. در انتها نتایج حاصل از تلفیق مدل ها و مطالعات انجام شده، در چارچوب مفهومی سوآت ارائه گردیده و به ارایه پیشنهادات بر مبنای مدل مفهومی پژوهش پرداخته شده است.
بررسی عملکرد مدیریت شهری در رابطه با مشارکت شهروندان در امور شهری(مورد شهر فسا)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین آثار مشارکت در فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری می توان به ایجاد علاقه و اعتماد در مردم برای توسعه و پیشرفت، و کاهش تمرکزگرایی اشاره کرد. بنابراین مهم ترین ابزار برای مدیریت شهری موفق، بهره گیری از مشارکت مردم است. برای تقویت و گسترش امر مشارکت مردم در برنامه ریزی، شناخت عوامل مؤثر بر این امر ضروری است. مشارکت در کشور ما پدیده تازه ای نیست اما با رشد شهرنشینی و به تبع آن تغییر الگوی مشارکتی، لزوم بازبینی در این مفهوم و ارایه الگوی مناسب با نیازهای امروزی شهروندان احساس می گردد. شهر فسا با 92020نفر جمعیت در سال 1385از شهرهای پرجمعیت استان فارس است، از مشکلات فراروی مدیریت شهر فسا در خدمات رسانی مناسب به شهروندان که مرتبط با عدم مشارکت فعال شهروندان است را می توان به، کمبود درآمد مدیریت شهری، عدم همکاری برخی از شهروندان در رابطه با پرداخت عوارض به شهرداری و... می توان اشاره کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عملکرد مدیریت شهر فسا در رابطه با مشارکت شهروندان در امور مربوط به شهر است. در این تحقیق که از نوع کاربردی و توسعه ای است از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی برای پاسخ به سؤالات و ارایه راه حل برای مسأله مورد نظر استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات از دو روش مختلف اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. در پژوهش حاضر حاضر جهت بررسی عملکرد مدیریت شهر فسا در رابطه با مشارکت شهروندان در امور مربوط به شهر ابتدا به مطالعه ی ادبیات مربوطه پرداخته شد، پس از شناخت نظریات و الگوهای مختلف، در تحقق عملی مشارکت دو پیش شرط ضروری یعنی: 1-گرایش و تمایل به مشارکت و 2- امکان مشارکت(مدیریت شهری) تشخیص داده شد. در نتیجه تمرکز اصلی بر امکان مشارکت(مدیریت شهری) قرار گرفت. جهت شناسایی و سنجش متغیرهای ضروری نشان دهنده عملکرد مدیریت شهر فسا در رابطه با مشارکت شهروندان در امور مربوط به شهر ده متغیر اصلی تشخیص داده شد. که به صورت پرسشنامه بررسی شد و بر این اساس پرسشنامه شناسایی متغیرهای امکان مشارکت تدوین، اجرا و تجزیه و تحلیل شد. همچنین بمنظور اطمینان از صحت گفتار مسئولین مدیریت شهری مصوبات شورای شهرفسا مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد. نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد مدیریت شهری شهر فسا در رابطه با افزایش مشارکت شهروندان نشان می دهد که مدیریت شهری شهر فسا در این رابطه عملکرد ضعیفی را داشته است، به طوری که نتایج تحلیل داده ها این عملکرد را در حد کم و خیلی کم ارزیابی کرده اند.
ارزیابی عملکرد دولت محلی شهری در نظام های سیاسی متمرکز مورد شناسی: شوراهای اسلامی شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت محلی یکی از اجزای ساختاری نهادهای اداره امور کشور در دوره مدرن است که عملکرد آن متأثر از عوامل گوناگونی می باشد. در این میان، نظام سیاسی یکی از مهمترین مؤلفه های مؤثر بر عملکرد دولت محلی در هر کشور است. به طور کلی، نظام های سیاسی به سه دسته نظام های تک ساخت، فدرال و ناحیه ای تقسیم می شوند که در این میان کشور ایران دارای نظام سیاسی تک ساخت است و شوراهای اسلامی شهر به عنوان نماد دولت محلی در این ساختار و در قانون اساسی تعریف شده است، اما شوراهای اسلامی شهر در مرحله عمل دچار مشکلات زیادی بوده اند و حوزه عملکردی آنها تابع ساخت قدرت و نظام سیاسی ایران بوده است. بر این اساس، این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر نظام سیاسی متمرکز و تک ساخت بر شوراهای اسلامی شهر در ایران است. بدین منظور در این پژوهش، نظام شوراهای اسلامی شهری ایران بر مبنای قانون اساسی، قوانین عادی شوراهای اسلامی و اصلاحات آن و اسناد و تفسیرهای شورای نگهبان مورد بررسی قرار گرفته است. دادههای تحقیق به شیوه کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده و به شیوه تحلیل محتوا، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظام سیاسی بر اساسنامه، حدود اختیارات، میزان استقلال و تصمیم گیری دولت محلی تأثیر گذاشته و باعث کارآمدی اندک دولت محلی شده است.
تدوین راهبردهای باززنده سازی بافت قدیم شهر سمنان با استفاده از تکنیک های FAHP و SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیری گذرا بر سیمای شهر سمنان، بافت های قدیمی با ارزشی را به نمایش می گذارد که همگی در گذشته نه چندان دور، از تحرک، نشاط و سرزندگی مطلوب برخوردار بودهاند. کم توجهی به برنامه های ساماندهی و احیای بافت های قدیم در طول سالیان متمادی سبب شده تا آنها رونق، کارایی و فعالیت پیشین را از دست داده و به عنوان بافت مسئله دار و چالش برانگیز در سیستم شهری مطرح گردند. در همین راستا مقاله حاضر با هدف تدوین و اولویت بندی راهبردهای باز زنده سازی بافت قدیم تدوین شده است. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش را خبرگان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، شهرداری سمنان و تنی چند از اساتید رشته جغرافیا تشکیل داده اند. در گام اول شاخص های مناسب سنجش مؤلفه های باز زنده سازی احصاء و در گام دوم جهت تعیین نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت شاخص ها توسط آزمون t استیودنت مورد سنجش و بررسی قرار گرفتند. سپس راهبردهای مؤثر باز زنده سازی بافت قدیم توسط تکنیک SWOT تدوین و با کمک تکنیکFAHP اولویت بندی شد. در این راستا و جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت و مقایسات زوجی استفاده شد. نظرات اساتید و استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، روایی محتوا و سازه، ابزار سنجش را تأیید نمود. همچنین ضریب پایایی 0.856 برای ابزار سنجش محاسبه شده است که میزان مناسبی است. نتایج نهایی حاصله از تکنیک FAHP نشان می دهد سه راهبرد بازنگری در سیاست های اطلاع رسانی از جمله برگزاری کارگاههای آموزشی و اطلاع رسانی به مردم و بازاریان و سرمایه گذاران در خصوص فرصت های سرمایه گذاری، آموزش به ساکنان بافت قدیم در خصوص نحوه نگهداری و حفظ محل سکونت خود و تهیه نقشة جامع زیر ساخت ها جهت هماهنگی ارائه خدمات مؤثرترین راهبردهای باز زنده سازی بافت قدیم شهر سمنان هستند.
ارزیابی هویت اجتماعی در محله های شهری (مطالعه موردی: محله اوین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هویت، از مهم ترین دغدغه های انسان است. شهر و به دنبال آن، محله های شهری به عنوان زیستگاه دائمی و مکان زندگی، توسط انسان تشخص یافته اند و همواره متأثر از فرهنگ انسانی درحال تحول اند. از نگاه محله ای، بعد اجتماعی، هویت پایه و اساس شکل گیری احساس تعلق مکانی است. هویت اجتماعی ساکنان محله اوین، با قدمتی بیش از هزار سال و تمدنی اصیل در پهنه یک محیط شهری، متأثر از شرایطی دچار تحول شده است. کاهش هویت اجتماعی در محله اوین، متأثر از کاهش حس تعلق به گروه های محلی، کاهش تمایل به زندگی در جامعه محلی و کاهش میزان مشارکت افراد در مراکز فرهنگی- اجتماعی و ورزشی محله است. در بررسی هویت محله اوین، این نتیجه به دست آمد که در محله شهری اوین، رابطه معناداری بین گروه های سنی، تحصیلات، شغل و هویت اجتماعی افراد وجود دارد؛ چنانکه با افزایش سطح تحصیلات و افزایش سن، بر میزان هویت اجتماعی افراد نیز افزوده می شود و برعکس.
تحلیل کیفیت زندگی شهری و رابطه آن با مشارکت شهروندان در امور شهری مورد شناسی: شهر نقده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و شهرنشینی باعث کاهش کیفیت زندگی شهروندان شده و دستیابی به پایداری شهری را با مشکل مواجه نموده است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل کیفیت زندگی شهری و رابطه آن با مشارکت شهروندان در امور شهری تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و در تدوین آن از روش توصیفی تحلیلی و همبستگی برای استفاده شده است. گردآوری داده ها با دو روش اسنادی و میدانی (استفاده از پرسشنامه) بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان شهر نقده در بهار 1393 تشکیل می دهند که با بهره گیری از فرمول کوکران 380 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرارگرفته اند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری نظیر آزمون T، رگرسیون چند متغیره و مدل تحلیل مسیر استفاده شده است. همچنین پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ و اعتبار سازه ای آن با تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس تحلیل های انجام شده با آزمون T تک نمونه ای، شاخص های ابعاد سلامت روانی و کیفیت محیط شهری در سطحی متوسط از کیفیت قرارگرفته و ابعاد سلامت اقتصادی، سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، محیطی در سطحی پایین تر از حد متوسط قرار دارند. استفاده از مدل تحلیل مسیر نشان می دهد که مقدار ضریب تعیین 0.992 از مجموع تغییرات متغیر وابسته توسط مدل تحلیلی پژوهش را تعیین می کند که در آن کیفیت محیط شهری با ضریب 0.323 و سلامت جسمانی با ضریب 0.276، تأثیرگذارترین بُعد بر مشارکت شهروندان در امور شهری بوده اند. بر این اساس می توان بیان نمود که مجموعه کیفیت زندگی و محیط شهری ابعاد اجتماعی، جسمانی، فرهنگی، محیطی و کیفیت محیط شهری، در مشارکت شهروندان در امور شهری تأثیر مستقیم و غیرمستقیم داشته و بین آن ها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.