فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، بررسی اثر الگوی پراکنش فضایی و جمعیتی مراکز آموزش عالی و دانشگاهها در ایران ، بر افزایش نرخ مشارکت در آموزش عالی، مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری ،استانهای ایران و داده ها از آمار آموزش عالی ایران در سال تحصیلی89 - 1388 استخراج شدند. میزان تمرکز در الگوی پراکنش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ،در مقیاس فضایی و جمعیتی، با استفاده از تکنیک سنجش سطح تمرکز بدست آمد. تراکم نسبی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس فضایی و جمعیتی و نیز تراکم نسبی جمعیت دانشجویی در استانهای ایران، با استفاده از تکنیک ضریب توزیع محاسبه شد و برای تحلیل روابط بین متغیر ها، تکنیک تحلیل رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که 1/71درصد تغییرات متغیر وابسته ( تراکم نسبی جمعیت دانشجویی در استانهای ایران) توسط متغیر مستقل (تراکم نسبی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس جمعیتی)تبیین میگردد و تراکم نسبی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس فضایی تاثیری بر تغییرات متغیر وابسته ندارد.یافته ها هم چنین نشان میدهد که در بین دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مختلف در ایران، مراکز آموزش عالی وابسته به دانشگاه پیام نور و موسسات آموزش عالی غیر انتفاعی ،بیشترین سهم را در افزایش تراکم نسبی جمعیت دانشجویی در استانهای ایران دارند.
نقش مشارکت مردمی در توسعه محله ای (مطالعه موردی: محله داوودیه- منطقه ۳ تهران)
حوزههای تخصصی:
پیشبرد توسعه محلی و پاسخ گویی به مسائل متنوع اقتصادی، اجتماعی، مالی، ارضی، آموزشی و... شهروندان در محله های شهری، نیازمند «مشارکت اجتماعی شهروندان» و «بهره گیری از ظرفیت های نهادها و سازمان های مردم نهاد» می باشد. در این راستا پژوهش حاضر باهدف نقش مشارکت مردمی در توسعه محله ای در محله داوودیه- منطقه ۳ تهران تدوین شده است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه ای) و نوع تحقیق تحلیلی- اکتشافی می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. روش آماری مورداستفاده در این پژوهش ضریب همبستگی پیرسون می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق نشان داد که هرچند به دلیل رد فرضیات تحقیق، نمی توان به صورت قاطع بیان داشت که می توان با تقویت مشارکت محله ای به توسعهٔ محله ای دست یافت، اما به سبب معناداری یا نزدیک به معنادار بودن برخی از مؤلفه های مشارکت محله ای می توان بیان داشت توجه به مشارکت محله ای شرط انکارناپذیر تحقق عینی مفهوم توسعه محله ای است، یعنی دست یابی به پایداری در توسعه محله ای بدون توجه به پتانسیل های نهادی و انسانی و بهره گیری از تمامی ظرفیت های گروهی و فردی امری غیرقابل اجراست.
بررسی علل و چگونگی تمرکزگرایی تهران در سه دهه گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه، تا قبل از آغاز قرن حاضر، نظام شهری نسبتآ متعادلی داشته است، اما با به وجودآمدن حکومت متمرکز، تکیه بر درآمدهای نفتی و تزریق آن به قطب های انتخاب شده، به ویژه تهران، زمینة تمرکزگرایی فراهم شده و سبب شکل گیری و کاهش تعادل سرزمینی شده است. به علاوه، عوامل سیاسی، اقتصادی، زیرساختی، جمعیتی و نیروی انسانی نیز به تمرکزگرایی تهران دامن زده است و فاصلة تهران از سایر مناطق کشور را افزایش داده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوة اجرا، توصیفی- تحلیلی است. با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، به بررسی روند شکل گیری تمرکزگرایی در ایران و مرکز توجه آن، تهران پرداخته می شود و سپس با استفاده از روش شاخص ناموزون موریس، نابرابری و فاصلة ایجادشده بین مناطق مختلف کشور- که به نوعی محصول تمرکزگرایی است- بررسی می شود. درنهایت، با بهره گیری از سالنامه های آماری، عواملی که به تمرکزگرایی دامن زده اند، از نظر کمی و آماری بررسی می شود تا وضعیت تهران در این میان مشخص شود. نتایج نشان می دهد که استقرار درازمدت دولت مرکزی در تهران، ساختار سیاسی و اداری متمرکزی را در این شهر پایه ریزی کرده است که نتیجة آن زهکش کردن بخش وسیعی از جمعیت، فعالیت و امکانات به این محدودة جغرافیایی بوده است؛ به گونه ای که اغلب امکانات مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، یا در تهران متمرکزند یا از تهران کنترل می شوند.
بررسی تاثیر ساختار فیزیکی- کالبدی فضاهای شهری بر امنیت محیطی (مطالعه موردی: منطقه ثامن شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای شهری به عنوان محیطی که رفتارهای عمومی انسان در آن جریان دارد، همواره در تعامل دوسویه با انسان است؛ بنابراین، این فضا به عنوان بستری برای فعالیت های عمومی انسان، باید به راحتی قابل درک و ایمن باشد. درواقع، امنیت شهری یکی از مؤلفه های مهم و ضروری در زندگی شهری محسوب می شود که باید آرامش و احساس ایمنی را در فضاهای شهری برای شهروندان فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و ارزیابی تأثیرهای ساختار کالبدی محیط های شهری در امنیت فضاهای شهری منطقة ثامن، با استفاده از تکنیک «فرایند تحلیل شبکه» (ANP) تدوین شد. این پژوهش، توصیفی- موردی است و با مطالعه های اسنادی - کتابخانه ای، بررسی های میدانی، مراجعة مستقیم به سازمان ها و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت که محدودة مورد مطالعة منطقة ثامن مادرشهر مشهد را شامل می شود. یافته ها نشان می دهد بیش از 55 درصد از شهروندان و گردشگران، این منطقه را ناامن می دانند و بیش از 60 درصد آن ها، وضعیت نامناسب کالبدی را مهم ترین عامل این ناامنی معرفی کرده اند. براساس نتایج مدل ایان پی، بیشترین و بالاترین اولویت در توجه به مسائل امنیت محیطی در فضاهای شهری منطقة ثامن، مربوط به شاخص «نبود خوانایی، نمایانی محیط»، با امتیاز نرمال شدة 579/0 در خوشة بی توجهی به ساماندهی کاربری، «نامناسب بودن فضا» با امتیاز نرمال شدة 394/0 در خوشة بی توجهی به مؤلفه های روانی و گزینة «نبود اختلاط و ترکیب مناسب کاربری ها» با امتیاز نرمال شدة 312/0 است.
مدل سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری قطعه مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی رشد شهری، در یک مسیر پایدار و بهینه، همواره از چالش های موجود در عرصه های مدیریت و برنامه ریزی شهری می باشد. هدف از این تحقیق شبیه سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری و نمایش چگونگی رشد و توسعه شهر در یک ساختار قطعه مبنا، با تفکیک پذیری مکانی بالا، می باشد. در این مدل ساختار همسایگی به صورت یک بافر خارجی از لبه های پارسل و بر اساس یک تابع وزن دار از مولفه های فاصله، مساحت و کاربری قطعات کاداستری تعریف شده است. مدل ارائه شده با استفاده از داده های مکانی منطقه 22 شهرداری تهران پیاده سازی و تحلیل شده است. نتایج ارائه شده بیانگر توانایی مدل در ارزیابی اثرات متقابل کاربری های مختلف شهری در اندازه های مختلف و فاصله های گوناگون از یکدیگر بوده و همچنین نشان دهنده رشد شهر در یک تناسب قابل قبول چیدمان کاربری های مختلف شهری می باشد. از آنجایی که در این مدل، امکان تخصیص کاربری های مختلف شهری فراهم شده، می توان از آن در زمینه تصمیم گیری های مکانی و برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بهره جست.
تحلیلی بر نقش تصویر برند بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاصله جغرافیایی و عدم تعامل بین مکان ها از یک سو و از بین رفتن هویت های محلی شهرها در فرایند جهانی شدن که به تضعیف تصویر و نقشه ذهنی شهرهای خاصی می انجامد در توسعه گردشگری و جذب گردشگران اثر منفی به جا می گذارد..مقاله حاضر به بررسی رابطه تصویر برند بعد از سفر و توسعه گردشگری شهری در کلان شهر تبریز می پردازد. بدین منظور 345 پرسشنامه در میان گردشگران داخلی تبریز که با استغاده از آزمون کوکران بدست آمده توزیع گردید که تعداد جامعه مورد بررسی در تحقیق 509341 نفر بوده است. برای تحلیل های آماری از بسته نرم افزاری SPSS استفاده شده است. و برای تحلیل رابطه بین متغیرها از آزمون کندال تاو بهره گرفته شده است. همچنین برای بررسی پایایی پرسشنامه از آزمون آلفا کورونباخ استفاده شده استنتایج آزمون کندال تاو نشان گر این است که بین متغیر تصویر برند بعد از سفر و توسعه گردشگری شهری در کلان شهر تبریز رابطه مثبت با ضریب همبستگی 319/. و سطح اعتماد 99% رابطه معناداری بین دو متغیر وجود دارد.
بررسی ارتباط پارامتر های اقلیمی با مرگ و میر جمعیت شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده آب و هوا از مهم ترین عوامل موثر بر سلامت انسان است. ساختمان و عملکرد بدن انسان به گونه ایی است که از آب و هوا تاثیر پذیرفته و نسبت به تغییر پارامترهای اقلیمی واکنش نشان می دهد. در این پژوهش تاثیر پارامتر های اقلیمی بر مرگ و میر جمعیت شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور آمار مرگ و میر های مربوط به سه بیماری قلبی – عروقی، تنفسی و سکته مغزی برای دوره آماری (1389 -1384) از سازمان آرامستان شهر اصفهان و برای همین دوره آماری داده های اقلیمی روزانه از سازمان هواشناسی کشور اخذ شدند. جهت بررسی ارتباط پارامترهای اقلیمی با تعداد مرگ و میرهای ناشی از هر یک بیماری ها از مدل همبستگی پیرسون و همچنین از آزمون تی T-Test)) به منظور بررسی تغییرات فصلی در تعداد مرگ و میرها استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که مرگ و میر با مولفه های دمای حداقل، دمای حداکثر، میانگین دما و ساعت آفتابی رابطه معکوس و با رطوبت نسبی، فشار و تعداد روز های بارشی رایطه مستقیم دارد و مرگ و میرهای ناشی از بیماری قلبی – عروقی بیشترین تاثیرپذیری را از تغییر دوره های گرم و سرد سال دارند، ضمن اینکه این بیماری بیشترین حساسیت را نسبت به مجموعه عوامل اقلیمی نشان می دهد. همچنین نتایج بدست آمده از آزمون تی ((T-Test نشان می دهد که بین مرگ و میر روزانه ی ناشی از بیماری های مورد مطالعه در فصول مختلف تفاوت معناداری در سطح 05/0 مشاهده می شود
بررسی راهکارهای طراحی شهری جهت خلق فضای شهری کودک مدار (نمونه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
شهر دوستدار کودک، شهری است که در آن خواسته های کودک در اولویت قرار می گیرد. وضع اجتماعی، فرهنگی و معماری شهر همسو با نیازهای آنان است و حقوق کودکان در سیاست ها، قوانین، برنامه ها و بودجه منعکس می شود. رویکرد CFC (شهر دوستدار کودک) این شهر را به سمتی سوق می دهد که در آن، کودکان نقش مؤثری در مورد شهر خوددارند و نظر آنان در تصمیمات شهری ابراز شود و خانواده و اجتماع نیز موظف اند کودکان را مسائل و تصمیم گیری ها دخیل کنند. این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های ترکیبی نیمه باز و بسته به روشی کیفی سعی در استخراج اولویت ها و ترجیحات کودکان در فضای شهری را دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که کودکان: استفاده از هندسه پیچیده و نامنظم؛ استفاده از مبلمان مناسب کودکان ازنظر اندازه – رنگ – طرح؛ ایجاد شرایط مناسب برای استفاده کودکان از پوشش گیاهی؛ کف سازی مناسب تمامی فصول و رنگارنگ؛ کنترل سرعت سواره در ورودی محلات و معابر؛ ایجاد فضاهای بازی و تجمع متمرکز و غیرخطی و قابل نظارت برای کودکان؛ حفظ مقیاس انسانی و پرهیز از بلندمرتبه سازی را به عنوان مهم ترین ویژگی های محیط مطلوب می دانند.
سنخیت شناسی همسویگی معنادار روشهای ارزیابی قرارگاه های رفتاری و بازطراحی مبلمان و فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۲۷۲-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
امروزه درنظرگیری تعامل فیمابین «کالبد، فعالیت و معنا» که دارای پیوستاری و همسویگی معناداری با نحوه و چگونگی کاربست فضاهای شهر بوسیله شهروندان است، از مهمترین پارادایم های مفهومی و رهیافتهای نظری به «بازطراحی فضاهای شهری» بوده است که لازم است در حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری موردنظر معماران و طراحان شهر قرار گیرد. از سوی دیگر، دستیابی به روشهای ارزیابی رفتار شهروندان برای بازطراحی دوباره فضاهای شهری نیز می تواند ضمن کمک به طراحی محیط هایی پاسخده، از عدم بکارگیری فضا بوسیله شهروندان و تولید فضاهای غیرسرزنده و ناکارآمد جلوگیری بعمل آورد که التزام و ضرورت تحقیق حاضر را تشکیل داده است. در مقاله حاضر، به سنخیت شناسی انواع روشهای ارزیابی رفتارها و قرارگاه های رفتاری و میزان انطباق آنها با بازطراحی دوباره فضا خاصه در ایران پرداخته شده است که از روش توصیفی- تحلیلی و استدلال مبتنی بر منطق و روشهای اسنادی بهره برده است. لذا در پایان ضمن اشاره به معیارهای بازطراحی دوباره مبلمان و فضاهای شهری ایران در دوره معاصر به مجموعه معیارهایی اشاره شده و میزان سنخیت این روشها با بازطراحی و ارزش گذاری هر یک به اختصار مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
The Analysis and Explanation of Regional-Urban Development of Chabahar City Emphasizing on Globalization Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۱۳۶-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
The globalization and urban development concepts are closely linked to each other. However, all cities around the world are not affected same by globalization, each one has its spatial and reciprocal international-local action. The international changes of economy, culture, and politics have huge effects on restructuring of cities around the world. The present study as a descriptive-analytical study aimed at investigating the regional-urban development indexes of Chabahar Port as well as analyzing the improvement conditions of commercial activities resulting from globalization process. To collect the data required in the study, precise library and field studies were done. The population of the study includes the inhabitants of Chabahar, 85633 people according to nation-wide census of 1390. By applying the Cochran sampling method, 380 persons were selected as participants to fill the questionnaires. In order to analyze the data, the one-sample T test and SPSS software were used. Based on the findings of the study, the mean of regional-urban development indexes of Chabahar Port is 3.17 and the T statistic is 4.955. Hence, the influence of globalization process on the regional-urban development process is nearly average, as a result the regional-urban development indexes of Chabahar Port are in a good condition. Among the regional-urban development indexes, the &ldquocommunication&rdquo index statistic with 10.818 and the &ldquoHousing&rdquo index statistic with 5.538 more than other indexes affected by the globalization process and trade development.
استفاده از الگوریتم ژنتیک برای بهینه سازی مسأله مکانیابی-تخصیص چندهدفه در محیط GIS (مطالعه موردی: ایستگاههای آتش نشانی منطقه 11 شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
مسأله موردنظر در این مقاله،مسألهمکانیابی-تخصیص چندهدفه برایتعیین موقعیت و تخصیص ظرفیت بهینه به ایستگاههای آتش نشانی منطقه 11 شهر تهران در محیطGIS و با استفاده از الگوریتم ژنتیک می باشد. اهداف این تحقیق شامل: 1- کمینه کردن فاصله بین ایستگاه آتش نشانی و تقاضاها2- کمینه کردن زمان رسیدن به تقاضا از ایستگاههای آتش نشانی 3- بیشینه کردن پوشش ایستگاههای آتش نشانیمی باشد.مسألهمکانیابی-تخصیص یک مسأله بهینه سازی ترکیبی است و به دلیل پیچیدگی محاسباتی، معروف به NP-Hard است. بنابراین روشهای جبری رایج،نمی توانند در حل مسائل مکانیابی-تخصیص پیچیده با چندین شرط مختلف، موفق باشند. برای حل این مسألهمکانیابی-تخصیص، از روش فوق ابتکاری الگوریتم ژنتیک استفاده می شود.در این مدل ژنتیک چندهدفه،برای بررسی اثر هر هدف، ابتدا هر تابع به صورت تک هدفه اجرا و نتایج آنها مقایسه می شود. در مرحله دوم، خروجی مدل با یک بردار وزن ثابت ارزیابی می شود و نتیجه نشان می دهد که مدل بخوبی می تواند موقعیتهای بهینه ایستگاههای آتش نشانی را با در نظر گرفتن ظرفیت ایستگاههای آتش نشانی مشخص کند. در نهایت، برای ارزیابی مناسب بودن مدل، از یک برنامه وزندهی اتوماتیک استفاده می شود. در این حالت هر بار به هر جواب، بردار وزنی تصادفی تعلق می گیرد و در نهایت مجموعه ای از جوابهای غیرمسلط حاصل می گردد که به تصمیم گیرندگان، فرصت می دهد،جوابهای مناسب(Non-dominated)را با توجه به شروط مشخص و یا اولویت آنها به یک هدف،انتخاب کنند.
کاربرد تطبیقی روش های تصمیم گیری چندشاخصه در تعیین سطح برخورداری (مطالعة موردی: دهستان های شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کوشش می شود با استفاده از روش ها و مدل های گوناگون، سطوح برخورداری مناطق مختلف سنجش شوند. این امکان وجود دارد که نتایج حاصل از به کارگیری این روش ها، متفاوت باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر، به کارگیری روش های تصمیم گیری چندشاخصه در تعیین سطوح برخورداری دهستان های شهرستان کامیاران است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی گردآوری شده ا ند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که جایگاه هریک از دهستان های مطالعه شده با روش های چندشاخصة SAW، TOPSIS و WSM یکسان نیست. بین روش های مذکور، روش های TOPSIS و WSM با 28/14 درصد، کمترین میزان تغییرات و روش SAW با 56/28 درصد، بیشترین میزان تغییر را در میان روش های مورد مطالعه داشتند. از نظر سطح برخورداری نیز، دهستان های گاورود، بیلوار و ژاورود در سطح فرابرخوردار، دهستان های امیرآباد و شاهو در سطح میان برخوردار، و دهستان های عوالان و سورسور در سطح فروبرخوردار قرار گرفتند.
پراکنش فضایی شاخص های توسعه در شهرستان های ایران با استفاده از رتبه بندی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی- اقتصادی دهه های اخیر عدم تعادل ناحیه ای و تمرکز بیش از حد امکانات در برخی نقاط (کوژهای توسعه) و محرومیت دیگر نقاط (مغاک عقب ماندگی) را در پی داشته است. برای تعدیل در پراکنش شاخص های توسعه، برنامه ریزی جامع توسعه پذیری مناطق با هدف ارایه ی الگوی مناسب برای توزیع متعادل خدمات، جمعیت و سکونتگاه ها (تعادل فضایی) ضرورت می یابد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی و سنجش درجه ی توسعه یافتگی یا نحوه ی برخورداری شهرستان های کل کشور از 30 شاخص ترکیبی؛ جمعیتی، کالبدی، زیربنایی، اجتماعی– اقتصادی و بهداشتی– درمانی است، جامعه ی آماری پژوهش، 336 شهرستان کشور بر اساس آمار سال 1385 می باشد. بر این اساس 30 شاخص مورد بررسیبا بهره گیری از روش های متداول سنجش سطح توسعه یافتگی شامل تحلیل عاملی، تاپسیس و موریس مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نتایج حاصل از تحلیل های صورت گرفته با استفاده از روش میانگین رتبه ای ترکیب گردیده است. برای نیل به این مهم، شاخص های مورد مطالعه با استفاده از روش تحلیل عاملی به 8 عامل تقلیل یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارائه گردیده اند. بر این اساس از عامل اول و دوم که دارای درصد بارگیری بالاتر از 10 درصد بودند؛ استفاده شده و بقیه ی عوامل از تحلیل حذف شدند. همچنین با بهره گیری از شاخص ترکیبی موریس و تکنیک تاپسیس چهار سطح برخورداری مشخص و نحوه ی پراکنش شهرستان ها در سطوح ارائه شده تشریح گردیده است. نهایتاً با استفاده از اولویت بندی رتبه ها روش های مذکور ادغام و سطوح چهارگانه برخورداری (ورابرخوردار، فرابرخوردار، میان برخوردار و فروبرخوردار) ایجاد و جایگاه هر یک از شهرستان ها در این سطوح مشخص شده است. نتیجه ی حاصل از رتبه بندی نهایی نشان می دهد که 112 شهرستان سطح میان برخوردار و 90 شهرستان فروبرخوردار بیشترین تعداد شهرستان های کشور را به خود اختصاص داده اند.
ارزیابی و رتبه بندی عوامل موثر بر پایداری محیط زیست شهرهای شمال ایران مطالعه موردی : شهر ساری
حوزههای تخصصی:
موضوع پایداری زیست محیطی طی سه دهه پایانی قرن بیستم توجه بسیاری از افراد بخصوص محققین و دولت ها را جلب نموده است. با توجه به تغییرات همه جانبه و سریعی که در شهرهای ایران از چند دهه گذشته شروع و در حال انجام است، ارزیابی پایداری زیست محیطی شهرها برای دستیابی به یک برنامه ریزی شهری مناسب و درعین حال همگام با متغیرهای محیط طبیعی ضروری به نظر می رسد. به همین دلیل هدف این مقاله شناسایی و انتخاب شاخص های مورد نظر در رابطه با محیط زیست شهر ساری است که پس از مشخص شدن شاخص ها با استفاده از رویکرد ترکیبی از تکنیک های FAHP و FVIKOR شاخص های تحقیق ارزیابی و اولویت بندی شده و شاخص ها در مناطق با تراکم های مشخص امتیاز دهی شدند نتایج تحقیق نشان می دهد که مناطق 1و 3 ، ازنظر پایداری محیط زیست در وضعیت مطلوب تری قرارگرفته اند بنابراین آگاهی از وضعیت پایداری زیست محیطی نواحی مختلف شهری و شناخت وضع موجود می تواند نقش مهمی در ارتقای مدیریت و برنامه ریزی و تخصیص بهینه منابع جهت بهبود رفاه ساکنین و حل مشکلات آنها داشته باشد
ارزیابی تناسب فضایی- مکانی پارک های شهری با استفاده از GIS مطالعه ی موردی: پارک های محله ای منطقه ی 5 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفته شدن جوامع شهری، وجود کاربری فضای سبز و توزیع متناسب آن به یکی از مهمترین دغدغه های مدیران شهری به ویژه در کلانشهرها تبدیل شده است. گستردگی شهر تهران به همراه متمرکزتر شدن فضای داخلی آن ضرورت توجه به وضعیت دسترسی پارک های محله ای را بیش از پیش آشکار ساخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان سازگاری پارک های محله ای منطقه ی 5 شهرداری تهران با کاربری های همجوار، تحلیل میزان تناسب آنها با استانداردهای موجود و همچنین مکان یابی اراضی متناسب با استقرار پارک های مذکور در منطقه ی مورد مطالعه می باشد.
این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت بررسی وضعیت تناسب پارک های محله ای منطقه 5 شهرداری تهران، از نرم افزار GIS و تکنیک های موجود در آن همچون overlay(همپوشانی)، SpatialAnalysis(تحلیل های مکانی)، Proximity (مجاورت) و Network (شبکه) بهره گیری شده است. نتایج تجزیه و تحلیل های به دست آمده از تکنیک های به کار گرفته شده و همچنین استناد به خروجی مدل AHP، بیانگر آن است که بیشتر پارک های محله ای موجود در منطقه، در اراضی خوب و خیلی خوب استقرار یافته و به ندرت پارک هایی وجود دارند که در اراضی متوسط و ضعیف مکان گزینی شده باشند، همچنین با توجه به نقشه مذکور، هیچ کدام از پارک های محله ای موجود در اراضی خیلی ضعیف قرار ندارند.
نکته ی مهم قابل اشاره در نقشه ی نهایی این است که اراضی خیلی خوب زیادی وجود دارد که استقرار کاربری های محله ای در آنها یا کم است و یا متوازن توزیع نشده اند، بنابراین جهت برنامه ریزی کاربری اراضی منطقه ی مورد مطاله می توان از این اراضی با قابلیت سازگاری و تناسب خیلی خوب، جهت احداث و مکان گزینی پارک های محله ای استفاده نمود.
عوامل مؤثر بر روند تحول مساکن روستایی در شهرستان ممسنی (نمونه موردی: روستای چمگل)
حوزههای تخصصی:
کانون های روستایی در قامت اولین صورت از اجتماعات انسان های یکجانشین در طی تاریخ و به ویژه از آغاز جنبش مدرنیسم به این سو، فرایندهای تحول و تکامل بسیاری را در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و کارکردی خویش تجربه نموده اند. یکی از مهم ترین اینگونه تغییرات، دگرگونی در سیما و کالبد فیزیکی روستاها می باشد؛ که متناسب با شرایط و مقتضیات زمان و مکان و نیز در راستای نحوه ی گذران معیشت و ساختار فرهنگی روستاییان تحول و توسعه عمده ای را پذیرا گشته است. در کشور ما به دنبال انجام دگرگونی های وسیع اجتماعی در دهه چهل و بعد از آن با انقلاب اسلامی 57 و به تبعیت از آن رسوخ شیوه زندگی شهری به نواحی روستایی شاهد تغییرات وسیع در فضای کالبدی و نوع معماری روستاها بوده ایم. در این تحقیق که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تاریخ نگاری انجام گرفته است، تلاش است، با انجام مطالعات وسیع میدانی و کتابخانه ای به بررسی و شناخت نوع معماری مساکن و روند تحولات کالبدی نواحی روستایی شهرستان ممسنی با موردشناسی روستای چمگل از آغاز برپایی این روستا تاکنون بپردازد. نتایج تحقیق بیانگر این مطلب می باشد که روستای مورد مطالعه تحت تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی و نیز متناسب با دوره های زمانی، نوع خاصی از شیوه ی معماری در زمینه ساخت مسکن را تجربه نموده است. در این راستا تحول در شیوه معیشت روستاییان به ویژه افزایش درآمد و قدرت خرید خانوارهای روستایی، افزایش ارتباط روستاییان با شهرهای همجوار و بالأخص ارائه وام نوسازی مسکن از سوی بنیاد مسکن نقش برجسته ای را در تحول مساکن روستای چمگل ایفا نموده اند.
تبیین چگونگی ارتباط هنرمند و مخاطب در اثر معماری به عنوان خالق عامل معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۱۲۴-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
پرسش از مأموریت معماری و نسبتی که با انسان به عنوان هنرمند یا مخاطب دارد، بدون پرداختن به مسأله واقعیت و چگونگی معرفت ممکن نیست. معماری اسلامی به عنوان پدیده ای انسانی محصول آگاهی انسان درباره کلیه جنبه های مختلف علمی، مهندسی، و هنری است. بنابراین روشن کردن چیستی و چگونگی آگاهی و معرفت و روش ها و ابزار های فهم آن می تواند کمک شایانی به فهم و ادراک اثر کند. بدین سان این پژوهش با حرکت از مفهوم به مصداق، شناختی از معرفت، انسان، جهان و واقعیت ارائه می کند. در ادامه به واکاوی چگونگی ظهور و ادراک دانایی در اثر معماری اسلامی پرداخته می&zwnjشود. روش تحقیق این پژوهش استدلال منطقی است. بنابراین در ابتدا جهان بینی اسلامی براساس حکمت متعالیه به عنوان آخرین و مهمترین تحول عمده حکمت اسلامی طرح می شود، این رویکرد سامانه ای قوی با روشی منطقی است و از شفافیت نظری قوی جهت تفهیم تعریف مؤلفه هایی همچون هستی شناسی، انسان شناشی، معرفت شناسی و جهان شناسی برخوردار است. پس از تبیین اصول ساختار های ذهنی طبق جهان بینی اسلامی طرح شده، به نحوه پیدایی اثر معماری توسط خالق اثر و چگونگی ادراک آن بوسیله مخاطب و ارتباط اثر با واقعیت بر اساس علل چهارگانه و پنچ گانه، غایی و مثالی، فاعلی، مادی و صوری که در مقام صوری بحث لحاظ شده اند، پرداخته می شود. نحوه ایجاد معماری اسلامی به عنوان علت فاعلی و ظهور اندشیه و خیال به عنوان علت غایی و مثالی و فعلیت توده و فضا به عنوان علت های مادی در قالب صورت مکان به عنوان علت صوری، هدف این پژوهش است. چگونگی خلق و درک اثر و نحوه حضور و ظهور واقعیت در معماری با مشخص کردن چیستی و چگونگی احساس، ادراک و شناخت بررسی می شود. نتیجه مهم این تحقیق پرداختن به مأموریت اصلی معماری به عنوان خالق عامل معرفت است.
همگام سازی شهر اسلامی با چارچوب های مدیریت شهری الکترونیک در فضای شهر ایرانی- اسلامی
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز انگاره ها و پارادایم های گوناگونی مطرح شده است که هر یک به نحوه بر شهرها و به ویژه اقتصاد آن ها تأثیرگذار است. یکی از این انگاره ها شهر اسلامی می باشد. شهر اسلامی به راحتی می تواند با عملکردهای جدید و استانداردهای زندگی تطبیق پیدا کند و همخوانی خود را با محیط طبیعی، مذهبی و اجتماعی- فرهنگی ما حفظ کند. این عامل باعث شده تا شهر اسلامی همچنان برای نیازهای شهری حال حاضر جامعه ما مناسب و زیست پذیر باشد. این پژوهش باهدف شناسایی و تطبیق ملاک های و معیارهای شهر اسلامی و عوامل مؤثر بر ایجاد شهر الکترونیک درصدد اجرا و همگام سازی اصول دولت الکترونیک در شهر اسلامی با تأکید بر اقتصاد شهری می باشد. رویکرد حاکم بر فضای پژوهش توصیفی و تحلیلی است، که برای تدوین چارچوب نظری تحقیق و مروری بر تحقیقات پیشین، از روش کتابخانه ای (اسنادی) بهره گرفته شد. در این راستا در گام نخست ملاک ها و شاخصه های شهر اسلامی استخراج گردید، و از طرف دیگر عوامل مؤثر بر ایجاد شهر الکترونیک استخراج و به جهت ارائه راهکارها و جهت دهی به این فرایند همگام سازی با استفاده از مدل رتبه بندی DEMATEL Fuzzy اقدام به رتبه بندی این عوامل مؤثر در ایجاد دولت الکترونیک شد. در راستای انجام مقایسه های زوجی بین شاخص ها در مدلDEMATEL از دیدگاه 30 کارشناس و مدیر در زمینه فناوری اطلاعات استفاده شده است. درنهایت با توجه به این ملاک ها و معیارهای استخراج شده فرصت های پیش روی شهر اسلامی الکترونیک مطرح شده و در پایان در جهت اجرای این مهم پیشنهادهایی ارائه شد. بر ابن اساس، تعلیم و تربیت نیروی متخصص در زمینه فناوری اطلاعات و درعین حال آگاه به اصول و ضوابط شهر اسلامی و دین مبین اسلام، فعال کردن روح مدیریت و اقتصاد اسلامی در بین مدیران شهری، ایجاد پلیس الکترونیک و تدابیری خاص در جهت ایجاد امنیت در فضای الکترونیکی ضروری می باشد
ارتقا کیفیت محیط شهری با تأکید بر ادراک محیطی شهروندان (نمونه موردی: بافت قدیم و جدید شهر سقز)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرها و توسعه کالبدی آن ها، موجب بروز بحران های مختلف در زندگی و نزول کیفیت محیط شهری شده است. زیست گاه انسانی هنگامی می تواند بیش ترین مطلوبیت را برای انسان دربرداشته باشد که انتظارات وی را در ابعاد مختلف، زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... برآورده سازد. چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و درنتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. هدف کلی از پژوهش حاضر، تبیین کیفیت محیط شهری و تفاوت آن در سکونتگاه های شهری با بافت ارگانیک و برنامه ریزی شده می باشد؛ که در شهر سقز به عنوان محدوده مطالعاتی، محله بازار به عنوان محله ارگانیک و محله شهرک دانشگاه به عنوان محله برنامه ریزی شده انتخاب شده اند. شیوه جمع آوری اطلاعات اسنادی، میدانی، بر پایه بررسی های محقق و تکمیل پرسشنامه از ساکنان و مسئولان بوده است. مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب مؤلفه های کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی به صورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد بالا به پایین ایجاد گردیده است. روش تحقیق تحلیلی- تطبیقی است و به منظور تحلیل هم زمان شاخص های عینی و ذهنی و نیز برای مطالعه تطبیقی دو محله از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار Expert Choice استفاده شد. بر اساس نتایج تکنیک AHP محله دانشگاه با 383/0 امتیاز نسبت به محله بازار با 166/0 امتیاز، کیفیت محیط مطلوب تری دارد. کیفیت ابعاد کالبدی-فضایی و زیست محیطی با تفاوت آشکار در محله شهرک دانشگاه برتری ویژه ای دارد. ابعاد اقتصادی و تا حدودی اجتماعی-فرهنگی با تفاوت های نسبی در محله بازار بیش ترین امتیاز را به خود اختصاص داده است.
سنجش کیفیت محیط زیست شهری با به کارگیری مدل شاخص ترکیبی (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرانی هایی از مناسب نبودن کیفیت محیط زیست اغلب شهرهای ایران وجود دارد. در این پژوهش شاخص های بهینة محیط زیست شهری در کلان شهر تهران شناسایی، و ضریب اهمیت هر یک از عوامل کمّی سازی شده و تأثیر مهم ترین معیارهای منتخب در ارزشیابی کیفیت محیط زیست شهری مطالعه شده است. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات میدانی و مدل سازی است. شاخص ها و پارامترهای مهم با به کارگیری روش AHP گروهی و نرم افزار EC شناسایی و اولویت بندی شد. سپس، با توجه به معیارهای بومی شده و شرایط کلان شهر تهران، مدلی ترسیم شد که بر اساس آن، ارزیابی کمی و کیفی محیط زیست شهری کلان شهر تهران با فن تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد مناطق شهری 2، 1 و 3 با امتیازهای 86/3، 80/3 و 65/3، بالاترین رتبه ها و مناطق 10، 17 و 9 با امتیاز های 09/0، 04/0 و 01/0 کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. با توجه به نتایج، مناطق تهران از نظر شرایط زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شرایط ناهمگون و ناموزونی قرار دارند.