فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۴۱ تا ۳٬۲۶۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
وقوع حوادث طبیعی و انسانی تلفات سنگینی را در شهر ها ایجاد می کند. این مسئله توجه به ابعاد آسیب پذیری شهر ها و دستیابی به استانداردهای آسایش شهری از منظر پدافند غیرعامل را گریزناپذیر می کند. موقعیت ژئواستراتژیک استقرار در پهنة آسیب پذیر زلزله با مخاطرة متوسط، خطرپذیری بالای سیل، همچنین، موقعیت استراتژیک شهر دفاعی در غرب کشور، پرداختن به مسئلة آسیب پذیری در کوهدشت را اجتناب ناپذیر کرده است. این پژوهش از نظر روش توصیفی - تحلیلی و ماهیت آن نظری - کاربردی است. برای دستیابی به اهداف، کاربری های حیاتی و حساس با توجه به منابع موجود دردسترس و مطالعات میدانی از طریق روش دلفی ونظرسنجی از 20 نفر استخراج و بانک داده های مکانی تشکیل شد. همچنین، اصول همجواری در بین کاربری ها مورد سنجش قرار گرفت با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص ها، از مدل ترکیبیFAHP_GIS برای ارزش گذاری و تهیة مدل مکانی به کار گرفته شد و با نرم افزار Arc GIS ابزار Spatial Analysis و از طریق توابع همپوشانی فازی (Fussy Overlay) رستر نهایی آسیب پذیری زیرساخت های شهری تهیه شد. یافته ها نشان داد 68 درصد از زیرساخت ها با رعایت همجواری 29/0- 55/0 و میزان آسیب پذیری 45/0- 71/0 در پهنة آسیب پذیری زیادی قرار دارند
بررسی و تحلیل چالش های پایداری توسعه فضایی در شهر مرزی بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پتانسیل مراوده های اقتصادی در آنسوی مرزهای غربی کشور منجربه رونق اقتصاد میان مرزی در شهرستان بانه شده است. شهر بانه و شبکة منطقه ای تحت نفوذ آن در پیوند متقابلی که با یکدیگر برقرار کرده اند در مسیر رشد قرار گرفته اند. پویایی و رشد این شبکه، وابسته به عوامل و کنش های نامعین و ناپایداریست که ممکن است در آینده، رونق کنونی این شبکه را با سکون و رکود مواجه سازد. شواهد موجود، مؤید غفلت مدیران، تصمیم سازان و تصمیم گیران محلی و ملی از فرصت های موجود در جهت توسعه است. هدف اصلی این پژوهش روشن ساختن ضرورت توجه به ناپایداری تحولاتی است که اکنون منجر به رونق و پویایی شهر بانه و شبکه تحت تأثیر آن شده است. این تحقیق بر اساس هدف جزء تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت جزء تحقیقات توصیفی-تحلیلی است که با روش تحلیل محتوا انجام شده است. باتوجه به ابعاد گستردة مسأله تحقیق، از ابزارها و روش های متنوعی از قبیل پیمایش پدیدارشناسانه، مصاحبه با عوامل ذی نفع و ذی نفوذ، کارتوگرافی کالبدی-فضایی و تحلیل داده های ثانویه استفاده شد. آینده پژوهی توسعه در شهرستان بانه از طریق تعمیم فرآیند راهبردی توسعة شهر دبی به مصداق های موجود و محتمل شهر بانه و شبکه تحت نفوذ آن، انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که تقویت نقش و عملکرد اخیر شهر بانه متأثر از اقتصاد میان مرزی غیررسمی، منجر به تحولات گسترده کالبدی-فضایی-عملکردی در این شهر و شبکه تحت نفوذش شده است. اما رونق کنونی بدلیل نامشخص بودن عوامل و رویکرد کنش گران ممکن است در آینده با افول و انحطاط مواجه گردد. در همین راستا سناریویی برای توسعة شهر بانه و شبکه تحت نفوذ در آینده پیشنهاد شد. مبانی فکری این سناریو متکی به نظریه های توسعة منطقه ای و مفهوم توسعه و مصداق عملی آن مبتنی بر تجربه ای است که دبی را در کمتر از نیم قرن، از یک سکونت گاه بدوی به شهری جهانی تبدیل نمود.
تحلیل تطبیقی نقش سرمایه اجتماعی در پایداری محله ای در بافت های فرسوده و جدید (نمونه موردی: محلات نارمک و یوسف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی پایدار محله ای توانا یی جوامع کوچک محلی (محلات)، در بهره برداری و استفاده از منابع طبیعی، انسانی و اکولوژیکی بوده است. در واقع استفاده از سرمایه اجتماعی به عنوان راه حلی قابل اجرا در سطح اجتماعات محلی برای مشکلات توسعه مورد توجه سیاست گذاران و مسئولان سیاست است. بنابراین، درک مکانیزم و نقش سرمایه اجتماعی برایتحققهدفکوچک سازی وظایفوواگذاریمسئولیت هابهنهادها، فراهم نمودن زمینه برای گسترش سرمایه اجتماعی در راستای افزایش تعاملات و ارتباطات اجتماعی و فرهنگی در سطح محله ای به منظور کمک گرفتن از شهروندان در رسیدن به توسعه پایدار، از اهم اهداف تحقیق حاضر است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. در این راستا تجزیه تحلیل داده ها با تکمیل پرسشنامه جهت سنجش میزان سرمایه اجتماعی و پایداری محله ای انجام گرفته است. به این منظور ابتدا با استفاده از ادبیات نظری تحقیق، شاخص های سرمایه اجتماعی و پایداری محله تعیین شده، سپس جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسن و رگرسیون برای آزمون فرضیات تحقیق استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که رابطه ای مستقیم و معناداری بین متغیر سرمایه اجتماعی و پایداری محله ای وجود دارد.
بررسی توزیع فضایی مکانی پارکینگ های عمومی و مکان یابی بهینه آن (مطالعه موردی: منطقه 2 و 8 شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین زیرساخت های سیستم حمل و نقل، پارکینگ های عمومی هستند که نقش مناسبی در کاهش ترافیک دارند. پارکینگ می تواند بر کارایی ترافیک و کیفیت زندگی شهری تأثیر بگذارد. بعد از گذشت چندین دهه و افزایش اتومبیل، نبود فضای کافی برای پارک و در نهایت هزینه زیاد ساخت پارکینگ، ارزیابی دقیق برای مدیریت و مکان یابی پارکینگ ضروری گشته است. این پژوهش امکان سنجی مکان مناسب پارکینگ در مناطق 2 و 8 شهرداری شیراز، و مکان یابی آن را بررسی می کند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. ابتدا جهت تدوین مبانی نظری از روش کتابخانه ای استفاده شده است. سپس از روش توصیفی برای شناخت محدوده مورد مطالعه و جهت بررسی وضع موجود پارکینگ های موجود از روش میدانی و نقشه های طرح تفصیلی و جامع استفاده گردیده. جهت بررسی پارکینگ عمومی، ابتدا وضع موجود را بررسی، سپس با توجه به وضعیت موجود، میزان کمبودها و نحوه توزیع فضایی پارکینگ ها مشخص شده است. تعیین سرانه پارکینگ عمومی با توجه به استاندارد وزارت راه و شهرسازی انجام شده است. به طور کلی در این بخش از پژوهش با توجه به نوع کاربری مورد مطالعه، از تحلیل های موجود در سیستم اطلاعات جغرافیایی از جمله شاخص همپوشانی (Overlay) استفاده شده است. برای تعیین محدوده های مناسب جهت احداث پارکینگ، ابتدا معیارهای تأثیرگذار در مکان یابی را شناسایی، سپس با استفاده از نرم افزار Arc Gis معیارها را تبدیل به لایه های اطلاعاتی که برای نرم افزار قابل خواندن باشد تبدیل کرده و برای هر یک از معیارها (لایه ها) فاصله های مورد نیاز (حریم ها) ایجاد شده است. سپس با توجه به میزان تأثیر هر یک از لایه ها و مقایسه زوجی آنها توسط نرم افزار SuperDecisions وزن هریک از لایه ها را محاسبه کرده، سپس با روی هم گذاری لایه های اطلاعاتی، محدوده های مناسب مشخص، و در 5 دسته از خیلی ضعیف تا بسیار خوب تقسیم بندی شده است.
بررسی وضعیت شعاع عملکردی و پوشش دهی پارک های شهری (مورد مطالعه: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل مطلوبیت شعاع عملکردی و خدمات دهی پارک های شهر اردبیل در سطوح همسایگی، محلی، ناحیه ای و شهری، بررسی میزان ارتباط توزیع این پارک ها با سطوح آبی موجود در سطح شهر اردبیل، از جمله دریاچه شورابیل و رودخانة بالیقلو و بررسی جهت توزیع پارکها است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز روش کتابخانه ای و اسنادی به کار گرفته شد. در تجزیه وتحلیل داد ه ها و اطلاعات نیز پلیگون های تیسن به منظور سنجش مطلوبیت شعاع عملکردی، تحلیل شبکه برای ارزیابی شعاع سرویس دهی یا پوشش دهی پارک ها و تحلیل بیضی انحراف معیار نیز برای بررسی جهت توزیع پارک ها به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شعاع عملکردی و خدمات دهی پارک ها در مرکز شهر و مناطق همجوار با سطوح آبی مطلوب و در نواحی پیرامونی شهر نامطلوب بوده است. علاوه بر این، آزمون بیضی انحراف معیار نیز مشخص کرد جهت توزیع پارک های موجود در شهر اردبیل شمال شرقی، جنوب غربی بوده و بیشتر در جهت مسیر رودخانه بالیقلو استقرار یافته اند. همچنین، با بررسی سطح سرانة پارک ها در مناطق شهر مشخص شد، منطقة 2 بیشترین سرانه و منطقة 4 شهرداری نیز کمترین سرانه را به خود اختصاص داده اند.
به کارگیری الگوریتم NSGA-II برای حل مسائل مکان یابی چندهدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
15 - 26
حوزههای تخصصی:
مکان یابی کاربری ها یکی از مهمترین مسائل شهرسازی است که دارای مقیاس های متفاوتی می باشد. هنگامی که با یک مسئله ی مکان یابی کوچک مقیاس با شرایط و محدودیت های اندک روبه رو باشیم می توان با استفاده از روش های سنتی به جواب رسید ولی زمانی که با یک مسئله ی بزرگ مقیاس مکان یابی با شرایط و محدودیت های زیاد روبه رو باشیم، مشکل بتوان بدون استفاده از هوش مصنوعی و الگوریتم های تکاملی، مکان بهینه یا حتی نزدیک به آن را در مقیاس زمان و هزینه ی قابل قبول به دست آورد. هدف این مقاله، معرفی یک تکنیک کارآمد و مناسب برای حل مسائل مکان یابی چندهدفه است. در پژوهش حاضر نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. به همین منظور یک مسئله ی مکان یابی فرودگاه برای یکی از شهرهای بزرگ کشور، به عنوان مطالعه موردی بر اساس الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب (NSGA-II) بررسی شده و بنابر بر شاخص هایی مانند دسترسی آسان، کاهش آلودگی صوتی، میدان دید خلبان، دسترسی به تاسیسات و زیرساخت ها و ... به صورت یک مدل برنامه ریزی ریاضی با 6 تابع هدف و تعداد مشخصی شرایط مورد نیاز پیکربندی شده است. در نهایت با حل مسئله از طریق الگوریتم پیشنهادی، از میان 200 جواب نهایی که شامل جبهه جواب های متفاوت بود، یک جبهه جواب با 4 نقطه به عنوان مکان بهینه برای احداث فرودگاه برگزیده شد. الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب(NSGA-II) که جز روش های مستقیم حل مسائل مکان یابی چندهدفه می باشد، با توجه به سرعت و دقت بیشتر نسبت به سایر روش ها و همچنین ارائه ی یک سیستم پشتیبان تصمیم، به عنوان رهیافتی تازه در مسائل مکان یابی چندهدفه، جانشین مناسبی برای روش های تجزیه و روش های سنتی خواهد بود.
بررسی میزان تأثیرگذاری جابجایی برخی از کارکردهای شهر تهران در ساماندهی وضعیت پایتخت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای پایتختی در کشورهای در حال توسعه به دلیل تمرکز بالای عملکردها، به لحاظ مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی دچار مشکلات عدیده ای هستند و نقش های بسیار مهمی در حیات این کشورها دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر جابجایی برخی از کارکردهای شهر تهران در راستای ساماندهی پایتخت است. روش پژوهش تحلیلی- اسنادی، جامعه آماری کارشناسان مسائل اقتصادی و اجتماعی و حجم نمونه 36 نفر بر مبنای نمونه گیری خوشه ای است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل مسیر و آزمون های آماری استنباطی استفاده شده است. یافته های تحقیق بر اساس مدل تحلیل مسیر نشان می دهد، جابجایی مرکزیت علمی – آموزشی و دانشگاهی، مرکزیت صنعتی، مرکزیت جمعیتی و گردشگری به ترتیب با میزان 827/0، 769/0، 743/0 و 741/0 دارای بیشترین تأثیر در ساماندهی پایتخت می باشند. همچنین بر اساس ضرایب همبستگی گام به گام، جابجایی کارکردهای علمی- آموزشی با مقدار 902/0 در گام اول بیشترین تأثیر را در ساماندهی مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی- اداری و فرهنگی پایتخت دارد. به گونه ای که جابجایی مرکزیت علمی- آموزشی که شامل مراکز دانشگاهی، قطب های علمی- پژوهشی، مراکز کتابخانه ای به تنهایی 63 درصد از واریانس ساماندهی پایتخت را تبیین کرده است و در نتیجه ارتباط بین جابجایی این کارکردها از پایتخت و ساماندهی پایتخت در سطح 99 درصد معنادار می باشد. به عبارت دیگر به ازای یک واحد افزایش در جابجایی کارکردهای علمی و آموزشی در ساماندهی پایتخت به میزان 864/0 واحد دگرگونی حاصل می گردد. بنابراین همزمان با انتقال این کارکردها باید برنامه ریزی های دقیقی بر روی کنترل شدید مهاجرت ها به تهران، افزایش سرمایه گذاری های زیرساختی در سایر شهرها، افزایش امکانات آموزشی و ایجاد جاذبه برای ماندگاری نیروهای متخصص صورت گیرد تا تأثیر انتقال چنین کارکردهایی را خنثی نکند.
Explaining the sense of space with a phenomenological approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Studies addressing such concepts as place, sense of place, place attachment, place identity, place dependence, rootedness, genius loci, topophilia, and place-making can be found in count-less disciplinary and applied fields devoted to the design, planning, stewardship, and restoration of places that vary in kind and scale from homes, neighborhoods, and cities to parks, and ecosystems. This article identifies opportunities and challenges to using sense of place as motivation for long-term stewardship at multiple spatial scales in a rapidly changing world. Sense of place reflects processes by which individuals or groups identify, attach to, depend on, and modify places, as well as the meanings, values, and feelings that individuals or groups associate with a place. The results of research show that An overview of the defined sense of place shows that sense of place is a result of the relationship of Man, his mental imaginations, and environmental characteristics. The concept, on the one hand, is rooted in the subjective experiences such as memories, traditions, history, culture, and society. It can be affected by the objective and external effects in the environment such as design, landscape, smell, and sound, on the other hand. Accordingly, sense of place is a complicated concept of the human feelings and attachment towards the environment that is produced due to the adaptation and use of place by the human. It means that sense of place has not been a predetermined event but results from the human interaction with the environment.
جایگاه جلوخان مساجد دیروز و امروز در شکل گیری و تقویت قرارگاه رفتاری (مقایسه تطبیقی نمونه موردی مسجد وکیل و مسجد الزهرا در شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۵۳۴-۵۱۵
حوزههای تخصصی:
اسلام در تمام شئون خود دینی اجتماعی است؛ چنانچه یکی از آشکارترین وجوه هویتی جامعه و شهر اسلامی، مسجد است که به سبب بعد عقلانی و معنوی ویژه خود همواره نقشی بنیادی داشته است. به نظر می رسد امروزه این نقش برجسته مساجد در سازماندهی ساختار کالبدی و اجتماعی شهرهای اسلامی، و در شهرهای معاصر ایرانی- اسلامی در حال کم رنگ شدن است. از این رو، توجه اصلی این مقاله به شناسایی ویژگی های معنایی و کالبدی خاص مساجد کهن در شهرهای ایرانی اسلامی است که می توانند امروزه نیز به عنوان عامل نظام بخش کالبدی و اجتماعی شهر مسلمانان ایفای نقش نمایند. به این منظور و به عنوان نمونه پژوهی مسجد وکیل و مسجدفاطمه الزهرا شیراز انتخاب شده است. ذکر این نکته ضروری است که پژوهش حاضر از روش تطبیقی- تحلیلی و روش تاریخی و مقایسه ای با استفاده از طیف لیکرت و آزمون پایایی آلفای کرونباخ و ابزار گردآوری داده: مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی بهره گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مسجد وکیل، مسجدی است که نگاهی گذارا به فرآیند شکل گیری و تاثیرگذاری آن در بافت تاریخی شیراز بیانگر تاثیر شگرف آن در تلفیق مطلوب زندگی روزمره شهروندان و عملکردهای سنتی مساجد و مکانی مقدس است که در دوره های مختلف تاریخی تا پیش از قرن حاضر، محل برگزاری رویدادهای مهم اجتماعی و برقراری تعاملات مطلوب اجتماعی میان شهروندان بوده است. در حالیکه مسجد فاطمه الزهرا که در دوران معاصر ساخته شده است و فاقد تاثیرگذاری اثربخش کالبدی و اجتماعی شهری می باشد که می توان یکی از عوامل اثرگذار بر بی اعتباری قرارگاه های رفتاری آن را کمرنگی و تضعیف عنصر جلوخان در ساختار کالبدی آن در حوزه مولفه های سازمان فضایی، انعطاف پذیری، تناسبات بصری، نشانه ، غنای حسی، و خوانایی دانست.
سنجش ظرفیت زیست پذیری محله های شهری در کلان شهر تهران (موارد مطالعاتی: محله های هرندی، تختی و کوثر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه بیش از حدِ شهرها در عصر حاضر و افزایش چالش های مرتبط با آن، باعث به خطر افتادن زندگی در شهرها شده است. زیست پذیری از جمله رویکردهایی است که به دنبال ایجادِ یک محیط امن و سالم برای جوامع انسانی است. این رویکرد از در هم تنیدگی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی تشکیل یافته و می بایست برای پیشگیری از تک بعدی شدن و تقلیل گرایانه شدن آن، شبکه ای از روابط میان معیارهای مربوط به قلمروهای گوناگون زیست پذیری را در آن در نظر گرفت. هدف پژوهش سنجش زیست پذیری محلات شهری بر مبنای متون جهانی و کاربستِ این مؤلفه ها در رتبه بندی محلات هرندی، تختی و کوثر کلان شهر تهران از لحاظِ زیست پذیری است. روش تحقیق مقاله کمی است و با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از Excel و برای استخراج امتیاز نهایی زیست پذیری از مدلElectre استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بین محله های مورد مطالعه از لحاظِ زیست پذیری تفاوت وجود دارد. با توجه به این نتایج، محلة تختی از لحاظ شاخص های زیست پذیری در سطح بالاتری نسبت به سایر محلات قرار داشته و محله های کوثر و هرندی به ترتیب بعد از محله تختی قرار می گیرند. اگر چه در کم و کیفِ زیست پذیری محلات عوامل مختلفی نقش دارند، با این حال به نظر می رسد زیست پذیری پایین محله های مورد مطالعه ناشی از کم بودن حسِ تعلق شهروندان و گسترش کاربری های تجاری-خدماتی و انبارداری مربوط به عملکردهای بازار است. امری که به طور خاص در محلة هرندی به وضوح قابل مشاهده است.
ارزیابی سناریوهای حمل ونقل کم کربن شهر مشهد با استفاده از رویکرد جاپای بوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ارزیابی وضعیت انتشار کربن حمل ونقل شهر مشهد تلاش دارد با تدوین سناریوهایی تا سال ۱۴۰۴ و مقایسه آن ها، بهترین سناریو را به منظور کاهش اثرات مخرب زیست محیطی آلاینده های بخش حمل ونقل در کلان شهر مشهد تعیین کند. روش مورد استفاده در این پژوهش، «جاپای بوم شناختی» است که رابطه بین «میزان مصرف و تولید ضایعات به وسیله انسان ها» و «جذب ضایعات به وسیله طبیعت» را مشخص می کند. در حال حاضر ساکنین مشهد با مصرف انرژی حدود ۳۵ میلیون گیگاژول در بخش حمل ونقل جاپای بوم شناختی معادل ۱۱/۰ هکتار برای هر فرد تولید می کنند؛ درحالی که سرانه زمین اختصاص یافته به حمل ونقل ۰۰۲۹/۰ می باشد و این نشان می دهد مشهد به اراضی پشتیبانی تا ۱۰ برابر بزرگ تر از وسعت کنونی شهر برای مصارف حمل ونقل و تصفیه کربن ناشی از آن وابسته است. مقایسه اثرات اکولوژیک حمل ونقل در سه سناریو ارائه شده، نشان می دهد که سناریوی سوم با ردپای بوم شناختی معادل ۰۰۴/۰ هکتار به ازای هر فرد، مطلوب ترین سناریو برای کاهش جاپای بوم شناختی تا ۱۰ سال آینده است. ولی برای دستیابی به سطح مطلوبی از حمل ونقل کم کربن و پیشگیری از عواقب زیست محیطی ناشی از افزایش تقاضای سفر در چشم انداز کلان شهر مشهد، نباید از تأثیرات دیگر سناریوها چشم پوشی کرد.
طیف سنجی سرزندگی در بافت ها و محلات شهری با تلفیق رویکردهای توسعه ی پایدار، رشد هوشمند و نوشهرگرایی و کاربرد مدل الکتر (نمونه ی موردی: محلات شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز اندیشه های نوین در مباحث شهرسازی و ورود آنها به عرصه های مدیریت شهری موجب گردیده تا شهرها، تجارب متفاوتی را کسب کنند. افول حیات و سرزندگی در محلات شهری را می توان به عنوان یکی از نتایج پیروی از دیدگاه مدرنیسم دانست که همواره طرفدار کمّی گرایی بوده است و به مباحث کیفی بی توجهی نموده است. پژوهش حاضر با هدف طیف سنجی و سنجش ابعاد سرزندگی در بافت ها و محلات شهر مرودشت انجام شده است. روش تحقیق، تحلیلی- پیمایشی و مبتنی برمنابع اسنادی و پرسشنامه های محقق ساخته می باشد. به منظور تحلیل داده ها از مدل الکتر (electre) استفاده شده است. مراحل تحقیق شامل سنجش (از طریق 44 سنجه در قالب 6 بُعد اصلی)، ارزیابی و انتخاب محله ی برتر (منتخب از پنج بافت مختلف شهر) می باشد. طبق یافته های تحقیق، بافت شماره 4 و محلات آن عنوان سرزنده ترین و بافت شماره 3 و محلاتش کمترین میزان سرزندگی از نظر ساکنان را داشته اند. در ادامه با توجه به نحوه ی پراکنش عوامل مؤثر در سرزندگی از قبیل نوع توزیع کاربری های جاذب، محل قرارگیری فضاهای عمومی، موقعیت مراکز محله، کاربری زمین شهر و غیره . طیف سنجی سرزندگی در بافت های شهر مرودشت و محلات آن صورت می گیرد. نتیجه طیف سنجی به صورت نقشه های سرزندگی در محورهای اصلی، سرزندگی در مراکز اصلی، سرزندگی در نقاط گره گاهی، سرزندگی در لبه های بیرونی و محورهای پیرامونی بررسی شده است. در نتیجه آزمون طیف سنجی سرزندگی، بافت شماره 4 و محلات درون آن به سبب سرزندگی بیشتر، تمام گزینه های طیف سنجی را دربر می گیرند. در مقابل بافت شماره 3 و محلاتش با کمترین میزان سرزندگی هیچ یک از گزینه های طیف سنجی را شامل نمی شود.
مشارکت شهروندان در حفظ محیط زیست شهری با ارائه راهکارهایی در برنامه ریزی شهری؛ نمونه موردی: لواسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۳۲۰-۲۸۹
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط زیست شهرها به دلیل مشکلات عمده زیستی و افزایش میزان آلاینده ها دچار مشکلات عمده زیست محیطی بوده که باعث چالشهای عمده در سطح شهرها شده اند؛ چنانچه «مشارکت و محیط زیست» در سه دهه اخیر بیش از پیش درکنار هم و در قالب رهیافتی جدید در خصوص رویکردهای حفاظت از محیط زیست مورد توجه قرار گرفته است. از این رو یکی از شاخص های درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان مشارکت و نقشی است که شهروندان در آن کشور برخوردارند. از طرفی طرحها و برنامه هایی که از سوی دستگاهای متولی مانند سازمان محیط زیست و شهرداری جهت حفظ این زیستگاه ها و کاهش تخریب محیط زیست شهری ارائه و اجرا شده اند، غالباً موفقیت چندانی نداشته اند که به نظر می رسد حلقه گمشده این طرحها، مردم و اهمیت مشارکت آنان است که غالباً نادیده گرفته شده و غیبت مردم، نتیجه ای جز شکست این طرحهای زیست محیطی در پی نداشته است. لذا بررسی و ارائه راهکارهایی جهت افزایش نقش و مشارکت شهروندان در حفظ عرصه های طبیعی و محیط زیست شهری به روشهایی مانند آموزش، تغیر رویکرد مدیریت شهری از ضروریات هرگونه برنامه ریزی برای هر شهر ازجمله برای شهر لواسان می باشد. در این مقاله با روش پیمایشی و مطالعه میدانی میزان تحقق پذیری مشارکتهای زیست محیطی شهروندی مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان نیز راهکارهای راهبردی و اجرایی در زمینه ارتقاء میزان مشارکت زیست محیطی شهروندان مورد اشاره قرار گرفته است.
تبیین عوامل مؤثر بر میزان رضایتمندی ساکنان مسکن مهر از وضعیت سکونت مطالعه موردی: شهر دهاقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
63 - 76
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای انسان، در پایین ترین سطح خود در قالب صرفا یک سرپناه و در سطوح بالاتر جهت تعالی انسان مطرح می گردد. در قرن اخیر با ادامه روند گسترش شهرنشینی در جهان، شهرهای بزرگ و کوچک با مشکلی نه چندان تازه اما بسیار مهم روبه رو شده اند. طبقات اجتماعی در شهرهای امروزی به شدت در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند. داشتن مسکن مناسب، حق هر شهروند است. در قانون اساسی ایران، بر تأمین مسکن برای تمامی اقشار جامعه تأکید شده است. دراین بین اقشار کم درآمد جامعه با مشکلات متعددی جهت تأمین مسکن روبه رو هستند. این موضوع سبب سیاست گذاری های مختلف در بخش تأمین مسکن نظیر مسکن اجتماعی، مسکن قابل استطاعت و مواردی چون آن شده است. در سال های اخیر، یکی از بزرگ ترین تصمیمات دولتی اخذشده در بخش مسکن ایران، مسکن مهر است، که در راستای تأمین مسکن اقشار کم درآمد جامعه تدوین شده است. هدف مهم این مقاله ارزیابی میزان رضایت قشر کم درآمد ساکن در مجتمع های مسکن مهر از متغیرهای کیفی و کمی سکونت است. در این مقاله ابتدا شاخص های کیفیت سکونت در مطالعات پیشین بررسی شده، سپس متغیرهای لازم (71 متغیر) جهت ارزیابی میزان رضایت ساکنین از طریق پرسشنامه تبیین و مورد ارزیابی قرارگرفته اند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل عاملی، 22 عامل در قالب چهار سطح واحد مسکونی، ساختمان مسکونی،سایت مسکن مهر و محدوده بلافصل سایت مسکن مهر به عنوان عوامل موثر بر رضایتمندی ساکنین مسکن مهر شناسایی شده اند. در این مقاله پروژه مسکن مهر شهر دهاقان با 609 واحد مسکونی مورد مطالعه قرار گرفته است. حجم نمونه مورد مطالعه برابر با 150 خانوار بوده که با به کارگیری آزمون کرویت بارتلت(sig<0.05) و معیار کیسر-مه یر- اولکین(KMO=0.611)، مناسب بودن حجم نمونه جهت انجام تحلیل عاملی مورد تایید قرار گرفته است. یافته های مقاله نشان می دهد که نبود دسترسی مطلوب به خدمات رفاهی پایه (آموزشی، مذهبی، امنیتی) و مراکز عمده فعالیتی، عدم مطلوبیت وضعیت پیاده مداری(وضعیت معابر) و اختلاط کاربری، فقدان مراقبت و نگهداری از فضای داخلی مجتمع، وجود آلودگی های زیست محیطی در مجاورت سایت و درون آن، فقدان فضای گذران اوقات فراغت و پرورش استعدادها از مهم ترین عوامل در نارضایتی ساکنین مجتمع مسکن مهر دهاقان است. جهت محاسبه میزان رضایت مندی ساکنین از وضعیت سکونت، مجموع امتیازات عاملی هر عامل نرمال شده و عوامل به صورت نسبی بر حسب امتیازات نرمال شده سطح بندی شده اند. همچنین خروجی های تحلیل خوشه ای بیانگر آن است که 76درصد از ساکنین از وضعیت سکونت خود ناراضی می باشند.
سنجش میزان موفقیت طرح مرکز محله آخوند شهر قزوین در ارتقای سطح امنیت محله، با استناد به رویکرد CPTED(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
29 - 38
حوزههای تخصصی:
امنیت، از اساسی ترین نیازهای جامعه بشری برای زندگی اجتماعی در عرصه های همگانی می باشد. نیاز به امنیت، در دومین پله از سلسله مراتب هرم مازلو قرار گرفته است و پس از نیازهای فیزیولوژیکی، مهم ترین نیاز انسان برای دست یابی به مراتب بالای انسانی یا همان خودشکوفایی می باشد. حضور موثر و مداوم انسان در فضا نیازمند وجود امنیت است؛ بدون امنیت فضاهای شهری به فضاهایی سرد و بی روح و رعب آور تبدیل خواهند شد. رویکرد CPTED یکی از رویکردهای متاخر در افزایش امینت در فضاست. این رویکرد، روشی برای افزایش امنیت در فضاهای شهری از طریق طراحی مناسب محیطی پیشنهاد می دهد که در نتیجه آن مردم می توانند به شکلی موثر و با آسایش خاطر در فضاهای شهری حضور پیدا کنند. مرکز محله آخوند یکی از مهم ترین فضاهای شهری بافت قدیم قزوین و نماد هویت اجتماعی و فرهنگی و همچنین عرصه ای برای بروز تعاملات اجتماعی ساکنین این محله با محله های مجاور بوده است که در سال 1384 طرحی برای باززنده سازی آن ارائه شد و در سال 1387 مورد بهره برداری قرار گرفت. پژوهش حاضر تلاش می کند تا میزان امنیت مرکز محله آخوند را از طریق اصول رویکرد CPTED، مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. برای سنجش میزان امنیت فضای مذکور، روش تحقیق تطبیقی-توصیفی، به کار گرفته شده که با استناد به اصول رویکرد CPTED و همچنین از طریق مشاهدات میدانی انجام می گیرد تا بدین طریق مشخص گردد طراحی مرکز محله آخوند تا چه حد به راهبردهای CPTED در برقراری امنیت نزدیک است. نتایج پژوهش انجام شده نشان می دهد که طرح احیا مرکز محله آخوند به لحاظ تامین امنیت بسیار ضعیف بوده و در اکثر موارد در تغایر با اصول CPTED قرار دارد. بررسی های انجام شده حاکی از آن است که اصل نظارت طبیعی که یکی از اصول رویکرد مذکور در برقراری امنیت است، به هیچ طریقی در بازطراحی محله در نظر گرفته نشده است. در انتهای مقاله راهکارهایی برای افزایش امنیت مرکزمحله ارائه شده است؛ که از میان آن ها می توان به قرارگیری کاربری های متناسب با فضای مرکزمحله، جاذب جمعیت، فعال در شب و مختلط در مرکزمحله و ... اشاره کرد.
Analyzing the concept of sense of place and its effect on the identity of place in new cities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۳
۳۶۲-۳۵۳
حوزههای تخصصی:
The purpose of current article is to study the effect of sense of place on creating the urban identity in new cities. In order to fulfill the mentioned purpose, the key concepts of research and the theories related to the issue were studied. According to it, in order to collect the data, library method and note taking tool were used. The studies indicated the presence of human in the environment and the perceptions arising from physical-spatial structures, social-activity structures, individual-mental structures as the result of defining the meaning of environment convert the space's environment to the place. This definition of meaning has led to the positioning of person in the face of place and it is effective on the quality and quantity of his presence at present and future in that special place. This positioning has been expressed in the frame of sense of place and according to this sense, linking the person with the place is formed. This sense can be equal more and less for a set of persons in the frame of social groups. Different levels from indifference-placelessness to awareness, dependency, affection, commitment and finally loyalty and sacrifice are determined for sense of place. The sense of place is effective on formation of individual and social identity by linking the person to the place and also the dependency sense to the place. The identity of place is also influenced by the sense of place. In other words, individual identity can be found in the special and unique features of him/her and also in the features of a society in which he has been present as a member of it. A place that person is present is also added to the mentioned phrase and therefore, the identity of human will be influenced by individual, social and spatial features. Therefore, it can be said that citizenship identity is influenced by the identity of place and in wider interpretation spatial identity or identity of city.
جایگاه حکمروایی مطلوب شهری در کاهش میزان جدایی گزینی فضایی مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی فضایی در کلان شهر تبریز از منظر اجتماعی و فرهنگی، محمل نوعی هویت حاشیه ای است که در تعامل با فضای کالبدیِ جداافتاده، تباین متن و حاشیه را در کلان شهر تبریز و اکثر کلا ن شهرهای ایران به وجود آورده است. مفهوم جدایی گزینی فضایی متضمن فرآیندی طولانی مدت از جا افتادگی اجتماعات محلی در پهنه هایی از شهر است که یکپارچگی و انسجام شهری را به چالش می کشد. این جدایی گزینی ناشی از بازندگی اجتماعات محلی در بازی برنامه ریزی شهری مدرن بوده است؛ از این رو شکلی تاریخی دارد و در طول زمان اتفاق می افتد. همچنان بیش از ۶درصد از مساحت و بیش از ۲۰درصد از جمعیت در محدوده شهر تبریز هستند که تباین متن حاشیه را به نمایش می گذارند. پژوهش پیشِ رو از نوع توصیفی تحلیلی بوده و روش شناسی ناظر بر آن متأثر از استدلال قیاسی و محک تجربی است. این مقاله تقلیل این تباین و افزایش انسجام و یکپارچگی شهری را از نقطه نظر تمرکززدایی در فرآیند تصمیم سازی و سیاست شهری و بازتولید عرصه های متکثر و خُرد قدرت اجتماعات محلی جست وجو می کند. چارچوب فکری و نظری این توزیع قدرت بر مبنای پارادایم حکمروایی مطلوب شهری قرار دارد که در واقع فصل مشترک تمام کنشگران اجتماعی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیاست شهری متکثر و نوین با چالش محافظه کارانة قدرت سیاست شهری متمرکز (شهرداری) مواجه است؛ بنابراین گذار به الگوی حکمروایی مطلوب نیازمند مبنای قدرتمند قانونی است. حداقل چالش به منظور پیشبرد سیاست شهری متکثر ایجاد شهرداری متمایز محله های جداافتاده با ردیف بودجة متمایز است.
ارزیابی و تحلیل گسترش ف ضائی کلانشهر تبریز با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش کلانشهر تبریز باعث شده بخش وسیعی از با ارزش ترین اراضی بلافصل شهرها به زیر ساخت و ساز برود. بنابراین این تحقیق کاربردی تجربی با هدف بررسی پراکنش شهری و تغییرات کاربری اراضی در محدوده کلانشهر تبریز با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست برای یک مقطع 27 ساله و با استفاده از تکنیک طبقه بندی شی گرا صورت گرفته است. در این مقاله با اتکا به روش تحقیق تاریخی علی با اخذ تصاویر ماهواره ای چندزمانه لندست 5 و 7 از سازمان زمین شناسی امریکا و استفاده از تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای شی گرا تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 2011-1984 با تأکید بر گسترش فضائی کلانشهر تبریز مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصله مقدار مساحت کلانشهر تبریز (مادر شهر تبریز و شهرهای اقماری) از 34/7220 هکتار در سال 1984 به 82/22346 هکتار در سال 2011 رسیده است. مساحت قابل توجهی از توسعه اخیر بر روی اراضی زراعی و باغی صورت گرفته که کاهش 6470 هکتاری کاربری های مذکور لزوم مدیریت توسعه آتی شهرها با سیاست های های انبوه سازی و بلندمرتبه سازی (شهر فشرده)، استفاده از زمین های بایر و خالی موجود در داخل شهر (توسعه میان افزا)، هدایت سمت توسعه شهر در جهاتی غیر از زمین های کشاورزی محدوده را می طلبد.
تبیین سازمان فضایی شهرستان بابل با استفاده از شاخص های کمی و کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی یک ناحیه نیز همچون یک سیستم، محصول یک فرایند دائمی سازمان یابی فضاست. ساختار فضایی شهرستان بابل نیز همچون یک سیستم، محصول فرایند دائمی سازمان یابی فضاست. در این خصوص برای بررسی علمی سازمان فضایی شهرستان بابل نقش نیروهای درونی ( اقلیم، توپوگرافی، حاصلخیزی زمین و. .. ) و بیرونی (عوامل اداری و سیاسی، دسترسی و .. ) در شکل گیری و تکوین سازمان یابی فضایی شهرستان بابل تحلیل و ارزیابی شد. این تحقیق در دو قالب شکلی و محتوایی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق سکونتگاه های روستایی و مراکز شهری شهرستان بابل طی دوره 1365 تا 1390 می باشند. شاخص های های تحقیق نخست شهر (تمرکز هرفیندال، دو شهر، چهارشهر، شهر مهتا، مومار و الوصایی و شاخص مرکزیت پرستون می باشد. نتایج نشان می دهند طی چهار دهه گذشته شهرستان بابل از شکل مرکز پیرامون به صورت شبکه شهری منطقه ای (11 شهر ) تغییر ساختار داده است، اما از بعد محتوایی هنوز بخش اعظم فعالیت و خدمات و جمعیت در شهر بابل (بیش از 80 درصد جمعیت شهری) واقع شده اند. همچنین مشخص شد شهرهای نوپا برای توزیع بهتر خدمات و امکانات، کاهش تمرکزگرایی و ایجاد نظام توزیع فضایی جمعیت و خدمات همگن، بنا به صلاحدید نهادهای ذیربط شکل گرفته اند و با توجه به اختلاف زیاد مراکز شهری این ناحیه فاقد نظام سلسله مراتبی است.
تاثیر عوامل کالبدی فضاهای بازی بر خلاقیت کودکان 6 تا 12 سال در پارک های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
39 - 50
حوزههای تخصصی:
در توسعه روز افزون شهرها با وجود امکانات گسترده ای که در اختیار کودکان قرار می گیرد، توجه ویژه ای به نحوه تاثیر فضاها بر خلاقیت کودکان نشده است. با توجه به این مسئله که کودکان از سن 6 سالگی بیشتر به صورت مستقل در فضاهای بازی به ویژه در پارک های شهری حضور دارند و بیشترین تاثیرپذیری از محیط در همین دوران می باشد؛ لازم است که به فضاهای بازی کودکان جهت تقویت خلاقیت با دقتی مضاعف نگریسته شود؛ بر همین اساس هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان تاثیر مولفه های کالبدی فضاهای بازی بر افزایش خلاقیت کودکان 6 تا 12 سال ایرانی در پارک های شهری می باشد. در پژوهش حاضر از دو روش توصیفی و تحلیلی به صورت توامان استفاده شده است. در بخش دیدگاه های نظری و مروری بر مطالعات پیشین از روش توصیفی و برای دستیابی به روابط علی و شناخت همبستگی و روابط بین متغیرها و شاخص ها، روش تحلیلی به کار گرفته شد؛ در این مرحله داده های مورد نیاز با کمک روش مطالعات پیمایشی و از طریق پرسشنامه بسته – پاسخ محقق ساخته، از جامعه آماری منتخب جمع آوری و پس از دسته بندی با استفاده از نرم افزار spss، با روش تحلیل عوامل و همبستگی، متغیرهای موثر در تحقیق به دست آمد؛ سپس با روش تحلیل مسیر و به کمک نرم افزار Smart PLS مدل پژوهش بر اساس روابط میان متغیرها تدوین گردید و در نهایت جهت اطمینان از نتایج به دست آمده، از جامعه آماری کودکان 6 تا 12 سال پرسشنامه تصویری به همراه مطالعه رفتار آن ها در حین بازی تهیه و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده وجود رابطه معنادار میان مولفه های محیطی و خلاقیت را نشان می دهد و در خصوص میزان تاثیرگذاری مولفه های کالبدی بر خلاقیت، مولفه تنوع (شامل شاخص های تنوع در جزئیات بصری و تنوع مصالح)، بیش از دیگر مولفه ها تاثیرگذار است و پس از آن به ترتیب میزان تاثیر مولفه سرزندگی ناشی از حضور عوامل طبیعی و انعطاف پذیری کالبدی، بیشترین تاثیر را بر مولفه های خلاقیت دارند.