فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
57 - 70
حوزههای تخصصی:
دلبستگی و علاقه انسان به جاذبه های طبیعی در حاشیه ی شهرها ریشه در نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی او دارد. دریاچه ی شورابیل واقع در شهر اردبیل با پتانسیل بالای اکوتوریسم است که از جاذبه های گردشگری در استان و منطقه محسوب می شود. هدف این پژوهش برآورد ارزش گردشگری جاذبه ی شورابیل اردبیل با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط است که تعیین میانگین تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان و عوامل مؤثر در تمایل به پرداخت آنها با بهره گیری از پرسشنامه انتخاب دوگانه انجام گرفت. برای اندازه گیری میزان تمایل به پرداخت از مدل رگرسیونی لاجیت استفاده شده است که بر اساس روش حداکثرنمایی، پارامترهای مدل برآورد شده است. بدین منظور داده های مورد نیاز با مطالعات میدانی و تکمیل 232 پرسشنامه با روش تصادفی ساده در جاذبه مذکور در خرداد و تیر ماه 1393 جمع آوری گردیدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماریSPSS و Shazam و نرم افزار ریاضی Maple استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد 68 درصد بازدیدکنندگان حاضر به پرداخت مبلغی برای بازدید تفرجگاه شورابیل هستند. متغیرهای میزان تحصیلات، جنسیت، رضایت بازدیدکنندگان، مبلغ پیشنهادی، بعد خانوار و میزان درآمد عوامل مؤثر در تمایل به پرداخت هستند، در حالی که متغیر سن معنی دار نبود. میانگین تمایل به پرداخت در بین بازدیدکنندگان 12000ریال و ارزش تفریحی این جاذبه 72/18میلیارد ریال برآورد گردید. نتایج نشان می دهد تفرجگاه های طبیعی در شهرها برای مردم دارای اهمیت و ارزش قابل توجهی هستند که این ارزش برای سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان توجیهی فراهم می کند تا برای توسعه ی گردشگری پایدار و بالا بردن رفاه گردشگران و همچنین برای حفاظت اکوسیستم این گونه جاذبه های طبیعی مدیریت کارآمدتری در راستای توسعه گردشگری پایدار داشته باشند.
سطح بندی شهرستان های استان هرمزگان در بهره مندی از زیرساخت های گردشگری با استفاده از مدل تلفیقی کاندرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
61 - 79
حوزههای تخصصی:
توزیع نامناسب و نابرابر زیرساخت های گردشگری در اکثر نواحی ایران ازجمله استان هرمزگان، یکی از چالش های مدیریت گردشگری است که موجب آسیب های زیست محیطی در نقاط پرجاذبه و محروم ماندن دیگر نواحی از مزایای گردشگری شده است. سطح بندی زیرساخت های گردشگری در شهرستان های یک استان و توزیع متعادل زیرساخت ها و تعدیل نابرابری، به عنوان بخشی از برنامه ریزی فضایی و منطقه ای گردشگری اهمیت بسیاری دارد. براین اساس پژوهش حاضر با ماهیت کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی به منظور ارزیابی و رتبه بندی شهرستان های استان هرمزگان در بهره مندی از زیرساخت های توسعه گردشگری انجام شده است. به منظور ارزیابی و اولویت بندی 22 متغیر با استفاده از آنتروپی شانون وزندهی و در نهایت جهت تعیین میزان برخورداری شهرستان ها از زیرساخت های گردشگری از مدل هایHAW، و ویکور استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهرستان های بندرعباس، بندرلنگه و میناب جزء شهرستان های برخوردار، شهرستان های بشاگرد، رودان و قشم جزء شهرستان های نیمه برخوردار و شهرستان های بستک، حاجی آباد، جاسک، پارسیان، خمیر، سیریک و ابوموسی جزء شهرستان های محروم می باشند. یافته های پژوهش حاضر، عدم انطباق در توزیع و شکاف عمیق در برخورداری از زیرساخت های گردشگری در شهرستان های استان هرمزگان را نشان می دهد. به طوری که براساس نتایج مدل تلفیقی کاندرست اختلاف برخوردارترین شهرستان (بندرعباس) با محروم ترین شهرستان (ابوموسی) استان عدد 24 می باشد. بنابراین مدیریت گردشگری استان هرمزگان، نیازمند توجه به شهرستان های محروم از زیرساخت های گردشگری می باشد.
سنجش و ارتقای کیفیت نمایانگرهای کارکردی و اجتماعی دروازه های ورودی و خروجی شهر در راستای توسعه گردشگری (مطالعه موردی: شهر بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
دروازه شهر اولین فضایی است که مسافر در هنگام ورود به شهر با آن مواجه می شود و همچنین آخرین فضایی است که در هنگام خروج از شهر مخاطب بعد از طی نمودن آن، از شهر خارج می شود؛ بنابراین، دروازه شهر در ایجاد خاطره ذهنی، نقش مؤثری برعهده دارد. در فضای دروازه شهر، ویژگی های طبیعی بیرون و پیرامون شهر و همچنین خصوصیات محیط انسان ساخت داخل شهر قابل مشاهده است. فضای دروازه شهر با توجه به موقعیتی که دارد، باید عملکردها و کیفیت های متنوع محیطی داشته باشد تا در زمان ها و شرایط مختلف به کار گرفته شود. مطلوبیت کیفیت های محیطی دروازه شهر و وجود عملکردهای متنوع در آن موجب می شود که این عرصه به یک کانون فعالیتی برای جذب جمعیت تبدیل شود و فعالیت گردشگری در آن ادامه یابد. این مقاله از نوع کاربری و با روش آمیخته انجام شده است. براساس سنجه های درنظر گرفته شده برای بررسی کیفیت نمایانگرهای کارکردی و اجتماعی در دروازه های شهر بانه، برداشت های میدانی انجام شده و برای بررسی میزان مطلوبیت سنجه ها از آزمون z با میزان اطمینان 95 درصد استفاده شده و نتایج به دست آمده، تحلیل و بررسی شد. سپس در راستای توسعه گردشگری در دروازه های شهر بانه راهکارهای بهبود کیفیت کالبدی فضاهای جمعی، افزایش قابلیت دعوت کنندگی فضای دروازه، افزایش قابلیت حضور افراد در فضاهای دروازه در فصل های مختلف سال و در طول شبانه روز، حفظ و ارتقای ایمنی و امنیت، بهبود کیفیت معابر و دسترسی ها، ایجاد اختلاط کاربری و سازگاری میان کاربری ها، آرام سازی ترافیک در طول مسیرهای ورود به شهرو افزایش کارایی اقتصادیارائه شد. برای هریک از راهکارهای یادشده، سیاست های ویژه ای برای تحقق آن ها تعریف شده است.
تحلیل عملکرد مدیریت شهری بر پایة معیارهای پایداری محله ای در بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت نوین شهری در قالب فرایند یکپارچه سازی کوشش های کنش گران شهری با شکل دهی به فضای زیستی در همة زمینه ها، با هدف بهبود اوضاع زیست- محیطی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- فیزیکی و اقتصادی شهرها و به طور ویژه محله های شهری، در پی افزایش رفاه شهروندان و دستیابی به توسعة پایدار محله ای و شهری است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا با شناسایی و تحلیل عملکرد مدیریت شهری، نقش و جایگاه این کنش گر را در پایداری محله های ناحیة تاریخی شهر یزد مورد بررسی قرار داده و با توجه به اهمیت این کنش گر راهبردی و کلیدی در شهرها، به تحلیل آن بپردازد. این نوشتار کوشیده است با رویکردی کاربردی- توسعه ای و با روش اسنادی و پیمایشی، پس از شناخت وضعیت رضایت از عملکرد مدیریت شهری در پایداری محله ای در چهار بُعد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست- محیطی و فیزیکی- کالبدی، با استفاده از ابزار پرسشنامه به هدف فوق دست یابد. نتایج به دست آمده از آزمون های آماری T-test و تحلیل واریانس، مبیّن این نکات است که عملکرد مدیریت شهری در قالب ابعاد چهارگانة پایداری محله ای در محله های بافت تاریخی شهر یزد، شرایط مطلوبی را دارا نبوده و از حد متوسط کمتر است. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس بیان می کند که از نظرِ شهروندان، عملکرد مدیریت شهری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، زیست- محیطی و فیزیکی- کالبدی بین محله ها، تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما از نظرِ شاخص های بُعد اقتصادی بین محله های نه گانة بافت تاریخی، تفاوت معناداری وجود نداشته و شهروندان همة محله ها عملکرد مدیریت شهری را ضعیف ارزیابی کرده اند.
ارزیابی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بر اساس الگوی حکمروایی شایسته شهری، مورد شناسی: منطقه آزاد ارس (شهر جلفا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و مدیریت عملکرد یکی از مباحث مهم و ضروری مدیریت استراتژیک منابع انسانی محسوب می گردد و ابزاری کاربردی برای افزایش کارایی کارکنان یک سازمان و شهروندان در اداره امور شهرها و در نهایت بهبود عملکرد شهرها به شمار می رود. حکمروایی شایسته به عنوان یک پیش شرط اساسی برای عملکرد شایسته بازارها و ایجاد شرایط جذب سرمایه گذاری و تخصیص پایدار سرمایه گذاری های فیزیکی و بهبود کارایی سازمانها و عملکرد شهرها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر می تواند از طریق اثرگذاری بر سایر مولفه های توسعه منطقه در افزایش رفاه عمومی نیز تاثیرگذار باشد. این تحقیق از نوع تحقیقیات کاربردی – توسعه ای است و با روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از مطالعات میدانی و طراحی پرسشنامه به بررسی و سنجش میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بر اساس الگوی حکمروایی شایسته شهری در منطقه آزاد تجاری صنعتی ارس با نمونه آماری 360 نفری پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل فرضیه از روش آماری آزمون T و آزمون ANOVA استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین مشارکت شهروندان در مدیریت شهری منطقه آزاد ارس و الگوی حکمروایی شایسته شهری رابطه معناداری وجود دارد و این رابطه معنادار بین معیارهای حکمروانی شایسته شهری و مشارکت شهروندان در مدیریت شهری با اطمینان 99% می باشد. این نتیجه بیان می دارد که اگر زمینه های حکمروایی شایسته در منطقه آزاد ارس پایه ریزی شود، نخست اینکه زمینه های لازم را برای مشارکت شهروندان فراهم می آید و دوم اینکه میزان رضایت شهروندان و عدم خروج سرمایه مالی را از منطقه شاهد خواهیم بود.
موانع و چالش های تحقق مدیریت یکپارچه گردشگری در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
47 - 60
حوزههای تخصصی:
در یک مقصد گردشگری، ذینفعان و ذینفوذان مختلف با وابستگی های متقابل وجود دارند که گاهاً با یکدیگر همکاری نمی کنند و اغلب دیدگاه هایشان در مورد توسعه بسیار متفاوت است. البته، این تفاوت نگاه ها، در برخی مواقع که بستر نقد سیاست ها را بدنبال داشته باشد زمینه توسعه مقصد گردشگری را فراهم می نماید. اما، در اغلب موارد موانع و چالشهایی را برای آن بوجود می اورد. از اینرو، نقش مدیریت مقصد گردشگری در راستای همکاری بین سازمان های متولی گردشگری برای ایجاد بسترهای لازم به منظور توسعه پایدار گردشگری برجسته می گردد. لذا پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی چالش ها و واکاوی موانع تحقق مدیریت یکپارچه گردشگری مشهد این موضوع را از منظر همکاری سازمانی مورد مداقه قرار دهد. در این مطالعه از روش شناسی کیفی و برای جمع آوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه هدف، کلیه مدیران و کارشناسان ارشد سازمان های متولی گردشگری شهر مشهد در سال 1394 هستند که از بین آنها 15 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. نتایج حاکی است عمده ترین عوامل تأثیرگذار بر عدم همکاری بین سازمان های متولی گردشگری در شهر مشهد عدم مدیریت یکپارچه در گردشگری، ضعف نگرش سیستمی، ضعف ساختار حقوقی، ضعف نظام برنامه ریزی، و ضعف نظام سیاست گذاری است که چالش هایی از جمله عدم شفافیت در وظایف قانونی دستگاهی، برخورد سلیقه ای، کمبود منابع، فقدان نیروی انسانی متخصص، همکاری غیر رسمی و مقطعی، ضعف تقسیم کار، ضعف در توزیع و تخصیص بهینه منابع و عدم توانمندی مدیران را به دنبال داشته است.
سنجش کیفیت غنای حسی در ارتقاء فضای شهری (مطالعه موردی: محله سیچان، اصفهان)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۲
۹۷-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
قابلیت ها و کیفیت های محیطی در ادراک فضا و در نتیجه تقویت رابطه ی دیالکتیکی انسان- محیط، زمینه ساز حضورپذیری و سرزندگی و به طبع، استمرار و تقویت حیات شهری است و شهروندان با تصاویر ذهنی خود، زمینه، بستر و معنا را در شهر به صورت خودآگاه و ناخودآگاه درک می کنند؛ نخستین بخش از این ارتباط دوطرفه دریافت اطلاعات توسط حواس مخاطب در فضا است و از سوی دیگر شهر همچون ظرفی همواره خاطرات، احساسات و رخدادها را در خود جای می دهد و با تصورات آدمی ممزوج می گردد؛ بنابراین کیفیت اغنای حواس در تقویت این رابطه موثر است. بنابراین عوامل و مولفه های مختلف در طراحی ؛ همچون بافت سطوح بر غنای حس لامسه ، آوا و اصوات محیط بر حس شنوایی و محصوریت کالبدی، مقیاس انسانی، خط آسمان، تناسبات بصری، پوشش گیاهی بر غنای حس بصری تأثیر گذار است. لذا در این مقاله با هدف سنجش کیفیت غنای حسی و میزان تاثیر هر کدام از شاخص ها و معیارها بر روی محله مورد مطالعه، ابتدا با استفاده از مبانی نظری موجود به شناسایی معیارهای کیفی کیفیت غنای حسی پرداخته شد و سپس برای هر یک از معیارها، شاخص های کمی به منظور اندازه گیری استخراج گردید که هر کدام از این شاخص ها با استفاده از روش های گوناگون مورد سنجش قرار گرفت و کمی شد. سپس به منظور فهم بهتر و در راستای هدف پژوهش محله سیچان که در ضلع جنوبی زاینده رود در شهر اصفهان واقع شده، مورد بررسی قرار گرفت و شاخص های کیفیت غنای حسی در آن سنجیده شد و در نهایت به صورت نقشه ای یکپارچه شامل لینک ها در قالب قوت و ضعف مورد تحلیل واقع شد. از نتایج این پژوهش شناسایی ستجه های غنای حسی و نیز ارائه ی روشی به منظور شناسایی قوت ها و ضعف های مبادرت شده است. در نمونه موردی معابر در بخش شمالی محدوده غنای حسی نسباً مناسبی داشته، این در حالی است که غنای حسی در بخش های جنوبی رو به کاهش بوده و این ارزیابی در جدولی تحلیلی بیان گردید.
تحلیل رابطة پایگاه اجتماعی و اقتصادی قومیت ها با جدایی گزینی شهری (موردمطالعه: محلات شهر تکاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی به عنوان یک مشکل و جدایی بین جوامع قومی، مذهبی، نژادی و گروه های درآمدی شهری، از مهم ترین موانع توسعه است. مهم ترین بعد آن، جدایی گزینی در درآمد اقتصادی بوده که منجر به بروز شکاف هایی در امکانات اجتماعی شده و شهروندان را از مشارکت اجتماعی دور نگه می دارد و درنهایت شهر را به سمت خوشه ای شدن در بعد فضایی هدایت می کند. هدف مقالة حاضر آن است تا با استفاده از تحلیل های خودهمبستگی، رابطة پایگاه اجتماعی و اقتصادی قومیت ها با جدایی گزینی آنان در محلات شهر تکاب تحلیل و تأثیر آن ها بر یکدیگر با استفاده از نقشه نمایش داده می شود. روش پژوهش به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و پیمایش های میدانی است. در این پژوهش قومیت، میزان درآمد و هزینة خانوار به تفکیک در حوزه های شهری موردبررسی قرارگرفته است، بدین ترتیب که ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی اطلاعات مرتبط با پایگاه درآمدی و قومیت خانوار جمع آوری شده است، سپس با ایجاد پایگاه داده ها در محیط GIS به ایجاد لایه های موردنیاز برای انجام طرح پرداخته شده و درنهایت با استفاده از تحلیل آمار فضایی موران جهانی و آنسلین خودهمبستگی بین قومیت و درآمد به وسیلة نقشه نمایش داده شده است. در موران جهانی قومیت ترک (۰٫۵۳) و هزینه خانوار (۰٫۲۳) با خوشه بندی بالاتر و به طور کامل در مجاورت یکدیگر واقع شده اند. موران آنسلین نیز جدایی گزینی قومی و درآمدی را نشان می دهد و جدایی گزینی اقتصادی با جدایی گزینی قومیتی به طور کامل تطابق دارد. به این صورت که قومیت ترک در شرق شهر تکاب ازنظر درآمدی در سطحی بالاتر از قومیت کرد در غرب شهر است و جدایی گزینی قومیتی بر جدایی گزینی اقتصادی تأثیر مستقیم دارد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین پایگاه اقتصادی – اجتماعی قومیت ها و جدایی گزینی فضایی آنان رابطه علی و معلولی وجود دارد. درواقع می توان گفت چهار مرحله هجوم و توالی اکولوژیکی (نفوذ، هجوم، تثبیت، تراکم و توده شدن) در شهر تکاب به وقوع پیوسته است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه یکپارچه با تأکید بر پیوندهای روستایی- شهری (مطالعه موردی: شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری های ناحیه ای در بسیاری از کشورها چالشی اساسی در مسیر توسعه است؛ در این راستا برنامه ریزی ناحیه ای پاسخی به نارسایی ها و کاستی ها و کوششی در جهت از میان بردن نابرابری ها و تحقق توسعه یکپارچه ناحیه ای است. هدف تحقیق حاضر شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه یکپارچه ناحیه ای با تأکید بر پیوندهای روستایی- شهری در شهرستان مینودشت بوده است؛ بنابراین ماهیت تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. در این راستا از سه تکنیک طوفان مغزی، دلفی و ماتریس اثرات متقاطع (به کمک نرم افزار میک مک) استفاده شد. با استفاده از تکنیک طوفان مغزی و دلفی 54 عامل شناسایی شد که 11 عامل در بخش کشاورزی، 4 عامل در بخش صنعت، 13 عامل در بخش خدمات، 4 عامل در بخش نیروی انسانی، 4 عامل در بخش زیربنایی، 3 عامل در بخش آموزشی، 5 عامل در بخش اجتماعی، 4 عامل در بخش منابع طبیعی و 6 عامل در بخش مدیریت و برنامه ریزی قرار گرفته اند. این عوامل با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده سیستم مورد مطالعه از نوع ناپایدار بوده و بنابراین در آن با پنج دسته از عوامل تأثیرگذار، دو وجهی، تأثیرپذیر، مستقل و تنطیمی سروکار داریم. عوامل تأثیرگذار شامل دوازده عامل از جمله مدیریت یکپارچه ناحیه ای، برنامه محوری، زیرساخت ها، شبکه حمل و نقل ناحیه ای و... است. عوامل مستقل شامل پانزده عامل مانند کشت دانه های روغنی، جنگل ها و مراتع، شبکه های اجتماعی و سازمان های غیردولتی و... می گردد؛ عوامل دوجهی شامل شانزده عامل است که از آن جمله به کارآفرینان، گردشگری ورزشی، امنیت، تجارت الکترونیک، سرمایه های بخش خصوصی و... اشاره نمود. عوامل تأثیرپذیر نیز شامل یازده عامل می گردد که می توان در این زمینه از عواملی نظیر واحدهای خدماتی، تعاونی ها، باغداری، گردشگری فرهنگی، منابع آب و... نام برد. در سیستم مورد مطالعه عامل تنظیمی وجود ندارد.
مکان گزینی پناهگاه های شهری با رویکرد پدافند غیرعامل-مطالعه موردی: شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان مراکز تجمع سرمایه های مادی و انسانی، در زمان بحران خسارات فراوانی را متحمل می شوند. لذا توجه به بحث پدافند غیرعامل می تواند میزان خسارات ناشی از حوادث را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. پدافند غیرعامل ازجمله موضوعاتی است که در سال های اخیر در طرح ها و برنامه های شهری موردتوجه قرارگرفته است. یکی از سیاست های پدافند غیرعامل در تمام کشورها به طور عام و کشور ایران به طور خاص، ساخت پناهگاه های شهری در جهت صیانت از جان شهروندان و کاهش آسیب ها در حوزه ی انسانی می باشد. این پژوهش باهدف ارائه ی یک رویکرد پدافند غیرعامل در مکان یابی پناهگاه ، مشخص کردن و استفاده از معیارهایی جهت انتخاب بهترین پناهگاه به منظور اسکان موقت تدوین گردیده است. روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده اند. به منظور طبقه بندی و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای به تعیین ضرایب اهمیت شاخص ها و اعمال این ضرایب در محیط (Overlay) معیارها پرداخته شد و درنهایت از طریق همپوشانی لایه های اطلاعاتی ارجح ترین مکان ها در تناسب باهدف، شناسایی شده است. همچنین از نرم افزارهای ARC/GIS و Super Decisions جهت ترسیم لایه ها بهره گرفته شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند نقاطی از شهر که دارای فضاهای باز کافی و در عین حال سازگار با کاربری های اطراف می باشند، دارای پتانسیل نسبتاً بهتری برای استقرار آسیب دیدگان هستند.با تلفیق لایه های مختلف کاربری های تأثیرگذار، نقشه نهایی فضاهای بهینه جهت احداث پناهگاه های شهری در 5 دسته از بسیار خوب تا بسیار ضعیف تقسیم بندی و 9 مکان پیشنهادی برای این امر در نظر گرفته شده است که در این میان فضاهای سبز، اراضی بایر و مدارس، بیشترین امتیاز جهت اسکان موقت را دارا می باشند؛ لذا 4 پارک در سطح شهر، 1 مدرسه و مابقی فضاهای باز و بایر بدین منظور اولویت یافته اند.
آرام سازی ترافیک محله با رویکرد تجدیدحیات با استفاده از مدل SWOT (مطالعه موردی: محله یورد شاهی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرام سازی ترافیک، یکی از اقدامات مهندسی محسوب می شود که می تواند با صرف هزینه های نه چندان بالا سبب کاهش قابل توجه سرعت وسایل نقلیه شده و در نتیجه، در کاهش نرخ تصادفات و تلفات ناشی از آنان تأثیری مشخص بر جای گذارد. ازآنجایی که اجرای طرح های آرام سازی می تواند روند ترافیک معابر به خصوص خیابان های محلی را با تغییر مواجه کند، باید در انتخاب ابزارهای آرام سازی و تعیین مقاطع مناسب جهت اجرای آن ها برای تجدیدحیات محله دقت لازم اعمال شود. آرام سازی ترافیک محلات مسکونی، موضوعی است که جهت حفظ کارکردهای اجتماعی و فرهنگی و جلوگیری از تعادل نداشتن زیست محیطی محلات مسکونی پیشنهاد می شود. هدف اصلی از نگارش پژوهش، بررسی امکان آرام سازی ترافیک محله یورد شاهی ارومیه با رویکردی در جهت تجدیدحیات این محله است که با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به شناخت و ارزیابی وضعیت موجود محله یورد شاهی ارومیه پرداخته و نتایج به دست آمده را در قالب روش تحلیلی-کاربردی با استفاده از جدول SWOT و اولویت دارترین عوامل در محله را مشخص کرده و به ارائه راهکارهایی در راستای موضوع مورد بررسی خواهیم پرداخت. در نتایج به دست آمده، از پژوهش راهبرد تهاجمی SO به عنوان اولویت دارترین راهبرد شناخته شده که عوامل تهاجمی نشان می دهد و محله یورد شاهی که توان لازم برای برنامه های سامان دهی و آرام سازی ترافیک را دارد، استفاده شد. در انتها نیز براساس یافته های پژوهش، با تأکید بر محله یورد شاهی شهر ارومیه و دستورالعمل مشارکت های اجتماعی در محلات مسکونی، راهکارهایی پیشنهاد شد.
ارزیابی مخاطرات طبیعی آزادراه خرم آباد- پل زال با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزادراه خرم آباد- پل زال به عنوان یکی از مهم ترین مسیرهای حمل ونقل جاده ای کشور، با طول ۱۰۴ کیلومتر در استان لرستان واقع شده است. هدف از این تحقیق که از نوع تحقیقات کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و میدانی می باشد، بررسی مخاطرات طبیعی آزادراه خرم آباد- پل زال با رویکرد پدافند غیرعامل است. در این مطالعه از ابزارهای فیزیکی و مفهومی مانند نقشه های توپوگرافی ۱:۲۵۰۰۰، زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰، تصاویر ماهواره ای، GPS، فرم های برداشت اطلاعات میدانی و نرم افزارهایی مانند Arc GIS جهت تحلیل داده ها و نتیجه گیری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که رخداد خطر زمین لغزش و ریزش های فعال در مسیر مورد مطالعه مهم ترین تهدید برای مسیر و تأسیسات احداث شده در طول مسیر بوده و مهم ترین عامل در رخداد آن ها، ویژگی های سنگ شناسی است. بررسی و اولویت بندی آزادراه ازنظر مخاطرات ذکر شده حاکی از این است که ۵/۴۲ کیلومتر از مسیر در معرض زمین لغزش و ۷/۲۳ کیلومتر در معرض ریزش های خطرناک (فعال) قرار دارند؛ بنابراین مسیر آزادراه ازنظر مخاطرات طبیعی با رویکرد پدافند غیرعامل، دارای وضعیت مطلوبی نیست.
اصول و مبانی فقهی حاکم بر مدیریت جامعه و فضای شهری و میزان انطباق آن ها بر شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی در جامعة شهری اسلامی مستلزم اجرای اصول شریعت از سوی مدیران آن جامعه است. این پژوهش به منظور آشنایی مدیران جامعة شهری با موازین فقهی ارائه شده از سوی صاحب شریعت انجام شده است. اصول بررسی شده شامل چهار اصل رعایت حریم خصوصی در ساخت وساز و بلند مرتبه سازی، عدالت در توزیع امکانات شهری، اشاعة فرهنگ اسلامی و اصل ولایت حاکم در تخلفات ساختمانی است. ازآن جا که تبلور شهر اسلامی و مبتنی بر اصول فقهی بارز در ایران، مشهد است به انطباق ضوابط شهری و آمار میزان رعایت این اصول در این شهر پرداخته شده است. روش تحقیق به کاررفته در بخش اصول فقهی؛ توصیفی- تبیینی و در بخش انطباق این اصول بر شهر مشهد تطبیقی و میدانی است. آن چه از این پژوهش منتج می شود این است که این اصول منطبق بر مبانی فقهی است و شهر مشهد نیز براساس ضوابط و آمارهای اخیر، در بیشتر موارد با این اصول انطباق دارد؛ اما بعضی از این اصول در بدنة شهری مشهد رعایت نشده و مدیران اجرایی نیاز به ژرف اندیشی بیشتری در رعایت این اصول در فضای شهری دارند.
سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله اسلام آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود کیفیت زندگی در یک مکان خاص یا برای اشخاص و گروه های خاص همواره کانون اصلی توجه برنامه ریزان بوده است. در واقع بهبود کیفیت زندگی در هر جامعه ای، یکی از مهم ترین اهداف سیاست های عمومی آن جامعه می باشد. در سال های اخیر مطالعات پیرامون کیفیت زندگی به طور عمده بر ماهیت شهری تمرکز کرده و بحث بر روی کیفیت زندگی شهری در میان تحقیقات و مطالعات تجربی رواج یافته است. امروزه با افزایش مهاجران به شهرهای بزرگ جهت دستیابی به شغل و وضعیت بهتر اقتصادی و به دلیل عدم توانایی اسکان در بخش های رسمی شهری به قسمت های حاشیه ای شهرها و سکونتگاه های غیررسمی متوسل می شوند. در این قسمت از شهرها زیرساخت های لازم شهری فراهم نبوده و ساکنان این مناطق از کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار نیستند این مشکل در کلان شهر تهران هم در محلات مختلف وجود دارد؛ بنابراین، ضروری است در این سکونتگاه ها میزان رضایت از کیفیت زندگی مورد بررسی قرار گرفته و مهم ترین عوامل نارضایتی شناسایی شده و برای برطرف کردن این موارد اقدام گردد. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون چند خطی بهره برده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین نارضایتی از عوامل اقتصادی و امنیتی در محله مورد نظر می باشد؛ همچنین، تحلیل ها نشان می دهد که عوامل کالبدی و خدمات و دسترسی بیشترین تأثیر ذهنی را بر کیفیت زندگی می گذارد.
تبیین تاثیرشاخص های پیاده مداری برتوسعه گردشگری شهری (نمونه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
99 - 112
حوزههای تخصصی:
پیاده روی قدیمی ترین شکل جابجایی انسان در فضاست و شهرها از دیرباز بر اساس حرکت پیاده بنا شده اند. گردشگری پیاده شهری از آنجا که موجب پیدایش تعامل اجتماعی بین شهروندان می شود بسیار مهم می باشد. همزمان در حال حاضر گردشگری شهری یکی از مهم ترین ابزارهای توسعه مناطق و کشورها تبدیل شده است و بسیاری از گردشگران تمایل دارند که جذابیتهای تاریخی یک محدوده را از نزدیک درک کرده و آن را لمس نمایند که نقش پیاده روها در این زمینه بسیار مهم می باشد. به خصوص در مناطق فرهنگی- تاریخی می تواند زمینه مطلوبیت بیننده و گردشگری پیاده فراهم نماید. هدف پژوهش حاضرتبیین تاثیر شاخص های پیاده مداری بر توسعه گردشگری شهری در شهر خرم آباد می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و از ابزار پرسشنامه برای کسب نظر شهروندان استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را، کلیه ساکنان شهر خرم آباد تشکیل می دهند، که به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه انتخاب شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهایSpss و Lisrelاستفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ارتباط بین شاخص های پیاده مداری و توسعه گردشگری شهری مستقیم (مثبت) است. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری بیانگر این است کهتاثیر شاخص های پیاده مداری بر توسعه گردشگری شهری در شهر خرم آباد معنی دار می باشد و مقدار بارهای عاملی در تمام شاخص ها بالای 30/0 است. بطوریکه مقدار بار عاملی برای شاخص پویایی و جذابیت 67/0، دسترسی81/0، ایمنی 71/0، راحتی 34/0، امنیت 82/0، پیوستگی 64/0و تنوع کاربری 59/0می-باشد. در این بین شاخص امنیت و دسترسی به ترتیب بیشترین تاثیر را بر گردشگری پیاده شهری دارند. همچنین با توجه به ضرایب استاندارد مشخص شد شاخص های پیاده مداری 61/0 از واریانس گردشگری شهری در شهر خرم آباد را تبیین می کنند.
نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر ایجاد نهادهای اجتماعی در شهر فردوسیه- شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل کم رنگ شدن مشارکت شهروندان در امور و مسائل شهری و همچنین اعتماد اندک به این نهادها،سرمایه اجتماعی به عنوان هر آنچه که در زندگی شهروندان مهم می باشد، با مؤلفه هایی همانند اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی نقش به سزایی را ایفا می کند. بنابراین ضرورت مطالعه بیشتر در این زمینه که مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی از نظر شهروندان در شهر فردوسیه چه نقشی را دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. مقاله حاضر در نظر دارد که به نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور در سطح شهر فردوسیه بپردازد و همچنین مقدار همبستگی آنها را در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور تعیین کند و مؤلفه مؤثرتر را نیز مشخص نماید. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و پیمایشی می باشد و ابزار آن برای پژوهش مصاحبه و استفاده از پرسشنامه و تحلیل نتایج آن ها با نرم افزار SPSS است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه مشارکت با میزان 712/0 درصد، اعتماد با میزان 615/0 درصد و انسجام اجتماعی با 264/0 درصد به ترتیب در ایجاد نهادهای اجتماعی در شهر فردوسیه نقش تعیین کننده ای دارند و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی معلوم شد که در میان مؤلفه های سرمایه اجتماعی، مؤلفه مشارکت شهروندان با 2/53 درصد در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور در شهر فردوسیه از اهمیت بالاتری برخوردار می باشد و یکی از ویژگی های این نهادها بهره گیری از نظرات شهروندان در امور شهری می باشد.
سواد اخلاقی به عنوان یکی از رهیافت های سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۷۲-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
دریافت های اخلاقی از پیامها، با تاکید بر روابط شخصی و اخلاق مراقبت می تواند به ارزشمند بودن روابط انسانی و مسئولیت پذیری اجتماعی افراد جامعه بینجامد. رشد اخلاق انسانی بویژه اخلاق مراقبت، می تواند با خصایصی چون مراقبت، دلسوزی، خیرخواهی، پرورش دادن مهرورزی و مسئولیت پذیری در قبال هم نوع همراه باشد. ابعاد سواد اخلاقی معطوف به قضاوت اخلاقی و پذیرش مسئولیت اخلاقی و اجتماعی فرد در قبال جامعه است. ازآنجا که مولفه های سواد رسانه ای شامل بعدشناختی، احساسی، زیبایی شناسی و اخلاقی است؛ لذا رابطه میان اخلاق و مسئولیت اجتماعی در ذیل بعد اخلاقی سواد رسانه ای جای می گیرد. چرا که اخلاق یکی از ابعاد سازنده مسئولیت اجتماعی محسوب می گردد. اخلاق بدون در نظر گرفتن انسان و کنش هایش بی معناست و قضاوت اخلاقی نوعی کنش انسانی نسبت به پیام هایی است که فرد از محیط پیرامونش کسب می کند. زمانی که صحبت از رسانه می شود به زعم نویسنده؛ رسانه و پیام صرفاً به یکسری رسانه های خاص مانند مطبوعات، کتاب، رادیو، تلویزیون، ماهواره، فضای مجازی و پیام هایشان اطلاق نمی گردد، بلکه هر آنچه که در اطراف ما وجود دارد می تواند همانند یک رسانه عمل کرد، کما اینکه هر فردی خود می تواند یک رسانه باشد. هدف اصلی نوشتار حاضر بررسی سه مولفه سواد رسانه ای، سواد اخلاقی و مسئولیت اجتماعی و ارتباط میان آنها در کنار الزامات عاملیت انسانی به عنوان رسانه در بستر جامعه است؛ تا بتوان با تحلیل منطقی برخی از زوایا، افق ها و چالش های پیش روی این مفاهیم را نشان داد. قاعده اساسی این بحث توجه به امنیت، سلامت و آسایش همگان که همان مسئولیت اجتماعی و توانایی مدیریت مناسب آن است، می باشد. با در نظر داشتن این موضوع که مفهوم اخلاق با فهم و دانش مسئولیت اجتماعی، تحت عنوان سواد اخلاقی و به عنوان یکی از اضلاع سواد رسانه ای (حوزه شناختی، عاطفی، زیبایی شناختی و اخلاقی) می توان هم طراز با سایر نیازهای انسان قرن بیست و یکم برای زندگی فرض کرد. همان طور که اخلاق به بعد شخصی و فردی تصمیمات و رفتارهای ارتباطی توجه دارد. در مقابل، مسئولیت اجتماعی به جنبه اجتماعی و مسائل فراشخصی مرتبط می باشد؛ و سواد رسانه ای در این میان به هر دو رویکرد نیازمند است.
تاثیر تکنولوژی ساخت بر الگوهای زیستی در مسکن اقوام ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۶۴-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
امروزه چگونگی ساخت مسکن بر الگوهای زیستی و نحوه زندگی مردم تاثیر عمده ای داشته و تغییرات و تطورات مختلف فرهنگی را بوجود آورده است که با نگاه به معماری قدیم نواحی مختلف، ابعاد این تاثیرات بیشتر درک و فهم می شود. از سویی دیگر، «مسکن» پدیده ای است که منطبق با کلیت «نظام اجتماعیِ» حاکم بر فرهنگ در هر قوم یا ملتی شکل می گیرد و در واقع با توجه به مجموعه ای از ارزش ها، معانی و هنجارهایی که در «فرهنگ» رایج است؛ و با توجه به سنت و آداب و رسومی که بر ساختار فرهنگی یک قوم یا ملت حاکم می باشد، شکل مادی و معنوی فضاهای زندگی را بوجود می آورد. از سویی دیگر، امروزه تکنولوژی و چگونگی ساخت بر الگوهای زیستی در مسکن تاثیر داشته و دارد، چنانچه باعث تغییر مفهوم «خانه» به «مسکن» شده است و باعث تغییرات گوناگون سبک زندگی و الگوهای زیستی بالاخص در اقوام ترکمن شده است که این موارد در تغییر روابط و الگوهای زیستی در خانه های بومی ترکمنها خود را نمایان کرده است. لذا، در این مقاله با ماهیت تحقیق بنیادی از روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» و ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است؛ و از روش تحلیل ساختار کالبدی برای بررسی تاثیر تکنولوژی ساخت و موارد مشابه بر الگوهای زیستی ترکمن بهره گرفته است. در پایان نیز ضمن تحلیل چگونگی این تاثیرات و تاثرات، به مجموعه تغییرات خانه بومی ترکمنها (اوی، تام و موارد دیگر) و تبدیل آنها به مساکن فعلی یا آپارتمانهای جدید در این منطقه اشاره شده و مورد تحلیل قرار گرفته است.
معیارهای زیبایی شناسانه نما و بدنه های مطلوب شهری با تاکید بر هویت بومی (نمونه موردی حدفاصل میدان مطهری تا تقاطع خیابان حجت شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۲۷۶-۲۵۵
حوزههای تخصصی:
با توجه به رابطه فعالیت های انسان با فرهنگ، شهر بستری است که در آن فرهنگ از طریق فعالیت ها و ارتباطات انسانی به جریان در می آید. کالبد شهر، بالأخص نماهای شهری به بازنمایی این رابطه پرداخته و ارزش ها را عینیت می بخشند. در این راستا توجه شهرداری ها، سازمان های نظام مهندسی و دیگر ارگان های موثر در طراحی نمای ساختمان ها با هویت ایرانی اسلامی و تلاش این ارگان ها در جهت هماهنگ سازی نماهای شهری و توجه به طرح های راهبردی به جای طرح های ساختاری در طراحی نماهای شهری ضروری است. این پژوهش به بررسی محور میدان مطهری تا تقاطع حجت در شهر قم که از خیابان های مرکزی و اصلی مجاور با حرم مطهر می باشد، پرداخته است و با استفاده از روش تحقیق ترکیبی و آمیخته ای از روش های کمی و کیفی بررسی را صورت داده است. متاسفانه این محور با وجود بناهای شاخص دارای ویژگی های مناسب در طراحی نما و شکل دهی به منظر شهری نبوده است. با توجه به اینکه منظر شهری تنها به کالبد شهر و اجزای آن مربوط نبوده، بلکه به درک شهروندان از شهر نیز بستگی دارد. از این رو در این تحقیق، منظر شهری از سه منظر عملکردی، هویتی و زیباشناسانه مورد بررسی قرار می گیرد. در نهایت به ارائه راهکارها و تبیین عوامل موثر بر شکل گیری نما و منظر شهری اشاره می گردد.
بررسی ریخت-گونه شناسانه بافت های مسکونی جدید در راستای بهینه سازی مصرف انرژی اولیه مطالعه موردی: سپاهان شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
41 - 54
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت سریع فناوری و در پی آن رشد روزافزون جمعیت شهری، توسعه ی محلات مسکونی امری اجتناب ناپذیر بوده است. ساخت وسازهای خارج از ضابطه، تغییرات شکلی بافت های شهری و عدم تطابق آن با ویژگی های اقلیمی، افزایش تقاضای انرژی مصرفی ساختمان ها را به دنبال داشته است. به گونه ای که بخش عمده ای از انرژی که در شهرها به مصرف می رسد به ساختمان های مسکونی تعلق دارد و یکی از عوامل تأثیرگذار بر این مسئله شکل بافت شهری است. اما اغلب پژوهش هایی که تاکنون در این حوزه انجام شده است، به بررسی اثرات شکل شهری بر مصرف سوخت حمل ونقل پرداخته اند و یا مصرف انرژی ساختمان ها را در مقیاس خرد ارزیابی نموده اند. ازآنجایی که عملکرد حرارتی ساختمان ها در مقیاس های فراتر از مقیاس ساختمانی متفاوت می باشد، این مسئله اهمیت تحلیل عملکرد حرارتی ساختمان ها را در مقیاس هایی بالاتر نظیر واحد همسایگی برای محققین روشن می سازد. لذا این پژوهش در پی آن است که با به کارگیری رویکرد ریخت-گونه شناسانه و سنجش مصرف انرژی اولیه گرمایشی، سرمایشی و روشنایی ریخت گونه های مختلف، به بررسی روابط بین شاخص های ریخت شناختی و مصرف انرژی اولیه بپردازد و بر اساس معیار انرژی اولیه، الگوهای کارآمد و ناکارآمد را شناسایی نماید. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق، روش مورد استفاده در آن توصیفی-تحلیلی است و برای یافته اندوزی از روشهای اسنادی و میدانی( مشاهده، پرسشنامه)بهره جسته است. پژوهش حاضر در سه گام متفاوت تعریف شده، به طوری که نخست با مطالعات اسنادی به شرح مباحث کلیدی پرداخته، سپس بر اساس رویکرد ریخت-گونه شناسی و با روش میدانی، بافت مسکونی سپاهان شهر در مقیاس واحد همسایگی ریخت-گونه بندی شده است. در پایان نیز با مدلسازی مصرف انرژی اولیه سرمایشی، گرمایشی و روشنایی ریخت گونه های مختلف از طریق نرم افزار دیزاین بیلدر، نتایج بر اساس نگرش مقایسه ای، آزمون همبستگی و آنالیز واریانس تحلیل گردیده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که، بین مصرف انرژی اولیه و شاخص های طرح چیدمان، مکان قرارگیری توده، فرم ساختمان، ارتفاع ساختمان، سطح معابر و فضاهای باز رابطه همبستگی قوی و بین مصرف انرژی اولیه و شاخص تناسبات بلوک رابطه همبستگی متوسط وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تحلیل واریانس، الگوهای متداول ردیفی و الگوهای مربع شکل، به ترتیب کارآمدترین و ناکارآمدترین الگوی بافت مسکونی جدید به شمار می آیند. سایر الگوها نظیر گونه های L,I,T,H شکل ازلحاظ مصرف انرژی اولیه در سطح میانی قرار می گیرند و در این میان، الگوهای H شکل بهترین گزینه برای ساختمان متراکم چهار طبقه می باشند.