فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۸۱ تا ۴٬۵۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
خیابان های شهری مهم ترین بخش تشکیل دهنده فضاهای عمومی هر شهرند. در بین خیابان های شهری، خیابان هایی همانند روگذر زندیه که به لحاظ موقعیت در بافت های تاریخی واقع شده و محل عبور و مرور مردم شهر و ارتباط دهنده بین بناهای تاریخی-فرهنگی بوده و نیز ارزش اقتصادی زیادی دارند، از اهمیت بیشتری برخوردارند. طرح های شهرسازی اخیر همانند اجرای ناقص طرح پیاده مداری در فضای باز اطراف ارگ و احداث زیرگذر زند باهدف احیای مجموعه کریم خانی اجراشده؛ اما برآیند این اقدامات باعث عدم همبستگی بین بناهای مجموعه و ناکارآمدی طرح پیاده مداری گردیده است. پیاده راه ها بالاترین حد نقش اجتماعی را دارند، به همین دلیل ساماندهی آن ها مستلزم دقت زیادی است و مهم ترین معیار در این فضاها، حضور و سرزندگی شهروندان در آن هاست. هدف اصلی پژوهش تبدیل روگذر زندیه به یک فضای شهری سرزنده به کمک افزایش کیفیات محیطی است. در این پژوهش با توجه به جمعیت نمونه آماریِ مرتبط با روگذر زندیه، طبق جدول کوکران 383 پرسشنامه تکمیل گردیده و با قرار دادن داده ها در نرم افزار SPSS نتایج زیر حاصل گردید که بین عوامل مؤثر بر کیفیت محیط با سرزندگی فضا و نیز بین مدیریت تردد خودرو و ایجاد یک فضای پیاده محور به هم پیوسته با انسجام کالبدی رابطه معنادار وجود دارد.
طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی گردشگران خارجی مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
65 - 79
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد فزاینده تجارت جهانی و جهانی شدن زمینه را برای بازاریابی قومی، مهاجرت و گردشگری فراهم کرده است. دراین بین پتانسیل کشور ایران با داشتن قومیت های گوناگون و متنوع در این زمینه بسیار مهم است و نیاز به تبیین و طراحی مدلی از بازاریابی قومی برای گردشگری دارد. در این راستا این پژوهش باهدف شناسایی مؤلفه ها و عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی و با استفاده از روش شناسی پژوهش آمیخته مورد تحلیل قرارگرفته است. بدین منظور، از ادبیات موضوع و روش فراترکیب، همچنین نظرسنجی خبرگان به کمک پرسشنامه و تکنیک دلفی، با روش نمونه گیری غیر احتمالی (قضاوتی و گلوله برقی) از نظرات 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و 10 نفر از مدیران و متخصصان بازاریابی و گردشگری استفاده شده است و جهت توافق نظرسنجی از ضریب توافق کندال بهره گرفته شده است و طی مرحله کیفی، جهت رسیدن به اجماع نظر خبرگان سه مرحله تکنیک دلفی اجرا و مدل نهایی پژوهش استخراج گردید. با توجه بااینکه صنعت گردشگری راه حلی برای اقتصاد محسوب می شود، برای بهره ور کردن آن لازم است پیش بینی هایی انجام شود تا از آثار منفی آن جلوگیری شود. در این راستا پژوهش بر روی مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی در شهر تهران و در این زمینه بیشتر بر کالایی کردن غذا، به منظور دست یابی به راه هایی برای سودآوری بیشتر و توسعه اقتصادی تمرکز دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ازنظر خبرگان به ترتیب ابعاد بازاریابی قومی، فرهنگ پذیری گردشگران خارجی، فرهنگ، قومیت، غذاهای قومی، در اولویت هستند.
سنجش تاثیر شاخص های ساختار فضایی شبکه ارتباطی بر فرسودگی حاصل از نفوذناپذیری مطالعه موردی: بافت های فرسوده شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
77 - 86
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات اساسی، فرسودگی بافت های شهری ناشی از کمبود دسترسی و نفوذناپذیری است. مطالعات انجام شده بر روی بافت های فرسوده نشان می دهد که عامل اصلی فرسودگی براساس معیار نفوذپذیری بیشتر ناشی از ضعف ساختار فضایی شبکه معابر است. بنابراین آنچه در وضعیت موجود بررسی آن مهم شده، سنجش میزان تأثیرگذاری ارزش های ساختار فضایی بر میزان فرسودگی در معابر با عرض های کمتر از شش متر است که می تواند کمک مؤثری در شناخت و بهبود وضعیت موجود اینگونه بافت ها داشته باشد. این پژوهش با هدف سنجش رابطه شاخص های ساختار فضایی شبکه ارتباطی از منظر چیدمان فضا با فرسودگی ناشی از شاخص نفوذناپذیری با استفاده از روش رگرسیون لجستیک انجام گرفته است. روش تحقیق، توصیفی _ تحلیلی بوده که اطلاعات نظری آن از طریق مطالعات کتابخانه ای جمع آوری گردید. با توجه به این که تاکنون تحقیقات انجام گرفته در بررسی ساختار فضایی شبکه ارتباطی از منظر چیدمان فضا متکی بر تحلیل کمی شاخص های آن و یا تحلیل گرافیکی بوده، در تحقیق حاضر سعی بر آن شده تا با تولید نقشه عرض معبر کل بافت فرسوده و کد دهی و الحاق آن به این شاخص ها برای سنجش رابطه بین آنها از روش سنجش و اندازه گیری آماری استفاده شود و از این زاویه نیز موضوع مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور برای پاسخگویی به سئوالات پژوهش، رابطه بین متغیرهای مستقل ساختار شبکه معابر و متغیر وابسته نقوذپذیری به کمک رگرسیون لجستیک بررسی شد. از این رو در بافت های فرسوده شهر زنجان بنا به نتایج حاصله از آماره والد، نشان داد که متغیر هم پیوندی فراگیر و انتخاب تأثیر معنی داری بر فرسودگی ناشی از شاخص عرض معبر بافت فرسوده شهر زنجان ندارد. در صورتی که متغیر اتصال (با کمترین تغییر) و سپس هم پیوندی محلی، تأثیر معنی داری بر افزایش یا کاهش میزان فرسودگی در وضعیت موجود دارد؛ چنانچه این معنی داری در سطح پنج درصد خطا با فرسودگی در عرض های کمتر از شش متر وجود داشته است. این نتیجه برای مقدار اتصال با نسبت بخت 358/0 بیشترین موفقیت را در کاهش میزان فرسودگی نسبت به شاخص هم پیوندی محلی با نسبت بخت 443/0 دارد. این مسئله بیانگر آن است که بهبود اتصال و هم پیوندی محلی در بافت های فرسوده شهر زنجان از عوامل مهم در کاهش میزان فرسودگی خواهد بود.
سرمایه اجتماعی و پایداری شهری مطالعه موردی: شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
31 - 46
حوزههای تخصصی:
پایداری شهری در گرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان و افزایش آگاهی اجتماعی برای همه اعضای جامعه است. در واقع پایداری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و توجه متوازن به وجوه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حیات جامعه است؛ به گونه ای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین و امیدوار سازد. امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل محوری اثرگذار بر پایداری سکونتگاه ها چه در بُعد کلان یعنی جامعه و چه در بُعد میانه یعنی بنگاه ها و مؤسسات و چه در بُعد خُرد یعنی خانوارها و افراد شناخته شده است. . هدف مقاله حاضر شناخت ارتباط بین سرمایه اجتماعی با پایداری شهری می باشد. در این پژوهش مفهوم سرمایه اجتماعی شامل دو بُعد شناختی و ساختاری و مفهوم پایداری شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، نهادی و کالبدی می باشد که در این پژوهش ارتباط بین مفاهیم و ابعاد نامبرده با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است. جهت رسیدن به هدف تحقیق از روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل داده های تحقیق از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شده است. جامعه آماری شامل شهروندان بالای 15 سال ساکن در سه ناحیه شهر گرگان می شود که 240 نفر از ساکنان با روش نمونه گیری خوشه ای توأم با تصادفی سیستماتیک در سه منطقه بالا، متوسط و پایین شهر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و وضعیت پایداری شهری در بین محلات مورد مطالعه متفاوت بوده است. در نهایت از طریق تحلیل داده ها و آزمون های آماری این گونه استنباط شد که بین سرمایه اجتماعی و پایداری در شهر گرگان رابطه مثبت و معناداری برقرار است. بنابراین سرمایه اجتماعی بالا وسیله ای برای افزایش پایداری شهری می باشد و بالعکس سرمایه اجتماعی پایین می تواند موجبات ناپایداری را برای ابعاد ساختاری شهر اعم از اقتصاد، اجتماع، نهادها، فضا و محیط زیست فراهم آورد. دلالت های این تحقیق مبنی بر ارتباط وثیق بین سرمایه اجتماعی با پایداری شهری، لزوم توجه به مؤلفه های سرمایه اجتماعی و اتخاذ سیاست هایی برای حفظ، تقویت و ارتقاء سرمایه اجتماعی در راستای تضمین پایداری در فضای جغرافیایی شهر دو چندان می نماید.
بررسی میزان تأثیرگذاری راندمان عملکردی فضاهای باز مجتمع های مسکونی بر ارتقای سطح دل بستگی ساکنین (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
۹۹-۱۱۴
حوزههای تخصصی:
دل بستگی به مکان، نقطه تلاقی عناصر کالبدی، فعالیت ها و مفاهیم ذهنی نسبت به مکان است و در نتیجه ارزیابی آن ها توسط بهره برداران محیط ایجاد می شود. به نظر می رسد ارتقای راندمان عملکردی فضاهای باز مجتمع های مسکونی، می تواند به ارتقای سطح دل بستگی افراد کمک کند. به منظور آزمون این فرضیه، پرسشنامه ای با 30 سؤال طراحی شد و در اختیار 393 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی در منطقه 6 شیراز قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. آلفای کرونباخ با ارائه ضریب 910/0 نشان می دهد که ابزار تحقیق قابلیت اطمینان قابل قبولی دارد و نتایج را می توان قابل اعتماد ذکر کرد. نتیجه بررسی ها نشان می دهد میان راندمان عملکردی فضای باز و دل بستگی ساکنین، رابطه مثبت وجود دارد؛ به نحوی که فعالیت و ارتباطات دارای بیشترین همبستگی با دل بستگی هستند؛ ادراک و خوانایی محیط اولویت دوم، و زمینه و چیدمان و رفاه و آسایش محیطی در رتبه های بعد قرار دارند.
ارزیابی تطبیقی سیر تحول شاخص های مسکن شهر مریوان با نقاط شهری استان کردستان و کشورایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
37 - 52
حوزههای تخصصی:
مسکن نقش مهمی در رضایت جسمی، روانی و نیازهای اجتماعی افراد دارد. مسکن علاوه بر این که می تواند در خدمت ترویج عدالت اجتماعی و کاهش نسبی شکاف بین طبقات مختلف اجتماعی درآید، نقش عمده ای در استحکام اقتصادی، ثبات اجتماعی جامعه و توسعه ملی دارد. در این میان شاخص های کمی و کیفی مسکن یکی از کلیدی ترین ابزار سنجش توسعه در کشورها محسوب می شود. گرچه در دنیا اهمیت تحلیل شاخص مسکن و نقش آنها پذیرفته شده، اما این شاخص ها در ایران چندان مورد مطالعه و استفاده در تدوین سیاست های مسکن قرارنگرفته اند. همین مسئله باعث شده که سیاست گذاران و تصمیم گیران آگاهی چندانی نسبت به آنها در تصمیم گیری روزمره و نقش و اثر آنها بر ساکنان نداشته باشند. هدف این تحقیق دستیابی به یک شناخت جامع از وضعیت مسکن در نقاط شهری کشور، استان کردستان و شهر مریوان از طریق بررسی و ارزیابی تطبیقی روند تحولات شاخص های کمی و کیفی مسکن طی دوره 90-1345 با شرایط مطلوب می باشد. روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و بر تحلیل داده های ثانویه پایه گذاری شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شاخص های کمی مسکن از سال 1345 تا 1390روند مطلوبی را طی کرده است. هرچند که محدوده های مورد بررسی از نظر تولید مسکن و تراکم خانوار در واحد مسکونی به شرایط نسبتاً مطلوب رسیده، اما از نظر سایر شاخص های کمی ( تراکم نفر و خانوار در اتاق و واحد مسکونی و...) تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله دارد. همچنین از نظر شاخص های کیفی نیز هر چند در طی 45 ساله اخیر روند مناسبی طی شده، اما هنوز در نقاط شهری کشور برخی از واحدهای مسکونی با مصالح بی دوام و نیمه بادوام ساخته شده اند. همچنین در نقاط شهری کشور بخش عمده ای از واحدهای مسکونی عمر مفید خود را طی کرده اند و نیازمند نوسازی و بهسازی هستند. به علاوه میزان اجاره نشینی از سال 1365 تا 1390 یک روند صعودی را طی کرده است (18/33 درصد). این وضعیت با توجه به شرایط فرهنگی کشور به معنای افزایش شکاف و فاصله طبقاتی و عدم توان گروه های کم درآمد در دستیابی به مسکن است.
ارزیابی و مقایسه دو سیاست پیاده راه سازی و پیاده مداری در مراکز شهری مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
از جمله جنبش های نوین در حوزه حمل ونقل شهری که با هدف ارتقای جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل مطرح شده است، سیاست های پیاده مداری و پیاده راه سازی هستند. در این میان نوع طراحی های اتومبیل محور در دهه های گذشته، منجر به وابستگی شدید مردم به وسایل نقلیه شخصی شده است که تغییر این سبک جا بجایی به الگوهای پیاده محور را با دشواری مواجه ساخته است. از همین رو، در پژوهش حاضر با هدف گزینش سیاست مناسب برای کاهش تسلط اتومبیل در بافت مرکزی شهر همدان سعی شده است تا با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به مقایسه دو سیاست پیاده مداری (تقلیل تردد خودروهای شخصی) و پیاده راه سازی (حذف کامل خودروهای شخصی) در داخل رینگ مرکزی شهر همدان پرداخته شود. معیارها و شاخص های ارزیابی این دو سیاست از منابع داخلی و خارجی استخراج شده و با توجه به شرایط وضع موجود محدوده با روش دلفی (30 کارشناس) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد تأثیرگذارترین معیارها در سنجش ظرفیت پیاده گستری یک محدوده به ترتیب شامل «ساختار شبکه حمل ونقل»، «وضعیت ترافیک»، «شرایط اجتماعی»، «کاربری و فعالیت»، «ساختار کالبدی»، «شرایط طبیعی»، «ملاحظات اقتصادی» و «سیما و منظر» است که بررسی این معیارها در نمونه مطالعه، بیانگر برتری سیاست پیاده مداری نسبت به سیاست پیاده راه سازی است. در حقیقت این پژوهش نشان می دهد به سبب تأثیر منفی عواملی همچون شرایط طبیعی، ملاحظات اقتصادی، ساختار کالبدی و ... بر پیاده روی عابران در مرکز شهر همدان، نمی توان اقدام به حذف کامل خودروهای سواری از داخل بافت مرکزی شهر نمود. از همین رو، تلاش برای تقویت پیاده مداری در بافت مرکزی شهر از طریق کاهش وابستگی مردم به استفاده از وسایل نقلیه شخصی و نیز انتقال ترافیک عبوری از داخل بافت به رینگ پیرامونی، می تواند به نحو مؤثری میان تردد سواره و پیاده تعادل ایجاد کند و به رضایت عمومی بینجامد. بنابراین پیشنهاد می شود ضمن حفظ امکان دسترسی خودروهای شخصی تا مرکز بافت (میدان امام)، صرفاً با تبدیل میدان امام به یک فضای پیاده ارتباط خیابان های شعاعی داخل رینگ مرکزی قطع شده تا از این طریق سهم قابل توجهی از ترافیک غیرضروری (عبوری) داخل محدوده به رینگ پیرامونی منتقل شود.
ارزیابی شاخص های مؤثر در تحقق حکمروایی خوب شهری در کلانشهرها (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارزیابی شاخص های مؤثر در میزان تحقق حکمروایی خوب در کلانشهر کرمانشاه می باشد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی و تحلیلی بوده و ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه بوده است که به تعداد322 عدد در بین شهروندان و 34 عدد پرسشنامه در بین کارشناسان شهرداری شهر کرمانشاه و سایر متخصصان برنامه ریزی و مدیریت شهری که با روش نمونه گیری سهمیه ای و تصادفی انتخاب شدند، توزیع شد. پایایی ابزار پژوهش از طریق آلفای کرونباخ به میزان ۸۵/۰ برای 8 مؤلفه به دست آمد.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون t مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادند که کارشناسان با میانگین 79/3 و انحراف معیار 641/0 به طور معناداری دارای میانگین بالاتری نسبت به مردم با میانگین 29/2 و انحراف معیار 076/0 بودند. تفاوت در میانگین سطح نگرشها در بین کارشناسان و مردم 508/1- بود . این تفاوت با یک بازه فاصله اطمینان 96% در محدوده ای از 878/1- تا 138/1- قرار داشت. کورنس دی با مقدار 17/2 نشان می دهد که تفاوت بین میانگین نمرات خیلی بزرگ بود که این بیشتر نشان دهنده این واقعیت است که وابستگی افراد به گروه خاص تأثیر زیادی روی قضاوت و نگرش آنها دارد. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نظرات مردم و کارشناسان در خصوص شاخص های حکمروایی خوب شهری وجود دارد و این امر نشان دهنده این است که شاخص های حکمروایی در شهر کرمانشاه از وضعیت مناسبی در بین همه گروه ها برخوردار نیست.
ارزیابی تأثیرات رنگ فضای معماری اتاق های بستری بر حالات عاطفی بیمار در مراکز پیشگیری از خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر، با افزایش جمعیت، گسترش صنعت و زندگی ماشینی و همچنین شیوع انواع مختلف بیماری های روحی و روانی میزان خودکشی در جوامع افزایش محسوسی داشته است. یکی از راه های کاهش خودکشی، تأسیس مراکز پیشگیری از خودکشی است. در این مراکز افراد آسیب دیده به صورت درازمدت برای بهبود اختلالات؛ تحت خدمات بالینی، توان بخشی و برنامه های حمایتی قرار می گیرند این خدمات در جهت پیشگیری از عود مجدد اختلال و بهبود کامل آنان صورت می گیرد. علاوه بر این، ایجاد محیطی مناسب بر اساس معماری درمانگر اهمیت بسزایی می تواند در بهبودی بیماران بستری در این مراکز داشته باشد برای این منظور رنگ به عنوان عنصر بصری معمارانه می تواند بر حالت های روحی و روانی افراد، مؤثر باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات رنگ بر حالات عاطفی بیماران متمایل به خودکشی بستری در این مراکز است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی با مدل سازی فضا در واقعیت مجازی است. همچنین ابزار گردآوری داده ها مطالعات کتابخانه ای است. از بین رنگ های مختلف 5 رنگ سفید، قرمز روشن، آبی فیروزه ای، صورتی و قرمز – نارنجی در دو حالت خوشایندی و برانگیختگی رابطه ی معناداری را با تمایل افراد به خودکشی نشان دادند. نتایجی که از این پژوهش به دست آمده است نشان می دهد که افراد با تمایل به خودکشی از بین رنگ های مختلف؛ اتاق هایی با رنگ آبی فیروزه ای و قرمز روشن را به عنوان رنگ خوشایند تلقی می کردند.
شناسایی محدوده بافت تاریخی شهر جهرم با رویکرد تحلیل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
237 - 250
حوزههای تخصصی:
مقدمه : امروزه در جریان بازآفرینی بافت های مساله دار شهری، بافت های تاریخی به عنوان تجلی گاه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و تبلور فرهنگ و هویت شهری، مورد تاکید قرار می گیرند و شناسایی محدوده این بافت ها نخستین مرحله از بازآفرینی و حفاظت آن ها بشمار می آید که یکی از چالش های مدیریت شهری و متولیان امور در ایران نیز می باشد. بر این اساس در این پژوهش با هدف شناسایی محدوده بافت تاریخی شهر جهرم، با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع اسنادی و کتابخانه ای شاخص های لازم (19 شاخص) در قالب ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی- فضایی و تاریخی تدوین شده است. روش: ارزیابی شاخص ها با رویکرد تحلیل فضایی و با ترکیب دو مدل فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) و فرایند تحلیل شبکه ای فازی (F-ANP) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزار ARC GIS انجام گرفته است. اطلاعات مورد نیاز جهت کمی سازی و ارزیابی شاخص ها، ازمنابعی همچون سرشماری رسمی کشور در سال1395، برداشت های میدانی و طرحهای توسعه شهری استخراج و وزن دهی شاخص ها در مدل استفاده شده با نظر سنجی از متخصصان، مدیران شهری و پژوهشگران انجام گرفته است. یافته ها: در نهایت، این پژوهش محدوده بافت تاریخی جهرم را در دو پهنه معرفی کرده که در این ارتباط شاخص های 1-وجود هسته اولیه بازار با وزن ( 0.146) و 2-وجود آثار تاریخی ثبت شده با وزن (0.133) بالاترین امتیاز در تعیین محدوده بافت تاریخی شهر جهرم را به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که اولویت اهمیت ابعاد مطرح شده برای شناسایی بافت تاریخی شهر جهرم به ترتیب ابعاد تاریخی، کالبدی- فضایی، اقتصادی و اجتماعی بوده که توجه توامان به همه این ابعاد مورد تاکید قرار گرفته است.
تأثیر سبک معماری بر ارتقای حس تعلق مکانی در سکونتگاه های روستایی (مورد شناسی: دهستان کارده شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان با شناخت مکان می تواند به شناخت خود دست یابد. حس تعلق به مکان یکی از واکنش های احساسی و عاطفی انسان نسبت به محیط است که فرد را به مکان پیوند داده و هویت شخص و مکان را شکل می دهد. حس تعلق به مکان، پیوندی محکم بین فرد و مکان ایجاد کرده و افراد خود را با مکانی که به آن تعلق دارند می شناسند. نوع معماری مسکن روستایی و سبک آن ها با ساختارهای اجتماعی-اقتصادی خاص خود به عنوان مناطق متمایز از شهرها مطرح بوده و می توانند باعث شکل گیری احساس تعلق مکانی برای ساکنان خود و هویت مستقل شوند. هدف از انجام این تحقیق بررسی این فرض است که سبک معماری در محیط های روستایی می تواند افزایش احساس تعلق و وابستگی به مکان را به دنبال داشته باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است که بخش عمده داده های آن ازطریق تنظیم پرسشنامه بین 175 خانوار روستایی در دهستان کارده شهرستان مشهد جمع آوری شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تی تک نمونه ای، رگرسیون و معادلات ساختاری (Smart PLS) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل مختلفی، ازجمله: اقلیمی، زیبایی شناسی، امنیت و... بر تعلق مکانی اثرگذار بوده است که براساس مدل مربعات ساختاری، مشخص شد که متغیرهای آسایش اقلیمی با ضریب اثر 57/21، ایمنی و امنیت 81/13، سازگار و انطباق 51/4 و زیبایی شناختی با ضریب اثر 67/3 به ترتیب بیشترین اثر را از بین عوامل مختلف بر افزایش احساس تعلق مکانی روستائیان داشته و متغیرهای اجزای تشکیل دهنده بنا، اعتقادات و عقاید، معماری و ساخت درونی، نیازهای انسانی و کیفیت مسکن کمترین اثرگذاری را بر احساس تعلق مکانی گذاشته اند.
میزان اثربخشی مؤلفه های کیفیت محیط فضای درمانی بر رضایتمندی کاربران، با رویکرد طبیعت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله ی کیفیت محیط فضای درمانی ابعاد وسیعی دارد و از چشم انداز ها و پارادایم های مختلفی می توان به این موضوع پرداخت ؛ اما این پژوهش بیشتر به بررسی مؤلفه های کیفیت محیط در فضای عمومی بیمارستانی، که با طبیعت شفابخش مرتبط بوده، می پردازد. استفاده از طبیعت در مراکز درمانی، به عنوان روشی جهت کاهش تنش های محیطی و بهبود کیفیت محیط هست. استفاده از فضای سبز و ایجاد امکان دسترسی کاربران مراکز درمانی به طبیعت، می تواند محیطی آرامش بخش مهیا سازد و همچنین درروند بهبودی بیماران، ارتقای سلامت و رضایت کارکنان اداری نیز مؤثر واقع شود. انتخاب نمونه های پژوهش (بیمارستان شریعتی و مجتمع بیمارستانی امام خمینی)، نیز به لحاظ برخورداری از محوطه سبز در کنار ساختمان درمانی مدنظر نگارنده بوده است. کیفیت محیط این فضاهای درمانی، به واسطه عوامل و غیر کالبدی در فضای عمومی داخلی و محوطه سبز، در راستا با اثرات شفابخش طبیعت، مطابق با مدل پژوهش، موردبررسی قرار گرفت. این تحقیق باهدف، بررسی اثربخشی مولفه های کیفیت محیط فضاهای عمومی درمانی، بر رضایت کاربران است. این تحقیق توصیفی، از نوع پیمایشی و همبستگی است. پرسشنامه مبتنی بر مدل پژوهش صورت گرفت تعیین مؤلفه های اثربخش کیفیت محیط، از رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام استفاده شد و ارزیابی رضایتمندی کاربران، پیرامون 27 گویه، پاسخ ها بر طبق طیف لیکرت و از طریق آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل گردید. انتخاب جامعه ی آماری از روش نمونه گیری کوکران با ضریب خطای 1/0 حدود 350 نفر به دست آمد؛ و نیز از نرم افزار تحلیلی آماری spss برای تجزیه و تحلیل پاسخ ها استفاده گردید. نتایج تحلیل نمودارها بر وجود همبستگی بین متغیر کیفیت و رضایت دلالت داشته است. همچنین بحث رضایت از مؤلفه های کیفیت محیطی، در بیمارستان شریعتی بیشتر از بیمارستان امام خمینی بوده است.
نقش مؤلفه های منظر حسی در کیفیت محورهای مجهز محلی مطالعه موردی: محور علیقلی آقا در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
43 - 56
حوزههای تخصصی:
شهر و فضاهای شهری افزون بر جلوه های بصری حاوی ویژگی های محسوس دیگری هستند که می توانند با تحریک حواس مخاطب، منشأ برانگیختگی احساسات و شکل گیری خاطرات گردند. در گذشته کیفیت های ناشی از محرک های حسی مانند بوی نان تازه، ادویه و عطر، صدای سم اسب و چرخ گاری، صدای چکش مسگرها در محلات و بازارهای تاریخی به کالبد فضاهای شهری روح می بخشیدند. درحالی که منظر حسی در کالبد بی جان شهرهای امروزی متأثر از بوی دود و صدای بوق خودروها و مدرنیته شهری رنگ باخته است. از طرفی به دلیل تسلط و تفوق حس بینایی در فرایند ادراک، دریافت های ناشی از دیگر محرک های حسی همچون صداها، بوها، مزه ها و نمودهای حس زمان با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، کمتر مورد توجه برنامه ریزان و طراحان قرار می گیرند؛ در حالی که یکی از راه های ارتقای کیفیت فضاهای شهری، افزایش غنای حسی محیط به منظور به کارگیری تمامی حواس با هدف ایجاد جذابیت، افزایش شمولیت و امکان فعالیت برای همه اقشار اجتماعی، سنی، جنسی و افراد کم توان از نظر ادراک و حواس مانند افراد نابینا، ناشنوا و معلول می باشد. این مقاله ضمن تبیین رویکرد منظر حسی، تأثیر مؤلفه های آن را بر کیفیت محورهای مجهز محلی مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیق از نوع مطالعه موردی است که با راهبرد همبستگی انجام شده است. محور علیقلی آقا از جمله محورهای تاریخی و مراکز محله ای فعال در شهر اصفهان می باشد که از دیرباز به دلیل دارا بودن عناصری چون مادی، بازارچه، مسجد و حمام، محوری پویا و سرزنده، دارای کیفیت های فضایی و نسبتاً پاسخگو به نیازها و حواس مختلف ساکنان بوده؛ هرچند امروزه این کیفیت ها رو به افول هستند. در این مقاله پس از تبیین عناصر و کیفیت های منظر حسی، معیارهای ارزیابی کیفیت محورهای محلی با رویکرد منظر حسی در چهار سطح استخراج شد. سپس بر اساس معیارهای سطح چهارم (شاخص ها)، پرسشنامه طبق طیف هفت گزینه ای لیکرت تنظیم گردید و با استفاده از تکنیک های مشاهده میدانی، نقشه برداری رفتاری، مطالعات حس گردی، صدا گردی، مصاحبه و عکسبرداری و تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی کیفیت مؤلفه ها در محور علیقلی آقا مورد برداشت، ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق وجود رابطه معناداری را بین مؤلفه های منظر حسی و معیارهای کیفیت محور محلی نشان می دهد. از نظر میزان تأثیرگذاری مؤلفه های منظر حسی بر کیفیت های محور، اهمیت شاخص حس زمان بیش از دیگر شاخص ها می باشد و پس از آن به ترتیب مناظر بساوایی، بویایی، چشایی، صوتی و منظر بصری قرار دارند.
تحلیلی بر وضعیت مهاجرت استان های کشور با تأکید بر عوامل اجتماعی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر بر شکل دهی یا تغییرات ساختار جمعیتی، شامل سه عامل: باروری، مرگ ومیر و مهاجرت در مقیاس های مختلف فضایی است؛ به نحوی که در هر برهه زمانی، نقش و تأثیر هرکدام می تواند متفاوت باشد؛ اما امروزه مهاجرت نقشِ به مراتب مهم تری در رشد جمعیت ایفا می کند؛ زیرا علاوه بر تأثیر مستقیمی که بر ساختار جمعیتی یک محدوده جغرافیایی می گذارد، بر نحوه پراکنش نیروی کار نیز تأثیرگذار خواهد بود؛ علاوه براین مهاجرت می تواند از عدم تعادل های اجتماعی و فرهنگی تأثیر پذیرفته و از طرف دیگر خود باعث تشدید این نابرابری ها می شود. نتیجه این برهم کنش، عدم توزیع مناسب جمعیت و به تبع آن، نابرابری در سرمایه گذاری های ملّی، عدم تعادل های منطقه ای، تفاوت امکانات شغلی و سایر امکانات اجتماعی و فرهنگی می شود که این امر به دنبال خود مشکلات متعددی را ایجاد می کند. هدف این پژوهش استخراج و تحلیل رابطه بین مهاجرت و متغیرهای اجتماعی و فرهنگی است که این پدیده را تشدید می کند. این متغیرها ازطریق تحلیل عاملی اکتشافی گروه بندی شده و عوامل اجتماعی و فرهنگی تشدیدکننده مهاجرت استخراج شده است؛ سپس ارتباط میان هریک از این عامل ها و مهاجرت استان های کشور ازطریق روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی تببین شده است. تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که نرخ خالص مهاجرت بیشترین همبستگی را به ترتیب با ویژگی های جمعی و فردی توسعه در وهله اول، با درآمد، رفاه و امنیت اجتماعی در وهله دوم و سپس با تنوع امکانات شهری و قومیت ها داشته است. بررسی میزان تأثیر زیربعدها یا معیارهای اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی نیز این واقعیت را آشکار می سازد که همه این مؤلفه ها تأثیرات برابری بر میزان مهاجرت شکل گرفته در استان های کشور نداشته و اثرات آن ها بر میزان نرخ مهاجرت متفاوت بوده است.
ارزیابی توزیع کاربری پارک های محله شهری از نظر استاندارد دسترسی نسبت به مناطق مسکونی و تراکم جمعیتی، مطالعه موردی: منطقه3 شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
105 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی توزیع کاربری پارک های محله شهری از نظر استاندارد دسترسی نسبت به مناطق مسکونی و تراکم جمعیتی در منطقه3 شهر تبریز می باشد. روش تحقیق روش، تحلیلی – توصیفی است. روش جمع آوری داده ها اسنادی است. جامعه آماری پژوهش منطقه3 شهر تبریز می باشد..داده های توصیفی و مکانی این پارک ها در قالب یک بانک اطلاعاتی در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ذخیره و سپس با طراحی شبکه، دسترسی محدوده منطقه 3 شهرداری تبریز و تعیین موقعیت جغرافیایی پارک ها در آن، محدوده سرویس دهی هر پارک با استفاده از مدل تحلیل شبکه ( مورد شناسایی قرار گرفت. همچنین با استفاده از رویکرد نزدیکی فضایی پارک ها، وضعیت موجود منطقه سه شهرداری تبریز از نظر مدت زمان دسترسی شهروندان به پارک ها مورد مطالعه قرار گرفته و مناطق خارج از پوشش خدمات رسانی پارک ها برآورد گردید. علاوه بر روش فوق از روش های تحلیل تیسن و بافرینگ نیز برای تعیین حوزه عملکردی و مدت زمان دسترسی به هرکدام از پارک ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که با محاسبه فضای مورد پوشش خدمات رسانی پارک های محله ای منطقه 3 شهرداری، پارک های موجود محله ای این محدوده تنها 1/71 درصد از محدوده موردمطالعه را پوشش می دهند. لذا قسمت شمالی این منطقه از شهر نیازمند مکان یابی پارک های جدید محله ای می باشد تا پوشش دسترسی این بخش از منطقه 3 را به حداکثر برسانیم. علاوه بر این بخش جنوبی این منطقه از شهر به دلیل خالی از سکنه بودن عدم وجود شبکه دسترسی در حال حاضر نیازی به ایجاد پارک محله در آن احساس نمی گردد. بررسی و ارزیابی نحوه دسترسی شهروندان به پارک های شهری از دو بعد یکی در قالب نرم افزار GIS و دیگری بهره گیری از دو مدل بافرینگ و تسین از نوع آوری در این حوزه مطالعاتی می باشد.
سنجش و ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر تخریب گری (وندالیسم) در فضاهای سبز عمومی (مطالعه موردی: پارک های منطقه 11 شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
وندالیسم به عنوان پدیده اجتماعی می تواند اثرات مالی، روانی و اجتماعی زیادی را بر جامعه تحمیل نماید. با توجه به وقوع این پدیده در ارتباط با اموال عمومی و یا در مکان های که جامعه ذی نفع آن محسوب می شود پرداختن به آن دارای اهمیت است. در این پژوهش به بررسی مؤلفه های مؤثر بر وندالیسم در پارک ها پرداخته شده است. پارک ها به عنوان فضای سبز عمومی سبب افزایش حس مشارکت و تعلق و خلق فضاهای سرزنده در شهر می شوند که وندالیسم به عنوان عاملی جهت کاهش کارکردهای فضاهای عمومی سبز(پارک ها) مطرح می شود. در این راستا پژوهش حاضر که با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و جهت سنجش مؤلفه ها موثر بر وندالیسم از پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی تعیین روایی پرسشنامه از نظر اساتید و کارشناسان متخصص در این زمینه استفاده شده است و جهت تعیین پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. روش نمونه گیری به صورت غیرتصادفی- اتفاقی انتخاب گردیده و حجم جامعه نمونه 300 نفر انتخاب گردیده است. تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری- توصیفی و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است و جهت بررسی متغیرها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین و از آزمون های استنباطی لاندا و گاما جهت بررسی متغیرهای زمینه ای استفاده شده است و در نهایت جهت سنجش تأثیرگذاری مؤلفه ها از آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل گویای آن است که در پارک های مورد مطالعه به ترتیب عوامل اجتماعی، موقعیت مکانی و عوامل فردی بیشترین تاثیرات را بر متغیر وابسته وندالیسم داشته اند. در نهایت مشخص گردید که مؤلفه های اجتماعی و فردی به صورت مستقیم و غیرمستقیم و مؤلفه ی موقعیت مکانی به صورت مستقیم بر وندالیسم موثر بوده است.
شناسایی و اولویت بندی الزامات رضایتمندی گردشگران شهری از اقامتگاه های گردشگری با استفاده از مدل کانو-سروکوال (نمونه: هتل های سه ستاره شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
165 - 180
حوزههای تخصصی:
رضایتمندی گردشگران شامل کلیه تجاربی است که نسبت به مقصدی خاص در مدت اقامت به دست می آورند و این احساسات و طرز تلقی های مرتبط با ارائه خدمات و قیمت آنهاست. از نماگرهای مهم در ارزیابی توسعه گردشگری، رشد ظرفیت تأسیسات اقامتی و کیفیت آنها با رشد گردشگری، اعم از داخلی و بین المللی، نسبت مستقیم دارد. در همین زمینه، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی میزان شکاف کیفیت خدمات ارائه شده در هتل ها و مراکز اقامتی سه ستاره شیراز با استفاده از تفاوت بین ادراکات و انتظارات گردشگران از خدمات و همچنین اولویت بندی و تقسیم بندی آنها بر اساس عناصر اساسی انگیزشی و عملکردی می باشد. بدین منظور 200 نفر از گردشگرانی که هتل های سه ستاره شهر شیراز را برای اقامت انتخاب کرده بودند به صورت تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه میان آنها توزیع و تکمیل گردید. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و نوع آن کاربردی-توسعه ای و شیوه گردآوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان 27 خدمات ارائه شده در هتل ها 13 خدمت میان ادراکات گردشگران و میزان خدمات ارائه شده فاصله دارد. همچنین نتایج حاصل از مدل کانو نشان می دهد که وجود دوربین های مدار بسته ی مرئی و نامرئی به منظور حفظ امنیت بیشتر میهمانان در هتل با ضریب رضایت 840/0 مهم ترین الزم اساسی، وجود انواع اتاق و انواع سوئیت جذاب و آرام با امکانات مطلوب و مناسب(سیستم گرمایشی و سرمایشی) با ضریب رضایت 965/0مهم ترین الزام عملکردی و وجود تخت تشک و متکای راحت و تمیز با ضریب رضایت800/0 مهم ترین الزام انگیزشی می باشد.
تحلیل فضایی الگوی زیست پذیری کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
81 - 98
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با کاربست متریک های فضایی به عنوان مقیاس جدید برنامه ریزی، وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز بررسی خواهد شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی تحلیلی است. به منظور تحلیل الگوی زیست پذیری مناطق 10 گانه شهر تبریز شاخص های عملیاتی مستخرج از مبانی نظری در بازه 1387 الی 1397 تحلیل شدند. در بخش نخست برای بررسی الگوی زیست پذیری و آرایش فضایی شاخص ها، با تلفیق بیش از ۱۵ متغیر ابزاری به عنوان واحد پایه تحلیل و تعیین همبستگی فضایی آن ها، پهنه های 41/5 هکتاری (LPI) به عنوان سطح بهینه برای هر منطقه شهری در نظر گرفته شدند. در فرآیند پژوهش جهت تلفیق و تجزیه وتحلیل داده ها و واقعیت های موجود از نرم افزارهای Google Earth، Excel، Fragstats 4.2.1، Eviews و Arc GIS استفاده شد. مطابق نتایج تحلیل PCA بر روی مقادیر استانداردشده متریک ها، شاخص تراکم و پراکنش کاربری ها خروجی تحلیل87/57 درصد از واریانس پراکنش داده های 4 متریک مورداستفاده را شامل و در تمام 1390 متریک مورد تحلیل، 374 پهنه با توجه به هیستوگرام و دامنه پراکنش شاخص زیست پذیری که 1/0 تا 1 بوده است در 10 کلاس با دامنه زیست پذیری کم تا زیاد تعیین و نقشه طبقات به صورت یکپارچه تهیه شد. مطابق با تحلیل های انجام گرفته شاخص نهایی زیست پذیری کلان شهر تبریز بالاتر از میانگین متوسط است. بر این مبنا، منطقه ۵ کلان شهر تبریز با شاخص 9146/0 در متریک LPI مساحت 78/10 هکتار از کل مساحت منطقه و منطقه ۸ با شاخص 2419/0 در متریک PD و مساحت 90/54 هکتار بالاترین و پایین ترین مناطق زیست پذیر بوده اند. نتایج نشان می دهد که بین شاخص زیست پذیری با نوع متریک همبستگی بالایی وجود دارد و در متریک LPI میزان دقت الگو بالاتر است.
تبیین اخلاق زیست محیطی شهروندان در تعالی محیط زیست: ارائه مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
157 - 172
حوزههای تخصصی:
امروزه بحران زیست محیطی شهرها، ناشی از نگرش مادی بشر به نظام محیط زیست و به تبع آن اخلاق نادرست شهروندان در مواجهه با آن است. این در حالی است که در جهان بینی توحیدی، عالم هستی، یک واحد یکپارچه است که تمامی موجودات آن در مسیر رشد و تعالی، در حال حرکت و هدایت هستند؛ به طوری که نمی توان هدفی جز معاد و بازگشت به سوی خداوند برای آن تصور نمود. در این جهان بینی، شهروندان نه تنها مسئولیت بهره برداری عادلانه و امانتدارانه از عناصر محیط زیست را دارند، بلکه مسئولیت حفظ، ارتقاء و سیر تعالی تمامی عناصر محیط زیست به سوی کمال مخصوص خود و هدف خلقتشان را نیز دارند. هدف این پژوهش تبیین نقش اخلاق زیست محیطی شهروندان در تعالی محیط زیست بر اساس آموزه های قرآنی با بهره گیری از تفسیر المیزان است. در این راستا به منظور تحلیل گزاره های اخلاقی قرآن کریم، از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. در این پژوهش، کدگذاری، طبقه بندی و مقوله بندی متون انتخابی، توسط نرم افزار ATLAS.ti صورت گرفت. در مجموع از میان گزاره های اخلاقی مرتبط با موضوع پژوهش، 590 کد استخراج گردید که پس از حذف کدهای مشابه به 106 کد تقلیل یافت. کدهای باقی مانده در 23 مؤلفه و 7 مقوله دسته بندی شدند و در نهایت در سه بعد جهان بینی، گرایش و اعمال و رفتار، مدل نهایی منتج شده از نتایج تحلیل محتوای کیفی ارائه گردید. مدل ارائه شده، تعالی اخلاق زیست محیطی شهروندان بر مبنای تفسیرالمیزان است که در آن سه بعد جهان بینی الهی شهروندان، گرایش به سمت کمال و اعمال و رفتار زیست محیطی شهروندان در چارچوب قوانین الهی مورد تأکید بوده و انتظار می رود که این نگرش منجر به تعالی محیط زیست شود.
مطالعه تطبیقی آسیب پذیری بافت شطرنجی و نیمه شطرنجی شهر سلماس در برابر زلزله از دید پدافند غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
15 - 26
حوزههای تخصصی:
هر ساله بلایای طبیعی و غیر طبیعی در سراسر جهان مرگ و میر، آسیب های جسمی و بیماری های زیادی را به بار می آورند. به طوری که از 70 نوع بلایای طبیعی ثبت شده در جهان، 13 نوع آن در کشور ما به ثبت رسیده است. این تحقیق با هدف سنجش و مدل سازی آسیب پذیری در بافت شطرنجی و نیمه شطرنجی شهر سلماس بر اساس شاخص های پدافند غیر عامل انجام گرفته است. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و روش انجام کار توصیفی_ تحلیلی است و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. برای رسیدن به هدف تحقیق، تعداد 14 شاخص بر اساس نظرات نخبگان انتخاب شده و در نرم افزار GIS لایه های اطلاعاتی برای آنها تشکیل شده است. برای محاسبه وزن شاخص ها از روش تصمیم گیری چند معیاره BWM استفاده شده و نتایج آن در نرم افزار GAMS مورد تحلیل قرار گرفته است. سرانجام وزن به دست آمده از روش BWM در شاخص های 14 گانه استاندارد شده با توابع فازی و منطق بولین ضرب شده و با هم ترکیب شده است. نتایج بیانگر آن است که در بافت شطرنجی، چهار هزار و 866 قطعه در پهنه آسیب پذیری خیلی کم، دو هزار و 719 قطعه آسیب پذیری کم، دو هزار و 862 قطعه آسیب پذیری متوسط، سه هزار و 435 قطعه آسیب پذیری زیاد و 430 قطعه در پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد واقع شده اند. در بافت نیمه شطرنجی، 611 قطعه در پهنه آسیب پذیری خیلی کم، دو هزار و 598 قطعه آسیب پذیری کم، سه هزار و 669 قطعه آسیب پذیری متوسط، پنج هزار و 350 قطعه آسیب پذیری زیاد و سه هزار و 57 قطعه در پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد قرار دارند. به طور کلی می توان گفت میزان آسیب پذیری در بافت شطرنجی نسبت به بافت نیمه شطرنجی کمتر است.