فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
101 - 116
حوزههای تخصصی:
توجه به شادی و ابعاد راهبردی آن، نقش اساسی در مطلوبیت کیفیت محیطی محلات شهری دارد که امروزه عدم توجه به آن، یکی از چالش های پیشِ رو شهرها به ویژه کلانشهرهایی مانند مشهد به عنوان بستر زیست انسان در راه رسیدن به زندگی پایدار شهری است. طی دهه های اخیر با توسعه های جدید و قدیم شکل گرفته در سطح کلانشهر مشهد، محلاتی ایجاد شده اند که از سطح کیفی مطلوبی برخوردار نبوده و با مشکلات و معضلات فراوانی مانند فقدان عرصه های همگانی، ناامنی، نبود زیبایی های بصری، نبود امکانات محلی، تعلق پایین، آلودگی های محیطی، فقدان بسترهای مناسب روابط همسایگی و... روبه رو بوده که به واقع از میزان شادی و نشاط به عنوان حلقه مفقوده و فراموش شده زندگی شهروندان مشهدی، کاسته و ضرورت طراحی محیطی مناسب و شاد را افزایش داده است. از جمله این محلات در توسعه جدید، محله فارغ التحصیلان و در توسعه قدیم، محله طبرسی است. از این روهدف مطالعه حاضر، ارزیابی ابعاد و شاخص های شادی در دو بافت قدیم و جدید شهر مشهد با خصیصه های متفاوت است تا ضمن شناسایی ابعاد و شاخص های شهر شاد به حل مشکلات محلات شهری به روشی اصولی و کارآمد برای حرکت به سوی پایداری بیشتر جوامع محلی دست یافت. مطالعه حاضر از نظر نتایج، کاربردی_توسعه ای، از نظر فرآیند اجرا به صورت کمی و از نظر هدف توصیفی_تحلیلی با استناد به مطالعات کتابخانه ای است و از میان ساکنان محلات طبرسی و فارغ التحصیلان، 320 نفر به صورت تصادفی برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری شامل فریدمن، من_ویتنی، اسپیرمن، کای اسکوئر و ضریب کرامر در نرم افزار SPSS انجام شده است. براساس نتایج به دست آمده از تحلیل، تنها بعد کالبدی در محله فارغ التحصیلان (3.22) در بین ابعاد شادی شرایط نسبتاً مطلوبی دارد و در سایر ابعاد، هر دو محله شرایط نامطلوبی دارند. همچنین اختلاف معنی داری میان شاخص های شادی در محلات قدیم و جدید وجود دارد. از دیگر یافته هایتحقیق اینست که میانگین رتبه شادی در محله فارغ التحصیلان (167.90) بیشتر از محله طبرسی (135.45) است که نشان از شادتر بودن ساکنان محله جدید در مقایسه با محله قدیم دارد. اما تفاوت این دو از نظر شادی زیاد و محسوس نیست. شادی با متغیرهای درآمد، مالکیت مسکونی، قومیت، اشتغال، وضعیت تأهل و تعداد اعضای خانوار رابطه مثبت و با سن رابطه منفی و معنی داری دارد. در نهایت، شاخص های امنیت شغلی در هر دو محله از بعد اقتصادی، سطح ایمنی و کیفیت نورپردازی در محله قدیم و دسترسی به فضای سبز، کیفیت فضای آبی در محله جدید از بعد کالبدی، سطح امنیت در محله قدیم و شرکت در جشن های بومی و مشارکت در حل مشکلات در محله جدید از بعد اجتماعی، دارای بیشترین میزان همبستگی با شادی و نشاط هستند.
بررسی بهبود شرایط کانون پرورش فکری با رویکرد خلاقیت در کودکان (نمونه مطالعاتی: کانون پرورش فکری کودکان شهر ایلام)
حوزههای تخصصی:
آدمی از بدو تولد موجودی پرسشگر است و این در کودکان با رفتارهای مبهوت کننده کاملاً ملموس است. چشمانی که دائم در حال جست وجو است، با گوش هایی که منتظر کوچک ترین تحریک برای پیدا کردن منبع صداست و اندامی که با خستگی ناپذیری به هر گوشه ای سرک می کشد، ولی متأسفانه در بیشتر مواقع این روحیه خلاق تحت تأثیر جهان بزرگ سالان نابود می شود. آموزش و به تبع آن محیط های آموزشی بیشترین اثر و نقش را بر ذهنیت و تمدن سازی جوامع به عهده دارند. لازمه اصلاح کالبد آموزش و پرورش، ایجاد فضاهای مرتبط با فعالیت کودکان است، فضاهایی که دارای شرایط مناسب و مطلوب برای رشد فیزیکی ذهنی، عاطفی و اجتماعی کودکان می باشد که تحقق این امر از طریق طراحی جزئیات فضاها با توجه به الگوهای رفتاری کودکان امکان پذیر می گردد. در این پژوهش نقش کانون پرورش فکری جهت خلاقیت کودکان مشخص، و با استفاده از نرم افزار لیزرل، مهم ترین عوامل مشخص گردید. در پایان پیشنهاد های متناسب با نتایج تحقیق ارائه خواهد شد.
ارزیابی گسترش کالبدی شهری با رویکرد رشد هوشمند شهری (مورد مطالعه :شهر جویبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد هوشمند روشی پیشنهادی برای اصلاح پراکندگی است. توسعه پراکنده شهری به توسعه بی رویه و بی برنامه شهرها اطلاق می گردد .که موجب توسعه نامتوازن و بی قواره شهرها می شود. بنابراین راهبرد رشد هوشمند سعی در شکل دهی مجدد شهرها و هدایت آنها به سوی اجتماع مطلوب دارد. هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی گسترش کالبدی شهر جویبار با رویکرد رشد هوشمند شهری می باشد. برای دستیابی به این هدف از 7 شاخص اجتماعی- اقتصادی، آموزشی، کالبدی، زیست محیطی، خدماتی، حمل ونقل ودسترسی استفاده شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. اطلاعات اولیه از طریق روش کتابخانه ای و داده های آماری گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازروش ARAS و مدل هلدرن استفاده شده است. بررسی های صورت گرفته نشان داد که براساس مدل هلدرن، در دهه های 1375 تا 1395 حدود 83 درصد از رشد مساحت شهر با رشد جمعیت هماهنگ بوده و 17 درصد باقیمانده دارای رشدی ناموزون بوده است. همچنین محاسبات انجام گرفته در روش ARAS بیانگر آن است محله های3، 1، 5 بر اساس شاخص های رشد هوشمند شهری بالاترین رتبه ها را به دست آوردند و محله های توسعه یافته محسوب می شوند و محله های 6، 9، 8 پایین ترین رتبه را به دست آوردند و محله های محروم محسوب می شوند . همچنین محله های 2، 7، 10و 4 رتبه های چهارم تا هفتم را به دست آوردند و در حد متوسط توسعه قرار دارند.
بررسی نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی و کالبدی در استقرار ایستگاه های جمع آوری کننده پسماندهای شهری (نمونه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی حاضر، نقش عوامل مختلف در ساماندهی ایستگاه های پسماند خشک در شهر مشهد را با استفاده از نرم افزار Arc GIS مورد تحقیق قرار داد. اطلاعات مورد استفاده به صورت اسنادی و مصاحبه حضوری با کارشناسان جمع آوری شد؛ سپس ایستگاه های ثابت مبادله پسماندهای خشک، به تفکیک مناطق مختلف مشهد بر روی نقشه مشخص گردید؛ همچنین سطح درآمد ایستگاه و میزان مراجعه مردم، به عنوان شاخص موفقیت ایستگاه در جلب مشارکت های مردمی در نظر گرفته شد؛ سپس، لایه های مختلف اطلاعاتی بر مبنای شاخص های سطح سواد و آموزش های زیست محیطی، جمعیت، سطح توسعه یافتگی مناطق، نسبت پسماندهای خشک به کل پسماند، شبکه دسترسی ها، فعالیت بخش سنتی، فاصله ایستگاه های موجود از یکدیگر و همچنین تمایل مردم به امر مشارکت در اجرای این طرح ایجاد گردید و میزان تأثیرگذاری این مؤلفه ها در مشارکت و درآمدزایی ایستگاه های پسماند برای مکان یابی ایستگاه های جدید، مورد توجه قرارگرفت. نتایج این تحقیق، مناطق 1، 8، 9 و 11 را به عنوان مکان های مناسب ایجاد ایستگاه های جدید جمع آوری پسماند خشک پیشنهاد نمود؛ علاوه بر آن، مشخص گردید که از نظر کارشناسان، سواد و آموزش های زیست محیطی و سطح توسعه یافتگی، بالاترین تأثیرگذاری را به خود اختصاص داده است.
ارزیابی ویژگی های شهر پایدار از منظر حکمت اسلامی مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
17 - 30
حوزههای تخصصی:
شهر پایدار ازنظر حکمت اسلامی شهری است که بتواند بسترها، زمینه ها و ملزومات آدمی را برای طی طریق و رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی فراهم سازد. هدف از انجام مقاله حاضر، بررسی و تبیین انطباق پذیری ویژگی های حاکم بر شهر زنجان با معیارها و اصول شهر پایدار در حکمت اسلامی است. روش تحقیق در مطالعه حاضر، به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و نوع تحقیق، کاربردی است. برای تحلیل داده ها از تکنیک های آماری توصیفی و آزمون نیکوئی برازش کلموگروف-اسمیرنف و تحلیل رگرسیونی لجستیک با کمک نرم افزار SPSS استفاده گردید.طبق یافته های تحقیق، مقدار آماره کلموگروف-اسمیرنف (K-S) شاخص اقتصادی 869/0، شاخص کالبدی-محیطی 697/0، و شاخص اجتماعی 619/0 است. با توجه به مقدار (K-S)، بیشترین انطباق ویژگی های شهر زنجان با شهر حکمت اسلامی در شاخص های اقتصادی می باشد. همچنین، بر اساس مقدار ضریب کاکس و اسنل در شاخص اقتصادی، 1/60 درصد و شاخص اجتماعی 6/51 درصد، بیشتر از شاخص های مدیریتی و کالبدی، تغییرات متغیر پاسخ گو توسط متغیرهای پیشگو تبیین می شود. که احتمال بهبودی این شاخص ها در آینده جهت انطباق پذیری با شاخص های شهر حکمت اسلامی بیشتر است.
بررسی تأثیر مؤلفه های حقوق شهروندی بر مدیریت شهری در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
531 - 543
حوزههای تخصصی:
مباحث شهروندی در جهان معاصر از جمله مباحث جذاب محسوب می شود که توجه بسیاری از عالمان اجتماعی و سیاسی را در رشته های گوناگون به خود جلب کرده است. تحولات ساختاری و کارکردی نظام های اجتماعی و سیاسی و ایجاد بسترهای متفاوت در اداره امور شهرها، همچنین ماهیت اسلامی بودن قوانین ایران، نگرش های گوناگونی درباره حقوق و وظایف شهروندی پدید آورده است. هدف پژوهش توصیفی و هم بستگی حاضر، تأثیر مؤلفه های مختلف حقوق شهروندی بر مدیریت شهری در شهر ایلام است. جامعه آماری شهروندان شهر ایلام است که برای نمونه 200 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه بود که متناسب با اهداف پژوهش تنظیم شد و پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ برای پرسشنامه حقوق شهروندی 75 درصد و برای مدیریت شهری 74 درصد به دست آمد. به منظور بررسی روایی پرسشنامه نیز از روایی صوری استفاده شد که نشان دهنده تأیید پایایی پرسشنامه مورد نظر است. درنهایت مجموعه داده ها به کمک نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل پژوهش که به کمک آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، رگرسیون و تی تست حاصل شد، نشان می دهد حقوق شهروندی برای افراد متعددی قابل درک و معنادار نیست. همچنین آگاهی از این حقوق می تواند بر مدیریت شهری شهروندان مؤثر باشد.
پس نگری برای تحقق شهر هوشمند در افق؛ 1420 مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر در شهرها چالش های متعددی در حوزه های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده اند که با رشد روزافزون شهرها و جمعیت شهری این چالش ها بیشتر شده اند. اما امروزه در سراسر جهان، با توجه به نقش های اجتماعی و اقتصادی شهرها بر جوامع، باید با کمک مسئولین توسعه شهری و راه حل های پایدار بر این چالش های شهرنشینی غلبه کرد. در ادبیات حوزه شهر، مفاهیم و رویکردهای زیادی برای ارائه تصویری از آینده شهرها وجود دارد که یکی از مهم ترین این مفاهیم، مفهوم شهر هوشمند است. پژوهش حاضر که در حوزه ی آینده نگاری شهری است به دنبال ارائه راهکارهایی برای آینده نگری مؤثرتر پیرامون شهر هوشمند اصفهان در افق 1420 با توجه به این مفهوم است. رویکرد این پژوهش کیفی، از نظر هدف کاربردی است و به منظور انجام این پژوهش و در مرحله پیش آینده نگاری، ابتدا با کمک پویش محیطی و مطالعات کتابخانه ای به جمع آوری تعاریف گوناگون شهر هوشمند از مقالات متعدد پرداخته شد. به عنوان مرحله آینده نگاری نیز در غالب یافته های پژوهش با انجام پس نگری برای شهر هوشمند، راهکارهایی برای تبدیل اصفهان به یک شهر هوشمند در قالب یک نقشه راه ارائه شد. بسترسازی لازم برای تولیصرف کنندگی انرژی های تجدیدپذیر، افزایش تاب آوری اکولوژیک اصفهان و زمینه سازی برای اقتصاد استارت آپی از مهم ترین مؤلفه های نقشه راه هوشمندسازی شهر اصفهان هستند.
نقش حکمروایی خوب شهری در افزایش جذب گردشگر در شهر طالقان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از منابع درآمد و ایجاد اشتغال در سطح محلی می تواند رهیافتی برای توسعه اقتصادی باشد و نقش بالقوه ای در اقتصاد محلی و بومی دارد. جذب گردشگر و توسعه گردشگری در یک مکان منجر به ارزآوری، افزایش درآمد و توسعه اشتغال در آن مکان می شود. از سوی دیگر حکمروایی خوب شهری و شاخص های آن همچون امنیت و مشارکت که در این پژوهش موردبررسی قرار گرفتند نقش بسزایی در فراهم آوری امکان افزایش گردشگری در این منطقه و شهرستان دارند. براین اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حکمروایی خوب در افزایش گردشگری در شهر طالقان است. پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و به شیوه ی کتابخانه ای و میدانی با استفاده از کتاب ها، مقالات و پرسشنامه انجام شده و درنهایت به وسیله نرم افزار تحلیلی آماری spss و شاخص های آمار توصیفی مانند فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی ، رگرسیون و ... استفاده شده است تعداد جامعه آماری پژوهش384 نفر بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد جذب گردشگر در یک منطقه جدا از وجود جاذبه ها و پتانسیل های توریستی نیازمند وجود تسهیلات و امکانات برای گردشگران نیز هست. زیرا گردشگران با توجه به ماهیت گردشگری و جدا از آن، به دنبال تفریح و گذران اوقات فراغت توأم با لذت نیز می باشند. مسئله ای که حکمروایی خوب شهری می تواند به خوبی آن را تأمین نماید. از سوی دیگر امنیت محیطی و افزایش آن و نیز مشارکت مردمی سهم زیادی در افزایش و جذب گردشگران به شهرستان طالقان به عنوان یک مقصد گردشگری دارد.
تحلیل اهمیت – عملکرد شاخص های حکمروایی خوب در شهر میراث جهانی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای هنگام جست و جو برای راه حل توسعه پایدار، همواره حکمروایی خوب به عنوان یک ابزار حیاتی برای پیشبرد توسعه پایدار مطرح می گردد و به صورت یک عنصر حیاتی در استراتژی های توسعه پایدار گنجانیده شده است. در همین راستا و به منظور ایجاد بستر مناسب توسعه گردشگری به ویژه در شهرهای مقصد گردشگری، حکمروایی خوب شهری و نزدیک شدن به شاخص های آن ضرورتی اساسی است. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی میزان اهمیت و عملکرد هر یک از شاخص های حکمروایی خوب در شهر میراث جهانی یزد است. تا از این طریق از یک سو به مهم ترین و کم اهمیت ترین شاخص ها پی برد و از سوی دیگر میزان عملکرد هر یک از شاخص ها تعیین شود تا کمبودها مورد توجه قرار گیرد و برنامه ریزی هایی جهت ارتقاء شرایط انجام شود. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در زمره پژوهش های توصیفی - پیمایشی است. به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و روش های میدانی شامل مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری کارشناسانی است که تحصیلات دانشگاهی دکتری در رشته های مرتبط با امور شهری دارند. جهت نمونه گیری از بین کارشناسان از روش نمونه گیری قضاوتی که یکی از شیوه های نمونه گیری هدفمند است استفاده شده است. برای تحلیل داده ها نیز از روش IPA[1] بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد از بعد اهمیت، مشارکت با میانگین 00/7، پاسخگویی و عدالت با میانگین 60/6 با اهمیت ترین و شاخص های اجماع سازی با میانگین 80/3، شفافیت و تمرکززدایی با میانگین 00/4 کم اهمیت ترین شاخص ها شناخته شده است. از طرفی از نظر میزان عملکرد شاخص اثربخشی و کارایی با میانگین 60/6 بیشترین عملکرد و مشارکت با میانگین 80/3، پاسخگویی، مسئولیت پذیری و امنیت با میانگین 20/4 کمترین عملکرد را به خود اختصاص داده است از طرفی با توجه به نتایج آزمون t همبسته و با عنایت به اینکه مقدار Sig (سطح معناداری) در همه شاخص ها برابر با صفر و کمتر از 05/0 است لذا تفاوت میانگین ها در همه شاخص ها از سطح معناداری برخوردارند و از سویی نتیجه رابطه (P-I) نیز در اکثر شاخص ها منفی شده است که این نشان دهنده فاصله همه شاخص ها از وضعیت ایده ال است.
تحلیلی بر وضعیت پایداری محلات اسکان غیررسمی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ﺷﻬﺮی ﭘﺎﯾﺪار ﺑﺮ اﯾﻦ اﺻﻞ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﻀﺎی ﯾﮏ ﺷﻬﺮ درون ﻣﺤﻠﻪ ﺷﮑﻞ می گیرد و بر پایه آن ﺗﺪاوم می یابد؛ ازاین رو، ﺗﻮسعه ﻣﺤﻠﻪ ای اﻗﺪاﻣﯽ ﮐﻠﯿﺪی درﺟﻬﺖ ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﺗﻮسعه ﭘﺎﯾﺪار ﻗﻠﻤﺪاد می شود. ازجمله مهم ترین بازتاب شهرنشینی معاصر، پیدایش و گسترش محلات آسیب پذیر (اسکان غیررسمی) در مرکز یا پیرامون شهرهاست که شهر اردبیل نیز در زمره این شهرها قرار می گیرد. در این شهر محلات اسکان غیررسمی را می توان بخش های فراموش شده و برنامه ریزی نشده ای در مقایسه با سایر محلات شهری دانست که به لحاظ پایداری بسیارشکننده هستند . بااینکه ناپایداری به عنوان مشکل دیرینه و امر بدیهی در محلات اسکان غیررسمی است؛ اما مدیریت و بهبود وضعیت این محلات در یک برهه زمانی و به صورت هم زمان ممکن نیست؛ بدین منظور شناخت میزان شدت و ضعف ناپایداری به واسطه مقایسه تطبیقی و با تکیه بر مدل های مختلف تصمیم گیری بین مجموع محلات مزبور می تواند به عملکرد و تصمیم گیری بهتر مدیران شهری متناسب با اولویت مداخله در سطح این محلات به منظور توانمندسازی در راستای توسعه پایدار شهری کمک شایانی کند؛ از این رو ﻫﺪف پژوهش ﺣﺎﺿﺮ، واکاوی و مقایسه تطبیقی وضعیت ناپایداری در محلات 15گانه اسکان غیررسمی شهر اردبیل با تأکیدبر معیارهای پایداری محله ای و اولویت بندی آن ها درجهت برنامه ریزی آتی انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. داده های موردنیاز ازطریق روش های میدانی گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق منطبق بر محلات 15گانه سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل است. به منظور سنجش پایداری محلات مورد مطالعه، شاخص های مربوط با استفاده از روش آنتروپی، وزن دهی و محلات هدف با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری، رتبه بندی شدند و برای دست یابی به اولویت بندی نهایی از تکنیک ادغامی کپ لند استفاده شد و درنهایت برای بازنمایی بهتر با استفاده از نرم افزار ArcGIS نقشه ها ترسیم شدند. براساس سنجه های به کاررفته و نتایج به دست آمده از پیاده سازی تکنیک های مختلف تصمیم گیری به لحاظ معیارهای پایدار محله ای، محله «سلمان آباد» در رتبه نخست و محله «ایران آباد» با کسب کمترین امتیاز در رتبه آخر قرار گرفتند؛ بنابراین برنامه ریزی های توسعه محور متناسب با نقاط ضعف و قوّت و اولویت هر محله ضروری به نظر می رسد.
تحلیلی بر پراکنش فضایی امنیت شهروندی در شهرهای استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در عصر حاضر که عصر فراپیچیدگی ها نام گرفته است، امنیت یکی از مسائل اساسی توسعه در جوامع انسانی محسوب می شود. به بیانی دیگر امنیت، پیش نیاز هرگونه توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی محسوب شده و با سطح پیشرفت جوامع در ارتباط است. و این امر بدان دلیل است که آگاهی از وضعیت امنیت ساکنان یک اجتماع نقش مؤثری در شناخت چالش ها و راهکارهای توسعه یک جامعه داشته و در جهت تقویت زیرساخت های آن عمل می نماید. روش: روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده های این پژوهش از طریق مطالعه اسنادی (سالنامه آماری استان یزد؛ بخش قضایی- ناحیه انتظامی استان یزد) جمع آوری گردیده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها از تکنیک ARAS و به منظور تحلیل فضایی از مدلIDW استفاده گردیده است. یافته ها: پژوهش نشان می دهد شهرستان میبد با مقدار 1 در بهترین سطح و شهرستان یزد با مقدار 0.431 در بدترین وضعیت از امنیت شهروندی قرار داشته اند. به طوری که شمال غرب و جنوب منطقه مورد مطالعه از احساس امنیت نسبتاٌ متعادلی برخوردار است و بخش مرکزی استان یعنی یزد؛ تفت و بافق نسبت به دیگر شهرستان ها از تراکم کمتری برخوردار است. نتایج: پراکنش فضایی احساس امنیت شهروندی در سطح استان یزد از متغیرهای همچون میزان جمعیت، تراکم های اداری - نظامی و وسعت پیروی نمی کند به طوری که قرار گرفتن شهر یزد در رتبه دهم از سطح بندی با بیشترین جمعیت و تراکم اداری- نظامی و واقع شدن به عنوان مرکزیت شهری استان یزد روشن کننده این امر است.
برنامه ریزی ساختار کالبدی- فعالیتی با تأکید بر تنوع پذیری (مطالعه موردی: محلات شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد بالای جمعیت شهرنشین و عدم برنامه ریزی صحیح برای استقرار آن ها و سیاست های منطقه بندی دوران مدرنیسم باعث بروز مشکلات بسیاری در ساختار شهرها شده است که برای حل آن ها مفاهیمی نظیر توسعه پایدار و کیفیت زندگی اتخاذ شده که بر بازگرداندن تنوع به ساختار کالبدی-فعالیتی تأکید دارند. در شهر جدید شاهین شهر، کمبود فعالیت های متنوع در برخی محلات باعث شده این محلات به خوابگاهی برای ساکنان تبدیل شوند و برخی محلات با تراکم بالای فعالیتی، جمعیت زیادی را به خود جذب کنند. بر این اساس، این پژوهش با هدف برنامه ریزی برای افزایش تنوع ساختار کالبدی-فعالیتی محلات جامی، عطارمیانی و مخابرات شاهین شهر به عنوان محلات مورد مطالعه انجام شده است. برای دستیابی به هدف، ابتدا بیانیه مشکلات ساختار کالبدی-فعالیتی براساس شاخص های تنوع استخراج و پس از تدوین اهداف، با روش AIDA، سناریوهای ممکن برای افزایش تنوع معرفی و با استفاده از ماتریس دستیابی به اهداف مناسب ترین سناریو انتخاب شد (برای تدوین بیانیه مشکلات علاوه بر استفاده از شاخص های آنتروپی، سیمپسون و مرکز ثقل، 377 پرسشنامه در بین ساکنان توزیع و نتایج با آزمون میانگین تحلیل شد). نتایج پژوهش نشان می دهد که مقدار شاخص تنوع مسکن در محله جامی 1.87، در محله عطارمیانی 2.72 و در محله مخابرات 2.26، مقدار شاخص امنیت در محله جامی 2.38، در محله عطارمیانی 2.6 و در محله مخابرات 2.5 و مقدار شاخص ارتباط فیزیکی در محله جامی 3.07 و در محلات مخابرات و عطارمیانی 2.9 است. بنابراین برای افزایش تنوع در ساختار کالبدی-فعالیتی محلات باید سناریویی با 6 عرصه سرزندگی، عدالت اجتماعی، عدالت فضایی، مسکن، شبکه حرکت و امنیت درنظر گرفته شود.
طیف بندی کمی آسیب پذیری شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
393 - 409
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مدنظر برنامه ریزان شهری «برنامه ریزی ایمنی» شهرهاست که یکی از اساسی ترین پیش فرض های جامعه جهانی برای برنامه ریزی انسان محور محسوب می ِشود. تحلیل و کاهش آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی به حوزه مهم و گسترده ای در برنامه ریزی و مدیریت بحران تبدیل شده است. براساس ضرورت موضوع پژوهش حاضر با استفاده از آمار فضایی COPRAS، مدل سازی معادلات ساختاری و شبیه سازی بوت استرپ آسیب پذیری شهری در شهر یزد بررسی شد. پژوهش حاضر رویکرد توسعه ای-کاربردی دارد و ترکیبی از روش های پژوهش (کتابخانه ای، میدانی و توصیفی-تحلیلی) است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از برنامه های EQS، PLS، Grafer، Excel و GIS استفاده شد. براساس نتایج پژوهش، در مجموعه متغیرهای ساختمانی از نظر مساحت در آسیب پذیری فیزیکی-کالبدی متغیر ساختمان هایی با مساحت زیر 100 تا 200 مترمربع هیچ گونه توزیع و پراکندگی ندارند. میانگین آن ها نیز بیانگر وضعیت آسیب پذیری این شاخص در شهر یزد است. در مجموعه متغیرهای نوع سکونت در آسیب پذیری اجتماعی، کمترین ضریب پراکندگی به متغیرهای سکونت گاه های گروهی مربوط است. همچنین نتایج وزن داده ها درباره مناطق با استفاده از شبیه سازی ضریب اطمینان 95 درصد است. همچنین نتایج تکنیک کوپراس در مناطق سه گانه شهر یزد به ترتیب 85/0، 0/0، و 87/0 درصد است که به ترتیب در رتبه دو، سه و یک آسیب پذیری قرار دارند.
مقایسه عملکرد رگرسیون های خطی چندگانه و جنگل تصادفی درجهت ارزیابی قیمت واحدهای مسکونی (موردشناسی: ولیعصر شمالی، شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد مسکن یکی از مهم ترین ابعاد اقتصادی هر کشوری می باشد. چرا که تغییرات قیمتی آن تبعات مختلفی را در کوتاه مدت و بلندمدت بر اقتصاد ملی در بر خواهد داشت؛ بنابراین، تعریف مدلی که بتواند قیمت مسکن را ارزیابی نماید بسیار ضروری است. در این راستا، اهداف پژوهش حاضر مقایسه رگرسیون های خطی چندگانه و جنگل تصادفی برای تعریف مدل ارزیابی قیمت واحدهای مسکونی و استخراج عوامل مؤثر بر قیمت واحدهای مسکونی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه واحدهای مسکونی محله های یک الی چهار کوی ولیعصر واقع در منطقه یک شهر تبریز به تعداد 30272 واحد می باشد. با استفاده از فرمول کوکران 379 نمونه در سطح اطمینان 95 درصد و ضریب خطای 5 درصد برآورد گردید. جهت مدل سازی مطلوب، اطلاعات 400 واحد مسکونی به عنوان نمونه به صورت میدانی جمع آوری شد. به منظور حذف اثر زمان در این پژوهش، تنها از داده های شهریور سال 1399 استفاده شد. همچنین، جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای ArcMap، SPSS و RStudio استفاده شد. بر اساس نتایج، متغیرهای مساحت با 78/24 درصد، کل طبقات ساختمان با 86/9 درصد، سال ساخت با 9/7 درصد، فاصله از مراکز بهداشتی با 89/6 درصد، فاصله از تأسیسات شهری با 84/6 درصد، فاصله از فضای سبز با 03/5 درصد، فاصله از کاربری مذهبی با 48/4 درصد، فاصله از مراکز درمانی با 26/4 درصد، فاصله از مراکز نظامی و انتظامی با 99/3 درصد و استقرار واحد در طبقه با 92/3 درصد به ترتیب ده متغیر مؤثر دررابطه با قیمت مسکن محله های ولیعصر شمالی می باشند. بر پایه یافته های پژوهش مشخص گردید که رگرسیون جنگل تصادفی نسبت به رگرسیون خطی چندگانه قابلیت بالایی را در پیش بینی قیمت مسکن ولیعصر شمالی شهر تبریز دارا می باشد.
ارزیابی تطبیقی گستردگی شهری با تأکید بر تغییرات کاربری اراضی طی دوره زمانی 2016-1987 (مورد شناسی: شهرهای آمل و بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
149 - 166
حوزههای تخصصی:
پراکندگی ﺷﻬﺮی کﻪ ﺑﻌﺪ از ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧی دوم به صورت ﭘﺮاکﻨﺶ ﺷﻬﺮی ﺗﻮﺳﻌﻪ یﺎﻓﺖ، ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻧﺎﮔﻮار زیﺎدی را ﺑﺮای ﺷﻬﺮﻫﺎ ﭘﺪیﺪ آورد. عمده مشکلات شهرهای کشور، در هم تنیدگی کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از گسترش افقی بی برنامه است. با وجود همه مشکلات، این واقعیت را نیز باید قبول کرد که گسترش افقی شهرها امری اجتناب ناپذیر است؛ ازاین رو در دهه های اخیر در ایران، گسترش شهرها به صورت نوعی معضل درآمده و لزوم توجه به مسائل شهری در قالب چارچوب علمی، اهمیت و ضرورت یافته است. پژوهش حاضر گسترش افقی یا اسپرال شهری را با استفاده از داده های وضع موجود و تاریخی سنجش از راه دور و با کمک مدل های آماری ساده که می توانند برروی ابعاد مختلف زمانی و مکانی (فضایی) به کار برده شوند، آنالیز کرده و مشخص کرد که رشد شهری کدام یک از شهرهای آمل و بابل (شهرهای استان مازندران) از نوع اسپرال بوده و روند آن در طی زمان و همچنین میزان آن در قطاع های مختلف شهری چگونه بوده است و کدام یک از این دو شهر بیش ترین تغییرات کاربری اراضی را در پیرامون خود داشته و در آینده مسیر این تغییرات به کدام جهت است؟ ابزار گردآوری داده ها، مبتنی بر اطلاعات اسنادی می باشد. با استفاده از نرم افزار IDIRSI و ARC MAP کاربری اراضی و روش طبقه بندی نظارت شده (Fuzzy artmap) استخراج، از مدل «کراس تب» برای میزان تغییرات انواع کاربری ها، از مدل «هلدرن» در راستای شناخت گسترش افقی و برای پیش بینی روند تغییرات کاربری اراضی برای افق زمانی سال 2026، از روش زنجیره ای «مارکوف» استفاده شده است. ارزیابی تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که تغییرات کاربری اراضی ساخته شده در شهر آمل نسبت به شهر بابل بیشتر است. همچنین نتایج مدل «کراس تب» نشان می دهد که در شهر بابل در سال 2016، بیش ترین تغییرات کاربری در اراضی کشاورزی با 55.54 درصد و کمترین تغییرات در پهنه آبی با 2.32 درصد صورت گرفته است. درحالی که در شهر آمل بیش ترین تغییر در اراضی کشاورزی آبی، 66.97 درصد است. رشد فیزیکی و کالبدی شهرهای آمل و بابل نیز بیشتر بر اثر عامل جمعیت است که نتیجه آن کاهش تراکم ناخالص جمعیت و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری و درنهایت گسترش افقی و بدقواره بوده است. نتایج به دست آمده برای پیش بینی تغییرات اراضی نیز نشان می دهد که در شهر آمل باغات، ولی در شهر بابل اراضی کشاورزی آبی، بیش ترین تغییرات را خواهد داشت.
رابطه بین سطوح توسعه یافتگی و میزان خسارات تصادفات درون شهری و برون شهری در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین توسعه یافتگی با میزان تصادفات برون شهری و درون شهری در استان های ایران پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و برای وزن دهی ۳۹ شاخص، از روش آنتروپی شانون و برای محاسبه توسعه یافتگی از روش تاپسیس استفاده شده است و با روش تحلیل خوشه ای در پنج خوشه رتبه بندی شده است. نتایج، نشان دهندة رابطه معکوس بین توسعه یافتگی و تعداد مصدومان و جان باختگان است. به گونه ای که استان های تهران، اصفهان و خراسان رضوی به ترتیب با ضریب ،(۰٫۴۷۳)، (۰٫۳۸۸) و (۰٫۳۰۷)، توسعه یافته ترین و به ترتیب با دارا بودن ۳۷۴۴۲۳، ۳۰۰۷۰۲ و ۲۱۸۹۸۲ نفر، مصدوم و متوفی بیشترین تلفات را دارند. به نظر می رسد، چنین رابطه ای در نتیجة عدم توازن بین این سطح از توسعه یافتگی و تعداد وسایل نقلیه در استان های توسعه یافته ایران است که در صورت برقراری تعادل و توازن بین وضعیت توسعه یافتگی و تعداد وسایل نقلیه در این استان ها این رابطه مستقیم خواهد بود.
تحلیلی بر شاخص های مؤثر بر احساس عدم امنیت در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امنیت یکی از ارکان اساسی دست یابی به یک جامعه سالم و داشتن شهرهای پایدار می باشد. از جمله تبعات فضاهای فرسوده در شهرها، کاهش امنیت و مهم تر از آن کاهش احساس امنیت در بین شهروندان می باشد، بررسی این فضاها و ارزیابی اثرات آنان بر احساس امنیت شهروندان ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در ایجاد احساس امنیت در بافت محلات فرسوده شهر دوگنبدان می باشد. روش: نوع تحقیق، کاربردی و توصیفی تحلیلی است. شیوه جمع آوری اطلاعات نیز اسنادی پیمایشی است. حجم نمونه شهروندان بر اساس جدول کرجشس و مورگان 389 نفر بدست آمده است و برای جامعه کارمندان ادارات 120 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های مورد نیاز به شیوه پیمایشی بااستفاده از پرسش نامه جمع آوری و با روش های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تی) با بهره گیری از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از داده های بدست آمده از جامعه آماری کارمندان حاکی از نقش برجسته عامل مدیریت شهری که بالاترین میزان میانگین 4.54 را به خود اختصاص داده و کمترین میزان میانگین 4 و 4.20 که به ترتیب متعلق به ضعف عدالت اجتماعی و قوانین موجود در جامعه می باشند. همچنین اطلاعات بدست آمده از شهروندان در این منطقه حاکی از نقش مؤثر عامل ضعف عدالت اجتماعی دارای بالاترین میزان میانگین 4.14 و در رتبه بعدی نقاط کور و غیرقابل تردد با امتیاز 4.07 و کمترین میزان میانگین 3.45 که متعلق به قوانین موحود در جامعه می باشند. نتایج: مقایسه بین پژوهش های گذشته و پژوهش حاضر نشان می دهد که، از بین پژوهش های صورت گرفته درباره موضوع امنیت اجتماعی در فضاهای شهری، نتایج پژوهش کیانی و همکاران (1392) که تحلیل و اولویت بندی راهبردهای امنیت محیطی فضاهای شهر زابل می باشد هم راستا می باشد. بیشترین و بالاترین اولویت جهت توجه به مسائل امنیت محیطی فضاهای شهر زابل مربوط به کارکرد فرهنگی اجتماعی (با امتیاز نرمال شده 0.539 در خوشه عملکردی / کارکردی مؤثر بر امنیت فضاهای شهری) فشردگی بافت با امتیاز نرمال شده 0.353 در هر خوشه می باشد.
تبارشناسی مفهوم و مبانی پارادایمی آینده پژوهی
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی به عنوان یک حوزه بین رشته ای، گسترش سریع و رو به رشدی در ابعاد مکانی، زمانی، پارادایم های فلسفی و روش شناسی تجربه کرده است. اگر چه پایگاه آینده پژوهی مدرن در تاریخ آینده پژوهی غرب قرار دارد ولی اندیشیدن درباره آینده، مقوله تازه ای نیست؛ این مقوله، پدیده ای جهان شمول است که می توان ریشه آن را در دوران پیش از تاریخ بشر نیز جست وجو کرد. در تمامی جوامع شناخته شده بشری، مردم در مورد زمان و آینده تصوراتی دارند، این برداشت ها گرچه گوناگون به نظر می رسند، ولی تأکید متفاوتی بر گذشته و آینده دارند و از حیث پرداختن به جزئیات در سطوح مختلفی قرار می گیرند. اما، به هرحال وجود چنین تصوراتی در تمامی جوامع بشری، واقعیتی انکارناپذیر است. لذا این مقاله با رویکرد تحلیل تاریخی- تبارشناسی به موضوع پرداخته و ضمن تبیین مفهوم آینده پژوهی و پارادیم های فلسفی آن، سنت های فکری، دوره بندی تاریخی تغییرات آینده پژوهی و روش شناسی را مورد بررسی قرار داده است.
تدوین مدل مفهومی «محله بیوفیلیک» به منظور کاربست در طراحی و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
15 - 27
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهایی که در سال های اخیر در راستای پیوند با طبیعت در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری موردتوجه بوده است، رویکرد «بایوفیلیا» است. این رویکرد حداکثری، تلفیق همه جانبه با ابعاد مختلف محیط طبیعی در شهرها را دنبال می کند اما در پژوهش های داخلی، به خصوص از خاستگاه دانش شهرسازی کمتر به آن پرداخته شده است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که شاخص های این رویکرد را در قالب یک مدل مفهومی، به منظور کاربست در طراحی و برنامه ریزی در مقیاس محله های شهری، بومی و کاربردی نماید. به این منظور، ابتدا به بررسی منابع نظری موجود به روش «مطالعات کتابخانه ای» پرداخته شد. شاخص های حاصل از این مرحله، پس از تحلیل محتوا و دسته بندی، مدل اولیه پژوهش را شکل داد. پس ازآن به منظور تکمیل و تأیید مدل، به روش «دلفی» در سه مرحله، نظرات 11 تن از اساتید معماری و شهرسازی و صاحب نظر در این باب، به کمک پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. شاخص های طراحی محله بایوفیلیک و سپس اولویت بندی آن ها به کمک مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شد. داده های حاصل از مرحله اول به کمک تحلیل محتوا و داده های حاصل از پرسشنامه با روش های توصیفی آماری مورد تحلیل قرارگرفته است. تدوین مدل محله بایوفیلیک در شش بعد «منابع طبیعی»، «محیط مصنوع»، «منظر محله»، «فعالیت ها»، «اجتماع محلی» و «مردم محله»، انجام پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد، در بعد «منابع طبیعی»؛ حفاظت از منابع طبیعی، در بعد «محیط مصنوع»؛ تلفیق کالبد با طبیعت، در بعد «فعالیت ها»؛ حمل ونقل سبز، در بعد «اجتماع محلی»؛ مشارکت مردم در حفاظت از طبیعت و در بعد «مردمی»؛ ارتباط عاطفی مردم با طبیعت، بیشترین توافق را در میان اعضای حلقه دلفی داشته اند.
تحلیل کالبدی- فضایی شهر خرم آباد با استفاده از شاخص های رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
35 - 50
حوزههای تخصصی:
افزایش مشکلات ناشی از تراکم جمعیت در شهرها، صاحب نظران را به چاره اندیشی و حل معضلات شهری واداشت و برای کاهش معضلات ناشی از رشد بی رویه فضاهای شهری، صاحب نظران انگاره رشد هوشمند شهری را مطرح نمودند، رشد هوشمند شهری به عنوان ابزاری توانمند در سنجش میزان تمرکز یا پراکنده بودن رشد یک شهر در چارچوب الگوهای رایج و ایده آل، امروزه نقش غیر قابل انکاری در توسعه، تغییر و شکل دهی نقاط سکونتی انسان ها به ویژه شهرها ایفا می کند. از این رو هدف پژوهش حاضر تحلیل کالبدی- فضایی رشد هوشمند شهر خرم آباد است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی کمی - تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و داده های فضایی است. در تجزیه وتحلیل اطلاعات این پژوهش از روش های آماری- گرافیکی در قالب نرم افزار ArcGIS و همچنین نرم افزارهای Excel و GeoDa بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل شاخص ها با استفاده از آزمون های گرافیک مبنا نشان می دهد که شهر خرم آباد در زمینه شاخص های منتخب فاصله ی چشمگیری با اصول رشد هوشمند شهری دارد. این امر نشانگر تفاوت چشمگیر شاخص های منتخب با اصول رشد هوشمند شهری است. نتایج آزمون های گرافیک مبنا و آزمون های نموداری با هم همسو بوده و در این زمینه توافق و سازگاری بین این آزمون ها وجود دارد که درجه تجمع پذیری کم، توزیع نامتعادل در سطح شهر خرم آباد، پراکندگی، خوشه ای بودن، توسعه جسته و گریختگی و توسعه منفصل و ناپیوسته بسیار زیاد و به طور کلی رشد پراکنش افقی بی رویه است.