فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
واحد همسایگی مورد توجه بسیاری از شهرسازان و محققین است. این توجه ناشی از مفهوم واحد همسایگی در شکل گیری اجتماعات محلی با توجه به شاخص های مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی است.هدف تحقیق حاضر بررسی نحوه ی شکل گیری واحدهای همسایگی در شهر ترکمن نشین آق قلا، و تاثیر هر یک از شاخص های اجتماعی، فرهنگی،...را در این فرآیند است.روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است .اطلاعات موردنیاز به دو صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری، دو محله در بافت قدیم و جدید است. حجم جامعه آماری 7973 و حجم نمونه 320 نفر سرپرست خانوار است، دسترسی به نمونه ها نیز با روش تصادفی سیستماتیک انجام گرفت. نتایج حاصل از آزمون نشان داد که در تشکیل واحدهای همسایگی و ایجاد محلات با بافت قدیم و جدید عوامل فرهنگی و اجتماعی نقش داشته اند..نتیجه نهایی تحقیق نشانگر تفاوت نحوه شکل گیری و نوع بافت شهرهای ترکمن نشین ناشی از تفاوت در ساختارهای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی این جامعه است .و این تمایز، واحدهای همسایگی متفاوتی را در مقایسه با سایر شهرهای منطقه و کشور از برخی جهات رقم زده است.پیشنهاد برآمده از این تحقیق تاکیر بر برنامه ریزی مبتنی بر دیده شدن ارزشهای محلی و سنتی در برنامه ریزی و طراحی شهری این قلمرو از کشور است.
بررسی و تحلیل مشارکت شهروندی و رابطه آن با تکالیف و رضایتمندی شهروندان در شهر جدید گلبهار (با تأکید بر مشارکت در کاربری اراضی)
حوزههای تخصصی:
بعد از جنگ جهانی دوم و به دنبال افزایش سریع جمعیت و گسترش مشکلات شهری، ایجاد شهرهای جدید به عنوان یکی از مهم ترین سیاست های شهری برای کاهش این مشکلات در شهرهای بزرگ مطرح گردید. اما این سیاست ها در کشورهای درحال توسعه به خصوص ایران، به دلیل فقدان برنامه های دقیق و عدم توجه به نیازها و خواست های شهروندان با شکست مواجه شدند و به نظر می رسد که با توجه به استراتژی ایجاد شهرهای جدید و اهداف آن، شهرهای جدید به اهداف خود نرسیده اند. ازاین رو باید برنامه های دقیق در پیش گیریم تا علاوه بر اینکه جمعیت موجود شهرهای جدید حفظ گردند، بلکه به جمعیت آن ها نیز، افزوده شود. مشارکت مردم در امر برنامه ریزی و احترام به آراء و عقاید آن ها، شاید اولین گام برای رسیدن به هدف های برنامه ریزی شهری باشد بنابراین با توجه به اهمیت مشارکت شهروندی در موفقیت طرح های شهری، در این پژوهش، مشارکت شهروندان در کاربری اراضی شهری در شهر جدید گلبهار بررسی می شود تا شاید راه و حلی برای مشکلات شهرهای جدید باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده، جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه انجام شده است و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های رگرسیون، t-test, crosstabs, chi square و Spearman، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان مشارکت شهروندان در شهر جدید گلبهار در سطح پایینی است و کمترین میزان آن مربوط به کاربری اراضی است و همچنین میزان رضایتمندی آنان نیز از خدمات ارائه شده سطح پایینی را نشان می دهد. طبق نتایج، رابطه معناداری میان رضایتمندی، تکالیف، سن، تحصیلات، مدت اقامت و شغل با مشارکت وجود دارد اما رابطه میان جنس و تأهل با مشارکت معنادار نیست.
جایگاه تصویر ذهنی ساکنان محلی در توسعه ی گردشگری (نمونه موردی: شهر آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی یکی از عوامل کلیدی در فهم حمایت برای توسعه صنعت گردشگری است، به این ترتیب، این یک فرصت است که بتوان ادراک ساکنان را از اثرات و تغییرات ایجاد شده توسط گردشگران شناسایی کرد، از طرف دیگر تبلور یافتن گردشگری به عنوان یک نیاز ، تبدیل شدن به بزرگ ترین صنعت خدماتی دنیا و تخصصی شدن گردشگری این فرصت را فراهم کرده تا هر مقصدی جهت بهره جستن از منافع حاصل از گردشگری امیدوار کننده باشد. اما مسلماً این کار بدون شناسایی عوامل تأثیرگذار، برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک امکان پذیر نخواهد بود. بر این اساس پژوهش حاضر سعی دارد با توجه به قابلیت های شهر آران و بیدگل درزمینه گردشگری، به بررسی تصویر ذهنی ساکنان محلی و اثرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیست در توسعه ی گردشگری بپردازد. روش بررسی در تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش ساکنان محلی شهر آران و بیدگل می باشند که بر اساس فرمول کوکران 381 نفر محاسبه شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. درتحلیل های مورد نظر داده ها در سطح توصیفی، با نرم افزار SPSS ، و در سطح استنباطی، برای برازش مدل و آزمون روابط از نرم افزار AMOSاستفاده گردید. یافته های حاصل از تحلیل عاملی مدل مرتبه دوم حاکی از آن است که سه عامل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قادرند اثرات توسعه گردشگری را اندازه گیری نمایند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در بین متغیرهای اصلی تحقیق، متغیر اقتصادی با 79/0 درصد برازش بیشترین تاثیر را بر ادراک ساکنین از گردشگران داشته است و بعد از آن مسائل فرهنگی و اجتماعی با 74/ درصد در درجه دوم قرار دارد در این بین شاخص زیست محیطی با 69/ درصد کمترین اثر از ادراک را در بین ساکنین داشته است.
بومی سازی الگوی شهرهای حساس به آب (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
469 - 493
حوزههای تخصصی:
افزایش چشمگیر جمعیت کره زمین و بهره برداری بی رویه از منابع محیط زیست برای تأمین نیازهای اقتصادی تأثیر خاص خود را در رابطه با منابع آب بر جای گذاشته است. ایران نیز از این شرایط مستثنا نیست و رشد شهرنشینی در آن، به ویژه کلان شهرهایی نظیر تهران مانع از این شده است که تدابیر لازم برای حفاظت از محیط زیست شهری و منابع آبی درنظر گرفته شود. اکنون به خوبی پذیرفته شده که رویکرد مدیریت سنتی آب شهری برای پرداختن به مسائل پایداری فعلی و آینده مناسب نیست و به تغییرات اساسی در تمام ابعاد نیازمند است. در همین راستا مفهوم نسبتاً جدیدی در زمینه مدیریت آب شهری با عنوان شهرهای حساس به آب مطرح شده است که به ارائه راه حل اکولوژیکی برای دستیابی به پایداری در توسعه شهری می پردازد. تحقیق حاضر به دنبال بومی سازی الگوی شهرهای حساس به آب و مشخص کردن جایگاه تهران نسبت به شهری حساس به آب است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها ابتدا به صورت کتابخانه ای و اسنادی بوده و پس از تدوین دو نمونه پرسش نامه که یکی به روش مقایسه زوجی و دیگری براساس طیف لیکرت طراحی شده، در میان 30 تن از متخصصان امور آب و شهرسازی از طریق پیمایشی تکمیل شده است. در فرایند تحلیل از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Super Decision برای مشخص کردن میزان اهمیت شاخص ها، سپس از آزمون T تک نمونه ای برای مشخص کردن جایگاه تهران نسبت به یک شهر حساس به آب استفاده شده است. در نتیجه کلی تحقیق مشخص شد که بیشترین میزان اهمیت با 2932/0 به شاخص حکمرانی حساس به آب و کمترین مقدار، 0616/0 به شاخص کیفیت فضای شهری مربوط است. همچنین بیشترین فاصله معیارها در تهران با یک شهر حساس به آب، با توجه به برنامه ریزی برای تمامی اقشار با مقدار 6636/0- و کمترین فاصله به شاخص پوشش گیاهی و هزینه استفاده یکسان از خدمات به ترتیب با مقادیر 3830/0- و 4010/0- مربوط است، درنهایت، راهکارهای اصلاحی در سطح پیشنهادی به عنوان اهداف، راهبرد و سیاست بر مبنای نتایج کلی و جزءبه جزء ارائه شده است.
سنجش نگرش زنان تحصیل کرده به فضاهای بی دفاع شهری (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت در فضاهای شهری جزو مسائل مهم زندگی شهری بوده و در صورتی که فضای شهری احساس ترس و ناامنی را در شهروندان القاء کند، تبدیل به فضای بیدفاع می شود. بعضی از فضاهای شهری برای تمام شهروندان میتواند القاء کننده ترس و ناامنی باشد. در این میان احساس ترس در فضاهای شهری برای زنان بیشتر از مردان است. نگرش زنان به فضاهای شهری، متفاوت از نگرش مردان بوده و فضاهای ناامن برای زنان تعریف شده و ویژگیهای خاصی را دارد. مقاله حاضر قصد دارد نگرش دانشجویان دختر دانشگاه تبریز را نسبت به فضاهای ناامن و بیدفاع شهر مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است که دادههای آن از طریق پرسش نامه به دست آمده. جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه تبریز بوده و تعداد نمونه مورد مطالعه 100 نفر از دانشجویان دختر بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. تحلیل آماری یافتههای حاصل از پرسش نامه در محیط نرم افزار SPSS و با کمک تحلیل آنوا، آزمون تی تک متغیره، آزمون همبستگی کندال و اسپیرمن صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که فضاهای شهری کم نور، تاریک، دورافتاده، باریک، فضاهای نیمه کاره و خلوت القاءکننده ترس در زنان هستند و از طرفی بین احساس ترس و سطح تحصیلات رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی افزایش تحصیلات سبب کاهش القای ترس در بین زنان میشود.
بررسی رابطه پایگاه اقتصادی- اجتماعی و احساس مسئولیت اجتماعی با رفتار محیطزیستی (مورد مطالعه: ساکنان نورآباد ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه مشکلات زیست محیطی روز به روز در حال افزایش است، حفظ محیط زیست نیازمند رفتار زیست محیطی مناسب می باشد. این مقاله به بررسی رفتار زیست محیطی شهروندان ساکن نورآباد ممسنی و رابطه آن با پایگاه اقتصادی و اجتماعی و احساس مسئولیت اجتماعی پرداخته است. جامعه آماری افراد 15 سال و بالاتر شهر نورآباد بوده اند که با استفاده از جدول لین تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای چندمرحله ای نمونه ها انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ساختمند بود که با استفاده از مقیاس نگرش به محیط زیست به کار گرفته شده توسط صالحی عمران و آقامحمدی(1387)، مقیاس احساس مسئولیت اجتماعی به کار گرفته شده توسط حقیقتیان و امیدی(1387) و رفتار زیست محیطی به کار گرفته شده توسط نواح و فروتن کیا (1390) تدوین گردید. یافته های تحقیق نشان داد که متغیر وابسته (رفتار محیطزیستی) با متغیرهای احساس مسئولیت اجتماعی و نگرش زیست محیطی در سطح 99 درصد و با متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی در سطح 95 درصد رابطه مستقیم و معناداری دارد. نتیجه اینکه باورداشت ها و نگرش های افراد که نشانگر شرایط اجتماعی شدن آنها می باشد، نقش مهمی در رفتارهای زیست محیطی دارند.
سنجش عوامل موثر بر کیفیت زندگی سالمندان در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی بهداشت در قرن بیستم زنده ماندن بود، درحالی که چالش عصر کنونی زندگی با کیفیت بهتر می باشد. سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است و توجه به مسایل و نیازهای این مرحله یک ضرورت اجتماعی در جهت ارتقای کیفیت زندگی سالمندان بشمار می رود. هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش عوامل موثر بر کیفیت زندگی سالمندان در مناطق شهری است؛ به همین منظور ۱۵۰ نفر از افراد بالای ۶۰ سال دو شهر نیشابور و شهر عشق آباد از شهرستان نیشابور از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. چارچوب نظری تحقیق تلفیقی از نظریات کیفیت زندگی و جامعه شناسی سالمندی می-باشد. یافته ها نشان می دهد که ۴۰ درصد سالمندان شهری مورد مطالعه کیفیت زندگی خود را خوب و بسیار خوب بیان کرده اند، درحالیکه ۵۲ درصد سالمندان کیفیت زندگی متوسط و تنها ۸ درصد سالمندان مورد مطالعه کیفیت زندگی خود را بد و بسیار بد ابراز کرده اند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی ۱۰ عامل کلیدی را برای تعیین ابعاد کیفیت ذهنی زندگی در مناطق شهری نشان می دهد، که این ۱۰ عامل ۷۳.۱۴۷ درصد از کل واریانس کیفیت زندگی سالمندان را تبیین کرده است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که چهار عامل سرزندگی در گام اول، همبستگی اجتماعی در گام دوم، مشارکت در فعالیت های مذهبی و گروهی در گام سوم و روابط اجتماعی در گام چهارم به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشته اند، وارد معادله رگرسیونی شده اند و در مجموع این چهار عامل توانسته اند حدود ۵۷.۹ درصد تغییرات کیفیت زندگی سالمندان را در ناحیه مورد مطالعه تبیین کنند. بنابراین با توجه به مطالعه انجام شده می توان چنین نتیجه گیری کرد که برای ارتقای کیفیت زندگی سالمندان مناطق شهری ضرورت توجه و اقدامات عملی در حوزه عوامل شناسایی شده احساس می شود.
بررسی اثرات اجتماعی- فرهنگی توسعه گردشگری شهری ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری، پیش از آنکه یک صنعت و فعالیت اقتصادی باشد، پدیده ای فرهنگی است و نقش مهمی در ایجاد تغییرات فرهنگی ایفا می کند. در این تحقیق تلاش شده است تا اثرات اجتماعی- فرهنگی گردشگری شهری ایلام از دیدگاه ساکنان و گردشگران ورودی به شهر ایلام مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. جامعه آماری این تحقیق، جامعه میزبان و گردشگران ورودی به شهر ایلام است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای هر دو جامعه 700 نفر در نظر گرفته شد. اطلاعات به شیوه میدانی و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری گردید. پرسش نامه مورد استفاده در این پژوهش، محقّق ساخته است که روایی آن به وسیله استادان و متخصصان تأیید شده و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 0/873 محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کای اسکور، همبستگی اسپیرمن و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که توسعه گردشگری شهر ایلام، در تغییرات اجتماعی و فرهنگی تأثیر معناداری داشته و بین توسعه گردشگری و افزایش تغییرات فرهنگی و اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد؛ همچنین، پنج عامل افزایش روابط اجتماعی و برقراری ارتباط مناسب در میان شهروندان، شناخته شدن شهر در سطح منطقه، افزایش سرخوردگی و کاهش اعتماد به نفس ساکنان، تغییر الگوی صمیمیت بین ساکنان شهر و ازدحام و شلوغی به عنوان اثرات اجتماعی- فرهنگی در شهر ایلام شناسایی شد.
ارزیابی حریم امن شهری در ارتباط با ریسک پذیری سکونتگاه های شهری استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود گسل های متعدد وپراکنش جغرافیایی زلزله ها در کشورما نشانگر آن است که تقریباً مساحت زیادی از سرزمین ایران در معرض خطر زمین لرزه قرار داشته که در برگیرنده ی حجم وسیعی از جمعیّت کشور می باشد. استان اصفهان از جمله استان های زلزله خیز کشور است بطوری که طبق اسناد و مدارک تاریخی تعدادی از شهرهای آن زلزله های مخربی تجربه نموده اند. همچنین وجود گسل های فراوان و به ثبت رسیدن تعداد زیادی کانون زلزله طیّ صد سال اخیر در این استان نشانگر فعال بودن گسل های آن می باشد. رشد جمعیّت این استان طیّ 5 دهه گذشته به حدود چهار برابر رسیده است. به منظور تحلیل و بررسی نحوه ی توزیع و پراکنش جمعیّت شهری در این استان از ""مدل آنتروپی"" استفاده گردیده که نتایج نشان می دهد توزیع جمعیّت این استان کاملاً متمرکز و نامتعادل می باشد. از طرفی بسیاری از مناطق مسکونی در استان اصفهان در حریم گسل ها استقرار یافته و در معرض خطر و آسیب پذیری بالایی قرار دارند، لذا برای جلوگیری از ایجاد شهرهای جدید و گسترش سکونتگاه های فعلی در مناطق پرخطر و عدم استقرار فعالیّت های گوناگون اقتصادی در این مناطق و با هدف کاهش آسیب پذیری لرزه ای، انجام پهنه بندی خطر زمین لرزه در این استان ضروری می نماید. بر اساس نقشه ی پهنه بندی تهیه شده حدود 37 درصد وسعت استان اصفهان در منطقه ی با خطر بالا و بسیار بالا قرار دارد که شامل 34 درصد شهرها و 5/10 درصد جمعیّت شهری می باشد.
سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری و ارزیابی عوامل فردی، اجتماعی مؤثر بر آن (مطالعه موردی: شهر دهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در ایران سبب گردیده که شهرهای امروزی با مسائل زیادی روبه رو باشند، بدین منظور بایستی تشکیلاتی به صورت سازمان یافته، اصولی و منظم به اداره ی امور شهر بپردازد. نهاد شهرداری در اغلب کشورهای جهان ازجمله ایران اداره امور شهر را بر عهده دارد و بررسی عملکرد آن همواره موردبحث و بررسی محققان بوده است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد شهرداری شهر دهدشت در ابعاد مختلف و ارزیابی عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن از نگاه شهروندان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار شهر دهدشت (153695) و حجم نمونه موردبررسی با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از بین آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شده و با ابزار پرسشنامه موردبررسی قرارگرفته اند. از روش های تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ به منظور سنجش روایی و پایایی ابزار پژوهش استفاده گردیده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که شهروندان از عملکرد شهرداری در بعد وظایف فنی- عمرانی ""تا حدی راضی""، در بعد وظایف خدماتی ""راضی"" و در بعد وظایف اجتماعی فرهنگی ""ناراضی"" هستند. همچنین در نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مشخص گردید که مشارکت اجتماعی، آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی و سن حدود 26 درصد از تغییرات متغیر وابسته (رضایت از عملکرد شهرداری) را تبیین کنند.
تبیین اسکان غیررسمی از دیدگاه عدالت محیطی (مطالعه موردی: روستای محمودآباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت محیطی به مثابه رویکردی فراگیر به نابرابری، بر این فرض استوار است که یکایک شهروندان، جدای از وابستگی های زیستی و اعتقادی باید در برابر مخاطرات محیطی پدید آمده از مناسبات نابرابر اقتصادی و اجتماعی محافظت شوند. پدیده اسکان غیررسمی یکی از مباحث عدالت محیطی است. داده های موجود نشان می دهند که نابرابری های مکانی در قالب اسکان غیررسمی در ایران عمدتاً برخاسته از روند پُرشتاب شهرنشینی و مهاجرت های روستایی بوده است. کلان شهر کرجاز کانون های مهاجرپذیری کشور است که متغیرهای اقتصادی و اجتماعی متعددی در گسترش اسکانغیررسمی آن نقش داشته اند. این در حالی است که پدیده اسکان غیررسمی در روستاهای پیرامون آن نیز در حال گسترش است. رخداد نوپدیدی که پیش از این در استان سابقه نداشته است. پژوهش حاضر با رویکردی تبیینی و با بهره گیری از یافته های کتابخانه ای و داده های میدانی بر این فرض استوار است که پدیده اسکان غیررسمی روستایی به عنوان یکی از نمودهای مطالعاتی عدالت محیطی در روستای محمودآبادِ کلان شهر کرج برآیند حضور اکثریتِ مهاجرِ کم درآمد است. تحلیلیافته های استنباطی پژوهش مبتنی بر آزمون «خی دو» (۲X) در چارچوب پرسشنامه در مقیاس اسمی طیف لیکرتانجام شده است. جامعه آماری آن 2430 نفر است بر پایه فرمول کوکران، نمونه آماری 220 نفر به دست آمد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند و نشانگر آن است که میان عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر در گسترش اسکان غیررسمی روستایی در روستای محمودآباد با مهاجرت، شغل سرپرست خانوار، علت انتخاب و... در این روستا رابطه وجود دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در توسعه شهری (مطالعه موردی: شهرایلام)
حوزههای تخصصی:
مشارکت به عنوان اساسی ترین عنصر در دستیابی به اهداف توسعه به ویژه توسعه شهری از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مسائل مهم در برنامه ریزی شهری کشور، بحث مشارکت پایدار مردم در همه ی بخش های مختلف برنامه ریزی شهری است. نقش مشارکت مردم در توسعه و رابطه متقابل دولت و مردم مشارکت کننده در توسعه یکی از عوامل بسیار مهمی است که باید در هر برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی مورد توجه واقع شود. مشارکت به عنوان مهمترین عامل در توسعه شهری به شمار می رود. بطوری که بدون مشارکت مردم، توسعه پایدار شهری امکان پذیر نیست. هدف از این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در توسعه شهری ایلام می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد. جامعه آماری محلات سطح شهر ایلام می باشد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه بندی شده است. پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 974/0 مورد سنجش قرار گرفته است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل،spss و آزمون آماری معادلات ساخته شده و همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که مشارکت مردمی در توسعه شهر ایلام دارای تأثیر مثبت و معناداری می باشد. همچنین تعلق اجتماعی و میزان مشارکت آنها، همبستگی و تعاملات مردمی، سطح رضایتمندی مردمی از زندگی شان و تمایل به مشارکت، جنسیت و تحصیلات در توسعه شهری ایلام تأثیر مثبت و معناداری دارد.
طراحی و توسعه سامانه ای همراه به منظور جمع آوری اطلاعات مشاغل مزاحم شهری (مطالعه موردی: مشاغل مزاحم شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تجهیز دستگاه های همراه به قابلیت هایی همانند پردازشگرهای قدرتمند و تعبیه سنجنده های متنوع امروزه شاهد وقوع انقلابی عظیم در استفاده از این تجهیزات در تمامی زوایای زندگی بشری می باشیم. با نگاهی گذرا به تاریخچه سامانه های اطلاعات مکانی به روشنی مشخص می شود که انجام تحلیل های مکانی بلادرنگ همواره یکی از مهمترین دغدغه های این علم بوده است. از طرفی دیگر جمع آوری، مدیریت و ذخیره سازی اطلاعات مکانی و توصیفی از مهمترین مراحل بسیاری از پروژه های اجرایی همانند ساماندهی مشاغل مزاحم شهری به شمار می آید. در بسیاری از پروژه های اجرایی، برطرف نمودن وقفه زمانی بین فرآیند برداشت میدانی اطلاعات و ذخیره سازی آنها در پایگاه داده های مرکزی می تواند به انجام تحلیل های مکانی بلادرنگ و در عین حال بسیار کارآمد بیانجامد. اما استفاده از روش های سنتی گردآوری، رقومی سازی، مدیریت و ذخیره سازی اطلاعات در بسیاری از پروژه های اجرایی با مشکلات قابل توجهی همانند دشواری حمل فرم های کاغذی، نقشه های کاغذی، خطاها و اشتباهات اجتناب ناپذیر عوامل انسانی و مهمتر از همه ایجاد فاصله زمانی قابل توجه در فرآیند جمع آوری اطلاعات تا ذخیره سازی رقومی آنها همراه بوده است. این مطالعه سعی در ارائه سامانه ای همراه به منظور ایجاد جایگزینی مناسب برای روش های سنتی گردآوری و ذخیره سازی اطلاعات مرتبط با مشاغل مزاحم شهر کرمانشاه دارد. در نهایت نیز با انجام آزمون های آماری بهبود عملکرد این سامانه در مقایسه با روش های سنتی در چهار منطقه از شهر مورد مطالعه به اثبات رسید. علاوه بر آن، تمایل 92% از کاربران به استفاده از این سامانه در مقایسه با روش های سنتی، از دیگر معیار های نشان دهنده موفقیت در نیل به هدف نهایی این مطالعه است.
تحلیل ارتباط شاخص های منطقه ای محرومیت با پایداری محیطی(مورد مطالعه: روستاهای شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به تحلیل ارتباط ابعاد محرومیت روستایی با پایداری محیطی پرداخته شد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه، مصاحبه با مردم محلی، سالنامه آماری استان لرستان و داده های معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر می باشد (10619N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت شناسایی مهم ترین ابعاد محرومیت از آزمون رتبه ای هم انباشتگی اکتشافی، برای بررسی عوامل پایداری محیطی از آزمون t تک نمونه ای و نهایتا برای بررسی ارتباط ابعاد محرومیت روستایی و پایداری محیطی از مدل توبیت استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان محرومیت مربوط به محرومیت اقتصادی و فرهنگی بود. در زمینه عوامل پایداری محیطی نتایج نشان داد که هیچ کدام از عوامل مورد نظر در شرایط پایداری قرار ندارند. منابع آب، درختان و مراتع در وضعیت ناپایداری قرار دارند و تنها عاملی که وضعیتی نسبتاً پایدار داشته خاک می باشد. بررسی ارتباط بین ابعاد محرومیت و ناپایداری محیطی نشان داد که محرومیت اقتصادی (418/0) و محرومیت اجتماعی با ضریب (308/0) بیشترین اثر و رابطه را با ناپایداری محیطی داشته در حالی که محرومیت فرهنگی منطقه در سطح بالایی قرار داشته، ولی با ضریب (039/0) کمترین رابطه را با ناپایداری محیطی دارا بوده است. لذا برای کاهش ناپایداری محیطی و جلوگیری از تخریب محیط زیست توجه به ابعاد محرومیت و برنامه ریزی برای کاهش آن باید در اولویت قرار گیرد.
سنجش توسعه یافتگی کالبدی - فضایی مناطق شهری در راستای پایداری شهری (مطالعه موردی: مناطق ۲۲ گانه کلانشهر تهران)
حوزههای تخصصی:
امروزه، بررسی سطح توسعه یافتگی، تخصیص منابع و پایداری ازجمله مباحث مورد توجه دست اندرکاران و برنامه ریزان مسائل شهری می باشد. پایداری شهری، پایداری همه جانبه و ناظر به ابعاد مختلف در کلانشهرها است. بر اساس آن می توان میزان سطح توسعه یافتگی مناطق را نیز سنجش کرد. در واقع نیل به پیشرفت و توسعه فراگیر در آینده، مستلزم شناخت موقعیت مناطق و نواحی مختلف است. در این میان مناطق درون شهری کلانشهر تهران به دلیل ویژگی های کالبدی – فضایی از جمله کمبود و عدم توزیع متعادل در کاربری ها، از سطح توسعه یافتگی مطلوبی برخوردار نمی باشند. بنابراین در پژوهش حاضر به منظور سنجش مناطق ۲۲گانه کلانشهر تهران از نظر میزان توسعه یافتگی کالبدی - فضایی با بهره گیری از روش تاپسیس، به سنجش هر یک از مناطق پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین ۲۲ منطقه کلانشهر تهران، منطقه ۷ با میزان تاپسیس ۰/۶۱۹ با رتبه ۱، بر خوردارترین و منطقه ۱۴ با میزان تاپسیس ۰/۰۰۴۸ و رتبه ۲۲، محروم ترین منطقه می باشد. منطقه ۷ به دلیل حفظ تعادل در توزیع کاربری ها و تناسب آن با مساحت و جمعیت توسعه یافته ترین و منطقه ۱۴ به علت عدم تعادل در توزیع کاربری ها و عدم تناسب آن با جمعیت و مساحت کمتر، توسعه یافته ترین منطقه بدست آمده است. برای شناخت درجه توسعه یافتگی مناطق با توجه به میزان تاپسیس، نمودار سطوح برخورداری مناطق ترسیم گردید که نتایج حاصل از آن نشان می دهد مناطق کلانشهر تهران به طور کلی در وضعیت محروم، نیمه برخوردار و برخوردار قرار دارند.
ارزیابی و مقایسه دو راهبرد پیاده راه سازی و پیاده مداری در مراکز شهری؛ مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر ایلام
حوزههای تخصصی:
سیاست های پیاده مداری و پیاده راه سازی به عنوان نیرومندترین و اثرگذارترین جنبش های طراحی مجدد خیابان، از راهکارهایی هستند که در دهه های اخیر به منظور کاهش تبعات منفی حضور گسترده خودرو در شهرها و رونق اجتماعی، اقتصادی و محیطی مراکز شهری به کار بسته می شوند؛ به گونه ای که بسیاری از مدیران و سیاستگذاران شهرهای کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه با اولویّت بندی دقیق و سنجیده فضاها و خیابان های مساعد و سپس کاربست پروژه های پیاده راه سازی و آرام سازی آمد و شد، ضمن کاهش اثرات زیانبار زیست محیطی ناشی از خودرو-محوری، موجبات بازآفرینی اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مراکز شهری را نیز فراهم آورده اند. در این راستا، در پژوهش حاضر با هدف گزینش سیاست مناسب برای ارتقاء جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل در بافت مرکزی شهر ایلام سعی شده است به مقایسه دو راهبرد پیاده مداری (تقلیل تردد خودروهای شخصی) و پیاده راه سازی (حذف کامل خودروهای شخصی) در داخل بخش مرکزی شهر پرداخته شود. روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی و برای جمع آوری داده ها از روش مشاهده و پیمایش میدانی استفاده شده است. معیارها و شاخص های ارزیابی این دو راهبرد از منابع داخلی استخراج شده و با روش AHP و با استفاده از نرم افزار Expert choice معیارها و زیرمعیارها مورد ارزیابی قرار گرفته اند. بررسی این معیارها در نمونه مورد مطالعه، برتری راهبرد پیاده مداری نسبت به راهبرد پیاد ه راه سازی را نشان می دهد.
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از روش استانداردسازی داده ها، تاکسونومی عددی و مدل ضریب ویژگی (مطالعه ی موردی : شهر اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی برابری در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری از مهم ترین عناوین در مطالعات شهری به شمار می آید. این پژوهش به دنبال بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی شهری است. روش مطالعه، تحلیلی و توصیفی است و روش های گردآوری داده های پژوهش، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی است. برای تحلیل کمّی، از روش های آماری و مدل های کمّی شامل 4 روش مختلف جمع واحدها در ناحیه، روش استانداردسازی داده های مختلف الجنس، تاکسونومی عددی و مدل ضریب ویژگی استفاده شده است تا چگونگی توزیع فضایی خدمات و امکانات شهر اردکان بررسی شود. درنهایت، بازتاب فضایی آن در رابطه با قیمت زمین و ارزش افزوده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش مبیّن آن است که در نواحی 13 گانه شهر اردکان، توزیع فضایی خدمات شهری نامتعادل است، به طوری که نواحی 4 و 7 به ترتیب بیش از سایر نواحی به امکانات توسعه دست یافته اند و نواحی 5 و 1 از این نظر کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. قیمت زمین نیز همبستگی معناداری با شاخص های مورد بحث دارد، پس بنابر یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که برنامه ریزان شهری با رعایت توزیع مناسب خدمات شهری باعث تحقّق عدالت اجتماعی در شهر شوند، این امر می تواند در طرح های جامع شهری دیده شود، به این گونه که علاوه بر برنامه ریزی کالبدی، ابعاد اجتماعی توسعه نیز مورد نظر برنامه ریزان شهری قرار گیرد، همچنین سرانه ی کاربری ها در کلّ شهر محاسبه نشود؛ زیرا که مناطق فقیرنشین شهر نیازمند توجّه ویژه هستند.
کاربرد مدل فازی در برنامه ریزی کاربری زمین جهت توسعه شهری با هدف حفاظت از اکوسیستم طبیعی (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده بختگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش رشد جمعیت مناطق حفاظت شده مورد تخریب قرارگرفته اند، دریاچه بختگان، پارک ملی و منطقه حفاظت شده اطراف آن به عنوان بخشی از تالاب نی ریز از این قاعده مستثنی نیستند. حضور انسان و فعالیت های او مهم ترین شکل تعرض و اختلال بر روی مناطق حفاظت شده تلقی می شود. با توجه به پویا بودن و پیچیدگی و توسعه سریع و نامتوازن کالبدی شهرها استفاده از مدل در برنامه ریزی ها در سطح شهرها امری اجتناب ناپذیر تلقی می شوند. امری که ایجاب می کند ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین قبل از مداخله در اراضی انجام گیرد.شهر نی ریز در جنوب ناحیه حفاظت شده بختگان واقع شده است، ناحیه ای که ازنظر زیست محیطی و اکولوژیک اهمیت بسیار زیادی دارد اما امروزه به دلیل افزایش فعالیت های اقتصادی و کشاورزی همراه با رشد جمعیت شاهد خشکاندن تالاب ها و تبدیل آن ها به اراضی کشاورزی هستیم که نتیجه آن چیزی جزء یک اکوسیستم کویری نیست. بنابراین در این پژوهش برای ارزیابی توان اکولوژیک جهت توسعه آینده شهر نی ریز و مناطق مجاور آن با استفاده از منطق فازی جهات مناسب و نامناسب با توجه به عوامل زیست محیطی و شرایط طبیعی مشخص گردید.نقشه نهایی به دست آمده از مدل پیشنهادی نشان می دهد شمال شهر نی ریز به دلیل وجود زمین های مناسب جهت کشاورزی آبی فاقد توان جهت توسعه شهری است ولی بخش های غرب و شرقی با توجه به معیارهای مدنظر از بالاترین توان برخوردار است. همچنین اکثر محدوده مجاور منطقه حفاظت شده بختگان دارای توان متوسط جهت توسعه شهری بوده است. به طور کلی مناطق با توان های عالی حدود 16/5 درصد، مناطق با توان زیاد 42/12 درصد، مناطق با توان متوسط 46/23 درصد، مناطق با توان کم 18/22 درصد و در نهایت مناطق با توان بسیار کم 75/36 درصد منطقه را تشکیل می دهد، به عبارتی حدود 59 درصد از مساحت ناحیه برای توسعه شهری نامناسب می باشد. این نقاط با امتیاز صفر بر روی نقشه نشان داده شده اند.
برنامه ریزی پیشگیری از صدمات سانحه زلزله در شهر سراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران سرزمینی بزرگ و پهناور است که بر روی کمربند زلزله ای آلپ هیمالیا قرار گرفته است. ناحیه ی آذربایجان و شهر سراب نیز از مناطق لرزه خیز ایران است. هدف اصلی این مقاله برنامه ریزی برای کاهش صدمات ناشی از زلزله در شهر سراب است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است. در این زمینه، با توجه به هدف تحقیق نُه معیار شناسایی و ارزیابی شد، بدین صورت که برای هر کدام از شاخص ها و یا معیارها یک لایه نقشه با فرمت shp تهیه شد و، سپس، طی فرایند تحلیل سلسله مراتبی و وزن دهی به متغیرها عملیات روی هم گذاری لایه ها با استفاده از توابع تحلیلی موجود در نرم افزار Arc gis صورت گرفت. با توجه به یافته های حاصل از تحقیق می توان گفت که شهر سراب از نظر آسیب پذیری در مقابل خطر زمین لرزه وضع مطلوبی ندارد، به طوری که همه ی نقاط شهر سراب به هنگام بروز زلزله آسیب پذیر است. با وجود این، برخی از محلات آن به دلیل کیفیت نامناسب ساختمان ها و آسیب پذیری شبکه ی معابر و فشردگی بیش از حد و دسترسی نداشتن به فضای باز دارای آسیب پذیری بیشتری هستند
تحلیل شاخص پایداری در بین کشورهای آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای توسعه پایدار منطقه ای، فرمول واحدی برای تمام کشورها به دست نیامده است و در هر کشور باید با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و شرایط اکولوژیکی، معیارهای خاص توسعه پایدار را شناسایی کرد. شناخت مؤلفه ها، شاخص ها و نماگرهای برخورداری، در گرو شناخت هرچه بهتر شاخص های توسعه است؛ زیرا شاخص ها نه تنها ابزاری برای اندازه گیری هستند، بلکه راهنمایی برای چگونگی درک مفهوم توسعه پایدار نیز قلمداد می شوند و انتخاب و تعیین دقیق آن ها در امر توسعه و محرومیت و اینکه آیا وضعیت توسعه یافتگی پایدار یا ناپایدار است، یکی از مراحل اساسی در برنامه ریزی توسعه شهری است؛ بنابراین، شاخص ها یکی از اجزای ضروری برای ارزیابی کلی میزان پیشرفت به سوی توسعه پایدار به شمار می روند. پژوهش حاضر، با استفاده از 32 شاخص، توسعه پایدار را در میان کشورهای آسیایی تحلیل می کند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و در آن، از تکنیک چندمعیاره (تاپسیس) برای سطح بندی کشورهای آسیایی مورد مطالعه استفاده شده است. نتایج به کارگیری تکنیک تاپسیس نشان می دهد در بین سال های 1385، 1387، 1389 و 1391 کشورهای نپال، کامبوج و بوتان در رتبه های نخست قرار دارند و در همین سال ها، کشورهایی مانند ترکمنستان، عراق، فلسطین اشغالی، اردن و سوریه، ناپایدار به شمار می روند. در حالت کلی طی سال های مورد ارزیابی برخورداری کشورها از لحاظ شاخص های مورد سنجش محسوس بوده و تغییر خاصی در آن ها از سال 1385 تا 1391صورت نگرفته است و بیانگر ناپداری نسبتا بالای کشورها از بّعد شاخص پایداری می باشد.