فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی، انگاشتی کلیت باور، نسبی، پیچیده و چندبُعدی است که به تمام ابعاد فضایی برنامه ریزی (چون اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، سازمانی و زیست محیطی) و زمینه های عینی و ذهنی زندگی در مقیاس های فردی و جمعی مربوط می گردد. سیستم برنامه ریزی شهری در ایران از این انگاشت در دستورکار برنامه ریزی شهری بهره نبرده و سازوکار قابل به کارگیری برای آن تعریف نشده است. در شهر اصفهان نیز با وجودی که ارتقاء کیفیت زندگی به عنوان یک هدف در دستورکار سیستم برنامه ریزی شهری قراردارد ولی در جنبه های محتوایی و روندکاری برنامه ریزی شهری ردپای انگاشت کیفیت زندگی قابل ردیابی نیست. این کاستی، ارتقاء کیفیت زندگی را با محدودیت روبه رو کرده است و در نتیجه نشانگرهای کیفیت زندگی در دوره ده ساله 1382 تا 1392، به ویژه در زمینه های مرتبط با کیفیت اشتغال، مسکن، نیروی انسانی و امنیت اجتماعی، نشان از کاهش سطح کیفیت زندگی دارند. این مقاله دارای اهداف سه گانه نخست) ردیابی جنبه های محتوایی و روندکاری برنامه ریزی شهری در اصفهان، دوم) سنجش امکان پذیری چگونگی راه اندازی، مناسب سازی و به کارگیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در سیستم برنامه ریزی شهری در اصفهان و سوم) بحث در مورد چگونگی اثرگذاری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی بر سیستم برنامه ریزی شهری در اصفهان در راستای ارتقاء کیفیت زندگی، است. به منظور دستیابی به اهداف مقاله یک فرایند توصیفی، اکتشافی و تجویزی متشکل از سه مرحله طراحی و پیموده شده است: مرحله نخست این فرایند به چیستی های مرتبط با زمینه های نظری و فنی انگاشت کیفیت زندگی، ارتقاء کیفیت زندگی و سیستم های گزارش دهی کیفیت زندگی می پردازد. مرحله دوم به سنجش کیفیت زندگی در شهراصفهان با به کارگیری روش ممیزی اجتماعی بر پایه مقیاس گذاری لیکرت، ونیز به سنجش بود و نبود و ردیابی جایگاه سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در این شهر می پردازد. در مرحله سوم، سنجش امکانپذیری به کارگیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در سیستم و سازوکار برنامه ریزی شهری در اصفهان در دو جنبه محتوایی و روندکاری با استفاده از روش تحلیل محتوای متون سازمانی و اسناد برنامه های شهری اصفهان و نیز با استفاده از روش مصاحبه با کارشناسان انجام شده است. نتایج سنجش ها نشان از آن دارد که ارتقاء کیفیت زندگی در شهر اصفهان وابستگی مستقیم به تدبیر و شکل گیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در دستورکار سیستم برنامه ریزی شهری دارد. این کار نیازمند تمهیدات و دگرگونی های لازم در برقراری هماهنگی در ابعاد فضایی برنامه ریزی و نیز جنبه های محتوایی و روندکاری در سیستم برنامه ریزی شهری است.
بررسی و تحلیل مشارکت شهروندی و رابطه آن با تکالیف و رضایتمندی شهروندان در شهر جدید گلبهار (با تأکید بر مشارکت در کاربری اراضی)
حوزههای تخصصی:
بعد از جنگ جهانی دوم و به دنبال افزایش سریع جمعیت و گسترش مشکلات شهری، ایجاد شهرهای جدید به عنوان یکی از مهم ترین سیاست های شهری برای کاهش این مشکلات در شهرهای بزرگ مطرح گردید. اما این سیاست ها در کشورهای درحال توسعه به خصوص ایران، به دلیل فقدان برنامه های دقیق و عدم توجه به نیازها و خواست های شهروندان با شکست مواجه شدند و به نظر می رسد که با توجه به استراتژی ایجاد شهرهای جدید و اهداف آن، شهرهای جدید به اهداف خود نرسیده اند. ازاین رو باید برنامه های دقیق در پیش گیریم تا علاوه بر اینکه جمعیت موجود شهرهای جدید حفظ گردند، بلکه به جمعیت آن ها نیز، افزوده شود. مشارکت مردم در امر برنامه ریزی و احترام به آراء و عقاید آن ها، شاید اولین گام برای رسیدن به هدف های برنامه ریزی شهری باشد بنابراین با توجه به اهمیت مشارکت شهروندی در موفقیت طرح های شهری، در این پژوهش، مشارکت شهروندان در کاربری اراضی شهری در شهر جدید گلبهار بررسی می شود تا شاید راه و حلی برای مشکلات شهرهای جدید باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده، جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه انجام شده است و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های رگرسیون، t-test, crosstabs, chi square و Spearman، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان مشارکت شهروندان در شهر جدید گلبهار در سطح پایینی است و کمترین میزان آن مربوط به کاربری اراضی است و همچنین میزان رضایتمندی آنان نیز از خدمات ارائه شده سطح پایینی را نشان می دهد. طبق نتایج، رابطه معناداری میان رضایتمندی، تکالیف، سن، تحصیلات، مدت اقامت و شغل با مشارکت وجود دارد اما رابطه میان جنس و تأهل با مشارکت معنادار نیست.
طرحهای جامع شهری
حوزههای تخصصی:
تحلیل اکتشافی الگوهای فضایی- زمانی رفتار بازدیدکنندگان (مطالعه موردی: مجموعه فرهنگی- تاریخی سعدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به تازگی رفتارگرایان ذهن محققان را در توسعة گردشگری بیش از پیش به شناخت ویژگی های فردی شهروندان سوق داده اند؛ زیرا کاربری های گردشگری به شدت از الگوهای رفتاری جوامع تأثیر می پذیرد. در این بین، درک بهتر الگوهای رفتاری گردشگران به ارائة مبنایی علمی در گردشگری برای مدیریت جاذبه، نوسازی محصول و بازاریابی جاذبه می انجامد. جغرافیای زمان مکان هاگراستراند چارچوب مفید و مفهومی را برای مطالعة الگوهای فعالیت فردی در حوزة فضایی-زمانی پیشنهاد می کند. مسیر فضا-زمان هستة اصلی جغرافیای زمان است که با استفاده از آن، امکان دریافت و تجزیه وتحلیل اطلاعات رفتار زمانی و مکانی گردشگران وجود دارد و سبب پیشبرد درک ما از رفتار گردشگران در هر دو بعد تئوری و عملی می شود. این پژوهش بر خصوصیات فضایی-زمانی رفتار گردشگران در مجموعة سعدآباد تمرکز دارد و سعی می کند الگوهای ساختاری رفتار آن ها را تشخیص دهد و به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که الگوی فضایی-زمانی رفتار بازدیدکنندگان سعدآباد چگونه است و از چه عواملی تأثیر می پذیرد؟ پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اکتشافی توصیفی است. در این پژوهش با تمرکز بر مفاهیم جغرافیای زمان، برای جمع آوری داده ها از روش مطالعة خاطرات فعالیت فضایی-زمانی بازدیدکنندگان، و در تجزیه وتحلیل برای ساختارسازی داده ها از روش استخراج روابط مستقیم و غیرمستقیم بر مبنای تئوری گراف استفاده شده است. نتایج تحقیق از مجموعة سعدآباد 9 خوشة الگوهای فضایی-زمانی رفتار را نشان می دهد که عوامل فضایی رفتار بزرگ ترین سهم را در تجزیه وتحلیل خوشه دارد و برای ترسیم الگوهای رفتاری شناسایی شده، نتایج سطح آلفا 25/0 مناسب تر تشخیص داده شده است.
واکاوی شاخص های منتخب محیطی-کالبدی موثر در وقوع جرم با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (نمونه موردی: محدوده کلانتری 15 شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش فیزیکی و اجتماعی شهرها و تبدیل شدن به مراکز ناهمگن اجتماعی و فرهنگی، میزان ناهنجاری های شهری نیز افزایش یافته است. بروز انواع جرایم و ناهنجاری های اجتماعی موجب اهمیت نقش محیط و کالبد در کنترل و پیشگیری بزهکاری نزد برنامه ریزان شهری شده است. در این راستا این پژوهش با هدف واکاوی شاخص های منتخب محیطی-کالبدی موثر در وقوع جرایم در محدوده کلانتری 15 (منطقه کمپلو) در شهر اهواز انجام شده است. ماهیت این پژوهش توسعه ای-کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های گرافیکی در محیط GIS بهره گرفته شد. نتایج پژوهش گویای آن است که، مرکز متوسط جرایم ارتکابی در منطقه کمپلو با مرکز جغرافیایی محدوده کلانتری (خیابان انقلاب) منطبق است، و جرایم مرتبط با سرقت در کل محدوده پخش گردیده است. با توجه به اینکه نوع شبکه ارتباطی در این محدوده شطرنجی بوده و ورودی های این محدوده به نقاط حاشیه نشین و جرم خیز ختم می گردد، زمینه مناسبی برای فرار مجرمین فراهم گردیده است. همچنین با توجه به عدم وجود روشنایی و کیفیت نامطلوب آن در خیابان های این محدوده، می توان گفت شاخص های منتخب این پژوهش سهم تاثیر گذاری در تسهیل ارتکاب جرم برای مجرمین در محدوده مطالعه داشته است
ارزیابی زیست پذیری محله های منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری طی دهه های اخیر در چارچوب گفتمان پایداری و دیدگاه بوم شناختی مورد اقبال شهرشناسان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. این تحقیق با تاکید بر شهروندان ساکن در منطقه 12 شهر تهران و با هدف شناخت وضعیت زیست پذیری انجام شده است. این منطقه در سال 1394بالغ بر 244000 نفر جمعیت داشته که در 6 ناحیه و 13 محله سکونت داشته اند. از این میان تعداد 383 خانوار به تفکیک محله و با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند؛ آنگاه با روش خوشه ای فضایی و سپس تصادفی ساده مورد پرسشگری قرار گرفتند. الگوی حاکم بر تحقیق "توصیفی تحلیلی" است. تحقیق شش بعد اقتصاد شهری، اجتماعی، زیست محیطی، خدماتی و زیرساختی، مدیریت شهری و تاریخی را در قالب 20 شاخص و 94 گویه مورد بررسی و برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون های "T-Test"، "ANOVA"، "Tuky HSD" و برای شناخت الگوی فضایی، از نرم افزار GIS و ابزارهای جانبی آن استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان داد، بعد "خدمات و زیرساخت ها" و "اجتماعی" بالاتر از حد متوسط و چهار بعد دیگر، پایین تر از حد متوسط قرار دارند. مطالعه همچنین نشان داد که الگوی فضایی زیست پذیری منطقه دارای جهت شمالی-جنوبی است؛ بدین معنا که زیست پذیری در محله های شمالی وضعیت بهتری نسبت به محله های جنوبی دارد. در مجموع محله های منطقه 12 از نظر معیارهای زیست پذیری، سطحی پایین دارند و تنها محله سنگلج واقع در نیمه غربی در شرایط نسبتا مطلوبی قرار دارد.
تحلیل ارتباط شاخص های منطقه ای محرومیت با پایداری محیطی(مورد مطالعه: روستاهای شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به تحلیل ارتباط ابعاد محرومیت روستایی با پایداری محیطی پرداخته شد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه، مصاحبه با مردم محلی، سالنامه آماری استان لرستان و داده های معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر می باشد (10619N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت شناسایی مهم ترین ابعاد محرومیت از آزمون رتبه ای هم انباشتگی اکتشافی، برای بررسی عوامل پایداری محیطی از آزمون t تک نمونه ای و نهایتا برای بررسی ارتباط ابعاد محرومیت روستایی و پایداری محیطی از مدل توبیت استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان محرومیت مربوط به محرومیت اقتصادی و فرهنگی بود. در زمینه عوامل پایداری محیطی نتایج نشان داد که هیچ کدام از عوامل مورد نظر در شرایط پایداری قرار ندارند. منابع آب، درختان و مراتع در وضعیت ناپایداری قرار دارند و تنها عاملی که وضعیتی نسبتاً پایدار داشته خاک می باشد. بررسی ارتباط بین ابعاد محرومیت و ناپایداری محیطی نشان داد که محرومیت اقتصادی (418/0) و محرومیت اجتماعی با ضریب (308/0) بیشترین اثر و رابطه را با ناپایداری محیطی داشته در حالی که محرومیت فرهنگی منطقه در سطح بالایی قرار داشته، ولی با ضریب (039/0) کمترین رابطه را با ناپایداری محیطی دارا بوده است. لذا برای کاهش ناپایداری محیطی و جلوگیری از تخریب محیط زیست توجه به ابعاد محرومیت و برنامه ریزی برای کاهش آن باید در اولویت قرار گیرد.
بررسی توزیع فضایی مراکز جاذب جمعیتی نسبت به ساختار تکتونیکی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول اساسی که در برنامه ریزی شهری باید در نظر گرفته شود، چگونگی توزیع فضایی جمعیت نسبت به عوامل و زمینه های حادثه ساز برای جمعیت شهری است. زلزله از جمله مخاطراتی است که وقوع آن خسارات جبران ناپذیری را در پی دارد. با توجه به اینکه ساختار گسلی یک منطقه رابطه مستقیمی با زلزله خیزی آن دارد، شناخت ساختار گسلی و تکتونیکی می تواند باعث توزیع مناسب مراکز جمعیتی نسبت به این ساختارها شود؛ زیرا نواحی ای که در فاصلهکمتر از پنج کیلومتر از گسل قرار دارند، نقاط بحرانی تلقی شده و هنگام وقوع زلزله بیشترین خطر تخریب در این نقاط وجود دارد. شهر کرمان به دلیل قرارگیری در یک منطقه لرزه خیز، همواره مورد تهدید زلزله است. این پژوهش سعی دارد توزیع فضایی مراکز جمعیتی شهر کرمان را نسبت به ساختار گسلی این شهر به روش توصیفی – تحلیلی بررسی نماید. بدین منظور ابتدا داده های تحقیق از سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 شهر کرمان تهیه شد. سپس انواع گسل ها تا محدوده 30 کیلومتری شهر کرمان شناسایی شد و در نهایت توزیع نقاط جمعیتی در ارتباط با گسل های معکوس، امتداد لغز، عادی و فرعی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که 669 مرکز از مراکز جاذب جمعیت در فاصله 20 کیلومتری و 407 مرکز در فاصله 30 کیلومتری از گسل معکوس، 274 مرکز در فاصله 20 کیلومتری و 775 مرکز در فاصله 30 کیلومتری از گسل امتداد لغز قرار دارند. همچنین 794 مرکز از مراکز جاذب جمعیت در فاصله 20 کیلومتری و 282 مرکز در فاصله 30 کیلومتری گسل نرمال، 699 مرکز در فاصله 20 کیلومتری و 377 مرکز در فاصله 30 کیلومتری از گسل اصلی قرار دارند. از طرفی 381 مرکز در فاصله 4 کیلومتری و 500 مرکز در فاصله 6 کیلومتری از گسل فرعی قرار دارند. همچنین 3 مرکز تجاری، یک مرکز بهداشتی- درمانی و 3 مرکز آموزشی فقط در فاصله 800 متری از این نوع گسل قرار دارند. به طورکلی در منطقه مورد مطالعه مراکز تجاری و آموزشی کمترین فاصله را با انواع مختلف گسل ها داشته و مراکز ورزشی کمترین توزیع را در حداقل فاصله از انواع گسل دارند. با توجه به توزیع نامناسب مراکز جاذب جمعیت در منطقه مورد مطالعه لزوم برنامه ریزی مناسب و کارآمد جهت جلوگیری از خسارت های احتمالی در این منطقه بسیار ضروری است.
عوامل مؤثر در طراحی پایدار منظر اکولوژیک رودخانه مطابق با میزان آب و خشکی های فصلی(مورد شناسی: رودخانه زاینده رود اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
131 - 152
حوزههای تخصصی:
برهم خوردن تعادل اکوسیستم رودخانه های شهری نه تنها موجب اختلال در جریان آبی رودخانه ها می شود، بلکه آثار نامطلوب زیست محیطی آن در طولانی مدت در زندگی ساکنان شهر منعکس می شود و تا نسل ها ادامه خواهد داشت. از جمله مخاطرات تأثیرگذار بر اکوسیستم رودخانه ها، کمبود آب و خشکسالی است. رودخانه زاینده رود یکی از مهم ترین رودخانه های دائمی ایران است که در طی سال های گذشته دچار کمبود آب و خشکی های نامنظم فصلی شده است. حوزه آبریز زاینده رود در منطقه مرکزی ایران، یکی از حوزه های آبریز تحت تنش است و افزایش در مصرف آب و خشکسالی سبب شده تا این حوزه، تحت تنش آبی مداوم قرار گیرد و در سال های اخیر خسارات زیست محیطی زیادی به این منطقه و کشور وارد شود. چنین به نظر می رسد که طراحی پایدار منظر مطابق با ویژگی های اکولوژیک رودخانه، راهکاری مؤثر درجهت پاسخگویی به این مسأله است و می تواند به حفظ منظر رودخانه ها به عنوان یک اکوسیستم پویا و پایدار کمک کند. دستیابی به مؤلفه های پایداری در طراحی منظر رودخانه در بستر طراحی اکولوژیک، می تواند علاوه بر تأمین نیازهای اکولوژیک نسل امروز، پاسخگوی نیازهای نسل فردا نیز باشد و به بهبود حیات رودخانه کمک کند. تأکید این مقاله بر رودخانه زاینده رود است و در این راستا پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، به بررسی عوامل و لایه های تأثیرگذار در طراحی اکولوژیک رودخانه پرداخته است و سپس به منظور شناسایی پتانسیل های مکانی (با استفاده از فرایند "AHP") به ارائه مدلی برای طراحی منظر مناسب در این رودخانه در شرایط خشکی می پردازد. نتایج این مقاله شامل راهکارهایی درجهت طراحی پایدار اکولوژیک منظر رودخانه زاینده رود است که بیان کننده اهمیت فاکتورهای ایمنی و امنیت، نفوذپذیری، زیرساخت ها، نشانه ها و پوشش گیاهی در طراحی است.
تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی شهر خلاق (مطالعه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق به عنوان مراکز نوآوری، خلاقیت و تبدیل ایده به ثروت شناخته می شوند. از آنجا که ایده و نوآوری، عناصر اصلی رقابتی در عصر جهانی شدن هستند، داشتن شهر خلاق، آرمان هر جامعه ای به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در برنامه ریزی شهر خلاق با تأکید بر شهر ارومیه است. نوع پژوهش کاربردی است و به روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری آن سی نفر از استادان، متخصصان و کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری هستند. گردآوری داده ها برای بررسی مؤلفه های شهر خلاق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) صورت می گیرد. این مؤلفه ها و معیارها عبارت اند از: مقیاس، صنایع خلاق، طبقه خلاق، زیرساخت های خلاقیت، کارایی و اثربخشی، سرزندگی، فناوری ارتباطی، تنوع اجتماعی، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی که برای این منظور، 16 زیرمعیار و 106 متغیر با بررسی دقیق منابع خارجی و داخلی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه و مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های پنل خبرگان، تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار میک مک به صورت ترکیبی استفاده شد. نتایج پژوهش و نحوه توزیع و پراکنش متغیرها در صفحه پراکندگی، نشان دهنده ناپایداری سیستم است. با توجه به نتایج نرم افزار میک مک، پانزده عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند که بیشترین تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را داشتند. از میان این عوامل، شش عامل به طبقه خلاق و سه عامل به زیرساخت های خلاقیت مربوطند که بیشترین تأثیر را بر قرارگرفتن ارومیه در مسیر تحقق شهر خلاق دارند.
ارزیابی نقش احیا و باززنده سازی روددره ها در توسعه گردشگری شهری (مطالعه موردی: روددره فرحزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
63 - 75
حوزههای تخصصی:
روددره های شهری جزیی از پیکره طبیعی شهر و بستر پیوند زندگی شهری با طبیعت است. احداث تأسیسات در حریم و حتی بستر این روددره ها، روند طبیعی را در آن هادچار اختلال کرده است. در این میان، برنامه ریزی این دره ها به عنوان سبز راه و محل گذران اوقات فراغت و فعالیت های گردشگری می تواند در بهبود وضعیت زیست محیطی این نواحی در کنار ایجاد پتانسیل های تفریحی برای ساکنان شهر و گردشگران مؤثر باشد. این پژوهش با تکیه بر مطالعه در روددره فرحزاد شهر تهران، در پی ارزیابی نقش احیا و باززنده سازی روددره ها در توسعه گردشگری شهری است. نوع پژوهش کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، گردشگرانی هستند که برای گذران اوقات فراغت به روددره فرحزاد مراجعه می کنند. به دلیل نداشتن تعداد دقیق آمار، تعداد نمونه با مشورت با اساتید، 350 نفر تعیین شد. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. تمرکز اصلی پژوهش در بخش مطالعه میدانی بر پرسشنامه است. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه پس از کدگذاری و انتقال به نرم افزار رایانه ای SPSS، تجزیه و تحلیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های ضریب همبستگی و رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که احیا و باززنده سازی روددره فرحزاد در رونق گردشگری شهری تأثیر زیادی داشته و موجب توسعه گردشگری شهری شده است. البته مشاهدات میدانی و مصاحبه با افراد مطلع نشان می دهد که هنوز اهداف توسعه پایدار گردشگری شهری محقق نشده است.
ارزیابی اجتماعی حلقه مفقوده طرح های توسعه کشور
حوزههای تخصصی:
رتبه بندی مناطق شهری و شناسایی عوامل رضایت شهروندان از عملکرد اتوبوسرانی زنجان (با استفاده از الگوی تلفیقی کانو– تاپسیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک بدون جابه جایی نمی توان شهری را زنده و پویا تصور کرد. این فعالیت چندان با زندگی بشر عجین شده است که تقریباً نمی توان آن را جدا از فعالیت های روزمره به شمار آورد. در قرن گذشته تغییر جهت کلی از حمل ونقل خودرومدار به سمت گسترش شبکه های حمل ونقل همگانی به وجود آمده و از اواخر دهه ۱۹۸۰ سرمایه گذاری جهت ایجاد انواع سامانه های حمل ونقل همگانی در شهرها ابعاد گسترده تری یافته است. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل کلیدی رضایت شهروندان از عملکرد اتوبوسرانی زنجان و رتبه بندی مناطق شهری در جهت آسایش و ارتقای سطح زندگی شهروندان، از نظر ماهیت، توصیفی و از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق شهروندان زنجانی است که از اتوبوس حداقل هفته ای دوبار استفاده می کنند. حجم نمونه از طریق نسبت رضایت مشتریان محاسبه شده است. نتایج پیاده سازی ماتریس کانو نشان دهنده نارضایتی کلی نسبت به عملکرد شبکه اتوبوسرانی در سطح شهر زنجان با شاخص نارضایتی ۵۴/۰- است. بهینه نبودن خطوط و در نتیجه آن، افزایش زمان سفر از مهم ترین عوامل نارضایتی و برخورد مناسب مسافران و استقرار مناسب ایستگاه های اتوبوس مهم ترین دلیل رضایت از سیستم اتوبوسرانی شهر زنجان می باشد. استفاده از اتوبوس در منطقه ۳ کمترین کاربرد و در منطقه ۲ بیشترین کاربرد را دارد. دیگر مناطق شهری از کاربرد مشابهی برخوردار هستند و تفاوت آن ها به لحاظ امتیاز قابل توجه نمی باشد.
ارزیابی دوره های برنامه ریزی توسعه و عمران شهر مشهد با استفاده از مؤلفه های رشد هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش سعی دارد بر مبنای شاخص های ارائه شده توسط نظریه رشد هوشمند شهر به ارزیابی طرح های توسعه و عمران در ایران بپردازد و میزان همسو بودن این اسناد را به عنوان جامع ترین و مهمترین سند توسعه ی شهر با دیدگاه رشد هوشمند پایش نماید. روش این تحقیق تحلیلی- تطبیقی و بر مبنای آمار استنباطی به دست آمده از تحلیل و کدگذاری داده های سه دوره طرح های توسعه و عمران شهر مشهد و تلفیق آنها به روش ارزیابی چند معیاره و سلسله مراتبی AHPمی باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بین 4 شاخص انتخاب شده به دلیل وجود داده های قابل استناد در ایران از بین شاخص های ده گانه رشد هوشمند، اهمیّت شاخص توسعه درون زا قوی و مستقیم به سمت جوامع موجود با توجه به شرایط و نیازهای فعلی جامعه شهری در ایران از بقیه شاخص ها بطور چشم گیری بیشتر می باشد. از دلایل آن شاید بتوان به این مورد اشاره کرد که با استفاده از مؤلفه ی توسعه به درون بتوان به سایر مؤلفه ها از جمله حفظ زمین های باز، کاربری مختلط، ساختمان های فشرده دست پیدا کرد. همچنین، با توجه به ضرایب اهمیّت مؤلفه های بررسی شده، مشخص شد که دوره ی برنامه ریزی طرح جامع مهرازان در بازه ی زمانی 69-1349 در مجموع تطابق و همسویی بیشتری با شاخص های رشد هوشمند داشته است.
سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری و ارزیابی عوامل فردی، اجتماعی مؤثر بر آن (مطالعه موردی: شهر دهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در ایران سبب گردیده که شهرهای امروزی با مسائل زیادی روبه رو باشند، بدین منظور بایستی تشکیلاتی به صورت سازمان یافته، اصولی و منظم به اداره ی امور شهر بپردازد. نهاد شهرداری در اغلب کشورهای جهان ازجمله ایران اداره امور شهر را بر عهده دارد و بررسی عملکرد آن همواره موردبحث و بررسی محققان بوده است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد شهرداری شهر دهدشت در ابعاد مختلف و ارزیابی عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن از نگاه شهروندان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سرپرستان خانوار شهر دهدشت (153695) و حجم نمونه موردبررسی با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از بین آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شده و با ابزار پرسشنامه موردبررسی قرارگرفته اند. از روش های تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ به منظور سنجش روایی و پایایی ابزار پژوهش استفاده گردیده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که شهروندان از عملکرد شهرداری در بعد وظایف فنی- عمرانی ""تا حدی راضی""، در بعد وظایف خدماتی ""راضی"" و در بعد وظایف اجتماعی فرهنگی ""ناراضی"" هستند. همچنین در نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مشخص گردید که مشارکت اجتماعی، آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی و سن حدود 26 درصد از تغییرات متغیر وابسته (رضایت از عملکرد شهرداری) را تبیین کنند.
سنجش آسیب پذیری سازه ای بافت فرسوده شهری در برابر مخاطرات، با رویکرد پدافند غیر عامل (مطالعه ی موردی: بافت فرسوده مرکزی کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در پی تغییرات سریع شهرها، بخشی از بافت های شهری به علت فرسودگی و ناکارآمدی نتوانسته اند ارتباطی مناسب با محیط خود و خدمات دهی به بهره برداران برقرار کنند. وجود سطح گسترده بافت فرسوده یکی از مهم ترین چالش های مدیران شهری، شهرسازان و معماران می باشد، زیرا عدم توجه به این بافت ها موجب زوال شهر و توسعه ناهمگون آن وایجاد شهرهایی نوپا در حاشیه شهر قدیمی می گردد. منطقه یک شهر اهواز به این علت که بخش قابل توجهی از مشکلات شهر اهواز در این منطقه نمود عینی یافته است و بخش مرکزی به دلیل گستردگی بیش از حد بافت فرسوده و روند فرسودگی شدید در آن، به عنوان قلمرو مورد پژوهش انتخاب شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای- کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای وبررسی های میدانی است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، شاخص های اسکلت ساختمان، جنس مصالح، تعداد طبقات و قدمت ساختمان استخراج شد. برای کشف روند الگوها از ابزار Regression و برای وزن دهی به لایه ها در داده های فضایی از روش خود همبستگی فضایی موجود در نرم افزار Geoda استفاده شد. همچنین برای بررسی آسیب پذیری بافت فرسوده از روش ( [1]Aneslin Local Morans) از ابزار sisylanA reiltuO & retsulC از مجموعه ابزارهای موجود در slooT scitsitatS laitapS مربوط به نرم افزار SIG crA استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد 38/54 درصد مساحت در بازه آسیب پذیری متوسط تا زیاد قرار دارد و گویای این است که بخش زیادی از بافت فرسوده در محدوده مرکزی شهر اهواز به نوعی نیازمند برنامه ریزی پدافند غیرعامل می باشد. [1]- انسلین محلی موران
مکان یابی ایجاد فضای سبز در شهرستان تبریز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش نگرانی ها در زمینه گرمایش جهانی و تغییر اقلیم، روش ترسیب خاک در نتیجه جنگل کاری در اراضی بایر و تخریب شده و مدیریت بهینه آن، روش مناسبی برای کاهش تراکم دی اکسید کربن اتمسفری است. لذا با توجه به مسأله گرمایش جهانی و گسترش صنایع شهری در آلایندسازی هوا؛ استطاعت اراضی شهرستان تبریز در ایجاد پارک جنگلی با استفاده از تکنیک های اطلاعات مکانی و تحلیل سلسله مراتبی AHP مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های مورد استفاده در این پژوهش از نقشه های پایه در دسترس و تصویر ماهواره ای اسپات 2005 هم چنین مطالعات میدانی جمع آوری شد. نقشه های رقومی شده منطقه با استفاده از تکنیک های اطلاعات مکانی به نقشه های معیار (شیب، جهت، ارتفاع، کاربری اراضی، زمین شناسی، خاک، شهر، شبکه ارتباطی، روستا و آبراهه اصلی) تبدیل و جهت مقایسه دوبه دوی ارزش گذاری گردید. به طوری که ارزش هر یک از معیارها با توجه به استطاعت هر واحد در نظر گرفته شد. مقایسه دوبه دوی معیارهای حاصل از تکنیک های اطاعات مکانی با استفاده از برنامه الحاقی ماریونی تحت محیط GIS انجام پذیرفت و وزن معیارهای مورد بررسی محاسبه شد. سپس نقشه نهایی در فرمت رستر و با استفاده از وزن هر یک از معیارها استخراج و در 5 کلاس از بسیار ضعیف تا بسیار مناسب طبقه بندی و بهترین مکان با مساحتی در حدود 4 درصد از کل شهرستان استخراج گردید.
جایگاه تصویر ذهنی ساکنان محلی در توسعه ی گردشگری (نمونه موردی: شهر آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی یکی از عوامل کلیدی در فهم حمایت برای توسعه صنعت گردشگری است، به این ترتیب، این یک فرصت است که بتوان ادراک ساکنان را از اثرات و تغییرات ایجاد شده توسط گردشگران شناسایی کرد، از طرف دیگر تبلور یافتن گردشگری به عنوان یک نیاز ، تبدیل شدن به بزرگ ترین صنعت خدماتی دنیا و تخصصی شدن گردشگری این فرصت را فراهم کرده تا هر مقصدی جهت بهره جستن از منافع حاصل از گردشگری امیدوار کننده باشد. اما مسلماً این کار بدون شناسایی عوامل تأثیرگذار، برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک امکان پذیر نخواهد بود. بر این اساس پژوهش حاضر سعی دارد با توجه به قابلیت های شهر آران و بیدگل درزمینه گردشگری، به بررسی تصویر ذهنی ساکنان محلی و اثرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیست در توسعه ی گردشگری بپردازد. روش بررسی در تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش ساکنان محلی شهر آران و بیدگل می باشند که بر اساس فرمول کوکران 381 نفر محاسبه شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. درتحلیل های مورد نظر داده ها در سطح توصیفی، با نرم افزار SPSS ، و در سطح استنباطی، برای برازش مدل و آزمون روابط از نرم افزار AMOSاستفاده گردید. یافته های حاصل از تحلیل عاملی مدل مرتبه دوم حاکی از آن است که سه عامل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قادرند اثرات توسعه گردشگری را اندازه گیری نمایند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در بین متغیرهای اصلی تحقیق، متغیر اقتصادی با 79/0 درصد برازش بیشترین تاثیر را بر ادراک ساکنین از گردشگران داشته است و بعد از آن مسائل فرهنگی و اجتماعی با 74/ درصد در درجه دوم قرار دارد در این بین شاخص زیست محیطی با 69/ درصد کمترین اثر از ادراک را در بین ساکنین داشته است.
سنجش نگرش زنان تحصیل کرده به فضاهای بی دفاع شهری (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت در فضاهای شهری جزو مسائل مهم زندگی شهری بوده و در صورتی که فضای شهری احساس ترس و ناامنی را در شهروندان القاء کند، تبدیل به فضای بیدفاع می شود. بعضی از فضاهای شهری برای تمام شهروندان میتواند القاء کننده ترس و ناامنی باشد. در این میان احساس ترس در فضاهای شهری برای زنان بیشتر از مردان است. نگرش زنان به فضاهای شهری، متفاوت از نگرش مردان بوده و فضاهای ناامن برای زنان تعریف شده و ویژگیهای خاصی را دارد. مقاله حاضر قصد دارد نگرش دانشجویان دختر دانشگاه تبریز را نسبت به فضاهای ناامن و بیدفاع شهر مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است که دادههای آن از طریق پرسش نامه به دست آمده. جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه تبریز بوده و تعداد نمونه مورد مطالعه 100 نفر از دانشجویان دختر بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. تحلیل آماری یافتههای حاصل از پرسش نامه در محیط نرم افزار SPSS و با کمک تحلیل آنوا، آزمون تی تک متغیره، آزمون همبستگی کندال و اسپیرمن صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که فضاهای شهری کم نور، تاریک، دورافتاده، باریک، فضاهای نیمه کاره و خلوت القاءکننده ترس در زنان هستند و از طرفی بین احساس ترس و سطح تحصیلات رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی افزایش تحصیلات سبب کاهش القای ترس در بین زنان میشود.