فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اماکن و فضاهای ورزشی از مهمترین کاربری های شهری در جهت افزایش سلامت جسمانی و روانی شهروندان می باشند، که مکان گزینی بهینه برای آنها از مهمترین وظایف مدیران، مسئولان و برنامه ریزان شهری است. تعدد عوامل مؤثر در مکان یابی اماکن ورزشی با توجه به مشکلات شهرهایی با بافت فشرده همانند اصفهان، استفاده از روش های نوین را امری بسیار ضروری نموده که بی توجهی به این موضوع در بسیاری از موارد موجب هدر رفتن سرمایه های زیادی شده است. هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت مکانی اماکن ورزشی موجود در دو منطقه 5 و 6 شهر اصفهان و ارزیابی عملکرد مدیران مربوطه در زمینه مکان یابی بود، که متعاقبا به واسطه نتایج به دست آمده به تعیین نیازها و کمبود های موجود در محدوده پرداخته شد. در این پژوهش از فن آوری GIS استفاده شد که ابتدا داده های مکانی از روی نقشه های رقومی و خطی تهیه و سپس داده های توصیفی جمع آوری شده از اسناد و مدارک، آمار و مشاهده میدانی با آن ها تلفیق و تشکیل پایگاه اطلاعاتی دادند. برای انجام عملیات تحلیل فضایی از معیارهای سازگاری، ایمنی، جمعیت، دسترسی و توزیع عادلانه استفاده گردید، که با استفاده از یک روش ابتکاری برای هر یک از اماکن ورزشی بر اساس هر معیار امتیازی در نظر گرفته شد. پس از جمع بندی امتیازهای به دست آمده مشخص شد، 7 درصد از اماکن مورد بررسی در وضعیت بسیار نامناسب، 26/52 درصد در وضعیت نامناسب، 63/29 درصد در وضعیت متوسط، 88/9 درصد در وضعیت مناسب و 23/1 درصد در وضعیت بسیار مناسب قرار داشتند. در نهایت، بر اساس نقشه ها و نتایج به دست آمده، کمبودها و نیازهای منطقه از لحاظ تاسیسات ورزشی به طور کامل مشخص گردید.
شبیه سازی شهری
تحلیل گفتمان عدالت فضایی در سند سیاست گذاری مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: شناخت و تحلیل فضا از طریق هدف ها و فرایندهایی که آن را قوام بخشیده اند اهمیت زیادی دارد. این اهداف و فرایندها توسط ساختارها، قوانین و نهادهای موجود که در ایجاد نا عدالتی تأثیر بسزایی دارند تهیه و پیاده سازی می شوند. در این میان، سیاست گذاری عرصه مهم و قدرتمندی در تولید فضا و ایجاد عدالت یا نا عدالتی فضایی به شمار می رود. بر این اساس عدالت فضایی یک ابزار مفهومی است که در چارچوب آن می توان پویایی، فرایندها و ابزارهای تولید فضای شهری را در دست یابی به شهری عدالت محور مورد بررسی و تحلیل قرار داد. در این راستا هدف اصلی این پژوهش، تحلیل محتوای سیاست گذاری مدیریت شهری در چارچوب معیارهای گفتمان عدالت فضایی می باشد. روش: از آنجایی که طرح جامع شهر تهران سند اصلی در حوزه سیاست گذاری شهری است؛ در این مقاله به عنوان نمونه معرف اسناد سیاست گذاری انتخاب و با استفاده از روش کیفی و تحلیل تم، اصول و مؤلفه های مورد توجه در ارتباط با گفتمان عدالت فضایی از آن استخراج و تحلیل شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که این سند به معیارهای نفی حاشیه ای شدن، همه شمولی، برابری فرصت ها و مشارکت توجه بیشتری داشته است. در مورد معیارهای تنوع، شفافیت و توافق، شواهد به دست آمده حاکی از توجه کمتر سند به اصول و مؤلفه های موجود در این معیارها می باشد. در زمینه معیارهای آزادی و تفاوت نیز؛ سند در حد برخی ایده های کلی که فاقد سیاست پیشنهادی مشخص می باشد باقی مانده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد در سند در سیاست گذاری مدیریت شهری تهران، برخی زمینه ها و ابعاد عدالت فضایی مورد توجه قرار گرفته است که می توان آن را به وجود نسبی «عدالت حالت فضایی» در سیاست گذاری مدیریت شهری تعبیر کرد.
تحلیلی بر وضعیت مسکن در استان لرستان با استفاده از مدل های تحلیل عاملی (تاکسونومی عددی و ویلیامسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن عنصر اصلی جامعه پذیری افراد نسبت به جهان و مملو از ارزش های سمبلیک به عنوان نشانه منزلت و ترجمان زندگی و مهم ترین کاربری کمی و کیفی شهری محسوب می گردد و کمیت و کیفیت آن گویای وضعیت اجتماعی- اقتصادی شهر و بسیاری از واقعیت های جامعه است. مسکن یکی از شاخص های تعیین کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی است و به عنوان جزء لاینفک توسعه اقتصاد ملی مطرح می باشد. هدف این مقاله ارائه تصویری از وضعیت مسکن و تعیین نیازهای سکونتی استان لرستان و رتبه بندی شهرستان های استان از نظر وضعیت کمی و کیفی مسکن جهت اولویت بندی برای برنامه ریزی مسکن در سطح این استان می باشد. نوع تحقیق بنیادی-کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مدل های کمی است. متغیر های مورد بررسی در این مقاله، مشتمل بر برآورد سری زمانی موجود مسکن، برآورد و مقایسه تطبیقی نرخ تخریب، رتبه بندی شهرستان ها بر اساس شاخص های ترکیبی مسکن، محاسبه شاخص شکاف درون منطقه ای و تعیین نقاط بحرانی استان از نظر شاخص های مسکن است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان نرخ تخریب مسکن در استان لرستان 7/2 درصد، درمناطق شهری 4/2 درصد و در مناطق روستایی 2/3 درصد است. همچنین در بین شهرهای مورد مطالعه دلفان، کوهدشت، سلسله و پل دختر دارای بدترین وضعیت مسکن و خرم آباد و بروجرد دارای بهترین وضعیت مسکن در استان لرستان می باشند
مکانیابی پارکینگ طبقاتی چندمنظوره با تأکید بر کاربری پناهگاه با استفاده از GIS و روش تصمیم گیری چندمعیارهAHP (مطالعه موردی: منطقه 14 شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
حفظ جان غیر نظامیان از جمله مهم ترین اهداف مسئولان کشور در کاهش آسیب پذیری حوزه ی نیروی انسانی بوده و ایجاد فضاهای امن و پناهگاهی در زمره ی اقدامات رسیدن به این هدف می باشد. با توجه به هزینه بالای احداث فضاهای امن پناهگاهی، احداث فضاهای چند منظوره به نحوی که در زمان صلح به کاربری خاصی تعلق یابند و در زمان بحران به عنوان فضای امن پناهگاهی استفاده شوند، امری منطقی، مقرون به صرفه و دارای اهمیت است. هدف از انجام این تحقیق، مکانیابی یک کاربری عمومی مورد نیاز در منطقه 14 تهران است که قابلیت بهره برداری به عنوان فضای امن را دارا باشد. به همین منظور با اعمال نظر کارشناسان در محدود مورد مطالعه، پارکینگ طبقاتی به عنوان کاربری عمومی شهری انتخاب شد. تبیین شاخص های مکانیابی نیز بر این اساس قرار گرفت که کاربری پارکینگ طبقاتی علاوه بر ارزش کارکردی در زمان صلح، در زمان بحران به عنوان فضای امن پناهگاهی قابلیت بهره برداری را داشته باشد. این مهم از طریق بررسی تحلیلی تحقیقات گذشته و دریافت نظرات کارشناسان انجام پذیرفت. در ادامه با روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و وزن دهی به شاخص های مکانیابی از طریق پرسشنامه، لایه های مربوط به هر شاخص در نرم افزار GIS تشکیل و سپس با روی هم اندازی لایه ها مکان نهایی شناسایی و معرفی گردید.
بررسی تطبیقی جرایم در بافت های شهری (مورد مطالعه: شهر پارس آباد مغان-استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرایم شهری زاییده گریزناپذیر جمعی شدن و تراکم افراد انسانی در شهرها است. جرم و جنایت به عنوان یک عامل نگران کننده اجتماعی در فضاهای شهری امنیت شهروندان را با مشکل مواجه کرده است. مباحث خشونت شهری و جرایم و ارتباط آن با بافت فیزیکی شهرها ازجمله مباحث مهمی است که در تمامی جوامع به اشکال و میزان گوناگون و متفاوت مشاهده می شود. در این پژوهش سعی شده است تا میزان وقوع جرایم در بافت های مجاز و غیرمجاز شهری به صورت تطبیقی در شهر پارس آباد مغان مورد بررسی قرارگیرد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی است و ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنانی است که در دو بافت موردمطالعه ساکن هستند. برای جمع آوری داده ها براساس روش کوکران 350نمونه از ساکنان برای بررسی میزان جرایم در محل سکونت آنها به طور تصادفی انتخاب شدند. ازاین بین، 175خانوار از بافت مجاز و 175خانوار نیز از بافت غیرمجاز انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی (مانند آزمون تیتست، کایدو، تحلیل میانگین چندجامعه) و همچنین برای سطح بندی جرایم از مدل تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج کلی به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که میزان وقوع جرایم در بافت غیرمجاز شهری بیشتر از بافت مجاز است. به عبارت دیگر، بین نوع بافت کالبدی شهرها و میزان جرایم رابطه معنی داری وجوددارد.
جهان نما و کرمان
ظرفیت سنجی توسعه شهری در بسترهای طبیعی با استفاده از عملگرهای فازی و مدل FAHP در حوضه آبریز غفار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش جمعیت در شهرها و گسترش روزافزون شهرنشینی و شهر گرایی، چالش اصلی در فرایند مدیریت و برنامه ریزی شهرها مکان یابی و انتخاب بسترهای بایسته در جهت گسترش های آتی شهری است که یکی از این عرصه ها دشت ها و بسترهای طبیعی همچون حوضه های آبریز است. دراین بین توجه به مسائل و شاخصه های طبیعی و انسانی موجود در این بسترها در جهت آگاهی از نوع انتخاب بسترها برای توسعه های آتی شهری بسیار ضروری است. در این راستا در پژوهش حاضر به شیوه «توصیفی – تحلیلی»باهدف گذاری ظرفیت سنجی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان،سعی شده است با به کارگیری 11 شاخص مؤثر در فرایند توسعه شهری در این حوضه که در دو بخش انسانی و طبیعی دسته بندی شده اند نقاط مستعد و نامساعد برای توسعه های آتی شهری در این حوضه مورد شناسایی قرار گیرد. جهت شناسایی توان و ظرفیت توسعه شهری در حوضه آبریز غفار و مقایسه نتایج تحلیلیآن از عملگرهای ANDFuzzy، OR Fuzzy، Product و Gama Fuzzy و همچنین مدل تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHPاستفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مطابق عملگرها و مدل بکار رفته در پژوهش، قسمت های شمالی و مرکزی حوزه آبریز غفار تا منتهی الیه جنوبی حوزه دارای توان توسعه شهری بسیار پایینی است و قسمت های محدودی از جنوب شرقی حوضه و نوار مرزی شرق حوضهمناسب برای توسعه شهری بوده است. البته این امر در عملگر گامای فازی با میزان آستانه 7/0 و به جهت تلفیق سازگار گرایش های کاهشی و افزایشی موجود در آن با دقت و جزییات بهتر و بیشتری نسبت به دیگر عملگرها و مدل FAHP نشان داده شده است.در این بیننتایج عملگرهای OR و مدل FAHP ضعیف تر و با جزییات کمتری این مسئله را نشان داده است که به علت اتخاذ گرایش افزایشی آن بوده است.
ارزیابی جای پای اکولوژیک سیستم های حمل و نقل شهری در کلان شهرها مورد شناسی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل درون شهری یکی از عناصر اصلی و مهم سیستم شهری است که از یک طرف، زمینة تحرّک و پویایی شهر را فراهم کرده و دسترسی مردم و شهروندان را به نقاط و کاربری های مختلف شهری ممکن می سازد؛ از طرف دیگر، گسترش حمل و نقل شهری پیامدهایی از قبیلِ نرخ فزایندة تصادفات رانندگی، مصرف بی رویة انرژی های فسیلی، تولید آلاینده های مخرّب سلامت انسان و محیط زیست و هزینه های کلان ناشی از این موارد را به دنبال دارد. پژوهش حاضر در تلاش است تا با استفاده از روش جای پای اکولوژیک، نحوة استفاده و بهره برداری سیستم های حمل و نقل شهری مشهد از سوخت های فسیلی و پیامدهای زیست محیطی آن را بسنجد؛ بنابراین پژوهش حاضر، از نظرِ ماهیت و روش دارای رویکرد تحلیلی و کاربردی است که ابتدا با استفاده از مطالعات میدانی، اسنادی و کتابخانه ای به بررسی و استخراج اطلاعات موردِنیاز پرداخته و سپس میزان مصرف و مقدار زمین موردِ نیاز این میزان مصرف را با استفاده از شاخص جای پای اکولوژیک محاسبه کرده و پیشنهادهایی برای کاهش مصرف سوخت و بهبود کیفیت محیط زیست شهر مشهد ارائه کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شهر مشهد، سیستم اتوبوس رانی بیشترین سازگاری را با محیط زیست دارد و تنها سیستم حمل و نقل درون شهری مشهد است که سرانة جای پای اکولوژیک آن کمتر از سرانة جهانی آن است. همچنین نتایج محاسبات نشان می دهد که هر یک از سیستم های حمل و نقل؛ یعنی مینی بوس، تاکسی و مسافرکش ها، سواری های شخصی و موتورسیکلت ها، به ترتیب 2، 6، 12 و 5/5 برابر بیشتر از سیستم اتوبوس رانی از منابع زیست محیطی استفاده می کنند و به محیط زیست شهر مشهد خسارت می زنند.
تحلیل و بررسی تأثیر بیلبوردهای تبلیغاتی بر منظر شهری شهر لاهیجان، بر مبنای ضوابط و مقررات پیشنهادی سامان دهی تابلوهای شهری در ایران با روش تحلیل سوات (SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در ایران و بیشتر نقاط جهان، منظر خیابان ها و مراکز فعال شهرها از بیلبوردهای تبلیغاتی رنگارنگ و مختلف پوشیده شده است، تا آنجا که برخی از متخصصان این فراوانی و تنوع را نوعی آشفتگی و آلودگی بصری به شمار آورده اند. در حقیقت، وجود تابلوهای آگهی، به ویژه بیلبوردهای تبلیغاتی لازمه زندگی شهری است و جلوگیری از آلودگی بصری ناشی از تبلیغات و حاکمیت زیبایی در منظر شهرها نیز ضرورت دارد؛ لازمه حاکمیت زیبایی نیز برخورداری از قانون و قواعد مدون است. هدف این پژوهش شناسایی تأثیر بیلبوردهای تبلیغاتی بر منظر شهری لاهیجان است و در انجام آن از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. در این پژوهش، ابتدا مفاهیم و تعاریف اولیه منظر و تبلیغات بررسی شده است؛ در ادامه، مجموعه ای از معیارها و شاخص ها در ارتباط با تبلیغات و منظر شهری در قالب جداولی استخراج گردید؛ سپس از طریق مشاهده و جمع آوری اطلاعات، به روش میدانی (مصاحبه، برداشت اطلاعات میدانی و عکس برداری و استفاده از سر شماری ها) شاخص ها با وضع موجود مقایسه شدند. پس از آن، نقاط قوت و ضعف موجود در منظر شهر لاهیجان که به دلیل وجود بیلبوردهای تبلیغاتی ایجاد شده است، با روش SWOT، بررسی شد. در انتها، این نتیجه حاصل شد که بیلبوردهای تبلیغاتی لاهیجان با اینکه در بیشتر موارد استانداردها و شاخص ها را رعایت کرده اند، به علت نصب در مکان نامناسب، عدم رعایت استاندارد مشخصات فیزیکی، عدم رعایت استاندارد حریم تابلوهای تبلیغاتی و نورپردازی نامناسب و کم توجهی به زمینه فرهنگی و تاریخی، مطلوبیت بصری لازم را ندارند، در نتیجه ضرورت دارد در این زمینه اصلاحاتی صورت پذیرد. به منظور انجام این اصلاحات، در این پژوهش رویکرد تدوین ضوابط عام کمی و کیفی و ارائه الگوها و نمونه های مناسب مطرح و پیشنهادهایی برای طراحی و سامان دهی بیلبوردهای تبلیغاتی شهر لاهیجان ارائه شد.
سنجش نابرابری فضایی شاخص های فرهنگی بین شهرستانی با استفاده از مدل ویکور (مطالعه موردی: شهرستان های کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مسائل مؤثر بر رفتارها در جوامع انسانی مقوله فرهنگ است. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، توسعه فرهنگی یکی از ابعاد اصلی فرایند توسعه محسوب می شود. بنابراین برای برنامه ریزی، تخصیص منابع و اعتبارات میان مناطق مختلف، شناسایی جایگاه منطقه در بخش مربوطه و سطح بندی برخورداری از مواهب توسعه ضروری است. هدف از این پژوهش، تعیین و تحلیل سطح توسعه فرهنگی و نابرابری ناحیه ای شهرستان های استان کرمانشاه با استفاده از مدل آنتروپی- ویکور است. جامعه آماری پژوهش، ۱۴ شهرستان استان کرمانشاه است. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- کمی و تحلیلی است. در این پژوهش از ۲۰ شاخص فرهنگی برای سطح بندی و جایگاه هر یک از شهرستان های استان کرمانشاه در چهار سطح توسعه یافته (فرا برخوردار)، در حال توسعه (برخوردار)، توسعه نیافته (نیمه برخوردار) و محروم (نابرخوردار) بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش مبین آن است تنها شهرستان کرمانشاه در سطح توسعه یافته و رتبه اول قرار دارد و شهرستان های اسلام آباد غرب و صحنه در سطح در حال توسعه (برخوردار) و رتبه دوم قرار دارند. شهرستان های کنگاور، سنقر، هرسین، پاوه، سرپل ذهاب، گیلانغرب، قصر شیرین در سطح توسعه نیافته (نیمه برخوردار) و در رتبه سوم و شهرستان های روانسر، دالاهو، ثلاث باباجانی و جوانرود در سطح محروم (فروبرخوردار) و رتبه چهارم قرار دارند. یافته های حاصل نشان می دهد که نابرابری های فضایی فرهنگی، در سطح استان بسیار بالا است و تناسب چندانی با عدالت اجتماعی نداشته و لازم است به توزیع عادلانه منابع وخدمات فرهنگی در سطح توسعه فرهنگی توجه جدّی شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر تغییر کاربری فضای سبز (باغ ها) در شهر جهرم با تأکید بر نقش مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع فضای سبز (باغات) در شهر جهرم موضوعی مهم و استراتژیک است و به جرأت می توان گفت که بخشی از هویت شهری جهرم با مسئله فضای سبز (باغات) و به ویژه باغات داخل شهر پیوند دارد. پژوهش پیشِ رو به تحلیل عوامل مؤثر بر تغییر کاربری فضای سبز (باغات) در شهر جهرم طی سال های ۱۳۷۵-۱۳۸۹ (با تأکید بر نقش مدیریت شهری) پرداخته است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی است و نوع آن کاربردی توسعه ای است. اطلاعات مورد نیاز از دو طریق اطلاعات کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه و مشاهده) جمع آوری و با نرم افزارهای GIS و Excel تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند عامل اقتصادی با ۸۴/۲۶ درصد مهم ترین عامل تغییر کاربری باغات به شمار می رود. بحران آب (۸/۱۵ درصد)، عدم ثبات بازار (۲۱/۴ درصد)، کمبود خدمات پشتیبان تولید (۲۱/۴ درصد) و ناامنی در باغات (۱۵/۳ درصد)، پیشنهاد طرح های توسعه شهری (۴۷/۹ درصد)، راه ارتباطی (۳۶/۷ درصد)، تبدیل باغات متروکه (۲۱/۴ درصد)، مسئله ارث (۳۱/۶ درصد)، مدیریت شهری (۷۳/۱۴ درصد) و سایر (۶۸/۳ درصد) از دیگر عوامل مؤثر بر تغییر کاربری باغات به حساب می آیند. همچنین بررسی ها نشان می دهند بیشترین تغییر کاربری باغی در سال ۱۳۸۸ اتفاق افتاده است و ۳/۸۳ درصد از باغداران، از تغییر کاربری باغی رضایت داشته اند.
مطالعة تطبیقی دیدگاه های متخصصان و شهروندان در راستای تبدیل محیط های شهری به فضاهای یاددهندة اجتماعی (مطالعه موردی: همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط شهری بستری برای شکل گیری بسیاری از ویژگی های رفتاری است. به بیانی دیگر، بسیاری از عواطف، عادات، سلایق و حتی طرز نگرش ها و نشست وبرخاست ها، به گونه های شگرف از محیط تأثیر می پذیرد. بر این اساس، توجه به محیط و تلاش برای شناخت آن، زمینه ساز فهم ریشه ای بسیاری از رفتارها و هنجارهایی است که در جامعه شکل می گیرد. با توجه به اینکه یادگیری امری اجتماعی است، می توان با استفاده از عوامل کالبدی و معنایی موجود در محیط های شهری به عنوان بستری برای یاددهندگی و تربیت شهروندی استفاده کرد. بدین منظور در این پژوهش سعی شده است عوامل و معیارهای یاددهندگی محیط شهری و شاخص های تربیت شهروندی بر اساس دیدگاه های اندیشمندان در این زمینه شناسایی شود و میزان تأثیر این عوامل در ارتباط با فضاهای شهری همدان به منظور تبدیل به فضاهای یاددهندة اجتماعی از دیدگاه متخصصان و شهروندان بررسی شود. بدین منظور، در پ ژوهش حاضر از روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای، همچنین از روش تحقیق موردی و شیوة تحقیق مشاهده در بستر مطالعات میدانی و از ابزار پرسشنامه بهره گرفته شده است. همچنین، با توجه به اهداف و سؤال های تحقیق، به منظور محاسبه و تحلیل مقدار بارهای عاملی و ضریب همبستگی بین مؤلفه ها و شاخص ها از نرم افزارهایSpss و Lisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فضاهای شهری همدان پتانسیل های لازم جهت ارتقا به محیط های یاددهنده را دارد. این فرصت ها را شهروندان در عواملی چون نگرش دوستانه به محیط زیست، پیاده مداری، کارکردها و فعالیت های سالم، متخصصان برنامه ریزی شهری در عواملی چون حس تعلق محیطی، فضاهای چندعملکردی آموزشی و رنگ تعلق، و متخصصان علوم تربیتی در عواملی مانند پرسش و کنجکاوی در محیط، برگزاری کارگاه های آموزشی و انجمن های آموزشی تبیین می کنند.
کاربرد مدل فازی در ارزیابی و پهنه بندی تناسب زمین برای توسعه فیزیکی شهر کرمان بر پایه فاکتورهای طبیعی
حوزههای تخصصی:
تمایل به شهر نشینی و افزایش سریع جمعیت شهرها، منجر به توسعه فیزیکی و کالبدی شهرها گردیده است. از آنجا که پدیده های طبیعی، اثر بسزایی در توسعه فیزیکی شهر دارند، مطالعه دینامیسم محیط طبیعی و خصوصیات زمین می تواند از خسارات جبران ناپذیری که در نتیجه توسعه فیزیکی بی برنامه شهر به وجود می آید، جلوگیری کند. در این پژوهش سعی شده، با شناسایی و ارزیابی عوامل اثرگذار، جهات بهینه و راهبردی آینده توسعه فیزیکی شهر کرمان مشخص شود. بدین منظور از معیارهای شیب، ارتفاع، کاربری زمین، خطر زمین لرزه، خاک، فاصله از جاده، فاصله از رود، فاصله از شهر، فاصله از روستا و لایه های اقلیمی دما و بارش استفاده شده است. هر کدام از معیارها با توجه به توابع فازی و سپس عملگر های ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی (۰/۵ ، ۰/۷، ۰/۹) روی آن ها اجرا شده است. در نهایت جهت انتخاب گامای بهینه فازی، با توجه به بازدید میدانی و شناخت منطقه و با به کارگیری تصاویر ماهواره ای مشخص شد که گامای ۰/۹ ، مناسب ترین همخوانی را دارد. نقشه نهایی به پنج کلاس، تناسب بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم طبقه بندی گردید و نتایج نشان داد که سطوح با تناسب بسیار زیاد در شمال شرقی شهر کرمان، بهترین ناحیه و بخش های دیگری در جنوب،غرب و شمال غرب، نواحی مناسب دیگری را برای توسعه شهری تشکیل می دهند.
نگاهی به کتاب «ویژگی های جغرافیایی کشورهای اسلامی»
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی بافت فرسوده با رویکرد توسعه پایدار مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
63 - 77
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحول بافت های شهری امری اجتناب ناپذیر و طبیعی است. یکی از این تحولات فرسودگی بافت های شهری با گذشت زمان است که امروزه به یک معضل در اکثر شهرها تبدیل شده. در راستای کاهش مشکلات و معضلات بافت های فرسوده شهری موضوع ساماندهی از طریق رویکردهای متفاوتی چون بازسازی، بازنده سازی، نوسازی، توسعه مجدد و درنهایت بازآفرینی مطرح شده است. ازاین رو با توجه به اهمیت موضوع پژوهش حاضر سعی دارد از طریق تدوین استراتژی های به موضوع بازآفرینی شهری در بافت فرسوده شهر ایلام بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعهٔ آماری این تحقیق را خبرگان (اساتید دانشگاهی و مسئولین) آشنا با شهر ایلام تشکیل می دهند که از میان آن ها 15 نفر به روش گلوله برفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل سازی تفسیری- ساختاری ISM بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که عامل های ایجاد بسترهای نهادی و قانونی مناسب به منظور مدیریت محدوده های محله های هدف در ذیل مدیریت یکپارچه شهری، توانمندسازی و ظرفیت سازی در شهرداری ها و شوراهای اسلامی شهر (از منظر بودجه ریزی مالی، نیروی انسانی، ساختار تشکیلات و نهادسازی) از تأثیرگذارترین استراتژی های بازآفرینی بافت فرسوده شهر ایلام به حساب می آیند.
تحلیل و مدل سازی شاخص های کارآمدی بازار زمین در پایداری شهری مورد شناسی: منطقه 12 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سطح یک شهر قیمت زمین از یک منطقه به منطقه دیگر، بر مبنای ویژگی کالبدی و اجتماعی -اقتصادی متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین بر پایداری شهری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری ساکنان محلات منطقه 12 شهر تهران می باشد که حجم نمونه با استفاده از مدل کوکران، 362 خانوار انتخاب شده اند. جهت نمایش توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین از نرم افزار ArcGis و در ارزیابی پایداری محلات از مدل های تحلیل عاملی و موریس و درنهایت برای آزمون های آماری جهت بررسی همبستگی بین متغیرهای تحقیق از نرم افزار Spss استفاده شده است. تکنیک تحلیل عاملی نشان می دهد که در عامل کالبدی-عملکردی، محله ایران به عنوان پایدارترین محله و محله شهید هرندی ناپایدارترین محله می باشد. از نظر عامل اجتماعی، محله دروازه شمیران از نظر پایداری رتبه اول و محله بهارستان ناپایدارترین محله محسوب می شود. از نظر اقتصادی محله بازار، پایدارترین و محله آبشار ناپایداریرن می باشد. در بررسی مجدد، ضریب موریس میزان توسعه یافتگی محلات را در وضعیت متوسط و پایین تائید می کند. بررسی از طریق همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه معناداری در سطح 99 % بین شاخص های کارآمدی بازار زمین و پایداری محلات وجود دارد؛ بازار زمین نقش مهمی در موفقیت برنامه های شهری ایفا می کند و این طبیعتاً زمینه رشد و شکوفایی اقتصاد شهری را به عنوان موتور محرکه شهر و منطقه در برخواهد داشت. سیاست مطلوب شهری در واقع باید مکانیسم پایداری را برای تأمین هزینه ها، ایجاد زیرساخت ها، توسعه کاربری های عمومی، تأمین زمین برای فعالیت های تولیدی و مسکن خانوارهای کم درآمد و درنهایت چهارچوبی برای پایداری شهری در برداشته باشد، در این فرایند کلید اساسی دستیابی به این مهم، بازار کارآمد زمین است.
تلفیق شبکة عصبی RBFLN و فن چندشاخصة ORESTE برای شناسایی مکان بهینة استقرار مراکز مالی و تجاری در فضای شهری (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراکز مالی و تجاری از مهم ترین مراکز فعالیت های فضای شهری محسوب می شوند و توجه به موقعیت و مکان استقرار آن ها، از مهم ترین عوامل سودآوری و موفقیت این مراکز است. در این مطالعه، برای شناسایی مکان بهینة استقرار مراکز مالی و تجاری، سامانه شبکة عصبی RBFLN، که شکل تغییریافته ای از شبکة عصبی بر پایة تابع شعاعی (RBFNN) است، در تلفیق با فن چندشاخصة ORESTE به کار گرفته شد. داده های دو و چند کلاسة پارامترهای اقتصادی و تجاری، آموزشی و فرهنگی، بهداشتی و درمانی، رفاهی و تفریحی، اداری، جمعیتی، حمل و نقل و ترافیکی بر اساس شعاع تأثیرگذاری، به عنوان بردارهای چندبعدی وارد شبکة عصبی شدند. به منظور یادگیری شبکه، 69 شعبة نمونه در شهر تهران و 34 نقطه غیربهینه به کار گرفته شد. نتایج تحقیق شبکة RBFLN دوکلاسه با دفعات تکرار 800 بار را با کمترین میزان خطای آموزش و طبقه بندی، به عنوان مناسب ترین کلاس برای شناسایی مناطق بهینة (غربالگری) استقرار مراکز مالی و تجاری نشان می دهد. نتایج این غربالگری مناطق بهینة پیشنهادی اولیه را تشکیل می دهند که در ادامه، با فن رتبه بندی چندشاخصة ORESTE با معیارهای کیفی حاصل از مشاهدات میدانی اولویت بندی شدند. این فرایند در شهر تهران و بر روی هر 22 منطقة این شهر اجرا شد.
تحلیل میزان دلبستگی نوجوانان از محیط های عمومی شهری با تأکید بر ظرفیت اجتماعات محلی (اجتماعی- مکانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان علاوه بر بعد مادی، از بعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. به واسطه این احساسات نوعی دلبستگی به مکان در افراد ایجاد شده که منجر به شکل گیری هویت مکانی می شود. هدف اصلی این پژوهش تبیین دلبستگی به مکان در نوجوانان ساکن در محله های منتخبی از شهر تهران است. این حس دلبستگی مکانی بر ظرفیت اجتماعی با تأکید بر سرمایه اجتماعی و ظرفیت مکانی با تأکید بر کیفیت محیط سکونت تأثیر می گذارد که در این فرآیند تحلیل می شود، همچنین کاربرد مدل های ساختاری (به دلیل چند بعدی بودن ابعاد بررسی و وجود متغیرهای مکنون) در حوزه مطالعات شهری معرفی می شود.
دراینتحقیقتحلیلیوهمبستگی،نمونه ای 475نفریاز نوجوانان محله های مناطق 17، 10، 8، 1 شهرتهران که به روش طبقه ای سیستماتیک انتخاب شده بودند، گردآوری شدهریکازمتغیرهایپنج گانه تحقیق شاملظرفیت اجتماعی، ظرفیت مکانی، امنیت اجتماعی، دسترسی به خدمات و خاستگاه اقتصادی- اجتماعی با استفادهازروش «مدل سازی معادلات ساختاری»و تکنیک «تحلیل مسیر» موردبررسیقرارگرفت.سپسسهمدلازچگونگی روابط متفاوتمیانمتغیرهاتهیهشدکهنتایجآن هانشانمی دهد مدل تأثیرگذاری حس دلبستگی به مکان در میان نوجوانان، از طریق متغیرهای ظرفیت مکانی و دسترسی به خدمات بهتر از دیگر روابط را آشکار می کند. بیشترین اثر علی را بر متغیر دلبستگی به مکان داشته و در مجموع 73 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند. بر مبنای یافته های پژوهش هر چهار متغیر اصلی تحقیق یعنی: «ظرفیت مکانی»، «ظرفیت اجتماعی»، «دسترسی به خدمات»، «امنیت اجتماعی» و متغیر جانبی «خاستگاه اقتصادی- اجتماعی» با متغیر وابسته «میزان دلبستگی به مکان» رابطه معنی داری داشته اند (p<.01) و این نتایج با ضریب اطمینان 99 درصد قابلیت تعمیم به نوجوانان ساکن در محله های منتخب است.