فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۸۱ تا ۵٬۷۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
عموماً ارزیابی چگونگی کاربری اراضی شهری، منعکس کننده ی تصویری گویا از نظر سیمای شهری و همچنین تخصیص فضای شهری به کاربردهای مختلف موردنیاز در طی زمان و در جهت رسیدن به اهداف توسعه ی شهری است. در این تحقیق ضمن بررسی دیدگاه های نظری و روند عملی چگونگی کاربری اراضی شهری در ایران، مشخصا به تحلیل و ارزیابی این مهم در شهر دهدشت، به روش تحلیلی - تطبیقی پرداخته شده است. نتایج حاصله، نشان می دهد که توسعه ی فیزیکی و کالبدی شهر دهدشت در 15 سال اخیر و به تبع آن افزایش جمعیت، باعث عدم تعادل در کاربری اراضی آن گردیده است. بنابر این برای جلوگیری از گسترش شهر و حفظ اراضی پیرامون آن، تعادل در کاربری اراضی و تعیین راهکارهای مناسب ضروری است. ارزیابی کمی کاربری اراضی شهر با توجه به سرانه ها و معیارها و همچنین ارزیابی کیفی آن، با توجه به ماتریس های سازگاری، ظرفیت و مطلوبیت، وابستگی و تحلیل علمی آن در این پ ژوهش نشان می دهد که بسیاری از کاربری های موجود به لحاظ کمی و کیفی با استانداردها و ضوابط علمی غیر منطبق و نامتعادل بوده است. چگونگی تعادل بخشی و ساماندهی کاربری های اراضی شهری در متن اصلی مقاله به تفصیل بیان شده است.
نمادهای فرهنگی در مناظر شهری: بیان معنا، حس هویت و آرامش روحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای کهن ایران به زیباترین وجه بیانگر هویت کالبدی و بصری برای درک کارکردهای شان بوده اند؛ لیکن امروزه منظر شهرها فاقد چنین هویتی اند. به عبارت دیگر، سیمای بیرونی عناصر شهرهای معاصر انعکاس دهنده هویت ساکنان آنها نیست و چنین به نظر می رسد که هیچ تلاش آگاهانه و هدفداری به منظور هویت بخشی به آنها صورت نپذیرفته است. در این شهرها، بسیاری از نشان ها و نمادهای هویت فرهنگی یا به کلی از بین رفته اند و یا به شدت کمرنگ شده اند و کاربرد این علایم بر پیشانی تعداد اندکی از بناها، تنها تلاشی انفرادی از سوی معدودی از کارفرمایان و معماران و یا گاه صرفا تقلیدی ناموزن است. چنانچه کاربرد این عناصر نمادین تلاشی باشد برای هویت بخشی به شهرهای ایران، و در صورتی که کاربرد نشان ها و نمادهای اسلامی در بناهای تازه احداث شده میسر گردد، بایستی راهکارهای استفاده بجا و محتوایی از آنها و نیز فرایند انجام این امر را مطالعه و معین کرد. در پژوهش حاضر تلاش گردیده است تا ضمن بررسی نقش ارتباطی نمادها و نشان ها در شهرهای کهن، فلسفه و چگونگی کاربرد این علایم مورد بحث قرار گیرد و راهکارهای اجرایی استفاده از آنها در شهرهای نوبنیاد مشخص گردد. در نتیجه این پژوهش، روشن گردید که کاهش روند استفاده از نشان های بیگانه در نماد فضاهای شهری و تقویت هویت بصری شهرها با بهره گیری از نمادهایی که انعکاس دهنده فرهنگ و اعتقادات ساکنان آنها باشند و در تعدیل روحیات اجتماعی شهرنشینان سودمند گردند، امکان پذیر است. بدین منظور و در جهت تشخیص کاربری بجا و محتوایی نمادها و نشانه ها، تعیین ضوابط و مقررات ذی ربط و توقف کلیه برنامه های مخرب به وسیله واحدهای نامتجانس، پیشنهاد گردیده است تا کمیسیونی با عنوان «کمیسیون نمادها و نشانه های فرهنگی» در وزارت مسکن و شهرسازی تشکیل گردد تا به انجام این امر مهم مبادرت ورزد.
کاربرد تکنیک تاپسیس در تحلیل و اولویت بندی توسعه پایدار مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات توسعه و افزایش جمعیت شهرهای بزرگ، ظهور مسایل گوناگون و پیچیده اجتماعی- اقتصادی در داخل شهرها و ورود شهرهای بزرگ جهان سوم به سیستم اقتصادی جهان، برنامه ریزی شهری به ابعاد تازه ای دست یافته و باعث تحلیل دقیق شرایط سیاسی و اجتماعی در قلمرو جغرافیای شهری شده است. برای شناخت توسعه یافتگی یا عدم توسعه یافتگی مناطق، به بررسی الگوی نابرابری های ناحیه ای، تفاوت های میان نواحی و بررسی میزان برتری یک مکان نسبت به ساختار مکان های مشابه در سطح شهر نیاز است . هدف از این مقاله، به کارگیری مکانیسم فرصت های برابر و دستیابی به میزان نابرابری های ناحیه ای در مناطق شهری اصفهان، از لحاظ شاخص های مورد بررسی است. روش پژوهش «توصیفی و تحلیلی» است، که از مدل های کمی استفاده شده است. برابر تحلیل صورت گرفته، مناطق سیزده گانه شهرداری اصفهان در سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار(متوسط) و(محروم)یا فروبرخوردار جای گرفته اند. برای شناخت سطوح برخورداری مناطق شهر اصفهان، 21 شاخص مورد بررسی از طریق مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و در این راستا، تاپسیس به عنوان روش تصمیم گیری چند شاخصه ای استفاده شده است و در نهایت، با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS ، نقشه سطوح برخورداری مناطق شهر ترسیم گردیده است. نتیجه حاصل از بررسی انجام شده ، نشان می دهد که در میان مناطق شهری اصفهان ، شش منطقه محروم با ضریب اولویت 22/0 تا 34/0 در پایین ترین سطح برخورداری جای گرفته اند و اولین اولویت توسعه را به خود اختصاص داده اند. دومین سطح ، شامل: چهار منطقه شهر است که دارای ضریب اولویت 42/0 تا47/0 است و سطح دوم اولویت توسعه مناطق را در بر می گیرد. سطح یک، سه منطقه برخوردار از لحاظ 21 شاخص مورد بررسی را شامل می شود، با ضریب اولویت 53/0 تا 64/0و آخرین اولویت توسعه را در بر دارد.
تبیین فلسفی – مفهومی جغرافیای سیاسی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها نظام های اجتماعی- فضایی هستند که از ابعاد مختلف طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، و نهادی تشکیل شده اند. در این بین، بعد سیاسی و نهادی به دلیل داشتن قدرت و سازوکار کنترل دیگر ابعاد حیاتی شهر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین دلیل، مناسبات سیاسی و قدرت و تاثیر آن در توسعه فضایی شهر، همیشه مورد توجه جغرافیدانان بوده است.در همین راستا، مسایل شهری در قالب انگاره های حاکم بر جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک نیز مورد توجه قرار گرفته است. جغرافیای سیاسی با رویکرد غالبا درون شهری، نقش رویکردها و تصمیم گیری های سیاسی را در پیدایش و حل مشکلات شهری عمدتا در قالب مدیریت سیاسی شهر بررسی می کند. جغرافیای سیاسی شهر پدیده های سیاسی- فضایی شهر را در کانون مطالعات خود قرار داده و نقش فرایندهای سیاسی و تصمیمات ذی مدخلان اداره امور شهر را در هدایت، کنترل و شکل دهی فضا و سازمان فضایی شهر مورد توجه قرار می دهد. همچنین در ژئوپلیتیک، تاثیر و تاثرات ناشی از تعاملات، ارتباطات و کارکردهای فراشهری از جنبه اثرگذاری بر جریان قدرت سیاسی مورد مطالعه قرار می گیرد. البته این امر به معنی کم توجهی به نقش تعیین کننده پدیده ها و عوامل درون شهری در قدرت سیاسی در سطوح ملی و شهری نیست. در ژئوپلیتیک، شهر به عنوان یک کانون قدرت با قابلیت اثرگذاری گسترده در سطوح مختلف سرزمینی، مورد توجه است. بازیگران سیاسی همواره در راستای کسب قدرت سیاسی به شهر نظر ویژه دارند. از این رو مدیران شهری به عنوان بخشی از بازیگران سیاسی شهر، بدون آشنایی و یا توجه کافی به جغرافیای سیاسی و عوامل ژئوپلیتیکی شهر نمی توانند موجبات توسعه و اداره مطلوب شهر را فراهم نمایند.هدف مقاله حاضر تبیین فلسفی – مفهومی جغرافیای سیاسی شهر و فراهم نمودن چارچوب مناسبی برای مطالعه اهمیت و جایگاه شهر در مباحث جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک و نقش آن در توسعه مدیریت شهری است. روش تحقیق مقاله از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است. یافته های این تحقیق نشان م یدهد که مطالعه شهر از منظر جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک می تواند راهگشای بسیاری از مسایل توسعه شهری، بویژه در کشورهای جهان سوم باشد. از این رو در این مقاله شکل گیری فضاهای شهری تحت تاثیر ساختار و تصمیم گیری های سیاسی و عوامل مختلف طبیعی و انسانی درون و برون شهری در تولید قدرت سیاسی مورد توجه واقع شده است.
طراحی و ایجاد یک سیستم استنتاج فازی، با به کارگیری خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک در محیط GIS (مطالعه موردی: مکان یابی جایگاه های سوخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر موجودیت ها در سامانه های اطلاعات مکانی (GIS) ماهیتی غیرقطعی دارند؛ و به همین خاطر نیاز به ارائه سیستمی که توانایی استنتاج از داده های مکانی غیرقطعی را داشته باشد کاملاً احساس می شود. یکی از تواناترین سیستم های استنتاجی که در سال های اخیر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته، سیستم های استنتاج فازی (FIS) است. هدف این مقاله ارائه روشی نو برای طراحی و ایجاد سیستم استنتاج فازی در محیط GIS است. در این تحقیق بخشی از توابع عضویت و قوانین فازی به صورت خودکار و با استفاده از داده های ورودی ـ خروجی، و بخشی دیگر به صورت غیرخودکار و از طریق مصاحبه با کارشناس استخراج شدند. برای استخراج خودکار توابع عضویت و قوانین فازی، خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک (GA) به کار گرفته شد. ابتدا توابع عضویت و قوانین فازی اولیه با خوشه بندی داده ها و تصویر کردن آنها بر روی محورهای مختصات استخراج گردیدند و سپس با به کارگیری الگوریتم ژنتیک به بهینه سازی فرم توابع عضویت و قوانین فازی اولیه پرداخته شد. در مرحله نهایی، بخش دیگری از توابع عضویت و قوانین فازی از طریق مصاحبه با کارشناس استخراج گردیدند و به سیستم استنتاج فازی افزوده شدند. سیستم استنتاج فازیِ طراحی شده، دارای کاربردهای مختلفی است. در این تحقیق از این سیستم برای به کارگیری در مکان یابی جایگاه های سوخت در منطقه 2 شهر تهران استفاده شد. با توجه به دیدگاه های کارشناسان سوخت و داده های موجود، از 10 لایه اطلاعاتی تأثیرگذار در مکان یابی جایگاه های سوخت استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که الگوریتم ژنتیک دقت مدل سازی سیستم استنتاج فازی را 53 درصد بیش از خوشه بندی افزایش داده است. همچنین با بررسی هیستوگرام نقشه مطلوبیت جایگاه های سوخت ملاحظه شد که 9 درصد از مساحت کل منطقه پتانسیل لازم را برای احداث جایگاه های سوخت در خود دارد.
بررسی نظام برنامه ریزی فضایی در فدراسیون روسیه
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر نظام برنامه ریزی فضایی کشور روسیه را مورد بررسی قرار میدهد. مطالعه نظام برنامه ریزی فضایی روسیه، سه مرحله متمایز از یکدیگر را مشخص میسازد. مرحله نخست از قرن شانزدهم تا اوایل قرن بیستم میلادی را شامل میشود، این دوره دوره ای است که منشأ برنامه ریزی فضایی شکل گرفته و در طول حدود 400 سال به مرور توسعه یافته است. مرحله دوم به دوران سلطه اتحاد جماهیر شوروی اختصاص دارد، دورانی که در سایه تکیه بر قدرت متمرکز دولتی و تفکرات سوسیالیستی به نوعی برنامه ریزی فضایی افول کرده یا با نقطه نظرهایی خاص و متمایز پیاده میشود. مرحله سوم تشکیل فدراسیون روسیه در اواخر قرن بیستم میلادی تا به امروز را در بر میگیرد، بازه ای که طرح های برنامه ریزی قلمرو با تکیه بر مجموعه قوانین توسعه شهری فدرال، در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و محلی اعمال شده و نوید حرکتی قاعده مند را میدهد که چشم انداز آن فراهم ساختن بستر مناسب تر برای انسجام بیش تر، شفافیت و مشارکت بازیگران مختلف، تحقق پذیری و کارآمدی است.
تمرکززدایی و توسعه پایدار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع نظام اداری– مدیریتی در واحدهای سیاسی مختلف با توسعه پایدار رابطه معناداری دارد. در این راستا، سازماندهی فضایی و تقسیم سرزمین به واحدهای جغرافیایی (سیاسی– اداری) از نظر کمی و کیفی، به منظور اداره بهتر که با شرایط جدید سازگاری داشته باشد، در دستور کار دولت ها قرار گرفت. واحدهای سیاسی متناسب با قلمرو جغرافیایی، ساختار فرهنگی و قومیتی، وضعیت توپوگرافیک، آمایش سرزمین و نوع ساختار حقوقی– سیاسی حاکم، الگویی از نظام های متمرکز یا بسیط، عدم تمرکز یا فدرال، تراکم زدایی، تمرکز زدایی، واگذاری اختیارات و خودمختاری را مبنای عمل قرار دادند. با رهیافت فوق هدف این پژوهش مطالعه نظریات، تجربه کشورهای توسعه یافته، فرآیندهای حاکم بر نظام سیاسی ایران و تبیین رابطه تمرکززدایی و توسعه پایدار در ایران است. برای دستیابی به این منظور، از روش تبیینی– تحلیلی و جمع آوری داده ها و اطلاعات موجود به شیوه کتابخانه ای–اسنادی و بعضا مصاحبه با صاحب نظران استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اکثر صاحب نظران برای خروج از ناکارآمدی، بر کوچک سازی دولت و واگذاری امور به مردم و حکومت های محلی تاکید دارند.تجربه کشورهای توسعه یافته نیز مبین همین واقعیت است. در ایران نیزم مطالعات و تحقیقات انجام یافته توسط کارشناسان و پژوهشگران خارجی، در طرح هایی همچون «تورسن»، «بتل موموریال» و «ستیران» و همچنین «طرح پایه آمایش سرزمین اسلامی» و «طرح جامع تقسیمات کشوری» که توسط پژوهشگران و سازمان های داخلی انجام پذیرفته است، تحولات مربوط به تمرکز و عدم تمرکز در ایران در ابعاد گوناگون آن مورد بررسی قرار گرفته است.این پژوهش ها همگی بر تمرکززدایی برای اداره بهینه سرزمین تاکید کرده اند. قانونگذاران در ایران برای خروج از این وضعیت قوانینی را به تصویب رسانده اند. قبل از انقلاب سال 57، در برنامه های عمرانی سوم، چهارم و پنجم و بعد از انقلاب نیز، از برنامه های اول تا چهارم توسعه بر تمرکززدایی تاکید شده است. اگر چه در این برنامه ها برای دولت الزاماتی در نظر گرفته شده است؛ اما با این الزامات مغفول واقع شده و و یا این که با باز تولید قدرت متمرکز به شیوه ای دیگر، تنها در ابعاد کمی تقسیماتی صورت پذیرفته است. بنابراین بر خلاف آموزه های فوق، با گذشت زمان، دولت در ایران حجیم، متورم، متمرکز و ناکارآمد شده است.
ارزیابی سازگاری کاربری اراضی شهری با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره فازی
حوزههای تخصصی:
سازگاری و ناسازگاری بین کاربریهای شهری به دلیل تاثیرات مثبت و منفی است که کاربریهای همسایه بر روی هم دارند. برای چیدمان کاربریها درکنار یکدیگر و مکان یابی کاربریها، معیارهای ویژه ای برای هرکاربری در نظرگرفته می شود؛ به طوری که قرارگیری دوکاربری در کنار هم باید با توجه به این معیارها صورت گیرد. ناکارآمدی تک بعدی نگری و لزوم جامع نگری در اتخاذ بهینه ترین تصمیم در مکان یابی کاربری ها، بهره گیری از تخصص های مختلف، بر اساس معیارهای چند گانه کمی و کیفی و استفاده از تکنیک ها و روش های (تصمیم گیری گروهی) و (چند معیاره) را بیش از پیش ضروری نموده است . تعدد عوامل تاثیرگذار برسازگاری لزوم به کارگیری روش های تصمیم گیری چند معیاره را محرز می نماید. از طرف دیگر، در نظر گرفتن این معیارها در قالب سنتی مشکل است، در حالی که با GIS می توان معیارهای مورد نظر را به صورت لایه های مختلف در قالب نقشه های معیار به کار برد. بنابراین، در ارزیابی سازگاری کاربریهای شهری، از یک طرف نیازمند استفاده از سامانه های اطلاعات جغرافیایی برای مدل سازی مکانی روابط بین کاربریها و از طرف دیگر، نیازمند سامانه های پشتیبان تصمیم گیری و مدلهای تصمیم گیری چند معیاری هستیم. ابهام و عدم قطعیت ذاتی حاکم بر محیط های تصمیم گیری از یک سو و ناسازگاری و بی دقتی در نظرها و قضاوت های افراد تصمیم گیرنده از سویی دیگر، باعث شده است تا نظریه مجموعه فازی و پیرو آن منطق فازی به صورتی کارآمد و مفید برای مواجهه با ابهام موجود در برنامه ریزی ها و تصمیم گیریها در آید. در مقاله حاضر، با استفاده از تکنیک AHP و مدل های تصمیم گیری چند معیاره در محیط فازی، مدلی برای ارزیابی سازگاری کاربری های شهری با در نظر گرفتن کلیه عوامل مؤثر بر آن ارایه می گردد. در این مقاله، مراحل مختلف مدل پیشنهادی تشریح و توصیف می گردد.
الگوی شبکه ای ترسیم نقشه فرهنگی مبتنی بر ارتقا موقعیت ژئوکالچر مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهندسی فرهنگی از ضروریات ارتقای موقعیت ژئوکالچر ایران اسلامی است که مبدع نظریه حکومتی در دنیای معاصر یعنی مردم سالاری دینی بر پایه ولایت فقیه است. مهندسی فرهنگی و نقشه فرهنگی کشور میتواند ارایه کننده الگویی بومی و کارآمد برای تهیه نقشه فرهنگی باشد.کلان شهر تهران به عنوان امالقرای جهان اسلام از جایگاه ویژه ای در زمینه مسایل فرهنگی برخوردار است. در نتیجه تهیه نقشه فرهنگی میتواند به عنوان نقشه راهنما و مبنای اطلاعاتی و ابزار سنجش، جهت های کلی توسعه تهران را به عنوان شهر نمونه اسلامی مشخص و به عنوان راهنمای عمل مدیریت شهری عمل کند.روش تحقیق این پژوهش توصیفی و موردی- زمینهای است و امید میرود که با گسترش مقیاس تحقیق از کلانشهر تهران به سطح کشور و تبدیل گزینه شهروندان به هم میهنان، الگوی مذکور به عنوان الگوی راهبردی تدوین نقشه فرهنگی ایران بر اساس ارزشهای اسلامی به منظور ارتقای موقعیت ژئوکالچر کشورمان تبدیل گردد.در نهایت از مقایسه نتایج آماری آزمون ها با مقادیر استاندارد، فرضیه های تحقیق تایید شد و الگوی شبکه ای جامعه نگر، مناسب طراحی الگوی نقشه فرهنگی شهر تهران برای ارتقای موقعیت ژئوکالچر کشور قرار گرفت
بافت فرسوده ملایر و راههای ساماندهی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی و قدیمی شهرهای کشور که در اغلب موارد هسته اولیه و اصلی آن شهرها را تشکیل می دهد از یک طرف جزو میراث فرهنگی و تاریخی آن شهرها محسوب شده و حفظ، بهسازی کالبدی و توانمند سازی عمل کردی آنها اجتناب ناپذیر می باشد و از طرف دیگر اغلب این بافت ها با گذشت زمان و عدم توجه و نگهداری مناسب، دچار فرسودگی و اضمحلال کالبدی و عملکردی می گردند.
شناسایی وضعیت کالبدی و عملکردی این بافت ها به منظور برنامه ریزی و مدیریت حفظ و نگهداری آنها از اقدامات اولیه و مهمی است که باید صورت پذیرد. بافت 20 هکتاری شهر ملایر از جمله این گونه بافت ها است که در این پروژه شاخص های عمده چون ویژگی های بنا، وضعیت کاربری اراضی موجود، ویژگی اقتصادی و اجتماعی و در آخر بناهای قدیمی ملایر مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج حاصل از انجام این پروژه نشان می دهد که فرسودگی فضاهای کالبدی و آلودگی های زیست محیطی در مرکز شهر (خرابه ها و چشم اندازهای ناگوار منازل و محلات، فقر، بی سوادی و پایین بودن سطح فرهنگ شهری، ناشی از مکان گزینی مهاجران روستایی و قشرهای کم درآمد شهری) منجر به حرکت گروه های توان مند از محلات به سایر بخش های حاشیه شهر و جای گزین شدن گروه های اجتماعی غیربومی و ناهماهنگ گردیده و در نتیجه فرآیند رکود و تنزل، دو چندان می شود.
زلزلة تهران و ارزیابی فضایی آسیب پذیری بنگاه های اقتصادی: مطالعة موردی شبکة بانکی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، در بیشتر کشورهایی که با حوادث و خطرهای طبیعی روبه رویند، استقرار کاربریها و خدمات عمومی و اجتماعی با توجه به الگو و عوامل مؤثر بر مخاطرات صورت میگیرد. با اینکه بخش عمده ای از سکونتگاه های کشور ایران در معرض خطرهای ناشی از این حوادث غیرمترقبه قرار دارد، به رعایت استانداردهای لازم کمتر توجه شده است. یکی از این مخاطرات در ایران، زلزله است که بیشتر شهرهای کشور را تهدید میکند و تهران به عنوان پایتخت ایران از مهم ترین شهرهای در معرض این خطر است.
این مقاله پژوهشی است کاربردی که به منظور ارزیابی آسیب پذیری بنگاه های اقتصادی شهر تهران در برابر زلزله، با استفاده از تحلیل مکانی انجام شده و هدف اصلی آن، برآورد منابع مالی و انسانی مورد تهدید شبکة بانکی شهر تهران است. پس از بررسی شرایط عمومی زلزله خیزی شهر تهران، توزیع جمعیت ساکن در سال 1385، شعبه های بانکهای مختلف و تعداد نیروی انسانی شاغل و منابع جذب شده و در اختیار بانکها، داده ها جمع آوری و با استفاده از توابع تحلیل فضایی و مدل های عددی شبیه سازی زلزله و آثار آن ارزیابی شده است.
نتایج تحقیق نشان میدهد در صورت وقوع زلزله ای با شدت بیش از هشت ریشتر، بیش از 80درصد منابع مالی و انسانی در معرض تهدید مستقیم خواهند بود. ارائه و سطح بندی پهنه های مخاطره آمیز میتواند به عنوان راهنمایی برای برنامه ریزان و مدیران بانکهای مختلف در مکانیابی و استقرار شعبه های جدید و مقاوم سازی شعبه های موجود، مفید و موثر باشد.
درجه بندی زیست اقلیمی شهرها و استراحتگاه های آفریقای جنوبی
حوزههای تخصصی:
انتقال بهینه و مؤثر حادثه دیدگان به مراکز درمانی با کمک RFID و حل مسئله حمل ونقل در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای کاهش تلفات در حوادث ـ اعم از طبیعی یا غیرطبیعی ـ مدیریت صحیح در امر امداد رسانی به حادثه دیدگان امری ضروری است. این امر می تواند تابعی از جمعیت حادثه دیدگان باشد. سیستم های اطلاعات مکانی با توانایی جمع آوری، ذخیره سازی، روزآمد یا بهنگام سازی و بازیابی اطلاعات، کمک شایانی در تصمیم گیری ـ و به تبع آن مدیریت ـ خواهند کرد. با پیشرفت فناوری، امکان استفاده از ابزارهای جدید و امروزین در طراحی و پیاده سازی چنین سیستم هایی فراهم آمده است. در این مقاله، ضمن ارائه طرح کلی امدادرسانی بر پایه استفاده از سیستم های اطلاعات مکانی، چگونگی به کارگیری ابزارهای شناسایی رادیویی، برای جمع آوری، نگهداری، روزآمد کردن یا بهنگام سازی و نیز بازیابی اطلاعات در قالب سیستم اطلاعات مکانی مطرح و تشریح می شود. این در حالی است که پیش تر استفاده از شناسایی رادیویی پیشنهاد شده بود، ولی به عنوان مؤلفه ای در سیستم اطلاعات مکانی طراحی نگشته بود. گردش کار مرسوم در امداد و نجات حادثه دیدگان نیز شرح داده می شود و مراحل مختلف رده بندی درمانی (تریاژ) با ذکر جزئیات بررسی می گردد. در ادامه نشان داده می شود که برای مدیریت امدادرسانی با روش های مرسوم چه مشکلاتی وجود دارد و چگونه می توان با به کارگیری روش پیشنهادی بر این مشکلات غلبه کرد. همچنین به عنوان مهم ترین نوآوری فعالیت حاضر، معلوم خواهد شد که بهینه سازی مدیریت انتقال حادثه دیدگان به مراکز درمانی، منجر به حل مسئله حمل ونقل می شود. راه حل مسئله حمل ونقل، با نیاز تخصیص مجروحان متناسب می گردد و الگوریتمی درست و مناسب برای حل آن ارائه می گردد. سرانجام در محیطی نرم افزاری، با استفاده از داده های نمونه، پیاده سازی صورت می گیرد.. از آنجا که موضوع انتقال حادثه دیدگان به یکی از موضوعات بهینه سازی بدل گردیده، بنابراین وجود و دریافت پاسخ بهینه نیز تضمین شده است.
تحلیل سلسله مراتب شهری در شهرهای بالای صد هزار نفر کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی، ازدحام جمعیت و حرکت جمعیت در شهرهای بزرگ تغییرات زیادی را درالگوی سیستم شهرهای ایران به وجود آورده است. به طوری که تمرکز بیش از حد جمعیت و فعالیت، عمدتاً در بزرگ ترین شهر های کشورهای در حال توسعه، باعث جذب بخش عمده ای از پتانسیل های توسعه ای این کشور ها در این شهرها شده است. بنابراین عدم تعادل های منطقه ای در فضای ملی لزوم مطالعه و بررسی در شبکه و نظام سلسله مراتب شهری را لازم و ضروری می سازد.
پژوهش حاضر با استفاده از مدل مرتبه اندازه زیپف، مدل مرتبه اندازه تعدیل یافته ،منحنی لورنز، توزیع لگاریتمی و ضریب آنتروپی به بررسی سلسله مراتب شهری، شهرهای بالای صد هزار نفر در کشور، طی سال های 1385-1355 می پردازد. با توجه به موضوع پژوهش و تعریف سلسله مراتب شهری بر مبنای مؤلفه جمعیتی، روش این پژوهش «کمی- تحلیلی» می باشد. نتایج حاصله حاکی از آن است که در دوره های مورد بررسی توزیع فضایی سکونتگاه های شهری در پهنه کشور نا متعادل بوده است و همچنین استقرار جمعیت در کانون ها و طبقات شهری نیز به صورت متعادل توزیع نشده است و روند تمرکزگرایی در کلان شهر تهران، شبکه شهری را به سمت شرایط بحرانی سوق داده است. در پایان نیز راهکارهای مناسب جهت متعادل سازی شبکه شهری کشور ارایه گردیده است .
آسیب پذیری بافت های فرسوده بخش مرکزی شهر تهران در برابر زلزله (مورد: منطقه 12)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری شهرها از مخاطرات محیطی در کشورهای دارای محیط طبیعی، پرمخاطره، به چالشی مهم در برابر علوم شهرشناسی، مدیریت، علوم مهندسی و برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. پژوهش ها و نوشتارهای مربوط، حاکی از آن اند که به رغم مطالعات و تحقیقاتی که طی حدود هفت دهه گذشته در مورد بافت های تاریخی و قدیمی و فرسوده شهری انجام شده اند، آسیب پذیری بافت های مذکور در برابر زلزله از دهه 90 میلادی مورد توجه قرار گرفته و در ایران نیز از اواسط دهه 70 به این موضوع اهمیت داده شده، که در واقع غفلت از اهمیت این موضوع را در پی داشته است. اهمیت آسیب پذیری شهر تهران در برابر زلزله، به خصوص بافت ها و فضاهای فرسوده بخش مرکزی آن، با عنایت به بستر طبیعی ناامن و با توجه به جایگاه بخش مرکزی این شهر، لزوم شناخت آسیب پذیری بافت های قدیمی (فرسوده) بخش مرکزی شهر تهران را در برابر زلزله در اولویت قرار داده است. این مطالعه با در نظر گرفتن «نظام های آسیب زا و تاثیرپذیر» در درون نظام شهری و محدوده بافت های بخش مرکزی، آسیب پذیری بافت های قدیمی (فرسوده) منطقه 12 شهر تهران از زلزله را از منظر جغرافیای شهری مورد بررسی قرار داده است. برای این منظور هفت متغیر در حوزه جمعیت، فعالیت و ویژگی های فیزیکی ـ کالبدی منطقه مذکور انتخاب و بررسی و تحلیل شده است. در این بررسی، آسیب پذیری هر یک از متغیرها و چگونگی پراکنش آنها در سطح بلوک های منطقه در تابع مورد نظر محاسبه شده و وضعیت آسیب پذیری محدوده مورد بررسی بر اساس وزن کل متغیرها در سطح نواحی و بلوک های شهری منطقه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این بررسی نشان از آن داشت که با در نظر گرفتن «نظام های آسیب زا» و «نظام های تاثیرپذیر» در درون سیستم شهری و بافت فرسوده بخش مرکزی شهر تهران، متغیرهای فاصله کاربری ها از فضاهای باز، دسترسی به محدوده آسیب پذیر، سال احداث بنا و نوع مصالح ساختمان ها، به ترتیب بیشترین تاثیر را در آسیب پذیری منطقه 12 از زلزله دارند.متغیرهای مذکور، در انطباق با ساختار و توزیع فعالیت های منطقه که بر فعالیت های فرامنطقه ای و توزیع متمرکز آنها در نواحی یک و دو و سه متکی است و جمعیت سیال هشتصد هزار نفری را روزانه جذب منطقه 12 می کند، آسیب پذیری بافت های فرسوده شهری بخش مرکزی را در برابر زلزله، افزایش داده است. از لحاظ نظری نیز به این نتیجه مقدماتی رسیده است که به رغم تفاوت هایی که فضاها و بافت های فرسوده بخش مرکزی شهر تهران در برابر زلزله دارند، اصول و نتایج ناشی از بررسی آسیب پذیری فضاها و بافت های فرسوده منطقه 12، با در نظر داشتن ملاحظات خاص هر منطقه، می تواند به عنوان الگویی در بررسی سایر مناطق بخش مرکزی مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین سازمان یابی فضایی سیستم های شهری (مطالعه موردی: دو استان بوشهر و فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غالب برنامه ریزان شهری، به ویژه در مکتب ساختارگرایی معتقدند که پدیده های گوناگون فضای زندگی را نمی توان جداگانه و به طور مستقل از یکدیگر مطالعه کرد. لذا پیوستگی اساسی تئوری های سکونتگاهی شهری و ناحیه ای را می توان در «تئوری سیستم ها » مشخص ساخت. این پژوهش با اعتقاد به این که فرم فضایی سیستم شهری استان های بوشهر و فارس انعکاسی از فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی است که در طول زمان طی نموده اند انجام شده است. با عنایت به ماهیت تحقیق و براساس رهنمودهای کلی برنامه سوم توسعه سؤالات اصلی تحقیق در پی شناسایی عوامل و متغیرهای مؤثر، انسجام و یکپارچگی ، تعادل یا عدم تعادل در سازمان فضایی سیستم شهری می باشد، در این رساله هدف پژوهش ضمن غنا بخشیدن و انسجام دهی به مطالعات موجود در پی یافتن شواهد عینی در خصوص نحوه سنجش سیستم شهری و عواملِ مؤثر بر سازمان یابی آن می باشد تا بتوان به ارائه یک الگوی مناسب سازمان فضایی سیستم شهری دست یافت. روش تحقیق انتخاب شده برای انجام پژوهش روشی نظری –کاربردی است که در آن از تئوری سیستم ها و روش های آمار توصیفی، استنباطی و مدل های برنامه ریزی استفاده شده است. در جامعه آماری تحقیق برای سنجش روابط جمعیتی میان شهرها 8262 نفر به عنوان آزمودنی های تحقیق مورد ارزیابی گرفتند. در این پژوهش با کاربرد تئوری سیستم ها و تهیه ماتریس تعامل فضایی جمعیت میان شهرهای مورد مطالعه فرضیه تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفتند و مشخص گردید که در روابط فضایی جمعیت ورودی و خروجی مراکز شهری در طبقات مختلف میزان خی دو محاسبه شده کوچک تر از میزان خی دو در جدول نقاط بحرانی است و با احتمال05/ = فرض صفر (Ho )را می پذیریم و پذیرش فرضیه صفر دارای این معنی است که فرض وابسته بودن یا سیستمی بودن عناصر و مراکز شهری تایید نمی شود ، بلکه مراکز مذکور به طور مستقل از یکدیگر فعالیت
می نمایند و از هم پیوندی و انسجام سیستمی برخوردار نمی باشند.
تأثیرپذیری ابعاد حس مکان از ادراکات ذهنی در محله های مسکونی شهری
حوزههای تخصصی:
عملکردگرایی دیدگاههای مدرنیستی توسعه، انسان و شهر ومعماری را از معنا بیگانه و از حس تهی ساخته، و با تولید انبوه فضاهای بی هویت و بی معنا انسان را در بی مکانیPlacelessness و بی هویتی رها کرده اند. الگوهای توسعه شهری پایدار، از یک زاویه پاسخی به بی تفاوتی های خسارت بار نسبت به هویت و تاریخ و حس و روح در دیدگاه های مدرنیستی توسعه نیز تلقی می شوند. هدف پژوهش های مکان محور در بافتهای شهری، فرا تر از راستی آزمایی فرضیات دانش روابط انسان و محیط در زمینه و بستری ایده آل، از حیث فراهم بودن تعاملات روزمره انسان و اجتماع و کالبد و معنا، مطالعاتی مستقر بر روابط وثیق حس مکان و رفتارهای مشارکت جویانه شهروندان در فرآیندهای توسعه شهری پایدار بوده است. این مقاله، برگرفته از پژوهشی مبنایی و تبیینی Explanatory research در بعد پذیری حس مکان و تطبیق مدلهای نگرشی Attitudinalارزیابی و سنجش حس مکان با ویژگی های محیط و بافت محله های مسکونی شهری است. مطالعه پیش رو در تحلیل ساختار سنجش و ارزیابی آن ابعاد در چنان زمینه و بافتی نیز کوشش داشته است. این پژوهش، همچنین با مطالعه تأثیرپذیری ابعاد حس مکان از ادراکات ذهنی، به ارائه شاخص ها ومعیارهای ارزیابی کیفیت ادراکات و تصورات ذهنی شهروندان و نیز ارائه مدل تحلیلی تأثیرسنجی ابعاد مؤلفه های حس مکان از عوامل ذهنی در محیط محله های مسکونی شهری پرداخته است
بررسی عوامل موثر بر قیمت مسکن با استفاده از مدل هدانیک قیمت (مورد مطالعه: منطقه سه شهر یزد )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی عوامل موثر بر قیمت مسکن در منطقه سه شهری یزد است. روش پژوهش «توصیفی وتحلیلی» است. مدل مورد استفاده در این پژوهش مدل هدانیک قیمت است. متغیرهای مورد استفاده 18 متغیر بوده که بیشتر وضعیت فیزیکی و موقعیت و دسترسیها را در برمی گیرد. نتایج بدست آمده از 186 مشاهده از طریق نرم افزار رایانه ای Eviews،3.1 نشان می دهد که ضرایب 13 متغیر از 18 متغیر مورد بررسی، از نظر آماری در سطح خطای 5% معنی دار است و 5 متغیر حمام، آشپزخانه، زیرزمین، تلفن و فاصله تا نزدیکترین مرکز بهداشتی و درمانی از لحاظ آماری معنی دار نبوده اند و در تخمین نهایی مورد استفاده قرار نگرفته اند. فرم ساختاری برای تخمین تابع قیمت هدانیک مسکن تابع لگاریتمی بوده است، یافته ها نشان می دهد مساحت زمین و مساحت زیر بنا و تعداد طبقات از مهمترین عوامل موثر بر قیمت مسکن در شهر یزد شناخته شده اند. به طوری به ازای افزایش یک درصد در مساحت زمین و مساحت زیر بنا به ترتیب 49/. و 38/. در قیمت مسکن تغییر ایجاد می شود. تخمین برخی از عوامل مانند قدمت ساختمان، افزایش فاصله از مرکز شهر و خیابان اصلی تاثیر منفی در قیمت مسکن داشته اند و موجب کاهش قیمت مسکن می شده اند.