مهدی نوجوان

مهدی نوجوان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

مکان یابی اسکان موقت با استفاده از الگوریتم های فازی؛ مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسکان موقت مکان یابی منطق فازی Idrisi WLC

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۳
یکی از مهمترین مسائلی که همواره مورد توجه سازمان های مسئول در مدیریت بحران قرار دارد انتخاب مکانی مناسب جهت اسکان موقت جمعیت های آسیب دیده از سوانح می باشد. بدیهی است عدم رعایت مکان گزینی صحیح ممکن است فاجعه دیگری حتی به مراتب وخیم تر از سانحه اولیه بدنبال داشته باشد. بنابراین لزوم برنامه ریزی، مدیریت و ارائه راهکارهای مناسب در استقرار اضطراری یا موقت جمعیت آسیب دیده قبل از وقوع زلزله الزامی می نماید. هدف از این تحقیق ارائه روشی مناسب و کارا برای مکان یابی اسکان موقت با استفاده از الگوریتم های فازی می باشد. به منظور نشان دادن کارآیی الگوی کلی مکان یابی مناسب اسکان موقت پیشنهاد شده در این تحقیق، منطقه یک شهر تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شده تا مکان یابی مورد نظر در سطح این منطقه صورت گیرد. با استفاده از نتایج تحلیل خسارت منطقه، تعداد بی خانمان های شهر تهران 136،786 نفر و میزان سرپناه لازم عددی بین 410 تا 615 هکتار برآورد شد. جهت انتخاب مکان مناسب، ابتدا معیارهای لازم برای مکان یابی تهیه شد. پس از بررسی تحقیق های گذشته و همچنین دریافت نظرات خبرگان، معیارهای مؤثر در مکان یابی اسکان موقت شناسایی گردید. این معیارها شامل معیارهایی مانند دسترسی، نزدیکی به منابع آب، فاصله از گسل ها و رودخانه ها، نزدیکی به مراکز درمانی و خدماتی و امنیت می باشد. در این تحقیق برای تلفیق معیارها (لایه ها) از دو منطق بولین و فازی استفاده شد. جهت انجام عملیات تلفیق فازی و عملیات مکان یابی اسکان موقت، با توجه به قابلیت های گسترده نرم افزار IDRISI در مسائل آنالیز تصمیم گیری چند معیاره، از این نرم افزار استفاده شد. سپس با استفاده از روش ترکیب خطی وزن دار (WLC)، نقشه های فازی بدست آمده، تلفیق شدند و نقشه مطلوبیت منطقه مورد مطالعه بدست آمد. با استفاده از این نقشه و منطق فازی، تعداد 17 مکان با مجموع مساحت 1/649 هکتار جهت اسکان موقت شناسایی گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که با توجه به محدودیت های قطعی که در روش بولین (روش کلاسیک) اعمال می شود، در این روش مناطق مکان یابی شده نسبت به روش های مبتنی بر منطق فازی، دارای تعداد بیشتری می باشند بنابراین، این منطق در مناطقی که زمین دارای محدودیت است، مناسب نمی باشد. اما با بررسی روش فازی اعمال شده در این تحقیق، مشخص گردید که روش WLC علیرغم سادگی آن، دارای کارایی بسیار بالایی می باشد و این قدرت را به تصمیم گیر می دهد که برای عوامل مختلف برحسب درجه اهمیت آن ها، وزن های متفاوتی را اختصاص دهد. در اثر این برتری، نتیجه حاصل از مکان یابی به روش فازی WLC دارای قدرت تفکیک بهتری می باشد. همچنین نتایج نشان داد با توجه به اینکه موضوع مکان یابی تا حد زیادی وابسته به استدلال تصمیم گیری می باشد، منطق فازی نسبت به منطق کلاسیک دارای کارایی بیشتر می باشد.
۲.

تعیین شدت فرسایش با استفاده از مدل های Fargas و BLM مورد: حوضه ی آبخیز بندره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل شدت فرسایش فرسایش خندقی آبخیز بندره BLM Fargas

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۵ تعداد دانلود : ۷۷۴
شناخت مناطق مختلف یک حوضه آبخیز (به عنوان یک واحد طبیعی برنامه ریزی) از نظر وقوع فرسایش و شدت آن همواره یکی از مهمترین اهداف کارشناسان منابع طبیعی بوده است. برای رسیدن به این هدف مدل هایی به صورت تجربی ارائه شده اند که هرکدام دارای نقاط قوت و ضعفی می باشند. از جمله مدل هایی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته اند مدل های Fargas و BLM می باشند که در حوضه ی آبخیز بندره با سطحی معادل40/28 کیلومتر مربع واقع در استان آذربایجان غربی اجرا شده است. مدل Fargas تنها دو عامل فرسایش پذیری نوع سنگ و تراکم زهکشی را در هر واحد سنگی در نظر می گیرد در حالی که مدل BLM شامل هفت عامل فرسایش سطحی، لاشبرگ سطحی، پوشش سنگی سطح زمین، آثار تخریب در سطح زمین، فرسایش شیاری سطحی، آثار رسوبگذاری حاصل از جریان و توسعه ی فرسایش خندقی می باشد که برگرفته از تیپ های فرسایشی می باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی هریک از مدل های فوق در منطقه ی مورد مطالعه می باشد. نتایج حاصل از دو روش نشان داد دو کلاس فرسایش کم و متوسط در سطح حوضه وجود دارد، بطوریکه در روش Fargas و همکاران 72/9% از سطح حوضه دارای شدت فرسایش کم و 27/90% از حوضه دارای شدت فرسایش متوسط می باشد و در روش BLM 63/50% از سطح حوضه ی دارای شدت فرسایش کم و 36/49% از سطح حوضه ی دارای شدت فرسایش متوسط می باشد. همچنین نتایج نشان داد در حدود 206/19% از سطح اراضی با شدت فرسایش کم و 64/54 از سطح اراضی با شدت فرسایش متوسط بوده، بنابراین 85/73% از سطح حوضه مورد مطالعه در روش Fargas و BLM دارای توافق با یکدیگر از نظر شدت فرسایش می باشند.
۳.

کاربرد روش های تصمیم گیری چند معیاره در برنامه ریزی شهری و منطقه ای با تاکید بر روش های TOPSIS و SAW(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصمیم گیری چند معیاره برنامه ریزی شهری مکان یابی SAW TOPSIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۴۳
تصمیم گیری یکی از مهمترین وظایف مدیریت است. یکی از دلایل موفقیت برخی از افراد و سازمان ها اتخاذ تصمیم های مناسب است. از این رو، ضرورت وجود روش هایی علمی که انسان را در این زمینه یاری کند، کاملاً محسوس است. این امر منجر به توجه محققین در دهه های اخیر به «مدل های چند معیاره» (MCDM) برای تصمیم گیری های پیچیده شده است. این روش ها برای تصمیم گیری در شرایطی که معیارهای متضاد، انتخاب بین گزینه ها را با مشکل مواجه سازد، مورد استفاده قرار می گیرد و کاربردهای متعددی در علوم مختلف دارد. هدف از این مقاله بررسی کاربرد مشخصی از این روش ها در برنامه ریزی شهری و منطقه ای یعنی در انتخاب مکان مناسب اسکان می باشد. برای این منظور ابتدا معیارهای لازم جهت مکان یابی شناسایی شد و سپس با استفاده از نظر متخصصان و خبرگان وزن معیارها بدست آمد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که با استفاده از این روش ها می توان مسائلی را که با گزینه ها یا راهکارهای متعددی سروکار دارند مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و اولویت بندی گزینه ها را انجام داد. همچنین نتایج بدست آمده نشان داد روش های تصمیم گیری چند معیاره با توجه به سادگی، انعطاف پذیری، به کارگیری معیارهای کیفی و کمی به طور همزمان و استفاده از چندین معیار سنجش به جای یک معیار سنجش می تواند در بررسی موضوعات مربوط به برنامه ریزی شهری و منطقه ای کاربرد مطلوبی داشته باشد.
۴.

بررسی اثربخشی آموزش های محیط زیستی به مربیان در زمینه بهینه سازی مصرف انرژی

کلیدواژه‌ها: مصرف انرژی بهینه سازی آموزش محیط زیست حفاظت از منابع مربیان بهداشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۷ تعداد دانلود : ۴۴۴
با توجه به اینکه آموزش یکی از موثرترین مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه هر کشور است، انجام اقداماتی وسیع، همه جانبه، مستمر و فراگیر در جهت افزایش آگاهی های محیط زیستی جامعه ضروری هست. در این راستا تشویق و ترغیب مربیان بهداشت مدارس به کسب دانش محیط زیستی و انتقال آن به دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی می تواند به عنوان راهکار بسیار مهمی در زمینه فرهنگ سازی و آشنا نمودن دانش آموزان در سنین مختلف به شمار آید. بنابراین در این تحقیق سعی شده تا با ارائه آموزش هایی در زمینه مصرف بهینه انرژی به تعداد 28 نفر از مربیان بهداشت مدارس، گامی در جهت تحقق اهداف آموزش محیط زیست برداشته شود. تحقیق حاضر از نوع کاربردی هست که به روش نیمه تجربی با استفاده از ابزار پرسشنامه و ارائه بسته آموزشی و بر اساس متغیرهای آموزش محیط زیستی و آگاهی مربیان بهداشت مدارس، به وسیله پیش آزمون و پس آزمون به فاصله یک هفته بر روی دو گروه آزمایش و کنترل انجام گرفته است. داده های به دست آمده توسط نرم افزار spss و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس، آزمون های لوین، توکی، تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که متوسط پاسخ های صحیح در گروه آزمایش برابر 36/25 و در گروه کنترل برابر با 29/19 هست که پس از کنترل متغیر همپراش (پیش آزمون) حاکی از آن است که آموزش محیط زیستی باعث افزایش آگاهی مربیان بهداشت مدارس در زمینه مصرف منطقی انرژی شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان