فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
64 - 75
حوزههای تخصصی:
کسری بودجه یکی از مفاهیم مهم در تنظیم و اجرای بودجه است و عدم محاسبه کسری بودجه منجر به ایجاد ناپایداری مالی خواهد شد. تأمین هزینهها از طریق درآمدهای ناپایدار مانند استقراض و یا واگذاری دارایی سرمایهای مصداق کسری بودجه در شهرداری است. پژوهش حاضر با استفاده از مفاهیم تراز عملیاتی، تراز کلی و منابع ناپایدار به محاسبه کسری بودجه شهرداری کلانشهرهای تهران، مشهد، شیراز و قم طی سالهای 1397-1390 پرداخته است. نتایج نشان میدهند: الف) در سالهای اخیر شهرداری تهران با کسری تراز عملیاتی مواجه شده و بخشی از هزینههای جاری خود را نیز از محل واگذاری داراییهای مالی و سرمایهای تأمین نموده است؛ ب) در سایر کلانشهرها وضعیت تراز کلی و تراز کلی بدون واگذاری درآمدهای ناپایدار، گویای استفاده از منابع ناپایدار برای مصارف بودجهای است که در بلندمدت با کاهش ذخیرههای زیستی شهر، وضعیت مالی این کلانشهرها با مخاطرات جدی مواجه میشود. برای مرتفعساختن کسری بودجه، شهرداریها می-بایست با تعریف ردیفهای جدید، افزایش پایه و نرخعوارض ردیفهای درآمدپایدار فعلی بهویژه عوارض نوسازی و مالیات بر ارزشافزوده و استقرار سیستم بهای تمام شده از سطح هزینهها کاشته شود. همچنین برای کنترل تأمینمالی از محل درآمدهای ناپایدار با هدف پوشش کسری بودجه، امکان ایجاد محدودیتهایی توسط نهادهای نظارتی بر بودجه شهرداریها وجود دارد: - تعیین سقف تأمین مالی از طریق استقراض توسط وزارت کشور در بودجه سنواتی شهرداریها برای جلوگیری از ورشکستگی مالی.- تعیین سقف برای تراز کلی بدون واگذاری داراییهای سرمایهای ناپایدار و الزام شهرداری به رعایت آن در راستای کنترل فروش ظرفیتهای زیستی شهر.
شناسایی ابعاد اثرگذار همهگیری کوید 19 بر کسبوکار دستفروشان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
89 - 103
حوزههای تخصصی:
از انتهای سال 1398، با آغاز همه گیری ویروس کوید 19، نهتنها حوزه سلامت مردم، بلکه دیگر حوزه های زندگی نیز با چالش روبرو شد. مهمترین چالش پس از سلامت، دشواری های اقتصادی شهری و ملی بود که در این میان بخش غیررسمی همچون سایر گروه ها، تحت تاثیر این بیماری قرار گرفت. از جمله شاغلین بخش غیررسمی، دستفروشان خیابانی هستند که با وجود تاثیر غیرقابل انکار بر رونق اقتصاد و پویایی فضاهای شهری، در بیشتر کشورها از حمایت رسمی برخوردار نیستند و در دوره همه گیری با مشکلات بسیاری روبرو شدند. ازآنجایی که مطالعات اندکی در این زمینه وجود دارد، هدف نوشتار، شناسایی و استخراج ابعاد مختلف کسب و کار دستفروشان شهریست که در این دوران تحت تاثیر کوید 19 قرار گرفته است. پژوهش به کمک روش تحلیل محتوای کمی و کیفی و در دو مرحله کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است. ابتدا به کمک شاخصهای پایه مستخرج از پیشینه، پرسشهایی در شکل نیمه ساختاریافته تدوین شد. با هدف دستیابی به اشباع نظری، مجموع 23 مصاحبه عمیق از دستفروشان کرمانشاه انجام و با کمک فرایند کدگذاری سه مرحله ای مقولات و ابعاد اصلی دسته بندی شد. 6 بعد اقتصادی، بهداشت و سلامت، اخلاقی-هنجاری، آموزشی، مدیریت-نظارت و روانشناختی-ذهنی به عنوان مهمترین ابعاد اثرگذار بیماری کوید 19 بر حوزه کسب و کار دستفروشان شناسایی شد. نتایج نشان میدهد، با توجه به فراوانی مقولات، ایشان در حوزه بعد اقتصادی بیش از سایر ابعاد، دچار آسیب شده اند که خود عاملی برای کاهش کیفیت در سایر ابعاد 5 گانه، است.
ارائه مدل مفهومی فضای زیرسطحی زیست پذیر با استفاده ازنظریه بنیانی (نمونه موردی: کلان-شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : امروزه عواملی از قبیل رشد شتابان جمعیت، افزایش فقر، کاهش شاخص های کیفیت زندگی، رشد سکونتگاه های غیررسمی (حاشیه نشینی)، آلودگی های زیست محیطی و غیره منجر به ناپایداری و کاهش زیست پذیری جوامع شهری شده است. بدین منظور طی دهه های اخیر، برنامه ریزان شهری راهکارهای گوناگونی را ارائه نموده اند که در این بین، بهره گیری از فضاهای زیرسطحی، مفهومی در حال ظهور است که طی سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب نموده است. داده و روش : هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدل مفهومی فضای زیرسطحی زیست پذیر است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به لحاظ نوع شناسی "تک روشی موازی" است. لذا جهت تحلیل داده های کیفی از روش فرا ترکیب (تحلیل پایه) و تحلیل محتوا (تحلیل مکمل) به صورت هم زمان استفاده شده است. تحلیل پایه منجر به ارائه مدل مفهومی اولیه و تحلیل مکمل منجر به تبیین مؤلفه ها و کشف روابط علی– معلولی می گردد. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند می باشد. جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری از نرم افزار Nvivo استفاده شده است. یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از 4 مولفه بنیادی و کلیدی در ساختار مدل نهایی است که عبارتنداز: " فرهنگ- اجتماع"، "تاب آوری"، " محیط زیستی" و " کالبدی- بصری". بر اساس 4 مؤلفه کلیدی و در بخش دوم پژوهش، 458 ارجاع به دست آمد که با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله تلخیص داده ها، 24 کد اولیه و 4 کد محوری استخراج گردیده است. نتیجه گیری : مدل مفهومی منطبق بر الگوی دانه ستاره ای جهت تحقق فضای زیرسطحی زیست پذیر ارائه گردید. در راستای الگوی مذکور 4 مؤلفه کلیدی فرهنگ- اجتماع؛ کالبدی- بصری؛ تاب آوری و محیط زیستی به عنوان ساختار اصلی ارائه گردیدند. هرکدام از عوامل دارای زنجیره ای آشیانه ای و سلسله مراتبی هستند. مؤلفه های رنگ تعلق و هویت به عنوان درون مایه های بعد فرهنگ– اجتماع بوده و زیر درون مایه های مکان یابی با توجه به بحران های طبیعی، مدیریت بهینه بحران، کاهش درجه ریسک و خطر از طریق نوع کاربری ها، توجه به آسایش اقلیمی در سطوح زیرین و تنظیم دقیق تأسیسات در سطوح زیرین به ترتیب تکمیل کننده بعد تاب آوری در الگوی دانه ستاره ای می باشد.
ارزیابی میزان آسیب پذیری بافت فرسوده در برابر مخاطره طبیعی زلزله با استفاده از روش ماشین بردار (نمونه موردی: حوزه 2 شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : انسان امروزی با توجه به پیشرفت روزافزون خود و نیز رشد جمعیت اقدام به س اخت ش هرهای جدی د جهت اسکان بخشی از جمعیت نموده است و با توج ه ب ه این ک ه ش هرها مانن د سیس تمی ب ا س اختاری هماهنگ و پویا می باشد، می بایست همه اصول دفاعی را رعایت نم ود ت ا بش ر پیش رفته و متم دن دارای تکنول وژی در ای ن س کونت گاه ه ا کم ت رین احساس خط ر را بنمای د و در مواق ع بح ران بتوان د بهترین مدیریت بحران را ارائه نماید. لذا با توجه به اینکه ایران جز ده کشور بلاخیز و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است و بافت فرسوده شهر کرمان نیز از این قاعده مستثنی نیست لزوم استفاده از تکنیک های سنجش از دور شهری مثل ماشین بردار برای شناسایی و مدیریت بحران زلزله ضروری می باشد. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش ترسیمی - تحلیلی می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای ASTER سال 2007 به شناسایی بافت های فرسوده شهر کرمان با استفاده از روش طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان پرداخته شد. در این بررسی با ضریب کاپای 76 درصد برای تمامی طبقات تعیین شده و ضریب کاپای 59 درصد بافت فرسوده شهر کرمان شناسایی گردید. یافته ها : یافته های تحقیق و نقشه نهایی میزان آسیب پذیری حوزه دو بافت فرسوده نشان داد مناطق با آسیب پذیری زیاد 87/29 درصد از کل مساحت حوزه می باشد، که این میزان نشان دهنده نامناسب بودن بافت حوزه در هنگام وقوع زلزله می باشد. رتبه های بعدی این بررسی به ترتیب شامل 15/29 درصد آسیب پذیری متوسط، 01/28 درصد آسیب پذیری بسیار کم، 74/6 درصد آسیب پذیری بسیار زیاد و 21/6 درصد آسیب پذیری کم می باشد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که روش طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان (SVM) توانایی تشخیص نزدیک به 75 درصد از بافت فرسوده محدوده را دارا بوده است. که این شناسایی قدرت بالای روش ماشین بردار پشتیبان در شناسایی حوزه دو بافت فرسوده شهری را نشان داده است.
تبیین مؤلفه های معناشناسی شهر اسلامی در راستای سیاست گذاری توسعه پایدار شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سیاست گذاری شهر اسلامی باید اصول دین، احکام و احادیث، بر تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های شهری تاثیرگذار باشند. می توان در موضوع های گوناگون شهرسازی از طریق استخراج مؤلفه های معنایی، به صورت (کالبد) شهر پرداخت و نیز بر اساس کالبد شهری به ذات هستی(معنا) در شهر اسلامی دست یافت. در همین راستا پژوهش حاضر به تبیین مؤلفه های معناشناسی شهر اسلامی در راستای سیاست گذاری توسعه پایدار شهری پرداخته است. روشی که در این پژوهش به کار گرفته شده است روش کیفی می باشد که به صورت توصیفی و تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. مطالعات با توجه به تبیین مفهوم معنا و معناشناسی و خاستگاه آن در آثار معماری و همچنین معیارهایی به منظور تحلیل معنایی فضای شهری به عناصری چون نشانه و نشانه شناسی و همچنین هنرشناسی صورت گرفت. سپس رابطه معنادار بین معنا و نشانه ها و زیبایی شناسی در کالبد شهر اسلامی بررسی شده و علاوه بر بیان چیستی شهر اسلامی، مبانی، ارکان، عناصر آن و بیان شکل شهر اسلامی از منظر نظریه پردازان، تحلیلی در راستای مؤلفه های معنایی شهر اسلامی بیان گردید و تبیین شاخص های اصالت وجود، اصالت ماهیت، علم نسبت به پدیده ها، یگانگی عین و ذهن، ارتباط دو سویه معنا و صورت گرفت. یافته تحقیق حاکی از این است که با توجه به اینکه در شکل گیری شهر اسلامی، توجه به مراتب هستی دارای اهمیت می باشد، بنابراین با توجه به نقش مهم کالبد در جوامع امروزی و عدم توجه به ابعاد معنایی در کالبدهای شهری، سیاست حضور و ارتباط مؤلفه های معنایی در شهر اسلامی، می تواند فضا را به سمت آرمان های اصلی اسلامی رهنمون سازد.
پایش چرخه عمر کسب وکار نوغانداری در مناطق روستایی شهرستان رامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریشه داربودن فعالیت نوغانداری در فرهنگ و تمدن ایرانی، لزوم حفظ و تداوم آن با تکیه بر استفاده از استراتژی های مختلف مرتبط با تغییرات سیستماتیک بازار مانند چرخه حیات، راهی برای فعال کردن، افزایش بهره وری و دستیابی به توان رقابتی قلمداد می شود. این پژوهش با هدف پایش فعالیت نوغانداری در نواحی روستایی شهرستان رامیان انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه آماری پژوهش را 65 نفر از فعالان صنعت نوغانداری در سطح شهرستان تشکیل می دهند. انتخاب نمونه ها برای کارشناسان و خبرگان به صورت هدفمند و برای جامعه محلی به صورت تصادفی بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مجموع نمرات میانگین، آزمون فریدمن، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون T در محیط نرم افزاری SPSS و برای تهیه نقشه از نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. نتایج حاصل از بررسی چرخه حیات کسب وکار نوغانداری بر مبنای مقایسه میانگین وضع موجود و میانگین پیش بینی شده درجهت رشد و توسعه کسب وکار (T-value=3) نشان می دهد که کسب وکار نوغانداری با میانگین عددی 11/2 در مرحله ای پایین تر از رشد و توسعه خود یعنی در مرحله درگیری قرار دارد. براین اساس حضور در بازارهای منطقه ای، تولید به سبک سنتی، برنامه ریزی نامنظم، تلاش درجهت احیای نوغانداری و نقش پررنگ خانوارها در بازاریابی و تهیه مواد اولیه از مهم ترین ویژگی های آن به شمار می رود. همچنین بررسی مناسبات بین مؤلفه های چرخه عمر این کسب وکار مبیّن فراهم بودن سرمایه های محیطی و برخورداری از مزایای رقابتی این کسب وکار است.
تحلیل تطبیقی زیست پذیری در مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق 10گانه کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
14 - 29
حوزههای تخصصی:
از رویکردهای نوین در راستای پایداری شهری، مفهوم زیست پذیری می باشد که بر ارتقای کیفیت شاخص های مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی در شهر تأکید دارد. در این پژوهش که با هدف سنجش وضعیت زیست پذیری در مناطق10 گانه شهر تبریز انجام شده، از روش توصیفی- تحلیلی و ابزار پرسشنامه (در دو سطح شهروندان و کارشناسان) بهره گیری شده است. در این راستا از آزمون T تک نمونه ای در محیط نرم افزار SPSS ، مدل تصمیم گیری چندشاخصه ویکور و روش تحلیل اثرات متقابل/ ساختاری، با استفاده از نرم افزار میک مک برای تحلیل داده ها بهره گیری گردیده است. جامعه آماری این پژوهش ساکنان مناطق 10 گانه شهر تبریز، و نمونه آماری نیز بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای و به نسبت سهم جمعیتی مناطق با استفاده از روش نمونه گیری ساده تصادفی انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشانگر این است که هم بر اساس نظر کارشناسان(3.04) و هم بر اساس نظر شهروندان(3.20) میانگین ابعاد چهارگانه زیست پذیری کلانشهر تبریز بالاتر از متوسط (میانگین نظری3) قرار دارد. بر اساس نظرات شهروندان منطقه 9 و بر اساس نظرات کارشناسان، منطقه 1 در رتبه اول قرار دارد. نتایج حاصل از تحلیل ویکور نیز نشانگر رتبه اول منطقه 2، ازنظر زیست پذیری می باشد. در خصوص عوامل تأثیرگذار حاصل از نرم افزار میک مک، "ایجاد اشتغال و درآمد پایدار" مهم ترین عامل شناخته شده است. نتایج نشان دهنده این است که به ترتیب عوامل ایجاد اشتغال و درآمد پایدار، نوسازی بافت فرسوده، بهسازی بافت حاشیه نشین، تأمین مسکن مناسب، توسعه فضاهای سبز و باز و تأمین خدمات زیرساختی عوامل کلیدی تأثیرگذار هستند. با توجه به این مهم می توان گفت که در بین مناطق 10 گانه کلانشهر تبریز شاهد عدم تعادل فضایی از نظر زیست پذیری هستیم و مدیریت بهینه موارد مذکور نقش مهمی در رفع این عدم تعادل فضایی بازی می نماید.
ارزیابی رابطه بین توسعه گردشگری، پایداری اقتصاد و درآمدهای شهرداری و شهروندی (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
38 - 51
حوزههای تخصصی:
گردشگری از پررونق ترین فعالیت های اقتصادی و به روزترین صنعت خدماتی از نظر درآمدزایی محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات توسعه گردشگری در پایداری اقتصاد و درآمد شهرداری و شهروندی در کلان شهر تبریز است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توسعه ای کاربردی و روش تحقیق به شیوه توصیفی، تحلیلی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل دو گروه مدیران شهرداری و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کلان شهر تبریز و ذی نفعان صنعت گردشگری (هتلداران و شرکت های فعال در حوزه خدمات مسافرتی) می شود. قلمروی مکانی پژوهش نیز کلان شهر تبریز است. برای تجزیه و تحلیل داده و داده ها، از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره در محیط نرم افزار SPSS 25 و تحلیلSWOT استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که ضریب همبستگی بین توسعه گردشگری بر پایداری اقتصاد و درآمدهای شهرداری و شهروندی کلان شهر 713/0 است که همبستگی بالایی را نشان می دهد. ضریب استاندارد شده (ضریب Beta) آن نیز 713/0 است که نشان می دهد به ازای هر واحد تغییر در متغیر مستقل، 710/0 در متغیر وابسته تغییر ایجاد می شود. درنهایت، با بررسی نتایج حاصل از تحلیل SWOT نیز مشخص شد که مناسب ترین استراتژی برای توسعه گردشگری در کلان شهر تبریز، استراتژی تهاجمی است. مهم ترین استراتژی های تهاجمی که رتبه نخست را از نظر اهمیت در توسعه گردشگری کلان شهر تبریز دارند، وجود صنایع دستی متنوع و با ارزش مانند فرش، قیمت های سطح پایین در بخش خدماتی است که لزوم توجه به آن در برنامه ریزی های توسعه گردشگری در شهر تبریز می تواند به افزایش درآمد برای شهرداری و شهروندان و پایداری اقتصاد در کلان شهر تبریز کمک شایانی کند.
تدوین کاربست اقدام در بافت های تاریخی مبتنی بر رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا (نمونه موردی: محله قنبر علی بیگ شهر لار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتخاذ رویکرد فرهنگی در شهرسازی به معنای تاکید بر معنای فرهنگی فضا در کنار فرم و محتوای آن است. بازآفرینی فرهنگ مبنا بر همین اساس به دنبال تعادل بخشی به ابعاد گوناگون شهر از منظر فرهنگ است. این پژوهش، با رویکردی میان رشته ای با نگاه به ادبیات فرهنگ شهری و کاربست بازآفرینانه، به دنبال پیوند نگاه فرهنگ مبنا در کنش بازآفرینانه در بافت های تاریخی است. این پژوهش بر حسب رویکرد توصیفی تحلیلی بر پایه نظریه زمینه ای بوده و 15 نفر از ساکنین فعلی، ساکنین سابق و مطلعین از محله "قنبرعلی بیگ" لار در مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. تحلیل به کمک نرم افزار MAXQDA 2018 و کدگذاری های سه گانه انجام شد؛ در اولین سطح از مقوله سازی به کمک گزاره های حاصل از مصاحبه ها، 312 مقوله و در گام بعدی ابتدا 50 طیف مفهومی و پس از فشرده سازی در دومین سطح 10 مقوله مهم حاصل شده است. در نهایت، مقولات به دست آمده نهایی، دلبستگی به زادگاه و علاقه به حفظ آن، رویداد محوری، تغییر ساختار جمعیت شناختی از نظر قومی در کنار انطباق اجتماعی ساکنین جدید و بومی، رواج و رونق بالای تجارت در جوار محله، حفظ سنت استفاده روزانه از آب ، حفظ هویت و خاطرات جمعی، اشاعه ی فرهنگ لارستان و کمک به اقتصاد فرهنگی شهر، نارضایتی از وضعیت کالبدی، تغییر کاربری ناسازگار با هویت تاریخی بافت، اتحاد و همدلی بین اهالی ساکن و سابق و مقوله هسته ای نیز ”تداوم حیات و وحدت فرهنگی محله" می باشد که بر این اساس کاربست اقدام ارائه شده است.
نگرشی تحلیلی به منظور شناسایی متغیرهای استراتژیک مؤثر بر تولید فقر در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل در پراکنش فضایی توسعه ها، موجب می شود که به تدریج مناطقی شکل گیرند که در آن ها تناقضی آشکار در توسعه مناطق مرکزی و حاشیه ای وجود داشته باشد. این گونه تناقض ها درنهایت منجر به تغییر در کیفیت شاخص های اجتماعی و اقتصادی به خصوص شاخص های مربوط به فقر و معیشت، می شود؛ به نحوی که تفاوت آشکاری بین این متغیر ها در میان سکونتگاه های روستایی و شهری استان ها مشاهده می شود که نهایتاً این امر موجب تخلیه بخش اعظمی از سکونتگاه های روستایی شده است. در پژوهش حاضر با تحلیل تفسیری-ساختاری از سیستم کارکردی استان سمنان، سعی بر آن شده است تا با استفاده از نظرات کارشناسان در قالب مصاحبه و پرسشنامه، از طریق بررسی روابط بین ۸۰ متغیر و نیز به کارگیری نرم افزار میک مک، روند های تولید و بازتولید فقر و همچنین متغیر های استراتژیک درجهت تکامل این سیستم شناسایی شوند. نتایج حاصل از پژوهش، نشان می دهد که متغیر کمبود منابع آب از مهم ترین عوامل مهاجرت جمعیت فعال روستا ها به شهر ها و درنتیجه تخلیه آن ها بوده است. از سوی دیگر متغیر های ارزش افزوده کل فعالیت های اقتصادی، جریان سرمایه، تمرکز اشتغال در شهرها، مهاجرت، تمرکز جمعیت فعال در شهرها، وجود شهرک های صنعتی و نیز تفرق فضایی و سیاسی قدرت در شهرها، با ایجاد دور تسلسل، موجبات بازتولید فقر در روستاها را فراهم کرده اند؛ براین اساس، با سرمایه گذاری در متغیر های انتقال منابع آب و سدسازی، بهبود کیفیت شبکه معابر بین شهر و روستا و نیز با بهبود بخش کشاورزی و تولید در روستا ها می توان از کاهش درآمد و بیکاری در آن ها و در پی آن بروز فقر جلوگیری کرد.
بررسی تطبیقی وقوع کمی و کیفی پدیده ی وندالیسم شهری و ارتباط آن با کاربری اراضی در مناطق یک و چهار شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شهرها در دهه های اخیر مشکلات فراوانی را برای شهرنشینان و مدیران شهری به وجود آورده است. شهر های بزرگ همان گونه که دارای امکانات ویژه ای نسبت به سایر شهر ها هستند، مشکلات و نابهنجاری های متعددی نیز دارند. نابهنجاری-های شهری در قالب های متعددی نمود یافته است که یکی از آن ها وندالیسم شهری می باشد که مجموعه رفتار و اعمالی است که نه در فضای مجازی، یا جنگل ها و روستاها و یا آثار باستانی واقع در نواحی دوردست (مثلا بیابان ها)، بلکه در شهرها اتفاق می افتد. درواقع می توان گفت وندالیسم شهری در بستر کاربری اراضی شهری به وقوع می پیوندد. با توجه به مطالب عنوان شده پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی میزان وقوع پدیده وندالیسم شهری و ارتباط آن با کاربری اراضی در مناطق یک و چهار شهر تبریز بپردازد. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت از نوع پژوهش های کاربردی و به لحاظ روش یک تحقیق توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای، میدانی و پیمایشی است که به این منظور از پرسشنامه بهره گرفته شده است. جامعه آماری صاحب نظران این رشته و تمامی افرادی است که در مناطق یک و چهار شهر تبریز ساکن هستند، جهت نظرسنجی از مردم با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 383 برآورد شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره فضایی لکه های داغ HotSpotو تکنیک درونیابی IDW در نرم افزار ArcGis 10.3.1 و آزمون آماری کولموگروف اسمیرنوف و ویلکاکسون در نرم افزار Spss25 استفاده شده است. یافته های تحقیق نشانگر آن است که پدیده وندالیسم شهری در منطقه 4 بیشتر از منطقه 1 وجود دارد، همچنین بیشترین نوع پدیده وندالیسم شهری در این مناطق مربوط به نوع بصری و بیشترین میزان وندالیسم مربوط به کاربری مسکونی و سپس تجاری در این منطقه است.
کاربرد روش ردپای اکولوژیک در برنامه ریزی توسعه فضایی شهرستان ساری
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده جمعیت و به تبع آن افزایش و تغییر الگوهای مصرف، فشار بر محیط طبیعی و منابع محدود را افزایش داده است. الگوهای مصرفی و توسعه در کشور به ویژه شهرستان های شمالی غالبا بدون توجه به توان اکولوژیک زمین است، به گونه ای که منجر به خسارات شدیدی بر محیط زیست و توان اکولوژیک زمین می شود. بنابراین ضرورت تغییر الگوهای مصرف و حرکت در چارچوب میزان ظرفیت قابل تحمل محیط زیست به سمت وضعیت پایداری اجتناب ناپذیر است. شاخص ردپای اکولوژیک ابزار مناسبی برای اندازه گیری پیشرفت جوامع به سوی پایداری است. هدف مقاله حاضر برنامه ریزی توسعه فضایی در شهرستان ساری با توجه به ارزیابی سطح پایداری و شاخص ردپای اکولوژیک می باشد. پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی می باشد. نتایج نشان می دهد میزان ردپای اکولوژیک در شهرستان ساری برابر 2267853 هکتار می باشد که نشان دهنده سرانه ای برابر 4.50 هکتار برای هر نفر می باشد. با توجه به این که سرانه ظرفیت زیستی در شهرستان ساری برابر 1.18 هکتار می باشد، این شهرستان با کسری اکولوژی به میزان 3.32 هکتار برای هر فرد مواجه می باشد. جهت برنامه ریزی توسعه فضایی شهرستان ساری، گزینه های محتمل توسعه فضایی تدوین شده و گزینه مطلوب با استفاده از روش دلفی و نرم افزار سناریوویزارد انتخاب شده است. مطابق گزینه منتخب، اهداف و راهبردهایی جهت کاهش ردپای اکولوژی در ابعاد مختلف اتخاذ شده که از آن جمله می توان به استفاده اراضی براساس توان اکولوژیک آن ها، استفاده از مصالح نوین به منظور کاهش مصرف انرژی، الگوی رشد هوشمند و فشرده، تغییر الگوهای مصرف انرژی و استفاده از انرژی های پاک و دوستدار محیط زیست اشاره کرد.
عملکرد مدیریت شهری با تأکید بر شاخص های حکمروایی خوب از منظر شهروندان (مطالعۀ موردی: شهر قیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : حکمروایی در واقع فرآیندی بر اساس کنش متقابل میان سازمان ها و نهادهای رسمی اداره شهر از یک سو و سازمان های غیردولتی و تشکل های جامعه مدنی، از طرف دیگر است. سیستم حکمروایی شهری مطلوب مبتنی بر هفت اصل است که عبارتند از: مشارکت، قانون مندی، پاسخ گویی، اجماع سازی، کارایی و اثربخشی، شفافیت و عدالت. داده و روش : این پژوهش از نوع پیمایشی و با رویکردی توصیفی- تحلیلی با هدف کابردی تنظیم و اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. جامعه آماری، شهروندان شهر قیر بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. برای تحلیل از واریانس یک طرفه آنوا و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. به همین منظور در این پژوهش سعی شده شاخص هایی همچون مشارکت، مسئولیت پذیری، اثربخشی، قانون مداری، شفافیت، عدالت محوری، جهت گیری توافقی و پاسخگویی مورد بررسی قرار گیرد. برای سنجش هر یک از متغیرها در پرسشنامه، از طیف لیکرت پنج سطحی استفاده شده است. یافته ها : نشان دهنده آن است میانگین کل شاخص های حکمروایی خوب از منظر شهروندان با مقدار 2/66 از 3، در وضعیت نامطلوبی قرار دارد که نشان دهنده مؤثر نبودن روش فعالیت مدیران در عرصه شهری است. در نتیجه برای افزایش مشارکت شهروندان در امور مدیریتی لازم است که مسئولان شهری زمینه مشارکت شهروندان را فراهم نمایند. نتیجه گیری : نشان دهنده عدم رضایت شهروندان است که در این رابطه مسئولان شهری باید با به کارگیری نظرات افراد در عرصه مدیریتی و سیاست گذاری ها، زمینه را برای افزایش رضایت از زندگی در شهر فراهم نمایند.
تحلیل اولویت های گردشگری و دلالت های راهبردی آن در توسعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی در بررسی این سوال دارد که از منظر اقتصاد سیاسی، شهری که دارای ظرفیت های چندگانه گردشگری است بر اساس چه ملاحظاتی مدل راهبردی توسعه خود در حوزه گردشگری را تدوین نماید؟ در مدل سه سطحی راهبردی توسعه شهریِ گردشگری محور، جایگاه دولت، تنظیم نقش و کارکرد مقصد گردشگری و ترسیم قواعد و قوانین است. این مقاله به لحاظ روش شناختی، جز روش های ترکیبی است. به طوریکه در گام اول مبتنی بر مطالعه مروری سیستماتیک و درگام دوم نظریات مستخرج بریک مورد مطالعه میدانی تطبیق داده شده است. توسعه بهینه شهری مشهد در حوزه گردشگری واز منظر اقتصاد سیاسی، مستلزم شناسایی کارکرد و نقش سیاسی شهرمشهد در سطح ملی، شناسایی گروههای ذینفع رسمی و غیر رسمی و وفاق جمعی در سطح گروه ها است. بر همین اساس با استفاده از تکنیک ویکور، برنامه های توسعه چندجانبه گردشگری در شهر مشهد با استفاده از ملاحظات اجرای برنامه ها و گروه های درگیر مورد رتبه بندی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هر دوی این موارد، توسعه گردشگری سلامت و گسترش پروژه های تفریحی در شهر مشهد و اطراف آن در رتبه های برتر قرار دارند.به طوریکه گردشگری سلامت با معیار«گروه های درگیر با ذیربط با برنامه» دارای رتبه یکم با شاخص ویکور صفر و توسعه و گسترش پروژه های تفریحی در شهر مشهد و اطراف آن دارای رتبه دوم با شاخص ویکور 5/0 است .
بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی مقاصد بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران شهری، مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
55 - 71
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری در مقاصد به همراه اثرات مثبت اقتصادی، پیامدهای زیست محیطی منفی را نیز به ارمغان آورده است. متناسب با این چالش بسیاری از مدیران مقاصد گردشگری بر مدیریت رفتارهای گردشگران تمرکز نموده اند. بر این اساس با توجه به نیاز به مقابله با چالش های مورداشاره، یا حداقل کاهش اثرات نامطلوب و تداوم جذب گردشگران، اقدامات حوزه مسئولیت اجتماعی به عنوان یکی از مؤثرترین راه حل ها برای سازمان های مدیریت حوزه گردشگری شناخته می شود. در این تحقیق تلاش شد تأثیر مسئولیت اجتماعی مقاصد بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران شهری شهر تهران موردبررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق گردشگران ورودی به شهر تهران بود. در جهت تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده پذیر حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که مسئولیت اجتماعی مقاصد تأثیر مثبت و معنی داری بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران شهری (رضایت، اعتماد، وفاداری) داشته است. همچنین یافته ها حاکی از تأثیر مثبت و معنی داری رضایت و اعتماد بر وفاداری گردشگران بود. از بین متغیرهای موردتحقیق مسئولیت اجتماعی با مقدار ضریب مسیر 584/0 بیشترین تأثیر بر متغیر اعتماد داشت به گونه ای که متغیر مسئولیت اجتماعی قادر بود 34 درصد از واریانس متغیر اعتماد را تبیین نماید.
بررسی عوامل آسیب رسان اجتماعی در بافت های تاریخی (نمونه موردی: محله قلعه محمود شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : بافت محلات تاریخی در میانه ساختار شهرهای امروزی، نمادی از کلیت شهر و هویت آن می باشند. حفاظت از این نواحی می تواند در ارتقای تنوع فرهنگی و مبارزه با فقر موثر باشد و هویت فرهنگی و کیفیت زندگی را برای ساکنان شهر به ارمغان بیاورد. حفاظت از ساختمان های قدیمی را نمی توان از جمعیت محلی که به آن مناطق تاریخی معنا می بخشد جدا کرد. ساکنان بافت های تاریخی باید از کیفیت شرایط زندگی خود آگاه شوند و آنها را برای انتقال هویت ارزشمند خود به نسل های آینده تشویق کرد. کارکردهای جدید شهرها و شهرهای معاصر باید با کارکردهای قدیمی سازگار باشد. لذا این عدم هماهنگی میان کالبد بافت محلات قدیمی و نوع ساختار اجتماعی از مهمترین مسائل شهری در مواجهه با بافت های تاریخی می باشد. وجود معضلات اجتماعی که خاستگاه آنها نوع برخورد مدیران با بافت های تاریخی است؛ موضوع اصلی این پژوهش می باشد. هدف از این پژوهش، پرداختن به آسیب های اجتماعی این بخش از بافت تاریخیِ شهر کرمان با عنایت به پیوستگی آن به بافت زنده شهری معاصر است.
داده و روش : تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است و به روش استنادی به اجرا درآمده است. با توجه به اطلاعات گردآوری شده میدانی در حوزه کالبدی و نظام اجتماعی به دسته بندی معضلات و تحلیل آن ها در بافت مجموعه بازارهای اطراف میدان ارگ کرمان به عنوان هسته مرکزی بافت تاریخی پرداخته شده است.
یافته ها : بافت محله قلعه محمود واقع در بخش جنوبی میدان ارگ دارای سکنه غیر بومی و مهاجر بوده که متاسفانه به دلیل غفلت مسئولین و البته عدم آگاهی کافی مردم متروکه شده و به یکی از مکان های تجمع معتادین و مهاجران افغان تبدیل گشته است. همچنین راسته بازاری که تقریبا غیرفعال می باشد و متأثر از این بافت اجتماعی است.
نتیجه گیری : در نهایت بیان گردید که معضلات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برهم تاثیر داشته و جدای از هم نمی توان آن ها را دید. بخصوص در بافت این محله که بخشی از محله فقط در طول روز فعال بوده و این باعث عدم هماهنگی ساختار کالبد با نظام اجتماعی در این گردیده است.
آسیب شناسی ترانزیت مواد مخدر با رویکرد اجتماعی- شهری و منطقه ای (مورد مطالعه: استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در مجموعه ترانزیت مواد مخدر، آسیب شناسی با رویکرد شهری و منطقه ای بالاترین اهمیت را دارد. قاعدتاً از این روست که از منظر جامعه شناسان آسیب های حمل ،مصرف و ترانزیت مواد مخدر در کانون فرآیند توسعه و پول شویی و ارتقای سطح فرهنگ و اجتماعی جامعه تأثیر بسزایی دارد. لذا برای سنجش و ارزیابی آسیب ها راه های مقابله با ترانزیت مواد مخدر و ارزیابی میزان موفقیت یا عدم موفقیت در کاهش آسیب های مواد مخدر در جامه شهری و روستایی نیازمند نگاهی واقع بینانه هست . داده و روش : تحقیق حاضر ازلحاظ هدف کاربردی است و از لحاظ روش کمی _کیفی است. در بخش کیفی اطلاعات به روش مصاحبه با 30 نفر از کارشناسان اداره مبارزه با مواد مخدر در استان کرمان جمع آوری شد. پس از مشخص شدن شاخص های اصلی پرسشنامه تنظیم گردید. جامعه آماری بخش کمی شامل کلیه 690 نفر کارشناسان ادارات مربوطه با حوزه مبارزه با مواد مخدر استان کرمان بود. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 274 نفر تعیین گردیده؛ سپس داده ها با روش میانگین تحلیل شد.آزمون داده ها به وسیله نرم افزار spss ورژن 25 انجام شد. یافته ها : نشان دهنده آن است که میان ترانزیت و آسیب های اجتماعی - شهری و منطقه ای رابطه معنی داری وجود دارد و ترانزیت مواد مخدر بیشترین تأثیرگذاری را به ترتیب بر افزایش سرقت مسلحانه با ضریب بتا 0/701 ، افزایش کشفیات مواد مخدر با ضریب بتا 0/652، افزایش آسیب های اجتماعی با ضریب بتا 0/510، افزایش اعتیاد با ضریب بتا 0/434، از بین رفتن نیروی انسانی (شهدا و جانبازان) با ضریب بتا 0/482، افزایش انواع جرم ها (آدم ربایی، قتل، سرقت مسلحانه) 0/444 و افزایش آمار زندانیان استان با ضریب بتا 0/401 داشته است. نتیجه گیری : شهرهای قرارگرفته در مسیر ترانزیت مواد مخدر استان کرمان بیشترین آسیب را دچار هستند. از میان شهرستان های استان کرمان شهرستان های جنوبی شامل کهنوج ، رودبار، قلعه گنج، منوجان، جیرفت، عنبرآباد، فاریاب و شهرستان شرقی بم، فهرج، ریگان، نرماشیر بیشترین آسیب را که شامل افزایش مقدار کشفیات مواد مخدر، افزایش انواع جرم ها ( قتل، آدم ربایی)، افزایش سرقت مسلحانه،از بین رفتن نیروی انسانی (شهدا و جانبازان)، افزایش اعتیاد در حوزه شهری را دچارند.
شناسایی پیشران های اصلی توسعه شهری با استفاده از رویکرد آیندهنگاری (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
16 - 32
حوزههای تخصصی:
آیندهپژوهی به عنوان رشتهای نوظهور، در دهههای اخیر به شدت مورد توجه محافل دولتی، دانشگاهی و بنگاههای اقتصادی قرار گرفته است و در حال حاضر دستاوردهای آیندهپژوهان نقش مهمی در تصمیمسازی حکومتها، نهادها و شرکتهای خصوصی ایفا میکند. پژوهش حاضر با بهرهگیری از تکنیک تحلیل اثرات متقابل که یکی از روشهای متداول و مورد پذیرش آیندهنگاری است، و با استفاده از نرمافزار میکمک به شناسایی پیشرانهای اصلی توسعه شهری کلانشهر تهران پرداخته است. بدین منظور ابتدا با مطالعه منابع کتابخانهای داخلی و خارجی، تمام عوامل مؤثر بر توسعه شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت و پس از تهیه لیستی از این عوامل، در جلسات مصاحبه با صاحب نظران، یافتههای پژوهش تکمیل شده و مبتنی بر آنها پرسشنامه تدوین شده و فرآیند نظرسنجی آغاز شد. در نهایت به کمک نرم افزار (MicMac) و با روش تحلیل اثرات متقابل، دادهها تحلیل و سناریوهای پژوهش ارائه شدند. نتایج به دست آمده از اجرای مدل حاکی از این است که کلانشهر تهران سیستمی ناپایدار میباشد و در صفحه پراکندگی هشت دسته (عوامل تاثیرگذار، دو وجهی، تاثیرپذیر، و مستقل) قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان 51 عامل مورد بررسی پس از بررسی میزان و چگونگی تاثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده کلانشهر تهران با روشهای مستقیم . غیرمستقیم 12 عامل کلیدی (مدیریت یکپارچه شهری،وضعیت اقتصادی، فقر، حکمروایی خوب شهری، عدالت اجتماعی و فضایی، امنیت، بیکاری، تحریم، اقتصاد متنوع، مشارکت، مسئولیت پذیری شهروندان، ارتقای آموزش و فرهنگ) بیشترین نقش را در وضعیت آینده توسعه و شکوفایی کلانشهر تهران دارند، انتخاب شدند.
بررسی بافت های ناکارآمد شهری از منظر میزان خطرپذیری بحران؛ نمونه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : خطرپذیری بحران ها در شهرهایی از جهان که در معرض مخاطرات هستند، به شدت در حال افزایش است. در درون شهرها نیز به ویژه شهرهای کشورهای با درآمد پایین و متوسط، برخی فضاهای شهری به گونه ای ساخته شده اند که خطرپذیری ها را به صورتی ناعادلانه توزیع می کنند. در شهر تهران وجود مخاطرات تهدید کننده ای از جمله زلزله، سیل، آتش سوزی و بسیاری از چالش های محیطی در کنار وسعت بالای بافت های ناکارآمد موجب شده این شهر شرایط ویژه ای از نظر مدیریت خطرپذیری بحران داشته باشد. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد یکپارچه سازی سیاست های مدیریت بحران و ارتقای بافت های ناکارآمد شهری به دنبال پهنه بندی این بافت ها در شهر تهران به لحاظ آسیب پذیری در برابر مخاطرات مختلف و ارائه راهکارهایی به منظور کنترل و کاهش خسارات ناشی از مخاطرات با تأکید بر سیاست گذاری، برنامه ریزی و پیشگیری می باشد. داده و روش : این پژوهش از نظر نوع، توسع ه ای– کاربردی است و الگوی کلی آن توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر روش ارزیابی می باشد که در طی آن مدل سازی، ساخت شاخص ترکیبی و تلفیق و روی هم گذاری لایه ها و داده های اطلاعاتی بر اساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای تعیین وزن نهایی واحدهای مکانی و پهنه بندی آسیب پذیری بافت های ناکارآمد شهر تهران انجام شده است. داده ها و لایه های مربوط به شاخص ها نیز از منابع و داده های ثانویه مختلفی استخراج شده است. امتیاز دهی به شاخص ها و زیر شاخص ها بر اساس پرسش نامه خبرگان بوده و محاسبات در نرم افزار ARC GIS صورت گرفته است. یافته ها : در شهر تهران همپوشانی زیادی بین محدوده بافت های ناکارآمد شهری و سطح بالاتر فقر شهری و پتانسیل وقوع انواع مخاطرات وجود دارد. در این زمینه، بافت های ناکارآمد نیمه جنوبی شهر تهران به ویژه در مناطق 15، 18 و 20 در درجه نخست و مناطق 16، 17 و 19 در درجه دوم دارای بیشترین پتانسیل خطرپذیری هستند. نتیجه گیری : در محدوده هایی از شهر تهران واقعیت های مدیریت بحران بسیار پیچیده تر از برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های موجود است و نظام مدیریت بحران در بافت های ناکارآمد نیازمند ساز و کار متفاوتی در مقایسه با سایر نقاط شهر است. بنابراین در این محدوده ها به منظور کاهش ریسک مخاطرات لازم است توجه ویژه ای به مسئله کاهش فقر شهری و آسیب پذیری و به طور کلی یکپارچه سازی سیاست ها و اقدامات مدیریت خطرپذیری بحران و برنامه های شهرسازی و توسعه اجتماعی و اقتصادی داشت.
تحلیل عوامل موثر بر سازمان یابی فضایی شهری با رویکرد نقش مدیران و سازمان های شهری (مورد کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
235 - 250
حوزههای تخصصی:
سازمان فضایی در شهر تبلوری از روابط پیچیده میان نظام های مختلف از جمله نظام قدرت ، نظام کاربری زمین ، نظام اسکان جمعیت، نظام نمادها و مفاهیم هویتی ( اعم از مصنوع و طبیعی ) ، و نظام ارتباطی در چهارچوب نظام های اجتماعی - اقتصادی دوران و مواریث نظام های گذشته شهر است. بنابراین این پژوهش با هدف تحلیل سازمان یابی فضایی شهری با رویکرد نهادی –مدیریتی در کلانشهر تهران، صورت گرفته است. این پژوهش برپایه شواهد میدانی ( بررسی مناطق شهرداری تهران بر اساس سازمان یابی فضایی ) و اسناد مختلف کتابخانه ای صورت گرفته است. با استفاده از روش AHP و تاپسیس که در بین 12 نفر از متخصصین شهرسازی و معماری توزیع گردید به جهت بررسی سازمان یابی فضایی شهری در سطح کلانشهر تهران می پردازیم ، نتایجی از قبیل اینکه هرچه مقدار نسبت های عرصه های پیرامونی و درونی راهبردی سازمان دهی فضایی به معیارهای رویکرد نهادی - مدیریتی بالاتر باشد نشان دهنده مطلوب بودن سازمان یابی فضایی شهری و در نتیجه مطلوب بودن وضعیت مناطق مورد بررسی است و فرض آماری بزرگتر بودن واریانس نمرات رویکرد ترکیبی AHP – TOPSIS در مقایسه با رویکرد TOPSIS (واریانس ها به ترتیب برابر با 0056/0 و 0153/0 ) با استفاده از آزمون آماری F در سطح اطمینان 95/0 مورد بررسی قرار گرفت و برتری توان تشخیصی رویکرد ترکیبی بر رویکرد TOPSIS اثبات شد ، حاصل گردید و در ین راستا به ارائه راهکارهایی جهت بهبود سازمان یابی شهری با رویکرد نهادی – مدیریتی پرداخته شده است.