فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
139-153
حوزههای تخصصی:
ورود فرهنگ و الگو غربی به فضای ساخت و ساز مسکن ایرانی و فاصله گرفتن از معماری سنتی ایرانی- اسلامی باعث گردیده تا نوعی بی هویتی و از خودبیگانگی در مساکن و فضای شهری حاکم شود. در این راستا، شناخت ابعاد و مشخصات هویت کالبدی مسکن ایرانی- اسلامی و تمایز آن با سبک مدرن و غربی باعث احیا فرهنگ و شاخص های ایرانی- اسلامی در ساخت بنا می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت مسکن شهر گرگان از دیدگاه شاخص های اسلامی و فرهنگ ایرانی می پردازد. نوع پژوهش کاربردی- تطبیقی و روش پژوهش، تفسیری- تاریخی است. شاخص های موردنظر در پژوهش حاضر شامل: کالبدی، زیست محیطی و فرهنگی، و مؤلفه های مورد استفاده در مطالعه حاضر شامل: نوع سبک بنا، محرمیت و عدم اشراف واحدهای مسکونی در هم جواری یکدیگر، وضعیت زیست محیطی مسکن، نزدیکی به مراکز فرهنگی و مذهبی و هم-خوانی واحد مسکونی با فرهنگ و سنت می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نظر از دو روش مطالعات میدانی و مطالعات کتابخانه ای- اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شهر گرگان و نمونه های مورد پژوهش 375 مورد در قالب پرسشنامه در اختیار خانوارها قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل آمارها از نرم افزارهای آماری SPSS، Excel و آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و جهت ترسیم نقشه ها و نمایش پراکندگی شاخص ها در سطح شهر از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیای GIS Arc استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که مساکن شهر گرگان با توجه به تحولات چند دهه اخیر از سبک معماری سنتی و بومی فاصله گرفته و با تقلید از الگوی غربی و بیگانه با فرهنگ ایرانی- اسلامی، هویت گذشته خود را از دست داده است. در ارتباط با اشراف داشتن واحدهای مسکونی در همسایگی و هم جواری یکدیگر و هم خوانی واحد مسکونی با فرهنگ و سنت ساکنین، اصول معماری ایرانی رعایت نشده است که این امر موجب نارضایتی ساکنین این گونه مساکن شده است.
ارزیابی توان اکولوژیک شهر گرگان به منظور تعیین نقاط بالقوه توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
205 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی فرایند ارزیابی توان اکولوژیک شهر گرگان به منظور تعیین نقاط بالقوه توسعه شهری است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است؛ بدین صورت که به منظور دستیابی به هدف تحقیق، ابتدا اطلاعات مورد نیاز منطقه با استفاده از منابع اطلاعاتی موجود و کار میدانی و مصاحبه با متخصصان مربوط جمع آوری شده و در ادامه با کاربرد رویکرد ارزیابی چند معیاره و به طور مشخص استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی که یکی از معروف ترین فنون تصمیم گیری چند منظوره برای موقعیت های پیچیده ای که سنجه های چندگانه و متضادی دارند، در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی به ارزشیابی، تجزیه وتحلیل، جمع بندی و تلفیق لایه های اطلاعاتی پرداخته شده است. براساس نتایج به دست آمده، تمام منطقه مورد مطالعه از نظر معیار ارتفاع و بخش اعظم محدوده مورد مطالعه ازلحاظ معیارهای شیب، کاربری زمین، راه های ارتباطی و بارش درجهت تعیین نقاط بهینه توسعه شهری مناسب و معیار های جهت شیب، خاک، زمین شناسی، گسل، فاصله از رودخانه در محدوده مورد مطالعه درجهت توسعه شهر دارای محدودیت می باشند. درنهایت 73/11 درصد از این محدوده دارای قابلیت بسیار مناسب و 91/21 درصد دارای توان مناسب و 03/27 درصد دارای توان متوسطی برای توسعه شهر است. از سوی دیگر 07/26 درصد از این محدوده دارای توان نامناسب و 26/13 درصد دارای محدودیت بسیار زیاد برای توسعه شهر است. درمجموع، شهر گرگان در محدوده مورد مطالعه، بیشتر دارای توان متوسطی درجهت توسعه شهری است.
بررسی و تحلیل الگوی توزیع مراکز ورزشی و ساماندهی فضایی آن (مورد شناسی: منطقه 10 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقرار هر عنصر شهری در موقعیت فضایی- کالبدی خاصی از سطح شهر، تابع اصول، قواعد و سازوکار خاصی است که در صورت رعایت شدن، به موفقیت و کارایی عملکردی آن عنصر در همان مکان مشخص خواهد انجامید. تعیین مکان مناسب برای ایجاد مراکز ورزشی یکی از مهم ترین وظایف و اهداف مدیران شهری است که باید قبل از اجرا، در یک چارچوب سیستماتیک آماده سازی شود. در کلان شهر تهران، کمبود فضاهای تفریحی- ورزشی و توزیع نامناسب آن با توجه به جمعیت هر منطقه، از مشکلات اساسی شهروندان این شهر بوده است. میزان سرانه فضای ورزشی در شهر تهران، 50 سانتی متر مربع برای هر نفر است. همچنین در منطقه 10 شهرداری تهران، اماکن و فضاهای ورزشی به صورت بهینه و متناسب با جمعیت تخصیص فضایی صورت نگرفته است؛ بنابراین ساماندهی و توسعه فضایی این مراکز، مهم به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر ساماندهی فضایی- مکانی و توسعه کالبدی فضاهای ورزشی در منطقه 10 تهران است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است که با بررسی و مطالعه ادبیات تحقیق در حوزه های کاربری اراضی و مکان یابی، به تعیین 9 معیارِ مؤثر در ساماندهی مراکز ورزشی ازطریق همپوشانی لایه های اطلاعاتی (Overlay) در محیط نرم افزارArc GIS ، بهترین مکان ها را در تناسب با هدف شناسایی می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که مراکز ورزشی در منطقه 10 تهران به لحاظ نحوه توزیع، در وضعیت مطلوبی قرار ندارند و توزیع این مراکز به صورت اتفاقی صورت گرفته است. بدین ترتیب پس از بررسی مکان های مناسب برای احداث مراکز ورزشی و تطبیق آن با واقعیات زمینی، چندین مکان برای ایجاد مراکز ورزشی جدید برای این منطقه پیشنهاد شده است. همچنین مشخص می شود، به کارگیری تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره به همراه تحلیل فضایی GIS می تواند به عنوان ابزاری کارآمد در مکان یابی فضاهای ورزشی مورد استفاده قرار گیرد. قرارگیری فضاهای ورزشی در جوار راه های ارتباطی و فاصله مناسب آن، از کاربری های صنعتی و نظامی به خوبی قابلیت و توانایی مدل تحلیلی پژوهش را به اثبات می رساند.
ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی با استفاده از تحلیلCF (مورد شناسی: مناطق یک و هشت شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
111 - 130
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی شهری، بستری درجهت برنامه ریزی های شهری به ویژه در زمینه استفاده صحیح از اراضی است. این امر مهم، کاربری های موجود در شهر را به گونه ای هدایت می کند تا از همجواری های نادرست و ناسازگار جلوگیری به عمل آید و در نهایت منجر به برقراری تناسب اراضی شود. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی در راستای ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی در مناطق یک و هشت شهر اهواز به انجام رسید. برای دست یابی به هدف مذکور و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، از نرم افزار ArcGISو رابطه CFاستفاده شد. درنهایت توزیع فضایی اراضی و درصد تناسب هر یک از کاربری های منتخب، با کاربری بهداشتی-درمانی مشخص شد. نتایج پژوهش نشان داد که از میان کاربری های مورد مطالعه، بیشترین ناسازگاری را در ابتدا کاربری صنعتی با 16.17 درصد، کاربری مسکونی با 8.17 درصد و سپس مراکز آتش نشانی با 7.53 درصد و همچنین کمترین ناسازگاری را معابر اصلی با 0.71 درصد به خود اختصاص داده است. در انتها از کل مساحت محدوده مورد مطالعه، 41.09 درصد را پهنه های ناسازگار، 18.66 درصد را پهنه های خنثی و 13.02 درصد را پهنه های سازگار دربر گرفته است. مطابق بررسی های انجام شده، تناسب اراضی و همجواری کاربری های منتخب نسبت به کاربری بهداشتی-درمانی در محدوده مورد مطالعه به طور متناسب رعایت نشده است.
بررسی روند ادغام و هضم روستاهای پیراشهری در فرایند توسعه کلانشهر تهران با استفاده از نرم افزار GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
217 - 228
حوزههای تخصصی:
شهرها بر نواحی روستایی پیرامون خود تاثیرات ژرفی می گذارند که در ابعاد گوناگون محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی نمود می یابد. از جمله پیامدهای عمده شهرنشینی شتابان گسترش فضایی شهرها و ادغام روستاها و اراضی پیرامونی آنهاست. گسترش شتابان شهرها و رشد فیزیکی ناموزون آنها موجب هضم روستاها و اراضی پیرامونی آنها، تبدیل بی رویه اراضی کشاورزی و تخریب منابع زیست محیطی شده است. این وضعیت در کلانشهرها نمود گسترده تری داشته است. از این رو، تحقیق حاضر به بررسی روند هضم روستاهای پیراشهری در شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، و روش جمع آوری اطلاعات روش اسنادی و میدانی است. هدف این پژوهش تعیین روند هضم روستاهای پیرامون شهر تهران با استفاده از فن سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. داده های تحقیق حاضر شامل تصاویر ماهواره ای لندست در یک دوره سی ساله، در مقاطع زمانی 1984، 1994، 2004 و 2014 می باشد که در محیط نرم افزار ArcGIS و ENVI مورد تحلیل و طبقه بندی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از هضم تعداد زیادی از روستاها در بافت فیزیکی تهران می باشد، به گونه ای که در طی سالهای 1984 تا 1994 جمعاً 16 روستا در بافت شهر ادغام شده اند. اما تا سال 2014 این تعداد به 100 روستا افزایش یافته است. این روند رشد شهری نشان دهنده رشد سریع و روزافزون جمعیت تهران بوده، و شدت ساخت وساز در دوره سی ساله مطالعه را نمایان می سازد.
سنجش میزان تحقق پذیری فرهنگ محیط زیست شهری در راه رسیدن به توسعه پایدار شهری، مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
با رشد شهرنشینی و شهرگرایی، معضلات محیط زیست شهری به حد بحران رسیده است، درحالی که یکی از مسائل روز جهان، مسئله حفظ محیط زیست است. برای رسیدن به توسعه پایدار شهری، وضع قوانین و آیین نامه های مناسب و اجرای صحیح و نیز تغییر الگوی مصرف و نگرش های زیست محیطی، ضروری است. ولی از آن واجب تر نهادینه کردن فرهنگ محیط زیست است که باید در روح تک تک افراد اعم از توده های عادی و یا مسئولان رسوخ کرده باشد. در این راستا تحقیق حاضر به سنجش میزان تحقق پذیری روش های نهادینه کردن فرهنگ زیست محیطی در شهر سنندج می پردازد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که با توجه به ماهیت موضوع از دو روش توصیفی – تحلیلی استفاده شد. سپس 400 پرسش نامه بین افراد بالای 15 سال (اعم از زن و مرد) توزیع شد. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ عدد 0.985 به دست آمد، که نشان از همبستگی مطلوب بین سؤالات پرسش نامه است و نیز روایی پرسش نامه توسط اساتید و افراد آگاه تائید شد. درنهایت نتایج حاصله از طریق نرم افزار SPSS، ازجمله آزمون T Test و آزمون رتبه بندی فریدمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. و برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی اسپرمن استفاده شده است. نتایج نشان داد که، ارزیابی و سنجش میزان نهادینه کردن فرهنگ محیط زیستی در شهر سنندج، متوسط رو به پایین است. نتایج نشان می دهد، برای داشتن یک شهر پایدار، بهبود کیفیت محیط زیست شهری جزو اولویت های اساسی محسوب می شود، و یکی از راه های رسیدن به این محیط زیست مطلوب، نهادینه کردن فرهنگ محیط زیست شهری به طرق مختلف است.
بیوتروریسم و تأثیر آن بر امنیت شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: پیشرفت های اخیر در علوم زیستی از یک سو و سوء استفاده از نتایج پژوهش های علمی توسط گروه های تروریستی از سوی دیگر، منجر به این امر شده است که عوامل میکروبی به سلاح های مهلک تبدیل شوند که به طور همزمان دو مقوله امنیت ملی و سلامت عمومی جوامع را مورد تهدید جدی قرار می دهد. هزینه های ارزان، دسترسی و تهیه آسان، اثر گذاری فوری، گسترش سریع و تأثیر بسیار زیاد آن در گسترش احساس ناامنی باعث شده است که این نوع اقدامات تروریستی برای برخی گروه های تروریستی جذابیت بالایی داشته باشد. روش: این پژوهش تلاش دارد با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر به بررسی عوامل بیولوژیکی که ممکن است توسط تروریست ها مورد استفاده قرار گیرد، و همچنین مهمترین راه های انتقال این عوامل و به تأثیری که حملات بیوتروریستی بر امنیت و سلامت شهرونداران می گذارد بپردازد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که بیوتروریسم به دلیل جذابیت های مواد بیولوژیک برای تروریست ها خطر بیشتری نسبت به برخی دیگر از انواع تروریسم برای تهدید جان شهروندان و مردم عادی دارد. برخی از این ویژگی ها و جذابیت ها عبارت است از: تشخیص و شناسایی مشکل عوامل زیستی، عدم نیاز به حجم زیاد عوامل بیولوژیک برای انجام یک حمله بیوتروریستی، پخش راحت تر عوامل بیولوژیکی، مشکل بودن دفاع در برابر عوامل زیستی، عدم نیاز به فضا و تأسیسات بزرگ و پیچیده برای ساخت، تولید، انبار و ذخیره سازی سلاح زیستی و داشتن دوره کمون. نتیجه گیری: به دلیل همین ویژگی ها، عوامل زیستی به وسوسه ای جذاب برای تروریست ها تبدیل شده اند تا در قالب حمله تروریستی زیرساخت های شهری در بخش آب، غذا، خدمات عمومی و ... جان شهروندان را در معرض تهدید قرار دهند. با وجود اقدامات حفاظتی مختلف دولت ها، اکثر مردم و شهروندان در مقابل این نوع تروریسم آسیب پذیر هستند و از این رو لازم است با بررسی و مطالعه دقیق میزان و نحوه آسیب پذیری مردم و زیرساخت ها در مقابل این نوع حملات و تدوین پیوست امنیتی، نسبت به پیشگیری از چنین حملاتی اقدام شود؛ به ویژه در کشور ایران که در معرض بیشتر چنین حملاتی قرار دارد.
ارزیابی سطح پایداری اجتماعی در بافت های تاریخی شهری مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
19 - 36
حوزههای تخصصی:
در بین محققان اتفاق نظر وجود دارد که لازمه تبدیل محله های تاریخی شهری به مکان هایی برای زندگی جمعی، توجه به جنبه های پایداری اجتماعی در این محله ها است. در واقع، مهم ترین وجه تأثیرگذار بر حفاظت محله های تاریخی در روند توسعه پایدار شهری، به مؤلفه اجتماعی آن بازمی گردد. هدف این پژوهش سنجش پایداری اجتماعی محله های شش گانه بافت تاریخی شهر اردبیل می باشد. حجم نمونه شامل 384 نفر از ساکنان بافت تاریخی شهر اردبیل است که به روش تصادفی ساده نمونه گیری شدند. سنجه های پژوهش نیز در قالب یک پرسشنامه محقق ساخته با 10 مؤلفه اصلی پیاده سازی شد که عبارت اند از: (امنیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، هویت جمعی، سرزندگی، تعامل اجتماعی، حس تعلق، کیفیت مسکن، بهره مندی اقتصادی، و عدالت فضایی). نتایج نشان می دهد که پایداری اجتماعی در بافت تاریخی اردبیل درمجموع پایین است. بااینکه مؤلفه های امنیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تعامل اجتماعی و حس تعلق وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر مؤلفه ها داشتند، اما ناپایداری در وضعیت اقتصادی ساکنان، پایین بودن کیفیت کالبدی بافت و دسترسی نامناسب به خدمات عمومی، عامل مهمی در تشدید ناپایداری اجتماعی محدوده موردمطالعه بود. در بین محله ها نیز، تفاوت های فضایی معنی داری از نظر میزان پایداری اجتماعی مشاهده شد. در واقع، موقعیت مکانی هر یک از محله ها و نحوه دسترسی به خدمات شهری، بر پایداری اجتماعی آن ها مؤثر بود. نتایج این مطالعه ضمن تأکید بر ضرورت ارزیابی پایداری اجتماعی در سطح محله های شهری، نقش ابعاد اجتماعی توسعه پایدار را در ارتقای کیفیت بافت های تاریخی برجسته می سازد.
بررسی عوامل موثر بر بازآفرینی محلات تاریخی با تاکید بر رویکرد برندسازی شهری (نمونه موردی: محله سنگ سیاه شیراز)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، برندسازی شهری به یکی از موضوعات و رویکردهای مهم اتخاذ شده توسط مدیریت شهری برای بهبود رقابت پذیری شهرها در عرصه شهرهای جهانی تبدیل شده است. برندسازی شهری با بهره گیری از راهکارهای بازاریابی مکان و مداخلات مکان-مبنا، تصویر ذهنی (سیمای) شهر را بهبود بخشیده، شهروندان را به سکونت در شهر یا منطقه مورد برندسازی علاقه مند ساخته و در جذب سرمایه گذار و گردشگر به شهر نقش موثری ایفا می کند. علاوه بر این، برندسازی شهری در فرایند بازآفرینی بافت های تاریخی نیز می تواند موثر واقع شود. در پژوهش حاضر، تاثیر استراتژی های برندسازی شهری بر بازآفرینی محله سنگ سیاه شیراز مورد بررسی قرار می گیرد. با بهره گیری از چارچوب نظری موجود، چهار مولفه "مداخلات فضایی"، "مداخلات غیرفضایی"، "مداخلات بازاریابی و ارتقای مکان" و "روایت های شفاهی و تاثیرات غیرمستقیم برندسازی" تعریف شده است. از آن جا که روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از پیمایش میدانی می باشد، با توزیع 360 پرسش نامه در محله سنگ سیاه داده های مورد نیاز پژوهش جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که هر چهار عامل ذکر شده همبستگی معنادار مثبت با بازآفرینی محله سنگ سیاه دارند. متغیر "دسترسی و زیرساخت" با ضریب همبستگی پیرسون 0.83 بیشترین میزان تاثیر بر توسعه محله و "تاثیرات غیر مستقیم برندسازی" با ضریب 0.38 کم ترین تاثیر را از دیدگاه ساکنین دارا هستند. نتایج پژوهش از بسیاری ابعاد با پژوهش های پیشین مطابقت داشته و نیاز محله سنگ سیاه به مداخلات فضایی و کالبدی در درجه اول را نشان می دهد که زیرساخت اقدامات فرایند برندسازی شهری را نیز تشکیل می دهد.
آیندهنگری اثرات منطقه ای خشک شدن دریاچه ارومیه با رویکرد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریاچه ارومیه به عنوان یکی از بزرگ ترین دریاچه های فوق اشباعِ نمک در سطح جهانی و منطقه ای از اهمیت زیادی برخوردار است، اما حیات آن در طول چند دهه گذشته به دلیل عوامل بسیاری، مانند سدسازی، کاهش بارندگی، افزایش بی شمار چاه های کشاورزی اطراف دریاچه و همچنین عوامل عمده دیگری به خطر افتاده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف یافتن راه چاره برای جلوگیری از وقوع بحران سیاسی منطقه ای و حتی ملّی، بر آن شد تا از منظر آینده نگری، اثرات منطقه ای خشک شدن دریاچه ارومیه را برای افق 2025 بررسی کند. این پژوهش که از نظر ماهیت از پژوهش های کاربردی- توسعه ای و از نظر روش از نوع توصیفی- تحلیلی است، با استفاده از روش مصاحبه و دلفی به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز مبادرت کرد و سپس تحلیل این داده ها با استفاده از روش تحلیل ساختاری و تکنیک میک مک انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که متغیّرهای طوفان نمک، گرد و غبار، شن های روان، کانون های ریزگرد نمکی و غیرنمکی و توان منطقه برای تبدیل به پارک ملی، متغیّرهای کلیدی اثرگذار می باشند. این متغیّرها به عنوان متغیّر کلیدی، دیگر متغیّرها را تحت تأثیر قرار داده و حائز بیشترین نقش و اثر بر سایر متغیّرها هستند و کمتر اثرپذیرند. همچنین مهمترین متغیّر تأثیرپذیر که هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم از این جریان تأثیر می پذیرند، مردم هستند و باید در مرحله اول از تأثیرات مستقیم خشک شدن دریاچه بر مردم مانند، افزایش هواویزه ها بیشتر از حد مجاز، وقوع طوفان ها و گسترش شن های روان در سطح منطقه جلوگیری کرد و در مراحل بعدی متغیّرهای دیگر را نیز تحت نظارت و کنترل قرار داد و از آسیب دیدگی آن ها جلوگیری کرد.
تأثیر هویت مکانی بر نگرش ساکنان نسبت به اثرات گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری (مورد شناسی: منطقه گردشگری کمردوغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
167 - 180
حوزههای تخصصی:
از آنجا که گردشگری اساساً یک پدیده مکان محور است، این فرض وجود دارد که هویت مکانی افراد، نگرش و حمایت از توسعه گردشگری ساکنان را تحت تأثیر قرار دهد؛ از این رو، هدف این مطالعه بررسی این مسأله است که آیا هویت مکانی ساکنان محلی می تواند نگرش آن ها را نسبت به اثرات گردشگری و همچنین حمایت از توسعه گردشگری تحت تأثیر قرار دهد. هویت مکانی به وسیله چهار اصلِ تمایز، تداوم، اعتماد به نفس و خودکارآمدی هدایت می شود. برای سنجش هویت مکانی ساکنان منطقه گردشگری کمردوغ و نیز نگرش و حمایت از توسعه گردشگری، پرسشنامه ای طراحی شد. جمعیت مورد مطالعه شامل ساکنان منطقه گردشگری کمردوغ بودند. اندازه نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (220=n) تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری و برای آزمون فرضیه های تحقیق، از رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد، ارتباط مثبت و معناداری بین حمایت از توسعه گردشگری با تمایز، عزت نفس، خودکارآمدی و نگرش نسبت به اثرات مثبت گردشگری وجود دارد. متغیّر نگرش نسبت به تأثیرات منفی گردشگری رابطه منفی و معناداری با حمایت از گردشگری داشته است. رگرسیون نشان داد که خودکارآمدی، عزت نفس و تداوم، پیش بینی کننده های قابل توجهی از نگرش نسبت به اثرات مثبت گردشگری می باشند. همچنین درباره پیش بینی کننده های اثرات منفی گردشگری، تمایز و تداوم، تأثیر منفی و اعتماد به نفس تأثیر مثبتی بر نگرش نسبت به اثرات منفی گردشگری داشته اند. همچنین، نتایج رگرسیون نشان داد که تمایز، تداوم، اعتماد به نفس و نگرش نسبت به اثرات منفی و مثبت گردشگری بر حمایت ساکنان از توسعه گردشگری تأثیر می گذارد. این مقاله استدلال می کند که اثرات مثبت و منفی احساس شده از گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری، تابع هویت مکانی و عناصر آن می باشند.
تحلیل فضایی فرسودگی محله های شهر قم با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
361 - 383
حوزههای تخصصی:
تحلیل الگوهای فضایی فرسودگی و بررسی روابط فضایی میان فرسودگی و عوامل مؤثر آن، بسیار تأثیرگذار و قابل توجه است؛ زیرا به درک بهتر عوامل مؤثر و بهبود عملکرد مدیریت نوسازی شهری می انجامد. بدین منظور، پژوهش حاضر با روش های آمار فضایی به تحلیل الگوی فرسودگی و عوامل مؤثر بر آن پرداخته است. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران درباره توزیع فضایی فرسودگی این ضریب مثبت، و 314/0 است و خوشه ای بودن توزیع فضایی فرسودگی را نشان می دهد. با توجه به اینکه با شاخص موران نمی توان انواع طبقه بندی الگوهای فضایی را شناسایی کرد، تحلیل آماره عمومی G می تواند برای این منظور کارساز باشد. براساس نتایج تحلیل آماری، محله هایی با فرسودگی زیاد کنار هم قرار دارند و از روند خوشه ای با تمرکز بالا برخوردارند. خوشه های خیلی گرم حدود 29/6 درصد از مساحت محدوده فرسوده را به خود اختصاص داده اند و 5 محله را شامل می شوند. همچنین در این پژوهش، عوامل مؤثر بر فرسودگی با روش رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) بررسی شد که در آن میزان فرسودگی به عنوان متغیر وابسته، و شاخص های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل درنظر گرفته شدند. نتایج نشان می دهد مدل مورد نظر با برابر 92/0، و تعدیل شده برابر 84/0 است که دقت قابل قبولی را در مدل سازی روابط فضایی عوامل مؤثر بر فرسودگی شهری نشان می دهد. همچنین خودهم بستگی برآوردشده در مقادیر باقی مانده و حاصل مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی با استفاده از آماره موران I (Moranʼs I) بیانگر عدم خودهم بستگی معنا دار است. مطابق نتایج میزان تأثیرگذاری هریک از شاخص ها بر فرسودگی، متغیرهای نفوذناپذیری، ریزدانگی، کیفیت زیرساخت ها، بار تکفل، مالکیت استیجاری و قیمت زمین، اثری افزایشی بر فرسودگی دارند؛ از این رو می توان این یافته ها را پایه ای علمی برای سیاست گذاری به منظور کاهش فرسودگی و آثار آن دانست.
مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی با منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (مطالعه موردی: منطقه یک شهری بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی اولویت های مکانی برای استقرار ایستگاه های آتش نشانی می باشد. مهم ترین مشکل در خدمات رسانی ایستگاه های آتش نشانی منطقه یک شهر بندرعباس، ناکافی بودن تعداد ایستگاه های موجود و محدود بودن شعاع عملکردی آن ها است. در این راستا، شاخص های مطرح به ترتیب اولویت، شامل نزدیکی به پارامترهای شبکه ارتباطی، تراکم جمعیت، مراکز تجاری، مراکز صنعتی، مراکز آموزشی، مراکز اداری، مراکز درمانی و فاصله از پوشش عملکردی هستند. اثر هر یک در ارتباط با مکان گزینی در قالب نقشه در محیط نرم افزاری ارائه گردیده است. در این تحقیق از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فازی (Fuzzy) برای برآورد اهمیت نسبی هر یک از پارامترها استفاده گردید. سپس مقایسه زوجی و مقادیر ناسازگاری قضاوت ها محاسبه گردید که سطح قابل قبولی برابر با 06/0 به دست آمد. بعد از تعیین وزن معیارها در محیط نرم افزار، لایه های اطلاعاتی فازی سازی شده و با تحلیل همپوشانی لایه های فازی وزن دار مکان گزینی نهایی صورت گرفت. نتایج نشان داد که ایستگاه های موجود در محدوده ی شهرداری منطقه یک با اولویت مکانی، جانمایی شده اند. مناطق اولویت دار جهت استقرار ایستگاه های آتش نشانی شامل قسمت هایی از شمال شرقی، شمال غربی، غرب و جنوب منطقه ی یک شهری می شود. قسمت های جنوبی و شمال غربی در حیطه ی شعاع عملکردی ایستگاه های موجود قرار دارد، اما مناطق غربی و شمال شرقی منطقه در خارج از عملکرد ایستگاه هاست. بنابراین نیاز به احداث دو ایستگاه جدید در این محدوده ها به منظور پوشش عملکردی کل منطقه ی یک شهری است. در نهایت با استفاده از داده های رقومی ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، تعدادی مکان با ابعاد مناسب در شمال شرقی و غرب منطقه یک شهری به عنوان مکان های پیشنهادی احداث ایستگاه جدید معرفی شده است.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی و اجتماعی بر تحقق پذیری شهر دوستدار سالمند مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
73 - 87
حوزههای تخصصی:
استان گیلان، پیرترین استان کشور است که در این میان کلان شهر رشت نیز با پدیده پیری جمعیت مواجه است پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان تحقق پذیری شهر دوستدار سالمند در شهر رشت با تأکید بر شاخص های کالبدی و اجتماعی انجام شده است. این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و به منظور شناسایی شاخص های پژوهش (فضاهای عمومی، ساختمان ها، حمل ونقل، ایمنی، مسکن، خدمات پزشکی و بهداشتی، تکریم سالمندان و احترام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و شاخص های رفاهی) بررسی شده است. میزان آلفای کرونباخ 74/0 درصد و قابل قبول می باشد. برای تجزیه وتحلیل آمار توصیفی و استنباطی، داده ها در نرم افزارهای SPSS, LISREL بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که در میان ابعاد کالبدی با توجه به بار عاملی 48/0، شاخص فضای عمومی و ساختمان ها (دسترسی به پارک ها و فضای سبز با امکانات ورزشی) و در بین ابعاد اجتماعی مؤلفه های تکریم سالمندان با میانگین (49/0) بالاترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. به طوری که ابعاد کالبدی 49/0 و ابعاد اجتماعی 33/0 درصد از واریانس تحقق پذیری شهر دوستدار سالمند را تبیین نموده است. درواقع نتایج طیف لیکرت نیز این تفاوت ها را به خوبی نشان داد به طوری که در شاخص فضای عمومی و ساختمان ها گزینه پارک ها و فضای سبز با 8/40 درصد، شاخص حمل ونقل (سؤال خدمات متناسب در ایستگاه های حمل ونقل با 2/33 درصد) شاخص مسکن (گویه خانه های ارزان قیمت با 2/58 درصد) شاخص خدمات پزشکی و بهداشتی (گویه دسترسی آسان به خدمات پزشکی با 2/53 درصد) شاخص تکریم سالمندان (گویه ارتباطات اجتماعی) و شاخص مشارکت اجتماعی (گویه ارتقاء اجتماع پذیری سالمندان با 2/63 درصد) بیشترین گزینه های موافق را ازنظر جامعه آماری به خود اختصاص داده است.
تحلیل شاخص های مدیریت شهری در ابعاد جهانی شدن در مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر مقایسه میانگین شاخص های مدیریت شهری در ابعاد جهانی شدن بر کالبد و کاربری رو به تغییر شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق تحلیلی – مقایسه ای است و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق متخصصین و کارشناسان شهری مناطق 15گانه شهرداری اصفهان بوده اند. جهت تحلیل داده های به دست آمده، از نرم افزار SPSS و آزمون CSPP استفاده گردید. طبق نتایج به دست آمده بالاترین رتبه از نظر شاخص های مدیریت شهری در ابعاد جهانی شدن بر کالبد و کاربری رو به تغییر شهر اصفهان، منطقه شش شهرداری و منطقه پنج شهرداری پایین ترین رتبه را به دست آوردند.
بررسی و تحلیل فضایی زمانی کانون های سرقت جیب بُری و کش روزنی در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزهکارى از جمله مهم ترین معضلات اجتماعى در اکثر شهرهاى دنیا است که بر زندگى شهروندان تأثیرات منفى می گذارد. این مقاله با هدف شناسایی کانون های سرقت جیب بری و کش روزنی شهر سمنان و تبیین عوامل مؤثر در بروز این بزهکاری در این شهر انجام شده است. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و برای شناسایی و درک الگوهای مکانی بزهکاری جیب بری و کش روزنی در شهر سمنان از مدل های آماری و گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده، که اطلاعات مورد نیاز از میزان و نوع جرم به صورت مراجعه از نیروى انتظامى اخذ شده است. یافته های مقاله حاضر نشان می دهد که کانون های جرم خیز مربوط به سرقت جیب بری و کش روزنی بیشتر در بخش مرکزی شهر سمنان و محدوده بازار این شهر شکل گرفته است و از نظر زمانی نیز اوج وقوع این سرقت در روزهای شنبه و چهارشنبه هفته و ساعات 9 الی 13 رخ داده است. از سوی دیگر، بالا بودن میزان کاربری تجارى و کمبود یا نبود برخی کاربری های مورد نیاز شهروندان از جمله فضای سبز که نظارت رسمی بر این محدوده ها را بسیار دشوار ساخته، در افزایش توزیع جغرافیایی نوع و میزان جرایم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری مؤثر بوده است که این موضوع با استفاده از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی به اثبات رسید. به نظر می رسد با ساماندهی و ارتقای سرانه های تأسیساتی، تجهیزاتی و خدماتی، ایجاد فضاهای تفریحی و فراغتی سالم، تعریض شبکه معابر و مکان یابی مراکز انتظامی جهت افزایش نظارت رسمی و ایجاد کاربری هایی با ساعات کاری متنوع در طول شبانه روز در این محدوده و اصلاح فیزیکی و کالبدی فضاهای مسکونی این محدوده از تشویق ساکنان و دستگاه های زیربط از قبیل شهرداری بدون توجه به توجیه اقتصادی و درآمدزایی می توان امکان آسیب پذیری این فضاها و میزان وقوع جرایم را کاهش داد.
بازآفرینی بافت فرسوده شهری با تأکید بر رویکرد بهبود کیفیت فضاهای شهری، نمونه موردی: محله عامری اهواز
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
18-30
حوزههای تخصصی:
محله عامری اهواز از بافت های قدیمی اهواز و هسته اولیه شهر است که دارای بافت بسیار متراکم و نامنظم که دارای مشکلاتی از قبیل معابر کم عرض، نبود زیرساخت های شهری و ... می باشد. در مقاله حاضر هدف بررسی عواملی است که در بازآفرینی بافت فرسوده شهری با تأکید بر رویکرد بهبود کیفیت فضاهای شهری، مؤثر است. روش تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. گردآوری اطلاعات به روش میدانی صورت گرفته و ابزار گرداوری پرسشنامه بر اساس عوامل کالبدی، اجتماعی، فعالیتی و اقتصادی طراحی شده است. جامعه آماری کل ساکنان محله عامری است که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 100 نفر به صورت خوشه ای در ریز محلات، انتخاب شد. داده ها با بهره گیری از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد: زیرمعیارهای نقاشی در فضا با وزن 594/0 جدایی گزینی سواره از پیاده با وزن 434/0 وجود داد و ستد در فضا با وزن 434/0، دسترسی همه گروه های سنی به فضا با وزن 375/0 به ترتیب بیشترین نقش را در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری محله عامری با تأکید بر رویکرد بهبود کیفیت فضاهای شهری دارا هستند. بدین ترتیب راهبردهایی چون آرام سازی محور سواره در محور نهج البلاغه، ایجاد مبلمان متناسب با اقلیم، تخصیص تسهیلات جهت ارتقای رشد بنگاه های اقتصادی درون شهری و ... ارائه شده است.
تأثیر تصویر ذهنی ساکنان از محل سکونت خود بر میزان حمایت آنان از گردشگری (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی (مثبت یا منفی) که ساکنان یک منطقه از محل سکونت خود دارند بر میزان حمایت آن ها از گردشگری در آن منطقه تأثیر بسزایی داشته و می تواند بر توسعه گردشگری نقش تعیین کننده ای داشته باشد. بنابراین در این مطالعه به بررسی میزانحمایتساکنانازتوسعهگردشگری و تبیین عوامل مؤثر بر سطح حمایت (تصویر ذهنی) پرداخته شده است. تحقیقحاضرازنظرهدف، کاربردیوازنظرشیوه گردآوریاطلاعات،تحقیقیتوصیفی – تحلیلیاست. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از رویکرد معادلات ساختاری، روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است. ابزاراصلیگردآوری اطلاعات نیز پرسشنامهمی باشد. بدین منظور تعداد 384 پرسشنامه بهروش نمونه گیری طبقه ای ساده، در سه ماهه دوم سال 1395 (تیرماه الی شهریورماه) بین جامعهآماری تحقیق که شامل سهگروهخانوارهایساکنمعمولی،فعالانبخشتجاری-خدماتیومسئولینبخشعمومیبوده، توزیع گردیده است. نتایجتحقیقنشانمی دهد ارتباط مثبت و معناداری بین تصویر ذهنی ساکنان از شهر تبریز و حمایت آنان از توسعه گردشگری وجود دارد. بالاترین میزان حمایت از توسعه گردشگری به ترتیب مربوط به ساکنان شاغل در بخش تجاری و خدماتی (ضریب مسیر 376/0)، ساکنان شاغل در بخش عمومی (ضریب مسیر 227/0) و درنهایت خانوارهای ساکن معمولی (ضریب مسیر 212/0) می باشد. حمایتاندکساکناناز توسعهگردشگری می تواند ناشی ازنگرانی های آن هانسبتبه اثراتوپیامدهاینامطلوبتوسعهگردشگرییا عدم بهره مندی از منافع حاصل از گردشگری در جامعه میزبان باشد. بنابراین علی رغم اینکه هر سه گروه از توسعه گردشگری حمایت می کنند، میزان این حمایت اندک بوده و مسئولان امر باید سیاست گذاری های مناسبی جهت افزایش حمایت جامعه میزبان ترتیب دهند.
تحلیل و مکان یابی پهنه های مناسب احداث پارکینگ های عمومی در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
629 - 647
حوزههای تخصصی:
کاربری پارکینگ های عمومی یکی از کاربری های اساسی در شهرهاست که مکان یابی بهینه آن، سبب کاهش ترافیک و رفاه شهروندان می شود. هدف مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر تحلیل و مکان یابی پهنه های مناسب احداث پارکینگ های عمومی در شهر ایلام است؛ از این رو به منظور مکان گزینی پارکینگ ها، معیارهای متعددی با توجه به استانداردهای جهانی در این مطالعه مدنظر قرار گرفت. به منظور شناسایی مکان های بهینه استقرار پارکینگ عمومی، از تکنیک های AHP و GIS و برای یافتن روابط میان متغیرها از تحلیل هم بستگی و T تک نمونه ای در نرم افزار Lisrel استفاده شد. یافته ها نشان می دهد میان شاخص های بروکراسی اداری، فروش و درآمدزایی و میزان انطباق با مسیرهای پرتردد شهری، و مکان یابی بهینه پارکینگ های شهری هم بستگی معناداری وجود دارد. با توجه به دیدگاه های نخبگان، همچنین وضعیت عمومی شهر، مشخصات محله ها، جمعیت، سطح تردد و نواحی پرخطر و پرجمعیت، در میان ایستگاه های معرفی شده دو ایستگاه چهارراه سعدی و چهارراه پیام نور مهم ترین مکان ها و پهنه های مناسبی به شمار می آیند که براساس رشد جمعیت شهری و تقاضاها، به پارکینگ های مکانیزه شهری نیاز دارند.
سنجش میزان رضایت مندی ساکنان شهری از وضعیت مبلمان شهری (مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
735 - 752
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی برنامه ریزی شهری ارتقای کیفیت زندگی و ایجاد محیطی آرام و جذاب برای شهروندان است. در این میان، مبلمان شهری یکی از مهم ترین عناصر محیط شهری است که به شکلی وسیع با مفهوم امکانات زندگی، رفاه و روابط اجتماعی مرتبط می شود و می تواند بسترساز تقویت کیفیت زندگی شهروندان باشد. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش مؤلفه های مبلمان شهری (کیفیت محیط، جانمایی صحیح مبلمان، تناسب و زیبایی و ساختار ناموزون شهری) و تأثیر آن بر سطح رضایت مندی شهروندان شهر زاهدان بررسی و تحلیل شده است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که داده های آن به کمک مطالعات کتابخانه ای و میدانی (ابزار پرسشنامه) گردآوری شده است. جامعه آماری آن نیز شامل ساکنان شهر زاهدان در سال 1395 (587.730 نفر) است. همچنین حجم نمونه با فرمول کوکران، 323 نفر محاسبه شده و به روش تصادفی ساده برحسب جمعیت مناطق توزیع شده است. به منظور حصول تصویر کلی سطح ارزیابی شهروندان از مؤلفه های چهارگانه مبلمان شهری، از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد. برای بررسی ارتباط متقابل عامل های مبلمان شهری و شاخص رضایت مندی نیز محاسبه ضریب هم بستگی پیرسون برای هر زوج از عامل ها و شاخص رضایت مندی صورت گرفت. براساس نتایج مطالعه، میانگین عددی عامل های چهارگانه مبلمان شهری پایین تر از میانگین مفروض آزمون (عدد 3) است. همچنین رابطه معنادار مثبتی میان عوامل مبلمان شهری و شاخص رضایت مندی وجود دارد. در پایان به منظور سطح بندی مناطق پنج گانه شهر زاهدان از نظر مؤلفه های رضایت از مبلمان شهری و تعیین مطلوب ترین منطقه، از مدل ویکور استفاده شد که نتایج آن نشان می دهد مناطق 1 و 3 شهر زاهدان با ضریب 036/0 و 000/1 به ترتیب در بهترین و بدترین وضعیت از نظر شاخص های مبلمان شهری قرار دارند.