فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
107 - 130
حوزههای تخصصی:
آتشفشان بزمان، در جنوب شرق ایران، شمال غربی شهرستان ایرانشهر و در شمال شهر بزمان واقع گردیده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی زمین ساخت فعال حوضه های آبریز نشأت گرفته از آتشفشان بزمان (با نگرشی بر شهر بزمان) و محیط پیرامون آن و همچنین سطح بندی فعالیت های زمین ساختی نسبی می باشد. در این راستا به مطالعه شاخص های مورفومتریک پرداخته شده است که عبارتند از: نسبت عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، سینوسیتی جبهه کوهستان (Smf)، شیب طولی رودخانه (SL)، پهنای کف دره به ارتفاع آن(Vf) ، انتگرال هیپسومتری (Hi)، شاخص میانگین شیب محوری کانال(MASC) ، شاخص شکل حوضه آبریز (Bs). نتایج حاصل از تحلیل های زمین ریختی، به صورت شاخص نسبی فعالیت های زمین ساختی (Iat) بیان شده است. این شاخص فعالیت های زمین ساختی یک منطقه را در چهار طبقه فعالیت کم، متوسط، زیاد و بسیار زیاد نشان می دهد. براساس مطالعات انجام شده، رده بندی فعالیت زمین ساختی به صورت ذیل است: گستره با فعالیت زمین ساختی نسبی خیلی بالا در بخش های شمال شمال غربی و شمال شمال شرقی گستره مطالعاتی قرار گرفته اند، این حوضه ها در بخش های شمال- شمال شرق و شرقی منطقه واقع شده اند، که این مسئله عمدتاً متأثر از سنگ شناسی (خصوصاً پیرامون آتشفشان)، حرکت ساختار های زمین ساختی فعال موجود در این حوضه ها می باشد. پهنه با فعالیت زمین ساختی نسبی متوسط در بخش های میانی و جنوبی منطقه واقع شده و پهنه با فعالیت زمین ساختی نسبی پایین که حوضه های بخش های مرکزی و غرب و جنوب غرب در این پهنه قرار خواهند گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل شاخص ها گویای فعالیت زمین ساختی در محدوده آتشفشان بزمان و پیرامون آن می باشد. به دلیل واقع شدن شهر بزمان و مراکز جمعیتی در محیط اطراف آتشفشان خصوصاً بخش جنوب شرقی آن، احتمال وقوع خطرات زمین شناسی در آینده اجتناب ناپذیر است.
هرمنوتیک و مخاطرات ژئومورفولوژیک؛ با تأکید بر ارزیابی و پهنه بندی مخاطرات زمین لغزش در منطقه رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
215-238
حوزههای تخصصی:
مباحث روش شناسی در مخاطرات ژئومورفولوژیک ازجمله ابزارهای علمی و فکری هستند که هیچ دانش پژوه جدی در این رشته نمی تواند، خود را از آنها معاف کند. به همین دلیل در این نوشتار به کمک دو نوع روش شناسی مبتنی بر روش اثباتی (پهنه بندی درجات خطر با مدل تحلیل شبکه) و فرا اثباتی (تفسیر هرمنوتیکی پهنه های خطر)، کوشش شده است، نتایج کمّی حاصل از مطالعه حاضر را با تفسیر و فهم نقشه به سمت کاربردی تر شدن سوق دهد. با توجه به وقوع زلزله سال 1369رودبار و ناپایدارشدن دامنه های مشرف بر محیط شهری رودبار و نیز کاربری های اراضی نامتجانس، وقوع زمین لغزش در محیط شهری این منطقه به عاملی مخاطره آمیز تبدیل شده است. این نوشتار تلاش دارد به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت خطر زمین لغزش در سکونتگاه های منطقه رودبار بپردازد. به همین منظور با استفاده از فرایند تحلیل شبکه و تعیین معیارهای پیشنهادی مبتنی بر بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای در وقوع خطر زمین لغزش شهری، این معیارها در دو خوشه اصلی مخاطرات طبیعی و زیست محیطی طبقه بندی گردید. در مرحله بعد با تهیه لایه های اطلاعاتی از عناصر مزبور و ارزش گذاری آنها، این لایه ها در محیط ARCGIS مورد تحلیل قرار گرفت و نقشه نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش در محدوده کنترل کننده رودبار با درجات خطر کم (4 درصد)، متوسط ( 71 درصد) و بالا ( 25درصد) تعیین گردید که نشان دهنده تسلط فرایندهای مخاطره زا در محدوده شهری است. در گام پایانی به منظور کاربردی نمودن و فهم عمیق یافته ها، نقشه خروجی در سطوح هرمنوتیک متن و ذهن فعال مورد تفسیر هرمنوتیک قرار گرفت. همچنین نمونه ای از تفسیر هرمنوتیکی از عینک دیگر صاحب نظران علوم جغرافیایی با هدف میان رشته ای شدن این خروجی مورد بررسی قرار گرفت. چنانچه هنر یک ژئومورفولوژیست، تبدیل نمودن متن های غیرفعال به فعال جهت استفاده کاربردی تحلیل های ناشی از پدیده های ژئومورفیک در سایر گرایش های علوم جغرافیایی نظیر مطالعات آب و هواشناسی، جغرافیای شهری، جغرافیای روستایی، جغرافیای سیاسی و... است.
بازسازی معنایی مهم ترین مسائل ساکنان مناطق همجوار سایت های اسکان طبیعت گردی نوروزی (مطالعه موردی: روستای زنجیره علیا، شهرستان چرداول، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
70 - 89
حوزههای تخصصی:
جنگل های زاگرس در نیمه غربی ایران، به عنوان یکی از مناطق بسیار جذاب به شمار می روند که سالانه جاذب شمار وسیعی از ساکنان بومی و غیر بومی بوده است. ساکنان مناطق شمالی استان ایلام، در طی سال های اخیر به شیوه ای خاص در اواخر اسفند ماه تا اواسط فروردین سال جدید، در مناطق جنگلی مجاور سکونتگاه های خود چادر زده و تمام تعطیلات نوروز را در دامان طبیعت، به همراه خانواده و خویشاوندان سپری می کنند. اسکان دو یا سه هفته ای آنان، با اقدامات و فعالیت های متعددی همراه است که سبب ایجاد پیامدهایی در طبیعت منطقه خواهد شد. این پیامدها به طور مستقیم و یا غیر مستقیم، محیط زیست سکونتگاه های همجوار را درگیر می نمایند. هدف پژوهش حاضر، مدلسازی مفهومی درک ساکنان محلی از مهم ترین چالش های همجواری با سایت های اسکان طبیعت گردی نوروزی است. در این راستا، با توجه به مولفه های مهمی مانند جذابیت، دسترسی پذیری، انبوهی جمعیت طبیعت گرد، تقاضای وسیع ساکنان محلی و تکرار سالانه اسکان در سایت جنگلی دراوهر، روستای زنجیره علیا به عنوان میدان مطالعه انتخاب شد. این پژوهش با بهره گیری از روش کیفی قوم نگارانه از تعداد 23 نمونه به روش نمونه گیری هدفمند استفاده و تا رسیدن به اشباع نظری نمونه گیری ادامه یافت. نتایج نشان داد که پاسخگویان مهم ترین چالش های همجواری با سایت مذکور را شامل تداوم بحران محیطی در روستای زنجیره علیا می دانند که ناشی از آلودگی محیط زیست، تغییر رفتار جانوران جنگلی، بحران بهداشتی، بحران اقتصاد دامداری، تغییرات بصری سایت جنگلی مجاور روستا است.
بررسی نقش میانجی توانمندسازهای مدیریت دانش بر رابطه بین سرمایه فکری و هوش سازمانی در سازمان های گردشگری (مورد مطالعه: اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
197 - 210
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نقش میانجی توانمندسازهای مدیریت دانش بر رابطه بین سرمایه فکری و هوش سازمانی در سازمان های گردشگری می پردازد. در این پژوهش برای توانمندسازهای مدیریت دانش از مدل غفور ( 2008)، برای سرمایه فکری از مدل بنتیس( 1997) و برای هوش سازمانی از مدل آلبرشت( 2003) استفاده شده است. روش تحقیق، از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان یزد بوده اند که از بین آنها 140 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و رابطه سرمایه فکری و هوش سازمانی در سازمان های گردشگری با نقش میانجی توانمندسازهای مدیریت دانش از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که سرمایه انسانی در سرمایه فکری، فرهنگ سازمانی و نیروی انسانی در توانمندسازهای مدیریت دانش و بینش راهبردی در هوش سازمانی بیشترین بار عاملی را دارا می باشد و در مجموع از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش می توان نتیجه گرفت که سرمایه فکری بر توانمندسازهای مدیریت دانش در اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان یزد تاثیر دارد و هر دوی آنها بر روی هوش سازمانی تاثیر مستقیم و معنادار دارند.
پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد افقی و پراکنده رویی شهری پدیده ای است که در بیشتر شهرهای جهان رخ داده و به عنوان یکی از مهم ترین مسائل نیمه دوم قرن بیستم مطرح شده است. یکی از مهم ترین پدیده های ناپایدارکننده توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه نیز گونه ای از پراکنده رویی شهری با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر رسمی است که به دلایل مختلفی به ویژه در حریم شهرهای بزرگ اتفاق می افتد. این سکونتگاه ها علاوه بر آن که جلوه ای از فقر هستند، از جمله چالش های توسعه فضایی نیز می باشند که به صورت گسترش پراکنده و کم تراکم، با فاصله زیاد از مراکز شهری و معمولاً با عدم اختلاط کاربری نمایان می شوند. توسعه فضایی سکونتگاه های غیر رسمی در حریم شهرها موجب اتلاف منابع، از بین رفتن اراضی کشاورزی و فضاهای باز و هم چنین آسیب به محیط زیست می شود. در کلانشهر مشهد نیز نبود کنترل لازم برای رشد بی رویه و نامتعادل، تخریب منابع تولیدی پیرامون، تغییر در ساختار فعالیت ها، افزایش جمعیت در سکونتگاه های پیرامونی و غیره به گسترش افقی آن تداوم بخشیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربری می باشد و به روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سکونتگاه های غیر رسمی به صورت شتابان و بدون برنامه در محدوده حریم کلانشهر مشهد در حال رشد و گسترش هستند. بیشترین تمرکز این سکونتگاه ها همواره در شمال، شمال غرب و غرب محدوده این کلانشهر بوده است. شکل گیری سکونتگاه های جدید و گسترش آن ها در سال های قبل، عمدتاً در حاشیه کشف رود و حد فاصل جاده جدید و قدیم قوچان صورت گرفته و تراکم آبادی ها در محدوده حد فاصل محدوده های منفصل شهری قرقی و توس تا شهر مشهد، یک پهنه یکپارچه و منسجم سکونتگاهی را تشکیل داده است.
Interstate Rivalries within Regional Organizations Case study: Economic Cooperation Organization (ECO)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
334 - 350
حوزههای تخصصی:
Although the goal of all regional organizations is to strengthen cooperation between member states, in some cases there are apparent or hidden rivalries in minor or major levels, which sometimes leads to stagnation and inefficiency of the regional organization and hinders effective cooperation. The need for cooperation in South West Asia to benefit all developing countries in the region became the main driver for the foundation of the Economic Cooperation Organisation (ECO) in 1985. This study aimed to identify the areas of rivalries among the member states of this organization resulting lack of cooperation and success, from a political geography and geopolitics point of view. Contexts of rivalries classified into four political, economic, cultural, and geopolitical factors containing eighteen sub-variables. The results showed geopolitical, political, cultural factors, and economic factors respectively have a positive and significant effect on rivalries in ECO
تحلیل چالش های سازمان های مردم نهاد (سمن های) زیست محیطی در ایران با نظریه جامعه منشوری ریگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، سازمان های غیردولتی[1] (NGO) به طور فزاینده ای در کنار دولت در فرآیندهای توسعه به ذینفعانی مهم تبدیل شده اند. با افزایش مشکلات محیط زیست در ابعاد مختلف آن در ایران، سازمان های مردم نهاد (سمن) زیست محیطی نیز گسترش یافته اند. این مقاله با روشی توصیفی _ تبیینی تلاش دارد بررسی نسبتاً جامعی از مشکلات این نهادها در کشور ارائه داده و نتایج آن را با نظریه جامعه منشوری ریگز[2] تحلیل نماید. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی در قالب پرسشنامه ای با هفت بُعد و 45 گویه بوده است. نتایج نشان می دهد بیشترین مشکلات در رابطه ی سمن ها با نهادهای دولتی و عمومی (با میانگین 4.29) و پس ازآن در ابعاد قانونی (با میانگین 4.25)، ساختاری (با میانگین 4.20) و مدیریتی (با میانگین 4.17) هست. از سوی دیگر مشکلات گفته شده، در درون سمن ها و بین سمن ها نیز مشکلاتی را به وجود آورده است که نتوانسته اند آن گونه که باید، در راستای اهداف خود گام بردارند و درگیر مسائل درونی خود نیز شده اند. با توجه به مقدار آماره KMO برابر با 80/0 و سطح معنی داری کمتر از 05/0 در آزمون بارتلت، انجام تحلیل عاملی بر روی متغیرها امکان پذیر بوده و متغیرها امکان عامل شدن را داشته اند. عامل های نهایی نیز توانسته اند میزان واریانس بیشتر از 50/0 را برای هر متغیر تبیین کنند. با توجه به سه ویژگی اصلی نظریه جوامع منشوری ریگز (ناهمگنی، فرم گرایی و تداخل عملکردی) و مشکلات سمن های زیست محیطی می توان گفت که در کشورهایی که با ضعف تاریخی شاخص های مردم سالارانه و ساختار بسیط و متمرکز سیاسی مواجه هستند، اساساً وجود سازمان های غیردولتی، خوشایند چنین ساختارهایی نیست. ازاین رو قوانین و مقررات و نیز ساختار دولتی و سازمانی حمایت چندانی از شکل گیری، تقویت و توسعه این تشکل ها انجام نمی دهند. از سوی دیگر وقتی ساختارهای قانونی حمایت کافی از فعالیت سمن ها نداشته باشند و مسیرهای قانونی مشخص در فرایند فعالیت این نهادها وجود نداشته باشد، اعمال سلیقه از سوی افراد در دستگاه های دولتی افزایش پیدا می کند.
بررسی نگرش جامعه محلی نسبت به اثرات اجتماعی فرهنگی گردشگری، مطالعه موردی شهرستان تویسرکان
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸
68 - 87
حوزههای تخصصی:
شناخت و درک تنوع عقاید، نگرش و تصور جامعه ی محلی در رابطه با توسعه ی گردشگری گامی پایهای در برنامه ریزی توسعه ی گردشگری پایدار محسوب می شود . بر این اساس سنجش نگرش جامعه محلی به منظور آگاهی از دیدگاه آنان در مورد توسعه گردشگری و برنامهریزی برای آینده گردشگری بسیار مهم و ضروری است. در این راستا هدف تحقیق حاضر، بررسی نگرش جامعه محلی نسبت به توسعه گردشگری در شهرستان تویسرکان و درک تصورات ذهنی جامعه محلی نسبت به هر یک از اثرات مثبت و منفی توسعه گردشگری در بعد اجتماعی فرهنگی می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، - کاربردی، و از نظر روش از گروه تحقیقات توصیفی تحلیلی می باشد؛ به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه هایی تدوین - شده و در بین نمونهای از ساکنین شهرستان تویسرکان توزیع گردید. اعتبار و روایی پرسشنامه از طریق ارجاع آن به تعدادی از متخصصین، اساتید و خبرگان دانشگاهی و میزان پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS محاسبه شده است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرمافزار SPSS در قالب آزمونهای اسپیرمن، یو من ویتنی، کروسکال والیس و رگرسیون استفاده شده است. یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر نشان می دهد درعین حال که منطقه مذکور دارای سطح متفاوتی از توسعه گردشگری است؛ ساکنین شهرستان تویسرکان گرایش و نگرش مثبتی در رابطه با توسعه گردشگری دارند. علاوه بر این، بررسی ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه، نشان می دهد که رابطه معناداری بین برخی از ویژگیهای جمعیت شناختی و حمایت از توسعهی گردشگری وجود دارد.
تحلیل فضایی عملکرد روستاهای معین در امدادرسانی به نواحی روستایی بحران زده هم جوار (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان هامون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
135-155
حوزههای تخصصی:
مناطق روستایی کشور، به دلیل وابستگی کامل به محیط طبیعی و برخی از ناهنجاری های آن از یک سو و آسیب پذیری روستاها از سوی دیگر، همواره مورد تأثیر عوامل بحران زای محیطی هستند؛ بنابراین تعیین وضعیت امدادرسانی روستاها و شناخت الگوی فضایی آن برای مدیرت بحران روستاهای هم جوار امری ضروری به حساب می آید. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی عملکرد روستاهای معین در امدادرسانی به نواحی روستایی بحران زده هم جوار در شهرستان هامون، از توابع منطقه سیستان هست. روش انجام تحقیق توصیفی – تحلیلی است و داده های موردنیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و روش میدانی حاصل شده است. جامعه نمونه شامل 15 نفر از کارشناسان و نخبگان روستایی منطقه و 368 از نفر سرپرستان 66 روستای موردمطالعه بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای پردازش داده های کارشناسی از مدل تحلیل سلسله مراتبی اِی اِچ پی استفاده شد. همچنین جهت تحلیل های آماری پرسشنامه روستایی از آزمون T در نرم افزار اِس پی اِس اِس سود جسته شد و برای تحلیل فضایی روستاها، از نرم افزار جی آی اِس استفاده شد. نتایج روش AHP نشان می دهد که از بین 66 روستای موردمطالعه، به لحاظ امدادرسانی سازمان های موجود در روستا،64/13 درصد وضعیت نامطلوب و 36/86 درصد روستاها در سطح بسیار نامطلوب قرار داشت. با توجه به نتایج آزمون T (520/0 p=) تفاوت معنی داری ازلحاظ شاخص های امدادرسانی، بین روستاهایی که در وضعیت بسیار نامطلوب و نامطلوب هستند، وجود ندارد (474/0 sig=)؛ بدین معنی که کلیه روستاها ازلحاظ امدادرسانی سازمان های امدادرسان در وضعیت مشابهی (نامطلوب) قرار دارند.
طراحی مدل بازاریابی مبتنی بر تجربه مشتری در طبیعت گردی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
45 - 69
حوزههای تخصصی:
هسته اصلی خدمات صنعت گردشگری به طور کلی و طبیعت گردی به طور خاص ، خلق تجربه است و افراد با سفر به طبیعت و درگیر شدن در یک فرآیند طبیعت گردی به کسب تجربه می پردازند. در این پژوهش به طراحی مدل پارادایمی بازاریابی مبتنی بر تجربه طبیعت گردها در استان کردستان پرداخته شده است ، که بدین منظور با مصاحبه از طبیعت گردها و خبرگان در حوزه طبیعت گردی ، نظرات آن ها گرفته شده و با به کارگیری نظریه داده بنیاد ، عوامل علّی ، زمینه ایی ، مداخله گر ، راهبردها و پیامدهای ناشی از بازاریابی مبتنی بر تجربه در شش مقوله اصلی ، چهل و شش مقوله فرعی و یک صد و سیزده مفهوم طبقه بندی شده است. نتایج نشان می دهند، مدل بازاریابی مبتنی بر تجربه مشتری در طبیعت گردی از مقوله های اصلی ، علّی (عوامل فردی و اجتماعی) ، پدیده محوری(ابعاد بازاریابی مبتنی بر تجربه) ، عوامل زمینه ایی(نقش شرکت های خدمات گردشگری ، جامعه محلی و ایمنی و امنیت) ، عوامل مداخله گر(سیاسی و قانونی، اقتصادی ، اجتماعی، فنّاورانه و زیست محیطی ) ، راهبردها (محصول، قیمت، ترفیع، مکان، مردم و کارکنان ، شواهد فیزیکی ، فرآیند و برنامه ها ، شخصی سازی و مشارکت)و پیامدها برای (طبیعت گردها، شرکت های خدمات گردشگری و جامعه محلی) تشکیل شده است.
ارائه الگوی مطلوب مدیریت ریسک مخاطرات طبیعی (زلزله) در مناطق روستایی: مطالعه موردی روستاهای استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
23 - 60
حوزههای تخصصی:
عملیاتی شدن اهداف مدیریت ریسک زلزله در عرصه های فضایی روستایی مستلزم داشتن فرآیند و الگوی مطلوب مدیریت است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مطلوب مدیریت ریسک مخاطرات طبیعی (زلزله) در مناطق روستایی و با استفاده از مدل های ریاضی، برنامه ریزی مدیریت راهبردی (SMP) و برنامه ریزی مدیریت راهبردی کمی (QSMP) انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی کاربردی و شیوه جمع آوری اطلاعات نیز به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بود. نخست، به منظور رتبه بندی ریسک آسیب پذیری منطقه مورد مطالعه، نوزده شاخص مناسب (همچون کیفیت مساکن، قدمت ساختمان ها، تراکم جمعیت، بزرگای زلزله) شناسایی و وزن دهی شدند و با گردآوری آمار و اطلاعات آنها، تحلیل داده ها صورت گرفت. سپس، دیدگاه پاسخ گویان شامل ۳۸۶ نفر از سرپرستان خانوارهای روستایی و ۲۹ نفر از اعضای نهادهای محلی در 29 روستای نمونه شهرستان منتخب از استان قزوین و همچنین، دیدگاه پانزده متخصص در زمینه مدیریت زلزله و برنامه ریزی برای کاهش آسیب پذیری، با بهره گیری از ۶۹ گویه در قالب پرسشنامه، دریافت، توصیف و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که الگوی مطلوب یکپارچه و پایدار مدیریت ریسک زلزله در مناطق روستایی (با اختصاص صد درصد امتیاز) مشتمل بر سه مرحله قبل (ارزیابی، پیشگیری و کاهش) با کسب پنجاه درصد، حین (پاسخ اضطراری و بازتوانی اولیه و ارزیابی) با ۲۱ درصد و بعد (بازسازی و پاکسازی، بازتوانی و ارزیابی) با ۲۹ درصد از کل امتیازات است. سرانجام، شناخت و ارتقای مؤلفه های مبنایی مدیریت ریسک زلزله به عنوان عناصر کلیدی در هر کدام از مراحل مدیریت ریسک زلزله مورد تأکید قرار گرفت.
شناسایی پیشایندهای ورود موفق زنان روستایی به حوزه کارآفرینی: مطالعه موردی استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
89 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش کاربردی حاضر، با هدف ارائه چارچوبی برای شناسایی پیشایندهای ورود موفق زنان روستایی به حوزه کارآفرینی، به روش توصیفی- پیمایشی صورت گرفت؛ و گردآوری داده های پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. جامعه آماری تحقی ق شامل همه زن ان ساکن روستاهایی با جمعیت بیش از هزار نفر در استان خراسان شمالی بود که از آن میان، به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس جدول مورگان، ۳۸۳ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها، از معادلات ساختاری و برای رتبه بندی شاخص ها، از آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان داد که ورود موفق زنان روستایی به حوزه کارآفرینی نیازمند «ظرفیت سازی کسب وکار» است که از طریق ایجاد صندوق های خرد روستایی، تسهیل در پرداخت وام اشتغال، فروش برخط محصولات، نمایشگاه های دائمی عرضه محصولات، تشکیل تعاونی زنان کارآفرین روستایی، خرید تضمینی محصولات، کانون زنان کارآفرین روستایی و مراکز خلاقیت و نوآوری روستایی به وجود می آید.
تأثیر نوسان منابع آب بر امنیت آب (نمونه پژوهی: خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
115-132
حوزههای تخصصی:
کمتر از سه درصد آب های کره زمین شیرین است.زیست و زیستگاه در مفهوم کلان خود وابسته به همین آب هستند. طی چند دهه گذشته برخاسته از رشد جمعیت، گسترش کشاورزی، رشد صنعت، تغییر اقلیم و خشک سالی های پیاپی ، دسترسی بشر به آب را پیوسته فروکاسته اند به گونه ای که تداوم وضعیت موجود مانایی و پایایی زیست و مدنیت انسان را تهدید می کند. این آسیب، توجه کارگزاران و پژوهشگران به امنیت آب را در پی داشته است. استان خراسان جنوبی در شرق ایران به ذات استانی کم بارش با اقلیمی گرم و خشک است و طی دو دهه گذشته درگیر خشک سالی های پیاپی و اضافه برداشت از مخازن آب زیرزمینی بوده وضعیتی که طی سال های گذشته به تشدید تنش ها و نزاع های اجتماعی آب پایه در استان انجامیده است. مقاله حاضر که کاربردی و روش شناسی حاکم بر آن تبیینی-تحلیلی است، و یافته های آن نیز به روش کتابخانه ای(کتب،نشریات و اینترنت) گرداوری شده بر این فرضیه استوار است که طی سال های اخیر کاهش بارش ها و افت سطح آب خوان های استان خراسان جنوبی با افزایش شمار نزاع ها و دعاوی ارتباط دارد. نتیجه پژوهش نشان داد شیب نزولی بارندگی ها ، گفتمانهای توسعه ( افزایش تعداد چاه موتورها و توسعه تولیدات کشاورزی در سبد خانوار ) ، کاهش سطح مخازن آب را همراه داشته و در نتیجه آن تعداد تنش ها، نزاع ها و دعاوی حقوقی خراسان جنوبی در حوزه منابع آبی افزایش یافته و بر امنیت آب استان اثرگذار بوده است .
تاثیر خدمت گرایی بر وفاداری مشتری با نقش میانجی کیفیت خدمات در صنعت هتل داری (مورد مطالعه: هتل پارس کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
39 - 62
حوزههای تخصصی:
افزایش رقابت در بازار و افزایش دانش و آگاهی مشتریان هتل ها از خدمات و گزینه های انتخابی دیگر باعث شده که به تازگی مدیران هتل ها با چالش بزرگی به نام مشتریان ناراضی و مشتریان بدون وفاداری مواجه شوند. هتل ها همچنین با این مسئله روبه رو هستند که چرا برخی مشتریان راضی از هتل وفادار نیستند و به رغم رضایت از خدمات و تسهیلات هتل به مشتریان وفادار برای هتل تبدیل نمی شوند. در نتیجه، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر خدمت گرایی بر وفاداری مشتری با تبیین نقش میانجی ادراک کیفیت خدمات در صنعت هتلداری انجام شده است. جامعه آماری در این تحقیق کلیه مشتریان هتل پارس در شهر کرمان بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده برابر با 384 نفر برآورد شده است. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد بوده که روایی آن توسط خبرگان تایید شده و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برآورد شد. تحقیق حاضر بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر اثر مثبت خدمت گرایی بر کیفیت خدمات و وفاداری مشتری، و اثر مثبت ادراک کیفیت خدمات بر وفاداری مشتری در هتل پارس کرمان است. نتایج هچنین نشان می دهد که کیفیت خدمات به عنوان یک متغیر میانجی در رابطه بین خدمت گرایی و وفاداری مشتریان ایفای نقش می کند.
عوامل پیش بینی کننده قصد رفتاری گردشگران آرامگاه فردوسی؛ کاربست تئوری رفتار برنامه ریزی شده و تئوری وابستگی
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
185 - 199
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری سومین صنعت اقتصادی جهان شناخته شده است که رونق بسیاری یافته و توجه بیش ازپیش گردشگران را به خود جلب کرده است. ازاین رو، پژوهش پیش رو با هدف بررسی عوامل مؤثر بر قصد رفتاری گردشگران آرامگاه فردوسی انجام گرفته است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش گردشگران مقبره تاریخی فردوسی با تعداد نامشخص هستند و حجم نمونه 184 نفر درنظر گرفته شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه استاندارد جین و همکارانش است که برای روایی آن از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده و پایایی با آلفای کرونباخ سنجیده و تأیید شده است. داده ها با معادلات ساختاری و با استفاده از نسخه 24 نرم افزار اس پی اس اس و نسخه 3 نرم افزار پی ال اس تجزیه وتحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که تصویر مقصد گردشگری در نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری درک شده و وابستگی به مکان گردشگران مقبره تاریخی فردوسی تأثیر مثبت می گذارد و وابستگی به مکان گردشگری در قصد رفتاری این گردشگران تأثیر مثبت می گذارد. همچنین، نگرش گردشگری و هنجار ذهنی گردشگران در تمایل گردشگران به بازدید از مقبره تاریخی فردوسی تأثیر مثبت می گذارد. در این میان، احساس پیش بینی شده مثبت گردشگران در تمایل گردشگران به بازدید از مقبره تاریخی فردوسی تأثیر مثبت می گذارد، اما احساس پیش بینی شده منفی گردشگران تأثیری در آن ندارد. کنترل رفتاری ادراک شده گردشگران در قصد رفتاری و میل گردشگران مقبره تاریخی فردوسی تأثیر مثبت می گذارد، و در نهایت، تمایل گردشگران به بازدید از مقبره تاریخی فردوسی در قصد رفتاری گردشگران مقبره تاریخی فردوسی تأثیر مثبت می گذارد.
ارزیابی خطر فرسایش خاک در کاربری های اراضی با استفاده از معادله اصلاح شده جهانی فرسایش خاک (مطالعه موردی: حوضه آبریز سیکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
41 - 63
حوزههای تخصصی:
نوع و شدت فرسایش خاک در یک منطقه، تابع شرایط اقلیمی، پستی وبلندی زمین، خاک و کاربری اراضی است که در این میان اهمیت کاربری اراضی به دلیل نقش مؤثر انسان بر آن نسبت به دیگر عوامل زیادتر است. در این پژوهش با استفاده از معادله جهانی فرسایش خاک و با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای سنتینل 2، میزان فرسایش خاک در کاربری های مختلف حوضه آبریز سیکان برآورد گردید. ابتدا هر یک از لایه های R (عامل فرسایندگی بارندگی)، K (عامل فرسایش پذیری)، LS (عامل توپوگرافی) و P (عامل حفاظت خاک) و تحلیل های مرتبط با آن در نرم افزار Arc GIS تهیه شدند. از تصاویر سنجنده ماهواره Sentinel 2 نیز جهت تهیه عامل پوشش گیاهی (C) و کاربری های اراضی حوضه در محیط ENVI 5.3 استفاده گردید. نتایج نشان داد میزان کل فرسایش در حوضه برابر با 12811004 تن در سال و میانگین فرسایش برابر 62/17 تن در هکتار در سال است. در بین کاربری ها، مراتع متوسط با میانگین فرسایش 98/27 تن در هکتار در سال بیشترین و مناطق کشاورزی آبی و مسکونی به ترتیب با میانگین فرسایش 43/0 و 44/0 تن در هکتار در سال کمترین فرسایش را نشان دادند. در بین عوامل تأثیر گذار در هدر رفت خاک حوضه، عامل LS با همبستگی 9/0= r بیشترین سهم به خود اختصاص داد. بر اساس طبقه بندی هدر رفت خاک، 42 درصد از حوضه با مقادیر بالاتر از 16 تن در هکتار در سال در وضعیت شدیدی از لحاظ هدر رفت خاک قرار دارند که اجرای عملیات های حفاظت خاک و آبخیزداری به منظور جلوگیری از تخریب خاک و تقویت پوشش گیاهی به ویژه در بالادست حوضه بیش از پیش ضرورت و اهمیت می یابد.
بررسی و سنجش اثرات دسترسی مالی رسمی و غیررسمی بر تمایل به ماندگاری افراد در روستا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
171 - 202
حوزههای تخصصی:
امروزه، در کشورهای درحال توسعه، مهاجرت از روستا به شهر از جمله مسائل اجتماعی و اقتصادی مهم به شمار می رود. در مطالعه حاضر، با توجه به اهمیت مسئله ماندگاری در روستاهای ایران، به بررسی رابطه میان ماندگاری افراد در روستاها و اثرات دسترسی مالی از طریق تأمین مالی درونی و بیرونی بر آن پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش خانوارهای روستایی شهرستان های گناباد، تربت حیدریه و سبزوار در استان خراسان رضوی بودند که از آن میان، 397 خانوار در قالب حجم نمونه انتخاب شدند. میزان رضایت مندی افراد از سکونت در روستا به عنوان متغیر وابسته (رضایت مندی کم، متوسط و زیاد) و متغیرهای سن، جنسیت، نوع فعالیت، سطح زیر کشت، درآمد، ارزش کل دارایی، پس انداز و دسترسی به اعتبارات رسمی و غیررسمی در قالب متغیرهای مستقل وارد تحلیل شدند. برای تحلیل داده ها، با توجه به وجود ناهمسانی در نمونه مورد بررسی، از شیوه لاجیت ترتیبی چندسطحی استفاده شد. برای تأیید وجود ناهمسانی در شهرستان ها و روستاهای مورد مطالعه، آماره های ضریب همبستگی درون گروهی (ICC) و شاخص اثر طراحی (DE) در نظر گرفته شدند و مقادیر آنها، به ترتیب، برابر با 25/0 و 48/0 به دست آمد. از آنجا که مقادیر دو آماره بیش از 2/0 بوده، اثرات خودهمبستگی درون واحدی شایان توجه ارزیابی شده و وجود ناهمسانی در شهرستان ها و روستاهای مورد مطالعه پذیرفته شد؛ به دیگر سخن، در سطح شهرستان ، دو پارامتر اصلیِ تعداد بانک نسبت به جمعیت شهر و نرخ دستمزد شهری حدود 25/0 واریانس های بین شهرها را نشان می دهند و در سطح روستاها نیز میزان همبستگی درون واحدی برابر با 48/0 بیانگر این است که در بین روستاها، متغیرهای اصلیِ نرخ بیکاری، وجود و عدم وجود منابع آب و متوسط سطح درآمد مردم حدود 48/0 واریانس بین روستاها را شامل می شوند که این ناهمسانی ها موجبات رضایت مندی از طیف زیاد به کم را مهیا می سازد. همچنین، سایر یافته های تحقیق نشان داد که اعطای تسهیلات به خانوارهای روستایی به صورت رسمی (و نه غیررسمی) باعث افزایش انگیزه آنها برای ماندن در روستا می شود و این افراد می توانند با این تسهیلات رسمی دریافتی، کسب وکارهای خود در مناطق روستایی را توسعه بخشیده، رضایت و تمایل بیشتری برای ماندن در روستا و عدم مهاجرت به شهر داشته باشند.
Causes of the failure of the state in Syria (2010-2019)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
288 - 309
حوزههای تخصصی:
What broke out as the Arab Spring in Tunisia in 2010 stroke Egypt and shed its light on the Middle East, including Syria. During the first few days of demonstrations in Syria, the spring turned into a bloody fall and a full-scale civil war. Political-security crises and economic and social problems that had dominated the country during Assad's family rule left the state in deep defeat. Meanwhile, the arena of war turned into the scene of conflict between different political forces and their regional and international supporters, caused Syria to encounter immense foreign intervention. In this regard, this article attempts to figure out the answer to this question, "What are the causes for the Syrian state of failing during 2010-19?" The authors hypothesize that "the state in Syria has failed since the beginning of the protests due to persistent social, economic and political-security crises that led to the militarization of the country by the opposition and insurgent groups." The findings also indicate that the Syrian state faced historical crises after 2010 in economic imbalance and decline, demographic and environmental pressures, political-administrative corruption, and weak public services, which deepened after 2011, and it spread to other areas such as ethnic-religious violence.
کاربست رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره فازی در تدوین و اولویت بندی راهبردهای توسعه صنایع دستی در روستاهای استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
29 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت و اولویت بندی راهبردهای توسعه صنایع دستی در روستاهای استان خوزستان بود. پژوهش، با رویکرد توسعه ای- کاربردی، به شیوه های توصیفی، تحلیلی و پیمایشی انجام شد و تحلیل داده های پژوهش نیز با بهره گیری از روش تصمیم گیری چندمعیاره دیمتل فازی (FDEMATEL) و تلفیق آن با مدل سوات (SWOT) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای «برگزاری نمایشگاه های ملی و بین المللی صنایع دستی در روستاهای هدف گردشگری و صنایع دستی»، «برقراری کامل بیمه هنرمندان برای صنعتگران حوزه صنایع دستی دارای مجوز فعالیت»، «تأسیس بازارچه های دائمی صنایع دستی در بنادر استان»، «معرفی محصولات صنایع دستی استان از طریق رسانه های آموزشی مختلف به مسئولان ارگان های دولتی در راستای هزینه کرد بودجه عمرانی»، «تمرکز بر توسعه تجارت الکترونیک محصولات صنایع دستی استان»، «تدوین اولویت های پژوهشی و هماهنگی لازم برای جذب به موقع سه درصد اعتبارات عمرانی»، «ساخت فیلم های آموزشی و تبلیغاتی و ارائه در بازارچه های فروش صنایع دستی استان»، «معرفی تعاونی های فعال صنایع دستی به سازمان های دولتی استان برای هزینه کرد یک درصد از بودجه عمرانی خرید صنایع دستی از این تعاونی ها»، «توجه ویژه از ابعاد آموزشی و تسهیلاتی به کارگاه های آسیب پذیر اقتصادی صنایع دستی استان» . «ارائه آموزش های تخصصی صنایع دستی توسط اساتید پیشکسوت به کارشناسان در راستای جلوگیری از فراموشی برخی رشته های بومی استان»، به ترتیب، از اولویت دارترین راهبردها در توسعه صنایع دستی روستاهای استان خوزستان به شمار می روند.
الگوی نقش آفرینی سازمان صداوسیما در توسعه گردشگری داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
189 - 206
حوزههای تخصصی:
کشور ایران می تواند -- با بهره گیری از جریان رسانه ای خود و تمرکز بر جاذبه های طبیعی، تاریخی، مناظر دیدنی، باستانی و وجود منابع عظیم گردشگری – به جایگاه شایسته خود در صنعت گردشگری دست یابد. ازآن جایی که در تحقیقات پیشین نقش رسانه ها در توسعه گردشگری کمتر معرفی شده است، مسئله اصلی در این پژوهش چگونگی نقش آفرینی سازمان صداوسیما در توسعه گردشگری داخلی است. هدف از این مقاله شناسایی و ارائه مدلی مناسب برای نقش آفرینی سازمان صداوسیما در توسعه گردشگری داخلی است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و، از نظر نوع روش کیفی، از نوع مطالعه موردی است. بعد از انتخاب سازمان صداوسیما به منزله مورد مطالعاتی، با 13 نفر از افراد متخصص در سازمان صداوسیما در حوزه رسانه و گردشگری مصاحبه ای براساس چارچوب [1]STAR انجام شد. داده های جمع آوری شده ترانویسی شدند و با استفاده از تحلیل تفسیری و کدگذاری باز در قالب ابعاد و مفاهیم زیرمجموعه دسته بندی شدند. درنهایت، الگوی جامع نقش آفرینی صداوسیما در توسعه گردشگری داخلی در قالب چهار بُعد اصلی ۱) چالش های محیطی با پنج مفهوم رسانه، جامعه میزبان، گردشگران، تسهیلات و خدمات گردشگری؛ ۲) نقش های رسانه با شش مفهوم اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی، مدیریتی و خطی مشی گذاری؛ ۳) اقدامات رسانه ای با سه مفهوم رادیو، تلویزیون و رسانه های اجتماعی و ۴) دولت و پیامدهای اثرگذاری رسانه با شش مفهوم اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی، مدیریتی و توزیع جغرافیایی به همراه کدهای زیرمجموعه شناسایی شده است.