فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۴٬۲۳۵ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
215-238
حوزههای تخصصی:
مباحث روش شناسی در مخاطرات ژئومورفولوژیک ازجمله ابزارهای علمی و فکری هستند که هیچ دانش پژوه جدی در این رشته نمی تواند، خود را از آنها معاف کند. به همین دلیل در این نوشتار به کمک دو نوع روش شناسی مبتنی بر روش اثباتی (پهنه بندی درجات خطر با مدل تحلیل شبکه) و فرا اثباتی (تفسیر هرمنوتیکی پهنه های خطر)، کوشش شده است، نتایج کمّی حاصل از مطالعه حاضر را با تفسیر و فهم نقشه به سمت کاربردی تر شدن سوق دهد. با توجه به وقوع زلزله سال 1369رودبار و ناپایدارشدن دامنه های مشرف بر محیط شهری رودبار و نیز کاربری های اراضی نامتجانس، وقوع زمین لغزش در محیط شهری این منطقه به عاملی مخاطره آمیز تبدیل شده است. این نوشتار تلاش دارد به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت خطر زمین لغزش در سکونتگاه های منطقه رودبار بپردازد. به همین منظور با استفاده از فرایند تحلیل شبکه و تعیین معیارهای پیشنهادی مبتنی بر بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای در وقوع خطر زمین لغزش شهری، این معیارها در دو خوشه اصلی مخاطرات طبیعی و زیست محیطی طبقه بندی گردید. در مرحله بعد با تهیه لایه های اطلاعاتی از عناصر مزبور و ارزش گذاری آنها، این لایه ها در محیط ARCGIS مورد تحلیل قرار گرفت و نقشه نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش در محدوده کنترل کننده رودبار با درجات خطر کم (4 درصد)، متوسط ( 71 درصد) و بالا ( 25درصد) تعیین گردید که نشان دهنده تسلط فرایندهای مخاطره زا در محدوده شهری است. در گام پایانی به منظور کاربردی نمودن و فهم عمیق یافته ها، نقشه خروجی در سطوح هرمنوتیک متن و ذهن فعال مورد تفسیر هرمنوتیک قرار گرفت. همچنین نمونه ای از تفسیر هرمنوتیکی از عینک دیگر صاحب نظران علوم جغرافیایی با هدف میان رشته ای شدن این خروجی مورد بررسی قرار گرفت. چنانچه هنر یک ژئومورفولوژیست، تبدیل نمودن متن های غیرفعال به فعال جهت استفاده کاربردی تحلیل های ناشی از پدیده های ژئومورفیک در سایر گرایش های علوم جغرافیایی نظیر مطالعات آب و هواشناسی، جغرافیای شهری، جغرافیای روستایی، جغرافیای سیاسی و... است.
بررسی کارایی شاخص های منتج از فناوری سنجش ازدور VCI، TCI و VHI در ارزیابی خشکسالی با تصاویر مودیس (مطالعه موردی: مناطق مرکزی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
189 - 224
حوزههای تخصصی:
خشکسالی وضعیتی از کمبود بارندگی و افزایش دما است که در هر منطقه جغرافیایی و در هر اقلیمی، حتی در مناطق مرطوب رخ می دهد که فراوانی و شدت وقوع آن در مناطق خشک و نیمه خشک بیشتر است. خشکسالی بدون اعلام قبلی رخ می دهد و دامنه تأثیر آن بر خلاف وقایع طبیعی دیگر بسیار وسیع می باشد. خسارات ناشی از خشکسالی غیر ملموس ولی بسیار وسیع و پر هزینه است. لذا اساس یک برنامه منظم برای مدیریت بهتر طبق رخدادهای گذشته پایش خشکسالی را ایجاب می کند. شاخص های خشکسالی هواشناسی مستقیماً از روی داده های هواشناسی نظیر بارندگی محاسبه می شوند و در صورت فقدان داده های مذکور، در پایش خشکسالی مفید واقع نخواهند شد. لذا تکنیک سنجش ازدور می تواند ابزاری مفید در پایش خشکسالی به شمار رود. در این تحقیق به بررسی ارتباط بین شاخص خشکسالی هواشناسی (شاخص SPI) و شاخص های سنجش ازدوری VCI، TCI و VHI در استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، مرکزی و قم پرداخته شده است. در این راستا، با بهره گیری از تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ و داده های بارش ایستگاه های باران سنجی و سینوپتیک واقع در منطقه موردمطالعه، آشکارسازی تغییرات رخ داده در بازه زمانی 10 ساله محاسبه گردید. بدین منظور ابتدا با بررسی داده های ایستگاه های موجود و با استفاده از مدل شاخص بارش استاندارد شده (SPI) چهار ماه (فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر) به عنوان نمونه انتخاب شد. در این مطالعه با توجه به دقت زمانی، پوشش طیفی بالا، سهولت دسترسی، عدم نیاز به تصحیح اتمسفری و زمین مرجع نمودن، تصاویر با کد (MOD11A2 و MOD13A2) از محصولات ماهواره مودیس سنجنده ترا مربوط به سال های 2011 تا 2020 به دلیل اطمینان از وجود پدیده ترسالی و خشکسالی استفاده شد و سپس شاخص SPI با شاخص های VCI، TCI و VHI به صورت تلفیقی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج پایش خشکسالی نشان داد که طی این دوره ده ساله در برخی از سال ها خشکسالی شدید وجود داشته که در همان سال نیز بارش به میزان کمتری رخ داده است. برای مثال در سال 2020 این خشکسالی بسیار شدید بوده است و در سال 2011 ترسالی بسیار شدیدی را نشان داد. نتایج حاصل از همبستگی بین شاخص SPI و شاخص های سنجش ازدوری نشان داد که شاخص SPI بالاترین همبستگی را با شاخص VCI در سطح 01/0 دارد که مشخص گردید تصاویر MODIS و شاخص های ساخته شده دارای قابلیت لازم برای پایش خشکسالی می باشد. نتایج این تحقیق می تواند گزینه مناسبی برای تصمیم گیران به منظور بررسی نظارت، بررسی و حل وفصل شرایط خشکسالی مؤثر باشد و ضرورت تعریف نمایه ای را دو چندان کند.
فلسفه جغرافیای سیاسی از رهیافت اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۷
57 - 84
حوزههای تخصصی:
جغرافیای سیاسی یکی از شاخه های دانش جغرافیا است. علم جغرافیای سیاسی به عنوان معرفت درجه اول و فلسفه علم جفرافیای سیاسی به عنوان معرفت درجه دوم شناخته می شود. در این پژوهش به بررسی فلسفه جغرافیای سیاسی از رهیافت اسلام پرداخته شده است. بنابراین با مفروض قرار دادن این که اولاً اسلام در تمامی زمینه های سیاسی و اجتماعی از مبانی نظری قابل دفاعی برخوردار بوده و ثانیاً، به دلیل خلأ موجود در حوزه فلسفه جغرافیای سیاسی از منظر تفکر اسلامی، چنین تحقیقی انجام شده است. بر این اساس، ضمن مراجعه به متون و منابع اسلامی از جمله قرآن کریم، منابع روایی، متون فقه سیاسی، تاریخی و نیز آثار اندیشمندان مسلمان در این رابطه، صورتبندی لازم با محتوایی مُستدل از جغرافیای سیاسی اسلامی تدوین گردیده است. تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به ویژه تحلیل محتوا انجام گرفته و نتایج حاصله نشان می دهد که اندیشه اسلامی در حوزه علوم اجتماعی و به طور خاص در رشته جغرافیای سیاسی، مبتنی بر رهیافتی موسوم به رهیافت عقلانیّت وحیانی است.
شبیه سازی تغییرات دمای ایران زمین بر پایه ی سناریوهای مختلف RCP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
85 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناخت و پایش مکانی وردایی دمای کمینه، بیشینه و میانگین هوا بر روی گستره ی ایران زمین بر پایه ی سناریوهای مختلف خط سیر غلظت گازهای گلخانه ای RCP گزارش پنجم هیأت بین دول تغییر اقلیم است. برای نیل به این هدف از سه دسته داده، داده های روزانه دمای کمینه، بیشینه و میانگین برای 42 ایستگاه همدید ایران زمین طی دوره ی پایه (1/1/1979) تا (31/12/2005) برابر با 9862 روز، داده های مربوط به 26 سنجه ی جوی مرکز ملی پیش بینی محیطیNCEP طی بازه ی زمانی یاد شده و داده-های مربوط به سناریوهای تغییر اقلیم بر پایه ی بیلان تابش RCP4.5 ,RCP2.6 و RCP8.5 طی بازه ی زمانی(1/1/2006) تا (31/12/2100) بر روی ایران زمین، استفاده شد. در دوره ی پایه، برای ریزمقیاس کردن از روش آماری چندمتغیره و انتخاب متغیرهای پیش بینی کننده بر پایه ی همخطی نبودن آنها و بیشترین نقش بر متغیر پیش بینی شونده(دما) انجام شد. بعد از استخراج میزان خطا در دوره ی پایه، مقادیر خطا در دوره های آتی و دوره ی پایه حذف شد. یافته ها بیانگر آن است که روش گزینش سنجه های پیش بینی کننده جوی بکارگرفته شده برای ریزمقیاس نمایی آماری عملکرد مناسبی در برآورد مقادیر دما دارد و برای حذف همبستگی خطی بین متغیرهای پیش بین و شناخت بهتر رفتار سنجه های جوی از طریق انتخاب متغیرهای تأثیرگذار و اساسی بسیار مناسب است. به طور کلی نتایج شبیه سازی سناریوهای بیلان تابش بیانگر افزایش معنادار دمای کمینه، بیشینه و میانگین هوای گستره ی ایران زمین طی قرن بیست و یکم است. نیمه ی غربی کشور افزایش دمای بیشتری را تجربه خواهند کرد. برپایه ی سناریوهای بیلان تابشی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 دمای کمینه ی ایران به ترتیب حدود 35/0 ، 6/0 و بیش از 1 درجه ی سانتی گراد بیشتر از دوره ی پایه را تجربه خواهد کرد. دمای بیشینه ی ایران از سال 2070 به بعد شتاب بیشتری به خود خواهد گرفت و نرخ افزایش نسبت به دوره ی پایه 2005-1979 بیش از 1 درجه ی سانتی گراد خواهد شد. شبیه سازی سناریوی RCP8.5 برای گستره ی ایران نشان داد که نرخ افزایش میانگین پهنه ای تغییرات دمای شبانه روزی ایران از دهه ی 2040 به بعد نسبت به دوره ی پایه از مرز 5/0 درجه ی سانتی گراد خواهد گذشت و در پایان قرن بیست و یکم به سه برابر یعنی 5/1 درجه ی سانتی گراد خواهد رسید.
Britain’s Geopolitical Consideration in The Middle East during the Six-day Arab Israel War of 1967: A Reassessment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
10 - 27
حوزههای تخصصی:
This study is reassessing the geopolitical consideration of the British government in the Sixth Days of the Arab-Israeli War,1967. Based on declassified documents from the British’s archive, this paper will analyze the geopolitical factor which shaped London’s reaction towards the conflict. Middle East geopolitical position was very strategic to the British interests in the region. Hence, the focus of this paper is to re-examine the consequence of the war toward Britain’s attitude in preserving her strategic military position and economic calculation in the Middle East between 1960s to early 1970s. These including the paramountcy of the British military bases in the region, arm trade commercial activities and a disruption of the oil flow from the region to the West. From historical perspective and analysis, this paper argued that the threats from the Soviet and Arab nationalist movements during the conflict had significantly influenced the British government’s reaction towards the war. Although London did not involve directly in the conflict like in the 1956’s Suez Crisis, yet British’s response was still crucial since Britain was the prime architect in drafting and tabling the United Nation Resolution 242 after the war. Indeed, this research inclines to believe that the British equilibrium attitude as proclaimed during the conflict was not purely based on a principle of a just and lasting peace but it was very much relying upon geopolitical consideration of safeguarding British major strategic interests in the region. .
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و روسیه پس از انقلاب اسلامی با تأکید بر نظریه توازن قوا مورگنتا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۵
140 - 155
حوزههای تخصصی:
کشورهای ایران و روسیه از دیرباز دو قطب مهم در دو سوی دریای خزر بوده اند که در مناطق هارتلند و ریملند جهانی قرارگرفته اند. اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک دو کشور نسبت به سایر کشورهای منطقه سبب شده نقش پویاتری در معادلات سیاسی آسیای مرکزی و قفقاز داشته باشند. ازآنجا که امروزه عامل قدرت و وزن ژئوپلیتیکی در روابط بین الملل اهمیت دوچندان یافته است و روسیه یک قدرت جهانی و ایران یک قدرت منطقه ای قلمداد می شود؛ دو کشور همواره در روابط خود از این عامل ها در جهت اعمال سیاست های خود بهره می برند. نظریه واقع گرایی هانس مورگنتا که بر توازن قوا و نقش عامل قدرت تأکید دارد، گواهی بر این ادعا می باشد. این مقاله سعی دارد با روش کیفی و رویکرد توصیفی تحلیلی و از دیدگاه نظریه توازن قوا به تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و روسیه پس از انقلاب اسلامی بپردازد. براین اساس نتایج پژوهش حاکی از آن است، همان طور که مورگنتا بر عامل قدرت و منافع ملی به عنوان مهم ترین شاخص در روابط بین الملل تأکید دارد، روسیه همواره همه روابط سیاسی خود را با ایران به ویژه در مسائل منطقه آسیای مرکزی – قفقاز- غرب آسیا و برجام در راستای منافع ملی خود تدوین کرده و روابط تاکتیکی خود را با ایران مبتنی بر اهداف استراتژیک در جهت افزایش قدرت و وزن ژئوپلیتیکی خود بهره برده است. ولی به نظر می رسد، تصمیم گیرندگان در عرصه روابط خارجی باید بیش ازپیش به این عوامل توجه کنند.
بررسی توزیع زمانی- مکانی و امکان پیش بینی جست باد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
209 - 228
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد انبوهی از پدیده های مخرب طبیعی هواشناسی و هیدرولوژیکی هستیم که هرساله تلفات و خسارات مالی و زیست محیطی بیشتری به زندگی بشر وارد می کنند. یکی از پدیده های جوی که می تواند بر ایمنی پرواز، حمل و نقل، سازه ها، انرژی و بسیاری دیگر از جنبه های زندگی بشری اثر مستقیم داشته باشد، جست باد است. هدف از این مطالعه، بررسی توزیع زمانی-مکانی جست باد در کشور ایران در یک بازه زمانی 15 ساله و ارزیابی یک روش تجربی تحت عنوان WPD جهت پیش بینی این پدیده با استفاده از برونداد مدل WRF است. بدین منظور داده های ثبت شده در 32 ایستگاه همدیدی بین سال های 2004 تا 2018 میلادی موردمطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد تعداد دفعات وقوع جست باد در مناطق جنوب شرق و شمال غرب کشور به مراتب بیشتر از سایر مناطق بوده است؛ درحالی که فراوانی وقوع جست بادهای همرفتی در نیمه غربی کشور بیشتر بود. به طور کلی، فراوانی وقوع جست باد در بازه موردمطالعه روندی صعودی داشته و اغلب گزارش های جست باد همرفتی مربوط به فصل بهار بوده است. در مجموع، 67 درصد جست بادها در نیمه اول سال گزارش گردیده اند و تنها 13 درصد از آن ها در فصل پاییز اتفاق افتاده اند. همچنین محتمل ترین زمان وقوع جست باد بین ساعت های 18-12 محلی بوده است. در ادامه و از میان روش های پیش بینی جست باد، رابطه مورداستفاده در سامانه پس پردازش یکپارچه مدل WRF (WPD) انتخاب و عملکرد آن در کشور ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از روش پیش گفته بر روی 885 مورد جست باد غیرهمرفتی، حاکی از عملکرد مطلوب این روش جهت پیش بینی جست باد در ایران بود.
رابطه تعلق مکانی و رفتارهای مشارکتی روستاییان (مطالعه موردی: دهستان مشایخ شهرستان ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
196 - 165
حوزههای تخصصی:
بسیاری از سکونتگاه های روستایی کشور با مسائل متعددی ازجمله سطح پایین اشتغال و درآمد، اثرات نامطلوب تغییرات اقلیمی، نارسایی امکانات و خدمات و... مواجه هستند. در چنین شرایطی، رفتارهای مشارکتی روستاییان در امور مختلف جامعه محلی می تواند نقش مثبت و مهمی در ارتقای کیفیت زندگی و بهبود محیط محلی داشته باشد؛ ازاین رو شناسایی عوامل مرتبط با انجام رفتارهای مشارکتی اهمیت فراوان دارد. نظر به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی رابطه تعلق مکانی و رفتارهای مشارکتی روستاییان در دهستان مشایخ پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق به لحاظ مکانی، نقاط روستایی دارای حداقل 100 نفر جمعیت واقع در دهستان مشایخ شهرستان ممسنی و واحد تحلیل، افراد 18 ساله و بیشتر ساکن در سکونتگاه های مذکور بود. فرایند نمونه گیری با استفاده از روش احتمالی طبقه بندی شده صورت گرفت و برای 380 نفر پرسشنامه تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری مختلف و نرم افزار SPSS استفاده شد. براساس نتایج آزمون T تک نمونه ای و در سطح اطمینان 95 درصد، میانگین رفتارهای مشارکتی و تعلق مکانی به طور معناداری از حد متوسط بیشتر بود. براساس یافته ها، بین تعلق مکانی و رفتارهای مشارکتی روستاییان رابطه مثبت معناداری وجود دارد (001/0 > p، 424/0 = r). همچنین بین تعلق مکانی و هریک از ابعاد پنج گانه رفتارهای مشارکتی رابطه مثبت معناداری مشاهده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد، بین روستاهای موردمطالعه از نظر میانگین رفتارهای مشارکتی تفاوت معناداری وجود داشت. درمورد تعلق مکانی نیز نتایج مشابهی حاصل شد. تعلق مکانی و رفتارهای مشارکتی می توانند به عنوان دو عامل قدرتمند در توسعه روستایی نقش ایفا کنند و رابطه مثبت میان آن ها نشان می دهد که این دو عامل می توانند هم افزایی مطلوب و ارزشمندی به نفع سکونتگاه های روستایی داشته باشند.
پیش بینی انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف سوخت های فسیلی و تغییرات محیطی (مطالعه موردی: ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
105 - 122
حوزههای تخصصی:
با صنعتی شدن کشورها و مصرف انرژی، آلودگی افزایش می یابد. کشور ایران به دلیل منابع عظیم سوخت های فسیلی، در مصرف سوخت های فسیلی دارای مزیت نسبی است و مصرف سوخت سوخت های فسیلی ممکن است به آلودگی های محیط زیستی منجر شود. بر اساس گزارش سازمان های بین المللی، انتشار گاز دی اکسیدکربن در ایران افزایشی بوده است، پس پژوهش در این زمینه ضرورت می یابد. این پژوهش برای نخستین بار به بررسی انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف سوخت های فسیلی شامل، زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی برای دوره زمانی 2019-1982 با روش حافظه بلندمدت می پردازد. مطابق نتایج این پژوهش پیش بینی می شود، در سال 2039 میلادی میزان انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف زغال سنگ (MMtonnes CO2) 8378/4 ، انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف گاز طبیعی (MMtonnes CO<sub>2</sub>) 2/594 و انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف نفت خام (MMtonnes CO<sub>2</sub>) 95/353 خواهد رسید. انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف گاز طبیعی، انتشار بیش تری از مصرف سایر سوخت های فسیلی خواهد داشت. انتشار گازکربنیک ناشی از سوخت های فسیلی گازی در سال 2039 میلادی به 169701 کیلوتن، انتشار گازکربنیک ناشی از سوخت های مایع به 787698 کیلوتن و انتشار ناشی از مصرف سوخت های فسیلی جامد در سال 2039 میلادی به 3605 کیلوتن خواهد رسید. انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف هر سه سوخت فسیلی افزایشی خواهد بود. انتشار گازکربنیک ناشی از سوخت های فسیلی مایع نسبت به دیگر سوخت های فسیلی بیش تر پیش بینی می شود. تبخیر آب در سال 2030 میلادی در ایران و خاورمیانه بیش تر خواهد شد. بارندگی در ایران و خاورمیانه در سال 2030 میلادی کاهش خواهد یافت. این پژوهش به سیاست گذاران، برای اتخاذ سیاست های مؤثرتر برای بهبود محیط زیست کمک خواهد کرد.
بررسی پیامدهای عملکرد دولت نهم و دهم در زمینه سیاست گذاری توسعه اقتصادی در ایران؛ مطالعه موردی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
107 - 130
حوزههای تخصصی:
شرایط نسبتاً خوب و مناسب ژئواکونومیک، منابع فراوان نفت و گاز و مزیت های نسبی بالفعل و بالقوه فراوان استان خوزستان، ایجاب می کند این استان به یکی از توسعه یافته ترین مناطق کشور تبدیل شود، اما این مهم تاکنون محقق نشده است. تحقیق پیش رو سعی دارد موضوع را واکاوی نماید. اگرچه مؤلفه ها و عوامل مختلفی می توانند در توسعه نیافتگی این منطقه، دخیل و تأثیرگذار باشند، اما فرضیه مقاله، سیاست گذاری و تصمیم گیری های نادرست نخبگان و استمرار ساخت دولت رانتیر از علل مهم توسعه نیافتگی استان برشمرده و بر آن تأکید می کند. هدف این پژوهش، تحلیل، تبیین و واکاوی پیامدهای سیاست گذاری توسعه اقتصادی دولت نهم و دهم در استان خوزستان است. سیاست های اقتصادی دولت مشارالیه به دلایلی چون عدم توجه به الزامات عقلانیت عملی و اقتصادی و توجه بیش ازاندازه به الزامات عقلانیت سیاسی، متفاوت ازآنچه وعده داده شد و انتظار می رفت، عملیاتی شده است. یافته های تحقیق، نشان می دهد براثر سیاست گذاری دولت یادشده، بیش از پنجاه درصد از مراکز و واحدهای مهم صنعتی و تولیدی استان خوزستان دچار چالش های جدی و اساسی مانند؛ رکود، تعطیلی و یا توقف اجباری درروند تولید گردیدند. چالش های مذکور، موجب تنزل شاخص های توسعه و به دنبال آن، باعث بروز ناهنجاری های اجتماعی و تضییع سرمایه ها و حقوق بین نسلی شدند. روش تحقیق، ترکیبی از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به روش کتابخانه ای و پیمایشی از نوع ارائه پرسشنامه و مصاحبه حضوری است.
تأثیر تجربه برند هتل در ارزش ادراک شده میهمانان و قوت برند هتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
102 - 119
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تجربه برند هتل بر ارزش ادراک شده میهمانان و قوت برند هتل صورت گرفته است. این پژوهش کاربردی، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه میهمانان ایرانی هتل های 4 ستاره شهر شیراز در تابستان سال 1397 هستند. روش های نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری خوشه ای و نمونه گیری در دسترس است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری مدل سازی معادلات ساختاری (5q≤n≤15q) استفاده شد که با توجه به 26 سوال پرسشنامه بر این اساس حجم نمونه حداقل 130 و حداکثر 390 نفر از میهمانان تعیین شد و در نهایت تعداد 310 پرسشنامه جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تجربه برند هتل بر ارزش ادراک شده مالی، ارزش ادراک شده کارکردی و ارزش ادراک شده اجتماعی تأثیر دارد. اما، تجربه برند هتل بر ارزش ادراک شده فردی تأثیر ندارد. ارزش ادراک شده مالی، ارزش ادراک شده کارکردی و ارزش ادراک شده اجتماعی بر ارزش ادراک شده فردی تأثیر دارند. در نهایت ارزش ادراک شده فردی بر قوت برند هتل تأثیر دارد.
تحلیل چالش های سازمان های مردم نهاد (سمن های) زیست محیطی در ایران با نظریه جامعه منشوری ریگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، سازمان های غیردولتی[1] (NGO) به طور فزاینده ای در کنار دولت در فرآیندهای توسعه به ذینفعانی مهم تبدیل شده اند. با افزایش مشکلات محیط زیست در ابعاد مختلف آن در ایران، سازمان های مردم نهاد (سمن) زیست محیطی نیز گسترش یافته اند. این مقاله با روشی توصیفی _ تبیینی تلاش دارد بررسی نسبتاً جامعی از مشکلات این نهادها در کشور ارائه داده و نتایج آن را با نظریه جامعه منشوری ریگز[2] تحلیل نماید. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی در قالب پرسشنامه ای با هفت بُعد و 45 گویه بوده است. نتایج نشان می دهد بیشترین مشکلات در رابطه ی سمن ها با نهادهای دولتی و عمومی (با میانگین 4.29) و پس ازآن در ابعاد قانونی (با میانگین 4.25)، ساختاری (با میانگین 4.20) و مدیریتی (با میانگین 4.17) هست. از سوی دیگر مشکلات گفته شده، در درون سمن ها و بین سمن ها نیز مشکلاتی را به وجود آورده است که نتوانسته اند آن گونه که باید، در راستای اهداف خود گام بردارند و درگیر مسائل درونی خود نیز شده اند. با توجه به مقدار آماره KMO برابر با 80/0 و سطح معنی داری کمتر از 05/0 در آزمون بارتلت، انجام تحلیل عاملی بر روی متغیرها امکان پذیر بوده و متغیرها امکان عامل شدن را داشته اند. عامل های نهایی نیز توانسته اند میزان واریانس بیشتر از 50/0 را برای هر متغیر تبیین کنند. با توجه به سه ویژگی اصلی نظریه جوامع منشوری ریگز (ناهمگنی، فرم گرایی و تداخل عملکردی) و مشکلات سمن های زیست محیطی می توان گفت که در کشورهایی که با ضعف تاریخی شاخص های مردم سالارانه و ساختار بسیط و متمرکز سیاسی مواجه هستند، اساساً وجود سازمان های غیردولتی، خوشایند چنین ساختارهایی نیست. ازاین رو قوانین و مقررات و نیز ساختار دولتی و سازمانی حمایت چندانی از شکل گیری، تقویت و توسعه این تشکل ها انجام نمی دهند. از سوی دیگر وقتی ساختارهای قانونی حمایت کافی از فعالیت سمن ها نداشته باشند و مسیرهای قانونی مشخص در فرایند فعالیت این نهادها وجود نداشته باشد، اعمال سلیقه از سوی افراد در دستگاه های دولتی افزایش پیدا می کند.
سنجش سواد ژئوپلیتیکی مدیران سیاسی و امنیتی استان های مرزی (موردمطالعه: خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان دهی سیاسی فضا و چگونگی مدیریت آن امروزه به یکی از دغدغه های اصلی مطالعات جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک تبدیل شده است. اهمیت این موضوع زمانی دوچندان می شود که برخی از مناطق و مکان های جغرافیایی در هر کشوری وجود دارند که دارای شرایط خاص و ویژه ای هستند که مستلزم شناخت جغرافیایی و درک ژئوپلیتیکی عمیق تری هستند. ازاین رو مدیران سیاسی و امنیتی که به نوعی در مدیریت سیاسی این گونه فضاها نقش دارند علیرغم توان مدیریتی بالا باید دارای سواد ژئوپلیتیکی بالایی نیز باشند. استان خراسان جنوبی به عنوان یکی از استان های مرزی در شرق ایران دارای شرایط ژئوپلیتیکی خاصی است که شناخت آن ها کمک شایانی به گسترش امنیت پایدار و همچنین توسعه همه جانبه این استان خواهد کرد. بنابراین ، بالا رفتن سواد ژئوپلیتیکی مدیران سیاسی و امنیتی استان خراسان جنوبی نقش به سزایی در توسعه و امنیت پایدار استان خواهد داشت . ازاین رو ، پژوهش حاضر که ازنظر ماهیت توصیفی - تحلیلی و از حیث هدف کاربردی و از جهت جمع آوری داده ها از نوع تحقیقات پیمایشی است؛ برای سنجش سواد ژئوپلیتیکی مدیران سیاسی و امنیتی به توزیع 32 پرسشنامه بین مدیران سیاسی، امنیتی و مذهبی استان خراسان جنوبی اقدام کرد. برای بررسی سطح سواد ژئوپلیتیکی و مولفه های آن در بین مدیران و مسئولان از آزمون t تک گروهی استفاده گردید و با توجه به اینکه مقدار آماره t منفی است (7.03-)، می توان گفت در سطح اطمینان 95% میزان سواد ژئوپلیتیکی در بین مدیران و مسئولان، نامطلوب و در سطح پایین بوده است.همچنین به منظور بررسی تأثیر سواد ژئوپلیتیکی بر عملکرد مدیران از تحلیل رگرسیونی استفاده گردید. در مدل رگرسیونی خطی معناداری در سطح اطمینان 95 درصد بین سواد ژئوپلیتیکی و متغیر وابسته عملکرد مدیران وجود داشت. همچنین مقدار ضریب همبستگی (R) مدل 71/0 است.به عبارتی در سطح اطمینان 95 درصد متغیر سواد ژئوپلیتیکی پیش بینی کننده متغیر وابسته عملکرد مدیران است به طوری که متغیر سواد ژئوپلیتیکی تأثیر معناداری بر بهبود عملکرد مدیران دارد(یعنی افزایش شاخص سواد ژئوپلیتیکی باعث افزایش عملکرد مدیران است). درمجموع نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است که هرچند علاقه مندی به مباحث ژئوپلیتیکی در مدیران وجود داشته است اما میزان سواد ژئوپلیتیکی در سطح پایینی بوده است ولی اکثر پاسخ دهندگان به نقش سواد ژئوپلیتیکی در ارتقا عملکرد مدیران استانی اذعان داشتند.
بررسی عوامل اثرگذار بر انگیزه گردشگران رویداد در انتخاب مقصد گردشگری و اثر آن بر وفاداری گردشگران (نمونه موردی: جشنواره گل و گلاب قمصر و نیاسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
135 - 155
حوزههای تخصصی:
رویدادهایی مانند جشنواره های فرهنگی – هنری، رویداد های ورزشی و جشنواره های آیینی از عوامل مهم جذب گردشگر به شمار می روند. هر ساله در فصل بهار در مناطق کوهپایه ای و کوهستانی شهرستان کاشان جشنواره فرهنگی و آیینی گل و گلاب برگزار می گردد که هزاران گردشگر را به سوی خود جذب می کند. هدف پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر انگیزه گردشگران بازدیدکننده از رویداد گلابگیری در دو منطقه قمصر و نیاسر است. در ادامه اثر آن بر وفاداری گردشگران و تمایل به بازدید مجدد از جشنواره مورد سنجش قرار گرفته است. روش بررسی توصیفی- تحلیلی است و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای با 34 سوال عمومی و تخصصی است که روایی آن به روش صوری و پایایی آن با آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss و Amos مدل سازی و تحلیل شده است. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری گویای این واقعیت است که انگیزه خرید عرقیات گیاهی سالم و سنتی مرغوب تولید شده در این منطقه با شهرت ملی و جهانی خود بیشترین انگیزه کششی را با وزن رگرسیونی 98/0برای گردشگران داشته اند. پس از آن جشنواره گل و گلاب به عنوان رویدادی فرهنگی، جایگاه دوم انگیزه کششی برای حضور گردشگران در این منطقه با بار عاملی 96/0 را به خود اختصاص داده است. همچنین اثر گذاری انگیزه گردشگران بر وفاداری آنان نسبت به مقصد گردشگری با وزن رگرسیونی 65/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 مورد تأیید قرار می گیرد
بررسی ارتباط بین معیارهای بیابان زایی و تغییر کاربری اراضی: ارائه متدولوژی عملیاتی پایش با استفاده از مدل IMDPA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
69 - 86
حوزههای تخصصی:
ارائه یک مدل ﭘﺎیﺶ بیابانزایی بر اساس تغییرات کاربری زمین/کاربری پوشش و ارتباط آن با معیارهای بیابان زایی ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ارزیﺎﺑی ﺑیﺎﺑﺎنزایی در منطقه مورد مطالعه ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از فناوری ﺳﻨﺠﺶ از دور و ﺗﺼﺎویﺮ ﻣﺎﻫﻮارهای ﺑﺎ ﻗﺪرت ﺗﻔکیک ﻃیﻔی و ﻣکﺎﻧی ﺑﺎﻻ هدف این تحقیق اﺳﺖ. در یک دوره آماری 24 ساله، نقشه شدت بیابان زایی با استفاده از مدل IMDPA بر اساس معیارهای آب، اقلیم، پوشش گیاهی و خاک تهیه گردید. نقشه کاربری اراضی منطقه برای سه دوره 1370، 1382و 1394 شامل شش کاربری کشاورزی، مرتع، اراضی شوره زار، نیزار و رودخانه، تهیه شد. نتایج نقشه شدت بیابان زایی نشان داد که شدت بیابان زایی در ابتدا دوره از سال 1370 تا 1382 افزایش یافته است. به طوری که در سال 1370 حدود 6/9 درصد منطقه در کلاس کم و 4/90 درصد منطقه در کلاس متوسط بیابان زایی قرار گرفته است. از سال 1382 کلاس شدید در قسمت های شمال شرقی و مرکز منطقه مطالعاتی مشاهده شده که 3/8 درصد منطقه را شامل می شود و کلاس های کم و متوسط به ترتیب حدود 7/8 و 4/87 درصد منطقه را در بر گرفته اند. روند بیابان زایی از سال 1382 تا 1394 کاهشی است به طوری که در سال 1394 کلاس کم، متوسط و شدید به ترتیب حدود 8/14، 85 و 1/0 درصد از کل منطقه را شامل می شوند . همچنین ارزش عددی شدت بیابان زایی در هر کاربری نشان داد که بیشترین تاثیر را به ترتیب کاربری مرتع، کشاورزی و مناطق مسکونی داشته و کم ترین تأثیر را کاربری نیزار در بیابان زایی منطقه داشته است. برای بررسی بهتر ارتباط معیارهای بیابان زایی و تغییرکاربری، مدل های مختلف بر داده های حاصل، برازش داده شد و از بهترین مدل برای تعیین ارتباط بین نوع کاربری اراضی و شدت بیابان زایی استفاده شد. از بین کاربری های مختلف با توجه به ضریب همبستگی، بهترین ارتباط بین شدت بیابان زایی و تغییر کاربری را کاربری شوره زار با 96/0R2 = داشت.
ارزیابی خطر فرسایش خاک در کاربری های اراضی با استفاده از معادله اصلاح شده جهانی فرسایش خاک (مطالعه موردی: حوضه آبریز سیکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
41 - 63
حوزههای تخصصی:
نوع و شدت فرسایش خاک در یک منطقه، تابع شرایط اقلیمی، پستی وبلندی زمین، خاک و کاربری اراضی است که در این میان اهمیت کاربری اراضی به دلیل نقش مؤثر انسان بر آن نسبت به دیگر عوامل زیادتر است. در این پژوهش با استفاده از معادله جهانی فرسایش خاک و با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای سنتینل 2، میزان فرسایش خاک در کاربری های مختلف حوضه آبریز سیکان برآورد گردید. ابتدا هر یک از لایه های R (عامل فرسایندگی بارندگی)، K (عامل فرسایش پذیری)، LS (عامل توپوگرافی) و P (عامل حفاظت خاک) و تحلیل های مرتبط با آن در نرم افزار Arc GIS تهیه شدند. از تصاویر سنجنده ماهواره Sentinel 2 نیز جهت تهیه عامل پوشش گیاهی (C) و کاربری های اراضی حوضه در محیط ENVI 5.3 استفاده گردید. نتایج نشان داد میزان کل فرسایش در حوضه برابر با 12811004 تن در سال و میانگین فرسایش برابر 62/17 تن در هکتار در سال است. در بین کاربری ها، مراتع متوسط با میانگین فرسایش 98/27 تن در هکتار در سال بیشترین و مناطق کشاورزی آبی و مسکونی به ترتیب با میانگین فرسایش 43/0 و 44/0 تن در هکتار در سال کمترین فرسایش را نشان دادند. در بین عوامل تأثیر گذار در هدر رفت خاک حوضه، عامل LS با همبستگی 9/0= r بیشترین سهم به خود اختصاص داد. بر اساس طبقه بندی هدر رفت خاک، 42 درصد از حوضه با مقادیر بالاتر از 16 تن در هکتار در سال در وضعیت شدیدی از لحاظ هدر رفت خاک قرار دارند که اجرای عملیات های حفاظت خاک و آبخیزداری به منظور جلوگیری از تخریب خاک و تقویت پوشش گیاهی به ویژه در بالادست حوضه بیش از پیش ضرورت و اهمیت می یابد.
الگوی نقش آفرینی سازمان صداوسیما در توسعه گردشگری داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
189 - 206
حوزههای تخصصی:
کشور ایران می تواند -- با بهره گیری از جریان رسانه ای خود و تمرکز بر جاذبه های طبیعی، تاریخی، مناظر دیدنی، باستانی و وجود منابع عظیم گردشگری – به جایگاه شایسته خود در صنعت گردشگری دست یابد. ازآن جایی که در تحقیقات پیشین نقش رسانه ها در توسعه گردشگری کمتر معرفی شده است، مسئله اصلی در این پژوهش چگونگی نقش آفرینی سازمان صداوسیما در توسعه گردشگری داخلی است. هدف از این مقاله شناسایی و ارائه مدلی مناسب برای نقش آفرینی سازمان صداوسیما در توسعه گردشگری داخلی است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و، از نظر نوع روش کیفی، از نوع مطالعه موردی است. بعد از انتخاب سازمان صداوسیما به منزله مورد مطالعاتی، با 13 نفر از افراد متخصص در سازمان صداوسیما در حوزه رسانه و گردشگری مصاحبه ای براساس چارچوب [1]STAR انجام شد. داده های جمع آوری شده ترانویسی شدند و با استفاده از تحلیل تفسیری و کدگذاری باز در قالب ابعاد و مفاهیم زیرمجموعه دسته بندی شدند. درنهایت، الگوی جامع نقش آفرینی صداوسیما در توسعه گردشگری داخلی در قالب چهار بُعد اصلی ۱) چالش های محیطی با پنج مفهوم رسانه، جامعه میزبان، گردشگران، تسهیلات و خدمات گردشگری؛ ۲) نقش های رسانه با شش مفهوم اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی، مدیریتی و خطی مشی گذاری؛ ۳) اقدامات رسانه ای با سه مفهوم رادیو، تلویزیون و رسانه های اجتماعی و ۴) دولت و پیامدهای اثرگذاری رسانه با شش مفهوم اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی، مدیریتی و توزیع جغرافیایی به همراه کدهای زیرمجموعه شناسایی شده است.
گامی به سوی الگوی نظری نظم پراکنشی- شاخه ای در سیاست بین الملل نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
289 - 314
حوزههای تخصصی:
سیستم بین الملل در فاز گذار از سیستم ساده و خطی به پیچیده و آشوبی، در چارچوب سیستم های چندپیکری است که این موضوع چالش های نوینی را برای تبیین نظم در آن ایجاد کرده است. ادبیات روابط بین الملل، نظم را از دیدگاه ساده و کلاسیک مورد مطالعه قرار داده اند و تصوری خطی از آن داشته اند، این در حالی است که این سیستم از گونه پیچیده و آشوبی است. الگوی نوینی از نظم در حال پدیدار شدن است که نظریه های موجود روابط بین الملل از تبیین آن ناتوان هستند. بر این اساس پرسمان اصلی پژوهش حاضر بر محوریت الگوی نظری تبیین کننده نظم پیچیده و آشوبی سیستم بین الملل پیچیده شکل می گیرد. هدف اصلی مفهوم سازی چنین نظمی است که نویسنده با بهره گیری از بنیان های هستی شناسانه و شناخت شناسانه نظریه پیچیدگی و گزاره های نظری آن و بهره گیری از رهیافت روشی ابداکتیو، الگوی نظم شاخه ای – پراکنشی را به عنوان الگوی نظری نوآورانه به جامعه علمی روابط بین الملل ارائه می کند.
Veto Power: A Legal Debate in the United Nations Security Council(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
37 - 58
حوزههای تخصصی:
Historically, the United Nations Security Council has been the dominant international venue for discussing on matters relevant to the maintaining of global security and peace. The term “rule of law” refers to a political and social structure in which everyone is held to the same legal standards. On the other hand, the concept that everyone is equal before the law is undermined when the veto power gives the Permanent Members the opportunity to disregard its accountability. This article aims to overview the use of veto powers in the United Nations Security Council that reflects the Rule of Law. Due to the fact that this method of research is qualitative, the data that was gathered and analysed came from non-numerical sources such as journals, articles, and news reports. The goal is to gain a deeper understanding of the conventional notions of Rule of Law as well as the ways in which the veto system is in opposition to Rule of Law. According to the findings of the research, there is a contradiction between the veto system and the Rule of Law, notably the notion that all individuals ought to be treated with equal regard to the law.
Principles for the settlement of ethno-political conflict in Nagorno-Karabakh(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
146 - 162
حوزههای تخصصی:
The relevance of the subject of this research is based on the need to find new ways of solving the problems of ongoing ethno-political conflicts in the post-Soviet space. The study is devoted to the problems of resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh. The purpose of the study is to develop the principles for resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh. The conflict in Nagorno-Karabakh remains relevant because of its incompleteness and the possibility of entering a dangerous stage of armed confrontation, which requires a continuous search for ways out of the situation. In this regard, there is a lot of research made on this matter from different positions. As a result of the study, the principles of resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh were revealed. The significance of the study is due to the relevance of the problems of research of unrecognized states in conditions when their appearance on the world map is becoming more and more frequent.