فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
125 - 148
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی آثار اقتصادی و اجتماعی یارانه مصرفی با بهره گیری از رهیافت کمی در جامعه خانواده های روستایی شهرستان زنجان انجام شد. نمونه گیری به روش خوشه ای صورت گرفت و حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران معادل 270 نفر برآورد شد. ابزار تحقیق پرسشنامه بود، که روایی آن توسط پنل متخصصان و پایایی آن در یک مطالعه پایلوت بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که ابعاد تبیین کننده و معنی دار اثرات اقتصادی یارانه، به ترتیب اهمیت، عبارت اند از بهبود درآمد و قدرت خرید، توسعه فعالیت های کشاورزی، و افزایش هزینه ها. نتایج در خصوص اثرات اجتماعی یارانه ها نشان داد که پنج بعد با اولویت احساس امنیت روانی و اجتماعی دارای سهم سازنده و معنی دار هستند. بر اساس نتایج، پیشنهادهایی ارائه شد مبنی بر آنکه پرداخت یارانه مصرفی به صورت هدفمند به خانوارهای آسیب پذیر انجام شود و همچنین، به منظور هدایت مصرف و فرهنگ سازی، برگزاری دوره های آموزشی حضوری و رسانه ای در دستور کار قرار گیرد.
تأثیر توسعه گردشگری روستایی بر مؤلفه های فرهنگی ساکنان روستایی: مطالعه موردی شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
71 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر توسعه گردشگری روستایی بر ویژگی های گوناگون فرهنگی ساکنان روستایی شهرستان جیرفت بود. برای تحلیل اطلاعات، از آماره تی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اثرگذاری گردشگری روستایی بر شش مؤلفه سبک پوشاک، مصرف مواد غذایی، گسترش مصرف گرایی، ارتباطات خانوادگی، زبان و گویش بومی، و مشارکت و احساس امنیت در روستاهای هدف گردشگری شهرستان جیرفت در سطح اطمینان 95 معنی دار است؛ با این همه، بیشترین اثر فرهنگی گردشگری بر دو مؤلفه گسترش مصرف گرایی و سبک پوشاک روستاییان بود. همچنین، نتایج نشان داد که سه روستای شاخص گردشگری در این شهرستان شامل ساردوئیه، دلفارد و دومار بیش از سایر روستاها در معرض تهدیدهای فرهنگی ناشی از گردشگری روستایی قرار دارند. بنابراین، توسعه گردشگری نه تنها به تداوم فرهنگ محلی در روستاهای شهرستان جیرفت کمک نکرده، بلکه آن را با تهدیداتی نیز مواجه ساخته است.
ارزیابی رقابت پذیری اقتصادی کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی و جهانی شدن شبکه شهرها، رقابت اقتصادی برای ارتقاء جایگاه رقابت پذیری را میان شهرها اجتناب ناپذیر کرده است. ارزیابی جایگاه و شناخت عوامل رقابت پذیری اقتصادی کلان شهرها، ضمن آشکارسازی توان ها ، نیازها و محدودیت های اقتصادی، برنامه ریزی برای رقابت پذیری کلان شهرها را در آینده تسهیل می کند. هدف این مقاله ، ارزیابی مقایسه ای جایگاه رقابت-پذیری اقتصادی 15 کلان شهر ایران است. داده ها برای 14 نماگر اقتصادی با روش اسنادی تهیه شده و با روش های تاکسونومی عددی و تاپسیس، تلفیق و تحلیل شده است. یافته ها بیانگر توسعه ناموزون شاخص های رقابت پذیری اقتصادی در اغلب کلان شهرها و تفاوت های آشکار آن میان شبکه کلان شهرها است. در مجموع، الگوی توزیعی سازمان فضایی رقابت پذیری اقتصادی شبکه کلان-شهری کشور، همچنان متأثر از قانونمندی های مرکز پیرامون است؛ کلان شهر تهران با شاخص 504/0 در جایگاه اول و زاهدان با شاخص 248/0 در جایگاه آخر رقابت پذیری اقتصادی قرار دارد. اما با همگن سازی داده ها در مدل تاکسونومی عددی، جابجایی و تغییرات افزایشی و کاهشی عمده ای در جایگاه رقابت پذیری اقتصادی کلان شهرها نمایان می شود که به شناخت عوامل اثر پذیر (از جمله اندازه جمعیت) و اثرگذار (تعداد فرصت های شغلی) در رقابت پذیری اقتصادی کلان شهرها کمک می کند. بدینسان، برتری اقتصادی کلان شهر ملی آنچنان که در عرصه جمعیتی و سیاسی دیده می شود، بیانگر نخست شهری اقتصادی مسلط و بی رقیب با شاخص و شکاف رقابت پذیری بزرگ نیست. در نتیجه، با افزایش توان اقتصادی کلان شهرها به ویژه از طریق شاخص های اصلی و اثرگذار، هم می توان جایگاه رقابت پذیری اقتصادی کلان شهرها را ارتقاء داد و هم از آن برای اهداف آمایشی در فضای ملی و منطقه-ای بهره گرفت.
روند وردایی فرین های اقلیمی براساس شاخص های ترکیبی تغییر اقلیم در گستره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب وهوایی و گرمایش جهانی اثرات بسیار زیادی بر جوامع و بوم سامانه ها دارد. شناسایی حوادث فرین آب وهوایی در مقیاس مکانی و زمانی، به منظور برنامه ریزی جهت کاهش آثار سوء و افزایش استراتژی های انطباق بسیار حائز اهمیت است. استفاده از شاخص های ترکیبی شناخت بهتری از وضعیت روند تغییرات آب وهوایی را ارائه می دهد. لذا مجموعه ای از شاخص های ترکیبی ارائه شده توسط گروه بین المللی ارزیابی آب وهوایی اروپا (ECA&D) ، به منظور ترسیم بهتر روند فرین های آب وهوایی در گستره ایران استفاده شده است. بر این اساس داده های روزانه 47 ایستگاه سینوپتیک کشور در دوره آماری 1981 تا 2015 استخراج و مورد آنالیز قرار گرفت. در این پژوهش شاخص های سرد-خشک، سرد-مرطوب، گرم-خشک، گرم-مرطوب، شاخص اقلیم گردشگری و شاخص جهانی حرارتی محاسبه شده است. نتایج این پژوهش نشان دهنده رخداد تغییر اساسی در رفتار مقادیر فرین ترکیبی دما و بارش در سه دهه گذشته است. کاهش در فراوانی حالت های سرد و افزایش در فراوانی حالت های گرم در بیش از 80 درصد ایستگاه ها دیده می شود. همچنین، شاخص جهانی دما نیز نشان دهنده افزایش معنی دار فراوانی روزهای با تنش گرمای شدید () و کاهش معنادار فراوانی روزهای بدون تنش گرمایی () است که در مقایسه با سایر شاخص های ترکیبی دما و بارش از پیوستگی فضایی مناسبی در سطح ایران برخوردار است. روند شاخص اقلیم گردشگری (TCI)، شامل دو زیر مجموعه، تعداد روزهای با TCI≥60 و تعداد روزهای با TCI≥80 نیز تغییرات مشابهی دارد و پیوستگی ضعیف تری را در سطح کشور نشان می دهد. بیشینه وردایی معنادار فرین های ترکیبی در بخش های شمال غربی کشور دیده می شود که می تواند در برنامه ریزی برای کاهش آثار سوء و افزایش سازگاری در کشور مورد توجه قرار گیرد.
تاثیر تجربه خاطره انگیز از مقصد گردشگری در عشق به برند مقصد با نقش میانجی هویت یابی مشتری با برند: مطالعه گردشگران اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
127 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر تجربه خاطره انگیز برند بر عشق به برند در صنعت گردشگری با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری است. پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، گردشگران داخلی اصفهان از اردیبهشت تا مرداد 1396هستند. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای و در مناطق مختلف گردشگری اصفهان انجام شد و از پرسشنامه استاندارد برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روایی محتوا (از نوع صوری) و پایایی پرسشنامه (با آلفای کرونباخ 89%) تایید شد. در نهایت 339 پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل جمع آوری شد. به منظور انجام مدلسازی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و Amos استفاده شد . در این مطالعه سه بعد (شناختی، ارزیابی و احساسی) برای هویت یابی مشتری با برند در نظر گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از تایید تمام فرضیه های پژوهش بود.ازاین رو نتیجه گرفته شد که تجربه خاطره انگیز از آن بر هویت یابی مشتری بر برند تاثیر مثبت دارد. به همین ترتیب هویت یابی مشتری با برند بر عشق به برند مقصد تاثیر مثبت دارد. این نتایج می تواند برای فعالان صنعت گردشگری مبنایی برای تعیین هویت گردشگران با مقصد گردشگری و جذب آنان باشد.
ارزیابی قابلیت و ظرفیت های گردشگری میراث های زمین شناختی در محوطه های ژئوتوریستی (نمونه موردی: ژئومورفوسایت های نمونه استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوتوریسم و ژئوتوریسم، رویکردی مسئولانه، حفاظتی و علمی درباره ارزیابی پتانسیل پدیده های منحصر به فرد زمین یا ژئومورفوسایت ها است که به منظور پایداری در توسعه اقتصادی- اجتماعی جامعه بومی و حفاظت از میراث زمین شناختی ترسیم شده است. این حوزه مطالعاتی با ترکیب نمودن مواریث فرهنگی، تاریخی و اکولوژی پتانسیل های بالایی را در راستای گردشگری پایدار عرضه می کند که امروزه این دانش با گسترش مطالعات خود، مشتقات متعددی از قبیل ژئودایورسیتی (تنوع)، ژئوکانسرویشن (حفاظت )، ژئواینترپرتیشن (تفسیر) و... را در این شاخه از علوم زمین پدیدار ساخته است. هدف نوشتار حاضر ارتقای علمی، توسعه ناحیه ای و حفاظت از میراث های ژئومورفیک در منطقه موردمطالعه به ویژه در سطح استان هرمزگان می باشد. در این پژوهش از نظر روش شناسی تلاش شده به کمک تلفیقی از مدل ها و نیز تحلیل تشابهات و تفاوت های مدل های ارزیابی، به همراه پیمایش های میدانی در دو مرحله از منطقه انجام شود. بدین صورت که با طرح روشی مبتنی بر معیارها و مؤلفه های تأثیرگذار(با امتیاز 0- 10) متناسب با رفتارشناسی ژئوسیستم های منتخب استان یعنی سواحل بالاآمده بندر جاسک، اشکال قارچی شکل فرایندهای بادی، تالاب های جزر و مدی و گل فشان های ساحلی، قابلیت های این سایت ها در مقام مقایسه اولویت ها مبتنی بر سه موضوع کلان 1- ابعاد علمی- مکمل و ژئومورفولوژی؛ 2- زیرساخت ها و خدمات گردشگری و 3- حفاظت میراث زمین و رفتار مخاطره شناسی؛ مورد ارزیابی قرار دهد. یافته های حاصل از ارزیابی های میدانی و دفتری از مجموع 200 امتیاز به ترتیب اشکال قارچی شکل با کسب 108 امتیاز، سواحل بالاآمده 108 امتیاز، تالاب های جزر و مدی 102 امتیاز، و گل فشان ها با کسب 79 امتیاز ارزش گذاری و ارزیابی جامع 20 معیار موجود شدند. نتایج نهایی نشان داد که به ترتیب اولویت و نمره دهی، ژئومورفوسایت های سواحل بالاآمده و اشکال قارچی شکل بادی به دلیل دسترسی مطلوب تر، مقاومت بیشتر، هزینه زیرساختی کمتر و آموزش بهتر دانش زمین در رتبه اول و گل فشان ها و تالاب های جزر و مدی به دلیل شکنندگی و مخاطرات بیشتر و دسترسی نامطلوب در رتبه دوم قرار می گیرند که لازم است در مقام سرمایه گذاری اولویت ها و برنامه ریزی جامع موردتوجه قرار گیرد.
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل LNRF (منطقه مورد مطالعه: حوضه آبریز قمرود- الیگودرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
109 - 130
حوزههای تخصصی:
شناخت نواحی دارای پتانسیل لغزش و پهنه بندی آنها یکی از گام های اساسی در مدیریت مخاطرات محیطی و کاهش خسارت های ناشی از این پدیده محسوب می شود، چرا که ای ن پدی ده موج ب هزینه های مالی و جانی، تخریب خاک و اراضی و افزایش تولید رسوب در خروجی حوضه می شود. در این پژوهش جهت نیل به پهنه بن دی خط ر زم ین لغزش در حوضه آبریز قمرود- الیگودرز و تشخیص عوامل مؤثر در زمین لغزش از مدل LNRF و تکنیک GIS استفاده شده است. به این منظور لایه های مؤثر در زمین لغزش شامل: کاربری اراضی، لیتولوژی، بارندگی، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، شاخص حمل رسوب آبراهه و شاخص رطوبت توپوگرافی تهیه و رقومی شدند. سپس از قطع دادن متغیرهای مستقل و وابسته، میزان زمین لغزش در هر طبقه از معیارها محاسبه گردید. سپس براساس روابط موجود در مدل LNRF وزن دهی هر یک از طبقات صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که بیشترین سطح لغزش در سازندهای در بردارنده واحدهای مارن گچی و ماسه ای، شیل کربناته با میان لایه هایی از ماسه سنگ، شیل توفی و توف سبز و در طبقات شیب 20-5 درصد و در جهت شمالی به وقوع پیوسته است. از طرف دیگر طبقات کاربری مرتع و کشاورزی، طبقات فاصله از آبراهه 600-0 متر و بارش 300-266 میلی متر بیشترین ناپایداری ها را به خود اختصاص داده است. همچنین طبقات 10-5/7 شاخص رطوبت توپوگرافی و طبقات بیشتر از 12 شاخص حمل رسوب آبراهه بیشترین حساسیت به زمین لغزش را نشان داده اند. همچنین در این منطقه میزان وقوع لغزش با فاصله از گسل ها رابطه مستقیم داشته است و نشان دهنده عدم تأثیر این گسل ها در وقوع لغزش در منطقه بوده است. انتظار می رود که بر پایه این نتایج، بهترین برنامه ریزی برای حوضه آبریز قمرود- الیگودرز به ویژه در راستای احداث سازه هایی نظیر راه های ارتباطی، ساخت و ساز های مسکونی و تأسیسات به منظور کاهش هزینه های محیط زیستی و اقتصادی صورت پذیرد.
تحلیل اثر ارتباطات یکپارچه بازاریابی و فناوری اطلاعات پیشرفته بر ارزش ویژه برند گردشگری سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت و توریسم درمانی یکی از حوزه هایی است که می تواند نقشی به سزا در جهت توسعه گردشگری ایفا نماید. با توجه به هزینه پایین درمان در ایران نسبت به کشورهای دیگر و وجود تعداد زیاد متخصص مجرب و مختلف پزشکی در کشور در صورت برنامه ریزی و بازاریابی دقیق می توان گردشگران سلامت زیادی را به کشور جذب کرد. در این پژوهش به بررسی اثر ارتباطات یکپارچه بازاریابی و فناوری اطلاعات پیشرفته بر ارزش ویژه برند(تصویر برند، کیفیت درک شده برند و وفاداری به برند) در گردشگری سلامت پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق در زمره ی تحقیقات توصیفی پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش، گردشگران بیمارستان مهر تهران می باشد. تحلیل های آماری نیز با استفاده از نرم افزار اس، پی اس، اس و آموس انجام و در آزمون تحلیل مسیر فرضیه ها نیز از روش رگرسیونی استفاده شده است. یافته ها پژوهش حاکی از آن است ارتباطات بازاریابی یکپارچه بر تصویر برند و کیفیت درک شده اثرگذار می باشد و فناوری اطلاعات پیشرفته بر تصویر برند، کیفیت درک شده برند و وفاداری به برند تاثیر مثبت و معناداری دارد. تصویر برند شهر، کیفیت درک شده از خدمات و وفاداری به برند، سبب ارتقای ارزش ویژه برند شهر می شود که خود در جذب گردشگر سلامت تاثیر بسزایی دارد.
مدل فرایندی توسعه پایدار گردشگری جمهوری اسلامی ایران (نظریه ای داده بنیاد با تاکید بر برنامه های پنج ساله ی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
25 - 73
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در ایران متناسب با تحولات سیاسی، فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشته است. اسناد بالادستی این صنعت، به خوبی می تواند جایگاه آن را مشخص کند. در تحقیق حاضر، توسعه پایدار گردشگری در برنامه های پنج ساله-ی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور مورد بررسی و با به کارگیری نظریه داده بنیاد در قالب مدلی از عوامل علی، زمینه ساز، مداخله گر، راهبردها و پیامدهای توسعه پایدار گردشگری تصویری کلان از این اسناد ارائه داده است. از بین جامعه آماری تحقیق ( برنامه های پنج ساله ی توسعه) با روش نمونه گیری نظری 80 گزاره (ماده) انتخاب و با کدگذاری آن ها 374 مفهوم اولیه (کد باز) شناسایی شد. سپس با لحاظ اشتراکات محتوایی کدهای باز، 47 مقوله فرعی و 18 مقوله اصلی تولید گردید. مزیت این تحقیق در مقایسه با سایر تحقیقات پیشین، شناسایی مدل فرایندی توسعه پایدار گردشگری جمهوری اسلامی ایران به همراه شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدهاست. بنا بر مدل بدست آمده مقوله های اصلی شامل: مقوله های علی (نگرانی های زیست محیطی و موقعیت ژئوپولتیک ایران)، مقوله محوری (توسعه پایدار گردشگری)، مقوله های زمینه ای (مشارکت و انسجام ذی نفعان گردشگری، آموزش و پژوهش گردشگری)، مقوله های مداخله گر (حس مکان گردشگری، مدیریت مالی گردشگری، ایمنی و امنیت در گردشگری، روش های نوین تکنولوژیکی گردشگری و حکمرانی خوب گردشگری)، مقوله های پیامدی (برنامه ریزی و سیاستگذاری گردشگری، بازاریابی گردشگری، مدیریت سبز گردشگری، مدیریت حمل و نقل پایدار گردشگری و کنترل و نظارت گردشگری) و مقوله های پیامدی(غنای فرهنگی جوامع میزبان، حفاظت از منابع گردشگری و رفاه و کیفیت زندگی جوامع میزبان) در یک چارچوب پارادایمی، همپیوند شده اند.
ایرانِ پُرهمسایه و سیاست خارجیِ چندهمسایگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران، کشوری است پرهمسایه؛ با همسایگانی گونه گون و ناهمانند. گونه گونیِ همسایگی دربرگیرنده ی گوناگونیِ ویژگی های جغرافیایی، منزلت های استراتژیک، وابستگی های سیاسی، دغدغه های امنیتی، و خصلت های ژئواکونومیک است؛ و، ناهمانندیِ همسایگی، دربرگیرنده ی خصلت های فرهنگی و تاریخی و تمدنیِ بسیارناهمانند است که همسایگانِ پانزده گانه ی ایران را، به حوزه های بسیارناهمگون، تبدیل کرده است. درپیش گرفتنِ یک سیاست خارجی چندگانه گرا و برگشتن از یک سیاست خارجیِ تک چهره، پیش انگاشته ی نوشتارِ پیشِ رو است. هدفِ بنیادین نوشتار، افزون بر توصیفِ وضعیت سیاست خارجی ایران، تجویزِ تغییر در ماهیت و عملکرد سیاست خارجی ایرانِ پساانقلاب اسلامی است. برای برآوردنِ منظور نوشتار، نگارنده با برساختنِ سه مقوله ی کشورِ میانه گاهی، کشور راهرویی، کشور پیوندی کوشش کرده است تا نشان دهد که کشور چندمنطقه ای/ فرامنطقه ای ایران، نمی تواند از یک منطق و رفتار در سیاست خارجی، بهره گیری نماید؛ به ویژه آن که، سیاست خارجی انقلابیِ ایرانِ پساانقلاب، برچسبِ تک راستایی خورده است. در نوشتار، از یک بسته ی مفهومی برساخته، بهره گیری شد تا نشان داده شود که تجویزِ نگارنده برای ترکِ سیاست خارجی تک چهره و درپیش گرفتنِ سیاست خارجی چندچهره، مستدلّ است. بن مایه ی روش شناختی نوشتار، تجویز است؛ بنابراین، ماهیت پژوهش، هنجاری است. یافته ی تجویزیِ نوشتار، توصیه به ترکِ تکْ راستایی در سیاست خارجی انقلابی و درپیشْ گرفتنِ سیاست خارجیِ پساانقلابیِ چندراستایی است. نقطه ی آغازِ سیاست خارجیِ پساانقلابیِ چندراستا، درافکندنِ سیاست خارجی چندهمسایگی است.
بررسی چالشهای منطقه گرایی و اتحاد در شورای همکاری خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۹
10.22067/pg.v4i9.71887
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی یکی از سازوکارهای مهم برای همکاری و توسعه منطقه ای در میان کشورهای همجوار است که از نیمه دوم سده بیستم، مورد توجه قرار گرفت. در جنوب غرب آسیا، شورای همکاری خلیج فارس مهمترین سازمان منطقه ای است که اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و از ابتدای دهه 1980 متشکل از شش کشور جنوبی خلیج فارس یعنی عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر، بحرین و عمان به وجود آمد. شورای همکاری علیرغم گذشت حدود چهار دهه از پیدایش آن، برای تکامل منطقه گرایی و اتحاد منطقه ای با چالشهای اساسی مواجه است. بر این اساس، این پژوهش به دنبال بررسی موانع و چالشهای فرا روی شورای همکاری در چارچوب منطقه گرایی است. این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی و با نگاه تاریخی انجام شده است و داده های مورد نیاز تحقیق به شیوه کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شورای همکاری خلیج فارس در فرایند منطقه گرایی، منطقه سازی ناقص را انجام داده و به منظور تکامل منطقه گرایی و اتحاد منطقه ای با چالشهای اساسی سیاسی، هویتی، امنیتی و اقتصادی مواجه است. بر این اساس،تکامل منطقه گرایی و اتحاد منطقه ای در شورای همکاری امری بعید و دور از دسترس است.
محیط امنیتی ژئوپلتیک اسرائیل و دگرهای هویتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
130 - 148
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با اشاره ضمنی به مفروضاتی درباره ویژگی های درون گفتمانی سازنده اسرائیل، مبتنی بر عناصر سازنده هویتی و چگونگی ایجاد دگر های هویتی در این جامعه، با استفاده از نظریه سازه انگاری و همچنین نگاه به ارتباط این عناصر با سرزمین موعود، نقش محیط امنیتی ژئوپلتیک اسرائیل را با توجه به شرایط خاص تاریخی و جغرافیایی این واحد سیاسی بر تشدید دگر سازی در اسرائیل و گفتمان هویتی حاکم برآن مورد بررسی قرار داده و در این راستا به پردازش اجمالی دگر های اسرائیل در منطقه و سیاست امنیتی این رژیم پرداخته، و تأثیر آن بر سیاست خارجی این رژیم را مورد بررسی قرار داده است. با توجه به خاص بودن و بسته بودن جامعه اسرائیل که تحت سیطره گفتمان ایدئولوژیک جدا سازنده و غیریت ساز یهودیت افراطی قرار دارد، سؤال اصلی این نوشتار این است: محیط امنیتی اسرائیل چگونه در غیریت سازی هویتی آن تأثیر گذاشته؟ و این تأثیر به چه صورتی بوده است؟ فرضیه مقاله هم این است که محیط خاص امنیتی پیرامون اسرائیل اگر چه نقش اصلی را در تصمیمات و رفتارهای دگر سازانه اسرائیل بازی نکرده، لیکن در تقویت این رفتار دگرسازانه بسیار مؤثر بوده و رفتار خاص اسرائیل در محیط خارجی و اتخاذ تصمیمات سیاست خارجی خاص را رقم زده است. اگرچه چارچوب نظری این مقاله نظریه سازه انگاری است، لیکن از رهنمود های واقع گرایانه نیز استفاده شده است. روش به گار گرفته شده در این مقاله نیز تحلیلی-تاریخی است.
نظریه گریز (تبیین واگرایی در نظامهای سیاسی – اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
173 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، وضع نظریه گریز است. این نظریه، قابلیت تبیین رفتارهای نظام های منطقه ای و هرگونه نظام/سیستم/تشکل/ائتلاف اجتماعی-سیاسی و نیز پیش بینی سرانجام آنها را دارد. در خصوص نظام های منطقه ای به عنوان ائتلاف های جغرافیایی، هدف نظریه گریز تبیین فرایند شکل گیری چالش های واگرایی در این نوع نظام ها است. این نظریه با معرفی مفروضات منطقی، الزامات و مقتضیات گریز یک عضو از ائتلاف های منطقه ای را شناسایی کرده است و با معرفی اصول، مفروضات بنیادی، شاخص ها و عوامل، مقیاس تحلیل و حوزه ها، چارچوبی نظری برای مطالعه، فهم و پیش بینی کنش ها و وضعیت آینده نظام های منطقه ای ارائه داده است. به دیگر سخن، نظریه گریز به این پرسش های بنیادی پاسخ داده است؛ چرا و چگونه در یک نظام منطقه ای، گسست به وجود می آید؟ با مطالعه رفتار نظام های منطقه ای، چگونه می توان به پیش بینی نوع و نحوه رفتار آن ها در آینده دست یافت؟ برخورداری از چه شاخص ها، وضعیت و عرصه هایی می تواند بسترهای گسست و جدایی یک یا چند عضو از یک نظام منطقه ای را محقق سازد؟ چه نمونه های تاریخی را در راستای نظریه گریز می توان به عنوان شاهد ذکر کرد؟ در نظام های منطقه ای موجود، چه پیش بینی هایی را می توان درباره آینده این نظام ها بهدست داد؟ نظریه گریز با مقیاس تحلیلی میان فردی تا جهانی، می تواند نوع و نحوه گسست در تشکل ها، نهادها و سیستم های اجتماعی-سیاسی را تبیین و رفتارهای احتمالی آن در آینده را پیش بینی کند.
تحلیل الگوهای همدید خطرآتش سوزی در جنگل های شمال ایران (استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
19 - 36
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی جنگل ها به دلیل نوسانات عناصر اقلیمی کاهش رطوبت، افزایش دما، وزش باد و استقرار الگوهای همدید به عنوان یک مخاطره محیطی ناشی از گرمایش جهانی در سال های اخیر روند روبه افزایش داشته است. ایران با استقرار در منطقه ای با اقلیم خشک و نیمه خشک سهم کمی از جنگل های جهان را دارد که همین مقدار نیز درنتیجه آتش سوزی و تخریب انسانی به شدت در حال کاهش است. استان گلستان در ساحل دریای خزر به دلیل دریافت بارش بیشتر و تعدیل دما یکی از رویشگاه های جنگلی کشور است. جنگل های این استان در سال های اخیر دچار آتش سوزی های زیادی گردیده است. این پژوهش با استفاده از داده های اقلیمی سطح زمین و جو بالا، خصوصیات فیزیوگرافی و داده های آتش سوزی دوره آماری 1392-1384 با روش محیطی به گردشی در استان گلستان انجام گرفته است. طبق بررسی ها 38% در تابستان و 29% آتش سوزی ها در فصل پاییز، بیشتر آتش سوزی ها در دامنه های شمالی و شمال غربی البرز و درشیب 3-0 درصد و ارتفاعی 729- 0 متر از سطح دریا رخ داده اند. تحلیل اقلیمی این پدیده نیز افزایش 2 تا 6 درجه سانتی گراد، عدم ریزش بارش، کاهش رطوبت، افزایش سرعت باد در روز آتش سوزی نسبت به روز قبل و در جو بالا وجود موج گرمایی، افزایش ضخامت جو در تراز 1000- 500 را نشان می دهد. از نتایج دیگر تفاوت الگوی جریان بادها در دو فصل سرد و گرم است. در فصل سرد سال حاکمیت جریان های جنوبی با ایجاد گرمباد (باد گرمیچ) و در فصل گرم سال تسلط زبانه پرفشار آزور در ایران و یک کم فشار حرارتی در بیابان های ترکمنستان شرایط مناسبی جهت وزش های شمالی ایجاد نموده و باعث رخداد آتش سوزی یا گسترش آن می گردد. لذا با کمک عوامل ذکر شده موثر درآتش سوزی به ویژه پیش بینی های همدید می توان نسبت به کاهش خسارات آن در چارچوب مدیریت ریسک اقدام نمود.
بررسی تأثیر توسعه گردشگری بر تقویت قدرت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش قدرت ملی یکی از اهداف مهم کشورها است و همواره برای دستیابی به آن تلاش میشود. قدرت ملی که دارای مولفه های بسیار زیادی است در وزن ژئوپلیتیک کشورها نقش مهمی دارد. امروزه کشورها برای دستیابی به قدرت ملی، گردشگری را مورد توجه قرار می دهند. ایران یکی از ده کشور بزرگ دنیا از لحاظ برخورداری از انواع جاذبه های گردشگری اعم از تاریخی، مذهبی، طبیعی محسوب می شود که میتواند از این فرصت در جهت تقویت قدرت ملی خود استفاده نماید. لذا مطالعه حاضر با هدف تبیین اهمیت گردشگری در تقویت قدرت ملی ایران، به دنبال پاسخگویی به این سوال است که توسعه گردشگری چگونه موجب تقویت قدرت ملی ایران میشود؟ روش تحقیق، توصیفی– تحلیلی و به شیوه پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، خبرگان و متخصصان در حوزه گردشگری و قدرت ملی میباشند که 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان بررسی شد، و سطح پایایی پرسشنامه نیز با روش آلفای کرونباج تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تحلیل واریانس اندازه های مکرر (GLMRM) و t تک نمونهای استفاده شده است. یافتههای نشان میدهد که توسعه گردشگری بر تقویت قدرت ملی ایران با میانگین 3.92 بسیار تأثیرگذار است. همچنین تأثیر گردشگری بر ابعاد اقتصادی (4)، سیاسی (3.91) و اجتماعی- فرهنگی (3.86) قدرت ملی ایران معنادار بوده است. همچنین یافتهها در خصوص تأثیر گردشگری بر مؤلفههای قدرت ملی نیز نشان داد که توسعه گردشگری بیشترین تأثیر را بر مؤلفه های افزایش درآمد ملی (4.39)، تقویت بخش خصوصی (4.13) و تقویت سیاست خارجی (4.07) دارد. در مجموع، نتایج پژوهش نشان میدهد که توسعه گردشگری با افزایش درآمد، تولید، اشتغال زایی، تقویت بخش خصوصی، توسعه تجارت، افزایش عدالت، تقویت سیاست داخلی و خارجی، افزایش رفاه، آموزش، افزایش انسجام و همبستگی ملی و تبادلات فرهنگی بطورهمزمان، هم باعث تقویت و توسعه اقتصادی کشور در سطح ملی و بین المللی خواهد شد، هم در شناساندن چهره واقعی کشور و ملت ایران به جامعه جهانی اثرگذار خواهد بود، و همچنین سیاست داخلی و خارجی کشور را تقویت خواهد کرد و در نهایت با تقویت قدرت ملی موقعیت و منزلت ژئوپلیتیک کشور در سطح منطقهای و جهانی افزایش بیشتری خواهد یافت.
بررسی جزیره حرارتی در ارتباط با آلودگی هوا در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلودگی هوا یکی از علل ایجاد جزیره حرارتی شهر است که در شهرهای بزرگ از جمله اصفهان به دلیل تراکم بالای جمعیت و به دنبال آن افزایش تعداد روزهای آلوده، رخداد آن در سال های اخیر رو به افزایش بوده است. در این پژوهش به دلیل فقدان داده های دمایی سطح شهر، ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 8 و با بهره گیری از روش آلگوریتم پنجره مجزای سوبرینو دمای سطح زمین (LST) محاسبه گردید و در ادامه جزیره حرارتی شهر با استفاده از روابط آماری بدست آمد. نتایج نشان داد اختلاف دمای LST با دمای خاک در عمق 5 سانتیی متری در موقعیت ایستگاه های هواشناسی به طور متوسط 1/4 سلسیوس است و در حداکثر مقدار به 9/5 درجه می رسد. بررسی دمای هوای تخمین زده شده برای شهر اصفهان نشان داد اختلاف دمای جزیره حرارت هوای شهری و دمای پیرامونی شهر در زمان رخداد حداکثر آلود گی بیشتر است. نقشه های جزیره حرارتی و نقشه های توزیع آلودگی بر یکدیگر انطباق داشته و نواحی آلوده تر دارای دماهای بالاتری بوده اند. همچنین روابط همبستگی بین نقشه توزیع آلودگی و نقشه جزیره حرارتی شهر اصفهان در سطح معناداری تأیید شد و در روزهای با آلودگی بیشتر، ضرایب همبستگی مذکور قوی تر هستند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر قابلیت کارآفرینی زنان روستایی: مطالعه موردی زنان کارآفرین روستاهای شهرستان بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
75 - 96
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر قابلیت کارآفرینی زنان روستایی شکل گرفت. جامعه آماری تحقیق را 56 نفر از زنان کارآفرین روستاهای شهرستان بهشهر تشکیل دادند که به روش سرشماری بررسی شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن با کسب نظر استادان دانشگاه و کارشناسان مربوط و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (892/0) تأیید شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS20 استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه ای معنی دار بین عوامل سیاست گذاری، اجتماعی- فرهنگی، فنی و اقتصادی با قابلیت کارآفرینی وجود دارد؛ و قابلیت کارآفرینی 93/33 درصد زنان مورد مطالعه در سطح خوب و 07/16 درصد آنها در حد ضعیف است. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که متغیرهای عوامل سیاست گذاری و اجتماعی- فرهنگی 7/22 درصد از تغییرات قابلیت کارآفرینی زنان روستایی را تبیین می کنند.
توسعه صنعت گردشگری از طریق برندسازی صنایع دستی (مورد مطالعه: صنایع دستی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
226 - 240
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف توسعه گردشگری اصفهان از طریق برندسازی برای برای صنایع دستی اصفهان از طریق مدل PCDL انجام گرفته است. پژوهش از نوع پژوهشهای آمیخته (کیفی و کمی) می باشد که در مراحل مختلف تحقیق از روشهای کیفی و کمیِ دلفی فازی، کارت امتیازی متوازن و توصیفی پیمایشی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته در بخش کیفی و پرسشنامه در بخش کمی است. جامعه آماری بخش کیفی خبرگان صنایع دستی و در بخش کمی مشتریان صنایع دستی بود. نمونه گیری بخش کیفی قضاوتی هدفمند و در بخش کمی به روش تصادفی انجام شد. نتایج مرحله اول شناسایی دو عامل کیفیت و قیمت به عنوان ویژگی های تعیین کننده خرید صنایع دستی و تعیین صنایع قلمزنی، فرش، ملیله دوزی و خاتم سازی، بعنوان صنایع دستی برجسته اصفهان در مقایسه با رقبای دیگر بود. در مرحله دوم نشان و لوگوی مناسب شناسایی گردید. در مراحل بعد مشخص شد معیارهای مشتری و فرآیندهای داخلی در سطح مطلوب و معیارهای رشد و مالی در سطح نامطلوب بوده و در نهایت راهبرهای ارتقا برند ارایه شد.
مؤلفه های ژئوپلیتیکی سیاست خارجی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
1 - 25
حوزههای تخصصی:
روابط خارجی روسیه پس از یک دوره بی ثباتی و درگیری با مسائل و دشواری های گوناگون در دهه ۱۹۹۰، از سال ۲۰۰۰ و با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین به یک وضعیت به نسبت متعادلی رسید. ارزیابی بسیاری از تحلیلگران از سیاست خارجی روسیه این است که مسکو با استفاده از مزیت های ژئوپلیتیکی خود به دنبال احیای جایگاه یک قدرت بزرگ است. در این مقاله با شاخص بندی سیاست خارجی روسیه، نویسندگان توضیح می دهند چرا بدون توسل به نظریه های کلانتر ژئوپلیتیک و روابط بین الملل، با استفاده از نظریه واقع گرایی نوکلاسیک می توان به تجزیه و تحلیل سیاست خارجی روسیه با توجه به به تأثیر مؤلفه های ژئوپلیتیکی پرداخت. مفروض نویسندگان این است که از آغاز هزاره سوم نوعی تداوم و پیوستگی در سیاست خارجی روسیه وجود داشته که به شناخت مؤلفه ها و متغیرهای دخیل در آن و تاحدی پیش بینی سیاست خارجی روسیه در آینده نزدیک کمک کرده است. بر اساس یافته های پژوهش آنان، نظریه واقع گرایی و به طور ویژه واقع گرایی نوکلاسیک، برای تحلیل سیاست خارجی روسیه مناسب به نظر می رسد. واقع گرایی نوکلاسیک نه تنها از قدرت بیشتری برای وزن دادن به مؤلفه های مؤثر بر سیاست خارجی روسیه، بلکه از قدرت بیشتر برای تبیین انگیزه ها، اهداف، فرآیند تصمیم گیری و رفتارهای آن برخوردار است. در واقع گرایی نوکلاسیک به دولت تنها یک بازیگر منفعل نیست. واقع گراهای نوکلاسیک به جای این فرضیه که دولت ها در جستجوی امنیت هستند، این فرض را در نظر می گیرند که دولت ها به دلیل بی اطمینانی ناشی از آنارشی بین المللی، به دنبال کنترل و شکل دادن به محیط بین المللی هستند. بر این اساس دولت ها بدون در نظر گرفتن بسیاری از روش ها که ممکن است منافع آنها را تعریف کند، در پی افزایش نفوذ و گسترش توان عملیاتی خود هستند.
ریسک تولید گندم پائیزه متأثر از وقوع شرایط حدی اقلیمی ناشی از تغییر اقلیم (مطالعه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
175 - 194
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی شاخص های حدی موثر بر عملکرد گندم آبی در استان خراسان رضوی در دوره های گذشته و آینده صورت گرفته است. بدین منظور از داده های روزانه دمای حداقل، حداکثر و بارش در 20 ایستگاه همدیدی و تبخیرسنجی استان خراسان رضوی با دوره آماری 2011-1982 استفاده شده است. همچنین از داده های روزانه پروژه CORDEX در دوره 2050-2021 با دو سناریو RCP2.6 و RCP8.5 جهت دوره آینده بهره گرفته شده است. مقادیر عملکرد در دوره های فوق با مدل واسنجی و ارزیابی شده AquaCrop شبیه سازی شده است. مقدار متوسط عملکرد در دوره گذشته 79/3 تن در هکتار و در دوره آینده با سناریو 6/2 و 5/8 به ترتیب برابر با 88/4 و 24/5 تن در هکتار به دست آمده است. علت افزایش مقدار محصول در شرایط تغییراقلیم آینده مربوط به افزایش دما و افزایش غلظت دی اکسیدکربن می باشد. نتایج تحلیل های رگرسیونی شاخص های حدی موثر نشان می دهد که در هر دو دوره، شاخص های حدی موثر از جنس دما بوده و شاخص های حدی بارشی به عنوان شاخص حدی موثر شناخته نشده اند. بر اساس احتمال وقوع و میزان خسارت زایی شاخص های حدی کاهنده عملکرد، مقدار ریسک تولید در نقاط مختلف محاسبه شده و پهنه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که در مناطق شمالی و مرکزی ریسک زیاد تا متوسط و در نقاط جنوبی ریسک تولید کم مشاهده می شود. درصد مساحت نواحی با ریسک کم و خیلی کم در دوره های آینده کاسته شده و بر درصد مساحت نواحی با ریسک متوسط تا خیلی زیاد افزوده می شود. این امر نشان دهنده آن است که با وجود بیشترشدن عملکرد در آینده، از مساحت مناطق با قابلیت کشت گندم با میزان ریسک کم از لحاظ وقوع شاخص های حدی آسیب زا کاسته خواهد شد.