فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه تطبیقی مولفه های تاثیرگذار بر انتزاع استان ها پس از انقلاب اسلامی از منظرجغرافیای سیاسی و علوم منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرحکومتی برای اداره قلمرو سرزمینی خود ناگزیر است که کشور را به واحدهای ا داریِ کوچک تر تقسیم کند. این تقسیم متاثر از ساختار حاکمیت سیاسی است. تمرکزگرایی شاخصه اصلی اکثر نظام های سیاسی ایران در دوران پیش و پس از انقلاب 1357 بوده است. در ایران پس از انقلاب، مرجع واجد صلاحیت جهت تغییر تقسیمات کشوری در سطح استان ها، مجلس شورای اسلامی است. هدفِ مقاله حاضر، پژوهشی بین رشته ای میان جغرافیای سیاسی و علوم منطقه ای جهت تشخیص دلایل تاثیرگذار بر چگونگی صورت بندی تقسیمات کشوری است. روش پژوهش حاضر تلفیقی از روش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی است و دامنه شمول آن به لحاظ موضوعی با توجه به عناصر چهارگانه فضا شاملِ انتزاع، نام گذاری، تعیین مرکزیت و تعیین حدود استان جدید است. پرسشِ پژوهش حاضر ناظر بر چیستی مولفه های مورد بحث در صحن علنی مجلس شورای اسلامی جهت تعیین عناصر چهارگانه سازماندهی سیاسی فضا می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، مولفه های جمعیت، وسعت،شعاع عملکرد مراکز اداری و کوچک سازی برای همگنی در تعیین سطح، مولفه های هویت نواحی و مجاورت همگن در تعیین محدوده، مولفه های جمعیت و شاخص های اداری در تعیین مرکزیت و مولفه های هویت یابی فرهنگی(قومی-زبانی) و هویت بخشی از سوی حاکمیت سیاسی در تعیین نام، از مولفه های تاثیرگذار در ناحیه بندی سیاسی فضا بوده اند.
بررسی تطبیقی عوامل و موانع پذیرش شیوه های نوین آبیاری در بین کشاورزان (مطالعه موردی: شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شالوده اقتصاد روستایی بر فعالیت های کشاورزی استوار است و یکی از قدیمی ترین مسائل در کشاورزی، مسئله آبیاری است. قرار گرفتن گستره وسیعی از ایران زمین در اقالیم خشک و نیمه خشک جهان از یک سو و از سوی دیگر توزیع نامناسب زمانی و مکانی بارش، کمبود منابع آب و نیز مسئله انتقال آن از مسیرهای طولانی از چالش های اساسی این بخش است که همواره پیش روی دست اندرکاران اجرایی قرار دارد. در این راستا، یکی از راهکارهای موجود به کارگیری سیستم های آبیاری تحت فشار است. پژوهش تحلیلی توصیفی حاضر به منظور شناخت عوامل اجتماعی اقتصادی مؤثر در پذیرش سیستم های آبیاری تحت فشار و ارزیابی تأثیر این سیستم ها در نواحی روستایی با پیمایشی در شهرستان میاندوآب انجام گرفت. بدین منظور، در نمونه گیری تصادفی از 162 بهره بردار آبیاری مدرن شهرستان، 80 نفر انتخاب شدند و به همین تعداد نیز کشاورزانی که از روش های سنتی آبیاری استفاده می کردند، برگزیده شدند. نتایج مطالعه نشان داد متغیرهای اجتماعی فردی (شامل سن، تحصیلات، شغل اصلی، محل سکونت، تبلیغ و ترویج و علایق شخصی) و متغیرهای اقتصادی (شامل مقیاس مزارع، مالکیت ماشین آلات، اعتبارات دولتی، تأمین برق ارزان، حمایت و همکاری دولتی در اجرا و محدودیت منابع آب)، اثر معناداری در پذیرش سیستم های تحت فشار دارند و کاربرد این روش ها از طریق افزایش در عملکرد، افزایش در سطح زیر کشت و کیفیت محصول، تسهیل عملیات آبیاری و کاهش هزینه ها و صرفه جویی در مصرف آب، نوسانات درآمدی بهره برداران مدرن را کاهش داده است و با افزایش رضایت شغلی آنها، انگیزه ماندگاری را ارتقا داده است.
میزان توان و توزیع فضایی سرمایه های ارسالی مهاجران بین الملل در بخش بهداشت و درمان (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه از سرمایه های ارسالی مهاجران بین المللی به عنوان یکی از ابعاد مالی و سرمایه گذاری در کشورهای در حال توسعه نام می برند. در بُعد عمومی، سرمایه های ارسالی مهاجران عمدتاً در بخش های کالبدی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و بهداشت و درمان سرمایه گذاری می گردند. در شهرستان لامرد به عنوان محدوده پژوهش، اینگونه سرمایه گذاری ها در بخش های مختلف و از جمله در بخش بهداشت و درمان هزینه شده است. اینکه اینگونه سرمایه ها به چه میزان و با چه الگوی توزیعی در سطح بخش های سیاسی و اداری برای دسترسی به تأسیسات بهداشت و درمان هزینه گردیده اند، از مسائل عمده پژوهش به حساب می آید. از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی توزیع فضایی سرمایه های ارسالی مهاجران در بخش بهداشت و درمان شهرستان لامرد پرداخته است. نتایج مطالعات اسنادی و اکتشافی حاکی از 88 اقدام عمرانی شامل ساخت انواع مراکز بهداشتی و درمانی و تأسیسات و تجهیزات پشتیبان این بخش است. برآورد اعتباری این اقدامات بر قیمت پایه سال 1391 بیش از 410 میلیارد ریال بوده است. تحلیل فضایی میزان دریافت سرمایه های ارسالی مهاجران در چهار بخش مرکزی، اشکنان، علامرودشت و چاه ورز نشان می دهد که مدیریت عرصه های جغرافیایی در توزیع سرمایه های ارسالی مهاجران وجود نداشته است. بر اساس استانداردهای پیشنهادی برای خدمات بهداشت و درمان، توزیع فضایی خدمات پایه (خانه های بهداشت و مراکز بهداشت و درمان) از وضعیت مناسب برخوردار و توزیع فضایی خدمات تخصصی (بیمارستان، درمانگاه و مجتمع های خدمات درمانی) شاهد عرصه های دارای توان بالاتر از میزان جمعیت و کاملاً برخوردار (مرکزی و اشکنان) برخوردار (علامرودشت) و محروم (چاه ورز) را نشان می دهد.
پدیده های جغرافیایی و بینش اسلامی، نمونه شهرک حضرت ابوالفضل (ع)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و پهنه بندی ویژگی های جغرافیایی کشت پسته در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف شناخت ویژگی های جغرافیایی مؤثر در کشت درخت پسته، در استان زنجان و پهنه بندی نواحی مستعد کشت این محصول انجام شده است. برای انجام این مطالعه، از داده های 12 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک، 5 ایستگاه کلیماتولوژی و 15 ایستگاه باران سنجی منطقه مورد مطالعه و ایستگاه های مجاور استان استفاده شده است. برای انجام پهنه بندی نواحی مستعد کشت، از تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در قالب مدل های بولین و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. بر این اساس، با استفاده از نرم افزارArc/GIS10 ، نقشه های هم ارزش تهیه ش ده، و سپس ماتریس دودوئی هر یک از لایه ها به ترتیب اهمیت در نرم افزار Idrisi ترسی م و میزان اهمیت هر یک از عناصر مشخص گردید. در نهایت با تلفیق نقشه ها در محیط Arc/GIS10 نقشه نهایی استخراج شد. نتایج به دست آمده حاکی از این است که تنها محدوده های شمال غرب و شمال شرق، شامل دو ایستگاه آببر و ماهنشان، از لحاظ شرایط جغرافیایی، محدودیتی برای کشت درخت پسته ندارند و در نتیجه، پتانسیل کشت این محصول در این نواحی وجود دارد. در نهایت مشخص گردید که مدل سلسله مراتبی (AHP) به دلیل دقت و توجه به جزئیات، نتایج بهتری را نسبت به مدل بولین ارائه می دهد.
امکان سنجی نواحی مستعد توسعة اکوتوریسم در شهرستان تالش با بهره گیری از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور اجتناب از پیامدهای نامطلوب گردشگری، توسعة آن باید اندیشیده شده باشد. یکی از اولین اقدام ها جهت حصول به این مهم، شناسایی مکان های مناسب برای توسعة گردشگری و برنامه ریزی زمین است که در نهایت به الگوی بهینة توسعة مقصد گردشگری منجر می شود. شهرستان تالش به دلیل برخورداری از جاذبه های کم نظیر طبیعی، از منظر اکوتوریسم دارای پتانسیل های بسیار مناسبی است؛ اما، متأسفانه عدم مدیریت صحیح گردشگری و توسعة ناپایدار آن، با روندی فزاینده منجر به نابودی این منابع منحصر به فرد شده است. لذا، در این پژوهش با هدف شناسایی پهنه های مستعد توسعة اکوتوریسم بر آن شدیم تا ضمن شناسایی بهترین مکان ها، راهکارهایی جهت توسعة پایدار اکوتوریسم در شهرستان تالش ارائه دهیم. بدین منظور با بهره گیری از ابزار GIS و با استفاده از مدل اکولوژیکی اکوتوریسم برای ایران، پهنه های مستعد توسعة اکوتوریسم شناسایی شد. یافته ها حاکی از آن است که 406 کیلومترمربع از پهنه های شهرستان مناسب برای اکوتوریسم متمرکز و 1541 کیلومترمربع، مناسب برای توسعة اکوتوریسم گسترده است. همچنین، بخش مرکزی از بیشترین توان برای توسعة اکوتوریسم متمرکز و گسترده برخوردار است.
ژئوپولیتیک: ارایه تعریفی جدید
حوزههای تخصصی:
پتانسیل سنجی نیروگاه بادی با استفاده از روش Fuzzy-AHP در محیط GIS (مطالعه موردی: شمال شرق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش جهت پتانسیل سنجی احداث نیروگاه بادی در استان های خراسان رضوی و شمالی، معیارها و زیر معیارهای مختلفی مدنظر قرار گرفته است. برای فازی سازی معیارها براساس نظرات کارشناسی و بررسی تحقیقات صورت گرفته، نقاط کنترل و نوع تابع فازی برای هر یک از لایه ها براساس درجه بندی عضویت آن ها در محدوده صفر و یک در نرم افزار IDRISI مشخص گردید. سپس با توجه به اهمیت تلفیق اطلاعات، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی به لایه ها انتخاب و به کمک نرم افزار Expert choice پیاده سازی گردید. سپس از نرم افزار ArcGIS، به منظور تحلیل فضایی و همپوشانی لایه ها استفاده شد و بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات، استان های خراسان رضوی و شمالی از نظر قابلیت احداث نیروگاه بادی به چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف تقسیم گردیدند. در نهایت نتایج حاصله نشانگر آن است که مناطق عالی جهت احداث نیروگاه بادی در منطقه مورد بررسی، در محدوده جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه در ایستگاه تربت جام با مساحتی معادل 97/222565 هکتار (018/0 درصد) قرار دارد. علاوه بر این، مناطق خوب با مساحتی بالغ بر 81/1817573 هکتار (17/0 درصد) شامل ایستگاه های حوالی تایباد و خواف، گلمکان، سرخس، رشتخوار، بردسکن، نیشابور، سبزوار، بجنورد، جاجرم و فردوس می باشند. می توان در آینده با احداث نیروگاه بادی در این مکان ها از انرژی تجدید پذیر باد که عاری از هرگونه آلودگی می باشد، نهایت استفاده را برد.
انفجار جمعیت
منبع:
محیط شناسی ۱۳۵۵ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
پیوندهای روستایی شهری، شبکة بازارهای دوره ای و توسعة ناحیه ای (مورد مطالعه: سکونت گاه های پیرامونی کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوندهای روستایی شهری در قالب شبکه های تعاملی منطقه ای طی دو دهة اخیر، به ویژه در متون جغرافیایی تجزیه وتحلیل شده است. در حوزة پیوندهای اقتصادی، می توان شبکة بازارهای دوره ای را یکی از مهم ترین بازارها قلمداد کرد که در شرایط پایدار اجتماعی اقتصادی به عملکرد های دوسویه و مثبت منجر می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش شبکة بازارهای دوره ای در توسعة ناحیه ای در پیرامون کلانشهر تهران است. این تحقیق به شیوة توصیفی تحلیلی با شرکت 199 غرفه دار و 384 خریدار در 49 بازار دوره ای پیرامون کلانشهر تهران انجام گرفت. برای سنجش عوامل مؤثر بر شکل پذیری شبکة بازارهای دوره ای، پنج شاخص اندازة جمعیت، سهم عمده فروشان شهری، سهم فروشندگان دوره گرد شهری و روستایی، سهم محصولات کشاورزی و غیرکشاورزی و سهم شبکة حمل ونقل درون ناحیه ای انتخاب شد. نتایج نشان داد اندازة جمعیت و ایفای نقش همگرای فروشندگان دوره گرد شهری و روستایی در ارتباط با گسترش شبکة حمل ونقل درون ناحیه ای در برپایی و دوام شبکة بازارهای دوره ای روستایی شهری و توسعة ناحیه ای اثرگذار است. توجه به ارتقای شاخص های سهم عرضة مستقیم محصولات کشاورزی و غیرکشاورزی روستایی به این بازارها به منظور توسعة متوازن روستایی شهری پیشنهاد می شود.
جغرافیا و بازدید علمی
حوزههای تخصصی:
بررسی رقابتهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی پاکستان و ایران در ایجاد کریدور شمالی جنوبی اوراسیا: مزیتها و تهدیدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان تاکنون بیشتر شاهد مسیرهای ترانزیتی بین شرق و غرب عالم بوده است که اتکای بسیار زیادی به مسیرهای اقیانوسی داشته و از این رو، ارتباطات شمالی جنوبی با اتکای به خشکیها کمتر شکل گرفته است. این مسأله باعث مشکلات زیادی و از جمله افزایش هزینه های حمل و نقل شده است. دیدگاه های ژئواکونومی و نیاز کشورهای محصور در خشکی ابرقاره اوراسیا و ارتباطات شمال و جنوب این ابرقاره، ضرورت شکل گیری کریدور جنوبی شمالی را به وجود آورده است. مسیر ایران از مبدأ بندر چابهار به آسیای مرکزی و حوزه قفقاز و اتصال به روسیه، و مسیر پاکستان از مبدأ بندر گوادر به استان سین کیانگ چین و در ادامه به مناطق پیرامونی مهمترین گزینههای ایجاد کریدور ارتباطی شمال جنوب است. این تحقیق با روش توصیفی و تحلیل مقایسهای به دنبال ارزیابی هر یک از این کریدورها با نگاه ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مسیر کریدور ایران به لحاظ بعد بین المللی، امنیتی و اقتصادی از مزیتهای بیشتری نسبت به کریدور پاکستان برخوردار است.
بررسی گرد و غبار و ارزیابی امکان پیش بینی آن در استان اردبیل با استفاده از مدل ANFIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
107-124
حوزههای تخصصی:
بررسی و ارزیابی پدیده گرد و غبار و ریزگردها یکی از ارزش های مهم در زمینه مدیریت مخاطره اقلیمی و محیطی در خاورمیانه بویژه مناطق خشک و غرب و جنوب و قسمت های مرکزی ایران می باشد. روش ها و طرح های مطالعه این پدیده و مدیریت آن از اهمیت و ارزش های زیادی برخوردار می باشد. با توجه به مطالعات انجام شده در رابطه با پدیده گرد و غبار بر اساس روش های پیش بینی با خطای کم در تناقض و کم می باشد، ارزیابی ویژگی های گرد و غبار و پیش بینی آن باعث کاهش خسارات جبران ناپذیر حاصل از آن تاثیرگذار می باشد. برای این کار، در این تحقیق به پایش گرد و غبار و ارزیابی پیش بینی آن در استان اردبیل با استفاده از مدل ANFIS پرداخته شد . داده های مورد استفاده در این تحقیق، مقدار گرد و غبار در دوره آماری مربوطه به هر ایستگاه از بدو تاسیس تا سال 2016 می باشد. پدیده گرد و غبار در بازه زمانی مشاهده و پیش بینی شده برای ارزیابی ویژگی گرد و غبار و مدل سیستم تطبیقی ANFIS برای پیش بینی پدیده گرد و غبار استفاده شد. با توجه به یافته های حاصل در این تحقیق، در پایش و پیش بینی وضعیت گرد و غبار درصد فراوانی وقوع در سال های مشاهده شده بیش ترین مقدار حداکثر فراوانی گرد و غبار در ایستگاه اردبیل با مقدار 74 درصد و کم ترین آن در مشکین شهر 8 درصد بوده است. در سال های پیش بینی شده بیش ترین مقدار حداکثر فراوانی گرد و غبار در ایستگاه خلخال با مقدار 67/61 درصد و کم ترین آن در مشکی ن شهر 10 درصد بوده است. از نظر مقدار شدت گرد و غبار ایستگاه اردبیل شدیدتر از بقیه ایستگاه ها است. از نظر شدت خشکسالی که مورد بررسی قرار گرفت هر 5 ایستگاه مورد مطالعه دارای گرد و غبار می باشند به عبارتی مقدار گرد وغبار بالای 74 درصد را می توان مشاهده کرد. برای 5 ایستگاه مورد مطالعه ب رای 18 سال آینده با استفاده از کدهای که به صورت دستی حاصل شده به تفکیک ایستگاه ها در سری زمانی به دست آمد که بیش ترین میانگین خطای آموزشی در ایستگاه پارس آباد مغان با مقدار 0/091 درصد و کم ترین مقدار آن در ایستگاه گرمی با مقدار 0/001 درصد به حاصل شد.
نقش سامانههای بندالی در چرخندزایی روی شرق دریای مدیترانه و بررسی نقش آن در سیل روی منطقه غرب ایران در مارس 2000(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق تلاش دارد تا نقش سامانههای بندالی را در چرخندزایی سطحی روی شرق دریای مدیترانه مشخص سازد اما توجه خاص به سیل در استان های غربی ایران در طی مارس 2000 دارد و سعی دارد تا نقش سامانه بندالی را در سیل ایران نشان دهد. دادههایی که در این تحقیق بکار رفتهاند شامل نقشههای سطوح فوقانی، فشار در تراز متوسط دریا با فاصلههای 12 ساعته در طی 16 تا 26 مارس 2000 از مرکز NCEP هستند. دادههای دما، فشار و رطوبت با فاصلههای 3 ساعته و کل بارش روزانه 19 ایستگاه مهم ایران نیز از 1 تا 30 مارس 2000 بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که ناوه جناح شرقیِ سامانة بندالی اقیانوس اطلس عامل اصلی جاری شدن سیل روی مناطق غرب ایران بود؛ در طی فعالیت سامانه بندالی در شرق دریای مدیترانه، انشعاب در رودباد در نزدیکی پشته ثانوی روی ایران به وقوع پیوسته است و در نتیجه سامانههای کمفشاری نزدیک غرب ایران را تشدید کرده است؛ بسط و توسعه سامانه کمفشار سودانی سبب افزایش نیرومندی ناوه شرقی سامانه بندالی و منتج به جاری شدن سیل روی غرب ایران شده است.
الکساندرفون هومبولت بنیانگذار جغرافیای نو
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل موانع ژئوپلیتیکی مناسبات اقتصادی ایران جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولاً برقراری روابط تجاری اقتصادی عمیق بین کشورها، مستلزم وجود بسترها و زمینه های هم تکمیلی است. بسترهای و زمینه های هم تکمیلی در برقراری روابط اقتصادی، همچون ظرف اصلی و بستر پویای روابط تجاری اقتصادی بین کشورها عمل می کنند. روابط تجاری اقتصادی ایران با جمهوری آذربایجان نیز از این امر مستثنا نیست. در روابط اقتصادی بین ایران و جمهوری آذربایجان، تعلقات ژئوپلیتیکی گوناگونی، از جمله اشتراکات تاریخی، فرهنگی و وابستگی های فضایی جغرافیایی بین طرفین، شاکله اصلی بسترهای هم تکمیلی است؛ با این حال طبق شواهد و مستندات موجود، روند جاری در روابط تجاری اقتصادی ایران و جمهوری آذربایجان در قیاس با روابط اقتصادی جمهوری آذربایجان با رقبای ایران در منطقه، اصلاً رضایت بخش نیست. در واقع با توجه به وضعیت موجود، سؤال پژوهش حاضر این است که با وجود چنین وابستگی های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی توانمند یا فضای کاملاً بارور برای تعمیق مناسبات تجاری اقتصادی بین ایران جمهوری آذربایجان، مهم ترین دلایل ژئوپلیتیکی ضعف در مناسبات طرفین چیست؟ در همین راستا، طبق نتایج این پژوهش، مناسبات اقتصادی بین ایران و جمهوری آذربایجان از وجود موانع ژئوپلیتیکی همچون اختلافات طرفین در زمینه رژیم حقوقی دریای خزر، تبعات سیاسی ژئوپلیتیکی بحران قره باغ، تقابل رویکردهای ناسیونالیستی طرفین و مناسبات راهبردی جمهوری آذربایجان با ایالات متحده آمریکا و اسرائیل رنج می برد؛ اگرچه دلایل سیاسی نیز در وقوع وضعیت جاری در مناسبات اقتصادی طرفین بی تأثیر نیست، بررسی آن از مجال این پژوهش خارج است.