ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴٬۲۳۴ مورد.
۶۱.

اولویت بندی موانع مشارکت مردمی در اجرای طرح های بیابان زدایی: تجربه جوامع محلی از اجرای طرح های بیابان زدایی در شهرستان گرمسار، استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیابان زدایی شاخص فریدمن مشارکت گرمسار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
بیابان زایی موضوع پیچیده ای است، که هم ناشی از فرآیندهای طبیعی و هم فعالیت های انسانی است. این امر شامل تخریب زمین در اثر عوامل مختلفی مانند فرسایش بادی و آبی، تخریب پوشش گیاهی و کاهش منابع آب است. توسعه پایدار انسانی، به سه عنصر کلیدی بستگی دارد: مردم، منابع و مشارکت. هدف از این پژوهش، شناسایی معیارها و شاخص های مؤثر بر عدم مشارکت پایدار جوامع روستایی در طرح های بیابان زدایی، اولویت بندی این معیارها و شاخص ها بر اساس دیدگاه ساکنان محلی و ارائه راهکارهایی برای افزایش مشارکت روستائیان می باشد. جوامع در طرح های بیابان زدایی این تحقیق، روستاهای غیاث آباد، شورقاضی و محسن آباد شهرستان گرمسار می باشند، که دارای طرح های موجود بیابان زدایی هستند. بعد از ارزیابی اولیه مناطق، صحبت با ساکنین محلی، معیارها و شاخص های مناسب جهت تهیه پرسشنامه مشخص گردید و بین افراد توزیع گردید. جهت تحلیل پرسشنامه ها، آزمون فریدمن برای اولویت بندی شاخص ها استفاده شده است. نتایج نشان داد، که معیار آموزشی، مهم ترین معیار عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی از دیدگاه جوامع محلی (رتبه 69/2) می باشد و معیارهای اجتماعی (63/2)، اقتصادی (35/2) و برنامه ریزی (33/2) از دیدگاه جوامع محلی در مراحل بعدی اولویت قرار گرفتند. همچنین، آزمون فریدمن نشان داد، که از دیدگاه جوامع محلی، شاخص عدم استفاده از گروه های مروج بومی، به ترتیب با میانگین رتبه 72/11 و 33/10 به عنوان مهم ترین شاخص موثر بر عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی شناسایی شدند.
۶۲.

واکاوی زمانی-مکانی تمرکز بارش و پهنه بندی آن در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مازندران بارش شاخص تمرکز بارش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
این پژوهش به بررسی الگوهای مکانی و زمانی تمرکز بارش در استان مازندران می پردازد. لذا داده های بارش هشت ایستگاه هواشناسی در بازه زمانی 2002 تا 2021 مورد استفاده قرار گرفت و برای تحلیل داده ها از شاخص تمرکز بارش (PCI) استفاده شد. نتایج نشان داد بالاترین مقادیر PCI در مناطق غربی استان، به ویژه بابلسر و نوشهر، مشاهده شده که حاکی از تمرکز شدید بارش در فصول مشخصی است. در مقابل، مناطق شرقی استان توزیع یکنواخت تری از بارش را نشان می دهند. علاوه بر این، بررسی نوسانات بین سالانه PCI حاکی از روند افزایشی در برخی ایستگاه هاست که نشان دهنده افزایش تمرکز بارش در سال های اخیر است. تحلیل الگوهای مکانی PCI نیز نشان می دهد که مناطق جنوب غربی و شرقی استان، به دلیل عوامل توپوگرافی و فاصله از دریای خزر، تمرکز نسبی بارش را در ماه های خاصی تجربه می کنند. در مقابل، مناطق شمالی و شمال غربی استان به دلیل تأثیر سیستم های جوی مدیترانه ای و تغییرات اقلیمی اخیر، توزیع نامنظم و فصلی بارش را نشان می دهند. نتایج این پژوهش بر اهمیت در نظر گرفتن تغییرات مکانی و زمانی تمرکز بارش در مدیریت منابع آب و فرایندهای هیدرولوژیکی استان مازندران تأکید دارد. روند افزایشی PCI نشان می دهد که تدوین استراتژی های سازگار برای مقابله با چالش های ناشی از وقوع رویدادهای شدید بارش و دوره های خشک طولانی مدت ضروری است
۶۳.

تحلیل راهکارهای سازگاری جوامع محلی با اثرات بادهای 120 روزه سیستان (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان نهبندان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جوامع محلی مدیریت مخاطرات بادهای 120 روزه سازگاری شهرستان نهبندان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۴۹
مقدمه: برخی از فرایندهای طبیعی در تلفیق و تعامل با سایر رخدادها و الگوهای رفتاری جوامع تبدیل به مخاطرات خسارت باری می شوند که پایداری و بقای اجتماعات به مدیریت و واکنش مناسب در برابر آنها بستگی دارد. بادهای 120 روزه شرق کشور از این دست فرایندهای طبیعی هستند که از دیرباز تداوم داشته است. امروزه تغییرات اقلیمی و خشکسالی ناشی از آن، بر اثرات بادهای 120 روزه در ابعاد مختلف زندگی اجتماعات محلی دامن زده است. هدف: مطالعه حاضر به بررسی اثرات این بادها در 10 روستای شهرستان نهبندان و همچنین تحلیل مهمترین اقدامات 240 نفر نمونه از ساکنین منطقه برای سازگاری و رویارویی با این اثرات پرداخته است. روش شناسی تحقیق: برای تعیین مهمترین اثرات و اقدامات روستاییان برای سازگاری، ابتدا مصاحبه نیمه ساختار یافته ای با تعدادی از خبرگان و کارشناسان سازمان های درگیر در مساله صورت گرفته و پس از تحلیل مصاحبه ها، شاخص ها و متغیرها استخراج و مبنای طراحی پرسشنامه ساختاریافته ای برای ارزیابی اثرات و اقدامات اجتماعات محلی قرار گرفته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو این پژوهش شامل 10 روستای دهستان بندان از شهرستان نهبندان است که بیشتر در معرض و مسیر بادهای 120 روزه قرار دارند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که در تمام ابعاد اثرات بادهای 120 روزه، سطح معناداری پایین تر از آلفا (05/0) است که بیانگر اثرات شدید آن در بعد زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. از طرفی در بررسی اقدامات مقابله ای توسط مردم بیشترین اقدامات در بعد اجتماعی - فرهنگی با مقدار 47/3 صورت گرفته در حالی که کمترین اقدامات در بعد زیست محیطی با مقدار 20/3 انجام شده است. نتایج: نتایج بیانگر این است که از بین اثرات متعدد بادهای مذکور، بیشترین اثرات در بعد زیست محیطی است و با توجه به اینکه بعد زیست محیطی منابع عمومی دارد و منافع فردی در آن کمتر احساس می شود، اقدامات مدیریتی آن توسط خود روستاییان کمتر و بیشتر توسط نهادها مورد حفاظت قرار می گیرد. در حالی که مهمترین اقدامات توسط روستاییان برای مقابله در بعد اجتماعی- فرهنگی صورت گرفته است.
۶۴.

برآورد عمق سیلاب در رودخانه قم رود با ترکیب ویژگی های هیدرولیکی رودخانه و ژئومورفیک حوضه آبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطرات سیل مدل اشل متغیر سیل حوضه قم رود مدل هیدرولیک ژئومورفولوژی عمق آب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۶
به منظور برنامه ریزی، مدیریت و بهره برداری از منابع آب و زمین، آگاهی نسبت به تغییرپذیری فضایی منابع هم چنین درک رفتار پاسخ حوضه به منظور مدل سازی فرآیندهای فیزیکی نقش اساسی بسیار مهمی دارد. حوضه قم رود به دلیل قرارگیری در مناطق خشک و نیمه خشک و شرایط اقلیمی و ژئومورفولوژی خاص، مستعد سیلاب های ناگهانی می باشد. به دلیل کمبود داده های هیدرومتری و توپوگرافی با دقت بالا در حوضه، استفاده از مدل های هیدرولیکی منجر به نتایج دقیقی از ویژگی های هیدرولیکی سیلاب نمی شود. در چنین شرایطی، روش های که مبتنی بر ویژگی های ژئومورفولوژیک حوضه باشد، می تواند کمک کننده باشد. روش مورد استفاده در این مقاله روش اشل متغیر سیل (VFS) می باشد که ویژگی های هیدرولیکی رودخانه را با مشخصات ژئومورفیک حوضه به منظور برآورد عمق آب در رودخانه ناشی از سیلاب با دوره بازگشت های مختلف را ترکیب می کند. میزان عمق آب برای دوره بازگشت مختلف دو، پنج، ده، بیست و پنج، پنجاه و صد سال مورد بررسی قرار گرفت در هر دوره بیشترین میزان عمق آب در قسمت های نزدیک به خروجی و کمترین میزان عمق آب در قسمتهای بالادست رودخانه می باشد. بررسی ها نشان می دهد که ارتباط مستقیمی بین میزان عمق آب و مساحت زیرحوضه وجود دارد. نتایج این تحقیق می تواند برای حوضه های فاقد آمار هیدرومتری و توپوگرافی با دقت بالا به منظور برآورد سرعت اوج و عمق سیلاب مورد استفاده قرار گیرد.
۶۵.

بررسی نقش حکمروایی شهری در کاهش مخاطرات بافت تاریخی شهرها از منظر رهیافت بازآفرینی (مورد مطالعه: بافت تاریخی شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمروایی شهری بازآفرینی آزمون فریدمن عدالت محوری بافت فرسوده سمنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
بافت های کهن سمنان جزئی از پیکره و بدنه این شهر است و دارای ارزش های کالبدی، عملکردی، اقتصادی و فرهنگی است که با قابلیت ها و توان های بالقوه خود، یک سرمایه ملی محسوب می شود. این کالبد و ساختار در معرض تهدیدات بنیادی بوده و نیازمند تشخیص مسائل، چالش ها و ساماندهی آنها برای جلوگیری از مخاطرات می باشد. الگوی حاکم بر پژوهش به لحاظ هدف، شناختی - ارزیابی؛ به لحاظ روش، اسنادی کتابخانه ای و میدانی؛ از نظر زمانی، مقطعی و از نظر نوع داده، کمی -کیفی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده و 380 مورد به عنوان حجم نهایی نمونه برای پژوهش تعیین شدند و شیوه انتخاب پاسخگویان از میان ساکنان محدوده مورد مطالعه، با نمونه گیری تصادفی انجام شده است. تجزیه و تحلیل ها در محیط Spss انجام و از آزمون های آماری مانند؛ تی تست، فریدمن و تاکسنومی عددی برای تجزیه و تحلیل ها استفاده شده است. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که متغیرهای حکمروایی خوب شهری، در سطح کمتر از 05/0 معنادار و وضعیت متوسطی در بافت فرسوده شهر سمنان دارند. همچنین نتیجه آزمون تأیید نمود که بهترین وضعیت مربوط به شاخص عدالت محوری با میانگین رتبه ای 24/4 بوده است. نتیجه آزمون همچنین نشان داد که وضعیت بازآفرینی بافت فرسوده ضعیف بوده می باشد. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد که تفاوت معناداری بین رتبه متغیرها وجود دارد. بر اساس میانگین رتبه ها، متغیر امنیت با میانگین 4.997 در رتبه نخست و پس از آن به ترتیب آموزش، اقتصاد، بهداشت، فرهنگ، خدمات شهری و ورزش قرار گرفتند. همچنین نتایج تحلیل ها برای 27 شاخص نشان می دهد که ارزش های اجتماعی و توسعه انسانی بالاترین میانگین ها را دارند. شاخص های مرتبط با هویت تاریخی، توسعه درونی و بهداشت نیز عملکرد خوبی داشته اند. در مقابل، مشارکت مردمی ضعیف ترین عملکرد را داشته است. اکثر شاخص ها مانند مسئولیت پذیری، هویت، دل بستگی، تعامل، درآمد و زیرساخت ها در سطح متوسط به بالا قرار دارند.
۶۶.

پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در جاده ماسال به گیلوان با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی زمین لغزش شبکه عصبی یادگیری ماشین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
زمین لغزش به عنوان یکی از خطرناک ترین مخاطرات طبیعی در نواحی کوهستانی همواره تأسیسات انسانی به ویژه جاده ها و محورهای ارتباطی را تهدید می کند و رخداد آن خسارات جانی و مالی بسیاری را همراه دارد لذا مطالعه و شناخت این مخاطره در جهت پهنه بندی خطر وقوع آن امری ضروری است. هدف از این پژوهش پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در جاده ماسال به گیلوان با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی می باشد. الگوریتم شبکه عصبی جزوه یکی از بهترین مدل های یادگیری ماشینی شناخته می شود که در عین سادگی توانایی حل مسائل پیچیده در امر پیش بینی و طبقه بندی را دارد. لذا در این جهت برای پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش 9 عامل تأثیرگذار به ترتیب: 1- زمین شناسی 2-پوشش گیاهی 3- شیب 4- کاربری اراضی 5- فاصله از جاده 6-جهت شیب 7- ارتفاع 8- فاصله از گسل 9- فاصله از رودخانه استفاده شده است. بنابراین داده ها بعد از تهیه و پیش پردازی وارد نرم افزار متلب 2018 شده و مدل سازی الگوریتم شبکه عصبی با 9 نورون ورودی 8 نورون میانه و 1 نورون خروجی طراحی و اجراشده و نتایج نشان داد که چهار عامل که بیش ترین ارزش وزنی را داشته به ترتیب مربوط به لایه های شیب با مقدار 24/0 درصد، پوشش گیاهی با مقدار 17/0 درصد، عامل فاصله از گسل با مقدار 14/0 درصد، زمین شناسی با مقدار 11/0 می باشد. و صحت سنجی نهایی از خروجی با استفاده از نمودار ROC نشان داد که مقدار AUC عدد 854/0 در بخش آموزش و 971/0 در بخش تست شبکه هر دو در حالت بسیار مطلوب قرار دارند و میزان خطا بسیار پایین است.
۶۷.

تحلیل شاخص های سلامت محیط زندگی با رویکرد حق به محیط سالم (مورد مطالعه: منطقه 20 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل فضایی سلامت شهری محیط زندگی منطقه 20 تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
سلامت جسم و روان در گرو زیستن در یک محیط سالم است. عوامل و پدیده های گوناگونی سلامت محیط زندگی را تعیین می کنند و شناخت آنها، زمینه ساز برنامه ریزی ارتقاء آنهاست. هدف این تحقیق، واکاوی مؤلفه های تاثیرگذار بر سطح سلامت محیط زندگی در منطقه 20 شهرداری تهران و آشکارسازی الگوی نابرابری فضایی آنهاست. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده و در آن از داده های اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. برای توصیف و تحلیل داده ها، از توابع آماری و توابع سیستم اطلاعات جغرافیایی به ویژه ابزار تحلیل فضایی و درون یابی فضایی استفاده شده است. بر اساس تحلیل یافته های تحقیق، میانگین 29/2 در دامنه ارزش گذاری 1 تا 5، دلالت بر سطح ضعیف سلامت محیط شهری در محدوده مورد مطالعه دارد. بیشترین ضعف مربوط به مؤلفه های بعد اقتصادی به ویژه در میزان پس انداز، قدرت خرید کالاهای فرهنگی، توانایی مالی برای انجام سفرهای تفریحی و سرانه زیربنای مسکونی نمایان است. دسترسی به فضای سبز و بوستان های شهری و با ارزش متوسط 43/3 و 55/4 وضعیت مطلوب تری را نسبت به سایر شاخص ها نشان می دهند. از نظر توزیع مکانی نیز شاخص ها، در حاشیه های منطقه، سطح سلامت محیط به مراتب نامطلوب تر از پهنه های داخلی نمایان می سازند. گستردگی بافت فرسوده، ساخت و سازهای غیررسمی و وسعت نسبتاً زیاد فضاهای متروکه از عوامل داخلی مهم افت سطح سلامت محیط هستند. اما تأثیرپذیری محله های حاشیه ای منطقه در سه ضلع شرقی، جنوبی و غربی به دلیل مجاورت منطقه با حریم شهر در بالاترین سطح است. استقرار صنایع آلاینده، عبور کانال های فاضلاب شهری، فراوانی کارگاه های غیرمجاز و فاقد استاندارد، فزونی و تراکم مشاغل غیر رسمی، سکونت و اشتغال غیرقانونی اتباع بیگانه بیشترین تأثیر را بر افت سطح سلامت محیط حاشیه ها گذاشته است. با آن که سطح سلامت محیط در کل منطقه زیر متوسط بوده، تمایز بین محله های درونی و حاشیه ای از نظر دسترسی به مؤلفه ها و شاخص های شهر سالم محرز شده و بیانگر الگوی نابرابر مرکز حاشیه است که در نتیجه آن، وضعیت حق دسترسی به محیط سالم در محله های درونی منطقه به طور نسبی بهتر از محله های حاشیه ای پدیدار گردیده است.
۶۸.

شناسایی و تحلیل موانع پذیرش بلاکچین در صنعت گردشگری با به کارگیری ماتریس تأثیرات متقاطع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلاکچین گردشگری موانع پذیرش میک مک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۳۱
فنّاوری بلاکچین با ارائه راه حل های نوآورانه بخش گردشگری را متحول می کند. یکی از مهم ترین الزامات به کارگیری هر فنّاوری، شناسایی موانع و چالش های پذیرش آن است؛ بااین حال بلاکچین بستری است که هنوز به طور گسترده درک و پذیرش نشده است. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی و تحلیل موانع پذیرش بلاکچین در صنعت گردشگری است. برای استفاده اثربخش از بلاکچین، باید موانع پذیرش به دقت شناسایی و تحلیل شوند تا تأثیرات منفی آن ها به حداقل برسد؛ البته زمان زیادی طول می کشد که بلاکچین به بخشی جدایی ناپذیر از صنایع تبدیل شود. جامعه آماری این پژوهش شامل ۲۲ نفر از متخصصان بلاکچین و کارشناسان صنعت گردشگری است و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه است. یازده مانع از مقالات انتخاب و از روش میک مک برای دسته بندی متغیرها براساس قدرت محرک و وابستگی استفاده شد. نتایج نشان داد که «فقدان دانش، تخصص و سرمایه انسانی»، «فقدان استانداردسازی» و «فقدان مقررات دولتی» به منزله متغیرهای محرک، مهم ترین موانع پذیرش بلاکچین در صنعت گردشگری هستند که تمرکز روی آن ها کاربردهای مؤثری در آینده بلاکچین در گردشگری دارد. اولین نتیجه اساسی این مطالعه، بررسی موانع ازطریق علیت است که موجبات تسهیل فرایند تصمیم گیری برای سیاست گذاران و برنامه ریزان خط مشی درگیر در این فرایند را فراهم می کند. نتایج مطالعه حاضر به سازمان ها کمک می کند تلاش ها و اقدامات خود را برای مدیریت زمان و منابع اولویت بندی کنند. علاوه براین، شدت روابط بررسی شده بین موانع دیدگاه ها و ادراکات صنعت گردشگری و کارشناسان دانشگاهی را برای تحلیل روابط بهبود بخشد.
۶۹.

بررسی نقش میانجی نشاط اجتماعی در رابطه بین بازاریابی اجتماعی و انگیزه برای شرکت در فعالیت های فراغتی ورزشی (مطالعه موردی: سالمندان استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشاط اجتماعی ورزش بازاریابی اجتماعی سالمندان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۵
 ورزش یک پدیده اجتماعی وسیع و جهانی است که در زندگی جوانان و بزرگ سالان ریشه دارد و مشارکت ورزشی کیفیت زندگی افراد را ارتقا می دهد و تأثیر آشکاری بر ابعاد فیزیکی، روانی و اجتماعی دارد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی نقش میانجی نشاط اجتماعی در رابطه بین بازاریابی اجتماعی و انگیزه برای شرکت در فعالیت های فراغتی ورزش (مطالعه موردی: سالمندان استان اردبیل) بود. روش تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر سالمندان فعال در باشگاه های ورزشی و پارک ها بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوهن، 318 نفر تعیین شدند که 10 درصد به حجم نمونه اضافه و درنهایت350 نفر تعیین شدند و با توجه به وجود پرسش نامه های ناقص، 339 پرسش نامه تجزیه و تحلیل شد. ابزار اندازه گیری پرسش نامه های استاندارد بودند که روایی محتوا، همگرا و واگرا تأیید شد. پایایی هر سه پرسش نامه ازطریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل فرضیه های تحقیق، از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار اس پی اس اس۱۹ و آموس۲۳ استفاده شد. نتایج این پژوهش حاکی از تأثیر بازاریابی اجتماعی بر انگیزه شرکت در فعالیت های فراغتی ورزشی، تأثیر بازاریابی اجتماعی بر نشاط اجتماعی و تأثیر نشاط اجتماعی بر انگیزه شرکت در فعالیت های فراغتی ورزشی است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که ایجاد انگیزه شرکت در فعالیت های فراغتی ورزشی سالمندان در جهت نشاط اجتماعی، نیازمند انجام برنامه ریزی بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت است و بهتر است که این نوع برنامه ریزی با رویکرد بازاریابی اجتماعی باشد تا بتوان به اهداف مدنظر رسید.
۷۰.

بررسی مخاطره سیلاب از طریق مدل های SWAT و SIMHYD در حوضه آبریز کَرگانرود تالش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبیه سازی رواناب مدل SWAT مدل SIMHYD سیل حوضه کرگانرود تالش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۱۲
امروزه با پیشرفت و گسترش ابزارهای هیدرولوژیکی و صرفه جویی در زمان، هزینه و در شرایط بحرانی به منظور اقدامات مدیریتی برای کاهش خسارت های ناشی از سیل، استفاده از چنین ابزارهایی باعث سهولت در امر شبیه سازی حوضه های آبریز شده است. در پژوهش حاضر از مدل SWAT به عنوان یک مدل نیمه توزیعی و از مدل SIMHYD به عنوان یک مدل یکپارچه جهت برآورد رواناب حوضه آبریز کَرگانرود تالش استفاده شده است. بدین منظور از داده های مشاهداتی در محدوده زمانی 2006 تا 2018 مربوط به ایستگاه های سینوپتیک تالش، آستارا، بندرانزلی و ایستگاه هیدرومتری هشتپر بهره گرفته شده است. در مدل سازی توسط مدل SWAT ضرایب N2 و R2 به عنوان تابع هدف در مرحله واسنجی دبی ماهانه به ترتیب 61/0 و 62/0 و در مرحله اعتبارسنجی به ترتیب 67/0 و 70/0 به دست آمد که نشان دهنده نتایج قابل قبولی در شبیه سازی پیک رواناب و سیل ایجاد شده در این حوضه داشته است. در واسنجی و اعتبارسنجی مدل SIMHYD نیز نتایج قابل قبولی به دست آمد. به گونه ای که ضرایب N2 و R2 در مرحله واسنجی به ترتیب 710/0 و 8511/0 و در مرحله اعتبارسنجی به ترتیب 625/0 و 9496/0 حاصل شد. مدل SWAT به دلیل ماهیت نیمه توزیعی خود از دقت بالاتری در شبیه سازی سیلاب حوضه موردمطالعه نسبت به مدل SIMHYD برخوردار است؛ زیرا این مدل در بازه زمانی روزانه نیز به خوبی پیک رواناب را شبیه سازی می کند، درصورتی که مدل SIMHYD با افزایش کیفیت داده ها در بازه زمانی ماهانه نتایج رضایت بخشی در این حوضه دارد.
۷۱.

بررسی پیش نشانگر ابر زلزله در زمین لرزه ۱۳۹۶ ازگله کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش نشانگر ابر زلزله زلزله ازگله گسل زاگرس مرتفع متئوست-۸

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
ابر زلزله، پیش نشانگری باستانی و عینی است که گاه چند روز پیش از وقوع زلزله، بر فراز گسل مسبب زلزله و اغلب در نزدیکی رومرکز آن تشکیل می شود. مهم ترین مشخصه ابر زلزله، جوشیدن آن از زمین و ساکن ماندن آن برای ساعاتی در آسمان است. هدف این پژوهش، یافتن ابر زلزله بزرگ ازگله در سال ۱۳۹۶ با تفسیر چشمی در تصاویر ماهواره متئوست-۸ و سپس بررسی ویژگی های آن ابر با استفاده از محصولات همان ماهواره است. با جستجو در تصاویر مادون قرمز، ابر زلزله ازگله شناسایی گردید و نشان داده شد که سرچشمه ای زمین شناسی دارد و تشکیل چنین ابری در آنجا مرسوم نیست. زلزله ازگله، نزدیک به گسل زاگرس مرتفع (HZF) رخ داده بود، ولی ابر آن ۱۲ روز پیشتر و حدود ۷۰۰ کیلومتر دورتر از رومرکز زلزله و در قطعات دیگری از همان گسل، در خطی به طول ۱۶۰ کیلومتر تشکیل شده بود. بررسی ها نشان داد این ابر مرتفع، از دو بخش تشکیل شده است: سرچشمه ای پرفشار و دنباله ای رقیق شده در دست باد. همچنین در این پژوهش، ابر زلزله متوسط سی سخت در سال ۱۳۹۹ نیز شناسایی گردید که ۶ روز پیشتر و نزدیک به رومرکز زلزله تشکیل شده بود. جستجوی چشمی ابر زلزله از زمین و فضا، یک سرگرمی علمی همگانی، به ویژه برای هواشناسان آماتور با استفاده از تصاویر ماهواره ای است. پدیدار شدن ابر زلزله بر فراز یک گسل، هشداری برای رخداد احتمالی زلزله ای قریب الوقوع در آن گسل است، که البته نیاز به بررسی های بیشتری دارد.
۷۲.

واکاوی چند دهه ای تغییرات تابش تجمعی روزانه فرابنفش سطحی در ایران و همبستگی آن با تغییرات ازون کلی و ابرناکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوشه بندی سلسله مراتبی پهنه بندی تابش روزانه آزمون من-کندال پایگاه داده ERA5 روند تابش فرابنفش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۹۳
تابش فرابنفش خورشیدی رسیده به سطح زمین تأثیر بیولوژیکی قابل توجهی بر سلامت انسان، حیوانات، گیاهان و اکوسیستم های زمینی و آبی دارد. پایش مستمر تغییرات شدت تابش فرابنفش و ازون کلی در ایران فقط در دو ایستگاه انجام می شود که در دوره هایی به خاطر مشکلاتی ازجمله کالیبراسیون و هزینه سنگین نگهداری با مشکلاتی مواجه شده است. این مشکلات انگیزه استفاده از دیگر منابع اطلاعاتی نظیر ماهواره ها و داده های باز تحلیل را در طیف های مهم الکترومغناطیسی خورشید فراهم می نماید. در پژوهش حاضر، تابش تجمعی روزانه فرابنفش-مرئی (انتگرال کلی تابش فرابنفش-مرئی از طول موج 200 تا 440 نانومتر) حاصل از پایگاه داده بازتحلیل ERA5، ازون کلی و درصد ابرناکی مربوط به دوره آماری 1979-2020 در گستره ایران موردبررسی قرار گرفت. منطقه موردمطالعه با استفاده از روش خوشه بندی سلسله مراتبی به 8 خوشه تقسیم و بررسی روند در سری داده ها با استفاده از آزمون من-کندال انجام شد. نتایج میانگین شدت تابش تجمعی فرابنفش-مرئی(UV-VIS200-440) نشان داد در مقیاس سالانه در نواحی شمال و شمال غرب کشور (خوشه های 5، 6، 7 و 8) روند مثبت وجود دارد، اما در سایر مناطق روند معنی داری مشاهده نشد. مطالعه سری زمانی ازون کلی کشور نیز نشان داد در هر 8 خوشه مطالعه شده ازون کلی در سال های 1979 الی 2000 روند کاهشی معنی دار و از سال 2001 میلادی به بعد روند افزایشی معنی دار را تجربه نموده است. در این پژوهش به منظور تخمین تابش در نقاط فاقد ایستگاه، روابط رگرسیونی خطی بین تابش تجمعی(200 الی 440 نانومتر) با ازون کلی و ابرناکی در مقیاس های ماهانه، فصلی و سالانه استخراج شدند. بررسی ضرایب همبستگی بین سری زمانی تابش فرابنفش-مرئی (200 الی 440 نانومتر) با ابرناکی و ازون کلی نشان داد در هر سه مقیاس زمانی ماهانه، فصلی و سالانه، تابش با ابرناکی همبستگی قوی تری نسبت به ازون کلی دارد. به طوری که در مقیاس سالانه بیشترین ضریب همبستگی تابش فرابنفش-مرئی با ابرناکی 81./0 و برای ازون کلی 25/0 به دست آمد.
۷۳.

بررسی نقش تغییرات اقلیمی در خطر وقوع آتش سوزی در جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رژیم آتش سوزی احتمال خطر وقوع آتش سوزی تغییر اقلیم ناحیه رویشی زاگرس عرصه های منابع طبیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۵۵
آتش سوزی یکی از عوامل تهدیدکننده جنگل ها و مراتع ایران به شمار می رود. سالانه هزاران هکتار از جنگل ها و مراتع زاگرس طعمه حریق می شوند. طی سال های اخیر بخش وسیعی از جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویراحمد در اثر آتش سوزی از بین رفته است. تحقیق حاضر به منظور بررسی نقش تغییرات پارامترهای اقلیمی در وقوع آتش سوزی های جنگل ها و مراتع این استان انجام شد. برای این منظور هم رابطه زمانی و هم رابطه مکانی بین متغیرهای اقلیمی و آتش سوزی بررسی شد. داده های متغیرهای اقلیمی (1400-1385) از سازمان هواشناسی ایران و داده های آتش سوزی (تعداد، وسعت و موقعیت مکانی) در دوره 1400-1385 از اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کهگیلویه و بویراحمد به دست آمدند. رابطه بین متغیرهای اقلیمی و آتش سوزی طی زمان موردمطالعه، براساس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل های رگرسیونی حاصل شد. پس از تهیه نقشه موقعیت آتش سوزی ها و نقشه های پارامترهای اقلیمی با روش های درون یابی، رابطه مکانی بین متغیرهای اقلیمی و وقوع حریق با روش رگرسیون لجستیک به دست آمد. مدل سازی احتمال خطر وقوع آتش سوزی، با استفاده از 70 درصد موقعیت آتش سوزی ها و روش رگرسیون لجستیک انجام شد. به منظور ارزیابی کارایی روش رگرسیون لجستیک از 30 درصد موقعیت آتش سوزی ها و روش سطح زیرمنحنی (AUC) استفاده شد. برای ارزیابی صحت نقشه احتمال خطر وقوع آتش سوزی از ماتریس خطا و شاخص صحت کلی استفاده شد. نتایج رابطه زمانی نشان داد که تعداد آتش سوزی رابطه معنی داری با میانگین سرعت باد فصلی داشت. نتایج رابطه مکانی نشان داد که میانگین درجه حرارت فصلی مهمترین متغیر در وقوع آتش سوزی بود. نتایج ارزیابی کارایی و صحت سنجی روش رگرسیون لجستیک و نقشه احتمال خطر آتش سوزی نشان داد که این روش با سطح زیرمنحنی 0.95 و صحت کلی 92.7 درصد، دقت مطلوبی در شناسایی مناطق خطر آتش سوزی در جنگل ها و مراتع استان کهگیلویه و بویراحمد داشته است. نتایج این تحقیق در مدیریت، نظارت و پیش بینی آتش سوزی در عرصه های منابع طبیعی استان بسیار کاربردی است.
۷۴.

مدل سازی رواناب ذوب برف توسط مدل SRM و برآورد پارامتر فاکتور درجه-روز با استفاده از تصاویر ماهواره ای تابش خالص (مطالعه موردی: حوضه آبریز کارده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذوب برف فاکتور درجه-روز سنجش ازدور MODIS تابش خالص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۱۳۰
با توجه به تأثیر مطالعات برف در مدیریت منابع آب و جلوگیری از مخاطرات ناشی از بروز سیل و ازآنجاکه مدل سازی رواناب ذوب برف به دلیل تغییرات بسیار در پراکندگی توده های برف با کمبود یا فقدان داده چگالی برف در حوضه آبریز مواجه بوده و ایجاد ایستگاه های اندازه گیری برف در ارتفاعات کاری سخت و پر هزینه است، در این مطالعه تلاش شده با ابداع معادله ای جدید و با استفاده از تکنیک های سنجش ازدور به روشی ساده تر و فیزیکی تر پارامتر فاکتور درجه-روز (α) را محاسبه کرده و سپس شبیه سازی با تعریف مقادیر محاسبه شده آن به روش های کلاسیک و جدید در کنار مقادیر سالانه و فصلی ضریب فروکش (k) برای مدل رواناب ذوب برف (SRM) انجام شده و نتایج حاصل مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. به منظور ارزیابی عملکرد مدل و پارامترهای آن، شبیه سازی برای دوره های واسنجی و درستی سنجی به ترتیب برای سال های آبی 2012_2011 و 2013_2012 انجام شد و از محصول پوشش برف MODIS (MOD10A1) جهت برآورد سطح پوشش برف و برای برآورد مقادیر تابش خالص از محصول تابش خالص NEO (CERES-NETFLUX-E) استفاده گردید. نتایج نشان داد بهترین روش شبیه سازی رواناب در دوره واسنجی (2011-2012) استفاده از روش محاسبه فاکتور درجه-روز جدید و کاربرد دو مقدار ضریب فروکش جریان فصلی با ضریب تبیین 72/0 و درصد اختلاف حجمی 17/4 است. در دوره اعتبارسنجی (2012-2013) نیز شبیه سازی رواناب با روش محاسبه فاکتور درجه-روز جدید و یک ضریب فروکش سالانه با ضریب تبیین 51/0 و درصد اختلاف حجمی 38/4 بهترین نتیجه را از نظر ارزیابی معیارهای دقت مدل ارائه کرد.
۷۵.

پهنه بندی مخاطره ریزش سنگ در جاده خلخال به شاهرود با استفاده از الگوریتم پرسپترون چند لایه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی خطر ریزش الگوریتم پرسپرون چند لایه مخاطرات جاده ایی تجزیه و تحلیل پایداری دامنه جاده خلخال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۷۰
ریزش سنگ یکی از پدیده هایی است که رخداد آن سبب ایجاد خسارات زیادی به ویژه در مناطق کوهستانی می شود؛ بنابراین ارزیابی نواحی مستعد رخداد ریزش سنگ در مناطق کوهستانی، امری ضروری است. هدف از این پژوهش، پهنه بندی مخاطره ریزش سنگ در جاده خلخال به شاهرود با استفاده از الگوریتم پرسپترون چند لایه است. برای شناسایی عوامل مهم در رخداد ریزش سنگ با توجه به مطالعات میدانی 8 عامل شناسایی شده که شامل ارتفاع، پوشش گیاهی، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از جاده، زمین شناسی، کاربری اراضی و شیب است. تمامی لایه ها بعد از فرایند پیش پردازش ، وارد نرم افزار SPSS Modeler شده و مدل سازی با 9 نورون ورودی، 8 نورون میانه و 1 خروجی طراحی شده است. نتایج این پژوهش نشان داد در الگوریتم پرسپترون چند لایه، بیشترین ارزش وزنی را برای لایه زمین شناسی با مقدار 20/0 و برای لایه کاربری اراضی و فاصله از جاده به ترتیب مقدار 14/0 و 12/0 اختصاص داده است. به لحاظ پراکنش طبقات خطرپذیری، 98 درصد از طبقات خطرپذیری زیاد تا خیلی زیاد در بخش جنوبی منطقه گسترش دارد و بخش شمالی منطقه به لحاظ داشتن خطرپذیری در طبقه کم تا متوسط قرار گرفته است. همچنین در بخش اعتبار سنجی مدل، نتایج نشان داد که مقدار AUC در بخش آموزش عدد 9810/0 و در بخش تست شبکه عدد 9876/0 بوده است که این نیز نشان می دهد مدل در بخش آموزش و هم در بخش تست دارای اعتبار بالایی بوده و در رتبه عالی قرارگرفته است. درنهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی برای بررسی و ارزیابی ریزش سنگ و حرکات دامنه ای در این منطقه، از مدل های دیگر یادگیری ماشین استفاده شود.
۷۶.

مؤلفه های پایش مناقشه و همکاری در حوضه های آبریز فرامرزی و پیاده سازی آن در حوضه آبریز دجله و فرات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حوضه های فرامرزی مناقشه همکاری پایش پویا حوضه دجله و فرات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۲۱۷
پایش همکاری و تعارضات در حوضه های فرامرزی جهت مدیریت پایدار منابع آبی مشترک و امنیت منطقه ای ضروری می باشد. بخصوص اینکه تغییراقلیم، توسعه طرح های آبی و عدم توازن قدرت بین کشورهای ساحلی بستر را برای تشدید مناقشات در این حوضه ها مهیاتر نموده است. واقعیتی که پایش پویای وضعیت مناقشات و همکاری را ضرورت می بخشد. مقاله حاضر تلاش دارد تا روش شناسی را بدین منظور ارائه دهد و برای تشریح آن، حوضه فرامرزی دجله و فرات به عنوان منطقه مطالعاتی درنظر گرفته شده است. بدین منظور، مؤلفه هایی برای توسعه چنین سامانه هایی احصاء شدند که مهم ترین آنها عبارت بودند از: الف) درک صحیح از مسائل حوضه و محرک های داخلی و خارجی مؤثر بر مناقشه و همکاری، ب) پایش طرح های توسعه و تبعات آنها بر موافقت نامه ها و یا مغایرت آنها با کنوانسیون های بین المللی، ج) پایش رسانه و گفتمان مسئولین کشورها و د) پایش نحوه فعالیت کمیته های فنی مشترک و بعضاً فراتر از آن، «شوراهای عالی همکاری راهبردی» بین کشورها. در نهایت، نمایش مجموعه اطلاعات فوق با استفاده از ابزارهای استانداردی مانند مقیاس های BAR و iBAR یا ماتریس TWINS. قطعاً عملیاتی شدن این سامانه ها یک کار میان رشته ای است که نیازمند تعامل متخصصان مختلف مانند حوزه های روابط بین الملل، مهندسی منابع آب و علوم سیاسی می باشد.
۷۷.

تحلیل وضعیت تاب آوری کالبدی منطقه شرق گیلان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری کالبدی زلزله روش ویکور منطقه شرق گیلان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۳۶
مقدمه: تاب آوری شهری و منطقه ای، یکی از ملزومات زندگی پایدار انسان در طبیعت است. با توجه به تغییر و تحولات طبیعی ، اتفاقات گوناگون طی دوره های خاص و گاهی ناگهانی صورت می گیرد که اقتضای بقای طبیعت موجود است. از گذشته تا کنون روش های متعددی برای مقابله با خسارات بلایای طبیعی از جمله زلزله ابداع شده است و اکنون بهترین راه مقابله با این بحران، مدیریت بحران به روش تاب آور ساختن سکونتگاه های انسانی شناخته شده است. تاب آوری سکونتگاه ها باید تمامی عوامل مربوط به انسان و جامعه را در بر گیرد که شامل تاب آوری اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و نهادی است. هدف: هدف این پژوهش تحلیل میزان تاب آوری منطقه شرق گیلان در برابر زلزله و بررسی تبعات مختلف جلوگیری از آسیب پذیری سکونتگاه ها است. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر به لحاظ روش پژوهش توصیفی و به لحاظ گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای است. روش تحلیل در این پژوهش بر اساس تحلیل فواصل اقلیدسی مناطق از گسل ها و روش VIKOR صورت گرفته است. سپس برای نتیجه گیری نهایی با استفاده از مدل مکانی نقشه های خروجی شاخص ویکور و نقشه خطرپذیری در برابر زلزله سکونتگاه های منطقه ادغام و ارائه شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: با توجه به زلزله خیز بودن شرق گیلان، این ناحیه از استان برای مطالعه انتخاب شده است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که شهرستان لاهیجان بیش ترین مقدار و شهرستان سیاهکل کم ترین مقدار تاب آوری کالبدی را دارا هستند. نتایج: جهت دستیابی به تاب آوری کالبدی در منطقه شرق گیلان راهبردهایی ارائه شد که مهم ترین آن ها شامل ایجاد طرح های مقاوم سازی در بناهای جدیدالاحداث و تقویت مقاومت بناهای بافت میانی و مراکز عومی و ایجاد دسترسی به فضای باز و همچنین تقویت و احداث مراکز امدادی و درمانی و افزایش نفوذپذیری شهری است.
۷۸.

ارزیابی خطر لرزه ای منطقه بدخشان (شمال شرق افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هندوکش مورفوتکتونیک بدخشان افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۷
منطقه بدخشان، در شمال شرق افغانستان دارای زمین شناسی پیچیده ای است. با استفاده از داده های کاتالوگ لرزه خیزی آسیای میانه با بروز رسانی (سال های 2011-1909) از سایت سازمان زمین شناسی آمریکا از سال 2011-2021 کاتالوگی تهیه گردید. با در نظر گرفتن آخرین زلزله با بزرگای 7.2 در سال 2015 ضرایب b به بیشترین مقدار 1.0 و a به مقدار 7.9 در سطح و عمق محاسبه گردید. افزایش مقادیر عددی a,b در نیمه مرکزی به طور کامل مشهود بوده است. نتایج حاکی از آن است روند حاضر، برخلاف راستای گسل اصلی شمال بدخشان (جهت شمالی- جنوبی) است. بیشترین فراوانی زلزله های ≥4 در عمق 70-150 کیلومتر، زلزله های ≥5 در عمق 300-150 کیلومتر و درنهایت زلزله های ≥6 در عمق 300-150 کیلومتر در راستای شرقی غربی رخ می دهد. این منطقه دقیقاً برخورد صفحه دالان پامیر به مرکز بدخشان می باشد. این مهم نشان می دهد در منتهی الیه دالان پامیر از شرق به غرب گسیختگی هایی در عمق های 0-150 کیلومتر در حال ایجاد شدن هستند. دو روند شرقی-غربی و شرقی- جنوبی مشهود است. در خصوص زمین لرزه های کم عمق مربوط به 50 کیلومتر بالایی پوسته، سازوکار غالب از نوع نرمال است که حکایت از کشش پوسته در این بخش دارد. جهت نیروی کششی با توجه به سازوکار ژرفی زمین لرزه ها، در امتداد شرقی-غربی است. همین مسئله، موضوع برخورد قاره ای و سپس فرورانش به سمت جنوب بدخشان را بیشتر تأیید می کند. نوآوری این پژوهش شناسایی روندهای لرزه ای است که در منطقه موردمطالعه به ندرت تحقیق شده است و کاربرد آن برای شناسایی نواحی پرخطر جهت ساخت وسازها می باشد.
۷۹.

تحلیلی بر ارزش ها و توانمندی های اقتصادی در مناطق ژئوتوریستی (مطالعه موردی: ژئوسایت های شهرستان طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری ژئوتوریسم مدل کومانسکو مدل ویکور شهرستان طارم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۶۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارزش ها و توانمندی های اقتصادی ژئوسایت های شهرستان طارم و شناسایی اولویت های مداخله نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته، هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی- اکتشافی می باشد. در این راستا، ابتدا ژئوسایت های شهرستان طارم با استفاده از مصاحبه و مشاهدات میدانی شناسایی شدند. در مرحله دوم، با استفاده از روش قابلیت سنجی کومانسکو، ارزش های اقتصادی مناطق ژئوتوریستی شهرستان ارزیابی شده و در نهایت ژئوسایت های این شهرستان بر مبنای توانمندی های اقتصادی و با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای فازی و مدل ویکور از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره MCDM اولویت بندی گردیده اند. ارزش اقتصادی در مدل کومانسکو یک ژئوسایت بر اساس 5 زیرمعیار (دسترسی، زیرساخت ها، تعداد گونه ها و عوارض ژئوموفولوژیک مورد استفاده، تعداد بازدیدکنندگان در هر سال و توانمندی اقتصادی) محاسبه می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که از 17 ژئوسایت مورد بررسی، تنها 5 ژئوسایت رودخانه های ولیدرشیت، قزل اوزن، نوکیان، کوه های مسیر تهم- چورزق و چشمه پلنگه به ترتیب با امتیاز 5/18، 25/17، 17، 5/16 و 5/15 از منظر ارزش ها و توانمندی های اقتصادی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. نتایج مدل ویکور نیز، تأییدی از نتایج کومانسکو بود و تنها تفاوت آن تغییر وضعیت چشمه پلنگه از مطلوب به متوسط و رودخانه زاجکان از متوسط به مطلوب می باشد.
۸۰.

Indonesian Defence Policy Under Jokowi Administration: Continuity or New Direction?(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Jokowi Defence Policy Military equipment

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۸۱
Since the beginning, Indonesia’s foreign policy has adhered to the “free-active” principle. Nevertheless, the facts demonstrate that during President Sukarno’s administration, Indonesia’s foreign policy was considered to be leaning left and close to communist countries. During the Suharto era, Indonesia, on the other hand, grew closer to the West, specifically the United States and its allies. The succession of post-Suharto leadership, from Habibie, Abdurrahman Wahid, and Megawati to Yudhoyono, major countries particularly the United States, continues to influence the pattern of Indonesia’s foreign policy. This pattern of foreign policy appears to have also had an effect on Indonesia’s defence posture and orientation. The question that should be addressed is: to what extent do great powers influence Indonesia’s defence policy during Jokowi administration? In the midst of various issues ranging from the maritime fulcrum, the sink the vessels’ policy, the issue of purchasing Russian-made fighter aircraft, the Sukhoi Su-35, and China’s Belt and Road initiative projects, have triggered reactions from neighbouring countries and major powers. Using a historical explanatory approach, this article argues that Indonesia’s defence strategy has been influenced by great powers since its foundation. Furthermore, despite Jokowi’s efforts to show that Indonesia is an independent and neutral country it remains under the influence of great powers.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان