فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
نقش کاربری بهینه زمین در توسعه شهر لار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه و گسترش شهرها در درجه اول نیازمند شناخت ویژگی های زیر بنای شهری است. این برنامه ریزی می تواند در به تصویر کشیدن آینده اهمیت زیادی داشته باشد. دست یابی به اهداف برنامه های توسعه در هر زمینه ای موکول به اجرای آن در سطوح مختلف منطقه ای می باشد. بنابراین، اگر برنامه های توسعه نتواند کاربری ها را متناسب با قابلیت اراضی و فضای کالبدی طراحی و مکان گزینی نماید، نابسامانی در توسعه آتی دور از انتظار نخواهد بود. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای اطلاعات و داده های موردنیاز گردآوری شده است. از عکس های هوایی و انواع نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی به عنوان ابزارهای اصلی استفاده شده و بخشی از داده ها نیز از طریق کار های میدانی و مصاحبه جمع آوری شده اند. تکنیک اصلی کار، تلفیق وضع موجود با شاخص های توسعه شهری و قابلیت های اراضی شهری لار بوده است. مقایسه داده ها از طریق نقشه های مختلف، از قبیل سیر گسترش تاریخی شهر، زمین شناسی و توپوگرافی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس به لحاظ مخاطرات طبیعی منطقه نظیر ناپایداری های دامنه ای، زلزله و سیل، محدوده شهری لار با استفاده از نرم افزار های رایانه ای پهنه بندی و مناطق در معرض مخاطره تفکیک شده اند. همچنین با استفاده از مدل های مختلف و به لحاظ نوع آب و هوا، درجه شوری آب و نوع خاک منطقه و سایر پارامتر های تاثیر گذار، جهات توسعه مطلوب شهری تعیین شده است. نتایج نشان می دهد که توسعه شهر به سمت شمال و شمال غرب و نیز جنوب به علت برخورد با ارتفاعات محدودیت داشته و با توجه به یکپارچه بودن اراضی، توپوگرافی هموار و سایر عوامل متناسب با شاخص های توسعه، بخش های غربی شهر، بهترین جهات توسعه و گسترش شهری لار به حساب می آید
آلودگی صوتی در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
شناسایی بافت های فرسوده شهری بر اساس شاخص های کالبدی مطالعه موردی: منطقه یک شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان سیستم های پویای اقتصادی- اجتماعی و زنده، به ناچار در طول حیات خود شاهد فرسودگی های کالبدی در بافت خود می شوند که از این بافت ها می توان به عنوان عضو بیمار شهرها نام برد. محدودیت های فضایی موجود در حریم شهرها مانعی برای توسعه افقی شهرها محسوب می شود و از طرف دیگر توسعه های جدید در پیرامون شهرها هزینه های بالایی را در مقایسه با توسعه میان افزا طلب می کند. با این اوصاف توجه به بافت های فرسوده و نوسازی و بهسازی آن ها از اولویت های مجموعه مدیریت شهری به حساب می رود. پژوهش حاضر بر اساس شاخص های کالبدی، درصدد شناسایی و تعیین میزان بافت های فرسوده در منطقه 1 شهر تبریز هست. در این راستا ابتدا معیارها و شاخص های مرتبط با بافت های فرسوده در کالبد شهر شامل نفوذپذیری، پایداری وزیرشاخص های آن ها شامل؛ کیفیت ابنیه، عمر ابنیه، تعداد طبقات ساختمانی و نوع مصالح ساختمانی، و ریزدانگی) مشخص گردید و سپس با بهره گیری از نظرات کارشناسان و با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی این معیارها و شاخص ها وزن دهی شدند در مرحله بعد با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی و نرم افزار ARC GIS نقشه فرسودگی منطقه موردمطالعه تولید و در نهایت هم با همپوشانی نقشه های معیارها مورداستفاده، نقشه نهایی بافت فرسوده منطقه موردمطالعه تولید و میزان مناطق بافت فرسوده مشخص گردید. است. نتایج حاصله نشان می دهد که 27% محدوده این منطقه شهری از فرسودگی متوسط به بالا برخوردار می باشد. در واحد تحلیل نواحی منطقه موردمطالعه نیز ناحیه 5، با دارا بودن 45.3% از بیشترین محدوده فرسودگی برخوردار هست. در مقابل ناحیه 1 (محدوده شهرک ولیعصر)، با 12%فرسودگی کمترین میزان فرسودگی را در میان نواحی به خود اختصاص داده است.
CDS، رویکردی مشارکتی در فرآیند چشم اندازسازی توسعه شهری (مورد پژوهش: شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت شهری ایران از آغاز نوگرایی در دوره حکومت قاجار و گسترش آن از دوران پهلوی تا امروز، در عرصه های مختلف اداره شهر، به ویژه مدیریت محلی و مشارکتی، عملکرد مناسبی نداشته و نیازهای مختلف شهروندان را به دلیل ضعف وجود روابط دوسویه و مناسب میان مردم و مدیریت شهری، برآورده نکرده و بدین ترتیب شهر و شهرسازی معاصر را با چالش های بسیاری مواجه نموده است. در این میان فرآینداستراتژی توسعه شهری (CDS) که مهم ترین ویژگی آن براساس رهنمودهای Cities Alliance، چشم اندازسازی مشارکتی و ظرفیت سازی اجتماعی در توسعه و مدیریت پایدار شهری است، به عنوان رویکردی نوین از برنامه ریزی راهبردی در مدیریت و برنامه ریزی شهری امروزی، جهت کاهش فقر، افزایش کیفیت زندگی و نیز مشارکت و همفکری متقابل مردم و مسئولان در مدیریت شهری بسیاری از شهرهای جهان، مطرح می باشد. از این رو مقاله حاضر درنظر دارد، فرایند مذکور را با هدف ایجاد بستری جهت مشارکت، برنامه ریزی و ایجاد زمینه ای برای چشم اندازسازی مشترک توسعه آتی شهر که خود چارچوبی قابل توجیه برای برنا مه ریزی و طرح های آتی خواهد بود، درشهر مهاباد مورد بررسی قرار دهد. تحقیق حاضراز نوع کاربردی بوده و روش استفاده شده در آن نیز، تحقیق توصیفی-تحلیلی و زمینه یابی(پیمایشی) می باشد. نتایج تحقیق حاضر که براساس نظرات سه گروه عمده و تأثیرگذار در ابعاد مختلف شهر می باشد، نشان می دهد که ساکنان شهر مهاباد، شناخت مناسب و نسبتاً مشترکی از فرصت ها، تهدیدها، قابلیت ها و مشکلات شهرخود دارند که این موضوع زمینه را برای چشم اندازسازی آتی شهر مهیا می کند.
ارزیابی شاخص های کاربری اراضی شهری با تأکید بر سرانه مطلوب شهر سالم مطالعه موردی: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی شهر سالم عبارت است بهره برداری بهینه از محیط و رعایت همه کاربری ها با توجه به تراکم و سرانه مناسب، به گونه ای که شهروندان بتوانند به خوبی از آن بهره مند گردند. با توجه به اهمیت کاربری ها در شهر سالم، هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت شاخص ها و سرانه های کاربری زمین شهر بابل و انطباق آن نسبت به استاندارد مطلوب شهرسالم با فرض نامناسب بودن سرانه کاربری ها و هم چنین عدم تعادل و سازگاری بین کاربری های شهری است. نوعِ پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس روش توصیفی- تحلیلی می باشد. هم چنین برای شناسایی نقاط قوت، ضعف و فرصت و تهدید شهر بابل از تحلیل راهبردی استفاده شد. نتایج حاصله نشان می دهد که سرانه های کاربری اراضی شهر بابل نسبت به شهر سالم خیلی پائین تر است و کمبود زیادی در میزان سرانه های کاربری اراضی شهر بابل وجود دارد. به جز کاربری مسکونی میزان تحقق پذیری بقیه کاربری ها نسبت به سرانه شهر سالم زیر 28 درصد بوده است. کاربری های تأسیسات و تجهیزات شهری، بهداشتی و درمانی، فضای سبز و پارک و کاربری ورزشی و فرهنگی در وضع بحرانی قرار دارند. از لحاظ میزان تعادل و سازگاری کاربری ها با یکدیگر، تعادلی بین کاربری ها وجود ندارد. مکان یابی کاربری ها به خصوص کاربری فضای سبز و ورزشی به طور صحیح انجام نشده و شهروندان شهر بابل دسترسی مطلوبی به کاربری های شهری ندارند.
ارزیابی پتانسیل میان افزایی در محور تاریخی-فرهنگی کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه افزایش جمعیت علت اولیه گسترش شهرها محسوب میشود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگ جوامع میگذارد. تلاشهای زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده است که عمدهترین آنها راهبرد «رشد هوشمند» به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با «پراکندگی» توسعه شهری است. الگوی توسعه میانافزا یکی از ابزارهای رشد هوشمند است و در صورت تحقق از مصادیق بارز توسعه پایدار میباشد. کمبود زمین، موانع طبیعی و مصنوعی گسترش افقی شهرها، گسترش شهر بر روی پهنه های مخاطرهآمیز و گسلها، هزینه بالای ایجاد خدمات زیربنائی و تسهیلات شهری، همچنین برخی ملاحظات مربوط به پایداری محیط، بهسازی و اصالت بخشی به بافتهای فرسوده شهری، کاهش اتلاف سرمایه و انرژی، ایجاد شبکه حمل و نقل مناسب، اختلاط کاربریها و مسائلی از این دست، موجب گردیده است تا الگوی توسعه میانافزا و لایهگذاری در بافتهای شهری مورد توجه قرار گیرد. شهر تبریز یکی از قدیمیترین مراکز سکونتی است که از جهات مختلف طبیعی، سیاسی، دموگرافیکی و... دارای اهمیت میباشد. گسترش پراکنده و توسعه افقی شهر، ضمن اینکه گاهاً با محدودیتهای طبیعی روبروست هزینههای خدمات شهری را نیز افزایش میدهد. همچنین حدود یک سوم جمعیت شهر تبریز را حاشیهنشینان تشکیل میدهند، اگر به رقم فوق ساکنان بافت فرسوده را اضافه کنیم شاید در حدود نیمی از جمعیت شهر در شرایط نامناسب و ناهنجار زندگی میکنند. توسعه میانافزا و توجه به بهسازی بافت فرسوده و تشویق اسکان جمعیت در نواحی کم تراکم مرکز شهر، مشکلاتی از این دست را حل میکند. در این تحقیق به منظور ارزیابی پتانسیل میان افزایی، محور تاریخی-فرهنگی شهر تبریز انتخاب گردیده و از دادههای طرح تفصیلی منطقه 6 طرح جامع تبریز استفاده شـده است. در ادامه به منظور ارزیابی پـتانسیل میانافزایی آن، مدلی تـهیه و پتانسیل میانافزایی در آن تعیین شده است. در نهایت با توجه به وضع موجود و خروجی مدل، این نتیجه حاصل شد که با استفاده از توسعه میانافزا و ایجاد تغییراتی در بافت موجود شهر میتوان سطح پایداری را در شهر ارتقاء داده و ساختار کالبدی مناسبی فراهم آورد.
ارزیابی آسیب پذیری زیرساخت های شهری کوهدشت با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع حوادث طبیعی و انسانی تلفات سنگینی را در شهر ها ایجاد می کند. این مسئله توجه به ابعاد آسیب پذیری شهر ها و دستیابی به استانداردهای آسایش شهری از منظر پدافند غیرعامل را گریزناپذیر می کند. موقعیت ژئواستراتژیک استقرار در پهنة آسیب پذیر زلزله با مخاطرة متوسط، خطرپذیری بالای سیل، همچنین، موقعیت استراتژیک شهر دفاعی در غرب کشور، پرداختن به مسئلة آسیب پذیری در کوهدشت را اجتناب ناپذیر کرده است. این پژوهش از نظر روش توصیفی - تحلیلی و ماهیت آن نظری - کاربردی است. برای دستیابی به اهداف، کاربری های حیاتی و حساس با توجه به منابع موجود دردسترس و مطالعات میدانی از طریق روش دلفی ونظرسنجی از 20 نفر استخراج و بانک داده های مکانی تشکیل شد. همچنین، اصول همجواری در بین کاربری ها مورد سنجش قرار گرفت با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص ها، از مدل ترکیبیFAHP_GIS برای ارزش گذاری و تهیة مدل مکانی به کار گرفته شد و با نرم افزار Arc GIS ابزار Spatial Analysis و از طریق توابع همپوشانی فازی (Fussy Overlay) رستر نهایی آسیب پذیری زیرساخت های شهری تهیه شد. یافته ها نشان داد 68 درصد از زیرساخت ها با رعایت همجواری 29/0- 55/0 و میزان آسیب پذیری 45/0- 71/0 در پهنة آسیب پذیری زیادی قرار دارند
درباره نام سنقر و کلیائی
تحلیل نابرابری منطقه ای با رویکرد عدالت اجتماعی (مطالعه موردی:استان گلستان )
حوزههای تخصصی:
تمرکز شدید و عدم تعادل از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم است ، بطوری که این موضوع ممکن است زمینه هایی برای ایجاد تفرقه و فروپاشی کشورها را نیز فراهم نماید. شناخت نابرابری و عدم تعادل در چهارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف( کشور، استان، شهرستان) ، پی بردن به اختلافات و تفاوت های موجود، سیاست گذاری در جهت رفع و کاهش نابرابری ها، از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق جغرافیایی به شمار می آید. با توجه به اینکه عدالت اجتماعی از مفاهیم بنیادین توسعه پایدار بوده، و در تبیین مفهوم عدالت اجتماعی بررسی وشناخت مناطق مختلف از نظر امکانات مختلف اجتماعی، اقتصادی،بهداشتی و.. . ضرورت پیدا می کند، لذا نوشتار حاضر با هدف شناخت وضعیت برخورداری شهرستان های استان گلستان و شناخت میزان نابرابری موجود از امکانات اجتماعی،زیربنایی،درمانی-بهداشتی،جمعیتی، به رشته تحریر درآمده است. در این تحقیق برای سنجش درجه برخورداری و نابرابری بین مناطق جغرافیایی و رتبه بندی نابرابری ها در منطقه مورد مطالعه از روش های مدل تحلیل عاملی و نحلیل فضایی (GIS) استفاده شده است. جهت ترکیب شاخص ها در محیط (GIS)، با استفاده از روش خطی ساده مقادیر بدست آمده از تحلیل عاملی بی بعد (استانداردسازی) شده است. یافته های تحقیق حاکی از عدم تعادل و نابرابری های فضایی و نیز شکاف عمیق بین شهرستان های استان به ویژه شهرستان گرگان می باشد. شهرستان گرگان به عنوان مرکز استان، محل تمرکز فعالیت های اقتصادی – اجتماعی بوده ،که این امر اختلاف عمیق این شهرستان با شهرستان های دیگر استان را موجب شده است.
تحلیلی بر روند شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهر زابل
حوزههای تخصصی:
شناسایی و رتبه بندی راهبردهای توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی در استان گلستان با رویکرد تلفیقی فرایند تحلیل سلسله مراتبی و روش سوات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بهره گیری از تفکر کارآفرینانه برای شناسایی و اولویت بندی راهبرد هایی در راستای سوق دهی فعالیت های سنتی گردشگری در استان گلستان به سمت فعالیت هایی نوآورانه بود و در آن، از رویکرد تلفیقی فرایند تحلیل سلسله مراتبی و سوات ( AHP-SWOT ) بهره گیری شد. نخست، با استفاده از تجزیه و تحلیل سوات ( SWOT )، شناسایی و طبقه بندی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات فعالیت های گردشگری در استان گلستان صورت گرفت. از آنجا که مسئله تصمیم گیری تحقیق حاضر از نوع چندشاخصه و ساختار آن دارای سلسله مراتبی از عناصر تصمیم وابسته به هم شامل هدف، معیارها و زیرمعیارها بود، از فرایند تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) برای محاسبه وزن و اهمیت هر کدام از معیارها و زیرمعیارهای شناسایی شده از طریق تجزیه و تحلیل سوات استفاده شد. برای گردآوری داده های پژوهش، ماتریس مقایسات زوجی هر کدام از مؤلفه ها و گروه ها با بهره گیری از نظر پانزده نفر از متخصصان و فعالان صنعت گردشگری در سه ماه پایانی سال 1393 تدوین و تکمیل شد، که گروه فرصت های بیرونی با وزن نسبی 386/0 در رتبه نخست و نیز قوت های داخلی با وزن نسبی 326/0 و تهدیدهای بیرونی با 154/0 و در نهایت، ضعف های داخلی با 134/0 در رتبه های بعدی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که مهم ترین راهبرد کاربردی برای توسعه کارآفرینی در صنعت گردشگری استان گلستان راهبرد SO با شاخص مطلوبیت 495/0 است. کاربردی ترین راهبرد های مناسب از این نوع، به ترتیب شناسایی، عبارت اند از تنوع بخشی در برنامه های تبلیغاتی، طراحی نرم افزارهای کاربردی، بازنگری در برنامه ریزی ها و سرمایه گذاری ها و بازاریابی بین المللی.
استان چهارمحال و بختیاری
تأثیر بازگشت مهاجران به روستاها در بهبود معیشت ساکنان(مطالعه ی موردی: شهرستان آق قلا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محوریّت انسان در فرایند توسعه در مناطق روستایی از مهم ترین ابزارهای توسعه به شمار می آید؛ زیرا ویژگی های نیروی انسانی به لحاظ کمّی و کیفی از جمله عوامل مؤثّر در جریان توسعه ی روستایی شمرده می شود. افزایش جمعیّت و کمبود فعّالیّت های اشتغال زا در نواحی روستایی، موجب آسیب پذیری خانوارهای روستایی شده و بیشتر مهاجرت روستاییان به نواحی شهری، به دلیل نبود اشتغال و درآمد برای گذران زندگی خانوار است. در چنین شرایطی، بسیاری از جوانان روستایی از مهاجرت موقّت به مانند راهبردی برای مقابله با پدیده ی بیکاری استفاده می کنند و پس از سپری کردن یک بازه زمانی برای کسب مهارت و سرمایه ی کافی، به نواحی روستایی باز می گردند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل این نوع از مهاجرت ها (مهاجرت بازگشتی) با تأکید بر رویکرد معیشت پایدار روستایی و بررسی آثار آن بر سرمایه های انسانی، مالی، فیزیکی، اجتماعی و طبیعی افراد مهاجر بازگشته و پیامدهای پس از بازگشت افراد مهاجر و تنوّع فعّالیّت های اقتصادی در نواحی روستایی است. مطالعات انجام شده در این زمینه نشان داده است که در 9 روستای شهرستان آق قلا، بازگشت مهاجران به نواحی روستایی مشاهده می شود؛ بنابراین تمامی این روستاها که 62 مورد مهاجر بازگشته دارد، بررسی شده است. روش پژوهش، پیمایشی و تکمیل پرسش نامه و گفت وگو با مهاجران بازگشته است. با استفاده از آماره توصیفی T و Z به تحلیل نتایج پرسش نامه در محیط نرم افزاری SPSS پرداخته شد و از نرم افزار ARCGIS برای تهیّه ی نقشه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهاجرت موقّت نیروی جوان روستایی، مهم ترین راهبرد به کار رفته برای اداره ی زندگی بوده است و پس از کسب مهارت و بازگشت به نواحی روستایی، تفاوت چشمگیری در سرمایه های انسانی، مالی، فیزیکی، اجتماعی و طبیعی افراد بازگشته رخ داده است. مهم ترین پیامدهای این نوع از مهاجرت کسب درآمد بیشتر، افزایش رفاه زیستی، کاهش آسیب پذیری، بهبود امنیّت غذایی، بهبود شأن و منزلت انسانی برای مهاجران بازگشته به روستاها بوده است.
تحلیل اکتشافی ابعاد اجتماعی- اقتصادی کیفیت زندگی کارکنان روستایی واحدهای پرورش ماهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر شناسایی عوامل موثر بر ارتقای کیفیت زندگی کارکنان روستایی واحدهای پرورش ماهی در شهرستان سلسله می-باشد که با روش اکتشافی و تأییدی صورت گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی و پیمایشی است که داده های آن بوسیله پرسشنامه و مصاحبه از بین 160 تن از کارکنان روستایی 35 واحد پرورش ماهی منطقه بصورت تمام شمار گردآوری شده است. ابتدا با انجام یک مطالعه تطبیقی اسنادی از بین ادبیات پیشین و یک مطالعه راهنما که در جریان مصاحبه با 15 تن از اعضای جامعه صورت گرفت، به تکمیل روایی و پایایی ابزار تحقیق در قالب یک پرسشنامه استاندارد پرداخته شد و در این میان مقیاسی مرکب از 12 شاخص و 34 گویه از اثرات دو بعد اقتصادی و اجتماعی برای مطالعه حاضر گزینش شدند. روش تحلیل نیز با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بود که با کمک نرم افزار spss و آزمونهای مورد نیاز در سه مرحله صورت گرفت: در مرحله اول با تشخیص شاخص کفایت نمونه برداری و ضریب بارتلت و با اعمال چرخش واریماکس، 7 عامل اولیه استخراج شدند، در مرحله دوم با روش تأییدی به شناسایی 5 متغیر مستقل از طریق تعریف تابع رگرسیونی پرداخته شد که قابلیت تبیین اثرات کیفیت زندگی کارکنان روستایی پرورش ماهی در منطقه را دارا باشند، در مرحله سوم تحلیل رون شد که متغیرهای زمینه ای وضعیت تأهل، میزان درآمد و وضعیت مسکن بر روی کیفیت زندگی اعضای جامعه اثرگذار می باشند. جمعبندی نتایج سه تحلیل اکتشافی، تأییدی و زمینه ای نشان داد که سهم عوامل برگرفته از بعد اجتماعی بر کیفیت زندگی کارکنان روستایی واحدهای پرورش ماهی در شهرستان سلسله بیشتر از بعد اقتصادی می باشد. از آنجایی که هدف اصلی تأسیس واحدهای پرورش ماهی دستیابی به اشتغال و امنیت پایدار اقتصادی- اجتماعی در منطقه بوده و از اهمیت بسیاری برخوردار است، ولی این امر غفلت از بعد زیست محیطی توسعه پایدار را طلب نمی کند.
دینامیک شهری یا نیروی محرکه شهرها (نگرشی جدید بر توسعه و گسترش شهرها)
حوزههای تخصصی:
مبانی و چهارچوب نظری تاثیر وقف در شکل گیری فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و شناخت تحلیلی نقش وقف در تشکیل فضاهای عمومی شهری ضمن ریشه یابی مفهوم وقف، چهارچوب مناسبی را برای بررسی نقش وقف و یک مجموعه وقفی نمونه در تشکیل فضاهای عمومی شهری فراهم آورده است. برخی فضاهای وقفی از جمله اصلی ترین و مهم ترین اجزا و عناصر کالبدی یک شهر هستند و روابط بسیار نزدیکی بین ماندگاری و موقوفه بودن آنها وجود دارد. سوای ارزش های بسیار والای مذهبی، اجتماعی و اقتصادی نهفته در فرهنگ غنی وقف، تاثیر آن در تشکیل و تولید فضاهای عمومی و کالبدی شهری، یکی از موضوعات مهم درپژوهش شهرسازی می باشد.هدف اصلی این تحقیق ایجاد یک چهارچوب نظری به منظور فراهم ساختن یک روش تحقیق مناسب جهت بررسی نقش وقف درتشکیل فضاهای عمومی شهری از طریق مطالعات نظری و تعمیق بخشیدن به آن با انجام مطالعه مجموعه های وقفی است.
بررسی تطبیقی شاخص های توسعه پایدار اجتماعی کلانشهر تهران مطالعه موردی؛ منطقه 6 و10(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد اجتماعی رویکرد توسعه پایدارشهری با تکیه بر اصل عدالت اجتماعی و برابر ی درون نسلی، ابزار مفیدی درخدمت انسجام شهری میباشد، به همبن دلیل طرح مبحث توسعه پایدار اجتماعی در کلانشهر تهران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چراکه کلانشهر تهران امروزه به منظور حفظ و ارتقای کیفیت زندگی شهروندانش باچالشهای جدی مواجه می باشد. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی ابعاد اجتماعی مبتنی بر رویکرد توسعه پایدارشهری کلانشهر تهران در2منطقه 6و10 است. این تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- پیمایشی بوده که روش گردآوری اطلاعات بوسیله پرسشنامه می باشد، تعداد پاسخگویان براساس نمونهگیری طبقه بندی شده در دو منطقه (6و10)365 نفر میباشد. یافتههای تحقیق بر اساس تحلیلهای آماری (آزمونF) نشان میدهد، وضعیت عواملی از جمله: مشارکت شهروندی شهروندان، نحوه عملکرد اجرایی مدیریت شهری، میزان دسترسی به منابع و امکانات شهری وکیفیت محیط زندگی در منطقه 6 پایدارتر از منطقه10می باشد و این عوامل موجب اختلاف و تفاوت دو منطقه 6 و10از منظر توسعه پایدار اجتماعی می باشد.
تاثیرات برج سازی در محیط شهری :محله الهیه – تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی انگارههای رفتار اطلاعیابی کشاورزان گوجهفرنگیکار (مطالعه موردی منطقه بادوله در استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر مبنای راهبرد پیمایش و با هدف بررسی انگارههای مرتبط با رفتار اطلاعیابی کشاورزان گوجهفرنگی کار بخش بادوله (از توابع شهرستان دشتی در استان بوشهر) به انجام رسیده است. روایی پرسشنامه پژوهش به عنوان ابزار گردآوری داده از سوی کارشناسان امر تایید شده است و پایایی آن نیز بر مبنای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (بین 68/. تا 75/. برای بخشهای مختلف پرسشنامه) مناسب تشخیص داده شده است. تمامی کشاورزان گوجه فرنگیکار منطقه بادوله مشمول جامعه آماری این پژوهش بوده (780 N=) و از بین آنها بر مبنای فرمول کوکران یک نمونه 95 تایی از کشاورزان انتخاب و طرف مطالعه قرار گرفتند. تحلیل دادهها، با کمک نرم افزار SPSS و با استفاده از روشهای آماری مقتضی صورت پذیرفت. در بخش توصیفی، اولویتبندی مقولهها برحسب ضریب تغییرات، و چند شاخص تدوین شده نظیر دسترسی به اطلاعات، رضامندی اطلاعاتی، رفتار اطلاعیابی و مناسبت اطلاعاتی ارایه شده است. در بخش تحلیلی نیز محاسبه ضرایب همبستگی پیرسون وجود رابطه معنیدار بین برخی متغیرهای پیشبین نظیر سن کشاورزان، سابقه کشاورزان در کشت گوجهفرنگی، شرکت کشاورزان در کلاسهای ترویجی، دسترسی اطلاعاتی کشاورزان، دریافت وام، عضویت در نهادهای محلی، رضامندی اطلاعاتی و مناسبت اطلاعاتی از یکسو و پیگیری برای کسب اطلاعات از سوی کشاورزان (متغیر ملاک) از سوی دیگر، را نشان داده است. یک معادله خط رگرسیونی، شامل متغیرهای سن کشاورزان، سابقه کشاورزان در کشت گوجهفرنگی، شرکت کشاورزان در کلاسهای ترویجی، دسترسی اطلاعاتی کشاورزان، دریافت وام، عضویت در نهادهای محلی، رضامندی اطلاعاتی و مناسبت اطلاعاتی بدست آمده است. ضریب تعیین تعدیلشده (R2ad) نشان داده است که ترکیب خطی این متغیرها حدود 72 درصد از واریانس متغیر وابسته را برآورد مینماید.