فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
15-34
حوزههای تخصصی:
ایران کشوری است زلزله خیز که بسیاری از شهرهای آن وقوع زلزله را تجربه کرده اند. میزان آسیب رسانی زلزله تنها به مسائل کالبدی بستگی ندارد؛ بلکه یکی از ابعاد مهم مخاطرات زلزله، آسیب پذیری اجتماعی است که یکی از آن ها پراکنده رویی شهری براثر افزایش جمعیت است. د ر پژوهش حاضر پس ا ز مرو ر متون نظری، شاخص های منتخب برای سنجش پراکند ه رویی و داده های مربوط برای شهر ،(GIS) آسیب پذیری اجتماعی انتخاب و با کمک آمار سرشماری ایران و سیستم اطلاعات جغرافیایی این شاخص ها برای پراکنده رویی در 4 عامل ،SPSS قزوین استخراج گردید. سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار 70 درصد) و برای آسیب پذیری اجتماعی در 1 عامل (با تبیین واریانس / تراکم، پیکربندی، کاربری و دسترسی (با تبیین واریانس 22 66/9 درصد) قرار گرفتند و نقشه های مربوط به هر یک تهیه شد. سپس با انجام تحلیل همبستگی بر روی 4 عامل پراکنده رویی، پدیده پراکنده رویی و تنها عامل آسیب پذیری اجتماعی، مشخص شد که از میان 4 عامل پراکنده رویی، تنها تراکم است که رابطه 0) را با آسیب پذیری اجتماعی نشان می دهد. پدیده پراکنده رویی نیز همبستگی ضعیف تر اما همچنان معناداری / معناداری ( 801 67 درصد از / 0/440 ) با آسیب پذیری اجتماعی نشان می دهد. تحلیل رگرسیون نشان داد که عوامل پراکنده رویی، می توانند 6 ) آسیب پذیری اجتماعی را تبیین نمایند. رابطه آسیب پذیری با تراکم/ پراکنده رویی مثبت/منفی است، بدین معنا که با افزایش تراکم/کاهش پراکنده رویی، آسیب پذیری اجتماعی افزایش می یابد. در پایان نقشه های پراکنده رویی و آسیب پذیری اجتماعی و نقشه پتانسیل توسعه نواحی شهر قزوین بر اساس رابطه میان این دو پدیده ارائه شده است.
اثرات کشت هیدروپونیک در رونق تولید و توسعه اقتصادی نواحی روستایی مورد: روستاهای بخش مرکزی شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین مواد غذایی برای جمعیت رو به رشد ایران و لزوم رسیدن به خودکفایی در تولیدات کشاورزی ایجاب می کند، میزان تولیدات بخش کشاورزی در کشور افزایش یابد و لازمه آن تغییر در روش های کشاورزی سنتی و جایگزین نمودن روش های نوین و پربازده مثل کشت هیدروپونیک می باشد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری، روستاهای بخش مرکزی شهرستان گرگان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، 240 نفر از کارفرمایان و کارگران مزرعه هیدروپونیک و همچنین روستاییان بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و در نهایت با استفاده از آزمون T مستقل، مان وایتنی، رگرسیون خطی چندگانه و تحلیل خوشه ای در محیط نرم افزاری SPSS، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون T نشان می دهد که بین میزان تولید محصولات صیفی در واحد سطح در دو شیوه مورد مطالعه و همچنین میزان درآمد بهره برداران تقاوت معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. نتایج حاصل از مان وایتنی نیز حاکی از آن است که بین ضریب جذب کود شیمیایی، سموم دفع آفات و کیفیت ظاهری محصولات نیز تفاوت معنادار و 99 درصدی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان می دهد که میزان رضایت کشاورزان از کشت هیدروپونیک بسیار بوده و ضریب تعیین بدست آمده نشان می دهد کشاورزی هیدروپونیک حدود 88 درصد در افزایش تولید محصول، کاهش مصرف آب و افزایش درآمد کشاورزان و تاحدی در افزایش ضریب جذب کود و سم موثر واقع شد. سپس برای ظرفیت سنجی توسعه کشت هیدروپونیک روستاها با استفاده از آزمون تحلیل خوشه ای به چهار دسته طبقه بندی شدند، به طوری که روستای خوشه اول(کریم آباد و سعدآباد) بیشترین ظرفیت را برای توسعه کشت هیدروپونیک دارا هستند.
تحلیل ذی نفعان توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
662 - 683
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار گردشگری کشاورزی یک راهکار برای استفاده بهینه از صنعت گردشگری است. اما از علت های عمده عدم تحقق سیاست های توسعه ای نبود سازوکارهای لازم برای شناسایی، تحلیل و نقش آفرینی ذی نفعان متعددی است که می بایست در یک فرایند مشارکتی مبتنی بر پایداری و تاب آوری برای مدیریت پایدار توسعه گردشگری کشاورزی، همکاری، هماهنگی و هم افزایی داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ذی نفعان توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران به صورت آمیخته انجام شد. به منظور شناسایی ذی نفعان اطلاعات از کارشناسان حوزه گردشگری کشاورزی گردآوری شد که پس از مصاحبه با 17 نفر از آن ها و طی چهار مرحله دلفی ذی نفعان به تعداد 25 نفر شناسایی شدند و با استفاده از ماتریس قدرت - منفعت میزان قدرت و نوع منفعت هر ذی نفع مشخص گردید. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند از دو تن از نمایندگان هر ذی نفع (مجموعاً 50 مصاحبه) چگونگی اعمال قدرت ذی نفعان با توجه به نوع منفعتشان مشخص گردید. بر اساس نتایج، ذی نفعان اصلی توسعه پایدار گردشگری کشاورزی بیشتر از سازمان های دولتی بودند که در بین آن ها سازمان جهاد کشاورزی، سازمان میراث فرهنگی، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری و سازمان حفاظت محیط زیست از لحاظ پنج نوع قدرت اقتصادی، دانشی، اجتماعی، سیاسی و قانونی در جایگاه بالاتری قرار داشتند. نتایج تحلیل مصاحبه ها به صورت تحلیل محتوای متعارف منتج به شناسایی 428 جمله در قالب 125 گزاره مفهومی شد. می توان از دسته بندی ارائه شده به منظور ایجاد ظرفیت، ارتقای مشارکت و تعامل بین ذی نفعان با توجه به نوع قدرت و منفعت در فرایند توسعه پایدار گردشگری کشاورزی استفاده نمود.
شبیه سازی تغییرات کاربری زمین در بافت های شهری: تلفیقِ رهیافت مونت کارلو، منطق فازی و سلول های خودکار، مطالعه موردی: منطقه 7 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، شبیه سازی تغییرات کاربری زمین در بافت های شهری با استفاده از تلفیق مدل مونت کارلو، منطق فازی و سلول های خودکار در منطقه 7 شهر اصفهان بوده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و از نوآوری های این پژوهش می توان به استفاده از رهیافت مونت کارلو، تدارک تعداد بالاتر انواع کاربری ها، تعریف قوانین انتقال جامع تر و استفاده از عوامل و شاخص های کامل تر در فرایند تغییر کاربری ها اشاره نمود. در این مطالعه ابتدا چارچوب مدل سلول های خودکارِ تلفیقی با منطق فازی و رهیافت مونت کارلو تشریح گردید و پس از تنظیم پارامترهای اولیه ، این مدل برای شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی در منطقه هفت شهر اصفهان در دو سناریویِ توسعه درونی و پیرامونی و در دو دوره زمانی 1390-1400 و 1400-1410 به کار گرفته شد. در نهایت، جهت مقایسه مدلِ توسعه یافته با مدل های سلول های خودکار تلفیق شده با منطق فازی و سلول های خودکار سنتی، سه شاخصِ سازگاری، فشردگی و تناسب زمین مورد استفاده قرار گرفت. طبق نتایج تحقیق مدل سلول های خودکار تلفیقی با منطق فازی و رهیافت مونت کارلو خروجی رضایت بخش تری نسبت به دو مدل دیگر داشته است.
ارزیابی منظرخیابان شهری با تاکید بر مبلمان شهری (مورد مطالعاتی :خیابان چهارباغ اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر شهر واسطه ای میان انسان ،پدیده شهر،تبلور بصری و معنایی اجزای تشکیل دهنده ی فضا است.که یکی از اجزای آن مبلمان شهری است.مبلمان شهری عناصری از فضای شهری هستند که کم تر مورد توجه قرار می گیرند و درپرداختن و برنامه ریزی و طراحی شهرها بیشتر مورد غفلت واقع می شوند، با گسترش بی ضابطه بسیاری از شهرهای بزرگ از جمله اصفهان و افزایش جمعیت، کم کم تسلط مسئولان شهری به کنترل اوضاع اجتماعی و پرداختن به امور سیماهای شهرها و سامان دهی آن کمتر از گذشته شده است به طوری که در بسیاری از موارد دقت فدای سرعت شده و حفظ هویت و زیبایی، به ویژه در مبلمان شهری،قربانی نیازهای مقطعی و نسنجیده روزمره شهری می شود.نبود طراحی خاص، اعمال سلیقه،در نظر نگرفتن( ارگونومی، همه شمولی، رنگ مناسب، نورپردازی) و عدم تناسب با فرهنگ از مهمترین مشکلات مبلمان شهری در سطح شهر اصفهان می باشد.خیابان چهارباغ به دلیل سوابق تاریخی از قدرت جذب بالای گردشگر برخوردار بوده و به لحاظ نوع خدمات رسانی پذیرای تعداد زیاد مسافرو شهروندان است ولی مبلمان شهری این بخش نه تنها از نظر کمی کافی نیست بلکه دچار مشکلاتی نظیر:پراکندگی نامناسب،مکان یابی نادرست،عدم هماهنگی محیطی،عدم مطابقت با فرهنگ عمومی ،طراحی نامناسب ،استفاده از مصالح نامرغوب ،عدم رعایت استانداردهای لازم و...می باشد و در پی بعضی از تخریب ها به منظور اجرای پروژه مترو اغتشاشات بصری و اختلال در منظر شهری این محور ایجاد شده است.هدف از پژوهش حاضر، ارتقاء این فضای شهری از طریق بهبود منظر شهری با تأکید بر مبلمان شهری می باشد.در پژوهش حاضر روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی،شیوه گردآورد داده هااسنادی- میدانی و روش تجزیه تحلیل داده ها کمی و کیفی است نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با درنظرگرفتن شاخص هایی چون: مکان یابی صحیح، هماهنگی بیشتر با بافت سنتی و تاریخی،همه شمولی،رنگ، راحتی ،ارگونومی،عملکرد مناسب و ...می توان به منظر پایدار و مناسب در این محور دست یافت.
تحلیلی پیرامون قلمرو کوچ نشینان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ایران بنا به موقعیت خاص جغرافیایی خود، یکی از مهمترین مناطق کوچ نشینی در جهان به شمار می رود. بطوریکه مظاهر فرهنگی کوچ نشینان در تمام شئونات این کشور نفوذ کرده است و سرزمینی است که با کوچ نشینی آشنا بوده و علیرغم کاهش تعداد و سهم جمعیت آنان در مقایسه با جمعیت یکجانشینی شهری و روستایی در طول تاریخ، هنوز کوچ نشینان به عنوان سومین جامعه مهم در کنار جوامع شهری و روستایی به شمار می روند. هدف پژوهش: با توجه به پراکنش جغرافیایی کوچندگان در سطح ایران و ضرورت تعیین قلمرو این جامعه با شیوه خاص فعالیت و انجام پژوهش ها و مطالعات تخصصی، هدف تحقیق حاضر تعیین قلمرو کوچ نشینان ایران براساس منابع موجود و نتایج سرشماری عشایر کوچنده کشور طی سال های 1366، 1377 و 1387 می باشد. روش شناسی تحقیق: با توجه به ماهیت مروری بودن تحقیق، با بهره گیری از روش گردآوری داده ها و اطلاعات به شیوه اسنادی- کتابخانه ای و تجربیات علمی نگارنده، از روش تحقیق توصیفی- کاربردی برای تعیین قلمرو کوچ نشینان در مقیاس ناحیه ای و تقسیمات سیاسی- کشوری استفاده شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر براساس نتایج سرشماری عشایر کوچنده با بیش از هشت هزار سال سابقه استقرار در مقیاس ایران می باشد که به غیر از استان کردستان در تمامی استان های کشور در قالب کل قلمرو ایلی و یا بخشی از آن توزیع شده اند. یافته ها و بحث: توزیع و پراکنش جمعیت شهری و روستایی در قلمروهای ایلی و پیوندها و روابط این سه جامعه در قلمروهای ایلی کوچندگان و محدوده های زیست ییلاقی، قشلاقی و بازلاقی و بروز مشکلات و مسایل در قلمروهای ایلی، نیازمند انجام پژوهش های مختلف، مسئله محور و در تخصص های مختلف در قلمرو کوچ نشینان و اثرات و پیامدهای زندگی و پیوند و ارتباط جوامع کوچ نشین، روستانشین و شهرنشین می باشد. نتایج: کوچ نشینان از مجموع کل مساحت ایران در گستره ای به وسعت 963 هزار کیلومترمربع، معادل 59 درصد از مساحت کشور پراکنده شده اند و قسمت عمده ای از قلمروهای کوچ نشینان، فضای زیستی مشترک با جوامع روستایی و شهری دارند و توزیع کوچ نشینان در 29 استان، 254 شهرستان از مجموع 30 استان و 368 شهرستان به ترتیب با 93 و 69 درصد در قالب 104 ایل و 560 طایفه مستقل با 7/1 درصد از جمعیت کشور براساس نتایج سرشماری 1387 عشایر کوچنده کشور مؤید این مطلب است.
بررسی نقش محوری جریان فضایی– زمانی فعالیت های زمان غروب و شب در ادراک امنیت، مطالعه موردی: مرکز شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
73 - 88
حوزههای تخصصی:
حیات شبانه راهی واقعی برای گسترش روزِ کاری و نیروی محرکی برای رشد و توسعه ملی است. مطالعه حاضر با اتخاذ چارچوب تحلیلی جغرافیای زمان و تحلیل کمی روال های مصرف حیات شبانه در مرکز شهر رشت می کوشد به این سئوال اصلی پاسخ دهد که چگونه شهر رشت می تواند بستر مناسبی را برای جریان فضایی_زمانی فعالیت های زمان غروب و شب فراهم سازد؟ برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون خی دو و تحلیل خوشه ای دومرحله ای) به وسیله نرم افزار SPSS انجام شد. تفاوت های چشمگیری در نوع مصرف حیات شبانه در مرکز شهر با استفاده از تحلیل خوشه ای آشکار شد. با وجود این، عدم تجانس در مسیرهای فضا_زمان را می توان در دو الگوی مشخص خلاصه کرد: «پارک گردی» و «خرید». این الگوها از بسیاری جهات با یکدیگر متفاوت بودند اما از نظر موقعیت در یک بخش از مرکز شهر (سبزه میدان) دیده شدند. اهمیت پیش بین های اصلی به ترتیب نزولی عبارت بودند از: قومیت گروه (00/1)، جنس گروه (00/1)، اندازه گروه (00/1)، نوع فعالیت/ تفریح شبانه (82/0)، متوسط زمان صرف شده (60/0)، شرایط زندگی (48/0)، قومیت (42/0)، مکان (33/0)، جنس (27/0) و سطح تحصیلات (18/0). در مقابل، نقش حرفه و نوع کار، محل اقامت و سن بسیار کم بود. نتایج نشان داد که اکثریت مصرف کنندگان حیات شبانه احساس امنیت می کردند و این امنیت ادراک شده را بیشتر (%2/78) ناشی از «فعالیت ها/ مردم در خیابان و...» می دانستند. در محدوده مورد مطالعه، زنان نقش و حضور گسترده ای در تولید اجتماعی فضا داشتند و این نقش و حضور را می توان به ادراک آنها از احساس امنیت در حیات شبانه مرکز شهر نسبت داد. طبق نتایج بالا و همچنین متوسط زمان رسیدن به نخستین فعالیت شبانه (19:28) و متوسط زمان صرف شده در مرکز شهر (21/3 ساعت)، رشت می تواند تنها بستر مناسبی برای جریان فضایی_زمانی فعالیت های زمان غروب باشد (بین ساعات 18 تا 23). سه پیشنهاد اثربخش به صورت توأمان برای تغییر رویه فعلی مطرح می شود که عبارتند از ایجاد تنوع فعالیتی بیشتر در مرکز شهر، مدیریت منطقه از طریق افزایش کیفیت فضاهای شهری و حمایت از طولانی شدن ساعات فعالیت شبانه و حمل ونقل عمومی همیشگی در اواخر شب.
اثرات صندوق های اعتبارات خُرد بر بهبود کیفیت زندگی زنان روستایی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اﻣﺮوزه ﺑﻬﺒﻮد کیﻔیﺖ زﻧﺪﮔی زنان روستایی از ﻣﺒﺎﺣﺚ اﺻﻠی در کﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ به ویژه کشورهای در حال توسعه ﺑﻮده و اعطای اعتبارات خُرد یکی از راهکارهای دستیابی به این هدف تلقی می شود. هدف این تحقیق بررسی اثرات صندوق اعتبارات خُرد بر کیفیت زندگی زنان روستایی شهرستان گرگان بود. بر مبنای روش تحقیق توصیفی، 70 نفر از زنان عضو صندوق و 200 نفر از زنان غیرعضو، با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های مقایسه میانگین من وایتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون فریدمن انجام شد. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه عضو و غیرعضو از نظر مؤلفه های کیفیت زندگی چون سلامت روان، روابط اجتماعی، سلامت محیطی و کیفیت کل وجود دارد و گروه عضو اهمیت این مؤلفه ها را بیشتر ارزیابی کرده اند. نتایج آزمون همبستگی نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنی دار بین سلامت جسمانی زنان با میزان تحصیلات همسر، سلامت روانی زنان با میزان تحصیلات خود و همسران، روابط اجتماعی زنان با میزان تحصیلات همسران و سابقه عضویت در صندوق و سلامت محیطی زنان با سابقه عضویت آنان در صندوق بود. همچنین مقایسه میانگین بین مؤلفه های کیفیت زندگی نشان داد پاسخگویان تأثیر عضویت در صندوق را بر مؤلفه های جسمانی کیفیت زندگی خود بیشتر ارزیابی کرده اند و مؤلفه های اجتماعی، روانی و محیطی در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
تحلیلی بر رفتارهای محافظتی ساکنان مقاصد شهری در برابر ویروس کرونا مطالعه موردی: شهر سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
49 - 66
حوزههای تخصصی:
در سال های گذشته اقتصاد جهانی شاهد رشد بسیار چشمگیر صنعت گردشگری بود، اما این رشد و پویایی با شیوع و همه گیری جهانی بیماری کووید 19 دچار اختلال شدید شده و با ممنوعیت سفرهای بین المللی و نیز با اعمال محدودیت های گسترده در مجامع عمومی و ممانعت از تحرک و جابجایی در مقاصد، عملاً گردشگری متوقف شد و تأثیر همه گیری بیماری کرونا، گردشگری را به سمت توقف کامل سوق داد. در واقع شیوع ویروس کرونا بیش از همه مقاصد گردشگری و معیشت ساکنان آن را مختل ساخته است. بااین وجود در راستای احیای هرچه زودتر مقاصد، پوشش رسانه ای از اقدامات مؤثر مقابله با بیماری، می تواند ضمن افزایش دانش ساکنان از بیماری کرونا، خطر ادراک شده را بیشتر نموده و به بروز رفتارهای محافظتی مناسب منجر گردد. در این تحقیق تلاش شد تأثیر پوشش رسانه ای بر دانش بیماری، خطر ادراک شده و رفتار محافظتی در ساکنان شهر سرعین موردبررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان شهر سرعین در بهار سال 1399 بوده اند. حجم نمونه برای این پژوهش 400 نفر از ساکنان در نظر گرفته شده و به روش تصادفی انتخاب گردید و نیز پرسشنامه به صورت آنلاین در میان آنان توزیع گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که پوشش رسانه ای تأثیر مثبت و معنی داری بر ادراک خطر، رفتارهای محافظتی و دانش بیماری دارد. دانش بیماری نیز تأثیر مثبت و معنی داری بر ادراک خطر و رفتارهای محافظتی دارد. علاوه بر این نتایج نشان داد که ادراک خطر نیز تأثیر معنی داری بر رفتار محافظتی دارد.
تحلیل ادراک کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه از خشک سالی و اثرات آن (مورد مطالعه: شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
957 - 976
حوزههای تخصصی:
تأثیرات اجتماعی، بیولوژیکی ، و اقتصادی خشک سالی ها بستگی به آمادگی کشاورزان برای پاسخ به آن دارد و اقدامات کشاورزان تحت تأثیر چگونگی ادراک آنان از خشک سالی است . ادراک کشاورزان از خشک سالی، عامل مهمی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های مدیریت منابع آب ذکر شده است. بنابراین ، این پژوهش کیفی با هدف تحلیل ادراک کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه (شهرستان میاندوآب) از خشک سالی و اثر ها و پیامدهای آن انجام گرفت. جامعه موردمطالعه کشاورزان حوضه آبریز زرینه رود و سیمینه رود بودند ؛ نمونه گیری به صورت هدفمند ملاک محور و با استفاده از روش گلوله برفی انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه های عمیق فردی و بحث های گروهی متمرکز با کشاورزان گردآوری شد و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل محتوای جهت دار و نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت. نتایج نشان داد بیشتر کشاورزان خشک سالی را پدیده ای اقلیمی می دانند ؛ هرچند که عده ای نیز آن را ناشی از خشم و غضب خداوند، رفتارهای مخرب برخی کشاورزان ، و سوء مدیریت مسئولان می دانند. کشاورزان افزایش نگرانی از آینده، تشدید خشک سالی و کم آبی ، و افزایش اثر های مخرب خشک سالی را انتظار دارند . هزینه کردن پس اندازها، استفاده از آبیاری پیشرفته، کشت گیاهان جای گزین و سازگار با خشک سالی، ذخیره سازی و بهینه سازی مصرف آب، دست روی دست گذاشتن، توکل به خدا و کمک گرفتن از نهادهای مذهبی، و مهاجرت به شهر از جمله کارهایی است که برای مقابله با خشک سالی یا کاهش اثر های آن انجام می دهند. نتایج این مطالعه می تواند به اجرای مداخلات مناسب برای افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر خشک سالی کمک کند.
تبیین مدل رفتار هم آفرینی ارزش مشتری در توسعه صنعت گردشگری پزشکی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
141 - 159
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش فنون ارتباطی همراه با انتقال دانش پزشکی شکل جدیدی از گردشگری به نام پزشکی مطرح گردیده است که یکی از بازارهای جذاب و پررونق خدماتی حوزه گردشگری محسوب می شود. هم آفرینی ارزش شکل جدیدی از استراتژی کسب وکار است که بر ایجاد و تشخیص مستمر ارزش های مشترک سازمان ها و مشتریانشان تأکید دارد. پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل رفتار هم آفرینی ارزش مشتری در توسعه صنعت گردشگری پزشکی استان گیلان، از نوع کاربردی و ترکیبی و در دو مرحله کیفی و کمی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق در فاز کیفی شامل خبرگان حوزه گردشگری پزشکی و گردشگران پزشکی و در فاز کمی شامل رؤسای بیمارستان ها و گردشگران پزشکی استان گیلان بودند. حجم نمونه در فاز کیفی 16 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در فاز کمی شامل 50 نفر رؤسای بیمارستان های استان گیلان و 250 نفر گردشگران پزشکی آن بیمارستان ها، به روش غیر احتمالی در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها در فاز کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در فاز کمی از ابزار پرسشنامه استفاده شد. تحلیل داده های کیفی با کمک نرم افزار MAXQDA10 و داده های کمی با نرم افزار PLS انجام گرفت. یافته بخش کیفی پس از پیاده سازی مصاحبه ها و حذف هم پوشانی ها تعداد 59 مفهوم اولیه، 13 مفهوم اصلی و در نهایت، 5 مقوله در قالب یک الگوی پارادایمی شامل راهبردهای هم آفرینی ارزش سازمانی و قابلیت های گردشگری پزشکی، هم آفرینی ارزش و رفتار هم آفرینی ارزش استخراج شد. نتایج بخش کمی نشان داد هم آفرینی ارزش سازمانی می توانند در جهت ایجاد هم آفرینی ارزش مشتری نقش به سزایی داشته باشد.
Structural Analysis of Drivers affecting the Livelihood Sustainability of Villagers, with an Emphasis on Future Studies (Case Study: Marivan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The main purpose of this study was to identify the drivers responsible for instability of livelihood and to investigate the extent and manner of their influences on each other and on the future livelihood status of villagers in Marivan County. Design/methodology/approach - Applying a descriptive-analytical method and Delphi Technique, the present applied research identifies first, the most important drivers of the current situation of livelihood instability and their eliminating impact on the future livelihood of the deprived villagers in Marivan County. Moreover, applying cross-impact method in Mick Mac software, it analyzes the effect and direct influence of these drivers on each other. Findings- The most important drivers of livelihood instability of rural people in the county are a total of 36 drivers in five categories as follows: Economic failures with the influence (346) and dependence (371), social failures with the influence (290) and dependence (315), environmental-physical failures with the influence (172) and dependence (176), institutional-managerial failures with the influence (351) and dependence (287) and trans-regional failures with the influence (23) and dependence (12). Among them the institutional-managerial failures have the most direct influence (315) and the economic failures have the most direct dependence (371) on the other drivers. The regulatory and two-dimensional drivers and their situation on the graph shows the continuing instability of the villagers’ livelihood in future, thus, this will increase deserted villages and wasted water and soil resources in the region. Research Limitations/Implications- The dispersion of a large number of villages, their small sizes in addition to their lack of accessibility, and the lack of cooperation of some experts to conduct interviews were among the main limitations of the present study. Practical implications - It is suggested to teach villagers about the basic principles of entrepreneurship and taking risks and identifying opportunities. In this regard, making use of entrepreneurial villagers with successful experiences and non-governmental organizations in the region can be effective. Ultimately, plans and programs should be designed and implemented for the regulatory drivers such as fatalism, lack of crisis management policies, recognizing rural development as equal to the traditional agriculture development. Originality/Value- The outcome of this study can be an introduction for subsequent studies for formulating scenarios, executive strategies, policies and planning in order to move towards sustainable livelihoods and the realization of a favorable livelihood for the villagers.
عوامل مؤثر بر توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در مناطق روستایی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور ارایه تحلیل مدیریت جامع نوآوری در صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما استان کرمان انجام شده است، تا از این ره آورد نخست بتواند مدیریت نوآوری با موضوع صنایع تبدیلی و تکمیلی به مصرف بازار عرصه برسد و سپس با بهبود صنایع تبدیلی و تکمیلی شرایط اشتغال و بهبود درآمد در باغداران را فراهم آورد. این تحلیل برای بهبود عملکرد بهتر در مدیریت نوآوری در پیوند عمیق تر صنعت با کشاورزی می باشد. از مشکلاتی که هم اکنون صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در استان کرمان با آن مواجه است عدم توسعه در این صنایع و به دنبال آن نداشتن سهم کافی در بازارهای داخلی و بازارهای جهانی است. مدیریت جامع نوآوری به عنوان یک پارادیم جدید شامل پنج مولفه، فرهنگ نوآوری، ساختار سازمانی، مدیریت تکنولوژی، استراتژی نوآوری و نوآورا ن است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از لحاظ تحلیلی از نوع علی-ارتباطی است. در این تحقیق با توجه مسئله مورد بررسی، طبق آمار در اداره اتاق بازرگانی و اداره جهاد کشاورزی استان کرمان 200 نفر در سه زمینه بازاریابی، بسته بندی و فراوری محصولات خرما مشغول به کار می باشند، حجم نمونه براساس فرمول کوکران محاسبه می گردد که در این پژوهش برابر است با 155 نفر از کارکنان که به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است که دارای 58 گویه می باشد و با طیف لیکرت 5 نقطه ای نمره گذاری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گرداوری شده از آزمون های رگرسیون چندگانه و واریانس یک راهه و از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما و ابعاد مدیریت جامع نوآوری (که شامل مدیریت تکنولوژی، ساختار سازمانی، استرتژیک نوآوری، فرهنگ نوآوری و روانشناختی )همبستگی وجود دارد.
تبیین اثرات حکمروایی مطلوب شهری بر تاب آوری اجتماعی شهروندان در برابر اپیدمی کووید-19 (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
17 - 33
حوزههای تخصصی:
اجرای اصول حکمروایی مطلوب شهری موجب ارتقا بخشی تاب آوری اجتماعی شهروندان می شود. با شیوع بیماری کووید-19 در سطح جهان و همچنین شهرهای ایران ازجمله تبریز وضعیت ویژه ای پدید آمده است. برای مدیریت این بحران و همچنین ارتقای تاب آوری اجتماعی شهروندان در برابر مخاطرات کووید-19 به کارگیری اصول حکمروایی مطلوب شهری توسط مدیریت شهری تبریز ضرورت دارد. هدف پژوهش حاضر نیز تحلیل تأثیر مؤلفه های حکمروایی مطلوب شهری بر ارتقای تاب آوری اجتماعی شهروندان در برابر مخاطرات کووید-19 در شهر تبریز است تا ضمن شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار در ارتقا یا کاهش تاب آوری اجتماعی شهروندان، راهکارهای عملی برای بهبود مدیریت شهری جهت مقابله با کووید-19 در شهر تبریز ارائه شود. پژوهش حاضر ازنظر هدف از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت و روش پژوهش از نوع ترکیبی کیفی-کمّی است. بخش کیفی شامل شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار حکمروایی مطلوب شهری بر تاب آوری اجتماعی شهروندان در برابر مخاطرات کووید-19 در شهر تبریز از طریق بررسی مبانی نظری و تئوریک پژوهش و انجام تحلیل دلفی با مشارکت 15 متخصص رشته برنامه ریزی شهری در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی به عنوان اعضای پانل است. در بخش کمّی با استفاده از مدل تحلیل معادلات ساختاری و روش تحلیل مسیر در نرم افزار PLS نوع مؤلفه ها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مؤلفه ها مشخص شده است. نتایج نشان می دهد که مؤلفه مشارکت با ضریب 396/0، مؤلفه مسئولیت پذیری با ضریب 395/0 و مؤلفه پاسخگویی با ضریب 355/0 بیشترین تأثیر را در ارتقای تاب آوری اجتماعی شهروندان در برابر کووید-19 در شهر تبریز دارند. همچنین مؤلفه عدالت با ضریب 228/0 و مؤلفه اجماع پذیری با وزن 253/0 کم ترین تأثیر را در ارتقای تاب آوری اجتماعی شهروندان دارند.
سنجش واکنش زنان به مزاحمت های اجتماعی هنگام استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
507 - 528
حوزههای تخصصی:
یکی از مضامین مرتبط با مزاحمت های اجتماعی، مضمون راهبردهای زنان در واکنش به مزاحمت است که محققان آن را به دو دسته کلی واکنش های فعال یا صریح و واکنش های غیرفعال یا غیرصریح تقسیم می کنند. هدف پژوهش حاضر، سنجش واکنش زنان نسبت به مزاحمت های اجتماعی هنگام استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه با مردم و کارشناسان گردآوری شده است. برای رتبه بندی واکنش ها، از روش تصمیم گیری ARAS استفاده شد. همچنین به منظور پهنه بندی این واکنش ها در سطح شهر اهواز، مدل درون یابی کریجینگ به کار رفت. نتایج نشان می دهد واکنش زنان به مزاحمت های اجتماعی در هریک از شیوه های حمل ونقل عمومی با هم متفاوت است؛ به طوری که رتبه بندی واکنش ها به مزاحمت ها و درخواست کمک از دیگران در رتبه های نخست این تحلیل قرار می گیرند. مقایسه هریک از واکنش ها در شیوه های مختلف حمل ونقل عمومی بیانگر آن است که مجموع مزاحمت ها و نوع واکنش زنان، هنگام پیاده روی بیشتر است. تنوع واکنش ها همچنین مشخص می کند شکایت کردن و پیگیری روال قضایی مزاحمت ها در همه شیوه های حمل ونقل عمومی بیشتر است. این تفاوت در سطح شهر هم مشهود است؛ زیرا بعد از ترسیم نهایی نقشه واکنش زنان، مشخص شد منطقه 2 دارای بیشترین طیف خیلی کم و منطقه 4 دارای بیشترین طیف خیلی زیاد است.
بررسی مقایسه ای مولفه های معماری همساز با اقلیم در وضعیت ساخت و سازهای بافت جدید و قدیم شهر یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
92 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای مولفه های معماری همساز با اقلیم در وضعیت ساخت و سازهای بافت قدیم و جدید شهر یزد است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن 50 نفر از کارشناسان و خبرگان برنامه ریزی و مدیریت شهری است که تمام جامعه به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضرایب رگرسیون و برای تدوین راهبردها از روش SWOT استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد فضاهای شهری در بافت قدیمی شهر یزد منطبق بر اصول عملی طراحی اقلیمی است. اصول کلی طراحی در بافت قدیمی شهر یزد تاثیر زیادی در تعدیل شرایط سخت اقلیمی در بافت قدیمی این شهر داشته است. برابر بررسی های صورت گرفته ضعف ها و قوت ها در رابطه با معماری همساز با اقلیم در شهر یزد با ضرایب 9/05 و 7/63 بیشترین مقدار و نقاط فرصت ها و تهدیدات با ضرایب 7/01 و 6/074 کمترین مقدار را به خود اختصاص داده اند. در نتیجه وضعیت سازگاری ساخت و سازها در بافت جدید شهر یزد با وضعیت اقلیمی این شهر با نقاط ضعف بی شماری روبرو است. بر این اساس این مطالعه اقدام به تدوین راهبردهایی در این خصوص کرده است.
ارائه الگوی منطقه بندی شهری بهینه در ایران (نمونه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
933 - 955
حوزههای تخصصی:
تعدد سازمان های موجود در کنار نوع سیستم اداری کشور باعث شده است تا اداره شهرها در ایران از سوی نهاد واحدی صورت نگیرد. از طرفی هریک از این سازمان ها برای تسهیل عملکردی و خدمات رسانی و همچنین پوشش کامل محدوده تحت مدیریت خود، با استفاده از دستورالعمل های سازمان بالادست خود اقدام به منطقه بندی اداری می کنند که تعدد قوانین موجود در این زمینه و بی توجهی به مقوله مدیریت یکپارچه شهری، هم پوشانی مناطق اداری را در شهرهای بزرگ سبب شده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی وضعیت منطقه بندی شهری و ارائه الگوی بهینه منطقه بندی در راستای مدیریت یکپارچه شهری ایران در شهر رشت صورت گرفته است. روش انجام این پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده که با استفاده از روش های آماری و زمین آماری اجرا شده است. نتایج بررسی وضع موجود مناطق اداری تحت نظارت پنج سازمان برق، گاز، آب و فاضلاب، مخابرات و شهرداری، نشان از منطقه بندی تصادفی و ناهمگن آن ها دارد که آزمون اسپیرمن وجود رابطه مستقیم بین وسعت مناطق موجود- تعداد تداخل آن ها و نیز مساحت هم پوشان مناطق اداری- فاصله از مرکز شهر را تأیید می کند. همچنین مشخص شد، شاخص های مورد استفاده سازمان ها، مناسب منطقه بندی نیستند؛ درحالی که شاخص پیشنهادی تراکم جمعیت از ضریب خودهم بستگی قابل قبولی در مناطق بهینه پیشنهادی برخوردار است، مناطق ارائه شده از نظر شکل هندسی و جمعیت تحت پوشش متوازن تر و همگن تر هستند. همچنین سنجش میزان تداخل مناطق اداری پیشنهادی نشان از وجود 9 محدوده هم پوشان بدون تلاقی مرز بین مناطق پیشنهادی است که هشت مورد از محدوده های فوق، بر مناطق پیشنهادی شرکت مخابرات منطبق هستند.
امکان سنجی ارتقای کیفی منظر جوامع زیستی حاشیه تالاب ها براساس رویکرد اکولوژی ژرف نگر (مورد شناسی: روستای صراخیه در حاشیه تالاب شادگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناظر و مجتمع های زیستی پیرامون تالاب ها، ازجمله مناطقی هستند که علی رغم وجود وابستگی و ارتباط متقابل میان ساکنان آن ها و تالاب و بهره مندی از خدمات متنوع این اکوسیستم طبیعی، در رویکردهای مطرح درجهت حفاظت و احیای تالاب ها کمتر مورد توجه قرار گرفته اند؛ به گونه ای که توجه و تأکید بر ابعاد کمّی و بیولوژیک تالاب موجب غفلت از نیازهای جوامع پیرامون تالاب و ابعاد کیفی زندگی آن ها شده است. این امر در درازمدت نه تنها تأثیر چندانی بر حفاظت و احیای تالاب ها نداشته، بلکه می تواند تهدیدی جدی برای جوامع زیستی که زندگی شان وابسته به تالاب هاست، باشد؛ ازاین رو اتخاذ رویکردی کل نگر که به همه ابعاد کمّی و کیفی موجود در یک منظر به طور همزمان توجه کرده و در پاسخگویی به نیازهای جوامع مؤثر واقع شود، امری ضروری است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و از طریق مطالعات کتابخانه ای به دنبال امکان سنجی استفاده از مدل اکولوژی ژرف نگر درجهت ارتقای کیفی منظر مجتمع های زیستی حاشیه تالاب ها است؛ در این راستا ابتدا مفاهیم و پایه های 8گانه اکولوژی ژرف نگر از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری و سپس مدل پیشنهادی براساس 8 پایه اصلی اکولوژی ژرف نگر ارائه شد. مدل مذکور درجهت امکان سنجی در روستای صراخیه واقع در حاشیه تالاب شادگان در استان خوزستان به کار گرفته شد. نتایج حاصل نشان می دهد که مدل اکولوژی ژرف نگر با تکیه بر پایه های اصلی خود، توصیه ها و ارزش هایی را درجهت بهره مندی مناسب از محیط زیست در قالب سه مؤلفه شناخت، برنامه ریزی و اجرای طرح های حفاظتی و توسعه ای و نظارت و مشارکت ذی نفعان ارائه می دهد که موجب ایجاد رابطه ای متعادل میان انسان و طبیعت شده و ضمن پاسخگویی به نیازهای زیست محیطی، از طریق ارائه راهکارهایی در زمینه جذب اکوتوریسم، آموزش های زیست محیطی، نمایش سبک و شیوه زندگی جوامع زیستی حاشیه تالاب و... در رشد اقتصادی جامعه، حفظ و احیای ارزش های فرهنگی-معنوی بستر مؤثر واقع شده و بدین طریق موجب ارتقای کیفی منظر جوامع زیستی حاشیه تالاب می شود.
ارزیابی مدیریت یکپارچه بحران با رویکرد زیرساخت اطلاعات فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
10 - 18
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه مدیریت یکی از مهمترین ارکان تمام فعالیتهای دنیای کنونی ما می باشد و با عنایت به اینکه کشور ایران از لحاظ رخدادهای طبیعی یکی از پرمخاطره ترین کشورهای جهان می باشد، موضوع مدیریت در بحران اهمیت ویژه ای خواهد یافت. هدف مدیریت بحران، کاهش ریسک بحران بوده و راه های دست یابی به این مهم بسیار متنوع و در طول زمان تکامل یافته است. مدیریت بحران قبل از شروع تا پایان حادثه و عملیات پس از آن را شامل می شود. در هنگام وقوع هر مخاطره، کمیته یا ستاد بحران و حوادث غیر مترقبه وضعیت را از زوایای مختلف با استفاده از دستورالعمل های موجود، مورد تجزیه وتحلیل قرار داده و بهترین برنامه یا تصمیم را اتخاذ کرده و در اختیار ارگانهای درگیر قرار می دهند. با توجه به اهمیت زمان، قسمت اعظم پروسه مدیریت بحران، قبل از وقوع حوادث انجام می گیرد. بنابراین کاهش ریسک بحران با یکپارچه نگری که در دل خود برنامه ریزی فضایی را نیز نهفته دارد، ضروری خواهد بود. در این میان زیرساخت اطلاعات فضایی ، بستر لازم برای جمع آوری و نگهداری داده های فضایی جهت تسهیل در اشتراک گذاری و در نتیجه ایجاد مدیریت یکپارچه را فراهم می کند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، ارزیابی زیرساخت اطلاعات فضایی به عنوان بستری برای تحقق مدیریت یکپارچه در کاهش ریسک بحران های احتمالی است.
تحلیل اقتصادی ارتقاء زیست پذیری مجتمع های مسکونی انبوه با به کارگیری رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی (محله بهار شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش مجتمع های مسکونی انبوه، افزون بر پاسخ به نیاز فعلی مسکن، مشکلی برای نوسازی در آینده ی شهرها می باشد. فرسودگی، افت زیست پذیری یک مجموعه مسکونی آپارتمانی (همچون محله بهار در جنوب شهر اصفهان) و اختلافات مالکیتی ناشی از آن، تهدیدهایی برای ورود سرمایه گذاران به منظور نوسازی می باشد. در این مقاله با هدف به کارگیری ظرفیت های رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی به منظور ارتقاء زیست پذیری در مجموعه مسکونی انبوه محله بهار برپایه سودآوری برای بخش خصوصی، پشتیبانی بخش عمومی از ارزش ها و منافع بخش خصوصی، ایجاد فضای رقابتی و بیشینه نمودن منافع مشترک بخش های عمومی و خصوصی، یک پژوهش کاربردی دوگانه توصیفی-تحلیلی در دستورکار قرار گرفته است. با انجام تحلیل هایی چون تحلیل ذینفعان برپایه ماتریس قدرت-منفعت، تحلیل متون مدون و تحلیل نظرات ذینفعان کلیدی، گزینه های چهارگانه ساخت وساز در زمینه سرمایه گذاری برای ارتقاء زیست پذیری در مجتمع های انبوه مسکن در محله بهار اصفهان برپایه رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی طراحی و با تحلیل ارزش خالص فعلی[1] و تحلیل نرخ بازده داخلی[2] میزان سودآوری هر یک از گزینه های پیشنهادی محاسبه شده است. یافته های برآمده از تحلیل تمایل توسعه گران بخش مسکن، برای اختیار هر یک از گزینه های سودآور برای ارتقاء زیست پذیری نشان می دهند تشکیل تعاونی (همکاری گروهی)، ارائه مستندات توسط هیأت مدیره مجتمع های مسکونی انبوه (شفافیت)، اعطای تراکم بیشتر از تراکم پیشنهادی از سوی کمیسیون ماده 5 (ارزش افزوده)، خروج همه مالکان از پروژه و خرید کلیه واحدهای مسکونی از مالکان مهم ترین شرایط سرمایه گذار بخش خصوصی برای ورود به فرایند مشارکت با بخش عمومی در راستای ارتقاء زیست پذیری مجتمع های مسکونی در محله بهار هستند. [1]. Net present value (NPV) [2]. Internal rate of return (IRR)