فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۰۱ تا ۶٬۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش کاربردی حاضر که از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است، شناسایی راهبرد و ارائه راهکارهای مؤثر در توسعه اشتغال در نقاط روستایی محروم و بسیار محروم شهرستان جوانرود به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال است. شهرستانی که طی سه دوره سرشماری اخیر، بیشترین میزان بیکاری را در استان کرمانشاه داشته است. جهت گردآوری داده ها از دو منبع مستندات مرکز آمار کشور و مطالعه میدانی (تکمیل پرسشنامه توسط کارشناسان) استفاده شده است. قلمرو مطالعاتی شامل 57 روستای بالای 20 خانوار شهرستان جوانرود بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به ترتیب از تکنیک ای TOPSIS، آنتروپی شانون، تحلیل خوشه ای و SWOT استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در بین 57 روستای مورد بررسی حدود 16 درصد (9 روستا) در سطح برخوردار، 40 درصد (23 روستا) در سطح متوسط و 44 درصد (25 روستا) در سطوح محروم و بسیار محروم واقع شده اند. همچنین، نتایج پژوهش در جهت توسعه اشتغال در نقاط روستایی محروم و بسیار محروم شهرستان جوانرود نشان داد، راهبرد تهاجمی (SO) که در آن تکیه اصلی بر نقاط قوت درونی و فرصت های بیرونی است، مناسب ترین راهبرد جهت توسعه اشتغال در روستاهای واقع در دو سطح مذکور است.
سنجش و تحلیل سطوح توسعه یافتگی زیربنایی در نواحی روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای سنجش و سطح بندی توسعه یافتگی مناطق، شاخص های بسیاری وجود دارد. هر یک از این شاخص ها دارای ارزش و اهمیت خاصی است که با توجه به نوع هدف و روش مطالعه، مورد استفاده قرار می گیرد. به کارگیری این شاخص ها زمینه مناسبی برای ارائه راهبردها و به کارگیری برنامه های مناسب توسعه ی نواحی و همچنین پی ریزی و ایجاد توسعه ی یکپارچه ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی می شود. پژوهش حاضر با استفاده از 13 شاخص زیربنایی، به دنبال سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان اردبیل و تعیین سطوح برخورداری آن ها بوده است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. پس از جمع آوری داده ها، وزن شاخص ها با استفاده از آنتروپی شانون تعیین و به وسیله روش هایTOPSIS ، VIKOR، SAW و HDI رتبه بندی شده است؛ همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان کپ لند استفاده گردید. یافته های حاصل از اجرای تکنیک کپ لند نشان داد که دهستان های پلنگا، محمود آباد و ویلکج جنوبی، به ترتیب در رتبه های نخست و دهستان های کلخوران، پایین برزند و انگوت شرقی به ترتیب در رتبه های آخر از لحاظ توسعه یافتگی زیربنایی قرار دارد.
اثرات اجتماعی - اقتصادی اعتبارات خرد کشاورزی در نواحی روستایی مورد: دهستان کرسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی با نقش پذیری اصلی در نظام اقتصادی روستا، زمینه تحول آن را در ابعاد مختلف محیطی، اجتماعی و اقتصادی را فراهم نموده است. از این رو می تواند نقش مهمی در تحقق توسعه پایدار روستایی ایفاء نماید. برای تحقق این امر، منابع سرمایه ای طبیعی، اجتماعی، انسانی و مالی از اهمیت برخوردار هستند. در این میان، سرمایه مالی دارای نقش بیشتری است. مزیت مکانی نسبتا پایین روستا به همراه منابع سرمایه مالی کم در آن، سبب شده تا جریان سرمایه به بخش کشاورزی کاهش یابد. این چالش، سبب شده تا دولت حمایت بخش کشاورزی را با توجه به نظام بهره برداری فردی در قالب طرح اعطای اعتبارات خرد مدنظر قرار دهد. اجرای این طرح، اثراتی بر ابعاد مختلف توسعه سکونتگاه های روستایی داشته است. این مقاله، سعی نموده با رویکردی پیامدگرا به تبیین اثرات اجتماعی – اقتصادی آن بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است. محدوده جغرافیایی مورد مطالعه دهستان کرسف و جامعه آماری، روستاییان و کارشناسان کشاورزی و مالی آن دهستان بوده است. با توجه به دو جامعه آماری مورد مطالعه، از کل واحدهای بهره بردار که در بین سالهای 85- 92حداقل یکبار وام دریافت کرده اند، 157 نفر با استفاده از فرمول تعیین حجم کوکران به عنوان حجم نمونه مشخص شده و نمونه گیری این جامعه آماری با روش طبقه ای و تصادفی صورت گرفته است. از جامعه کارشناسان با توجه به اهمیت معیار سطح دانش و آگاهی آنها از مسئله، با نمونه گیری هدفمند 15 نفر از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و بانک کشاورزی انتخاب شده است. برای تحلیل اطلاعات تکنیک آزمون T تک نمونه ای مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتبارات خرد کشاورزی تأثیر یکسان و یکپارچه بر شاخص های ابعاد توسعه بویژه ابعاد اجتماعی – اقتصادی ندارد و سازوکار اجرایی اعطای اعتبارات خرد کشاورزی متأثر از رویکرد سنتی (رشد اقتصادی) از کارآمدی لازم برخوردار نیست. در این ساختار، مدیریت متمرکز (از بالا به پایین) و روابط رسمی و قانونی سبب شده تا منابع مالی ماهیتی محلی و متکی بر پس اندازهای خرد مردم نبوده و از پایداری برخوردار نباشد.
شناخت الگوی رشد کالبدی - فضایی کلان شهرهای ایران (مطالعه موردی: کلان شهرهای مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات اساسی در راستای نیل به توسعه شهری پایدار، شناخت الگوی کالبدی شهر و تلاش برای دستیابی به فرم شهری مطلوب است. در همین زمینه، نظریه پردازان برنامه ریزی شهری، مقوله شهر پایدار و در قالب آن، شهر فشرده را در دستور کار قرار دادند. امروزه اکثر محققان، شهر فشرده را پایدارترین فرم شهری دانسته و اهداف توسعه پایدار را در فشردگی شهری متجلی می دانند. هدف این پژوهش، شناخت الگوی گسترش کالبدی کلان شهرهای ایران (مشهد، شیراز، اصفهان و تبریز) در دوره زمانی ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ است. روش اصلی مورد استفاده در پژوهش، روش توصیفی - تحلیلی و برای سنجش فرم، از روش های پیشنهادی تسای (درجه تجمع، تراکم و اندازه متروپل همچنین از شاخص های هندرسون، هرفیندال، آنتروپی مطلق و مدل هلدرن استفاده شده است. برای محاسبه درجه تجمع شاخص جمعیت در سطح کلان شهرها، از ضرایب جینی و آنتروپی نسبی استفاده شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشان می دهد که از میان کلان شهرهای مورد مطالعه، کلانشهرهای مشهد، اصفهان و شیراز از نظر رشد و گسترش فضایی در گذشته از رشد آرام و فشردگی نسبی برخوردار بوده که با شروع شهرنشینی سریع، رشد مساحت آن سریع می شود و رشد پراکنده اتفاق می افتد؛ اما در سال های اخیر از میزان پراکنش آنها کاسته شده و گرایش به تمرکز و فشردگی در آنها مشاهده می گردد؛ اما کلان شهر تبریز، وضعیتی متفاوت از سایر کلان شهرهای مورد مطالعه دارد؛ به طوری که تا دهه ۱۳۷۵، رشد مساحت و جمعیت تقریباً متعادلی را دارد؛ ولی از این دهه به بعد است که مساحت آن رشد بسیار بیشتری از جمعیت آن داشته و گسترش افقی زیادی را یافته است.
ارزیابی سطح رضایت شهروندان از کیفیت محیط شهری (نمونه موردی: مناطق شهری ده گانه کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
می توان دغدغه دستیابی به فرم خوب شهری را از زمان شکل گیری اولین شهرها سراغ گرفت و تلاش برای بهبود زندگی شهری را هم سن تاریخ شهرنشینی تخمین زد. تمایل بیش از پیش جمعیت های انسانی به زندگی در محیط های شهری و رشد شهرنشینی اهمیت کیفیت زندگی شهری و محیط های سکونتی در شهرها را بیش از پیش آشکار ساخته است. بر این اساس در تحقیق حاضر تلاش شده است تا با توجه به مطالعه مبانی نظری مربوط به کیفیت محیط زندگی، چارچوب مفهومی متشکل از عوامل شانزده گانه ای برای بررسی و سطح بندی مناطق ده گانه کلانشهر تبریز در نظر گرفته شود.
تحقیق حاضر به لحاظ روش انجام مطالعه، تحقیقی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است که نتایج حاصل از آن جنبه کاربردی و توسعه ای دارد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه خانوارهای ساکن کلانشهر تبریز تشکیل می دهند. با توجه به حجم بالای جامعه آماری، جهت گردآوری اطلاعات، از روش نمونه گیری استفاده گردید. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس روش کوکران 384 خانوار برآورد گردید. اعضای نمونه مورد بررسی نیز به روش نمونه گیری تصادفی و متناسب با حجم جمعیتی زیر جامعه های مورد بررسی(مناطق دهگانه کلانشهر تبریز) انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده نیز از روش های تصمیم گیری چند معیاره فازی و تحلیل خوشه ای بهره گرفته شد.
در نهایت براساس میزان رضایت شهروندان از محیط سکونتی خود و با استفاده از روش تحلیل خوشه ای، مناطق ده گانه کلانشهر تبریز در سه سطح مناطق دارای محیط سکونتی با کیفیت بالا، متوسط و ضعیف سطح بندی شدند. نتایج مطالعه نشان داد که از دیدگاه شهروندان کلان شهر تبریز، مناطق شهری دو، پنج و سه این کلان شهر دارای محیط سکونتی با کیفیت بالا، مناطق شش، هشت، هفت و چهار دارای محیطی زندگی با کیفیت متوسط و نهایتاً مناطق یک و ده این کلانشهر نیز دارای محیطی سکونتی با کیفیت ضعیف هستند.
تحلیلی بر استقرار بهینة مکانی فضاهای سبز شهری به روش منطق فازی در محیط GIS (نمونة موردی: منطقة چهار شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با مطرح شدن مفهوم شهرهای پایدار و آفرینش مکان های سرزندة شهری، اهمیّت فضاهای سبز شهری و تعبیة آن ها در فضاهای شهری، بیش از پیش آشکار شده است. توجّه به این مسأله، با گسترش شهرنشینی و انباشت جمعیّت و تراکم در شهرها، در کنار چالش هایی چون گرمایش و آلودگی آب و هوای شهری، ضرورتی دو چندان یافته است. در همین راستا مطالعة حاضر، با هدف تحلیل استقرار بهینة مکانی فضاهای سبز شهری در منطقة چهار شهر تبریز به انجام رسیده است.
روش: روش مطالعة حاضر، توصیفی– تحلیلی بوده که برای دست یابی به هدف پژوهش، اطّلاعات مربوط به دوازده کاربری شهری در منطقة چهار شهر تبریز، از نقشة 1:5000 کاربری اراضی شهر تبریز استخراج شده است و در محیط نرم افزار Arc GIS 10 تولید شده است و سپس با استفاده از توابع فازی، به عضویت فازی درآمده است.
یافته ها/ نتایج: تحلیل نهایی وضعیّت لایه های کاربری های دوازده گانه با استفاده از حدّ آستانه های 7/0، 8/0، و 9/0 در قالب عملگر گامای فازی انجام گرفته است. نتایج به دست آمده از آزمایش حدّ آستانه های 7/0، 8/0 و 9/0 نشان می دهد که با در نظرگرفتن شرایط موجود استقرار کاربری های منتخب پژوهش در منطقة چهار شهر تبریز، حدّ آستانة 7/0 بهتر توانسته است یک سازگاری قابل انعطاف بین گرایش های افزایشی و کاهشی کاربری ها نسبت به استقرار و همجواری با فضاهای سبز شهری برقرار کند.
نتیجه گیری: مطابق نتایج عملگر حدّ آستانة 7/0، قسمت هایی از مرکز و جنوب شرقی این منطقه با توجّه به شرایط موجود، بسترهای مناسب برای استقرار فضای سبز شهری هستند.
الویت بندی راهبردهای امنیت پایدار در آمایش مناطق مرزی مطالعه موردی : استان کردستان
حوزههای تخصصی:
از مهمترین عوامل تهدیدکننده امنیت یک جامعه، وجود نابرابری های فضایی بین مناطق مختلف جغرافیایی آن است. این نابرابری های توسعه ای، شکاف های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را عمیق تر می کند. در این بین مناطق مرزی کشور با مشکلات بسیاری ار جمله : خالی شدن سکنه، مهاجرت مرزنشینان، جدایگزینی از برنامه های توسعه کشور، عدم امنیت پایدار و... مواجه اند که این امر ضرورت انجام مطالعات علمی و نظم بخشی به تصمیم گیری از طریق تدوین و الویت بندی راهبردها و برنامه های توسعه کارآمد در چارچوب آمایش مناطق مرزی را انکارناپذیر می سازد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی(براساس پرسشنامه) در قالب طیف لیکرت است. در این پژوهش نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای امنیت پایدار در منطقه در قالب مدل SWOT مطالعه، شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که وضعیت توسعه امنیت پایدار استان کردستان از الگوی تهاجمی (SO) تبعیت می کند. با توجه به تعریف این الگو، باید راهبردهایی رو اتخاذ کرد که با بهره گیری از نقاط قوت درصدد بهره برداری از فرصت ها برآییم و بتوان به توسعه پایدار امنیت دست یابیم. در نهایت از روش QSPM با توجه به شرایط فعلی، به اولویت بندی راهبردها مناسب در جهت آمایش مناطق مرزی مشخص گردید. یافته های حاصل از الویت بندی راهبردها نشان می دهد که از بین راهبردهای تدوین شده بالاترین جذابیت مربوط به آماده سازی حداکثری نیروی انتظامی جهت مقابله با ناامنی های احتمالی با نمره ۶۵/۶ است و پایین ترین جذابیت به راهبرد مبارزه با اشرار و قاچاقچیان در سطح استان با نمره ۱۵/۵ تعلق دارد.
تحلیل اثرات احداث آزاد راه خرم آباد - پل زال بر توسعه پایدار روستاهای دهستان میانکوه شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های ارتباطی به ویژه راه ها به عنوان عناصر پیونددهنده میان سکونتگاه ها در تبادل جریانات بین نقاط شهری و روستایی و همچنین توسعه روستایی نقش قابل توجهی دارند. هدف از این مقاله بررسی اثرات احداث آزاد راهها و گسترش حمل و نقل بر توسعه پایدار روستایی در دهستان میانکوه شرقی می باشد که با استفاده از روش میدانی (پرسشنامه) به بررسی احداث آزاد راه بر چگونگی توسعه روستاهای همجوار در این دهستان پرداخته شده است. در این پژوهش ضمن مشخص نمودن جامعه آماری (514 خانوار)، تعداد 103 خانوار با استفاده از فرمول کُوکران (تعداد 12 روستا) بعنوان نمونه انتخاب شد. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده براساس آزمون های برازش رگرسیونی، رگرسیون خطی و تحلیل مسیر نشان می دهد که بیشترین اثرکلی احداث آزاد راه مربوط به بعد زیست محیطی با میزان (591/0) می باشد بطوری که، آلودگی منابع آب و خاک در نواحی روستایی افزایش پیدا کرده است، استفاده از کود ها و آفت کش ها رایج شده است، میزان تخریب منابع آبی از جمله چشمه ها و کانال های آبی در محدوده روستا افزایش یافته و همچنین مراتع، جنگل ها و زمین های حاصلخیز به کارهای ساختمانی و ساخت ساز اختصاص یافته است و بعد کالبدی با میزان (058/0) دارای کمترین اثر کلی در توسعه پایدار روستایی در محدوده مورد مطالعه داشته است.
بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی شهری در شکل گیری الگوهایی فضایی بزهکاری(مطالعه موردی: محدوده کلانتری 15 منطقه کمپلو)
حوزههای تخصصی:
امروزه در تمامی شهرهای جهان، به ویژه کلان شهرها، افزایش نرخ جرم و جنایت نگران کننده است و به یکی از دغدغه های مهم شهروندان و مدیران شهری تبدیل شده است. به نظر می رسد شکل و نوع کاربری ها و رابطه بین توزیع آن ها در سطح شهر از جمله مواردی است که در رشد آسیب های اجتماعی و جرایم شهری موثر بوده است. از جمله کلان شهرهایی که با این بحران مواجه است، شهر اهواز می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی شهری در شکل گیری الگوهایی فضایی بزهکاری در محدوده کلانتری 15 شهر اهواز انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده، و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های گرافیکی در محیط GIS استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد مرکز متوسط جرایم ارتکابی در منطقه کمپلو با مرکز جغرافیایی محدوده کلانتری (خیابان انقلاب) منطبق است. همچنین جرایم مرتبط با سرقت در کل محدوده پخش گردیده و کانون های اصلی شناسایی شده خیابان های داغری (لشکر)، هاتف (کیان)، بنی هاشم و اطراف بیمارستان آیت الله کرمی و ترمینال غرب (میدان انقلاب) می باشد. نوع و میزان کاربری اراضی در محدوده کلانتری 15 در ایجاد زمینه و شرایط ارتکاب جرایم سرقت تاثیر داشته است. به طوری که بیشترین جرایم سرقت در محدوده این کلانتری در کنار کاربری های مسکونی رخ داده است. در نهایت بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی جهت کنترل ناهنجاری های کالبدی و کاهش نرخ بزهکاری در محدوده های مورد مطالعه ارائه گردید.
طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل هاجهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد اجرا شده است.
روش: در این مطالعه از روش تحقیق کیفی و نظریه بنیادی (رویکرد گلیسر) استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل افراد دست اندرکار در هر کدام از بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل های کشاورزی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد بودند که به ترتیب 14، 12، 13 و 12 نفر را شامل شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است.
یافته ها: براساس نتایج حاصل از نظریه بنیادی، الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی ترسیم شده است. این الگو در بر دارنده مؤلفه های تأثیرگذار (از قبیل راهبرد مشارکت محور توسعه پایدار کشاورزی، خدمات کیفی بخش خصوصی، مشارکت محوری بهره برداران، محوریت سیستمی تشکل ها، تمرکززدایی و استفاده از قدرت های محلّی)، بازدارنده ها (از قبیل تمرکزگرایی و حاکمیت روابط در بخش دولتی، موانع و محدودیت های اجرایی و سرمایه گذاری بخش خصوصی، فقر اقتصادی و فرهنگی بهره برداران و چالش های نهادی و قانونی تشکل های بخش کشاورزی) و نیز جایگاه و نقش بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها در برقراری مشارکت متوازن و هماهنگ بوده است. همچنین، در این الگو شبکه مشارکت محور نظارتی و بانک اطلاعاتی کشاورزی پیش بینی شده است.
محدودیت ها: از محدودیت های تحقیق حاضر می توان به موارد ذیل اشاره نمود: الف) زمان بر بودن تحقیق؛ ب) عدم همکاری برخی از افراد مد نظر (مطلعان کلیدی) برای گرد آوری داده ها؛ ج) مشکل بودن ارزیابی اهمیت نسبی اجزاء و عوامل نظریه پیشنهادی.
راهکارهای عملی: با توجه به این که تحقیق های کیفی، زمینه خوبی را برای رسیدن به یافته های واقعی تر با مشارکت مردم فراهم می کند و در این فرآیند، محقق نیز جزء با ارزشی به شمار می آید که با فکر و ایده خود، هر آنچه را که از زمینه های واقعی موجود بیرون می آید سامان می دهد، شکل می بخشد و نظریه و الگو می سازد.
اصالت و ارزش: تحقیق حاضر به طراحی الگوی مشارکت بخش های دولتی، خصوصی، بهره برداران و تشکل ها جهت تحقق توسعه پایدار کشاورزی پرداخته است تا بتواند همانگی لازم را بین بخش های مذکور برای برنامه ریزی های صحیح و اجرای آن ها به وجود بیاورد. با توجه به مسائل گفته شده، تحقیق حاضر در نوع خود نوآوری تلقی می شود.
نقش گردشگری در تحوّلات اقتصادی و اجتماعی روستاهای هدف استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با توجّه به ناکامی برنامه های توسعة روستایی و روند روزافزون تخلیّة جمعیّت روستایی، گردشگری روستایی به عنوان رویکردی مکمّل در کنار سایر فعالیّت های اقتصادی مطرح شده است. گردشگری آثار مثبت اقتصادی و اجتماعی به همراه دارد. هدف مقاله، بررسی نقش گردشگری در تغییرات اقتصادی و اجتماعی روستاهای نمونه است.
روش: روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای است. حجم نمونة تحقیق، 384 سرپرست خانوار روستاهای هدف گردشگری استان گلستان است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای آماری و آزمون های کی دو، فیشر، کروسکال والیس و آزمون تی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها/ نتایج: یافته ها بیانگر نقش متوسّط به بالای گردشگری در ایجاد اشتغال با میانگین (77/2)، افزایش درآمد (89/2) و بهبود وضعیّت جاده (5/3) و توسعة سرمایه گذاری (5/3) در روستاهای هدف است. رونق گردشگری منجر به تغییر ترکیب شغلی از کشاورزی به خدمات و صنعت شده است، به طوری که در قبل از انتخاب روستا به عنوان هدف شاغلین بخش های کشاورزی، خدمات و صنعت به ترتیب 51، 9/10 و 6/15 درصد بوده است که در بعد از انتخاب به 36/26 و 4/22 درصد رسیده است. وجود تفاوت ها در دو مقطع زمانی به وسیلة آزمون تی زوجی نیز به اثبات رسیده است. همچنین گردشگری باعث افزایش تعامل با میانگین (56/3)، آگاهی (51/3) و مشارکت (4/3) شده است. افزایش میزان حضور زنان در فعالیّت های اقتصادی و اجتماعی(51/3) از اثرات فرهنگی گردشگری بوده است. براساس رویکرد تفکیکی، شاغلین بخش های خدمات و صنعت، نقش گردشگری را در ایجاد تحوّلات اقتصادی و اجتماعی مثبت تر از سایر گروه های شغلی ارزیابی کرده اند که بر اساس آزمون تحلیل واریانس fدر سطح بالایی از درجة اطمینان به اثبات رسیده است.
بررسی و تحلیل پراکنش مکانی- فضایی جرم خیزی در محله های شهر کرمانشاه با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی علاوه بر پیامدهای مثبت، همواره با مسائل و مشکلاتی نظیر افزایش نرخ بیکاری، خشونت، ناهنجاری های اجتماعی و بزه کاری همراه بوده است. جرم از پیامدهای منفی عمده ای است که بر رفاه افراد، خانواده ها و جوامع تأثیر بسیار می گذارد. افزایش میزان جرم و جنایت و خشونتهای شهری در اکثر کشورهای جهان و طرح دیدگاه های جدید پیرامون مکان جرم و لزوم بررسی عوامل مکانی- فضایی این کجرویها و شناسایی مکانهای مستعد برای ارتکاب بزه کاری در شهرها و تلاش برای پیگیری و کاهش آن، علل اهمیتیابی بررسیهای جغرافیایی و جامعهشناختی جرم در مقطع کنونی است. روش تحقیق این پژوهش اسنادی و میدانی بوده که اطلاعات مورد نیاز از پرونده مجرمان با استفاده از پرسش نامه معکوس جمع آوری شد و از نرم افزار GIS برای تجزیه و تحلیل داده ها به منظور پراکنش مکانی فضایی جرمخیزی در محله های شهر کرمانشاه استفاده شده است. نتایج نشان داده که درصد قابل توجهی از جرایم در مناطق و محله های پرجمعیت که مهاجرپذیر هستند، رخ داده و هم چنین بازارها و خیابان های شلوغ مکانی مستعد برای بزه است و بیشتر مجرمان در گروه سنی جوانان قرار دارد.
تحلیلی بر امنیت محیطی کارکرد بوستان های شهری بر پایه رویکردCPTED (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه از امنیت بهعنوان دریافت عینی و ذهنی یاد میشود ناشی از ساختار و نحوه چیدمان محیط است. لذا، برای افزایش آن شایسته است معیارها و استانداردهایی برای طراحی فضاهای شهری در نظر گرفت. از مهمترین رویکردهایی که جوامع پیشرفته در زمینه برنامهریزی شهری و «طراحی محیط» بدان توجه دارند افزایش امنیت محیطی(بر پایه چگونگی دریافت افراد از محیط پیرامونشان) در راستای بهبود «کاربری فضاهای شهری» میباشد. رویکرد CPTED ازجمله رویکردهایی است که بر «کاهش جرایم توسط طراحی محیط» تأکید دارد. در شهر ساری بوستانها بستهبه نحوه توزیع فضایی و وضعیت دسترسی آنها دارای کارکردهای متنوعی هستند. هدف پژوهش حاضر تبیین تأثیر کارکرد بوستانها در امنیت و آرامش شهروندان (بر پایه رویکرد CPTED) در شهر ساری هنگام مراجعه به این بوستانها میباشد. بدین منظور باتوجهبه ماهیت متغیرها از آزمون F-Test و کروسکالوالیس در نرمافزار SPSS بهمنظور بررسی میانگین احساس امنیت در هریک از بوستان ها استفاده شدهاست. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و از روش پرسشنامه بهمنظور جمع آوری نظرات شهروندان استفاده شدهاست. بااستفادهاز فرمول کوکران 360 پرسشنامه در 6 بوستان شهر ساری تهیه و توزیع شد. نتایج پژوهش با سطح معنیداری 99 % نشان می دهد که در محدوده مورد مطالعه بوستان اتحاد با کارکرد غالب ورزشی– ارتباطی بیشترین میزان احساس امنیت را برای شهروندان فراهم می کند ولی بوستانهای جنگلی شهیدزارع و ساریکنار با کارکرد غالب اقامتی شهروندان هنگام قرارگیری در فضاهای آن کمترین میزان احساس امنیت را دارند.
سنجش نگرش زنان تحصیل کرده به فضاهای بی دفاع شهری (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت در فضاهای شهری جزو مسائل مهم زندگی شهری بوده و در صورتی که فضای شهری احساس ترس و ناامنی را در شهروندان القاء کند، تبدیل به فضای بیدفاع می شود. بعضی از فضاهای شهری برای تمام شهروندان میتواند القاء کننده ترس و ناامنی باشد. در این میان احساس ترس در فضاهای شهری برای زنان بیشتر از مردان است. نگرش زنان به فضاهای شهری، متفاوت از نگرش مردان بوده و فضاهای ناامن برای زنان تعریف شده و ویژگیهای خاصی را دارد. مقاله حاضر قصد دارد نگرش دانشجویان دختر دانشگاه تبریز را نسبت به فضاهای ناامن و بیدفاع شهر مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است که دادههای آن از طریق پرسش نامه به دست آمده. جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه تبریز بوده و تعداد نمونه مورد مطالعه 100 نفر از دانشجویان دختر بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. تحلیل آماری یافتههای حاصل از پرسش نامه در محیط نرم افزار SPSS و با کمک تحلیل آنوا، آزمون تی تک متغیره، آزمون همبستگی کندال و اسپیرمن صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که فضاهای شهری کم نور، تاریک، دورافتاده، باریک، فضاهای نیمه کاره و خلوت القاءکننده ترس در زنان هستند و از طرفی بین احساس ترس و سطح تحصیلات رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی افزایش تحصیلات سبب کاهش القای ترس در بین زنان میشود.
بررسی رویکرد علوم شناختیِ طراحی معماری بر میزان یادگیری و خلاقیّت آفرینی در فضاهای آموزشی ابتدایی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۹۲-۲۶۷
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر تربیتی در آموزش و پرورش نوین، چگونگی معماری، کالبد و فضای مدرسه است. در تعلیم و تربیت جدید، فضای کالبدی مدرسه باید چنان باشد که به عنوان عاملی زنده و پویا، در کیفیت فعالیت های آموزشی و تربیتی دانش آموزان ایفای نقش کند. بر این اساس پرداختن به چگونگی طراحی فضاهای آموزشی خاصه در مرحله ابتدایی از ضرورتهای علوم شناختی دانش معماری در راستای افزایش میزان یادگیری و ایجاد خلاقیت در کودکان و دانش آموزان بشمار می رود. در این مقاله موضوع طراحی فضاهای آموزشی و میزان یادگیری و خلاقیت زایی دانش آموزان مورد تاکید بوده که از روش فراتحلیل و توصیفی- تحلیلی استفاده کرده است. یافته های تحقیق نیز مولفه های معمارانه طراحی فضاهای اموزش ابتدایی است که در قالب پارامترهای طراحی و مولفه های کیفی بوده است که در پایان به مجموعه ای از ضوابط و استانداردهای مورد نظر در این رابطه نیز اشاره شده است.
The design of a cultural measurement model in the field of citizen’s innovation and cultural production(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۲۰۴-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
The currect study was conducted with the aim of designing and presenting a model of measurement for cultural development in the field of citizens&rsquo innovation and cultual products. The study wasconductedwith objectives in which, indicators and components presented in UNESCO 2000 and Abdi et al. (2015) model of measurement for cultural development were presented to 34 people in the form of a questionnaire in order to test and confirm them. The population for the study consist of all graduate and Ph.D. candiates (in their second or higher years of academic study) in Islamic Azad Univeristy, Science and Reseacrh Branch in Tehran and the Isfahan Branch. Participants were selected by the application of Cochran formula. In order to analyze the data, factor analysis was performed using Lisrel software. Finally, according to the data obtained and after the removal of several primary indicators, the finalmodel of measurement for cultural development was presented for the field of cultural innovation in the form of six main aspects: books, translations, newpapers and magaznines, artistics products, handicrafts and entertainment, and cultural services/activities/products.
بررسی و تحلیل نابرابری فضایی شهرستان های استان همدان بر اساس شاخص های بهداشتی- درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: در هر جامعه ای، بهبود وضعیت بهداشت و سلامتی شهروندان یکی از ن شانه ه ای ارتقا و توسعه انسانی است. با توجه به اهمیت و نقش توسعه و توزیع مطلوب امکانات و شاخص های بهداشتی درمانی در بهبود کیفیت زندگی و توسعه پایدار مناطق، در پ ژوهش حاضر توزیع و توسعه این شاخص ها در سطح شهرس تان ه ای اس تان همدان ارزیابی مقایسه ای شده است. در این تحقیق، روش مطالعه توصیفی تحلیلی بوده و از روش تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده شده است . یافته های پژوهش حاکی از این است که محرومیتی نسبی در سطح کل استان از نظر برخورداری از شاخص های بهداشتی و درمانی حاکم است و توزیع امکانات موجود نیز چندان متناسب با ت وان و نی از جمعیت ی شهرستان ها انجام نشده است. شهرستان همدان، به عنوان مرک ز اداری سیاس ی و اقت صادی اس تان، در رتبه دوم برخ وردارترین شهرستان از نظر توسعه شاخص های بهداشتی درمانی بوده و اختلاف نسبتاً چشمگیری ب ا رتبه اول شهرستان ها که تویسرکان می باشد دارد. شهرستان های رزن، ملایر، نهاوند، بهار، کبودرآهنگ و اسدآباد ب ه ترتی ب در رتبه های بعدی قرار گرفته و فامنین نیز محروم ترین شهرستان شناخته شده است و با مدل تحلیل خوشه ای نیز 3 سطح مشخص شد که سطح یک که برخوردارترین شهرستان است فقط تویسرکان را شامل شد و سطح 2 که شامل 4 شهرستان نیمه برخوردار همدان، رزن، ملایر و نهاوند بودند و سطح 3 که 4 شهرستان دیگر استان را شامل شد که محروم شناخته شدند.
مسیریابی بهینه امدادرسانی به مصدومان زلزله با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی و مدل سه بعدی منطقه حادثه دیده مبتنی بر الگوریتم میانگین وزن دار مرتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امدادرسانی سریع و به موقع به هنگام وقوع زلزله نقش مهمی در کاهش میزان تلفات جانی دارد. یکی از مهم ترین عوامل موثر در صرفه-جویی زمان، انتخاب یک مسیر بهینه به جهت دسترسی به منطقه حادثه دیده است. در این مقاله سعی بر آن ست تا با در نظر گرفتن عوامل موثر در اتلاف وقت وسیله نقلیه امدادرسان، بهترین مسیر ممکن به جهت امدادرسانی تعیین گردد. به منظور انجام این مورد، ابتدا کارشناس امدادرسان پیش از حضور در منطقه حادثه دیده با استفاده از مدل سه بعدی طراحی شده از آن منطقه و شناخت کلی از آن، چند مسیر پیشنهادی را برای امدادرسانی انتخاب می نماید. استفاده از مدل سه بعدی این امکان را به کارشناس می دهد تا با آگاهی و دقت بیشتری مسیرها را انتخاب نماید. سپس به بررسی پارامترهای ارتفاع و قدمت ساختمان ها، مسافت و عرض معابر هر مسیر پرداخته می شود. پس از بررسی پارامترهای فوق با استفاده از الگوریتم میانگین وزن دار مرتب به هر یک از این پارمترها وزن داده می شود. استفاده از این الگوریتم، این امتیاز را به کارشناس می دهد تا نظر خود را نیز در تعیین بهترین مسیر دخیل نماید که این مورد به صورت یک ضریب، با عنوان ضریب خوش بینی وارد معادلات وزن دهی می شود. در نهایت مسیرهای پیشنهادی بر اساس میزان احتمالی مسدود بودن و اتلاف وقت در آن ها، قابل مقایسه می باشند و می توان بهترین مسیر را از میان مسیرهای پیشنهادی انتخاب شده توسط کارشناس انتخاب نمود. لازم به ذکر است که مسیرهای پیشنهادی انتخاب شده باید به نحوی باشند که هریک شایستگی لازم برای انتخاب شدن به عنوان مسیر بهینه را داشته باشند. لیکن استفاده از مدل سه بعدی منطقه کمک شایانی به کارشناس می کند.
تدوین احکام طراحی فضای پیاده رو با تأکید بر افزایش امنیت شهری مطالعه موردی: بلوار گلستان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
69 - 82
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از عوامل ارتقای کیفیت در عرصه فضاهای شهریست. طراحی مطلوب و کاربردی فضاهای ساخته شده منجر به کاهش جرم و افزایش کیفیت فضای شهری خواهد شد. یک فضای شهری امن، فعالیت های مناسب را تشویق و فعالیت های نامناسب را تحدید می کند. از این رو این فضاهای شهری و نوع آن است که در میزان وقوع جرم و خشونت در شهر تأثیرگذار خواهد بود. با افزایش حضور و نظارت شهروندان، سطح تعاملات اجتماعی در این فضاها افزایش یافته و امنیت نیز به محیط تزریق خواهد شد. یکی از اهداف مهم ایجاد امنیت، ارتقای کیفیت در عرصه فضاهای شهریست. طراحی مطلوب و کاربردی فضاهای ساخته شده منجر به افزایش حضور شهروندان خواهد شد که یکی از پیامدهای آن کاهش جرم و افزایش کیفیت پیاده روهاست. ساختار کالبدی شهر با هدف تعامل میان انسان و محیط، جدیدترین رویکردی است که به کاهش جرائم شهری در قالب ابعاد کالبدی و اجتماعی می پردازد. که تأثیرات آن بیشتر در شکل گیری کالبد و در نتیجه کارکرد و جریانات اجتماعی مشهود است. هدف این پژوهش نیز ارتقای کیفیت پیاده رو شهری در راستای افزایش امنیت محیطی است. بررسی امنیت افراد پیاده، با رویکردی کالبدی در محیط و پیاده روهایی که بیشترین در صد استفاده شهروندان از این فضاهاست، امری الزامی و ضروری است. در این میان بلوار گلستان اهواز با وجود داشتن عملکردهایی با سطح کارکرد منطقه ای و فرامنطقه ای از کمبود تعامل و در پی آن کیفیت و امنیت لازم رنج می برد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی_همبستگی است که با استفاده از چارچوب نظری استخراج شده است. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه و مشاهده میدانی صورت خواهد گرفت. نتایج حاصل از گردآوری این اطلاعات، بر اساس تأثیر یکی از اجزای فضا (جریان) بر روی دیگر اجزا (کالبد و کارکرد) بررسی خواهد شد که در نتیجه آن حضور بیشتر افراد و ارتقای کیفیت فضای شهر انتظار می رود. با توجه به این رویکرد و با هدف ایجاد امنیت در کالبد فضای پیاده رو، میزان جریان حضورپذیری (تعامل و نظارت) با توجه به معیار "LOS" گردآوری و تحلیل خواهد شد و در راستای آن احکامی برای افزایش امنیت فضا ارائه خواهد شد.
تحلیل نظام بنادر شمال کشور در راستای توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنادر از عوامل تسریع کنندة فرایند توسعة اقتصاد ملی/ منطقه ای و محلی هستند و نقش تعیین کننده ای در سازمان دهی به فضای ملی دارند. درواقع، هر منطقة جغرافیایی مزیت های متفاوت جغرافیایی و محیطی برای توسعه دارد و همین امر سبب نابرابری در پیشرفت کشورها شده است. امکان دسترسی به آب های آزاد و ارتباط با بندرگاه های بزرگ، همواره از عوامل مهم و اثرگذار در احیا و رشد تجاری کشورها بوده است. همچنین شرایط اقتصادی بنادر به گونه ای است که اغلب آن ها به دنبال دستیابی به جایگاهی رقابتی در سطح بین الملل هستند، اما در این میان باید به نقش بنادر در توسعة داخلی و توسعة منطقه ای نیز توجه کرد. هدف از این پژوهش، ارزیابی و شناخت بنادر دریای خزر برای توسعة این منطقه است. پس از بررسی های کلی و مقایسة معیارهای مورد بررسی، از میان بنادر شمال کشور که در محدودة دریای خزر واقع شده اند، سه بندر انزلی در استان گیلان و نوشهر و امیرآباد در استان مازندران، با توجه به ویژگی ها، برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از منابع اسنادی و همچنین بهره گیری از مدل AHP انجام شده است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان می دهد که بندر انزلی در میان سه بندر مورد مقایسه، به لحاظ معیارهای مورد بررسی، در مرتبة اول اهمیت قرار دارد. به همین سبب، به عنوان مناسب ترین بندر برای توسعة منطقة شمال کشور انتخاب شد.