فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۸۱ تا ۳٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش نوسازی و بازسازی بافت فرسوده بر کیفیت زندگی شهری در محله شاهزاده قاسم شهرستان گرگان می باشد. جامعه آماری پژوهش، تمامی خانوارهای ساکن محله شاهزاده قاسم گرگان بوده که بر اساس نقشه طرح جامع در منطقه دو شهرداری گرگان واقع درخیابان چاله باغ، حدود 450 خانوار می باشد که در محوطه ای به مساحت حدود 17240 مترمربع واقع شده است. با توجه به ماهیت این تحقیق، سرپرستان خانوارها به عنوان عناصر و واحدهای جامعه آماری در این پژوهش فرض شده اند. به منظور جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور و پایایی آن بوسیله آزمون آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. به منظور سنجش نرمالیته بودن داده ها از آزمون های کلموگروف - اسمیرنوف و برای آزمون فرضیات از آزمون نسبت دو جمله ای ( Binomial - Test ) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داده که نوسازی و بازسازی بافت فرسوده محله شاهزاده قاسم گرگان، باعث افزایش کیفیت زندگی اهالی این محله گردیده است.
ارزیابی سطح کارآیی شبکه معابر شهری تهران هنگام بروز حوادث غیرمترقبه ( مطالعه موردی منطقه 9)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران یکی از ده کانون حادثه خیز در جهان است که از چهل و سه نوع حادثه شناخته شده در جهان، سی و سه نوع آن را در ایران شاهد بوده یا خواهیم بود. شبکه معابر در مناطق مسکونی ن قش ت عیین کننده ای در تأمین فضای باز و مناسب جهت گریز از عوامل خطرزا و دسترسی به نقاط ام ن ، ت سهیل ع ملیات امداد و نجات پس از بحران و تسریع عملیات آواربرداری، پاک سازی و بازسازی دارند. شبکه معابر ش هری ب ه صورت سلسله مراتبی ایجاد می شوند تا بافت های مسکونی از نظر سرعت خ ودروهای ع بوری در ام نیت قرار گیرند و همچنین کاربری های عمومی شهری جهت حمل و نقل و تردد از سرعت مناسب اس تفاده ک نند . سؤال اصلی مقاله حاضر این است که آیا در صورت وقوع حوادث غیرمترقبه شبکه معابر شهری منطقه 9 تهران می توانند به مدیریت بحران پیش آمده کمک کنند؟ فرضیه مقاله حاضر این است که با وجود توسعه کمی معابر شهری در منطقه 9 تهران اما به دلیل این که فاقد عرض مناسب بوده و خود می توانند باعث ایجاد حوادث غیرمترقبه شوند. نتایج مقاله نیز نشان می دهد که در راس تای اهداف مقابله با حوادث غیرمترقبه که ه مانا ک اهش آسیب پذیری است، م لاحظات م ربوط به شبکه ارتباطی ب ه عنوان یکی از مهم ترین عناصر در افزایش و کاهش آسیب پذیری، اهمیتی دو چندان دارد. در این خصوص اساسی ترین معیار در زمینه ک ارایی ش بکه های ارتباطی در برابر حوادث مختلف، به ع رض آن ها ارت باط پی دا م ی کند به طوری که ه رچه ع رض معبر بیشتر باشد، ظرفیت معبر افزایش یافته و بنابراین توانایی مانور بیشتری جهت امدادرسانی و حضور وسایل ن قلیه ام دادی م هیا می گردد. در این زمینه بوسیله روش های محاسباتی م ختلف م ی توان م یزان پراک ندگی و ان باشت م صالح ساختمانی ناشی از تخریب حوادث غیرمترقبه را در معابر برآورد نمود. با توجه به این مقدمه در این مقاله با استفاده از آمارهای رسمی و نیز نقشه های مختلف و نیز استفاده از منابع کتابخانه های و نیز مقالات علمی و پژوهشی به ارزیابی سطح کارآیی شبکه معابر شهری تهران هنگام بروز حوادث غیرمترقبه با تأکید بر منطقه 9 پرداخته می شود Abstract Iran is one of the top ten hot spots in the world of the forty-three types of incidents in the world, we have seen or will be thirty-three types of incidents in Iran. Transit networks in residential areas play a decisive role in providing open and suitable space to escape risk factors and access to safe areas, facilitate relief operations and post-crisis relief operations, and accelerate debris operations, clean up and restoration. Urban network networks are created hierarchically so that residential buildings can be considered in terms of the speed of passing vehicles and also use public utilities for transportation and traffic of the appropriate speed. The main question of the present article is that whether in the event of unexpected events Tehran metropolitan area 9 can help manage the crisis? The hypothesis of this paper is that despite the development of a few urban streets in the 9th district of Tehran but due to the lack of appropriate widths, this are not capable of managing unexpected events and can also cause unexpected incidents. The results of the paper also show that in line with the objectives of dealing with unexpected events That is, reducing the vulnerability, communications related considerations as one of the most important elements is important to double the vulnerability. In this regard, the most basic measure in terms of the efficiency of communication networks in managing various events is their relevance. So that the higher the width of the tunnel, the increased capacity and so the ability to maneuver more to help and the presence of relief vehicles is provided. In this regard, by means of different computational methods, the amount of dispersion and accumulation of building materials caused by the destruction of unexpected events in roads can be estimated. Given this introduction in this paper, using official statistics as well as different maps and using library resources as well as scientific and research articles, we will evaluate the level of efficiency of Tehran's public transit network in the event of unexpected accidents with regard to the 9th district.
تحلیل عوامل جدایی گزینی اجتماعی-فضایی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی باعث پیدایش آشوب های شهری و چالش میان گروه های اقلیت می شود. نظریه «حق به شهر» هنجاری جهت کاهش گسست های شهری است. هدف پژوهش حاضر تبیین میزان و شدت جدایی گزینی اجتماعی-فضایی در شهر اصفهان است. این پژوهش از روش کمی کمک گرفته است و با استفاده از فرمول دونکن و نرم افزار جی.آی.اس و با شاخص های شغل، مهاجرت و سواد، به شناسایی میزان جدایی گزینی اجتماعی-فضایی و محل های بروز آن در شهر پرداخته است. جدایی گزینی متغیری وابسته به طرد اجتماعی است و سنجش آن از طریق طرد اجتماعی انجام می شود. برای این سنجش از شاخص های اقتصادی (شغل)، فرهنگی (زبان) و سیاسی (تمایلات سیاسی) و نیز شاخص های جایگزین استفاده می شود. در پژوهش حاضر این سنجش با استفاده از آمار سرشماری سال 85 و 90 مرکز آمار و در مقیاس حوزه بلوک در محدوده رسمی شهر اصفهان انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که پارامترهایی چون بی سوادی، بیکاری و مهاجرت از عوامل جدایی گزینی در برخی محلات (همچون طوقچی، خیابان لاله، زینبیه و عاشق اصفهانی) است و همچنین ساکنان ده ساله و بیشتر در مرکز شهر و محلات ثروتمندتر مستقر هستند. در گام بعدی از روش قیاس استفاده شده است و نتایج به دست آمده از فرمول دونکن با مطالعه مشابه در پاریس مقایسه شده است. نتایج حاکی است که شهر اصفهان ساختار فضایی نسبتا منسجمی دارد و در نسبت با پاریس کمتر دچار گسست اجتماعی-فضایی است. گام سوم پیشنهاد استراتژی های طراحی شهری است که با توجه به وضعیت گسست اجتماعی-فضایی اصفهان ماهیتی پیش گیرانه دارند و در راستای کاهش جدایی گزینی در شهر عمل می کنند.
استخراج سازوکار ادراکی قرارگاههای رفتاری در فضاهای شهری با استفاده از پایش مکانی مطالعه موردی: میدان آرامگاه بوعلی سینای همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
97 - 108
حوزههای تخصصی:
نگاهی گذرا به عرصه های عمومی شهری اهمیت میدان به عنوان محیطی مصنوع در شهر را به ذهن متبادر می سازد. محیطی که بیش از آن که نقش گره را در معادلات شهری بازی کند، به عنوان مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه و عرصه عینی بروز تعاملات اجتماعی پایدار، بستری برای همزیستی مسالمت آمیز شهروندان و محلی برای گذران اوقات فراغت مردم شناخته می شود. توسعه های شهری اخیر، وسعت گرفتن شهرها و افزایش حضور وسایل نقیله شهری میدان ها را تنها به گره هایی در راستای حل ترافیک موجود شهر بدل ساخته است. در حالی که نخستین بار میدان فقط برای انسان، حضور و ایجاد روابط اجتماعی در عرصه های شهری پدید آمد. نادیده گرفتن رابطه انسان و محیط به خصوص در میادین شهری که نقشی پر رنگ در فضاهای شهری برعهده دارند از یک سو و جلوگیری از بی استفاده ماندن فضاهای شهری، تبدیل شدن عرصه های شهری به فضاهای نگاشتی( عقلی و مهندسی) و عمدتاً گره های ترافیکی در سطوح شهرها از سوی دیگر ضرورت پژوهش حاضر را روشن می سازد. بررسی رابطه میان استفاده کنندگان و ویژگی های محیطی به دلیل یافتن راه حل های طراحی از الگوهای قرارگاه های رفتاری و کاربست آن در راستای طراحی های هوشمندانه آتی در پروژه های شهری از اهداف اصلی این تحقیق است. روش تحقیق به کار گرفته شده کاربردی است که مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات غیر درگیرانه محیطی و پیمایشی است. برداشت های میدانی که از مشاهده حضوری ادراک رفتار استفاده کنندگان به دست آمد، به وسیله نرم افزار SPSS 22 کمی شده و مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت. نتایج نشان می دهد، مردم به طور مساوی درگیر ابعاد اجتماعی و فیزیکی میدان بوعلی سینا هستند. استفاده کنندگان صحنه ها و قرارگاه های رفتاری را که شرایطی مناسب برای گردهم آمدن، ایجاد رفتارهای اجتماعی، محملی برای دیدار دوستان، آشنایان و افراد غریبه و فعالیت های متنوع و دارای معنای خاص و متحد باشند را ترجیح می دهند.
احیای معیشت پایدار روستاهای سنتی ازطریق توسعه گردشگری (مورد شناسی: دهستان ناهوک، شهرستان سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته بهبود معیشت پایدار روستایی مورد توجه بسیاری از محققان و برنامه ریزان قرار گرفته است. در این زمینه یکی از رهیافت های اصلی برای بهبود معیشت پایدار روستایی توجه به توسعه گردشگری است. با توجه به اهمیت این موضوع در این پژوهش، به بررسی احیای معیشت پایدار روستاهای مرزی ازطریق توسعه گردشگری پرداخته شد. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمّی) است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه است. جامعه آماری شامل خانوارهای روستایی دهستان ناهوک در شهرستان سراوان است (1618 N= ). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای، 310 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، از آزمون تحلیل واریانس، رگرسیون چند متغیّره و مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شد. نتایج نشان داد، رابطه خطی و معنی داری بین توسعه گردشگری و احیای معیشت پایدار وجود دارد؛ به ترتیب بیشترین تأثیر گردشگری مربوط به عامل نهادی با ضریب (363/0) و کمترین تأثیر مربوط به عوامل کالبدی محیطی با ضریب (182/0) است. همچنین نتایج نشان داد که علی رغم تلاش های مسئولان محلی و مشارکت های مردمی در زمینه ایجاد زیرساخت های امنیتی و افزایش کیفیت ارائه خدمات مطلوب برای توسعه گردشگری در این منطقه، به علت عدم تأمین زیرساخت های اولیه، عدم دسترسی به شبکه های ارتباطی مناسب به جاذبه های گردشگری موجود در روستاها و از همه مهم تر، مشکلات امنیتی که نتیجه موقعیت مرزی روستاهای منطقه است، به عنوان مهم ترین موانع توسعه گردشگری در روستاهای این شهرستان شناسایی شدند.
تحلیل تناسب چیدمان عناصر کالبدی فضا در منطقه رشد شهر با رویکرد توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تهران، پایتخت ایران، از گذشته تا کنون چالش های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و طبیعی متعددی همچون جنگ های جهانی، گذار از سنت به مدرنیسم و پست مدرنیسم و آثار تحولات جهانی را پشت سر گذاشته است. روند شهرنشینی و شهرسازی تهران، از شکل گیری تا کنون، در کنار تغییر و تحولات متأثر از عوامل و شرایط گوناگون زمانی-مکانی داخلی و خارجی، سبب ایجاد دگرگونی هایی در شکل و محدوده شهر و بروز شرایط جدیدی، با عنوان توسعه فیزیکی و کالبدی شهر به سمت حومه، حاشیه و پیرامون شده است؛ فرایندی پویا، با توالی و تسلسل که طی آن محدوده فیزیکی و فضای کالبدی شهر در جهات عمودی و افقی ازنظر کم و کیف به طور مداوم در حال گسترش و تغییر است. تداوم این روند سریع رشد، بدون اندیشه و برنامه، ترکیب فیزیکی فضای شهر را تخریب و بنیان پایداری شهر یا منطقه شهری را دچار بی تعادلی فضا می کند. هدف این پژوهش، بررسی نحوه شکل گیری و توسعه عناصر و اشکال فیزیکی فضا و تأثیر آن بر شرایط موجود با تحلیل تناسب انتظام این عناصر در منطقه 22 تهران به مثابه یک منطقه رشد یا گذار است. در این بررسی، هدف ارزیابی تأثیر عوامل مختلفی ازقبیل دریاچه چیتگر، شکل مسکن-معماری، زیر ساخت ها، چیدمان عناصر فضای کالبدی به خصوص شهرک ها، مجموعه های ورزشی تفریحی، در ایجاد شرایط موجود و وضع آتی منطقه است. در این پژوهش، آثار مستقیم و غیر مستقیم عناصر و اشکال فضایی در ایجاد شرایط موجود از منظر رویکرد پایداری شهری در قالب تناسب عناصر کالبدی و انتظام عناصر در مواجهه با مبانی برنامه ریزی، طراحی و شهرسازی پایدار و چگونگی تحقق پایداری فضای شهری ارزیابی و تحلیل شده است.
پتانسیل یابی معابر مستعد جهت احداث ایستگاه های اتوبوس شهری با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (MLP) و الگوریتم پس انتشار خطا (نمونه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
63 - 74
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل همواره یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر ساختار شهرها بوده است. اما بویژه در یک سده اخیر با گسترش انواع وسایل نقلیه موتوری و تغییرات فزاینده جمعیتی به یکی از اصلی ترین مشکلات شهرنشینی بدل گردیده است. با توجه به حجم مسافرت های درون شهری در شهر کرمانشاه طراحی ایستگاههای اتوبوس به صورت استاندارد، از جمله مواردی است که باعث پهلوگیری مناسب اتوبوس در ایستگاه ها، کاهش زمان پیاده و سوار شدن کاربران و تاثیر منفی کمتر این سیستم بر تردد سایر وسایل نقلیه می شود. در این پژوهش از شبکه عصبی پرسپترون برای پیش بینی بهترین مکان ها برای ایستگاه اتوبوس استفاده است. از جمله ساختارهای مهم شبکه های عصبی، پرسپترون چند لایه Multilayer PerceptTron)) با الگوریتم پس انتشار خطا (error back-propagation ) است که برای انجام پژوهش استفاده شده است. داده های موثر در مکان یابی ایستگاه های اتوبوس شامل ۱۵ لایه: تراکم جمعیت، فاصله از بیمارستان، فاصله از پارکینگ، فاصله از درمانگاه و کلینیک، فاصله از مراکز تجاری-اداری، فاصله از ترمینال، فاصله از رود خانه، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از مراکز نظامی، فاصله از مراکز مذهبی، فاصله از مراکز ورزشی، فاصله از فضای سبز، فاصله از معابر شهری، فاصله از مراکز صنعتی، فاصله از مراکز گردشگری می باشند. در ادامه ۵۰۰ لایه به عنوان نقاط آموزشی شبکه تهیه و تعداد ۱۰ لایه میانی نیز تعیین شد. سپس با اجرای شبکه پهنه های مستعد جهت احداث ایستگاه بدست آمدند. در نهایت با مشخص معابر موجود در پهنه های مستعد، معابر مستعد جهت احداث ایستگاه مشخص گردیدند. هم چنین مشاهده شد که معابر مستعد در نزدیکی نقاط پرتراکم جمعیتی، مرکز شهر، مراکز فرهنگی و تجاری قرار دارند.
ارزیابی میزان اثرگذاری عناصر ساختاری سطح زمین بر تناسب اراضی برای کاربری ها مختلف (مطالعه موردی: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه آمایشی، توسعه فعالیت های اقتصادی بدون توجه به توانمندی ها و میزان ظرفیت تولیدی منابع طبیعی موجود منطقه، مشکلات متعدد زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی را به وجود می آورد؛ از این رو در هر منطقه ای، به ویژه مناطق کوهستانی مانند ارومیه، شناخت و مدیریت صحیح پارامترها و منابع محیطی برای حفظ پایداری زمین و منابع امری مهم و اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش حاضر بررسی و شناسایی میزان اثرگذاری عناصر ساختاری زمین بر تناسب کاربری هاست که با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش MCE برای ارزیابی و مطالعه بیشتر زمین در شهرستان ارومیه انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد عناصر توپوگرافی و لندفرم ها نقشی برجسته در غربال گری تناسب زمین برای توسعه فعالیت ها دارند. براساس نتایج این مطالعه، درمجموع تنها حدود 33 درصد کل مساحت شهرستان ارومیه برای توسعه فعالیت های مختلف در پهنه های بسیار متناسب و متناسب قرار دارد. در فرایند مطالعه، نتیجه هم پوشانی لایه شیب بر پهنه بندی پیشنهادی نشان می دهد پهنه های تناسب محدود، تناسب بسیار پایین و نامتناسبی با میانگین شیب های 18/20 درصد، 69/28 درصد و 42 درصد مشتمل بر 67 درصد مساحت شهرستان دارد، اما توانمندی لازم برای توسعه فعالیت ها را ندارد و عملاً محدودیت های شدید محیطی ناشی از توپوگرافی و لندفرم ها، مانع اصلی توسعه فعالیت ها در این محدوده هاست. براساس این نتایج می توان به خوبی دریافت که در منطقه ارومیه، نیل به توسعه در هر فعالیتی مستلزم توجه و اولویت ملاحظات محیطی و مدیریت پایدار منابع طبیعی منطقه است.
نگاهی به زیست غیررسمی: مطالعه رابطه امنیت تصرف و کیفیت زندگی در اوزون تپه، بومهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
177 - 192
حوزههای تخصصی:
در پژوهش ترکیبی حاضر، ابتدا ماهیت مسئله زیست غیررسمی مدنظر قرار گرفته و سپس به کمک رویکردی بدیل، چارچوب نظری جامعی برای فهم ماهیت زیست غیررسمی در دوره کنونی ارائه شده است؛ از این رو در ابتدا طرح نظری مسئله صورت گرفت. سپس با اتکا به مطالعه میدانی - که در این پژوهش پس از بررسی موارد مختلف منطقه اوزون تپه واقع در شهر بومهن به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شد - و آزمون های آماری هم بستگی پیرسون و رگرسیون بر داده های جمع آوری شده از میدان، ابعاد چارچوب نظری غنی تر و در عین حال تعدیل و اصلاح شد. با تمرکز بر دو مفهوم امنیت تصرف و کیفیت زندگی نیز ابعاد سکونت غیررسمی در این نمونه بررسی شد. به نظر می رسد با تمرکز بر دو مفهوم مورد نظر که از اساسی ترین مسائل سکونت گاه های غیررسمی هستند، می توان وجوه مسئله را دقیق تر بررسی کرد. درنهایت با تکیه بر یافته های حاصل از مطالعه میدانی و تحلیل نظری می توان گفت میان تأمین حق سکونت و همه ابعاد کیفیت زندگی رابطه معناداری مشاهده می شود. همچنین تأمین حق سکونت تنها در بعد ادراکی تأثیر چشم گیری بر وضعیت این قشر دارد.
تفاوت های حافظه و هویت مکانی آلمان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث جدید، در حوزه ژئومرفولوژی، طرح مفهوم هویت و حافظه مکانی است. این مقوله که با طرح دیدگاه پدیدارشناسی در جغرافیا آغاز شده، با مبانی پوزیویتسم منطقیمتفاوت است. ژئومورفولوژی پدیدارشناسانه با نظامی از الفاظ جدید چون «نگار»[1] و «نگاره سرزمینی»[2]آغاز و مفاهیمی چون منطق چیدمان در فضا، حافظه و هویت مکانی از آن زاده می شود؛ به همین دلیل علی رغم وجود منابع ارزشمند یخچال شناسی در آلمان، جای تحلیل های پدیدارشناسانه در این مطالعات خالی است. اکنون از دیدگاه پدیدارشناختی، مسأله ژئومورفولوژی آلمان را می توان بدین گونه مطرح کرد که این کشور با چند نگاره سرزمینی روبه روست و این نگاره ها، حافظه مکانی کدام فرایند و دوره را در شکل گیری هویت مکانی و سکونتگاه های این سرزمین مشارکت داده اند؟ نتایج به دست آمده از تحقیقات مشترک دانشگاه اصفهان و ورتسبورگ که متکی به تحلیل داده های پایگاه Litho lex است، نشان می دهد که: آلمان حاصل سه نگاره از «دوره یخچالی»[3] در حافظه فضایی خود است. «خط تعادل آب ویخ قاره ای»[4] و کوهستانی، این سه نگاره را از یکدیگر تفکیک می کند. هویت مکانی سکونتگاه های شهری در این کشور، از قانون همگرایی بردارهای یخی[5] و مئاندرینگ رودخانه ای[6] پیروی می کنند و سکونت روستایی، حاصل تکوین سازمندی اجتماعی جنگل نشینی است. [1] .Land -text [2]. Land -context [3] .Last Glacial Maximum [4]. Equilibrium Ice -Water Line (I.W.E) [5] .Convergence [6] .River Meandering
عوامل اثرگذار بر کارآمدی پروژه های توانمندسازی زنان روستایی مورد: تعاونی های خرد اعتباری در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر سود مندی حاصل از توانمندسازی زنان روستایی از طریق تشکیل تعاونی اعتباری خرد است. برای اجرای این مقاله از الگو واره کمّی و روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اعضای هیأت مدیره شرکت های تعاونی زنان روستایی فعال در استان اصفهان به تعداد 115 شرکت (690 نفر) بوده که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی صوری آن توسط اساتید و متخصصان مربوطه تأیید شد. پایایی بخش های مختلف پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ بین 85/0 تا 97/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و آموس انجام شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که از بین عوامل مؤثر بر سودمندی حاصل از تشکیل تعاونی اعتباری خرد بالاترین تأثیر مربوط به اثر توانمند سازی بر سودمندی بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مسیر توانمندی فرهنگی- اجتماعی با 4/46 درصد بیشترین تأثیر مثبت را بر سود مندی حاصل از تشکیل تعاونی اعتباری خرد داشته است و پس از آن توانمندی خانوادگی با 5/15 درصد و توانمندی سیاست گذاری- مدیریتی با 12 درصد در اولویت دوم و سوم قرار گرفته است.
تبیین چارچوبی جهت بسط حمایت از توسعه گردشگری روستایی بر اساس تلفیق نظریه های تبادل اجتماعی و تصویر مکان (موردمطالعه نواحی تالابی استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
452 - 469
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تبیین عوامل اثرگذار بر حمایت از توسعه گردشگری در میان ساکنین روستاهای حوزه تالاب های استان خوزستان با تمرکز بر توسعه چارچوبی مفهومی بر پایه نظریه تبادل اجتماعی و تصویر مکان انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه پرسشنامه ای محقق ساخت بود که پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ و روایی آن به سه شیوه صوری، سازه ای و تشخیصی تأیید گردید. جامعه آماری در این مطالعه، خانوارهای ساکن در روستاهای حوزه چهار تالاب گردشگری استان خوزستان (شادگان، میانگران، بامدژ و هورالعظیم) بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نمونه ای به حجم 316 خانوار از میان آن ها انتخاب و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که چارچوب توسعه یافته در این مطالعه بر مبنای نظریه تبادل اجتماعی و تصویر مکان توانسته است برازش مناسبی با داده ها ایجاد نموده و تعداد بیشتری از متغیرهای مؤثر بر حمایت از توسعه گردشگری در میان ساکنین روستاهای حوزه تالاب های استان خوزستان را شناسایی نماید. از میان متغیرهای مؤثر شناسایی شده در چارچوب مفهومی مذکور، متغیرهای آگاهی و تصویر مکان بر ادراک آثار اجتماعی-فرهنگی گردشگری و ادراک آثار اجتماعی - فرهنگی گردشگری، بر نگرش نسبت به توسعه گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری در میان ساکنین روستاهای حوزه تالاب های استان خوزستان تالاب تأثیرگذار بود.
مزیت نسبی تولید انبه در روستاهای جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انبه یکی از میوه های گرمسیری محسوب می شود که به دلیل خصوصیات ویژه ای که دارد همواره دارای علاقه مندان زیادی است. خاستگاه اصلی این میوه ی خوش طعم و مطبوع که نقش مهمی در اقتصاد روستانشینان دارد، شبه قاره ی هند، پاکستان، بنگلادش و آسیای جنوب شرقی است و در مناطق روستایی استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان به میزان قابل توجهی تولید و کشت می شود. در این مطالعه وضعیت ساختار بازارهای داخلی انبه تولیدی کشور بر اساس شاخص های تمرکز و شاخص های هرفیندال و مزیت نسبی این محصول در استان های تولید کننده بر اساس شاخص های RCA و SRCA در طی سال های 1387-1396 مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمون های شاخص های مذکور نشان از آن دارد که ساختار بازار انبه کشور دارای ساختار انحصار دوجانبه(بیش از90 درصد از تولید انبه کل کشور) و متعلق به دو استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان است. همچنین بر اساس شاخص های مزیت نسبی آشکارشده مشخص شد که تولید این محصول در استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان دارای مزیت نسبی است و در استان کرمان دارای مزیت نسبی نیست. بر اساس شاخص مزیت نسبی آشکار قرینه شده، میزان مزیت نسبی تولید محصول انبه در استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان بالا است. پیشنهاد می شود با توجه به شرایط اقلیمی خاص مورد نیاز برای تولید محصول انبه و به وجود آمدن شرایط انحصاری طبیعی برای استان های هرمزگان و سیستان و بلوچستان در کشور و همچنین با توجه به اثری که تولید این محصول در رونق اقتصاد و اشتغال زایی برای روستاییان دارد، با افزایش تولید و همچنین امر برندسازی که به سبب خاصیت های منحصر به فرد این محصول تولید شده در این مناطق ایران به راحتی میسر است زمینه ی ورود آن به بازارهای منطقه ای فراهم گردد .
بررسی نقش پیاده راه ها در سرزندگی فضاهای عمومی مطالعه موردی: پیاده راه حرم شهرری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 15
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی مهم ترین بخش از ساختار شهرها هستند و نقش مهمی در سلامت و کیفیت زندگی شهروندان دارند. یک جزء اساسی از فضاهای عمومی، گذرگاه های شهری می باشند که پیاده راه ها نیز در زمره آن ها محسوب می گردند. سرزندگی و پویایی عنصری مهم در ارزیابی کیفی فضاهای عمومی است. سرزندگی خود بازتاب فعالیت هایی است که در فضا صورت می پذیرد و پیاده مدار ساختن شهرها طریقی است بر تسهیل و ترغیب فعالیت هایی که می توانند به ارتقاء سرزندگی در شهرها کمک کنند. هدف این تحقیق ارزیابی سرزندگی در پیاده راه حرم واقع در شهرری و منطقه 20 شهرداری تهران است. روش تحقیق ارزیابی – تحلیلی بوده داده های مورد تحلیل به روش پیمایشی از نمونه آماری متشکل از 375 نفر از عابران پیاده راه و با ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. 38 نمایانگر سرزندگی در قالب 38 گویه در 5 طیف، مورد ارزیابی نمونه آماری قرارگرفته و داده های حاصل شده در نرم افزار SPSS واردشده اند و در آن ها آزمون فریدمن و روش های آمار توصیفی اعمال گردیده است. یافته ها نشان دادند که به لحاظ کلی، سرزندگی در محدوده مطالعاتی در وضعیت متوسطی قرار دارد به طوری که 47/58 درصد از شرایط مطلوب سرزندگی در آن نمایان است. نمایانگرهای تأثیرگذارتر در سرزندگی در این پیاده راه بیشتر در بعد اجتماعی و اقتصادی قرار دارند تا بعد کالبدی. «تنوع مردمانی که حاضر می شوند»، «رویدادهای فرهنگی» و تنوع «فعالیت ها» و «مراکز خرده فروشی» تأثیرگذارترین نمایانگرها بوده اند. درعین حال، ضعف سرزندگی فضا بیشتر متأثر از نمایانگرهای کالبدی بوده است. «پارکینگ خودروها»، «گنجایش محدود» فضا، «مزاحمت ورود موتورسیکلت ها»، کمبود «فضای سبز» و پایین بودن «سطح نظافت» نمایانگرهایی هستند که وضعیت ضعیفی را نشان داده و بایستی موردتوجه قرار گیرند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر ادراک ساکنین از کیفیت های محیطی محله مطالعه موردی: کوی گلشهر و پرواز تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
29 - 40
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ابزار سنجش ادراک ساکنان از کیفیت محلات شهری را ارائه می کند. این ابزار شامل یازده مقیاس سنجش ادراک کیفیت، در چهار معیار شامل جنبه های فضایی، اجتماعی، عملکردی و زمینه ای طبقه بندی شده است. هدف مقاله، سنجش ادراک کیفیت محلات مسکونی جدید، شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر این کیفیت و ارتقای کیفیت های روان سنجی در قالب دیدگاه «شناختی_روان شناسی» است و در پی پاسخ به سئوالات زیر است: میزان کیفیت ادراک شده ساکنان از محلات جدید کوی گلشهر و پرواز تبریز در چه سطحی قرار دارد؟ و چه عوامل و شاخص هایی با چه میزان بر این کیفیت مؤثر هستند؟ روش تحقیق، توصیفی_تجربی با ابزار پرسشنامه است که به صورت نمونه گیری تصادفی_خوشه ای بین 250 نفر از ساکنان دو کوی گلشهر و پرواز شهر تبریز توزیع شدند. تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، مقایسه زوجی و تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار spss انجام گرفت. نتایج تحقیق، ساختار عاملی مقیاس ها را تأیید می کند و نشان می دهد که از میان عوامل فردی، عامل جنسیت و مالکیت بر کیفیت ادراکی ساکنان از محله اثرگذار است، از میان چهار مؤلفه اصلی، مؤلفه اجتماعی و سپس زمینه ای بر کیفیت ادراکی ساکنان تأثیر بیشتری دارند؛ در حالی که این دو بعد کمترین امتیاز را در بین ساکنان محلات دارا هستند. در میان شاخص های ابعاد، شاخص مناطق سبز از بعد معماری، شاخص قضاوت از بعد اجتماعی، خدمات حمل و نقل از بعد عملکردی و شاخص نگهداری و مراقبت از بعد زمینه ای بیشترین اثرگذاری را بر کیفیت ادراکی محله دارند. بنابراین با حرکت از فضای فیزیکی_جسمی به طرف فضای اجتماعی_روانی_ذهنی، میزان اثرگذاری بر کیفیت ادراک شده از محله بیشتر می شود، اما اساس و تأکید تصمیمات متخصصان شهرسازی بیشتر بر ابعاد فضایی و عملکردی است. نتیجه جالب دیگر این است که برای ارتقای کیفیت ادراکی ساکنان علاوه بر بعد اجتماعی باید به بعد زمینه ای محلات نیز توجه و تأکید گردد. در انتها راهکارها و پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت محلات مسکونی جدید به ویژه در بعد اجتماعی و زمینه ای ارائه می شود.
واکاوی بسترهای ایجاد شهر خلاق در نواحی شهری نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
123 - 132
حوزههای تخصصی:
در قرن 21، شهرها در چارچوب اقتصاد جدید جهانی به شدت با یکدیگر در رقابت هستند و هر یک سعی می کنند فرصت های بیشتری را به سوی خود جذب کنند. در نظریه های نوین توسعه ی شهری، نظریه شهر خلاق بیان می کند که طبقه خلاق کلید رشد اقتصادی و ثروت شهرها هستند، بنابراین شهرها بایستی بستری را برای جذب طبقه خلاق ایجاد کنند. با وجود اقدامات انجام شده در کشورهای توسعه یافته جهت استفاده از طبقه خلاق برای توسعه شهرها، اما ایران تاکنون آنطور که شایسته است نتوانسته از آن ها بهره مند شود. شهر نیشابور، به عنوان شهری که دارای تاریخ و فرهنگ غنی است و پتانسیل های خلاق بودن را دارد به عنوان مورد پژوهی انتخاب شد. هدف پژوهش حاضر سنجش بسترهای جذب طبقه خلاق در نواحی شهر نیشابور است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است، اطلاعات موردنیاز از طریق روش اسنادی تهیه شده اند. در این پژوهش، با مروری بر اندیشه های نظریه پردازان، مشخص شد شهر خلاق شامل دو مؤلفه اصلی طبقه خلاق و بسترهای جذب طبقه خلاق است. بنابراین به تحلیل بسترهای جذب طبقه خلاق در نواحی شهر نیشابور پرداخته شده است تا بتوان دریافت به چه میزان این شهر آمادگی جذب طبقه خلاق و نهایتا ایجاد شهر خلاق را دارد. جهت تحلیل داده ها و رتبه بندی نواحی شهر نیشابور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است و پس از استخراج نقشه رتبه بندی از نرم افزار GIS نتایج نهایی مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ناحیه 7 بهترین وضعیت را به لحاظ بسترهای جذب طبقه خلاق دارد و نواحی 6 و 11 در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج پژوهش حاکی از عدم تعادل میان نواحی شهر نیشابور به لحاظ برخورداری از بسترهای جذب طبقه خلاق است به گونه ای که عمده ی بسترها در نواحی مرکزی قرار دارند، که می تواند مانعی برای تبدیل شدن نیشابور به شهری خلاق به صورت یکپارچه باشد.
شناسایی و اولویت بندی فرصت های کسب وکار در منطقه آزاد تجاری ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشورهای درحال توسعه با ایجاد منطقه آزاد تجاری و صنعتی تلاش دارند موانع قانونی و حقوقی را از پیش روی سرمایه گذاران برداشته، موجبات توسعه اقتصادی، ورود و انتقال فناوری و سرمایه را فراهم سازند و درنهایت، به بهبود شرایط اقتصادی شان کمک کنند. بسیاری از صاحب نظران حوزه کارآفرینی تأثیر فرصت را در فعالیت های کارآفرینانه بسیار کلیدی و اجتناب ناپذیر می دانند؛ به طوری که معتقدند بدون فرصت، کارآفرینی وجود نخواهد داشت. پژوهش پیش رو با هدف شناسایی و اولویت بندی فرصت های کسب وکار در منطقه آزاد تجاری ارس انجام گرفته است. این پژوهش به صورت توصیفی - پیمایشی انجام گرفته و طرح تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 150 نفر از کارشناسان و متخصصان و خبرگان مناطق آزاد و همچنین کارآفرینان فعال و مستقر در منطقه آزاد ارس بوده است. داده ها در مرحله کیفی با استفاده از کدگذاری و در مرحله کمی با استفاده از نرم افزار آماری SPSSتجزیه و تحلیل شده اند. پس از گردآوری داده ها، فرصت های کسب وکار در منطقه آزاد ارس در 5 حوزه کلی کشاورزی، گردشگری، بازرگانی، خدماتی و صنعتی شناسایی و اولویت بندی شده اند. نتایج نشان داد حوزه بازرگانی در بین حوزه های مختلف، رتبه اول و حوزه کشاورزی در اولویت آخر قرار دارد. همچنین، در حوزه بازرگانی، فرصت کسب وکار در زمینه ایجاد پایانه صادراتی و بازرگانی، در حوزه خدماتی فرصت کسب وکار در زمینه احداث مجتمع درمانی و خدمات توریسم درمانی، در حوزه صنعتی فرصت کسب وکار در زمینه تولید سیستم های گرمایش خورشیدی (آبگرمکن خورشیدی)، در حوزه گردشگری فرصت کسب وکار در زمینه احداث مجموعه هتل-آپارتمان و کمپینگ خانواده و در حوزه کشاورزی فرصت کسب وکار درزمینه درجه بندی و بسته بندی میوه رتبه های اول را به خود اختصاص داده اند.
اخوان المسلمین و قلمروسازی آن در جغرافیای سیاسی جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
798 - 823
حوزههای تخصصی:
اخوان المسلمین نام جنبشی سیاسی اجتماعی است که در سال 1928 م. حسن البناء آن را در شهر اسماعیلیه مصر تشکیل داد. با وجود آنکه این جنبش، یک سازمان مصری است، جوهر و ماهیت آن که بر یک قلمرو، یک امت و حاکمیت الهی مبتنی بود، آن را واجد انگیزه های فراملی در مقیاس منطقه ای و جهانی کرد. اخوان برای اینکه بتواند به هدف غائی خود عمل کند، به قلمروسازی در جغرافیای سیاسی جهان اسلام پرداخت و در سال های پایانی دهه 1930 رابطه ای با علاقه مندان به اسلام گرایی در جهان عرب و اسلام برقرار کرد. در این پژوهش توصیفی تحلیلی، اطلاعات از منابع مکتوب و اینترنت جمع آوری شده است. در پاسخ به این پرسش که قلمروسازی اخوان المسلمین در جغرافیای سیاسی جهان اسلام ناشی از چه چیزی بود، می توان آن را ناشی از باورهای ایدئولوژیک این جنبش اسلامی برای بیداری امت اسلامی و دفاع از عظمت اسلام و مسلمانان دانست. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که فروپاشی خلافت عثمانی، سلطه استعمارگران بر کشورهای اسلامی، ظلم و ستم آنان در حق مسلمانان، تأسیس رژیم صهیونیستی و استبداد سیاسی در کشورهای اسلامی از عواملی است که به شدت اخوان المسلمین را متأثر و آنان را نسبت به اوضاع آشفته جهان اسلام به واکنش واداشته است؛ بنابراین قلمروسازی اخوان المسلمین در جهان اسلام را می توان در راستای بیداری اسلامی و اتحاد و همگرایی در جهان اسلام براساس آموزه های اسلام سلفی سید جمال الدین اسدآبادی قلمداد کرد.
رشد هوشمند شهری با تأکید بر روش TDR درجهت تأمین زمین خدمات شهری (مورد شناسی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
99 - 124
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین تأمین زمین خدمات شهری که از تلفیق رشد هوشمند شهری و پایداری شهری حاصل شده، روش انتقال حق توسعه است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق ارسال و دریافت حق توسعه و همچنین شناسایی نواحی دارای پتانسیل بالای حق توسعه و شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر در اجرای الگوی TDR است. جامعه آماری پژوهش شهر یاسوج و حوزه نفوذ مستقیم (حریم) آن است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و وزن دهی شاخص های پژوهش از مدل GRA و نرم افزار Arc GIS و برای طراحی نقشه های نهایی پژوهش از نرم افزار IDRISI Selva و شناسایی پیشران های کلیدی از مدل روش تحلیل اثرات متقاطع استفاده شده است. براساس الگوی انتقال حق توسعه، نواحی شهر یاسوج به مناطق دریافت و انتقال حق توسعه تقسیم شدند . نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در مناطق ارسال، پارامتر آثار و ابنیه تاریخی و بافت های باارزش با وزن 7246/0 رتبه اول را به خود اختصاص داده است. مشارکت شهروندان و اراضی زراعی، باغات و جنگل های مهم با وزن 6279/0 و 5403/0 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. در مناطق دریافت نیز پارامتر مشارکت با وزن 9471/0 و تمایل به افزایش تراکم و ساخت و ساز با امتیاز 3241/ 0 در اولویت دوم قرار دارد. براساس نتایج پژوهش، ناحیه 2 و 3 از پتانسیل بسیار بالایی در ارسال حق توسعه و همچنین ناحیه 4 پتانسیل بسیار بالایی برای دریافت حق توسعه دارد. درنهایت نتایج حاصل از به کارگیری روش تحلیل تأثیرات متقاطع حاکی از آن بوده که 4 پیشران کلیدی از جمله شاخص های تمایل به افزایش تراکم و ساخت وساز، برخورداری از شبکه معابر، آثار و ابنیه تاریخی و بافت های باارزش، اراضی زراعی، باغات و جنگل های مهم از میان 15 عامل شناسایی شده، بیشترین تأثیر و همچنین شاخص مشارکت، ضمانت حقوقی و قانونی بالا، وجود ساختار و سازمان اداری منسجم به عنوان عوامل تنظیم کننده بین عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بیشترین شدت را در شناسایی و توسعه تأمین زمین خدمات شهری یاسوج دارند. درنتیجه این پیشران ها باید به عنوان عوامل پایه اصلی در روش TDR در آینده مورد استفاده قرار بگیرند.
ردیابی و ساخت رابطه ای فضاهای توسعه اقتصاد نخل داری؛ قابلیت تجاری محصول خرما در ناحیه مَکُّران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
488 - 507
حوزههای تخصصی:
اقتصاد نخل داری در کشورهای کمتر توسعه یافته ازجمله ایران -که تولیدکننده عمده این محصول به شمار می رود- در زمینه عملکرد، زیرساخت های تولید و نگهداری، بازار رسانی و... با چالش های زیادی مواجه است. از این رو درک ماهیت و پویایی رابطه های بین کنشگران در این زمینه اهمیت ویژه ای دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر ردیابی و ساخت رابطه های فضایی بین کنشگران انسانی و غیرانسانی درزمینه قابلیت تجاری محصول خرما به منظور توسعه کارکردهای اقتصاد نخل داری در ناحیه مکران است. این پژوهش مبتنی بر روش ترکیبی (راهبرد متوالی- تغییرپذیر) است. جامعه آماری شامل 17493 بهره بردار خرما و 32 کارشناس کشاورزی است. برای نمونه گیری از روش هدفمند - احتمالی و برای تعیین اندازه نمونه در مرحله کیفی از معیار «کفایت اطلاعات» و در مرحله کمّی از معیار «نمایندگی (معرف بودن)» به کمک روش کوکران استفاده شده است. روش تحلیل، «تحلیل ترکیبی متوالی» بر اساس راهبرد کیفی - کمّی متوالی است. داده های کیفی به کمک نرم افزار «NVIVO» و داده های کمّی با روش های آماری در نرم افزار «SPSS» پردازش و تحلیل شده اند. تحلیل و استنتاج نهایی داده ها بر اساس استدلال لاتور (1987) به روش «ترجمه» صورت گرفته است. نتایج نشان داد که رابطه های فضایی گوناگونی بین کنشگران (انسانی و غیرانسانی) برقرار و یا در حال شکل گیری است. بر اساس این رابطه ها، موقعیت جغرافیایی، اقلیم، نخل خرما، بهره بردار، سرمایه، بازار هدف، سردخانه، دولت، فاصله فضایی، فناوری حمل ونقل -که به ترتیب توانسته اند شبکه گسترده تر و قوی تری از کنشگران با رابطه های بادوام شکل دهند- به عنوان بازیگران کلیدی و مؤثر در زمینه قابلیت تجاری خرما عاملیت یافته اند.