فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات جامعهشناسی و جغرافیای شهری معاصر، یکی از ویژگیهای عمده کلانشهرهای کنونی را کاهش نگرانکننده پیوندهای اجتماعی و اخلاقی شهروندان میداند. در واقع در کنار معیارهای متعدد تعیینکننده جغرافیایی، اقتصادی، اداری، فنی و شبکهای، کلانشهر کانون اجتماعی ـ فضایی است که به تناسب افزایش جمعیت، توسعه نظام کار فنی و نیز بالارفتن حجم انتظارات ساکنین آن، پیوسته در معرض اشکال مختلف از کاهش و یا گسست در پیوندهای اجتماعی و اخلاقی قرار دارد. گسترش کاهش همبستگیهای شهری و شهروندی ممکن است در نهایت به ظهور اشکال گوناگون از ناهنجاریها و بیماریهای رفتاری و حتی در سطحی بالاتر، شکلگیری جرائم شهری و اختلال در نظام روابط جمعی و کارکردهای آن کمک کند. افزایش آمار جرائم شهری، فزونی میزان ناهنجاریهای رفتاری و روانی، تشدید خردهفرهنگهای گروههای اجتماعی ناهمگن، تغییر کارکرد روابط خانوادگی، کاهش احساس مسئولیت مشترک اجتماعی، رواج فرهنگ فردگرایانه منفی و موارد متعدد مشابه دیگر، موضوع خطر کاهش همبستگیهای اجتماعی و اخلاقی را به یک نقطه تهدیدکننده برای سلامت و توسعه پایدار در کلانشهرها تبدیل نموده است. اگر بازسازی اجتماعی شهری با ارکان فرهنگی، اخلاقی و جهت دار، هدف توسعه پایدار کلانشهرهای کشور ما میباشد، لازم است بررسی گردد که چرا و چگونه و تحت نفوذ چه عواملی همبستگیهای اجتماعی در این دسته از شهرها در معرض کاهش قرار دارد. به علاوه بهتر است تبیین گردد علائم و نشانههای کاهش همبستگیهای اخلاقی و اجتماعی را به کمک کدام دسته از رویکردهای علمی میتوان مطالعه نمود. مطالعه مسأله کاهش همبستگیهای اجتماعی در شهر این موضوع را آشکار میکند که ماهیت توسعه شهری در دوران اخیر با انواعی از گسست در روابط اجتماعی همراه میباشد. به دلیل تراکم جمعیت و انباشت انتظارات جدید در محیطهای شهری و فقدان روشهای جایگزین اجتماعی و فرهنگی و نیز راهکارهای فضایی مناسب، کلانشهرها از آغاز شکلگیری در دوران اخیر نتوانستهاند در کنار ارائه خدمات عمومی فیزیکی و اقتصادی، موجبات افزایش پیوندهای اخلاقی و معنوی ساکنین شهری را فراهم کنند. بررسیها نشان میدهند تأخر فرهنگی در بعد روابط اجتماعی از منظرهای مختلف شهری تبعات و نتایج تخریبی فراوانی را تاکنون برای مجموعههای انسانی به همراه داشته است. گذشته از عواملی که ممکن است موجبات تولید جرم شهری در کلانشهرها را باعث گردند، مطالعات نشان میدهند که کاهش هبستگیهای اجتماعی، فقدان انسجام و نظم پایدار در تعاملات انسانی، متغیرهای عمده در وقوع انحرافات و بزههای کوچک و بزرگ شهری میباشند. به نظر میرسد بازسازی تعاملات انسانی، توجه به ابعاد جمعیت، سرمایهگذاری در بعد فرهنگی و سرانجام تغییر جهت برنامهریزیها به سود حل فضاهای اجتماعی میتواند تغییر ساختار فوق را موجب گردند. مقاله حاضر به کمک بررسی جامعهشناختی و جغرافیای شهری و با استفاده از تجارب تحقیق شهری به مطالعه موضوع فوق پرداخته، تلاش دارد تا زمینههای علمی آن را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. بعلاوه این نوشته در نظر دارد با استفاده از رویکردهای علمی کنونی، شرایط پیچیده روابط انسانی در کلانشهرها را مطالعه کند و راه را برای انجام بررسیهای بیشتر پیرامون عواقب منفی فرایند فوق تسهیل گرداند.
تحلیل شاخص های آسیب پذیری در بافت های فرسوده شهری با رویکرد مدیریت بحران زلزله (مطالعه موردی: محله سیروس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیبپذیری شهر تهران دربرابر زلزله، به ویژه در بافت ها و فضاهای فرسودة بخش مرکزی آن، با عنایت به بستر طبیعی ناامن و با توجه به جایگاه بخش مرکزی این شهر، سنجش میزان
آسیب پذیری بافت های قدیمی بخش مرکزی شهر تهران و ارائه راهکارهای کاهش آسیب پذیری آن ها دربرابر زلزله را در اولویت قرار داده است. در این پژوهش، با ارائه روشی
برای تحلیل آسیب پذیری لرزه ای بافت های فرسوده، بر نقش مؤثر شاخص های برنامه ریزی شهری در کنار شاخص های سازه ای، در برنامه های مقابله با زلزله تأکید میشود. بدین منظور، به چندین موضوع خرد، شامل شناسایی و انتخاب شاخصهای ارزیابی آسیبپذیری لرزهای، تحلیل میزان تأثیر هریک از شاخصها و تعیین نواحی پرخطر و متراکم مسکونی فرسوده و
امتیازبندی طیف های مختلف آسیب پذیری و تولید نقشه ریزپهنه بندی آسیب پذیری محله پرداخته شده است. پژوهش حاضر را می توان از حیث ماهیت و روش، تحلیلی اکتشافی -
دانست. در این نوشتار، ابتدا به مطالعه وضعیت آسیب پذیری منطقه 12 تهران و سپس به شناخت محله سیروس پرداخته می شود. در مرحله تحلیل، ابتدا مقادیر و داده های همه
شاخص ها استخراج می شوند و سپس بهروش تحلیل سلسلهمراتبی ) AHP ( و Expert choice ، شاخص های مربوطه وزن دهی می شوند. سپس با استفاده از نرم افزار GIS ، نقشه ریزپهنه بندی آسیب پذیری محله، با منطق FUZZY ارائه می شود. نتایج نشان می دهد وسعت و پوشش جمعیتی نقاط با آسیب پذیری بالا و بسیار بالا بیشتر است و در کل، محدوده با توجه به همه عوامل کالبدی مورد تحلیل، دربرابر زلزله بسیار آسیب پذیر است.
بررسی میزان مشارکت مردم در امنیت محله های شهری (مورد مطالعه: شهر شمشک- دربندسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله امنیت از مسائلی است که در طول تاریخ بشریت از اهمیت حیاتی برخوردار بوده و در دوره های اخیر بر اهمیت آن بیش از پیش افزوده شده است. با توسعه شهرنشینی امنیت اهمیت مضاعفی به خود گرفته به نحوی که شکوفایی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و.... جامعه شهری در گرو وجود امنیت است. باتوجه به مفهوم چند بعدی و گسترده امنیت شاخص های مربوط به آن از طیف وسیعی برخوردار می باشد. در این پژوهش سعی شده تا رابطه بین مشارکت مردمی و طرح های محلی و امنیت محله ها مورد سنجش قرارگیرد. باتوجه به هدف پژوهش، که دستیابی به امنیت محله ای در سایه برنامه ریزی مشارکتی در سطح شش محله شهر شمشک دربندسر می باشد، روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش مبتنی-بر روش توصیفی– تحلیلی می باشد. پس از بررسی منابع نظری برای انجام پژوهش ازطریق فرمول کوکران حجم نمونه تعیین و تعداد 322 پرسشنامه تهیه و به صورت تصادفی بین مردم محله های مختلف توزیع و بااستفاده از نرم افزارSPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده وجود رابطه بالای همبستگی بین مشارکت مردم در تأمین امنیت محله میباشد. سنجش میزان مشارکت در هر محله حاکی از درصد بالای قابلیت برنامه ریزی(بیشاز 70 %) در وضعیت موجود می باشد. همچنین باتوجه به تفسیر آزمون کایاسکوئر(8/101) و ضریب همبستگی پیرسون(299/0) حاکیاز رابطه مثبت بین مشکلات کالبدی و مشکلات امنیتی در محله ها میباشد.
ارزیابی و سنجش عوامل موثر بر اعتماد به شهر الکترونیک (نمونه موردی: شهر الکترونیک در یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گردهمایی جهانی سران در سال 1382 که در راستای جامعه اطلاعاتی جهانی تحقق یافت، شهرهای الکترونیک به عنوان بخشی از جامعه اطلاعاتی مورد توجه ویژه قرار گرفته است. شهرهای الکترونیک نرم افزار، سخت افزار و بستر مورد نیاز را برای دسترسی شهروندان در تمامی اوقات شبانه روز به پایگاه های داده خدمات دولتی و بخش خصوصی بر روی شبکه وب فراهم می آورند. در دهه گذشته در ایران نیز تلاش هایی در راستای ایجاد شهر الکترونیک شده که تلاش برای ایجاد شهرهای الکترونیک کیش، مشهد و شیراز از ان جمله اند. اما متأسفانه به دلایل زیادی این شهرها به شکل صحیح شکل نگرفته اند. موفقیت این تلاش ها تا حد زیادی وابسته به میزان استفاده کاربران هدف (شهروندان) دارد. با وجود اینکه دولت ها به صورت نسبی سطح خوبی از شفافیت و گستره ی مناسبی از روش های نوآورانه خدمت رسانی را ارائه می کنند اما برخی از مردم نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات در ارتباط با دولت، شهرداری و یا بخش خصوصی بد گمان باقی می مانند، به طوری که بهره مندی از خدمات شهر الکترونیک به خصوص در ایران به شدت وابسته به میزان اعتماد کاربران است. به همین دلیل هدف از این پژوهش تعیین عواملی است که می توانند اعتماد شهروندان را نسبت به خدمات شهر الکترونیک افزایش دهد. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع پژوهش های کاربردی است که از تکنیک های پرسشنامه و اسناد و منابع کتابخانه ای و رگرسیون چندگانه به منظور تدوین و آزمون فرضیه ها استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از ان است که مؤلفه هایی نظیر ادراک بالاتر شهروندان از تکنولوژی و قابلیت اعتماد سازمان، کیفیت ارتباطات صوتی و تصویری و سهولت استفاده و سودمندی خدمات الکترونیک، سنوات تجربه ی اینترنتی، تمایل عمومی به اعتماد، اعتماد به دولت، اینترنت و خرید اینترنتی، به طور مستقیم اعتماد به شهر الکترونیک را افزایش می دهند. در مقابل عواملی نظیر سن و نگرانی از ورود به حریم خصوصی تأثیر منفی بر روی اعتماد دارند.
بازدارنده های طبیعی و انسانی توسعه در بخش مرکزی شهرستان اصفهان
حوزههای تخصصی:
بررسی نحوه گسترش فیزیکی شهر ارومیه با استفاده از مدل های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد ناموزون، گسترش افقی و پراکنده رویی در شهرها، از جمله مسائل و موضوع های مهم در سطح جهانی و شهرهای امروزی است که سبب تخریب و از بین رفتن باغ ها و زمین های کشاورزی اطراف شهرها و تبعات منفی دیگری شده و اهمیت هدایت آگاهانه و کنترل گسترش شهرها را دوچندان کرده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی توسعة فیزیکی شهر ارومیه در چندین دهة اخیر است. بدین ترتیب، مشخص می شود آیا این توسعه در راستای رسیدن به پایداری است یا گسترش این روند به ناپایداری هرچه بیشتر می انجامد.در این پژوهش، از روش های مختلفی از جمله رویکرد تاریخی، توصیفی- تحلیلی و عملی به کمک مدل آنتروپی شانون و مدل هلدرن بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد روند رشد و گسترش شهر ارومیه در سه دهة گذشته به ناپایداری ها دامن زده و متناسب با نیازهای جمعیتی شهر نبوده است؛ به طوری که 9/69 درصد از رشد شهر، ناشی از افزایش جمعیت و 1/30 درصد آن ناشی از گسترش اسپرال و ناموزون شهری بوده است که فراتر از نیازهای جمعیتی است. این نبود تناسب سبب دست اندازی به زمین های حاصلخیز کشاورزی اطراف شهر شده است. بدین ترتیب، حراست از زمین های حاصلخیز طبیعی و حفظ آن، اتخاذ رویکردهایی مناسب برای مقابله با این فرایند و حرکت به سوی یکپارچگی و فشردگی شهری ضروری به نظر می رسد.
ارزیابی اثرات اهداف بخش روستایی برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران در رضایت مندی روستاییان (مورد شناسی: دهستان ایجرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر میزان اثر بخشی اهداف و سیاستهای مرتبط با روستاها که در برنامه چهارم توسعه تدوین یافته، مورد ارزیابی گرفته است. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و تحلیل محتوا بعد از آزمون روایی و پایایی آنها انجام یافته است. براساس یافتههای تحقیق، سطح رضایتمندی ساکنان روستاهای هدف بهویژه از منظر شاخصهای اقتصادی در حد پایینی قرار دارد. اگر چه براساس آزمون فریدمن نمیتوان میان 27 شاخص تفاوت معناداری را از نظر میزان رضایتمندی ملاحظه کرد، ولی طبقه بندی آنها در ابعاد مختلف و تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که ابعاد کالبدی و اقتصادی حدود 67 درصد تغییرات رضایت را تبیین میکنند. اگر چه بعد اقتصادی به تنهایی 40 درصد تغییرات رضایتمندی را تبیین میکند ولی 90 درصد در شاخصهای اقتصادی از نظر رضایتمندی در سطح پایینتر از متوسط قرار دارند. نتایج تحلیلی حاکی از آن است که مردم از اقدامات دولت در ترغیب والقای دیدگاه مثبت جوانان به مشارکت با میانگین5/4 بالاترین، و اصلاح سیستم آبیاری با میانگین12/1کمترین میزان رضایتمندی را داشتند.
سنجش و ارزیابی میزان پایداری محله ای در بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیت حل مسائل شهری از کوچک ترین واحد یعنی محله، بر برنامه ریزان آشکار شده است. آن چنان که محلات تاریخی متناسب با نیازهای ساکنین خود شکل می گرفتند و پاسخگوی اکثر نیازهای ساکنین خود بودند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی شاخص های پایداری در مقیاس محله، به دنبال دست یابی به میزان پایداری در محله های بافت تاریخی می باشد. جهت نیل به هدف فوق بسته به نوع پژوهش که از نظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و از نظر روش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد، با استفاده از منطق فازی مبادرت به سنجش میزان پایداری محلات گردیده است. نتایج حاصله مبین این امر است که محلات بافت تاریخی از نظر میزان پایداری در شرایط مساعدی به سر نمی برند و در وضعیت پایداری ضعیف و کمتر از متوسط هستند. از میان محلات نه گانه تاریخی شهر یزد محله گودال مصلی با ارزش 0.474 نسبت به سایر محلات در شرایط بهتری قرار دارد. رتبه های بعدی به محلات شیخداد، فهادان، شش بادگیری، پشت باغ، گازارگاه، گنبد سبز، دولت آباد و در نهایت زرتشتی ها اختصاص یافته است.
ارزیابی اثرات کالبدی- فضایی جابه جایی در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: دهستان ملاوی، شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع سیل و طغیان فصلی رودخانه ها از جمله سوانح طبیعی است که هر ساله خساراتی را بر جوامع انسانی تحمیل می کند. در کشور ما نیز در طی دهه های اخیر خسارات مالی و جانی سیلاب افزایش یافته و قربانیان این سانحه نیز اغلب روستاییان می باشند. از جمله سیاست هایی جدیدی که به منظور مقابله با این سوانح طبیعی اتخاذ می گردد، جابه جایی و اسکان مجدد روستاییان می باشد که قدر مسلم این امر پیامدهای مختلفی را در پی خواهد داشت. سه روستای بابازید، وره زرد و خرسدر علیا از جمله روستاهایی است که به دلیل قرارگیری در حریم رودخانه ی کشکان رود، بارها متحمل خسارات فراوان ناشی از سیل بوده است. لذا به منظور جلوگیری از تکرار این حادثه، در سال 1385 اقداماتی جهت جابجایی این روستاها صورت گرفت. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به تعیین پیامدهای کالبدی – فضایی جا به جایی روستاهای مذکور از توابع شهرستان پلدختر پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش پیمایشی و تکمیل پرسشنامه بوده است. حجم نمونه شامل 20 درصد از خانوارهای موجود در روستاهای مورد بحث است که برابر با 117خانوار تعیین شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های ناپارامتری ویلکاکسون و t مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تأثیر اسکان مجدد این روستاها در زمینه کالبدی و زیست محیطی بوده است. در مقابل کمترین پیامد حاصل از جا به جایی روستاهای مذکور در بعد اقتصادی بوده و تفاوت معناداری در قبل و بعد از جابه جایی وجود نداشته است.
بررسی و تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان ایلام
حوزههای تخصصی:
متغیرهای مؤثر در تحولات ساختار فیزیکی – کالبدی شهر بم با تأکید بر ارتباط شهر و طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش توسعه یافتگی روستاهای بخش کوار شهرستان شیراز با استفاده از روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت توسعه و زیرساخت های آن در اثر برنامه ریزی های نامطلوب و متمرکز گذشته مسایل عمده ای را در روند توسعه روستاهای کشور ایجاد کرده است. ابعاد گوناگون و پیچیدگی ساختاری این موضوع یکی از تنگناهای اساسی در عرضه مدل مناسب برای توزیع اعتبارات به شمار می آید. به منظور حل مسایل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی روستاها از نظر برخورداری در زمینه های اقتصادی، زیربنایی و ارتباطات، اجتماعی - فرهنگی، بهداشتی درمانی، آموزشی و... است. روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی، تحلیلی است. 22 شاخص موردبررسی در این مطالعه در 4 بخش زیربنایی و ارتباطات، بهداشت و درمان، آموزشی، سیاسی اداری و انتظامی، قرار می گیرند. تکنیک های آماریspss و روش تحلیل خوشه ای روشهای اصلی به کاربرده شده در این تحقیق هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد تفاوتها و نابرابریهایی در سطح توسعه یافتگی روستاهای بخش کوار وجود دارد، لذا این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن روستاها ایجاب می کند.
تحلیل موانع و عوامل مؤثر در اجرای طرح ها و برنامه ریزی آمایشی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات آمایش سرزمین در ایران سابقه ای بیش از هفت دهه برنامه ریزی را تجربه کرده است، ولی در رویکردی کلی هیچگاه به مرحلة اجرا گذاشته نشده و اراده ای جدی برای عملیاتی شدن آن تاکنون مشاهده نشده است. بنابراین، این پژوهش با توجه به اجرایی نشدن اکثر طرح های آمایشی استانی، با هدف شناسایی عوامل مؤثر در اجرایی شدن طرح های آمایش استانی (در استان تهران) انجام گرفته است. نوع پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای، و از نظر روش بررسی، توصیفی و تحلیلی با تکنیک دلفی بوده است. جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه انجام گرفت. تحلیل داده ها در این پژوهش با روش تأثیرات متقابل، و محاسبات پیچیدة ماتریس تأثیرات متقاطع با نرم افزار میک مک انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد، عوامل مؤثر در رویکرد اجرای طرح آمایشی استان تهران شامل توجه به قطبیت سیاسی منطقه، قطب رشد بودن شهر تهران در این استان، و قرارگیری در کریدورهای شرق به غرب و شمال به جنوب، و لزوم تعامل استان با مناطق همجوار است. در نهایت، راهکارهای مناسب برای رفع موانع موجود و اجرای برنامه ریزی آمایشی در استان تهران پیشنهاد شد.
نقش تنش روانی زنان در توزیع فضایی ناپایداری اقتصادی- اجتماعی روستاها (مطالعة موردی: بخش مانه، شهرستان مانه و سملقان، استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
د در مناطق روستایی، زنان اغلب با دسترسی ضعیف به فرصت های شغلی، حمایت اجتماعی کمتر، مراقبت ناکافی از فرزندان، ازحیث مشارکت در کارهای تولیدی همسر یا خانواده، مشکلات دست یابی به خدمات و حمل ونقل و غیره، دچار احساس محرومیت، نابرابری، ناامنی و در نتیجه استرس و تنش روانی می شوند. با توجه به این مسئله، پایداری اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیک- کالبدی مناطق روستایی درصورتی تحقق خواهد یافت که سکونتگاه های روستایی علاوه بر بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی، به لحاظ وجود امکانات، خدمات، زیرساخت ها و تأمین نیازهای اساسی، مردم به سطحی از سلامت و آرامش روانی دست یابد. در این پژوهش با رویکرد جغرافیایی و با روش شناسی توصیفی- تحلیلی به بررسی استرس زنان روستایی و نقش آن در ناپایداری اجتماعی- اقتصادی روستاهای بخش مانه در شهرستان مانه و سملقان پرداخته شده است. با استفاده از مطالعات پیمایشی، نمونه گیری، 240 زن از 16 روستا به شیوه تصادفی انتخاب شد، نتایج حاکی از آن است که زنان نمونه در روستاهای مورد مطالعه بیشتر از استرس اجتماعی رنج می برند و همچنین در بین عوامل مکانی- فضایی عامل جمعیت، میزان تحصیلات، اشتغال و وضعیت تأهل با استرس رابطه معنادار داشته است. و نیز پس از رتبه بندی روستاها به لحاظ پایداری این نتیجه بدست آمد که بین استرس زنان و ناپایداری روستاهای بخش مانه علی رغم وجود همبستگی معکوس، رابطه معناداری به لحاظ آماری وجود ندارد. امروزه نفوذ و اثرات شهری، زندگی روستاییان را دگرگون ساخته، بطوریکه احساس نابرابری بین شهر و روستا، احساس خود کم بینی و ... باعث شده تا روستاییان بیش از پیش خلاء ناشی از کمبود امکانات و خدمات رفاهی و زرق و برق مناطق شهری را در روستا احساس کنند و در چالش برای داشتن رفاه و توسعه یافتگی بیشتر، تنش و استرس بیشتری را نیز تجربه کنند.
تحلیل تأثیر اجرای طرح هدفمندی یارانه ها بر شاخص های سلامت شهری (سلامت تغذیه و امنیت غذایی) در منطقه های چهارگانة کلان شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة جامعه در گرو بهره مندی از آرمان سلامت و شاخص های مختلف آن است که به طور مستقیم و غیرمستقیم، از سیاست های کلان و ملی تأثیر می پذیرد. براین اساس، در بعضی از کشورها از جمله ایران، به یارانه و هدفمندی آن با توجه به وضعیت داخلی اقتصادی- اجتماعی توجه شده است که با موضوع مذکور ارتباطی تنگاتنگ دارد. پژوهش حاضر نیز با ذکر این مقدمه و با علم به عوامل (فاکتورهای) مختلف تأثیرگذار بر سلامت زیست شهری، به مطالعة تأثیر طرح هدفمندی یارانه ها بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی شهروندان، سلامت تغذیه و امنیت غذایی می پردازد که یکی از شاخص های اصلی سلامت شهری در منطقه های چهارگانة کلان شهر قم است. این پژوهش با هدف بررسی عینی و دستیابی به مصداقی واقعی در زمینة تأثیر طرح هدفمندی یارانه ها بر سلامت شهری صورت گرفت. همچنین، در این پژوهش، تجزیه و تحلیل توصیفی، مقایسه ای و علی انجام می شود و جمع آوری اطلاعات آن بر مطالعه های کتابخانه ای و پژوهش میدانی استوار است. نتایج نشان می دهد که بسیاری از شهروندان، نگرش مثبتی به اهداف عدالت خواهانة طرح دارند، اما بسیاری از شهروندان پس از گذشت چند سال از نتیجة اجرای این طرح، از بسیاری از ابعاد اقتصادی به ویژه دسترسی آسان به تغذیة مناسب و امنیت غذایی- که ضامن شادابی و سلامت آن هاست- رضایت ندارند و در اظهاراتی، اجرای نامناسب و تورم زای طرح هدفمندی یارانه ها را عامل اصلی تضعیف روزافزون امنیت غذایی و کیفیت نامناسب تغذیه ای خود اعلام می کنند.
آمایش سرزمین و توسعه روستایی از دیدگاه جغرافیای کاربردی
حوزههای تخصصی:
کارکرد صنعتی نواحی روستایی و ضرورت توسعه آن
حوزههای تخصصی:
از صنعتی شدن می توان به عنوان یک استراتژی در توسعه مناطق روستایی به ویژه ارتقاء شاخص های اقتصادی بهره گرفت. روستاها اگرچه توانایی پذیرش فعالیت های صنعتی بزرگ مقیاس را ندارند اما با توجه به قابلیت ها و توان مندی های درونی قادر هستند تا صنایع کوچک و حتی متوسط مقیاس را از نظر عوامل تولید پشتیبانی نموده و در خود جای دهند.استان گیلان اگرچه همواره به عنوان یک قلمرو جغرافیایی در راستای کارکرد کشاورزی وگردشگری مورد توجه بوده لیکن درشرایط جغرافیایی متنوع آن امکان احیاء و گسترش فعالیت های صنعتی نیز وجوددارد.شهرستان رودبار و ناحیه مطالعاتی(بخش خورگام) یکی از همین قلمروهاست که این تحقیق سعی نموده تا ضمن بررسی توانمندی های آن از بعد صنعتی راه های بهبود و توسعه این فعالیت را با اتکا به منابع درونی ناحیه ارائه دهد.نتیجه مطالعات نشان می دهدکه اگرچه ناحیه مورد نظر به دلیل انزوای جغرافیایی و ارتباطی کارکرد صنعتی ضعیفی دارد ولی با توجه به زیرساخت های موجود افزایش توان صنعتی آن در راستای بهره گیری از فواید و اثرات مثبت این استراتژی وجود دارد.ضمن اینکه سرمایه گذاری های جدید در زمینه صنایع روستایی تا حدودی بر همین نکته تاکید می نماید.
تعیین پنجره همسایگی مناسب برای تحلیل همسایگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده روزافزون از داده های شبکه ای (رستری) در مطالعات علوم زمینی و با برآوردهای هیدرولوژیک، ضرورت استخراج هر چه دقیق تر این داده ها را به کمک روش های مبتنی بر علوم ریاضی و به ویژه زمین آماری دوچندان کرده است. از آنجا که داده های رستری معمولاً از میان یابی داده های نقطه ای و یا پردازش تصاویر ماهواره ای تهیه می شوند، لذا استفاده از تحلیل همسایگی در استخراج و یا تدقیق آنها تقریباً اجتناب ناپذیر می نماید. از سویی در هر تحلیل همسایگی، انتخاب و یا معرفی پنجره (وسعت) همسایگی مناسب (از نظر شکل و اندازه) از موارد درخور توجه است. از آنجا که اغلب از اشکال مربعی و یا دایره ای (به صورت پیش فرض) برای پنجره همسایگی استفاده می گردد، لذا در تحقیق حاضر به شرایط پذیرش این پیش فرض و همچنین به نحوه تعیین شکل مناسب پنجره همسایگی پرداخته شده است. برای این منظور، استفاده از شکل نیم تغییر نمای سطحی (استخراج شده از روش زمین آماری) پیشنهاد گردیده است. اعتبارسنجی روش پیشنهادی نیز با تعیین نواحی مسطح در حوضه رود زرد خوزستان و همچنین استخراج شبکه آبراهه ای در حوضه معرف والنات گالچ (WGEW) واقع در ایالت آریزونای امریکا به انجام رسیده است. نتایج نشان دادند که استفاده از شکل مناسب (بیضوی) برای پنجره همسایگی در استخراج لایه شکل زمین (landform) حوضه رود زرد، منجر به تغییر 28 درصدی (93 کیلومترمربع) وسعت نواحی مسطح در مقایسه با استفاده از پنجره مربعی شکل می گردد، که قطعاً این تغییر وسعت برای اهداف مدیریتی اراضی این حوضه تأثیرگذار خواهد بود. همچنین، استفاده از شکل پنجره همسایگی پیشنهادی در حوضه WGEW نیز منجر به انطباق 96 درصدی شبکه آبراهه ای موجود (واقعی) با شبکه آبراهه ای استخراجی از لایه شکل زمین، در مقایسه با استفاده از پنجره دایره ای شکل گردیده است.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر عضویت و مشارکت روستاییان در شرکت های تعاونی روستایی، مورد شناسی: استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت های تعاونی به عنوان نهادهایی برای تجمیع و تمرکز سرمایه های خرد و عرضه نیازهای تولیدی و خدماتی، می توانند قدم های مؤثری برای رفع مشکلات روستاییان بردارند. امّا به دلیل عدم شرکت گسترده روستاییان، این شرکت ها اغلب از توان و ظرفیت واقعی خود بهره برداری نمی کنند. بنابراین، سوال اصلی تحقیق آن است که چه عوامل و مهلفه هایی بر حضور روستاییان در این روند، تأثیرگذارترند؟ به این منظور این فرضیه مطرح گردید که عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و جغرافیایی در افزایش عضویت روستاییان در شرکت های تعاونی روستایی مؤثر می باشند. برای تعیین این عوامل و مؤلفه های وابسته به آن، این مطالعه به شیوه توصیفی و تحلیلی به انجام رسیده است. به این منظور 961 نفر از روستاییان که به شیوه نمونه برداری خوشه ای انتخاب شده اند، مورد پرسش قرار گرفته اند. این افراد از نظر آگاهی و نگرش با توجه به سن، جنس، میزان تحصیلات، منطقه سکونتی، شغل اصلی و وضعیت معیشت بررسی شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، علاوه بر روش های آمار توصیفی، از شیوه های آمار استنباطی (آزمون های t، ANOVA و خی دو) استفاده شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که آگاهی افراد از مزایا و منافع شرکت های تعاونی روستایی و نگرش آنها نسبت به این نهاد، به محل زندگی، گروه سنی، میزان تحصیلات، وضعیت معیشت و شغل آنها وابسته بوده است (05/0P<). برخلاف آگاهی، نگرش در غالب موارد بررسی شده، مناسب و مثبت بوده است. بالاترین نگرش نسبت به عوامل ترغیب کننده برای پیوستن به این نهاد 79 درصد و بالاترین میزان نگرش نامناسب در مواردی که باعث شرکت می شود، 62 درصد بوده است. بر این اساس، چنانچه نگرش های منفی از طریق بالابردن سطح آگاهی در زمینه های مختلف و با توجه به سایر عوامل تأثیرگذار و از جمله ویژگی های فردی یا اجتماعی مرتفع گردد، پیوستن افراد به این شرکت ها به میزان چشم گیری افزایش پیدا خواهد کرد.
ارزیابی عملکرد شهرهای میانی در تعادل جمعیت و اقتصاد منطقه ای (نمونه موردی: شهر فسا- استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل و نابرابری در نظام سکونتگاهی و لزوم دستیابی به توسعه و تعادل منطقه ای باعث توجه روزافزون به شهرهای میانی بعنوان یکی از راهبردهای جهانی شده است. اگرچه در متون توسعه منطقه ای بر نقش شهرهای میانی بعنوان نوشدارویی در راستای دستیابی به توسعه متعادل منطقه ای تأکید شده است، اما ضرورت دارد تا نقش و عملکرد این شهرها مورد ارزیابی دقیق تری قرار گیرد. از این رو پژوهش حاضر در پاسخ به این سؤال است که آیا فسا به عنوان شهر میانی توانسته نقش مؤثری در ایجاد تعادل جمعیت و اقتصاد منطقه ی فارس ایفا نماید؟ پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی (تهیه پرسشنامه) و به منظور پردازش داده ها از تکنیک های تحلیل منطقه ای استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که: شهر فسا توانسته در تعادل جمعیتی منطقه ایفای نقش نماید، بطوری که بدون وجود این شهر عدم تعادل افزایش می یابد. ارزیابی عملکرد اقتصادی بیانگر آنست که این شهر از نقش قوی خدماتی برخوردار بوده و می تواند در توسعه و تعادل اقتصاد استان ایفای نقش کند. همچنین بررسی الگوی مراجعات به این شهر نشان می دهد شهر فسا توانسته نقش مؤثری در زمینه تأمین نیازهای مختلف شهرستان های مجاور خود ایفا نماید. در مجموع نتایج این مطالعه نشان دهنده عملکرد مؤثر شهر فسا در تعادل منطقه است.