فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۴۱ تا ۵٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
376 - 395
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به یک بازاریابی گردشگری موفق، لازم است برنامه ریزان گردشگری درک بهتری از راهبردهای بازاریابی داشته و به دنبال استراتژی های کارآمدتر بازاریابی باشند. در تحقیق حاضر تلاش شده است ضمن شناسایی عناصر آمیخته بازاریابی گردشگری روستایی در شهرستان بابل، مدل توسعه آن با رویکرد آینده پژوهی طراحی گردد. پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، فعالان عرصه گردشگری و مسئولان محلی می باشند که از میان فعالان گردشگری محلی تعداد 223 نفر و از میان مسئولان تعداد 10 نفر به صورت همه شماری انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و ابزار میدانی آن پرسشنامه بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار ISM برای طراحی مدل اولیه و از نرم افزار LISREL برای آزمون مدل اولیه، و در نهایت برای طراحی سناریوی آینده پژوهی عناصر بازاریابی از نرم افزار Mic Mac استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از دیدگاه مسئولان محلی، عناصر «ترویج» و «برنامه ریزی» بیشترین تأثیر مستقیم را در موفقیت بازاریابی گردشگری روستایی خواهند داشت. عنصر «برنامه ریزی» بیشترین تأثیر را نیز از سایر عناصر مورد مطالعه می پذیرد.
عوامل مؤثر بر ضایعات گندم از دیدگاه روستاییان شهرستان شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گندم به عنوان یکی از مهم ترین محصولات کشاورزی از دیر باز موردتوجه بشر بوده است. در بین غلات و مواد غذایی مورداستفاده انسان، این محصول به دلیل سازگاری گسترده کشت با شرایط مختلف آب و هوایی، سهولت کشت، امکان نگهداری طولانی، ارزانی، ارزش غذایی بالا و قابلیت مصرف در اشکال مختلف از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این فرآیند ضایعات گندم در مراحل مختلف کاشت، داشت، برداشت و پس از برداشت و مسئله کاهش آن به یکی از چالش های جدی در کشور تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر ضایعات گندم از دیدگاه گندم کاران شهرستان شوش است. تحقیق حاضر از نظر نوع هدف کاربردی و نحوه گردآوری داده ها به صورت توصیفی (غیر آزمایشی) است؛ داده ها به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید که پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ (85/0) مورد تائید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد و کلیه محاسبات با بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش را 1230 نفر از گندم کاران شهرستان شوش تشکیل می دهند که از این تعداد، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعیین گردید و سپس به روش نمونه گیری چند مرحله ای 214 پرسشنامه بین گندمکاران توزیع شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد مؤلفه های تأثیر گذار بر ضایعات گندم شهرستان شوش به ترتیب اهمیت در شش گروه قابل دسته بندی بوده 1) وضعیت کشت و مصرف نهاده ها 2)عدم توجه به مسائل آموزشی و ترویجی 3) عدم رعایت مسائل فنی و ساختارهای نامناسب اراضی 4)عدم توجه به توسعه و ساماندهی ناوگان های برداشت و بالابردن انگیزه کمباین داران 5) دانش فنی کشاورزان 6)ضعف مدیریتی در مراحل کاشت و داشت از مهم ترین عوامل اثرگذار برضایعات گندم از دیدگاه گندم کاران محسوب می شود و این عوامل در حدود 26/62 درصد از واریانس کل را تبیین می نماید.
ارزیابی اثرات زیست محیطی طرح گردشگری دره گردو اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
101 - 111
حوزههای تخصصی:
علی رغم مزایای فراوان صنعت گردشگری در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم، چنانچه گسترش این صنعت با سیاست گذاری ها و برنامه های منطبق بر نگرش زیست محیطی همراه نباشد، همچنین بر پایداری توسعه تأکید نکند و به صورت مجموعه ای همه جانبه و پویا مدنظر قرار نگیرد، در میان مدت تأثیرات منفی فراوانی بر محیط زیست می گذارد. در همین راستاانجام مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیستی، از جمله روش های مطلوب دستیابی به اهدافتوسعه پایدار به شمار می رود. منطقه نمونه گردشگری دره گردو با وسعت 100 هکتار در جنوب شهر اراک قرار دارد. به منظور ارزیابی اثرات زیست محیطی اجرای پژوهش حاضر ابتدا وضعیت موجود این منطقه شناسایی، سپس با جمع آوری اطلاعات مورد نیاز (شامل موقعیت جغرافیایی اقلیم منطقه، زمین شناسی، مسائل زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره) اثرات اجرای پروژه در دو فاز ساختمانی و بهره برداری مشخص شده است، همچنین براساس تجزیه وتحلیل چک لیست، اثرات گزینه اجرا یا اجرانکردن پروژه با ملاحظات زیست محیطی بررسی، و روش ماتریس ایرانی (ماتریس لئوپلد اصلاح شده) برای ارزیابی زیست محیطی پروژه انتخاب شد. نتایج نشان داد آثار پروژه در فاز ساختمانی 95/0+، در فاز بهره برداری 62/0+ و جمع جبری 57/1+ است؛ بنابراین، در صورت رعایت تمام ملاحظات محیط زیستی و پایش مداوم، امکان اجرای این طرح میسر است.
اثربخشی مؤلفه های اقتصادی در ساختار و شاخص های کالبدی-فضایی گونه های مسکن شهری گرگان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
102-117
حوزههای تخصصی:
ارتباط متقابل مسکن با اقتصاد به گونه ای است که هر یک از این بخش ها بر طرف مقابل اثرگذار بوده و باعث تغییراتی در ساختار و عملکرد هر یک از این متغیرها می گردد. نوسانات بخش اقتصاد و صنعت، شرایط اجتماعی- اقتصادی شهرها را تحت تأثیر قرار می دهد و موجب بروز شکل های مختلفی از سکونت و ساخت و ساز می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مسکن شهر گرگان، به تحلیل و ارزیابی نقش متغیرهای اقتصادی در ساختار کالبدی مسکن شهری و شکل گیری گونه های مسکن می پردازد. نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای و از نظر شیوه انجام، ترکیبی از تحقیقات توصیفی، اسنادی و همبستگی است. در بخش جمع آوری اطلاعات وضع موجود در شیوه میدانی، از پرسشنامه محقق ساخت استفاده شده است. جامعه آماری نیز کلیه واحدهای مسکونی شهر گرگان و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 375 واحد مسکونی است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده که برابر با 82/0 بدست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل آمارها از نرم افزارهای آماری SPSS، Excel و آزمون های آماری رگرسیون خطی همزمان استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که ساختمان های مسکونی شهر گرگان به لحاظ گونه شناسی از نظر شاخص های اشتغال، قیمت زمین، نوع مصالح بکاررفته در بنا، عمر ساختمان و شاخص نمای ساختمان از تنوع و تفاوت برخوردار می باشند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد که، شرایط اقتصادی از عوامل مؤثر و تأثیرگذار در تنوع و شکل گیری گونه های مسکن در سطح شهر گرگان می باشد و ارتباط مؤثر و معناداری میان شرایط اقتصادی ساکنین سکونتگاه ها با شاخص های مورد بررسی در ارتباط با مسکن وجود دارد.
سطح بندی درجه توسعه یافتگی دهستان های استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلستان از استان هایی است که با 49 درصد جمعیت روستانشین، جزو استان های محروم معرفی شده و همین مسئله، شناخت سطح توسعه یافتگی دهستان ها برای انجام اقدامات برنامه ریزی را ضروری ساخته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی، شناخت و معرفی سطح توسعه یافتگی دهستان های این استان بود. بدین منظور، از روش تاپسیس ( TOPSIS ) برای پردازش، تحلیل و سطح بندی درجه توسعه یافتگی دهستان ها بر مبنای 41 شاخص و همچنین،برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج نقشه ها، از مدل فرایند شبکه ای تحلیل ( ANP ) برای وزن دهی و از نرم افزار Arc GIS 10.3 استفاده شد. یافته ها نشان داد که حدود پنجاه درصد از دهستان های استان گلستان، به ترتیب، از نظر شاخص های بخش آموزش، ارتباطات، خدمات، بهداشت و درمان، و اشتغال محروم اند؛ همچنین، تفاوت زیادی بین سطح توسعه یافتگی دهستان ها از نظر شاخص های بررسی شده وجود دارد و در نتیجه ، دهستان های استان گلستان، در مجموع شاخص ها، توسعه نیافته محسوب می شوند. در پایان، بر پایه یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای محرومیت زدایی از دهستان ها ارائه شد.
اولویت بندی راهبردها در تهیه سند "چارچوب طراحی شهری" در مرکز شهر جدید گلبهار با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای جدید با هدف جذب سرریز جمعیتی شهرهای بزرگ مکان یابی و احداث شده اند. شهر جدید بایستی با برنامه ریزی و طراحی مناسب از تمام تسهیلات لازم برخوردار باشد. مرکز شهرهای جدید به عنوان یکی از مهم ترین عناصر هویت بخش، بستری برای فعالیت های شهری، حضور و تعاملات میان مردم است، لذا طراحی مناسب مراکز و فضاهای شهری حائز اهمیت است. بنابراین تهیه اسناد هدایت طراحی شهری برای مرکز شهر ضروری است. تهیه سند "چارچوب طراحی شهری" مرکز شهر با هدف کیفیت بخشی به مرکز و درنتیجه تمام شهر تاثیرگذار است. هدف مقاله حاضر ارائه راهبردهای اساسی در تدوین چارچوب طراحی مرکز گلبهار و اولویت بندی آن ها می باشد. راهبردهای پیشنهادی در پنج نظام استخوان بندی، دسترسی، کاربری، کالبدی و منظرشهری با استفاده از مدل سلسه مراتبی AHP با استفاده از نظر مدیران و متخصصان تاثیرگذار در گلبهار اولویت بندی شده است. نتایج حاصل نشان داد که ارتقای کیفیت های کالبدی (1418/0)، حمل و نقل عمومی کارا (1412/0) و طراحی محورهای دید و تقویت کریدورهای بصری (1216/0) از اصلی ترین اولویت ها می باشد. در انتها نیز سیاست ها و نقشه های چارچوب طراحی شهری با توجه به اهمیت راهبردها پیشنهاد شده است.
مدل متناسب حکمروایی خوب شهری برای کلانشهرهای کشور و تحلیل یکپارچه وضعیت فعلی (مورد مطالعه: مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
55 - 74
حوزههای تخصصی:
در کشورهای پیشرفته برای حل مشکلات مدیریت شهری به خصوص در کلانشهرها مدیریت شهری بر مبنای نظریه حکمروایی خوب شهری میباشد. مدل های مختلف جهانی و منطقه ای برای حکمروایی خوب شهری تعریف شده است و هر یک دارای ابعاد و مولفه های مختلفی میباشد. برای استقرار حکمروایی خوب شهری در کلانشهرهای کشور لازم است مدل بومی حکمروایی شهری برای هر شهر به صورت مجزا تهیه شود. هدف تحقیق این است که اولا الگوی متناسب حکمروایی خوب شهری برای کلانشهرهای کشور را در قالب مولفه ها، ابعاد و معیارهای متناسب به صورت موزون احصاء کرده و ثانیا با انجام تحلیل یکپارچه رئوس راهبردهای حرکت به سمت حکمروایی خوب شهری را به دست آورد. در این تحقیق الگوهای مختلف حکمروایی شهری در سطح بین المللی بررسی شده و ابعاد و مولفه های آنها احصاء شده و به صورت تجمیع یافته با توجه به مشابهت ها و موضوعات آنها ارائه شده است. سپس برای بومی سازی مدل و متناسب سازی آن با شرایط کلانشهرهای کشور از نظرات خبرگان به صورت پنل دلفی استفاده شد. مورد مطالعه این تحقیق شهر مشهد بود و 42 نفر از منتخبان خبرگان هفت ذینفع و ذینفوذ اصلی شهر مشهد به عنوان خبرگان و پنل دلفی از طریق نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شده و در پنل دلفی شرکت کرده و ابعاد و معیارهای حکمروایی خوب شهری را نمره دهی نمودند و بعضی موارد را نیز به آنها افزوده یا حذف کردند. سپس با توجه به ابعاد و معیارهای نهایی ، وضعیت فعلی کلانشهر مشهد را نمره دهی و نقاط قوت و ضعف را مشخص کردند. در نهایت الگوی بومی و متناسب حکمروایی خوب شهری برای شهر مشهد بر اساس مولفه ها، ابعاد و معیارها با وزن هریک از آنها مشخص شد، ارزیابی وضعیت فعلی مشهد بر مبنای این الگو با نمره به مولفه ها، ابعاد و معیارها انجام شد و راهکارهای حرکت از وضعیت فعلی به سوی چشم انداز حکمروایی خوب شهری تعیین گردید. برای اعتبار سنجی نتایج حاصله و ارائه راهکارهای اجرایی دو جلسه فوکوس گروپ با خبرگان منتخب نماینده طیف های مختلف فوق برگزار و نتایج در فوکوس گروپ تایید شد.
تدوین ابزار سنجش میزان انطباق محیط سکونت شهری با نیاز شهروندان به فعالیت فیزیکی و کاربست آن در محله حجاب مشهد
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
88-104
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی طی دهههای اخیر، موجب افزایش نابرابری های بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی در مقیاس وسیع بین ساکنان بسیاری از شهرها شده است، از میان مهم ترین پیامدهای آن، می توان به کم تحرکی شهروندان در سراسر دنیا و ایران اشاره نمود. عدم فعالیت فیزیکی، به عنوان یکی از مسائل مهم سلامت عمومی، با محیط سکونت و فعالیت های روزانه شهروندان در ارتباط است، و از آنجا که معیارهای مشخص و قطعی برای اندازه گیری آن در محیط شهری وجود ندارد، لذا جهت سنجش نحوه تأثیرگذاری فعالیت فیزیکی بر کیفیت محیط سکونت شهری، تدوین معیارهایی ضروری به نظر می رسد. بدین منظور معیارهای بدست آمده از مطالعات نگارندگان، در قالب چارچوب نظری، ابزار سنجش را مشخص نمود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر نخست، تدوین ابزار سنجش کیفیت محیط سکونت شهری با تأکید بر فرصت های فعالیت فیزیکی و سپس بررسی معیارهای حاصل در محدوده مطالعاتی (محله حجاب مشهد) می باشد. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی است، لذا گردآوری مبانی نظری با استفاده از مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و در ادامه از طریق تدوین پرسشنامه، ابزار بدست آمده در محله حجاب مورد ارزیابی قرار گرفت و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل آماری شد. با توجه به نتایج، تحلیل عاملی تأیید می کند که اولاً، موضوع فعالیت فیزیکی شهروندان از چهار متغیر عملکردی، دسترسی، اجتماعی و زیبایی شناختی تأثیر می پذیرد. ثانیاً با توجه به نتایج تحلیل و اندازه تأثیر هر کدام از متغیرها بر متغیر فعالیت فیزیکی می توان نتیجه گرفت که عامل عملکردی بیشترین تأثیر را بر کیفیت محیط سکونت شهری با تأکید بر فرصت های فعالیت فیزیکی شهروندان دارد. عامل دسترسی، عامل اجتماعی و عامل زیبایی شناختی به ترتیب به عنوان دیگر معیارهای مؤثر بر میزان فعالیت فیزیکی شهروندان می باشند.
سنجش و ارزیابی توسعه پایدار محله ای در شهر تهران (مطالعه موردی: محله های ولی عصر شمالی، آشتیانی، نیلوفر و امامیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله به عنوان کوچک ترین سلول زندگی شهری، دارای درون مایه های عظیم اجتماعی و فرهنگی است و با بازآفرینی فرهنگ شهروندی، زمینه توسعه پایدار را در سطح شهر و جامعه فراهم می سازد. براین اساس، در این پژوهش به سنجش و ارزیابی وضعیت توسعه پایدار محله ای در محله های ولی عصر شمالی، آشتیانی، نیلوفر و امامیه شهر تهران پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است. ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، شاخص های مؤثر بر تحقیق شناسایی شدند. برآورد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، معادل 384 بود. در مرحلة بعد 374 محلة شهر تهران برحسب پایگاه اجتماعی- اقتصادی به چهار طبقه (بالا، متوسط بالا، متوسط پایین و پایین) تقسیم شد و از هر طبقه یک محله به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. سپس با جمع آوری داده های مورد نیاز از سطح محله ها، تشکیل ماتریس اولیة تصمیم گیری انجام گرفت. در مرحلة بعد به روش وایکور- که از جمله روش های تصمیم گیری چندمعیارة جبرانی با حالت سازشی است- محله های نمونه از نظر شاخص های توسعة پایدار محله ای سنجش شدند. نتایج اجرای تکنیک وایکور نشان داد از نظر شاخص های پایداری محله ای، محلة نیلوفر با مقدار شاخص وایکور 017/0 و محلة ولی عصر شمالی با مقدار شاخص وایکور 1، به ترتیب در بهترین و بدترین شرایط، و محله های امامیه و آشتیانی نیز با مقدار پایداری 160/0 و 613/0 در رتبه های دوم و سوم پایداری محله ای قرار دارند.
نقش عوامل محیطی در توسعه اقتصاد روستایی (مطالعه موردی بخش دیلمان شهرستان سیاهکل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط جغرافیایی، به ویژه بستر طبیعی آن، پهنه تمامی کنش ها و واکنش های حاصل از پدیده های مستقر در سطح زمین است. شناخت خصوصیات جغرافیایی محیط از لحاظ طبیعی، اجتماعی و اقتصادی آن از یک طرف می تواند موجب وسعت بینش و معرفت از محیط گشته و از طرف دیگر امکان هرگونه حرکت سنجیده و اندیشیده را در محیط از سوی انسان در قالب یک سیستم منظم فراهم سازد. هدف این مقاله تحلیل و تبیین نقش عوامل محیطی در توسعه اقتصاد روستایی به طور کلی و به ویژه بخش دیلمان شهرستان سیاهکل است. سؤال اصلی مقاله این است که عوامل محیطی چه نقشی در توسعه اقتصاد روستایی به ویژه در بخش دیلمان شهرستان سیاهکل ایفاء می کنند؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری نیز در این مقاله مطرح می شود از جمله اینکه توسعه اقتصادی دارای چه ویژگی هایی است و منظور از محیط جغرافیایی چیست و چه نظریاتی در مورد تأثیر محیط جغرافیایی بر زیست انسانی مطرح شده است. فرضیه ای که در این مقاله در صدد بررسی ان بوده ایم این است که عوامل محیطی و توسعه اقتصاد روستایی دارای رابطه ای دو سویه و متقابل هستند به نحوی که از یک طرف شرایط مساعد محیطی بستر توسعه اقتصاد روستایی را فراهم می کند و از سوی دیگر توسعه اقتصادی نیز کیفیت بهره برداری از طبیعت را ارتقاء داده و توسعه پایدار برای منطقه به وجود می آورد. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که بخش دیلمان با توجه به توان های غنی طبیعی، انسانی، تاریخی و اجتماعی از توان مناسبی جهت رشد و توسعه برخوردار است؛ بنابراین در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و نیز مقالات علمی و پژوهشی و نیز نمودارها و نقشه های جغرافیایی نقش عوامل محیطی را در توسعه اقتصاد روستایی به ویژه در بخش دیلمان شهرستان سیاهکل تحلیل و تبیین نمائیم.
چرا نهاوند شناسی؟
ارزیابی مناطق یازده گانه شهر شیراز به لحاظ شاخص شکوفایی شهری با استفاده از مدل FAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
شکوفایی مفهومی گسترده است که در سال 2012 توسط سازمان ملل در ارتباط با توسعه ی متعادل و هماهنگ در محیط همراه با انصاف و عدالت مطرح شده است. نوعی ساخت و ساز اجتماعی که به فعالیت های انسانی، کالبد می بخشد. این مفهوم توسط سازمان ملل در شش بعد با زیرمعیارهای متناظر با خود معرفی گردید که عبارت اند از 1-بهره وری یا رشد اقتصادی بر پایه ی تولید، ایجاد سرمایه و اشتغال 2- کیفیت زندگی 3- حکمرانی و قانون گذاری شهری 4- پایداری زیست محیطی 5- عدالت و مشارکت اجتماعی و 6- توسعه زیرساخت. در این پژوهش با رویکردی تحلیلی – توصیفی به سنجش و مقایسه مناطق 11گانه شهرداری شیراز بر اساس شاخص های شکوفایی شهری پرداخته شده است. در این راستا با استناد به منابع اسنادی و کتابخانه ای، شاخص های شکوفایی شهری مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است تا سنجه های متناظر با آن در وضع موجود شهر شیراز شناسایی گردد. در ادامه جهت کمی سازی و گردآوری داده های مورد نیاز هر شاخص، از نظر کارشناسان، استفاده از مصاحبه های عمیق و پرسش نامه تخصصی استفاده شد. لازم به ذکر است که تعداد نمونه های آماری در ابتدا 60 نفر از متخصصین و کارشناسان تعیین گردید که نهایتا 30 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها و سنجش عدد نهایی شکوفایی شهری در مناطق از مدل AHP-FUZZY و برای وزن دهی شاخص ها در این مدل، از متخصصین، مدیران شهری و پژوهشگران نظرسنجی صورت گرفته است. نتایج رتبه بندی مناطق از لحاظ شکوفایی شهری بیانگر این مطلب است که به ترتیب مناطق 1، 6، و 10 دارای بیشترین شکوفایی و منطقه 7 دارای کمترین میزان شکوفایی شهری بوده است. همچنین در میان شاخص های بررسی شده، شاخص بهره وری با امتیاز(308/0) و کیفیت زندگی با امتیاز (214/0)، بیشترین تأثیر را در شکوفایی شهری مناطق بررسی شده داشته اند.شکوفایی مفهومی گسترده است که در سال 2012 توسط سازمان ملل در ارتباط با توسعه متعادل و هماهنگ در محیط همراه با انصاف و عدالت مطرح شده است . نوعی ساخت و ساز اجتماعی که به فعالیت های انسانی، کالبد می بخشد. این مفهوم توسط سازمان ملل در شش بعد 1-بهره وری یا رشد اقتصادی بر پایه تولید، ایجاد سرمایه و اشتغال 2- کیفیت زندگی 3- حکمرانی و قانون گذاری شهری4- پایداری زیست محیطی 5- عدالت و مشارکت اجتماعی و 6- توسعه زیرساخت، با زیرمعیارهای متناظر با خود معرفی گردید. در این پژوهش با رویکردی تحلیلی – توصیفی به سنجش و مقایسه مناطق 11گانه شهرداری شیراز بر اساس شاخصهای شکوفایی شهری پرداخته شده است. در این راستا با استناد به منابع اسنادی و کتابخانه ای، شاخص های شکوفایی شهری مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است تا سنجه های متناظر با آن در وضع موجود شهر شیراز شناسایی گردد. در ادامه جهت کمی سازی و گردآوری داده های مورد نیاز هر شاخص، از نظر کارشناسان، استفاده از مصاحبه های عمیق و پرسش نامه تخصصی استفاده شد. لازم به ذکر است که تعداد نمونه های آماری در ابتدا 60 نفر از متخصصین و کارشناسان تعیین گردید که نهایتا 30 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها و سنجش عدد نهایی شکوفایی شهری در مناطق از مدل AHP-FUZZY و برای وزن دهی شاخص ها در این مدل، از متخصصین، مدیران شهری و پژوهشگران نظر سنجی صورت گرفته است. نتایج رتبه بندی مناطق از لحاظ شکوفایی شهری بیانگر این مطلب می باشد که به ترتیب مناطق 1، 6، و 10 دارای بیشترین شکوفایی و منطقه 7 دارای کمترین میزان شکوفایی شهری بوده است. همچنین در میان شاخصهای بررسی شده شاخص بهره وری با امتیاز(0.308) و کیفیت زندگی با امتیاز (0.214)، بیشترین تاثیر را در شکوفایی شهری مناطق بررسی شده داشته اند.
مطالعه تطبیقی شیوه تولید و بهره برداری کشاورزان ساکن و غیر ساکن از منابع روستا (مطالعه موردی: دهستان حومه، شهرستان هرسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روستاها در سایه پیشرفت ارتباطات و گسترش تبادلات گوناگون، فضایی بسیار پویاتر از گذشته دارند. در چنین بستری، خانوارهای چندفضایی نظیر کشاورزان غایب شکل گرفته اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگی های این گروه از بعد نحوه سازماندهی تولید و بهره برداری از منابع تولیدی روستاست. در این راستا، 6 روستای نمونه از دهستان حومه شهرستان هرسین انتخاب شدند. از 196 خانوار ساکن این روستاها طبق فرمول کوکران، نمونه ای برابر 140 خانوار محاسبه شد و 90 نفر کشاورز شهرنشین نیز تمام شماری شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی آن را متخصصان موضوعی تأیید کردند و پایاییآن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (0.838= α). یافته ها نشان داد، فعالیت های باغداری و دامداری در کشاورزان غایب به شدت کمتر از همگنان ساکن روستاست. اراضی آبی و باغی آنها نیز کمتر است و به طور عمده در روستا خانه ندارند و در مقابل، وسایل نقلیه شخصی بیشتری دارند. مالکیت ماشین آلات کشاورزی در بین آنها ناچیز است و اغلب اجاره می کنند. از نظر رعایت تناوب زراعی و کشت دوم از کشاورزان مقیم عملکرد ضعیف تری دارند. اتکای بیشتری به نیروی کار دستمزدی دارند و میزان بیمه پذیری در آنها بسیار کم است. علاوه بر اینکه درآمد خود را کمتر از کشاورزان ساکن ارزیابی می کنند، عمده مازاد اقتصادی خود را در شهر سرمایه گذاری می کنند. در قیاس با کشاورزان ساکن، عملکرد خود در کلیه مراحل تولید را ضعیف تر ارزیابی کرده اند و آزمون همبستگی نشان داد، این ضعف عملکرد تا حد زیادی با عامل فاصله از روستا، سال های سکونت در شهر، مدت سکونت فصلی در روستا و میزان اراضی زراعی در ارتباط است؛ بنابراین پیش از هرگونه سیاستگذاری و اقدام در ارتباط با توسعه روستاها و کشاورزی کشور، گونه شناسی کشاورزان و راهبردهای معیشت ایشان و نیز آسیب شناسی روندهای جاری تولید و بهره برداری از منابع روستا در ارائه الگوی مدیریت بهینه این منابع راهگشاست.
روند، زمینه ها و میزان سرمایه گذاری مورد انتظار در راستای زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه گردشگری روستایی توسّط گروه های مرتبط در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، یافتن زمینه ها و پیش بینی میزان سرمایه گذاری در بخش زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه توریسم روستایی دراستان تهران توسط سه بخش دولت، ساکنان روستایی و بخش خصوصی است.
روش: این پژوهش براساس روش پژوهش اسنادی و پیمایشی، با استفاده از پرسش نامه و هم چنین، مصاحبه چهره به چهره انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل سه گروه زیر است: گروه مسؤولان که متشکّل از تعداد ۱۱۹ نفر از مسؤولان دولتی ستادی، شهرستانی و محلّی مرتبط با مقوله توسعه روستایی هستند. گروه مردم محلّی یا ساکنان روستایی شامل ۱۲۲ نفر از ساکنان روستایی استان تهران که دارای سکونت دائم و یا موقّت در روستا هستند و گروه دارندگان مشاغل خصوصی متشکّل از ۱۸۳ نفر که در این گروه تعدادی از اعضای سازمان های غیردولتی نیز مشارکت داشته اند.
یافته ها: در مناطق روستایی استان وضعیت زیرساخت هایی هم چون جادّه، برق و گاز مناسب بوده؛ ولی تعداد هتل، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی نامناسب است. به اعتقاد مسؤولان دولتی، دولت باید در زمینه هایی هم چون جادّه سازی، مرمّت آثار تاریخی، خدمات بهداشتی، گاز و برق رسانی و توسعه مراکز بهداشتی سرمایه گذاری کند. ساکنان محلّی معتقدند که آن ها باید در زمینه هایی هم چون مهمان سرا، کمپ، و بازارچه های روستایی سرمایه گذاری کنند و به اعتقاد بخش خصوصی، سرمایه گذاری آن ها باید در زمینه هتل سازی، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی و مراکز خدمات فنّی و نیازهای توریست ها باشد. طی سال های ۱۳۹۳-۱۳۸۴ در استان تهران، میزان سرمایه گذاری در ازای هر توریست، ۷.۷۷ دلار بوده است. براساس سرمایه گذاری های پیش بینی شده به ازای ۵ درصد افزایش سرمایه گذاری سالیانه توسّط این سه گروه، می توان به افزایش اشتغال سالیانه ۱۱۲۱۳ شغل در مناطق روستایی استان دست یافت.
محدودیت ها و راهبردها: ازمهم ترین محدودیت های این تحقیق، نبودن سابقه مطالعاتی در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی در کشورمان و هم چنین، فقدان آمار و اطّلاعات مورد نیاز در این زمینه بوده است.
راه کارهای عملی: برنامه ریزی های کلان در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی، جلب مشارکت سرمایه گذاری مردمی و خصوصی توسّط دولت و حمایت های تسهیلاتی و غیرنقدی دولت از این سرمایه گذاران.
اصالت و روش: نوآوری این مقاله در ارتباط با سوق دادن سرمایه گذاری های روستایی در زمینه توسعه روستایی و نه در جهت عمران روستایی می باشد. هم چنین، چشم انداز مستندی را نسبت به توسعه توریسم روستایی و در نهایت، توسعه روستایی ترسیم می کند.
بررسی عوامل مؤثر در معرفی بازار تبریز به عنوان برند گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
برندها به عنوان یکی از با ارزش ترین دارایی های ناملموس به حساب می آیند. برندسازی ایده ی خلق ویژگی منحصر به فرد برای متمایزسازی، یکی از اجزای ضروری در برنامه های گردشگری و از ابزارهای مهم توسعه ی جوامع است. همان گونه که یک محصول و یا خدمت برند می شود و فرآیند برندسازی را طی می کند تا در ذهن و قلب مشتری قرار بگیرد و سهمی از ذهن و فکر مشتری را به خود اختصاص دهد، مکان های گردشگری هم از این قاعده مستثنی نیستند. با توجه به این که برای موفقیت در زمینه ی ساخت برند، شناسایی عوامل آن یکی از گام های نخستین است، در تحقیق حاضر سعی شده است با استفاده از مدل معادلات ساختاری، به بررسی عوامل مؤثر در معرفی بازار تاریخی تبریز به عنوان برند گردشگری پرداخته شود. برای این منظور از نرم افزارهای LESREL و SPSS 22 کمک گرفته شده است. این تحقیق بر مبنای نوع پژوهش، کاربردی و روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است. در این تحقیق جمع آوری داده ها از طریق توزیع پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. جامعه ی آماری این تحقیق، ساکنان محلی بالای 15 سال شهر تبریز است که برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری، به ترتیب از روش تعیین حجم نمونه ی کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، اهمیت نسبی، هویت برند با ضریب بتای (318/0)، تسهیلات با ضریب بتای (311/0)، تصویر مقصد با ضریب بتای (247/0) و تمایز با ضریب بتای (147/0) می باشد و این متغیرها به ترتیب بیش ترین تا کمترین تأثیر را در ساخت برند بازار تبریز داشته اند.
تأثیر مبادلات اقتصادی در توسعه شهرهای مرزی (مطالعه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
1049 - 1065
حوزههای تخصصی:
بخشی از رشد و توسعه شهری کشورها تابع موقعیت جغرافیایی آن هاست. توسعه شهرهای مرزی بیشترین وابستگی را به موقعیت جغرافیایی و فاکتورهایی مانند مبادلات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن ها با فضای پیرامونی دارد. پیرانشهر در آذربایجان غربی، یکی از این شهرهای مرزی است که به دلیل موقعیت جغرافیایی اش، به لحاظ توسعه در وضعیت حاشیه ای قرار گرفته است. در این مقاله، نقش موقعیت جغرافیایی در توسعه شهر مرزی پیرانشهر و تأثیرات آن بر تحولات ناشی از گسترش اقتصاد مرزی آن بررسی می شود. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و مستندات و داده های مورد نیاز آن، با مطالعات کتابخانه ای، مراجعه به سازمان ها و آمارنامه ها و همچنین مطالعات میدانی گردآوری شده است. مطابق نتایج، مبادلات اقتصادی با کردستان عراق موجب اشتغال زایی، تغییر نقش و کارکرد اقتصادی شهر، گسترش کالبدی و تغییر کاربری زمین شده است. همچنین مشاهدات نشان می دهد درنتیجه مبادلات مرزی، نقش اولیه نظامی-امنیتی شهر به سوی کارکرد تجاری-خدماتی در حال تغییر است. با توجه به این مهم، ضروری است ضمن توجه به نقش واسطه ای - فراهم سازی مواد اولیه مورد نیاز داخلی و ایجاد دریچه ای برای صادرات محصولات تولیدی - توجهی ویژه به مقوله ساماندهی و مدیریت یکپارچه مبادلات و حداقل سازی پیامدهای منفی آن صورت گیرد.
مدل مدیریت تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری در ایران مطالعه موردی: محله همت آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
117 - 132
حوزههای تخصصی:
تعارضات ذی نفعان بازآفرینی شهری مانع بهره گیری از ظرفیت های کامل مشارکت ذی نفعان در بافت های دچار افت شهری است و از آنجا که مشارکت یکی از ارکان اصلی بازآفرینی شهری است، در نتیجه موجب عدم تحقق کامل برنامه های مذکور شده است. از این رو، مدیریت تعارض ذی نفعان می تواند اختلاف نظر و تعارض های بین ذی نفعان بازآفرینی شهری را تعادل بخشد و موجب برقراری تعامل، مشارکت و همکاری بین آنها و ایجاد خلاقیت، اثربخشی و بهبود روند اجرایی طرح های بازآفرینی شهری شود. این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین نقش ذی نفعان بازآفرینی شهری در تحقق برنامه های توسعه شهری و جایگاه مدیریت تعارضات بین ذی نفعان به عنوان یکی از عوامل موفقیت یا ناکامی طرح های یادشده، مدل «مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری» در ایران را بر پایه نظریه نهادی و حکمروایی همکارانه و با روش تحلیل محتوای کیفی در محله همت آباد اصفهان (به عنوان مورد مطالعه این پژوهش) ارائه کند. از این رو با مطالعه مبانی نظریه نهادی و مفاهیم پایه شامل بازآفرینی شهری، مدیریت تعارض ذی نفعان و حکمرواییِ همکارانه، مؤلفه های مدل مفهومی پیشنهادی حاصل از بررسی متون و ادبیات بین المللی بازآفرینی شهری، تدقیق و ارائه می شود. سپس مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، در زمینه محله همت آباد اصفهان مورد آزمون و تحلیل واقع می گردد. بدین منظور پس از شناسایی ذی نفعان کلیدی و تعارضات اصلی آنان، از متن مصاحبه های انجام شده با ذی نفعان کلیدی و اسناد بازآفرینی محله یادشده، استفاده شده است. در نهایت، مدل مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری منطبق با زمینه همت آباد اصفهان به دست می آید. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری مستلزم شناسایی ذی نفعان کلیدی، شناسایی تعارضات ذی نفعان و ارائه راهبردهای حل تعارض مبتنی بر فرآیندهای همکارانه شامل برقراری چرخه تعاملی بین سه گانه مشارکت و درگیری اصولی، انگیزه مشترک و ظرفیت عمل مشترک است که با بهره گیری از فنون حل تعارض به ویژه مذاکره و گفتگوی چهره به چهره، موجب رسیدن به هم رأیی (اجماع نظر) ذی نفعان در موضوع موردِ تعارض می شود. مدل یادشده با مدیریت مؤثر تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری می تواند نقشی مؤثر در ظرفیت سازی و اثربخشی طرح های بازآفرینی اجتماع محلی در ایران ایفا کند.
احیای معیشت پایدار روستاهای سنتی ازطریق توسعه گردشگری (مورد شناسی: دهستان ناهوک، شهرستان سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته بهبود معیشت پایدار روستایی مورد توجه بسیاری از محققان و برنامه ریزان قرار گرفته است. در این زمینه یکی از رهیافت های اصلی برای بهبود معیشت پایدار روستایی توجه به توسعه گردشگری است. با توجه به اهمیت این موضوع در این پژوهش، به بررسی احیای معیشت پایدار روستاهای مرزی ازطریق توسعه گردشگری پرداخته شد. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمّی) است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه است. جامعه آماری شامل خانوارهای روستایی دهستان ناهوک در شهرستان سراوان است (1618 N= ). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای، 310 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، از آزمون تحلیل واریانس، رگرسیون چند متغیّره و مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شد. نتایج نشان داد، رابطه خطی و معنی داری بین توسعه گردشگری و احیای معیشت پایدار وجود دارد؛ به ترتیب بیشترین تأثیر گردشگری مربوط به عامل نهادی با ضریب (363/0) و کمترین تأثیر مربوط به عوامل کالبدی محیطی با ضریب (182/0) است. همچنین نتایج نشان داد که علی رغم تلاش های مسئولان محلی و مشارکت های مردمی در زمینه ایجاد زیرساخت های امنیتی و افزایش کیفیت ارائه خدمات مطلوب برای توسعه گردشگری در این منطقه، به علت عدم تأمین زیرساخت های اولیه، عدم دسترسی به شبکه های ارتباطی مناسب به جاذبه های گردشگری موجود در روستاها و از همه مهم تر، مشکلات امنیتی که نتیجه موقعیت مرزی روستاهای منطقه است، به عنوان مهم ترین موانع توسعه گردشگری در روستاهای این شهرستان شناسایی شدند.
بررسی نظریه های مورد غفلت قرار گرفته در ادبیات ژئوپلیتیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1353 - 1374
حوزههای تخصصی:
نظریه های ژئوپلیتیکی با ماهیت پیش بینی وقایع نظام آینده جهانی، عموماً با مرکزیت موقعیت های جغرافیایی مختلف در عرصه رقابت قدرت جهانی مطرح شده اند. تا کنون آثار ارزشمندی از نظریه های ژئوپلیتیک در ادبیات تخصصی این مبحث در ایران منتشر شده است. با این وجود نظریه هایی وجود دارد که تا کنون در ایران مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته اند و یا به صورت بسیار پراکنده و یا تیتروار در کتب و مقاله های گسترده ژئوپلیتیکی به آن ها پرداخته شده است. هدف اصلی این تحقیق بنیادی و نظری، با روش جمع آوری داده به شکل اسنادی و کتابخانه ای و شیو ۀ تحلیل اطلاعات توصیفی – تحلیلی، بررسی نظریه های مغفول مانده در ادبیات ژئوپلیتیک ایران به صورت نظام مند است که با رجوع به منابع معتبر بین المللی از میان مهمترین آثار اندیشمندان کلاسیک و معاصر این رشته به دست آمده است. این نظریه ها عبارت اند از: سیکل قدرت (دوران)، به هم پیوستگی (کیسینجر)، اضمحلال امپراتوری روسیه (کالینز)، تخته شطرنج اوراسیا (برژینسکی) آخرین نقشه (کاپلان)، مرگ هارتلند (تزنین)، پیکربندی سیستماتیک ژئوپلیتیک (دوسویی)، حلقه دریایی (کوهن)، تجدید آرایش نقش بازیگران (لانمن)، پایان ژئوپلیتیک و آغاز ژئوپلی نومی (کازی)، مجذوب هارتلند (ریستیک و مالینسون)، چارچوب استعاره ای ژئوپلیتیک شبکه ای (وربوفسکی) که محوریت بحث ما در این پژوهش را تشکیل می دهد. سیر زمانی این نظریه ها از 1971 تا 2020 ادامه دارد. همچنین در پایان به صورت فشرده، 3 نظریه ژئوپلیتیکی کم استناد دیگر شامل گروه بندی منطقه ای سلسله مراتبی (کرون)، مناطق کلیدی (سیلاک)، شبه جزیره عربستان، محور قدرت جهانی (شرایبر) را بررسی خواهیم کرد.
طرح پارک ملی کویر گرمسار، قطب نمونه گردشگری در کشور
حوزههای تخصصی: