فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
به موضوع مشارکت مردم در امور محلّی به عنوان یک عامل اساسی در بررسی های توسعه توجّه شده است. در ایران شروع اندیشه ی ایجاد نهادهای رسمی برای مشارکت مردم در امور اجرایی محل سکونت آنان، به انقلاب مشروطه بازمی گردد. از آن تاریخ تاکنون نیز نهادهای متنوّع و متفاوتی با ماهیّت محلّی به وجود آمده اند که هدف از ایجاد آنها مشارکت مردم در امور محلّی و واگذاری اداره ی امور محلّی به آنان بوده است. از میان این نهادهای محلّی، خانه ی انصاف در دوره ی رژیم پهلوی و شوراهای حل اختلاف در دوره ی جمهوری اسلامی است که با هدف ایفای نقش داوری در سطح محلّی ایجاد شدند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی محتوا و گردآوری داده ها برپایه ی اسناد رسمی و کتابخانه ای، با بررسی دو نهاد یاد شده از نظر نحوه ی تشکیل و ترکیب اعضا، وظایف و اختیارات، تشکیلات اداری و بودجه، نظارت حکومت مرکزی و میزان استقلال دو نهاد یاد شده، اعتقاد و باور نظام سیاسی حاکم به راهبرد توزیع فضایی قدرت و واگذاری امور محلّی مردم به آنان برای اداره ی بهتر جامعه را سنجیده است. ملاک انجام این پژوهش، قانون تشکیل خانه ی انصاف و آیین نامه اجرایی شورای حل اختلاف، است. برپایه ی نتایج تجزیه و تحلیل یافته ها مشخّص شد، نبود ساختار سازمانی و هویّت فیزیکی مشخّص، وظایف و اختیارات اندک و نظارت شدید حکومت مرکزی، خانه ی انصاف را به یک نهاد خنثی و ناکارآمد تبدیل کرده است. اما شورای حل اختلاف نسبت به خانه ی انصاف، در ایفای نقش داوری محلّی از استقلال عمل بیشتری برخوردار بوده، قدرت نقش آفرینی بیشتری دارد. بررسی حاضر نشان می دهد، نظام جمهوری اسلامی راهبرد توزیع فضایی قدرت و واگذاری امور محلّی مردم به آنان برای اداره ی بهتر جامعه را باور دارد. اما این مسئله به این معنی نیست که شورای حل اختلاف یک نهاد محلّی کامل و بدون نقص است، بلکه آیین نامه اجرایی شورای حل اختلاف در راه واگذاری امر داوری محلّی به مردم ضعف های اساسی دارد. درصورت اصلاح آیین نامه و رفع ضعف های قانونی، این شورا می تواند به عنوان یک نهاد داوری محلّی نسبت به حال حاضر بسیار کارآمدتر و اثرگذارتر عمل کند.
ارزیابی شرایط مناسب برای فعالیت شنا در سواحل استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی ویژه و تنوع پدیده های طبیعی باعث شده تا ایران پنجمین کشور دارای جاذبه گردشگری در جهان شناخته شود. در حالی که بررسی های انجام شده براساس آمار سازمان جهانی جهانگردی، حاکی از درصد کم جذب گردشگر در ایران است. با توجه به روند رو به توسعه و سودآوری این صنعت در کشورهایی که در زمینه طبیعت گردی سرمایه گذاری کرده اند، می توان این صنعت را صنعتی همسو با محیط زیست و با بهره دهی بالا درنظر داشت. در این پژوهش آزمونی برای مشخص کردن یکی از پتانسیل های این نوع گردشگری انجام گرفته است. این پتانسیل مورد نظر، فعالیت شنا در سواحل دریای خزر واقع در استان گیلان است. برای این امر داده های ساعتی معیارهای دما، سرعت باد، رطوبت نسبی و طول مدت ساعات آفتابی و ... از سازمان هواشناسی، برای یک دوره چهار ساله از سال 2005 تا 2008 میلادی دریافت شد، دوره ای که در آن داده های سطح دریا مثل ارتفاع امواج و دما قابل دسترسی بودند. ایستگاه های انتخابی عبارتند از: آستارا، بندرانزلی و لاهیجان که داده های مربوط به آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پس از انجام آزمون و به دست آوردن تقویم روزهای مساعد شنا، نتایج نشان داد که بهترین ماه ها برای شنا به ترتیب، آگوست، جولای، جون و سپتامبر هستند. ایستگاه آستارا بهترین مکان برای شنا در طول روزهای هفته و آخر هفته ها است. انزلی و لاهیجان، به ترتیب دومین و سومین مکان مناسب برای شنا هستند. براساس نتایج پژوهش، انرژی تابشی خورشید مهم ترین عامل در انتخاب زمان مناسب شنا در ساحل است؛ چرا که اثر مستقیمی بر شاخص های دیگر تعیین اوقات مناسب شنا، از جمله دمای محیط، دمای آب، سرعت و برودت باد و ... دارد و در واقع اثرات منفی آنها را خنثی می کند و از این طریق بر انتخاب بهترین ساعت انجام شنا و مناسب ترین ماه برای این فعالیت اثر می گذارد.
مکان یابی مسیرهای بهینه تردد دوچرخه مبتنی بر استانداردهای محلی و بین المللی با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اغلب شهرهای بزرگ ایران همچون کرمان که با معضلات ترافیکی متعدد مواجه اند، به دلیل نبود امنیت لازم برای تردد دوچرخه، هنوز دوچرخه سواری جایگاه شایسته خود را در ساختار حمل و نقل درون شهری نیافته است. در همین راستا، هدف این پژوهش تحلیل و سنجش مطلوبیت مسیرهای مختلف در شهر کرمان و مکان سنجی بهینه مسیرهای تردد دوچرخه در این شهر است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و تکنیک به کاررفته در آن تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP) است. در این تحقیق از آیین نامه ها و استانداردهای بین المللی همچون AASHTO، آیین نامه های مورد تأیید ایران، شاخص سازگاری دوچرخه سواری (BCI) و شاخص اتحادیه دوچرخه سواری شیکاگو (CBF) نیز استفاده شده است. پس از استخراج این شاخص ها با استفاده از مدل وزن دهی دلفی، ضریب تأثیر هر شاخص در کیفیت نهایی مسیر محاسبه شد و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی معکوس سطوح کیفی مسیرها و نیز سطح کیفی ایده آل در شهر کرمان مشخص گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد در بین شاخص های تحت ارزیابی در شهر کرمان، شاخص سازگاری دوچرخه سواری (BCI) بیشترین ضریب تأثیر و شاخص دوچرخه «اتحادیه دوچرخه سواری شیکاگو» (CBF) کمترین ضریب تأثیر را در مکان گزینی مسیرهای تردد بهینه دوچرخه در شهر کرمان به خود اختصاص داده اند. همچنین از ده مسیر پیشنهاد شده، بلوار جمهوری و خیابان شهاب بالاترین درجه کیفی و بلوار دانشگاه پایین ترین درجه کیفی را به خود اختصاص دادند.
ارزیاب ی فعالیت ها و کارک رد خان ه های ت رویج روستای ی (م طالع ه م وردی: شه رستان زاب ل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت و اهمیت روزافزون به کارگیری صحیح دستاوردهای نوین علمی و فنی در فرایند اشاعة نوآوری ها و ترویج روستایی، این پرسش مطرح است که خانه های ترویج به عنوان مرکز تعامل بین کشاورزان و کارشناسان ترویجی، تا چه حد در راستای تحقق این اهداف نقش دارند؟ در این پژوهش، با توجه به عامل ارزشیابی اثربخشی به توزیع جغرافیایی خانه های ترویج روستایی، حیطة وظایف و کارکردهای ترویجی آن ها ارزیابی شده است. جامعة آماری این پژوهش، شامل تمامی مروجان و کشاورزان منطقه است که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی 120 مروج و 306 کشاورز شهرستان زابل انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش، از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه در خانه های ترویج و کشاورزان جمع آوری شد و تجزیه و تحلیل نتایج آن با نرم افزار SPSS.Ver 19.0صورت گرفت. نتایج کمی این پژوهش نشان می دهد حدود 72/42 درصد مروجان در حد قوی، 33/22 درصد در حد نسبتاً قوی، 27/24 درصد در حد متوسط و 68/10 در حد ضعیف با کشاورزان روستاها فعالیت داشته اند. برآوردهای آماری این مطالعه، با توجه به گرایش بیشتر کارشناسان ترویج به همکاری با اهالی روستاها، فعالیت های مشارکتی آنان را در حد نسبتاً مثبت و مثبت نشان می دهد. بررسی های علمی، نشانگر ارتباطات غیرمستمر و کم بودن انگیزة آنان برای برقراری ارتباط تعاملی و مؤثر با مروجان است. همچنین بررسی وضعیت ارتباط میان مروجان و کشاورزان نشان می دهد این ارتباط، بیشتر از طریق برگزاری کلاس های آموزشی و در موارد بسیار محدودی برخی فعالیت های مشارکتی انجام شده است.
پژوهش ویژه: تحلیل رابطه بین عوامل محیط طبیعی در الگوی توزیع فضایی سکونتگاهها و جمعیت در ناحیه بهار - همدان
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و سنجش شاخص های کیفیت زندگی در محلات شهری (مطالعه موردی: حاجی آباد فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: کیفیت زندگی، مفهومی پیچیده و چندبعدی است که تحت تأثیر مولفه هایی چون زمان و مکان، ارزش های فردی و اجتماعی از سوی متفکران علوم شهری و سایر اندیشمندان علوم مختلف مطرح و مورد پژوهش قرار گرفته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی شاخص های کیفیت زندگی و سنجش آن در شهر مرکزی زرین دشت (حاجی آباد) بر مبنای ۴ گروه شاخص های اقتصادی، اجتماعی، خدماتی و کالبدی صورت گرفته است. روش: روش تحقیق، در این مقاله توصیفی- تحلیلی و ابزار آن پرسش نامه می باشد. روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ (۷۲%) تعیین شد. جامعه آماری در این پژوهش۷ محله از شهر حاجی آباد (۲۰۰۰۰نفر) می باشد که با استفاده از فرمول کوکران ۳۷۷ نمونه انتخاب گردید و به صورت تصادفی در هر محله پرسش نامه توزیع شد. تجزیه و تحلیل پرسش نامه با استفاده ازآمار توصیفی، همبستگی و رگرسیون چندگانه خطی انجام شد و در نهایت از روش آنتروپی شانون جهت وزن دهی شاخص ها و تکنیک پرومتی جهت رتبه بندی محلات به کار گرفته شد. یافته ها/نتایج: یافته های پژوهش نشان داد که در شهر حاجی آباد، محله فرهنگیان بالاترین سطح کیفیت زندگی شهری و محله حسین آباد، پایین ترین سطح کیفیت را در بین محلات دارد. همچنین در بررسی ابعاد چهارگانه شاخص کیفیت زندگی همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشته و هر یک از این ابعاد همبستگی معناداری با رضایتمندی نهایی از کیفیت زندگی دارند و از بین شاخص های کیفیت زندگی، شاخص اقتصادی بیشترین تأثیر را در کیفیت محلات دارد.
راهکارهای اجرایی اختلاط کاربریها
حوزههای تخصصی:
نقش فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی بر مدیریت و ساماندهی حمل ونقل شهری (نمونه موردی: منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مورد بررسی این مقاله، بررسی نقش فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی بر مدیریت و ساماندهی حمل ونقل شهری تهران بوده است. هدف اصلی این تحقیق، شناخت محدوده مورد مطالعه به لحاظ برخورداری، دسترسی و میزان استفاده شهروندان از امکانات فناوری اطلاعات و ارتباطات، میزان کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در سیستم حمل ونقل شهری و بررسی رابطه بین متغیر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و سیستم حمل ونقل در مدیریت بهینه شهری بوده است. روش مورد استفاده تحقیق نیزتوصیفی-تحلیلی بوده و جهت انجام این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد ۳۸۳ نفر از ساکنان منطقه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی در نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج بدست آمده، منطقه 12 شهرداری تهران به لحاظ بهره مندی ساکنین آن از فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) و سیستم حمل ونقل شهری از وضعیت مناسبی برخوردار نمی باشد. همچنین اکثریت شهروندان مورد مطالعه این منطقه براین باور بوده اند که استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در این منطقه موجب بهبود و ارتقاء مدیریت حمل ونقل شهری، ارتقای ظرفیت جاده ها و بزرگراه ها، جلوگیری از هدر رفت انرژی، زمان، هزینه و غیره شده است.
سنجش میزان سرمایه اجتماعی، مشارکت و توسعه پایدار شهری مورد شناسی؛ منطقه سه کلانشهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم اینکه رهیافت مشارکتی و توجه به مردم، به عنوان بهره برداران نهایی از نتایج طرح ها و برنامه ریزی های شهری، مقوله ای است که طی دهه های اخیر مورد توجه صاحب نظران حوز برنامه ریزی شهری قرار گرفته، ولی مقوله سرمایه اجتماعی اغلب به دست فراموشی سپرده شده است. حال مسئله اساسی و سؤال اصلی تحقیق آن است که سرمایه اجتماعی، عوامل مؤثر در افزایش یا کاهش آن، محور ها، معیارها، شاخص ها و به طور مشخص ابعاد مشارکتی آن و نقش و تأثیر این بعد از سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار شهری چیست؟ از این رو هدف از انجام این پژوهش، سنجش میزان مشارکت شهروندی، به عنوان یکی از ابعاد مهم سرمایه اجتماعی می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و از ابزار پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. با توجه به تعداد نمونه موردنیاز که بر اساس فرمول کوکران 320 عدد تعیین گردید، پرسشنامه ها در منطقه سه، شهر زاهدان توزیع و پس از تکمیل و تلفیق با یافته های اسنادی، با استفاده از نرم افزار آماری Spss18و آزمون T-Test یک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل های کمی و کیفی این پژوهش حاکی از آن است که شهروندان منطقه سه کلانشهر زاهدان از نظر میزان مشارکت در امور شهر در وضعیت خوب و بالاتر از حد متوسط قرار دارند.بنابراین، مسئولین اجرایی و مدیریتی شهر می توانند از این پتانسیل و استعدادی که در بین شهروندان نهفته است با برنامه ریزی های منسجم و منظم این توانایی های بالقوه را به مرحله فعلیت رسانده و به منظور ارتقا کیفیت کاردکرهای شهری و زندگی شهروندان بیش از گذشته از آن بهره گیرند.
مسکن روستایی، فرهنگ و توسعه، «نمونه؛ استان خراسان»
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی شاخص ها در فرایند هوشمندسازی شهرها (مطالعه ی موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
21 - 30
حوزههای تخصصی:
فرآیند هوشمند سازی در شهرهای دنیا شامل ایجاد شهرهای جدید و هوشمند کردن شهرهای موجود است. شهر هوشمند دارای شش مؤلفه ی اقتصاد، مردم، حکمرانی، محیط زیست، پویایی و زندگی هوشمند است. مجموع این مؤلفه ها دارای 33 معیار و مجموع معیارها دارای 74 شاخص است. به استناد پروژه های هوشمندسازی شهرهای دنیا، کمتر شهری را می توان یافت که به یکباره و یکجا شرایط هر شش مؤلفه از شهر هوشمند را دارا باشد؛ لذا اولویت بندیِ شاخص های هوشمندسازی مذکور در فرایند هوشمندسازی شهر کرمان از نگاه کارشناسان خبره ی این حوزه، مسأله ی اصلی این تحقیق است که از نوع تحلیلی- توصیفی بوده، تحلیل های آن ترکیبی از تحلیل های کیفی و کمّی است. اطلاعات به دست آمده به ترتیب از طریق فرآیند سه مرحله ایِ عملیات کتابخانه ای- اسنادی، مصاحبه ی هدفمند اوّل و مصاحبه ی هدفمند دوم به روش فوکوس گروپ صورت گرفت و نتایج مصاحبه ی دوم با استفاده از آزمون رتبه بندی فریدمن تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد رتبه های 1 تا 4 مربوط به شاخص نرخ فقر و شاخص میزان آمادگی در برابر فقر (هر دو زیر مجموعه ی مؤلفه ی زندگی هوشمند)؛ شاخص میزان اشتغال و شاخص نرخ بیکاری (هر دو زیرمجموعه ی مؤلفه ی اقتصاد هوشمند) است. این چهار شاخص، همگی دارای ضریب فریدمن 15/63 و انحراف معیار نزدیک به صفر بوده اند. این وضعیت نشان می دهد مسائل اقتصادی و معیشتی مردم باعث شده تا اولویت های اصلی هوشمندسازی شهر کرمان از نگاه کارشناسان خبره ی حوزه های مرتبط با هوشمندسازی کرمان بر این شاخص ها متمرکز شود و این همان واقعیتی است که در هوشمندسازی شهرهای جهان سوم خصوصاً در شهر مورد مطالعه باید در نظر گرفته شود. این در حالی است که شاخص میزان اهمیت و فعالیت های سیاسی شهروندان و شاخص اهمیت سیاست برای ساکنان (هر دو با ضریب فریدمن 68/6 و انحراف معیار 51/0)، شاخص تعداد رایانه های شخصی (با ضریب فریدمن 9/5 و انحراف معیار 51/0) و شاخص میزان ساعت آفتابی (با ضریب فریدمن 25/5 و انحراف معیار 489/0) به ترتیب در اولویت های پایانیِ 71 تا 74 قرار گرفتند.
تحلیل شاخص های کمّی و کیفی مسکن در شهر جیرفت و پیش بینی مسکن مورد نیاز تا سال ۱۴۰۰
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از اساسی ترین نیازهای انسان است و به عنوان یکی از مسائل حاد کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. ضعف مدیریت اقتصادی، نداشتن برنامه ریزی مسکن و رشد شتابان جمعیت شهرنشین، تامین مسکن را در کشور ایران به یک معضل تبدیل کرده است؛ از این رو، توجه به مسائل و مشکلات و ارتقای وضعیّت کمّی و کیفی مسکن می تواند برنامه ریزی و تصمیم گیری را در این بخش تسهیل نماید. هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیّت شاخص های کمّی و کیفی مسکن در شهر جیرفت و مقایسه آن با مناطق شهری کشور و همچنین پیش بینی زمین و مسکن مورد نیاز این شهر تا سال ۱۴۰۰ است. روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، آمار سرشماری های نفوس و مسکن، طرح جامع شهر جیرفت و داده های میدانی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در طی دوره ۱۳۹۰-۱۳۴۵ وضعیّت شاخص های کمّی و کیفی شهر جیرفت بهبود داشته است، ولی در بعضی موارد در مقایسه با مناطق شهری کشور در رتبه پایین تری قرار دارد. همچنین در این مقاله جمعیت و تعداد خانوار این شهر تا سال ۱۴۰۰ پیش بینی و مشخص شده که در این مدت به ۱۵۷۷۴ واحد مسکونی جدید و ۱۲۴۶۱۴۶ مترمربع زمین نیازمند خواهد بود.
بهره برداری از انرژی خورشیدی در مناطق روستایی(مطالعه موردی: دهستان عشق آباد، شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از انرژی های نو در مناطق روستایی، از ضرورت های توسعه پایدار است. یکی از انرژی های نو، انرژی خورشیدی است. به تازگی در مناطق روستایی شهرستان نیشابور، استفاده از انرژی خورشیدی به کمک آبگرمکن خورشیدی رواج یافته است. بررسی نقش دولت در گسترش نوآوری بهره برداری از انرژی خورشیدی و آثار گسترش آن، هدف اصلی این نوشتار است. مناطق مورد مطالعه در این پژوهش، روستاهای دهستان عشق آباد در شهرستان نیشابور هستند. بر اساس فرمول کوکران، سیصدوده خانوار به طور تصادفی برای جامعه نمونه پژوهش انتخاب شده اند. مشاهده مستقیم، مصاحبه با مردم محلی و تکمیل پرسش نامه، اصلی ترین روش جمع آوری اطلاعات بوده است. روایی پرسش نامه با نظر استادان دانشگاه، دانشجویان تحصیلات تکمیلی و کارشناسان محلی مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ (برابر با 81/0) بررسی شده است. داده های جمع آوری شده با کمک آمار توصیفی و استنباطی (کروسکال والیس، رگرسیون و فریدمن) تحلیل و نتیجه گیری شده اند. نتایج پژوهش نشان داد که دولت با حمایت های مالی و ترویجی، نقش اصلی را در گسترش این فناوری داشته است، این امر منجر به بهبود شاخص های توسعه ناحیه در قلمروی مورد مطالعه شده است. استفاده از آبگرمکن های خورشیدی، صرفه جویی اقتصادی را درپی داشته و پس از نصب آن، به میزان زیادی در وقت افراد (حمل ونقل سوخت های فسیلی، مشکلات آبگرمکن های نفتی، گازی و...) صرفه جویی شده است؛ همچنین شاخص بهداشتی (استحمام، مسواک زدن، شست وشو و نظافت) خانوارهای مورد مطالعه نیز، بهبود یافته است و درنهایت استفاده از آبگرمکن خورشید مورد رضایت اکثر خانوارها بوده است. بنابراین شناخت استعدادها و پتانسیل های طبیعی و ذاتی هر منطقه برای دست یابی به توسعه پایدار مناطق روستایی، امری ضروری به نظر می رسد.
الگوی تأمین مسکن گروه های کم درآمد (مطالعه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از ارائه این مقاله، بررسی وضعیت شاخص های مسکن و روش تأمین مسکن برای گروه های کم درآمد در شهر کرج است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات از طریق متون منابع و آمار مرکز آمار و بلوک های آماری به دست می آید. کلان شهر کرج از سال 1335 تاکنون، رشد جمعیتی و فیزیکی شتابانی را به علت مهاجرت های ورودی و کم درآمد و آسیب پذیر سپری کرده که نیاز به تأمین مسکن آن ها باید در اولویت برنامه ها قرارگیرد. در این شهر 1/44 از واحدهای مسکونی به صورت مستأجری و نحوه تصرف به صورت مالکیت 5/52 درصد است. نیمی از واحدهای مسکونی زیر صد مترمربع مساحت دارند. 1/23 درصد از کل واحدهای مسکونی مستأجری در اختیار گروه های آسیب پذیر و 4/43 درصد متعلق به گروه های کم درآمد است. برابر محاسبات انجام شده در افق 1395، 1400 و 1405 به ترتیب 65,647 واحد مسکونی، 47878 واحد مسکونی و 33637 واحد مسکونی تازه ساز برای تأمین مسکن گروه های کم درآمد نیاز است. خانوارهای کم درآمد با توجه به دریافت تسهیلات قرض الحسنه همچنان نیازمند کمک دولت هستند که دولت باقیمانده هزینه مسکن را به عنوان کمک بلاعوض پرداخت کند، یا از طریق پرداخت یارانه از محل یارانه مسکن یا از طریق خط اعتباری بانک مرکزی تأمین شود، اما با توجه به توان مالی محدود دولت ضروری است، این کمک بلاعوض روی زمین متمرکز شود. الگوی تأمین مسکن گروه هدف یا کم درآمد، تهیه زمین مورد نیاز از طریق دولت یا شهرداری، تأمین وام و تسهیلات بانکی به متقاضیان، پرداخت باقیمانده بهره وام، تأمین آورده متقاضیان، تأمین زمین از بافت های فرسوده و حاشیه شهر کرج و شهرک های اقماری اطراف به دست می آید. سایر نیازهای آب، برق، تجهیزات و تأسیسات شهری از طریق شورای عالی معماری و شهرسازی تأمین می شود.
بازشناسی مفهوم قرارگاه های رفتاری مروری بر تعاریف و ویژگی های قرارگاه رفتاری با تأکید بر مرور تحلیلی متن شوگن
حوزههای تخصصی:
قرارگاه رفتاری که در بستر روانشناسی اکولوژیک و در پی پژوهش های بارکر و همکارانش معرفی شد، در حوزه روانشناسی اکولوژیک، در پی تشریح ارتباطات رفتار و محیط در قالب زمان و مکان مشخص است. اگرچه به وسیله بررسی قرارگاه های رفتاری بیشتر به تحلیل رفتار در بستر محیطی – محیط ساخته شده – پرداخته می شود، ولی با توجه به این که بارکر نشان داد که یک قرارگاه رفتاری در رسیدن یک فرد به رضایت مندی نتیجه دارد، می توان با نتیجه گیری از تحلیل قرارگاه های رفتاری موجود برای ارتقاء دادن اصول راهنما و دانش طراحی طراحان، به طراحی فضاهای جدید بهره برد. ابتدائی ترین اقدام در خصوص تسلط بر این مبحث ارائه تعریف و بازشناسی قرارگاه های رفتاری است که از خلال این مطالب نیز می توان به راحتی بر آزمون ساختاری قرارگاه های رفتاری، به عنوان اولین قدم تشخیص قرارگاه ها، تسلط یافت. از این رو در این پژوهش با مروری بر ادبیات این حوزه و به ویژه مروری تحلیلی بر کتاب "قرارگاه های رفتاری" شوگن اقدام به ارائه تعریف قرارگاه های رفتاری و اجزاء آن یعنی الگوی جاری رفتار، محیط، هم ساختی محیط و رفتار و غیره پرداخته تا در نتیجه بتوان قرارگاه های رفتاری محیط های ساخته شده را شناخته تا بدین وسیله در دو مقوله بررسی محیط های ساخته شده و دانش طراحی طراحان از این بازشناسی بهره برد.
بررسی روند تغییرات کالبدی روستاهای خوابگاهی (بررسی موردی: روستاهای حوزه نفوذ کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهههای اخیر رشد شتابان شهرنشینی و نیز وجود تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی بین کلان شهرها با نواحی پیرامونی، موجبات تغییرات عمدهای در جوامع و بالاخص عرصههای روستایی حوزه نفوذ آنها گردیده است. تغییر ساختارهای کارکردی و کالبدی از جمله آنهاست. وجود مشکلات و معضلات عدیده در کلانشهرها (اعم از گرانی زمین و مسکن، آلودگی بیش از حد هوا و...) به عنوان عوامل دافعه و در مقابل ارزانی زمین و مسکن، هوا و محیط سالم و... در مناطق روستایی به عنوان عوامل جاذبه در این امر تأثیرگذار بودهاند.
تحقیق حاضرکه عمدتاً بر تغییرات کالبدی روستاهای خوابگاهی تأکید دارد، از نوع کاربردی و توسعهای بوده و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی میباشد. شالوده مطالعه مبتنی بر مطالعات میدانی است و جهت به تصویر کشیدن تغییرات، از تصاویر ماهوارهای چندزمانهای سنجنده TM و ETM+ مربوط به سالهای 1366 و 1382 بهره گرفته میشود.
نتایج بررسی نشان میدهد که تغییرات کالبدی قابل توجهی در روستاهای خوابگاهی مورد مطالعه بوقوع پیوسته است. از بین رفتن زمینهای زراعی و باغات به نفع دیگر کاربریها و بالاخص کاربری مسکونی از تبعات منفی این تغییرات بوده است. در ضمن نحوه گسترش فیزیکی کلانشهر تبریز حکایت از گسترش آن به جانب روستاهای مورد مطالعه و بویژه روستاهای کرکج، نعمتآباد و کجاآباد دارد. در کل از آنجایی که تمامی این تحولات خودجوش و بدون برنامهریزی صورت گرفته است، به نظر میرسد که در سالهای آتی روستاهای مورد مطالعه در صورت تداوم روند کنونی، دچار مشکلات و از آن جمله مشکلات زیست محیطی بیشماری گردند.
نقش کارکردهای شهری در توسعه ی روستایی درمنطقه ی بناب
حوزههای تخصصی:
تحلیل درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان در شاخص های عمده بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت تفاوت های موجود بین مناطق مختلف در سطح استان از نظر میزان برخورداری آنها از شاخص های گوناگون، به منظور آگاهی از سطوح توسعه و یا محرومیت، کاهش نابرابریهای منطقه ای و تنظیم برنامه های متناسب با شرایط و امکانات هر منطقه، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این پژوهش با بهره گیری از روش موریس، به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان در زمینه شاخص های عمده بخش کشاورزی پرداخته و هدف اصلی آن یافتن میزان شکاف موجود بین شهرستان ها و نوع محرومیت آنهاست. جامعه آماری تحقیق کل شهرستان های استان اصفهان را شامل می شود. چهارده شاخص مورد استفاده در این تحقیق که از سرشماری های عمومی کشاورزی 1382 و نفوس و مسکن 1385 استخراج گردیده اند، بیشتر بر مسایل مدیریت منابع شهرستان ها در زمینه کشاورزی تاکید دارند. نتایج تحقیق، حاکی از آن است که؛ شکاف و نابرابری بین شهرستان ها در زمینه فعالیت های کشاورزی عمیق بوده و نسبت آن تا 6/ 14 برابر است. شهرستان اصفهان، فلاورجان، نجف آباد در زمره شهرستان های توسعه یافته و خوانسار، چادگان و فریدون شهر از محروم ترین شهرستان ها از نظر شاخص های مورد بررسی هستند.