فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۴۱ تا ۴٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با ایجاد برند برای یک مکان/شهر، جایگاه مکان به عنوان محلی برای اقامت، کسب و کار و یا مقصد گردشگری تقویت می شود. هدف مطالعه بررسی تاثیر همزمان برندسازی مکان بر ساکنان و گردشگران داخلی است. این پژوهش کاربردی و توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه ساکنان در مناطق چهارگانه و کلیه گردشگران داخلی ورودی به شهرستان کرمان در ایام عید نوروز 1396 می باشد. ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ با توجه به روش مقایسه ای پژوهش ﺑﺮای ﺟﺎﻣﻌﻪ نامعلوم معادل 384 به دست آمد که 500 پرسشنامه توزیع گردید و تعداد 460 پرسشنامه برگشت داده شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید گردید، که معادل 76/0 بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای 24SPSS و23 AMOS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که، پیچیدگی برند مکان با واسطه رضایت فقط بر تبلیغات دهان به دهان گردشگران تاثیرگذار می باشد. علاوه براین، پیچیدگی برند مکان با واسطه هویت یابی در گردشگران بیش از ساکنان منجر به تبلیغات دهان به دهان می شود.
ارزیابی تغییرات فضایی دمای سطحی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش دمای کلان شهرها، بحران شهرنشینی در قرن حاضر است. هدف این تحقیق شناخت تغییرات فضایی دمای سطحی در شهر مشهد است که با باند حرارتی 11 تصویر لندست برای دوره 2009 تا 2013 و نقشه رقومی کاربری اراضی مشخص شد. در این مطالعه برای محاسبه دمای سطحی، از روش الگوریتم پنجره مجزا استفاده شد. مدل الگوی فضایی دمای سطحی شهر مشهد در طول سال، افزایش دمای سطحی از مرکز به حاشیه شهر در زمان گذر ماهواره است؛ به طوری که مناطق مرکزی و قدیمی شهر (سناباد، آبکوه، سعدآباد، ملک آباد)، دمای سطحی پایین تری نسبت به حومه شهر دارند. بالاترین دمای سطحی در حاشیه جنوبی شهر، پیش کوه های بینالود از غرب تا جنوب شرقی مشهد، راه آهن، فرودگاه، میدان شهدا، حاشیه بزرگراه امام علی و کمر بندی همت، ششصد دستگاه، کارخانه قند و نخ ریسی و فضاهای باز خالی و فاقد کاربری شهری است. کاربری های حمل و نقل شهری، زمین بایر و ارتفاعات در طول سال، حداکثر دمای سطحی و حداقل دما، در کاربری تفریحی و توریستی، کشاورزی و باغ ها به خصوص در ماه های گرم وجود دارد. منطقه 12 شهری، گرم ترین و منطقه 1، خنک ترین منطقه شهر مشهد به لحاظ دمای سطحی است. حداکثر دمای سطحی مشهد، در ماه های تیر و مرداد، و حداقل دما، در آذر بوده و دامنه فضایی دمای سطحی شهر، به ترتیب در ماه آوریل (فروردین) و فصل بهار، بیشترین و در ماه اکتبر (مهر) و پاییز، کمترین است.
ارزیابی نقش و تأثیر عوامل سیاسی- قانونی در شکل گیری دولت محلی در ایران بر اساس تفکر سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
111 - 128
حوزههای تخصصی:
سازماندهی سیاسی فضا و تمرکززدایی، از موضوعات مطرح در حوزه مطالعات جغرافیای سیاسی به شمار می آیند. امروزه گرایش فزاینده ای به اجرای سیاست های تمرکززدایی در بیشتر کشورهای دنیا مشاهده می شود و حکومت ها ناگزیر از ایجاد و به رسمیت شناختن سازمان ها و نهادهای سطح محلی به عنوان جزء ساختاری حکومت هستند. این مقاله به بررسی سیستمی نقش عوامل سیاسی- قانونی در شکل گیری دولت محلی با تأکید بر کشور ایران پرداخته است و با توجه به کارآمدی روش تفکر سیستمی در مطالعات حوزه علوم اجتماعی، این پژوهش بر مبنای روش تفکر سیستمی انجام شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی– تحلیلی و استنباطی محسوب می شود. گردآوری اطلاعات به دو صورت مطالعه کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است که برای گردآوری اطلاعات در مطالعه میدانی از دو روش کمّی (پرسشنامه ای) و کیفی (مصاحبه با روش گلوله برفی)، برای ارزیابی میزان تأثیر عوامل سیاسی-قانونی در شکل گیری دولت محلی در ایران از آزمون t تک نمونه با استفاده از نرم افزار spss، برای اولویت بندی میزان تأثیر هر یک از عوامل مربوط به بُعد سیاسی- قانونی از آزمون فریدمن spss، برای رسم دیاگرام های علّی و معلولی بر اساس تفکر سیستمی از نرم افزار Vensim و برای تکمیل سیستم نهایی از روش مصاحبه استفاده شده است. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، شکل گیری دولت محلی یک ضرورت رو به گسترش و شیوه ای نوین و کارآمد برای مقابله با مشکلات در بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است که کشور ایران نیز از این بحث مستثنی نیست. در این راه تفکر سیستمی به عنوان روشی کارآمد برای مباحث مدیریتی به خصوص بحث دولت محلی باید مورد توجه قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان تأثیر عوامل سیاسی- قانونی برای شکل گیری دولت محلی در ایران خیلی زیاد است و وضعیت موجود این بُعد برای شکل گیری دولت محلی در ایران خیلی ضعیف ارزیابی می شود. علاوه بر این، بر اساس نتایج تحلیل های کمّی و کیفی در بین عوامل مؤثر سیاسی- قانونی؛ خدمات رسانی کارآمد، وجود بوروکراسی شدید و ضرورت تصمیم گیری امور محلی در درون جامعه محلی در شکل گیری دولت محلی در ایران، در اولویت قرار دارند.
تحلیلی بر نقش بازارچه های مرزی در زیست پذیری نواحی روستایی (مورد شناسی: دهستان های خاوومیرآباد و دزلی در غرب استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی بهزیست پذیری و ارتقای قابلیت زندگی در نواحی روستایی در گرو اجرای برنامه های توسعه ای با تکیه بر توانمندی های بومی و محیطی است تا بتواند برای تعالی روستاییان، محیط روستایی را به محیطی جذاب و مطلوب برای زندگی تبدیل کند. در این راستا، در پژوهش حاضر به بررسی اثرات ایجاد بازارچه های مرزی به عنوان نهادهای اقتصادی که به منظور بهره گیری از پتانسیل تجارت نواحی مرزی تأسیس می شوند، بر روی ارتقای سطح قابلیت زیست پذیری نواحی روستایی مرزی دهستان های خاوومیرآباد و دزلیواقع دراستان کردستان پرداخته می شود. این پژوهشِ توصیفی- تحلیلی، به منظور مقایسه وضعیت زیست پذیری محیط های روستایی در دو دوره قبل و بعد از تأسیس بازارچه های مرزی انجام گرفته است و داده های آن از منابع اسنادی و میدانی مبتنی بر مصاحبه، مشاهده و توزیع پرسشنامه در میان 260 نفر از سرپرستان خانوار روستاهای نمونه که از طریق فرمول کوکران از حجم جامعه به میزان 4032 خانوار تعیین شدند، حاصل آمده است. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده ازطریق آزمون های آمار استنباطی (تی دو نمونه ای، تحلیل مسیر و رتبه ای فریدمن) حاکی از این واقعیت است که بازارچه های مرزی تأسیس شده موجب ارتقای سطح قابلیت زیست پذیری روستاهای مورد مطالعه نسبت به دوره قبل از تأسیس شده اند و از سویی دیگر نیز در میان ابعاد چهارگانه زیست پذیری (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی)، این بُعد اقتصادی است که بیشترین تأثیر را در افزایش فضای زیست پذیر روستاها داشته است. همچنین شاخص بهبود وضعیت مساکن روستایی، ارزش زمین های روستا و افزایش درآمد روستاییان نیز دارای بیشترین اثرپذیری و بهبود وضعیت به دنبال تأسیس بازارچه های مرزی و فعالیت مردم محلی در آن ها هستند.
تحلیلی فضایی بر سلسله مراتب شهری با تکیه بر شکل گیری سیستم پلکانی نظام شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
473 - 490
حوزههای تخصصی:
سیستم پلکانی در شهرها موضوعی جدید است که در آن، شهرها به گروه هایی با شکاف جمعیتی تقسیم می شوند و نظمی درونی را در سلسله مراتب شهری نشان می دهند. آنچه تاکنون بررسی نشده است چگونگی قرارگیری شهرهای هم گروه در بستر جغرافیایی است؛ از این رو در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، با استفاده از سرشماری سال 1395 در سطح استان های ایران به بررسی این مقوله و ویژگی های مناطق مختلف پرداخته شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از مدل های میانگین نزدیک ترین همسایه، تحلیل خوشه ای فضایی چندفاصله ای و بیضی انحراف معیار استفاده شد. در پایان از آزمون اسپیرمن برای کشف روابط میان متغیرهای مورد مطالعه، از نرم افزار SPSS برای انجام آزمون های آماری و از GIS برای تهیه نقشه های مورد نیاز استفاده شد. پژوهش حاضر به دنبال توصیف وضعیت شهرها از نظر سلسله مراتب نیست، بلکه هدف اصلی آن بررسی سیستم پلکانی در سطوح ملی و منطقه ای و کنکاش در موضوعات وابسته به آن است. نتایج نشان می دهد در ایران نظام پلکانی در هر دو سطح ملی و منطقه ای وجود دارد که البته در این میان تفاوت هایی در ویژگی ها، به ویژه در تعداد گروه های شهری دیده می شود. از سوی دیگر شهرهای هم گروه در این سیستم جز در برخی موارد استثنایی که توزیع خوشه ای دارند، با توزیع پراکنده همراه هستند. از سوی دیگر، میان تعداد نقاط شهری و جمعیت شهری با تعداد گروه ها ارتباط معناداری وجود ندارد و برای شکل گیری گروه های مختلف شهری در نظام پلکانی شهرها، باید به دنبال عوامل تأثیرگذار دیگری بود.
بازشناسی عوامل موثر بر شادی در فضاهای عمومی شهری مطالعه موردی: محدوده پیاده راه مرکز تاریخی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
3 - 18
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر موضوع شادی مورد توجه متخصصان شهری قرار گرفته و شهرهایی همچون کپنهاگ و بوگوتا مبتنی بر تجارب خود در حال تولید ادبیات این حوزه هستند. کیفیت شهر و فضاهای شهری عاملی مؤثر بر شادی بوده و میزان شادی در فضاهای شهری نیز می تواند نمودی از کیفیت فضاها باشد. ازاین رو می توان شادی را همچون سرزندگی، کیفیتی پایه در فضاهای شهری دانست. نگاه به داده های جهانی نشانگر وضعیت نامناسب ایران در زمینه شادی است که بخشی از این وضعیت را می توان در کیفیت فضاهای شهری و زمینه های بروز شادمانی در این فضاها جست وجو کرد. این پژوهش به عنوان یکی از نخستین پژوهش ها در حوزه شادمانی شهری در ایران، به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر شادمانی در فضاهای شهری تهران است. براساس روش تحلیل محتوا در بررسی مطالعات جهانی و داخلی یک مدل مفهومی ویژه تدوین شده که عوامل مؤثر بر شادی از سطح کلان تا خرد را در فضای شهری ارائه می دهد. همچنین مبتنی بر روش مورد پژوهی، محدوده پیاده راه های مرکز تهران به دلیل دارا بودن کیفیت های اولیه و تأکید بر حضور پیاده مدار شهروندان برای مطالعه انتخاب شده است تا درک واقع بینانه ای از عوامل مؤثر بر شادی در فضاهای شهری فراهم آید. براساس بازدید میدانی، گفت وگوهای اولیه و مدل مفهومی، پرسشنامه های هدفمندی تهیه گردیده و به منظور یافتن روابط پنهان متغیرها و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ها، از روش معادلات ساختاری SEM استفاده شده است. همچنین از شاخص وینهوون به عنوان یکی از معتبرترین شاخص ها برای سنجش وضعیت کلی شادی در این محدوده استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد میانگین احساس شادی برمبنای روش وینهوون در بین شهروندان تهرانی 5.90 از 10 است. نتایج تحلیل ها نمایانگر آن است که چهار مؤلفه اصلی ویژگی های کالبدی، کیفیت های فضای شهری، ابعاد ذهنی و ویژگی های جامعه مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر شادی هستند و در این میان مؤلفه ویژگی های کالبدی از بالاترین تأثیرگذاری بر شادی برخوردار است. همچنین شادی شهروندان در محدوده پیاده مرکز تاریخی تهران بیش از آن که متأثر از ویژگی های کلان جامعه باشد، متأثر از کیفیت فضای شهری به ویژه کیفیت های کالبدی است.
امکان سنجی کاربرد مدل حکمروایی شهری مشارکتی در سطح واحد همسایگی (برنامه NBN) در تبریز (مطالعه موردی: منطقه 2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
675 - 694
حوزههای تخصصی:
ساختارهای سلسله مراتبی که به عنوان «رویکرد سنتی» شناخته می شوند، ظرفیت لازم را برای استفاده مطلوب از ظرفیت های محلی و ایجاد محیطی با کیفیت بالا ندارند؛ از این رو لازم است ساختاری غیرمتمرکز و مشارکتی در الگوی اداره امور شهر ایجاد شود تا حکمروایی خوب شهری نیز یکی از پایدارترین شیوه های اعمال مدیریت شهری به شمار بیاید. براین اساس، NBN با اصطلاح «همسایه ها، محیط پیرامون همسایگی خود را می سازند» یکی از موفق ترین برنامه ها در زمینه حکمروایی خوب شهری طی ده سال گذشته در شهر روچستر نیویورک است. در این برنامه، همه شهروندان سعی دارند تا محیط زندگی اطراف خود را ساماندهی کنند. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر امکان سنجی کاربرد مدل حکمروایی شهری مشارکتی در سطح واحد همسایگی (برنامه NBN) در منطقه 2 کلان شهر تبریز است. جامعه آماری براساس فرمول کوکران 382 نفر است. به منظور گردآوری اطلاعات نیز از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل آن از روش تحلیل راهبردی SWOT استفاده شده است. براساس تحلیل عوامل درونی و بیرونی، امکان کاربرد برنامه NBN در منطقه 2 کلان شهر تبریز وجود ندارد و وضعیت این منطقه در زمینه اجرای این برنامه در گروه تدافعی WT قرار دارد؛ یعنی باید به کاهش نقاط ضعف و جلوگیری از تهدیدات در منطقه پرداخته شود. پس از تدوین راهبردهای چهارگانه و ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی (QSPM) برای اولویت دهی به راهبردهای WT، «رفع هرگونه فضای جبری از سوی متولیان و مدیران امور شهری و کمک به ایجاد فضای تعاملی» اولویت اول محسوب می شود.
اولویت بندی راهبردها در تهیه سند "چارچوب طراحی شهری" در مرکز شهر جدید گلبهار با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای جدید با هدف جذب سرریز جمعیتی شهرهای بزرگ مکان یابی و احداث شده اند. شهر جدید بایستی با برنامه ریزی و طراحی مناسب از تمام تسهیلات لازم برخوردار باشد. مرکز شهرهای جدید به عنوان یکی از مهم ترین عناصر هویت بخش، بستری برای فعالیت های شهری، حضور و تعاملات میان مردم است، لذا طراحی مناسب مراکز و فضاهای شهری حائز اهمیت است. بنابراین تهیه اسناد هدایت طراحی شهری برای مرکز شهر ضروری است. تهیه سند "چارچوب طراحی شهری" مرکز شهر با هدف کیفیت بخشی به مرکز و درنتیجه تمام شهر تاثیرگذار است. هدف مقاله حاضر ارائه راهبردهای اساسی در تدوین چارچوب طراحی مرکز گلبهار و اولویت بندی آن ها می باشد. راهبردهای پیشنهادی در پنج نظام استخوان بندی، دسترسی، کاربری، کالبدی و منظرشهری با استفاده از مدل سلسه مراتبی AHP با استفاده از نظر مدیران و متخصصان تاثیرگذار در گلبهار اولویت بندی شده است. نتایج حاصل نشان داد که ارتقای کیفیت های کالبدی (1418/0)، حمل و نقل عمومی کارا (1412/0) و طراحی محورهای دید و تقویت کریدورهای بصری (1216/0) از اصلی ترین اولویت ها می باشد. در انتها نیز سیاست ها و نقشه های چارچوب طراحی شهری با توجه به اهمیت راهبردها پیشنهاد شده است.
ارزیابی ظرفیت تحمل اکولوژیکی توسعه سکونتگاهی در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ظرفیت تحمل اکولوژیکی توسعه سکونتگاهی در شهر سمنان اجرا گردیده است. رویکرد پژوهش، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی بود. داده های تحقیق با استفاده از روش اسنادی، جمع آوری گردید. نتایج محاسبات نشان دادند که ظرفیت تحمل منابع زمین و آب به ترتیب در شهر سمنان برابر 960091/0 و 003529/0 بوده و از حد خارج شده است. پیش بینی جمعیت در سال های آینده نیز بیانگر این است که ظرفیت تحمل منابع زمین در سال 1405 به اتمام خواهد رسید و ظرفیت تحمل منابع آب، هم اکنون با بحران و در مرز هشدار قرار دارد و در سال های آتی شدیدتر نیز خواهد شد. از محاسبات می توان نتیجه گرفت که ظرفیت تحمل اکولوژیکی برای سکونت در شهر سمنان در سال های آتی پایدار نبوده و قادر به پاسخ گویی به تقاضای آب و زمین شهروندان، نخواهد بود.
ارزیابی تاب آوری ساختاری-طبیعی کاربری اراضی شهری مطالعه موردی: منطقه 4 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
109 - 122
حوزههای تخصصی:
کلان شهرها جمعیت قابل توجهی را در خود جای داده اند و مملو از فضاهای انسان ساخت می باشد. بهره جستن از رویکرد تاب آوری کاربری اراضی شهری به برنامه ریزان و مدیران شهری امکان می دهد تا هنگام وقوع بلایای طبیعی با داشتن آمادگی کافی، احتمال وقوع خسارت های جانی و مالی را به حداقل برساند. هدف پژوهش شناسایی ابعاد و عوامل مؤثر بر تاب آوری ساختاری-طبیعی و تعیین شاخص های ارزیابی تاب آوری کاربری های شهری در منطقه 4 شهر تهران است. پژوهش حاضر در گروه تحقیقات کاربردی قرار دارد. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در قالب روش کتابخانه ای با مرور متون نظری و تجربی مرتبط با موضوع تحقیق، چارچوب نظری پژوهش تدوین شد و در قالب روش میدانی نیز به وسیله مشاهده در محیط موردمطالعه، اطلاعاتی در مورد منطقه موردمطالعه جمع آوری شد. معیارها و عوامل مؤثر بر تاب آوری کاربری اراضی با مرور منابع تهیه شده و برای تهیه لیست نهایی معیارها و اولویت بندی آن ها از پرسشنامه استفاده شد. پس از تکمیل پرسشنامه ها توسط 20 نفر از اعضای هیئت علمی و کارشناسان متخصص در حوزه برنامه ریزی شهری و روستایی، برنامه ریزی محیط زیست و شهرسازی، معیارها با روش FANP وزن داده شد. پوشش زمین استخراج شده از روی تصاویر ماهواره های لندست سال 2017، در نرم افزار ENVI 4.8 طبقه بندی شد. سپس لایه های طبقه بندی شده در محیط IDRISI فازی و در ARC MAP روی هم گذاری شد. با تأثیر وزن هرکدام از معیارهای مؤثر در میزان تاب آوری لایه ها و ترکیب نقشه ها، میزان تاب آوری مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین تاب آوری ساختاری- طبیعی کاربری اراضی این منطقه 86/0 و تاب آور است.
بررسی تأثیر اجتماع پذیری فضاهای عمومی بر پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی مطالعه موردی: مجتمع های مسکن مهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
43 - 56
حوزههای تخصصی:
مجتمع های مسکن مهر نشانه ای از معضل افزایش تراکم ساختمانی در شهرسازی امروز محسوب می شوند که دارای تبعات اجتماعی بسیاری هستند. مسائل انسانی و اجتماعی که در ساخت این مجتمع ها مغفول مانده، به واسطه محیط کالبدی قابل اصلاح و بهبود است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر که به منظور ارتقای هویت و سرزندگی اجتماعی در ساختارهای معاصر شهری انجام یافته است، بررسی تأثیر فضاهای اجتماع پذیر بر پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی در نمونه های موردی یعنی سه مجتمع مسکن مهر اردبیل، نیایش، وحدت، و اندیشه است. فرضیه تحقیق این است که وجود فضاهای عمومی اجتماع پذیر در مجتمع های مسکونی مهر اردبیل با پایداری اجتماعی این مجتمع ها رابطه معنی داری دارد. روش تحقیق مقاله حاضر، روش ترکیبی کمی و کیفی، با استفاده از راهبردهای استدلال منطقی، تطبیقی و همبستگی است. پیمایش از طریق تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل محتوای مصاحبه ها و انجام مشاهدات صورت گرفته است. نتایج حاصل از آزمون داده ها مبین این موضوع است که وجود فضاهای اجتماع پذیر بر افزایش سطح پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی تأثیرگذار است؛ موضوعی که به وسیله مصاحبه ها و مشاهدات نیز تأیید گردید. از طریق انطباق داده های حاصل از تحلیل پرسشنامه ها، مصاحبه ها و مشاهدات، متغیرها و ویژگی های محیطی مرتبط با اجتماع پذیری فضاهای عمومی مجتمع های مسکونی استخراج و دسته بندی شد. در پایان اشاره می شود که راهکارهای ایجاد فضاهای اجتماع پذیر چون فضاهای سبز، فضاهای بازی کودکان، مراکز تجاری و مراکز فرهنگی، اندازه مناسب کالبدی _اجتماعی فضا، بهبود آسایش زیستی و تنوع بصری، نقش بسزایی در تأمین اجتماع پذیری فضاهای عمومی و از این رو ارتقای پایداری اجتماعی مجتمع های مسکونی دارند.
تحلیل نقش جنسیت در الگوی رفت و آمد شهری مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
91 - 100
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرها به دلایلی از جمله ساختار مکانی، روابط و مناسبات اقتصادی، اجتماعی و فضایی به سرعت در حال تغییر و تحول اند. این موضوع بیانگر توجه اساسی به نگرش های جدید در مدیریت شهری است. از سویی فضاهای شهری به عنوان تجلیگاه کالبدی شهر باید بسترهای لازم را در دسترسی و تأمین خدمات مورد نیاز استفاده کنندگان فراهم سازند و از دگر سو شرایطی را ایجاد کنند تا همه استفاده کنندگان و شهروندان (اعم از مرد و زن) به گونه ای عادلانه از فضا بهره جویند. در همین راستا هدف پژوهش، تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار یا الگوی سفر زنان در سطح شهر زنجان است. روش مطالعه توصیفی_تحلیلی و دارای ماهیتی کاربردی است. جامعه آماری تحقیق زنان 50- 15 ساله شهر و حجم نمونه 383 نفر بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی اطلاعات برداشت شده است. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون کروسکال_والیس، تحلیل واریانس صورت گرفته است. به منظور آزمون پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. اطلاعات مستخرج از پرسشنامه نشان دهنده وجود رابطه معنی داری بین مالکیت خودرو، اشتغال، ساختار خانوار و رفتار سفر است. نتایج نشان می دهد، ضریب بالای مالکیت اتومبیل شخصی سبب تحرک بیشتر زنان شاغل در سطح شهر شده است. در این میان زنان دارای فرزند بیش از مردان در طول روز رانندگی می کنند و به منظور انجام امور روزانه وابستگی بیشتری به اتومبیل شخصی دارند؛ چرا که حمل ونقل عمومی نتوانسته پاسخگوی نیازهای جابه جایی و دسترسی سریع زنان در جامعه شهری باشد.
شناسایی عوامل موثر در ایجاد پیاده راه با استفاده از مدل تحلیل مسیر مطالعه موردی: شهر سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
31 - 44
حوزههای تخصصی:
امروزه حرکت پیاده به حلقه گمشده زندگی شهرنشینی تبدیل شده، از این رو نیاز به بازنگری در شکل و ساختار خیابان های امروزی، ضرورتی است که ذهن متخصصان شهری و مخاطبان را به خود مشغول کرده است. در این راستا شهر سرعین هم از این امر مستثنی نیست و با توجه فصلی بودن گردشگری آن و به تبع ترافیک و ازدحام در این ایام، ایجاد پیاده راه می تواند زمینه ساز مناسبی برای احیا و توسعه شهر باشد. این پژوهش برآن است تا عوامل مؤثر در ایجاد پیاده راه در سرعین را معرفی نماید تا زمینه ای برای ایجاد مطلوب پیاده راه در جهت توسعه گردشگری سرعین و جلب رضایت شهروندان و گردشگران باشد. در این راستا تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی_تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از دو روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان شهر سرعین و کاسبان خیابان ولیعصر هستند که به شیوه هدفمند و تمام شماری از آنها در قالب پرسشنامه داده جمع آوری شده و برای تحلیل آنها از مدل تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تحلیل اثرات در شش مرحله اتفاق می افتد که برای اثرات مستقیم 64 درصد واریانس تمایل به ایجاد پیاده راه را معیارهای هشت گانه تحقیق تبیین می کنند که از این بین اثرگذاری پنج معیار معنی داری است و معیار خدمات و امکانات شهری با ضریب 392/0 بیشترین تأثیر مستقیم را دارد. در اثرات غیرمستقیم هم که در پنج مرحله دیگر انجام گرفته، معیار عوامل جغرافیایی با ضریب بتای برابر با 248/0 بیشترین اثر غیرمستقیم را بر ایجاد پیاده راه داشته است. درنهایت این که مهمترین معیار تأثیرگذار بر ایجاد پیاده راه در سرعین، مربوط به معیار معابر و حمل و نقل است که 453/0 درصد در ایجاد پیاده راه در سرعین تأثیرگذار است. نتایج تحقیق نشان می دهد که معیارهای معابر و حمل و نقل، امنیت، کارکردهای اقتصادی و خدمات و امکانات شهری تأثیر بیشتری در ایجاد پیاده راه در سرعین دارند و باید در اولویت ارتقا باشند؛ با این حال نباید از سایر معیارها غافل ماند.
سطح بندی سکونتگاه های روستایی شهرستان ساوه از نظر میزان محرومیت و درجه توسعه یافتگی با استفاده از شاخص ناموزون موریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود سابقه برنامه ریزی توسعه در ایران، نابرابری های منطقه ای در روستاهای کشور مشهود است. بحث نابرابری توسعه در میان روستاها از موضوعاتی است که اخیراً در فرهنگ برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده است و هنوز در کشور ما جایگاه چندان مشخصی ندارد. بررسی جنبه های مختلف اقتصادی - اجتماعی، محیطی و ... مناطق و تحلیل آنها به صورت نسبی بیانگر میزان برخورداری، سطح رفاه و توسعه یافتگی آن ها می باشد. نابرابری های توسعه ای که به دلایل متعددی نظیر دلایل تاریخی، طبیعی، دموگرافیکی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و ... ایجاد می شوند رشد ناهمگون و نامتعادل میان نواحی را سبب خواهند شد. تعیین و اندازه گیری سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی می تواند، موقعیت ها و نارسایی های موجود را مشخص کند. همچنین، پرداختن به علل عقب ماندگی و شناخت بخش های توسعه نیافته ی برخی مناطق باعث می شود، برنامه ریزان در تخصیص بهینه اعتبارات و حرکت به سوی عدالت اجتماعی که از جمله هدف های برنامه برای برطرف کردن ناهماهنگی های توسعه بین روستاها می باشد، توفیق یابند. از طرف دیگر، شناخت وضعیت برخورداری روستاها، مسئولان برنامه ریزی ناحیه ای را قادر می سازد تا در سیاست گذاری ها اصلاحات لازم را به عمل آورند. هدف از این تحقیق شناسایی میزان برخورداری و محرومیت دهستان های شهرستان ساوه با استفاده از مدل موریس می باشد. روش گردآوری اطلاعات از روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی و تحلیل داده های آماری بوده که نهایتاً منجر به سطح بندگی سکونتگاه های روستایی از نظر میزان محرومیت و درجه توسعه یافتگی می باشد. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق سطح توسعه یافتگی دهستان های شهرستان ساوه در بخش های مختلف متفاوت می باشد. اما در بیشتر بخش ها توسعه یافته ترین دهستان طراز ناهید و توسعه نیافته ترین دهستان شاهسونکندی می باشد.
ارزیابی اثرات بافت کالبدی در افزایش امنیت فضاهای شهری (مطالعه موردی: محلات شهر امیرکلا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین مشکلات جوامع امروزی ما وجود تهدیدات و خطراتی است که به طور روزمره در فضاهای شهری شهروندان را تحت تأثیر قرار می دهد. این امر زمانی مشکل سازتر می شود که افراد در فضای زندگی روزمره خود یعنی در محل سکونت خود با رفتارهایی روبرو شوند که باعث عدم احساس امنیت آنها در این فضاها می باشد. در این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی کار شده با توجه به اهمیت موضوع امنیت اجتماعی شهر، به منظور اجرای پژوهش سه فرضیه با استفاده از روش میدانی و تکنیک پرسشنامه در نمونه ای از شهروندان که با مدل کوکران تعیین شده است، مسئولان و مدیران شهری و متخصصان و شهروندان شهر امیرکلا در نظر گرفته شده است و روش نمونه گیری تصادفی می باشد. در تحلیل اسنادی نیز پس از استخراج و گردآوری داده ها از منابع و همچنین با استفاده از تحلیل پرسشنامه، درستی یا عدم درستی فرضیه های پژوهش مشخص می گردد. پرسشنامه تنظیم شده تحقیق بین 253 نفر از شهروندان و متخصصان امور شهری در محلات نوساز (127) و محلات فرسوده (126) تقسیم و پس از جمع آوری، نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ضریب آلفای کرونباخ آن محاسبه که برابر با 881 .0 برآورد شده است، که کمیت این عدد نشان دهنده پایایی مطلوب پرسشنامه تلقی می گردد. همچنین در روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش نیز از آزمون T یک نمونه ای، برای بررسی تشخیص مطلوبیت مؤلفه ها و گویه ها، استفاده از ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه بین مؤلفه های کالبدی با افزایش امنیت اجتماعی شهر امیرکلا، استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که وضعیت مؤلفه های کالبدی در محلات نوساز و فرسوده شهر امیرکلا در وضعیت نامطلوبی قرار داشته و با کیفیت مدنظر فاصله بسیاری دارد. در این راستا و در جهت بهبود امنیت اجتماعی در شهر امیرکلا پیشنهاداتی ارائه گردید از جمله: فضاسازی برای مشارکت تمام مردم در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی.
الگویی راهبردی از محله پایدار شهر اسلامی – ایرانی (محله بنیاد شهر قم )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرهای اسلامی فضای اجتماعی – کالبدی بر اساس قوانین و احکام اسلامی شکل گرفته و ساحت عینی و رفتاری آن معرف میزان اسلامی بودن آنهاست. با ورود اسلام به ایران و تغییر فضای فکری و رفتاری شهرها به نفع دین اسلام فضای کالبدی شهرها، به صورت تدریجی متحول شده و متناسب با اصول و فروع دین اسلام تغییر کردند. با ورود مهاجرین به مدینه و تقسیم زمین به وسیله پیامبر (ص) بین قبایل در مدینه محله هایی شکل گرفتند و با ورود سپاهیان اسلام در شهرهای ایران و فروریختن نظام طبقاتی و دیوارشارستان نیز محله هایی بر مبنای قوم و قبیله و مذهب در اطراف شهرهای ایران به وجود آمدند که طی قرن ها روبه تکامل نهاده و در عصر صفوی به اوج رسیدند؛ و تا دوران قاجار از پویایی و رونق برخوردار بودند؛ تا اینکه دریک صدسال اخیر محلات سنتی شهرهای اسلامی-ایرانی با تغییرات اساسی روبرو شده و در حال از دست دادن هویت، مفهوم و یا از بین رفتن کامل، و در وضعیت بهتر با جایگزینی واحدهای همسایگی در بافت های جدید و آپارتمانی هستند. با شناخت مجدد اصول حاکم بر محله های سنتی می توان بر بسیاری از مشکلات اجتماعی و فضایی شهرها همچون، کاهش تعاملات اجتماعی و روابط همسایگی ، کاهش احساس تعلق، آشفتگی و بی مرزی در نظم فضایی شهرها، به علت نبود سلسله مراتب و مرکزیت فرهنگی در بافت های جدید غلبه کرد. این پژوهش با روش پیمایشی و توصیفی – تحلیلی و با انتخاب یکی از محله های قم به بررسی پایداری آن و رسیدن به الگویی نظری و عینی از محله ، در این زمینه گردیده است.
تحلیل فضایی اماکن ورزشی و ارزیابی نحوه دسترسی به این مراکز با توجه به الگوی توزیع فضایی آنها در سطح شبکه های ارتباطی (نمونه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد مکانهای مناسب برای ورزش و تفریح، در جهت سالم نگه داشتن افراد و همچنین در دسترس بودن این فضاها برای تمامی ساکنان شهر ودر نتیجه به وجود آوردن محیط های آرام می تواند به عنوان عاملی مهم در سلامت روانی و اجتماعی شهروندان ایفای نقش کند. بر این اساس هدف از این تحقیق تحلیل فضایی اماکن ورزشی و ارزیابی نحوه دسترسی به مراکز ورزشی با توجه به الگوی توزیع فضایی آنها در سطح شبکه های ارتباطی شهر اصفهان می باشد. روش انجام تحقیق تحلیلی-کاربردی است. جهت تحلیل داده ها از مدل های تحلیل شبکه، مدل ویلیامسون، شاخص میانگین نزدیکترن همسایه، شاخص موران و مدل تراکمی کرنل استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش مشخص ساخت که سرانه مراکز ورزشی شهر اصفهان با کمبود حدود 1.63 متر مربعی نسبت به حداقل سرانه پیشنهادی وزارت مسکن و شهر سازی روبه رو می باشد، همچنین توزیع فضایی خوشه این کاربری ها باعث عدم دسترسی مناسب شهروندان به این کاربری ها شده است و در بهترین حالت یعنی شعاع خدمات رسانی 8 دقیقه فقط حدود 7 درصد مساحت شهر را پوشش می دهند و در محدوده خدماتی 25 دقیقه ای از این کاربری ها حدود 65 درصد محدوده شهر را خدمات رسانی می کنند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به برنامه ریزان شهری و مدیران ورزشی در جهت درک و اولویت بندی مسائل شهری و یافتن راه حل هایی برای رفع این مشکلات کمک شایانی نماید.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری با محوریت باغات (مطالعه موردی: باغات سنتی شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
153 - 170
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عوامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی در سطح شهرها و کشورها، صنعت گردشگری می باشد. این صنعت روز به روز در حال گسترش می باشد و کشورها هر یک با توجه به پتانسیل های خود سعی در جذب هر چه بیشتر گردشگران دارند. در این میان یکی از پتانسیل های منحصر به فرد در کشور ما در جهت جذب گردشگران، وجود باغات واقع در حاشیه و داخل شهرها می باشد. باغ های اطراف شهر قزوین نیز یکی از این پتانسیل ها می باشد که در صورت برنامه ریزی درست می تواند ضمن ایجاد محیطی گردشگری برای شهروندان قزوین، به عنوان جاذبه گردشگران دیگر نقاط کشور وحتی خارج کشور باشد. در همین راستا هدف از این پژوهش، ارائه راهبردهای توسعه گردشگری باغات اطراف شهر قزوین می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، جزء تحقیقات توصیفی - تحلیلی محسوب می شود. روش گردآوردی داده ها به صورت اسنادی – پیمایشی بوده است. حجم نمونه این پژوهش 30 از نفر کارشناسان و مدیران می باشد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده و ارائه راهبرد مناسب از مدل swot بهره گرفته شد. سپس برای اولویت بندی استراتژی های حاصل از تکنیک سوات، 5 نفر از اساتید و کارشناسان به پرسشنامه دوم پاسخ داده اند و برای رتبه بندی راهبردها از تکنیک دیمتل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که گردشگری باغات شهر قزوین، در موقعیت رقابتی قرار دارد. در نهایت جهت بهبود وضعیت گردشگری باغات قزوین، راهبردهای متناسب ارائه گردید.
تحلیل پهنه های اکوتوریستی با استفاده از مدل TOPSIS (مطالعه موردی شهرستان فیروزکوه، استان تهران، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، گردشگری به عنوان یکی از عوامل مؤثر در گسترش روابط بین ملتها بشمار می رود اما توسعه ی آن نیازمند امکانات ویژه ای از قبیل آب و هوا، آثار تاریخی و فرهنگی، جاذبه های طبیعی، آداب و سنن، زیرساخت ها، امکانات و تجهیزات مناسب بمنظور جذب گردشگری کرده اند. در سازمان دهی فعالیت های اکوتوریستی، حفاظت همه جانبه از محیط زیست با بیشترین توجه و توسعه ی اکوتوریسم بعنوان عاملی در راستای توسعه ی منطقه ای با هزینه های بهینه، از اهداف اصلی بشمار می رود. لازمه ی این امر، شناسایی دقیق منابع اکوتوریستی از طریق بررسی وضع موجود آن است. بدین منظور با استفاده از نرم افزار GIS ورژن 10.4.1 پارامترهای شیب، جهت، ارتفاع، دما، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از بعضی عوامل محیطی مثل پهنه های لغزشی، رودخانه، مناطق حفاظت شده و جاده بررسی و نهایتاً نقشه های رقومی هر یک تهیه گردید. با توجه به این پارامترها، فعالیت های طبیعت گردی منطقه نیز انتخاب و معرفی شد. طبق یافته های تحقیق فعالیت های اکو توریستی در این شهرستان عبارتند از: طبیعت گردی، حیات وحش، دامنه نوردی، کوهنوردی و اسکی. در این تحقیق از مدل TOPSIS برای رتبه بندی معیارهای گردشگری استفاده گردید. بر این اساس ماتریس رتبه بندی فعالیت های اکوتوریستی تشکیل شد. در این ماتریس پارامترهای محیطی شامل شیب، جهت، ارتفاع، پوشش گیاهی، دما و منابع آب به عنوان شاخص و فعالیت های اکوتوریستی به عنوان معیار در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از مدل TOPSIS حاکی از آن است که بین انواع فعالیت های گردشگری طبیعت گردی و حیات وحش با امتیاز به ترتیب 61/0 و 60/0 دارای اهمیت بیشتر و بعد از آن ها فعالیت های دامنه نوردی، کوهنوردی و اسکی با امتیازات به ترتیب 46/0، 41/0 و 40/0 قرار دارند.
تحلیلی بر نقش رشد هوشمند شهری در تقویت هویت محله ای (مورد شناسی: محلات ناحیه 5 و 6 منطقه 2 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
201 - 214
حوزههای تخصصی:
در گذشته های نه چندان دور، واحدهای محله ای در شهرها، هویت بخش و القاءکننده حس تعلق مکانی به ساکنان خود بودند؛ اما به موازات توسعه کالبدی لجام گسیخته و مبتنی بر اهداف صرف کالبدی و اقتصادی، به تدریج مرزهای کالبدی محله از بین رفته و آن را از عنصر هویت بخشی تهی کرده است. یکی از اهداف اجتماعی رشد هوشمند شهری، تقویت تعاملات اجتماعی و افزایش حس تعلق و وابستگی به مکان در واحدهای محله ای است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر رشد هوشمند شهری در تقویت هویت محله ای انجام شده است. محدوده مورد مطالعه، چهار محله تیموری، دریان نو، توحید و طرشت در منطقه 2 شهر تهران است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و داده های موردنیاز به دو طریق پیمایشی (پرسشنامه) و اسنادی گردآوری شده اند. بدین ترتیب ابتدا نمونه ای با حجم 383 نفر از بین ساکنان چهار محله به صورت تصادفی انتخاب شده، سپس داده های پرسشنامه ای با استفاده از آزمون های آماری و با به کارگیری نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. همچنین 32 شاخص مرتبط با رشد هوشمند که ازطریق آمارهای رسمی جمع آوری شده، با استفاده از مدلVICORE محاسبه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که درمجموع میانگین نمره هویت محله ای در حد متوسط و نمره کیفیت محیطی (رشد هوشمند) در سطحی کمتر از حد متوسط قرار دارد. از بین محلات مورد پژوهش، فقط محله تیموری با میانگین 3.26 بیش از حد متوسط و سه محله دیگر کمتر از حد متوسط قرار می گیرند. نتایج به دست آمده از مدل وایکور نیز حاکی از برتری محله تیموری در شاخص های رشد هوشمند است. از دیگر نتایج این تحقیق، وجود رابطه معنی دار مثبت بین میانگین نمره رشد هوشمند و هویت محله ای است.