مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
بافت کالبدی
حوزه های تخصصی:
هر کاربری شهری دارای ویژگیهای ترافیکی خاص است. تغییراتی که به واسطه برنامه ریزی حمل و نقل شهری صورت می گیرد، به طور کلی، در بافت شهر نمود عینی مییابد. این نمود شامل ارتقا و تنزل بافت کالبدی شهر به واسطه، بهسازی، نوسازی، تعریض و ایجاد معابر جدید است. در این پژوهش، به منظور بررسی اثرات برنامه ریزی حمل و نقل شهری بر اصلاح بافت کالبدی شهری، منطقه 8 شهرداری تهران مطالعه شده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی -تحلیلی است. به منظور انجام پژوهش از مطالعات کتابخانه ای (اسنادی) و برداشتهای میدانی استفاده شد و نتایج به دست آمده با استفاده از تکنیک SWOT تحلیل گردید. نتایج این پژوهش مبین آن است که؛ تغییراتی که به واسطه برنامه ریزی حمل و نقل در منطقه مورد مطالعه صورت گرفته؛ عبارتند از: تعریض معابر ، احداث بزرگراه های شهید باقری و امام علی و احداث پل های خاقانی و آغاز. همچنین ساماندهی معابر، احداث تقاطع های غیرهمسطح و تغییر مسیر معابر و تغییر کاربری از دیگر نمودهای آن به شمار می آیند که بر بافت کالبدی منطقه آثار عمیق برجای گذاشته است. با تحلیل نتایج کمی حاصله از تکنیک SWOT مشاهده می گردد که بیشتر اقدامات صورت گرفته ظرف چند سال گذشته در منطقه به منظور برنامه ریزی حمل و نقل شهری، همپوشانی قابل توجهی با استراتژی های اصلاحی خروجی SWOT دارد.
ارزیابی اثرات بافت کالبدی در افزایش امنیت فضاهای شهری (مطالعه موردی: محلات شهر امیرکلا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین مشکلات جوامع امروزی ما وجود تهدیدات و خطراتی است که به طور روزمره در فضاهای شهری شهروندان را تحت تأثیر قرار می دهد. این امر زمانی مشکل سازتر می شود که افراد در فضای زندگی روزمره خود یعنی در محل سکونت خود با رفتارهایی روبرو شوند که باعث عدم احساس امنیت آنها در این فضاها می باشد. در این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی کار شده با توجه به اهمیت موضوع امنیت اجتماعی شهر، به منظور اجرای پژوهش سه فرضیه با استفاده از روش میدانی و تکنیک پرسشنامه در نمونه ای از شهروندان که با مدل کوکران تعیین شده است، مسئولان و مدیران شهری و متخصصان و شهروندان شهر امیرکلا در نظر گرفته شده است و روش نمونه گیری تصادفی می باشد. در تحلیل اسنادی نیز پس از استخراج و گردآوری داده ها از منابع و همچنین با استفاده از تحلیل پرسشنامه، درستی یا عدم درستی فرضیه های پژوهش مشخص می گردد. پرسشنامه تنظیم شده تحقیق بین 253 نفر از شهروندان و متخصصان امور شهری در محلات نوساز (127) و محلات فرسوده (126) تقسیم و پس از جمع آوری، نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ضریب آلفای کرونباخ آن محاسبه که برابر با 881 .0 برآورد شده است، که کمیت این عدد نشان دهنده پایایی مطلوب پرسشنامه تلقی می گردد. همچنین در روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش نیز از آزمون T یک نمونه ای، برای بررسی تشخیص مطلوبیت مؤلفه ها و گویه ها، استفاده از ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه بین مؤلفه های کالبدی با افزایش امنیت اجتماعی شهر امیرکلا، استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که وضعیت مؤلفه های کالبدی در محلات نوساز و فرسوده شهر امیرکلا در وضعیت نامطلوبی قرار داشته و با کیفیت مدنظر فاصله بسیاری دارد. در این راستا و در جهت بهبود امنیت اجتماعی در شهر امیرکلا پیشنهاداتی ارائه گردید از جمله: فضاسازی برای مشارکت تمام مردم در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی.
تحلیل فضایی کانون های جرم خیز در بافت کالبدی شهر پاکدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107 - 122
حوزه های تخصصی:
بزهکاری ازجمله مسائل و مشکلات اکثر شهرهای امروزی است و تحلیل فضایی جرائم شهری به شناسایی الگوهای رفتاری مجرمانه، کشف کانون های جرم خیز و درنهایت به تغییر شرایط نابهنجار کمک می نماید. شهر پاکدشت با توجه به آمار وقوع جرائم سرقت رشد نسبتاً بالایی را داشته است لذا به عنوان محدوده موردپژوهش انتخاب شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. جامعه آماری این پژوهش 302 فقره جرائم سرقت بوده است که در دوره زمانی 26/12/1392 تا 16/1/1395 (جرائم سرقت تعطیلات عید نوروز سال های 1392 تا 1395) در محدوده قانونی شهر پاکدشت رخ داده است. برای کشف روند الگوی جرم خیزی از شاخص های کالبدی با 9 شاخص اعم از (عرض معبر، عمر بنا، کیفیت ساختمانی، اندازه قطعات تفکیکی، نور و روشنایی معابر، پوشش معابر، وجود ساختمان های مخروبه، کیفیت کالبدی و مصالح ساختمان) با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است. میزان ضریب تعیین محلی (Local R2) در مورد مدل تأثیر شاخص های کالبدی بر رخداد جرائم عددی بین (39/0- 000/0) را نشان می دهد. نتایج یافته ها درواقع به صورت محلی و فضایی نشان می دهد که میزان اثرگذاری شاخص های کالبدی در وقوع جرائم مثبت است و در قسمت هایی از شهر که میزان روشنایی و نورپردازی نامناسب بوده، میزان وقوع جرائم نیز بالا بوده است.
تحلیل بازآفرینی شهری با تأکید بر بعد کالبدی مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
93 - 104
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی یکی از مهم ترین رویکردهای توسعه در نواحی شهری است که می تواند با توجه و الزام به رعایت اصول توسعه پایدار، نقش مهمی در ارتقا و توسعه ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی شهرها داشته باشد. می توان از طرح های بازآفرینی در شهرها به عنوان بزرگ ترین رویداد شهری یاد کرد چراکه تحولات ریشه ای و عمیقی را در جهت بهبود عملکرد شهرها به ویژه در بعد کالبدی آن به وجود آورده است. ازاین رو با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر سعی دارد به مطالعه تحلیل بازآفرینی در بعد کالبدی شهر بجنورد بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان تشکیل می دهند که از میان آن ها 15 نفر به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار تجزیه وتحلیل آماری نیز، نرم افزارهای spss و Super decision و آزمون های تی تک نمونه ای و Anp می باشد. بر اساس تحلیل صورت گرفته مشخص گردید که در طرح بازآفرینی شهر بجنورد شاخص مسکن و زیرساخت های آن بالاترین ارزش را با مقدار 486/0 دارد، شاخص مسکن با 269/0 و توجه به کیفیت مسکن با ضریب اهمیتی برابر با 167/0 در مراتب بعدی قرارگرفته اند. کم اهمیت ترین مقدار به حمل ونقل و ارتباطات و با مقدار 078/0 اختصاص یافته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت در بازآفرینی شهر بجنورد بیشتر کاربری مسکونی و بحث نوسازی و ساخت وساز واحدهای مسکونی مدنظر بوده و توجهی به اصول بازآفرینی از قبیل نیازهای ساکنین به مسکن مناسب، حمل ونقل و زیرساخت های آن، اوقات فراغت، پارکینگ های مناسب و ... نشده و این مشکلات ممکن است همچون قبل وجود داشته باشد. این امر حاکی از آن است که بسترهای کالبدی و عملکردی موجود در بافت جهت رسیدن به ارزش افزوده و بازآفرینی محدوده در راستای حفظ و باز زنده سازی هویت بومی و ارتقاء کیفی آن، مناسب نمی باشد.
تحلیل فضایی خوشه های آسیب پذیر بافت کالبدی شهر گرگان در برابر زلزله (با استفاده از آمار فضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله یکی از خطرناک ترین، مخرب ترین، و غیرقابل پیش بینی ترین مخاطرات طبیعی شهری به شمار می آید. طبق اعلام سازمان مدیریت بحران کشور، 78درصداز مساحت کشور در محدوده خطر لرزه خیزی بالا قرار دارد و 10درصداز تلفات انسانی ناشی از بلایا در نتیجه زلزله است. استان گلستان جزو استان های رده دوم خطر زلزله و در رده خود اولین استان پُرخطر است. بر همین اساس، هدف از پژوهش حاضر سنجش و تحلیل مکانی خوشه های آسیب پذیر بافت کالبدی شهر گرگان در شرایط بحرانی به منظور تعیین نقاط نیازمند مداخله فوری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری شامل مرزهای جغرافیایی شهر گرگان براساس سرشماری سال 1395 است. برای تعیین پهنه های آسیب پذیر از مدل هایی نظیر ANP و VIKOR استفاده شده است. برای تحلیل فضایی خوشه های آسیب پذیر بافت کالبدی نیز از آماره فضایی Getis-Ord بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که شاخص مصالح ساختمانی با وزن 452/0 و شاخص ریزدانگی (مساحت قطعات) با وزن 126/0 به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیرگذاری را در ارزیابی آسیب پذیری بلوک های شهر گرگان دارند. همچنین، بیشترین میزان آسیب پذیری از لحاظ کالبدی مربوط به مناطق مرکزی و جنوبی و حاشیه های شرقی و تا حدودی غربی شهر گرگان است. تحلیل Hotspot به طور واضح شکاف بین مرکز و جنوب را با سایر مناطق شهر گرگان نشان می دهد. درواقع، پهنه های آسیب پذیر شهر گرگان عمدتاً بر بافت های تاریخی و مناطق حاشیه نشین منطبق است.
تأثیر فناوری حمل ونقل شهری بر شکل و فعالیت در بافت های تاریخی با تأکید بر پیاده مداری (نمونه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احیا و بازآفرینی بافت های تاریخی سال ها است که به عنوان یک مسئله اساسی در حرفه های مرتبط مطرح است و نظریه های مختلفی بر مبنای شرایط و تجربه های گذشته وجود دارد. عدم شناخت و تحلیل صحیح از روابط میان عوامل مختلف، نبود اطلاعات دقیق، نداشتن درک مناسب از شرایط ویژه و چگونگی فرایند فرسودگی بافت های تاریخی را می توان از دلایل اصلی شکست بسیاری از طرح های مرمت شهری دانست؛ بنابراین نخستین و مهم ترین گام شناخت صحیح متغیرها و چگونگی تأثیر آنها بر یکدیگر است. در این پژوهش به بررسی تحلیلی چگونگی تأثیر فناوری حمل ونقل شهری بر شکل و فعالیت بافت های تاریخی با تأکید بر گسترش پیاده مداری پرداخته می شود. پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی منطقی از روابط و چگونگی تأثیر متغیرهای مستقل شکل و فعالیت بافت های تاریخی بر متغیر وابسته شبکه حمل ونقل شهری به ارائه الگویی مفهومی دست یابد تا از آن دریچه افزایش انگیزه شهروندان در جذب به درون بافت و افزایش پیاده مداری را در بافت ایجاد کند. پرسش اصلی پژوهش این است که ویژگی های بافت به صورت عام و بافت های تاریخی به صورت خاص چگونه در معرض تغییرات فناوری حمل ونقل شهری هستند؟ روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش بر پایه مطالعات نظری و بررسی نمونه های موفق جهانی در زمینه ارتقاء پیاده مداری در بافت های تاریخی به منظور تحلیل بافت تاریخی منطقه 12 شهرداری تهران بوده است. نتایج بیانگر آن است که افزایش تراکم، قطعات ریزدانه، کاربری مختلط، خرده فروشی، افزایش جزئیات طراحی مسیرهای پیاده و کاهش عرض معبر به تقویت پیاده مداری در بافت های تاریخی کمک می کند.
نقش فضاهای شهری در خلق الگوهای رفتاری ناهنجار با تأکید بر عامل پیش گیری از وقوع جرم در محله چهارباغ منطقه ثامن مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
99 - 127
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری یکی از تأثیرگذارترین عوامل در هدایت الگوهای رفتار فردی و اجتماعی افراد هستند. تمامی رفتارهای انسان در فضاهای معینی شکل می گیرد که بستر رفتار به شمار می آیند. از همین رو، با ارتقای کیفیت محیط می توان از بروز رفتارهای ناهنجار تا حدی جلوگیری کرد. ایجاد محیط دفاعی با نظر به ترکیب دو جنبه فیزیکی و روان شناسی به طور همزمان، جوهر و اساس مفهوم پیش گیری جرم ازطریق طراحی محیطی را تشکیل می دهد. برخی مکان ها به دلیل ساختار کالبدی خاص، نوع فعالیت و ویژگی های ساکنان آن مکان، فرصت بیشتری را برای وقوع جرم فراهم می کنند. هدف کلی از انجام این تحقیق دست یابی به الگویی از برنامه ریزی و طراحی شهری به منظور جلوگیری از خلق الگوهای رفتاری ناهنجار به ویژه جرم در محله چهارباغ منطقه ثامن مشهد است. محله چهارباغ یکی از محله های قدیمی بافت اولیه و پیرامون حرم مطهر رضوی است که از ساختار کالبدی نامناسبی برخوردار است و میزان وقوع جرم در این محله بسیار بالاست. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است که با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی، داده ها و اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شده است. همچنین نظرات و دیدگاه های شهروندان به کمک ابزار پرسش نامه، مصاحبه و مشاهده جمع آوری و سپس با روش های آمار ناپارامتریک ازجمله آزمون تی و معادلات ساختاری به تحلیل استنباطی داده ها پرداخته شده است. با توجه به جمعیت سال 1395 این منطقه که معادل 13849 نفر است و با کمک فرمول تعیین حجم نمونه کوکران تعداد 381 پرسش نامه در این محدوده مورد پرسش گری قرار گرفته است. نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان می دهد عوامل مختلفی ازجمله درآمیختگی کالبدی و محیطی در فضاهای شهری و کیفیت نامناسب بافت بر وقوع جرم نقش مؤثری دارند، همچنین بین مؤلفه های کالبدی در برنامه ریزی شهری و مسئله وقوع جرم رابط معناداری وجود دارد، به طوری که کالبدهای نامناسب و بدون فرم و با شکل نامنظم بر وقوع جرم می افزایند.
ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی بافت مرکزی شهرها در برابر سوانح (نمونه موردی: منطقه 8 شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسالت این نوشتار در پی ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی بافت منطقه 8 شهر شیراز است. این منطقه دربرگیرنده هسته اولیه شهر شیراز است و سوای بناهای تاریخی که دارای ارزش میراث فرهنگی هستند. قسمت اعظمی از این منطقه مسکونی است و جمعیتی بالغ بر 35727 نفر را در خود اسکان داده است. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر داده های مکانی مربوط به ابنیه موجود در این منطقه است. شاخص های مورداستفاده در این پژوهش عبارت اند از شاخص قدمت بنا، کیفیت بنا، اسکلت بنا، تعداد طبقات بنا، مساحت بنا و مصالح نمای بنا می باشند. مدل های به کار گرفته شده در این پژوهش شامل مدل رگرسیون فضایی برای کشف روند الگو که با استفاده از نرم افزار Geoda انجام شده است؛ و مدل موران جهانی (Moran’s I) برای کشف الگوی فضایی (خوشه ای، تصادفی، پراکنده) تاب آوری کالبدی در منطقه و مدل انسلین محلی موران برای مشاهده خوشه های تشکیل شده در نرم افزار ArcGis به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که از مجموع 12717 واحد ابنیه ای که در این منطقه وجود دارد 2371 واحد معادل 6/18 درصد در وضعیت تاب آوری مطلوب هستند؛ و 3587 واحد معادل 20/28 درصد در وضعیت تاب آوری نامطلوب هستند و 6759 واحد معادل 14/53 درصد نیز در وضعیت تاب آوری متوسط هستند. به طورکلی بخش اعظم بافت منطقه 8 شهر شیراز در خوشه های غیرتاب آور و تاب آوری متوسط قرارگرفته است؛ که در صورت بروز سانحه مستعد تلفات جانی و مالی بسیار هستند؛ بنابراین نیازمند اقدام سریع در راستای ایجاد تاب آوری هستند.