فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
فضای جغرافیایی با دارا بودن ارزشها و منابع متنوع زیستی ، بنیان های طبیعی و کارکردی ادراک و شناخت متفاوتی به کشورها و بازیگران سیاسی می نمایاند. ادراک و تصویر ذهنی بازیگران و کشورها از محیط و نحوه برداشت آن ها از آن، نقش مهمی در تصمیم گیری و رفتار آن ها دارد . مکان ها و فضاهای جغرافیایی بصورت ارزش های درک شده از سوی کشورها، ملت ها، بازیگران سیاسی و حکومت ها در می آیند و معنای سیاسی و مطلوبیت خاصی برای آنها پیدا می کنند. حکومت ها و دولت ها به عنوان بزرگترین بازیگران سیاسی ،خط مشی ، سیاست ها و الگوهای رفتاری خود نسبت به مکان ها و فضاهای جغرافیایی دیگر را بر اساس تصور و ادراک ژئوپلیتیکی نوع فرصت ها یا تهدیدها (علایق و نگرانی های ژئوپلیتیکی) ادراک شده خود از آن شکل می دهند و نوع الگوهای رفتاری مختلفی نظیر تعامل، همگرائی، رقابت ، ستیز و نظایر آنرا در بین می آفرینند. با بررسی دیدگاه های صاحب نظران علم ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی می توان گفت : اهم منابع و عوامل تاثیر گذار بر ادراک ژئوپلیتیکی در روابط کشورها، شامل منابع و ارزشهایی است که با ماهیت جغرافیایی و سرزمینی شناخته می شوند. در این مقاله، با بهره گیری از رویکرد توصیفی – تحلیلی سعی می شود اهم این ارزشها با ماهیت جغرافیایی و سرزمینی ابعاد چهارگانه از قبیل: بنیادهای زیستی و طبیعی ، اقتصادی (ژئواکونومی) ، فرهنگی- اجتماعی و سیاسی- نظامی (ژئواستراتژیک) در قالب مدل رفتاری تعیین و ترسیم شود.
راهکارهای مقابله با تاثیرات تغییرات آب و هوایی و گازهای گلخانه ای بر محیط زیست ایران از منظر حقوق بین الملل و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت کلیدی محیط زیست در ارتقا کیفی حیات بشری، پرداختن به دغدغه های محیط زیستی که موجبات نگرانی بین المللی را فراهم نموده از ضرورت برخوردار گردیده است. بدون تردید یکی از مقوله هایی که باعث تنزل کیفیت محیط زیست گردیده تغییرات آب و هوایی گازهای گلخانه ای است. لذا در این نوشتار به بحث پیرامون دلایل و پیامد های تغییرات آب و هوایی و گازهای گلخانه ای و اقدامات بین المللی جهت مقابله با آن ها پرداخته شده است. در سطح بین المللی مهم ترین این فعالیت ها تصویب دو سند بین المللی تحت عنوان کنوانسیون کلیات تغییرات آب و هوا و پروتکل کیوتو هستند که راهکارهای مناسبی در خصوص کاهش گازهای گلخانه ای و انطباق را ارائه نموده اند. با توجه به اهمیت کاهش تغییرات آب و هوایی و گازهای گلخانه ای ایران نیز به این دو سند حقوقی بین المللی پیوسته است و در راستای انجام تعهداتش نسبت به تاسیس دفتر طرح ملی تغییر آب و هوا اقدام و تا به حال نسبت به تهیه و ارائه دو گزارش ملی در این زمینه اقدام نموده است. از آن جا که تغییرات آب و هوایی تهدیدی بزرگ برای سلامت محیط زیست و حیات بشری به شمار می رود لذا تعهد جامعه بین المللی در خصوص مقابله با این پدیده نوعی از تعهدات ارگاامنسی محسوب و ضرورت پرداختن به این بحث را دو چندان می سازد.
تحلیل کیفیت های بنیادی محیطی مؤثر بر هنجارهای ادراکی مکان عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
469 - 488
حوزههای تخصصی:
تنوع ویژگی های محیطی و فردی زمینه های متفاوتی را برای بعد ادراکی مکان فراهم می کند. ماهیت چندبعدی کیفیت های بنیادی محیطی به گونه ای است که روابط متقابل میان آن ها را در ارتباط با مطلوبیت نمایانگر ادراکی مکان، پیچیده نشان می دهد. ویژگی های بعد ادراکی مکان به عنوان برآیند کمیت ها و کیفیت های گوناگون محیطی تاکنون در مطالعات مختلف به صورت یکپارچه و در ارتباط با کیفیت های بنیادی دیگر بررسی نشده و روابط علت و معلولی پیچیده کیفیت ها در ارتباط با نمایانگر ادراکی مکان مشخص نشده است؛ از این رو سؤال پژوهش حاضر این است که نمایانگر ادراکی مکان عمومی تا چه میزان به کمک کیفیت های دیگر تبیین می شود و چگونه می توان هنجارهای آن را ارتقا بخشید. روش پژوهش حاضر بنیادی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته (کمی-کیفی) است. جمع آوری داده ها به کمک مصاحبه با متخصصان صورت گرفته و تحلیل داده ها با کاربست نرم افزار Smart-PLS انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد درصد فراوانی (3/94 درصد) از نمایانگر ادراکی مکان عمومی، به کمک کیفیت های فضایی، ریخت شناسی، کارکردی و اجتماعی قابل تبیین و برآورد است. فضا و ریخت افزون بر اثرگذاری مستقیم، به صورت غیرمستقیم و با اثرگذاری بر کیفیت های دیگر بر شرایط نمایانگر ادراکی مکان عمومی نیز تأثیر می گذارند. این دو مقوله با ضریب تأ ثیر مستقیم 401/0، 311/0 و اثرگذاری غیرمستقیم 184/0، 612/0 جزء عوامل مهم مؤثر در این زمینه هستند؛ از این رو می توان گفت، در فرایند مکان سازی باید از سویی اولویت های برنامه ریزی و طراحی ابعاد مختلف مکان، با میزان اثرگذاری آن ها هماهنگ باشد و از سوی دیگر به برهم کنش و روابط غیرمستقیم میان آن ها به منظور افزایش مطلوبیت هنجارهای ادراکی مکان توجه شود.
کارکرد نهادها در توسعه پایدار روستایی (تحلیل اقتصادی فعالیت های بسیج سازندگی در روستاهای خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 68
حوزههای تخصصی:
هر نهاد و سازمانی به منظور تنظیم سیاست های بهتر و اصلاح روش ها و برنامه های موجود جهت نیل به کارایی و اثربخشی فعالیت های خود، نیازمند ارزیابی است. این پژوهش به تعیین اثربخشی فعالیت های انجام یافته سازمان بسیج سازندگی در مناطق روستایی استان خراسان جنوبی پرداخته است. این تحقیق از نظر ماهیت از نوع تحقیقات کمی و با توجه به هدف تحقیق، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، در زمره تحقیقات توصیفی - تحلیلی می باشد که با فن پیمایش انجام گرفته است. جهت جمع آوری اطلاعات از دو نوع پرسشنامه(مردم عادی و خبرگان روستا) با حجم نمونه 498 و 239 نفر در سطح روستاهای هشت شهرستان استان خراسان جنوبی(بیرجند، قاین، فردوس، سرایان، سربیشه، نهبندان، درمیان و بشرویه) استفاده شد. نتایج نشان داد میزان اثربخشی اقتصادی فعالیت های سازمان بسیج سازندگی بالاتر از سطح متوسط و از لحاظ آماری معنا دار می باشد. توزیع فراوانی دیدگاه پاسخگویان نسبت به اثربخشی اقتصادی فعالیت های بسیج سازندگی در روستاهای استان نشان می دهد بیش از 70 درصد افراد روستاهای مورد مطالعه(اعم از خبرگان و مردم عادی)، میزان اثربخشی فعالیت ها را در سطح متوسط و بالاتر از آن اعلام نموده اند. اثربخشی اقتصادی فعالیت در بین شهرستان های مورد مطالعه با یکدیگر دارای تفاوت معنادار آماری است و بیشترین و کمترین مقدار میانگین نمره اثربخشی اقتصادی در بین شهرستان های استان به ترتیب مربوط به شهرستان های سربیشه و نهبندان است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد بین متغیرهای سطح تحصیلات، مشارکت افراد دارای مهارت در طرح ها، زمان انجام فعالیت ها و میزان اثربخشی فعالیت های انجام یافته، رابطه معنا داری وجود دارد.
تحلیل فضایی توسعه کشاورزی در شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم برنامه ها و سیاست هایی که در راستای توسعه هر منطقه اجرا می گردد، دستیابی به توسعه جامع و پایدار است. به طوری که باعث کاهش نابرابری های موجود و ایجاد تعادل و توازن در آن منطقه گردد. این تحقیق به منظور بررسی و تحلیل فضایی توسعه کشاورزی در شهرستان بهبهان صورت گرفته است؛ هدف اصلی آن بررسی و سنجش سطح نسبی توسعه-یافتگی بین روستاها در بخش کشاورزی است. جامعه آماری این تحقیق را مجموع دهستان های شهرستان بهبهان تشکیل می دهد و سعی شده از شاخص های کلی که نشان دهنده وضعیت توسعه یافتگی بخش کشاورزی مناطق باشد، استفاده گردد. از مدل تاکسونومی عددی برای همگن سازی مناطق و تعیین سطح نسبی توسعه یافتگی مناطق در بخش کشاورزی استفاده شده است. نتایج نشان داد که هر چند طی سال های اخیر رشد چشمگیری در بخش کشاورزی شهرستان بهبهان صورت گرفته است، با این وجود شکاف زیادی بین دهستان های این شهرستان در بخش کشاورزی ایجاد شده است. دهستان دودانگه توسعه یافته ترین منطقه به لحاظ توسعه یافتگی بخش کشاورزی با دهستان تشان غربی که در رتبه آخر قرار گرفته است، فاصله زیادی دارد و شکاف عمیقی مشاهده می گردد. پیشنهاد می شود برای رسیدن به توسعه یکپارچه و پایدار در مناطق روستایی، برنامه ها و سیاست های توسعه روستایی در جهت رشد متوازن مناطق و کاهش شکاف و نابرابری های منطقه ای موجود حرکت نمایند؛ همچنین مناطقی که دسترسی به منابع کمتر و فاصله بیشتری از مرکز شهر دارد نیز در برنامه ریزی ها اولویت دار باشد.
سنجش و رتبه بندی چالش های پیش روی مدیریت شهری مطالعه موردی: شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه در شهرها علاوه بر منابع مالی و رشد اقتصادی و اجتماعی، نیازمند مدیریت شهری کارآمد است. مدیریت شهری امروزه دارای چالش های فراوانی است. در این پژوهش، چالش های پیش روی مدیریت شهری مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته و مهم ترین هدف سنجش ورتبه بندیچالش های مدیریت شهری در شهرکرمانشاه است.. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی با رویکرد توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است و شیوه ی گردآوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای و بررسی میدانی(پرسشنامه) یافته ها بر اساس نظرسنجی و مصاحبه با 15 کارشناس خبره از متخصصان در امور شهری شهرکرمانشاه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد گردید.در این پژوهش مؤلفه های سطح پایین توسعه زندگی و اجتماعی، تعارضات سیاسی و ساختاری نظام حکومتی تمرکزگرا و مدیریت شهری عدم تمرکزگرا، تعارض ماهیتی مدیریت شهری محلی با نظام کلان اداری اجرایی، نامشخص بودن تشکیلات و روابط بین سازمانی مدیریت شهری، نامشخص بودن تشکیلات و روابط درون سازمانی مدیریت شهری، ناکارآمدی قوانین مدیریت شهری، کمبود و خلاء نیروی انسانی متخصص از طریق نرم افزار PROMETHEE visual مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، تا اولویت بندی معیارهای مؤثر در مدیریت شهری مشخص شود. ی یافته ها بر اساس نظرسنجی و مصاحبه با 15 کارشناس خبره از متخصصان در امور شهری ادارات وسایر ارگان های مرتبط با مدیریت شهری شهرکرمانشاه به تعیین توابع برتری و وزن دهی به شاخص ها و در نهایت رتبه بندی آن ها با استفاده از مدل vp صورت گرفته است. با توجه به رتبه بندی مؤلفه ها، شاخص ناکارآمدی قوانین با1 ph+. بالاترین وزن را به خود اختصاص داده است و شاخص روابط سازمانی و تشکیلاتی با وزن0.00 ph+. کمترین امتیاز اولویت بندی چالش های پیش روی مدیریت شهری را به خود اختصاص داده اند که نیازمند توجه جدی مدیران و تصمیم گیران شهری می باشد.
بررسی و تحلیل تطبیقی اثرات شاخص های پایداری در محلات شهری مطالعه موردی: شهر جدید رودیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرهای کوچک همواره به عنوان یکی از سیاست های عمده در امر برنامه ریزی کشورهای درحال توسعه بوده است. تحلیل شاخص های پایداری محلات شهری برای برنامه ریزان شهری امری مهم تلقی می گردد. هدف از پژوهش حاضر سنجش و تحلیل سطح پایداری کالبدی، اقتصادی، زیستی، اجتماعی و امنیتی محلات شهری می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد ساکن در شهر رودیان، در سال 1395 بود که از بین آن ها 359 نفر از افراد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. بدین جهت یک نمونه اولیه شامل 40 پرسشنامه در بین جامعه موردنظر پیش آزمون گردید و سپس با استفاده از داده های به دست آمده از این پرسشنامه ها و به کمک نرم افزار آماری SPSS میزان ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. این روش هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری خصیصه های مختلف را ارزیابی می کند. در ادامه به منظور تجزیه وتحلیل داده های حاصل از عملیات میدانی از آزمون آماری t تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه گویه ها در قالب نرم افزار SPSS و از مدل های تصمیم گیری ترکیبی WASPAS جهت رتبه بندی استفاده شده است. از یافته های این پژوهش می توان به این نتیجه رسید که محلات شهر رودیان ازنظر شاخص های توسعه پایدار محله ای متفاوت می باشند، شاخص های پایداری می تواند در ساماندهی محلات شهری اثرگذار باشد، محلات شهر رودیان ازنظر جمعیت و مساحت تفاوت های قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند و با شناخت مشکلات محلات و بهبود بخشیدن به آن ها و با قوت بخشیدن به شاخص های محله ای می توان به ساماندهی مناطق شهر دست یافت. نتایج این بررسی نشان می دهند عوامل اجتماعی کالبدی در توانمند کردن محلات شهر رودیان نقش بسزایی دارند بنابراین رشد امنیت، خدمات، کیفیت زندگی، مشارکت و دسترسی در ای ن محلات درگرو س امان دهی کالبدی آن ها اس ت که در جریان آن راهبرد توانمند کردن اجراشدنی است.
بررسی تأثیر حضورپذیری و حس رضایت مندی ساکنان محیط های مسکونی از امنیت اجتماعی سکونتگاه های شهر گرگان
حوزههای تخصصی:
تحولات دهه های اخیر سبب شده است تا امکانات جدید شهرهای امروز مانند گذشته قادر به تأمین آرامش و امنیت شهروندان نباشد. این مسأله ی نابهنجاری اجتماعی و در کنار آن بروز رفتارهای جرم خیز در نظام سکونت شهری جهان شده است. در این راستا هدف پژوهش، بررسی مؤلفه های اثر بخش بر حس رضایت مندی ساکنان از امنیت اجتماعی سکونتگاه های شهر گرگان می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن، خانوارهای ساکن در مجتمع های مسکونی شهر گرگان و حجم نمونه 200 خانوار انتخاب شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات اسنادی و جهت برداشت های میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های رگرسیون به روش (Enter) و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان احساس رضایت مندی ساکنان مجتمع های مسکونی با مؤلفه های روشنایی مناسب محیط و بافت کالبدی ساختمان ارتباط مستقیم و مثبتی دارد. روشنایی معابر و گذرهای اطراف ساختمان و محل زندگی اشخاص در شب باعث ایجاد آرامش و حس امنیت در تردد کودکان و زنان می گردد و هم چنین باعث کاهش استرس و اضطراب در افراد هنگام تردد با پای پیاده در شب می شود. اشراف داشتن مساکن نسبت به هم مؤلفه ی دیگریست که با ایجاد حس امنیت در میان ساکنان رابطه مستقیم دارد. از دیگر مؤلفه های مؤثر در ایجاد حس امنیت در میان ساکنان واحدهای مسکونی شهری می توان به وقوع جرم در محل زندگی، روابط همسایگی و متغیر زیست محیطی اشاره کرد.
طراحی مدل برنامه ریزی ریاضی جهت بهینه سازی شاخص فقر FGT در مناطق روستایی شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
538 - 555
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عواملی که باعث بهبود اغلب شاخص های فقر می شود، افزایش درآمد جامعه موردبررسی است. در بخش کشاورزی، این مهم از طریق مدیریت صحیح منابع و با انتخاب الگوی کشت مناسب قابل دستیابی است. مطالعه حاضر، به ارائه مدل برنامه ریزی ریاضی پرداخته که هدف آن بهینه سازی شاخص فقر فوستر، گریر و توربک (FGT) از طریق ایجاد درآمد بالاتر با ارائه الگوی کشت بهینه است. جهت بررسی توانایی مدل پیشنهادی، مناطق روستایی سردشت، لنگیرات، حومه، دودانگه و تشان از توابع شهرستان بهبهان انتخاب شدند. برای محاسبه خط فقر، از روش نیاز به کالری روزانه که از ماتریس عملکرد تغذیه ای برآورد می شود، استفاده گردید. داده های موردنیاز از طریق مراکز خدمات جهاد کشاورزی این شهرستان در سال زراعی 97-1396 و مرکز آمار ایران جمع آوری و توسط نرم افزارهای Excel و GAMS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در الگوی پیشنهادی، ضمن افزایش سود به میزان 47/10 درصد، سطح زیرکشت محصولات گندم و یونجه کاهش و سطح زیرکشت هندوانه و چغندرقند افزایش یافته است. در این الگو، میزان آب مصرفی نیز در حدود 5/0درصد کاهش یافت. همچنین با میانگین گیری از شاخص FGT در دو الگوی جاری و بهینه، مشخص گردید که مقدار عددی این شاخص (مقدار تابع هدف) در کل شهرستان از 47/3 به 03/0 واحد کاهش یافته است. بنابراین، الگوی بهینه ضمن افزایش درآمد کشاورزان، موجبات کاهش فقر و همچنین کاهش استفاده از نهاده کمیاب آب را فراهم نموده است. لذا ترویج الگوی بهینه به دست آمده در این مطالعه، از طریق سازمان جهاد کشاورزی توصیه می شود.
اثرات طرح های هادی بر منابع معیشت خانوارهای روستایی در شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کلی بررسی اثرات طرح های هادی روستایی بر معیشت پایدار خانوارهایی روستایی شهرستان دیواندره انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوارهای روستایی بود که در آن ها طرح هادی اجرا شده بود ( N=8550 ). حجم نمونه با استفاده فرمول نمونه گیری کوکران 186 نفر محاسبه شد که برای افزایش اعتبار یافته ها تعداد 210 پرسشنامه بین اعضای جامعه آماری توزیع شد که در نهایت تعداد 196 نفر پرسشنامه را تکمیل و عودت دادند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای بود. نتایج تحقیق نشان داد که در بین شاخص های کیفیت زندگی با تأکید بر معیشت پایدار شاخص های کیفیت حمل ونقل و کیفیت زیرساخت ها از وضعیت بهتری نسبت به دیگر شاخص ها برخوردار بوده است و شاخص های کیفیت آموزشی و تعامل و همبستگی از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده است. بعلاوه تحقیق حاضر نشان داد که طرح هادی بر سرمایه های مالی و انسانی معیشت پایدار بیشترین و بر سرمایه های اجتماعی و طبیعی کمترین تأثیر را داشته است. نیز بین اثرات طرح هادی بر منابع معیشتی (مالی، فیزیکی، انسانی، اجتماعی و طبیعی) باکیفیت زندگی رابطه مثبت و معنی داری دارد. درنهایت اثرات طرح هادی بر منابع معیشتی 68 درصد از واریانس تغییرات متغیر وابسته تحقیق (کیفیت زندگی) را تبیین کرده است.
اثرات کشت زعفران بر اقتصاد بهره برداران در نواحی روستایی شهرستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردهای متعدد زعفران، مصارف متنوع غذایی، اثر اقتصادی تولید زعفران و به ویژه آثار کشت زعفران در درآمد کشاورزان، توجه ویژه به تغییر الگوی کشت، تولید زعفران و پیامد اقتصادی میان بهره برداران و خانوارهای روستایی را بیش ازپیش روشن می سازد. بهره برداران محصولات کشاورزی می توانند با انتخاب محصولات متناسب با شرایط طبیعی، اقتصادی و اجتماعی خود به اثرات اقتصادی ناشی از آن محصول دست یابند. هدف این مقاله نیز بررسی اثرات کشت زعفران بر وضعیت اقتصادی بهره برداران خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات و داده ها در مطالعات نظری به صورت کتابخانه ای و در مطالعه میدانی از طریق پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کشاورزان بهره بردار زعفران در دهستان سیاهرود شهرستان تهران می باشد (145 N= ). با استفاده از فرمول کوکران 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss 23 از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت کشت زعفران بر مؤلفه های اقتصادی موردمطالعه شامل اشتغال با میانگین (09/4)، بهبود کیفیت خدمات و امکانات با میانگین (06/4)، دسترسی به خدمات و تسهیلات با میانگین (01/4)، درآمد با میانگین (82/3)، پس انداز و سرمایه با میانگین (81/3) و رفاه اجتماعی با میانگین (80/3) در بین بهره برداران بوده است؛ هر یک از مؤلفه های اشاره شده، اثرات مثبت شاخص های اقتصادی در میان بهره برداران و خانوارهای روستایی بهره بردار را به همراه داشته، به طوریکه درآمد، پس انداز، اشتغال، تنوع فعالیت اقتصادی و شغلی در سطح قابل قبولی در روستاها افزایش داشته است.
مکان یابی مرکز گردشگری رودخانه ای شهرستان شوش با استفاده از مدل تصمیم گیری تاپسیس (مورد شناسی: رودخانه های دز، کرخه و شاوور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها از جمله مکان هایی هستند که در طول تاریخ همواره مورد توجه بشر بوده اند؛ هم به عنوان مسیر حمل و نقل و هم به عنوان منبع تأمین غذا، آب شرب و آب مورد نیاز در بخش کشاورزی. از طرفی جذابیت های ویژه طبیعی موجب شده است تا رودخانه ها به مکان هایی درجهت تفریح و گذران اوقات فراغت تبدیل شوند. پتانسیل های تفریحی و گردشگری رودخانه ها منجر به ایجاد گونه ای از گردشگری موسوم به «گردشگری رودخانه ای» شده است. شهرستان شوش، در منطقه شمال استان خوزستان با دارا بودن سه رود دائمی کرخه، دز و شاوور از لحاظ ایجاد و توسعه گردشگری رودخانه ای دارای موقعیت مناسبی است. با توجه به پراکندگی گردشگران در اطراف این سه رودخانه که موجب آلودگی های زیست محیطی در این نواحی شده ، در پژوهش حاضر به مکان یابی سایت های گردشگری رودخانه ای در شهرستان شوش پرداخته شده است. پژوهش حاضر به روش پیمایشی انجام شده و گردآوری اطلاعات و تعیین معیارهای مکان یابی از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از توزیع پرسشنامه خبره صورت گرفته است. انتخاب سایت ها ازطریق تحقیقات میدانی صورت گرفته و از میان نوزده سایت پیشنهادی، چهار سایت با پتانسیل قابل قبول برای انجام بررسی های مربوط مشخص شده اند. به منظور وزن دهی معیارها از روش آنتروپی شانون و برای تحلیل داده ها از مدل تاپسیس بهره گرفته شده است. چهار سایت انتخابی شامل سایت های رداده، شصت متری، ناجیان و خماط به لحاظ دارابودن شرایط اولیه مانند مساحت کافی، سهولت دسترسی و بهداشت محیط نسبت به دیگر سایت ها در اولویت بوده و از نظر سایر معیارهای مکان یابی در پژوهش حاضر به حیطه قیاس و رتبه بندی گذاشته شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد، با توجه به هسته های زیستی، فاصله از شهر و تأسیسات شهری، میزان ظرفیت محل درجهت انجام فعالیت های تفریحی رودخانه ای، محدوده ناجیان در ساحل غربی رود کرخه در بهترین وضعیت برای احداث مجموعه گردشگری بوده است؛ به گونه ای که کمترین آسیب را به محیط زیست وارد کرده و از تاب آوری محیط نکاهد.
ارزیابی تطبیقی تأثیر ویژگی های اجتماعی بر میزان انسجام اجتماعی در محلات قدیمی و جدید شهر یزد (مطالعه موردی: پشت باغ و فاز یک آزادشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مفهوم انسجام اجتماعی از گذشته تا امروز دچار تحول گشته و تحت تأثیر عواملی قرار گرفته است. این پژوهش با رویکرد تطبیقی به بررسی تأثیر ویژگی های اجتماعی بر میزان انسجام اجتماعی در محلات قدیمی و جدید شهر یزد می پردازد. روش: روش تحقیق پژوهش، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده و جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای بوده است. جامعه آماری، ساکنین محلات پشت باغ و فاز یک آزادشهر به عنوان دو محله قدیم و جدید شهر یزد در سال 1395 می باشند. تعداد نمونه آماری براساس فرمول کوکران 384 خانوار بوده است. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها در بررسی میزان انسجام و تحصیلات، از آزمون Anova، با درآمد، همبستگی پیرسون و با حس تعلق از آزمون T استفاده گردید. یافته ها: نتایج آزمون Anova با میزان و سطح معناداری آن در پشت باغ و آزادشهر به ترتیب 1.59 :F و 0.187، 3.675 :F و 0.043 برآورد گردید که نشان از اثر تحصیلات بر انسجام است. همبستگی پیرسون به میزان 0.187 و سطح معناداری 0.000 در پشت باغ و میزان 0.368 و سطح معناداری 0.002 در آزادشهر تبیین شد که نقش درآمد را بر انسجام تبیین می نماید و در آزمون T، میانگین حس تعلق در پشت باغ 4.38 و انسجام اجتماعی آن 3.89 و برای آزادشهر 4.13 و انسجام اجتماعی 3.53 در سطح معناداری 0.000 تأیید شد؛ یعنی حس تعلق می تواند باعث ایجاد جامعه ای منجسم شود. نتایج: درآمد و تحصیلات در آزادشهر آگاهی و مشارکت را افزایش و انسجام را بیشتر اما در پشت باغ حس تعلق انسجام را تقویت می کند و درآمد پایین، سالخوردگی و جمعیت غیربومی به کاهش آن منجر می گردد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های غیر رسمی بر اساس نظر مطلعان و ذینفعان کلیدی (مطالعه موردی: محلات حاشیه نشین شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در حال حاضر یکی از مهمترین چالش های پیش روی مدیریت شهری، اسکان غیررسمی است. این پدیده از پیامدهای نامطلوب شهرنشینی در جهان معاصر است که به ویژه در نتیجه صنعتی شدن شتابان و نابرابری های منطقه ای شکل گرفته و به دلیل محرومیت و عدم برخورداری سکونتگاه های غیررسمی از تسهیلات زندگی شهری در قیاس با دیگر نواحی شهری، آنها را کانون مسائل و مشکلات حاد شهری و ضد توسعه پایدار انسانی نموده است. با توجه به اهمیت موضوع فوق؛ پژوهش حاضر با هدف کلی بررسی عوامل مؤثر بر ناپایداری اسکان غیررسمی در شهر یزد گردآوری گردیده است. روش: پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و مدیران شهری و خانوارهای ساکن در محلات حسن آباد، اسکان و کشتارگاه تشکیل می دهند که برای جامعه اول به منظور شناسایی نماگرهای مؤثر بر ناپایداری اسکان غیررسمی به صورت گلوله برفی و هدفمند 31 نفر از کارشناسان و مدیران شهری و برای جامعه دوم به منظور بررسی میزان اثر هر نماگر 366 خانوار از طریق روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردیده است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها از یافته های کیفی (تحلیل محتوای مصاحبه ها در نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا) و کمی (آزمون آماری T تک نمونه ای و تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده گردیده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد 44 نماگر در قالب 5 عامل در منطقه مورد مطالعه مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های غیررسمی بوده است. که از میان عامل های بارگذاری شده، عامل اقتصادی با 9 نماگر و مقدار ویژه 11.757 و درصد واریانس 26.722 مهمترین عامل و عامل زیست محیطی- بهداشتی با 4 نماگر و مقدار ویژه 5.843 و درصد واریانس 13.280 کم اهمیت ترین عامل مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های غیررسمی بوده است. نتایج: این پدیده اجتناب ناپذیر و رو به رشد است و باید آن را به عنوان واقعیتی انکارناپذیر پذیرفت، لذا بر دیدگاه ساماندهی و توانمندسازی که به مشارکت همه جانبه مردم در رفع مسائل و مشکلاتشان تکیه می کند و این امکان را برای آنان فراهم می سازد که با توجه به اولویت ها و نیازهایشان به بهبود شرایطشان بپردازند، تأکید می گردد.
تحلیل پایداری محلات شهری با تاکید بر نظام توزیع فضایی تسهیلات شهری، نمونه موردی: محلات منطقه یک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تحلیل پایداری محلات شهری با تاکید بر نظام توزیع فضایی تسهیلات شهری در محلات منطقه یک تهران می باشد.دسترسی به تسهیلات شهری یکی از فاکتورهای مهم پایداری محلات می باشد. فضاهای عمومی و تسهیلات شهری محله ای یک بخش حیاتی از زندگی روزانه ما در شهر را تشکیل می دهد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است. محلات نیاوران، امام زاده، رستم آباد، نفت، ولنجک، دارآباد و قیطریه در منطقه 1 تهران با روش تصادفی به عنوان محدوده مورد بررسی. انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش اسنادی و استخراج نقشه کاربری ها و قطعات مسکونی محلات از سازمان های مربوطه انجام گرفت و در نهایت، با استفاده از GIS و منطق فازی، کیفیت دسترسی محلات نسبت به عناصر محله ای مشخص گردید. نتایج نشان داد محلات به طورکلی در دسترسی به امکانات محله ای با یکدیگر تفاوت اساسی دارند، هر چند در بعضی عناصر از جمله دسترسی به پارک در شرایط خوبی قرار داشته اند اما به طورکلی با شرایط مطلوب فاصله زیادی دارند.
مدیریت شهری و COVID-19 : تحلیل شهر سالم در شهر مرزی زابل و شهر صنعتی عسلویه
حوزههای تخصصی:
اپیدمی بیمار ی های نوظهور بر ساختار، برنامهریزی، معماری، توسعه، رفتار اجتماعی، فعالیت اقتصادی و مدیریت شهر های و زیست جهان تأثیرگذاشته و تداوم بیماری کرونا هم تغییرات خاص خود را ایجاد خواهد کرد. تغییر بنیادی در زیست جامعه بشری در ابعاد مختلف به ویژه سکونتگاههای زیستی و فضاهای کالبدی نیز اثرگذار خواهد بود، با توجه به بررسی سوابق بیماری های واگیر در جهان به ویژه بیماری های وبا، طاعون، سارس، آبولا... و نظریاتی همچون پخش فضایی تورتسن هاگستراند و نظریه پیچیده و آشوب: سیستمهای شهری؛ بررسی وضعیت فعلی با توجه به سطح گسترش و فراگیری ویروس COVID-19 و اثرات گوناگون آن در جغرافیای زیستی کشور مهم میباشد. در مقاله حاضر بر اساس نظریات متعارف جغرافیای پزشکی و اثرات فضایی پخش بیماری ها و همچنین اثرات کالبدی فیزیکی/ ساختاری در - فضاهای شهری و آسیب های وارد و تبیین رویکردهای آینده نگر به تحلیل وضعیت ساختار شهری و ویروس کرونا در دو شهر زابل و عسلویه در جغرافیای سرزمینی کشور پرداخته شده است که مبنای بررسی مرزی بودن، صنعتی بودن، تفاوت در مهاجرت ها، نوع فعالیت ها شهری میباشد. در پایان ضمن ارائه نتایج تحلیلی به ارائه رویکردهای مختلف مدیریتی به ویژه رویکرد مدیریت اجتماع محور جهت عبور از بحران و رفتار و فعالیتهای توسعه ای )شهر و شهروند الکترونیک و هوشمند( و مدیریتی در ادامه مدیریت بحران کرونا در جامعه می باشد.
شناسایی نیروهای پیشران تأثیرگذار بر تحقق توسعه اجتماع محور در محلات کم برخوردار شهری (مطالعه موردی: محله التیمور، مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیروهای پیشران تأثیرگذار بر توسعه اجتماع محور در محلات کم برخوردار شهری تدوین شده است. بدین منظور محله التیمور در کلانشهر مشهد به عنوان نمونه انتخاب شده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ترکیبی است. جهت گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای-اسنادی، روش میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. برای تشریح وضع موجود از نتایج تمام شماری محله التیمور در سال 1398 استفاده گردیده که دارای جمعیتی بالغ بر 15417 نفر می باشد. به منظور نظرسنجی در رابطه با شناسایی پیشران های تأثیرگذار بر تحقق توسعه اجتماع محور در محله مذکور، 30 نفر از خبرگان شهری به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. شاخص های پژوهش در چهار حوزه (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی) و در قالب 36 متغیر مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل تأثیر متقابل در نرم افزار Micmac استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، 12 متغیر به عنوان پیشران با بیشترین تأثیرگذاری و کمترین وابستگی شناسایی شدند که عبارتند از «ساختار سنی و جنسی جمعیت»، «ابعاد خانوار»، «تراکم جمعیتی»، «سواد»، «نرخ اشتغال» و «دارایی های مالی و اقتصادی»، «دانه بندی قطعات»، «سرانه» و «تنوع کاربری»، «تراکم ساختمانی»، «برخورداری از زیرساخت های شهری» و »شبکه ارتباطی درون بافتی و برون بافتی». مورد توجه قرار دادن این پیشران ها با رویکرد مشارکتی و از طریق برنامه ریزی، تدوین و اجرای پروژه های اجتماع محور گام مؤثری در راستای دستیابی به توسعه خواهند بود.
مدل سازی آسیب پذیری بافت های شهری تحت سناریوهای مختلف به منظور مدیریت بحران در برابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1275 - 1293
حوزههای تخصصی:
افزایش باورنکردنی بحران ها و فراوانی و پیچیدگی آن ها این رویکرد نگاه عامیانه و سنتی به آسیب پذیری را دچار تزلزل کرده و نیاز به رویکرد جامع تری از آسیب پذیری و مدیریت بحران را مطرح کرده است. با توجه به اهمیت موضوع ارزیابی آسیب پذیری کالبدی شهرها در مباحث مربوط به سیستم های اطلاعات مکانی شهری، در این تحقیق سعی شده با به کارگیری توابع آسیب پذیری در برابر زلزله، با استفاده از داده های مکانی و توصیفی، اجزا و عناصر اصلی و رفتاری بافت کالبدی شهری منطقه یک شهر تهران و تعیین تأثیر هر کدام از معیارهای به کاررفته در میزان آسیب پذیری مدل سازی و ریزپهنه بندی آسیب احتمالی وارده به بافت کالبدی منطقه مورد مطالعه پرداخته شود. نتایج حاصله نشان می دهد منطقه یک در سه سناریوی مختلف با شدت زلزله 6، 7، و 8 هم به لحاظ بافت شهری هم به لحاظ کالبد شهری دارای بیشترین میزان آسیب پذیری متوسط به بالاست که آن به سبب بافت فرسوده و توسعه و تغییر کالبدی است که در چند دهه قبل در این منطقه اتفاق افتاده است؛ بدین ترتیب، می توان به این نتیجه رسید که این منطقه نسبت به بافت های نسبتاً جدید، که ساخته شده، به سبب گسلش منطقه، به بحران طبیعی مثل زلزله احتمالی که ممکن است در منطقه اتفاق بیفتد باز هم آسیب پذیر است.
تحلیل عوامل موثر بر قابلیت پذیرش عمومی طرح های قیمت گذاری ترافیک "نمونه مورد مطالعه: طرح ترافیک تهران (سال 98 و 97)"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
17 - 30
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از کلانشهرهای جهان برای کاهش آثار استفاده روزافزون از اتومبیل از جمله ترافیک و آلودگی هوا، طرح های قیمت گذاری ترافیک به عنوان یک راهبرد به اجرا گذاشته می شود. به زعم مطالعات صورت گرفته "قابلیت پذیرش عمومی" طرح های قیمت گذاری ترافیک نقش مهمی در موفقیت اجرای این طرح ها دارد. با توجه به تأکید محققان بر این که عوامل مؤثر بر قابلیت پذیرش عمومی طرح های قیمت گذاری ترافیک و درجه اهمیت آن ها در هر زمینه و کشوری باتوجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن کشور متفاوت است و با توجه به معدود بودن مطالعات در این زمینه در ایران، این مقاله با به کارگیری روش تحلیل محتوای مبتنی بر اینترنت، عوامل مؤثر بر قابلیت پذیرش عمومی در طرح اخیر ترافیک تهران (98- 1397) را بررسی و آن را از ابعاد مختلف تحلیل کرده است. بدین منظور نظرات شهروندان (حدود 350 نظر) ارائه شده در ذیل اخبار اطلاع رسانی در ارتباط با طرح ترافیک تهران در رسانه های خبری آنلاین در بازه های زمانی مشخص گردآوری و بر مبنای عوامل مؤثر بر قابلیت پذیرش عمومی استخراج شده از ادبیات نظری، کدگذاری و تحلیل گردید. یافته ها حاکی از آن است که شش عامل ادراکی شامل اعتماد، عدالت، میزان تأثیرگذاری، تحمیل شدگی، پیچیدگی طرح و باور به نحوه مناسب تخصیص درآمدهای حاصل از طرح آن گونه که مطرح شده بر قابلیت پذیرش عمومی طرح ترافیک تهران مؤثر بوده اند. از میان این عوامل پایین بودن "اعتماد" و "عدالت" دو عاملی است که به ترتیب تأثیر بسزایی در کاهش قابلیت پذیرش عمومی داشته است. همچنین با گذشت زمان و اجرای این طرح در دو سال متمادی، عامل ادراک شده "تأثیرگذاری" نقش مهم تری در کاهش قابلیت پذیرش عمومی طرح ترافیک تهران در سال 1398 داشته است.
سنجش و ارزیابی ابعاد مؤثر بر ارتقاء تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی (موردمطالعه: شهرستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
630 - 645
حوزههای تخصصی:
افزایش تاب آوری مهم ترین عامل جهت حفظ انعطاف پذیری سیستم های اجتماعی-زیست محیطی و مقابله با خشکسالی است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و تحلیل شاخص های مبتنی بر تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی در سه روستا با شدت های متفاوت خشکسالی است. در این راستا ابتدا با استفاده از نقشه های پهنه بندی خشکسالی بر اساس شاخص SPEI در دوره زمانی ده ساله روستاهای موجود در سه زون خشکسالی بسیار شدید، شدید و متوسط شناسایی و از هر زون یک روستا به صورت تصادفی انتخاب گردید. سپس با استفاده از رویکرد پیمایشی، روش مشاهده مستقیم و بازدید میدانی، کشاورزان به عنوان جامعه هدف شناسایی گردیده و موردبررسی قرار گرفتند. با توجه مجموع تعداد کشاورزان در سه روستا، طبق فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 105 نفر برآورد گردید. بر اساس پرسشنامه های تاب آوری و آزمون های آماری به ارزیابی ابعاد و شاخص های مؤثر بر تاب آوری پرداخته شد. نتایج مدل اندازه گیری لیزرل بر اساس متغیرهای سطح اول ابعاد سنجش تاب آوری نشان داد بیشترین اثرگذاری و اهمیت ابعاد در میزان تاب آوری متعلق به بعد زیرساختی و فیزیکی و بعد طبیعی است. ابعاد اقتصادی و مالی، اجتماعی و فرهنگی، حکمرانی و مدیریت، انسانی و فردی به ترتیب در رتبه بعدی اهمیت قرار دارند. سنجش میزان ابعاد تاب آوری در روستاهای موردمطالعه نشان داد بعد اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین میزان و بعد طبیعی دارای کمترین میزان در روستاهای موردمطالعه در این منطقه هستند. ﺗﻘﻮیﺖ ابعاد تأثیرگذار ﻣی ﺗﻮاﻧﺪ ﺳﻄح ﺗﺎب آوری و انطباق پذیری ﺑﺎ ﺷﺮایط را اﻓﺰایﺶ دﻫﺪ و نقش مؤثری در به حداقل رساندن ضررهای احتمالی در شرایط بحرانی، ایفا نماید. در این راستا، لازم است به تصمیم گیری و تخصیص منابع به کشاورزان منطقه در مواجهه ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻃﺮات، توجه ویژه ای معطوف شود.