فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۶۸۱ تا ۱۷٬۷۰۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در تجزیه و تحلیل و مدل سازی رشد فیزیکی شهر معمولاً عوامل اقتصادی- اجتماعی به دلیل عدم دسترسی به این داده ها نادیده گرفته می شوند. به همین دلیل در مدل سازی رشد فیزیکی شهرها تاکنون بر ایجاد لایه های اطلاعاتی از این نوع داده ها کمتر کار شده است. این مطالعه با هدف معرفی روشی کارا به منظور ایجاد لایه های اطلاعاتی برای داده های اقتصادی- اجتماعی و استفاده از این لایه های اطلاعاتی در کنار لایه های اطلاعاتی مستخرج از تصاویر ماهواره ای لندست و اطلاعات پیمایش زمینی به منظور مدل سازی رشد فیزیکی شهر کرج انجام شد. بدین منظور پس از ایجاد لایه های اطلاعاتی مختلف با اهمیت ترین متغیرهای مؤثر در رشد شهری با روش انتخاب ویژگی جنگل تصادفی تعیین گردید و سپس مدل سازی رشد فیزیکی شهر کرج برای سال های 2000 تا 2010 با استفاده از روش های رگرسیون لجستیک چند متغیره، پرسپترون چندلایه و روش نقشه خود سازمان دهنده انجام شد. نتایج نشان داد که استفاده از با اهمیت ترین متغیرهای مؤثر به عنوان ورودی در روش نقشه خود سازمان دهنده با دقت کلی 84.47، کاپا 68.93، ROC برابر با 90.72، FOM برابر با 43.98 و PCM برابر با 84.47 از عملکرد بهتری برخوردار بود، همچنین استفاده از خصیصه های اجتماعی- اقتصادی پیشنهاد شده در این تحقیق در کنار داده های سنجش ازدور می تواند به ارتقا عملکرد روش پیش بینی کننده کمک نماید. سرانجام با استفاده از سلول های خودکار پیش بینی رشد فیزیکی شهر در سال های 2017 و 2027 انجام گردید.
تحلیل برهم کنش روستاشهری به منظور تعیین حوزه نفوذ ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره بین شهروروستاهای پیرامون آن، روابط متقابلی برقراربوده است که درهرنظام یا صورت بندی اجتماعی– اقتصادی، این روابط متقابل، شکل خاصی پیدا می کند. مطالعه و بررسی روابط شهروروستا ازمهمترین مباحث دربرنامه ریزی های فضایی و منطقه ای می باشد. لذا تحقیق حاضربه تحلیل برهم کنش روستاشهری به منظور تعیین حوزه نفوذ شهرایلام در سطح شهرستان پرداخته است. روش تحقیق درمقاله حاضرتوصیفی، تحلیلی وروش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و تحلیل و تجزیه اطلاعات پرسشنامه ازآزمون های T-test، همبستگی پیرسون وکروسکال والیس استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگرآن است با توجه به آزمون T-test که متغیرهای جریان های اقتصادی با میانگین 1959/2، جریان های مهاجرتی با 5518/2 پایین ترازحدمبنا وجریان های اجتماعی- فرهنگی با میانگین 5677/3، جریان های کالبدی- فضایی با 3259/3 وجریان های اداری-سیاسی 8337/3 بالاتر از حد مبنا می باشد. همچنین نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون بیانگراین است که بین میزان فاصله ازشهرو متغیرهای تحقیق (جریان های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، مهاجرتی، کالبدی-فضایی و سیاسی- اداری) به ترتیب با ضریب (669/0-، 520/0-، 658/0-، 518/0- و 577/0-) رابطه معکوس وجود دارد. یعنی با افزایش فاصله تأثیر جریان های مختلف شهر بر روستاها کاهش می یابد. در خاتمه نتایج آزمون کروسکال والیس نیز تأیید کننده همبستگی پیرسون می باشد و با افزایش فاصله از میانگین رتبه کاسته می شود که نشان دهنده کاهش نفوذ شهر ایلام با افزایش فاصله است
پیامدهای اجاره داری نقدی در ماهیدشت کرمانشاه: تقابل دیدگاه های مارشالین و چئونگین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
384 - 395
حوزههای تخصصی:
اجاره داری نقدی در کشور، به ویژه در مناطق مستعد و حاصلخیز با روند رو به رشدی در حال افزایش است. استان کرمانشاه به عنوان یکی از قطب های کشاورزی در کشور از این قاعده مستثنا نبوده است. به گونه ای که در سال های اخیر کشاورزان منطقه ماهیدشت شهرستان کرمانشاه اقدام به اجاره دادن اراضی خود نموده اند. از این رو در پژوهش کیفی حاضر سعی شد به بررسی پیامدهای گسترش این رویداد در منطقه ماهیدشت پرداخته شود .برای این منظور از تکنیک تحلیل رویداد (ETA) استفاده شد. داده های موردنیاز از طریق مصاحبه عمیق انفرادی غیر ساختا رمند، گروه های متمرکز، بحث گروهی با 32 نفر از موجران و مشاهدات مستقیم جمع آوری شد. نتایج نشان داد گسترش پدیده اجاره داری دارای دو دسته پیامد زیست محیطی و فرهنگی اجتماعی در منطقه موردمطالعه است. در حیطه مسائل زیست محیطی مشکلاتی که ایجاد می گردد عبارت از: تغییر ساختار و بافت خاک، تغییر در کمیت و کیفیت منابع آب و بروز آفات و بیماری های گیاهی و در بخش فرهنگی- اجتماعی شامل مواردی از قبیل: افزایش روند مهاجرت از روستا، ایجاد معضلات اجتماعی در سطح روستا و افزایش درگیری های حقوقی بین مالک و مستأجر است. از این رو می توان نتیجه گرفت که طبق نظریه مارشالین نظام اجاره داری و گسترش آن می تواند پیامدهای منفی به همراه داشته باشد.
تحلیل و بررسی آماری روزهای آلوده هوای مشهد(1390-1384)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۷
127 - 133
حوزههای تخصصی:
به منظوربررسی دقیق روزهای آلوده ازلحاظ تداوم وپایداری، این مقاله به بررسی آماری آلودگی هوای شهرمشهدپرداخته است. دادههای مربوط به آلودگی به صورت روزانه وازسال1384 تاسال1390ازتاسال1390ازاداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی تهیه گردید.پس ازجمع آوری دادهها ومشخص شدن دوره آماری ازبین این دادههاآلایندههایی که بیشترین تاثیررا برآلودگی هوای شهرمشهد داشتند(منوکسید کربن، دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد، ازن و ذرات معلق (PM10) جهت مشخص ساختن کیفیت هوا انتخاب گردید و سپس تجزیه وتحلیل آماری به منظورمشخص شدن تداوم وتعدادروزهای آلوده انجام شد. نتایج به دست آمدنشان دادکه آلودگی هواازسال 1384تا سال 1390درنوسان بوده وروند کاهشی داشته است.همچنین درطی دوره موردنظرذرات معلق( PM10) دارای بیشترین مقدار بوده است .آلوده ترین فصول مشهدپاییزوزمستان می باشند.ازلحاظ توزیع سالانه، سال 1386 با29روز آلودگی دارای بیشترین مقدارمی باشد.ماه اسفند با18روزآلوده ترین ماه وتیرماه به عنوان پاکترین ماه سال مشخص شده است.همچنین ازبررسی تعدادروزهای آلوده باتداوم دوروزوبیشتر ،سال1387و1386به لحاظ تداوم نسبت به سالهای دیگرمشخص تربوده است.
پایش مکانی تداوم بارش در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
247 - 266
حوزههای تخصصی:
برای انجام این پژوهش داده های روزانه بارشِ 188 ایستگاه بر روی پهنه و خارج از مرز استان طی بازه زمانی 1/1/1340 تا 30/10/1389 استفاده شد. با بهره گیری از روش زمین آماری کریجینگ مقادیر بارش بر روی یاخته های 6×6 کیلومتر میان یابی شد. حاصل آن 811 یاخته مکانی بود که کل گستره استان کردستان را پوشش می دادند. سپس پایگاه داده ای در ابعاد 811×18203 فراهم شد که بر روی سطرها، روز (زمان) و بر روی ستون ها، یاخته ها (مکان) قرار داشتند و مبنای محاسبات این پژوهش قرار گرفت. برای هر یاخته سهم ماندگاری ها در کل روزهای بارشی و تأمین میزان بارش دریافتی به همراه اهمیت مکانی مانایی بارش محاسبه شد. یافته های این پژوهش نشان داد که ماندگاری های بارش بر روی استان 1 الی 37 روزه است. ماندگاری های بارش 1 الی 9 روزه بر روی کل گستره استان کردستان رخنمود دارند. ماندگاری های طولانی در نیمه غربی استان که به لحاظ میزان دریافتی بارش پربارش اند، بسامد رخداد بیشتری دارند. ماندگاری های کوتاه مدت (1 و 2 روزه) بیشترین بسامد روزهای بارشی و بیشترین درصد مشارکت در تأمین مقدار بارش دریافتی نیمه کم بارش (شرق) استان را بر عهده دارند. همچنین اهمیت فضایی بارش های کوتاه مدت بیانگر نقش مهم این گونه بارش ها برای نیمه شرقی استان است. در نیمه غربی استان، ماندگاری بارش های طولانی (4 الی 9 روزه) درصد مشارکت زیادی در تأمین مقدار کل بارش و بسامد رخداد روزهای بارشی دارند؛ درحالی که اهمیت مکانی ماندگاری های طولانی بارش برای مناطقی غیر از نیمه غربی استان، بیشینه است و این بیانگر عادی بودن رخنمود بارش ها با ماندگاری طولانی برای نیمه غربی (پربارش) استان و فرین بودن آن ها برای مناطق مرکزی و نیمه شرقی است. به نظر می رسد که پیکربندی ناهمواری های استان و مسیر سامانه های بارش زا نقش مهمی در الگوهای مکانی ماندگاری های بارش دارند.
الزامات مدیریت شهری در توسعه پایدار گردشگری با تأکید بر اقتصاد (مورد مطالعه: شهر میاندوآب)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
449 - 471
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری یک عامل تغییر دهنده فضا در مکان ها و زمان های شناخته شده برای هر شهر و کلانشهری محسوب می گردد. در واقع توریسم شهری به عنوان استفاده کننده از فضای شهری یا وزن دهی و تمرکز بر بخشی از فضای شهری می تواند به عنوان عامل مهم قابل توجه و بررسی باشد. هر میزان که استفاده گردشگران از این فضا و امکانات، خدمات، تسهیلات و جاذبه های شهری بیشتر باشد، فضا و ساختار فضای شهری به سمت گردشگری بیشتر تمایل دارد. به عبارتی ساختار فضای شهر استوار بر ساختار توریسم شهری است. از بعد دیگر بدون شناخت ساختار و فضای شهری نمی توان به اهمیت و نقش گردشگران شهری پرداخت. در پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، با بکار گیری فرایند برنامه ریزی راهبردی، ضمن پی جویی توانمندی ها و کارکردهای گردشگری میاندوآب و به منظور توسعه این کارکردها، اقدام به ارائه راهکارها و تعیین راهبردهای کاربردی در جهت توسعه گردشگری پایدار شده است که هدف اصلی آن بررسی الزامات مدیریت شهری در توسعه پایدار گردشگری با تأکید بر اقتصاد در این شهر می باشد. بر این اساس، ابتدا فهرستی از نقاط قوت، ضعف، تهدیدها و فرصت ها شناسایی شد سپس برای مشارکتی کردن برنامه ریزی آتی در شهر مورد مطالعه، از تکمیل پرسشنامه توسط مردم، مسئولان و گردشگران استفاده گردید و سپس به تک تک عوامل وزن داده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که راهبردهای قابل قبول در برنامه ریزی گردشگری پایدار شهر میاندوآب، در اولویت اول راهبردهای محافظه کارانه است و راهبردهای بعدی در اولویت های بعدی برنامه ریزی قرار دارند.
مقایسه ظرفیت های اجتماعی و نهادی توسعه پایدار در شهرهای کرج و قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
81 - 94
حوزههای تخصصی:
با توسعه شهرها و مطرح شدن رویکرد توسعه پایدار، توجه و رعایت اصول پایداری و پیگیری اهداف آن، هر چه بیشتر در برنامه ریزی توسعه شهرها مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که پیمودن این راه بدون آگاهی از وضعیت شهرها در طی مسیر امکان پذیر نخواهد بود، سنجش میزان دستیابی به اهداف توسعه پایدار در دستور کار دولت ها قرار گرفته است. سنجش میزان پیشرفت پایداری در شهرها از دو بعد اصلی محتوایی و فرایندی قابل بررسی است. بعد محتوایی شامل متغیرهایی است که بر نتیجه نهایی سیاست ها تأثیر می گذارند و شامل سنجش شاخص های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی توسعه پایدار می شوند. در مقابل بعد فرایندی شامل ابزار، روش ها و فرایندهای مختلفی است که برای دستیابی به سیاست های توسعه پایدار مورد استفاده قرار می گیرند و به عنوان پشتیبان و محرک توسعه پایدار محسوب می شوند. هدف تحقیق حاضر علاوه بر تبیین نظری و تشریح رابطه توسعه پایدار با سرمایه اجتماعی، سرمایه نهادی و ظرفیت سازی توسعه پایدار، ارزیابی و مقایسه شاخص های بعد فرایندی توسعه پایدار در دو شهر کرج و قزوین بوده است. تکنیک های اصلی مورد استفاده برای گرد آوری داده ها، مصاحبه با مدیران و کارشناسان و استفاده از پرسشنامه بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آمار استنباطی و آزمون معناداری میانگین ها و همچنین از روش توصیفی و کیفی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده تفاوت معناداری بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه نهادی و ظرفیت سازی در دو شهر و سطح بالاتر آن ها در شهر قزوین نسبت به شهر کرج است. بدین ترتیب به نظر می رسد که شهر قزوین جهت گیری مناسب تری در حرکت به سوی توسعه پایدار در مقایسه با شهر کرج دارد.
بررسی میزان تأثیر گردشگری پایدار بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری شهرستان اردل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۳
35 - 49
حوزههای تخصصی:
گردشگری پایدار می تواند نقش مؤثری در پایداری اقتصادی داشته باشد که خود سبب تغییرات درآمدی و توزیع درآمد در بین مناطق است و منجر به افزایش کیفیت زندگی و به ویژه افزایش امنیت غذایی می گردد. اهمیت رو به رشد صنعت گردشگری در کشورهای درحال توسعه بیشتر مرتبط با نقشی است که این صنعت می تواند در دستیابی به اهداف توسعه هزاره سوم به خصوص به ایجاد فرصت های شغلی و کاهش فقر؛ و توجه به پایداری محیط زیست ایجاد کند. در تحقیق حاضر، به بررسی نقش گردشگری پایدار در امنیت غذایی خانوارهای روستایی پرداخته شده است. بر اساس هدف، این پژوهش از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری در تحقیق حاضر، خانوارهای روستاهای هدف گردشگری شهرستان اردل انتخاب گردید. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که تعداد 380 خانوار به عنوان تعداد نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. یافته های پژوهش، رابطه مثبت و معناداری بین امنیت غذایی خانوار با ابعاد گردشگری پایدار نشان می دهد. همچنین، بر اساس نتایج نهایی رگرسیون خطی، از میان مجموع متغیرهای موردمطالعه، متغیر پایداری اقتصادی گردشگری پایدار با میزان بتا (936/0) بیشترین تأثیر را در امنیت غذایی خانوارهای موردمطالعه داشته است؛ و ازلحاظ وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی نشان می دهد، 15 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی، 9/42 درصد دارای ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 5/27 درصد دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 7/14 درصد خانوارها نیز دارای ناامنی غذایی با گرسنگی شدید هستند. درنتیجه در منطقه باید برنامه ریزی لازم در جهت گسترش گردشگری توسعه یابد. و گردشگری می تواند به عنوان منبع درآمدزایی شود و فقر و بیکاری و درنتیجه ناامنی غذایی را کاهش دهد.
برنامه ریزی فضا های شهری به منظور ارتقاء حس سرزندگی (مورد پژوهی: خیابان خیام شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
35 - 49
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت بالای تکنولوژی و نیز اهمیت اتومبیل در خیابان ها، حرکت عابران پیاده در سطوح مختلف شهری بی اهمیت شده و از مهم ترین مشکلات حال حاضر توجه بالای متخصصین شهری بر حرکت سواره بوده و عابران پیاده و رفع نیاز های آن ها اولویت بالایی ندارد که نتیجه ی آن کاهش تعاملات اجتماعی میان شهروندان و نیز عدم برخورداری فضا های شهری از حس سرزندگی می باشد. این مسئله در بسیاری از شهر های ایران نیز دچار بی توجهی گشته و نیازمند برنامه ریزی است. هدف از این پژوهش بررسی نقش پیاده راه خیام بر ارتقاء حس سرزندگی شهر بوده به گونه ای که از فضایی صرفاً برای گذر مردم خارج شده و به فضایی پویا تبدیل گردد، به طوری که شهروندان با میل و خواسته خود در آن حضور یابند، بوده و با استخراج شاخص های مؤثر بر این هدف به ارائه راهکار های مؤثر در جهت ارتقاء حس سرزندگی فضا پرداخته است. این پژوهش از موضع هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار دارد. در بخش نمونه موردمطالعه از مشاهدات میدانی، مصاحبه با مسئولان و همچنین پر کردن پرسشنامه از عابران خیابان بهره برده شد. طبق فرمول کوکران 384 پرسشنامه به صورت تصادفی توزیع شد و در ادامه داده های حاصل مبتنی بر تحلیل عامل اکتشافی، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی مورد تحلیل قرار گرفتند.
طبق نتایج حاصل از تحلیل های کارشناسانه و تحلیل های آماری صورت گرفته، بهره گیری از اصولی همچون: در نظر گیری فضا های تجمعی جاذب به عنوان مبدأ و مقصد در بخش های مختلف خیابان، طراحی مناسب جداره، استفاده از عناصر تاریخی و ... می توان در جهت ارتقاء حس سرزندگی در خیابان گام برداشت.
تحلیلی بر نقش سازمان های مردم نهاد در بهبود نظام مدیریت شهری از دیدگاه شهروندان کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی نقش سازمان های مردم نهاد در بهبود نظام مدیریت شهری کلانشهر تهران در شش بعد کالبدی، عملکردی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و پیمایشی بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر تهران و تعداد نمونه 383 نفر انتخاب گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T-Test و تحلیل عاملی تأییدی بوده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که سطح معناداری در تمام ابعاد پایین تر از 05/0 است؛ بنابراین با توجه به نمرات میانگین، سازمان های مردم نهاد در شهر تهران عمدتاً در ابعاد اجتماعی و زیست محیطی نقش بیشتر و در زمینه ابعاد اقتصادی و نهادی نقش کمتری در قالب ارتباط واسطه ای بین مدیریت شهری و شهروندان ایفا کرده اند. در چارچوب روش تحلیل عاملی تأییدی، مقایسه واریانس تبیینی توسط عوامل شش گانه نشان داد که عوامل اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی، کالبدی، اقتصادی و نهادی به ترتیب دارای بیشترین واریانس در تبیین نقش سمن ها در نظام مدیریت شهری کلانشهرتهران هستند. در مجموع 20 عامل اصلی در تبیین نقش سمن ها تأیید شدند؛ بنابراین مشخص شد که سمن ها با توجه به اینکه با شهروندان به طور مستقیم در ارتباط هستند، می توانند مسائل و واقعیت های شهری را به درستی به نظام مدیریت شهری انعکاس دهند؛ برای این منظور پیشنهاد می شود که ابتدا سمن ها با توجه به کارکردهای مختلفی که دارند، به سمن های تخصصی در خصوص مسائل مختلف شهری طبقه بندی شوند و همچنین جایگاه آن ها در نظام مدیریت شهری ارتقاء داده شود.
ارزیابی مؤلفه های مبنایی آمادگی ذهنی-نگرشی خانوارهای شهر کرمان در برابر سوانح طبیعی (زلزله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوانح طبیعی هرساله به بروز خسارات متعدد جانی و مالی می انجامد. آمادگی خانوارها پیش از وقوع زلزله، یکی از ضروری ترین اقداماتی است که به عنوان روشی کارآمد و کم هزینه، خسارات ناشی از زلزله را کاهش می دهد. دلیل این امر، موقعیت ایران و قرارگیری برخی شهرها در نقاط آسیب پذیر است که توجه به ابعاد مختلف مکانی–فضایی، این آسیب پذیری را کاهش می دهد. مطالعه توصیفی و هم بستگی حاضر، با هدف بررسی میزان آمادگی ذهنی–نگرشی خانوارهای شهر کرمان انجام شده است. داده ها با مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی و به کمک ابزار پرسشنامه به دست آمد. جامعه آماری شامل 141،867 خانوار ساکن شهر کرمان است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای ۳۵۰ خانوار است. پس از گردآوری داده ها، با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه، تفاوت میان مناطق در برخورداری از آمادگی ذهنی–نگرشی مشخص شد. هم بستگی میان دو متغیر آمادگی ذهنی-نگرشی و پایگاه اقتصادی–اجتماعی نیز با استفاده از ضریب هم بستگی پیرسون به دست آمد. براساس نتایج، میزان آمادگی ذهنی-نگرشی خانوارهای ساکن در چهار منطقه شهر با هم تفاوت دارد. همچنین میزان آمادگی کم است؛ به طوری که میانگین آمادگی کل خانوارهای نمونه، ۵۵/۵۴ در مقیاس ۲۵ تا ۱۰۲ است که بیشترین و کمترین آن به ترتیب متعلق به خانوارهای منطقه 1 با 88/60 درصد و منطقه 4 با ۷۸/۴۳ درصد است. از سوی دیگر، میزان آمادگی ذهنی-نگرشی خانوارها با پایگاه اقتصادی-اجتماعی هم بستگی دارد؛ یعنی هرچه وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانوارها بهبود یابد، آمادگی ذهنی-نگرشی آن ها بیشتر می شود.
دورنمایی از تغییرات فراوانی روزهای یخبندان در ایران با مدل های گردش عمومی جو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۴۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۲)
571 - 584
حوزههای تخصصی:
شرایط زمستان در معرض تغییرات سریع آب و هواست. این تغییرات می تواند در شاخص های دمایی و بارش نمود پیدا کند.دراین میان، یخبندان، به دلیلتأثیرپذیریمستقیمونمودسریعتأثیراتگرمایش جهانی،بیشترموردتوجهاست. در این پژوهش با استفاده از داده های 44 ایستگاه همدید ایران طی بازه زمانی 1981-2010 و برون داد دو مدل ریزگردانی شده گردش عمومی جو HADCM3 و GFCM21 برای بازه های زمانی 2046-2065 و 2080-2099 تحت سه سناریوی انتشار A2، B1، و A1B اثرات گرمایش جهانی بر تغییرات فراوانی روزهای یخبندان در ایران بررسی شد. نتایج بیانگر این بود که در اقلیم میانی (2046 2065) بر اساس مدل GFCM21 و سناریوهای B1، A1B، و A2 میانگین رخداد سالانه یخبندان در ایران به ترتیب 37، 46، و 41 روز خواهد بود. بر اساس مدل HADCM3 و سناریوهای یادشده، میانگین رخداد سالانه یخبندان به ترتیب 41، 42، و 46 روز است. در دوره 2081-2099، بر مبنای مدل GFCM21، میانگین شاخص یادشده 31، 29، و 43 روز خواهد بود و بر مبنای مدل HADCM3، 33، 28، و 38 روز است. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که در همه ایستگاه های مورد مطالعه تعداد روزهای یخبندان در دهه های آتی رو به کاهش است.
تحلیل نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در توسعه گردشگری بوم گردی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
33 - 47
حوزههای تخصصی:
در صورت عدم برنامه ریزی و مدیریت مناسب، توسعه گردشگری می تواند تأثیرات منفی عمده ای بر توسعه اقتصادی، محیط فیزیکی و ساختار فرهنگی اجتماعی جامعه برجای بگذارد. بر این اساس دستیابی به توسعه گردشگری بوم گردی موفق و پایدار به گونه ای که بتواند به اهداف خود دست یافته و تأثیرات و پیامدهای کمتری برای مقاصد ایجاد نماید نیازمند شناخت ساختارهای و عوامل تشکیل دهنده جوامع میزبان بخصوص عوامل فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذار می باشد. در این تحقیق تلاش شد نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در توسعه گردشگری بوم گردی زنجان مورد بررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق شامل اساتید دانشگاه، کارمندان سازمان میراث فرهنگی، خبرگان حوزه گردشگری و... مشتمل بر 396 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 213 نفر برآورد گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که عوامل فرهنگی با میزان ضریب مسیر 48/0 بر توسعه گردشگری بوم گردی تاثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که این عامل قادر است که 23 درصد از واریانس متغیر وابسته را تببین نماید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که عوامل اجتماعی با میزان ضریب مسیر 38/0 بر توسعه بوم گردی زنجان تاثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که این عامل قادر است که 4/14 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی نماید.
تبیین تحقق فضایی چشم انداز استان فارس بر اساس علیت عدم قطعیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
105 - 116
حوزههای تخصصی:
بررسی اسناد توسعه منطقه ای استان فارس همواره نشان داده است که فاصله بین ایده آل های مطرح شده تا واقعیت های محقق شده بسیار زیاد است و سبب مسئله شدن چگونه فائق آمدن بر عدم قطعیت های پیش روی نیروهای پیشران چشم انداز گردیده است. این پژوهش با هدف شناسایی عدم قطعیت های پیش روی چشم انداز توسعه استان فارس و تعیین چارچوب فضایی حاصل از سناریوهای مختلف به رشته تحریر درآمده است. به این منظور با استفاده از روش خبرگی، از متخصصان امر خواسته شد تا با توجه به چشم انداز توسعه استان فارس به بیان عدم قطعیت ها بپردازند. سپس با مقایسه دو دویی عدم قطعیت ها در تحلیل ساختاری، هفت عدم قطعیت شبکه های آزاد راهی و بزرگ راهی، سرعت زیرساخت های فناوری اطلاعات، حمل و نقل بار هوایی، دسترسی به دریا، تکنولوژی و فناوری و شبکه ریلی به عنوان عدم قطعیت های کلیدی حاصل از این دو روش تعیین گردید. اما بنا به نقش مهم، دو متغیر (مدیریت منطقه ای و منابع آب در تحقق چشم انداز استان فارس) نیز به عنوان عدم قطعیت در نظر گرفته شدند. در مرحله بعد با در نظر گرفتن روندهای چشم انداز توسعه استان در کنار عدم قطعیت های شناسایی شده اقدام به تعیین سناریوهای قوی به کمک تحلیل آثار متقاطع متوازن گردید. نتایج این تحلیل نشان دهنده 21 سناریو قوی در تحقق پذیری چشم انداز است که به سه سناریو کلی تر شامل: عملکرد قوی محلی با چند عملکرد ملی، عملکرد قوی ملی با چند عملکرد بین المللی و عملکرد قوی بین المللی با یک عملکرد ملی تلفیق شد و به ازای هر یک از این سناریوها، راهبردها و شاخص های نظارتی تعریف گردید.
عوامل تأثیرگذار بر ظرفیت توسعه میان افزای شهری کلانشهر اهواز در قالب شاخص های توسعه پایدار شهری با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر ظرفیت سنجی توسعه میان افزا در کلانشهر اهواز است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کارشناسان و متخصصان شهری و مدیران اداره های مرتبط با امور شهری در شهر اهواز که در زمینه توسعه میان افزای شهری فعالیت کرده و دارای تجربه اجرایی در این زمینه هستند، بوده که به صورت تصادفی 100 نفر از بین آنها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ای است که روایی آن به صورت صوری و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. تحلیل داده ها از طریق تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان دادند عوامل اجتماعی (با ضریب 75/0)، اقتصادی (با ضریب 85/0)، زیست محیطی (با ضریب 66/0)، کارکردی عملکردی (با ضریب 55/0) و کالبدی فضایی (با ضریب 78/0) در سطح 99 درصد اطمینان عوامل تأثیرگذار بر ظرفیت توسعه میان افزای کلانشهر اهواز می باشند. همچنین، براساس نتایج بدست آمده می توان گفت کمترین میزان تأثیرگذاری مربوط به متغیرهای کارکردی عملکردی (55/0) بوده و بیشترین تأثیرگذاری ها نیز مربوط به متغیرهای اقتصادی (85/0) و کالبدی فضایی (78/0) هستند. Abstract The purpose of the present study is to be considered as an applied research. The method of this research was like correlation research that specifically was based on the structural equation model. In this study, library studies, papers and research related to the subject of research are used for collecting subject literature and also for another part of information needed, questionnaire and field method are used. In this study, two methods of descriptive statistics (frequency, frequency percentage, mean and standard deviation) and inferential statistics (correlation analysis, regression and structural equation model) were used for analyzing data. In order to increase the accuracy of data analysis, the related software such as SPSS and AMOS have been used. The statistical population of the present study includes experts and urban experts and administrators of city affairs departments in Ahvaz metropolis who have been active in the field of infill urban development and have executive experience in this field. The statistical population of the present study have sampled this community and also data source is used to answer the main research question. The results showed, the impact factor on infill development in Ahvaz metropolis is acquired by five components of economic, social, environmental, functional and physical, namely, the correlation coefficients between the impact assessment and each of the five components are 0, 0.75, 0.66, 0.55 and 0.78, respectively. Referring to standard error estimates, critical ratios, and meaningful levels show that all of these standard estimates are meaningful at 99%. Therefore, based on the results, the most indirect effects on the evaluation of the effective indicators on infill development in the Ahvaz metropolis with the sustainable development approach are related to the observed variables of avoiding displacement of residents during project execution (S6 or X12), Land prices in the target area (E5 or X18), access to the passageway (Ph9 or X8), permitted density (Ph14 or X10), construction cost (E11 or X19), access to urban facilities (Ph1 or X6), Residents income (E2 or X24) and Local Contribution (S2 or X17). Regarding these coefficients, the least effect is on functional variables and the most influences are related to economic and physical variables. It should be noted that the meaningful level for all direct final effects is reported based on standard error and critical ratios. The meaningful levels are for all direct final effects which smaller than 0.01. Therefore, it can be concluded that all direct effects obtained at the 99% confidence level are meaningful.
اثرات رشد هوشمند شهری بر توسعه پایدار اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : رشد هوشمند رویکردی برای توسعه پایدار شهری است که مسائل و مشکلات حاصل از گسترش پراکنده رویی شهری مناطق کلان شهرها را مهار می کند. این رویکرد با سیاست های سطح خرد و کلان، برابری اجتماعی و عدالت محیطی را تقویت می کند، علاوه بر این، جنبه های پایداری را نیز موردبحث قرار می دهد. داده و روش : روش پژوهش از لحاظ نوع توصیفی-تحلیلی و از لحاظ ماهیت کاربردی است. روش گرداوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری جمعیت ساکن منطقه 12 شهر تهران (241475 نفر) است که حجم نمونه برابر با 400 نفر مشخص شد. متغیرهای پژوهش شامل رشد هوشمند شهری در 10 مؤلفه و توسعه پایدار اجتماعی در 8 مؤلفه بوده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های گرایش به مرکز (میانگین) و پراکندگی (انحراف معیار و ضریب پراکندگی) و مدل سازی معادلات ساختاری از رویکرد حداقل مربعات جزئی(PLS) استفاده شده است. یافته ها : یافته ها حاصل از آمار توصیفی از طریق شاخص های گرایش به مرکز و پراکندگی نشان داد که نمره متغیر رشد هوشمند شهری در بین دامنه 51/2 تا 5/3 یعنی تا حدودی مطلوب قرار دارد. همچنین نمره متغیر توسعه پایدار اجتماعی همراه با تمام مؤلفه های آن بر اساس طیف 5 سطحی در بین دامنه 51/2 تا 5/3 یعنی تا حدودی مطلوب قرار دارد. همچنین نتایج در بخش اثرگذاری متغیرهای مستقل بر وابسته با توجه به مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که اثر رشد هوشمند شهری بر توسعه پایدار اجتماعی در سطح ضریب معناداری 005/1 و میزان سطح معناداری315/0 معنا دار نیست. نتیجه گیری : بنابراین برای دست یابی به توسعه پایدار اجتماعی منطقه 12 شهر تهران، باید استراتژی رشد هوشمند را به عنوان راهبرد اصلی در انتظام بخشی به شکل پایدار شهری قرار داد.
سنجش مطلوبیت پیاده مداری بر اساس مؤلفه های کیفی پیاده روی (مطالعه موردی: مرکز تجاری شهرکرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۷
197-221
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها نقش مهمی در حیات مدنی جامعه دارند و می توانند سرزندگی به مناطق مرکزی شهر آورده و مردم را تشویق به حضور داوطلبانه در شهر کند. با ورود اتومبیل به شهرها نقش پیاده در شکل گیری فضاهای شهری کمتر شده و از اهمیت آن کاسته شده است. با توجه به این امر، هدف پژوهش حاضر، سنجش مطلوبیت پیاده مداری در مرکز تجاری شهر کرمان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر شیوه میدانی(پرسش نامه) می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل افراد پیاده رو و ساکن مرکز تجاری شهر کرمان می باشد که به صورت تصادفی، 284 نفر از افراد پیاده رو و ساکن در طول یک هفته و 30 نفر از متخصصین، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پایایی داده ها بوسیله آزمون کرونباخ 818/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام و تی دو نمونه ای مستقل، همچنین جهت اولویت بندی و ضریب اهمیت معیارها، از تکنیک BWM در قالب نرم افزار LINGO استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام حاکی از آن است که مؤلفه فعالیت اجتماعی با بتای 249/ بیشترین تأثیر و مؤلفه ایمنی و امنیت با ضریب بتای 138/ کمترین تأثیر را بر پیاده روی مرکز تجاری شهرکرمان دارد. نتایج تی دو نمونه مستقل نشان می دهد در سطح معناداری (05/0) درصد بین میانگین سنجش وضعیت پیاده روهای مرکزی تجاری از دید دو جامعه افراد پیاده(28/2) و متخصصین(29/2) اختلاف معناداری وجود ندارد و هر دو جامعه وضعیت پیاده مداری مرکز تجاری شهر کرمان را بر اساس مؤلفه های کیفی پیاده روی، در وضعیت نامطلوب سنجیده اند. نتایج مدل BWM نشان می دهد که شاخص ایمنی و امنیت با مقدار 169/0 در رتبه اول و نفوذ پذیری و دسترسی با مقدار 147/0 در رتبه دوم، ساختار، فرم با مقدار 1426/0در رتبه سوم، جذابیت و سرزندگی با مقدار 1422/0در رتبه چهارم، تسهیلات با 138/0مقدار در رتبه پنجم، کاربری های مختلط با مقدار 135/0در رتبه ششم و نهایتاً معیار فعالیت های اجتماعی یا مقدار 123/0در رتبه هفتم قرار گرفت.
تحلیل فضایی اثرات گسترش فیزیکی کلانشهرها بر روستاهای پیرامون (مطالعه موردی: کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
39 - 52
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های انسانی همواره در معرض تحولات اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و کالبدی قرار دارند. در این میان گسترش فیزیکی شهرها و روستاها به سوی یکدیگر سبب الحاق و ادغام سکونتگاه کوچک تر (روستا) در سکونتگاه بزرگتر (شهر) می شود. ادغام روستا در شهر پیامدهای زیادی در روستای ادغامی و شهر بر جای می گذارد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی اثرات گسترش فیزیکی کلانشهر کرمانشاه بر روستاهای پیرامون می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و میدانی به انجام رسیده است. داده های پژوهش شامل داده های اولیه (فرم مصاحبه از گروه نخبگان و متخصصان) و متغیرهای تحقیق به صورت اسنادی و میدانی گردآوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک های DEMATEL و VIKOR استفاده گردید. در این پژوهش سه بعد (اجتماعی، اقتصادی و کالبدی) در 9 شاخص مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مدل DEMATEL نشان داد از میان ابعاد مورد بررسی بعد کالبدی و از میان شاخص های مورد مطالعه شاخص (8C)، (دسترسی به خدمات و امکانات عمومی)، در اولویت قرار دارند. نتایج تحلیل و اولویت بندی روستاهای پیرامون کلانشهر کرمانشاه با توجه به اثرات گسترش فیزیکی با استفاده از مدل مدل VICOR نشان داد روستای نوکان با امتیاز (0.893)، بیشترین تاثیر را پذیرفته است و نسبت به سایر روستاها ارجعیت دارد.
امکان سنجی گردشگری سلامت در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت یکی از انواع گردشگری است که ارزآوری و اشتغال زایی مطلوبی برای کشور میزبان دارد و می تواند به عنوان صنعت پیش ران، صنایع زیردستی را نیز توسعه دهد. مقاله در راستای امکان سنجی گردشگری سلامت تبریز بوده است. سوال اصلی مقاله این است که گردشگری سلامت در کلانشهر تبریز دارای چه نقاط قوت و ضعف و نیز فرصت ها و تهدیداتی است؟ این مقاله با استفاده از روش سوآت انجام شده است و برای مشخص کردن سنجه ها و وزن آن ها از روش پیمایش و طراحی پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 20 نفر از کارشناسان حوزه گردشگری بوده است. برای بررسی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدات گردشگری سلامت در کلان شهر تبریز بر اساس امتیاز در محیط اکسل وارد شده و پس از بررسی نتایج جداول، استراتژی لازم تعیین و به صورت گراف رسم شده است. یافته ها نشان می دهد که تبریز، زیرساخت های لازم را برای گردشگری سلامت، دارا می باشد. یافته دیگر بیانگر این است که استراتژی تدافعی می تواند در توسعه گردشگری سلامت مؤثر واقع شود.
ارزیابی رضایتمندی مسکن مهربراساس شاخص ها و اصول مسکن اجتماعی (موردپژوهی: شهرجدیدپرند،شهرجدیدپردیس)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵
72 - 94
حوزههای تخصصی:
مسکن گروه های کم درآمدجامعه یکی ازمسائلی است که بیش ازسایرابعاد مسکن موردتوجه نظام های اجتماعی ودولت های مرکزی قرارگرفته است.سیاست های مسکن اجتماعی درتمام کشورها ازسابقه طولانی برخورداراست وبرنامه های مبتنی براین سیاست هادرطول دهه های گذشته تغییرات زیادی نموده اند.درایران ازابتدای برنامه دوم توسعه،دولت به تامین مسکن اقشارکم درآمدوفاقد مسکن توجه ویژه داشته است.دربرنامه چهارم نیزسیاست های تامین مسکن درقالب قانون ساماندهی تولیدوعرضه مسکن ودستورالعمل اجرای آن تعیین شده است. یکی ازبندهای قانون مذکور، واگذاری حق بهره برداری اززمین (اجاره 99 ساله اراضی) است که به عنوان طرح مسکن مهرشناخته می شود. باتصویب این قانون،عملاً احداث یک میلیون واحد مسکونی مهردرسراسرکشورآغازگردیدازاین رقم حدود250 هزارواحدبایستی درشهرهای جدید ساخته شوندکه تابه امروزعلیرغم سرمایه گذاری انجام شده توفیق چندانی درپذیرش جمعیت برخوردارنبوده اند. شهرجدیدپرندوپردیس درمحدوده شهری تهران نیزدرزمره شهرهایی قراردارندکه بیشتری حجم مساکن مهر(بالغ بر180هزارواحد مسکن)درآنها ایجاد شده است،که ارزیابی رضایت مندی برنامه درآنها درقالب گروه مداخله (پرند)وگروه کنترل (پردیس)صورت گرفته است. با توجه به اجرا و تکمیل برخی از فازهای آنها، ضروری است با روش های مختلف،میزان موفقیت آنها مورد بررسی قرار گیرد. ازاین رودراین مقاله با استفاده ازروش توصیفی وتحلیلی وتکنیک ارزیابی اثرروسی ومدل آزمون t دو نمونه ای استفاده شده است،که براساس مبانی نظری وتجربی مرتبط بابرنامه ریزی مسکن اقشارکم درآمدوبرنامه ریزی مسکن اجتماعی و ارزیابی اثر میزان رضایت مندی ساکنان دوشهرجدید مورد ارزیابی اثر قرارگرفت، یافته های پژوهش حاکی ازآن است که شاخص های اقتصادی واجتماعی درپرندمعنا داربوده ودرواقع تحت تأثیرنبودبرنامه وشکل درمقابل شاخص های کالبدی درشهرجدیدپردیس وبرنامه معنادارشده است، درواقع به عنوان اثرات خالص برنامه می توان آنهارامطرح نمود. سپس چارچوب توسعه مسکن اجتماعی برای بهبود عملکرد مسکن مهرایجاد شده مطرح شده است. درانتها ضمن مشخص نمودن چارچوب راهبردی به ارائه راهکارهای زمینه مرتبط پرداخته شد. کلید واژگان: رضایتمندی مسکن،مسکن مهر، مسکن اجتماعی، ارزیابی اثرات برنامه،مسکن مهر پرند،مسکن مهر پردیس