فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری بخشی از شهرهای امروزی هستند که با مشکلات عدیده ای در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، محیطی و مدیریتی مواجه اند. افت منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی های کارکردی و کالبدی این بافت ها به همراه افت شدید کیفی محیط شهری از جمله دلایلی است که سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری را مجاب به ارائه راهبردهای نوینی در مواجهه با مسائل و مشکلات این بافت ها کرده است. در این چارچوب، متأخرین و پذیرفته ترین رویکرد مداخله در ساماندهی بافت های فرسوده، بازآفرینی معرفی شده است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت های ناکارآمد، شهر بهبهان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی – تحلیلی و داده ها و اطلاعات پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از 18 نفر از خبرگان و متخصصان شهری به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس 28 متغییر مؤثر بر بازآفرینی بافت های فرسوده شهر، شناسایی و با نرم افزار MICMAC مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است که از میان 28 نیروی پیشران، توانمندسازی ساکنین، تخصیص اعتبارات مالی در قالب وام مسکن، ترویج و بسط تاب آوری شهری، مشارکت دادن مردم و گروه های ذینفع در تصمیمات، رعایت اصول و ضوابط شهرسازی، ایجاد ظرفیت جهت افزایش درآمد ساکنین بافت، توجه به بناهای باارزش قدیمی، بسترسازی جهت ورود بخش خصوصی جزو پیشران های کلیدی تأثیرگذار بر آینده بازآفرینی بافت فرسوده شهر بهبهان هستند.
رابطه درون و بیرون خانه به روایت ساکنین زن؛ مطالعه موردی: خانه های بافت میانی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر الگوهای کالبدی مؤثر بر شکل گیری رابطه مناسب میان درون و بیرون خانه مورد سؤال است. این الگوها کمک می کنند که ضمن حفظ حریم های درونی خانه، این مکان به بستر پیرامونی اش پیوند بخورد. ازآنجاکه میزان مطلوب رابطه درون خانه با بیرون تا حد زیادی به شیوه زندگی ساکنین مربوط می شود؛ پژوهش به یک حوزه مکانی-فرهنگی خاص یعنی بافت میانی شهر کرمانشاه محدود شده است. علت انتخاب این بافت، برخورداری اغلب خانه های بافت میانی از شرایط کالبدی تقویت کننده رابطه درون و بیرون برآمده از بررسی منابع مکتوب و جریان داشتن زندگی در این خانه ها است که از سویی امکان مطالعه هم زمان رفتار و کالبد را فراهم کرده و از سوی دیگر تعمیم پذیری نتایج به محیط های مسکونی با شیوه زندگی مشابه را افزایش می دهد. همچنین نسبت نزدیک زنان به خصوص زنان خانه دار با خانه سبب شده سؤال از دریچه روایت ساکنین زن، به پاسخ نزدیک گردد. روش پژوهش: راهبرد پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. جمع آوری داده ها از طریق انجام مصاحبه باز با 16 نفر از زنان خانه دار ساکن 9 خانه از خانه های بافت میانی کرمانشاه، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته است. پس از تطبیق دادن کدهای اولیه حاصل از مصاحبه ها با نقشه های برداشت شده از خانه ها و مقوله بندی کدها بر اساس چهارچوب نظری پژوهش، نتایجی در پاسخ به سؤالات به دست آمده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد، رابطه مناسب درون و بیرون خانه برای زنان ساکن در بافت میانی شهر کرمانشاه، رابطه ای است که کنترل نوع و میزان آن در اختیار ساکنین خانه باشد؛ بنا بر این هرقدر در خانه ای فضاها ازنظر میزان ارتباط با بیرون متنوع تر باشند، آن خانه در شکل دادن به رابطه مطلوب درون با بیرون کارآمدتر است. نتیجه گیری: در خانه های موردبررسی سه سطح از ارتباط میان فضاهای درونی با بیرون دیده می شود. همچنین دو دسته الگوی کالبدی یعنی «لایه بندی فضایی» و «پنجره ها» به تحقق رابطه مطلوب میان درون و بیرون کمک می کنند؛ «لایه بندی فضایی» به معنای قرارگیری بخش های خصوصی خانه (اتاق خواب و نشیمن) در عمق و طبقات بالاتر و هم جوار شدن دیگر فضاهای خانه با معبر است. همچنین «پنجره های» هم جوار با بیرون، در مقیاس خرد بر کیفیت رابطه درون و بیرون تأثیرگذارند. علاوه بر این به واسطه حضور بلندمدت زن (مادر) در آشپزخانه این فضا به قلب خانه تبدیل شده و نوع و میزان ارتباط آن با بیرون تا حد زیادی تعیین کننده نوع و میزان ارتباط خانه با بیرون است.
بررسی تأثیر توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری زلزله بر مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
123 - 132
حوزههای تخصصی:
مقابله با مخاطرات طبیعی و جلوگیری از آسیب های ناشی از آن ها یکی از پراهمیت ترین چالش ها در تمامی کشورها مخصوصاً کشورهایی که ازلحاظ جغرافیایی بیشتر در معرض مخاطرات طبیعی هستند است و کشورها دائم در حال پیدا کردن راهی برای مقابله بهتر و پیشگیری از این مخاطرات هستند.
در این پژوهش برای گردآوری داده از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و با استفاده از روش توصیفی از نوع علی به دنبال بررسی تأثیر توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری زلزله بر مدیریت بحران است که در ابتدا مقدمه ای در رابطه با خطرپذیری گفته شده، سپس به تعاریف متغیرها و مبانی نظری مرتبط با مدیریت بحران و خطرپذیری و عواملی که بر خطرپذیری مؤثر است پرداخته شده است.
پیشینه ها و نقاط افتراق و اشتراک تحقیقات قبلی با پژوهش حاضر بررسی شده است و با استفاده از آزمون های همبستگی و رگرسیون فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق بررسی و تحلیل شد.
در پایان می توان نتیجه گرفت با توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری می توان سطح و کیفیت مدیریت بحران را بالا برده و در برابر آسیب های زلزله مقاوم تر شد. همچنین توسعه خطرپذیری موجب می شود از به وجود آمدن بحران در مواقعی که زلزله رخ می دهد جلوگیری کرده و تلفات جانی و آسیب های مالی را کاهش داد.
نتایج به دست آمده از تحلیل فرضیه فرعی اول نشان می دهد توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری باعث آمادگی بیشتر و بهتر در برابر زلزله و همچنین اطلاع سریع تر از وقوع زلزله خواهد شد. با تحلیل فرضیه فرعی دوم نیز مشخص شد که توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری باعث مقابله بهتر در زمان وقوع زلزله و جلوگیری از تبدیل شدن آن به بحران خواهد شد و همچنین باعث کاهش تلفات و رسیدگی بهتر تیم های امدادی می شود. با تحلیل فرضیه فرعی سوم نیز مشخص شد که توسعه دانش و فناوری کاهش خطرپذیری زلزله موجب بالا رفتن کیفیت اقدامات بازسازی و بازتوانی و همچنین بالا رفتن سرعت برگشت جامعه به حالت قبل از وقوع حادثه می شود.
بررسی انتخاب وسیله سفر به بیمارستان بر اساس ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی (نمونه موردی: مرکز شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشورهای درحال توسعه، نیاز ضروری به سیستم حمل ونقل مناسب برای دسترسی بهتر همواره احساس می شود. شرایط بهینه دسترسی و سفر سریع، ایمن و راحت به کاربری های بهداشتی- درمانی را می توان با آنالیز سیستماتیک و نظام مند زیرمجموعه های حمل ونقل مانند رفتار انجام داد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ویژگی های اجتماعی اقتصادی افراد در انتخاب وسیله های سفر درون شهری به بیمارستان است. پژوهش حاضر با هدف کاربردی از روش تحقیق توصیفی تحلیلی در ساخت مدل الگوی انتخاب وسیله سفر به بیمارستان در منطقه مرکزی شهر شیراز (منطقه 1) استفاده می کند. پاسخ دهندگان، افراد مراجعه کننده به بیمارستان های این منطقه هستند. هر وسیله یک متغیر وابسته محسوب می شود درحالی که ویژگی های اجتماعی-اقتصادی متغیر مستقل هستند که شامل سن، جنسیت، تحصیلات، درآمد و مالکیت خودرو است. انتخاب وسیله های مختلف در سفر به بیمارستان توسط پاسخ دهندگان نیز شامل اتوبوس، مترو، موتور، تاکسی و خودروی شخصی است. پرسش نامه های پر شده توسط مراجعین بیمارستان جهت جمع آوری داده های پژوهش در نرم افزار spss، با استفاده از مدل چندگزینه ای جایگاهدت، مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سفر اول انتخاب خودرو با مالکیت خودرو رابطه مستقیم دارد و مقدار ضریب بتا نشان می دهد در صورت مالکیت خودرو سفر با خودرو 8 برابر می شود. استفاده از تاکسی با سن زیر 20 سال و عدم مالکیت خودرو و انتخاب موتور نیز با سن زیر 20 سال رابطه مستقیم دارد. استفاده از اتوبوس با رده سنی بین 21 تا 50 و تحصیلات زیر دیپلم دارای رابطه معنادار است. سفر با مترو نیز با درآمد زیر 2 میلیون تومان رابطه مستقیم دارد و بر اساس ضریب بتا، تعداد سفرها حدود 9 برابر می شود. به طورکلی، حمل ونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس وسیله های محبوب در دسترسی به بیمارستان نیستند و کاربری زمین، ویژگی های اجتماعی- اقتصادی را تحت تأثیر قرار می دهد که می تواند در برنامه ریزی و سیاست گذاری های شهری بسیار مؤثر باشد و نیز به صورت کلی و بر اساس رفتار سفر به بیمارستان به سایر نواحی جغرافیایی تعمیم داده شود. واژگان کلیدی: وسیله سفر، خودرو، بیمارستان، مدل جایگاهدت، شیراز [1]. نویسنده مسئول: این مقاله مستخرج از رساله دکتری شهرسازی نگارنده اول که به راهنمایی نگارندگان دوم و سوم و مشاوره نگارنده چهارم در حال انجام است یا به انجام رسیده است. عنوان رساله درج گردد.
ارزیابی ساختار فضایی شهر از منظر توسعه ی الگوی چندهسته ای (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ساختار فضایی شهر تحت تأثیر نیروهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، کالبدی، تکنولوژی و مدیریتی به شکل های مختلفی نمایان می گردد و دو الگوی تک هسته ای و چندهسته ای از مشهودترین این ساختارها می باشد. در این بین، ساختار فضایی و توسعه ی شهری چندهسته ای به دلیل تعدد مراکز می تواند ساختارهای نسبتاً یکنواخت، متعادل و همگن را در سطح شهر شکل دهد و فعالیت ها و جمعیت را به نوع مناسبی توزیع کند. هدف پژوهش: با توجه به اهمیت الگوی ساختار فضایی چندهسته ای علی الخصوص برای شهرهای بزرگ با جمعیت بالا و فعالیت های متنوع و پیچیده، هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ساختار فضایی کلان شهر تبریز از منظر توسعه ی الگوی چندهسته ای می باشد.روش شناسی تحقیق: روش تحقیق در پژوهش حاضر کمی با ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد که در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش توزیع عملکردها از روش مدل ضریب مکانی (LQ) و رگرسیون جغرافیایی وزنی و در بخش رشد جمعیتی از روش نرخ رشد استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل کلان شهر تبریز می باشد.یافته ها و بحث: یافته های تحقیق نشان می دهد که ساختار فضایی کلان شهر تبریز در حال حاضر به صورت دو قطبی قابل مشاهده بوده و منطقه ی مرکزی (منطقه 8) و شرق شهر (منطقه 2 و بخشی از منطقه 1) بیشتر عملکردها را به خود اختصاص داده اند. با این حال، با توجه به گسترش عملکردها در شمال شهر و با برنامه ریزی مناسب و توزیع متناسب عملکردها در مناطق دیگر (جنوب و غرب) می توان مقدمات ساختار فضایی و توسعه ی شهری چندهسته ای را در کلان شهر تبریز فراهم نمود.نتایج: نتایج حاکی از آن است که مرکزگریزی در کلان شهر تبریز کاملاً مشهود بوده و هسته های جمعیتی جدید در بخش های شرقی، شمالی و غربی در حال افزایش می باشند.
تحلیل اثرات پروژه بین المللی ترسیب کربن با رویکرد توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: شهرستان اسفراین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
163 - 182
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پروژه بین المللی ترسیب کربن در زمینه مسائل مربوط به منابع طبیعی، جذب کربن و توسعه فضای سبز و حفظ منابع طبیعی با مشارکت همه جانبه مردم محلی می باشد که دارای ابعاد مختلف می باشد.هدف: بر این اساس هدف از این تحقیق، تحلیل اثرات توسعه ای پروژه ترسیب کربن با رویکرد توسعه پایدار روستایی در شهرستان اسفراین است.روش شناسی: نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل جامعه آماری تحقیق شامل 8 روستا است که کل خانوار آن تحت پوشش پروژه ترسیب کربن در شهرستان اسفراین می باشد. لذا براساس فرمول کوکران و ضریب اطمینان 0.95 تعداد 244 نفر سرپرست خانواده به عنوان نمونه به صورت تصادفی بین خانوارهای روستایی انتخاب شدند. دادها نیز از طریق پرسشنامه ساختاریافته جمع آوری گردید.قلمرو جغرافیایی پژوهش: روستاهای محل اجرای پروژه ترسیب کربن در شهرستان اسفراین می باشد.یافته ها و بحث: تحلیل داده ها نشان داد که دستیابی به نتیجه مطلوب بر اساس آزمون تحلیل واریانس، برابر نبوده و تفاوت بین رضاتمندی از ابعاد طرح وجود دارد. بطوریکه طرح ترسیب کربن در اقتصاد منطقه تاثیر مطلوبی نداشته، اما در ابعاد اجتماعی (مانند توانمندسازی، مشارکت طلبی، کاهش سطح مهاجرت) و زیست محیطی(حفظ محیط زیست، تقویت مراتع، استفاده بهینه از منابع) نسبتا مطلوب بوده است.نتیجه گیری: مردم محلی بر اساس اهداف طرح، از نتایج اقتصادی آن رضایت کامل را ندارند و نتوانسته است در معیشت خانوار تاثیر چشمگیری داشته باشد. لذا ضرورت توجه به ابعاد اقتصادی طرح برای موفقیت های بعدی بسیار مهم می باشد.
پهنه بندی آسیب پذیری شبکه توزیع برق در برابر مخاطره طبیعی سیل (مورد مطالعه: حوضه بهدان، شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
87 - 108
حوزههای تخصصی:
بر اساس گزارش شرکت توزیع برق استان خراسان جنوبی تقریباً تمامی روستاهای استان از نعمت برق و خدمات مرتبط برخوردارند. در این تحقیق با توجه به اینکه تراکم آبادی ها و همچنین مراکز صنعتی و خدماتی و به تبع آن شبکه توزیع برق در حوضه آبریز شاهرود بیرجند نسبت به سایر حوضه های استان بیشتر است از طرفی، با توجه به آسیب های وارد شده به دکل ها و تیرهای انتقال شبکه برق در سنوات گذشته، پهنه بندی آسیب پذیری شبکه توزیع برق در برابر مخاطره طبیعی در حوضه آبخیز بهدان به عنوان نمونه برای اجرای مدل و برآورد خسارت های احتمالی موردبررسی قرار گرفته شده است. برای انجام تحقیق حاضر در ابتدا نقشه پایه ها و شبکه 20 کیلوولت و سایر تأسیسات شرکت توزیع برق اخذ شد، با استفاده از نقشه های توپوگرافی و تطبیق آن با شبکه توزیع برق مسیل های تأثیرگذار مشخص شدند. با توجه به عدم وجود ایستگاه هیدرومتری در محدوده مطالعاتی، دبی سیلابی حوضه موردمطالعه با استفاده از روش تجربی-تحلیلی تعیین گردید. برای تعیین پهنه های سیلاب ابتدا با استفاده دستگاه DGPS پروفیل عرضی مسیل ها برداشت شد. با استفاده از دستگاه پهپاد فتوگرامتری اقدام به برداشت تصاویر و تهیه مدل ارتفاع رقومی شد. سپس مدل ارتفاع سیلاب 100 ساله در هر زیر حوضه با استفاده از نرم افزار Hec Ras تعیین و با استفاده از افزونه Hec Geo Ras پهنه سیلاب مشخص گردید. درنهایت تأسیسات مربوط به شرکت توزیع برق در معرض آسیب سیلاب و هزینه های احتمالی ناشی از سیل برای یک حوضه معرف محاسبه گردید.
سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی شهری و رضایت مندی از آن در سکونتگاه های غیررسمی شمال تبریز (مطالعه موردی: محله احمدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی رضایت مندی از کیفیت زندگی شهری در میان ساکنین سکونتگاه های غیررسمی بیش از ساکنین سایر مناطق شهری اهمیت می یابد. چرا که ساکنین سکونتگاه های خودروی شهری غالباً جزو اقشار آسیب پذیرتر اجتماعات شهری محسوب می شوند. باتوجه به اهمیت ارزیابی ابعاد و شاخص های کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی، هدف از انجام این تحقیق، سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی شهری و رضایت مندی از آن در سکونتگاه های غیررسمی شمال تبریز با مطالعه موردی محله احمدآباد می باشد. پژوهش حاضر، از حیث هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و مشاهده میدانی بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پرسش نامه و آزمون های فریدمن، کروسکال والیس و مان ویتنی بهره گیری شده است. به منظور گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و بلوک های آماری سال 1395 کلانشهر تبریز بهره گیری شد. ضریب پایایی پرسشنامه 0/836 برآورده شد. حجم نمونه هم براساس فرمول کوکران 371 نفر از ساکنین سکونتگاه های غیررسمی محله احمدآباد تبریز را شامل شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار SPSS16 انجام پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین ابعاد رضایتمندی از کیفیت زندگی شهری، بعد اقتصادی در رده نخست قرار دارد. همچنین در میان شاخص های رضایت مندی از کیفیّت زندگی شهری، شاخص درآمد ماهیانه سرپرست خانوار در رده نخست قرار دارد. در نهایت می توان گفت میزان رضایت مندی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی محله احمدآباد کلانشهر تبریز از کیفیت زندگی شهری، پایین تر از حد متوسط می باشد.
India-Iran Relations in the Evolving Indo-Pacific: A Contemporary Geopolitical Analysis of Strategic Ambitions and Emerging Alliances(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
303 - 324
حوزههای تخصصی:
The Indo-Pacific region has become increasingly central to global politics, reflecting significant shifts in geopolitical dynamics. This paper investigates the evolving relationship between India and Iran, focusing on their strategic ambitions and the broader geopolitical implications within the Indo-Pacific context. Key attention in the study has been given to the strategic importance of Chabahar Port, which serves as India's crucial gateway to Afghanistan and Central Asia, enhancing its connectivity and influence in the region. Additionally, the paper explores India's participation in emerging alliances, analyzing both the challenges and opportunities these partnerships present. The study has incorporateed SPSS regression analysis, examining the factors influencing India's strategic decisions and the impact of its alliances on regional stability and prosperity. By employing this statistical approach, the paper quantitatively assesses the correlations between various geopolitical and economic variables, offering a nuanced understanding of India's strategic posture with Iran in the Indo-Pacific region.
تعیین مناطق بحرانی تغییر کاربری اراضی از روشهای سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای، مطالعه موردی: شهر بندر عباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳
43 - 66
حوزههای تخصصی:
در طول زمان، الگوهای پوشش زمین و کاربری اراضی شهرها و روستاها دستخوش تغییر و دگرگونی های اساسی میشوند و عوامل انسانی و طبیعی باعث این تغییر و تحولات بدین ترتیب تحقیق حاضر با هدف شناسایی نقاط بحرانی تغییرات کاربری اراضی شهر بندرعباس با استفاده از روشهای آشکارسازی تغییرات اراضی شهری از قبیل روشهای تفریق تصاویر، تقسیم تصاویر (شاخص NDVI )آنالیز مؤلفه های اصلی و طبقه بندی حداکثر شباهت (MLC) بر روی تصاویر TM سال 1990 و OLI سال 2020 شهر بندرعباس انجام شده است. نقشه های کاربری اراضی در پنج طبقه صخره، اراضی بایر، مناطق مسکونی، پوشش گیاهی شهری و اراضی مرطوب تولید شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کاربری اراضی بایر در سال 2020 نسبت به سال 1990 کمتر شده و بیشترین تغییر این نوع کاربری به مناطق مسکونی در قسمتهای شمالی و شمال شرقی شهر بندرعباس می باشد. همچنین، قسمتهایی از اراضی بایر به فضاهای سبز تبدیل شده است به طوری که فضای سبز از 9/2 کیلومتر مربع در سال 1990 به 11/22 کیلومتر مربع در سال 2020 تغییر یافته است. بنابراین، تغییر کاربری مربوط به اراضی بایر به صورت منفی و در رابطه با فضای سبز به صورت مثبت بوده است. در بخش اراضی مرطوب، در بندر شهید باهنر تغییراتی در قسمت غربی اسکله به وجود آمده است. همچنین، نقشه پهنه های ناپایدار و بحرانی شهر بندرعباس براساس مدل FANP را نشان می دهد که براساس آن، تنها4/5 کیلومترمربع از محدوده موردمطالعه مناسب بوده و در مقابل 8/191 کیلومترمربع وضعیت نامناسب داشته است.پوشش اراضی شامل انواع بهره برداری از زمین به منظور رفع نیازهای گوناگون انسان است.
ارزیابی اثرات سیاست های دولت در توسعه ی اقتصادی مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان آستارا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
لازمه ی رسیدن به توسعه ی ملی، ارتقاء سطح توانمندی های جوامع روستایی در بخش اقتصادی است. در این راستا، ارزیابی سیاست های موجود در راستای توسعه ی اقتصادی جوامع روستایی ضروری تلقی می گردد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر سیاست های دولت بر توسعه ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا با تأکید بر برنامه های چهارم و پنجم توسعه نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل روستایی استان گیلان و شهرستان آستارا بوده که با استفاده از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 70 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. همچنین در راستای تحلیل اطلاعات از آزمون های تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی و لگاریتمی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میزان اشتغال در طول برنامه های چهارم و پنجم توسعه در روستاهای شهرستان آستارا روند صعودی، هرچند با شیب کند، داشته است. همچنین مراکز تجاری-صنعتی تحت حمایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با رشد 56/26 درصدی طی برنامه ی چهارم و رشد قابل ملاحظه ی 7/155 درصدی در طی برنامه ی پنجم توسعه روبه رو بوده است. صنایع غذایی روستایی نیز طی دوره ی چهارم توسعه افزایش 5/87 درصدی را داشته است که این مقدار در طول برنامه ی پنجم توسعه نیز همچنان روند رو به رشد ولی با شیب کمتر را نشان می دهد. از طرفی بررسی 5 سیاست عمده در طول هرکدام از برنامه های چهارم و پنجم نشان می دهد که تأثیر برنامه ی پنجم بر توسعه ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا به مراتب بیشتر بوده است.
سازوکارهای انتقال رطوبت دریای عرب در خشکسالی ها و ترسالی های فراگیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر اساس یک آستانه فضایی، خشکسالی ها یا ترسالی هایی که حدود 75 درصد و بیشتر ایستگاه های مطالعه شده (63 ایستگاه همدید) را در دوره سرد سال (اکتبر-آوریل) و در بازه زمانی 31 ساله (2016-1986) درگیر خود کرده بودند به عنوان خشکسالی ها یا ترسالی های فراگیر تعریف شدند. در این پژوهش از متغیرهای شبکه بندی جوّی همچون ارتفاع ژئوپتانسیل، چرخندگی نسبی، پوشش ابر پایین، پوشش ابر میانی و پوشش ابر بالا (اخذ شده از تارنمای مرکز اروپایی پیش بینی های میان مدت جوّی ECMWF) استفاده و سازوکار های مختلف انتقال رطوبت دریای عرب در زمان وقوع خشکسالی ها و ترسالی های فراگیر ایران نیز بررسی شده است. نتایج نشان داد که در هر فصل الگوهای خاصی در انتقال رطوبت این دریا نقش دارد. در فصل پاییز تأخیر در جابه جایی جنوب سوی کم ارتفاع مونسونی جنوب آسیا باعث می شود که انتقال رطوبت این دریا به داخل ایران مختل و درنهایت، منجر به خشکسالی های فراگیر ایران شود. در فصل زمستان زمانی که پرارتفاع حرارتی آسیایی در قوی ترین حالت خود قرار می گیرد، زبانه غربی آن گسترش و با پرارتفاع دینامیکی اقیانوس اطلس، کل آسیای مرکزی، خاورمیانه و شمال آفریقا را فرا می گیرند. در این شرایط پرارتفاع مستقر بر روی شبه جزیره عربستان، موقعیت غربی تری به خود می گیرد که این موقعیت جدید ازطرفی، باعث اختلال انتقال رطوبت دریای عرب به داخل ایران می شود و از طرف دیگر، زمستان های خشک فراگیر را برای ایران به وجود می آورد. در فصل بهار کم ارتفاع تبت و پرارتفاع اقیانوس اطلس مهم ترین بازیگران اقلیم جنوب غرب آسیا هستند. تقویت زبانه غربی کم ارتفاع فلات تبت و گسترش آن بر روی نیمه شرقی دریای عرب باعث جابه جایی غرب سوی پرارتفاع مستقر بر روی عربستان می شود که نتیجه آن خشکسالی های فراگیر برای ایران خواهد بود.
Regional Comprehensive Economic Partnership (RCEP) as Geopolitical Strategy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
1 - 22
حوزههای تخصصی:
The Regional Comprehensive Economic Partnership (RCEP) is a ground-breaking free trade agreement that encompasses fifteen Asia-Pacific nations, including significant economies such as China, Japan, South Korea, and Australia. The Regional Comprehensive Economic Partnership (RCEP), which was signed in 2020, is one of the most significant free trade agreements in the world. It is comprised of 15 nations, including the ASEAN countries. The primary objective of the paper is to investigate the RCEP as a geopolitical strategy, examining its formation and significance, as well as elucidate on the issues and challenges associated with its implementation in order to effectively promote global trade and regional stability. This article also examines the strategic benefits that are crucial to RCEP member’s interests and the motivations that underlie their participation. The paper employs a doctrinal legal approach to analyse the strategic significance, implications, and formulation of the RCEP. The results indicate that the RCEP substantially improves regional economic integration, reduces economic dependencies, and decreases susceptibility to external trade conflicts. China’s leadership in RCEP, which establishes it as a central participant in regional trade and counters Western influence, supports the Belt and Road Initiative. The agreement enhances intra-regional trade, reduces Western leverage, and cultivates a collaborative framework that transforms the geopolitical landscape of the Asia-Pacific region.
کاربرد تصاویر ماهواره ای سنتینل -2 و لندست -8 و مقایسه کارایی آن ها در برآورد کلروفیل آ در خلیج گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
117 - 131
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات به وجود آمده در شرایط کیفی آب در خلیج گرگان به ویژه در دهه اخیر، هدف از انجام این مطالعه بررسی کاربرد تصاویر ماهواره ای سنتینل-2 و لندست 8 و مقایسه کارایی آن ها در برآورد کلروفیل آ در این منطقه می باشد. بدین منظور، ابتدا تصاویر ماهواره ای خلیج گرگان از ماهواره های سنتینل-2 و لندست-8 از فروردین 1400 تا 29 مرداد 1401 تهیه و آماده سازی 29 تصویر شامل تصحیح اتمسفری، جداسازی پهنه آبی، پردازش تصاویر انجام شد. سپس نقشه های غلظت کلروفیل آ بر اساس واحد میلی گرم بر مترمکعب با استفاده از مدل های NDCI،D05،M09 و T07 در نرم افزار ENVI به دست آمد و با داده های میدانی در ایستگاه های بندر ترکمن، نوکنده و بندرگز مقایسه شدند. نتایج نشان داد که مدل NDCI و M09 در برآورد غلظت کلروفیل آ همبستگی خوبی با داده های میدانی داشتند. بر اساس تحلیل تصاویر ماهواره سنتینل-2 در مقایسه میان مدل ها، بالاترین میزان ضریب همبستگی (R) با داده های میدانی در مدل NDCI، برابر با 633/0 بود که کمترین خطای میانگین ریشه مربعات (8/8 میلی گرم بر مترمکعب) را داشتند. بر اساس تحلیل تصاویر ماهواره لندست-8 در مقایسه میان مدل ها، بالاترین ضریب همبستگی (R) با داده های میدانی در مدل M09 و برابر با 743/0 به دست آمد که کمترین خطای میانگین ریشه مربعات را به میزان 33/2 میلی گرم بر مترمکعب را داشت. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که بر اساس تصاویر ماهواره سنتینل-2، مدل NDCI و بر اساس تصاویر ماهواره لندست، مدل M09 جهت تخمین کلروفیل آ در خلیج گرگان کارایی قابل قبولی دارند.
بررسی موقعیت مرزی ایران در حوزه خلیج فارس و نقش آن در رویکرد آلمان به این کشور طی جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت مرزی یک دولت می تواند نقش اثرگذری در شکل دهی به مناسبات خارجی آن داشته باشد. دسترسی به آبراهها، مناطق تجاری و راههای مواصلاتی از جمله مواردی است که اهمیت جغرافیای یک منطقه را از نظر مرزی و سیاسی تحت تأثیر قرار می دهد و این مسأله در شرایط حساس بین المللی مانند جنگ که کشورهای درگیر آن هر کدام به دنبال نفوذ و منافع خاص خود هستند، بیشتر حائز اهمیت است. ایران مقارن جنگ جهانی اول از چنین موقعیتی برخوردار بود و مورد توجه دولتهای متفقین(انگلیس-روسیه) و متحدین(عثمانی- آلمان) قرار گرفت. بررسی موقعیت مرزی ایران در حوزه خلیج فارس و نقش آن دررویکرد آلمان به این کشور طی جنگ جهانی اول موضوع این پژوهش می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد که مرزهای زمینی و آبی ایران به واسطه خلیج فارس، اروند رود و همجواری با کویت و عراق به دلیل راه آهن برلین -بغداد از دلایل توجه اقتصادی، سیاسی آلمان به ایران بوده همچنین همجواری با افغانستان دلیلی دیگر بر حضور سیاسی آلمان در ایران طی جنگ جهانی اول می باشد.
تحلیلی بر نیرو محرک های زمان کوچ بهره برداران عشایری (مطالعه موردی: عشایر کرد خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زندگی بر مبنای کوچ و مرتعداری نوعی خاص از معیشت در مناطق خشک و نیمه خشک جهان محسوب می گردد. این روش زندگی دارای سابقه طولانی در ایران است که متناسب با شرایط اقلیمی شکل گرفته است. در سده اخیر تحولات در شیوه زندگی جوامع عشایری بی نظمی در کوچ عشایر و به تبع آن ورود زودهنگام دام به مراتع و تخریب آن را به دنبال داشته است.هدف پژوهش: هدف این تحقیق شناخت نیرو محرک های موثر بر زمان کوچ بهره برداران عشایری در مراتع شاه جهان اسفراین است.روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها برای پاسخگویی به سؤالات تحقیق، به صورت پیمایشی (داده های اولیه) و ابزار مورد استفاده پرسشنامه های محقق ساخته است. جامعه آماری تحقیق حاضر، بهره برداران عشایری سه طایفه باچوانلو، میلانلو و قهرمانلو می باشند. براساس فرمول کوکران، تعداد 135 بهره بردار عشایری برای تکمیل پرسشنامه انتخاب گردیدند. در گام بعدی با مراجعه به بهره برداران عشایری در محل زیست بوم عشایری اقدام به تکمیل پرسشنامه ها شد. جهت تحلیل عوامل و نیروهای موثر بر زمان کوچ عشایر از آزمون تی تک نمونه ای، آزمون تحلیل عاملی و به منظور مقایسه عوامل موثر در طوایف مختلف از آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شده است.قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمروی این پژوهش زیست بوم بهره برداران عشایری سه طایفه قهرمانلو، باچوانلو و میلانلو واقع در استان های گلستان و خراسان شمالی می باشد.یافته ها و بحث: براساس نتایج تحقیق از دیدگاه عشایر عامل " کاهش بارندگی و خشکسالی های پی در پی"، "گرمای زودرس در قشلاق" و "ناکافی بودن علوفه در مراتع قشلاقی"، مهمترین عوامل کوچ زودهنگام عشایر محسوب می شوند، همچنین سه عامل "تعیین تاریخ کوچ از سوی دولت با هماهنگی بهره برداران"، "وجود علوفه مرغوب در قشلاق" و "وجود مقدار زیاد علوفه در قشلاق"، مهمترین عوامل کوچ بهنگام عشایر محسوب می شوند.نتایج: براساس نتایج تحقیق می توان تغییر شرایط اقلیمی را به عنوان مهمترین نیروی محرک کوچ زودهنگام عشایر در منطقه شاه جهان اسفراین به شمار آورد.
مؤلفه های پایش مناقشه و همکاری در حوضه های آبریز فرامرزی و پیاده سازی آن در حوضه آبریز دجله و فرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
268 - 306
حوزههای تخصصی:
پایش همکاری و تعارضات در حوضه های فرامرزی جهت مدیریت پایدار منابع آبی مشترک و امنیت منطقه ای ضروری می باشد. بخصوص اینکه تغییراقلیم، توسعه طرح های آبی و عدم توازن قدرت بین کشورهای ساحلی بستر را برای تشدید مناقشات در این حوضه ها مهیاتر نموده است. واقعیتی که پایش پویای وضعیت مناقشات و همکاری را ضرورت می بخشد. مقاله حاضر تلاش دارد تا روش شناسی را بدین منظور ارائه دهد و برای تشریح آن، حوضه فرامرزی دجله و فرات به عنوان منطقه مطالعاتی درنظر گرفته شده است. بدین منظور، مؤلفه هایی برای توسعه چنین سامانه هایی احصاء شدند که مهم ترین آنها عبارت بودند از: الف) درک صحیح از مسائل حوضه و محرک های داخلی و خارجی مؤثر بر مناقشه و همکاری، ب) پایش طرح های توسعه و تبعات آنها بر موافقت نامه ها و یا مغایرت آنها با کنوانسیون های بین المللی، ج) پایش رسانه و گفتمان مسئولین کشورها و د) پایش نحوه فعالیت کمیته های فنی مشترک و بعضاً فراتر از آن، «شوراهای عالی همکاری راهبردی» بین کشورها. در نهایت، نمایش مجموعه اطلاعات فوق با استفاده از ابزارهای استانداردی مانند مقیاس های BAR و iBAR یا ماتریس TWINS. قطعاً عملیاتی شدن این سامانه ها یک کار میان رشته ای است که نیازمند تعامل متخصصان مختلف مانند حوزه های روابط بین الملل، مهندسی منابع آب و علوم سیاسی می باشد.
تحلیل اثرات تنوع معیشتی بر روی تاب آوری خانوارهای روستایی در مواجه با تغییرات آب و هوایی مطالعه موردی: روستاهای پیرا شهری شهر دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت تنوع معیشتی و اثرات آن برافزایش تاب آوری روستاهای موردمطالعه است. روش پژوهش: نوع تحقیق کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی، تحلیلی می باشد. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، T تک نمونه ای و تحلیل مسیر) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستاهای پیرا شهر شهر دهدشت می باشد. برای تعیین حجم نمونه روستاها به صورت تصادفی از فرمول کوکران 21 روستا تعیین گردیده است، روستاهای انتخاب شده دارای 3538 خانوار می باشد. برای محاسبه حجم نمونه در بین خانوارها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 358 نمونه انتخاب و نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد، بین تنوع معیشتی و تاب آوری خانوارهای روستایی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد، بر اساس ضریب همبستگی به دست آمده (799/0) و سطح معناداری آزمون (000/0) می توان گفت با افزایش تنوع معیشتی، تاب آوری خانوارهای روستایی در برابر خشکسالی افزایش پیدا می کند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد، ریسک پذیری با اثرات کلی 200/0 کمترین تأثیر و دارایی و پس انداز با اثرات کلی 479/0 بیشترین تأثیر را بر تاب آوری خانوارهای روستایی در منطقه مطالعه داشته است. نتیجه گیری: افزایش تنوع معیشتی منجر به افزایش توانایی خانوارها در امر مقابله با تحولات ناشی از تغییرات آب و هوایی می شود.از این رو، اقداماتی که به تقویت تنوع معیشتی و در نتیجه تاب آوری خانوارهای روستایی منجر می شوند، باید از اولویت های برنامه های توسعه روستایی باشند. فعالیت هایی چون ترویج فنون کشاورزی متنوع، افزایش دسترسی به امکانات بیمه، تقویت سرمایه اجتماعی، ارتقاء فن آوری های کشاورزی و ترویج استفاده بهینه از منابع طبیعی، می توانند از جمله اقدامات مؤثر برای افزایش تنوع معیشتی و بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی باشند.
Analysis of the US-CHINA Trade War: China’S Diversion from the US towards Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
162 - 182
حوزههای تخصصی:
Malaysia has been a key trading partner with the US and China since its independence. However, the US's imposition of safeguard tariffs has triggered a trade conflict with China, indirectly impacting Malaysia's supply chains and global pricing. This paper aims to explore the implications of the US-China trade war on Malaysia, focusing on the resulting international trade tensions among the involved countries. Using a doctrinal-qualitative approach, the trade policies of these three nations are analysed. With China's investment in Malaysia growing under the Belt and Road Initiative (BRI), the potential for investment diversion from China is high. However, Malaysia faces strong competition from ASEAN countries for this investment relocation, necessitating proactive economic development measures. This paper suggests that Malaysia needs to anticipate the future of multilateral trade with the US and China to effectively navigate these challenges. By addressing these issues, Malaysia can better position itself in the evolving global trade landscape.
اثر اصالت وجودی تجربه گردشگران فرهنگی بر بازتاب نام تجاری درگاه های ذخیره جا اینترنتی بوم گردی در شهرهای استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه درگاه های ذخیره جا اینترنتی چند وجهی تحولی را در صنعت اقامتی رقم زده اند. هدف این پژوهش بررسی اثر اصالت نام تجاری، اصالت میان فردی و اصالت وجودی تجربه گردشگران شهری بر بازتاب نام تجارتی درگاه های ذخیره جا اینترنتی سایت مهمانشو در مناطق بوم گردی شهرهای استان گیلان است که این تأثیر اصالت نام تجاری با توجه به نقش میانجی عشق نام تجاری، سرزندگی و احساس به یادماندن تجربه مورد سنجش قرار گرفته است. روش نمونه گیری این پژوهش در دسترس و تعداد آن 384 نفر بود. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل های آماری نیز با استفاده روش معادلات ساختاری Amos و نرم افزار SPSS انجام شد. برآورد تحلیل مسیر این پژوهش نشان داد که اصالت نام تجاری درگاه های اینترنتی ذخیره جا با ضریب مسیر993/0 بر عشق نام تجاری اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین ضریب مسیر فرضیه اثر اصالت وجودی بر سرزندگی 566/0 و ضریب مسیر فرضیه اصالت میان فردی بر سرزندگی 488/0 است. یافته های پژوهش نشان داد که به یاد ماندنی بودن تجربه گردشگر بر برجستگی نام تجاری با ضریب مسیر 985/0 مؤثر است؛ بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های تحقیق، به مدیران این نوع بسترکار اقامتی توصیه می شود، تصویر سایت اقامت مسافران را ارتقاء بخشند؛ ابتکارات مختلف برای مسافران ابتکار را در نظر بگیرند؛ در عین ابتکارات و نوآوری ها، بی تکلفی و ساده بودن را برای کاربری و ارائه امکانات برای مشتریان مدنظر قرار داشته باشند. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود، سایت های رزرو چند وجهی در شهرهای بر روی افزایش عشق به نام تجاری و اصالت نام تجاری برای بهبود بازتاب نام تجاری خود تأکید کند.