فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۴٬۶۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر خزش و توسعه فیزیکی بدون برنامه شهرها، پیامدهای مثبت و منفی بی شماری را بر سکونتگاه های پیراشهری تحمیل کرده است. در همین رابطه، پژوهش حاضر با هدف واکاوی عوامل اثرگذار بر خزش شهری در کلان شهر کرمانشاه انجام شده است. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد و گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش روستائیان (سرپرست خانوار) است. جامعه محلی دربرگیرنده چهار سکونتگاه روستایی دره دراز، نوکان، ده پهن وکرناچی در پیرامون کلان شهر کرمانشاه می باشد. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول «کوکران» استفاده شد و حجم نمونه 370 نفر برآورد گردید. توزیع حجم نمونه در هر یک از روستاهای مورد مطالعه، براساس روش نمونه گیری سهمیه ای بوده است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار «spss» و «smart pls» و برای تجزیه وتحلیل فضایی از تکنیک «آنتروپی شانون» و «کوداس» استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد؛ در بعد اقتصادی عامل وضعیت پس انداز بیشترین بار عاملی را داشت، در بعد اجتماعی عامل حس همبستگی اجتماعی با شهردارای بیشترین بار عاملی بود و در بعد محیطی عامل راه ارتباطی بیشترین بار عاملی را دارا بود. همچنین نتایج تکنیک «کوداس» نشان داد، تمام روستاها در سطوح متفاوتی تحت تأثیر خزش شهری قرار دارند. و از بین چهار روستای مورد مطالعه، روستای کرناچی بیشترین تأثیر را از خزش داشته و در رتبه اول قرار دارد. در رتبه دوم روستای نوکان، در رتبه سوم روستای دره دراز و در رتبه چهارم نیز روستای ده پهن قراردارد. نتایج نشان می دهد افزایش جمعیت و پیشروی شهرها به سمت حاشیه به علت توسعه فیزیکی، سبب بلعیدن روستاهای پیراشهری گردیده و تأثیرات مثبت و منفی زیادی در ابعاد کالبدی-محیطی ، اقتصادی و اجتماعی داشته است.
بررسی رابطه بین طراحی محیط شهری، کیفیت محیطی و روان شناختی فردی با بروز رفتارهای وندالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
49 - 26
حوزههای تخصصی:
متاسفانه بسیاری از هشدار هایی که در رابطه با وندالیسم داده شده بود، نادیده گرفته شد و اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجه است. در سرتاسر جهان می توان شاهد ازادی تبعیض،خشونت و تعصبی بود که به واسطه پیدایش سیاست های نفرت و تفرقه پراکنی،نارضایتی های عمیق و تجربه طولانی طردشدگی و خشونت علیه جمعیت،عادی سازی بی عدالتی های روزانه و عدم پاسخگویی و... برانگیخته شده است همچنین الگوهایی هست که نشان می دهد شرایط خاصی بیش تر مستعد فوران هستند مکان هایی که در ان ها خیزش رخ می دهد، افرادی که در خیزش ها شرکت می کنند و اتفاقاتی که این افراد را تحریک می کنند و اقداماتی که انجام می دهند در اکثر کشور های جهان ویژگی های مشابهی دارند که برامده از دلایل در هم تنیده اقتصادی،اجتماعی،سیاسی،فرهنگی و... هستند لذا هدف تحقیق بررسی رابطه بین طراحی محیط شهری، کیفیت محیطی و روان شناختی فردی با بروز رفتارهای وندالیستی بود. تحقیق از نوع روش های پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کل جمعیت مناطق ده گانه شهر تبریز به تعداد 1584855 نفر بود. حجم نمونه 384 عدد برآورد شد که 400 نفر در نظر گرفته شد. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای طیف لیکرت 5 درجه ای استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. محاسبات در نرم افزارspss نسخه 18 انجام شد. نتایج نشان داد که بین روان شناختی فردی، کیفیت محیطی و طراحی محیط شهری با رفتارهای وندالیستی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (05/0 > p). این متغیرها در مجموع توانستند 55 درصد از تغییرات رفتارهای وندالیستی را تبیین نمایند
تحلیل فضایی قیمت های مسکونی در ساختمان های کم ارتفاع و بلند مورد مطالعه: (منطقه 5 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
78 - 50
حوزههای تخصصی:
نوسانات قیمت مسکن و هزینه خدمات آن از مهمترین مباحث به لحاظ اجتماعی و اقتصادی است. در جامعه ای که مسکن به شدت تجاری سازی شده است؛ سیاست های مسکن، بازار املاک، محیط اجتماعی بر ارزش های مسکن تأثیر می گذارند. منطقه 5 تهران به دلیل سرعت بالای رشد به پهنه توسعه شهر تهران شهرت دارد. این پژوهش بر آن است ضمن برآورد تقاضای کیفی مسکن در شناسایی ترجیحات مصرف کنندگان گام موثری بردارد. از این رو هدف این پژوهش تحلیل عوامل موثر بر قیمت مسکن با استفاده رگرسیون وزنی جغرافیایی در ساختمان های کم ارتفاع و بلند در منطقه 5 شهر تهران می باشد. روش تحقیق مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایشی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 758 برآورد گردید. سپس برای انتخاب نمونه ها از روش احتمالی طبقه بندی شده استفاده شده است؛ نتایج یافته ها نشان داد در بین ساختمان های کم ارتفاع محله های پونک شمالی، سازمان برنامه، بهاران و در بین ساختمان های بلند محله های باغ فیض، پرواز، نفت از دامنه قیمتی بالاتری نسبت به سایر محلات برخوردارند. همچنین نتایج حاصل از (GWR) نشان داد متغیرهای زیربنا، سن و قدمت بنا، تعداد اتاق خواب، مصالح با کیفیت، فاصله تا نزدیکترین فضای سبز، عرض گذر، وضعیت ترافیکی و امنیت بصورت مشترک و داشتن بالکن و تراس، فاصله تا نزدیک ترین خیابان اصلی، فاصله تا نزدیکترین مراکز تجاری و میزان سرسبز بودن خیابان در ساختمان های کم ارتفاع و قرارگیری واحد در طبقه، داشتن پارکینگ، جهت ساختمان، فاصله تا نزدیکترین ایستگاه حمل ونقل عمومی، فاصله تا نزدیکترین فروشگاه های زنجیره ای و میزان آلودگی در ساختمان های بلند دارای بیشترین تاثیر در افزایش قیمت ملک می باشند.
جایابی تونل انتقال آب رشته کوه هزارمسجد با واکاوی سلسله مراتبی و آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
171 - 192
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر، حفر تونل های انتقال آب با مخاطرات گوناگونی همانند پتانسیل مچاله شوندگی، مخاطرات هیدروژئولوژیکی، تأثیرات زیست محیطی، مخاطرات وجود گاز و تحلیل حساسیت هزینه های ساخت روبه رو بوده که اهمیت جایابی صحیح این سازه ها را دوچندان کرده است. اما تعیین محل حفر تونل، با استفاده از روش های نوین وزن دهی به معیارهای اثرگذار و پهنه بندی در سیستم اطلاعات جغرافیایی، مغفول مانده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه، با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی، تحلیل سلسله مراتبی و آنتروپی شانون، به جایابی تونل انتقال آب هزارمسجد که بخشی از پروژه انتقال آب از ارتفاعات هزارمسجد به شهر مشهد را تشکیل می دهد، پرداخته شده است. بر این اساس، مؤلفه های گوناگونی شامل پنج بعد مخاطرات اجتماعی، زمین شناسی ساختاری، هیدروژئولوژی، توپوگرافی و بعد اقتصادی در نظر گرفته شده است. در گام اول، دو معیار فاصله از روستاها و فاصله از منابع آبی، بدون توجه به آب دهی شان، به منزله معیارهای درگیر با بعد اجتماعی در نظر گرفته شدند. بر این اساس، حفر تونل در فاصله های دورتر از این دو معیار پیشنهاد می شود. بعد دوم مطالعات به زمین شناسی و زمین ساخت تعلق گرفته است. بر این مبنا، ساخت چنین سازه هایی در تراکم بالای گسل ها مخاطراتی را درپِی خواهد داشت و پیشنهاد نمی شود. مطالعات هیدروژئولوژی با عنوان بعد سوم به لحاظ عوامل تأثیرگذار، ورود آب به تونل، و یا تأثیرپذیر، خشک شدن منابع آبی پیرامون حفاری تونل حائز اهمیت است. ازاین رو، در این مطالعه، از حوضه آبگیر چشمه های پرآب محدوده مطالعاتی با عنوان معیار هیدروژئولوژی یاد شده است. در بعد توپوگرافی، از نقشه توپوگرافی محدوده مطالعاتی به منظور استحصال نقشه ضخامت روباره تونل استفاده شد. با توجه به این معیار، حفاری در ضخامت کمتر روباره شرایط بهینه تری فراهم می آورد. درنَهایت، گزینه حفر تونل در نقاط نزدیک به محل تحویل آب، در تصفیه خانه شماره 3 مشهد چرمشهر به منزله معیار اقتصادی در نظر گرفته شد. بنابراین معیاری با عنوان فاصله خروجی تونل تا محل تحویل آب با عنوان بعد اقتصادی طرح مطرح شده است. نقشه موضوعی هریک از معیارهای بیان شده در محیط ArcMap تهیه و طبقه بندی شد. طبقات واقع در هر معیار، با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP، امتیازدهی شد. درنَهایت، برای وزن دهی به معیارهای مؤثر در جایابی تونل، از روش آنتروپی شانون استفاده شد. اولویت بندی معیارهای مؤثر در جایابی تونل انتقال آب هزارمسجد نشان می دهد که پارامتری مانند فاصله از چشمه ها مهم تر از سایر معیارهاست. درواقع، اگرچه فاصله از روستا به منزله عامل مهم در قیاس با سایر معیارها محسوب نمی شود، وجود چشمه به علت اهمیت معیشتی برای ساکنان، شرایط را بغرنج خواهد کرد و این بدان معنی است که دوری یا نزدیکی به روستا نمی تواند عامل مستقلی برای جایابی حفر تونل در نظر گرفته شود. در رده دوم، معیار فاصله از گسل به سبب اثر مستقیم در پایداری سازه، اهمیت ویژه ای را به خود اختصاص داده است. سایر معیارها در شرایط حد واسط اهمیت قرار دارند. درنَهایت، با تلفیق نقشه های تهیه شده، پهنه بندی مناطق مناسب حفر تونل به علاوه سه اولویت اصلی محور تونل پیشنهادی، ازطریق قضاوت مهندسی مطرح شده است.
نتایج و بحث: نتایج نشان می دهد که بخش شمال غرب محدوده مطالعاتی برای حفاری مناسب نیست و مخاطراتی درپِی خواهد داشت. بنابراین ارجحیت حفاری به بخش میانی و شرقی محدوده مطالعاتی اختصاص می یابد. به طور دقیق تر، اولویت حفاری به مناطق میانی اختصاص یافته است زیرا نقاط نزدیک تر به محل تحویل آب به شهر مشهد، در غرب محدوده مطالعاتی، نزدیک ترند. براساس نتایج، بهترین گزینه انتقال آب از یال شمالی به جنوبی کوه های هزارمسجد، احداث تونلی به طول 8732 متر در حوالی روستای چنارسوخته و مسیری نزدیک تر به محل تحویل آب است. شایان ذکر است که پس از جایابی مسیر حفر تونل تا پیش از حفاری آن، باید مطالعات جامع هیدروژئولوژیکی، زمین شناختی مهندسی و زمین شناختی ازطریق بازدیدهای صحرایی، حفاری گمانه در مسیر و آزمایشات مربوط به آن انجام شود.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که استفاده از رویکردهای چندمعیاره و تکنولوژی های پیشرفته پهنه بندی می تواند به بهبود فرایند تصمیم گیری در پروژه های بزرگ زیربنایی کمک کند.
ارزیابی حساسیت زمین لغزش و تعیین عوامل مؤثر در وقوع آن با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز گلندرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
247 - 274
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران بسیاری سعی نموده اند که مدل هایی برای ارزیابی حساسیت خطر زمین لغزش ارائه داده و به عبارت دیگر، به نقشه پهنه بندی لغزش ها برسند که بیش تر بر اساس روش استقرایی و مدل سازی های کمی و آماری بوده است. به این صورت که عوامل مختلف مؤثر در وقوع زمین لغزش را بررسی نموده و سپس چگونگی تأثیر آن ها را در پراکندگی لغزش ها تحلیل کرده اند. حوضه آبخیز گلندرود با توجه به ویژگی های زمین شناسی، تکتونیکی، شرایط اقلیمی، هیدرولوژیکی، توپوگرافی و پوشش گیاهی فقیر، دارای پتانسیل لغزشی بوده و دخالت غیراصولی انسان در آن باعث وقوع و تشدید حرکات توده ای می شود. در پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی، به منظور تهیه نقشه حساسیت به ناپایداری دامنه ای و لغزش های حوضه مطالعاتی از 11 فاکتور مؤثر در ناپایداری دامنه ای و الگوریتم جنگل تصادفی استفاده شده است. این فاکتور ها عبارت است از: شیب، جهت دامنه، ارتفاع، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، مجموع بارندگی سالانه، میانگین دمای سالانه، کاربری زمین، زمین شناسی و انحناء دامنه ها. تعداد 352 نقطه لغزشی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی مشخص شدند که از این تعداد، 70 درصد برای آموزش مدل و 30 درصد باقیمانده آن برای اعتبارسنجی مورد استفاده قرار گرفت. در ادامه، از کدنویسی الگوریتم جنگل تصادفی در محیط MATLAB R2020a برای شناسایی پهنه های مستعد به حرکات لغزشی استفاده شد. با توجه به نقشه خطرپذیری زمین لغزش در حوضه آبخیز گلندرود، بیش از 30 درصد منطقه در کلاس خطر بسیار زیاد، 19 درصد در کلاس خطر زیاد، 13 درصد در کلاس خطر متوسط، 19 درصد در کلاس خطر کم و 16 درصد از حوضه مطالعاتی نیز در کلاس خطر زمین لغزش خیلی کم قرار دارد. اولویت بندی متغیرهای مؤثر بیان گر آن است که بیش ترین وزن با رتبه معیار ۹۸/۰ مربوط به ارتفاع می باشد. تحلیل مفهوم کاتنا که بیان گر ارتباط میان الگو و چشم انداز خاک روی شیب دامنه با توپوگرافی است و منجر به تغییرپذیری خصوصیات خاک و به دنبال آن تغییر در پوشش گیاهی می شود، می تواند توجیه ارتباط یا اثرگذاری عامل ارتفاع بر حرکات لغزشی منطقه مطالعاتی باشد. مطالعه دقیق موضوع دلایل وقوع حرکت توده ای در منطقه گلندرود و راه های پیش گیری از خسارات ناشی از آن توسط متخصصین ذی ربط، مهم ترین اقدام برای کاهش خسارت های ناشی از آن است.
دوگانه امنیت و امنیتی سازی در روابط بین الملل (نمونه: امنیتی سازی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
217 - 243
حوزههای تخصصی:
شناخت امنیتی سازی به عنوان مدخلی معرّفی و پذیرفته شده در ادبیات امروز علوم سیاسی نیازمند نوعی تحقیق تبارشناسانه است. از زمان جنگ جهانی اول، محیط بین المللی واجد دینامیسم جدیدی در مناسبات رقابت-آمیز میان دولت ها بود که با گذشت زمان این رقابت ها شکل های متنوّع و تازه ای یافتند. پس از جنگ جهانی دوم و به خصوص پس از پایان جنگ سرد، امنیتی سازی به عنوان یکی از روش های روزآمد شده در اولویت طلبی بازیگرانی بوده است که منافع خود را در اولویت بندی های منطق معمول سیاسی نمی یافتند و بنابراین نیازمند معرّفی نوعی تهدید وجود برای خود بودند.
در همین راستا و به عنوان یکی از مهم ترین نمونه های امنیتی سازی، آنچه از رفتار رژیم اسرائیل پس از جنگ جهانی دوم شاهد بوده ایم همواره با نوعی امنیتی سازی طرف مقابل همراه بوده است که ذیل آن بتواند اولویت بندی های «سیاست عادی» را در پیرامون خود تغییر دهد. هر چند طرف مقابل به اقتضای زمان و عوامل دیگر تغییر کرده است اما رویکرد این رژیم در این خصوص مشابه بوده است. در عین حال امنیتی سازی ایران لااقل در مقاطع مهمی از الگوهایی بوده که دولت ایالات متّحده آمریکا هم پیگیری کرده است.
در پژوهش حاضر به مطالعه ی تبارشناسانه مفهوم و مصادیق این رویکرد با محوریت استراتژی امنیتی سازی ایران در سه دهه گذشته و نیز دیگر موارد می پردازیم و متناسب با آن، مبنای چالش شناختی که بالقوّه می تواند زمینه ساز ابتلا به این تله شود را توضیح می دهیم.
ارزیابی ارتباط سری زمانی تغییرات کاربری اراضی و دمای سطح زمین در شهرهای مناطق بیابانی (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
467 - 441
حوزههای تخصصی:
بررسی دمای سطح زمین (Land Surface Temperature) به عنوان مهمترین معیار برنامه ریزی شهری، ناحیه ای و منطقه ای، نقش مهمی درکنترل تشعشعات حاصل از گرمایش حرارتی در فرایندهای زیستی، شیمایی و فیزیکی سطح زمین دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط سری زمانی تغییرات کاربری اراضی و دمای سطح زمین در شهرهای مناطق بیابانی در شهر یزد با استفاده از تصاویر ماهواره ای سری زمانی 1987-2022 در سامانه گوگل ارتث انجین انجام شده است. برای محاسبه (LST)، با استفاده از داده های باند حرارتی لندست 5، 7 و 8 در این دو بازه زمانی علاوه بر روش طبقه بندی نظارت شده، از روش الگوریتم پنجره مجزا، و برای محاسبه پوشش گیاهی از شاخص نرمال شده (NDVI) استفاده گردیده است. نتایج روش طبقه بندی نظارت شده نشان داد؛ با مقایسه تغییرات مساحت کاربری ها بین سال 2022 تا 1987 مشخص گردید، در سال 1987مناطق کویری با (1416/1815) کیلومتر مربع، و در سال 2022 مناطق مسکونی با (1861/74) کیلومتر مربع دارای بیشترین مساحت بوده اند. کمترین مساحت به ترتیب در سال 1987- 2022 مربوط به اراضی باغی و جنگلی با (4934/34) کیلومتر مربع و در سال 2022 با (5281/2) کیلومتر مربع می باشد. میزان تغییرات پوشش گیاهی در سال 1987با (9916/11) کیلومتر مربع، نسبت به 2022 با (0455/13) کیلومتر مربع کمترین مساحت را داشته. نتایج تغییرات دمایی نشان داد، مقدار دمای بیشینه و کمینه سال 1987 برابر با (61-60) درجه سانتی گراد نسبت به سال 2022 با مقادیر (33-19) درجه سانتی گراد دارای تغییرات زمانی و مکانی بوده است. لذا با بررسی میانگین دما و بارش سالیانه در فصول مختلف سال تا افق 2045 مشخص گردید، با افزایش دمای سالیانه در آینده این شهر، با کاهش بارندگی در فصول مختلف پر بارش سال مواجه خواهد بود. لذا بیشترین دما در فصل بهار و کمترین بارندگی در فصل پاییز رخ داده است.
بررسی تطبیقی شکل گیری و تطور استقرار مراکز حکومتی در شهرهای حاشیه کویر ازآغاز تا کنون و امکان سنجی تدوین یک الگوی راهبردی جهت استقرار مراکز حکومتی در این شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۳۸۷-۳۶۴
حوزههای تخصصی:
همواره شهرهای کهن دارای تفاوت بنیادینی با شهرهای امروز بوده اند، تفاوتی که در کالبد و ساختار کلی آنها به خوبی احساس می شده است، به گونه ای که شاید بتوان آنها را به خوبی از شهرهای امروزی تمیز داد. این تفاوت که خود نیز متاثر از شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هر زمان دارای تغییراتی کمابیش در پیکره شهرها بوده است، می تواند دو گونه از رشد شهر را نمایانگر باشد. رشد ارگانیک رشد پیوسته و شفافی که فرم را تابع عملکرد آن شکل میداد و در مقابل آن شکل تیره و گسسته شهرهای جهانی دوران مدرن. این پروژه سعی بر آن داشته که با مطالعه شکل شهر در طول تاریخ گذشته تا به امروز به این پرسش پاسخ گوید که آیا می توان از ویژگی ها و نحوه ی شکل گیری شهرهای کهن در دنیای امروز بهره جست؟ و یا اینکه حداقل آیا می توان از ادغام برخی ویژگی های این شهرها با شهرهای امروزی به نتیجه ای مطلوب دست یافت؟ بر این اساس در این پروژه به بررسی شکل شهرها از گذشته تا به امروز طی سه گسست تاریخی پیش از اسلام، پس از اسلام و دوران مدرن و از طرفی تحدید موضوع به نحوه استقرار مراکز حکومتی در حاشیه کویر مرکزی ایران با استفاده از روش تطبیقی-استقرایی با توجه به فرضیات پژوهش پرداخته شده است. نتایج نشان داد که که فرضیه اول و دوم در تجارب ناموفق تر به گونه ای محقق تر عمل نموده اند و از طرفی فرضیه سوم در تجارب موفق تر به شکلی پر رنگ تر عمل نموده است و از طرفی از آنجا که میزان تحقق فرضیه سوم در تجربه موفق کرمان 0.100 بوده و در تجارب ناموفق 0 است شاید بتوان این فرضیه را به عنوان فرضیه به نسبت برتر و ارجح تر جهت بررسی میزان موفقیت پروژه های مربوطه به حساب آورد.
ارزیابی میزان آلودگی و توزیع مکانی فلزات سنگین موجود در گرد و غبار جاده ای (مطالعه موردی، مراکز بهداشتی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
59 - 78
حوزههای تخصصی:
افزایش آلودگی درنتیجه رشد صنعتی شدن و شهرنشینی به دلیل تاثیر بر سلامت انسان به یک نگرانی مهم در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. از این رو در مطالعه حاضر به منظور بررسی آلودگی، 70 نمونه گردوغبار خیابانی از مراکز درمانی شهر یزد جمع آوری و در آزمایشگاه برای تعیین محتوای عناصر آهن، کبالت، منگنز، روی، کروم، سرب، کادمیوم، نیکل، مس، آرسنیک و آلومینیوم با استفاده از روش طیف سنجی القایی هضم شدند. الگوی مکانی غلظت فلزات با استفاده از روش درون یابی IDW در نرم افزار GIS تهیه شد. همبستگی زوجی بین فلزات با استفاده از همبستگی پیرسون و طبقه بندی فلزات مشابه از نظر منشأ احتمالی با استفاده از خوشه بندی سلسله مراتبی انجام شد. همچنین سطح آلودگی با استفاده از شاخص های فاکتور غنی شدگی، شاخص زمین انباشت، شاخص آلودگی و آلودگی یکپارچه تعیین شد. بر اساس نتایج، روند میانگین غلظت فلزات به ترتیب آهن (16/23587)، آلومینیوم (94/18074)، روی (54/602)، منگنز (7/445)، سرب (95/80)، مس (86/60)، کروم (83/46)، نیکل (09/34)، کبالت (2/10)، آرسنیک ( 29/0) و کادمیوم (21/0) میلی گرم بر کیلوگرم برآورد شد. بر اساس الگوی توزیع مکانی بیشترین مقادیر غلظت فلزات در مراکز درمانی نزدیک به خیابان دوطرفه و ایستگاه خط واحد مشاهده شد. بیشترین مقدار غنی شدگی در عناصر روی و در نتیجه کلاس غنی شدگی زیاد مشاهده شد. همچنین بالاترین مقادیر شاخص زمین انباشت، درجه آلودگی و آلودگی یکنواخت نیز مربوط به عناصر روی و سرب بود. همبستگی معنی داری بین عناصر آلومنیوم-آهن-کبالت-منگنز-کروم، کادمیوم- کروم-سرب و نیکل-مس در سطح 1 درصد مشاهده شد در حالی که آرسنیک هیچ گونه همبستگی با سایر عناصر نداشت. بر اساس خوشه بندی سلسله مراتبی عناصر کبالت، منگنز، کروم، کادمیوم، سرب، نیکل، مس و روی منشأ انسانی، در حالیکه آلومینیوم و آهن منشأ طبیعی داشتند.
تحلیل اثر تغییر اقلیم بر پیشرفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
پیشرفت ایران تحت تأثیر عوامل مختلفی است که برخی از آن ها بسترساز ارتقا و برخی نیز به عنوان عوامل بازدارنده محسوب می شوند. ازجمله عواملی که می تواند تأثیر منفی بر پیشرفت جوامع بگذارد وقوع انواع مخاطرات طبیعی و انسانی است که تغییر اقلیم جزو آن ها تلقی می شود. تغییر اقلیم به عنوان تغییر یا افزایش معنی دار عناصر جوی مانند بارش، دما، باد و... است که به دلیل افزایش قطعی دما از آن به عنوان گرمایش جهانی یاد می شود که طی دهه های اخیر از شدت بیشتری برخوردار شده است. تغییر اقلیم می تواند پیامدهای منفی مختلفی برای حوزه های سلامت، کشاورزی، صنعت، گردشگری، زیرساخت ها و... داشته باشند که همگی می توانند پیشرفت جامعه را تحت تأثیر قرار دهند. در این مقاله به بررسی ارتباط پیشرفت با پیامدهای تغییر اقلیم در کشور پرداخته شده و با تبیین چالش های موجود، راهکارهای ممکن برای کاهش و یا مهار آن ها ارائه شده است. روش این پژوهش کیفی بوده که جمع آوری اطلاعات اسنادی به روش کتابخانه ای صورت گرفته است. بعد از جمع آوری اسناد مربوطه با روش توصیفی کلیدواژگان توسعه و تغییر اقلیم در آن ها بررسی و گزاره های مربوطه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. عمده ترین تأثیر پیامدهای منفی تغییر اقلیم روی جنبه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، محیط کالبدی و زیرساخت ها و همچنین روی محیط زیست است که فراخور تأثیر می تواند شکل های مختلفی از عوامل بازدارنده را به خود بگیرند. راهکارهای مطرح در این زمینه به طور کلی در دو گروه راهکارهای کاهش و سازگاری طبقه بندی و ارائه می شود. در عین حال تأکید می شود تأثیر تغییر اقلیم بر پیشرفت کشور مؤثر بوده و نیازمند چاره اندیشی خاص خود است.
بررسی و سنجش میزان پایداری اجتماعی مسکن شهری در سکونتگاه های غیر رسمی؛ مطالعه موردی: شهر لوشان، استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۳۰-۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف: مسکن، بخش بسیار بزرگی از کاربری های شهری را به خود اختصاص داده و نقش مهمی را در محیط شهری ایفا می کند. ازاین رو با توجه به آثار گسترده مسکن بر محیط شهری، بخش مسکن نقش بسیار مهمی در زمینه تحقق اهداف توسعه پایدار و پایداری اجتماعی شهری دارد. هدف این پژوهش بررسی و سنجش میزان پایداری اجتماعی مسکن شهری در سکونتگاه های غیررسمی شهر لوشان در استان گیلان است. روش پژوهش: این پژوهش باتوجه به هدف ارائه شده از نوع پژوهش های کاربردی و نیز با توجه به ماهیت و روش آن، از نوع توصیفی تحلیلی است. جهت جمع آوری اطلاعات، از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی شهروندان ساکن در محدوده موردمطالعه (افراد ساکن در سکونتگاه های غیررسمی محله زورآباد) شهر لوشان است؛ لذا حجم نمونه بر اساس جدول استاندارد کرجسی و مورگان، تعداد ۴۴ نفر است که به صورت تمام شماری انجام شده است. در ادامه، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد همبستگی پایداری اجتماعی با کلیه مؤلفه هایش در سطح اطمینان ۹۵ درصد و میزان خطای ۰۵/۰، همگی دارای همبستگی مثبت هستند. در بین ۶ مؤلفه پایداری اجتماعی؛ مؤلفه های اقتصادی، زیست محیطی و حرکت و دسترسی، رابطه مستقیم و معناداری با پایداری اجتماعی داشته است و می توان گفت این سه مؤلفه بر پایداری اجتماعی اثرگذارند. دراین بین، میان مؤلفه های پایداری اجتماعی، قوی ترین رابطه را مؤلفه حرکت و دسترسی با همبستگی ۶۴۶/۰ و ضعیف ترین همبستگی را مؤلفه کالبدی با همبستگی ۱۵۴/۰ داشته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سکونتگاه های غیررسمی شهر لوشان فاقد پایداری اجتماعی است؛ به عبارت دیگر، سطح پایداری اجتماعی آن در کمترین حالت قرار دارد.
بهسازی و نوسازی پیاده راه های بافت فرسوده روستایی با افزودن نانوفیبرسلولز به بلوک های خشتی؛ مطالعه موردی: پیاده راه های روستای امره (شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۴۲-۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف: خشت از کهن ترین و در دسترس ترین مصالح ساختمانی بوم آورد ایران است. بسیاری از نمونه های فاخر معماری در این سرزمین از خشت در سازه و کف سازی بهره برده اند. امروزه با پیشرفت علم و فناوری و متعاقب آن ورود مصالح نوین، استفاده از خشت در معماری باوجود سهولت و ارزانی تهیه محدود گشته است. محدودیت استفاده از خشت در سازه ها و روسازی پیاده راه ها به دلایلی چون مقامت اندک فشاری، کششی، خمشی، لغزشی، ترک خوردن و مقاومت کم در برابر رطوبت بخصوص در شمال کشور بوده است و این در حالی است که ورود تکنولوژی نانو به عرصه مصالح ساختمانی می تواند نویدبخش رفع مشکلاتی ازاین دست باشد. لذا پژوهش حاضر در پی بهسازی و نوسازی پیاده راه های بافت فرسوده روستایی در شمال کشور از طریق افزودن نانوفیبرسلولزی به بلوک های خشتی بوده است. ازآنجایی که در پیاده راه های بافت فرسوده و دارای بار ترافیکی اندک، مقاومت فشاری، لغزشی، و میزان جذب آب پوشش کف از عوامل حیاتی است، این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد خشت تثبیت شده با نانوفیبرسلولزی به منظور استفاده از آن در روسازی پیاده راه های دارای بار ترافیکی اندک در روستای امره در شهرستان ساری، به مطالعه عوامل نامبرده خواهد پرداخت. همچنین بلوک های تثبیت شده را ازلحاظ رنگ بررسی خواهد کرد. روش پژوهش: روش انجام پژوهش مبتنی بر مطالعات میدانی و بررسی های محیطی و با روش های تجربی-آزمایشگاهی است. یافته ها: نتایج حاصل نشان داده است با افزایش درصد افزودنی نانوفیبرسلولزی تا ده درصد، مقاومت فشاری نمونه ها در تمامی سنین 3، 7، و 28 روز افزایش یافته است و با افزایش درصد نانوفیبرسلولزی به 15 درصد، نرخ بهبود کاهشی بوده است. همچنین بیشترین مقاومت فشاری حاصل مربوط به خشت های تثبیت شده با 10 درصد نانوفیبرسلولزی و 28 روز پس از عمل آوری بوده است که نسبت به نمونه شاهد با همین سن 69 درصد افزایش داشته است. نتیجه گیری: نتایج همچنین نشان داده است که افزایش مدت زمان عمل آوری موجب افزایش مقاومت فشاری در تمامی نمونه های آزمایشگاهی گشته است. همچنین میانگین عدد اصطکاک سطحی مربوط به مقاومت لغزشی و جذب آب نمونه ها با افزایش درصد نانوفیبرسلولزی به 15 درصد، نسبت به نمونه شاهد به ترتیب حدود 11 و 20 درصد کاهش داشته است. همچنین هیچ گونه تغییر رنگی در نمونه های آزمایشگاهی نسبت به نمونه شاهد مشهود نبوده است.
تدقیقی بر مبانی نظری- اندیشه ای و عملیاتی برنامه های توسعه شهری، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۹
1 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه پاسخ به مسائل و چالش های درونی و بیرونی شهرها به خصوص در کلان شهرها، تبدیل به مهم ترین و اصلی ترین دغدغه مدیریت شهری شده است. معمولا طرح ها و برنامه های شهری به عنوان سندی برای ارائه وضع موجود، به چالش ها، تأکید بر قوت ها و فرصت ها، چشم انداز سازی و... اشاره داشته اند؛ لذا پژوهش حاضر بر آن بوده است تا به واکاوی نظری و عملیاتی برنامه های توسعه ای در شهر رشت بپردازد. بدین منظور براساس تئوری زمینه ای، نوع پاسخ گویی به این هدف کیفی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و مصاحبه عمیق با 30 نفر از صاحب نظران سطح شهری بوده است. همچنین با استفاده از نرم افزار «MAXQDA» اقدام به استخراج کدهای باز و محوری و در نهایت کدگذاری گزینشی با بهره گیری از پتانسیل های شهر و نظر نخبگان شده است. نتایج بررسی های صورت گرفته نشان می دهد مهمترین مؤلفه های نظری اندیشه ای در بعد علی شامل: نظام برنامه ریزی کشور و محتوای طرح های جامع و مشکلات اجرایی، مشکلات مربوط به ماهیت حقوقی، اموال و دارایی های شهرداری ها و مراجع قضایی و ... است. در بعد پدیده شامل: غفلت مسائل اجتماعی،گرایش تقاضا برای تغییر کاربری زمین شهری در رشت به واسطه جهت گیری های غیر علمی در طرح های توسعه شهری و... می باشد؛ در بعد راهبرد شامل: جهت دهی برنامه به سوی دستور کار اقدامات آینده، ارائه ماتریسی که متغیرهای محیطی به طور منظم در آن چیده شده باشند و غیره است و نهایتا در بعد پیامد شامل: کاهش فشارهای فزآینده ناشی از؛ تغییرات محیطی، توسعه پویش تغییر مداوم و... بوده است. همچنین در بخش عملیاتی الگو مشاهده می شود که در مفهوم علی، مهمترین مقوله شامل: نارسایی های عمیق کالبد و محتوا؛ در بخش پدیده، مقوله چندپارگی های منتج به تضعیف و ناکارامدی نظام و طرح های شهری؛ در بخش راهبرد مقوله لزوم خودپالایی ریشه ای و بازسازی هدفمند با تأکید بر الزامات توسعه ای پراگماتیسم و نهایتاً در بخش پیامد مقوله عدم تکافوی راهکارهای موجود برای توسعه عملیاتی و آینده نگر مهمترین مقولاتی بوده اند که هر کدام مفاهیم مترتب بر خود را داشته اند.
واکاوی ویژگی های کالبدی مؤثر بر سلامت روانی ساکنین در مسکن قشر کم درآمد مطالعه موردی شهرک اندیشه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقشار کم درآمد جامعه به طورمعمول در زمینه برخورداری از امکانات مطلوب مسکونی مورد غفلت قرارگرفته اند. این در حالی است که تأثیر عوامل محیطی نظیر مسکن، ازجمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر سلامت روانی ساکنان می باشد. هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به مؤلفه های ارتقای سلامت روانی در مسکن قشر کم درآمد می باشد. حال این پرسش مطرح می گردد که نقش مسکن در سلامت ساکنان چیست و چگونه می توان از این رویکرد در مطالعه مسکن قشر کم درآمد استفاده نمود. برای پاسخگویی به این پرسش در پژوهش ترکیبی حاضر که از نوع توصیفی-تحلیلی است، به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای–اسنادی و همچنین روش میدانی به صورت پرسش نامه و انجام مصاحبه از ساکنان شهرک اندیشه شهر تبریز از طریق روش پس کاوی بر اساس مدل استخراجی در محدوده هدف مطالعه استفاده شده است. بدین ترتیب که نخست ابعاد، مؤلفه و سنجه های کالبدی مسکن در کنار ابعاد سلامت روانی استخراج شده، سپس در محدوده موردمطالعه، مورد آزمون قرارگرفته شده است تا نهایتاً پیشنهاد اصلی ارائه گردد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که ارتقا سلامت روانی ساکنین در مسکن قشر کم درآمد منوط به مجموع ابعاد کالبدی، محیطی، اقتصادی، اجتماعی، عملکردی و ساختاری می باشد. این ابعاد به عنوان عوامل کلیدی، دارای نقش اساسی در برنامه ریزی و طراحی مسکن قشر کم درآمد ایفا می کنند، لذا از طریق دخالت دادن ابعاد استخراجی در برنامه ریزی ها و طراحی مسکن قشر کم درآمد، شاهد روندی مثبت و مؤثر در سلامت روانی ساکنین بخصوص در مسکن اقشار آسیب پذیر خواهیم بود.
مطالعه مردم شناختی روستای دکاموند در شهرستان سلسله با استفاده از رویکرد مونوگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
59 - 80
حوزههای تخصصی:
دکاموند یکی از روستاهای کوهستانی در شهرستان سلسله و شهر الشتر است که دارای جاذبه های طبیعی منحصربه فرد و مکان های زیارتی می باشد. هدف از این پژوهش مطالعه مردم شناختی روستای دکاموند با رویکرد مونوگرافی در سال 1402 است. پژوهش حاضر به صورت کیفی، از نوع توصیفی با رویکرد مونوگرافی است. محقق با تکیه بر مشاهدات و پژوهش های میدانی که از طریق مصاحبه، مشاهده و عکس برداری انجام شده به گردآوری داده ها پرداخته است. جامعه موردمطالعه شامل کلیه افراد ساکن در روستای دکاموند می باشند. در توصیف ویژگی ها با رویکرد تک نگاری و به منظور شناخت کامل روستا سعی بر آن شده است تا تمامی سطوح تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی در نظر گرفته شود. در نهایت پیشنهادهایی از جمله ساماندهی گردشگران، آموزش برداشت اصولی و متعارف گیاهان دارویی از جمله موسیر، تأسیس صنایع و شرکت های گیاهی دارویی در منطقه موردمطالعه جهت ایجاد شغل، اجرای تمهیدات لازم جهت تأمین سوخت دامداران و جلوگیری از بوته کنی، طراحی برنامه زمان بندی شده برای ورود به چراگاه ها و استفاده ایلات و عشایر، تغییر شیوه دامداری دام سبک به پرورش گاو شیری اصیل و ... ارائه شد
نقش توزیع عناصر اصلی و ارزیابی شاخص های هوازدگی لس ها دربازسازی تغییرات اقلیمی دیرینه استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لس ها از مهمترین شاخص های تغییرات آب و هوایی کواترنری به شمار می روند و استان گلستان به عنوان یکی از گسترده ترین پهنه های لسی ایران، حلقه ارتباطی بین لس های آسیای مرکزی و اوراسیا محسوب و در شمال شرق ایران گسترده شده است. در این مطالعه ترکیب ژئوشمیایی لس های استان گلستان (عناصر اصلی) و میزان هوازدگی این لس ها به صورت مقایسه ای در 16 ایستگاه پراکنده در 3 ناحیه اصلی مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. ارزیابی ژئوشیمیایی لس های گلستان نشان می دهد در ترکیب شیمیایی لس های استان گلستان اکسیدهای,SiO2,Al2O3,Fe2O3 CaO، MgO، Na2O و K2O با درصدهای متفاوتی وجود دارد که SiO2 فراوان ترین اکسید است. مقدار SiO2 با افزایش Al2O3 افزایش می یابد که حاکی از حضور فراوان کانی های آلومینوسیلیکاته مانند فلدسپارها و میکاهاست. محاسبه شاخص های هوازدگی لس های گلستان با 5 شاخص مختلف اندازه گیری شده و نشان می دهد از منطقه 3(شرق و شمال شرقی) به منطقه 1 (غرب) میزان هوازدگی رسوبات بیشتر می شود که می توان آن را به آب وهوای مرطوب تر ناحیه 1 نسبت داد. همچنین این شاخص ها نشان دهنده دگرسانی شیمیایی متوسط در لس های استان گلستان است. ارزیابی تغییرات اکسیدهای اصلی و میزان همبستگی آنها با شاخص های هوازدگی، به صورت مستقیم نشان دهنده رصد تغییرات اقلیمی دیرینه در منطقه است. بررسی های مقایسه ای و تطبیقی در بین شاخص های پنجگانه نشان می دهد در لس های گلستان استفاده از شاخص CPA به عنوان مناسب ترین شاخص پیشنهادی با کمترین خطا قابل توصیه می باشد.
تغییرپذیری بارش و پیش بینی بارش های سالانه مرکز و جنوب شرق ایران با استفاده از مدل سری های زمانی تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تغییرپذیری بارش و پیش بینی بارش های سالانه مرکز و جنوب شرق ایران با استفاده از مدل سری های زمانی تصادفی است. لذا جهت رسیدن به این هدف اصلی از داده های بارش سالانه 15 ایستگاه همدید مرکز و جنوب شرق ایران که از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد، استفاده گردید. سپس مدل های مختلفی از خانواده میانگین متحرک خودهمبسته یکپارچه (ARIMA) بر سری های زمانی بارش ایستگاه های مورد مطالعه برازش داده شدند. نتایج نشان دادند که بهترین مدل برازش داده شده بر سری های زمانی بارش سالانه ایستگاه های مورد مطالعه ARMA (2, 1) می باشد. بر اساس این مدل مشاهده شد که روند مقادیر پیش بینی شده بارش های سالانه تا افق 2027 میلای به استثنای دو ایستگاه فردوس و ایرانشهر که روند بارشی آنها افزایشی بوده است، بقیه ایستگاه دارای روند کاهشی بوده اند. برای اندازه گیری دقت پیش بینی بارش های سالانه تا افق 2027 نیز از چهار معیار اعتبارسنجی MAD، MSE، RMSE و MAE استفاده شد. نتایج این چهار معیار نشان دادند که پیش بینی های انجام شده دارای خطاهای بسیار زیاد و در نتیجه از دقت پایینی برخوردار هستند. مهمترین دلیلی که در ایجاد خطاهای بسیار زیاد در پیش بینی بارش های سالانه مرکز و جنوب شرق ایران می توان مطرح نمود طول دوره آماری کوتاه بسیاری از ایستگاه های مرکز و جنوب شرق ایران است. لذا برای این نوع از مدلسازی ها در مرکز و جنوب شرق ایران پیشنهاد می گردد از پایگاه داده های مختلف بارشی شبکه بندی شده که دارای طول دوره های آماری طولانی تری دارند استفاده شود.
سنجش شاخص های برآمده از شهر بیوفیلیک با تأکید بر دیدگاه سلامت روان (نمونه مورد مطالعه: مناطق و نواحی شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
611 - 629
حوزههای تخصصی:
با ظهور انقلاب صنعتی و تغییر نگرش ها و بهره کشی از طبیعت، گسیختگی بین فضاهای شهری و نظام های طبیعی به وجود آمده است. این امر موجب شکل گیری فضاهای بی روح شهری شده که با روحیات و نیازها و وابستگی های ذاتی انسانی به طبیعت هیچ انطباقی ندارند. مسائل و مشکلات بی شمار ناشی از این گسستگی به یکی از دغدغه های مهم برنامه ریزان شهری تبدیل شده است. در این راستا رویکرد بیوفیلیک به عنوان یک رویکرد نوین و جامعه نگر مبتنی بر طبیعت محوری در فضاهای شهری، با تطبیق شاخص های محیطی، شهروندمداری و مدیریتی به دنبال پایداری اکولوژیکی شهری است. در این راستا هدف پژوهش حاضر تبیین و بررسی وضعیت شاخص های شهر بیوفیلیک بر سلامت روحی و روانی شهروندان شهر اردبیل می باشد روش تحقیق حاضر توصیفی– تحلیلی بوده و سنجه های تخصصی با بهره گیری 60 گویه شامل زیرساخت بیوفیلیک (14 گویه)، فعالیت بیوفیلیک (14 گویه)، نگرش و آگاهی بیوفیلیک (11 گویه)، نهادها و سازمان های مرتبط با شهر بیوفیلیک (10 گویه)، سلامت اجتماعی و روانی (10 گویه) بود. برای تعیین پایایی ابزار پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد میزان آلفای به دست آمده(932/.) می باشد.براساس یافته های پژوهش میانگین تمامی متغیرهای مورد مطالعه کمتر از حد متوسط(3) بوده که نشان دهنده نبود زیرساخت مناسب و عدم آگاهی مدیران و برنامه ریزان از شهر بیوفیلیک می باشد همچنین نتایج تحقی ق حاض ر اهمی ت وج ود ف ضاهای سبز در سلامت شهروندان و بهبود مؤلفه های مرب وط به سلامت روان را نشان می دهد، بن ابراین امی د اس ت که دست اندرکاران مربوط ه ب یش از پ یش ب ه اهمی ت وجود فضاهای سبز پ ی ب رده و گ سترش ای ن گون ه فضاها را در اولویت برنامه های خود قرار دهند ت ا ب ا این وسیله گامی را در جهت کاهش استرس و اف زایش سلامت روان شهروندان برداشته باشند.
بررسی روند تمرکزگرایی در ایران با تأکید بر شاخص های اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۹
85 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی روند تمرکزگرایی شاخص های اقتصادی در میان استان های ایران و در طی سال های 1397 و 1401 می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و دارای هدف کاربردی می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش استان های 31 گانه کشور ایران می باشد. برای شناسایی و گردآوری آمار شاخص های اقتصادی از گزارش «جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان ها» و برای سال های 1397 تا 1401 استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به صورت کمی و از طریق نرم افزارهای Excel، GIS و SPSS انجام شده است؛ به طوری که برای وزن دهی به شاخص ها از مدل OPA، برای رتبه بندی استان های کشور بر اساس برخورداری از شاخص های اقتصادی از مدل تصمیم گیری ویکور، برای ارزیابی نابرابری ها از مدل CV و در نهایت برای درون یابی تمرکزگرایی شاخص های اقتصادی از مدل درون یابی Kriging استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که بر اساس مدل ویکور، در طی سال های 1397 و 1401 استان تهران با کمترین امتیاز در رتبه اول و سپس در سال 1397 استان کرمان و در سال 1401 استان یزد در رتبه دوم قرارگرفته اند. همچنین نتایج ارزیابی ضریب تغییرات نابرابری در سال های 1397 و 1401 نشانگر این است که نابرابری منطقه ای در این سال ها روندی کاهشی داشته است. نتایج مدل درون یابی Kriging نشانگر این است که در سال 1397 تمرکز شاخص های اقتصادی در تهران باعث ایجاد قطب توسعه یافتگی در این استان شده است ولیکن با مرور زمان و انجام اقدامات توسعه ای در کشور، تمرکز از استان تهران به سایر استان ها نیز رسیده است؛ به طوری که استان های مرکزی نظیر کرمان، یزد و اصفهان و در استان های مرزی نظیر خراسان رضوی، هرمزگان، بوشهر، خوزستان و آذربایجان شرقی وضعیت بهتری نسبت به سال 1397 داشته اند و نشانگر مؤثر بودن اقدامات دولت در راستای کاهش نابرابری منطقه ای در کشور بوده است.
تدوین راهبردهای توسعه گردشگری روستایی در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۹
54 - 70
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یک ظرفیت بالقوه می تواند نقش موثری در توسعه روستایی داشته باشد. هدف این تحقیق تدوین راهبردهای توسعه گردشگری روستایی در استان خوزستان بود که بدین منظور با استفاده از مرور ادبیات، لیستی از نقاط چهارگانه SWOT تهیه و سپس از طریق مصاحبه با کارشناسان خبره تعدادی از آنها حذف و اصلاح شد. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان متخصص در سازمان های مربوطه بودند که تعداد24نفر از آنان از طریق روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند انتخاب شدند. پردازش اطلاعات با تکنیک SWOT-AHP-TOWS و با استفاده از نرم افزار Expert Choice11.0 و Excel 2019 انجام شد. نتایج حاصل از AHP نشان داد که «نقاط تهدید» با وزن نسبی 524/0بیشترین اهمیت برای توسعه گردشگری روستایی دارد و بعد از آن معیار «نقاط ضعف» با وزن نسبی422/0، معیار «نقاط قوت» با وزن نسبی232/0و در نهایت «نقاط فرصت ها» با وزن نسبی104/0در اولویت آخر بودند که این امر نشان دهنده غالب بودن فضای مخاطره آمیز گردشگری بر فضای مفید آن بود. در ادامه نتایج نشان داد که در اولویت بندی نواحی راهبردی، راهبرد اول WT یعنی راهبرد دفاعی، راهبرد دوم راهبرد ST یعنی راهبرد اقتضایی، راهبرد سوم WO یعنی راهبرد انطباقی، و آخرین راهبرد، راهبرد SO یعنی راهبرد تهاجمی بود. بنابراین نتیجه می گیریم که در حال حاضر به دلیل عدم توجه به برخی استلزمات گردشگری روستایی در استان خوزستان، معایب گردشگری غالب بر مزایای آن هست و در صورتی که سیاست گذاران از این موضوع غفلت نموده و از ظرفیت های گردشگری روستایی در منطقه استفاده نکنند مهاجرت روستایی بیشتر از قبل شده و روستاها خالی از سکنه خواهند شد.