فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۰۶۱ تا ۱۳٬۰۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل نگرش و ادراک ذهنی روستاییان در خصوص مقوله متروک شدن، افول و انحطاط روستایی مناطق کوهستانی در شهرستان ورزقان است. این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و در بستر «روش تحقیق آمیخته» از دو مؤلفه روش شناختی (کیفی و کمی) بهره برده است. در این پژوهش، حجم نمونه در بخش کیفی شامل 26 نفر از مطلعین کلیدی است که براساس نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمی به روش نمونه گیری آسان و از نوع غیراحتمالی 118 نفر از روستاییان ساکن در شهرستان ورزقان جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. به منظور کدگذاری و تحلیل داده های کیفی از نرم افزار مکس کیودا و برای تحلیل داده های کمی از روش مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها نشان داد که کاهش فرصت های شغلی، مهاجرت، کاهش جمعیت و کاهش تقاضا برای کالا و خدمات به ترتیب چرخه ای را شکل می دهند که باعث متروک شدن روستاها و افول و انحطاط آن می شود. «چندپارگی اراضی مزروعی»، «شکاف درآمدی»، «ملی شدن مراتع»، «نبود الگوی کشت مناسب»، "فرآیند تغییر کاربری زمین های کشاورزی" و "تمرکزگرایی امکانات و نابرابری های منطقه ای توسعه" از تأثیرگذارترین متغیرها در شکل گیری این چرخه در شهرستان ورزقان شناسایی شد.
تبیین و تحلیل عوامل مؤثر بر رضایتمندی گردشگر از مقصدهای گردشگری مطالعه موردی: شهر درگهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
129 - 143
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر در پایداری هر مقصد گردشگری سنجش رضایتمندی گردشگران از آن مقصد گردشگری است. سنجش رضایت مندی می تواند آگاهی و بینش لازم برای مدیران مقصدها و برنامه ریزان را به منظور ارتقاء امکانات و تسهیلات فراهم نماید. بنابراین شناخت وضعیت رضایتمندی در فرآیند برنامه ریزی و توسعه این فعالیت ضروری است. پژوهش حاضر باهدف بررسی وضعیت رضایتمندی گردشگران و مؤلفه های مؤثر بر آن در شهر درگهان (واقع در جزیره قشم) انجام شده است. پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق گردشگران داخلی بازدیدکننده از شهر موردمطالعه و نمونه آماری تعداد 180 گردشگر می باشد. بررسی رضایت مندی گردشگران به وسیله پرسشنامه و در قالب طیف لیکرت مورد ارزیابی قرارگرفته است. پردازش داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از آزمون های آماری کای اسکوئر، فریدمن، روش رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد سطح رضایتمندی گردشگران در شهر درگهان بالاتر از حد متوسط است و مؤلفه های امکانات رفاهی و پذیرایی، فعالیت های سرگرمی، تفریحی و گذران اوقات فراغت و هزینه به ترتیب بیشترین تأثیر را بر رضایتمندی گردشگران دارند. همچنین بین رضایت مندی گردشگران با متغیرهای جنس، شغل، مدت اقامت و نحوه اقامت گردشگران رابطه معناداری وجود دارد.
شناخت الگوهای دینامیکی و ترمودینامیکی بارش های سنگین فراگیر زمستانه ایران در بازه زمانی 1960- 2010 (مطالعه موردی بارش سنگین فراگیر 05/12/1974)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت الگوهای دینامیکی و ترمودینامیکی بارش های سنگین فراگیر زمستانه ایران در بازه زمانی 1960-2010 انجام گرفته است. ازاین رو، نخست شدیدترین دوره مرطوب در بازه زمانی پنجاه ساله مشخص (سال 1974) و سپس فراگیرترین روز با بارش سنگین انتخاب شد (روز 5/12/1974). در ادامه، کمیت های دینامیکی و ترمودینامیکی موردنظر در محیط برنامه نویسی فورترن 77 تعریف شد و برای تحلیل تغییرات زمانی کمیت ها نقشه های گرافیکی آن ها ترسیم و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد در زمان رخداد بارش سنگین فراگیر، منطقه همگرایی قوی در سطح کشور شکل گرفته که منطبق بر منطقه واگرایی تراز میانی جو صعود دینامیکی هوا را موجب شده است. در این شرایط، مقادیر تاوایی نسبی و تاوایی مطلق منطبق بر بخش شرقی ناوه افزایش می یابد. مقادیر تاوایی پتانسیلی راسبی - ارتل ترازهای فشاری 500 و 50 هکتوپاسکالی و سطح هم آنتروپی 330 کلوین نیز به سبب عواملی چون افزایش گرادیان دمای پتانسیل، افزایش تاوایی مطلق، و همچنین زیادشدن پایداری ایستایی در سطوح فوقانی جو افزایش می یابد. این شرایط نشان می دهد که در رخداد بارش های سنگین این نواحی، علاوه بر تغییرات دینامیک سطوح میانی و زیرین وردسپهر، تغییرات دینامیک پوشن سپهری نیز نقش مهمی ایفا می کند.
سنجش وضعیت و تحلیل عوامل مؤثر بر مطلوبیت مدیریت بحران مخاطرات طبیعی در شهرستان قائنات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: تداوم مخاطرات طبیعی و آسیب پذیری شهرستان قائنات موجب شده است این مخاطرات به بحران هایی با خسارات فراوان هرساله بدل شوند. با توجه به اینکه وضعیت مدیریت نقش بسزایی در کنترل مخاطرات طبیعی و تبدیل آنها به بحران دارد، در این زمینه نیاز است وضعیت مدیریت بحران شهرستان از یک سو و عوامل مؤثر بر وضعیت عملکرد آنها از سوی دیگر بررسی دقیق و تحلیل شود. هدف : هدف این پژوهش، بهبود وضعیت مدیریت بحران و کاهش آسیب پذیری با حرکت به سمت مدیریت نوین بحران های طبیعی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی و رویکرد پژوهش، کمی کیفی است. بر این اساس، نخست پس از گردآوری مطالب نظری به روش اسنادی، با تدوین شاخص ها و متغیرهای مدیریت بحران، با توزیع 100 پرسش نامه ساختارمند در میان متخصصان دانشگاهی، انجمن های مردم نهاد، دهیاران و آگاهان روستایی و مدیران ارگان های دولتی مرتبط با کنترل و مدیریت بحران که به روش هدفمند انتخاب شدند، وضعیت موجود مدیریت بحران شهرستان مبتنی بر میزان آگاهی و دانش، مهارت و وضعیت عملکرد آنها با آزمون T تک نمونه ای سنجیده شد؛ در ادامه با مصاحبه نیمه ساختارمند به صورت هدفمند با 26 نفر از اعضای این گروهها، علل و عوامل مؤثر بر این وضعیت با انجام کدگذاری باز شناسایی و سپس با توزیع در میان اعضای گروه های نام برده (100 نفر) به روش تحلیل عاملی تأیید شدند. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه های توزیع شده با پیش آزمون و تأیید متخصصان و روایی سازه با آزمون تحلیل عاملی و پایایی نیز با ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.71 تأیید شد. نتایج: مدیریت بحران شهرستان قائنات با مقدار نامناسب میانگین محاسبه شده برابر با 2.67، وضعیت رضایت بخشی ندارد. علل شکل گیری این وضعیت در قالب چهار عامل اصلی ضعف در برنامه ریزی، اجرا و نظارت مدیریت بحران شهرستان، نارسایی های اجتماعی، ضعف در قانونگذاری و سیاست گذاری و ضعف در آموزش و مهارت های عملی، مبتنی بر 32 شاخص خلاصه شد؛ همچنین مدیریت بحران مخاطرات محیطی در منطقه مبتنی بر رویکرد سنتی (انفعالی، واکنشی، تخصص گرایانه، مشارکتی نبودن، تأکید بر امدادرسانی و بازیابی) است. نوآوری: نوآوری پژوهش حاضر در دیدگاه ساختاری و جامع برای شناخت عوامل مؤثر بر وضعیت مدیریت بحران منطقه و بارزکردن نقش همزمان مدیریت ناکارآمد و نارسایی های اجتماعی در افزایش آسیب پذیری دربرابر بحران هاست.
بررسی ارتباط بین شاخص های کمّی مسکن و سلامت روانی شهروندان مطالعه موردی: محله مرداویج- اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی رابطه متقابل شاخص های کمّی مسکن و سلامت روانی شهروندان است. در این راستا متغیرهای مستقل ش65 امل انواع الگوهای مسکن، تراکم ساختمانی، سرانه مسکن، تراکم خانوار در واحد مسکونی و تراکم نفر در اتاق است. افسردگی و استرس درک شده نیز متغیرهای وابسته پژوهش هستند. برای سنجش میزان استرس افراد، از پرسشنامه استرس ادراک شدهکوهن و همکاران (1983) و برای سنجش میزان افسردگی، از ویرایش دوم پرسشنامه افسردگی بک و همکاراناستفاده شده است. در این پژوهش جامعه آماری، خانوارهای ساکن در محله مرداویج کلانشهر اصفهان است. براساس آمارنامه جمعیتی کلانشهر اصفهان، در سال 1395 تعداد خانوارهای ساکن در این محله برابر با 5691 خانوار گزارش شده است. با استفاده از فرمول کوکران، اندازه نمونه در این تحقیق برابر با 250 خانوار است. از این رو، تعداد 250 پرسشنامه در بین خانوارها توزیع و نهایتاً 231 پرسشنامه کامل و بدون خطا جمع آوری شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد، تمام متغیرهای مستقل پژوهش به عبارتی شاخص های کمّی مسکن رابطه معناداری با شاخص های سلامت روان یعنی افسردگی و استرس دارند. بنابراین این فرضیه در پژوهش حاضر در توافق با بسیاری از پژوهش ها اثبات شد که میان شاخص های کمّی مسکن و شاخص های سلامت روان رابطه معنادار وجود دارد. نتایج در زمینه استرس درک شده نشان داد که برای تغییرات این شاخص، می توان یک مدل براساس شاخص تراکم ساختمانی پیشنهاد داد. به این معنا که از میان چهار شاخص مستقل، شاخص تراکم ساختمانی بیشترین تأثیرگذاری بر استرس درک شده را دارد. در نهایت براساس مدل پیشنهادی، تراکم ساختمانی قادر است 47 درصد از تغییرات استرس درک شده را پیش بینی کند. براساس مدل های پیشنهادی، دو شاخص تراکم ساختمانی و تراکم نفر در اتاق به عنوان متغیرهای پیش بین برای شاخص افسردگی معرفی می شوند. در مدل اول تراکم ساختمانی تنها شاخص پیش بین است که 9/51 درصد از تغییرات افسردگی را پیش بینی می کند. در مدل دوم دو شاخص تراکم ساختمانی و تراکم نفر در اتاق به ترتیب قادر هستند 6/42 و 7/16 درصد از تغییرات افسردگی را پیش بینی نمایند. نتیجه نهایی پژوهش آن است که بیش از گذشته باید رابطه میان متخصصان برنامه ریزی مسکن و روانشناسان تقویت شود تا تأثیر منفی افزایش تراکم بر شاخص های سلامت روان کنترل شود.
ارزیابی توانمندی های اکوتوریسم دامنه های شمالی رشته کوه بزقوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۲
129-150
حوزههای تخصصی:
اکوتوریسم به عنوان یکی از شاخه های گردشگری، امروزه مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. شناسایی و انتخاب مناطق مناسب اکوتوریسم در برنامه ریزی و مدیریت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. دامنه های شمالی رشته کوه بزقوش در استان آذربایجان شرقی با دارا بودن انواع جاذبه های طبیعی یکی از مقاصد هدف گردشگران محسوب می شود. لذا در پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی پهنه های مستعد اکوتوریسم دامنه های شمالی بزقوش مدنظر قرار گرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع هدف، کاربردی بود. برای دستیابی به اهداف پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظرسنجی از کارشناسان، مهمترین معیارهای تاثیرگذار بر مکان یابی فعالیت های کوهنوردی، دامنه نوردی و اسکی شناسایی و سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن معیارها تعیین شد. در ادامه نیز برای تلفیق لایه ها در سیستم اطلاعات جغرافیایی از تکنیک ویکور استفاده شد. در نهایت با همپوشانی نقشه های کوهنوردی، دامنه نوردی و اسکی، پهنه های مستعد اکوتوریسم منطقه مشخص شد. نتایج نشان دهنده این بود که 43/15 درصد منطقه از لحاظ توانمندی های اکوتوریسم در وضعیت بسیار مناسب، 52/35 درصد مناسب، 91/39 درصد متوسط و 14/9 درصد در وضعیت نامناسب است. پهنه بسیار مناسب محدوده های اطراف چشمه های آبگرم اسبفروشان و الله حق و همچنین روستاهای جلده باخان و اردها را شامل می شود.
ارزیابی و تحلیل نقش خصوصیات فیزیکی ابر در مقدار بارش محتمل با استفاده از داده های ماهواره ای MSG منطقه مورد مطالعه: غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۲
225-245
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از محصولات ماهواره متئوست و TRMM نقش هر یک از خصوصیات فیزیکی ابر در میزان بارش مورد ارزیابی قرار گرفت. برای بررسی از سه مدل GPR ، TDوMLPBR استفاده شد. محصولات مورد استفاده در این پژوهش از ماهواره متئوست(MSG) عبارتند از : فشار قله ابر ، دمای قله ابر ، عمق نوری ابر ، فاز ترمودینامیکی ابر ، میزان حجم آب موجود در ابر ، شعاع مؤثر قطرات ابر و نوع ابر. ابتدا محصولات در محیط نرم افزار متلب استخراج گردید و در مرحله بعد محاسبات با محصول بارش ماهواره TRMM انجام گرفت و ضریب خطا و ضریب تعیین بدست آمد. سرانجام میزان اثر بخشی هریک از مؤلفه های خصوصیات فیزیکی ابر در میزان بارش در غرب ایران از طریق روش آنالیز حساسیت محاسبه و مشخص شد. نتایج نشان می دهد که در بین مؤلفه های خصوصیات فیزیکی ابر نوع ابر بیشترین اثر بخشی را داشته و سپس شعاع مؤثر قطرات ابر و عمق نوری ابر به ترتیب در جایگاه دوم و سوم قرار دارند. در بین خصوصیات فیزیکی مورد بررسی کمترین اثر مربوط به فاز ابر می باشد.
تحلیل اثر توسعه شهری تهران بر چرخه هیدرولوژی و ژئومورفولوژی رودخانه اوین-درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئومورفولوژی که به مطالعه لندفرم ها می پردازد، نقش اساسی را در زمینه برنامه ریزی، توسعه و مدیریت مناطق شهری بویژه در ارزیابی مناطق قبل و بعد از توسعه شهری بازی می کند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی اثرات گسترش فیزیکی شهر بر ویژگی های هیدرولوژیکی، دبی و رسوب رودخانه و ویژگی های کانال رود حوضه آبریز اوین – درکه طی دوره زمانی 20 ساله(1998-2018) می باشد. این پژوهش در سه گام، مطالعات هیدرولوژی با استفاده از مدل نیمه توزیعی SWAT، مطالعات دبی و ر سوب و مطالعات ژئومورفولوژی، می باشد. نتایج حاصل از مطالعات هیدرولوژی مبتنی بر سناریوی توسعه فیزیکی شهر، نشان می دهد که میانگین بارش در حوضه برابر با 4/430 میلی متر می باشد که از این مقدار بارش در دوره قبل 6/142 میلی متر و در سال 2018، به میزان 8/146میلی متر به صورت تبخیر و تعرق واقعی از سطح زمین و گیاه تبخیر می گردد. میانگین شماره منحنی و رواناب سطحی به ترتیب در سال 1998 برابر با 01/84 و 66/106میلی متر و در سال2018 این مقدار به 76/84 و 28/116 میلی متر افزایش داشته است. براساس نتایج تغییرات رسوب و دبی، روند رسوب به مرور کاهش یافته که متعاقب با آن دبی نیز تغییرات نزولی را نشان می دهد. نتایج بررسی شاخص های مورفولوژیکی و مشاهدات میدانی نشان داد که تغییرات مورفولوژی کانال رودخانه اوین- درکه به صورت کاهش مقطع و عرض کانال در بازه های شهری، تغییر نیمرخ عرضی و طولی، جابجایی مسیر رودخانه و افزایش مئاندر و فرسایش جانبی در بازه های در حال تعدیل و قابل بازیابی طی دوره زمانی بیست سال می باشد.
نقش اعتبارات کشاورزی در ماندگاری جمعیت روستایی: مطالعه موردی سکونتگاه های روستایی ناحیه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 25
حوزههای تخصصی:
در مباحث توسعه روستایی، انتظار می رود که اقدامات دولت در اعطای اعتبارات کشاورزی به تثبیت جمعیت روستایی بینجامد. در پژوهش کاربردی و کمّی حاضر، نقش اعتبارات کشاورزی در ماندگاری جمعیت روستایی در سکونتگاه های روستایی ناحیه کاشان بررسی شد. روش شناسی پژوهش استقرایی و روش تحقیق به گونه توصیفی- تحلیلی با رویکردی تطبیقی بود. جامعه آماری شامل روستاهای ناحیه کاشان و حجم نمونه دربرگیرنده 574 نفر بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که تفاوت میانگین ها بین دو گروه برخوردار و نابرخوردار از اعتبارات در چهار متغیر بهبود کشاورزی، افزایش رضایت مندی، بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش فرصت های اشتغال روستاییان به لحاظ آماری معنی دار است، اما رابطه این دو نوع متغیر مستقل (اعتبارات و متغیرهای چهارگانه) با متغیر وابسته مهاجرت معنی دار نیست. بدین ترتیب، می توان نتیجه گرفت که ارتباطی ضعیف میان نگهداشت جمعیت و اعطای اعتبارات کشاورزی در سکونتگاه های روستایی ناحیه کاشان حاکم است.
شناسایی عوامل موثر درآسیب پذیری و اختلاف حجم میزان رسوبات بادی جمع شده در مدارس روستاهای شهرستان نیمروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریاچه های فصلی یا پلایاها به دلیل قرار گرفتن در مناطقی با توپوگرافی پست در نواحی خشک و بیابانی با سیستم بادهای قوی و نی ز وج ود ذرات دانه ریز و جدا از هم، منشأ مهمی برای رسوبات بادی و طوفانهای گرد و غبار به شمار می آیند. رسوبات و نهشته های بادی در سیستان باعث گردیده تا زندگی هزاران نفر از مردم این مناطق و به خصوص دانش آموزان به خطر بیفتد. حجم رسوبات بادی دراین شهرستان در ده سال اخیر چند برابر شده است، هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر در اختلاف حجم رسوبات بادی جمع شده در مدارس روستاهای شهرستان نیمروز می باشد . روش تحقیق در این پژوهش کاملا میدانی و به صورت مشاهده مستقیم می باشد که در کنار آن از منابع کتابخانه ای نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد، عامل، نوع خاک و توپوگرافی تأثیر زیادی در اختلاف حجم رسوبات جمع شده در مدارس مورد مطالعه ندارد. از بین رفتن پوشش جنگلی منطقه بش دلبر، خشک شدن دریاچه هامون و رها شدن زمین های کشاورزی و عدم پوشش گیاهی مهمترین عوامل در افزایش یا کاهش حجم رسوبات بادی هستند.
تحلیل و پیشبینی روند رشد شهری و تأثیر آن بر کاربری اراضی با استفاده از سنجشازدور و مدل CA-Markov ؛ مطالعه موردی: شهرهای مریوان، بانه و سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۴
147 - 163
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد مناطق شهری و تأثیر آن بر کاربری اراضی در جهان و بخصوص در کشورهای درحال توسعه به یک مسئله مهم زیست محیطی در علوم محیطی و برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. هدف مطالعه حاضر تحلیل و پیشبینی رشد شهرهای بانه، مریوان و سقز بر کاربری اراضی در یک دورهی 45 سال (1987 تا 2032) با استفاده از مدل CA-Markov است. در مطالعه حاضر بررسی و مدلسازی نقشههای کاربری اراضی و رشد نواحی شهری با استفاده از تصاویر لندست و با اعمال الگوریتم Maximum Likelihood و مدل CA-Markov در نرمافزارهای ENVI5.3 و IDRISI TerrSet انجام شد. نتایج این مطالعه با دقت بالای 80 درصد نشان میدهد در دورهی 1987 تا 2017 حدود 897/39 و 790/38 هکتار (در شهر مریوان) و 801 و 772/29 هکتار (در شهر بانه) به ترتیب از اراضی پوششگیاهی و زمینهای کشاورزی به نواحی شهری تبدیل شده است اما این روند برای شهر سقز کمتر بوده و رشد این شهر بیشتر نواحی بایر را به میزان 1249/29 هکتار تحت تأثیر قرار دادهاست. همچنین نتایج مدل CA-Markov برای سال 2032 نشان داد در دورهی 2017 تا 2032 همانند دورهی قبل رشد شهر بانه در جهت شمال شرق، شهر مریوان در جهت شرق و شهر سقز در چهار جهت خواهد بود. در این دوره رشد نواحی شهری منجر به تخریب 511/29 و722/70 هکتار (در شهر بانه) و 1080 و2402/01 هکتار (در شهر مریوان) به ترتیب از اراضی زمینهای کشاورزی و نواحی بایر خواهد شد. از طرف دیگر رشد شهر سقز بیشتر اراضی بایر را به میزان 1511/46 هکتار تخریب خواهد کرد. بدیهی است یافتههای این مطالعه نقش مؤثری در برنامهریزیهای آینده دارد چراکه با آگاهی از روند رشد این نواحی میتوان جهات توسعه شهر را به جهات بهینه هدایت نمود و تخریب اراضی ناشی از رشد شهر و درنتیجه تأثیرات منفی تغییرات کاربری اراضی را به حداقل رساند.
خزش شهری و تحولات کالبدی فضایی سکونتگاه های پیراشهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گفتمان چالشهای توسعه ناموزون شهری در کشورهای در حال رشد، آنچه بیش از همه از نظر اقتصادی و اجتماعی چشماندازی از فقر و نمودی از اسکان غیر رسمی را پدیدار میسازد رخداد خزش شهری است. این پدیده ضمن ایجاد ناپایداری و از بین بردن عرصههای کشاورزی، رشد فیزیکی نامنظم و پراکندهای را در پیرامون کلانشهرها ایجاد کرده و میتواند به مهاجرتهای روستایی شهری دامن زده و علاوه بر دگرگونیهای مکانی فضایی در توسعه نیافتگی شهر و روستاهای پیرامونی نقش قابل توجهی داشته باشد. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف "تحلیل اثرات خزش شهری بر تحولات کالبدی فضایی روستاهای پیراشهری زاهدان" طراحی شد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری شامل 4 روستای بخش مرکزی شهر زاهدان است که خزش شهری بیشترین اثرات را بر آنها داشته است. دادههای مورد نیاز از تصاویر ماهوارهای لندست تهیه شد. یافتههای تحقیق نشان داد اثرات خزش شهری زاهدان و جریانات فضایی حاکم بر آن باعث تحولات کالبدی فضایی در ابعاد مختلف (افزایش جمعیت، اندازه روستا و تحول در ساختار اشتغال و فعالیت) در نواحی روستایی پیراشهری گردیده است. این اثرات بر بخش کشاورزی منفی (6/66-)، در بخش خدمات مثبت (65/66) و در بعد اجتماعی حاکی از ایجاد نقش خوابگاهی و افزایش جابجایی جمعیت و تبادلات فرهنگی از روستاهای پیرامونی به شهر زاهدان بود.
تدوین مدل مفهومی «محله بیوفیلیک» به منظور کاربست در طراحی و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
15 - 27
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهایی که در سال های اخیر در راستای پیوند با طبیعت در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری موردتوجه بوده است، رویکرد «بایوفیلیا» است. این رویکرد حداکثری، تلفیق همه جانبه با ابعاد مختلف محیط طبیعی در شهرها را دنبال می کند اما در پژوهش های داخلی، به خصوص از خاستگاه دانش شهرسازی کمتر به آن پرداخته شده است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که شاخص های این رویکرد را در قالب یک مدل مفهومی، به منظور کاربست در طراحی و برنامه ریزی در مقیاس محله های شهری، بومی و کاربردی نماید. به این منظور، ابتدا به بررسی منابع نظری موجود به روش «مطالعات کتابخانه ای» پرداخته شد. شاخص های حاصل از این مرحله، پس از تحلیل محتوا و دسته بندی، مدل اولیه پژوهش را شکل داد. پس ازآن به منظور تکمیل و تأیید مدل، به روش «دلفی» در سه مرحله، نظرات 11 تن از اساتید معماری و شهرسازی و صاحب نظر در این باب، به کمک پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. شاخص های طراحی محله بایوفیلیک و سپس اولویت بندی آن ها به کمک مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شد. داده های حاصل از مرحله اول به کمک تحلیل محتوا و داده های حاصل از پرسشنامه با روش های توصیفی آماری مورد تحلیل قرارگرفته است. تدوین مدل محله بایوفیلیک در شش بعد «منابع طبیعی»، «محیط مصنوع»، «منظر محله»، «فعالیت ها»، «اجتماع محلی» و «مردم محله»، انجام پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد، در بعد «منابع طبیعی»؛ حفاظت از منابع طبیعی، در بعد «محیط مصنوع»؛ تلفیق کالبد با طبیعت، در بعد «فعالیت ها»؛ حمل ونقل سبز، در بعد «اجتماع محلی»؛ مشارکت مردم در حفاظت از طبیعت و در بعد «مردمی»؛ ارتباط عاطفی مردم با طبیعت، بیشترین توافق را در میان اعضای حلقه دلفی داشته اند.
تولید فضاهای پیاده راهی و پایداری هویت و حس مکانی شهروندان مطالعه موردی: پیاده راه خیابان امام شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
29 - 42
حوزههای تخصصی:
پیاده راه های شهری واقع در بافت مرکزی شهرها به عنوان مرکز تنفس کالبدی و اجتماعی شهرها محسوب شده و اثرات هویتی –مکانی متعددی در توسعه پایدار شهر دارند. پژوهش حاضر به شیوه تبیینی- تحلیلی با ماهیت کاربردی به بررسی اثرات ایجاد پیاده راه های شهری در ارتقاء و حفظ هویت و حس مکانی شهروندان در بافت مرکزی شهر با نمونه موردی پیاده راه امام شهر زنجان پرداخته است. گردآوری داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای بوده است که داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS پیاده شده و با استفاده از آزمون آماری تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره گام به گام تجزیه وتحلیل داده ها صورت پذیرفت. شاخص های سنجش هویت و حس تعلق مکانی رد غالب 5 شاخص اصلی تنوع فرهنگی، دل بستگی مکانی، ایمنی و امنیت، حس خاطره انگیزی و سرزندگی فضا می باشد. نتایج حاصل نشان می دهد سطح شاخص های ایجادکننده هویت و حس تعلق مکانی در پیاده راه شهر زنجان از حد استاندارد بالا بوده و نزدیک به حد مطلوب می باشد. همچنین شاخص های هویت و حس تعلق مکانی باهمدیگر همبستگی با جهت مثبت و متوسط داشته و به طور پیوسته باهمدیگر عملکرد یافته اند. میزان اثر هرکدام از شاخص ها در ضریب رگرسیونی استاندارد نشده مشابه ولی در ضریب تعیین استانداردشده (مستقیم و خالص) متفاوت از هم می باشند. اثر شاخص های موردبررسی بر هویت و حس تعلق مکانی منجر به تعدد میزان و زمان حضور در فضای پیاده راه شده و مراودات اجتماعی را توسعه داده است.
ارائه مدل توزیع عادلانه خدمات شهری مبتنی بر عدالت اجتماعی مطالعه موردی: منطقه 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
75 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های عمده شهرها، توزیع ناعادلانه خدمات شهری است و عدالت اجتماعی به عنوان یکی از معیارهای اصلی توسعه در شهرها بر توزیع عادلانه خدمات تأکید دارد. در منطقه 11 تهران علی رغم وجود مراکز حیاتی کشور، توزیع خدمات شهری به صورت عادلانه صورت نگرفته، که موجب ناهمگونی هایی در قسمت های مختلف منطقه شده است. توزیع نابرابر خدمات در منطقه 11 شهر تهران به علت بی توجهی به عدالت اجتماعی، در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری در پاسخگویی به نیاز شهروندان اس ت. بنابراین به منظور کاهش بحران های ناشی از بی عدالتی و حرکت در راستای توسعه؛ تحقق عدالت اجتماعی شهری به منظور توزیع هر چه عادلانه تر خدمات امری ضروری است. در این پژوهش سعی شده است تا از طریق روش توصیفی-تحلیلی به گردآوری معیارهای استاندارد در دو حوزه عدالت اجتماعی و خدمات شهری پرداخته شود و به وسیله مدل سازی در نرم افزار Smart PLS، مدل توزیع عادلانه خدمات شهری مبتنی بر عدالت اجتماعی ارائه شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که در حالت اجرای مدل در مرتبه اول، سه معیار تفاوت، آزادی و فرصت برابر به ترتیب با ضریب مسیر 886/0، 868/0 و 828/0 بیشترین تأثیر را در تحقق عدالت اجتماعی و به طور غیرمستقیم تأثیر در توزیع عادلانه خدمات شهری دارا می باشند و به طورکلی متغیر مستقل عدالت اجتماعی با ضریب مسیر 788/0 تأثیر مستقیم قابل ملاحظه ای در عملی شدن توزیع عادلانه خدمات شهری دارد. همچنین در حالت اجرای مدل در مرتبه دوم، معیارهای فرصت برابر، آزادی و تفاوت به ترتیب با ضرایب 516/0، 471/0 و 393/0 بیشترین تأثیر مستقیم را در توزیع عادلانه خدمات شهری دارند. بنابراین ضروری است در راستای تمرکز بر محرومان جامعه در بهره گیری از منفعت، رعایت حقوق و آزادی های فردی و دسترسی برابر و یکسان به فرصت ها و امکانات گام اساسی برداشته شود.
سنجش تاب آوری و پایداری شهر سمنان در مواجهه با مخاطرات طبیعی (با تأکید بر زلزله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاکله ی تاب آوری شهری را چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی تشکیل می دهند در وضعیت مطلوب یک شهر تاب آور دارای اجتماعی محلی توانمند با اقتصادی پویا و پایدار که از لحاظ نهادی و مدیریتی به شکل مشارکتی اداره شده و از برآیند این عوامل فوق کالبدی شهری شکل گرفته بصورت یک دست و منسجم جلوه کرده و در هیج نقطه ای از آن پژمردگی مشاهده نمی شود. هدف از پژوهش حاضر سنجش تاب آوری و پایداری شهر سمنان در مواجهه با مخاطرات طبیعی (زلزله) می باشد. روش تحقیق در این بررسی توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان ساکن در شهر سمنان بوده است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 384 نفر از بین آن ها با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. برای سنجش روایی (اعتبار)، با استفاده از روایی صوری، نظرات افراد مرتبط بررسی و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ در محیط نرم افزاری Spss معادل 863/. تعیین شد که گویای هماهنگی و پایایی بالای داده ها است. در تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی در نرم افزار Spss استفاده شده است. در سطح آمار توصیفی، از میانگین گیری و درصد گیری؛ و در سطح آمار استنباطی، برای بررسی ارتباط میان متغیر ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی تک نمونه ای و همچنین مدل شبکه عصبی بهره گیری شده است. یافته های تحقیق نشان داد که بعد اجتماعی - فرهنگی با میانگین رتبه 2.59 و کالبدی با میانگین رتبه 3.05 و بعد اقتصادی با میانگین رتبه 2.17 و در آخر بعد نهادی - سازمانی با میانگین رتبه 2.56وضعیت موجود ابعاد تاب آوری در شهر سمنان را نشان می دهند.
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه ی اکوتوریسم پایدار روستایی جزیره قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوتوریسم یکی از مهمترین فعالیت های اقتصادی در نقاط مختلف جهان به شمار می آید که با توجه به مناطق بکر و زیبای گردشگری روستایی می تواند به عنوان راهکاری اساسی در توسعه پایدار روستایی مطرح گردد. جزیره قشم بزرگترین جزیره خلیج فارس، با برخورداری از جاذبه های طبیعی شگفت انگیز و مکان های گردشگری منحصر به فرد همجوار با سکونت های روستایی، مجموعه ای کم نظیر از گونه اکوتوریسم روستایی را ایجاد کرده است. از سوی دیگر فناوری اطلاعات و ارتباطات از عمده ترین معیارهای توسعه و پیشرفت اقتصادی و صنعتی و یکی از شاخص های توسعه پایدار محسوب می شود که بر جنبه های مختلف زندگی افراد و اجتماعات بشری تأثیر گذاشته است. این فناوری می تواند سهمی مهم در متنوع سازی اقتصادی داشته باشد و با ایجاد درآمد و اشتغال موجب توسعه مناطق روستایی گردد. از این رو تعیین یک راهبرد توسعه ای برای روستاها با رویکرد اکوتوریسم پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات ضروری می باشد. در این پژوهش در روشی توصیفی-تحلیلی به مطالعه تجربیات در زمینه توسعه اکوتوریسم روستایی قشم پرداخته و با استفاده از ماتریس SWOT، تجزیه و تحلیل برای تشخیص عوامل داخلی و خارجی انجام شده است. در این رویکرد با نگرش فناورانه، به منظور شناسایی نقاط ضعف و قوت و تهدیدها و فرصت ها، از روش دلفی استفاده شده و ظرفیت ها و محدودیت های اکوتوریستی جزیره قشم تعیین گردیده است. سپس از مدل مکمل QSPM برای اولویت بندی راهبردها و تعیین مناسبترین راهبرد بهره گیری شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، توسعه اکوتوریسم روستایی جزیره قشم باید براساس "استراتژی های تغییر جهت" با تمرکز بر فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد برنامه ریزی و بازنگری قرار گیرد.
ارزیابی اثرات پراکنده رویی در تغییر کاربری اراضی شهری مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
107 - 121
حوزههای تخصصی:
افزایش شتابان جمعیت، الگوهای مکانی نواحی شهری را به شیوه ای پیچیده تغییر داده و منجر به گسترش در نواحی روستایی و پراکنده رویی شهری در مناطق اطراف و به خصوص این مناطق شده است، در این میان شناخت چگونگی این رشد و توسعه کالبدی شهرها از ارزش بسیار فراوانی برخوردار است، تا در برنامه ریزی گسترش های آتی یا حتی درون بافتی استفاده مطلوب شود،. بنابراین هدف این پژوهش ارزیابی پراکنده رویی و تغییرات کاربری اراضی کلان شهر تهران در دوره های مختلف و تغییر کاربری نسبت به همدیگر می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و مراجعه به سازمان های مربوطه و مراکز پژوهشی پیرامون موضوع موردمطالعه می باشد. برای به دست آوردن نقشه میزان تخریب اراضی پوشش گیاهی از مدل های Fuzzy Artmap،Lcm، جدول متناوب و نرم افزارهای Idrisi Selva، ARC GIS 10.4 و Google Earth استفاده شده و جهت سنجش پیش بینی گسترش آتی شهر مدل CA- Markov بکار رفته است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان می دهد تغییر کاربری طبیعی به کاربری های ساخته شده روند رو به گسترشی داشته، به طوری که این اراضی در سال 1353 از 9 درصد به 54 درصد در سال 1397 افزایش یافته است و با توجه پیش بینی در سال 1410، اراضی ساخته شده به 62 درصد از کل مساحت می رسد، که شدت بحران زیست محیطی نشان را می دهد همچنین کاربری بایر با 71 درصد و پوشش گیاهی با 28 درصد بیشترین کاهش را به سمت کاربری ساخته شده داشتند و بیشترین درصد تغییرات را در زمین های مفید شهر تهران (اراضی آبی و اراضی پوشش گیاهی) می باشد، و اراضی دیگر با رشد منفی کندتری نسبت به این دو کاربری شاهد تغییر هستند که نشان از شدت بحران های زیست محیطی در آینده دارد.
بررسی نقش عوامل فرهنگی- اجتماعی ، مدیریتی و کالبدی در توسعه شهر جناح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فیزیکی ورشد شهرهای ایران تا چند دهه ی پیش، هماهنگ ومتناسب با نیازهای جامعه شهری بود. با بروزتحولات جدید، شهرها به سرعت دگرگونی هایی راپذیراشدند. این دگر گونی ها منجر به توسعه نواحی شهری-گردیدند.مهمترین مساله ای که دربرابرتوسعه شهری قرارمی گیردمکان استقرارآنهاست.عوامل مهمی در استقراروپیدایش یک شهر نقش دارندکه ازجمله این عوامل،پدیده های فرهنگی - اجتماعی ، مدیریتی وکالبدی می باشد . هدف ازاین پژوهش بررسی نقش عوامل مذکوردرتوسعه شهرجناح می باشد . در این تحقیق جهت برآورد حجم نمونه ازروش نمونه گیری کوکران باسطح اطمینان 95% واحتمال خطای 5 % استفاده شده است . براین اساس برای بررسی نقش عوامل غیرطبیعی(اجتماعی– فرهنگی ، کالبدی و مدیریتی )درتوسعه شهرجناح 384 نفر بصورت نمونه گیری ساده مورد پرسشگری قرار گرفتند . پس ازجمع آوری اطلاعات درمحیط-های نرم افزاریspss نسبت به تحلیل داده ها اقدام گردید. با توجه به نتایج تحقیق نقش عوامل مذکوردرتوسعه-شهرباتوجه به مقدارکای اسکوئرعوامل فرهنگی- اجتماعی(063/113)درصد،عوامل مدیریتی(042/237)درصدوعوامل کالبدی( 021/347 ) درصد ، معنادار بودن نتیجه به لحاظ آماری درسطح 99 درصد ، مشخص گردید که بین توسعه شهرجناح وعوامل-مذکور ارتباط وهمبستگی وجود دارد.
خلاقیت شهری، نوآوری در برنامه ریزی شهر خلاق بر مبنای مدل بوهمیان-موزائیک (نمونه مطالعاتی: مناطق دهگانه کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از لحاظ تاریخی، خلاقیت همواره نیروی محرک شهرها بوده و شهرها به لحاظ وجود خلاقیت تداوم حیات داشته اند. به عبارتی شهرها همواره برای ادامه حیات خود به خلاقیت نیاز داشته اند. در مکانهایی که نژادها و فرهنگ ها مخلوط شده و تعامل ایده های جدید، نهادها و موسسات جدید وجود دارند، خلاقیت شهری پر رنگتر جلوه گر بوده است. ادامه حیات شهری با توجه به اصل وجودی خلاقیت و یا زوال شهری در حالت عدم حضور خلاقیت؛ مساله این است. پژوهش حاظر بر مبنای سنجش شاخص های بوهمیان-موزائیک و ارزیابی میزان برخورداری مناطق شهر تبریز از شاخص های استعداد، خلاقیت و تنوع با استفاده از روش رگرسیون انجام گرفته است. شاخص استعداد میزان برخورداری منطقه از افراد نوآور و شاخص بوهمیان میزان خلاقیت منطقه مورد نظر را مورد ارزیابی می دهد؛ همچنین شاخص موزائیک میزان باز بودن جامعه برای جذب افراد خلاق را مورد سنجش قرار می دهد. هدف از این پژوهش شناسایی قابلیت های فضایی – کالبدی کلانشهر تبریز برای دستیابی به یک شهر خلاق است. نتایج نشان دهنده این است که از لحاظ شاخص های بوهمیان – موزائیک، منطقه تاریخی فرهنگی هشت کلانشهر تبریز، با کسب امتیاز 02/26 در شاخص استعداد و 9/7 در شاخص خلاقیت (بوهمیان) و 88/3 در شاخص تنوع (موزائیک) در وضعیت مطلوبتری نسبت به سایر مناطق قرار دارد. منطقه یک با امتیاز 14/17 در شاخص استعداد و 64/1 در شاخص خلاقیت و 46/4 در شاخص تنوع و منطقه دو با امتیاز 54/27 در شاخص استعداد و 26/1 در شاخص خلاقیت و 81/5 در شاخص تنوع دارای رابطه قویتری در مدل بوهمیان-موزائیک می باشند.