فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۸۱ تا ۴٬۷۰۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
75 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رابطه تغییرات پوشش گیاهی با خشکسالی هیدرولوژیکی در بخش شرقی منطقه سیستان است. این منطقه با مساحت 875052 هکتار در شمال استان سیستان و بلوچستان، با ارتفاع متوسط 478 متر از سطح دریا قرار دارد. برای این منظور از تصاویر ماهواره ای لندست 8 به همراه پایش زمینی، از شاخص های تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی و خشکسالی جریان رودخانه، در سال های 2019 و 2021 استفاده شد. همچنین فهرست فلوریستیک منطقه موردمطالعه به روش پیمایشی و به طور تصادفی، در فصول رویشی گیاه در سال های 2019 و 2021 تهیه شد. شکل زیستی گیاهان نیز براساس رده بندی ران کیائر (1934) تعیین گردید. نتایج نشان داد میانگین شاخص شدت خشکسالی در سال های 2019 و 2021 به ترتیب 33/1 و 38/0- برآورد شد. سال 2019 در طبقه نرمال آبی و سال 2021 در طبقه خشکسالی ضعیف شناسایی شد. بررسی تغییرات شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی و شاخص خشکسالی جریان رودخانه در سال های موردنظر دارای رابطه همبستگی است. تغییرات پوشش گیاهی حاصل از خشکسالی هیدرولوژیکی، در سال 2021 رخ داده است که بیانگر متأثر بودن پوشش گیاهی از خشکسالی هیدرولوژیک است. بررسی فلور منطقه در سال 2019 نشان داد، گیاهان شامل 191 گونه گیاهی از 141 جنس و 42 تیره در منطقه پراکنش دارند که با حادث شدن شرایط خشکسالی هیدرولوژیکی در سال 2021 تعداد گونه ها به 162 گونه، 123 جنس و 34 تیره کاهش یافته است. طیف زیستی گیاهان به روش ران کیائر نشان داد که در سال 2019، 40 درصد تروفیت ها، 4/18 درصد کریپتوفیت ها، 9/17 درصد همی کریپتوفیت ها، 3/15 درصد فانروفیت ها و 4/8 درصد کامفیت ها را شامل می شود. در سال 2021 تروفیت ها به 7/34 درصد، کریپتوفیت ها به 5/9 درصد، همی کریپتوفیت ها به 4/17 درصد و کامفیت ها به 9/7 درصد کاهش یافته است اما فانروفیت نسبت به سال 2019 بدون تغییر 3/15 درصد باقی مانده است. که بیانگر مقاومت گیاهان فانروفیت به خشکسالی و کمبود آب در منطقه موردمطالعه می باشد.
سنجش میزان اثرگذاری شاخص های حمل و نقل پایدار بر زیست پذیری شهری (نمونه مورد: شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
89 - 107
حوزههای تخصصی:
امروزه پیاده سازی سیستم حمل و نقل پایدار می تواند نقش موثری در بهبود کیفیت زندگی و زیست پذیری شهری ایفا -نماید. در همین خصوص، هدف اصلی این تحقیق، بررسی میزان تاثیر شاخص های حمل و نقل پایدار شهری بر زیست پذیری شهر اردبیل می باشد. تحقیق پیش رو، از لحاظ روش، پیمایشی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد. داده-های مورد نیاز از طریق اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری این تحقیق کارشناسان شهر اردبیل می باشند که برای تعیین حجم نمونه و نمونه گیری کارشناسان از روش گلوله برفی و روش هدفمند استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در تحلیل داده های به دست آمده تحقیق با بکارگیری قابلیت های نرم افزارها Excel ,SPSS و Smart- pls، از معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این امر است که بین حمل و نقل پایدار و زیست پذیری شهری رابطه معنادار، هم جهت و قوی وجود دارد و زیست پذیری شهر اردبیل از طریق حمل و نقل پایدار (شاخص های 13 گانه آن) به میزان، 749/0 قابل تبیین و پیش بینی است (اثرگذاری شاخص های تحقیق و تایید فرضیه های مربوطه گواه بر این ادعا است). در این باره، نتایج نشان داده که به ترتیب شاخص های خدمات الکترونیکی نوین/هوشمندی، دسترسی، مدیریت و برنامه-ریزی، کیفیت خدمات، آلودگی، اقلیم، انرژی، فرهنگ، قوانین، کارایی، امنیت و هزینه، مهمترین شاخص های حمل و نقل پایدار شهر اردبیل هستند که در زیست پذیری آن شهر اثر معنی داری و قوی دارند.
تحلیلی بر نقوش سنگ قبرهای شهرستان الشتر در دوران اسلامی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
580 - 606
حوزههای تخصصی:
قبور و قبرستان ها، بیش از آن که محلی برای تدفین و به خاک سپردن مردگان باشند، بخش اعظمی از اندیشه و زندگی، زندگان را به خود مربوط می سازند. آثار برجای مانده از قدیمی ترین سنگ قبرهای شهرستان الشتر نشان از آداب و رسوم و آئین های خاک سپاری از دوران کهن تا امروز در زندگی مردم این منطقه دارد. می توان گفت، نقش مایه های تزئینی سنگ قبرهای شهرستان الشتر، دریچه ای به دنیای افکار دینی و فرهنگی این منطقه است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل و دسته بندی نقوش سنگ قبرهای شهرستان الشتر می باشد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و همچنین همراه با مطالعات میدانی و کتابخانه ای با رویکرد مردم شناسی، نقوش سنگ قبرهای این منطقه را مورد بررسی و مطالعه قرار داده است. براین اساس سوالات اصلی این پژوهش عبارتنداز:1- مضمون و محتوای نقوش تزئینی سنگ قبرها به چند دسته تقسیم می شوند؟ 2- سنگ قبرهای مورد مطالعه متعلق به چه دوره ای هستند؟ سنگ قبرهای قدیمی شهرستان الشتر دارای، نقوش تزئینی گوناگونی همچون: هندسی، شکار، حیوانی، انسانی و گیاهی می باشند و همچنین دارای مضامینی همچون: شکار و چابک بودن، شایستگی زنانه و شیرزنی، تدین و مذهبی بودن، شادابی و آراستگی، اعتقاد به زایش و جهان هستی و مهمانوازی و مهمانداری هستند. نگارندگان بر این عقیده هستند که نقوش و نشانه های این قبور نشأت گرفته از سبک های اصلی زندگی ساکنان این منطقه است؛ از این رو 15 قبرستان مستندنگاری شده و نقوش تزئینی آن ها مورد مطالعه قرار گرفته است.
نقش مؤلفه های هویت مکانی در توسعه اقتصادی مناطق پیراشهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه یافتگی مناطق پیراشهری به عنوان یکی از اصلی ترین دغدغه هایی که ابعاد گوناگون اقتصادی و اجتماعی را در برمی گیرد، از عرصه های موردتوجه حکومت های ملی و دولت های محلی است. عرصه ای که با گسترش ارتباطات جهانی میدان کنشگری خود را در روایت های منحصربه فرد از ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی متمرکز کرده است. روایت هایی جذاب که مسئولیت توسعه ی مکان های جغرافیایی متنوع را برعهده گرفته اند و ارائه ی مزیت رقابتی و مؤلفه های هویتی را بر دوش سطوح خرد محلی قرار می دهند. این مطالعه مبتنی بر استراتژی نظریه ی زمینه ای و با استفاده از 58 مصاحبه ، به انجام رسیده است. یافته ها نشان می دهد که «مؤلفه های هویت مکانی» از طریق اصلی ترین مقوله یعنی «کنشگری و سیاست گذاری های تبلیغاتی-رسانه ای» به همراه دودسته از «شرایط زمینه ای» و «شرایط مداخله گر» می تواند فرایند توسعه اقتصادی را برای مناطق پیراشهری به ارمغان بیاورد. «شرایط زمینه ای» درواقع بسترهای محیطی هستند که زمینه های قدرت و یا ضعف این سازوکار را فراهم می کنند: «مؤلفه های جمعیتی» همچون سن و تحصیلات، «خانواده» به عنوان اصلی ترین عنصر انتقال دهنده ی میراث تاریخی و فرهنگی، «سرمایه اجتماعی» و قدرت شبکه ی روابط مبتنی بر آن در زمره ی شرایط زمینه ای قرار می گیرند که سازوکار نقش آفرینی مؤلفه های هویت مکانی در توسعه اقتصادی باید از این مجرا عبور کنند. «شرایط مداخله گر» عبارت است از انواع محرک های بیرونی که می تواند در جهت تقویت و یا ضعف سازوکار مورداشاره نقش آفرینی کند. شرایط مداخله گر در این سازوکار را می توان به سه بخش تقسیم نمود: «مهاجرت و تعاملات فرهنگی»، «سیاست گذاری های شهری – نهادی» و «مصارف فرهنگی ذائقه ساز».
بررسی تأثیر تجربیات گردشگر در قصد خرید و به اشتراک گذاری تجربیات از طریق رضایتمندی گردشگر: کاربست نظریه اقتصاد تجربه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
172 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تجربیات گردشگر در قصد خرید و به اشتراک گذاری تجربیات از طریق رضایتمندی گردشگر است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی است و، از نظر روش، در دستهٔ مطالعات توصیفی - پیمایشی قرار می گیرد. جامعهٔ آماری شامل گردشگران داخلی شهر مشهد است که از اپلیکیشن ها یا وب گاه های رزرو آنلاین بلیت و خدمات گردشگری استفاده می کنند. بنابراین، براساس قاعدهٔ 5 تا 10 برابر تعداد گویه های پرسش نامه (10*22)، 220 نفر به منزلهٔ حجم نمونه در نظر گرفته شدند. پرسش نامهٔ استفاده شده در این تحقیق، به منزلهٔ ابزار گردآوری داده ها، برای کلیهٔ متغیرها، از پژوهش سانگ (2021) در مقیاس پنج گزینه ای لیکرت اقتباس شد. برای روایی ابزار از روایی صوری و تأیید استادان و روایی سازه استفاده و برای پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که درنهایت هم روایی و هم پایایی تأیید شد. درنهایت، داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و PLS تحلیل شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که تجربیات گردشگران از طریق رضایتمندی آنان در قصد خرید و به اشتراک گذاری تجربیاتشان تأثیر دارد.
تبیین شهر تاب آور بر اساس برنامه ریزی شهری با رویکرد تاکتیکالی (نمونه موردی: منطقه 14 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۸
1 - 18
حوزههای تخصصی:
شهرسازی تاکتیکال یک مفهوم کلی برای توصیف مجموعه ای از تغییرات موقت و کم هزینه در محیط میباشد . پژوهش حاضر با هدف تبیین شهر تاب آور بر اساس برنامه ریزی شهری با رویکرد تاکتیکالی درمنطقه 14 شهرداری تهران در دو بخش نظری و میدانی صورت گرفته است. بخش نظری آن مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای بوده که به جمع آوری و دسته بندی نظریات مختلف پرداخته شد. در روش میدانی، جهت شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر نوآوری خدمت از نظرات خبرگان استفاده شد و اطلاعات گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تعداد 100 نفر با روش نمونه گیری انتخاب شدند. این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات بصورت میدانی و با روش دفی فازی و خوب ترین و بدترین به تحلیل این موضوع پرداخته شد. با توجه به یافته های تحقیق وزن نهایی شاخص ها از میانگین هندسی اوزان محاسبه شده در وزن و رتبه در بین معیارهای اصلی، مشارکت با وزن 0.285 رتبه اول، معیار حضور پذیری با وزن 0.249 رتبه دوم را کسب کرده است. با توجه به یافته ها می توان دریافت که در شهرتاب آور زمینه های لازم بهره گیری از شهرسازی تاکتیکال را دارد. با توجه به یافته های تحقیق میانگین نمره شهرسازی تاکتیکال برابر با 62/35 با کمترین نمره 18 و بیشترین نمره 52 و میانگین نمره تاب آوری برابر با 79/70 با کمترین نمره 57 و بیشترین نمره 67 بود، لذا چنین استنباط می شود که بین مولفه های شهرسازی تاکتیکال و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد
سطح بندی مناطق شهری از نظر شاخص های سرزندگی شهری، مطالعه موردی: شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
153 - 171
حوزههای تخصصی:
سرزندگی به معنا و مفهوم میزان آسایش و راحتی در مکان و لذت بردن از حضور در آن مکان است، سرزندگی کیفیت فرم فضای شهری است و سبب ارتقاء کیفیت محیط فضاهای عمومی شهری می شود. سرزندگی به سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و پیشرفت شخصی ساکنین کمک می کند. عناصر سرزندگی مکان و مردم هستند، قلمرو و محدوده سرزندگی استفاده از مکان ها، فضاها و اشیاء محیط است. مردم هسته اصلی سرزندگی هستند. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل عوامل و عناصر موثر بر سرزندگی شهری در شهر کرج می باشد. نوع پژوهش ازنظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی با ماهیت توصیفی تحلیلی است. داده های پژوهش شامل اطلاعات سرشماری مرکز آمار و پرسشنامه میدانی که بر روی مناطق 10 گانه کلان شهر کرج موردبررسی قرارگرفته است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهای تخصصی و مدل های تصمیم گیری چند معیاره بهره گرفته شده است. یافته ها حاکی از آن است در بین مناطق، منطقه 7 با 75 درصد برخورداری از وضعیت خوب رتبه اول سرزندگی شهری را دارد. نتایج بررسی شاخص های ذهنی نشان داد که محله 10 از منطقه 7 و محله 5 از منطقه 9 با سطح برخوردار، محله 2 از منطقه 4 و محله 1 از منطقه 6 با سطح نیمه برخوردار و محله 5 از منطقه 10 با سطح فرو برخوردار سرزندگی شهری قرار دارند
ارزیابی عوامل موثر بر میزان وابستگی شهروندان به خودروی شخصی، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به رشد فزاینده جمعیت شهرها و به طبع آن افزایش نرخ مالکیت خودرو، وابستگی شهروندان به خودروی شخصی تشدید یافته است که همین امر موجب ازدحام و ترافیک سرسام آور در مراکز شهری و از همه مهم تر، موجب افزایش آلاینده های زیست محیطی در شهرها و درنتیجه تبدیل به یک تهدید برای سلامتی شهروندان شده است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی می باشد. جهت بررسی و ارزیابی تأثیر عوامل مختلف بر وابستگی شهروندان به خودرو، پرسشنامه ای طراحی گردید و اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها توسط نرم افزار SPSS مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. سپس با استفاده از آزمون های دوجمله ای، همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی گام به گام به تجزیه وتحلیل یافته ها پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنین رشت که هر خانواده حداقل صاحب یک خودروی می باشند، است. در این پژوهش مجموعاً 405 پرسشنامه توسط ساکنین رشت، به صورت آنلاین تکمیل گردید. با توجه به نتایج حاصل شده شاخص "پاندمی کرونا" با میانگین 94/3 بالاترین میانگین را در بین شاخص ها به خود اختصاص داده است و پس ازآن شاخص "ارتباط و دسترسی" با کسب میانگین 64/3، در جایگاه دوم قرار دارد اما شاخص "حمل ونقل عمومی" با کسب میانگین 49/2، پایین ترین میانگین را در بین تمامی شاخص ها به خود اختصاص داده است. درنهایت نتایج این پژوهش نشان داد که به ترتیب سه شاخص پاندمی کرونا، نگرش زیست محیطی و سلامتی شهروندان و سبک زندگی و تمایلات بیشترین اثرگذاری را بر وابستگی به خودروی شهروندان دارند.
شناخت تغییر الگوهای فضایی سرقت از خانه های دوم شهرستان نوشهر در فصول سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
81 - 110
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وقوع انواع بزه سرقت خانه های دوم در شهر نوشهر به مراتب بالاتر از سایر شهرستان های استان مازندران است؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی تغییر الگوهای فضایی سرقت از خانه های دوم شهرستان نوشهر در فصول سال است. روش: جامعه آماری و حجم نمونه از جرائم سرقت ثبت شده در شهر ساحلی نوشهر در بازه زمانی (۵) ساله است. گردآوری و جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش میدانی از طریق آمار و اطلاعات کسب شده از مرکز آمار و بهره دهی مرفوک معاونت عملیات استان است. مدل های آماری و گرافیک در «جی آی اس» برای شناسایی و درک الگوی مکانی و فضایی سرقت و برای نشان دادن توزیع و پراکندگی جرائم در سطح شهر از مدل های آماری همچون شاخص نزدیک ترین همسایه، شاخص «تراکم کرنل» و «تحلیل موران»، آزمون «مرکز متوسط» و «بیضی انحراف معیار» در محیط نرم افزار «آرک مپ» استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که توزیع فصلی سرقت از خانه های دوم در شهر نوشهر در طی سال های (۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸)، تعداد (۱۰۸) سرقت در فصل تابستان، تعداد (۸۴) سرقت در فصل پاییز، تعداد (۷۹) سرقت در فصل زمستان و تعداد (۵۸) سرقت در فصل بهار صورت گرفته است. بر این اساس بیشترین سرقت در فصل تابستان رخ داده است، به نحوی که بیضی انحراف معیار در شهر نوشهر در جهت شمال غربی به جنوب شرقی با کشیدگی متوسط قرار گرفته است؛ اما در فصول مختلف دارای اختلافاتی است. نتیجه گیری: الگوی توزیع و پراکندگی جرائم نیز از زمان، مکان و فصول سال تبعیت می کند؛ به این معنی که با روند تغییر ساعت در طول شبانه روز تعداد سرقت نیز تغییر یافته است.
نقش پروژه گاپ در هیدروپلیتیک حوضه آبریز رودخانه های دجله و فرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
241 - 272
حوزههای تخصصی:
امروزه آب به منزله بقا و راه دستیابی به قدرت تلقی می شود. کشورهای بالادست رودخانه های بین المللی به فکر مدیریت آب هایی هستند که از خاک آن ها خارج می شود که پروژه گاپ در ترکیه نمونه ای از این اقدامات می باشد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و منابع اسنادی و کتابخانه در پی پاسخ به این سوال است که نقش پروژه گاپ در هیدروپلیتیک حوضه رودخانه های دجله و فرات چیست و استراتژی ترکیه از اجرای این طرح چست؟ نتایج مطالعه حاضر بر پایه رویکرد نظری هیدرورئالسیتی نشان می دهد که ترکیه به عنوان کشوری هیدروهژمون در بالادست دو رودخانه فرامرزی دجله و فرات و با بکارگیری استراتژی یک جانبه گرا(خود تفسیری) در الگوی روابط هیدروپلیتیکی با سایر کشورهای حوضه باعث شده تا چالش های هیدروپلیتیکی گوناگونی در ابعاد مختلف زیست محیطی و اجتماعی اقتصادی متوجه کشورهای پائین دست شود. لذا، تقویت دیپلماسی آب با رویکرد مصالحت آمیز در روابط هیدروپلیتیکی کشورهای منطقه، تغییر نگرش نظامی و امنیّتی به موقعیّت رودخانه های دجله و فرات به نگرش تعاملی و همکاری، اصلاح و توسعه روابط هیدروپلیتیکی کشورهای حوضه برای مذاکرات دو یا چندجانبه، تشکیل شورای هماهنگی حقوق آب در منطقه از مهم ترین راهکارها در این مطالعه می باشد.
Assessing the Regional Policies and Geopolitical Convergence of Iran-Russia in the Eurasian Economic Union(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
268 - 289
حوزههای تخصصی:
اThis paper discusses the regional policies of Russia and Iran and examines their role and relationship with the Eurasian Economic Union. The data required for the research was obtained from international organizations and the research has done by descriptive-analytical method from a critical view. The Islamic Republic of Iran, which had been excluded for four decades from regionalism processes and membership in regional organizations of East and West, recently has followed cooperation and convergence with the Eurasian Economic Union (and The Shanghai Cooperation Organization). Signing the Interim Free Trade Agreement between the Islamic Republic of Iran and the Eurasian Economic Union in May 2018 was an essential step for Iran to enter the regional arrangements. The USA withdrawal from the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA), extensive USA sanctions against Iran in Trap’s administration (maximum pressure), and Russia's geopolitical dilemma and western sanctions have led Russia and Iran to cooperate within the framework of the Eurasian Economic Union as a geopolitical necessity. In this context, the present paper analyzes influential factors that have fostered bilateral relations between the two countries and the EEU-Iran. The results show that despite the economic name of the Agreement, its political and geopolitical goals are the main priority for the Russian Federation and the Islamic Republic of Iran. The absence of economic complementary, distrust, and political and geopolitical challenges are significant obstacles to this Agreement and relationship.
بازشناسی عناصر سیمای شهر تفلیس بر اساس توصیف سیاحان در دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲
49 - 67
حوزههای تخصصی:
سیمای شهر، هویت کالبدی یک شهر را ترسیم می کند. در سیمای شهر، خاطرات جمعی شهروندان و حافظه تاریخی شهر مستتر شده اند و با گذر زمان روایتگر گذشته و هویت شهر به نسل های بعدی خواهند بود. یکی از شهرهای تاریخی که سیمای آن، همواره موردتوجه گردشگران و سفرنامه نویسان مختلف بوده، تفلیس است. بسیاری از گردشگران خارجی در دوران قاجار، در سفرهای خود، از این شهر نام برده و توصیف خود را از این شهر در سفرنامه های خود ارائه کرده اند. هدف از انجام این پژوهش، پاسخ به این سؤال بوده است که در متون سیاحان دوران قاجار، چه عناصری سیمای شهری تفلیس در دوران قاجار را تشکیل می داده است؟ در این پژوهش بامطالعه یازده سفرنامه که توسط سیاحان داخلی و خارجی در دوران قاجار نوشته شده و به مشخصات شهر تفلیس اشاره شده بود، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، مقولات و زیر مقولات که شامل نمادها و حامل های نماد است، استخراج شدند و پس ازآن، موقعیت هریک از نمادها و حامل های نماد در شهر تفلیس مشخص شده و درنهایت نقشه شهر تفلیس ترسیم گردیده است. مقولات شامل راه، لبه، محله، گره و نشانه بوده است. نتایج مطالعات نشان داد که در محله روس ها و قسمت اروپایی نشین و همچنین نزدیک به پل های نصب شده بر رود کر، راه های طولانی و مناسب وجود داشت. همچنین در تمام سفرنامه های مطالعه شده، رود کر نقش لبه را در سیمای شهر بر عهده داشته و تفلیس دارای چهار محله روس ها، ایروان، آلمانی ها و گرجی ها بوده است. گره ها شامل فعالیتی و ترافیکی بوده که پل های موجود بر روی رود و تقاطع مسیر راه های اصلی در محلات، گره های ترافیکی و باغ مجتهد، باغ اروپا، باغ اسکندر، میدان و بازار، گره های فعالیتی را تشکیل می دادند. درنهایت، شهر دارای نشانه هایی ازجمله کوه، برج و باروی قدیمی، نارین قلعه، مزار شیخ صنعان، کلیساها و مسجد بوده است.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر تغییر کاربری مسکونی شهری(نمونه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهراهواز در دهه های گذشته با توجه به در مرکزیت قرار گرفتن استان، مها جرت های بی رویه روستا- شهری، نرخ بالای رشد جمعیت، عدم سیاستگذاری های صحیح و متناسب با استاندارهای شهرسازی و عدم رعایت سرانه ها و تراکم های شهری تغییرات زیادی را در کاربری های اراضی خود تجربه نموده است، بطوری که فضای مسکونی نسبت به سایر کاربری ها تغییرات زیادی داشته است. این امر باعث گردیده است تا زمین های کشاورزی مرغوب زیادی از شهر اهواز زیر ساختمان سازی های غیراصولی شهری قرار گیرد.به همین منظور، هدف پژوهش حاضر ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر تغییر کاربری مسکونی شهری(نمونه موردی: کلان شهر اهواز) است. روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردیده است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T و از رویکرد آماری مدلسازی معادله های ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی مفهومی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار است. از طرف دیگر، نتایج نشان داد که بین مولفه های پژوهش حاضر با تغییرات کاربری مسکونی شهری رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد؛ و همچنین نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که بالاترین میانگین و در نتیجه بیشترین تاثیر بر تغییر کاربری مسکونی به ترتیب مربوط به عامل محیطی (با میانگین 01/4)، عامل اقتصادی (96/3)، عامل اجتماعی (86/3) و عامل فرهنگی (52/3) بود. مطابق نتایج بیشترین تاثیر مربوط به عامل محیطی و کمترین تاثیر مربوط به عامل فرهنگی بود. بنابراین جهت انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای است.
آمایش راهبردی الگوهای تاب آوری برند در شرایط تحریم با رویکرد داده بنیاد (مورد مطالعاتی: صنعت فرش دستباف ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری برند نوعی توانایی است که برند را قادر می سازد تا در برابر ریسک هایی که به بحران تبدیل شده ، مقاومت کند ودر صورت اثر پذیری از بحران خود را بازیابی کند وحتی بتواند در وضعیت بحرانی خود را رشد دهد. پژوهش حاضر با هدف تبیین و طراحی الگوی تاب آوری برند در شرایط تحریم در صنعت فرش دستباف ایران به روش داده بنیاد انجام گرفت. داده های این پژوهش برگرفته از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با دوازده نفر نفر از متخصصان وصاحب نظران مدیریت برند در حوزه فرش دستباف ایران بود که براساس نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرایند ادامه یافت. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تایید شد. تجزیه تحلیل اطلاعات بر اساس مدل اشتراس و کوربین در قالب کد گذاری باز، محوری، و گزینشی در نرم افزاراطلس تی آی 8، انجام گرفت. نتایج نشان داد ارایه الگوی تاب آوری برند در شرایط تحریم در صنعت فرش دستباف ایران شامل عوامل علی(رقابت در اکوسیستم تجاری، توسعه دانش وفناوری، سیاست درونی)، مداخله گر(چالش های مصرف برند، قابلیت های برند فرش دستباف)، بسترها(پایداری محیطی، ماهیت برند، فشار تحریم)، راهبردها(توسعه فعال، مقاومت درونی، حمایت خلاق، تولید در شرایط تحریم) و پیامدها(منافع تجاری، قابلیت های برند، تقویت ارزش و هویت برند) است.
طراحی الگوی محرک های بکارگیری راهبرد طراحی زیست محیطی محصولات در صنایع داروسازی در راستای برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که طراحی سنتی، بدون در نظر گرفتن اثرات زیست محیطی، فقط به تولید و استفاده از محصول توجه دارد. یک رویکرد گسترده تر در طراحی زیست محیطی، بررسی و استخراج مواد خام (مرحله قبل از ساخت)، لجستیک معکوس و تأثیر پایان عمر در مرحله طراحی است. بر همین اساس هدف این مقاله طراحی الگوی محرک های بکارگیری راهبرد طراحی زیست محیطی محصولات در صنایع داروسازی بوده است. روش تحقیق آمیخته کیفی و کمی بوده است. در بخش کیفی بر اساس تحلیل تم ، محرک های اصلی بکارگیری راهبرد طراحی زیست محیطی محصولات در صنایع داروسازی مشخص شده است. ابزار گردآوری داده ها در این بخش مصاحبه بوده است. نمونه گیری به صورت اشباع نظری انجام گرفته است. در بخش کمی نیز الگوی روابط بین محرک های اصلی بکارگیری راهبرد طراحی زیست محیطی محصولات تدوین شده است. تحلیل داده ها در بخش کمی بر اساس تحلیل عاملی تأییدی و مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گرفته است. گردآوردی داده ها در بخش کمی بر اساس دو پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری در بخش تحلیل عاملی، 252 نفر از کارشناسان و مدیران شرکت های دارویی بوده است. تعداد نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 150 کارشناس و مدیر تعیین شده است. یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان دهنده هفت تم اصلی و 44 تم فرعی بوده است. در بخش کمی، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان دهنده مناسب بودن هر یک از الگوهای تأییدی بوده است. همچنین نتایج مدلسازی ساختاری تفسیری نشان می دهد که محرک های اصلی بکارگیری راهبرد طراحی زیست محیطی محصولات در صنایع دارویی در پنج سطح قرار می گیرد که هر سطح
بررسی عوامل مرتبط با گرایش و گسترش قاچاق کالا در استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
131 - 153
حوزههای تخصصی:
قاچاق کالا از جرائم مهمی است که اکثر کشورها به گونه های مختلف با آن سروکار دارند. همچنین قاچاق کالا پدیده ای شوم است که تأثیرات مخرب و خسارت های جبران ناپذیری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و... وارد می کند. پیش شرط اساسی برای مبارزه با قاچاق، شناسایی عواملی است که منجر به شکل گیری آن می شود. این پژوهش باهدف تبیین و بررسی علل وابسته به تمایل و همچنین گسترش پدیده قاچاق کالا در استان هرمزگان انجام شده است. جامعه آماری شامل قاچاقچیان دارای سابقه قاچاق کالا در استان هرمزگان که به صورت کل شمار 200 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. این تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته است. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها به وسیله نرم افزار آماری spss تجزیه وتحلیل شده است. جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون های رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شده است. ابتدا جدول های مربوط به آزمون فرضیه ها، محاسبه و سپس معادله پیش بینی مربوط به رابطه متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر گسترش و گرایش به قاچاق کالا، محاسبه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داده است متغیرهای سن، تحصیلات، عوامل اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، ساختاری، اجرایی-مدیریتی و جغرافیایی با گسترش وگرایش به قاچاق کالا رابطه معنادار داشته است. از میان عوامل تأثیرگذار، عوامل اقتصادی دارای بالاترین تأثیر و عوامل سیاسی دارای کمترین تأثیر بر گسترش قاچاق کالا می باشد. تحلیل رگرسیون مرحله به مرحله نشان داده است که متغیرهای عوامل ساختاری، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، جغرافیایی و اجرایی-مدیریتی، 000/1 درصد از تغییرهای واریانس گسترش و گرایش به قاچاق کالا را تبیین می نمایند.
نقش بازار تجاری و فروشگاه ها بر جذب گردشگر تجاری با تاکید برگردشگری پایدار(مورد مطالعه: استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
143 - 162
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بازار تجاری دراستان بوشهر به عنوان دروازه ی تجاری - بازرگانی ایران به کشورهای حاشیه خلیج فارس و همچنین شهرهای همجوار همواره از نقش و اهمیت فراوانی برخوردار بوده اند. گستردگی روابط تجاری در ایران و حجم بالای تبادل کالا با سایر شهرها سبب گردیده تا بازار تجاری دراستان بوشهر یکی از فعال ترین بازارهای تجاری جنوب کشور تبدیل گردد. هدف کلی این مقاله نقش بازار تجاری و فروشگاه ها بر جذب گردشگر تجاری دراستان بوشهر می باشد.روش شناسی: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی بوده و به لحاظ اجرای روش اجرا از نوع تحقیق های توصیفی با تأکید بر روش همبستگی می باشد..جامعه آماری مربوط به این پژوهش شامل کلیه شهروندان دارای سن بالاتر از 18 سال و کمتر از 60 سال شهر بوشهر می باشد.جمعیت استان بوشهر1275678 نفر می باشد نمونه گیری به روش تصادفی و حجم نمونه 381 نفر می باشد.یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بحث جذب توریسم در میزان اثربخشی مولفه بازار تجاری و فروشگاه ها بر ابعاد مختلف گردشگری پایدار شامل بعد فرهنگی، بعد اقتصادی، بعد اجتماعی و بعد زیست محیطی در استان بوشهربه عنوان یک عامل تاکیدی موثر و سازنده می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که از آنجا که سطح معنی داری آزمون مربوطه برابر 0.000 بود،. رگرسیونی استاندارد شده تأثیر عامل بازار تجاری و فروشگاه ها بر گردشگری پایدار در استان بوشهربه عنوان متغیر وابسته برابر با 576/0 می باشد. مقدار ضریب تعیین ( ) برای متغیر تاثیرگذاری عامل بازار تجاری و فروشگاه ها بر گردشگری پایدار در استان بوشهرو مولفه های آن برابر با 422/0 بدست آمدنتیجه گیری و پیشنهادات: استان بوشهر با داشتن جاذبه های طبیعی، فرهنگی و تجاری مورد توجه گردشگران می باشد. بازار تجاری و فروشگاه های تجاری گناوه، که بزرگترین بازار تجاری در استان بوشهر است، یکی از این مکان های تاریخی و تجاری در استان بوشهر و جنوب ایران است که با داشتن جاذبه های خاص خود، قابلیت های فراوانی به منظور تبدیل شدن به مکانی برای گردشگری در سطح ملی و استانی دارد. پیشنهاد می شود مسافران و تجربیات آنها در مرکز استراتژی قرار گیرد. گردشگری خرید شامل طیف گسترده ای از شرکت ها، موسسات و ارگان های عمومی است که باید اهداف، نیازها و پویایی یکدیگر را درک کنند تا واقعاً گردشگری خرید را در حد بالقوه خود توسعه دهند از این رو پیشنهاد می شود که در این زمینه اقداماتی سازنده صورت گیردنوآوری و اصالت: یکی از این جاذبه های توریستی مجموعه بازار شهری و ساحلی می باشد. بازار های قدیمی از جمله مراکز خدماتی می باشند که علاوه بر اهمیت خدمات رسانی به عنوان مکانی با جاذبه های تاریخی می توانند سرمایه های سرگردان گردشگری را به سوی خود جلب نماید. نوع چیدمان وسایل موجود در بازار می تواند جذابیتی برای گردشگر داشته باشد و او را هرچه بیشتر به ماندن در این مکان و استفاده از امکانات با صرف هزینه ترقیب نماید. جذابیت بازار سبب می شود که فکر دیدن دوباره مکان در ذهن گردشگر تثبیت گردد.
شناسایی فضاهای همگانی ناامن در محله های شهری و بازطراحی آن ها با رویکرد ارتقای امنیت محیطی (مورد مطالعه: محله های نارمک، سنگلج، کارگر شمالی و باغ شاطر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
72 - 87
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با افزایش جمعیت و گسترش شتابان شهرنشینی و توسعه کالبدی شهرها به ویژه در کلان شهرها بحث امنیت محیطی به ویژه در محلات شهری بسیار مورد توجه قرار گرفت. فضاهای شهری همگانی درون محلات کلان شهری نیز جزء فضاهایی هستند که بالقوه زمینه ساز روی دادن برخی جرائم و آسیب های اجتماعی مانند سرقت، درگیری، اعتیاد و... هستند به ویژه اگر در طراحی این گونه فضاها اصول طراحی محیطی رعایت نشده باشد. در کلان شهر تهران نیز مسئله کمبود و ضعف امنیت در فضاهای شهری در برخی محلات آن به شدت وجود دارد. بافت کالبدی فرسوده، منازل مخروبه و یا در حال ساخت، معابر تنگ و بن بست و سرپوشیده متعدد در محله از یک سو و تمرکز کم جمعیت به ویژه پس از تعطیلی بازار و نظارت همگانی پایین در برخی محلات تهران از سوی دیگر، زمینه را برای بروز مشکلات اجتماعی و پیدایش مکان های ناامن فراهم کرده است. نظریات و رویکردهای بسیاری برای رویارویی با این مشکل و ایجاد فضای شهری امن از سوی نظریه پردازان شهری مطرح شده است. از مهم ترین نظریات ارائه شده در این خصوص پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی است. این رویکرد که در طراحی های خود هم زمان با عوامل کالبدی، عوامل اجتماعی را نیز ملاک قرار می دهد زمینه های حذف و یا تعدیل نقاط جرم خیز و کور بافت را فراهم می سازد و با افزایش سطح حمایت و نظارت اجتماعی، به افزایش سطح امنیت در محله کمک می کند. پژوهش حاضر نیز باهدف بازطراحی فضاهای همگانی ناامن شهری با تأکید بر رویکرد طراحی محیطی در محله های با امنیت پایین انجام گرفته است. مواد و روش هاتحقیق حاضر در زمره تحقیقات کمی کیفی قلمداد می شود. بر اساس نوع، جزء تحقیقات کاربردی و بر اساس روش، جزء تحقیقات توصیفی تحلیلی به شمار می رود. در این تحقیق شش بعد (نظارت، مدیریت و نگهداری، حمایت از فعالیت، ساختار، دسترسی و جابه جایی و حس مالکیت) در قالب 11 شاخص در سطح محلات مورد سنجش قرار گرفته است. روش گردآوری داده ها اسنادی میدانی بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته، مشاهدات میدانی عمیق، مصاحبه و تصویربرداری از فضاهای شهری مورد نظر بوده است. جامعه آماری تحقیق ترکیبی از شهروندان محلات (384 نفر بر اساس فرمول کوکران) و متخصصان حوزه برنامه ریزی شهری (30 نفر) بوده اند. برای وزن دهی به معیارهای پژوهش و طبقه بندی محلات از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. پس از شناسایی محله ناامن با استفاده از روش کیفی فضاهای شهری ناامن شناسایی شده و بر اساس ویژگی های طراحی محیطی از طریق، روش آنالیز و مورفولوژی (تحلیل ریخت شناسی) به بازطراحی فضاهای ناامن پرداخته شده است. یافته هااز دیدگاه جامعه خبرگانی پژوهش، معیار حمایت از فعالیت ها با نمره 0/266 بالاترین امتیاز و معیار حس مالکیت با نمره 0/085 کمترین درجه اهمیت را به خود اختصاص داده است. همچنین معیارهای ساختار محلات، دسترسی و جابه جایی، نظارت و مدیریت و نگهداری به ترتیب نمره های 0/207، 0/168، 0/145 و 0/130 را به خود اختصاص داده اند. از تحلیل داده های گردآوری شده در سطح محلات نمونه مشخص شد که محله نارمک در چهار بعد ساختار محله، نظارت، حس مالکیت و مدیریت و نگهداری به ترتیب با کسب امتیاز 0/543، 0/469، 0/493 و 0/450 رتبه اول را به در موضوع امنیت محیطی فضاهای شهری کسب کرده است. در بدنه میدان های نارمک، اثری از کنج های پرت به چشم نمی خورد و بن بست های کوتاه و خوانا موجب شده تا بدنه های این فضاها، دارای قابلیت نمایانی مناسبی باشند. طبق آنچه از مدل به دست آمده است، محله های نارمک، کارگر شمالی، باغ شاطر و سنگلج به ترتیب با امتیاز 0/393، 0/330، 0/221 و 0/056 در رتبه های اول تا چهارم قرار گرفته اند؛ بنابراین محله نارمک به عنوان امن ترین محله و محله سنگلج در بخش مرکزی شهر تهران به عنوان ناامن ترین محله ارزیابی شده اند. جداره های محله سنگلج، به دلیل همجواری با بازار، بسیار فعال بوده و این همجواری سبب شده تا طی روز، رفت وآمدهای غیر محلی زیادی به درون محله وجود داشته باشد و همین نکته از امنیت محله می کاهد. برای شناسایی بهتر کوچه ها و فضاهای ناامن در محله سنگلج، محدوده مورد طراحی به سه پهنه شرقی، شمال غربی و جنوب غربی تقسیم شد. در پهنه شرقی، ویژگی هایی مانند نبود نظارت روی کوچه ها، وجود انبارها، نبود سکنه و به دنبال آن نبود تعلق و مسئولیت سکنه نسبت به حضور گروه های آسیب پذیر و... دیده می شود. در پهنه شمال غربی ویژگی هایی همچون کمبود نور و روشنایی، کنج ها و تورفتگی های ناامن به وجود آمده بر اثر عقب رفتگی ساختمان ها در کوچه ها وجود داشته است. همچنین در پهنه جنوب غربی ویژگی هایی مانند افزایش حضور فروشندگان مواد مخدر در شب هنگام بازار طرخانی (هنگام تعطیلی)، استعمال مواد مخدر به صورت علنی در ابتدای کوچه ها و دیگر موارد مشابه به چشم می خورد. کوچه خلص در محدوده شماره دوم پهنه شرقی و کوچه حمامی در محدوده شماره یک پهنه شمال غربی به دلیل موقعیت قرارگیری و وجود ناامنی بیشتر جهت طراحی و تحقق ایده ها انتخاب شده اند. حفظ سردر قدیمی به عنوان ورودی مجموعه از کوچه حمامی، تبدیل کنج و پاتوق معتادان به غرفه های صنایع دستی و غرفه های فرهنگی، بهسازی سردر و جداره مغازه ها در خیابان شیشه گران و... از ایده های طراحی این فضای شهری ناامن است. ترمیم جداره ها و ساماندهی نمای ساختمان ها، حذف زوائد بصری در جداره ها جهت از بین بردن به هم ریختگی نماها در فضا، تخریب بنای فرسوده برای ایجاد گشودگی و طراحی کافه گالری فرش به سبب نزدیکی با محورهای فرش فروشی، تعبیه کیوسک نگهبانی (برای تقویت چشم ناظر) در ورودی کافه گالری و... از نکات قابل مشاهده در طراحی های پیشنهادی برای ارتقای امنیت محیطی فضای کوچه خلص است.نتیجه گیرینتایج حاصل از مقایسه تطبیقی محله های مورد مطالعه نشان داد محله نارمک در شرق تهران (منطقه 8) به عنوان امن ترین محله و محله سنگلج در بخش مرکزی تهران (منطقه 12) به عنوان ناامن ترین محله از دید ساکنان ارزیابی شده اند. درواقع این مقایسه به ما فرصتی برای بررسی و مقایسه اصول CPTED، در تمامی محلات و استفاده از نکات مثبت در محلات امن را می دهد و آموزه هایی را برای امن تر کردن محله سنگلج ارائه کرد. نتایج نشان داد حدود 20 موقعیت یا فضای ناامن در سطح محله سنگلج وجود دارد که از مهم ترین ویژگی های آن می توان به باز بودن کوچه ها و امکان راحت فرار مجرمان، کنج های ناامن به وجود آمده بر اثر عقب رفتگی ساختمان ها، کمبود نور و چراغ، کمبود خرده فروشی یا هر کاربری مرتبطی که حضورپذیری بیشتر و امنیت را به دنبال خود داشته باشد، حضور کارتن خواب ها و گروه های بزهکار و معتادان در برخی مسیرها اشاره کرد. درنهایت پژوهش حاضر نتایج پژوهش های قبلی در خصوص وجود فضاهای ناامن شهری در سطح برخی محلات و کاربرد تأثیرگذار معیارهای رویکرد پیشگیری از جرم در طراحی مجدد فضاهای ناامن شهری را تأیید می کند. علاوه بر این، ذکر این نکته ضروری است که امن کردن محلات شهری به ویژه در بخش مرکزی شهرها فقط با اقدامات کالبدی و طراحی امکان پذیر نیست، بلکه نیازمند هم زمان اقدامات اجتماعی، سیاست گذاری و مدیریتی نیز است.
نقش مولفه های زیبایی شناختی منظر طبیعی پیرامون سدها در توسعه گردشگری ساحلی (مورد مطالعه: محدوده سد سفیدرود منجیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
107 - 121
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف
آنچه از بررسی مطالعات پیشین استنباط می شود در رابطه با گردشگری ساحلی مطالعات متعدد و فراوانی در نقاط مختلف ایران و جهان انجام شده است اما در بحث زیبایی شناختی منظر طبیعی پیرامون سدها در توسعه گردشگری، کم تر پرداخته شده است. ازاین رو پژوهش حاضر ضمن بررسی این موضوع، محدوده سد سفیدرود منجیل را به عنوان منطقه ای که می توان با سرمایه گذاری در آن، موجب رونق و افزایش گردشگر شد، مطالعه کرده است. نو بودن مطالعه حاضر در این نکته است که محقق به منظور کشف روابط بین زیبایی شناختی طبیعی و توسعه گردشگری ساحلی، ضمن مطالعه مجموعه ای وسیعی از مطالعات پیشین به تدوین دوباره متغیرهای اثرگذار بر اساس هدف این مطالعه اقدام کرده است. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش یا اثر مولفه های زیبایی شناختی منظر طبیعی پیرامون سدها در توسعه گردشگری ساحلی است.
روش شناسی
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی - تحلیلی است. به منظور جمع آوری اطلاعات، از دو روش کتابخانه ای و میدانی و برای بررسی و تعیین چهارچوب نظری-کاربردی عوامل زیبایی شناختی منظر طبیعی پیرامون سد سفیدرود در راستای توسعه گردشگری، از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه ای با چهار متغیر مستقل (اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی، کالبدی_عملکردی، محیطی) و یک متغیر وابسته (توسعه گردشگری ساحلی) با ۲۴ گویه استخراج شد. بدین منظور تعیین روایی پرسش نامه و شاخص ها و گویه های انتخاب شده، از نظرات ۶ نفر از اساتید و پژوهشگران شهرسازی و جغرافیای شهری استفاده و درنهایت پرسش نامه اصلاح و تایید شد. جامعه آماری پژوهش را اساتید و دانشجویان دکتری رشته های جغرافیا و برنامه ریزی شهری و شهرسازی، کارشناسان و متخصصین حوزه گردشگری استان گیلان و شهر منجیل تشکیل داده که دانش کافی از گردشگری و شهر منجیل داشته اند. همچنین حجم نمونه بر مبنای نرم افزار Sample Power، تعداد ۳۰ نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. در ادامه به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخ گویی به سوالات پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شده است.
یافته ها و بحث
در این پژوهش باتوجه به محاسبه GOF براساس خروجی های نرم افزار اسمارت پی.ال.اس که مقدار ۶۴۱/۰ را نشان داد می توان گفت مدل از برازندگی قوی برخوردار است. بنابراین در ادامه تحلیل، محقق اجازه می یابد که به بررسی و آزمون سوال های تحقیق خود بپردازد. از این رو فرضیه تحقیق در سطح اطمینان 99 درصد و سطح معناداری صفر مورد تایید قرار گرفت. به گونه ای که میان عوامل کیفیت زیبایی شناختی محیطی به عنوان متغیر مستقل و توسعه و جذب گردشگر به عنوان متغیر وابسته رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین ضریب مسیر به دست آمده آن برابر با 881/0 و گویای ضریب اثر بسیار قوی میان آن ها بوده است. پس می توان با اطمینان اذعان داشت که متغیر کیفیت زیبایی شناختی در همه ابعاد بررسی شده می تواند در ارتقاء گردشگری، اثرگذاری با شدت و جهت مثبت داشته باشد.
نتیجه گیری
جمع بندی نهایی پژوهش حاضر به این موضوع اشاره دارد که موفقیت در دستیابی به اهداف همه جانبه، به تعامل مستمر بین عوامل کلیدی و برنامه ریزی دقیق برای توسعه و بهبود گردشگری ساحلی در شهر منجیل وابسته است. بنابراین با توجه به نتایج پژوهش، می توان اینگونه بیان نمود که موانع توسعه گردشگری در ساحل سد سفیدرود منجیل، وابسته به عناصری مانند عناصر کالبدی - عملکردی، محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی می باشد و تا زمانی که این معضلات مرتفع نشود، گردشگری در مناطق مذکور رشد قابل توجه ای نخواهد داشت.
ارزیابی ساختمان سبز با روش تحلیل سلسله مراتبی و استنباط آماری (نمونه موردی: شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
45 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش توصیفی و استنباطی، ارائه یک سیستم ارزیابی ساختمان سبز از دیدگاه افراد خبره است. به علاوه از مدل تصمیم گیری چند معیاره با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای ارزیابی و اولویت بندی معیارهای ساختمان های سبز استفاده می شود. همچنین با استفاده از استنباط آماری Wilcoxon و Friedman اهمیت معیارهای سیستم ارزیابی ساختمان سبز در شهر سبزوار بررسی شده است. روش کار به این شرح است که ابتدا معیارهای معماری پایدار تعیین و سیستم ارزیابی ساختمان سبز تدوین شد و سپس با استفاده از نرم افزار Expert choice 11 ضریب وزنی هرکدام از معیارها مشخص گردید. سپس 10 ساختمان از سطح شهر سبزوار به صورت تصادفی انتخاب شدند و اهمیت معیارهای پایداری در این ساختمان ها، با استفاده از نرم افزار SPSS 16 مشخص شد. نتایج حاصل از مقایسات زوجی معیارهای پایداری ساختمان ها حاکی از آن است که معیار آب با وزن 0/2 (20%) دارای بیشترین اهمیت در میان سایر معیارها است و بعدازآن معیار کیفیت فنی قرار دارد (وزن 0/178). در رابطه با بررسی معماری پایدار در شهر سبزوار، نتایج حاصل از آزمون ویلکاکسون نشان می دهد که میانه پاسخ های افراد برای اکثر متغیرها، نزدیک به مقدار میانه (عدد 0/625) است. همچنین نتایج حاصل از آزمون فریدمن، رتبه بندی معیارها را نمایان می سازد به طوری که معیار کیفیت فنی با میانگین رتبه ای برابر با 9/35 رتبه ی اول و معیار آب با میانگین رتبه ای برابر با 2/10 رتبه آخر را کسب نموده اند. با توجه به اینکه از دیدگاه کارشناسان معیار آب بیشترین اهمیت دارد ولی از دیدگاه مالکین ساختمان های موردبررسی آب در رتبه آخر قرارگرفته است نتیجه گیری می شود که تبیین و پرداختن به مسئله آب به خصوص در اقلیم های خشک (مثل استان خراسان رضوی) با توجه به مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد ضرورت بالایی دارد.