فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سیب زمینی چهارمین محصول کشت شده در جهان است. با توجه به اهمیت استراتژیک این محصول در تأمین امنیت غذایی، تهیه نقشه های دقیق از سطوح زیرکشت آن اطلاعات ضروری برای تخمین و پیش بینی میزان عملکرد محصول در مقیاس های متفاوت را فراهم می کند. اگرچه تا کنون رویکردهای متفاوت سنجش از دور، مبتنی بر سنجنده های اپتیکی یا مایکروویو، به طور گسترده برای پایش مزارع گوناگون (شامل سطح زیرکشت محصولات، شرایط و پیش بینی عملکرد آنها) به کار رفته، با استفاده از داده های سنجش از دور و یادگیری ماشین کمتر برای شناسایی مزارع سیب زمینی اقدام شده است. در این راستا، پژوهش حاضر به شناسایی و نگاشت محصول سیب زمینی در قطب تولید آن در کشور پرداخته است و سعی در مهیا سازی اطلاعات دقیق سطوح زیرکشت این محصول، برای حوزه مدیریت کلان کشاورزی را دارد.
مواد و روش ها: ازآنجاکه بیشتر محصولات کشاورزی، در طول دوره کشت، ویژگی های طیفی زمانی منحصربه فردی دارند، این پژوهش با استفاده از تصاویر سری زمانی و بدون آستانه گذاری صریح، روشی را برای تمایز دادن مزارع سیب زمینی از سایر محصولات مطرح کرده است. طبق این روش، با استفاده از لایه های مبتنی بر فنولوژی محصول سیب زمینی و نیز یادگیری ماشین، به شناسایی این محصول روی آورده شد. به منظور بهینه سازی پارامترهای داخلی الگوریتم، براساس داده های زمینی نوع محصول در سایت مورد مطالعه که مجموعاً شامل 1648 نمونه از مزارع سیب زمینی و سایر محصولات می شود، آموزش و ارزیابی مدل انجام شد. این داده ها با استفاده از گیرنده GPS دستی نمونه برداری شد. در این پژوهش، نگاشت مزارع سیب زمینی با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل 2 و الگوریتم ماشین بردار پشتیبان انجام شد. با تهیه لایه های ورودی مناسب که شامل شاخص فنولوژیکی محصول سیب زمینی و شاخص آماری میانه NDVI (سری زمانی تصاویر ماهواره سنتینل 2) در بازه های مشخص می شود، مزارع سیب زمینی با دقت شناسایی شد. دراِدامه، این لایه ها به منزله ورودی های ماشین بردار پشتیبان به کار رفت. به منظور آموزش مدل بهینه برای ماشین بردار پشتیبان با استفاده از کرنل RBF، مقادیر gamma و C با روش 5-fold cross validation بهینه سازی شد. سپس این مقادیر، در فرایند اجرای الگوریتم، با استفاده از سامانه رایانش ابری گوگل ارث انجین به کار رفت. کارآیی روش پیشنهادی در شهرستان های همدان و بهار که بیشترین میزان کشت این محصول را در ایران دارند، ارزیابی شد.
نتایج و بحث: براساس نتایج، مقادیر بهینه برای پارامترهای داخلی مدل C=70 و γ=0.3 محاسبه شد. این مقادیر در تابع RBF، به منظور شناسایی سطوح زیرکشت محصول سیب زمینی، در نظر گرفته شد. با اجرای الگوریتم طبقه بندی و سپس اعمال فیلتر Majority، نقشه سطوح زیرکشت سیب زمینی برای منطقه مورد مطالعه تهیه شد. این نقشه بیشترین تراکم کشت محصول سیب زمینی را در محدوده مرزی دو شهرستان (شمال غرب شهرستان همدان و شرق شهرستان بهار) نشان داد. سطح زیرکشت سیب زمینی برای سال زراعی 1399-1400، در شهرستان همدان، برابر 1/4527 هکتار و در شهرستان بهار، برابر 3/6088 هکتار به دست آمد. در ارزیابی نتایج، صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب برای همدان، 9/90% و 82/0 و برای بهار، 3/93% و 87/0 براساس ماتریس خطا برآورد شد. نتایج پژوهش حاضر به کارآیی الگوریتم ماشین بردار پشتیبان در شناسایی سطوح زیرکشت محصول سیب زمینی اشاره دارد و همچنین نشان داده است که شاخص های منطبق بر فنولوژی سیب زمینی را می توان، به منزله ویژگی های متمایزکننده در شناسایی بهتر مزارع این محصول، استفاده کرد.
نتیجه گیری: شناسایی مزارع سیب زمینی، با استفاده از لایه های ورودی شاخص های منطبق بر فنولوژی محصول در الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، نشان داد این روش می تواند صحت شناسایی سطوح زیرکشت این محصول را در سطح پایلوت بهبود ببخشد. ازاین رو می توان، برای شناسایی سایر محصولات مهم کشاورزی و نیز در دیگر مناطق، رویکردی مشابه را پیش گرفت و نتایج را ارزیابی کرد. همچنین پیشنهاد می شود کارآیی داده های مایکروویو و سایر الگوریتم های یادگیری ماشین در پژوهش های آینده مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل مکانی فرسایش خاک و کیفیت زیستگاه ها بر مبنای الگوی کاربری اراضی در منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
22 - 42
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یکی از جدی ترین مشکلات محیط زیستی در اکوسیستم های خشکی است که می تواند کیفیت زیستگاه های یک منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف ارزیابی فرسایش خاک و کیفیت زیستگاه های سیستان بر مبنای الگوی کاربری ارضی انجام گردید. پس از تهیه داده های مورد نیاز، مدلسازی فرسایش خاک و کیفیت زیستگاه ها با استفاده از مدل اینوست(InVEST) و ارتباط میان آنها بر اساس آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون وزنی مکانی (GWR) صورت پذیرفت. نتایج نشان داد فرسایش سالانه خاک در منطقه در مجموع 41/3 میلیون تن (بطور میانگین معادل 07/2 تن در هکتار) بود. زیستگاه های بخش غربی منطقه با وجود داشتن کیفیت بیشتر از پتانسیل فرسایش خاک بالاتری نیز برخوردار بودند. بیشترین و کمترین میزان فرسایش به ترتیب در مراتع (6/3 تن در هکتار) و تالاب (0 تن در هکتار) و بالاترین و کمترین میزان کیفیت زیستگاه ها به ترتیب در مراتع و ساخته شده ها مشاهده گردید. آزمون اسپیرمن رابطه مثبت و معنادار کیفیت زیستگاه ها با فرسایش خاک را نشان داد (R=0.71, P-value<0.01). نتایج GWR نیز همبستگی مکانی معنادار بین آنها را تأیید کرد (R2=0.91, P-value<0.01). الگوی مکانی کیفیت زیستگاه ها و فرسایش خاک در منطقه مطالعاتی تقریباً مشابه است بطوریکه زیستگاه های با کیفیت بالاتر در بخش غربی منطقه واقع شده اند، ضمن آنکه همین بخش ها بطور طبیعی از پتانسیل فرسایش بیشتری برخوردار هستند. نتایج این مطالعه علاوه بر ارائه اطلاعات مفید در مورد کیفیت زیستگاه ها و فرسایش خاک، ضرورت توجه مدیران و برنامه ریزان را برای اتخاذ راهبردهای مناسب به منظور کاهش فرسایش خاک بخصوص در زیستگاه های با کیفیت مطلوبتر در منطقه مشخص می سازد.
طراحی مدل علی خلق ارزش در صنعت گردشگرای با تاکید بر توان بوم شناسی، مورد پژوهش: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
77 - 100
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل علی خلق ارزش در صنعت گردشگری با تأکید بر توان بوم شناسی است. از نظر فلسفه پژوهش پارادایم خردگرایی، هدف کاربردی از نظر روش در زمره پژوهش های آمیخته اکتشافی قرار دارد. ابزار پژوهش مصاحبه و پرسشنامه بوده است و در دو بخش کیفی (تحلیل محتوا و دلفی) و کمی اجرا گردید. با مرور ادبیات نظری، مؤلفه های مدل شناسایی و با استفاده از روش تحلیل محتوا مقوله بندی صورت گرفت. برای تأیید و اجماع مؤلفه ها، عوامل برگرفته از ادبیات از طریق پرسشنامه دلفی به قضاوت خبرگان گذاشته شدند. جامعه آماری دلفی شامل 30 نفر از استادان هیئت علمی دانشگاه های معتبر کشور و همچنین مدیران، کارشناسان و بازاریابان فعال در حوزه گردشگری در شهر ایلام بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی نیز 384 نمونه از گردشگران با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در نهایت روابط بین متغیرها، با استفاده از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس تحلیل شد. در این مطالعه 34 عامل فرعی در 9 عامل اصلی شناسایی شد. بالاترین رتبه به مؤلفه برنامه پایداری (12/25) در نمره دهی اختصاص دارد. بعد از آن مؤلفه تعاملات آنلاین قرار دارد (88/24). دو مؤلفه بخش بندی مشتری و دریافت بازخورد در رتبه آخر قرار دارند (65/4). نتایج می تواند به عنوان الگویی برای پیاده سازی خلق ارزش استفاده گردیده و زمینه را برای رشد و توسعه هرچه بیش تر در صنعت گردشگری را فراهم کرد.
واکاوی ریشه های ژئوپلیتیکی ناتعادلی سرزمینی در حکمرانی آمایشی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
109 - 137
حوزههای تخصصی:
موقعیت ژئوپلیتیک هر کشوری نقش مهمی در قبض و بسط سیمای آمایشی آن دارد و می تواند به عنوان یکی از عوامل جهت دهنده سازماندهی فضای توسعه، موجد تعادل یا ناتعادلی سرزمینی در قلمرو ملی شود. ارتباط بلافصل ژئوپلیتیک با تأمین امنیت کشور منشأ شکل دهنده نوع رویکرد آمایش سرزمینی آن است. در کشور ایران هم امنیت متأثر از موقعیت ویژه ژئوپلیتیک و تحولات بیرونی بوده و بقای ملی و امنیت محوری به عنوان دغدغه دائمی کارگزاران یکی از عوامل نقش آفرین در ناتعادلی فضای توسعه ملی بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی به دنبال پیدا کردن عوامل ژئوپلیتیکی است که در تهدیدنگری به فضای توسعه نقش آفرین است و سپس فرایند کاربست آن ها را بر آمایش سرزمین کشور ایران تبیین می کند. نتایج پژوهش گویای آن است عوامل برآمده از موقعیت ژئوپلیتیک کشور به ویژه در دو سده اخیر با برجسته سازی امنیت به صورت نرم افزاری در بستری نهادی و ساختاری یکی از عوامل مهم ناتعادلی فضایی و منطقه ای در قلمرو ملی بوده اند. به نحوی که به قبض سیمای آمایشی کشور منجر شده و فضای توسعه ملی را به صورت تحمیلی «درون نگر» و «مرکزگرا» کرده است.
شناسایی راهبردهای شکوفایی گردشگری در شهرهای واقع در محیط های کوهستانی (مطالعه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
گردشگری در شهرهای کوهستانی نه تنها مکانی برای سرگرمی فراهم می نماید، بلکه به عنوان یک ابزار کلیدی برای توسعه جریان اصلی اقتصاد شهری عمل می کند. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهبردهای شکوفایی گردشگری در شهر همدان که یک شهر واقع در ناحیه کوهستانی است انجام شده است. در این پژوهش از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی استفاده شده است. در واقع از روش های کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه با کارشناسان و تکمیل پرسشنامه) به منظور جمع آوری داده ها استفاده شده است. همچنین در راستای نیل به هدف پژوهش از مدل SWOT و ماتریس QSPM استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان دهنده این است که راهبرد برتر جهت شکوفایی گردشگری شهر همدان، راهبرد WT است. در واقع در رابطه با شکوفایی گردشگری شهری، شهر همدان بایستی راهبرد تدافعی (WT) داشته باشد.اولویت اول استراتژی های عملیاتی در زمینه شکوفایی گردشگری شهری همدان بایستی استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی به منظور ارتقای وضعیت زیرساخت ها و خدمات مورد نیاز بخش گردشگری باشد.
برآورد بارش بهاره ایران از طریق تابش موج بلند خروجی زمین (با تأکید بر شمال غرب ایران)
حوزههای تخصصی:
بارش هایی که اغلب در فصل بهار و در مناطق کوهستانی شمال غرب کشور اتفاق می افتد، با ایجاد سیلاب موجب تخریب محیط زیست و زیرساخت های انسانی می شوند. تابش موج بلند خروجی زمین به عنوان پارامتری مهم جهت شناسایی ابرها و برآورد این نوع بارش، مورد مطالعه قرار می گیرد. هدف از پژوهش حاضر این است که با استفاده از محصولات سنجنده AIRS ماهواره آکوا و ماهواره GPM، ارتباط و تحلیل متغیرهای تابش موج بلند زمینی و مقادیر بارش را در محیط نرم افزار Arc GIS به مدت 17 سال آماری برای کشور ایران بررسی نماید. از مدل های همبستگی و رگرسیون و برآورد سطح اطمینان به منظور ارتباط سنجی تابش موج بلند خروجی در پیش بینی الگوهای بارشی و نحوه تغییرات آن استفاده شد. با توجه به نتایج بدست آمده در ماه آپریل و می در شمال غرب کشور همبستگی های منفی بالای 60 درصد مشاهده شد که عامل ابرناکی می تواند دلیل آن باشد، در ماه ژوئن به جز مناطقی در شمال غرب و جنوب شرق ایران که حاکی از همبستگی منفی بارش و تابش موج بلند خروجی زمین است، همبستگی های منفی قوی دیگر در سایر مناطق کشور به دلیل رطوبت حبس شده در جو زمین و عدم وجود عامل صعود و ناپایداری به دلیل وجود پرفشار جنب حاره ای می باشد که باعث کاهش تابش موج بلند خروجی زمین است، ولی در واقع هیچ گونه بارشی انجام نگرفته است بنابراین با استفاده از نقشه های سطح اطمینان، می توان از متغیر تابش موج بلند خروجی در ماه آپریل دراکثر مناطق کشور، در ماه می در محدوده شمال غرب و در ماه ژوئن در نقاطی در عرض های جغرافیایی بالا در شمال غرب و در جنوب شرق کشور جهت برآورد بارش های همرفتی استفاده کرد، در سایر مناطق این ارتباط معکوس نمی تواند جهت پیش بینی استفاده گردد.
تعیین مناطق مساعد کشت ذرت بر اساس تأمین نیازهای حرارتی در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گیاه در زمان کاشت و در طول دوره رشد و نمو خود نیاز به دریافت مقدار معینی حرارت دارد. هدف از انجام این پژوهش یافتن نیازهای حرارتی ذرت دانه ای در مراحل فنولوژی رشد در شرایط آب وهوایی مغان و تعیین مناطق مساعد کشت ازنظر تأمین نیاز حرارتی در شمال غرب ایران است. به این منظور از آمار فنولوژیکی ذرت رقم سینگل کراس 704 که به صورت پیاپی از سال 1390 تا 1393 در مزرعه تحقیقات هواشناسی کشاورزی مغان ثبت شده و داده های دمایی 51 ایستگاه همدید در شمال غرب کشور (1395- 1375) که از سازمان کل هواشناسی کشور اخذ گردید، استفاده شده است. برای انجام این پژوهش نیازهای حرارتی در هریک از 5 فاز اصلی فنولوژیک در ایستگاه مغان تعیین گردید، سپس با استفاده از معادله رگرسیونی بین میانگین 15 روزه دما و ارتفاع، نقشه تاریخ تأمین درجه حرارت برای کشت بذر در تمامی ایستگاه ها از نیمه اول اردیبهشت با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم شد. همچنین طول دوره های فنولوژیک و درجه روزرشد محاسبه و با استفاده از روش کریجینگ نقشه های مربوطه ترسیم شدند. سپس با لایه های ارتفاع، شیب منطقه و کاربری اراضی تلفیق گردید و درنهایت نقشه پهنه بندی اراضی مساعد کشت ذرت دانه ای در شمال غرب کشور ترسیم گردید. بر اساس نتایج به دست آمده 27.6 درصد از منطقه موردمطالعه قابلیت کشت این گیاه را دارد.
کمی سازی ظرفیت تعدیل گرما تحت تأثیر چشم انداز های سبز- آبی در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی ظرفیت تعدیل گرما (HMI) در محدوده کلان شهر تهران و با استفاده از رویکرد نوین مدل خنک کنندگی شهری (UCM) در یک بستر فضایی انجام شده است. UCM نقشه هایی از شاخص تعدیل گرما تولید می کند که ظرفیت سرمایش فضاهای سبز شهری را در تمام طبقه های کاربری اراضی در یک مکان و با در نظر گرفتن پارامترهای متعدد مانند تبخیر و تعرق، سایه ایجادشده توسط درختان، سپیدایی، دمای هوای حومه شهر، شدت اثر جزیره گرمای شهری، فاصله اختلاط هوا و حداکثر فاصله خنک کنندگی تخمین می زند. ارزیابی نقش متغیرهای محیطی مؤثر بر UCM در منظر موردمطالعه بیانگر این بود که در مناطق 1 ، 22 و بخش های شمالی منطقه 4 شهرداری تهران با کاربری درختان تنک، درختچه و بوته زار، چیدمان های باز و کم ارتفاع و سطوح آبی، شدت اثر جزیره گرمایی به کمترین مقدار خود رسیده و اختلاف دمای بین شهر و حومه در بازه 0 تا 3/1 درجه سلسیوس متغیر است؛ اما بیشینه شدت جزیره گرمای شهری در بخش های مرکزی منطقه مطالعاتی (مناطق 21، 13 و 14) با بافت فشرده و متراکم و گسترش سطوح نفوذناپذیر مشاهده می گردد که حداقل مقادیر شاخص تبخیر و تعرق (12/0-45/0) و سپیدایی (09/0- 16/0) نیز در این نواحی متمرکز گردیده است. مبتنی بر این پارامترها توزیع مکانی شاخص HMI در چشم انداز موردبررسی نشان داد که ظرفیت خنک کنندگی در منطقه موردمطالعه از 08/0 در نواحی مرکزی شهر تا 9/0 در مناطق تحت تأثیر فضاهای سبز مختلف و همچنین بدنه های آبی متفاوت است. در واقع بیشینه شاخص ظرفیت خنک کنندگی در کاربری با پوشش درختان انبوه و پراکنده در منطقه متمرکز گردیده که این نواحی توانسته اند با ظرفیت 63 درصدی خنک کنندگی، به طور متوسط 48/2 درجه سلسیوس از اثر جزیره گرمایی را خنثی نمایند. روش به کاررفته در این پژوهش می تواند به عنوان مرجعی برای طراحان شهری در ادغام رویکردهای خنک سازی شهری و راهبردهای کاهش جزیره گرمایی، در برنامه ریزی و طراحی مناطق شهری به کار گرفته شود.
مطالعه الگوهای همدیدی-دینامیکی و روند تغییرات پوشش برف فراگیر در شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش مهم ترین الگوهای همدیدی موجد بارش برف فراگیر در شمال شرق ایران موردبررسی قرار گرفته است. برای این منظور داده های کد هوای حاضر و عمق برف ایستگاه های سینوپتیک شمال شرق کشور طی دوره آماری 1371-1400، برای ماه های مهر تا اسفند، از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. جهت بررسی بارش های برف فراگیر، روزهایی که بیش از 70 درصد منطقه موردمطالعه هم زمان شاهد ریزش برف بود، به عنوان یک روز فراگیر استخراج شدند. به منظور انجام تحلیل های همدیدی-دینامیکی در مورد بارش های برف فراگیر در شمال شرقی ایران، از روش طبقه بندی با استفاده از تحلیل خوشه ای استفاده شد و نقشه های روزهای نماینده از جمله دمای جو، شار رطوبت، ارتفاع ژئوپتانسیل، تاوایی، جبهه زایی، جت استریم، شاخص امگا و داده های باد مداری و نصف النهاری ترسیم شد. تحلیل روند نیز با استفاده آزمون من کندال انجام شد. نتایج نشان داد که 3 الگوی پرفشار سیبری و مرکز اروپا_کم فشار شرق ایران، پرفشار غرب ایران_کم فشار سودان، پرفشار مرکز اروپا_کم فشار شرق ایران و افغانستان به بهترین نحو بارش های برف فراگیر در منطقه موردمطالعه را توجیه می نمایند. در تمامی الگوها در تراز میانی جو شدت یافتن جریان های نصف النهاری بادهای غربی همراه با تشکیل مراکز پرفشار و کم فشار موجب ایجاد بلاکینگ در مسیر جریانات غربی شده و شرایط را برای صعود هوا فراهم کرده است . تمرکز میدان امگای منفی و فرارفت تاوایی نسبی مثبت به همراه قرار گرفتن منطقه شمال شرق ایران در نیمه چپ خروجی رودباد جنب حاره، موجب ناپایداری های شدید و بارش برف فراگیر در منطقه شده است. همچنین نتایج نشان داد که علیرغ م ع دم وج ود رون د در تعداد روزهای فراگیر برف در شمال شرق ایران، تعداد روزهای برف فراگیر در طول زمان روندی کاهشی داشته است.
پیشران های اثرگذار بر خودسازمان دهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی شهرستان آشتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودسازمان دهی روستاییان به عنوان یک فرایند مشارکتی، نقشی بنیادین در ارتقای معیشت پایدار در مناطق روستایی ایفا می کند. این مطالعه باهدف شناسایی پیشرانهای اثرگذار بر خودسازمان دهی روستاییان و بهبود معیشت پایدار روستایی در شهرستان آشتیان انجام شد. این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی اکتشافی و از طریق پرسش نامه نیمه ساختارمند و مصاحبه با 30 نفر از خبرگان در زمینه موضوع موردمطالعه انجام شد. داده های کیفی گرد آوری شده با استفاده از روش دلفی و نرم افزار میک مک برای شناسایی روابط و الگوهای میان مفاهیم تجزیه وتحلیل شد. یافته ها آشکار نمود شیوه پراکندگی عوامل و متغیرهای اثرگذار بر بهبود معیشت پایدار روستایی در ناحیه موردمطالعه به صورت ناپایدار بوده است. همچنین از میان 24 عامل اولیه تأثیرگذار، تعداد 10 عامل که دارای بالاترین امتیاز بودند به مثابه پیشران های بنیادین اثرگذار بر روند آتی خودسازمان دهی روستاییان در راستای معیشت پایدار روستایی شناسایی شد. پیشران های نوآوری خواهی و خلاقیت روستاییان در زمینه فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی، مهارت و تجربه روستاییان در راستای فعالیت در گروه ها، انجمن ها و برپایی تشکل های محلی به مثابه عامل فردی؛ افزایش روحیه کارآفرینی، راه اندازی و ترویج کسب وکارهای نوین محلی به عنوان عامل روان شناختی؛ افزایش مشارکت، همکاری و احساس مسئولیت در انجام فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی به عنوان عامل اجتماعی؛ توانمندسازی روستاییان و افزایش آگاهی و مهارت های اجتماعی و اقتصادی آن ها، بهره گیری از فناوری های نوین IT و ICT در فرایند توانمندسازی ساختاری روستاییان در راستای خودسازمان دهی به مثابه عامل آموزش و توانمندسازی؛ دسترسی به منابع مالی گوناگون و مطمئن برای بهره گیری در فعالیت های کشاورزی و غیرکشاورزی به مثابه عامل اقتصادی؛ واگذاری اختیار به روستاییان در راستای برنامه ریزی محلی و تمرکززدایی به عنوان عامل برنامه ریزی و مدیریت و سرانجام پیشرانهای حمایت از ایجاد و توسعه کسب وکارهای محلی و تنوع بخشی به فعالیت های کشاورزی و غیر کشاورزی روستاییان و همچنین افزایش سرمایه گذاری در فرایند کسب وکارهای نوآورانه در روستا به مثابه عامل حمایت اجتماعی- اقتصادی تعیین شد.
تبیین نقش زنان در حکمروایی خوب شهری سمنان در دوران کرونا و پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر حکمروایی خوب شهری به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت نظام پیچیده و چند سطحی امروزه شهرها مطرح شده است که محوریت این رویکرد در مدیریت شهری، بر مبنای توسعه ای مردم سالار و برابرخواهانه، برای تأثیرگذاری تمامی نیروهای ذی نفع و ذی نفوذ در اداره امور شهرها و همچنین پاسخگویی به تمامی نیازهای این گروه هاست. از طرفی دیگر زنان به عنوان یکی از اصلی ترین و تأثیرگذارترین گروه ها و نیروهای اجتماعی در حیات مدنی شهرها، امروزه دارای نقشی پررنگ در مقوله های مرتبط با اداره شهرها هستند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر نقش حکمروایی خوب شهری در دوران کرونا و پساکرونا با توجه به جایگاه زنان در شهر سمنان می باشد. از منظر هدف، پژوهش حاضر کاربردی بوده و با توجه به شیوه گردآوری داده ها توصیفی - پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات این تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان شهر سمنان با جمعیت 185129 نفر بوده که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 383 نفر محاسبه شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های t تک نمونه ای و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده و در نهایت برای تعمیم نتایج از نمونه به جامعه آماری از روش مدل سازی معادله ساختاری به وسیله نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داده است که مقادیر t برای هر یک از متغیرهای پژوهش با میانگین های پایین تر از میانه نظری، به صورت عددی منفی حاصل شده است که مشخص شده است وضعیت ابعاد حکمروایی خوب شهری در شهر سمنان و جایگاه زنان در آن در وضع مناسبی قرار ندارد. همچنین نتایج حاصل از معادلات ساختار در نرم افزار لیزرل نشان داده است که متغیر عدالت بیشترین و قوی ترین ارتباط را با حکمروایی خوب شهری دارد. در نهایت نیز نتیجه بررسی ها نشان می دهد؛ نمی توان به تحقق حکمروایی خوب شهری، بدون تعریف و تبیین کاربردی جایگاه ویژه زنان به عنوان نیمی از شهروندان شهر و از اصلی ترین گروه های ذی نفع و ذی نفوذ در اداره امور شهرها، امیدوار بود.
تبیین عوامل موثر بر حس مکان در مکانهای مذهبی ایران (نمونه موردی: مساجد تاریخی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰
815 - 835
حوزههای تخصصی:
مسجد به مثابه کانونی عباد ی -اجتماعی برای ادامه حیات پویا نیازمند ارتباطی قوی با حوزه کارکردی خود است. این ارتباط با زمینه از طریق پیوندی انسانی، کالبدی و طبیعی با محیط بیرونی محقق می شود. دین می تواند نقش مهمی در حس مکان داشته باشد و مفهومی از آن ارائه دهد. شکل و سازمان فضایی بنا بر میزان دلبستگی به بنا مؤثر بوده و هر گونه تغییری در ابعاد کالبدی و روانی بنا می تواند بر میزان حس مکان آن، مؤثر بوده است. هدف تحقیق حاضر تحلیل عوامل موثر بر حس مکان در امکان مذهبی شهر تبریز می باشد. تحقیق از نظر ماهیت بصورت توصیفی-تحلیلی و اکتشافی می باشد. که در اصل از روش کیفی و کمی استفاده شده است. حجم نمونه 20 نفر از خبرگان و حجم نمونه نمازگزاران 168 نفر می باشد. برای تحلیل داده های کیفی از روش داده بنیاد با نرم افزار Maxqda استفاده شد برای تحلیل دادهای کمی و سنجش رابطه میان متغیرها از روش همبستگی پیرسون و از آزمون های آماری رگرسیون خطی ساده و چندمتغیره برای تعیین رابطه و شدت و جهت رابط هی بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شد. از تحلیل مسیر برای مشخص کردن تأثیر مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر حس مکان استفاده شد برای این تحلیل ها از نرم افزار Spss و Amosبهره گرفته شد. نتایج نشان داد عوامل ادراکی و کالبدی بیشترین تاثیر را در القای حس مکان در مساجد تاریخی شهر تبریز دارند و عوامل اجتماعی و عملکردی تاثیر کمتری دارند. در بین متغیرهای مورد بررسی سرزندگی بیشترین ضریب همبستگی و تاثیر در حس مکان دارد. همچنین در بین مساجد بررسی شده مسجد مقبره بیشترین حس مکان از نظر مراجعه کنندگان دارد. بنابراین همه عوامل کالبدی، اداراکی، اجتماعی و عملکردی در ایجاد حس مکان در مکانهای مذهبی ایران بخصوص شهر تبریز موثر هستند.
تحلیل ساختاری سیاست های حمل ونقل پایدار شهری در راستای آینده زیست پذیری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
39 - 55
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی شهری و حمل ونقل مرتبط با آن تأثیر عمیقی بر پایداری و زیست پذیری یک شهر دارد و کیفیت زندگی ساکنان شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری سیاست های حمل ونقل پایدار شهری در راستای آینده زیست پذیری شهر تهران با رویکرد آینده پژوهی تهیه شده است. روش پژوهش مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است و از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. مبنای گردآوری اطلاعات روش کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی و بر اساس روش دلفی بوده است. جامعه آماری خبرگان متخصص در مطالعات شهری می باشند که حجم نمونه به صورت هدفمند با روش نمونه گیری گلوله برفی 70 نفر به انتخاب شدند. در بخش تجزیه وتحلیل برای ارزیابی، زمینه سازی و رتبه بندی شاخص ها از روش ماتریس اثرات متقابل (MICMAC) و از برای تدوین سناریوهای نهایی از سناریو ویزارد استفاده شده است. نتایج نشان داد که شاخص های کاهش انتشار آلاینده های هوا، ارتقای عدالت در دسترسی به حمل ونقل عمومی و افزایش استفاده از حمل ونقل اشتراکی و پاک بیشترین تأثیر را بر سایر شاخص ها دارند. در تحلیل تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم، شاخص های کاهش انتشار آلاینده ها و توسعه خدمات حمل ونقل دیجیتال نقش مهمی در بهبود کیفیت محیط زیست دارند. همچنین، در سناریوهای مختلف، تعامل مثبت شاخص ها در سناریوی خوش بینانه و ضعف مدیریت در سناریوی بدبینانه مشهود است؛ بنابراین، نتایج بر اهمیت آینده پژوهی در توسعه سیاست های حمل ونقل پایدار تأکید می کند و می تواند به سیاست گذاران در تدوین استراتژی های مؤثر برای ارتقاء حمل ونقل پایدار و زیست پذیری شهری تهران کمک کند.
شناخت روند تغییرات کوتاه مدت و بلند مدت اقلیم آسایش گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
92 - 110
حوزههای تخصصی:
رابطه تغییر اقلیم و پدیده های طبیعی، اجتماعی و اقتصادی برای مدت نسبتاً طولانی در ابعاد متفاوت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در طول 15 سال گذشته، مطالعات متمرکزتری شروع به ظهور کرده اند و به ویژه اخیراً موضوع گردشگری به عنوان یک پدیده اجتماعی بین المللی در مطالعات تغییرات آب و هوایی مورد توجه بسیار قرار گرفته است. پژوهش حاضر بر اساس هدف در شمار پژوهش های کاربردی (از نوع توسعه ای- راهبردی) می باشد و از نظر روش شناسی یک پژوهش توصیفی- تحلیلی است. تعیین اقلیم آسایش گردشگری کشور در سال 2030 و 2050 نیاز به آینده پژوهی با توجه به داده های پیش بینی شده توسط مراکز علمی معتبر و بر اساس سناریوهای جهانی تغییر اقلیم است با توجه به پراکندگی داده ها ایستگاه ها به صورتی انتخاب شده است که کل کشور را پوشش دهد. سناریوی SSP1-2.6 و مدل CanESM5-CanOE (Canada) از گزارش ششم IPCC (CMIP6) انتخاب و داده های دما، رطوبت نسبی و باد از سایت کوپرنیکس تهیه شده است و برمبنای آن محاسبات توسط نرم افزار ریمن انجام و سپس توسط نرم افزار GIS نتایج بصورت نقشه ترسیم و سپس بر اساس مدل دمای معادل فیزیولوژیک(PET) و به صورت مکان محور پهنه بندی شده است. نتایج نشان می دهد در مجموع در افق ۳۵ ساله (2030-2015) اقلیم آسایش گردشگری ایران با پنج دسته تغییرات کلی روبرو است، تغییرات عرضی- محیطی، تغییرات سینوسی، تعییرات شدید منفی و تغییرات شدید مثبت و بدون تغییرات محسوس.
بررسی تأثیر مؤلفه زمان بر حس تعلق ساکنین از دو منظر قدمت محیط و طول مدت سکونت؛ مورد پژوهی محلات شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس تعلق نسبت به یک محیط پیوندی عاطفی و احساسی است که میان افراد و محیط بیرونی صورت می گیرد. مطالعات بسیاری نشان داده اند که وجود این پیوند و عمیق تر شدن آن میان شخص و محیط، نقش بسزایی در ارتقای محیط کالبدی و بروز رفتارهای اجتماعی مثبت دارد. لذا شناخت حس تعلق و عوامل موثر بر آن و راه های ارتقای آن یکی از موضوعاتی است که می تواند به ارتقای شرایط زیستی و محیط کالبدی منجر شود. از میان عوامل متعددی که بر حس تعلق افراد موثر است، عامل زمان به عنوان یکی از این عوامل موثر از دو منظر می تواند موثر باشد؛ طول مدت سکونت و قدمت محیط. در این مطالعه ضمن تحقیق بر نحوه اثر هر کدام از این عوامل بر حس تعلق ساکنین، مقایسه ای میان این دو عامل و شدت اثر هر یک بر حس تعلق انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در محلات شش گانه مورد مطالعه در شهر زنجان تشکیل می دهند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر برآورد شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد که حس تعلق در محلات مورد مطالعه، متوسط به پایین است. همچنین نتایج نشان داد که طول مدت اقامت و قدمت محیط بر حس تعلق مکانی و مولفه های آن تاثیر مثبت و معناداری دارد. از بین متغیرهای مورد نظر میزان تاثیر متغیر قدمت محیط بر حس تعلق مکانی بیشتر از طول مدت اقامت می باشد به گونه ای که قدمت محیط 1/27 درصد از واریانس متغیر حس تعلق مکانی را پیش بینی می کند.
بررسی همبستگی شاخص NAO با رخداد ARs ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه های جوی یکی از پدیده های اتمسفری مولد بارش های سنگین است می تواند منجر به خسارات جانی و مالی قابل توجهی شود. آگاهی از سازوکار سینوپتیکی شار بخارآب و تشکیل رودخانه جوی در اتمسفر کشور و نیز آشکارسازی در همکنش بین مؤلفه پیوند از دوری NAO و ایجاد و تشدید این پدیده جوی، می تواند تا حد زیادی رخدادهای بارش های سیل آسا را قابل پیش بینی تر سازد. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی پدیده رودخانه جوی در اتمسفر ایران و ارتباط آن با فازهای پدیده NAO است. در این راستا از داده های مؤلفه های مداری و نصف النهاری باد، رطوبت ویژه و آنومالی های پدیده NAO، از پایگاه داده های NOAA طی دوره آماری 1944-2019، اخذ شد. نتایج نشان داد که در طول دوره ی مطالعه رودخانه های اتمسفری ازنظر طول و عرض جغرافیایی جابجایی داشته و به عرضه ای پایین تر به سمت نیمه ی جنوبی ایران کشیده شده اند. بین شاخص NAO و جریانات نصف النهاری در سطوح بالاتر از 600 هکتوپاسکال همبستگی بالایی داشت همچنین سیگمای 2101/0 نشان داد که همبستگی بالایی با NAO در منطقه ی رخداد رودخانه های اتمسفری وارد به جو ایران وجود دارد، مراکز پرفشار در جهت دهی رودخانه های اتمسفری نقش مهمی دارند رودخانه های اتمسفری نمی توانند از مراکز فشار عبور کنند و معمولاً در مرز بیرونی این مراکز در نیمکره ی شمالی انحنای نصف النهاری پیدا می کنند و سبب جهت دهی جنوب غربی و شمال شرقی آن ها می شوند. منبع رطوبتی اصلی رودخانه های اتمسفری وارد به ایران اقیانوس اطلس می باشد که از سمت پهنه های آبی مانند دریای سرخ، دریای عمان، اقیانوس هند و خلیج فارس تقویت می شود.
مطالعه تأثیر توانمندسازی زنان روستایی در دست یابی به توسعه پایدار و حفاظت محیط زیست (یک مطالعه سنتز پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
199 - 222
حوزههای تخصصی:
زنان از گروه های مهم اجتماعی به شمار می روند که در مطالعات نظری و عملی «پایداری» همواره بر آنان تمرکز می شود. بنابراین، مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و روش سنتزپژوهی تأثیر توانمندسازی زنان روستایی در دست یابی به توسعه پایدار و حفاظت محیط زیست را بررسی کرد. در این مطالعه پس از جست وجو، غربالگری ادبیات تخصصی و گزینش چند مرحله ای اسناد علمی معتبر، کدگذاری باز، بسته و محوری یافته ها صورت گرفت. نتایج نشان داد زمینه ها و عوامل اثرگذار/اثرپذیر بر/از توانمندسازی زنان روستایی عبارتند از «عوامل بنیادین، نهادی-سازمانی و ساختاری»، «نابرابری های نهادینه شده تاریخی»، «زمینه های ناعادلانه ی تبعیض های جنسی-جنسیتی» و «بسترهای تحول آفرین». چالش ها و موانع توانمندسازی زنان روستایی عبارتند از «چالش ها و موانع روانشناختی»، «چالش ها و موانع آموزشی»، «نداشتن مشارکت جامعه»، «چالش ها و موانع اقتصادی»، «محدودیت های قانونی»، «محدودیت های اجتماعی-فرهنگی» و «محدودیت های جنسیت بنیان کارآفرینی». راهکارهای توانمندسازی زنان روستایی عبارتند از «پررنگ سازی نقش زنان در فرآیند توسعه پایدار روستایی»، «افزایش دسترسی به زیست بوم خلاقیت، نوآوری و تکنولوژی های نوین»، «برخورد همگن با مسائل زنان»، «راهکارهای سیاستی برای توانمندسازی زنان» و «الگوسازی و ارائه الگوهای مناسب». هم چنین اثرات و فواید توانمندسازی زنان روستایی عبارتند از «تثبیت مالکیت، قدرت و زمینه های نقش آفرینی زنان»، «حفاظت پایدار محیط زیست با نقش آفرینی زنان» و «رشد پایدار اقتصادی و توسعه اجتماعی با نقش آفرینی زنان». نتیجه آن که مسیر توسعه پایدار و حفاظت محیط زیست می تواند از آموزش زنان روستایی و افزایش توانمندی های آنان آغاز شود زیرا چرخه ای به ترتیب میان آموزش محیط زیست، توانمندسازی زنان روستایی، میزان مشارکت فعال آنان و دستیابی به حفاظت محیط زیست برقرار است.
الگوهای همدیدی رودخانه های جوی منجر در بارش های سنگین غرب و شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
129 - 103
حوزههای تخصصی:
بارش های سنگین یکی از ویژگی اقلیمی عنصر بارش محسوب می شوند که در هر اقلیمی ممکن است اتفاق بیافتند. ولی رخداد آن ها در اقلیم های خشک و نیمه خشک بدلیل فقدان زیرساخت های کافی و مناسب همراه با خسارت بیشتری هستند. این بارش ها در شرایط همدیدی مختلفی رخ می دهند. در این پژوهش نقش رودخانه های جوی در شکل گیری بارش های سنگین پدیده مطالعه شده است. برای این منظورابتدا بارش های سنگین ایستگاه های غرب و شمال غرب کشور دریک دوره 33 ساله استخراج گردید. سپس سامانه های بارشی همراه با رودخانه جوی تفکیک شد. در گام بعد با استفاده از نقشه های جوی تراز های لایه زیرین تروپوسفر الگو های همدیدی منجر به ایجاد رودخانه های جوی شناسایی شد. نتایج بررسی نشان دادند که رودخانه های جوی منجر به بارش های سنگین در منطقه مورد مطالعه از سه الگوی کلی تبعیت می کنند. دو الگوی کم فشار سودانی و الگوی ترکیبی کم فشار سودان و سیکلون مدیترانه ای به ترتیب بیشترین نقش را در ایجاد روخانه های جوی منجر با بارش سنگین بر عهده داشته اند. در الگوی همدیدی کم فشار سودان از دو تا سه روز قبل، زبانه گسترده ای از پرفشار سیبری در لایه زیرین تروپوسفر با عبور از کشور های افغانستان و پاکستان و بخش شرقی ایران بر روی آب های گرم دریا های عمان، عرب و خلیج عدن گسترش می یابد. این زبانه با گردش واچرخندی رطوبت این دریا ها را بدرون سامانه سودانی فرارفت می کند. با تعمیق ناوه مدیترانه ای بر روی غرب آسیا و شمال شرق آفریقا این رطوبت در امتداد جریانات جنوبی جلوی ناوه و با عبور از روی آب های دریای سرخ تقویت شده و رودخانه جوی شکل می گیرد. در الگوی ادغامی با گسترش زبانه کم فشار سودان به بخش شرقی مدیترانه و غرب آسیا رطوبت دریا های گرم جنوبی بر روی این منطقه فرارفت شده و با رطوبت انتقالی از روی مدیترانه تقویت گردیده و رودخانه جوی شکل می گیرد.
بررسی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری با استفاده از مدل F-TOPSIS، مطالعه موردی: شهرستان بستان آباد استان آذربایجان شرقی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ازمسائل مهم در زمینه گردشگری، شناخت پتانسیل ها، رتبه بندی زیرساخت ها و جاذبه های گردشگری در نواحی مختلف یک شهرستان و توزیع متعادل این زیرساخت ها و تسهیلات هست. شهرستان بستان آباد با دارا بودن جاذبه های متعدد طبیعی، تاریخی و فرهنگی می تواند سالانه گردشگران زیادی را به خود جذب کند. هدف این مقاله اولویت بندی جاذبه های گردشگری شهرستان بستان آباد میباشد. روش شناسی: این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی تدوین شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل F-TOPSIS استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش تعداد 30 نفر از فعالان بخش گردشگری است که با استفاده از ابزار پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شده است. از ضریب آلفای کرون باخ برای سنجش پایایی پرسشنامه به میزان85% استفاده شده است. نتایج و یافته ها: نتایج حاصل از مدل تاپسیس فازی، مکان های گردشگری شهرستان بستان آباد جهت بازدید گردشگران را میتوان به ترتیب زیر اولویت بندی نمود. طبق نتایج حاصل از مدل تاپسیس فازی، مکان های گردشگری شهرستان بستان آباد آبگرم معدنی بستان آباد، با امتیاز 530 رتبه یک، دریاچه قوری گل با امتیاز (528/0) رتبه دوم، غار آغ بولاق، با امتیاز (478/0) رتبه سوم، خانه پدری استاد شهریار با امتیاز (465/0) رتبه چهارم و دره شاهیوردی، پیست اسکی سهند، شهرتاریخی اوجان، مزار خسته قاسم، مسجد جانبهان و سد و کاروانسرای روستای الخلج به ترتیب با امتیاز (460/0)، (460/0)، (435/0)، (415/0)، (370/0) و (361/0) در رتبه های پنجم تا دهم قرار دارند.
شناسایی و اولویت بندی تئوری های سازمان فضایی سازگار در تحلیل بافت تاریخی شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نظم حاکم در سیستم پیچیده شهری، همواره مولد جریان های درهم تنیده و ارتباطات پیچیده در سازمان فضایی شهر بوده است. درک چنین نظمی، مستلزم فهم جایگاه عناصر و روابط عمیق در اجزای سازمان فضایی است، از این رو شناسایی عناصر شاکله سازمان فضایی و ارتباطات آن ها، در راستای خوانش شهر و طراحی شهری ضرورت دارد. برمبنای چنین ضرورتی، در مطالعه نمونه موردی، بافت تاریخی تبریز، این پرسش مطرح می گردد که؛ در تحلیل سازمان فضایی بافت تاریخی تبریز، کدام تئوری ها و دیدگاه های مطرح سازمان فضایی سازگارترند؟ و در راستای پاسخ به این سوال، تئوری های سازمان فضایی و شاخص های معرف هر یک برمبنای ویژگی های بافت تاریخی تبریز، شناسایی، اولویت بندی و درنهایت یک رویکرد چند وجهی منتج از تلفیق تئوری های سازگار با بستر مورد مطالعه استخراج می گردد. روش شناسی: جهت نیل به اهداف در این پژوهش، از روش آمیخته (کیفی و کمّی ) استفاده شده است و گردآوری داده ها، از طریق راهبرد پیمایشی (میدانی-کتابخانه ای) بوده است. این پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی بوده است. در بخش کمّی پژوهش، بر مبنای روش دلفی، از ابزار پرسشنامه جهت دستیابی به اجماع آرا و نظرات، 8 نفر از افراد دارای صلاحیت، به عنوان پانل خبرگان انتخاب و داده های حاصل از پرسشنامه ها، پس از اطمینان از همگرایی نظرات، در دو مرحله امتیازدهی و اولویت بندی گردید. در نهایت، نتایج حاصل از داده های کمی، با ویژگی های زمینه و نیز با اتکاء بر نقاط ضعف و قوت هر تئوری، مورد تحلیل و تفسیر قرارگرفت. یافته ها و نتایج: یافته های این تحقیق، شامل اولویت بندی تئوری های سازمان فضایی و شناسایی شاخص های مطرح در هر تئوری و درنهایت، ارائه یک رویکرد چندوجهی منتج از اجماع نظرات خبرگان و اولویت تئوری های سازمان فضایی، با اتکا بر ویژگی های بستر بافت تاریخی تبریز بوده است،اتخاذ چنین رویکردهای تلفیقی-کاربردی و مبتنی بر ویژگی های زمینه، فراتر از صرف بکارگیری ابزارهای موجود، با تحلیل عمیق و طبقه بندی تئوری های سازمان فضایی، راه را برای تحلیل های جامع تر و با دقت نظر بیشتر، برای بافت هایی با ساختارهای ویژه، هموار می سازد و به غنای دانش در این حوزه می افزاید.