در این مقاله، با توجه به حجم عظیم ذخایر نفت و گاز کشور و نیاز مبرم به جذب سرمایه گذاری خارجی در این زمینه، ارزیابی اقتصادی انجام شده در سال 2007 توسط موسسه هریتیج در مورد ایران و کشورهای همجوار نفتی و اقتصادی آن در منطقه، از جمله عربستان، کویت، امارات متحده عربی و ترکیه مورد بررسی قرار می گیرد. براساس این مطالعه، کشور ایران، به منظور افزایش توان رقابتی.
تحولات سریع در دنیای معاصر و نیازهای به شدت فزاینده محافل علمی و اجرایی برای درک بهتر و واقع گرایانه تر پدیده ها، فرایندها و رخدادهای جهان، نظام آموزش دانشگاهی بسیاری از کشورها را متناسب با این تحولات دستخوش تغییر کرده است. با توجه به چنین پیش فرضی، نظام آموزشی کشور نیازمند پویایی، تحول و پاسخگویی در مقابل نیازهای اجتماعی و جهانِ به شدت متغیر کنونی است.
بسیاری از سرفصل های دروس رشته علوم سیاسی که در فضای سال های نخستین انقلاب اسلامی طراحی شده است، پس از سی سال نیاز به بازنگری دارند تا همخوانی بیشتری با نیازها و واقعیت های معاصر داشته باشند. با توجه به چنین الزامی، در این پژوهش به بازنگری سرفصل یکی از دروس رشته علوم سیاسی در دوره کارشناسی یعنی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخته می شود.
مهم ترین یافته این پژوهش آن است که زمان آن فرا رسیده تا سرفصل های درس سیاست خارجی با عطف به تحولات داخلی، منطقه ای و بین المللی و متناسب با نیازهای جامعه دانشگاهی اصلاح شود. همچنین این مقاله نقاط ضعف سرفصل های این درس را مشخص و پیشنهادهایی برای بهبود، کارآمدتر بودن و هماهنگ تر بودن این سرفصل ها با نیازهای جامعه دانشگاهی ارائه می دهد.
:اعتماد به عنوان پایه و اساس تعاملات و روابط اجتماعی، خاصه در روابط بین مردم و حکومت اهمیت بسیاری دارد. نتایج مطالعات انجام شده در سطح کشور حاکی از این است که میزان اعتماد سیاسی از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون پیوسته یکسان نبوده است. این دسته از مطالعات، عوامل متفاوتی را برای این وضعیت برشمرده اند. این مطالعات به دانشجویان به عنوان کنشگران فعال سیاسی کمتر توجه داشته اند. این پژوهش سعی دارد تا با بهره گیری از روش پیمایش، عواملی را که با اعتماد سیاسی دانشجویان دانشگاه شیراز در ارتباط است، مورد بررسی قرار دهد. در این تحقیق سعی شد تا با استفاده از نظریه اینگلهارت تأثیر متغیرهای سرمایه اجتماعی، دینداری، رضایت از زندگی، استفاده از رسانه ها و ساختارهای فوق فرهنگی بر اعتماد سیاسی دانشجویان بررسی شود. در این تحقیق نظام سیاسی، کنشگران و نهادهای سیاسی به عنوان ابعاد اعتماد سیاسی در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تنها 7/26 درصد از افراد دارای اعتماد سیاسی پایین هستند، و 3/56 درصد از افراد دارای اعتماد سیاسی متوسط و 17 درصد از افراد دارای اعتماد سیاسی بالا می باشند و اعتماد به نظام سیاسی بیش از اعتماد به نهادها و کنشگران سیاسی است. بر اساس نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام می توان گفت که از بین متغیرهای وارد شده در رگرسیون چندمتغیره به ترتیب متغیرهای دینداری، استفاده از رسانه های داخلی، استفاده از رسانه های خارجی، عضویت در گروه های سیاسی ـ دینی، رضایت از زندگی، مذهب (شیعه) و عضویت در گروه های فرهنگی، باقی ماندند که در مجموع 1/47 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند. متغیر سرمایه اجتماعی درون گروهی رابطه مثبت معناداری با اعتماد سیاسی دارد ولی میزان درآمد دارای رابطه منفی معنادار با اعتماد سیاسی است. همچنین رابطه بین متغیرهای سطح تحصیلات و قومیت با اعتماد سیاسی معنادار شد.