شالوده شکنی اصل چهل وچهارم قانون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
تولید هر متن در شرایط ویژه و با درجه های متفاوتی از انتخاب و در پیوندی خاص با قدرت صورت می پذیرد و به همین شکل در دسترس خوانندگانی قرار می گیرد که شرایط متفاوتی دارند. تحلیلگران گفتمان بر این عقیده اند که با توجه به فقدان واقعیت اجتماعی ناب، گفتمان خنثی و بی طرف نیز وجود ندارد، بلکه ما با گفتمان ها یا متن های وابسته به اشخاص، جناح ها، ایدئولوژی ها و فرهنگ های خاص مواجهیم؛ اما شناخت دیدگاه ها و موضع گیری های اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیک نویسنده که هم در متن و هم در خارج از آن پنهان است، بدون توجه به اینکه افراد گوناگون به متن یا گفتار به شیوه های مختلف می نگرند، کمابیش غیرممکن است؛ بنابراین باید به متن به مثابه یک کل معنادار نگریست که این معنا لزوماً در خود آن نیست. وانگهی هیچ متن خنثی و بی طرفی وجود ندارد زیرا با تاثیر پذیری از بافت یا زمینه اجتماعی ـ فرهنگی، دارای بار ایدئولوژیک می شود تنها به آن دلیل که هر متنی در شرایط و موقعیت خاص تولید می شود و ازاین رو همیشه رنگ خالق خود را با خود همراه دارد.
متن اصل چهل وچهار قانون اساسی ایران واجد معنا و زاییده بافتاری ویژه است. کوشش نگارنده بر آن است که با کاربست «شالوده شکنی ـ واسازی» نشان دهد که چهره حقیقی متن اصل چهل وچهار چه بوده و در زمانه تولید متن، از آنْ چه معناهایی استدراک می شده است. شالوده شکنی در حقیقت نشان می دهد هر متنی دو برداشت را در بردارد: برداشت نخست، برداشتی وفادارانه به متن و بیانگر تعیین کنندگی یک سویه آن است؛ ولی برداشت دوم شالوده شکنانه است و نشان می دهد چه مفاهیمی در مرز و حاشیه های متن، حذف، طرد و یا سرکوب شده اند. در زمانه وجود گوناگونی برداشت ها از اصل چهل وچهار، نیازمند فهم آنچه هستیم که در واقع رواج داشته تا بفهمیم با برداشت های امروزی چه تفاوت هایی یافته است. آیا در عمل اصل چهل وچهار قانون اساسی قابل اجراست؟