فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۳٬۳۰۲ مورد.
رنج کنش ساز و ریشه های انقلابی آن در اندیشه سیاسی مارکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
این مقاله به دنبال بررسی دیدگاه کارل مارکس، به عنوان جامعه شناس و فیلسوف سیاسی در ارتباط با برساخت عینی شرایط وقوع انقلاب با توجه به مفهوم کلیدی رنج انسانی است. مارکس در بررسی شرایط و زمینه های وقوع انقلاب، بر مفهوم رنج (که آن را در قالب الیناسیون و شرایط عینی و ذهنی منتهی به وقوع آن تعریف می کند) تمرکز کرده و از وجه پارادوکسیکال رنج سخن می گوید که مبتنی بر توأمانی وجوه مثبت و منفی رنج اجتماعی پرولتاریا است. از دید او، پیش شرط تحقق پراکسیس و کنش انقلابی، وابسته به وجود عینی و ذهنی رنجی اجتماعی است که با تحقق آگاهی (عینی و ذهنی) پرولتاریا نسبت به آن و خروج از وضعیت الیناسیون، می تواند او را از ابژه منفعل به سوژه فعال امر اجتماعی در جهت برساخت کنش انقلابی تبدیل کند. در این راستا او به عنوان فیلسوف سیاسی و جامعه شناس از نقش دین (که به زعم او برساخت عامدانه طبقه سرمایه دار برای آگاهی بخشی کاذب و خنثی کردن اثر رنج اجتماعی موجود است) غافل نیست و آن را به مثابه مانعی در جهت به اوج رسیدن رنج اجتماعی پرولتاریا و تبدیل آن به محرکه عینی لازم برای انقلاب نکوهش می کند. بنابراین مارکس با اذعان به وجه ایجابی رنج (علی رغم تعینات سلبی اجتماعی آن)، آن را در فرایند برساخت کنش سیاسی پرولتاریا (انقلاب) به مثابه یک نیروی حیاتی، پیش برنده و حتی ضروری در پروسه دیالکتیک تحول اجتماعی و سیاسی مورد توجه قرار می دهد.
روحانیت، انقلاب مشروطه و ستیز میان سنت و تجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود ایران به عصر جدید و ایجاد شکاف و انقطاع در سیر طبیعی تاریخ و سنت- که با خشونتی همراه با شکست های خارجی و استعمار همراه بود- ایران را وارد دورانی کرد که به رویارویی بزرگ میان سنت و مدرنیته انجامید. درحالی که سنت و مدرنیته از نظر بنیادهای فلسفی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با یکدیگر دارای تعارض ماهوی است، چنین تعارضی همه جامعه را در اشکال مختلف ذهنی و عینی در بر گرفت؛ از جمله یکی از عمده ترین نهادهایی که در نقطه آغازین و اصلی این تعارض واقع شد، دین و روحانیت بوده است. روحانیت که تا قبل از تجدد تنها از منظر دینی و تفاسیر مذهبی قابل دسته بندی بود، پس از آن با مسائل جدیدی مواجه گردید که نه درون دینی بلکه برون دینی بوده اند و اصل دین و اعتقادات سنتی را مورد هدف قرار داده بودند. چنین تعارضی زمانی جدی تر شده است که ورود مدرنیته به ایران با غلبه غرب و عقب ماندگی ایرانیان و ناتوانی آن ها در پاسخ گویی به بحران های جدید و حل مشکلات توام بوده است. انقلاب مشروطه که نقطه آغازین ورود ایران به عصر جدید و تعارض جدی و رسمی میان سنت و مدرنیته محسوب می گردد، سبب شد که میان نیروهای سیاسی و از جمله روحانیت شکاف بزرگی در رابطه با سنت و تجدد و انقلاب شکل گیرد. در این باره، میان روحانیت تقسیم بندی های عمده ای به وجود آمد که می توان آن ها را در سه گروه شریعت مداران، عدالت محوران و نوگرایان دینی تفکیک پذیر دانست. آنچه این مقاله در پی بررسی آن خواهد بود، دیدگاه ها و مواضع هر سه جریان مذهبی در چالش میان سنت و تجدد پس از انقلاب مشروطه است که برای نخستین بار در ایران ظهور یافت.
نوگرایی دینی و مدرنیته
حوزههای تخصصی:
در این گفتوگو به ایستار روشنفکران دهههای 40، 50 و 70 ایران در برابر مدرنیته پرداخته شده است. بیشترین مباحث حول محور افکار شریعتی است و اینکه آیا میتوان او را مدرن به حساب آورد یا خیر. در نهایت اختلاف نظر میان شرکت کنندگان بر سر این مسئله باقی مانده است.
جریان شناسی نفاق و بررسی انگیزه های آن در انقلاب نبوی از دیدگاه قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
نفاق، پدیده ای است که در همه جوامع قابل پیگیری است. یکی از این عرصه ها، عرصه نظری مباحث نفاق است در این زمینه، بررسی عوامل ظهور نفاق شایسته پژوهش است. بی تردید، طرح این گونه مباحث از منظر دینی می تواند به تحکیم مبانی نظری مطالعات انقلاب اسلامی بینجامد. نفاق در صدر اسلام پدیده ای است که از نگاه بسیاری، معلول «ترس» و از دید برخی دیگر، معلول عوامل متعدد و گوناگونی چون طمع، ترس، تعصب، اخلال و ایجاد انحراف در برنامه انبیاست. لازمه این اختلاف آن است که در دیدگاه نخست، پیدایش نفاق، محدود به مدینه می شود، ولی در دیدگاه دوم، وقوع آن در مکه پیش از هجرت نیز قابل فرض و اثبات است. تدبر در آیات مربوط به منافقان، موید دیدگاه اخیر است.
اقتصاد باز و سوسیال دموکراسی
حوزههای تخصصی:
کالبد شکافی شعار «ایران برای همه ایرانیان»
حوزههای تخصصی:
در عصر مشروطه، استقبال از شعار «ناسیونالیسم» به دلیل فقدان هویت و نبود آمادگى لازم در جهت پاسخگویى به نیازهاى فورى جامعه ایران بود. اما پس از انقلاب اسلامى با توجه به توانایى اسلام ناب در پاسخگویى به خلأهاى فکرى و اجتماعى، طرح شعار ملىگرایى، ابزارى براى رسیدن به مقاصد سیاسى است. ناسیونالیسم براى روشنفکران، دستاویز و محمل ایدئولوژیکى در جهت دینزدایى از جامعه و اشاعه فرهنگ لائیک بوده است.(1)
هنر دینی و غیر دینی
حوزههای تخصصی:
هنر دینى آن است که بتواند هدف دین را تحقق بخشد و بدان تعمیم دهد. هنر دینى راه را به مخاطبان خود بازمىگوید و پاسدار و تجلىگاه اخلاق و ارزشهاى اخلاقى است.
فرجام دولت در اندیشه مارکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مارکس از فلاسفه بزرگ تاریخ، معتقد است دولت امری موقتی است و برآمده از طبقات است که سرانجام به وجود آن نیازی نخواهد بود و با برافتادن سرمایه داری دوران تاریخی انسان آغاز خواهد شد. در این مقاله به فرجام دولت پس از سقوط سرمایه داری پرداخته می شود و آن را در دو قسمت دیکتاتوری پرولتاریا و پس از آن بررسی کرده و نشان می دهد که در هر دو مرحله، وضعیت دولت با آنچه امروز مد نظر داریم کاملاٌ متفاوت است، چه آنکه در اولی با دولتی بسیار قوی و در دومی با دولتی بسیار کوچک مواجهه هستیم. در پایان، نسبت این دو با دموکراسی، یکی از مهم ترین مولفه های دولت مدرن بررسی می شود.
بررسی انتقادی مبانی سیاست در اندیشه جان لاک(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اندیشه های جان لاک به عنوان پایه اصلی لیبرالیسم از زمان حیات او تاکنون همواره با اقبال تحلیل گران و نویسندگان مغرب زمین مواجه بوده است. این مقاله در صدد است با نگاهی متفاوت به بررسی انتقادی مبانی این اندیشه ها در حوزه فلسفه سیاسی بپردازد و برخی نارسایی ها و دوگانگی های آن را که کمتر از آن سخن رفته است بازگو نماید. پس از اشاره به مبانی شناختی و اخلاقی در نظر لاک، بنیاد جامعه سیاسی و دولت در اندیشه سیاسی او واکاوی می شود. سپس موضوعاتی همچون، مالکیت و آزادی مورد بررسی قرار می گیرد. دو عنصر مهم دیگر در اندیشه لاک، تساهل و رابطه دین و دولت است که بررسی و نقد آن در مجال دیگری عرضه خواهد شد.
اسلام و دموکراسی
حوزههای تخصصی:
دکتر سروش در این گفتوگو، ضمن تأکید بر مواضع گذشته خود، وجود تعارض میان مباحث «قبض و بسط» و بحثهای «بسط تجربهبندی»، «تجدید تجربه اعتزال»، «ذاتی و عرضی در دین» و... را انکار میکند. به نظر ایشان راه حل مشکلات امروز جامعه ما یافتن راهی است میان سنت و مدرنیسم و این امر جز از طریق پروژه روشنفکری دینی امکانپذیر نیست. وی اکثر روشنفکران سکولار را به تفکر صرفا ترجمهای، نشناختن سنت و... متهم میسازد.
فرهنگ اسلامی و سیاسی شدن اسلام
حوزههای تخصصی:
هرچند اسلام اساسا در قالب یک جنبش سیاسى نمودار شد و تفکیک حیات سیاسى از حیات دینى در آن تصورناپذیر بود، اما سیاسىتر شدن اسلام در قرن بیستم واکنشى در مقابل گسترش ساخت دولت مطلقه در عصر پهلوى و رشد سکولاریسم بود . این دو عامل، شکاف و چندپارگى فرهنگى میان خردهفرهنگ اسلامى و خرده فرهنگ مدرن را تشدید کرد و کوشش براى استخراج نوعى نظام سیاسى، به عنوان جانشین نظام مستقر، از درون اسلام سرعتبیشترى یافت .
عوامل انحطاط و پویایی جوامع اسلامی از دیدگاه امام خمینی
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان در بررسی عوامل انحطاط و پویایی جوامع اسلامی به عوامل مختلفی اشاره می کنند. امام خمینی این عوامل را داخلی و خارجی می داند. علل داخلی عقب ماندگی مسلمانان به مواردی همچون فاصله گرفتن از اسلام اصیل، خودباختگی در برابر غرب، تفرقه و اختلاف میان مسلمانان و دولت های اسلامی و ملی گرایی و علل خارجی عقب ماندگی مسلمانان، به نقشه های شوم استعماری برای انحطاط و عقب نگه داشتن مسلمانان باز می گردد. ایشان، مهم ترین راه حل رهایی مسلمانان از این وضعیت اسف بار و پویایی جوامع اسلامی را بیداری مسلمانان و توجه به دلایل گرفتاری ها و اعتماد به نفس آنان بیان می کند.
اهداف بیداری اسلامی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کوشیده است با روش توصیفی و تحلیلی و به مدد قرآن به عنوان نخستین و مهم ترین منبع و آنگاه تفاسیر برتر و منابع دسته اول و مهم در این حوزه به بررسی و تبیین دیدگاه قرآن درباره اهداف بیداری اسلامی بپردازد. نتیجه پژوهش دستیابی به یک هدف غایی، یعنی قرب الهی و انسان کامل شدن و چهار هدف میانی( واسطه ای) شامل استقلال سیاسی و رفع استعمار، تحقق دولت اسلامی، ثبات و بقای نظام اسلامی و ایجاد نظام عادلانه اسلامی است که امت مسلمان باید آنها را تحقق بخشد و آثار شرک در تمام این جنبه ها را بزداید و روح توحیدجویی و قرب به خدا را در تمام ارکان سیاسی و کارگزاران نظام، قانون مند و اجرایی سازد.