فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
قرآن و سیاست
منبع:
راهبرد ۱۳۸۲ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
مردم سالاری دینی در ایران، بیم ها و امیدها
حوزههای تخصصی:
مردم سالاری دینی در ایران، حاصل پیشرفته ترین مباحث نظری از مشروطه تاکنون در حوزه ی فقه سیاسی از یک سو و واقعیت های عملی آن در جهان اسلام معاصر است. در موقعیتی که بیش از دو دهه از حیات مردم سالاری دینی در ایران می گذرد، خوف و رجاء یا امیدها و بیم های آن چیست؟ مقتضیات محیط درونی و فشارهای منطقه ای و بین المللی در قالب استراتژی خاورمیانه ای آمریکا و یا امواج جهانی شان، چه ضرورت های را پیش روی آن می نهد؟ رهیافت فقه سیاسی، چگونه رابطه ی دموکراسی را با یکی از ابعاد سه گانه ی آن یعنی فقه در صحنه ی عملی به تصویر می کشد و حاصل کشاکش اندیشه ی فقهی و واقعیت های دو دهه ی آن در ایران به کدامین نقطه رسیده است؟ بر این اساس بررسی این معضلات و مسائل در رکن موضوع شناسی از تکلیف شناسی فقه سیاسی، راه برون شدی از وضعیت موجودی را نشان می دهد. مولف پس از شرح کلیاتی در باب روش و چارچوب نظری به شیوه ی توکویل در تحلیل دموکراسی در آمریکا، در ترکیبی از حالت خوف و رجا؛ به بررسی امیدواری ها و بیم هایی که در مردم سالاری دینی ایران وجود دارد، می پردازد و به تناسب راه حل های اولیه ای را ارائه می دهد.
انقلاب در عصر بی روح؛مقاله ای در مورد پرسش های میشل فوکو درباره انقلاب ابران
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
انسان و مذهب
حوزههای تخصصی:
مردم سالاری دینی و ساختار اجتماعی جامعه ی اسلامی «امت»
حوزههای تخصصی:
اساس سیاست، بر رابطه ی میان حکومت و مردم استوار است که دو تفسیر دارد: یکی تفسیر این رابطه از ناحیه ی حکومت کنندگان است که جریان نفوذ از بالا به پایین است و دیگری از ناحیه ی مردم که این تفسیر نفوذ از پایین به بالا است.
در ناحق بودن تفسیر اول جای بحث نیست، همچنان که غیر واقعی بودنِ عملی شدن تفسیر دوم هم بدیهی است.
حساسیت اندیشه های سیاسی رابطه ی مردم و حکومت از نوع تفسیر دوم است. اهمیت این مساله در هر نظامی از یک نوع دغدغه های اشخاص در مورد جریان حاکم برخاسته است.
در نظام های اریستوکراسی و دیکتاتوری، این دغدغه خود را بیشتر نشان می داده و در نظام دموکراسی با وجود اینکه باید مردم در سهم خود از جهت دخالت در تصمیم گیری های حکومت مطمئن باشند، موضوع رابطه ی مردم با حکومت از بالاترین حساسیت ها برخوردار است. همه ی شعارها و سخن سرایی ها در خصوص زمان سرنوشت مردم به دست مردم، تا زمانی است که با قدرت اکثریت افراد جامعه، شخص یا گروه خاصی در راس قدرت قرار گرفته است، از هنگامی که این مطلب صورت گرفت در مردم تحت حکومت دو نوع اضطراب به وجود می آید.
1. دغدغه ی آن اقلیتی که با روی کار آمدن جریان مخالف، سرنوشت خود را در دست شخص یا گروهی می بینند که او را برای مدیریت سرنوشت اجتماعیش صالح نمی دانست.
2. دغدغه ی آن اکثریتی که این جریان به روی کار آورد، که تا چه اندازه این شخص یا گروه بر سر عهد و پیمان خود باقی است؟
اما اضطرابات مردمی در نظام های دینی و تجربیات عملی بیشتر در نظام های دینی مربوط به دوران های خیلی قدیم و باستانی درارتباط با حکومت انبیای الهی است که جزییات و خصوصیات آن در علوم سیاسی روز منعکس نیست. آنچه از گذشته برای اندیشه های سیاسی از تجربه ی عملی حاکمیت دینی مطرح است تجربه های عملی دوران حاکمیت کلیسا در غرب است که به نام خدا و دین، جریان کلیسا حدود ده قرن قدرت را در جوامع غربی در دست داشت و نظام خودکامه ای را به مردم تحمیل نمود و این تجربه این مردم غرب منشا پیدایش سکولاریسم و عقب گردی آنها از دین شد و با این سابقه تصویر مردم در جریان حکومت دینی نه تنها تصویرِ حاکمیت مردمی نیست بلکه تصویر حکومت مردمی است که مردم، یک مکلف و یک موظف بی اختیارند و متاسفانه این برداشت از غرب به جوامع اسلامی هم منتقل شد.
از عوامل موثر در رابطه ی مردم باحکومت، موقعیت مردم در دیدگاه حکومت است. در دنیای غرب، موقعیت مردم در حکومت، از نظر اندیشه های سیاسی گذشته تا سه قرن قبل، موقعیت یک برده بلکه پایین تر، در موقعیت یک چهارپا تنزل داشته است. مستنداتی در این مورد در مقاله ذکر شده و در برابر این بینش، دیدگاه اسلام در خصوص موقعیت مردم از نظر حکومت با تکیه بر کلام امیرالمومنین علیه السلام، با دیدگاه گذشته ی غربیان ارزیابی شده است. از سه قرن گذشته تاکنون در غرب دیدگاه اندیشه های سیاسی نسبت به موقعیت مردم در حکومت رو به تحول گذاشت و برای نقش مردم در حکومت، سه راه پیش بینی شده که در این مقاله به آن ها می پردازیم.
رابطه عدل و صدق
حوزههای تخصصی:
به نظر آقای سروش عدل و صدق نه تنها لازم و ملزوم یکدیگرند، که همپوشی دارند. ادبِ عدل و ادبِ صدق روی هم میافتند و اگر منابع معرفتی ما صدق را آسان در اختیار بگذارند، چندان نیازی هم به عدالت پیدا نمیکنیم.
اسلام و مردم سالاری لیبرال
حوزههای تخصصی:
مردم سالاری لیبرال که محصول اختصاصی غرب است، آیا میتواند در فرهنگ اسلامی کاشته شود و باقی بماند؟ ظاهرا ویژگی مفاهیم و نهادهایی که اسلام برای حکومت پیشنهاد کرده است، عمدتا جنبه شخصی دارد، ولی در سنت اسلامی نیز عناصر قدیمیتری مثل بیعت، شورا و غیره وجود دارد که با مردمسالاری دشمن نیست و در اوضاع و احوال مطلوب، حتی میتواند به توسعه مردم سالاری کمک کند.
آثار و اندیشه های ابن خلدون
حوزههای تخصصی:
استبداد روشن فکری
حوزههای تخصصی:
به نظر آقاى پیمان نقد جریان روشنفکرى ضرورى است و موجب پیشرفت آن مىشود. از نظر ایشان جریان روشنفکرى از نقد گریزان است؛ زیرا تولید اندیشه ندارد و در عمل نیز نمىتواند به آنچه مىگوید پاىبند باشد و سخت خودمحور است و براى کسب قدرت تلاش مىکند.
پارتیزان عصر شبیه سازی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دیدگاههای ژان بودریا، جامعهشناس معاصر فرانسوی، میپردازد. وی از منتقدان جدی دستاوردهای فرهنگ لیبرالدموکراسی و اندیشه سرمایهسالاری غرب است که جدیدترین پدیدههای معاصر از شبیهسازی و دنیای مجازی گرفته تا مقولاتی چون تروریسم، جهانی سازی و پایان تاریخ را تجزیه و تحلیل کرده است. وی ریشه و بنیادِ بحرانها و آسیبهای کنونی جامعه مدرن را تغییر نگرش نسبت به ارزشها و فضیلت، از یک سو، و تحول در مفهوم حقیقت، از سوی دیگر، میداند.
تحلیلی از مبانی لیبرالیسم و دموکراسی
حوزههای تخصصی:
سیاست به پایان نمی رسد
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی و گفت و گو، نسبی گرایی و خشونت
حوزههای تخصصی:
نسبیگرایی معرفتی معتقد است که افراد یا فرهنگها در درون چارچوبهای خاص خود میاندیشند و عمل میکنند و هیچگونه ارتباط یا تأثیری بر یکدیگر ندارند. این دیدگاه، بهطور ناخواسته خشونت را تجویز میکند؛ حال آنکه بنابر دیدگاه واقعگرایی، میتوان از طریق گفتوگو به تفاهم و تبادل ایدهها و اندیشهها پرداخت.
دانش و دموکراسی
حوزههای تخصصی:
دانش از راههای گوناگون به توسعه دموکراسی میانجامد؛ که یکی حضور اندیشه انتقادی در روشهای علمی، و دیگری پذیرش کثرتگرایی و تنوع آرا و تلاش برای یافتن زمینههای مشترک است.
برابری در برابر نابرابری
حوزههای تخصصی: