فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
مقایسة صفات و خویش کاری ها ی سروش در شاهنامه با متون مزدیسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سروش یکی از مهم ترین ایزدان اوستایی است که در گاهان، اوستای نو، و متون پهلوی خویش کاری های مختلفی داشته و در ادبیات ایران پس از اسلام نیز نام و نقش او بر جای مانده است. فردوسی (د 411 یا ۴۱۶ ق)، حماسه سرای چیره دست و بی بدیل ایران، در شاهنامه، در مقام گزارش باورهای دینی ایرانیان باستان، اوصاف و کارکردهایی را به سروش نسبت داده است. این مقاله، پس از بررسی تطبیقی ویژگی های سروش در گاهان، اوستای نو، و متون پهلوی، اوصافی همچون نگهبانی، دین یاری، افسونگری، پیام رسانی از سوی اهورامزدا، نجات بخشی، و خویش کاری پس از مرگ را با گزارش حکیم توس در نامة باستان مقایسه می کند و به این نتیجه می رسد که گزارش شاهنامه با متون مزدایی همسویی اندکی دارد و فردوسی خودآگاه یا ناخودآگاه تحت تأثیر باورهای ادیان ابراهیمی در باب ملائک، به ویژه جبرئیل، است و سروشِ او ترکیبی است از اوصاف دو سنّت ایرانی و سامی.
بررسی و تحلیل تطبیقی مفهوم دوزخ از دیدگاه دانته و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه تحلیلی- تطبیقی آثار بزرگ ادبیات جهان، با عنوان ادبیات تطبیقی و تحقیقات بینامتنی شناخته شده است. این پژوهش ها، موضوعاتی ارزشمند و درخور توجه هستند. در این مقاله مبانی دوزخ در کمدی الهیدانته با عرفان اسلامی، باتکیه بر آموزه های ابن عربی مقایسه می شود. هدف این پژوهش آشکارکردن تفاوت ها و شباهت های مبانی اثر دانته با آموزه های اسلامی است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی بر مبنای روش اسنادی و برپایه تحلیل محتواست. در این پژوهش با مقایسه سروده های دوزخ دانته و مبانی قرآنی، عرفانی، برهانی، ادبی، زبان تأویلی و رازآلود این متن روشن می شود. میان مبانی معرفت شناسانه دوزخ دانته و عرفان اسلامی و به ویژه آموزه های ابن عربی، اشتراکات صوری و معنایی ظاهری و ماهیتی بسیاری دیده می شود که نشانة تأثیرپذیری دانته از ابن عربی و متون اسلامی است؛ مخلوق و موجودبودن دورخ، شکل دایره وار آن، تقسیمات درجات و مراتب دوزخ، درگیری و ستیز اهل آن، ازجملة این اشتراکات است. البته میان منابع مسیحی و اسطوره های یونانی دانته با منابع اسلامی شیخ اکبر اختلافاتی وجود دارد و به همین سبب گاهی مبانی عقیدتی کمدی الهیبا آموزه های ابن عربی ازنظر شکلی و ماهیتی مختلف است؛ اختلاف در جایگاه جغرافیایی و تعداد طبقات دوزخ، همچنین جاودانگی در آن، ازجملة این اختلافات است.
بررسی تطبیقی انتقاد اجتماعی در شعر محمود سامی بارودی و ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمود سامی بارودی و ملک الشّعرای بهار از شاعران نوگرای عصر جدید در مصر و ایران و هر دو مربوط به یک دوره هستند که پرداختن به مسائل اجتماعی از مهم ترین ویژگی های شعر آنان است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی، تشابه و تفاوت اندیشه های بارودی و بهار را دربارة انتقاد اجتماعی، مورد بررسی قرار می دهد. از نتایج مهمّ این پژوهش اینکه شکایت تند و صریح از نفاق و دورویی میان خواص و عوام از اندیشه های مشترک دو شاعر است، ولی در انتقاد از ظلم و ستم حاکمان، زبان بهار گویاتر و گزنده تر از بارودی است و در موضوع بی تفاوتی مردم نسبت به اوضاع جامعه هر دو شاعر از غفلت مردم نسبت به مسائل جاری کشور ابراز نگرانی شدید نموده و آنان را نکوهش کرده اند، با این تفاوت که بارودی به صراحت و بهار غالباً با کنایه در این زمینه سخن گفته اند. در موضوع اصالت گرایی، بارودی ریشة اصالت را در افتخارات ملّی و قومی گذشته می داند، امّا بهار اصالت را در علم و عدالت ورزی گذشتگان می بیند.
بررسی ترس های وجودی و علاج آن ها از منظر مولوی و یالوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
28 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات مثنوی، انسان و مسائل وجودی او همچون ترس ها، اضطراب ها و نگرانی های بنیادین و نیز راه های رهایی از آن هاست. از سوی دیگر در روان درمانی وجودی نیز همین موضوع، منشأ اصلی اختلالات و ناخوشی های روحی و روانی فرض شده و با رویکرد وجودی درصدد مقابله و یا علاج آن هاست. در این مقاله تلاش می شود دغدغه ها و نگرانی های وجودی انسان و راهکارهای درمان آن ها از منظر مولوی و یکی از مهم ترین روان درمانگران معاصر یعنی اروین یالوم، با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شود و با بیان وجوه اشتراک و افتراق آن ها، قابلیت مثنوی در محدوده روان درمانی وجودی و نیز راهکارهای ویژه مولانا در این عرصه مورد ارزیابی قرار بگیرد. نتیجه آنکه، در اصل داشتن ترس ها و نگرانی های وجودی و اینکه سرچشمه ناخوشی های روحی و روانی انسان هستند، این دو متفکر اتفاق نظر دارند ولی در مبانی فکری و محتوای این گونه ترس ها و نگرانی ها با هم اختلاف دارند. سرانجام این که مولوی راه کارهای اساسی تر و با مبانی عمیق تری را در حوزه درمان مطرح می کند.
Christine et Kid, un nouveau roman à l’image de La Jalousie (""کریستین و کید""، یک رُمان نو به مانند ""حسادت"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوشنگ گلشیری، نویسنده ی ایرانی و خالق اثر شازده احتجاب، یکی از آثار شاخص ادبیات مدرن ایران، رمان کریستین و کید را در سال 1350 به رشته ی تحریر درآورد. این رمان که الهام بخش آن جریان رمان نو فرانسه بوده است در ساختار و مضمون تقلیدی از رمان حسادت از الن رب گریه می باشد. داستان رمان گلشیری به درون مایه حسادت گره خورده است، اما تلاش های نویسنده در به کار بستن ویژگی ها و جریان نوشتاری رمان نو، آن را به داستان الن رب گریه نزدیک می کند. در مفاله ی حاضر سعی برآنست تا به بررسی این موضوع پرداخته شود که چه میزان اثر گلشیری توانسته است خود را در جریان رمان نو تثبیت کند و از طرفی سعی خواهیم کرد با دیدگاهی تطبیقی، نقاط تشابه این دو داستان را به تصویر بکشیم. در این راستا، چگونگی پرداخت چهار عامل طرح داستان، شخصیت و زمان و مکان را در داستان گلشیری با توجه به نظریه های رمان نو بررسی می کنیم
کلاسیک نوین و مضمون های مشترک در ادبیات فارسی وعربی معاصر (با مطالعه موردی احمد شوقی و محمد تقی بهار) (الکلاسیکیة الجدیدة ومضامینها التجدیدیة المشترکة بین الأدبین الفارسی والعربی الحدیثین مع العنایة الخاصة بأحمد شوقی ومحمد تقی بهار)
حوزههای تخصصی:
التجدید هو اهتمام الشاعر بذکر روح شواهد العصر وفهمها فهما ذاتیا ووجدانیا، وینبغی علی کل شاعر وفنّان أن یصرف جهده لتفهّم روح عصره والتعبیر عنه. إنّ الکلاسیکیین الجدد إضافة إلی کونهم مقلّدین، قد وطدوا أقدامهم فی سبیل التجدید الشعری، فقوام المدرسة الکلاسیکیة الجدیدة یکون تقلیدا فی الشکل أو الإطار، وتجدیدا فی المحتوی أو المضمون. هذه المقالة تبحث عن المضامین التجدیدیة المشترکة فی أشعار النیوکلاسیکیین استنادا بأشعار مندوبَین بلامنازعَین لهذین المذهبین، أی: أحمد شوقی، فی الأدب العربی ومحمد تقی بهار، فی الأدب الفارسی.
وجدنا فی الدراسات الموجودة بین هذین المذهبین اشتراکات کثیرة فی المضامین الشعریة الجدیدة، وهذا الأمر یحکی عن وجود التشابهات الثقافیة والاجتماعیة والسیاسیة بین الفرس والعرب.
بررسی تطبیقی کهن الگویی آنیما در شعر عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تأکید بر ماهیت جهانی و سرشت بینارشته ای مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و با کاربست نقد کهن الگویی به بررسی خاستگاه کهن الگویی مشترک در اشعار دو شاعر معاصر ایران و عرب؛ اخوان ثالث و عبدالوهاب البیاتی پرداخته و نشان می دهد که چگونه ادبیات ملل مختلفی چون ایران و عراق در عین تفاوت های زبانی، جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی به جهت برخورداری از شالوده های مشترک کهن الگویی «از وحدتی اندام وار و انسجامی یگانه» برخوردارند و چگونه اندیشه های آدمیان در بنیاد به یک سرچشمه می رسد. به منظور ارائه نمونه عملی؛ مقاله با تمرکز بر کهن الگویی آنیما با رویکردی تحلیلی تطبیقی و روشی استقرایی، جلوه ها و نمودهای مشترک آنیما که به صورت ناخودآگاه در آفرینش این دو اثر ادبی مؤثر بوده اند را مورد واکاوی قرار داده و برخی بن مایه های موجود دو متن را به پیش نمونه یا همان ژرف ساخت کهن الگویی آن تأویل می کند. هدف این پژوهش نه تنها ارائه تحلیلی روانکاوانه که ساخت شکنی دو شاهکار ادبی معاصر ایران و عرب با دیدی تحلیلی تطبیقی و نیز نشان دادن ظرفیت های نقد کهن الگویی در مطالعات سنجشی و تطبیقی و همگرایی نقد ادبی و ادبیات تطبیقی می باشد. برآیندی که از این بررسی به عمل آمده، نشان می دهد با وجود برخورداری هر دو متن از شالوده های کهن الگویی مشترک، شعر البیاتی از بن مایه های کهن الگویی عمیق تری بهره مند است.
بررسی ناسیونالیسم ایرانی و عربی و بازتاب آن در شعر دوران مشروطه ایران و نهضت عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناسیونالیسم از جمله مفاهیمی است که به دنبال آشنایی با تمدن غرب در اوایل قرن نوزدهم، وارد ادبیات سیاسی ایران و کشورهای عربی شد و رشد آن، زیادی محصول استعمار بود. از آن جای که وقایع این دوران تمامی جنبه های زندگی اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده بود، شاعران این دوره در نقش مصلحان اجتماعی ظاهر شدند و محتوای شعرشان را در خدمت بسط اندیشه های جدید مخصوصاً ناسیونالیسم قرار دادند که در نتیجه شعر از حالت ذهنیت گرایی بیرون آمد و حالت عینیت گرا و رئالیستی یافت. در این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی ناسیونالیسم ایرانی و عربی در دوران نهضت عربی و مشروطه ایران مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته و چهار مؤلفه ناسیونالیسم؛ یعنی زبان، تاریخ و فرهنگ، سرزمین و دین در شعر شاعران بزرگ این عصر بررسی شده با این هدف که دیدگاهی نسبتاً جامع و گویا ارائه شود. در نهایت این نتیجه به دست آمد که ناسیونالیسم عربی به دلیل پراکندگی سرزمین، تنوع تاریخی، تعدد ادیان و نقش دوگانه حکومت عثمانی با چالش های زیادی روبرو بوده است. در ناسیونالیسم عربی، زبان عربی بیش از سایر مؤلّفه ها مدنظر بوده، ولی در میان شاعران ایرانی، بیش تر بر تاریخ و فرهنگ و سرزمین تکیه شده است. دین اسلام نیز به دلیل حضور تاریخی و مبارزه با استعمار در میان شاعران ایرانی و عربی به عنوان یکی از عناصر ناسیونالیسم مورد توجّه قرار گرفت؛ از این روی ناسیونالیسم ایرانی و عربی بر خلاف نوع اروپایی نه تنها ضد دین نبود بلکه رنگ دینی هم داشت.
خسرو و شیرین قاسمی گنابادی و مقایسة آن با خسرو و شیرین نظامی (با معرّفی نسخة قاسمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاسمی گنابادی از شاعران قرن دهم هجری و معاصر شاه اسماعیل و شاه تهماسب صفوی است. وی یکی از نظیره گویان موفّق است که به شیوة نظامی منظومه هایی دارد و در آن ها به پیروی از آثار نظامی گنجوی پرداخته است. در سخن او، تأثیر مستقیم نظامی و پیروان او، به ویژه ج امی و هاتفی آشکار است. از آثار او می توان ش اهنامة نوّاب عالی، لیلی و مجنون، خسرو و شیرین و زبدةالأشعار را نام برد. در مقالة حاضر، به معرّفی قاسمی و آثار او، به ویژه منظومة خسرو و شیرین که یکی از برترین آثار اوست، می پردازیم، سپس به صورت تطبیقی منظومه های خسرو و شیرین وی و خسرو و شیرین نظامی مقایسه می کنیم و برجسته ترین شاخص های شعر قاسمی بر اساس مقایسة محتوایی و ساختاری زبانی، دیدگاه شیعی شاعر، دیدگاه وی نسبت به عشق، سخن و... ویژگی های داستانی و هنری اشعار او، تصویرسازی ها، دایرة واژگانی و... را بررسی می نماییم.
بررسی تحلیلی اندرزنامه های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندرزنامه های سیاسی، یک مرحله مهم توسعه اندیشه سیاسی و ارائه کارویژه های سنتی دستگاه حکومت در جهان هستند که قرن ها نگارش آن ها تداوم یافت. ریشه پیدایش اندرزنامه های سیاسی وجود شکل سنتی حکومت، یعنی حکومت های استبدادی و خودکامه بود، لذا با شکل گیری کشورهای مدرن در جهان، تاریخ مصرف این سبک نگارشی نیز پایان یافت. اندرزنامه های سیاسی متونی در زمینه آیین های عملیاتی کشورداری و روش های مطلوب اداره حکومت هستند. در ایران و جهان اسلام این سنت ادبی از محبوبیت ویژه ای برخوردار بود. تاکنون مقالات و کتاب های زیادی در ارتباط با این سنت ادبی به ویژه از دیدگاه اندیشه سیاسی به نگارش در آمده است؛ اما مقاله فوق تلاش دارد تا با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی تحلیلی این منابع و نیز فلسفه پیدایش و توسعه، ماهیت، اهداف، ویژگی ها و کارکردهای اندرزنامه های سیاسی بپردازد. همچنین نشان داده می شود، مهم ترین کارویژه اندرزنامه های سیاسی ارائه طرح های عملیاتی کشورداری به حکومت ها بوده است.
ترجمه و ادبیات تطبیقی
درآم دی بر آسیب شناسی شعر معاصر در ح وزة معنایی زبان (با نگاهی نقدی- تطبیقی به شعر معاصر ایران و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوآوری های قابل تأمّل در صوّر خیال و تلاش در خلق تصاویر و ترکیبات تازه در شعر امروز، زبان را از یکنواختی، خارج کرده و به آن حیاتی دوباره بخشیده است. شاعران معاصر با شخصی سازیِ عواطف در دو محور همنشینی و جانشینی و عدول آگاهانه از خودکاریِ زبان، اص ولِ قراردادی را پس می زنند تا کلام خویش را برجسته کنند. در این رهگذر، شاعران ایران و عراق با توجّه به قرابت های خاصّ فکری و فرهنگی، و تحت تأثیر عوامل مختلف زندگی امروزین، در جست و جوی آفرینش تصاویر تازه بوده اند و با تخطّی از قواعد معنایی زبان، در مسیر درک مخاطبان، درنگ های عامدانه ایجاد کرده اند. نکته حائز اهمیّت در این زمینه آن است که اگرچه بهره برداری شاعران این دو سرزمین از شگردهایِ نوینِ تصویرپردازی، اغلب به زبان آنان جلوه ای بدیع بخشیده؛ امّا هرگاه که با ضعف و نارسایی همراه بوده، ناهمواری هایی را در سروده هایشان به وجود آورده است. از این منظر، مبنای کار نگارندگان در این پژوهش، پاسخ به این پرسش است: عواملی که به شکل مشترک در حوزة معنایی زبان، شعر معاصر ایران و عراق را آسیب پذیر نشان داده، کدام است؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که «افراط در چینش جدولی واژگان و برهم زدن بی رویّة نظام خانوادگی کلمات»، «اتکا بر کاربردهای کلیشه ای زبان»، «جمود ذهنی در موقعیت های آرکائیک» و... از جمله عواملی به شمار می رود که در حوزة معنایی زبان، قلمرو زیباشناسی شعر معاصر ایران و عراق را آسیب پذیر کرده است؛ بدین معنی که دست اندازی شاعران در ساحت معنایی زبان، همواره با توفیق و زیبایی همراه نبوده و هر گاه که فرایند خلاقیّت در آن کمتر بوده، بر آن نقدهایی وارد است.