فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
پیغامهایی به هیچ کجا (بررسی مشابهت های زندگی و شعر بلندالحیدری و مهدی اخوان ثالث)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر کوشش شده است، آثار دو شاعر معاصر ایرانی و عراقی، مهدی اخوان ثالث و بلند الحیدری، بررسی و وجوه شباهت آن ها باز نموده شود. بویژه آن که هم عصر بودن دو شاعر و نیز برخورداری از زمینه های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مشترک، موجب شده است تا هر دو شاعر در موقعیت های مشابه، رفتار و بیان های احساسی و زبانی بسیار نزدیک اختیار کنند. همسانی دو شاعر در جلوه های زیر برشمردنی است: 1- هر دو از ارکان مهم شعر نو در کشور خود محسوب می شوند. 2- سه دوره متمایز شعری را تجربه کرده اند. 3- ساختار شعری و درون مایه های مشترک در زمینه های بیان روایی، اشاره به اساطیر و افسانه های ملی، وزن و قافیه مشابه در بیان شعری، دارند. 4- بن مایه های مشترکی چون: اندوه، تنهایی، ناامیدی، راه، غربت، در شعر هر دو شاعر حضور تام دارد.
بررسی تطبیقی رمان «جای خای سلوچ» محمود دولت آبادی و «داستان های کوتاه» مارون عبود از دیدگاه ادبیات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات اقلیمی به عنوان شاخه ای از ادبیّات که به بیان شاخصه های جغرافیای طبیعی و انسانی منطقة خاصّی می پردازد، هم در ادبیّات فارسی و هم در ادبیّات عربی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. دولت آبادی در حوزة مکتب خراسان و مارون عبود نیز در لبنان آثاری دارند که در حوزة ادبیّات اقلیمی قابل بررسی است. در ابتدا به ارائة تعریفی اجمالی از ادبیّات اقلیمی، پیشینه و جایگاه آن در دو ادب فارسی و عربی پرداختیم. سپس با تکیه بر مبانی مکتب تطبیقی آمریکایی و روش توصیفی - تحلیلی، شاخصه های ادبیّات اقلیمی در رمان جای خای سلوچ دولت آبادی و «داستان های کوتاه» مارون عبود را مورد بررسی قرار دادیم و به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش برآمدیم: چه علل و اهدافی موجب پایبندی دو نویسنده در کاربست مبانی ادبیّات اقلیمی در آثارشان شده است؟ وجوه اشتراک و اختلاف دو نویسنده در به کارگیری ادبیّات اقلیمی چیست؟
درنهایت به این نتیجه رسیدیم که دو نویسنده ،علی رغم نداشتن هیچ گونه ارتباطی به دلیل فاصلة زمانی و مکانی، اما به دلیل همزیستی شان با مردم منطقة خاص و تأثیرپذیری از محیط، تصویری تقریباً جامع و کامل از جغرافیای طبیعی و انسانی منطقه به خوانندگان ارائه داده اند؛ هدف ایشان، نقد فئودالیسم سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه، دفاع از حقوق مردم زحمت کش و رنج دیده و بازگشت به فرهنگ های اصیل و بومی هست که در تلاقی با فرهنگ ها و دنیای جدید دست خوش تغییر و تحوّل شده است.
ابوسعید ابوالخیر در پژوهش های فریتس مایر
حوزههای تخصصی:
دوران/ ملت سازی از راه درام: بررسی تطبیقی چشم اندازهای بلند ایبسن و علی نصیریان با نگاهی به پرگنت و بلبل سرگشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنریک ایبسن (1906-1828) فعالیت هنری را با نگارش نمایشنامه های تاریخی، و با تاثیر از جنبش ملی گرایانه موسوم به «ناسیونالیسم رمانتیک» در نروژ آغاز کرد. نمایشنامه یا «شعر دراماتیک» پرگنت (1867) نقطه اوج این مرحله از زندگی هنری اوست. علی نصیریان (- 1313) که در ایران بیشتر به عنوان بازیگر و ستاره سینما و تلویزیون شناخته شده است، در دهه های سی و چهل با تاثیر از اندیشه های ملی گرایانه دوره های پیش از خود – به خصوص دوران مشروطیت – ، ایده «نمایش ملی» را مطرح و آن را در آثارش دنبال نمود. این مطالعه مقایسه ای به بررسی چشم اندازها و اهداف ملی گرایانه این دو نمایشنامه نویس می پردازد. در این گفتار پرگنت به عنوان اثری که رویکرد ملی گرایانه متفاوت ایبسن را نشان می دهد، بررسی می شود. این اثر با نمایشنامه بلبل سرگشته (1335) مقایسه می شود؛ نمایشنامه ای که در آن نصیریان با بهره گیری از افسانه های بومی و عناصر فرهنگ عامه از جمله زبان، شعر و موسیقی، پویایی ویژه و نقش فعالی برای نمایش ملی ترسیم می کند.
مقایسه شیوه شاعران سبک اصفهانی و سبک هندی در میزان رویکرد به شعر سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شگردهای مطرح در گستره سبک شناسی، مقایسه آثار ادبی مشابه با هم در دوره های گوناگون تاریخی است که نتیجه این شباهت ها و تفاوت ها، رمز و راز برتری شاعری بر دیگری و نیز میزان تأثیرگذاری های زبانی و تاریخی و فرهنگی بر متن ادبی، نشان خواهد داد. با نگاهی گذرا به اشعار سبک هندی و اصفهانی، به وضوح می توان گرایش فزاینده سرایندگان آن ها را در به کارگیریِ شگردها و فنون شاعری نسبت به پیشینیان دریافت. فنون و ابزاری که در جنبه های مختلف (فرمی و محتوایی) سبب فاصله گیری گفتار سراینده بر روی زنجیره زبان، از هنجار و زبان معیار و نزدیکی آن به زبان ادب و شعر می شود. در این راستا، تعیین سبک یک شاعر نیز، تشخیص و شناسایی همین ابزارها و شگردها در بسامد است که از شاعری به شاعر دیگر متفاوت هست و این چنین است که سبک های فردی به وجود می آید . بر این اساس، باید گفت که تفاوت اصلی شیوه شاعران سبک اصفهانی و هندی در میزان رویکرد شاعران این روزگاران به شعر شاعران و مضمون های مرسوم ادبی ( motiv ) در سبک عراقی رایج در ایران است. بیدل به عنوان سرآمد سبک هندی می کوشد که تحت تأثیر سبک اصفهانی نباشد (نظریه اضطراب تأثیر)؛ به گونه ای که این رویکرد در برابر شاعران سبک عراقی با شدّت کمتر و در برابر امثالِ صائب با شدّت بیشتر، صورت گرفته است.
بررسی تطبیقی اندیشه های اصلاحی سیّد جمال الدّین اسدآبادی و سِر سیّد احمد خان(مقاله علمی وزارت علوم)
جامی و حافظ
نقش محدودیت ها و قابلیت های زبانی در شکل گیری ادبیات منظوم: تحلیل اشعاری از حافظ و شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان و ادبیات، قلب نحوی، حافظ، شعر، مطابقه، شکسپیر، آرایش واژگانی
مضامین اخلاقی و تعلیمی مشترک در شعر زهیر و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زهیر بن ابی سلمی ربیعه بن رباح المزنی، در عصر جاهلی، حکیم الشّعراء و در میان ائمّه عرب، افضل شاعران بود. او در مدیح و حکمت برجسته بود و وظیفه شعر را تعلیم و هدایتگری می دانست. زهیر عمر خود را در دلسوزی و پند و اندرز و حق گویی و خیرخواهی گذراند و در اشعارش مفاهیم تعلیمی و اخلاقی به ویژه در معانی نکوهش و زهد سخت آشکار است. زهیر با تأثیر از محیط زندگی و شخصیت خود، برترین معیارهای اخلاقی و انسانی را خلق کرده و پرده از رایج ترین رذایل برداشته و انسان ها را از انجام آن منع کرده است. عظمت مقام سعدی، شاعر نامدار قرن هفتم هجری، در شعر و نثر و اخلاق و حکم آشکار است. سعدی به دلیل انس فراوان با شعر و شاعران عرب و برخورداری از محیط عربی در پی درنگ طولانی در آن سرزمین ها، چنان تأثیر پذیرفت که از راه شعر او، شعر فارسی نیز متأثّر شد. این مقاله با بررسی دیوان اشعار زهیر بن ابی سلمی، برخی محاسن و معایب اخلاقی متذکّر در شعر او را تبیین و اشتراکات تعلیمی و مضمونی آن را با شعر سعدی در بخش مواعظ و غزلیّات تحلیل کرده است. یافته های این پژوهش، دربردارنده آراء مشترک اخلاقی و اجتماعی و ارشادات این دو شاعر است.
مقایسه رباعیات دو مجموعه کهن/ «نزهة المجالس» جمال خلیل شروانی و «خلاصة الاشعار» ابو المجد تبریزی
تاثیر سعدی بر گوته
ویلیام وردزورث و نیما یوشیج: پیوندهای زندگی، شعر و اندیشه دو شاعر رمانتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمانه، زندگی، اشعار و نظریه های انتقادی و ادبی ویلیام وردزورث، طلایه دار جنبش رمانتیک در ادبیات انگلستان، و نیما یوشیج، که در دوره ای از زندگی شاعری رمانتیک شمرده می شود، شباهت های بسیاری دارند. هر دو شاعر در زمانه انقلاب و آشوب زیستند و به سهم خود بر سنت های ادبی غالب در کشورشان شوریدند و تلاش های آنان انقلابی در شعر و نظریه ادبی به وجود آورد. این مقاله با نگاهی به اصول اثبات شده جنبش رمانتیسم به مشخص کردن پیش زمینه های مشابه زندگی نامه ای، اجتماعی اقتصادی و فلسفی دو شاعر پرداخته و سپس به بررسی نزدیکی های نوسازی دو شاعر در نظریه و عمل می پردازد. در این کار رویکرد دو شاعر به مفاهیمی مانند شعر و شاعری، محتوا، زبان، احساسات و عواطف و جامعه تحت بررسی قرار می گیرد و مشخص می شود که دو شاعر با تأثیرپذیری از زمانه خود و تحولات تاریخی در عصر انقلاب های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موفق به انقلاب در شعر و نظریه انتقادی کشورشان شدند. این انقلاب عبارت بود از درک مفاهیم نوین عصر و بیان آنها با شکلی تازه که سرآغاز شعر ""مدرن"" در انگلستان و شعر ""نو"" در ایران قلمداد می شود.