فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۳٬۶۵۰ مورد.
بررسی تطبیقی برخی مؤلفه های پست مدرن در آثار بورخس و گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
67 - 96
حوزههای تخصصی:
با ورود ایران به قرن بیستم و گسترش ترجمه آثارادبی از دیگرکشورها، نویسندگان ایرانی هرچه بیشتر با نویسندگان و فنون نویسندگی معاصرجهان آشناگشتند، از آنان تأثیرپذیرفتند و برخی از شیوه های آنان را در آثارخویش به کارگرفتند و بعضاً بومی ساختند. ازاین رو ضرورت مطالعهتطبیقی ادبیات درایران نیز، پدیدآمد. همچنین از دیگرمظاهرعصرجدیدگذر از گفتمان مدرنیسم به پست مدرنیسم بوده است. نویسنده آرژانتینی بورخس ازپیشگامان این دورهگذار است که برنسلی از نویسندگان درسراسرجهان تأثیرگذاشته است. در ایران نیز بورخس ازطریق اعضای انجمن ادبی جنگ اصفهان معرفی شد. یکی ازاعضای آن نویسنده معاصرایرانی هوشنگ گلشیری بود که مقاله ای هم درباره بورخس منتشرکرد.یکی از زمینه های پژوهش در ادبیات تطبیقی تاثیر ادبیات ملت ها بریکدیگر است مقاله حاضر درچارچوب بایسته های ادبیات تطبیقی، با بررسی برخی مؤلفه های پست مدرن، درصددپاسخ به این پرسش است که گلشیری تا چه میزان متأثر از بورخس بوده است و این تأثیرپذیری درچه مواردی مشهوداست؟ در این راستا داستان های «شب شک» و «شازده احتجاب» از گلشیری و «مضمون خائن و قهرمان» و «کتابخانه بابِل» از بورخس مورد بررسی قرار گرفت و مؤلفه های پست مدرنِ «عدم-قطعیت»،«اقتباس» و «وجودشناسی» در داستان های هر دو نویسنده یافت شد.آنچه می توان گفت این است که گلشیری در اوان فعالیت حرفه ای خویش با بورخس آشناگشته، از آن تأثیر پذیرفته و بحث درباره آثار بورخس در حلقه ادبی پیرامونش به طورجدی مطرح بوده است.
نقدی بر کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریة وتطبیقیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تطبیقی در سال های اخیر، بسیار مورد توجّه محافل علمی و دانشگاهی ایران بوده است. این رویکرد، به ویژه در پژوهش های حوزة فارسی - عربی از اهتمام بیشتری برخوردار است؛ نشر مجلّه ها، برگزاری همایش ها و نگارش کتاب های گوناگون که در این زمینه حاصل شده است، مؤیّد این نکته است. البتّه، همة این تلاش ها نیازمند نقد و بررسی است تا علاوه بر کمیّت گرایی به کیفیّت دستاوردها نیز توجّه شود. نوشتة حاضر، با هدف بررسی کتاب الأدب المقارن دراسة نظریّة وتطبیقیّة اثر خلیل پروینی بر آن است تا ضمن معرّفی اثر، به مواضع قوّت و ضعف آن اشاره نماید. به همین سبب، نگارنده، کتاب را از دو منظر شکلی و محتوایی مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد، کتاب حاضر از لحاظ شکلی در سطح مطلوبی قرار گرفته است و از لحاظ فنّی و محتوایی، ضمن برخورداری از امتیازات لازم، در برخی موارد، به ویژه در بخش تطبیق، نیازمند بازنگری در چاپ های بعدی است.
بررسی تحلیلی تطبیقی مراحل سفر معنوی در آثار عطار و امانوئل اشمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان «اسکار و خانم رز» اثر نویسنده مشهور فرانسوی اریک امانوئل اشمیت، روایتگر سیر و سلوک معنوی کودکی به نام اسکار است. اسکار که به سبب ابتلا به سرطان خون در بیمارستان بستری است، با راهنمایی پرستاری به نام خانم رُز (= مامی رز)، تصمیم می گیرد که به خدا نامه هایی بنویسد. در این داستان، اسکار خردسال، بطور تمثیلی، سالِکی خام و نوپا بوده و خانم رز حکم پیر و مرشد او را دارد. در ادبیات پارسی نیز داستان هایی با مضمون سفرهای معنوی وجود دارد. مراحل سفر معنوی در برجسته ترین اثر منظوم عطّار، کتاب منطق الطّیر، شامل «طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا» است. در مقاله حاضر نگارنده کوشیده است تا پس از تحلیل و تطبیق وادی های یادشده با مراحل سلوک اسکار شباهت های این دو اثر را برجسته و به مخاطبان عرضه نماید. دلیل عمده ی شباهت های میان مراحل سفر در هر دو اثر را می توان پیش زمینه ی مذهبی آن دو دانست.
مطالعه تطبیقی درام ها به زبان بنگالی و فارسی
حوزههای تخصصی:
جامعه شناختی ادبی دو داستان کوتاه «چتر» غلامحسین ساعدی و «النّوم» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مسائل اجتماعی، سیاست و حکومت از گذشته دور تاکنون در بین ادیبان و نویسندگان متداول بوده است؛ امّا در قرن بیستم، اهتمام و توجّه به این پدیده ها منسجم و جدّی تر شد. غلامحسین ساعدی و نجیب محفوظ از نویسندگان معاصر هستند که تحت تأثیر اوضاع آشفته سیاسی و اجتماعی، نگرش کمابیش یکسانی در داستان بازتاب می دهند. داستان «چتر» و «النّوم» که از نمونه های موفّق این دو نویسنده هستند، به شکلی رمزی و نمادین به بحران جوامع خویش می پردازند. عنوان، شخصیّت و فضای داستان، در خدمت پیش برد و فکر اصلی داستان است. خفقان و سرخوردگی در دوجامعه به شکل چشمگیری قابل ملاحظه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و در چارچوب مکتب آمریکایی و رویکرد نظری مطالعات میان رشته ای برآن است که به چگونگی بازنمایی مسائل اجتماعی در داستان «چتر» ساعدی و «النّوم» از نجیب محفوظ بپردازد تاخواننده ضمن آشنایی با فضا و بافت کلّی جامعه، دیدگاه کلّی این دو نویسنده را نسبت به جامعه بازشناسد.
بررسی و تطبیق کهن الگوی آنیما در شعر بدرشاکر السیّاب و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس نظریات روان شناس سوییسی، کارل گوستاو یونگ، ضمیر ناخودآگاه جمعی، میراثی است بازمانده از دوره های نخستین نیاکان بشر که در ذهن هر انسانی وجود دارد. در این ناخودآگاه جمعی، تصاویر ازلی و مفاهیم مشترک جهانی وجود دارند که یونگ، آنها را «کهن الگو» می نامد. مهم ترین کهن الگوها از نظر او، سایه، نقاب، آنیما و آنیموس هستند. آنیما شاید مهم ترین این کهن الگوها باشد که به شخصیت زن پنهان در وجود هر مردی اطلاق می شود. این کهن الگو، در تمامی آثار ادبی جهان مشاهده می شود وشاعران و نویسندگان، آثار ادبی خود را با الهام گرفتن از آن غنا بخشیده اند. بدر شاکر السیّاب و قیصر امین پور نیز از شاعرانی هستند که با الهام گرفتن از این کهن الگو، احوال درونی خود را آشکار نموده اند. در پژوهش حاضر، به بررسی وتطبیق این کهن الگو در شعر این دو شاعر، با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی پرداخته می شود. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که حضور آنیما، یکی از مهم ترین تکیه گاه های عاطفی این دو شاعر بوده است که با توجه به شرایط متفاوت فرهنگی و جغرافیایی شان، به گونه های متفاوتی در اشعار آنها ظهور یافته است.
نفسیّه المتنبّی وسَعدی وأثرها فی حکمتهما الشعریّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ نفسیه المتنبی وسَعدی من أهمّ المؤثّرات على حِکمه الشاعرین. لأنها تؤثّر على حِکمتهما من جهتین، الأولى بتأثیرها على إقبالهما علی الحِکمه، والثانیه بتأثیرها على المضامین والموضوعات الحکمیّه الملائمه لنفسیّتهما.
واتّضح لنا أخیرا أنّ الشاعرین مختلفان فی هذا الجانب کلّ الاختلاف، إذ لا نلاحظ أیّ تشابه بینهما، فکلّ ما ذکرنا فی هذه المقاله هو تفاوت وتباعد، بل تناقض وتعاکس أحیاناً. لأنّ تواضع سَعدی یناقض غرور المتنبّی، وتفاؤله عکس تشاؤم المتنبّی، وتدیّنه یناقض ضعف عقیده المتنبّی.
فخلاصه الکلام فی هذا المجال أنّ معالجه نفسیّه الشاعرین تُظهر لنا التفاوت بین المتنبّی کشاعر المدح وسَعدی کشاعر الموعظه والنصیحه، أی: التفاوت بین المدّاح والواعظ. وإن اشترک الشاعرین فیما یؤخذ علیهما، هو بسبب بعض التناقضات بین حکمتهما الشعریّه وبین حیاتهما العملیّه، من قبیل التکسّب والإباحیّه.
أمّا تأثیر هذا الاختلاف فی المضامین الحکمیّه، فیظهر فی الإکثار من بعض المضامین دون غیرها. فکان حثُّ المتنبّی على الشجاعه والجرأه أکثر بکثیر من حثّ سَعدی علیهما، وبالعکس لا یقاس إقبال المتنبّی على التواضع مع إقبال سعدی علیه. وکذلک أنّ المتنبّی ما حثَّ على القناعه والعداله ولم یمنع عن الأنانیّه والغرور، بینما حثّ سَعدی على القناعه والعداله والإنصاف ومَنَع عن الغرور والأنانیّه کثیراً.
بررسی تطبیقی زمان روایی در رمان های حین ترکنا الجسر و سفر به گرای 270 درجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان های پل ناتماماثر عبدالرّحمان منیف و سفر به گرای 270 درجه، نوشتة احمد دهقان رمان هایی هستند که به سبب رویکرد واقع گرایانه به جنگ، بسیار به هم شبیه هستند. با بررسی تطبیقی،افزون بر آشنایی با شیوه های روایت شناسی این دو رمان، شناخت ادبیّات پایداری مردم مشرق زمین جهت افزایش روحیّة پایداری و استقامت محقّق می گردد. هدف اصلی پژوهش حاضر، کشف اختلاف زمان تقویمی و زمان متن بر پایة نظریّة روایت شناسی ژرار ژنت در این آثار و تطبیق آن ها با یکدیگر است. روش پژوهش، بر مبنای یادداشت برداری کتابخانه ای و به شیوة تحلیلی - تطبیقی است و تحلیل بر اساس مضمون است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بر اساس معیار نظم در هر دو رمان، تعدّد بخش هایی که با نگاهی گذشته نگر روایت شده اند وجه غالب این نوع از زمان پریشی را به اثبات می رساند. بر اساس معیار تداوم، این نتیجه به دست آمد که در گسترة روایت های هر دو رمان، مصادیق متعدّدی برای دامنه های زمانی روایت شدگی مربوط به صحنه وجود دارد. بر اساس معیار بسامد این نتیجه حاصل شد که بیشتر بخش های هر دو رمان بسامد مفرد دارند. رمان سفر به گرای 270 درجهاز تکنیک بسامد مکرّر یا چندمحور بهره نبرده است؛ ولی در رمان پل ناتمام، تعدّد یادآوری خاطرات مربوط به پل، سبب ایجاد بسامد مکرّر شده است؛ همچنین میزان استفادة رمان پل ناتماماز تکنیک بسامد بازگو یا تکرارشونده بیشتر از رمان سفر به گرای 270 درجهاست.
وجوه تأثّر مصطفی وهبی التّلّ (عرار) بعمر الخیّام النّیسابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثّر الأدباء والشّعراء العرب بعمر الخیّام النّیسابوری عن طریق ترجمة الرّباعیّات، والتّأثیر الّذی ترکته ترجمة هذه الرّباعیّات علیهم أکثر من تأثیر مؤلّفات الخیّام الأخری، لذا أنشدوا أشعارهم علی وتیرة الرّباعیّات، وأدخلوا أفکار الخیّام فی أشعارهم والّتی حرّضت بعضهم إلی ردود الفعل حول الرّباعیّات الخیّامیّة. تأثّر عدد کبیر من الأدباء والشّعراء العرب بأفکار الخیّام منهم: الأدیب والشّاعر الأردنی مصطفی وهبی التّلّ المعروف بعرار (1889-1949)، الشّاعر اللّبنانی، إیلیا أبو ماضی (1889-1957) الکاتب والشّاعر المصری، محمود عبّاس العقاد (1889-1964) الکاتب والشّاعر الأردنی، تیسیر سبول (1939-1973) والکاتب والشّاعر العراقی جمیل صدقی الزّهاوی (1280ه/ 1863 م) وإلخ؛ ولکنّ یبدو أثر عمر الخیّام فی مصطفی وهبی التّلّ أکثر وضوحاً بالنّسبة للآخرین. قد حاولنا جاهداً فی هذه الدّراسة أن نقدّم صورة واضحة لهذا التّأثیر والتأثّر. ارتأینا للإجابة علی هذه الإشکالیّة، أن نبحث فی المکتبات العربیّة والإیرانیّة عن المصادر والمراجع المطلوبة. کما قمنا بتحلیل أشعار عرار ومقارنة بین کلّ أبیات من دیوانه ورباعیّات الخیّام، من أجل إثبات تأثّره بالخیّام، وذلک مستعیناً بالمنهج التّحلیلی. تشیر النّتائج إلی أنّ تأثیر عمر الخیّام فی مصطفی وهبی التّلّ أکثر وضوحاً بالنّسبة للمتأثّرین العرب الآخرین. وتأثیر الخیّام، فیه واضح فی جمیع نواحی حیاته، حتّی کان یرسل شعره علی کتفیه أسوة بعمر الخیّام خصوصاً نهج إقبال عرار فی أنشودته علی شرب الخمر، منهج الخیّام بصورة واضحة جدّاً کذلک یوصی عمر الخیّام أن یغسل حین وفاته بالخمرة، وأن یرفع فی نعش مصنوع من أغصان الکروم کذلک عرار فی أشعاره تحت عنوان «اغسلونی بخمر» یتأثّر بالخیّام فکراً ولفظاً وهذا یدلّ علی أوْج اهتمام عرار بالخمر لا یرید أن یفارقه حتّی فی القبر.
بررسی تأثیر زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ثمار القلوب کتابی در لغت عربی و شامل مضاف و مضاف الیه ها و اسم های منسوبی است که تا عهد ثعالبی نیشابوری، یعنی اوایل قرن پنجم هجری، در زبان عربی رواج داشته است. با توجه به پیشینة دادوستدهای فرهنگی و زبانی که بین زبان فارسی و عربی وجود داشته، جلوه هایی از فرهنگ، عناصری از زبان و برخی اشارات تاریخی مربوط به ایران و زبان فارسی در این اثر بازتاب یافته است. در پژوهش حاضر، به بررسی انعکاس زبان فارسی و جلوه های فرهنگ ایرانی در ثمار القلوب پرداخته شده است که آن ها را تحت چهار عنوانِ مسائل اجتماعی- فرهنگی، خصوصیات مناطق و نواحی، اشارات تاریخی و مسائل زبانی دسته بندی نموده ایم. شیوة بررسی ما در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. پرسش اصلی تحقیق این است که واژگان فارسی دخیل و ساختارهای فرهنگی اثرگذار در زبان عربی که در ثمار القلوب موجود است، به کدام یک از ابعاد زبان فارسی و زندگی اجتماعی ایرانیان مربوط است؟ فرضیه ما این است که تأثیرات زبان فارسی، بیشتر مربوط به حوزه زندگی شهرنشینی و آیین پادشاهی و کشورداری باشد که شیوة زندگی قبیله ای و بادیه نشینی عرب، فاقد آن ها بوده است. ذکر اسامی مکان ها، خوراکی ها، پوشیدنی ها، محصولات و خصوصیاتی که ویژه یک شهر یا منطقه است نیز در مرتبة بعدی قرار می گیرد.
بررسی تطبیقی گفتمان تشیّع در مجموعه داستانی قلم رصاص و رمان دا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«گفتمان» از جمله اصطلاحاتی است که با وجود تازگی، به سرعت کاربردی وسیع یافته و در واقع، همان ساختار و قالبی است که گوینده برای بیان نکات مورد نظر خود انتخاب می کند. گفتمان، به انواعی گوناگون چون ادبی، سیاسی، دینی، فرهنگی و... تقسیم می شود. متون داستانی از جمله متونی اند که دارای زمینه ای مناسب برای انعکاس گفتمان اند؛ بر این اساس، در این پژوهش، و اثر از ادبیّات داستانی لبنان و ایران را که به خوبی انعکاس دهنده گفتمان هستند، انتخاب نموده ایم. ادبیّات داستانی این دو کشور، در حوزه مقاومت، آثاری فاخر عرضه داشته است. مجموعه داستان های قلم رصاصدر لبنان و رمان دادر ایران، از جمله این آثار به شمار می روند که هردو دارای رویکردی واقع گرایانه هستند. پژوهش پیش رو سعی بر آن دارد تا عناصر گفتمان تشیّع ایران و لبنان را در رمان داو مجموعه داستانی قلم رصاصمورد بررسی تطبیقی قرار دهد. حاصل این بررسی، نشان دادن اشتراک گفتمان تشیّع در این دو متن در محورهای خداباوری، مبارزه خستگی ناپذیر، شهادت طلبی، الگوپذیری از عاشورای امام حسین (ع) و اعتماد به ولایت فقیه است.
بررسی تطبیقی سه اثر تائیس، درد دل ملاقربان علی و پیوند مقدس با رویکرد جامعه شناختی لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بهترین شیوه های شناخت انعکاس جامعه در ادبیات، مقایسه یک موضوع اجتماعی در آثار جوامع مختلف است. مقاله حاضر با همین رویکرد به بررسی بازتاب واقعیت های جامعه در سه داستان « تائیس»، «درد دل ملا قربا ن علی» و «پیوند مقدس» می پردازد. تائیس، اثر آناتول فرانس، رمانی با مضمون عشق یک راهب به زنی زیباروی، توجه بسیاری از ادیبان و منتقدان را به خود جلب نموده است. محمد علی جمال زاده تحت تاثیر این رمان، داستان کوتاه درد دل ملا قربان علی را با همین مضمون نوشته است. توفیق الحکیم، نمایش نامه نویس و داستان نویس معاصر مصری نیز رمان پیوند مقدس را با اثرپذیری از رمان تائیس خلق نموده است. پژوهش پیش-رو ابتدا اثرپذیری دو اثر فارسی و عربی یاد شده از رمان فرانسوی تائیس را از نظر می گذراند و سپس با تکیه بر نظریه لوکاچ به بررسی مانندگی های این سه داستان از منظر جامعه شناختی ادبیات می پردازد که از مهم ترین آن ها می توان"دینمرد" و "زن" را نام برد. در پایان، به چگونگی روند اجتماعی شدن ادبیات در این سه داستان پرداخته می شود و نقش پر رنگ جامعه نویسندگان در بروز تفاوت های موجود در این داستان ها نشان داده می شود.